.
#تازه_های_نشر
تعدادی از عناوین مجموعه رهنامه...
📗کار و تلاش
📕علم و فناوری
📙هنر
📘سلامت و ورزش
📗روشنفکری
📙غرب شناسی
#آیت_الله_خامنه_ای
#انتشارات_انقلاب_اسلامی
@skybook
.
#تازه_های_نشر
تعدادی از عناوین مجموعه رهنامه...
📗بصیرت
📕رسانه و فضای مجازی
📙ایمان
📘حوزه و روحانیت
📗جوان
#آیت_الله_خامنه_ای
#انتشارات_انقلاب_اسلامی
@skybook
.
#چاپ_قبل
📚 آنا کارینینا
#لف_تالستوی
ترجمه: #حمیدرضا_آتش_برآب
#نشر_علمی_فرهنگی
قیمت جدید: ۹۷۹.۰۰۰ تومان
قیمت چاپ قبل: ۷۰۰.۰۰۰ تومان
#ادبیات_روسیه #ادبیات_کلاسیک_جهان
@skybook
"پاتوق کتاب آسمان"
. #چاپ_قبل 📚 آنا کارینینا #لف_تالستوی ترجمه: #حمیدرضا_آتش_برآب #نشر_علمی_فرهنگی قیمت جدید: ۹۷۹.۰
.
خواننده مهربانم، اگر این کلام مترجم را اغراق آمیز یافتی، راهی پیدا کن و مرا ببخش، اما با تو صمیمانه بگویم: پس از مدتها تأمل و تحقیق بر رمان آنا کارینینا به گمانم که هر تفسیر و تحلیل و مقدمه و یادداشتی تنها از ارزش این آفریده خواهد کاست. چراکه به باور قلبی من شما اکنون نه تنها کهکشان بی بدیل ادبیات روسی که بزرگترین رمان جهان را پیش رو دارید. درست خواندید!
▫️#حمیدرضا_آتش_برآب
▪️تهران آبان ۱۳۹۸ شمسی - نوامبر ۲۰۱۹ میلادی
#ادبیات_روسیه #ادبیات_کلاسیک_جهان
@skybook
"پاتوق کتاب آسمان"
🎙...قصه داستان... خواندن آثار ادبی دنیای جدید (رُمان) مجلس اول، داستان "مارِی دهقان" اثر #فئودور_دا
.
شاید بتوان جای عنوان این داستان این دو پرسش را نهاد که: به چهچیز میتوان دل (یعنی امید) بست و چهکار میشود کرد؟
البته این دو پرسش از هم جدا نیستند و باهم برادر و یگانهاند.
شاید بعضی از ما دلمان میخواست بجای هزار بار سوال از اینکه چهکارهایم میپرسیدند: کارِ چه میکنید؟ تا یکبار هم که شده دلمان روشن میشد و چشمانمان میدرخشید و با شوق میگفتیم: کارِ ملک و عمارت دل و یا دین و یا ..
اما انتظار چنین چیزی ممکن است قدری محال بنظرمان بیاید!
شرط طرح چنین سوالی درک(یعنی مهیای دریافتن چیزی بودن) است که ما آن را نمیشناسیم و با آن بیگانهایم و قرار است پا در خانه یا دالان تاریکی بگذاریم که تا پیش از این به آنجا نرفتهایم.
موسیقی باز و کفتر باز و قمار باز و… همه عوالمی دارند و بازیگران خوب عالم خود هستند و بدون این عوالم و بازی، زندگی بهضرورتها تقلیل پیدا میکند، پر از خمیازه و حوصله سربر میشود.
این بازی مثل سینما و فوتبال و خوانندگی و نویسندگی و شاعری، تماشاچیان و خوانندگانی دارد که در عالمِ بازی حاضر میشوند و با تشویق و ستایششان با بازی وحدت و یگانگی و پیوند برقرار میکنند و به بازی اوج میبخشند.
هنگام یاد کردن از این اشخاص میگوییم فلانی هم عالمی دارد. گرچه رفتار و کار آن شخص ممکن است بهچشم ما غریب و برایمان غیرقابل باور بیاید که مگر میشود؟
بله میشود بشرط ورود در عالم او. یعنی جایی و زمانی که مثل بوی عطرِ کسی ما را در بر بگیرد و تاریکیهای این دالان تاریک کمکم با شور او که مورد پسند ما واقع میشود، روشن شود. حسن بو این استکه جهت ندارد و ما را از هرطرف احاطه میکند و از این جهت به خیال شبیه است.
دشواری اما آنجاست که ما حتی خود را بدرستی نمیشناسیم و نمیدانیم اینکه گاهی به این سو و آنسو میکشدمان و برایمان دردسر درست میکند کیست تا بشود بتوانیم آرام بگیریم.
ماری دهقان یک داستان است که فروغبخش راستیهاست.
زندانی که خورشیدِ وسط آسمان، گرما و نوربخشش نیست و در آن میان هنوز کسی خود را به غفلت و یاس نباخته و با خود پرسشی دارد و خیالش او را به یاد وَهم کودکیاش میاندازد و پاسخ پرسشش را میدهد.
وهمِ گرگ هرچه ترسناک باشد، پاسخ یک جواب دو کلمهای است: ماری-دهقان و این جواب آنقدر از خورشید وسط آسمان زندان روشنتر است که برای آزادی از ترس نیاز به صلیب کشیدن هم ندارد. تو گویی مسیح برابر چشمان بچهای ترسیده ایستاده است و دستانِ به خاکِ وطنآلودهی توانمندش کارساز عُلُو زمیناند. گرچه دیگر جز خدا کسی او را نمیشناسد.
چشمان مادرانه او بچه را تا آنجا که باید برود و پاهایش ناتوانند دنبال میکند و تاریکیهای ترس را میزداید و به پاهای ناتوانِ عزمش مدد میبخشد.
#قصه_داستان
@soha_sima
@skybook
.
...قصه داستان...
خواندن آثار ادبی دنیای جدید (رُمان)
یکشنبهها ساعت ۲۰:۳۰
مجلس دوم، امشب ۲۱ خرداد ماه ۱۴۰۲
زنده از طریق لینک:
https://www.skyroom.online/ch/sohasima/jirjirak
#قصه_داستان
@soha_sima
@skybook
"پاتوق کتاب آسمان"
. ...قصه داستان... خواندن آثار ادبی دنیای جدید (رُمان) یکشنبهها ساعت ۲۰:۳۰ مجلس دوم، امشب ۲۱ خردا
.
من اثرم را با شور و سودا نوشته بودم، میتوان گفت که با اشک نوشته بودم... شبِ آن روزی که دست نوشتهام را دادم مسافت زیادی را پیاده رفتم تا یکی از رفقای قدیمیام را ببینم. تمام شب دربارهی نفوس مرده حرف زدیم... آن وقتها بین جوانها رسم بود... دو سه نفر جمع میشدند و یکی میگفت: «آقایان! بیایید یکی از آثار گوگول را با هم بخوانیم. بعد مینشستند و تمام شب کتاب میخواندند. آن روزها بسیاری از جوانان احساس خاصی داشتند و انگار منتظر چیزی بودند.
#فئودور_داستایفسکی
#قصه_داستان
@skybook
May 11
قصه داستان - جلسه دوم.mp3
40.52M
🎙...قصه داستان...
خواندن آثار ادبی دنیای جدید (رُمان)
مجلس دوم،
داستان "درخت کریسمس و ازدواج" اثر #فئودور_داستایفسکی
۲۱ خرداد ماه ۱۴۰۲
#قصه_داستان
@soha_sima
@skybook
.
کاغذی را که دیشب برایش دو خطی روی آن نوشته بودم، توی جیبش گذاشتم.
صورتش را بوسیدم و از پلههای مینی بوس رفتم بالا.
روی صندلی نشستم و سرم را از پنجره بیرون بردم. فرهاد برگه را از جیبش در آورده بود و داشت تایش را باز میکرد. لبهایش تکان نمیخورد، اما انگار صدایش را موقع خواندن میشنیدم.
"به لاله مومنم... به مرادم... به پیرم
به او که فریادی در سکوت بود
دوستدار جاویدت، حمید حسینی"
📚 بوی شیرین فرهاد
زندگینامه داستانی شهید عبدالحمید حسینی
نویسنده: طاهره کوه کن
#روایت_فتح
#ادبیات_پایداری
@skybook
.
#رسید
...بلای بیتاریخی و جهان بیآینده...
تازه ترین اثر: #رضا_داوری_اردکانی
برای ثبت سفارش به
@aseman_book
پیام دهید.
@skybook
.
📚 الفت نامه
#ملا_محسن_فیض_کاشانی(ره)
مصحح: حمیدرضا رکنی
#انتشارات_کتابستان
قیمت: ۴۰.۰۰۰ تومان
@skybook
"پاتوق کتاب آسمان"
. 📚 الفت نامه #ملا_محسن_فیض_کاشانی(ره) مصحح: حمیدرضا رکنی #انتشارات_کتابستان قیمت: ۴۰.۰۰۰ تومان
.
به غیر از دوستی چه مناسبت دیگری می شود با حقیقت داشت؟ بیرون از این مناسبت حقیقتی نیست؛ هرچه بیرون از این باشد "راه خلاف دوستی" است و هر طریق دیگری که ظاهرا در ردیف آن باشد، در اصل از همین دوستی متولد شده است.
هر چه روی برو مرو راه خلاف دوستی
هر چه زنی بزن مزن طعنه به روزگار من
آن حقیقتی که شریعت عرصه سلوک به سوی آن است، مقصودی نیست که در آینده وصولی به آن حاصل شود، بل در همین نزدیکی است؛ در میانه برادران دینی. آن حقیقت همین الفت است. بنابراین اگر بخواهیم یک جمله درباره کار و جای الفتنامه بگوییم باید بگوییم که الفت نامه در اصل حقیقت نامه فیض است.
📚 الفت نامه
#ملا_محسن_فیض_کاشانی(ره)
@skybook
"پاتوق کتاب آسمان"
. #رسید ...بلای بیتاریخی و جهان بیآینده... تازه ترین اثر: #رضا_داوری_اردکانی برای ثبت سفارش به
.
...فلسفه و توسعه...
آدمی همواره و همیشه به زمان بسته بوده است بی آنکه ضرورتاً از این بستگی خبر داشته باشد. در این زمان این بستگی به خودآگاهی رسیده است و به این جهت آدمی در هر قدمی که برمیدارد باید به آثار و نتایج آن توجه داشته باشد. اینکه در زمانی افق امید گم میشود، مطلب دیگری است. بنای تاریخ تجدد بر این بوده است که آدمی بنای نظم زندگی را به عهده بگیرد و خود قانون گذار آن باشد. در ابتدا یا لااقل از قرن هجدهم گمان این بوده است که این بنا بهشت نعمت و آزادی و دانایی خواهد بود، که چنین نشد و ظاهراً دیگر نمیتواند بشود. تجدد با سودا و وهم بزرگی قرین شده بود. این سودا را باید شناخت و شرایط پدیدآمدن و آثار و نتایجش را در نظر آورد؛ ولی بدانیم که رد کردن آن به عنوان سودا و توهم هرچند کار آسانی به نظر برسد، موجب میشود که از وجود آن و نتایج و آثارش بیخبر، و از درک تاریخ محروم بمانیم و به این جهت بی وجه و غیر عاقلانه است. بنای تجدد هرچه بود همه جهان در دایره طرح آن قرار گرفت و زبان تجدد، زبان همه اقوام و کشورها شد. این معنا را با مطالعه دقیق فلسفه جدید میتوان دریافت. در دیار ما هم فلسفه باید عهده دار تحقق این معنا باشد که ما اکنون، چه نسبتی با جهان جدید داریم و در کجای زمان و تاریخ قرار داریم و بضاعتمان چیست و به کجا میخواهیم برویم.
#بریده_کتاب
📚 بلای بی تاریخی و جهان بی آینده
#رضا_داوری_اردکانی
@skybook
.
...قصه داستان...
خواندن آثار ادبی دنیای جدید (رُمان)
یکشنبهها ساعت ۲۰:۳۰
مجلس سوم، امشب ۲۸ خرداد ماه ۱۴۰۲
زنده از طریق لینک:
https://www.skyroom.online/ch/sohasima/jirjirak
#قصه_داستان
@soha_sima
@skybook
May 11
قصه داستان- جلسه سوم.mp3
38.24M
🎙...قصه داستان...
خواندن آثار ادبی دنیای جدید (رُمان)
مجلس سوم،
داستان "پولزونکوف" اثر #فئودور_داستایفسکی
۲۸ خرداد ماه ۱۴۰۲
#قصه_داستان
@soha_sima
@skybook
.
معتصم ظرف پر از انگور را داد به امفضل قرار بود او کار را یکسره کند. امفضل از قصر بیرون آمد و به خانه رفت. ظرف را گذاشت جلوی امام. تعارف کرد. امام نگاهی به همسرش انداخت. خوشهای انگور برداشت و شروع به خوردن کرد.
امام از درد به خودش میپیچید، انگورِ مسموم اثر خودش را گذاشت. امفضل ترسیده بود. ایستاده بود گوشه اتاق و او را نگاه میکرد. امام گفت: «سزای کارت را میبینی. به خدا قسم به بلایی مبتلا میشوی که درمانی ندارد.
از نفرین امام عصبانی شد. در را به رویش بست تا کسی نتواند به او كمك كند. امام با لب تشنه شهید شد.
تا سه روز بوی عطر کوچههای بغداد را پر کرده بود. مردم هر روز يك دسته پرنده سفید را میدیدند که بالای خانه امام پرواز میکنند و بالهای خود را باز میکنند و روی بام سایه میاندازند. خانه امام که رفتند روی بام جسدش را پیدا کردند.
📚 وسعت آفتاب
مجموعه چهارده خورشید و یک آفتاب
@skybook
.
...او معتقد است که در این سفر آدم بیدردی را به درد فروخت و داستان فرزندان آدم فرایادآوردن دوباره آن دردِ نخستین است.
📚 هبوط
#دکتر_علی_شریعتی
#نشر_سپیده_باوران
@skybook