eitaa logo
شهدای هویزه
2.6هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
676 ویدیو
30 فایل
http://eitaa.com/joinchat/2875523072C71b2b4b72a 🌷 محفلی برای معرفی و زنده نگه داشتن یاد و نام شبیه ترین شهدا به شهدای کربلا در ایران... 🌍 خوزستان_ هویزه 🔰 کانال‌رسمی‌یادمان‌شهدای مظلوم کربلای هویزه؛ اولین یادمان دفاع مقدس ⬅️ ارتباط با ادمین: @h_media
مشاهده در ایتا
دانلود
(14) بازخوانی نامه های دانشجوی شهید ✍️ این انقلاب است که می‌تواند جهت حرکت و فلسفه وجودی ارتش را تغییر دهد و در نتیجه انقلاب اسلامی ما تکمیل گردد، زیرا انقلاب ارتش ما، مکمل انقلاب مردم است، اتفاقاً برادران ارتشی از ما دانشجویان و بقیه قشرها یک قدم به میدان جهاد نزدیکترند و لفظ مجاهد به آنها برازنده‌تر است، البته مشروط به ایجاد انقلاب درونی. از ابتدای پیروزی تاکنون تمام طرح ها و توطئه‌های منافقان در تضعیف روحیه ارتش، از قبیل شعار میان تهی و بی محتوای ایجاد ارتش مردمی و اعلام ارتش دیگر، توطئه‌ها از قبیل سم پاشی بعضی از عناصر ضد انقلاب که به لباس ارتش در آمده‌اند با شکست روبرو شده است و این یک آزمایش و امتحان الهی از فرد فرد ارتش است و بهتر است بگوییم اتمام حجت خداست که خدای رحمان راه را برای ارتش باز گذارده تا بتوانند خودآگاهانه راه خدا را انتخاب کنند و بهترین پشتیبان برای مشی امام خمینی باشند. 🔺 (متن فوق بخشی از سخنان شهید علم الهدی در جلسه دادگاه مأمور شکنجه اش می باشد و در نخستین روزهای بعد از پیروزی انقلاب، بیان گردیده است.) 👈 ادامه دارد... 📕 منبع: کتاب فریاد و سکوت (مشتمل بر نامه ها و دستنوشته های شهید علم الهدی) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
(15) بازخوانی دست نوشته های دانشجوی شهید ✍️ در دل سنگر با خود سخن می‌گویم : راستی چه خوب از این فرصت استفاده کنم و با قرآن آشنا شوم. آیات خدا را بخوانم و بعد حفظ کنم و سپس زمزمه کنم و بعد سرود کنم و بعد شعار زندگی کنم، باشد تا این دل پر هیجان و طپش را آرامش دهد. و بعد با آن برای خود توشه بسازم و توشه را راهی گردانم و در انتظار شهادت بمانم و بمانم. آیات جهاد را شهادت، تقوی، ایمان، ایثار، اخلاص، عمل صالح و... همه را پیدا کنم و سنگرم کلاس درسم باشد. و سنگرم میعادگاه ملاقاتم با خدا شود، سنگرم محرابم گردد، سنگرم خانه امیدم گردد و سنگرم قبله دومم گردد. 👈 ادامه دارد... 📕 منبع: کتاب فریاد و سکوت (مشتمل بر نامه ها و دستنوشته های شهید علم الهدی) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
♣️ یار وفادار و صدیق شهید و شهیدان کربلای هویزه؛ جناب (از سران و بزرگان طوایف و عشایر خوزستان) در ماه مهمانی خدا مسافر آسمان شد. 💐 شادی روحشان 📸 آخرین حضور مرحوم شیخ در بین همرزمان شهید کربلای هویزه * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
✍️ | انا لله و انا الیه راجعون «وَالَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحسِنينَ» ▪️ خبر درگذشت یار وفادار و صدیق شهید و شهیدان کربلای هویزه؛ مرحوم مغفور«» در ماه رحمت و مغفرت پروردگار، موجب تألم و تأثر فراوان گردید. نام بزرگ شیخ عبدالزهرا در روزها و ماه های آغازین نبرد 8 ساله با همراهی و حمایت رزمندگان غیور اسلام به خصوص در سپاه هویزه و دشت آزادگان گره خورده است. ▪️ نقش مؤثر آن فقید سعید درتدارک دیدار تاریخی 5 دی 1359 عشایر دشت آزادگان با رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) و و انقلاب و نقش بر آب کردن توطئه دشمن بعثی در کنار سیدالشهدای کربلای هویزه و یارانش، برگ زرین و ماندگاری از مجاهدت های این شخصیت مؤثر است که در تاریخ پرافتخار غیرتمندی عشایر سرافراز در دفاع از مرزهای ایران اسلامی هرگز فراموش نخواهد شد. ▪️ کرامت نفس و مردم داری و جایگاه کم نظیر آن مرحوم در بین عشایر منطقه و استان به عنوان محور وحدت و همدلی و پیشتازی خستگی ناپذیرانه دراصلاح ذات البین و مودت و دوستی بین مردم، رفع مشکلات و مناقشات با صبر و درایتی مثال زدنی و صدالبته حب و ارادت ویژه به مکتب اهل بیت (علیهم السلام) و اعتقاد قلبی و مشی آن شیخ معزز در میهن دوستی و التزام راستین به نظام و انقلاب و رهبری معظم، ضایعه درگذشت ایشان را جبران ناپذیر می نماید. ▪️ فقدان آن شیخ عالی مقام را خدمت عشایر نجیب و غیور خوزستان به خصوص اهالی ارجمند هویزه و دشت آزادگان و خاندان معظم آن عزیز سفر کرده تسلیت عرض نموده؛ از خداوند متعال برای ایشان غفران و رحمت واسعه و حشر با همرزمان شهیدش مسئلت می‌نماییم. ◾️🌱 بیت شهید علم الهدی، خانواده های شهدای هویزه سراسر کشور، هیأت امنا، ستاد فرهنگی، مدیر، پرسنل و خادمان زیارتگاه شهدای هویزه * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
# (16) بازخوانی دست نوشته های دانشجوی شهید ✍️ از فردا حتماً بیشتر خواهم خواند. در دل سنگر با خدا سخن می‌گویم. اللَّهُمَّ إِنَّكَ آنَسُ الْآنِسِينَ لِأَوْلِيَائِكَ (خطبه 227 نهج البلاغه) خدایا ای نزدیکترین مونس به دوستانت يَا مَنْ هُوَ أَقْرَبُ إِلَيَّ مِنْ حَبْلِ اَلْوَرِيدِ (دعای حضرت علی"ع" در ستایش خدای تعالی) أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ (آیه 24-انفال) خدا اگر من در سنگرم تو در قلب من و در دل سنگر هر دو حضور داری. « وَ هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ »/آیه 4-سوره حدید راستی این سرود را از اصغر شهید(1) به یاد دارم: کی بوده‌ای نهفته که پیدا کنم تو را کی رفته‌ای ز دل که تمنا کنم تو را پنهان نگشته‌ای که شوم طالب حضور غایب نگشته‌ای که هویدا کنم تو را (2) __________________ 1.شهید اصغر گندمکار (فرمانده سپاه هویزه قبل از شهید علم الهدی) 2. ابیاتی است از فروغی بسطامی. 👈 ادامه دارد... 📕 منبع: کتاب فریاد و سکوت (مشتمل بر نامه ها و دستنوشته های شهید علم الهدی) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
(17) بازخوانی دست نوشته های دانشجوی شهید ✍️ هر کسی قادر نیست آنچه را که شایسته سخن گفتن با خداست بر زبان آورد؛ لذا برای راز و نیاز با او باید به نیایش های امام زین‌العابدین (ع) توسل جست. را باید بخوانم و بعد حفظ کنم و زمزمه کنم،. نیایش های علی بن ابیطالب را بخوانم؛ حفظ کنم؛ زمزمه کنم: اللهم حَصِّنْ ثُغُورَ الْمُسْلِمِینَ بِعِزَّتِک، وَ أَیدْ حُمَاتَهَا بِقُوَّتِک، وَ أَسْبِغْ عَطَایاهُمْ مِنْ جِدَتِک (دعای 27 صحیفه سجادیه-دعای مرزداران) بارالها! سرحدّات و مرزهای مسلمانان را به عزّتت پاس دار و نگهبانان مرزها را به قوّتت تأیید کن و عطایای ایشان را به توانگری بی‌پایانت سرشار ساز. اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّي، فَإِنْ عُدْتُ فَعُدْ عَلَيَّ بِالْمَغْفِرَةِ (خطبه 78 نهج البلاغه) اى خداوند، بيامرز آن گناهان مرا، كه تو از من داناتر به آنها هستى. اگر بار ديگر مرتكب شدم تو نيز بار ديگر از من در گذر. اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا تَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَيْكَ بِلِسَانِي ثُمَّ خَالَفَهُ قَلْبِي؛ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا وَأَيْتُ مِنْ نَفْسِي وَ لَمْ تَجِدْ لَهُ وَفَاءً عِنْدِي (همان) بار خدايا، اگر به زبان به تو تقرب جسته ام و به دل خلاف آن كرده ام، بر من مگير. اى خداوند، اگر با خود وعده كرده ام كه در طاعت تو قصور نكنم و به وعده خويش وفا ننموده ام، مرا ببخش. 👈 ادامه دارد... 📕 منبع: کتاب فریاد و سکوت (مشتمل بر نامه ها و دستنوشته های شهید علم الهدی) * کانال شهدای هویزه؛ @shohaday_hoveizeh
(18) بازخوانی دستنوشته های دانشجوی شهید ✍️ من در سنگر هستم؛ در اوج تنهایی. سلاح بر دوش دارم، کرخه از کنارم می‌گذرد. در دو کیلومتری، دشمن مستقر است. تاکنون دوبار بلاد مسلمین را مورد تجاوز قرار داده است و اکنون چندین کیلومتر در خاک اسلام وارد شده است و ناجوانمردانه شهرها را می‌کوبد و نابود می‌کند. صدای رگبار و خمپاره همیشه در گوش است. مردم روستاها و شهرها آواره و سرگردان شده‌اند؛ کودکان گرسنه و لرزان در آغوش مادران ترسان بسیار به چشم می‌خورد. زمان می‌گذرد، عبور زمان در کنار برادران خاطره می‌سازد. اعمال متهورانه و بی باکانه بچه‌ها حماسه می‌آفریند. 👈 ادامه دارد... 📕 منبع: کتاب فریاد و سکوت (مشتمل بر نامه ها و دستنوشته های شهید علم الهدی) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
(19) بازخوانی دست نوشته های دانشجوی شهید ✍️ منصور[معمارزاده] در کنار اصغر[گندمکار] شهید شد و اصغر شاهد شهادت او بود. اصغر در کنار رضا[پیرزاده] شهید شد و رضا شاهد شهادت اصغر بود و اما رضا در تنهایی شهید شد. راستی شهدا همه با هم بودند و چه جمع باصفایی. در شهادت منصور در مسجد، اصغر شهید برای مردم از منصور حرف زد. وقتی خواستیم که خانه اسکندری شهید برویم، اصغر شهید شد، شعار :«» را سرود در خیابان حصیرآباد. وقتی منصور شهید شد، رضای شهید در فراق منصور گریه کرد و [آهنگران] برای آنان نوحه می‌خواند و صدای دلنشین و پر جاذبه‌اش مرا به گریه می‌اندازد. «بابک معتمد»، «قنادان زاده»، «طحان» در ساحل کارون بوند. «دهبان» و «احمد مشک» در ساحل کرخه. شاید طبیعت، جای دجله و فرات را با کرخه و کارون تعویض کرده است. 👈 ادامه دارد... 📕 منبع: کتاب فریاد و سکوت (مشتمل بر نامه ها و دستنوشته های شهید علم الهدی) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
(20) بازخوانی دست نوشته های دانشجوی شهید ✍️ من در هستم؛ و . در این تنهایی؛ در این خانه جدید، با خود، با خدا و با شهدا سخن می‌گویم. سنگر من در کنار رودخانه است. سوز دل و آرامش قلب، خوف و رجا. وقتی به آب می‌نگرم به یاد سنگرهای در کنار می‌افتم. با خود می‌گویم: آن برادرانم که در می‌جنگند در چه حالند؟ و نگران آنانم. خدایا! آن برادرانم که در و در سنگرند در چه حالند؟ اینجا است؛ من در سنگر هستم در کنار کرخه. دشمن در آن طرف رودخانه، شهر را می‌کوبد و وحشیانه جنایت می‌کند. 👈 ادامه دارد... 📕 منبع: کتاب فریاد و سکوت (مشتمل بر نامه ها و دستنوشته های شهید علم الهدی) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
(21) بازخوانی دست نوشته های دانشجوی شهید ✍️ هزارمتر جلوتر کانالی هست که دوستم، عزیزم، منصور[معمارزاده] به شهادت رسید. شاید هنوز خون پاکش و جای آرپی‌جی او که بر زمین در کنار جسد پاکش افتاده بود، باشد. سمت چپ تقریباً در فاصله سیصدمتری آن طرف درخت ها، برادر عزیزم رضا[پیرزاده] شهید شده و باز در همان سمت کمی پایین‌تر، برادر عزیزم، اصغر[گندمکار] شهید شد. آن طرف رودخانه محمدرضا شهید شد. در دهلاویه۳۰ تن از پاسدارانی که هیچکدام را نمی‌شناختم به شهادت رسیده‌اند. در سمت شرقی شهر، در این کانال ۲۲ تن از برادرانی که چندبار با آنها به شبیخون شبانه رفته‌ام، شهید شده‌اند. 👈 ادامه دارد... 📕 منبع: کتاب فریاد و سکوت (مشتمل بر نامه ها و دستنوشته های شهید علم الهدی) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📆 | ☘️ مثل لحظه لحظه زندگی مان که مدیون معلم ها و عزیزان همیشه و همه وقت مربی مان هستیم در جمع حماسه آفرینان هویزه نیز کم نیستند؛ معلمانی که پرچمی از تعهد بر دوش داشتند و تن پوشی از حماسه بر قامت و زبان حقگو در کام و شاگردان مانای«مکتب حسین» و کربلایند. 1️⃣ ؛ معلم دینی و قرآن مدرسه راهنمایی شهرزاد (شهید رجبی فعلی) شهرک گویُم شیراز 2️⃣ ؛ مدیر و آموزگار دبستان های بخش زیدون شهرستان بهبهان 3️⃣ ؛ مدرس برجسته اخلاق در شهرستان دزفول و استان خوزستان که خیلی ها شاگردی کلاس هایش را کرده اند. خیلی ها مذهبی ماندن شان را مدیونش هستند. 4️⃣ شهید ؛ معلم برجسته قرآن، نهج البلاغه و... در اهواز و خوزستان. 5️⃣ شهید ؛ آموزگار دبستان در روستای آفکوئیه رفسنجان؛ آموزگار دبستان در منطقه 6 آموزش و پرورش تهران و معلم علوم تجربی مدرسه راهنمایی حافظ (دبیرستان شهید سلحشور فعلی) کرمانشاه. 6️⃣ شهید (شهادت: 5 خرداد 1361 عملیات بیت المقدس)؛ آموزگار دبستان دولتی قیام تبریز 🌱 شادی روحشان 💐 * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
(22) بازخوانی دستنوشته های دانشجوی شهید ✍️ من در سنگر هستم؛ در این خانه محقر، در این خانه فریاد و سکوت، فریاد عشق و سکوت تنهایی. در این خانه سرد و گرم، سردی زمستان و گرمای خون در این خانه ساکن و پرجوش و خروش. سکون در کنار رودخانه و هیجان قلب و شور شهادت. خانه نمناک و شیرین، نم آب باران و طعم شیرینی و لذت شهادت. خانه بی شکل و زیبا، بی شکلی ساختمان و زیبایی ایمان. خانه کوچک و با عظمت. کوچکی قبر و عظمت آسمان. امشب پاس دارم. ساعت یک تا سه، چه شب باشکوهی... 👈 ادامه دارد... 📕 منبع: کتاب فریاد و سکوت (مشتمل بر نامه ها و دستنوشته های شهید علم الهدی) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📸 | ⬅️ قبل از ظهر امروز و در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران؛ 🔺 آیین رونمایی از کتاب (بُرش هایی از زندگی فرمانده دلیر حماسه هویزه شهید ) با حضور نویسنده اثر، مدیر انتشارات روایت فتح و برادران شهید برگزار شد. * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
(23) بازخوانی دستنوشته های دانشجوی شهید ✍️ چه شب، باشکوه است. من به یاد انس علی بن ابیطالب با تاریکی شب و تنهایی او می‌افتم. او با این آسمان پر ستاره سخن می‌گفت؛ سر در چاه نخلستان می‌کرد، می‌گریست. راستی فاصله‌اش با من زیاد نیست؛ از دشت آزادگان تا کوفه و کربلا، 20 کیلومتر است. خدایا! این سرزمین پاک در دست این ناپاکان است. در همین 20 کیلومتری من، در همین تاریکی شب، علی (ع) برمی‌خواست به نخلستان می‌رفت، فاطمه (س) وضو می‌گرفت. پیامبر به سجده می‌رفت، حسن و حسین به عبادت می‌پرداختند. در این دل شب، «ابوذر» برمی‌خیزد، نمازشب می‌خواند. «سلمان» برمی‌خیزد، قرآن می‌خواند. صدای او را می‌شنوی؟ 👈 ادامه دارد... 📕 منبع: کتاب فریاد و سکوت (مشتمل بر نامه ها و دستنوشته های شهید علم الهدی) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
(24) بازخوانی دستنوشته های دانشجوی شهید ✍️ در گردش زمین به دور خورشید، هر لحظه بیش از لحظات دیگر داغ این خاطره‌ها را زنده می‌کند. سرخی شفق و سرخی غروب در پشت نخلستان ها. خورشید عظمت قطره خون شهید را می‌یابد و پاکی و عصمت قطره قطره خون آن عزیزان را فریاد می‌کند. خدایا! این خانه کوچک در کنار رودخانه که در اطرافش گُل‌ها پرپر شده، کدام خانه است؟ ساختمان این خانه چیست؟ کمی در دل زمین شکافته؛ چند گونی شن و... در کنار رودخانه. رو به سوی دشمن. وسط مکان شهادت بهترین دوستانم. این خانه محقر برای من یک قلب تپنده شده؛ یک دل پر از سوز. سوز فراق یاران و عزیزان از دست رفته... 👈 ادامه دارد... 📕 منبع: کتاب فریاد و سکوت (مشتمل بر نامه ها و دستنوشته های شهید علم الهدی) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
(25) بازخوانی دستنوشته های دانشجوی شهید ✍️ خاطره‌ها مانند ورق خوردن صفحات یک دفتر، یک کتاب در ذهنم پشت هم صف گونه می‌گذرد. [شهید]منصور[معمارزاده] و روزه‌های مسیحی‌اش و دعای کمیل و مناجاتش که با او بودم. اصغر و تلاش شبانه روزی اش و نوشتجاتش درباره جهاد، تقوی... که با او بودم. رضا و زیبایی های روحش و پاکی درونش و فکر بلند پروازش... که با او بودم. در این دل شب پیامبر شبیخون می‌زد: غزوه بنی اسد- غزوه خیبر در این دل شب یاد عزیزانم رضا، اصغر و منصور که در شب های رمضان با هم دعا می‌خواندیم و بعد ما می‌خوابیدیم، اما منصور بیدار می‌ماند و ادامه می‌داد. در این دل شب یاد عزیزم [شهید]رضا پیرزاده که با هم نهج‌البلاغه مطالعه می‌کردیم. یاد [شهید]اصغر گندمکار که با هم قرآن کار می‌کردیم. در این دل شب مردانی چون خمینی، در حال عبادت‌اند. 👈 ادامه دارد... 📕 منبع: کتاب فریاد و سکوت (مشتمل بر نامه ها و دستنوشته های شهید علم الهدی) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
فریاد_و_سکوت (27) بازخوانی دستنوشته های دانشجوی شهید ✍️ امشب که پاسم تمام شد، حتماً فردا آیات خدا را درباره نمازشب در قرآن مطالعه می‌کنم. در این خانه کوچک که انتخاب کرده‌ام، روزها لحظات به گونه‌ای می‌گذرد و شب ها به گونه‌ای دیگر. روزها با خود در تنهایی سخن می‌گویم و با دوستانم در جمع؛ در نمازجماعت. در لحظاتی که اسلحه را بر دوش دارم، به فکر شمشیر علی بن ابیطالب –ذوالفقار- می‌افتم. به فکر اسلحه ابوذر می‌افتم و دست پرتوان او. خدایا! این اسلحه را در دست من به سرنوشت آن شمشیرها نزدیک گردان. 👈 ادامه دارد... 📕 منبع: کتاب فریاد و سکوت (مشتمل بر نامه ها و دستنوشته های شهید علم الهدی) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
(28) بازخوانی دستنوشته های دانشجوی شهید ✍️ هم به تازگی برای پاسداران سخن گفته، اما چه سخنانی! با این حرف های امام که حتی در اندیشه‌ام خود را تصور کنم. باید جداً به امام هم فکر کرد، به زندگی او، مبارزات او، ایمان او، استقامت او و بالأخره اخلاص او. لحظات چگونه می‌گذرد؟ عبور زمان مانند عبور آب جوی از جلوی چشمان کاملاً ملموس است. عُمر چون جوی نونو می‌رسد مستمری می‌نماید در جسد هر زمان نو می‌شود دنیا و ما بی خبر از نو شدن اندر بقا... زمانی به خود می‌اندیشم و زمانی به مردم. 👈 ادامه دارد... 📕 منبع: کتاب فریاد و سکوت (مشتمل بر نامه ها و دستنوشته های شهید علم الهدی) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
(29) بازخوانی دستنوشته های دانشجوی شهید ✍️ گاهی این تصور غلط به ذهنم می‌آید که در یک تکرار به سر می‌برم، یکنواختی و عادت را احساس می‌کنم. اما زندگی در این خانه کوچک که یک قلب پرتپش است، یک دل خالی است در زمین خدا، در متن پاکی، نمی‌تواند تکرارپذیر باشد؛ زیرا که لحظاتی با خدا سخن می‌گویم و لحظات و ساعت هایی را با شهدا و زمانی به خود می‌اندیشم و زمانی به خمینی، روح خدا و به مردم و فضای پر غوغای راهپیمایی‌ها و زمانی لحظه‌ای هم... آری، تنهایی موهبتی است الهی؛ در تنهایی از تنهایی به در می‌آییم. در تنهایی به خدا می‌رسیم. و در سنگر تنها هستم. روزها به فکر سربازان صدر اسلام وحماسه‌های آنها می‌افتم. جنگ بدر، غزوه احد، غزوه خندق، خیبر، تبوک و... آنها چگونه جهاد کردند و ما چگونه می‌توانیم به آنان نزدیک شویم؟ 👈 ادامه دارد... 📕 منبع: کتاب فریاد و سکوت (مشتمل بر نامه ها و دستنوشته های شهید علم الهدی) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
(30) بازخوانی دستنوشته های دانشجوی شهید ✍️ بلال- ابوذر- صهیب- کمیل- مالک اشتر- مصعب و... اینان یاران پیامبر بودند، دوشادوش او جهاد کردند تا پیروز شدند. خدایا مرا به آنان نزدیک کن. علی(ع) در نهج‌البلاغه در وصف آنان سخن می‌گوید. خدایا مرا متصف به اوصاف آنان گردان... این خانه کوچک، این سنگر، این گودی در دل زمین، این گونی‌های برهم تکیه داده شده پُر از حرف است و فریاد است؛ غوغاست. صدای پر محبت [شهیدان] اصغر[گندمکار] و حرف زدن آرام رضا [پیرزاده]؛ خوش زبانی منصور[معمارزاده]... بغض گلویم را گرفته، قطرات اشکم هدیه‌تان باد. تنهایی، عمیق‌ترین لحظات زندگی یک انسان است. 👈 ادامه دارد... 📕 منبع: کتاب فریاد و سکوت (مشتمل بر نامه ها و دستنوشته های شهید علم الهدی) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
(31) بازخوانی دستنوشته های دانشجوی شهید ✍️ خدایا این خانه کوچک را بر من مبارک گردان. در این چند روز با خاک انس گرفته ام؛ بوی خاک گرفته‌ام؛ رنگ خاک گرفته‌ام. حال می‌فهمم که چرا پیامبر(ص) علی بن ابیطالب (ع) را «ابوتراب» نامید. حال می‌فهمم که علی بن ابیطالب (ع) که می‌فرماید: [در] سجده‌های نماز، حرکت اول خم شدن به روی مُهر این معنا را می‌دهد که خاک بوده‌ایم. حرکت دوم این معنی را دارد که از خاک برخاسته‌ایم؛ متولد شدیم. حرکت سوم رفتن دوباره به خاک به این معناست که دوباره به خاک باز می‌گردیم: مرگ. و حرکت چهارم برخاستن به این معنی است که دوباره زنده می‌شویم: حیات و قیامت. اما در این سنگر همیشه در کنار خاکیم، خاک پناهگاه مان است. 👈 ادامه دارد... 📕 منبع: کتاب فریاد و سکوت (مشتمل بر نامه ها و دستنوشته های شهید علم الهدی) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
(32) بازخوانی دستنوشته های دانشجوی شهید ✍️ روزها صدای رگبار و خمپاره، گوش ها را کَر می‌کند. شب ها صدای سکوت، صدای تک تیرها، صدای حرکت آب و ناگهان سکوت شب با فریاد «الله اکبر» شبیخون برادران شکسته می‌شود. و تیراندزای شروع می‌شود. خدایا! امشب کدام یک از بچه‌ها زخمی، کدام یک شهید [شده اند؟] [و] چند تن از دژخیمان را به جزای خود رسانده‌اند؟ همه‌اش دلهره، اضطراب و انتظار لحظه بازگشت برادران [را دارم و ] در انتظارم تا در آغوش شان گیرم. 👈 ادامه دارد... 📕 منبع: کتاب فریاد و سکوت (مشتمل بر نامه ها و دستنوشته های شهید علم الهدی) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
(بخش 33 و پایانی) بازخوانی دستنوشته های دانشجوی شهید ✍️ ناگهان چهره در جلوی چشمان ظاهر می‌شود؛ آن شهید، آن مرد، تصمیم و اراده و مرد تاکتیک. خدایا! کاش او بود و کمک مان می‌کرد. کاش او بود و از فکرش، از توان و مغز پر توانش استفاده می‌کردیم. خدایا! صدای گریه فرزند کوچک تازه به دنیا آمده غیور می‌آید؛ صدای آه همسر جوانش. خدایا! چهره پرتلاش و کوهگونه [1] به یادم می‌آید؛ آن روز که او را بر روی تخت بیمارستان ملاقات کردم. او که چون شیر در شب ها به عنوان فرمانده عملیات بر دشن می‌غرید. آیا شجاع‌تر از او کسی هست؟ به تازگی شنیده‌ام که پاهایش لَمس شده! آن روز که او را دیدم از سر تا پایش همه در گچ بود. این اندام خفته، همان اندام پرتوان و پرتلاش بود که در تاریکی شب جلوی بچه‌ها راه می‌رفت و دستور آتش را می‌داد. ________________________________________ [1]- سردار محمد بلالی از نیروهای سپاه اهواز بود که سال 1359، در کردستان حضور داشت. او با شروع جنگ به خوزستان بازگشت و تعدادی از نیروهای بسیجی را به نام گروه بلالی سازماندهی کرد. آقای بلالی در یکی از عملیاتها قطع نخاع شد. 📕 منبع: کتاب فریاد و سکوت (مشتمل بر نامه ها و دستنوشته های شهید علم الهدی) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
✍️ یک شهید؛ یک خاطره... 🌷دانشجوی شهید ▫️ تاریخ تولد: 8 مهر 1337 ▫️ نام پدر: سید مرتضی ▫️ شهرستان: اهواز ▫️ فرمانده سپاه هویزه در زمان شهادت ▫️ شهادت: 16 دی 1359 – کربلای هویزه ▫️ محل آرامگاه: زیارتگاه شهدای هویزه-ردیف اول- قبر سیزدهم 🔹 روایت عاشقی: مدتی که حسین هویزه بود، پدر ما را با ورزش صبحگاهی اجباری درمی آورد. تا بیرون شهر باید می دویدیم و بعد از کلی پیاده روی و دویدن وقتی به مقر برمی گشتیم تازه نرمش شروع می شد. بعد از نرمش دوباره ما را از شهر بیرون می برد و... وسط پیاده روی ها هم برای ما نهج البلاغه می خواند و موعظه می کرد... بچه ها حسابی خسته می شدند حسین، اما می گفت: مقاومت کنید. باز ادامه می داد و بچه ها می بریدند. حسین اینجا می گفت: حالا بعد از مقاومت نوبت استقامت می رسد. خودش هم بی کفش و جوراب. می گفت پیامبر صلی الله علیه و آله محل تمرین مجاهدان را می بوسیده نمی خواهم به جای بوسه های ایشان بی احترامی کنم! 👤 راویان: علیرضا جولا- سردار یونس شریفی 📗 منبع: کتاب روز * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📝 | 🔺 ایستادگی پای حجاب 🔻 خاطراتی از دغدغه مندی شهدای کربلای هویزه و مادران والامقام شان در حوزه 🔸 بسیجی شهید کربلای هویزه 1️⃣ دو تایی از همدان آمدیم تهران، خانه گرفتیم. من برای درس؛ حسین برای کار. توی بازار تهران صحافی می کرد. انجمن اسلامی کارگران بازار تهران را هم خودش با دوستانش تشکیل دادند. مراسم می گرفتند؛ سخنران می آوردند. رفته بود بنی صدر را دعوت کند برای سخنرانی توی انجمن. زود برگشت. صدایش درآمده بود که:«وای، انقلاب کردیم بهتر بشه؛ بدتر شد. رفتم دفتر رئیس جمهور. می بینم خانما همه بی حجابند! این چه وضعشه؟!» 👤 راوی: برادر شهید 2️⃣ دانشجوی شهید ✍️ نوروز 59 دو اردو به شهر زیبای باغملک برد. هم مسئول اردو بود، هم تاریخ اسلام و نهج البلاغه درس می داد. همه بچه ها را شیفته خودش کرده بود. اکثر آن جمع بعدها همه شان پاسدار شدند. سپرده بود خانم ها چادر و مقنعه اضافی دارند بیاورند احتیاج می شود. در ابتدای سفر بی حجاب هم داشتند در برگشت اما... دستورالعمل خودسازی از نگاه امام را هم بین جمعیت توزیع کرده بود و شد سبک زندگی و برنامه روزانه شان. 👤 روای: یکی از دوستان شهید 3️⃣ معلم شهید ✍️ آن زمان وضع حجاب خیلی خوب نبود. تازه عقد کرده بودیم. گفتم من چون دوستت دارم، بی چون و چرا قبول می کنم روسری سر کنم، اما دلم می خواد خودت قانعم کنی چرا باید حجاب داشته باشم؟ نشست 45 دقیقه برایم حرف زد، آخرش هم گفت:«حجاب محدودیت نیست؛ مصونیت است خانم.» همین یک جمله هم برایم کافی بود. 👤 راوی: همسر شهید 4️⃣ ✍️ دوران کودکی ام در روزگار کشف حجاب رضاخانی گذشت. 7 سال همراه مادرم در خانه ماندیم. پا بیرون نگذاشتیم! مباد کسی متعرض حجاب مان شود. برای مادرم غیر قابل تحمل بود کسی چادر از سرش بردارد. 👤 راوی: مرحوم حاجیه خانم بی بی بتول جزایری (مادر شهید علم الهدی) 5️⃣ ✍️ خانه پدری ام در یکی از کوچه های منشعب از بازار فسا بود. برای رفت و آمد به مدرسه باید از وسط بازار رد می شدم. یک روز در راه برگشت، نزدیکی های کوچه مان به شدت زمین خوردم. زمین خیس بود و نای بلند شدن نداشتم. دو-سه تا از مغازه دارها که پدرم را می شناختند دویدند سمتم و از زمین بلندم کردند. حس تلخ و بدی در وجودم پیدا شد. دائم به خودم می گفتم چرا این طور شد که مرد نامحرم بخواهد به تو دست بزند؟ آخر سر هم از ترس تکرار و عذاب وجدان این ماجرا، ترک تحصیل کردم و دیگر مدرسه نرفتم! درسم خوب بود؛ چند بار از مدرسه آمدند دنبالم؛ حتی یکبار خود خانم مدیر آمد که حیف است بیا و ادامه بده، دور و بری ها هم خیلی گفتند، اما زیربار نرفتم. عفت و پاکدامنی برایم اصل بود. این را از مرحوم پدرم که خیلی مؤمن بود، داشتم. بعدها هم که ازدواج کردم؛ با اینکه شوهرم پزشک بود و تهرانی، خیلی حواسم به رفت و آمد بچه ها بود. دخترها را از دوره دبستان با چادر می فرستادم بروند مدرسه. آن روزها هنوز انقلاب پیروز نشده بود. 👤 راوی: مرحوم حاجیه خانم مستدام (مادر دانشجوی کربلای هویزه ) 📚 منبع: کتاب های و | * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh