🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
🥴خبط و خطای معرفتی دو
رئیس جمهور کمسواد ایران!!
بیت شعری از #حافظ روشنضمیر مشهور به #لسان_الغیب؛ «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا»، تاکنون مورد تمسک (سوءاستفاده) دو #رئیس_جمهور #خارجی_خوانده قرار گرفته است:
۱) #دکتر_روحانی (#فریدون_سابق) در مورخه ۱۳۹۴/۲/۹
۲) #دکتر_پزشکیان (#پوزیده_سابق) در تحلیف ۱۴۰۳/۵/۹
و (دقیقاً به فاصله ۹ سال و ۳ ماه از همدیگر) منظور هر دو نفرشان؛ ترسیم #سیاست_خارجی کاملاً غلط برای #جمهوری_اسلامی #ملت_ایران با سوء برداشت از این شعر حافظ است!
آنها که گویا چندان بهرهای از مطالعات عمیق و دقیق نه تنها #معارف_اسلامی بلکه ادبیات و #فنون_ایرانی ندارند، #برداشت_غلط خود از عبارت بخشی #حافظ_شیرازی را ملعبه تصورات خود از #تعامل و #تقابل در سیاست خارجی قرار داده و پنداشتهاند که لابد این شعر بخشی حافظ، حلاّل مشکلات نحوه مواجهه با #اجانب_مکار و #شیّاد است و در نتیجه، بصورت اجتنابناپذیری به نتیجه غلطی میرسند و آنگاه که مواضعشان به شکست میانجامد، تقصیرات را ابلهانه در جای دیگری (فرضاً در قانون اقدام راهبردی مجلس!) میجویند!
و ریشه این #فهم_غلط هر دو نفر و بلکه میلیونها ایرانی دیگر را احتمالاً باید در #تدریس_غلط #دبیران_ادبیات فارسی، جستجو کرد!
و اما معنا و مفهوم شعر حافظ:
قبل از بررسی هر مطلبی، لازمست این نکته را متذکر شویم که؛ حافظ شیرازی، بعد از حمله مغول و از بین رفتن متون و منابع معرفتی ایرانیان، همزبان با #مکتب_نیشابور (از جمله عرفای خراسانی، اردبیلی و همدانی اجداد امام خمینی که بعد از نیشابور، کشمیر هند را پایگاه #مکتب_تشیع قرار دادند) به تجمیع و ارائه معارف در قالب شعر پرداخت و اشعار عرفانی زیبا و عمیقی هم از خود به یادگار گذاشت. تمرکز حافظ عمدتاً بر تعریف و تبیین #معارف_ناب_اسلامی مبتنی بر تنوع روایات مورد اشاره به #آیات_قرآن بود.
«عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ
قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت»
👌 حافظ میداند که وقتی #قرآن از #غیب به #بشریت عرضه میشود، مردمان چهار دسته میشوند؛ #مسلمانان، #کفار، #منافقین و #مشرکین
صرفنظر از منافقین که نهانی تیشه به ریشه اسلام و مسلمین میزنند، دو دسته با اسلام و مسلمین در عیان میستیزند که عبارتند از کافرین و مشرکین ولیکن دستور #دین_اسلام در مواجهه با این دو دسته دشمن علنی، کاملاً متفاوت است:
۱) در باره کفار (و منافقین) بدون هیچ حاشیه و تبصرهای، دستور به شدت و غلظت عمل در حد قتال است؛ «... أشدّآء علی الکفار ...» (فتح/۲۹) و «... جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ ۚ وَ ...» (توبه/۷۳)
۲) در باره مشرکین، مواجهه دو مرحلهای را توصیه میکند:
۲/۱- دستور به مدارا و #فرصت_مطالعاتی قبل از شدت عمل؛ «... فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ...» (توبه/۶) و «... فَإِنْ تَابُوا وَ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَ آتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ ...» (توبه/۵)
۲/۲- شدت عملی همانند مواجهه با کفار و منافقین؛ «... فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ» (توبه/۵) و «... إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لَا يَرْقُبُوا فِيكُمْ إِلًّا وَ لَا ذِمَّةً ۚ يُرْضُونَكُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ تَأْبَىٰ قُلُوبُهُمْ ...» (توبه/۸)
بنابراین این بیت شعر حافظ جنبه بخشی دارد (نه کلی) و اشاره به راهکار دوم (صرفاً تعامل در مواجهه با مشرکین آنهم قبل از آنکه دست به سلاح بشوند مورد اشاره در بند ۲/۱ این مقاله و صرفاً در زمان اهدای فرصت مطالعاتی به نادانان آنها) میکند نه راهکارهای اول و سوم که فرمان به اقدام شدید و مقابله و مقاتله و #سیاست_تقابل (و نه #سیاست_تعامل) است.
👌 نحوه مواجهه با #شورشیان و #اغتشاش_گران (کرگدنهای ویرانگر و کروکودیلهای غارتگر) هم دقیقاً باید همین #سیاست_شفاف_قرآنی باشد؛
۱) اذناب مزدور باید به سختی مجازات شوند.
۲) به نادانان و #فریب_خوردگان باید «فرصت مطالعاتی توأم با مهر و شفقت» داده شود تا #توبه و #جبران نمایند.
۳) جاهلینی که مایل به یافتن #بصیرت و انجام توبه نیستند، باید به شدت مجازات شوند.
پ.ن.:
«با دشمنان مدارا» در بیان حافظ لسانالغیب، صرفاً اشاره به همین مهلت و فرصت مطالعاتی جهت یافتن بصیرت به مشرکین است و بس و به هیچ وجه قابل تعمیم به کفار و نیز منافقین و همچنین مشرکین مسلح و مهاجم نیست.
فلذا به چنین رؤسای جمهوری که گرفتار #مرض_جهالت یا #غرض_لجاجت هستند، باید گفت: «فأینَ تذهبون»؟!
آیا ضرورت ندارد اینها قبل از ورود به پشت #میز_ریاست، ساعتی هم در #کلاس_اکابر بنشینند؟ آیا از اوجب واجبات نیست؟
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۱۱
🆔@chelcheraaqHM
💠
🎲هماندیشی چلچراغ معارف
🙏
تفأل [غلط] پزشکیان به قرآن هنگام ورود به ساختمان ریاست!
+#پزشکیان به #گلپایگانی: ببین چی اومد!
قَالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُم...
+: گلپایگانی: وای!
(ادامه قرائت توسط پزشکیان)
+ این که خیلی بده!
- #مخبر: بد شده؟!
+ پزشکیان:«با خنده😂😂»: آره بابا خیلی بده..
بعد دوباره خنده..
متن کامل آیه:
[ترجمه:]
ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﮔﺮﻭﻩﻫﺎیی ﺍﺯ ﺟﻦ ﻭ ﺍﻧﺲ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﺩﺭﺁﻳﻴﺪ. ﻫﺮﮔﺎﻩ ﮔﺮﻭهی ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻮﻧﺪ، ﻫﻢﻣﺴﻠﻜﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻟﻌﻨﺖ ﻛﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺁﻧﻜﻪ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺎ ﺧﻔﺖ ﻭ ﺧﻮﺍﺭی ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﺟﻤﻊ ﺷﻮﻧﺪ. ﺁﻥﮔﺎﻩ ﭘﻴﺮﻭﺍﻧﺸﺎﻥ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﭘﻴﺸﻮﺍﻳﺎﻧﺸﺎﻥ ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﺍﻳﻨﺎﻥ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮔﻤﺮﺍهی ﻛﺸﻴﺪﻧﺪ، ﭘﺲ ﻋﺬﺍﺑﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺩﻭ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﮔﺮﺩﺍﻥ. ﺧﺪﺍ میﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: همه را عذاب ﺩﻭ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﺍﺳﺖ، ﻭلی شما ﻧمیﺩﺍﻧﻴﺪ.
✍ جواب استخاره به این آیه: بسیار بد است و از انجام آن به شدت پرهیز کنید.
👈 اون از وضعیت رای آوردنت و این هم استخارهات؛ خدا به فریادت برسه!!!
🕎 @mosesom
☝️از پیامهای وارده☝️
نقدونظر #حم
👌اقدام شرکآمیز پزشکیان و
(اطرافیان و راویان بیسواد او)!!
چند نکته مهم:
۱) قبل از هر نقدی لازمست متذکر بشوم که #تفأل غیر از #استخاره است. فلذا به کار بردن کلمه استخاره برای این #واقعه_غلط در روایت آن، اشتباه است. اقدام #پزشکیان (#پوزیده_سابق)، استخاره نبود و بلکه #تفأل_مشرکانه بود!
۲) استخاره به قرآن، عملی مستحبی است و در جایی کاربرد دارد که انسان در انتخاب دو اقدامی که هر دو مبتنی بر #عقلانیت_کامل هستند (و بعد از دقت، مطالعه، تدبر و استشاره بدست میآیند)، دچار وسواس میشود که کدامیک از آندو #عقلانیت_أکمل است؟! برای رهایی از چنین دغدغهای، اجازه داده شده که بجای #قرعه_کشی به #قرآن مراجعه شود آنهم بشرطی که مستخیر، توان فهم آیات قرآن و تفاسیر اجمالی آنرا داشته باشد و هر حکمی هم که آمد باید بدان ملتزم باشد وگرنه تمسخر قرآن بوده و مستوجب گناه است و دارای عواقب!
بنابراین استخاره قبل از اقدام و به خود #اقدام_عقلانی برتر، معطوف است.
عمل پزشکیان، استخاره نبود که فرضاً؛ حالا که دارد وارد دفتر ریاست میشود، آیا بشود آیا نشود؟! اینجا دیگر جای استخاره نیست بلکه قبل از ثبتنام برای ریاست باید استخاره میکرد. حال اگر اصرار شود که وی استخاره کرد، خب! ظاهراً آیهای آمد که بقول خودش #بد بود و باید برمیگشت! پس چرا بیاعتنایی کرد؟!
این جفا در حق قرآن، قطعاً بدون کیفر نخواهد بود در همین دنیا. و حال آنکه استخاره نبود و بلکه تفألی بود که میتوان و بلکه (اگر پاسخ آن منفی باشد) باید بدان بیتوجهی و بیاعتنایی کرد. ولیکن از آنجا که هر نوع بیاعتنایی به #کتاب_الله، غیرمجاز است، اساساً تفأل به قرآن، غیرمجاز است و لذا پزشکیان بیمعرفت به #معارف_اسلامی، مرتکب عملی غیرمجاز شد!
۳) تفأل یک لفظ مشترک است که به مفهوم استخاره هم به کار میرود و لذا الزاماً به مفهوم استخاره نیست و معمولاً برای دریافت روشنی از ابهامات آینده است و حال آنکه این نوع #آینده_نگری، هیچگونه وجاهت شرعی و عقلی ندارد.
آیندهنگری بمنظور پرهیز از گرفتاری به «غاسقٍ إذا وقَب» (شرّ نهفته در دل زمان که ناگهان رخ عیان میکند) و «اللوابس» (بحرانهای غافلگیرکننده)، تنها راهکار معقول و مشروع آن، #علم است نه تفأل و قرعهکشی.
«العالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهجُمُ عَلَیهِ اللَّوابِس» در بیان #امام_صادق(ع)، تصریح دارد که برای پیشگیری از سقوط به دامن بحرانهای ناگهانی باید به «علم به زمان» مجهز شوید که خود، رشته علمی #آینده_پژوهی را پدید آورده و متأسفانه فقط نوع وارداتی و #غربی آن در دانشگاههای ما تدریس میشود!
تفأل (فالگیری) در آموزههای اسلامی، نوعی #شرک است و لذا مسلمانان از تفأل زدن به قرآن، صریحاً نهی شدهاند. زیرا فاقد هرگونه عقلانیت و استشاره است که بالتبع با #روح_اسلام تعارض دارد.
امام صادق(ع)، صریحاً میفرمایند «به قرآن، تفأل نزنید»!
آیةالله خامنهای: سرکتاب و فالگیری اعتبار ندارد و مراجعه کردن به رمالها و فالگیرها جایز نیست.
۴) چنانچه کسی (علیرغم نهی از تفأل) به #آیات_قرآن یا #اشعار_حافظ و امثالهم، تفأل زد و پاسخ منفی گرفت (مثل #تفأل_غلط پزشکیان) حق ندارد کوچکترین ترتیباثری بدان بدهد. فوراً باید آنرا فراموش کند وگرنه معذب و بیچاره میشود.
۵) از پزشکیانی که مشتی بیسوادتر از خودش؛ امثال #ظریف و #رنانی را دور خود جمع کرده، چندان توقعی نیست ولیکن تعجب از همراهان وی هنگام ورود است که هیچکدام تذکر ندادند که کار وی غلط است و نباید ترتیباثری بدهد! و بلکه تعجب کردند!
✅ توصیه میکنم، جناب پزشکیان در کنار #انتصابات_غلط خود، حتماً یک #مشاور_مذهبی باسواد هم در دسترس داشته باشد وگرنه موجب بدبختی خود و بلکه جمعی از ملت خواهد گشت!
مضافاً که آن تفأل غلط را هم برای همیشه باید فراموش کند.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۱۴
🆔@chelcheraaqHM
💠
🎲 چلچراغ
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻@SMHM212
جهنم؛ انتقامی جبّاریه
یا ابزاری رمضانیه؟!
(بخش۰۴):
⁉️چه علتی دارد که؛ در #معارف_اسلامی، #رمضان بودن #الله، بنحو عجیبی، مبحثی ناشناخته مانده و در حالیکه از مشهورترین اسماءالله است ولیکن معمولاً در ردیف اسماءالحسنی، شمرده نشده است؟!
هشام بن سالم از حضرت #امام_باقر(ع) نقل ميكند: ما هشت نفر از رجال در محضر حضرت #ابي_جعفر امام باقر(ع) بوديم، پس سخن از رمضان به ميان آورديم. امام(ع) فرمود: نگوييد اين است رمضان و نگوييد رمضان رفت و يا آمد، زيرا رمضان نامي از اسماء الله است که نميرود و نميآيد که شيء زائل و نابود شدني ميرود و ميآيد، بلکه بگوييد #ماه_رمضان، پس ماه را اضافه کنيد در تلفظ به اسم، که اسم، #اسم_الله ميباشد و ماه رمضان ماهي است که قرآن در او نازل شده و خداوند آن را «مَثَل» و «عيد» قرار داده است همچنانکه پروردگار بزرگ، عيسيبن مريم(س) را براي #بني_اسرائيل مثل قرار داده است، و از حضرت عليبن ابيطالب(ع) روايت شده که حضرت فرمود: شما به راستي نميدانيد که رمضان چيست!
علیرغم 👈تصریح به اسمالله بودن رمضان👉، متأسفانه فهم #هویت آن، تحتالشعاع مؤلفههای هشتگانه #شهر_الله (از قبیل؛ #صیام، #قیام، #قرآن و #قدر) در محاق افتاده است و البته بنظر میرسد که با مضافالیه قرار دادن آن برای #شهر، تعمدی هم در کار بوده است! اما چرا؟!
در این سلسله برآنیم تا به جواب و معنای دقیقی از مفهوم عمیق رمضان برسیم و بدین منظور آنرا در سپهری از #جهنم، #ذنوب_سوزی، #کتمان ملائکه و #حریق (موحش جبرائیل) دنبال نماییم.
...ادامه دارد.
✍️حسینی(منتظر)
🌐
حیفه نبینی | نظرات
۱۴۰۳/۱۲/۲۰
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻@SMHM212
أراجیف ضد معادی
(بخش ۰۱)
👌درد آگاهانه
یا درد ناآگاهانه!
انسانها موجوداتی هستند که به دردهای متنوعی گرفتارند و سخن قرآنی «لقد خلقنا الانسان فی کبد» (۹۰/۴) همانا ما انسان را در درد و رنج آفریدیم، اشاره به همین مسئله دارد.
احساس درد، گاهی صادق (واقعی) است و گاهی کاذب (توهمی). مضافاً که هر دو دارای مراتبی هستند و تقسیم آنها به ۱۰۰ درجه، حداقل مراتب آنهاست.
#سعدی در قصه غلام بیقرار، تصویرسازی جالبی در باب تشخیص درد واقعی از درد توهمی دارد:
«پادشاهی با غلامی عَجَمی در کشتی نشست و غلام دریا ندیده بود و محنت کشتی نیازموده، بنای گریه و زاری در نهاد و لرزه بر اندامش اوفتاد. با ملاطفت آرام نمیگرفت و عیشِ مَلِک از او مُنَغَّص بود. چاره ندانستند. حکیمی در آن کشتی بود، ملک را گفت: اگر فرمان دهی، من او را به طریقی خامُش گردانم. گفت: غایتِ لطف و کرم باشد.
بفرمود تا غلام به دریا انداختند. باری چند غوطه خورد، مویَش گرفتند و پیشِ کشتی آوردند. به دو دست در سکّان کشتی آویخت. چون برآمد به گوشهای بنشست و قرار یافت. ملک را عجب آمد؛ پرسید: در این چه حکمت بود؟! گفت: از اوّل محنتِ غرقه شدن ناچشیده بود و قدرِ سلامتِ کشتی نمیدانست. همچنین قدرِ عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید.
از آنجا که در منظر #قرآن، ما موجوداتی سه ساحتی (دارای ابعاد وجودی سهگانه) هستیم؛
#بشر،
#انسان
و #آدم،
{توضیح در این مقالات: 👈اینجا👉
و 👈اینجا👉 و 👈اینجا👉
💠
و 👈اینجا👉 و 👈اینجا👉}}
بالتبع دارای دردهای ثلاثه هم هستیم:
۱) دردهای بشریتی
۲) دردهای انسانیتی
۳) دردهای آدمیتی
(و این هر سه دارای دو نوع واقعی و توهمی هستند)
دردهای بشریتی را اکثریت انسانها و بلکه همه آنها بسادگی حس میکنند و خیلی زود به آنها واکنش نشان داده و در صدد چارهجویی برمیآیند.
اما دردهای انسانیتی را در خوشبینانهترین حالت، میتوان گفت؛ نیمی از انسانها احساس میکنند که معمولاً از سنین نوجوانی آنها را در مییابند!
ولیکن دردهای آدمیتی را اقلیتی از انسانها درک میکنند!!
به همین علت، شکنجهگرها و مجازاتکنندگان برای تولید و #تحمیل_درد بر افراد #جامعه_هدف خود، معمولاً به سراغ تحمیل دردهای بشریتی (جسمانی) میروند و در سطوح عمیقتر شاید سراغ تحمیل دردهای انسانیتی هم بروند اما کمتر سراغ تحمیل دردهای آدمیتی میروند!
این مقدمات را از این جهت، متذکر شدم که برسیم به بررسی دردهایی که از ناحیه #خالق_متعال، بر انسانها تحمیل میشود. در واقع تفسیری از همان در «کَبَد» آفریدن انسان است و اینکه میتوانیم سه نوع کبد داشته باشیم؛
کبد بشریتی
کبد انسانیتی
کبد آدمیتی
و مهمترین محور این مبحث، همانا دامنه زمانی این کبدهای سهگانه است و اینکه سر آغاز آنها اگر از لحظه تولد انسانها در این دنیا منظور شود، سرانجام آنها قاعدتاً فراتر از دنیاست و بلکه به #عالم_آخرت میکشد. فلذا میتوان نتیجه گرفت که #جهنم وحشتناکترین کبد(درد و رنج)ی است که بر انسانها تحمیل میگردد که صد البته توسط خود #معذَّبین، تولید و اندوخته شده است!
تمایز تحمیل دردهای الهی (نسبت به سایر دردهای تحمیلی)، در اینست که؛
۱) #رحمانی هستند.
۲) کاذب و توهمی نیستند.
۳) کاملاً واقعی و صادق هستند.
اوج #تحمیل_الهی درد و رنج آدمیتی بر انسان، «هجران در دنیا» و «فراق در آخرت» است. #هجران در دنیا؛ دردی متفاوت از دردهای بشریتی و انسانیتی است که وقتی در #آخرت، تثبیت شود آنرا باید #فراق نامید که دردی بمراتب سختتر از درد ابتلای به جهنم است! چنانکه در #دعای_کمیل متذکر شده است: «فهبنی یا إلهی و سیدی و مولای و ربّی، صبرت علی حَرّ عذابک، فکیف أصبر علی فراقک و...»
خدای من، گیریم که در آخرت بر عذابت صبر کردم، فراقت را چگونه تحمل کنم؟ و...
#عذاب_جهنم بمنظور تحمیل دردی واقعی بر بُعد بشریتی انسانها، متفاوت از دردها و رنجهای تحمیلی در ابعاد انسانیتی و آدمیتی است.
ممکنست بعضی از علمای بیدقت یا افراد مریض و مغرض، خواسته یا ناخواسته، بخواهند دردهای سهگانه آخرت را آنچنان رحمانی جلوه بدهند که موجب نفی اصل تحمیل درد از جانب خالق متعال باشد یا اینکه با #خلط_مبحث، دردهای مذکور را به تأویل (تفسیر به رأی) ببرند تا تأثیر تربیتی وعده عذابهای واقعی و ملموس و محسوس الهی را مضمحل سازند!
بلی! «نعمات و نقمات ثلاثه عالم آخرت» در مقایسه با «لذات و کَبَدهای عالم دنیا»، بسی متمایز هستند ولیکن نه تا آنجا که هیچ سنخیتی با هم نداشته باشند.
توهمپنداری #واقعیت_آخرت، خلاف نصوص #معارف_اسلامی (آیات و روایات) است و بالتبع آثار ضد تربیتی دارد و باید انکار و تکذیب شود.
بنابراین گفتههای امثال دباغ و آقامیری در تعریف #بهشت و #جهنم، نوعی #بدعت و موجب تشدید #غفلت انسانهاست و لذا موجب خوشحالی #شیطان_رجیم است.
..ادامه دارد
✍حسینی(منتظر)
🌐
حیفه نبینی | نظرات
۱۴۰۴/۱/۱۱
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻@SMHM212
بررسی أراجیف ضد معادی
(بخش۰۲)
👌تحریف واقعیت آخرت!
نفی واقعی بودن #معاد و نعمات و نقمات عالم آخرت در قالب #بهشت و #جهنم، و تأویل آنها به حالتهای انتزاعی (که موجب فروریزی تهدید (ترس و خوف) انسانها به عذابهای سهگانه جهنم و فروپاشی اشتهای انسانها (طمع) به لذات سهگانه بهشتی میگردد)، صرفنظر از خلاف معارف صریح اسلامی بودن آنها موجب شتاب، تسریع، توسعه، تعمیق و تحکیم ارتکاب آسان گناهان و سوق دادن جوامع بسوی انواع پلیدیها و نهادینگی انواع پلشتیها است.
تخطئه قیاس گرفتن نوع و جنس نعمات و نقمات آخرت از دنیا، هیچ مبنای دینی ندارد و گوینده، برداشت سلیقهای و دیدگاه انحرافی شخصی خود را مطرح میکند.
توهمپنداری #واقعیت_آخرت و تأویل آنها به اوهام سلیقهای، خلاف نصوص #معارف_اسلامی (آیات #قرآن و روایات #معصومین علیهم السلام) است و بالتبع آثار ضد تربیتی دارد و باید تکذیب و انکار شوند.
تحریف و تأویل مکانت خارجی و مادی و عمومی بهشت و جهنم به حالت نفسانی فردی، انکار آشکار #معاد_جسمانی (از ضروریات #معارف_دینی) است و نگاه کاملاً غلطی به شمار میرود که بعضی روشنفکرنماهای مشکوک به #عاملیت_یهود و #شیطان_بزرگ دنبال میکنند.
ضمناً بهشت و جهنم، هم فردی هستند و هم جمعی زیرا که اعمال انسانها در دنیا هم فردی هستند و هم جمعی. فلذا لزومی به انکار یا تحریف و تغییر آنها نیست.
عذابهای الهی برای انسانها در آخرت، دو منظوره است:
۱) مجازات مجرمین و متخلفین بمنظور اجرای #عدالت الهی بویژه در عرصه #حق_الناس.
۲) پاکسازی #معذَّبین تا اینکه #قابلیت و #لیاقت ورود به بهشت الهی را پیدا کنند.
علت اول (اجرای عدالت) موجب میشود که اکثریت انسانها وارد جهنم بشوند (تا ضمن مجازات عادلانه، پاکسازی بشوند) و علت دوم باعث میگردد که اکثریت جهنمیان از شرّ گناهان خود، رها گشته و وارد بهشت گردند.
این دو هدف اصلی معاد، صد البته از رحمت الهی است و در غیر اینصورت، رحمانیت الهی، قابل انکار و تکذیب خواهد بود.
عدم تعذیب #مذنبین، تحمیل بزرگترین بیعدالتی در حق خود آنهاست که این مسئله، دور از رحمت رحمانیتی و رحمت رحیمیتی #خالق_متعال است.
برای دریافت عمیق مطلب، لطفاً سلسله مقالات «جهنم؛ انتقامی جباریه یا ابزاری رمضانیه؟!» را در کانال ایتایی @SMHM212 بویژه بخشهای ذیل را از دست ندهید:
👈 اینجا 👉 و 👈 اینجا 👉
💠
و 👈 اینجا 👉
البته در این معرکه، سه نوع اقلیت هم داریم که عبارتند از:
۱) اقلیتی که بدون چشیدن عذاب جهنم و حتی سختیهای محشر، بمحض آغاز قیامت، وارد بهشت میشوند.
۲) اقلیتی که انواع عذابهای جهنم هم حریف پاکسازی آنها نمیشوند و لذا هرگز از جهنم خلاص نمیشوند تا اینکه عمر جهنم به سر آید و با نابودی آن، این اقلیت هم یکجا نابود شوند.
۳) اقلیتی که بعد از نابودی بهشت (همزمان با نابودی جهنم) نابود نمیشوند و بلکه وارد عالم دیگری میشوند که هرگز نابود شدنی نیست بنام «مقام رضوان، عطائاّ غیرمجذوذ و ملک لایبلی».
همان مُلکی که آدم و حوا در ابتدای ورود خود به بهشت اولیه، در جستجوی آن بودند و آنرا در تقریب به #شجره_منهیه یافتند و به محض چشیدن آن به دنیا هبوط کردند.
ملاحظه دو کلیپ از #أراجیف آقایان؛ #آقا_میری و #دکتر_سروش (حاجفرج دباغ)، باعث تحریر این مقاله گردید.
اراجیفی که موجب سستی باورهای دینی مردمان میگردد. البته در کلیپ آقامیری، وی عباراتی توبیخآمیز علیه کسانی که به زعم وی تعریف غلط و خطرناکی از دین ارائه دادهاند، به کار برده است که اتفاقاً اولین مخاطب او میتواند خودش باشد که در صدد القاء برداشت غلط خود از جهنم است و البته این توبیخ شامل امثال دکتر سروش هم میباشد.
وی در ابتدای حرفش ادعا میکند که دختری را بخاطر به علت اینکه چند تار موی خود را بیرون گذاشته، ۱۰۰۰ سال روی آتش جهنم آویزان میکنند و در میانه کلیپ، مدت این عذاب را به ۱۰۰٫۰۰۰ سال افزایش میدهد و نهایتاً ادعا میکند که ۱٫۰۰۰٫۰۰۰ سال طول خواهد کشید!
وی برای این ادعاهای مضحک خود به هیچ مدرکی اشاره نمیکند بجز سند شیطانی «میگن»! و در لفافه این دروغهای خودساخته، به انکار عذابی بنام #زقوم میپردازد که اعمال آن از بیانات صریح قرآن است.
تکذیب #اصل_معاد و تحریف عذابهای واقعی جهنم، قدمت دیرینهای دارد ولیکن تکذیب نعمتهای بهشتی، بنظرم ابداعی از طرف این روحانینمای خلعلباس شده است که به تمسخر ویژگیهای حورالعین میپردازد.
آنچه که در نقد این اراجیف میتوان گفت؛ حداقل مطلب اینست که اینگونه افراد بظاهر تحصیلکرده و کتابخوان و روشنفکر، بدون مطالعات کافی و بلکه لازم به اظهار نظراتی میپردازند که از سخافت آشکاری برخوردارند.
نقادی جمله به جمله اینگونه اراجیف و شبهات، مجال مناسبی میطلبد در حد آسوده شبی و خوش مهتابی!
...ادامه دارد
✍️حسینی(منتظر)
🌐
حیفه نبینی | نظرات
۱۴۰۴/۱/۱۱
نکته✅
در روز عید فطر؛سخنان دکتر پزشکیان عینا در راستای فرمایش رهبری بود و حضار بخاطر موضع واحد و مقتدرانه تیم دولت؛برای او تکبیر فرستادند.
وقتی رییس جمهور؛کوچکترین انحرافی از موضع امام جامعه ندارند؛
به چه حقی به ایشان توهین نموده و اتهام ناروا میزنند؟
بارها تحلیل رسانه ضد ایران از اینکه دکتر پزشکیان عینا همان حرف و موضع رهبری را میگیرند؛عصبانی و ناراحتند.
دلیل اینکه برخی همسو با دشمنان نظام به رییس جمهور شجاع و مکتبی حمله میکنند؛چیست؟
@mohafezan
☝️از پیامهای وارده☝️
نقدونظر #حم
👌از حرف تا عمل
بسی فاصلههاست!
این ۵ #دروغ_شاخدار (در ۵ جمله بالا) را باید #دروغ_سال تلقی کرد.
یکی از مذمتهای قرآن نسبت به بعضی از انسانها، مغایرت حرف و عمل آنهاست. بعنوان نمونه:
#قرآن: «یا أیها الذین آمنوا لِمَ تقولون ما لا تفعلون» (۶۱/۲) ای مؤمنان! چرا چیزی را میگویید که بدان عمل نمیکنید؟!
و در آیه بعدی آن، جایگاه حرافی بیعمل را مورد اشاره قرار میدهد:
«کبر مقتاً عندالله أن تقولوا ما لا تفعلون» (۶۱/۳) نزد خدا به شدت موجب خشم است که چیزی را بگویید که خود عمل نمیکنید.
و از همین باب است که سعدی در گلستان میگوید:
#علم چندان که بیشتر خوانی
چون #عمل در تو نیست نادانی
بنابراین، حرف بدون عمل در نزد پروردگار متعال، نه تنها هیچ ارزشی ندارد بلکه موجب خشم الهی است. مضافاً که حتی صرف عمل هم مطلوب الهی نیست و بلکه آنرا بشرطی میپذیرد که #صالح باشد. فلذا در قرآن، مکرراً بر #عمل_صالح تأکید میورزد.
کسی که صاحب حرفهای دوگانهای است و باصطلاح گاهی به میخ میزند و گاهی به نعل! قاعدتاً در نزد #معارف_اسلامی، حرف او منافقانه است. گاهی از بدعهدی و دروغگویی و غیرقابل اعتماد بودن آمریکا دم میزند و گاهی بر ضرورت اعتماد و مذاکره بیدروپیکر با آمریکا پای میفشارد و تا سطح اعلام آمادگی برای خیانت عظمای #خلع_سلاح جمهوری اسلامی ایران و برادری با دشمنان، سقوط میکند، قاعدتاً چنین فرد مذبذبی، نمیتواند در نزد ملت ایران، هیچ ارزشی داشته باشد.
فارغ از سایر مواضع و حتی توصیههای شفاف مقام معظم رهبری که دولت پوزیده گویا تعمد دارد در زاویه دیگری بتازد، فقط در مسئله «مذاکره با آمریکا»، میبینیم که حضرت آقا ناچار میشوند به انحاء مختلفی مکرراً تذکر و هشدار و موضع قاطعی را بیان و تصریح نمایند که «مذاکره با آمریکا هوشمندانه، عاقلانه و شرافتمندانه نیست»، باز هم مکرراً شاهدیم که این دولت لجوج و جهول، برای #آمریکا پالس ذلت میفرستد و بدنبال لاس زدن با #شیطان_بزرگ است تا #اقتدار_ایران را بشکند!
بنابراین «موضع واحد و مقتدرانه تیم دولت»، عبارتی کاملاً خلاف واقع است. مگر اینکه این #فرقه_نفاق، منظورش از موضع واحد دولت پوزیده با رهبری، همان رهبری مورد ادعای ظریف است که در داووس گفت؛ «رهبر (آقای خامنهای) نه بلکه رهبری (منظورم سران قوا و اعضای شعام است)! که به این نگاه ضد ولایت نمیشود گفت؛ موضع واحد و مقتدرانه که کاملاً هم رذیلانه است.
فریب حرفهای خوب او را خوردن و تسلیم حرفهای بد او شدن، بیش از حماقت، خیانت است که جادهصافکنهای ملعونین در صدد تحمیل آن بر ملت هستند.
از طرفی دیگر وی دم از وفاق ملی میزند و حال آنکه در عمل، هیچگونه پایبندی به الزامات آن ندارد و بصورت حداکثری، عناصر معلوم الحال (با سابقههای فتنهجویی و فتنهگری و ولایتستیزی!) را بر مناصب اصلی و فرعی مینشاند و حتی قانون را زیر پای خود لگدمال میکند! قاعدتاً حمایت از چنین فردی که چنین عملکرد مفتضحی را دنبال میکند وجه آشکاری از وقاحت و خیانتی را دنبال میکند که نه تنها هیچ بویی از وفاق در آن نیست بلکه عین نفاق است. علت پیوستن فرقه قالیبافیون به این فرقه نفاق و وقاحت، اگر از حماقت نباشد قطعاً از سنخیت است که به تعبیر ابوعلی سینا؛ «السنخیة؛ علت الانضمام»!
نویسنده این متن کوتاه حتی در طرح سؤال هم یک دروغ درج کرده است! و ادعا میکند منتقدین، «اتهام ناروا» میزنند! و حال آنکه قریب باتفاق اتهامات وارده بر وی کاملاً بجا و رواست و آنچه که نارواست، دفاع از این دولت غیرقابل دفاع است و بدتر از آن، تهمت به منتقدین است.
کسی که با تحریک گسلهای قومیتی و اقلیتی، اشتباهی خود را به سکوی ریاست قوه مجریه رسانیده است به اجرای قوانین که میرسد، طفره میرود!
کسی که #پزشکیان (#پوزیده_سابق) را رئیس جمهور «شجاع و مکتبی» توصیف نماید و ادعا بکند که وی «کوچکترین انحرافی از موضع امام جامعه ندارد»! یقیناً یا احمق است یا خائن. #احمق از این جهت که هیچ شناختی از مقولات؛ #مکتبی، #امامت_جامعه، #انحراف، شجاعت و امثالهم ندارد و لذا غرق در یاوهسرایی و #دروغ_پراکنی میشود و خائن از این جهت که بر #باطل، لباس #حق میپوشاند و قرآن (۳/۷۱)، مسلمانان را از این خصلت کثیف #یهود_عنود نهی میکند.
✍️حسینی(منتظر)
🌐
حیفه نبینی | نظرات
۱۴۰۴/۰۱/۱۴