#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
@shere_aeini
در یک کلام، سوره ی زلزال و عنکبوت
فرموده: بی ولایت او می کنی سقوط
لبخند اوست علت سر سبزی شمال
آه ... علیست علت سوزِ کویر لوت
علّامه های دهر گرفتند سال ها
بعد از شنیدن سخنش روزه ی سکوت
خود را زمان خاکسپاری خود رساند
جبرییل دید و گفت: به او "حی لایموت"
مشغولِ پخش کردن رزق ملائک است
وقتی ز قاب قوس خدا می کند هبوط
شیرین شدند بعد قبول ولایتش
حتی و انار و انبه و انگور و شاه توت
یوسف مدد گرفت ازو در درون چاه
یونس مدد گرفت ازو در درون حوت
قنبر، عبای پشمی او را تکان مده
بندیم روی دامن آن شاه ما به فوت
همراه با ولایت او می شود قبول
تکبیر،حمد و سوره،رکوع،سجده و قنوت
در سایه سار حصن حدیث ولایتش
ما را قبول کرد به آن شرط و این شروط
آه ای زبیر پشت به نان علی مکن
آن سفره های چرم چه دارند !؟زَغنبوت
محشر به شیعیان علی غبطه می خورند
عاد و ثمود و ناصریان و یهود و لوط
یادش بخیر کلب سرایش شدیم ما
راهی شدیم سمت نجف از مسیر کوت
روزی که می رویم ازین دشت ماه خیز
روزی که می زنیم به پای غمش فُلوت
امید بسته ایم بگوید به ما أجل
در ساق عرش جلوه ی مولاست رو به روت....
🔸شاعر:
#علی_اصغر_یزدی
========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
@shere_aeini
خیلِ ملَک آمده از عرش ِ معلّی
برکه شد از شوق، دلش ساحتِ دریا
دشت؛ سراسر شده مشغولِ تماشا
پیش همه دستِ علی(ع) رفته به بالا
وحی شد و گفت نبی(ص) با دلِ آگاه
أشهدُ أنّ علياً ولي الله
نوح به هنگام بلا، لحظهٔ طوفان
حضرت عیسی دم ِ آوردنِ درمان
حضرت موسی به عصا خوانده هراسان
یوسفِ کنعان همه شب گوشهٔ زندان
یکسره خواندند سحرگاه و شبانگاه
أشهدُ أنّ علياً ولي الله
کعبه زده بوسه به پایِ پدرِ خاک
غرقِ طواف است به دور سرش افلاک
آمده در وصف علی(ع) آیهٔ لولاک
جلوهٔ خورشید شد از نورِ رُخش پاک
سجده کنان گفت در ایوان نجف؛ ماه
أشهدُ أنّ علياً ولي الله
قبله به وجد آمده، رو کرده به حیدر
قامتِ محراب؛ به تعظیم ِ مکرر
عاشقِ گیراییِ نُطقش شده منبر
مسجد و گلدسته به پا کرده چه محشر
بینِ اذان گفته دو بار عاشق و دلخواه
أشهدُ أنّ علياً ولي الله
حقِ تمام است و شهنشاهِ ولایت
از فقرا با کرَمش کرده حمایت
ذکر علی(ع) در دو جهان هست عبادت
راه نجات است و گذرگاهِ سعادت
زمزمهٔ توبهٔ هر عاصیِ گمراه
أشهدُ أنّ علياً ولي الله
وقت سحر محو قنوتش شده قنبر
گفت ابوذر به علی(ع) سید و سرور
تیغِ دو دم؛ برده دل از مالک اشتر
در وسطِ معرکه دشمن شده مضطر
خیبرِ حیران شده میگفت به والله
أشهدُ أنّ علياً ولي الله
دارد عجب لطف و کراماتِ دقیقی
دستِ نوازشگر و احسانِ عمیقی
حیدر کرار و چنین قلبِ رقیقی
داده به سائل چه گرانمایه عقیقی
ذکرِ لبِ هر که طلب کرده از این شاه
أشهدُ أنّ علياً ولي الله!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
@shere_aeini
شکر حق هستم گدایی بر سر کوی علی
دوست دارم هر چه را که می دهد بوی علی
باز کردم من زبان با نام دلجوی علی
آمدم دنیا به عشق دیدن روی علی
هر که ام یا هر چه ام اهل غدیر حیدرم
هست این عشق علی میراث زهرا مادرم
ای غدیر ای بی تو بیراهه ، تمام راه ها
آرزوی روزها و سال ها و ماه ها
ای نشانده بر روی لب های شیطان آه ها
ای مقام تو فزون از کل عید الله ها
آی عید آسمانی کار را کردی تمام
دین ما نازد به ادیان با چنین حسن ختام
شب کجا پوشاندن ِخورشید تابان غدیر
نیست در عالم مسلمان جز مسلمان غدیر
صد سلیمانند چون مور سلیمان غدیر
ای هزاران عید قربان باد قربان غدیر
البشارت آی از ماه خدا جامانده ها
فرصت نابی در عیدالله اکبر مانده ها...
هر چه دشمن کرد روز و شب حسادت بر غدیر
حضرت حق داد بیش از پیش عزت بر غدیر
بیشتر از خاک دارد عرش غیرت بر غدیر
انبیا با جان و دل دارند ارادت بر غدیر
آری آری آن جماعت که غدیری تر شدند
تا ابد بالانشین گشتند و پیغمبر شدند
بعد احمد بر جهان مولا ، علی مرتضی
کعبه زاده ،کعبه ی زهرا ، علی مرتضی
مرد میدان، اسوه ی تقوا ، علی مرتضی
لا امیرالمومنین الا علی مرتضی
بوی شیطان می دهد حتی نبوت بی علی
هیزم دوزخ شود حتی عبادت بی علی
من فدای آن خداوندی که شیرش حیدر است
بهترین پیغمبر عالم وزیرش حیدر است
هست تنها مومن آن کس که امیرش حیدر است
دست ِ خالی نیست آن که دستگیرش حیدر است
ای بز ِکوهی نباشد جای تو اقلیم شیر
یا بمان با مرتضی یا از حسد آتش بگیر
ای همیشه مقتدای مومنین و مومنات
کار تو مشکل گشایی در حیات و در ممات
هر کجا پا می گذاری می شود دارالنجات
هست ممنون از رکوعت تا خود محشر زکات
باز هم نازل شده مدح تو بر پیغمبرت
می زند جبریل پر ، دور سر انگشترت
غیر تو این گونه سر ، سردار دیگر بود ؟ نه
غیر تو آن روز یک تن مرد خیبر بود ؟ نه
غیر تو اصلا کسی در شان کوثر بود ؟ نه
غیر تو با مصطفی شخصی برادر بود ؟ نه
کس ندیده دو برادر را چنین شیدای هم
محرم هم، همدم هم ، دین هم ،دنیای هم
هر که دارد آبرو نان و نوایش حیدر است
مقتدای ماست آن که مقتدایش حیدر است
کِی غریب است آن کسی که آشنایش حیدر است
عرش تا فرش خدا ، فرمانروایش حیدر است
بهترین اعجاز ختم المرسلین تنها علی است
بر رکاب دین پیغمبر نگین ِ یا علی است
تا ابد می ماند حق پنهان اگر حیدر نبود
نه پیمبر بود و نه قرآن اگر حیدر نبود
کفر میشد فاتح میدان اگر حیدر نبود
بود عالم بنده ی شیطان اگر حیدر نبود
دین و دینداران تماما ریزه خوار حیدرند
تا ابد ممنون ِ تیغ ذوالفقار حیدرند
کس نداد عشق علی را یاد ما ، چون فاطمه
کس نشد پای غدیر و دین فدا ، چون فاطمه
کس نداده پای این مکتب بها ،چون فاطمه
کس نزد بر سینه سنگ مرتضی چون فاطمه
محسن و جان و جوانی داد در راه علی
کرد حک بر میخ در ، لعنت به بدخواه علی
🔸شاعر:
#محمد_حسین_رحیمیان
========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
@shere_aeini
هم موت و هم حیات در دست علیست
هم لرزش و هم ثبات در دست علیست
از شان یدُاللهی او معلوم است
سر رشته کائنات در دست علیست
🔸شاعر:
#عاصی_خراسانی
========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
@shere_aeini
خدا جلال دگر داد ای امیر تو را
که داد از خم کوثر، میِ غدیر تو را
امیر! دست تو را دست عشق بالا برد
که اهل کوفه نبینند سر به زیر تو را
جهان به سجده در افتاد و عرشیانِ خدای
به احترام نشاندند بر سریر تو را
کلید سلطنت و گنج عافیت با توست
که هست در دو جهان مسندی خطیر تو را
ز جور خلق، پیمبر ز پای میافتاد
اگر نداشت به هر عرصه دستگیر، تو را
پناه پیری و نانآور یتیمانی
چگونه دوست ندارد جوان و پیر تو را
تو کیستی که تو را عرش، خاک راه، امّا
به خوابگاه، یکی بافۀ حصیر، تو را
تو کیستی که نمازت دمی شکسته نشد
اگرچه بود به پا، زهرخورده تیر، تو را
یقین که تا به ابد پایبند مهر تو شد
چگونه بود مگر، رَحم بر اسیر، تو را؟
ز ابر رحمت تو بادها چه دانستند
که خواندهاند همه در تبِ کویر، تو را
به جز تو هیچ ولی در همه جهان نشناخت
کسی که دید در آیینۀ غدیر تو را
🔸شاعر:
#محمد_سعید_میرزایی
========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
@shere_aeini
در کویری که به دریای کرم نزدیک است
عاشقت هستم و قلبم به حرم نزدیک است
نجف اینجاست! فقط چند قدم... نزدیک است
کفر و ایمان من امروز به هم نزدیک است
در مقامت دهنم بسته بماند بهتر
عشق آهسته و پیوسته بماند بهتر
نخلها اشک تو را زیر نظر داشتهاند
رودها از جَرَیان تو خبر داشتهاند
بادها پرده ز اسرار تو بر داشتهاند
خاکها چشم به دستان پدر داشتهاند
ابرها با کرمت مایۀ رحمت شدهاند
فقرا در حرمت صاحب مکنت شدهاند
شمّهای هست ز اوصاف تو حیدر بودن
لافتایی شدن و ساقی کوثر بودن
فاتح یکتنۀ قلعۀ خیبر بودن
با پیمبر همۀ عُمر برادر بودن
نفست عطر نفسهای محمد دارد
بردن نام تو شیرینی بیحد دارد...
نیست بودیم ولی در حرمت هست شدیم
متفرّق شده بودیم که یکدست شدیم
عاشق هرکه به یاران تو پیوست شدیم
تا ز پیمانۀ «اَکمَلتُ لَکُم» مست شدیم
عطر «اَتمَمتُ عَلیکُم» همه جا را پر کرد
نان بدگوی بد اندیش تو را آجر کرد
اولین مرحلۀ عشق، پریشان شدن است
اجر همراهی تو بوذر و سلمان شدن است
صاحب دائمی ملک سلیمان شدن است
زاهد شهر که در فکر مسلمان شدن است...
در شب قدر به آوای جلی میگوید
بعلیٍ بعلیٍ بعلی میگوید
🔸شاعر:
#احمد_علوی
========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
@shere_aeini
در مُلکِ او ملائکهها را ملیکه هست
بر عرشِ او همیشه خدا را اریکه هست
گفتند علی که عین نبی نیست بلکه هست
باید خدا شوی که بدانی علی که هست
ما عاشقیم عاشقِ او کردگار هم
ما هیچ آبرو همه از خاک او بَرَند
ما هیچ اولیا دمِ تیغش گلو بَرَند
ما هیچ انبیا به درش آرزو َبرَند
هیهات ؛ نامِ نامیِ او بی وضو بَرَند
مَسند گرفتهاند از او اعتبار هم
دستش گرفته بود اگر مصطفی به دست
بوسه زدند قبل همه انبیا به دست
دستش که دید گفت خدا مرحبا به دست
آنجا گرفت دست علی را خدا به دست
حق با علی است خاتمِ مَکّی تبار هم
مولا که پا به دوش پیمبر گذاشتند
بتهای کعبه بر قدمش سر گذاشتند
سر را به پای خواجهی قنبر گذاشتند
اصلا برای کعبه چرا در کذاشتند
وقتی که کعبه سینه دَرَد پردهدار هم
از ما بپرس این دل سرکَش چه میکند
در تاب گیسوان مشوش چه میکند
با مشت کاه حضرت آتش چه میکند
از عَمرووَد بپرس که ضربش چه میکند
حیرانِ تیغِ اوست میان مزار هم
میدان که هیچ کوه هم از هیبتش شکست
نوشید هرکه تیغِ علی ، گشت مستِ مست
مرحب که چرخ میزد و میریخت پا و دست
تیری به پاش بوسه زد و شد علی پرست
سر میزند دو اَبروی او ذوالفقار هم
رَم کرده بود لشکر کفار میدوید
در پیش شیر بی سر و دستار میدوید
هرکس که خورد ضربهی کرار میدوید
هر نیمهاش به یک طرف اینبار میدوید
چیزی نماند از همه حتی غبار هم
شیطان علی ندید و به آدم محل نداد
اصلا بجز علی به کسی هم محل نداد
وقتی که بود فاطمه بر غم محل نداد
زهرا کنار او به دوعالم محل نداد
مارا محل دهید و دلی بیقرار هم
نانْ خشکِ جو به آب بزن از گلو رَوَد
چاهی بکن که آب خوشش کو به کو رَوَد
همبازی یتیم به دوشت بگو رَوَد
آنقدر وصله زن به عبایت ز رو رَوَد
محوِ علی است حضرتِ پروردگار هم
با کور و با جزامی و با بینوا نشست
شاهی که قبل خلقِ جهان با خدا نشست
نُه سال پیش فاطمهی باوفا نشست
یک عمر بعد فاطمه غرقِ عزا نشست
او را که کُشت غربتِ او انتظار هم
در میزدند ... فاطمه رنجور و خسته بود
بر روی مرکبی که به سختی نشسته بود
شاید برای فاطمهای که شکسته بود
در واکنند ... هرچه که در بود بسته بود
پیرش نمود کوچه غمِ روزگار هم
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی #قصیده
@shere_aeini
ایوان تو برده است دل شاه و گدا را
حیران تو کرده است خدا آینه ها را
ایوان نجف سر در ایوان بهشت است
یعنی به علی داده خدا عرش عُلا را
هستند گدای تو شریفاً و وضیعاً
هستند غلام تو صغاراً وکباراً
قَدهامَتِ الاوهام ، و قد ذلت الاقدام
هرکس به نجف آمده دیده است خدا را
عیسی که نشسته است به امّید شفایی
موسی که شکسته است در این طور عصا را
تا نام علی را پدرم خواند به گوشم
دادم به هوای تو دل بی سر و پا را
عمری است گواهند طپش های دل من
با یاد تو پرپر زدم ایوان طلا را
انگار هوای نجف افتاده به جانش
پاییده ام امشب دو سه تا کوچه صبا را
ما بی حرمت آه کشیدیم ، نسیما !
بردار و ببرسمت نجف این همه ... هاآآآآآآآ را
امشب به سرم زد که مدیح تو بگویم
با آن که ندارم جگر مدح و ثنا را
تا آن که مدد از تو گرفتم که قلم ریخت
در گوش من این زمزمه ی روح فزا را
قربان حبیبی که به یک گوشه ی چشمش
دیوانه ی خود کرده تمام عقلا را
قربان نگاری که ازاو زودتر از ما
جبریل خریده است به جان درد وبلا را
قربان طبیبی که به یُمن نفس او
هرکس که رسیده است گرفته است شفا را
قربان امیری که سرخوان قناعت
با نان جُوی ساخته لیلاً و نهارا
ً
قربان غریبی که به تاریکی شب ها
بردوش کشیده است غذای فقرا را
ناز قد و بالاش ، که تاصبح قیامت
خم کرده رکوعش قد محراب دعا را
با شهد بیانی به گوارایی کوثر
کرده است اسیر لب خود آب بقارا
دور و برِ هردانه ی انگور ضریحش
عالم همه مست اند " وَ ماهُم بِسُکاری "
ساقی که علی باشد یعنی به نگاهی
درجام جهان ریخته انوار هُدی را
یارب به تو سوگند مبادا که بگیری
ازخاک سرِکوچه ی حیدرسر ما را
"طوبی لَکَ" ای مهر ولایت که درآفاق
حکم تو گرفته است همه ارض و سما را
تا سایه ی خورشید نجف برسرم افتاد
ای ماه سمرقند نداری تو بخارا !
گر پاک نسوزم سراین عشق علی جان
"مَن ماتَ عَلی حُبّ" تو آید به چه کارا؟
فانی نشوم در تو اگر باچه کنم طیّ
این پیچ و خم تیره ی دالان بقا را؟
درویشم و بردوشم کشکول گدایی است
چندی است که آتش زده ام رخت ریا را
با سوز غم عشق تو مرهم نستانم
با درد تو انداخته ام دور دوا را
بگذار نمازم را سمت تو بخوانم
برهم نزن ای قبله ی من قبله نما را
تامعنی "الله صَمد" را بشناسی
کافی است ببوسی در این صحن و سرا را
تا دوستی اش اصل نماز است ، مؤذن
بی نام علی نعره نزن "حَیّ علی" را
احرام نبندید ، بمانید و نگیرید
بی سعی و صفای حرمش راه مِنا را
توحید علی را احدی درک نکرده است
چشمان علی جور دگر دیده خدارا
والله که هرکس ز علی روی بتابد
یک مرتبه هم سجده نکرده است خدا را
او بود که در خانه ی توحید فرو ریخت
بر خاک مذلّت هُبل و لات و عُزی را
او بود که برداشت چو کاهی درخیبر
او بود که آورد به قاموس فَتی را
حیثیّت ما درعدم ماست وگرنه
درحضرت خورشید چه قدری است سُها را ؟
سرها همه افتاد و سپرها همه افتاد
تاتیغ تو چرخید یمیناً و یساراً
اعناق صنادید عرب را توشکستی
بازوی تو آموخت به شمشیر غَزا را
از هیبت نام تو بلرزد دل هستی
تا از کمرت باز کنی تیغ دوتا را
برگشت به ایمای توخورشید به مشرق
پلک تو به هم ریخت قدررا و قضا را
روباه چه سنجد که برد دست به شمشیر
مرحب چه شناسد جگرشیرخدا را
والله که در معرکه ها حیدر کرّار
اندازه ی یک پلک ندیده است قفا را
حدّ تو به هم ریخته اعصاب قلم را
شآن تو بریده است زبان شعرا را
تا هست به فرمان تو مِنهاج بلاغت
باید که ببندند دکان فصحا را
ما هرچه که گفتیم علی برتر ازآن است
مانده است قلم مدح امیرالامرا را
غیر از اَحَد و احمد ما فوق علی نیست
گشتیم "عَلی فَوق ، ومَن تَحتَ ثَری را
کفراست بگویید که غالی شده ام من
بربنده ی حیدر نزن این تهمت ها را
این ها رشحاتی است که وام از توگرفتم
ورنه چه کسی داده به من طبع رسا را
گر مست و غزل خوان ولای تو نبودم
درمن چه کسی ریخته این شور و نوا را
ما بی تو چه داریم به جز رویِ سیاهی
ما با تو نداریم غم روز جزا را
ازعشق تو عمری است که درجوش و خروشم
بگذار بمانم به همین حال خدا را
🔸شاعر:
#عباس_شاه_زیدی
========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
@shere_aeini
به جز از علي نباشد به جهان گرهگشايي
طلب مدد از او کن چو رسد غم و بلايي
چو به کار خويش ماني در رحمت علي زن
به جز او به زخم دلها ننهد کسي دوايي
ز ولاي او بزن دم که رها شوي ز هر غم
سر کوي او مکان کن بنگر که در کجايي
بشناختم خدا را چو شناختم علي را
به خدا نبردهاي پي اگر از علي جدايي
علي اي حقيقت حق علي اي ولي مطلق
تو جمال کبريايي تو حقيقت خدايي
نظري ز لطف و رحمت به من شکسته دل کن
تو که يار دردمندي تو که يار بينوايي
همه عمر همچو "شهري" طلب مدد از او کن
که به جز علي نباشد به جهان گرهگشايي
🔸شاعر:
#عباس_شهری
========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
@shere_aeini
سنگ است دلم عشق علي سنگ نوشته
ميسوزم از اين عشق چو اسفند برشته
با جوهر اشك و قلم بال فرشته
بر لوح دل خسته ام اين جمله نوشته:
جز مهر علي در دل من خانه ندارد
"كس جاي در اين خانه ی ويرانه ندارد"
ما از مي مرد افكن اين ميكده مستيم
شاديم كه پيمانه و پيمان نشكستم
تا عشق علي هست در اين ميكده هستيم
پس خورده نگيريد كه ما باده پرستيم
هشدار كه نوشيدن اين باده مجاز است
"المنت لله که در میکده باز است"
فهميدم از اين راز كه در كعبه شكاف است
هرجا كه بود نام يدالله مطاف است
اين گفته نه بيهوده و اين دم نه گزاف است
در روز جزا شيعهات از نار معاف است
چون غير علي در دو جهان هيچ نديدند
"مردان خدا پرده ی پندار دريدند"
تا نام تو پيچيد در آن شبه جزيره
شد پاك از اين خاك گناهان كبيره
زد چنگ به دامان تو هر ايل و عشيره
شد ثابت و سيار در اوصاف تو خيره
جز ساقي كوثر ز كسي جام نگيريم
"ما زنده به آنيم كه آرام نگيريم"
زان باده كه در روز غديريه به خم بود
پيداي تو شد هر كه در آن حادثه گم بود
فرياد ملائك بابي انت و ام بود
زان راز كه در آيه اكملت لكم بود
بيتي است امامت در اين خانه تويي تو
امروز امير در ميخانه تويي تو
آن بازوي خيبر شكنش رفت چو بالا
با دست شريف پدر ام ابيها
دادند دو دريا چو به هم دست تولا
شد ولوله و غلغله در عرش معلا
گفتند ملائك همگي عيد مبارك
اين عيد به هر پيرو توحيد مبارك
اي عقل در اوصاف تو حيران و مردد
وصف تو نگنجيده به هفتاد مجلد
عالم همه گم گشته آن موي مجعد
محبوب ابوالقاسم محمود محمد
نامش همه جا هست بگوييد كجا نيست
"كس نيست كه آشفته آن زلف دوتا نيست"
هركس كه ز حب تو به لب ناد علي داشت
در جام دل خويش صفايي ازلي داشت
آسودگي از شرك خفي شرك جلي داشت
گمراه نگرديد هر آن كس كه ولي داشت
از نام علي كاخ ستم در خطر افتاد
"با آل علي هركه در افتاد ور افتاد"
تا صورت پيوند جهان بود علي بود
يعني هدف از عالم موجود علي بود
تسكين دل آدم و داود علي بود
از آيه انفاق چو مقصود علي بود
اي محو جمال تو شود صاحب خانه
"مقصود تويي كعبه و بتخانه بهانه"
اي كاش شود ميثم و سلمان تو باشم
تا روز جزا دست به دامان تو باشم
در هردوجهان ريزه خور خوان تو باشم
كافر شوم از خويش و مسلمان تو باشم
كرديم نثار قدم تو دل و دين را
"تقديم تو كرديم همان را و همين را"
افسوس كه با نام تو كردند خرافات
در دايره تنگ جنايات و مكافات
يك عده پي شطح و گروهي پي طامات
در كاخ نشستند به عنوان خرابات
ما با تو نشستيم و از اين قوم بريديم
"ما چون ز دري پاي كشيديم، كشيديم"
🔸شاعر:
#عباس_احمدی
========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
@shere_aeini
مسيح بر فلك و مرتضي علي به تراب
دلم ز آتش اين غصه بود بسكه كباب
سوال كردم از اين ماجرا ز پير خرد
چو غنچه لب به تكلم گشود و داد جواب
كه قدر هر دو به ميزان عدل سنجيدند
علي گران تر از او بود در همه ابواب
بماند كفه ي ميزان مرتضي به تراب
به آسمان چهارم مسيح كرد شتاب
🔸شاعر:
#اهلی_شیرازی
========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
@shere_aeini
جمعیت جمع در بیابان است
جمعیت هست و روز محشر نیست
چشمه ای هست جوی آبی هست
این غدیر خم است کوثر نیست
جبرئیل امده است روی زمین
خبری تازه از خدا دارد
در اهمیتش همین بس که
چیزی از گفتنش مهم تر نیست
دستهای علی که بالا رفت
شد یدالله فوق ایدیهم
بعد از این پوچ شد مثل هامان
دست بالای دست دیگر نیست
همه بر روی خاک و او بالا
همگی بنده اند و او مولا
این فراز و فرود یعنی که
با علی هیچکس برابر نیست
مات ماتند پیش هیبت او
ظاهرا بنده ی ولایت او
بهت کردند از ابهت او
فهم او بر کسی میسر نیست
هیچکس از خودش نمیگوید
همه جا صحبت از ولایت اوست
تا زمانی که حرف سیمرغ است
آسمان عرصه ی کبوتر نیست
🔸شاعر:
#سید_محمد_حسین_حسینی
========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
@shere_aeini
نه در کاخ و نه در حجره نه پشت میزها گم بود
علی با کفش های وصله دارش بین مردم بود
کسی که جلوه ی اخم خداوند است اخم او
بروی مستمندان صورتش غرق تبسم بود
زره بی پشت می پوشید در میدان جنگ اما
زره شبها به پشتت کیسه ی خرما و گندم بود
به بیت المال برگرداند مال مفت خورها را
اگر پای زنان خلخال اگر بر اسبشان سُم بود
علی آن آیت الهی که در چشم خدابینش
زن مکاره ی دنیا شبیه خوک و کژدم بود
علی حاکم شد و تنها برای آهن داغش،
میان سایرین اقوام را حق تقدم بود
علی را کم کنی از دین چه می ماند که دین بی او
چنان شیر بدون اشکم و بی یال و بی دم بود
بگو با کورها و با کران غیر از ولای او
کدامین نعمتش منظور اتممتُ علیکم بود؟
شما گرد و غباری در بیابان عدم بودید
خدا با صوت او در طور مشغول تکلم بود
به شأنش آیه های هل آتی می آمد از قرآن
شما هم شأنتان قبر و تکاثر بود و زُرتُم بود
شما اشترچران بودید و فرزند ابوطالب
میان عرشیان سرگرم تعلیم و تعلم بود
یکی در غار با پیغمبر اما زهره ترکانده
علی در زیر تیغ چل نفر در خواب چندم بود
به ذکر یا علی آرام نوح از عرشه ی کشتی
نظر میکرد و دنیا با عذابش در تلاطم بود
همو که در رکوعش عرشیان سائل شدند آری
همو که در نمازش تیرها در پای او گم بود
علی با دست خود علامه را کوثر تعارف کرد_
و خصمش در جمل بر پشکلی گرم تیمم بود
فضیلت های او بغض نمک نشناس ها می شد
همان بغضی که صبحی تیغ شد یک روز هیزم بود
شبی در خواب دیدم قنبرش بین بهشتی ها
تو گویی قرص ماه کاملی در بین انجم بود
تمام دین همان انگور حک روی ضریح اوست
که از ظهر غدیر این خوشه ی مستانه در خم بود
🔸شاعر:
#سعید_تاج_محمدی
========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
@shere_aeini
چه غم دارم در این دنیای کوچک تا علی(ع) باشد
که در گیتی نوای حضرت حق یاعلی(ع) باشد
نمی بندم شریکش با خداوند جلیل اما
چرا باید صفت های خدایی را علی(ع) باشد؟
ملائک در به در دنبال اوصاف جدید از او
رسیده شُهرَتش تا عالم اَعلا علی(ع) باشد
شنیدم گفته اند دنیا نباشد جای مانایی
بماند تا ابد نامش در این دنیا علی(ع) باشد
***
اگر منصوره ی زهرا(س) بُوَد دریایِ نیکی ها
بدان شایسته یِ همراهیِ دریا ، علی(ع) باشد
قلم لرزیده است بر خود ، که بُرده نامِ زهرا(س) را
کسی که خون گریست ، در ماتمِ زهرا،علی(ع) باشد
علی را اینچنین وصفش نموده حضرتِ احمد:
علی حق باشد و حق هم همیشه با علی(ع) باشد
وَ گفته علم و دانش را ، برای حضرتِ حیدر:
اگر من شهرِ علمهستم،درِ دَر ها علی(ع) باشد
وَ در روز غدیر خم...وَ موضوع خلافت را...
که بعد از من ، به نامِ نامیِ مولا علی(ع) باشد
علی دُردانه یِ خلقت که از خلقت فراتر شد
و از روز اول گفتیم که حزب ما علی(ع) باشد
کنون دارم سوالی از شما درباره ی ایشان
چه غم دارید در این دنیای کوچک تا علی(ع) باشد؟
🔸شاعر:
#محسن_شریعت
========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
@shere_aeini
انگور نجف چیده شده وقت شتاب است
ساقی طلبیده به نجف فصل شراب است
از تاکِ ضریحش به لبم چِکّه ای افتاد
این ساغرِ بی غش سببِ کشفِ حجاب است
با مردمک چَشم نَظر کردم و دیدم
هر نقش به جز نقش علی نقشِ بر آب است
بر مست که گوید سُخن کُفر حَرج نیست
پس گفت خدا هست علی،حرفِ حساب است
بر پنجه ی پا آمده ام محضرِ ساقی
این گردنِ افراشته در شوقِ طناب است
امروز مرا عبدِ فرامین خودت کن
فردا که زمان رفت فقط وقت جواب است
تن پوشِ خلافت نَرود بر تنِ ناصاف
این خِرقه برازنده ی آن شاه جناب است
صد فرقه دَرآمد به جهان لیک وَر آمد
ماناست علی دولتِ او دولتِ ناب است
دینی که علی را به امیری نگرفته
چون میوه ی در بسته در بطن خراب است
انگشتِ فلک بر لبِ حیرت که علی کیست؟
آشفتگی ات دهر ، ز دیدارِ نقاب است
فردا که نِقاب از رخ حیدر بگشایند
معلوم شود جلوه ی مخلوق، حُباب است
بی مِهر علی پای به محشر نگذارید
بر سینه ی دیوار خورَد هر چه ثواب است
🔸شاعر:
#سید_حسین_میرعمادی
========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
@shere_aeini
ای آشنای هر دل آگاه، یاعلی
ای سر رسیده گاه بزنگاه، یاعلی
کوهاست بار عشق و منم کاه، یاعلی
با مرگ میرسی اگر از راه، یاعلی
جان مرا بگیر و بیا، آه، یاعلی
ای یکّه تکیهگاه همه بیپناهها
ای همدم همیشگی روسیاهها
ای مقصد نهایی و حتمی راهها
ای خیره بر کرامت عامت نگاهها
هفت آسمان گدا و تویی شاه، یاعلی
آدم نبود و نور خدا بود برملا
پس کردگار خواست که نورش شود دوتا
یک حصّه مصطفیٰ شد و یک حصّه مرتضیٰ
خورشید آفریده شد از روی مصطفیٰ
روشن شد از فروغ رُخَت ماه، یاعلی
از توست شور عالم هستی بدون شک
زینسان یکیست ابجد نام تو با نمک
گردد به گرد درگه تو روز و شب ملک
ای نور نور، ای سبب خلق نُه فلک
ای جلوهگاه عالیِ الله، یاعلی
عالمْ تمامْ فانی و باقی بقای توست
عرش عظیم و جنّت و دوزخ برای توست
یا مرتضیٰ، رضایت حق در رضای توست
مقصود از آفرینش عالم، ولای توست
کِی میشود محبّ تو گمراه، یاعلی؟
توحید، با نگاه تو برجسته میشود
زندیق، با تو عارف وارسته میشود
هرکس که بیتو زیست، دلش خسته میشود
دوزخ بدون شک دهنش بسته میشود
گویند اگر تمامی افواه؛ یاعلی
نامت چه دلرباست، کلامت چه دلبرست
یک قطره از فضائل تو حوض کوثرست
از موج شوق تو، دل ما بحر احمرست
از عمر نوح، زندگیاش پربهاترست
آنکس که گفت نهصد و پنجاه؛ یاعلی
از تو بنای دین محمّد ثبات یافت
هرکس تو را نیافت، چه نفع از صلات یافت؟
از نام دلربای تو عالم حیات یافت
از ذلّت و غریبی و ظلمت نجات یافت
یوسف که گفت در تهِ آن چاه؛ یاعلی
فخری که مستحقّ مباهات کردناست
طوق محبّتیست که ما را به گردناست
شاهنشها، وفای تو چون روز روشناست
با ما چنان مکن که سزاوار دشمناست
ما سر نهادهایم به درگاه، یاعلی
روی دفینه، مار درازی به خواب بود؟
یا پیچ و تاب زلف تو بر رخ حجاب بود؟
از وصل تو هرآنچه که دیدم سراب بود
کاشا بنای هجر از اوّل خراب بود
گنج تو رنج داشت به همراه، یاعلی
فیضی که دادهای تو به ما، هیچکس نداد
یعنی کسی به غیر تو ما را نفس نداد
نور تو میوه داد به ما، خار و خس نداد
ما را ربود عشق تو از ما و پس نداد
شیواترست قصهٔ کوتاه، یاعلی!
🔸شاعر:
#سید_مهدی_طباطبایی
========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
برای دسترسی به اشعار ولادت امام کاظم علیه السلام بر روی هشتگ زیر بزنید 👇
#امام_کاظم #مدح_امام_کاظم
#روز_مباهله
@shere_aeini
ناگهان صومعه لرزید از آن دقّ الباب
اهل آبادی تثلیث پریدند از خواب
رجز مأذنهها لرزه به ناقوس انداخت
راهبان را همه در ورطۀ کابوس انداخت
قصۀ فتنه و نیرنگ و دغل پیوستهست
نان یک عده به گمراهی مردم بستهست
ننوشتند که باران نمی از این دریاست
یکی از خیل مریدان محمد، عیساست
لاجرم چارهای انگار به جز جنگ نماند
قل تعالَوا... به رخ هیچ کسی رنگ نماند
به رجز نیست در این عرصه یقین شمشیر است
بر حذر باش که زنّار، گریبانگیر است
کارزارش تهی از نیزه و تیر و سپر است
بهراسید که این معرکه خونریزتر است
بانگ طوفانیِ القارعه طوفان آورد
آنچه در چنتۀ خود داشت به میدان آورد
با خود آورد به هنگامه عزیزانش را
بر سر دست گرفتهست نبی جانش را
عرش تا عرش ملائک همه زنجیره شدند
به صفآرایی آن پنج نفر خیره شدند
پنج تن، پنج تن از نور خدا آکنده
آفتابان ازل تا به ابد تابنده
دفترم غرق نفسهای مسیحایی شد
گوش کن، گوش کن این قصه تماشایی شد
با طمانیۀ خود راه میآمد آرام
دست در دست یدالله میآمد آرام
دست در دست یدالله چه در سر دارد
حرفی انگار از این جنگ فراتر دارد
ایها الناس من از پارۀ تن میگویم
دارم از خویشتن خویش سخن میگویم
آنکه هر دم نفسم با نفسش مأنوس است
آنکه با ذات خدا «عزّوجل» ممسوس است
من علی هستم و احمد من و او خویشتنیم
او علی هست و محمد من و او خویشتنیم
نه فقط جسم، علی روح محمد باشد
یکتنه لشکر انبوهِ محمد باشد
دیگر اصلا چه نیازیست به طوفان، به عذاب
زهرۀ معرکه را اخم علی میکند آب
الغرض مهر رسولانۀ او طوفان کرد
راهبان را به سر سفرۀ خود مهمان کرد
مست از رایحۀ زلف رهایش گشتند
بادها گوش به فرمان عبایش گشتند
میرود قصۀ ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق میخورد آرام آرام
🔸شاعر:
#سید_حمید_رضا_برقعی
_________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#روز_مباهله
@shere_aeini
از زبان اسقف اعظم مسیحیان نجران:
الا یاران به نام یکه فرزند خدا عیسی
قسم بر عهد و پیمانی که ما داریم با عیسی
مبادا شرمگین باشد میان انبیا عیسی
دل ابلیس را باید به دست آریم یا عیسی
نباید گوش بسپاریم بر آوای شیطانی
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
که دیده بهتر از این پنج تن را در زمین آیا؟
تقابل می کند انجیل ما با مؤمنین آیا؟
نمی ترسید از اوصاف ختم المرسلین آیا؟
مصاف مور با شیران! خریت بیش از این آیا؟
ندارد ترسی از نفرین ما این جمع نورانی
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
چرا در ابتدای کار آخر را نمی بینید؟
چرا آن سوی میدان کوه باور را نمی بینید؟
مگر همراه احمد شیر خیبر را نمی بینید؟
مگر خشم عیان در چشم حیدر را نمی بینید؟
به چنگ شیر می افتیم ای یاران به آسانی
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
زنی همراه احمد آمده عالم به او محتاج
برای توبه کردن حضرت آدم به او محتاج
به هنگام شفاعت نا مسلمان هم به او محتاج
نه تنها ما که حتی حضرت مریم به او محتاج
نصیبت شعله نار است اگر او را برنجانی
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
🔸شاعر:
#علی_ذوالقدر
_________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
برای دسترسی به بیش از ۳ هزار قطعه شعر
سال های گذشته روی #هشتگ های زیر کلیک کنید ( بعد از کلیک بر روی هر هشتگ با بالا و پایین کردن فلش های پایین صفحه اشعار را مشاهده کنید )
👇👇
#اصحاب_الحسین
🏴 #استقبال_ازماه_محرم
#استقبال_از_ماه_محرم
#مناجات_اول_مجلس
#مناجات_با_امام_حسین
🏴 اشعار #شب_اول_محرم
#مرثیه_مسلم_بن_عقیل
🏴 اشعار #شب_دوم_محرم
#ورود_به_کربلا
🏴 اشعار #شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه #مرثیه_حضرت_رقیه
#مصائب_شام
🏴 اشعار #شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
#مرثیه_حضرت_زینب
#مصائب_شام
#حر_بن_ریاحی
🏴 اشعار #شب_پنجم_محرم
#عبدالله_بن_الحسن
🏴 اشعار #شب_ششم_محرم
#قاسم_بن_الحسن
🏴 اشعار #شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر
✅ اشعار #شب_تاسوعا
#حضرت_عباس
🏴 اشعار #شب_عاشورا
#امام_حسین
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
May 11
🏴 اشعار #شب_اول_محرم
#مناجات_با_امام_حسین
___
@shere_aeini
ارمنی ها هم ارادتمند درگاه تواند
دیده ام ماه محرم در کلیسا پرچمت
من یقین دارم بساط روضه حاجت می دهد
پس مدد یا فرش روضه پس مدد یا پرچمت
اولین پرچم همان پیراهن خونی توست
بوی مقتل می دهد نصب است هر جا پرچمت...
🔸شاعر:
#گروه_یا_مظلوم
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_اول_محرم
___
#مرثیه_مسلم_بن_عقیل
@shere_aeini
خستهام خسته در این شهرِ مسلمان کُشها
میهمانم به مهمانیِ مهمان کُشها
من دعا کردهام اما به اجابت نرسید
هِی نوشتم که نیا حیف جوابت نرسید
فکرِ آوارگیات بُرده توانم چهکنم
آه ؛ شرمندهترین مردِ جهانم چهکنم
یک نفر نیست که گیرد پَرِ طفلانِ مرا
روی دامان بگذارد سرِ طفلانِ مرا
هیچکس نیست که بر این سه نفر جا بدهد
لااقل کاسهی آبی به لبِ ما بدهد
خواب دیدم نفَسِ خواهرشان خواهد رفت
بعدِ من بر لبِ آبی سرشان خواهد رفت
کاش از دور نبینند به دام اُفتادم
دست بسته پُرِ خون از لبِ بام اُفتادم
کاش با باد در این لحظه که سرگردانم
رویِ دروازه نبینند که آویزانم
همهی اهل و عیالم به فدایت برگرد
بچههایم شود آواره به جایت برگرد
آنقدر فکرِ تو هستم که بهم ریختهام
پای قنّاره ببین زیر قدم ریختهام
خواستم نامه نویسم که بمان حیف نشد
یا صدایم برسد گریهکنان حیف نشد
نامه با اشک نوشتم بفرستم دیدم
بِینِ راهی و تو را نیست نشان حیف نشد
رفتهام خانه به خانه زدهام رو ، شاید
که بمانند سرِ بیعتشان حیف نشد
آمدم داد زنم حرمله با شمر رسید
خنجری آمده با تیر و کمان حیف نشد
کاش میگفتم از اول که در این حلقهی چشم
دخترانِ تو ندارند امان حیف نشد
نفَسم بُرد زمین خوردم و گفتم گویم
میزند از نفَسَت خون فوران حیف نشد
تیغ را بر لبِ من زد که نگویم برگرد
چکمهای بر لبم آمد که نگویم برگرد
به دهانم زد و دندان مرا ریخت بهم
یادِ طفلِ تو گریبانِ مرا ریخت بهم
شعله از بام سرم ریخت سرم را سوزاند
ناسزا گفت حرامی جگرم را سوزند
ناسزا گفت و دلم گفت امان از زینب
مُسلمات زیرِ قدم گفت امان از زینب
وای از زینب اگر شهر به حالت خندد
آنکه خندید به حالم به عیالت خندد
ای پریشانِ غمت مویِ سرِ دخترکم
جای من دست بکش رویِ سرِ دخترکم
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
_____
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_اول_محرم
#مناجات_با_امام_حسین
___
@shere_aeini
به غیرِ غصهٔ ارباب ، غم نباید خورد
به جز هوای حسینیه دم نباید خورد
مسیر اشکِ روان می رسد دوباره به چشم
از این پیاله از این چشمه کم نباید خورد
به وقت خوردنِ آب از حسین یاد کنیم
اگر چه با یادش آب هم نباید خورد
به جز به چایِ حسینیه لب نباید زد
دمی که آب حیات ست ، سم نباید خورد
در اولین شبِ مستی کتیبه باز کنید
به دیده غیرِ میِ محتشم نباید خورد
🔸شاعر:
#حامد_آقایی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_اول_محرم
#مناجات_با_امام_زمان
___
@shere_aeini
آسمان ! فانوس..،روشنگر نخواهد شد..،نگرد
شام تار بی کسی ها سر نخواهد
شد..،نگرد
ابرها را خشکسالِ دوری از او سر بُرید
جز به خون،دامان صحرا تر نخواهد شد..،نگرد
تا سحر پروانه را دنبال کن..،پِی میبری
سوختن را هیچکس از برنخواهد شد..،نگرد
دیدهی "یعقوب" و دستان "زلیخا" شاهدند
جامه ای پیراهن دلبر نخواهد شد..،نگرد
بانیِ پروازِ در معراج ها "اشک" است..،"اشک"
غیر گریه هیچ "بالی" ، "پر" نخواهد شد..،نگرد
دست فرزند گُنَهکار خودش را هم گرفت
مثل زهرا هیچ کس مادر نخواهد نشد..،نگرد
نوکریِ آل حیدر اوج قُرب بندگی است
دُورِ آن که قنبر حیدر نخواهد شد نگرد
رزق ما از سفرهی بابای عالم می رسد
با کسی که سائل این در نخواهد شد نگرد
این دلم تنگاست..،تنگ دیدن صحن نجف
هیچ دیداری از این بهتر نخواهد شد..،نگرد
عاقبت لات محل بیرقکش عباس شد...
طِیِّب ما نیز جز نوکر نخواهد شد..،نگرد!
مثل اکبر چندتا عضوش نشد پیدا...،حسین!
این تنپاشیده " آبور" نخواهد شد..،نگرد
قد عباس تو از قنداقه هم کوچک تر است
ساقی ات اندازه ی اصغر نخواهد شد..،نگرد
▪️
▪️
غیرتِبالانشین!دلواپس زینب مباش
بین کوفه قحطی معجر نخواهد شد..،نگرد
🔸شاعر:
#بردیا_محمدی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini