eitaa logo
سیدمهدی حسینی رکن آبادی
974 دنبال‌کننده
127 عکس
28 ویدیو
6 فایل
ادب و هنر ولایی به روایت سیدمهدی حسینی نقد و تحلیل شعر ولایی نقد و تحلیل اجرای هنری شعر معرفی جلسات @smahdihoseinir :جهت ارتباط
مشاهده در ایتا
دانلود
این غزل مثنوی از آتش سخنان شهید سید حسن نصرالله شعله ور است: نمی ارزی به آب بینی بز آه ای دنیا که در تو می شود تقدیم رقاصه سر یحیی و در تو می شکافد فرق إبن الکعبه را ملجم سر سجده به شمشیری که آغشته است با صد سم حسين ابن علی غلطیده در خون، در تو در گودال و شمر و خولی و امثالهم از قتل او خوشحال و در تو بمب می بارند بر بیروت غیرت، آه! و می خندد لبی شیطان صفت از قتل نصرالله بخند ابلیس، عمر خنده ات بسیار کوتاه است و فصل ناگزیر گریه هایی تلخ در راه است اگرچه دم به دم از زخم هایی تازه می سوزیم نه می ترسم نه غمگینم خدا با ماست پیروزیم خدا با ماست یعنی دست حق در آستین داریم خدا با ماست یعنی تکیه بر حبل المتین داریم خدا با ماست یعنی راه و رسم این جهان با ماست زمین با ماست، دریا، کوه و جنگل، آسمان با ماست خدا فرمان دهد با یک مگس ته می کشد نمرود و آهن می شود مومی میان پنجه داوود خدا فرمان دهد آماده رزمند طوفان ها و مامور خدا گردند شن ها در دل صحرا چه می بافید در سر از خیال خام صهیون ها که بیت العنکبوت اصلا ندارد تاب طوفان را دوباره داستان جنگ با اعوان جالوت است ننوشد آب بی رخصت، کسی که جلد طالوت است که مشتی آب هم از رود دنیا، می برد دل را و مهمان می کند در باورت تردید و دل دل را کسی که پیش روی ماست شیطان است، مردم نیست میان ما و شیطان صحبت از سوء تفاهم نیست ننوش آب و ببین باند جنایتکار قاتل را میان ما و اسرائیل جنگ حق و باطل را اگرچه رود دنیا پیش روی ماست اغواگر ولی سیراب ایمانند بسیاری از این لشگر قسم بر خون پاک هرچه مظلوم است تا هابیل برادر نیستم تا عمر دارم با بنی قابیل قسم بر خواب سرخ کودک معصوم غزاوی ابابیلانه می باریم بر هذیانتان سجیل خدا با ماست یعنی معجزه با ماست همسنگر و می بلعد شما را رود اردن مثل رود نیل چه نزدیک است روزی که نه یک کشور، نه یک قریه که نام یک طویله در جهان هم نیست اسرائیل فلسطین عاقبت از لوث صهیون پاک خواهد شد در أقصی آیه إنا فتحنا می شود ترتیل
نگاهم به عکست.. فرو می‌خورم بغض‌ها را ندارم جوابی ... کجا؟ کی؟ چگونه ؟ چرا ؟ را چه می‌شد خبرها همه کذب باشد؟ چه می‌شد؟ کسی جور دیگر روایت کند ماجرا را؟ چه سنگین خبر، حیرت آور خبر، داغ دیگر خدا با غمت امتحان می‌کند صبر ما را جهان بی‌وفا، بی‌تفاوت که راضی به این شد نباشی، نبیند تو را، نشنود آن صدا را گلویی که فریاد مستضعفان جهان بود گلویی که دائم صدا می‌زد از جان، خدا را صدایت پر از غم، خروش غدیر و محرم در عالم مجسم کند غیرت کربلا را غیورا! به من یاد دادی که ساکت نباشم ببینم که ظالم ز حد بگذراند جفا را الا شیر لبنان و فرزند پیر جماران دمیدی به جسم جهانی تو روح خدا را تو را کشت اما به کوری دشمن، نگاهت درخشید و نورت گرفت از کجا تا کجا را تو افتادی، اما قرار از شیاطین گرفتی تو گویی که موسی رها کرده باشد عصا را به جز محو صهیون از عالم ندارم دعایی تو رفتی که خونت اجابت کند این دعا را سیاهی به تن، سرخی پرچمی روی شانه تقاصت مبدل به شادی کند این عزا را
چه سخت است داغ علمدار دیدن غم یار، در اوج پیکار دیدن چه سخت است در اوج غوغای صفین علی را عزادار عمار دیدن به بی‌تابی موج‌های فراتیم به هنگامه‌ی چشم خونبار دیدن نمی‌دید در خواب هم دیده‌‌ی ما به خون خفته آن چشم بیدار دیدن ز یوسف به یک پیرهن خیره ماندن ز یحیی سری دست اغیار دیدن به گفتن نیاید، به باور نگنجد چُنان کوه را زیر آوار دیدن همین است تقدیر مردان میدان به پیکارها پیکر یار دیدن تنی را به میدانِ مین ارباً اربا تنی را پر از خون به رگبار دیدن ولی نیست هرگز به قاموس مردان هراسی از این راه دشوار دیدن هراس است بر جان خیبرنشینان سَنابرق شمشیر کرّار دیدن مَهیب است فریاد یا حیدر ما مهیب است هان! قهر قهار دیدن همه هیبت گنبد آهنین را بر این عنکبوتان چنان تار دیدن مهیب است در بارش «رعد» و «سجیل» زمین و زمان تیره و تار دیدن به‌ناگاه «فتاح» و «خیبرشکن» را بر این قلعه‌ی کهنه آوار دیدن جسدهای مشئوم دیوانه‌دیوان به هر کوی و بازار بر دار دیدن «بعثنا علیکم عباداً لنا» را به سربند گُردان احرار دیدن! زمان «فجاثوا خلال‌الدیار» است شرر بر سراپای اشرار دیدن
«آنان‌که در جنگ احد پیامبر (صلی الله علیه و آله) را تنها گذاشتند و از میدان گریختند، در حقیقت جان خود را برتر از جان پیامبر می‌دانستند که میدان را ترک کردند... اما مولا امیرالمومنین (صلوات الله علیه) جان پیامبر (صلی الله علیه و آله) را برتر از خود می‌دانست و به همین‌جهت، تا آخرین لحظه پای دفاع از مولای خویش ماند و جنگید...» دیروز یکی از نمازگران در مسیر پر ترافیک خروج از مصلای نماز جمعه تهران، این عبارت‌ها را داشت به دوست و همراهش می‌گفت و بعد این نتیجه را گرفت که: «وقتی امام مسلمین، و رهبر جهان اسلام، از یک‌سو فتوا داده است که همه مسلمانان باید به مردم غزه و لبنان کمک کنند؛ و از سوی دیگر، در اوج تهدیدهای نظامی دشمن، در معرض عموم و در نماز جمعه حاضر می‌شود، از خودم پرسیدم، جان ما مهمتر است یا جان امام و رهبرم؟ وقتی او به میدان آمده است یعنی همه باید به میدان بیاییم... خدا را شکر که مردم ما از این امتحان بزرگ سرفراز بیرون آمدند و به دنبال امامشان در برابر دشمن، خط و نشان کشیدند و ثابت کردند، برای دفاع از حقیقت در مسیر امام خود حرکت می‌کنند. خدا را شکر، مردم ما نگذاشتند حرف امام روی زمین بماند... خدا را شکر سرفرازانه این آزمون را پشت سر گذاشتیم... نمی‌دانم آنان که نیامدند چه عذری داشتند؟»
هدایت شده از الی الحبیب
🔰منشور الی‌الحبیب 🔹هنر با عشق آمیخته ▫️گفتاری از استاد سیدمهدی حسینی پیرامون معیارهای انتخاب شعر و چگونگی تعامل شاعر و مداح 🔻یکی از معیارهای انتخاب شعر، انتخاب صحیح آن در کنار موسیقی و آهنگ است که ستایشگر را در راه پر فراز و نشیب ستايشگري اهل‌بيت علیهم‌السلام یاری می‌رساند. اگر مداح هر قدر هم به آهنگ‌ها و الحان مختلف تسلط داشته باشد و بتواند در زمینه‌های مختلف به اجرای آموخته‌های موسیقی خود بپردازد، امّا این الحان دلنشین همراه با شعر مناسبی نباشد نمی‌تواند اثرگذاری آن‌چنانی داشته باشد. شعر یکی از ارکان اساسی مداحی است. مداح مطالب خود از جمله تنبیه و تنبّه یا مدح و فضیلت و یا مرثیه و مصیبت را با شعر انتقال می‌دهد و اگر شعر ضعیف باشد، بر جامعه اثر منفی خواهد داشت. علاوه بر ساختار، محتوا و معانی که در شعر به کار رفته هم از اهمیت بسزایی برخوردار است و طبق فرمایش رهبر معظم انقلاب گاهی یک بیت شعر می‌تواند کارایی یک منبر را داشته باشد؛ یعنی شعر، این قدر می‌تواند اثرگذار باشد. بنابراین، شعر باید حساب‌شده سروده شود و شاعر روی تک‌تک کلمات آن فکر کند. این شماره از «الی‌الحبیب» گفتاری است از استاد سیدمهدی حسینی رکن‌آّبادی پیرامون چگونگی انتخاب شعر مناسب و نحوه تعامل ستایشگر با شاعر که در اولین نشست جمعی از ستایشگران جوان اهل‌بیت علیهم‌السلام و همچنین در اولین همایش ملی «الی‌الحبیب» ایراده گردیده است. 👇🏻دریافت فایل رایگان از پایگاه جامع محتوایی هیأت: ▫️heyat.co/p/4784 🆔 @elalhabib_ir
هدایت شده از الی الحبیب
Elal Habib 4.pdf
7.37M
🔰منشور الی الحبیب4 🔹هنر با عشق آمیخته ▫️گفتاری از استاد سیدمهدی حسینی پیرامون معیارهای انتخاب شعر و چگونگی تعامل شاعر و مداح 🆔 @elalhabib_ir
جلسه ۲۴۸ ویژه بزرگداشت‌ مقام شهید رحمه‌الله علیه با حضور استاد با شعرخوانی شاعران دبیر جلسه : دوشنبه ۱۶ مهرماه ساعت ۱۸ الی ۲۰ حسینیه سادات 🔸حلقه شعر ولایی فرات @foratpoem
اگر چه مثل آسمان غم تو بی‌کرانه است نگاه تو لبالب از شکوه عاشقانه است اگر چه گوشه گوشه دل تو داغ لاله‌ای‌ست چه بی‌شمار روی شاخسار تو جوانه است پناه پابرهنه‌ها زمان زمانه تو نیست به روی شانه‌های تو ولی غم زمانه است نماند در حصار مرزها شعاع نور تو برای ما خرابه‌های غزه نیز خانه است وطن کبوتری سپید دور گنبد طلاست کجا مجاور بهشت، اسیر آب و دانه است؟ فریضه‌ای‌ست انتقام ما بهانه‌گیرها دفاع از حرم کجا معطل بهانه است؟ قسم به خون کودکان بی‌پناه و بی‌گناه همیشه وعده‌های پیر عشق صادقانه است
هدایت شده از شعر هیأت
علیهاالسلام 🔹یاس معطر🔹 قرار بود بیایی کبوترش باشی دوباره آینه‌ای در برابرش باشی مدینه، شهر غریبی برای فاطمه‌‌هاست نخواست گم شده،‌ چون قبر مادرش باشی به قم رسیدی و گم کرد دست و پایش را چو دید، آمده‌ای سایۀ سرش باشی اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد که تا همیشه، تو یاس معطرش باشی خدا، تو را به دل تشنۀ زمین بخشید که تا بهار بیاید، تو کوثرش باشی که تا طلوع قیامت، شفاعت از تو رسد که تا رسیدن محشر، تو محشرش باشی... کرامتت، همه را یاد او می‌اندازد به تو چقدر می‌آید، که خواهرش باشی رسول گفت: که در طوس، پارۀ تن اوست نشد رسولِ سلام پیمبرش باشی خدا نخواست، تو هم با جوادِ او، آن شب گواه رنج نفس‌های آخرش باشی نخواست باز امامی، کنار خواهر خود... نخواست زینبِ یک شام دیگرش باشی 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1147@ShereHeyat
دیدم که حوضِ صحن، پر از آسمان شده‌ست دستت برای این همه دل سایبان شده‌ست شاید دلش برای حرم شور می‌زند این آب‌ها که سهمیۀ شهرمان شده‌ست با لحن ماه و لهجۀ خورشید و ابر و باد دنیا برای عرض ارادت زبان شده است دیروز سنگ صحن و سرای تو بوده است امروز نام کوچک او کهکشان شده‌ست یک ریز گریه کرد در آغوش آسمان ابری که با فراق حرم امتحان شده‌است بیدار کرد چشم مرا لحظۀ نماز بانو نسیم صحن تو گویا اذان شده‌ست در سرنوشت زائر عاشق نوشته‌اند رضوان به رسم هدیه برایش نشان شده‌ست ✍️کانال اشعار در ایتا 👇 https://eitaa.com/ashare_ali_goli/538
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 مرثیه و حماسه در شعر مقاومت 🎥 بیانات استاد سید مهدی حسینی رکن‌آبادی و بررسی سروده‌ی دکتر در رثای سید مقاومت شهید سید @MeysamMotiee
ای حجت تابنده‌ی آیینه پرستان مدهوش تو هشیاران، هشیار تو مستان ای ساقی فرزانه که پیمانه بگیرند از باده‌ی جانانه‌ی تو مهرپرستان تو پیر مرادی که دل از ما همه بردی آن‌سان که برَد بوعلی از طفل دبستان در عاطفه و پاک‌دلی، رشک سیاووش در هیمنه و دیوکُشی، رستم دستان در سایه‌ی مهر تو چه بیروت، چه صنعا در قبضه‌ی عزم تو چه بغداد، چه بستان تو سوره‌ی انسان زمان هستی و هستند تا حشر به دنبال تو فانوس‌به‌دستان چشم تو که آیینه‌ی تابنده‌ی شرقی ست ای کاش بیفتد به شب غرب‌پرستان
هدایت شده از خبرگزاری فارس
Yahya.mp3
1.26M
یحیی؛ سرودهٔ میلاد عرفان‌پور برای شهید السنوار شد داغی نو بر ما آوار یحیی السّنوار... یحیی السّنوار... مردی وصفش: طوفان... طوفان... نامش «گمنام» کارش «پیکار» مردی چون رعد، حرفش کوتاه مردی چون کوه، عزمش بسیار مردی چونان لشکر لشکر هم بی‌مانند، هم بی‌تکرار از خشم او، از چَشم او دست صهیون افتاد از کار در قربانگاه، چون اسماعیل خلوت کرده‌ست، با یار انگار باید خون شد در راه قدس باید رد شد از این دیوار ای دل! ما را، همچون یحیی بی‌سر با دوست تنها بگذار! @Farsna
هدایت شده از فاطمه عارف‌نژاد
یحیی چقدر صاعقه در چشم‌های توست! طوفان فقط چکیده‌ای از ماجرای توست «بگذار کربلا بشود» گفتی و گذشت دنیا هنوز خیره به بغض صدای توست یحیی! به آرزوت رسیدی؟ مبارک است! من مانده‌ام که عید شده یا عزای توست ای سرو سربلند! به افتادنت خوشند امروز، روز جشن تبرها برای توست معمار فتح هفتم اکتبر! مرگ کو؟! این سنگ قبر نیست، که سنگ بنای توست کِی با عبور موج فراموش می‌شوی؟ ساحل همیشه در قرق ردپای توست آغوش باز کن وطنت را به سعی زخم! غزه _همان که خواسته‌ای_ کربلای توست حالا بجنگ زنده‌تر از سال‌های قبل… یحیی! هنوز اسلحه در دست‌های توست با تو حماسه‌تر به غزل فکر می‌کنم شعرم در انتهای خودش، ابتدای توست | @fatemeh_arefnejad
حلقه ادبی فرات جلسه ۲۴۹ * نقد شعر ولایی * طرح مباحث ادبی همراه با شعرخوانی شاعران (ویژه برادران) دوشنبه ٣٠مهرماه ساعت ۱۸ الی ۲۰ تهران خیابان وحدت اسلامی کوچه شهید خندان حسینیه سادات 🔸حلقه شعر ولایی فرات @foratpoem
بر قله اقتدار، با عزم شکار خورشید بمان و نیزه‌ی نور ببار! از خلوت ماه، خواب خوش را بپران طوفان شو و مرگ را به ساحل بسپار مانند عقاب باش و بر صید بتاز هرگز مهراس از شغال و کفتار بر خصم پلنگانه بکش نعره‌ی خشم چنگال بزن به سایه‌های بی‌عار باید جبل راسخ ایمان باشی در معرض خصم، کوه، محکم، سُتوار! ای کوه پر از گدازه، آتش بفشان بر دامنه‌ها و دره‌ها مرگ ببار هنگام «اشداء علی الکفار» است این آیه‌ی اقتدار را کن تکرار هان«موسی صدر» شد «حسن نصرالله» ققنوس‌تبار باش ققنوس‌تبار مرحب مرحب، خصم به میدان آمد حالا رجز علی است «این عمار» از کشته دشمنان خود پشته بساز ایمان تو سنگر است و جان، میدان‌دار لبنان عزیز! غزه‌ی عزت باش یحیی‌السنوار باش، یحیی‌السنوار...
تا صبح شور انگیز فردا زنده می‌مانیم با آیه‌ی «انا فتحنا» زنده می‌مانیم زخمیم سرتا، پا ولی از پا نمی‌افتیم صد بار می‌میریم، اما زنده می‌مانیم همزاد ققنوسیم و در آتش نمی‌سوزیم آتش جوان‌تر کرده ما را ...زنده می‌مانیم! نوریم و هرگز نور در ظلمت نمی‌میرد تا پر شود از نور دنیا زنده می‌مانیم دریای خون جاری‌است، اما ما خروشانیم موجیم و در آغوش دریا زنده می‌مانیم ما نسل اعجازیم ... نسل آن شهیدان که با خونشان کردند امضا زنده می‌مانیم آن روز نزدیک است اسرائیل! روزی که در گور می‌پوسی ولی ما زنده می‌‌مانیم
روضه‌خوان ( استغفرالله) از عذاب‌َالنّار گفت از بهشتی که در آتش سوخت، از اَسرار گفت واژه‌ها از روضه‌ها گفتند جای روضه‌خوان تا "زبانم لالِ" او از عجز در گفتار گفت باغ را آتش زدم، باید بسوزم تا ابد (هیزم از شرمِ نمک‌نشناسی‌اش هر بار گفت) من سپر بودم که نامردی به بختم زد لگد (در، به خون آغشته، زیرِ چکمه‌ی کفار گفت) گِل شدم با اشک‌هایش، تا مبادا صورتش ... باز خِشتم شعله خورد و سنگ شد...، (دیوار گفت) کاشکی سرنیزه‌ای بودم کنارِ ذوالفقار تا سلاحِ قاتلانِ همسرش...، (مسمار گفت) مردِ خیبر دست بسته! کار دنیا را ببین (یک جهود از روزگارِ حیدر کرار گفت) کاش می‌کوبیدم آن را روی تابوت خودم یا که بی‌مسمار، در می‌ساختم...، (نجّار گفت) آن‌طرف همسایه‌ها گفتند کمتر گریه کن مادر اما این طرف «اَلجار ثُمَّ الدّار» گفت... (سلام‌الله‌علیها)
هدایت شده از الی الحبیب
🏷آقای مدّاح، آقای منبری، آقای هیئتی! خواندن روضه‌ی در و دیوار در این ایّام، واجب است؛ امّا کافی نیست... باید بگویی چه شد که دشمن جرأت کرد، چنین جسارتی به دختر پیامبر(ص) روا دارد؟! باید بگویی که حضرت زهرا(س)، چهل شب به همراه امیرالمؤمنین(ع) و حسنین(ع)، در خانه‌ی مهاجرین و انصار رفت و از آن‌ها خواست که حق را بگویند! تا به آنچه در روز غدیر دیده بودند عمل کنند؛ تا سکوت‌شان را بشکنند و با بی‌طرفی، دشمن را یاری نکنند... امّا چه شد؟! جز چهار پنج نفر، بقیه پای کار نیامدند و در لانه‌هایشان خزیدند... پس جرأت نانجیب‌ها، از بی‌جرأتی خواص بود، از بی‌جرأتی کسانی بود که غدیر را دیدند، اما سکوت کردند! این چنین شد که زور لگد دشمن قوت گرفت و دخت نبی را اینچنین بین در و دیوار... بگذریم! آری گریه کن پای این روضه‌ها، امّا بدان که در این بزم، جایی برای «بی‌طرفی» نیست... ✍دانیال بصیر دانشجوی دکتری فِرَق تشیع 🆔 @elalhabib_ir
عصر شعر شهد کوثر از سلسله نشست‌های ماهانه شعر حجره‌های ساحلی با حضور سیدمهدی حسینی رکن‌آبادی یکشنبه ۲۷ آبان‌ماه ١٤٠٣ ساعت ۱۷:۳۰ قم، خیابان شهدا (صفائیه)، نبش کوچه ۱۷، نگارستان اشراق
هدایت شده از الی الحبیب
💠 لطافت طبع در روایت مرثیه 🔹از معیارهای بررسی شعر خوب، نوع نگرش (گسترۀ دید، زاویۀ دید، عمق نگاه) و نوع بیان شاعر در مواجهه با موضوع شعر است. این‌که شاعر: ـ از کدام منظر و زاویه دید به موضوع نگاه می‌کند؟ ـ نگاه او گستره یا محدودیت دارد؟ ـ محدوده نگاه از کجا تا به کجاست؟ ـ با چه دقتی؟ آیا عمیق می‌نگرد یا سطحی؟ و در نهایت، دیده‌ها و شنیده‌های خود را چگونه وصف می‌کند؟ جزئی‌نگرانه یا به شیوه مرسوم، کلی‌نگرانه و بی‌تأثیر؟ جزئی‌نگاری در شعر حاصل جزئی‌نگری، گستره نگاه و عمق نگرش شاعر است. همچنین، استفاده از نشانه‌های متنوع در زندگی خبر از ارتباط عمیق شاعر با پدیده‌های هستی دارد. در این غزل، تمام موارد فوق قابل تحلیل و بررسی است. 🔸این شعر از نظر «موضوع و محتوا» و «شیوه بیان»، قابل تفکیک است: ▫️الف) موضوع و محتوا شاعر در بخش اول در موضوع مدح به جزئی‌نگاری مشاهدات خود می‌پردازد: 1️⃣ بخش آغازین: مدح؛ حضور حضرت زهرا(س) در عالم هستی که از زاویه‌های متعدد تحلیل می‌شود: روشنی‌بخشی، زهره فلک بودن، شمس و قمر حقیقی بودن، نگاه آرام‌بخش، سیر دعای نیمه‌شب او و سبک زندگی ساده ایشان، از نمونه‌های این تنوع نگاه و جزئی‌نگری است که به جزئی‌نگاری و تنوع بیان منجر شده است. تو زهرۀ فلَکی، رشک ماه و پروینی که با تو چرخ به شمس و قمر نیاز نداشت مسافری که نگاه تو بود بدرقه‌اش، خدای را، به دعای سفر نیاز نداشت دعای نیمه‌شبت سِیرِ آسمان می‌کرد که این پرستوی عاشق به پر نیاز نداشت بهشت روی زمین، خانۀ گِلین تو بود که ناز فضّه خرید و به زر نیاز نداشت 2️⃣ بخش میانی: تأثیر اندوه حضرت، بر عالم هستی که اندکی حال و هوای مرثیه دارد، با محور بیان عاطفی. این بخش نیز با همان نگرش مطرح شده است: تأثیر بر سبز شدن گل محبت، ارتباط معنوی ابر پاییزی با اشک حضرت یا با گل لاله: حکایت دلِ تنگ تو را توان پرسید، ز لاله‌ای که به خونِ جگر نیاز نداشت برای سبز شدن، گلبُن محبت و عشق به اشک زمزم از این بیشتر نیاز نداشت 3️⃣ بخش پایانی: طرح گزارش‌های شاعرانه از تاریخ با محوریت وصف، اعتراض و تعریض: وجود پاک تو می‌سوخت از شرارۀ غم دگر به شعلۀ قهر و شرر نیاز نداشت... ▫️ب) شیوه بیان نکته قابل ذکر، استفاده بهنجار از تشبیه و ظرفیت‌های آن است که در بیانی خالی از تکلف و با تکیه بر قانون ساده تشبیه (ادعای شباهت) در لایه‌های پنهانی شعر، فضاهایی شاعرانه و تصاویری بدیع خلق نموده است: مدینه با تو به ماهی دگر، نیاز نداشت به روشنایی صبح و سحر نیاز نداشت تو زهرۀ فلَکی، رشک ماه و پروینی که با تو چرخ به شمس و قمر نیاز نداشت (استفاده همزمان از دو تشبیه ساده و برتر، در لایه درونی شعر) دعای نیمه‌شبت سِیرِ آسمان می‌کرد که این پرستوی عاشق به پر نیاز نداشت (تشبیه اسنادی: دعای تو پرستوی عاشق بود) و: بهشت روی زمین، خانۀ گِلین تو بود که ناز فضّه خرید و به زر نیاز نداشت و کاربرد تشبیه بلیغ اضافی در این بیت: وجود پاک تو می‌سوخت از «شرارۀ غم» دگر به «شعلۀ قهر و شرر» نیاز نداشت 🔹نکته پایانی که نباید آن را نادیده انگاشت، روایت مرثیه همراه با طراوت خاص و لطافت طبع، به جای خشونت لفظی یا بصری است. شاعران وارسته و لطیف‌طبع، این نکته مهم را در نظر دارند که شعر، ترجمان عواطف شاعر است و در بیانی لطیف ارائه می‌شود؛ به‌ویژه اگر موضوع مراثی اهل‌بیت باشد. اصولا بجز در عرصه حماسه - که حاصل غلیان عاطفی شاعر و گاه تصویر بازسازی شده از خشم شاعر است- زبان و بیان شعری نباید از طراوت و لطافت دور افتد و این مهم، در این شعر با وجود بیان تعریضی رعایت شده است؛ به عبارت دیگر با وجود محوریت موضوع مرثیه، شعر هرگز از بیان ذاتی و لطیف خود دور نشده است. مرور ابیاتی از این غزل که هریک حاوی مضامین مرثیه است و تداعی‌گر ابعاد مختلف آن، این حقیقت را اثبات می‌کند: شعله‌ور شدن بیت وحی: وجود پاک تو می‌سوخت از شرارۀ غم دگر به شعلۀ قهر و شرر نیاز نداشت اشک‌های فاطمی: گریستن ز تو آموخت ابر پاییزی دگر به خواهش از چشم تر نیاز نداشت برای سبز شدن گلبُن محبت و عشق به اشک زمزم از این بیشتر نیاز نداشت میان چشمۀ اشک تو عکس زینب بود اگر شب تو به قرص قمر نیاز نداشت و بیتی که برگی زرین از دفتر مراثی فاطمی است. در این بیت، دو تصویر همزمان از اندوه حضرت به تصویر کشیده شده است؛ با استفاده از لطیف‌ترین و باطراوت‌ترین شیوه! تصویری مینیاتوری و نرم چون حریر... مثل تابلوی «ذبح اسماعیل» که با وجود خشونت موضوع، در هاله‌ای از طراوت هنر مینیاتور در نهایت ظرافت به تصویر کشیده شده است: حریر دست تو مجروح بود از دستاس به تازیانۀ بیدادگر نیاز نداشت این همان جلوه حقیقی هنر مرثیه‌پردازی است که «آن» هنری یا شاعرانه نام گرفته و بنده طلعت آن باید بود. 📗 (دفتر سوم، ص۴۲) ✍🏻 به قلم استاد 🆔 @elalhabib_ir
هدایت شده از شعر هیأت
علیهاالسلام 🔹طواف🔹 در حریم خانه ماندی اعتکاف این است این سوی مسجد شعله‌ور رفتی، مصاف این است این خطبۀ تو واژه واژه ذوالفقار دیگری‌ست جلوۀ آن تیغ پنهان در غلاف، این است این از امام از کعبه گفتی، بستی احرام دگر بی‌امان دور علی گشتی! طواف این است این رو گرفتی پیش نابینا، حیا آن است آن نیمه‌شب تابوت می‌خواهی، عفاف این است این می‌رسد روزی که چشم آسمان روشن شود بر مزارت کعبه می‌گوید مطاف این است این 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5384@ShereHeyat
هدایت شده از شعر هیأت
علیهاالسلام 🔹شهر دلتنگی🔹 شهر یثرب شده چون غربت زندان مادر شهر دلتنگی و تنهایی و هجران، مادر همه از دین علی، یکسره مرتد شده‌اند شهر، خالی شده از قصۀ ایمان مادر فتنۀ قوم یهود و تب اغوای همه آه آه از قسم محکم شیطان، مادر همۀ شهر یتیم‌اند و فقیرند و اسیر باز هم لطف کن ای سورۀ انسان، مادر بی نبی، امت اسلام یتیم وحی است هم فقیر است و اسیر است و پریشان، مادر پتک سنگین شده این گریۀ تو بر سر شهر چه خبرهاست در این گریۀ پنهان، مادر به سپیدای سحر، ظلمت ما را بکشان ای شب قدر خدا! نور بیفشان مادر صف به صف خیل ملائک به تماشای قنوت خانه‌مان مثل همیشه پُر مهمان مادر تا که از برکت رزقت ببرد میکائیل گوشه‌چشمی کن و دستاس بچرخان مادر بغض تو، بغض نبی، بغض پدر در دلشان آه از این چند نفر روی بگردان مادر راز آن کوچه قرار است بماند پنهان ولی از چشم حسن چهره مپوشان مادر 📝 @ShereHeyat
🎙استاد سیدمهدی حسینی رکن‌آبادی 🔰 وظیفه اصلی ستایشگر 🔶 من وقتی در اوایل جوانی بودم یادم هست از حاج علی انسانی شنیدم که یک مداح وقتی میخواهد اجرا کند اول باید از خودش بپرسد که من مداح پشت تریبون چه وظیفه ای دارم؟ 🔻این سؤال مهمی است مداح چه وظیفه‌ای دارد؟ بعضی ها میگویند ما باید شعر بخوانیم و مداحی کنیم مردم را به گریه بیندازیم، بعضی ها میگویند باید اهل‌بیت (ع) را معرفی کنیم خود این کلمات هرکدام مسئولیت می آورد وقتی به این سؤال فکر میکردیم به زنجیره ای از سؤالات دیگر می رسیدیم که خود حاج علی آقا مطرح کرد. ▪️۱) آقا چرا بخوانم؟ برای چه باید بخوانم؟ (هدف مداحی را در این سؤال به مافهماند). ▪️۲) برای که بخوانم؟ خود این سؤال نیز دو شاخه دارد؛ برای که بخوانم یعنی برای اهل‌بیت(ع) می خوانم یا برای هوای نفسانی ام؟ یا برای که میخوانم؟ یعنی برای خودم مشخص کنم که مخاطب من کیست؟ 🔸اما پیرامون سؤال اول یعنی مبحث اخلاص بزرگان و علمای اخلاق حرف های زیادی به ما زده‌اند باید از خودمان سؤال دیگری کنیم که چرا روی ما اثر نمی گذارد؟ یعنی واقعاً از خودمان سؤال کنیم چرا عده‌ای از مداحان به سراغ فضاهایی رفتند که اصلا ربطی به مداحی ندارد و به نوعی تجاری سازی مداحی است. شهرت سازی مداحی است. 🆔 @elalhabib_ir
🎙استاد سیدمهدی حسینی رکن‌آبادی 🔰 وظیفه اصلی ستایشگر 🔶 من وقتی در اوایل جوانی بودم یادم هست از حاج علی انسانی شنیدم که یک مداح وقتی میخواهد اجرا کند اول باید از خودش بپرسد که من مداح پشت تریبون چه وظیفه ای دارم؟ 🔻این سؤال مهمی است مداح چه وظیفه‌ای دارد؟ بعضی ها میگویند ما باید شعر بخوانیم و مداحی کنیم مردم را به گریه بیندازیم، بعضی ها میگویند باید اهل‌بیت (ع) را معرفی کنیم خود این کلمات هرکدام مسئولیت می آورد وقتی به این سؤال فکر میکردیم به زنجیره ای از سؤالات دیگر می رسیدیم که خود حاج علی آقا مطرح کرد. ▪️۱) آقا چرا بخوانم؟ برای چه باید بخوانم؟ (هدف مداحی را در این سؤال به مافهماند). ▪️۲) برای که بخوانم؟ خود این سؤال نیز دو شاخه دارد؛ برای که بخوانم یعنی برای اهل‌بیت(ع) می خوانم یا برای هوای نفسانی ام؟ یا برای که میخوانم؟ یعنی برای خودم مشخص کنم که مخاطب من کیست؟ 🔸اما پیرامون سؤال اول یعنی مبحث اخلاص بزرگان و علمای اخلاق حرف های زیادی به ما زده‌اند باید از خودمان سؤال دیگری کنیم که چرا روی ما اثر نمی گذارد؟ یعنی واقعاً از خودمان سؤال کنیم چرا عده‌ای از مداحان به سراغ فضاهایی رفتند که اصلا ربطی به مداحی ندارد و به نوعی تجاری سازی مداحی است. شهرت سازی مداحی است. 🆔 @elalhabib_ir