هدایت شده از یک آیه در روز
.
6️⃣ «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا»
فرمود اگر فاسقی خبر مهمی آورد بررسی کنید و سریع نپذیرید. در مورد غیرفاسق چطور؟
قدر متیقن آیه این است که به خبر فردی که «عادل» و « مورد اعتماد» (ثقه) است میتوان اعتماد کرد؛ اما در مورد فرد مشکوک چطور؟
📝بحث کاربردی #حدیثشناسی (حجیت #خبر_واحد)
از بحثهایی که در علم اصول مطرح میشود حجیت خبر واحد است؛ و از شواهد بر حجیت مذکور را همین آیه دانستهاند؛ یعنی بیان داشتهاند که این یک سیره عقلایی بوده که اتفاقا مورد امضای شارع هم قرار گرفته است؛ و از این رو به احادیثی که از جانب افراد غیرفاسق (= عادل) نقل میشود میتوان اعتماد کرد و دستورات شریعت را با واسطه آنها گرفت. همین مساله موجب شکلگیری علمی به اسم #علم_رجال شده است؛ که هدف آن شناسایی افراد معتبر و قابل وثوق و تمایز آنان از افراد غیرقابل اعتماد است.
🤔اما آیا شخص قابل اعتماد (= غیرفاسق)، کسی است که حتما بدانیم «عادل» و «مورد اعتماد» (ثقه) است؛ یا این آیه صرفا از ما میخواهد که اگر در مورد فاسق بودن کسی مطمئن بودیم، اعتماد نکنیم؛ وگرنه (یعنی در خصوص افرادی که نمیدانیم فاسقند یا خیر) میتوانیم به خبرشان اعتماد کنیم؟
ظهور اولیه آیه معنای دوم است (تا حدی که برخی از این آیه برداشت کردهاند که: «اصل در اسلام، اعتماد به مردم است، اما حساب کسی که فسق او بر همگان روشن شد از افراد عادی جداست؛ تفسیر نور، ج۹، ص۱۷۱)؛
در حالی که مبنای علمای رجال و اصول در اعتبار «خبر واحد» این است که راویان حدیث حتما باید مورد اعتماد باشند؛و از این رو، خبر شخص مجهول (کسی که اطلاع و توثیقی درباره وی ندارند) را اصطلاحا «خبر ضعیف» و غیرقابل اعتماد میدانند.
از این رو، برخی این آیه را به عنوان دلیلی برای مدعای علمای رجال (که حتما راوی باید معتبر باشد) قابل قبول ندانستهاند (مفاد آیه اخص از مدعاست).🤔
اما شاید چیزی که بتواند نشان دهد که این آیه هم بر همان مدعا دلالت دارد این است که درهر دو شأن نزولی که برای آیه ذکر شده، «فسقِ» آن افرادی که خبر را آوردند برای مخاطبان واضح نبوده است؛ و اتفاقا خود آیه را شاهدی دانستهاند برای فسق این دو نفر.
علاوه بر این، میتوان چنین پاسخ داد که اگر به کلمه «نبأ» و نیز ادامه آیه (فتصیبوا ...) توجه کنیم میبینیم که اتفاقا عقلا در اخباری که مهم باشد و بخواهد مبنای یک تصمیم جدی باشد (که این تصمیم چهبسا موجب آسیب دیدن عدهای شود) حتما در اعتبار منبع خبر دقت میکنند و به صرف اینکه شهرت به دروغگویی نداشته، بسنده نمیکنند؛ و چون قرار است از احادیث معصومان ع، به شریعت (احکام تنظیمکننده زندگی فردی و اجتماعی) برسیم، پس آنها اخباری مهم در تصمیمگیری هستند و باید اعتبار منبع خبر تایید شود.
📝ثمره اجتماعی
وجود دو کلمه «نبأ» و «فاسق» در این آیه که در مقام امضای یک سیره عقلایی است بسیار مهم است. یعنی اگر آیه به آن سیره عقلا قید میزند (که چهبسا تقیید هم نیست؛ بلکه شرح حوزهای است که واقعا سیره عقلا هم آن را شامل نمیشود؛ یعنی عقلا در اخبار مهم، قابل اعتماد بودن راوی برایشان مهم است) نشان میدهد که در مواردی که قید نخورده به همان سیره میتوان عمل کرد.
🤔اگر این مساله را جدی بگیریم میتوان نوع مواجهه سختگیرانهای که در میان متاخران در مواجهه با احادیث رواج یافته، مناقشه کرد؛ سختگیری ای که موجب شده بسیاری از مؤمنان جرات خواندن کتب حدیثی را – از ترس از اینکه مبادا حدیث نادرستی در آنها باشد- نداشته باشند؛
در حالی که اولا بسیاری از این کتب را کسانی گردآوری کردهاند که از علمای بزرگ و مسلط به معارف دین بودهاند (و طبیعی است که هرجا احساس کنند که انحرافی در کار است و احتمال جعلی بودن بدهند، ذیل آن تذکری میدهند) و
ثانیا بسیاری از این احادیث ناظر به حکم فقهی شرعی نیستند که نیاز به تخصص فقهی برای استنباط داشته باشد، بلکه ناظر به ابعاد عادی زندگی اند. بله، این سخن نباید بهانهای شود که افراد بدون تخصص لازم و صرفا با دیدن یکی دو حدیث، شخصا دست به صدور فتوا بزنند.
👇ادامه مطلب👈
https://eitaa.com/yekaye/9451
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه تدبر ۶ (ثمره اجتماعی بحث #حدیثشناسی)
به تعبیر دیگر، درست است که تاثیر برخی از احادیث در مقام تصمیمگیریِ مستند به شرع به نحوی است که قطعا باید آورنده آن مورد اعتماد (ثقه) باشد؛
اما در بسیاری از احادیث (بویژه احادیثی که حاوی نکات اخلاقی ساده برای زندگی است) چنین چیزی ضرورت ندارد؛
و این سبکی که برخی در پیش گرفتهاند که هر حدیثی که راوی برایشان شناخته شده نیست (راویان «مجهول» و اخبار «مرسل») آن را به عنوان خبر ضعیف کنار میگذارند رویهای نیست که لزوما مبتنی بر نگاه قرآنی باشد.
⛔️اگر به کتابهایی که تحت عنوان «گزیدهی ...» به خیال خود این گونه احادیث را از منبع اصلی حذف کردهاند ویا تحت عنوان «الاحادیث الضعیفه» گردآوری شده و بسیاری از احادیث را زیر سوال میبرند، نگاهی شود که چه احادیثی به این بهانهها حذف میشود بخوبی متوجه ابعاد نادرست این رویکرد افراطی میشویم.
📛(از اینها بدتر آن است که به صرف مجهول بودن راوی، حدیث وی را جعلی معرفی میکنند؛ که در تدبر ۵ اشاره شد)
بر همین اساس، شاید بتوان وجه تاکیدی را که بر آسانگیری در «اخبار من بلغ»* وجود دارد فهمید. یعنی اگرچه روال عقلا این است که در تصمیمگیریهایی که ممکن است به آسیب رساندن به دیگران منجر شود در خصوص منبع خبر سختگیرانه بررسی کنند؛ اما همین عقلا در تصمیم گیریهایی که چنین آثار سویی ندارد چنین سختگیریای ندارند.
به تعبیر دیگر، وقتی این همه کتابهای مختلف اندیشمندان غیرمعصوم را براحتی به افراد توصیه میکنیم آیا رواست که در توصیه عموم به مطالعه کتب حدیثی این اندازه سخت گیری کنیم؟! بویژه کتب علمای متقدم شیعه، که با توجه به تخصص آنها و حساسیتهایی که در ایشان نسبت به پرهیز از احادیث جعلی وجود داشته (که اگر در مورد حدیثی مشکوک میشدند یا آن را نمیآوردند یا حتما تذکرش را میدادند) علم اجمالی داریم که عمده احادیثی که در آنها هست و گردآورنده هم هشداری در موردش نداده احادیث معتبری است.🤔
📝ثمره تخصصی #حدیثشناسی: خبر #ثقه یا #موثوقالصدور یا ...؟
اگرچه امروزه نزد برخی از فقهای متاخر، بررسی سند حدیث، اولویت اول در مقام اعتبارسنجی است و با مناقشه در سند، براحتی حدیث را در مقام استنباط کنار میگذارند؛ اما بر اساس توضیحات فوق، این رویه قابل مناقشه است.
شاهد خوبی بر این مناقشه، وجود اخبار علاجیه* است، که در ابتدا بر اموری همچون مطابقت با کتاب و سنت قطعی، مخالفت با عامه، شهرت، و ... تاکید میکنند؛ و بررسیِ وثاقت راوی را جزء مولفههای آخر در مقام تصمیمگیری می گذارند؛ که نشان میدهد که اگرچه بررسی سند در جای خود مهم است، اما نباید تنها محورِ و حتی محور اصلی قبول یا رد احادیث قرار گیرد.
ظاهرا از همین روست که بسیاری از بزرگان ضابطه «خبر موثوق الصدور» را جایگزین «خبر ثقه» کردهاند؛
و آن طور که نقل شده سبک برخی از بزرگان مثل حضرت آيت الله بهجت از این هم فراتر بوده است؛ یعنی امثال ایشان در بررسی احادیث، تنها در مواردی که محتوا و جهتگیری حدیث با محتوا و جهتگیری مجموع تعالیم اهل بیت ناسازگار به نظر میرسیده بر بررسی رجال آن اصرار میورزیدند.
به نظر میرسد سیره بسیاری از فقهای بزرگ همچون شیخ انصاری نیز این بوده است؛ شاهد مهمش هم اینکه ایشان ابایی ندارند از اینکه شالوده و فصلبندی کتاب مکاسب را با حدیثی آغاز کنند که به لحاظ سندی ضعیف محسوب میشود.
✳️*پی نوشت:
- اخبار من بلغ، احادیثی است که میگویند اگر درباره ثواب عمل خوبی حدیثی از معصومی برای شما گفتند و شما بدان عمل کردید ولو اعتبارش را بررسی نکردید خداوند تفضلا آن ثواب را به شما میدهد.
- اخبار علاجیه، احادیثی است که خود معصوم توضیح داده اگر احادیث متعارضی از ما به شما رسید چکار کنید.
@yekaye
#حجرات_6
هدایت شده از یک آیه در روز
.
🔟 «إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا أَنْ تُصیبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ»
یکی از اهداف خبرگزاریهای فاسق، ایجاد فتنه و به هم زدن امنیت اجتماعی است.
📚(تفسیر نور، ج۹، ص۱۷۲)
پس اگر کسی خبرچینی کرد تا به دیگران لطمهای بزند، درنگ کنید و تا میتوانید ترتیب اثر ندهید.
📜حکایت📜
📋گفتهاند که شخصی نزد حضرت علی ع آمد و سعایت شخص دیگری را کرد.
حضرت فرمود: ای فلانی! ما درباره آنچه گفتی بررسی میکنیم؛ اگر راستگو بودی که نزد ما خوار میشوی (چون غیبت و سعایت از مؤمن کردی)؛ و اگر دروغ گفتی تو را عقوبت میکنیم؛ اگر هم میخواهی [اصلا بررسیای نکنیم و] از تو درگذریم.
گفت: یا امیرالمؤمنین! از من درگذرید!
📋و نقل كردهاند كه مردى بر عمر بن عبد العزيز وارد شد، و از مرد ديگرى نزد وى چيزى گفت. عمر به او گفت: اگر مىخواهى در باره تو تحقيق مىكنيم، اگر دروغگو بودى، پس مشمول اين آيه مباركه هستى: «اگر فاسقى خبرى براى شما آورد ...» (حجرات/۶)؛ و اگر راستگو بودى، مشمول اين آيه هستى: «عيبجوست و براى خبرچينى گام برمىدارد» (قلم/۱۱)؛ و اگر هم مايلى تو را مىبخشيم.
آن مرد گفت: ببخشيد، ديگر هرگز چنين كارى نخواهم كرد.
📚كشف الريبة (شهید ثانی)، ص45-46
@yekaye
#حجرات_6
هدایت شده از بحث تفسیر، فقه و اصول
Map-Shawwal-1443.pdf
404.7K
مقالهای حاوی عکسهای متعدد نرمافزاری درباره وضعیت محتمل رویت هلال ماه شوال ۱۴۴۳ در قم و به همراه انطباق آن بر فتاوی مراجع معظم تقلید؛
این مقاله را در فضای وب از لینک زیر میتوانید مطالعه کنید
https://uastro.ir/astro-events/%d8%b1%d9%88%db%8c%d8%aa-%d9%87%d9%84%d8%a7%d9%84/%d9%88%d8%b6%d8%b9%db%8c%d8%aa-%d8%b1%d9%88%db%8c%d8%aa-%d9%87%d9%84%d8%a7%d9%84-%d8%b4%d9%88%d8%a7%d9%84-1443/
هدایت شده از مرکز نشر آثار آیتالله بهجت
🗓 جمعه ١۶ اردیبهشت ماه ١۴٠١
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🔸 مهمتر از دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی علیهالسلام، دعا برای بقای ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار حضرت تا ظهور او میباشد.
📚 در محضر بهجت، ج۲، ص۱۰۱
🔻مناسبتها:
🔹 غزوه حنین؛ ٨ق.
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۲) كميل بن زياد میگوید:
اميرالمؤمنين على بن ابى طالب (ع) دست مرا گرفت و به بيابان برد، چون به صحرا رسيد نفس عمیقی كشيد و فرمود:
... بلى زمين تهى نماند از كسى كه حجّت بر پاى خداست، يا ظاهر و مشهور است و يا ترسان و پنهان از ديدههاست. تا حجّتهای خدا باطل نشود و نشانههايش از ميان نرود، و اينان چندند، و كجا جاى دارند؟!
به خدا سوگند اندك به شمارند، و نزد خدا بزرگمقدار. خدا حجتها و نشانههاى خود را به آنان نگاه مىدارد، تا به همانندهاى خويشش بسپارند و در دلهاى خويشش بكارند.
دانش، نور حقيقت بينى را بر آنان تافته و آنان روح يقين را دريافته و آنچه را نازپروردگان دشوار ديدهاند آسان پذيرفتهاند؛ و بدانچه نادانان از آن رميدهاند خو گرفته. و همنشين دنيايند با تنها، و جانهاشان آويزان است در ملأ اعلى. اينان خدا را در زمين او جانشينانند و مردم را به دين او مىخوانند. وه كه چه آرزومند ديدار آنانم؟ كميل! اگر خواهى بازگرد.
📚نهجالبلاغه، حکمت ۱۴۷ (ترجمه شهيدى، ص388)؛
📚تفسير القمي، ج1، ص359؛
📚الغارات (ط - الحديثة)، ج1، ص153؛
📚الغيبة للنعماني، ص136؛
📚الخصال، ج1، ص187؛
📚كمال الدين و تمام النعمة، ج1، ص291
و ...
قَالَ كُمَيْلُ بْنُ زِيَادٍ أَخَذَ بِيَدِي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع فَأَخْرَجَنِي إِلَى الْجَبَّانِ فَلَمَّا أَصْحَرَ تَنَفَّسَ الصُّعَدَاءَ ثُمَّ قَالَ يَا كُمَيْلَ بْنَ زِيَاد ...
اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ. وَ كَمْ ذَا وَ أَيْنَ أُولَئِكَ؟! أُولَئِكَ وَ اللَّهِ الْأَقَلُّونَ عَدَداً وَ الْأَعْظَمُونَ عِنْدَ اللَّهِ قَدْراً؛ يَحْفَظُ اللَّهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَ بَيِّنَاتِهِ حَتَّى يُودِعُوهَا نُظَرَاءَهُمْ وَ يَزْرَعُوهَا فِي قُلُوبِ أَشْبَاهِهِم. هَجَمَ بِهِمُ الْعِلْمُ عَلَى حَقِيقَةِ الْبَصِيرَةِ وَ بَاشَرُوا رُوحَ الْيَقِينِ وَ اسْتَلَانُوا مَا اسْتَوْعَرَهُ الْمُتْرَفُونَ وَ أَنِسُوا بِمَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْجَاهِلُونَ وَ صَحِبُوا الدُّنْيَا بِأَبْدَانٍ أَرْوَاحُهَا مُعَلَّقَةٌ بِالْمَحَلِّ الْأَعْلَى أُولَئِكَ خُلَفَاءُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِهِ. آهِ آهِ شَوْقاً إِلَى رُؤْيَتِهِمْ! انْصَرِفْ يَا كُمَيْلُ إِذَا شِئْتَ.
📝این حدیث در بسیاری از منابع اهل سنت نیز آمده است؛ از جمله:
📚العقد الفريد (ابن عبد ربه أندلسي م۳۲۸)، ج2، ص82؛
📚 الجليس الصالح الكافي (معافی م۳۹۰)، ص584؛
📚حلية الأولياء (ابونعیم اصبهانی م۴۳۰) ج1، ص80؛
📚الفقيه والمتفقه (خطيب بغدادي م۴۶۳) ج1، ص183؛
📚إحياء علوم الدين (غزالی م۵۰۵) ج1، ص72؛
📚المجموع اللفيف (أبوجعفر أفطسي م۵۱۵)، ص۳۵؛
📚التذكرة الحمدونية (أبوالمعالي بغدادي م۵۶۲)، ج۱، ص۶۸؛
📚تاريخ دمشق (ابن عساكر م۵۷۱) ج14، ص18؛ ج۵۰، ص۲۵۳؛
📚صفة الصفوة (ابن جوزی، م۵۹۷) ج1، ص123؛
📚جامع المسائل (ابن تيمية م۷۲۸) ج5، ص53؛
📚تهذيب الكمال في أسماء الرجال (مزی م۷۴۲) ج24، ص221؛
📚تذكرة الحفاظ (= طبقات الحفاظ؛ للذهبي م۷۴۸) ج1، ص15؛
📚كشف الكربة في وصف أهل الغربة، (ابن رجب حنبلي م٧٩٥)، ص۳۲۳؛
و...
@yekaye
#حجرات_7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان شنیدنی از سید حسن نصر الله
خدا واقعا هست!
@souzanchi
📣 #اطلاعیه
🔹جلسه هفتگی هیأت میثاق با شهدا
🎙 سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین #سوزنچی
🎙 مداحی با نوای کربلایی #سجاد_خسروآبادی
📆 زمان: سهشنبه | ۲۷ اردیبهشتماه ۱۴۰۱
🕘 از نماز مغرب و عشاء
📍مکان: تهران. بزرگراه شهید چمران، پل مدیریت، مسجد دانشگاه امام صادق علیهالسلام
💻 پخش زنده از طریق درگاه اینترنتی:
Misaq.ir/live
و سایر حسابهای مجازی هیأت میثاق با شهدا
🔻🔻🔻
🌐 Misaq.ir
🆔 @Misaq_ba_shohada
حسین سوزنچی
📣 #اطلاعیه 🔹جلسه هفتگی هیأت میثاق با شهدا 🎙 سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین #سوزنچی 🎙 مداحی با نوا
14010227 نبایدهای جهاد تبیین.mp3
29.46M
🎙نبایدهای #جهاد_تبیین
سخنرانی ارائه شده در هیأت میثاق با شهدا (۱۴۰۱/۲/۲۷)
حسین سوزنچی
@souzanchi
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۸) الف. در اواخر جنگ صفین و پس از اینکه معاویه با بلند کردن مصاحف تفرقه در لشکر امیرالمومنین ع انداخت، و بسیاری از لشکریانش خواهان حکمیت شدند حضرت برخاست و فرمود:
ای مردم! پيوسته كار من با شما به دلخواهم بود، تا آنكه جنگ خسته و ناتوانتان نمود. به خدا اگر جنگ كسانی را از شما گرفت، و كسانی را به جا گذاشت، برای دشمنانتان خستهکنندهتر بود. من ديروز امیر بودم و فرمان میدادم، و امروز فرمانم میدهند. ديروز باز میداشتم، و امروز بازم میدارند. شما زنده ماندن را دوست داريد، و من چنان نیستم که به چيزی وادارتان کنم كه ناخوش میانگاريد.
📚نهج البلاغه، خطبه ۲۰۸؛
📚وقعة صفين، ص484
و من كلام له ع قاله لما اضطرب عليه أصحابه في أمر الحكومة:
أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَمْ يَزَلْ أَمْرِي مَعَكُمْ عَلَی مَا أُحِبُّ حَتَّی نَهِكَتْكُمُ الْحَرْبُ وَ قَدْ وَ اللَّهِ أَخَذَتْ مِنْكُمْ وَ تَرَكَتْ وَ هِيَ لِعَدُوِّكُمْ أَنْهَكُ. لَقَدْ كُنْتُ أَمْسِ أَمِيراً فَأَصْبَحْتُ الْيَوْمَ مَأْمُوراً وَ كُنْتُ أَمْسِ نَاهِياً فَأَصْبَحْتُ الْيَوْمَ مَنْهِيّاً وَ قَدْ أَحْبَبْتُمُ الْبَقَاءَ وَ لَيْسَ لِي أَنْ أَحْمِلَكُمْ عَلَی مَا تَكْرَهُون.
☀️ب. نوف بکالی نقل میکند که امیرالمومنین ع چند روز قبل از شهادتشان خطبهای خواندند و مردم را جهت آمادگی برای جنگ با معاویه تشویق کردند و از مردم برای همکاری نکردنشان با ایشان گلایه کردند و در فرازی از آن فرمودند:
ای مردم! من اندرزهايی را كه پيامبران به امّتهايشان دادند، به شما دادم؛ و آنچه را اوصيا، به پس از خود رساندند، رساندم. شما را با تازيانهام ادب كردم، راست نشدید. و با هرچه بازدارنده است نهیبتان زدم، رام نشدید. شما را به خدا! آيا امامی جز مرا چشم میداريد تا با شما راه را بپيمايد، و طريق راست را به شما بنمايد؟
هان بدانيد! كه آنچه از دنيا روی آورده بود، پشت كرد؛ و آنچه پشت كرده بود، روی آورد. و بندگان خوب بار سفر بستند، و اندكِ دنیا را، كه نپايد، به بسيارِ آخرت، كه تمامی ندارد، فروختند. برادران ما كه خونشان در صفّين ريخته شد، زيان نكردند كه امروز زنده نيستند؛ [آیا میبودند] تا پياپی ساغر غصّه در گلو ريزند و شرنگ تيره بدان آميزند. به خدا سوگند، به دیدار خدا شتافتند و مزدشان را بیکم و کاست یافتند؛ و آنان را پس از ترسشان در سرای امن ساكن ساخت. كجايند برادران من كه بر راه سوار شدند، و مسیر حق را پیمودند؟ كجاست عمّار؟ كجاست ابن التَيَهّان؟ و كجاست ذوالشّهادتين؟ و كجايند همانندان ايشان از برادرانشان، كه با يكديگر به مرگ پيمان بستند و سرهاى آنان را به فاجران هديه كردند؟ ...
📚نهج البلاغه، خطبه ۱۸۲
... أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي قَدْ بَثَثْتُ لَكُمُ الْمَوَاعِظَ الَّتِي وَعَظَ [بِهَا الْأَنْبِيَاءُ] الْأَنْبِيَاءُ بِهِمْ أُمَمَهُمْ وَ أَدَّيْتُ إِلَيْكُمْ مَا أَدَّتِ الْأَوْصِيَاءُ إِلَی مَنْ بَعْدَهُمْ وَ أَدَّبْتُكُمْ بِسَوْطِي فَلَمْ تَسْتَقِيمُوا وَ حَدَوْتُكُمْ بِالزَّوَاجِرِ فَلَمْ تَسْتَوْسِقُوا لِلَّهِ أَنْتُمْ أَ تَتَوَقَّعُونَ إِمَاماً غَيْرِي يَطَأُ بِكُمُ الطَّرِيقَ وَ يُرْشِدُكُمُ السَّبِيلَ؟
أَلَا إِنَّهُ قَدْ أَدْبَرَ مِنَ الدُّنْيَا مَا كَانَ مُقْبِلًا وَ أَقْبَلَ مِنْهَا مَا كَانَ مُدْبِراً وَ أَزْمَعَ التَّرْحَالَ عِبَادُ اللَّهِ الْأَخْيَارُ وَ بَاعُوا قَلِيلًا مِنَ الدُّنْيَا لَا يَبْقَی بِكَثِيرٍ مِنَ الآْخِرَةِ لَا يَفْنَی.
مَا ضَرَّ إِخْوَانَنَا الَّذِينَ سُفِكَتْ دِمَاؤُهُمْ وَ هُمْ بِصِفِّينَ أَلَّا يَكُونُوا الْيَوْمَ أَحْيَاءً؛ يُسِيغُونَ الْغُصَصَ وَ يَشْرَبُونَ الرَّنْقَ؟! قَدْ وَ اللَّهِ لَقُوا اللَّهَ فَوَفَّاهُمْ أُجُورَهُمْ وَ أَحَلَّهُمْ دَارَ الْأَمْنِ بَعْدَ خَوْفِهِمْ. أَيْنَ إِخْوَانِيَ الَّذِينَ رَكِبُوا الطَّرِيقَ وَ مَضَوْا عَلَی الْحَقِّ؟ أَيْنَ عَمَّارٌ؟ وَ أَيْنَ ابْنُ التَّيِّهَانِ؟ وَ أَيْنَ ذُو الشَّهَادَتَيْنِ؟ وَ أَيْنَ نُظَرَاؤُهُمْ مِنْ إِخْوَانِهِمُ الَّذِينَ تَعَاقَدُوا عَلَی الْمَنِيَّةِ وَ أُبْرِدَ بِرُءُوسِهِمْ إِلَی الْفَجَرَةِ...
@yekaye
#حجرات_7
هدایت شده از یک آیه در روز
.
2️⃣ «وَ اعْلَمُوا أَنَّ فیكُمْ رَسُولَ اللَّهِ»
متناسب با اینکه مقصود از «کم: شما» چه باشد، این عبارت (در میان شماست رسول الله) ظرفیتهای معنایی متعددی پیدا میکند:
🔹الف. مقصود کسانی است که بر پیروی از خبر آن فاسق اصرار میکردند؛ که خداوند به آنان هشدار میدهد که این کسی که شما را از اعتماد به خبر وی بازمیدارد فرستاده خداست؛ پس از او اطاعت کنید نه اینکه بخواهید او از شما اطاعت کند.
🔹ب. مقصود جامعه مسلمانان آن روز است؛ اعم از آنان که بر پیروی از آن فاسق اصرار داشتند یا آنان که تابع رسول الله ص بودند؛ که در ادامه آیه، این «کم» خودش به دو دسته تقسیم میشود: یکی در «لو یطیعکم» که دسته اول است؛ و دیگری در «حبب الیکم» که دسته دوم است.
🔹ج. مقصود مطلق انسانهای معاصر پیامبرند که:
بخشی از آنها همین جامعه مسلماناناند که طبق توضیح بند ب، به دو دسته مذکور تقسیم میشوند؛
و بخشی هم انسانهای خارج از جامعه اسلامیاند؛ که به آنها تذکر می دهد که باورکنید اینکه در میان شماست رسول خداست،
حال یا با این مقدمه که این خبر دادن غیبی از کذب این فاسق، معجزهای برای اثبات صدق نبوت اوست (تدبر۱.ج)
یا از باب اینکه خداوند بر نبوت وی شهادت میدهد همانند آیات «لكِنِ اللَّهُ يَشْهَد بِما أنْزَلَ إِلَيْك أنْزَلَهُ بِعِلْمِه» (نساء/۱۶۶) و «وَ يَقُولُ الَّذينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفى بِاللَّهِ شَهيداً بَيْني وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتاب» (رعد/۴۳).
🔹د. منظور مطلق مسلمانان است؛ چه در آن زمان و چه در زمانهای بعد؛ که بدانید اگر خداوند رسولش را به عنوان حجت در میان شما فرستاده است، پس او همواره در میان شماست؛ چه با زندگی جسمانی در میان شما باشد، و چه بدون این حیات جسمانی؛
و در این صورت، مفاد این آیه تذکر به اینکه با رحلت رسول الله ص ارتباط او با شما قطع نمیشود بلکه او شاهد برشماست؛ یعنی همان مطلبی که در جای دیگر بدان اشاره نموده است همچون: «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ: بگو عمل کنید پس بعدش خداوند عمل شما را میبیند و نیز رسول او و آن مومنان [خاص]» (توبه/۱۰۵) یا «هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمينَ مِنْ قَبْلُ وَ في هذا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهيداً عَلَيْكُمْ: خداوند شما را پیش از این و در این مورد مسلمان نامید تا این رسول شاهد بر شما باشد» (حج/۷۸؛ و نیز بقره/143 ) یا و «إِنَّا أَرْسَلْنا إِلَيْكُمْ رَسُولاً شاهِداً عَلَيْكُمْ: همانا ما رسول الله را به عنوان شاهدی بر شما فرستادیم» (مزمل/۱۵).
🔹د. منظور مطلق انسانهاست در همه زمانها؛ که رسول الله ص چون شهید و شاهد بر همه انسانها و همه امتهاست، پس در میان همه انسانها حضور داشته و دارد؛ چه آنان که بر دین اویند یا بر هر دین دیگری؛ و چه آنان که در زمان او بودند یا در هر زمان دیگری؛
یعنی همان مضمونی که در آیاتی دیگر این گونه بدان اشاره شدکه ما اساسا رسول الله ص را به عنوان شاهد فرستادهایم: «إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِدا: همانا ما تو را به عنوان شاهد فرستادیم» (احزاب/۴۵؛ فتح/۸)؛
تا حدی که در قیامت ایشان به عنوان شاهد بر شاهدان همه امتها در عرصه حاضر میشود: «فَكَيْفَ إِذا جِئْنا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهيدٍ وَ جِئْنا بِكَ عَلى هؤُلاءِ شَهيدا: و چگونه خواهد بود هنگامی که از هر امتی شاهدی بیاوریم و تو را بر اینان شاهد بیاوریم» (نساء/۴۱) و «وَ يَوْمَ نَبْعَثُ في كُلِّ أُمَّةٍ شَهيداً عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنا بِكَ شَهيداً عَلى هؤُلاءِ: روزی که از هر امتی شاهدی بر آنان برمیانگیزانیم و تو را به عنوان شاهدی بر آنان میآوریم» (نحل/۸۹)
💢تبصره
اینکه رسول الله ص در میان ما هم هست منافاتی ندارد با اینکه در برخی احادیث درباره سختیهایی که از نبود پیامبر ص و امام در عصر غیبت برای انسانها پیش میآمد سخن گفته شده ویا در برخی از ادعیه به پیشگاه خداوند شکوه میکنیم از نبود رسول الله ص در میانمان (مثلا احادیث بند ۲)
زیرا بود یا نبود او از منظرهای گوناگون مورد توجه است:
از این منظر که او شاهد بر ماست و لذا باید از او اطاعت کنیم، او در میان ما هست؛
اما از این منظر که چون افق فهم و حیات دنیوی اغلب ما افق پایینی است و نمیتوانیم حضور ایشان در میان خود را درک کنیم و با ایشان مسائلمان در میان بگذاریم و پاسخی از ایشان دریافت کنیم فقدان او را در میان خود احساس میکنیم و از این گلایه داریم.
بدین ترتیب چهبسا بتوان گفت که همان گونه که ترس از عدل خداوند در واقع ترس از اعمال ناشایست خودمان است، گلایه از فقدان نبی اکرم ص نیز در واقع گلایه از خودمان است که چرا این اندازه کمظرفیت هستیم که وقتی مدت زمان حضور جسمانی پیامبر ص و اهل بیت در میانمان تمام میشود با اینکه ایشان شاهد بر ما هستند نمیتوانیم با ایشان ارتباط برقرار کنیم.
@yekaye
#حجرات_7
هدایت شده از یک آیه در روز
.
5️⃣1️⃣ «وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیكُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَیكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ»
💢چرا در جانب ایجابی فقط سخن از ایمان به میان آورد (در حالی که قرآن کریم غالبا ایمان را همراه با عمل صالح مطرح میکند)، ولی در جانب سلبی، در کنار کفر، از مقام عمل هم سخن گفت؛
💢و نیز چرا در اینجا به یکی بسنده نکرد و هم از فسوق و هم از عصیان سخن گفت؟
اگر از تعبیر علامه طباطبایی استفاده کنیم که فرمود «فسوق خارج شدن از طاعت به سمت معصیت است، اما عصیان خود معصیت است» (الميزان، ج18، ص313)
شاید بدین جهت است که دو تعبیر «فسوق» و «عصیان» عملا دلالت بر دو انحراف مربوط به بعد ایجابی و سلبی دارد.
به تعبیر دیگر #فسوق - طبق لغت- خروج از حالت اصلیای است که شیء را در معرض ضرر قرار میدهد؛ یعنی فسوق عبور کردن از حد و مرزهای ایمان است؛ فسوق آنجاست که شخص مرتکب #نبایدها میشود (چنانکه گناهانی از جنس دروغگویی و فحشا مثالهای بارز فسوق هستند)؛
اما #عصیان تن دادن به کفر و سرپیچی کردن و شانه خالی کردن از انجام وظیفه است و جایی است که شخص #بایدها را زیر پا میگذارد (چنانکه گناهانی مانند نماز نخواندن و روزه نگرفتن و پرداخت نکردن واجبات مالی همچون خمس و زکات، مثالهای بارز عصیان هستند).
با این مقدمه،
فسوق جایی است که ایمان در مقام عمل رعایت نشود؛ و
عصیان جایی است که کفر در مقام عمل اجرا شود؛
پس به یک معنا مقام عمل را هم در بعد ایجابی (ایمان) و هم در بعد سلبی (کفر) جدی گرفت.
آنگاه در برابر این سوال که چرا اینها را دو به دو ذکر نکرد (یعنی بعد عملی مربوط به ایمان را در کنار ایمان نیاورد، و هردو را در کنار کفر آورد)
شاید بتوان گفت که چون خداوند از همان ابتدا فطرت پاکی به ما عنایت کرده (فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها؛ روم/۳۰) که ما تنها وظیفهای که داریم این است که این فطرت را پک و دستنخورده تحویل او دهیم: «إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَليم» (شعراء/۸۹).
پس در جانب ایجابی تنها و تنها چیزی که دستمایه رشد ماست ایمان آوردن است؛ یعنی باور کردن به اینکه خداوند چنین فطرتی داده و ما همین که آن را سالم و بدون دخل و تصرف تحویلش دهیم کافی است؛
پس همه اعمالی که وظیفه ماست، اگرچه در یک نگاه ابتدایی به دو دسته اعمال صالح و فاسد (که عدم ارتکاب اولی، عصیان؛ و ارتکاب دومی، فسوق است) تقسیم میشود؛ اما در یک نگاه عمیقتر، همه اینها در جانب سلبی است؛ یعنی همه اعمال برای این است که یا از حدو مرز ایمان خارج نشویم ( فسوق) یا اینکه به اقتضائات کفر عمل نکنیم ( عصیان).
چیزی که میتواند موید این برداشت باشد این است که قرآن کریم اگرچه بارها بر اهمیت عمل صالح در سعادت آدمی اصرار داشته؛ اما وقتی سخن به برترین انسانهای عالَم میرسد از آنان با وصف «مخلَصین: خالصشدگان» (نه مخلِصین و کسانی که خودشان دارند خویش را خالص میکنند) یاد میکند و تصریح میکند که اگر اینان به جایی رسیدهاند به خاطر این خالص شدن الهی است نه به خاطر عملشان: «وَ ما تُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُون؛ إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصين» (صافات/۳۹-۴۰)؛ وگرنه هرکسی که مخلص نشده نباشد (یعنی همچنان به عمل خویش تکیه کند) مایه عبرت سایرین خواهد بود: «فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرين؛ إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصين» (صافات/۷۳-۷۴)؛
و خداوند در قرآن به صراحت فرمود که فقط به فضل و رحمت خدا دلخوش باشید نه به عمل خودتان: « قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُون» (یونس/۵۸) که اگر به عمل خودتان باشد هیچکدام شما تا ابد پاک نخواهد شد: «وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَكى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشاء» (نور/۲۱).
@yekaye
👇ادامه مطلب👈
https://eitaa.com/yekaye/9546
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه تدبر 15)
📝ضابطه اصلی شناسایی مومن
اگر تحلیل فوق درست باشد و «فسوق »، ارتکاب «نبایدها»ی ایمان باشد (مانند دروغگویی و غیبت و فحشا و ...)، و «عصیان»، تن دادن به کفر و زیرپا گذاشتن «بایدها»ی ایمان (مانند نماز نخواندن و روزه نگرفتن و ...)؛ آنگاه مقدم آوردن «فسوق» بر «عصیان» چهبسا از باب توجه دادن به این باشد که رعایت نبایدها تقدمی بر رعایت بایدها دارد (به تعبیر علمای اخلاق، #تخلیه و خالی شدن از گناهان، مقدم بر #تحلیه و آراسته شدن به خوبیهاست).
🤔در این صورت، برخلاف آنچه در اذهان اغلب مردم هست قوام دینداری، بیش و پیش از آنکه به نماز و روزه و ... باشد؛ به پرهیز از دروغ و غیبت و تهمت و فحشاء و ... است؛ و در چنین فضایی است که میتوان آن دسته از احادیث را فهمید که فرمودند: «به کثرت نماز و روزه افراد فریب نخورید، که چهبسا ناشی از عادت باشد؛ بلکه افراد را با راستگویی و ادای امانت بیازمایید (الكافي، ج2، ص104).
واضح است که این گونه احادیث به هیچ وجه در مقام کماهمیت جلوه دادن نماز و روزه نیستند؛ بلکه ضابطه میدهند که مردم بدانند نماز و روزه انسانها زمانی واقعا حکایت از عمق دینی آنها میکند که رعایت نبایدهای دین را جدی گرفته باشند؛ تا معیار قضاوت را صرفا اعمال ایجابی ظاهری قرار ندهند.
🤔در همین فضا شاید بتوان به عمق این حدیث شریف امام صادق ع پی برد که فرمودند : إِنَّ بَنِي أُمَيَّةَ أَطْلَقُوا لِلنَّاسِ تَعْلِيمَ الْإِيمَانِ وَ لَمْ يُطْلِقُوا تَعْلِيمَ الشِّرْكِ لِكَيْ إِذَا حَمَلُوهُمْ عَلَيْهِ لَمْ يَعْرِفُوه: همانا بنیامیه مردم را در آموزش ایمان آزاد گذاشتند اما اجازه ندادند که درباره شرک آموزش ببینند تا اینکه اگر آنان را به مسیر شرک کشاندند متوجه نشوند» (الكافي، ج2، ص416).
#تذکر_اخلاقی
💢آیا امروزه آموزشهای دینی ما و به تبع آن، فهم ما از دینداری از این جهت ایرادی ندارد؟
💢آیا نسبت به دروغگویی و غیبت و تهمت و بیعفتی و مال حرامخواری همان حساسیتی را داریم که نسبت به نماز و روزه داریم؟!
⛔️پیش از اینکه بخواهیم درباره دیگران در این خصوص قضاوت کنیم و افراد و و نظام آموزشی و ... را متهم کنیم [=تهمت بزنیم یا غیبت کنیم؟!]، ابتدا خودمان را قضاوت کنیم❗️
@yekaye
#حجرات_7
هدایت شده از یک آیه در روز
.
8️⃣1️⃣ «وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیكُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَیكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ»
تعبیر «أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ» دلالت بر حصر میکند (به خاطر آمدن «ال» بر روی خبر؛ وآمدن ضمیر «هم» و نیز استفاده از اسم فاعل در خبر، این را موکد میکند). یعنی تنها ایناناند که قطعا رشد در آنان حاصل شده است.
🤔اگر کلمه «رشد» را در قرآن کریم بررسی کنیم رشد یافتن بقدری مطلوبیت دارد که:
➖قرآن کریم، که برترین کتاب آسمانی است، اهمیتش در این است که به سوی رشد هدایت میکند: «إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً؛ يَهْدي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِه» (جن/۱-۲)؛
➖درصدد رشد برآمدن، پیامبر اولوالعزمی همچون حضرت موسی ع را وادار میکند که دنبال حضرت خضر راه بیفتد: «قالَ لَهُ مُوسى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً» (کهف/66)؛
➖ و رشدیافتگی ویژگی کسانی همچون حضرت ابراهیم ع است: «وَ لَقَدْ آتَيْنا إِبْراهيمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَ كُنَّا بِهِ عالِمينَ» (51)؛
➖و ...
🤔عجیب اینجاست که اگر کسی دعوت خداوند را استجابت کند و به وی ایمان بیاورد نمیتوان قاطعانه گفت که به رشد میرسد؛ بلکه خداوند با «لعل» فرمود، یعنی صرفا امید میرود که چنین کسی به رشد برسد: «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجيبُوا لي وَ لْيُؤْمِنُوا بي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ» (بقره/186).
توجه کنیم: کسانی که به خدا ایمان میآورد و دعوت وی را استجابت میکنند امید است که به رشد برسند؛ اما عدهای هستند که قطعا به رشد میرسند و فقط اینانند که به رشد میرسند❗️
▪️اینان دو ویژگی ایجابی و سلبی دارند؛ که هردوی آنها از حیث ابعاد گرایشی درون وجود آنهاست:
🔹الف. به عنایت خداوند، ایمان محبوب آنان و زینت دلهایشان شده است؛ یعنی صرفا چنین نیستند که ایمان داشته باشند؛ بلکه فراتر از آن، با این ایمان عشقورزی، و بدان افتخار میکنند (= برخورداری از آن را زینت دل خویش میبینند؛ نه امری مایه زحمت)؛
🔹ب. از کفر و فسوق و عصیان بیزارند؛
که خود این سه در کنار هم قابل توجه است:
▫️ب.۱. از هرگونه کفرورزی (کتمان و انکار و نرفتن زیر بار حق و حقیقت)، واقعا و از صمیم دل بیزارند؛ اگر همواره تسلیم حقیقتند و هیچگاه نسبت به هیچ حق و حقیقتی کفر نمیورزند این اقدام از عمق وجودشان است، نه اقدامی که با تکلف همراه باشد؛ چنانکه جای دیگر چنین ایمانی را این گونه توصیف نمود: «فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا في أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْليما: چنین نیست؛ به پروردگارت سوگند اینان حقیقتا ایمان نمیآورند مگر اینکه در هر مشاجره و اختلافی که بینشان پیش میآید تو را حَکَم قرار دهند سپس در درون خویش احساس سختیای از آن حکمی که کردی نداشته باشند و کاملا تسلیم باشند» (نساء/۶۵)
▫️ب.۲. از فسوق و عبور کردن از مرزهای فطرت و ارتکاب هرگونه گناه [= ورود در «نبایدها» اعم از ظلم (اعراف/۱۶۵ ) و ضرررسانی (بقره/۲۸۲ ) و دروغگویی (حجرات/۶) و برچسبزنی (حجرات/۱۱) و غیبت (حجرات/۱۲) و تهمت (نور/۴ ) و فحشاء (انبیاء/۷۴ ) و عهدشکنی (اعراف/۱۰۲ ) و ...] نهتنها اجتناب میکنند، بلکه در درون خویش هم از این امور که انسان را از دایره ایمان و عبودیت بیرون میبرد بیزارند.
▫️ب.۳. از عصیان و هرگونه سرکشی و سرپیچی از دستورات خداوند (ترک «بایدها») نهتنها خودداری میکنند؛ بلکه در درون خویش چنان از این امر بیزارند که به فکرشان خطور نمیکند که بخواهند دستوری از دستورات الهی را نادیده بگیرند.
💢پس چه بسا بتوان گفت:
👈ایمان آوردن اگرچه لازم است؛ اما کافی نیست؛ باید ایمان محبوب ما و زینت دلهایمان شود؛
👈اجابت دعوت خدا و عمل به دستورات او اگرچه لازم است اما کافی نیست؛ باید از ته دل از هرگونه مخالفت نظری (کفر) و عملی (عصیان) و هرگونه خروج از دایره عبودیت (فسوق) بیزار باشیم.
🤔اینجاست که انسان شاید بتواند به عمق احادیثی پی ببرد که میفرمود:
آیا دین جز حب و بغض است؟ (احادیث ۹ تا ۱۱)؛
و معلوم میشود چرا این اندازه در احادیث ما بر اهمیت ولایت و دوستی اهل بیت ع و دشمنی با دشمنان ایشان تاکید شده است؛
و چه حدیث کلیدیای است در فهم معارف و دستورات دین، این حدیث نبوی (حدیث۱۰) که: «أَنْتَ مَعَ مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لَكَ مَا اكْتَسَبْتَ: تو با کسی هستی که دوستش داری؛ هرچند چیزی برایت میماند که کسب کرده باشی».
@yekaye
#حجرات_7
بسم الله الرحمن الرحیم
#فراموشی_صحنه_امتحان
✍️حسین سوزنچی
مهمترین مساله در زندگی ما انسانها - و اساسا هدف از آفرینش آسمانها و زمین (سوره هود؛ آیه۷)، و مرگ و زندگی (سوره ملک؛ آیه۲) - این است که آمدهایم که امتحانی بدهیم. همین و بس.
اما بسیاری از اوقات یادمان میرود که الان در حال امتحان هستیم:
یا مشغول تماشای محیط برگزاری آزمون و گفتوگو و نزاع با بغلدستی و ... میشویم؛
یا یادمان میرود که صحنه امتحان، مراقب دارد: تقلب میکنیم و میپنداریم کسی ما را نمیبیند!
یا ... .
⛔️اما بدتر از همه اینکه گاه جلسه امتحان دادن را با جلسه تدریس و تعلیم اشتباه میگیریم:
قرار بود امتحان بدهیم که ببینیم درس را خوب یاد گرفته و قبول میشویم یا خیر؛
اما میپنداریم که خود پاسخ سوالات موضوعیت دارد و عالَم و آدم متوقف پاسخهای ما هستند تا بر اساس آن پاسخها عمل کنند!
خیر؛ خدا پاسخها را میداند و خودش بلد است عالم و آدم را هدایت کند؛
اما خواسته ببیند ما چگونه امتحان میدهیم و نمره چند میگیریم (سوره عنکبوت؛ آیه ۳).
اگر از برگه دیگری هم تقلب کنیم یا تقلب برسانیم، برنامهای که خدا برای عالم و آدم داشته عوض نمیشود❗️
🤔نه خدا به ما نیاز دارد؛ نه امام زمان ع؛ نه اسلام؛ نه نظام اسلامی؛ نه شهدا؛ نه ... . این ماییم که به آنها نیاز داریم.
نیازی نیست ما بخواهیم مشکل آدم و عالم را حل کنیم❗️
ما وظیفه خود را درست بشناسیم و پاسخ درست بنویسیم و نمره قبولی به دست آوریم؛ برپایی حکومت عدل جهانی ۱۰۰۰سال دیگر هم عقب بیفتد، مهم نیست‼️
💢شاید امام صادق ع در پاسخ ابوبصیر همین را میخواهد بفرماید:
۱) ابوبصیر: «فدایت شوم! فرج کی خواهد بود؟»
امام صادق ع: «ابوبصیر! آیا تو از کسانی هستی که دنیا میخواهند؟! کسی که این امر را بشناسد با همین انتظارش فرج برایش حاصل شده است.»
۲) ابوبصیر: «آیا به نظر شما من قائم را درک میکنم؟»
امام صادق ع: «ابوبصیر! واقعا امامت را نمیشناسی؟!»
ابوبصیر: «بله، به خدا میشناسم.» دستش را گرفت و گفت: «او تو هستی.»
امام صادق ع: «ابوبصیر! به خدا سوگند چه غمی داری که شمشیر حمایل کرده، در سایه خیمهگاه قائم صلوات الله علیه نباشی؟!»
(اصول كافي، ج۱، ص۳۷۱)
۱) عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ رَفَعَهُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع: جُعِلْتُ فِدَاكَ مَتَى الْفَرَجُ؟
فَقَالَ: يَا أَبَا بَصِيرٍ وَ أَنْتَ مِمَّنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا؟ مَنْ عَرَفَ هَذَا الْأَمْرَ فَقَدْ فُرِّجَ عَنْهُ لِانْتِظَارِهِ.
۲) عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ صَالِحِ بْنِ السِّنْدِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِيرٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْخُزَاعِيِّ قَالَ:
سَأَلَ أَبُو بَصِيرٍ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَنَا أَسْمَعُ، فَقَالَ: تَرَانِي أُدْرِكُ الْقَائِمَ ع؟!
فَقَالَ: يَا أَبَا بَصِيرٍ أَ لَسْتَ تَعْرِفُ إِمَامَكَ؟!
فَقَالَ: إِي وَ اللَّهِ وَ أَنْتَ هُوَ؛ وَ تَنَاوَلَ يَدَهُ.
فَقَالَ: وَ اللَّهِ مَا تُبَالِي يَا أَبَا بَصِيرٍ أَلَّا تَكُونَ مُحْتَبِياً بِسَيْفِكَ فِي ظِلِّ رِوَاقِ الْقَائِمِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ.
https://eitaa.com/souzanchi
هدایت شده از یک آیه در روز
🔹این مطلب که امیرالمومنین ع با سه گروه از مسلمانان با عناوین ناکثین (پیمانشکنان) و قاسطین (تجاوزگران) و مارقین (از دین بیرونشدگان) جهاد خواهد کرد از وعدههایی بود که رسول الله ص پیشبینی کرده بود و در منابع اهل سنت هم اصل این حدیث نبوی بارها و از قول تعدادی از صحابه نقل شده است تا حدی که ابن عبدالبر قرطبی بعد از نقل برخی از این روایات مینویسد:
«و برای این احادیث طرق وسندهای صحیحی است که ما در جای خود آن را آوردیم و این مطلب از علی (علیهالسّلام) و از ابن مسعود واز ابوایوب الانصاری، روایت شده است که آن حضرت مامور شده است به جنگ نمودن با ناکثین و قاسطین و مارقین؛ و از آن حضرت نقل شده است که فرمود: من چارهای نداشتم جز جنگ با آنها یا کفر به آن چه که خداوند نازل کرده بود!»
📚الاستيعاب في معرفة الأصحاب، ج3، ص1117
🔖در اینجا پارهای از مواردی که این حدیث نبوی در کتب اهل سنت با سندهای متصل از صحابه (خود حضرت علی ع، ابوایوب انصاری، ابوسعید خدری، خزیمة ذوالشهادین، ابن مسعود، ابن عباس، ام سلمه، عمار یاسر، عبدالله بن عمر و مسروق) نقل شده تقدیم میشود و ابتدا با روایاتی از خود حضرت علی ع در کتب معتبر اهل سنت آغاز میکنیم:
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۸) الف. از حضرت علی ع روایت شده است:
رسول الله ص با من عهد کرد که با ناکثین و قاسطین و مارقین بجنگم.
📚مسند البزار (البحر الزخار)، ج3، ص26؛
📚مسند أبي يعلى، ج1، ص499 ؛
📚المعجم الأوسط للطبراني، ج8، ص213 ؛
تاريخ بغداد، ج9، ص300 ؛
📚تاريخ دمشق (لابن عساكر) ج42، ص468 ؛
📚أسد الغابة في معرفة الصحابة، ج4، ص107
حَدَّثَنَا عَبَّادُ بْنُ يَعْقُوبَ، قَالَ: نا الرَّبِيعُ بْنُ سَعْدٍ، قَالَ: نا سَعِيدُ بْنُ عُبَيْدٍ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ رَبِيعَةَ، عَنْ عَلِيٍّ، قَالَ:
عَهِدَ إِلَيَّ رَسُولُ اللهِ ص، فِي قِتَالِ النَّاكِثِينَ، وَالْقَاسِطِينَ، وَالْمَارِقِينَ.
☀️ب. این سخن پیامبر ص به حضرت علی ع در منابع شیعی هم بدین صورت روایت شده است که حضرت علی ع فرمود:
به من دستور داده شد که با ناکثین (پیمانشکنان) و قاسطین (تجاوزگران) و مارقین (از دین بیرونشدگان) بجنگم و من آنچه را به من دستور داده شده بود انجام دادم. اما ناکثین همان اهل بصره و سایر اصحاب جملاند؛ اما مارقین همان خوارجاند؛ و اما قاسطین اهل شام و سایر لشکریان معاویهاند.
📚دعائم الإسلام، ج1، ص388؛
📚مناقب آل أبي طالب ع، ج3، ص21۷
وَ عَنْ عَلِی ص أَنَّهُ قَالَ:
أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاكِثِینَ وَ الْقَاسِطِینَ وَ الْمَارِقِینَ فَفَعَلْتُ مَا أُمِرْتُ بِهِ.
فَأَمَّا النَّاكِثُونَ فَهُمْ أَهْلُ الْبَصْرَةِ وَ غَیرُهُمْ مِنْ أَصْحَابِ الْجَمَلِ؛
وَ أَمَّا الْمَارِقُونَ فَهُمُ الْخَوَارِجُ؛
وَ أَمَّا الْقَاسِطُونَ فَهُمْ أَهْلُ الشَّامِ وَ غَیرُهُمْ مِنْ أَحْزَابِ مُعَاوِیةَ.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
🔹ب.۲. احادیث خاص جنگهای جمل و صفین و نهروان در منابع اهل سنت
تا اینجا به برخی از احادیث نبویای که در کتب اهل سنت به صورت کلی به این سه جنگ امیرالمومنین ع اشاره کرده بود ارائه شد.
اما جالب این است که در هریک از این سه جنگ، حداقل یک واقعه وجود دارد که در خود منابع اهل سنت حدیثی نبوی درباره وقوع آن واقعه آمده است که همه آنها تاییدی بر حقانیت امیرالمومنین ع در این جنگها، و باطل و منحرف بودن دشمنان ایشان است.
با توجه به اینکه ذکر تمامی آن احادیث خارج از مجال این بحث است در اینجا نیز تنها برخی از احادیثی که در کتب اهل سنت آمده و بزرگان اهل سنت بر اساس مبانی خود بر صحیح بودن آن تاکید کردهاند اشاره میشود:
◾️۱) #جنگ_جمل
▪️الف. پارس کردن سگهای حوأب بر عایشه
جستجوی خود عبارت #کلاب_حوأب در نرمافزار الشامله (نسخه رجب ۱۴۴۳ که مشتمل بر 8073 کتاب از ۳۰۴۹ مولف است) ۲۵۹ جواب میآورد.
البته احادیثی که بر این معنا دلالت دارد بسیار بیش از این است؛ چنانکه در ادامه مواردی را خواهید دید که لزوما این ترکیب در آنها به کار نرفته؛ اما بوضوح درباره این واقعه است:
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز. گزیده
۲۲) در بسیاری از کتب معتبر اهل سنت واقعه فوق به شرح زیر از قول قیس بن حازم نیز روایت شده و بزرگان حدیثشناس اهل سنت بر صحیح بودن سند این واقعه تاکید کردهاند.
☀️الف. واقعه به نقل حاکم نیشابوری چنین است:
قیس بن حازم روایت کرده است: وقتی عایشه در مسیرش به سرزمین بنیعامر رسید سگانی بر او پارس کردند.
او گفت: نام این برکه چیست؟
گفتند: حوأب.
گفت: من باید برگردم.
زبیر گفت؛ الان نه! تو جلو بیفت تا مردم تو را ببینند و خداوند بین مردم [به واسطه تو] صلح برقرار کند!
گفت: من باید برگردم؛ زیرا از رسول الله ص شنیدم که میفرمود: «كَيْفَ بِإِحْدَاكُنَّ إِذْ نَبَحَتْهَا كِلَابُ الْحَوْأَبِ: یکی از شما چه روز و حالی خواهد داشت هنگامی که سگان حوأب بر او پارس کنند؟»
📚المستدرك على الصحيحين (للحاكم)، ج3، ص129؛ ح4613
این واقعه بدین صورت در منابع زیر نیز آمده است:
📚 مسند إسحاق بن راهويه (م۲۳۸)، ج3، ص891، ح1569
📚مسند أحمد، ج40، ص299، ح24254 ؛ و ج41، ص197، ح24654 (شعیب أرنؤوط که از سختگیرترین علمای حدیثشناس معاصر در میان اهل سنت است در ذیل این دو حدیث تاکید کرده است که این دو هردو به لحاظ سندی صحیح میباشند)
📚 مسند أبي يعلى، ج8، ص282، ح4868 (بر اساس نسخه تحقیق حسين أسد؛ که وی که حدیثشناس است تاکید کرده که اسناد این حدیث صحیح است )
📚 صحيح ابن حبان، ج6، ص41
📚دلائل النبوة للبيهقي، ج6، ص410 (وی این روایت را با دو سند مختلف آورده است )
☀️ب. بلاذری همین واقعه را نقل میکند و ادامه میدهد:
عایشه وقتی متوجه شد آنجا منطقه حوأب است انا لله و انا الیه راجعون گفت و با قاطعیت تاکید کرد که مرا برگردانید چرا که از پیامبر ص شنیدم که خطاب به همسرانش فرمود «أَيَّتُكُنَّ يَنْبَحُهَا كِلابُ الْحَوْأَبِ: کدام شماست که سگان حوأب بر او پارس خواهند کرد؟!» و تصمیم گرفت که برگردد.
اما عبدالله بن زبیر نزد او آمد و گفت: دروغ میگوید کسی که گمان میکند اینجا برکه حوأب است؛ و پنجاه نفر از قبیله بنیعامر آورد که شهادت دادند و سوگند خوردند که عبدالله بن زبیر راست میگوید!
📚أنساب الأشراف للبلاذري، ج2، ص224
@yekAaye
سند و متن احادیث:
https://eitaa.com/yekaye/9645
#جنگ_جمل
هدایت شده از یک آیه در روز
🔹جنگ صفین و کشته شدن عمار به دست الفئة الباغیة
شهادت عمار در جنگ صفین یکی از وقایعی بود که بخوبی مرز حق و باطل را مشخص کرد زیرا پیامبر در موقعیتهای مختلفی پیش بینی کرده بود که «الفئة الباغية: جماعت ستمگر» عمار را به قتل میرسانند.
این حدیث نبوی بقدری در منابع اهل سنت پرتکرار است که سیوطی در کتاب «الأزهار المتناثرة في الأخبار المتواترة» (ص۲۸۳-۲۸۴)، که به گردآوری احادیثی که در کتب اهل سنت به نحو متواتر آمده اختصاص دارد، این حدیث را از ۲۵ نفر از اصحاب روایت کرده است؛ که شاید روایتی مانند این که به علت تکرار فراوان در منابع اهل سنت خود آنها به تواتر آن اذعان کرده باشند کم باشد (نقل این حدیث نبوی از این تعداد از صحابه در میان روایات همان کتاب نیز کم نظیر است).
احمد بن حنبل در کتاب «المسند» خود (که جزء صحاح سته اهل سنت به شمار میآورد) در ۱۸ موضع (یعنی با ۱۸ سند متفاوت) این حدیث نبوی را در کتاب خویش روایت کرده است و محقق مسند احمد (شعيب أرنؤوط؛ که از معروفترین حدیثشناسان معاصر اهل سنت است) علاوه بر اینکه ذیل برخی از این موارد بر صحیح بودن سند آنها تاکید دارد، در ذیل اولین نقل وی، ۱۵ سند مختلف از کتابهای معتبر اهل سنت برای این حدیث برشمرده که بر اساس معیارهای سختگیرانه وی حدیث صحیح محسوب میشوند.
@yekaye
ما در اینجا ابتدا این روایت را به نقل معتبرترین کتب اهل سنت (صحیح بخاری و مسلم) میآوریم؛ سپس برخی از نقلها که حاوی نکات خاصی است اضافه میکنیم:
دومین نشست «مقتضیات اجرای سیاست ها و قوانین #حجاب_و_عفاف» سه شنبه ۲۱ تیرماه توسط موسسه انقلاب اسلامی برگزار شد.
حسین سوزنچی در ابتدای این نشست تاکید کرد:
به سه دلیل #حجاب جز اولویت های نظام است.
اول اینکه خود مسأله حیا و عفاف از ارکان دینداری است. ما در زمانه تمدن برهنگی هستیم و این تمدن عدم حجاب را طلب می کند به طور طبیعی درگیری پیش میآید و همین حساسیت مساله را بالا میبرد.
دوم اینکه به تعبیر هایدگر ما در عصر تصویر جهان به سر می بریم و نمادهای تصویری حرف اول را می زنند. در این شرایط حجاب زن اولین تصویری است که از یک مسلمان به چشم میآید و نماد مسلمانی است. این یعنی علاوه بر سویه عفاف، حجاب از زاویه هویتی هم در زمانه ما موضوعیت پیدا کرده است.
سوم بحث موج فمینیسم است که همه امور مربوط به زنان را تحت تاثیر قرار داده است و هربحثی که درباره زنان باشد خود به خود در اولویت قرار میگیرد.
وی ادامه داد: متناسب با این وضعیتی که حجاب امروزه پیدا کرده است دشمن دو کار می کند:
دسته اول از کارهای دشمن سرمایه گذاری روی ترویج بی عفتی است ؛
دسته دوم تاکید بر تخریب حجاب به عنوان یکی از بحث های هویتی است. یعنی زدن حجاب به نحوی زدن هویت ماست. لذا حجاب چون تبدیل به نماد هویتی نظام شده، نمی توان آن را نادیده گرفت. برای دشمن هم تخریب این نماد موضوعیت دارد.
وی افزود: اگر می خواهیم به مقوله حجاب و عفاف ورود حکومتی کنیم، باید تکلیف خود را در زمینه چهار مطلب معلوم کنیم. ۴ مسأله حکمرانی که در بحث حجاب (و بلکه در اغلب بحثهای مربوط به حکمرانی) با آن مواجه هستیم اینهاست:
اول اینکه چه فهمی از حاکمیت داریم؟ ما یک ولیّ فقیه داریم که تمام تلاش را می کند که امور را بر اساس اسلام پیاده کند. اما مشکل اینجاست که ناخودآگاه بسیاری از مسئولین اجرایی خود را فقیه تصور میکنند و نظر شخصی خود را به اسم اسلام اجرا می کنند. آيا مسئولینی که بر طرحها و آراء و راه حلهای خود اصرار میورزند، فقیه هستند؟ و نظرشان نظر سلام است یا یک نظر شخصی است که باید در عرصه میدانی آزموده شود و مورد بررسی کارشناسی علمی قرار گیرد؟ مشکل این است که این افراد نظرات شخصی خود را به اسم اسلام می خواهند اجرا کنند و از اسلام هزینه میکنند.
وی ادامه داد: بحث دوم این است که چه فهمی از مناسبات حاکمیت و مردم داریم؟ ما در تقابل دولت و مردم، نیازمند دولت ضعیف و مردم قوی هستیم. (سوءتفاهم نشود منظور از دولت ضعیف، میزان اعمال قدرت دولت در برابر مردم است وگرنه تردیدی نیست که مجموع دولت و ملت در برابر بیگانه باید قوی باشند). این همان چیزی است که حضرت آقا با تعبیر مقتدر مظلوم از آن یاد کردند. به این معنی اینکه سیاست ها معمولا از بالا به پایین است غلط است.
سوزنچی گفت: نکته سوم این است که ما چه فهمی از مخاطب داریم؟ یعنی چه فکری برای اجرای سیاست ها برای تنوع مخاطب داریم؟ آیا مخاطبان ما یکدستند؟
و مقوله چهارم این است که چه فهمی از حجاب داریم؟ (که همان سه زاویه ای است که اول بحث عرض کردم)
وی ادامه داد: درباره اینکه چه باید کرد من تذکر سه نکته را لازم میبینم.
اول اینکه کلیت برنامه ها باید بر این اصل استوار باشد که بی حجابی هزینه داشته باشد و حجاب هزینه نداشته باشد. منظورم فقط هزینه اقتصادی نیست بلکه انواع هزینه های فرهنگی و اجتماعی و ... . اقتصادیش این است که مثلا چادر مشکی نباید اینقدر گران باشد و در عوض لباسهای بدن نما این اندازه ارزان. امروزه وضعیت به گونه ای شده که بی حجابی هزینه فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی ندارد اما حجاب هزینه دار شده است. در حالی که باید بالعکس باشد.
دومین نکته این است که حکومت است تا می تواند باید از مداخله های مستقیم کنار بکشد و غیرمستقیم مداخله کند. همین مثال ایجاد هزینه برای بی حجابی و کم کردن هزینه باحجاب بودن نمونه ای از اقدامات غیرمستقیم است که اثرش در رواج فرهنگ حجاب بیسار بیشتر است از مداخلات مستقیم.
وی در پایان و به عنوان سومین نکته تاکید کرد: باید در تمام برنامه های حجاب مشاور رسانه ای داشته باشیم. الان در شرایطی قرار داریم که با تبلیغات ذائقه افراد را عوض میکنند. دشمنان باطل خود را شیرین جلوه میدهند چرا ما کار رسانه ای را جدی نمی گیریم ونمی توانیم حق خود را شیرین جلوه دهیم.
متن کامل خبر:
https://fa.shafaqna.com/?p=1407645
@souzanchi
🎤 گفتگوی زنده اینستاگرامی با عنوان مسأله #حجاب در جمهوری اسلامی
🕰 ساعت ۲۱ روز شنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۱
از طریق لینک زیر وارد شوید
https://instagram.com/oboor_ir?igshid=YmMyMTA2M2Y=
@souzanchi
مساله حجاب در جمهوری اسلامی.mp3
22.72M
📼فایل صوتی گفتگوی اینستاگرامی مسأله #حجاب در جمهوری اسلامی
شنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۱
💢با توجه به مشکلی که اینستاگرام برای بنده (حسین سوزنچی) ایجاد کرده بود من نتوانستم وارد صفحه اعلامی شوم. لذا قرار شد از صفحه خودم پخش زنده داشته باشم و مجری برنامه وارد صفحه من شود که اینستاگرام این را هم اجازه نداد و حتی اجازه ذخیره کردن فایل را هم نداد.
لذا در قسمت دوم برنامه (پس از پایان گفتگوی مجری با جناب آقای دکتر کلهر) بحث بنده یک سویه در صفحه اینستاگرامی بنده ارائه شد و فایل صوتی آن که مستقلا ضبط شده بود به پیوست تقدیم میشود.
@souzanchi
🔺جهت مشاهده گزارش نشست به لینک زیر در خبرگزاری دانشجو مراجعه بفرمایید:
https://snn.ir/fa/news/1023269/برخورد-خشن-با-پدیده-بد-حجابی-برای-نظام-مضر-است-لزوم-تکیه-بر-رسانه-و-تبلیغات
_____________________
🇮🇷 *بسیجدانشجوییدانشگاهامامصادق(ع)*
🖥️ www.BasijISU.ir
🆔 @BasijISU_ir
🌷الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلَام🥀
☀️برترین عید انسان، عید غدیر خم، بر همه انسانها، بویژه اهل معرفت به امامت مبارک باد.
🌤ان شاء الله خداوند عیدی ما در این روز مبارک را تعجیل در فرج مولایمان - و فرج ما به ایشان- قرار دهد.
@souzanchi
سخنرانی دهه محرم 1401
موضوع: تشخیص وظیفه در ارتباط با امام زمان عج
حسین سوزنچی
بندرعباس- هیات انتظار
@souzanchi