eitaa logo
سیدمهدی حسینی رکن آبادی
979 دنبال‌کننده
134 عکس
28 ویدیو
7 فایل
ادب و هنر ولایی به روایت سیدمهدی حسینی نقد و تحلیل شعر ولایی نقد و تحلیل اجرای هنری شعر معرفی جلسات @smahdihoseinir :جهت ارتباط
مشاهده در ایتا
دانلود
به بارگاه امام‌الهدی سلام بگو و از تبسم زخم و از التیام بگو شروع مستی ما، خطّ جور و بغداد است در ابتدای غزل، از خطوط جام بگو دلم گرفته‌ترین است، مثل ابر شدم بگو چرا شده‌ام غربت تمام؟ بگو درِ بهشت خدا را به روی ما بستند از آن امام، از آن فیض خاص و عام بگو کسی نگفت چرا جای ماه در چاه است چرا به یوسف ما مصر شد حرام؟ بگو! جهان پر است از ابهام ظلم هارونی تو هم جهاد کن ای شعرِ ناتمام، بگو... بگو از آینه‌هایی که سنگ‌باران شد همیشه شعر من از تلخی مدام بگو گذاشتند از آن کوثرانه مست شویم؟ از این خماری‌مان، شعرِ تلخ کام بگو... در آستان خدا، ذبح کن غرورت را ز ننگ و نام نترس و از این مقام بگو سلام می‌دهد از عرش آه می‌شنوی غزل جواب سلامی بده، سلام بگو سلام امام همه! ای امام دشمن و دوست! ز جلوه‌های خودت در حصار شام بگو ز قتل صبر بگو ای پرنده‌ی محبوس از آن توالیِ بیداد، یک کلام بگو سیاهچال تو گودال قتلگاه تو شد شهادت تو مبارک! از این قیام بگو ششم بهمن‌ماه١۴٠٣ (علیه‌السّلام) @smahdihoseinir
هدایت شده از شعر انقلاب
تکبیر بگو! از چیست كه جسمت اين زمان می‌لرزد؟ تکبیر بگو، که خصم از آن می‌لرزد با نغمۀ‌ لا اله الا اللّهت پشت همه بت‌های جهان می‌لرزد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
امروز (دهم‌ بهمن‌ماه ١۴٠٣) در جلسه مهر و ماه، این فرصت را دارم، که درباره‌ی «به وقت تو»، مجموعه غزل‌های شاعر گرامی حجت‌الاسلام محمدعلی کعبی، چند دقیقه سخن بگویم. محورهای اصلی بحث من به قرار زیر است: ١.مرور نظریه‌ی محاکات ٢. محاکات و تفاوت آن با تقلید. ٣. محاکات و «تخییل» ۴. محاکات و نتایج هنری اثر هنرمند: *درک از جهان پیرامون *تصرف در حقیقت اشیا *دخالت دادن عواطف *ترسیم جهان، برتر از آنچه هست یا کمتر! *شگفتی‌سازی * تداعی درک لذت هنری در ذهن و روان مخاطب ۵. مفهوم محاکات، بسیار عام‌تر است از آنچه در نزد افلاطون و ارسطو است. از جمله: محاکات در زبان... (بازسازی زبان مردم، شیوه بلاغی کلام عام) ۶. ارائه مثالهایی از تجربیات موفق «محمدعلی کعبی» در محاکات و بازسازی زبان مردم
هدایت شده از قاف
... مسافر از سفر انتظار برمی‌گشت ستاره از گذر شام تار برمی‌گشت به جان خسته‌دلان در پگاه عشق و امید قرار رفته ز کف، بی‌قرار برمی‌گشت امیر قافله‌ی نور، آن که در این عصر به دست او ورق روزگار برمی‌گشت، پی شکستن بت‌های ظلم نمرودی چنان خلیل خدا استوار برمی‌گشت امیر شب‌شکنان در ستیز با ظلمت به دشت حادثه، چابک‌سوار برمی‌گشت امید رفته ز کف، باغبان پیر و صبور به فصل سرد خزان با بهار برمی‌گشت به لاله‌زار شهیدان، نسیم می‌رقصید شکوه رفته ازین لاله‌زار برمی‌گشت هنوز خاطره‌هایش به سینه‌ها باقی‌ست شبی که از سفر انتظار برمی‌گشت... (سروده‌ی بهمن‌ماه 1368) (ره)
صبح را پوشیدی و چشمان تو خورشید شد خنده رویید از زمین، دنیا پر از امید شد آسمان را شستی از نو پهن کردی روی شهر پلک وا کردی سحر برگشت و شب تبعید شد ابرها هم میوه دادند و افق لبخند زد رود نامت را صدا زد غرق مروارید شد موج‌ها را یک به یک نخ کردی و تسبیح شد ذکر گفتی سینه‌ی دریا پر از توحید شد با نگاهت ساختی جمهوری لبخند را چشم‌هایت تا ابد آیات بی تردید شد زندگی گرم تبسم برف بهمن را شکافت گل به گل لبخند زد وقتی زمستان عید شد ۲۲ بهمن ماه سال ۱۴۰۲ https://eitaa.com/ashare_ali_goli
هدایت شده از فاطمه عارف‌نژاد
قدم‌هایت شکوه ریشه را در خاک احیا کرد نهالان را برای لمس فروردین مهیا کرد صدایت نغمه‌ای نو خواند در گوش قناری‌ها نگاهت فطرت داوودی گل را شکوفا کرد دل چشمه به چشمت گرم شد، با اشک تو جوشید برای رد شدن از سنگ و صخره راه پیدا کرد گواهی می‌دهد قاف از بلندای غرور خود که سیمرغی که حرفش بود، با امر تو پر وا کرد همیشه می‌شد از بالابلند قلهٔ فکرت افق‌های بعید و تازه را راحت تماشا کرد کسی پرسید روزی لشکر سربازهایت کو؟ زمان راز تو و گهواره‌ها را زود افشا کرد زلال رودها را ردپای تو به دریا برد نسیم صبح‌دم را شور تو طوفان الاقصی کرد @fatemeh_arefnejad
هدایت شده از حلقه شعر ولایی فرات
دوشنبه ۱۵ بهمن ماه ۱۴۰۳ سومین جلسه ساعت ۱۶تا ۱۸ میدان بهارستان جنب پارک مصطفی خمینی بن بست آزرم دفتر انتشارات محمل 🔸حلقه شعر ولایی فرات @foratpoem
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
هلال، مُنکسر از داغ قامت خم تو شفق، تصوّری از زخم‌های مبهم تو و ماه جلوه‌ای از رأس توست بر سرِ نی و شب، حکایتی از گیسوان درهم تو هنوز از نفَست بوی زندگی جاری است قسم به خون گلویت، در آخرین دم تو به میهمان خودت اشک شوق هدیه کنی خوشا به این کرَم تو، به خیرمقدم تو شبی به کنج حرم، خواب رفتم و دیدم تو باز کرده‌ای آغوش و، من هم «اسلم» تو به رغم مدعیانی که منع گریه کنند، نشسته‌ایم سر سفره‌ی فراهم تو مقام گوشه‌نشینان خاک جز غم نیست سلام لذت شیرین‌ زندگی غم تو حسین! کعبه شش‌گوشه‌‌ی تو قبله‌ی ماست زلال اشک محبان توست زمزم تو شبانه‌های من از حس بوسه لبریز است به خاک هیئت تو، ریشه‌های پرچم تو بهار چیست همان رستخیز پرچم‌هاست رسیده‌ایم به این جلوه از محرم تو گذشتم از همه نیل‌های شرک و نفاق عصای معجزه‌ام بود اسم اعظم تو میان زخم تو «هل من معین» تو جوشید تو خواستی شده لبیکِ اشک، مرهم تو صدا صدای تو و، گوش گوش نامحرم و نیست گوش دل من هنوز مَحرم تو... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امروز سه‌شنبه شانزدهم بهمن ماه، این توفیق را دارم که در برنامه‌ی رونمایی از کتاب «دوستت دارم» اثر شاعر گرانقدر و متعهد، آقای یوسف رحیمی سخن بگویم. موضوع بحث، معرفی نمونه‌های برتر شعر، با محوریت «تأثیرگذاری از متون فرهنگ دینی» بویژه ادعیه و نحوه‌ی بازتاب آن در اشعار است. در این بحث، با طرح مبحث «اقتباس» و شرایط آن، به گونه‌های مختلف کاربرد این شگرد بیانی در کتاب «دوستت دارم» اشاره خواهد شد. خلاصه‌ی بحث: الف) شیوه‌های اقتباس ب) چالش‌های اصلی در آفرینش شعر مناجات ج) معرفی و تحلیل نمونه‌های مختلف 🔻زمان: سه شنبه ۱۶ بهمن ماه ساعت ۱۶ الی ۱۸ 🔺مکان: قم، خیابان شهدا (صفائیه) نبش کوچه ۱۷ معاونت فضای مجازی هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی، سالن سینما
هدایت شده از قاف
از وحشت کویر به کارون رسیده‌ام تا باغ‌های روشن زیتون رسیده‌ام هر بار غوطه‌ور شده‌ام در نگاه تو صد بار هم به صید به مضمون رسیده‌ام چشمت هنوز هم خبر از صبح می‌دهد با تو به آفتاب، به اکنون رسیده‌ام از برکه‌ها گذشتم و دریاست مقصدم من سیل گریه‌ام که به هامون رسیده‌ام یک عمر در محاصره‌ی سنگلاخها از دره‌ها گذشته، به جیحون رسیده‌ام از دشت‌ها بپرس چرا بغض کرده‌ام بی‌تاب تا جزیره‌ی مجنون رسیده‌ام ابرم که با سر آمدم، افتم به پای تو عرض ارادت است که وارون رسیده‌ام این من به درک لذت پروانگی رسید؟ به آسمان، به نور، به بیرون رسیده‌ام؟ در روزگار معجز موسی نبوده‌ام از سامری به غربت هارون رسیده‌ام از انقلاب، لقمه‌ی چرب است سهم تو شاعر! بگو به سکه‌ی قارون رسیده‌ام آتش گرفت دفترم و حاصلی نداشت از نی فقط به ناله‌ی محزون رسیده‌ام... بهمن‌ماه١۴٠٣ (ره) @smahdihoseinir