eitaa logo
خانه تخصصی ادبیات سیب نارنجی
127 دنبال‌کننده
180 عکس
6 ویدیو
41 فایل
همسایه با ادبیات #ادبیات #شعر #داستان #نقد ارتباط با مدیر @masoommoradii
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پرویزن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"چیزی میان جوشش و کوشش" شعر آمیخته‌ای از ظرفیت‌های جوششی و کوششی است. ساختار شعر و جنبه‌های فرمی و شکلی و برخی ویژگی‌های زبانی و ادبی آن با ممارست و کوشش و تمرین به دست می‌آید و حس و حال عمیق شاعرانه و بسیاری از کشف‌ها و نوآوری‌های مضمونی و ساحت‌های تخیل شاعرانه، زاییده‌ی جوشش است. جهان کیهانی شعر محصول کوشش است و آنِ "جان"ی شعر، بر آمده از جوشش. شاعران بزرگ آمیخته‌ای از این دوساحت را به مخاطبان عرضه کرده‌اند؛ هرچند برخی چون فردوسی بر ساحت کوششی و نظم‌گونه‌ی شعر متمرکزشده و مولوی، غرقه‌ی اقیانوس شور و جوشش درونی است و حافظ از این دو ساحت، در لباس معجونی شگفت‌انگیز بهره برده است. شاعران خراسانی و بازگشتی فارسی و شاعران یونان و روم و پیروان مکتب کلاسیسیم بیشتر به کوشش توجه دلشته‌اند و در شعر عراقی و اصفهانی و هندی و بسیاری از پیروان نیما و در مکاتب رمانتیسیسم و سمبولیسم و سوررئالیسم، بیشتر بر زاویه‌ی جوشش و ناخودآگاه انسانی تمرکز یافته‌اند. ساحت جوششی شعر برآمده از نوع نگاه فلسفی _عرفانی شاعر به جهان و شوریدگی و جنون و عاشقی است؛ ویژگی‌ای که در بسیاری از اشعار معاصران سنتی‌سرا و زبان‌گرا یا شاعران محتوامحور دیده نمی‌شود. فیلم کوتاه بالا از حیدر یغما خشتمال نیشابوری(۱۳۰۲تا ۱۳۶۶) غزل‌سرای معاصر و نوع بیان و زندگی و صدای شورانگیزش، نشانه‌ای از برخی جنبه‌های شعر جوششی است که دیدنش به دوستان شاعر توصیه می‌شود؛ اگر تا کنون ندیده‌اند. https://eitaa.com/mmparvizan
تا حالا دقت کردید که بچه‌ها از طریق قدرت شنوایی‌شون با زبان آشنا می‌شن؟ حتما دیدید که خیلی از بچه‌ها تا سال‌ها نمی‌تونن کلمات رو صحیح تلفظ کنن! هیچ می‌دونید اشکال گرفتن از تلفظ بچه‌ها چقدر می‌تونه به اعتماد به نفسشون آسیب بزنه؟ قصه به ما کمک می‌کنه به صورت غیر مستقیم و بدون آسیب زدن به کودک، تلفظ صحیح یه واژه رو جایگزین تلفظ اشتباه اون کنیم. با ما همراه باشید تا بیشتر با فواید ادبیات در رشد و تربیت کودک آشنا شید. نشانی ما در ایتا و اینستاگرام👇👇 https://eitaa.com/sibenaranjikoodak @sibenaranjikoodak2
هدایت شده از پرویزن
4_956330822720293004.pdf
3.33M
"نقد نیما: عبدالعلی دستغیب" عبدالعلی دستغیب، متولد ۱۸ آبان ۱۳۱۰ شیراز، از شاعران و نویسندگان و منتقدان و مترجمان روزگار ماست که بیش از همه به دلیل نقدهایش در حوزه‌های گوناگون ادبیات معاصر و کهن شناخته شده است. بسیاری او را به همراه براهنی و شفیعی کدکنی، سه منتقد نامی شعر معاصر فارسی در عصر پهلوی می‌دانند. کتاب نقد و بررسی آثار نیمایوشیج یکی از آثار اوست. https://eitaa.com/mmparvizan
totem-va-tabudarshahname-t@bamun1.pdf
7.61M
📚📚 توتم و تابو در شاهنامه: با نگاهی به یادگار زریران و کارنامه اردشیر بابکان. فاطمه توسل پناهی. تهران: نشرثالث،1391. https://eitaa.com/sibenaranjiadabiat
«سمبولیسم حماسی- اسطوره‏‌ای نیما» یکی از شاخه‏‌های سمبولیسم نیمایی که بر جریان‏‌های پس از او تاثیری شگرف نهاده، سمبولیسم اسطوره‏ ای- حماسی اوست. این دست از اشعار نیما عمدتا در نقطه‌ی گره‌خودگی شاعرانگی سمبولیسمِ در حال افول نیما و اندیشه‌ی سیاسی چپ نزدیک به سال‏‌های کودتا شکل گرفته و تا حدودی می‌توان آن را مکمّل سمبولیسم اجتماعی نیما دانست. پادشاه فتح نیما، از نمونه‏‌های کامل این نوع است که تاثیر شیوه‏‌ی آن را بر بسیاری از آثار شاخص اخوان ثالث و حتی شاملو می‏‌توان دید. از مشخصه‏‌های اصلی این دست از اشعار نیما، باید به موارد زیر اشاره کرد: -استفاده از زبانی حماسی و نمایش‏نامه‏‌ای و نزدیک‌شدن به ساخت یک حماسه‏‌ی دراماتیک. -نزدیکی به زبان و نوع واژه‏‌گزینی سبک خراسانی و بهره‏‌گیری از آرکائیسم واژگانی و دستوری. - بلندی و کوتاهی سطرها بیش از اشعار سمبولیسم فردی؛ همچنین طول بیش‏تر اشعار. - وضوح بیش‏تر معنا در مقایسه با اشعار فردی به دلیل کم شدن حذف‏‌ها؛ همچنین تبدیل سمبول‏‌های عبارتی مبهم به سمبول‏‌های واژگانی تکرار شونده و قابل فهم. - غلبه‏‌ی نگاه جمعی، توجه به خلق و توده‏‌ی مردم و دعوت به مبارزه. -استفاده‏‌ی بیش‏تر از قافیه در مقایسه با اشعار سمبولیسم فردی. -جابه‏‌جایی‌های دستوری مکرر در ساخت سطرها؛ همچنین تعدد جمله‏‌ها و عبارات موقوف‌المعانی. در ادامه، بخش‏‌هایی از «مرغ آمین» نیما را که از موفق‏‌ترین شعرهای این جریان در ادبیات معاصر است، از نظر می‌گذرد: "مرغ آمین" مرغ آمین دردآلودی است کآواره بمانده. رفته تا آن‏‌سوی این بیدادخانه بازگشته رغبتش دیگر ز رنجوری نه سوی آب و دانه. نوبت روز گشایش را در پی چاره بمانده. … او نشان از روز بیدار ظفرمندی است. با نهان تنگنای زندگانی دست دارد. از عروق زخمدار این غبار آلوده ره تصویر بگرفته. از درون استغاثه‏‌های رنجوران. در شبانگاهی چنین دلتنگ، می‏‌آید نمایان. وندر آشوب نگاهش خیره بر این زندگانی که ندارد لحظه‏‌ای از آن رهایی می‏‌دهد پوشیده، خود را بر فراز بام مردم آشنایی. رنگ می‏‌بندد شکل می‏‌گیرد گرم می‏‌خندد بال‏‌های پهن خود را بر سر دیوارشان می‏‌گستراند.. https://eitaa.com/mmparvizan
اگر دوست‌داری در هفته‌ی کتاب و کتاب‌خوانی، اطلاعات علمی و مفیدی درباره‌ی کتاب به دست‌بیاری، ما رو دنبال کن. https://eitaa.com/sibenaranjikoodak
هدایت شده از پرویزن
Mohite_Zendegiye_Roodaki.pdf
14.53M
"محیط زندگی، احوال و اشعار رودکی" به کوشش سعید نفیسی (۱۸ خرداد ۱۲۷۴/ ۲۳ آبان ۱۳۴۵) https://eitaa.com/mmparvizan
amazed fereshtegan. Yamin sharif.pdf
4.06M
کتاب آواز فرشتگان از عباس یمینی‌شریف نخستین مجموعه مستقل شعر کودک به‌نظر می‌‌رسه خود آقای یمینی‌شریف حاشیه‌هایی بر کتاب نوشتن یا ویرایش‌هایی کردن. https://eitaa.com/sibbook
سلام همراهان عزیز. روز کتاب، کتاب‌خوانی و کتابدار فرخنده باد. با ما همراه باشید تا با مهارت بیشتری به دنیای کتاب‌ها سرک بکشیم. https://eitaa.com/sibbook https://eitaa.com/sibenaranjikoodak
هدایت شده از پرویزن
"پروین و مناظره‌های سیاسی" از میان شاعران معاصر فارسی، کمتر شاعری چون پروین اعتصامی، توانسته با استفاده از نمادهای تاریخی یا تیپ‌ها و شخصیت‌های تکراری، به صورت پنهان،مضامین و انتقادات سیاسی_اجتماعی مربوط به زمان خود را در اشعارش به تصویر درآورد. این دست از اشعار او به دلیل زبان تاویل‌پذیر، زمان‌مند نبودن اشارات و نمادها، کلی‌بودن انتقادها و در کنار آن بیان صمیمی و طنز لطیفی که دارد؛ در همه‌ی زمان‌ها مخاطب را به خود جلب می‌کند. مناظره‌ها و گفتگوهایی چون: "دزد و قاضی"، "زنجیر و دیوانه"، "مست و هشیار"، "پیرزن و یتیم" و..‌.، از نمونه‌های موفق شعر سیاسی در دیوان پروین است که به نظر می‌رسد، این اشعار او صورت تکامل‌یافته‌ و آمیخته‌ی مناظره‌های انوری و حافظ باشد که در شعر او، هویتی تازه یافته است. شکایت "پیرزن به قباد"، نمونه‌ای متمایز از این سروده‌هاست که در ادامه از نظر می‌گذرد: روز شکار، پیرزنی با قباد گفت: که‌از آتش فساد تو، جز دود ِ آه نیست روزی بیا به کلبه‌ی ما از ره شکار تحقیق حال گوشه‌نشینان گناه نیست هنگام چاشت، سفره‌ی بی‌نان ما ببین تا بنگری که نام و نشان از رفاه نیست دزدم لحاف برد و شبان گاو پس نداد دیگر به کشور تو، امان و پناه نیست از تشنگی، کدوبنم امسال خشک شد آب قنات بردی و آبی به‌چاه نیست سنگینی خراج، به ما عرصه تنگ کرد گندم توراست، حاصل ما غیر کاه نیست در دامن تو، دیده جز آلودگی ندید بر عیب‌های روشن خویشت، نگاه نیست حکم دروغ دادی و گفتی حقیقت است کار تباه کردی و گفتی تباه نیست صد جور دیدم از سگ و دربان به درگهت جز سفله و بخیل، در این بارگاه نیست ویرانه شد ز ظلم تو، هر مسکن و دهی یغماگر است چون تو کسی، پادشاه نیست مُردی در آن‌زمان که شدی صید گرگ آز از بهر مرده، حاجت تخت و کلاه نیست یک‌دوست از برای تو نگذاشت دشمنی یک مرد رزم‌جوی، تورا در سپاه نیست جمعی سیاه‌روزِ سیه‌کاری تو اَند باور مکن که بهر تو روز سیاه نیست مزدور خفته را ندهد مزد، هیچ‌کس میدان همّت است جهان، خوابگاه نیست تقویم عمر ماست جهان، هر چه می‌کنیم بیرون ز دفتر کهن سال و ماه نیست سختی کشی ز دهر، چو سختی دهی به خلق در کیفر فلک، غلط و اشتباه نیست https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
Sagharam Shekast Ey Saghi.mp3
1.74M
"در ساحل خداوند" رحیم معینی کرمانشاهی (۱۳۰۱/۱۳۰۴_ ۲۶ آبان ۱۳۹۴) از تصنیف‌سرایان نامور معاصر است که آثاری ماندگار از او در ذهن و زبان اهل موسیقی برجای مانده است. او شاعری نوقدمایی متمایل به شاعران رمانتیک عصر پهلوی است که ویژگی‌های این دست از سروده‌های او را در "عجب صبری خدا دارد"، می‌توان دید. در تصنیف‌های او نیز، آمیختگی سنت‌های شعر عراقی و برخی ویژگی‌های شعر رمانتیک فردگرای معاصر را می‌توان دید. زبان یکدست متمایل به ادبیات بازگشتی، تنوع ساحت‌های آوایی و موسیقایی در تصنیف‌ها و ادامه‌ی سنت توصیف عشق مقدس و گاه نیمه مقدس، از ویژگی‌های بارز در غزل‌ها و تصنیف‌های اوست. https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"شعر نمادگرای اجتماعی" آغازگر جریان سمبولیسم اجتماعی در شعر معاصر فارسی نیما بوده است؛ هرچند زمینه‌هایی از این جریان را در شعر مشروطه و پس از آن شاعران عصر رضاشاهی هم می‎توان دید. سمبولیسم نیما آمیخته‌ای از اصول زیباشناسانۀ مکتب سمبولیسم فرانسه و اندیشه‌های سیاسی عمدتاً چپ است که با رشد زمینه‌های اجتماعی آن در دهۀ 20، خود را در جایگاه یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین جریان‌های شعر نو مطرح کرده است. علاوه‌بر سهم نیما در شکل‌گیری این جریان و همچنین سازگاری آن با رویدادهای سیاسی دهه‌های 20 تا40، برگزاری کنگرۀ نویسندگان ایران و روسیه در سال 1325 از دیگر رویدادهای مهم ادبی بوده که به یک‌پارچه شدن شاعران این جریان حول محور نیما کمک کرده است. در شعر جریان نمادگرا، هرچه از نیما دور می‏‌شویم، از جنبه‌های زیباشناسانۀ سمبولیسم فرانسه کاسته می‌شود؛ شاعران از ابهام فاصله می‌گیرند و بر وضوح و شعارزدگی آثار افزوده می‌شود. درنتیجه، به‌ویژه از دهۀ 40 شعر اجتماعی به شعر سیاسی تبدیل می‌شود و پس از آن با برگزاری شب‌های شعر خوشه در سال 1347، مرحله‌ای تازه از شعر محتواگرای جامعه‌محور، با نام شعر مقاومت و شعر چریکی ظهور می‌کند. جریان شعر نمادگرای اجتماعی عصر پهلوی، با تلفیق ویژگی‌های سمبولیسم اجتماعی و حماسی - اسطوره‏‌ای نیما با سبک و نگرش شاعرانۀ نامورانی چون: اخوان، شاملو، فروغ، سهراب، آتشی، شفیعی کدکنی و دیگران، به فضاها و ویژگی‏‌های زبانی - محتوایی خاصی دست‌یافت که در نگاهی کلّی می‌توان آن‏ها را این‌گونه بر شمرد: _ تغییر در شیوۀ استفاده از قالب، وزن و قافیه. _ استفاده از واژه‏‌های زبان امروز، و تازگی زبان. _ استفاده از زبان و بیان نمادین. - استفاده از زبان و بیان پرتحرک و حماسی. _ تعهد در برابر مردم و اجتماع (جامعه‌گرایی). _ آگاهانه و متفکرانه‌بودن اشعار. - تأثیرپذیری از میراث‌های ادبی و فرهنگی گذشته. - برخورداری از مخاطبان فرهیخته و تحصیل کرده. - تغییر جهان‌بینی کل‌نگر و ذهنی به جهان‌نگری جزئی و عینی. https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
«نخستین اشارات فاطمی در شعر فارسی» به سیمای حضرت فاطمه(س) در شعر سبک خراسانی، به‏‌ندرت اشاره شده است. قدیم‌ترین اشاره‌ی مربوط به آن حضرت را در قصیده‌ای مدحی از دقیقی می‌توان دید که در مقدمه‏‌ی آن، به سوگواری حضرت زهرا(س) بر حسین (ع) اشاره شده است. میسری نیز در ابیات مقدمه‌ی دانش‏نامه، بر آن حضرت با عنوان جفت علی و پاکیزه دختر رسول(ص) درود می‌فرستد. کسایی هم در بیت پایانی مرثیه‌ای که بر امام حسین سروده، آفرین فرستادن براهل بیت زهرا(س) را کار همیشگی خود می‌داند. در یکی از ابیات الحاقی شاهنامه نیز اشاره‌ای به آن حضرت با عنوان بتول ثبت شده است. در شعر مدحی غزنوی، حضرت فاطمه(س) تقریباً حضور ندارد؛ تنها فرخی در یکی از قصایدش از رسول با عنوان «پدرفاطمه» یاد کرده؛ همچنین در قطعه‌ای منسوب به غضائری رازی نیز که به استناد سبکی و نسخه‏‌شناسانه، انتسابش به اين عصر مورد تردید است، به شفاعت فاطمه اشاره شده است. در یکی از رباعیات منسوب به بوسعید نیز سوگندخوردن به زهرا دیده می‌شود. در شعر دوران سلجوقی، کم‏تر از یک درصد اشارات به فاطمه(س) اختصاص دارد. جدا از بهره‌گيري زیبای ازرقي از نام آن حضرت در توصیف شب و كاربرد مدحي در ديوان معزي به‏‌ویژه در ستایش ممدوحان زن، در ديوان ناصرخسرو و سنايي جلوه‌هاي منقبتي نام و شخصیت زهرا(س)را مي‌توان ديد. ناصرخسرو بيش از همه به آل ‌فاطمه اشاره مي‌كند و به همين سبب در مدح‌هايش از فاطميان، نام آن حضرت حضوري درخور توجه دارد. سنايي نيز عمدتا در كنار نام حسنين و علي(ع)، از فاطمه(س) و دیگر نام‌های ایشان، زهرا و بتول،‌ ياد مي‌كند و به‌ندرت ابياتي در منقبت ايشان سروده است. https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"چرا ابوالفضل زرویی؟/ به بهانه‌ی سال‌روز درگذشت" در این یادداشت که بیشتر رنگ ذوق و پسند فردی دارد، تنها به این پرسش پاسخ خواهم داد که چرا در میان صدها اهل طنز فعال و غیر فعال، دست کم از گروه ، ابوالفضل زرویی را موفق تر از دیگران می‌دانم؟ ۱_ اغلب طنزپردازان دو دهه‌ی اخیر؛ صرفا در یک شاخه‌ی یا آثاری ارجمند خلق کرده‌اند؛ حال آنکه او طنزپردازی ذوفنون بوده است.‌ این ویژگی را از هم‌عصران او در هم می‌توان دید؛ هرچند جنس آثار زرویی متفاوت با او و دیگران است. ۲_ تنوع شکلی و معنایی در طنز از دیگر ویژگی‌های هنر اوست. از میان قالب‌های شعری هرچند ابوالفض زرویی مثنوی‌هایی درخشان تر در طنز دارد؛ تجربه هایش در غزل، نیمایی و ... هم از زاویه‌ی ارزش هنری سزامند است. مضامین و گونه‌های آثار او نیز یکسان و تکراری نیست؛ او از طنز ، ، و ... تا گونه‌های فردی طنز را تجربه کرده است. ۳- شگردهای ایجاد طنز در آثار او متنوع است. ، و از اصلی ترین آن‌هاست؛ با این حال در کاربست‌های ادبی طنز نیز آثار او رنگارنگ است. ۴_ او در طنز سیاسی و ، صاحب سبکی ویژه‌ی خود است. این ویژگی را بیش از همه در می‌توان دید. طنز سیاسی او خلاف اغلب معاصران، مصادره شده یا متعلق به یک حزب یا گروه نیست و شوخی و انتقاد از اغلب نام‌های جریان‌ها و تفکرها را در این دست آثارش می‌توان دید. ۵_ خلاف اغلب طنزسرایان همزمان یا بعد از او که برای جلب مخاطب به و ، روی آورده‌اند؛ در اشعار و نوشته‌های او، در کنار زبان ساده و که نخست جلب نظر می‌کند؛ توجه به عمق و معنای مورد نظر مخاطب نیز دیده می‌شود؛ به طوری که با گذشت زمان، همچنان طنزهایی از او را می‌توان خواند و محظوظ شد. ۶_ با این حال  خلاف فضای و اعتراضی طنز ، طنز او مثبت، سفید و امیدبخش است و با پیشینه‌ی طنز کهن فارسی، پیوندی منطقی دارد. نوع انتخاب نام مستعار و نگاه به سنت‌های طنز کهن در آثار او، موید همین ویژگی است. ۷_ در نقیضه‌های او، متن‌های اساس؛ اغلب مناسب و مخاطب انتخاب شده است. متون اساس او در نقیضه متنوع و حتی گاه برآمده از است. ۸_ چنانکه از آثار نظری و مصاحبه‌هایش می توان دریافت؛ او علاوه بر خلق اثر، کوشیده است بیانیه یا برای طنزهایش در نظر بگیرد و از این زاویه نیز تلاش‌های او ارجمند است. ۹_ بی‌هیچ تردیدی، بسیاری از طنزپردازان امروز در نهادهای فرهنگی به‌ویژه و ، علی الخصوص در ؛ متاثر از زبان، نوع انتخاب کلام و شیوه ی اویند. مخلص کلام، مناجات نامه ای از او، به روایت می‌آورم که شاید با حال و روز این ایام بیگانه نباشد و برای روحش از ایزد منان غفران و شادی طلب می‌کنم: خدایا! دل شکسته‌ای داریم و بار و بندیل گسسته‌ای داریم. الهی! دلی دارم زیر بار بدهی گم، تنی دارم تکیده و لرزان از تورم، هیچ کس هم نمی‌پرسد که این بنده‌ی بیچاره ی تو، آدم است یا منار جم‌جم؟ الهی! دلو تعادل اقتصادی در چاه است و دستمان کوتاه است! ... https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"پرواز قو در آسمان رها" «شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد فریبنده‌زاد و فریبا بمیرد شبِ مرگ تنها نشیند به موجی رود گوشه‌ای دور و تنها بمیرد در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب که خود در میان غزل‌ها بمیرد گروهی برآنند کاین مرغِ شیدا کجا عاشقی کرد، آنجا بمیرد شب مرگ از بیم آنجا شتابد که از مرگ غافل شود تا بمیرد» انجمن‌علمی زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه شیراز برگزار می‌کند: ششمین نشست از سلسله‌نشست‌های «کم‌خوانده‌های ادبی» معرّفی، تحلیل و خوانشِ گزیده‌ای از «شعر مهدی حمیدی شیرازی» با حضورِ دکتر محمّد مرادی، عضو هیأت‌علمی دانشگاه شیراز زمان: یکشنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۶ مکان: چهارراه ادبیات، بخش زبان و ادبیات فارسی، سالن حکمت https://eitaa.com/mmparvizan
یادگار زریران یا ایاتکار زریران، رسالهٔ حماسی و مذهبی کوتاهی است در اصل به زبان پارتی و ظاهراً نثر توأم با شعر بوده‌است چون در خلال آن، واژگان، ترکیبات و ساختارهای پارتی را می‌توان دید؛ اما به صورت کنونیِ آن به خط و زبان پارسیگ است. این متن که در سال ۵۰۰ میلادی یا کمی دیرتر نوشته شده‌است، قدیمی‌ترین داستان پهلوانی است که به زبان‌های ایرانی برای ما باقی‌مانده‌است. متن دارای ۱۱۴ بند متن اصلی و ۷ بند پایان‌نوشت است که صفحات ۱ تا ۱۷ مجموعهٔ متون پهلوی را به خود اختصاص داده‌است. این متن در بعضی از دستنویس‌ها «شاهنامهٔ گشتاسپ» نیز نامیده شده‌است. اگر چه یادگار زریران اثری از ادبیات دورهٔ ساسانی است، اما اصل آن به زمان اشکانی می‌رسد. به دو دلیل: یکی اینکه برخلاف سایر متون پهلوی که در آن‌ها معمولاً به اوضاع زمان ساسانی و اوایل دورهٔ اسلامی اشاره شده و از شخصیت‌های آن زمان نام رفته‌است، متن در این مورد سکوت کرده‌است. دلیل دیگر وجود تعداد زیادی از کلمات پارتی در آن است. نکتهٔ دیگر وجود نام رستم دستان در این متن پارتی است. در واقع این قدیمی‌ترین متنی‌ست که نام پهلوان بزرگ روایت ملی ایران را در خود حفظ کرده‌است. این از یک طرف قدمت افسانهٔ رستم را تا زمان اشکانی بالا می‌برد و از طرف دیگر مدرکی است در تأیید این نظر که نه تنها روایات حماسی مربوط به رستم و خاندان او از روایات ملی زمان اشکانی است، بلکه شخصیت‌های تاریخی و افسانه‌ای زمان اشکانی در شاهنامه حفظ شده‌اند، اما به بخش کیانیان از این کتاب منتقل شده‌اند. به نظر می‌رسد که یادگار زریران در اصل اثری نمایشی بوده‌است که به وسیلهٔ گوسان‌ها به اجرا درمی‌آمده‌است. پس از اینکه گشتاسپ و خاندان او به آیین مزداپرستی می‌گروند، ارجاسپ شاه خیون‌ها در نامه‌ای که به گشتاسپ می‌نویسد از او می‌خواهد که یا دست از دین نو بردارد یا آمادهٔ جنگ شود. چون گشتاسپ در دادن پاسخ به ارجاسپ دودلی نشان می‌دهد، زریر برادر او، پاسخِ نامه را بی‌باکانه می‌دهد و با ارجاسب قرار جنگ می‌گذارد و سالاری سپاه ایران را به‌دست می‌گیرد. پیش از آغاز جنگ جاماسب در پیش‌بینی خود کشته شدن زریر و شاهزادگان ایران را در نبرد تن‌به‌تن با دشمن به گشتاسپ خبر می‌دهد. گشتاسپ با شنیدن آن می‌خواهد از شرکت آنان در جنگ جلوگیری کند. جاماسپ به گشتاسب می‌گوید که در این صورت چه کسی می‌تواند از هجوم دشمن جلوگیری کند و چون او را از پیروزی نهایی ایران در جنگ آگاه می‌کند، گشتاسپ خشنود می‌شود. با تأکید بر وفاداری خود به دین مزداپرستی به تماشای جنگ می‌نشیند. پس از کشته شدن زریر، کسی آمادگی برای نبرد تن‌به‌تن با ویدرفش جادو، کُشندهٔ زریر را در خود نمی‌بیند، مگر بستور پسر زریر. با آنکه او خردسال است، گشتاسپ به پیروی از اندرز جاماسب، بر او آفرینی می‌خواند و به او تیری می‌دهد. بستور، در نبرد تن‌به‌تن با ویدرفش جادو، با آن تیر وی را می‌کشد. پس از او گرامی‌کرد (پسر جاماسب) و اسفندیار (پسر گشتاسپ) ایرانیان را در جنگ با دشمن به پیروزی می‌رسانند. مطالب این اثر از متنی اوستایی گرفته شده‌است که امروز اصل آن در دسترس نیست. اما بخش‌هایی از آن در ضمن سرگذشت زرتشت در کتاب هفتم دینکرد آمده‌است. شرح جنگ‌های گشتاسب و ارجاسب را دقیقی به نظم کشیده و فردوسی آن‌ها را عیناً نقل کرده‌است. در مواردی مطالب این منظومه با یادگار زریران قابل انطباق است. https://eitaa.com/sibenaranjiadabiat
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. مکانی برای دوست‌داران ادبیات فارسی با ما همراه باشید. ما را به دوستانتان معرفی کنید: https://t.me/sibeadab https://eitaa.com/sibenaranjiadabiat
https://instagram.com/sib.adabiat?utm_source=qr&igshid=YzU1NGVlODEzOA==