eitaa logo
حسین سوزنچی
2.7هزار دنبال‌کننده
157 عکس
52 ویدیو
89 فایل
این کانال شخصی حسین سوزنچی است. کانال دیگری با نام یک آیه در روز دارم که تدبرهای روزانه‌ام را در آن می‌گذارم، به آدرس: @yekaye آدرس سایت souzanchi.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
مباحث نقد آقای برای استفاده مستمر در فضای وب نیز قرار داده شده است به آدرس http://www.souzanchi.ir/review-of-sayed-kamal-heidari-s-comments/ این بحث در آنجا با نقدها و پاسخهایی همراه بوده است که از عزیزانی که مایلند در این بحث مشارکت کنند، و بحثشان برای دیگران هم قابل استفاده باشد دعوت می‌شود که در قسمت «دیدگاه» در انتهای صفحه اینترنتی مذکور نظرات خود را وارد کنند. از جمله،در قسمت دیدگاه، به شبهه‌ای که در کلیپی از ایشان درباره منتشر شده بود نیز پاسخ داده ام. @souzanchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جناب آقای #سید_کمال_حیدری به بخشی از نقدهای بنده (#حسین_سوزنچی) پاسخ گفته‌اند که پاسخ ایشان را می‌توانید در پیوند زیر مشاهده کنید: https://www.instagram.com/p/BxO-TEPnwXf/ فایل ضمیمه، پاسخی است به جوابیه ایشان @souzanchi
پاسخ به سید کمال حیدری2.docx
21.5K
پاسخ مکتوب #حسین_سوزنچی به جوابیه آقای #سید_کمال_حیدری @souzanchi
پاسخ به سید کمال حیدری2.pdf
388.7K
پاسخ مکتوب #حسین_سوزنچی به جوابیه آقای #سید_کمال_حیدری @souzanchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شبهه کودک‌همسری و جواز تمتع از نوزاد.pdf
423.8K
🔹مساله بالا بردن با استفاده از واژه جعلی مدتی است در جامعه مطرح شده، و به تبع آن، برای اینکه القا کنند فتاوی فقها غیرانسانی است و در این مساله نباید به شرع مراجعه کرد، ادعا می‌کنند که فقه وقتی جواز تمتع از نوزاد را می دهد! طبیعی است که از کودک همسری دفاع کند❗️ 🔖متن ضمیمه پاسخی است به شبهه مذکور، و تبیینی است از چرایی غیرموجه بودن بالا بردن سن قانونی ازدواج می‌توانید می‌توانید مطلب را در آدرس زیر در فضای مجازی بخوانید و نظرات خود را در زیر آن درج فرمایید http://www.souzanchi.ir/child-married-and-the-lack-of-permission-of-having-sex-with-a-baby-in-fiqh/ 🆔 @souzanchi
هدایت شده از یک آیه در روز
. 1⃣ «يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ» تقوا خود را نگهداشتن است و ربّ آن صاحب اختیاری است که ربوبیت و تربیت شخص را بر عهده دارد. به همه انسانها خطاب می‌شود که پروای پروردگارتان را داشته باشید. 📝نکته تخصصی ما انسانها در زندگی‌مان پروای بسیاری از امور را داریم و زندگی خود را با توجه به آن امور تنظیم می‌کنیم: اموری مانند شغل و درآمد، خانواده (اعم از همسر و فرزند و والدین و خواهر و برادر)، بدن و نیازهای آن، محیط پیرامون، خانه و مرکب، آبرو و شهرت، مقام و منصب، و ... . و از مشکلات ما این است که چگونه پروای همه اینها را داشته باشیم؛ با به تعبیر عامیانه، به ساز چه کسی برقصیم؟! 🤔اگر ما «ربّ» داریم – که داریم – عاقلانه‌ترین کار این است که به جای اینکه پروای هزاران امر متعدد و گاه مخالف هم را داشته باشیم؛ تنها و تنها پروای ربّ خود را داشته باشیم؛ زیرا او نه‌تنها ما را آفریده، بلکه هم صاحب اختیار ماست و هم تربیت و رشد و هرگونه منفعت رسیدنی به ما، در گروی اراده اوست. @Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️1) الف. از امام صادق ع روایت شده است: خداوند غیرت [نسبت به زادواج شوهر با زن دیگر] را در زنان قرار نداده است؛ و همانا کسانی که انکارکنندگان از زنان هستند که [به خیال خود در چنین موقعیتی] غیرتی می‌شوند؛ اما زنان مومن این چنین نیستند. همانا خداوند چنین غیرتی را در مردان قرار داده است و به همین جهت بوده که برای مرد ازدواج با چهار زن و نیز ازدواج با زنان تحت مالکیت خود [= کنیز] را حلال کرده، اما برای زن فقط همسرش را حلال فرموده، به طوری که اگر زن شوهردار سراغ مرد دیگری برود نزد خداوند زناکار محسوب می‌شود. 📚الكافي، ج5، ص505؛ علل الشرائع، ج2، ص505 ☀️ب. از امام باقر ع روایت شده است: آنچه در زنان به اسم غیرت معروف شده، حسد است [چرایی این مطلب، از منظر روانشناسی در تدبر8 بیان خواهد شد: https://eitaa.com/yekaye/5746 ]؛ و حسد مبنای کفرورزی است [ظاهرا اشاره است به اولین کفر در عالم، که توسط ابلیس رخ داد و ریشه‌اش حسد به آدم بود]. همانا زنان این گونه‌اند که وقتی [در مقابل شوهرانشان] غیرتی شوند، عصبانی می‌شوند و این عصبانیت آنان را به کفرورزیدن می‌کشاند؛ مگر آن زنانی که واقعا مسلمان [= تسلیم خداوند] هستند. 📚الكافي، ج5، ص505 ☀️ج. از محمد بن سنان روایت شده که امام رضا ع در فرازی از پاسخ سوالاتی که وی به صورت مکتوب از امام ع پرسیده بود، نوشتند: یک علت برای اینکه مرد می‌تواند با چهار زن ازدواج کند و زن نمی‌تواند با بیش از یک مرد ازدواج کند این است که مرد هنگامی که با چهار زن ازدواج می‌کند فرزند به طور واضح به وی [و نیز به مادر واقعی خود] منسوب می‌شود اما اگر زنی،دو شوهر یا بیشتر داشته باشد معلوم نمی‌شود که فرزند از آنِ کدام است؛ زیرا همگی در برقراری رابطه جنسی با وی مشارکت داشته‌اند؛ و این منجر به به هم ریختگی اصل و نسب افراد و ارث و بازشناسی افراد از همدیگر می‌شود. ✳️محمد بن سنان، در ادامه توضیح می‌دهد که یکی از علل مهم حلال شمردن چندهمسری برای مرد، و عدم آن برای زن، فزونی تعداد زنان در هر جامعه‌ای بر تعداد مردان است؛ که خداوند خواسته مردانی که تمکن مالی دارند عملا مسئولیت تشکیل خانواده برای بیش از یک زن را برعهده بگیرند و... (توضیح بیشتر این نکته در تدبرها خواهد آمد.) 📚علل الشرائع، ج2، ص504 ✅تبصره برخی می‌پندارند وجود آزمایش‌های امروزه می‌تواند اشکال بازشناسی فرزند را رفع کند. در پاسخ باید گفت 🔸 اولا چنانکه از مجموع احادیث برمی‌آید این به عنوان یکی از فلسفه‌های این قانون است، نه تنها فلسفه‌اش (چنانکه هم در تکمله‌ای که محمد بن سنان افزود و هم در تدبرها به برخی ابعاد دیگر آن اشاره خواهد شد)؛ و 🔸ثانیا و مهمتر اینکه در مساله نَسَب، اطمینانی برای پدر بودن لازم است، که این گونه آزمایشات، حتی اگر برای طیف متخصص اطمینان‌آور باشد، با توجه به کاملا تخصصی بودن آن - که عموم افراد نمی‌توانند درباره صحت روند آزمایشات و صدور نتیجه اطمینان حاصل کنند، و صرفا باید به آزمایشگاه‌ها و افرادی که آزمایش می‌کنند اعتماد نمایند - امکان فساد فراوانی دارد (چون راه عمومی برای کشف مساله نیست، همواره محتمل است که افراد با دریافت رشوه و ... گزارش‌های غیرواقعی ارائه دهند) که نمی تواند در شرایط عادی برای اغلب انسانها اطمینان‌آور باشد. @yekaye 👇 متن احادیث👇
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️3) روایت شده است که ابن ابی العوجاء (از کافران معروف زمان امام صادق ع که مناظره‌های او با امام و اصحاب امام معروف است] به هشام بن حکم گفت: آیا خداوند حکیم نیست؟ او گفت: بله، و او حکیم‌ترین حکم کنندگان است. گفت: بگو ببینم آیا اینکه می‌گوید «پس به نکاح درآورید آنچه مورد پسندتان است از زنان، دوتایی، ویا سه‌تایی، ویا چهارتایی» (نساء/3) آیا این لازم نیست؟! گفت: بله. گفت: اکنون بگو ببینم که پس چرا گفت «و هرگز نمی توانید بین زنان عدالت برقرار کنید، هرچقدر هم حرص بزنید؛ پس همه میلتان را مصرف نکنید» (نساء/128) کدام حکیمی است که چنین سخن بگوید؟! وی جوابی آماده نداشت. پس بهم دینه نزد امام صادق ع آمد. امام ع به او فرمود: هشان در زمانی آمده‌ای که نه وقت حج است و نه عمره! گفت: آری، فادایت شوم! برای کار مهمی آمده‌ام. ابن ابی العوجاء از من سوالی پرسید که پاسخش را نداشتم. حضرت فرمود: چه بود؟ وی حکایت را بازگو کرد. امام صادق ع فرمود: اما اینکه خداوند فرمود «پس به نکاح درآورید آنچه مورد پسندتان است از زنان، دوتایی، ویا سه‌تایی، ویا چهارتایی» (نساء/3) مقصودش در نفقه دادن و تامین مخارج بود؛ و اما اینکه فرمود «و هرگز نمی توانید بین زنان عدالت برقرار کنید، هرچقدر هم حرص بزنید؛ پس همه میلتان را صرف [یک نفر] نکنید که زنی [یکی دیگر از زنان خود] را [به حال خود، و بدون اینکه مورد محبت واقع شود] رها کنید» (نساء/128) مقصودش در دوستی و محبت داشتن بود. چون هشام برگشت و مطلب را بازگو کرد، وی گفت: به خدا سوگند که این را خودت نگفتی. 📚الكافي، ج5، ص362-363 ؛ تهذيب الأحكام، ج7، ص420-421 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ نُوحِ بْنِ شُعَيْبٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ قَالَ: سَأَلَ ابْنُ أَبِي الْعَوْجَاءِ هِشَامَ بْنَ الْحَكَمِ فَقَالَ لَهُ أَ لَيْسَ اللَّهُ حَكِيماً؟ قَالَ بَلَى، وَ هُوَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ. قَالَ فَأَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ «فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً» أَ لَيْسَ هَذَا فَرْضاً؟ قَالَ بَلَى. قَالَ فَأَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ لَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ فَلا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ» أَيُّ حَكِيمٍ يَتَكَلَّمُ بِهَذَا؟! فَلَمْ يَكُنْ عِنْدَهُ جَوَابٌ. فَرَحَلَ إِلَى الْمَدِينَةِ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع. فَقَالَ ع: يَا هِشَامُ فِي غَيْرِ وَقْتِ حَجٍّ وَ لَا عُمْرَةٍ؟! قَالَ نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ، لِأَمْرٍ أَهَمَّنِي. إِنَّ ابْنَ أَبِي الْعَوْجَاءِ سَأَلَنِي عَنْ مَسْأَلَةٍ لَمْ يَكُنْ عِنْدِي فِيهَا شَيْءٌ. قَالَ وَ مَا هِيَ؟ قَالَ فَأَخْبَرَهُ بِالْقِصَّةِ. فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَمَّا قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ «فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً» يَعْنِي فِي النَّفَقَةِ؛ وَ أَمَّا قَوْلُهُ «وَ لَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ فَلا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوها كَالْمُعَلَّقَةِ» يَعْنِي فِي الْمَوَدَّةِ. قَالَ فَلَمَّا قَدِمَ عَلَيْهِ هِشَامٌ بِهَذَا الْجَوَابِ وَ أَخْبَرَهُ، قَالَ وَ اللَّهِ مَا هَذَا مِنْ عِنْدِكَ. 📚البته در تفسير القمي، ج1، ص155 شبیه این جریان بین ابوجعفر احول (مومن الطاق) با امام باقر ع روایت شده است. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 8️⃣ «فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً ... ذلِكَ أَدْنى أَلاَّ تَعُولُوا»» اسلام، با تعدّد همسر براى مرد، في الجمله موافق است؛ البته تعدّد زوجات، هم محدود به چهار همسر است و هم مشروط به مراعات عدالت بین زنان. 📚(تفسير نور، ج2، ص241) 📝بحثی درباره مساله تعدد زوجات از قدیم‌الایام مورد بحث بوده است، و گسترش جریانهای فمینیستی در نیمه دوم قرن بیستم رنگ و بوی دیگری به این بحثها بخشید. 🔹می‌دانیم در خصوص ازدواج زن و مرد منطقا چند حالت ممکن است: 1. تک همسری؛ یعنی ازدواج یک زن با یک مرد. ۲. تعدد زوجات یا چندزنی؛ یعنی ازدواج یک مرد با چند زن. ٣. چند شوهری؛ یعنی ازدواج یک زن با چند شوهر. ۴. کمونیسم جنسی (اشتراک جنسی)؛ یعنی نه مرد به زن مشخص و معینی اختصاص داشته باشد و نه زن، به مردی مشخص؛ بلکه هرزن با هر مردی در هر زمان بتواند رابطه برقرار کند. ⛔️در اینکه در میان این گزینه‌ها کمونیسم جنسی با شکل‌گیری نهاد خانواده ناسازگار است، بحثی نیست. 🚫و در میان سه گزینه دیگر پدیده چندشوهری هم در تاریخ بشر بسیار نایاب بوده است. یک علت مهم آن، نامعلوم بودن پدر فرزند در این صورت دانسته شده 🔖(از جمله: حدیث 1.ج https://eitaa.com/yekaye/5711) و با نامعلوم بودن پدر، دوباره شکل‌گیری نهاد خانواده دچار چالش جدی می‌شود؛ و در معدود قبایلی هم که وقوع چنین رفتاری دیده شده، اتفاقا از جمله قبایل جنگجویی بوده‌اند که اصرار بر این بوده که پیوند خانوادگی سست باشد تا تعلق خاطر افراد به خانواده کمتر شود و راحت‌تر در جنگها حضور پیدا کنند. 📚(نظام حقوق زن در اسلام، (مطهری)، ص367). ⭕️پدیده تک‌همسری هم که یک وضعیت عادی است و هیچگاه با چالش مواجه نبوده. 🤔آنچه اغلب محل بحث است این است که چرا اسلام با پذیرش تعدد زوجات، مساله چندزنی را مجاز کرده است؟ 📖پیش از پاسخ باید خاطر نشان کرد که این جواز فقط در اسلام، و حتی فقط در ادیان الهی نبوده است؛ بلکه جز در برخی از ملل مسیحی اروپایی – که به خاطر همین ممنوعیت، فحشاء گسترش فراوانی در آنها داشته - این پدیده در اغلب جوامع رایج بوده، و در شریعتهای پیش از اسلام ظاهرا محدودیتی هم نداشته است؛ و البته اسلام اولا تعداد آن را تا 4 نفر محدود کرد و بر شرط عدالت بین همسران هم اصرار ورزید. 📛برخی فمینیستها عامل اصلی آن را زورگویی و ظلم تاریخی مردان به زنان معرفی کرده‌اند؛ 🤔 در حالی که به یک سوال مهم نمی‌توانند پاسخ دهند: تردیدی نیست که تا پیش از یک قرن اخیر، زورگویی و ظلم تاریخی مردان به زنان در جوامع غربی و اروپایی بسیار بیش از جوامع اسلامی بوده است، چرا که در آن جوامع، زنان نه‌تنها در انتخاب همسر آزادی‌ چندانی نداشته‌اند، بلکه حتی برای آنها حق مالکیت اقتصادی نیز قبول نداشتند و اتفاقا یکی از افتخارات جنبش زنان در غرب این است که به زنان استقلالق اقتصادی و حق مالکیت عطا کرد؛ حقی که اسلام 1400 سال قبل در جوامع اسلامی به زنان عطا کرده بود؛ اگر عامل اصلیِ آن زورگویی است، چرا در آن جامعه‌ای که این اندازه زورگویی به زن بیشتر است، تعدد زوجات رواج پیدا نکرد؟ و در عوض، فحشاء گسترش شدیدی داشته است؟ 📚(اقتباس از نظام حقوق زن در اسلام، ص383-390) @yekaye 👇ادامه بحث از چرایی 👇
هدایت شده از یک آیه در روز
👇ادامه بحث از چرایی قانون 👇 ⛔️امروزه برخی از مساله تعدد همسر را از مقوله قلمداد می‌کنند و می‌گویند چون مرد خود را مالک زن می‌دانسته برای خود حق داشتن چند زن قائل بوده؛ اگر یک مرد حق دارد با چند زن ازدواج کند، یک زن هم باید حق داشته باشد با چند مرد ازدواج کند. 🤔صرف نظر از اینکه به این استدلال هم همین اشکال قبل وارد است، باید گفت اتفاقا مساله بالعکس است: وقتی نگاه مالکیت در کار باشد اتفاقا مرد به جای ازدواج با چند زن، به روابط آزاد رو خواهد آورد؛ و ازدواج در جایی است که شخص نوعی نسبت به زن دارد و چنانکه خواهیم دید مساله اصلی در جواز این قانون، است، نه . ⭕️درباره فلسفه وجود چنین قانونی در اغلب جوامع، حدس‌های مختلفی زده شده است: ▪️علاقه ذاتی مرد به افزایش تعداد عشیره و قبیله خود؛ ▪️وجود عادت ماهیانه زنان و عدم توانایی ارضای شوهر در این ایام؛ ▪️محدودیت دوره فرزندآوری زنبه یائسگی؛ ▪️و ... . 🔹اما علمای شیعه، تحت تاثیر تعالیم اهل بیت ع، از زمان ائمه اطهار ع (مثلا محمد بن سنان، به نقل از علل الشرائع، ج2، ص504 ) تاکنون (مثلا در نظام حقوق زن در اسلام (مطهری)، ص397-314) مهمترین عامل وجود چنین قانونی را عمومیت و و نسبت به مردان آماده ازدواج در عموم جوامع بشری دانسته‌اند؛ که این فزونی علل مختلفی دارد از جمله: ▫️مقاوم تربودن زنان نسبت به مردان در برابر بیماری ها (حتی در مرحله جنینی نیز عمده سقط جنین ها در پسران رخ می دهد)؛ ▫️حضور پررنگ تر مردان در عرصه های اجتماعی (از جنگ گرفته تا مشاغل پرخطر) که احتمال از بین رفتن آنان بالاتر است؛ ▫️کوتاهی میانگین عمرمردان نسبت به زنان ▫️و ... . ✅از آنجا که و ، یکی از حقوق اولیه بشر است که کسی نباید جلوی برخورداری افراد از این حق را بگیرد، واقعیت اجتماعی فوق، که حتی امروزه هم در اغلب جوامع مشاهده می‌شود، حقی را برای زنان ایجاد می‌کند؛ و آن این است که مردانی در جامعه باید بیش از یک زن اختیار کنند تا همه زنان بتوانند از حق تأهل و تشکیل خانواده برخوردار شوند. عجیب اینجاست که امروزه به بهانه حقوق زنان، بسیاری از زنان را از این حق محروم می‌کنند و در عوض، پیشنهاد می‌دهند که آنان از راه روابط آزاد، نیاز جنسی خود را رفع کنند❗️ گویی تنها ، حق اشباع غریزه جنسی است؛ و زنان حقی به نام حق تأهل و تشکیل خانواده، و برخورداری از ، و ... ندارند‼️ @yekaye ✳️در ادامه به پاسخ برخی از ناظر به اشاره می‌شود👇
هدایت شده از یک آیه در روز
✳️شبهات 📛الف. و به او چون موجب نادیده گرفتن عواطف زنان می‌گردد، امر نامطلوبی است؛ بویژه که اغلب مردان را رعایت نمی‌کنند. 🤔پاسخ: ▪️اولا اگر جایی پای عدالت و حق عده‌ای از افراد در میان باشد، مخالفت عاطفی دیگران، نمی‌تواند دستمایه تضییع حق آن افراد اول شود. اشاره شد که همه زنان و و تجربه کردن را دارند؛ و نمی‌توان به بهانه عواطف عده‌ای این حق را از بقیه سلب کرد. ▪️ثانیا اسلام همان گونه که اصل تعدد زوجات را مطرح کرده، شروطی – از جمله عدالت – را برای آن قرار داده است؛ و اینکه عده‌ای به اسم اقدامی کنند اما شروطی که قانون تعیین کرده رعایت نکنند، نقص خود قانون نیست. مثلا اگر قانون اجازه سرپرستی کودکان یتیم را به زن و شوهری که باردار نمی‌شوند بدهد و دادن حق سرپرستی را مشروط کند که به آن بچه ظلم نکنند، اما زن و شوهری پس از گرفتن حق سرپرستی، به آن بچه ظلم کنند، آیا دلیل می‌شود که اصل قانون نادرست بوده و باید لغو شود؟ یا باید با این افراد خاطی برخورد کرد؟ ▪️ثالثا ساده ترین دلیل بر اینکه تعدد زوجات «لزوما» با ناسازگار نیست، خیل عظیم زنان دوم و سوم و ... در جوامع مختلف هستند که با علم به اینکه شوهرشان زن دیگری دارد حاضر به ازدواج با او می‌شوند. آیا آنان زن نیستند و عواطف زنانه ندارند؟! هم‌اکنون در برخی از کشورهای آفریقایی که منع قانونی از تعدد زوجات وجود دارد، چون بقیه زنان نیاز به تاهل و ... دارند، عملا بسیاری از مردان بیش از یک زن دارند و آن زنان دوم و ... هم از آن مرد بچه‌دار می‌شوند؛ تنها فرقش این است که به لحاظ حقوقی هیچ پشتوانه‌ای ندارند و مرد قانونا هیچ مسئولیتی در قبال آنان ندارد. 📛ب. یا چرا اسلام برای به نام احترام قائل است، اما همان را می‌نامد؟ 🔖حدیث 1.ب https://eitaa.com/yekaye/5711 🤔پاسخ: حسادت و غیرت، هر دو از این جهت که مشتمل بر نوعی انحصارطلبی‌اند، مشترکند؛ اما تفاوت در آن است که در غیرت، این مبتنی بر اقتضائات ، و لذا موجه است؛ اما در حسادت، مبتنی بر صرف است و ناموجه. ⭕️اما تطبیق آن بر مرد و زن: 👨🏻‍⚕️علت موجه بودن (انحصارطلبی) در مردان آن است که شکل‌گیری خانواده در گروی معلوم بودن نسبت پدر-فرزندی است؛ و اگر زن با مردان دیگران مراوده داشته باشد، این نسبت حاصل نمی‌شود. 🧕اما چنین وضعیتی برای زن وجود ندارد؛ و از این رو، اگر عدالت متعارف (نه عدالت آرمانی‌ در مودت و محبت که در وسع هیچ کس نیست، و آیه ربطی بدان ندارد؛ توضیح در حدیث3 https://eitaa.com/yekaye/5714) توسط مرد رعایت شود، آنچه از این پس وجود دارد، مصداق حسادت است، نه غیرت. 👨‍👩‍👧‍👦برای اینکه مفهوم بهتر معلوم شود از کودکان مثالی می‌زنم. غالبا وقتی فرزند دوم به دنیا می‌آید، فرزند اول نسبت به محبتی که والدین در حق فرزند دوم ابراز می‌دارند حساس می‌شود. در اینجا وظیفه والدین آن است که عدالت را رعایت کنند و ورود بچه دوم مانع توجه آنها به بچه اول نشود؛ و اگر رعایت نکردند، اعتراضات فرزند اول بجاست. اما گاه علی‌رغم رعایت والدین، فرزند دوم اصرار دارد که هیچ توجهی به فرزند اول نشود، و اینجاست که همه اذعان دارند «حسادت» رخ داده است. 💑در خصوص زوجین نیز، اگر مرد با آمدن زن دوم، به زن اول بی‌توجهی کند واقعا محکوم است، اما اگر همچنان به هردو توجه لازم را مبذول دارد ولی زن اول باز بر طرد زن دوم اصرار ورزد، این انحصارطلبی توجیهی جز حسادت ندارد. @yekaye 👇ادامه شبهات👇
هدایت شده از یک آیه در روز
✳️ ادامه شبهات 📛ج. تعدد زوجات با منافات دارد، زیرا تقسیم‌بردار نیست. 🤔پاسخ: تعبیر ، تعبیری است که به خاطر مقایسه محبت با امور مادی مطرح شده است؛ در حالی که محبت ورزیدن ناظر به روح و معنویت انسان است؛ و به لحاظ روحی، کاملا ممکن است که یک نفر که قبلا کسی را دوست داشته، بعد از مدتی نفر دومی را هم دوست بدارد بدون اینکه ذره‌ای از محبتش به نفر اول کم شود. این را در دوستی‌های عادی زندگی مکرر دیده‌ایم و بهترین شاهدش هم در فرزندان است: آیا وقتی شخصی فرزند دومش به دنیا می‌آید، برای اینکه او را دوست بدارد از دوست داشتنش نسبت به فرزند اولش ذره‌ای کم می‌شود؟! البته قبول داریم که در فضای بهتر حاصل می‌شود؛ و ما هم در مقام ترجیح چندهمسری بر تک‌همسری نیستیم، بلکه بحث در مقام رفع یک است، و اینکه این گونه نیست که با رفع این نیاز، حتما عشق و محبتی حاصل نخواهد شد. 📛د. اجرای این قانون، با توجه به نزاعهایی که بین هووها و فرزندان آنان در پی دارد، به لحاظ روحی، تربیتی و اخلاقی آثار بدی به همراه خواهد آورد. شما خواسته‌اید مشکل عده‌ای (تامین و برای بقیه زنان) را حل کنید، عده بیشتری را به خاطر وقوع در تعدد زوجات دچار مشکل کرده‌اید. اگر فرض کنیم مثلا تعداد زنان آماده ازدواج نسبت به مردان آماده ازدواج، نسبت ۱۰۰ به ۸۰ باشد؛ آنگاه در فضای تک همسری، ۸۰ نفر از دختران ازدواج می کنند و فقط ۲۰ نفر بدون شوهر می‌مانند و متضرر می‌شوند؛ اما با پذیرش این قانون و تحمیل این ۲۰ نفر بر مثلا 20 خانواده دیگر، ۴۰ نفر از دختران و ۲۰ نفر از پسران درگیر نزاعهای خانوادگی خواهند شد؛ و خواسته‌اید مشکل 20 نفر را حل کنید، برای 60 نفر ایجاد مشکل کرده‌اید. 🤔پاسخ ▪️اولا تعدد زوجات، به‌تنهایی موجب به وجود آمدن نزاع در نمی‌شود (چنانکه در بسیاری از ملل دیگر نیز این پدیده رواج داشته و خانواده‌ها همچنان پابرجا بوده است) و آنچه مایه نزاع می‌شود عدم رعایت برخی از است، که این رعایت نکردن، خانواده‌های تک‌همسری را هم تهدید می‌کند. خوب است توجه شود که زن است؛ و مکانیسم اصلیِ گردش محبت در خانواده این است که: مرد به زن محبت بورزد، که اگر چنین محبتی آمد، عواطف زن با فروان بسیار عظیمتری در حق شوهر و فرزندان شکوفا خواهد شد؛ و دوایر محبت در ذیل کانون‌های زنان شکل می‌گیرد و لزوما درگیری‌ای نخواهد بود. ▪️ثانیا محاسبة فوق ناشی از ساده انگاری و بی‌توجهی به بسیاری از است. درواقع در محاسبات فوق، این که آن ۲۰ دختر باقی مانده چه کار خواهند کرد، و چه اثری در همان خانواده های سالم خواهند گذاشت؟! آیا همه آنها می‌پذیرند غریزه جنسی و عواطف شخصی خود را کاملا نادیده بگیرند؟ آری، احتمالا در میان آنان عده‌ای باشند که راه در پیش بگیرند و از ارضای تا آخر عمر منصرف شوند؛ اما قطعا بسیاری از آنها وقتی راه قانونی برای اشباع غريزه و خود پیدا نکنند، به راه های روی خواهند آورد و فساد ناشی از اقدام آنها، متوجه تمامی خانواده های تک همسری ای خواهد شد که به خیال خود، به دنبال زندگی آرام وعشق بیدریغ همسرشان به خود هستند. در واقع، اگر بخواهیم آن معادله فوق را تحلیل کنیم، باید بگوییم حتی اگر تعدد زوجات همواره منجر به شود، طبق حساب شما فقط 60 نفر از 180 نفر صورت مساله آسیب می‌بینند؛ اما اگر این قانون نباشد آن 20 زن باقیمانده برای اشباع نیاز خود، سراغ همان ۸۰ مرد موجود می روند و چون رابطه قانوناً مشخصی با هیچ یک ندارند، به زندگی کل زنان و مردان در خانواده‌های تک همسری آسیب می‌زنند. از این روست که به تعبیرشهید مطهری، ، عامل نجات است. مسئولیتی است به عهده تعدادی از مردان، که با قبول مسئولیت زنانی که تعدادشان افزون بر مردان است، آنها را از حقوق و مزایای همسری و زناشویی بهره‌مند گردانند. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 🔟 «فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنی وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً» خداوند در مورد تعدد زوجات فرمود «اگر می‌ترسید که به عدالت رفتار نکنید، پس به یکی اکتفا کنید». ✅توجه شود که نفرمود «اگر علم دارید که ...» بلکه فرمود «اگر می‌ترسید که ...»؛ زیرا در این گونه موارد انسان به مرتبه علم (یقین) نمی‌رسد بویژه که نفس هم همواره خود را مبری از بی‌عدالتی جلوه می‌دهد. 📚(الميزان، ج4، ص168) 💠تحلیل اجتماعی شهید مطهری می‌گوید: انصاف بايد داد كه افرادی كه شرايط اسلامی را در تعدد زوجات كاملا رعايت مي‌كنند بسيار كم‌اند . در فقه اسلامی می گويند «اگر بيم داری كه روزه برايت زيان دارد روزه نگير.» شما افراد بسياری را می‌بينيد كه مي‌پرسند مي‌ترسم روزه برايم ضرر داشته باشد، روزه بگيرم يا نگيرم؟ ولی نص قرآن كريم است كه «اگر بيم داريد كه نتوانيد ميان زنان خود به عدالت رفتار كنيد يك زن بيشتر نگيريد». با اين حال آيا شما در عمر از يك نفر شنيده‌ايد كه بگويد می خواهم زن دوم بگيرم اما بيم دارم كه رعايت عدالت و مساوات ميان آنها نكنم، بگيرم يا نگيرم⁉️ حتی برخی با علم و تصميم اينكه به عدالت رفتار نكنند، زنان متعدد مي‌گيرند❗️ اينها هستند كه با عمل ناهنجار خود اسلام را بدنام مي‌كنند. اگر تنها كسانی اقدام به تعدد زوجات نمايند كه لااقل اين يك شرط را واجد باشند جای هيچگونه بهانه و ايرادی نبود. 📚نظام حقوق زن در اسلام، ص451-452، با اندکی تلخیص @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
💐💐💐عید سعید فطر، عید بندگی خدا، بر همه بندگان خدا مبارک باد🌷🌷🌷 @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 8⃣ «وَ ابْتَلُوا الْيَتامی حَتَّی إِذا بَلَغُوا النِّكاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ» اسلام برای بسیاری از احکام خویش، از احکام عبادی گرفته تا اجرای حدود و دیات، رسیدن به بلوغ را کافی دانسته است؛ اما در مسائل اقتصادی، به رشد رسیدن را هم شرط کرده است؛ چرا که دادن اموال به دست فرد رشدنایافته هم به ضرر خودش است و هم وضعیت جامعه را دچار اختلال می‌کند. 📚(المیزان، ج4، ص173) 💠تاملی در جامعه خویش امروزه پدیده‌ای به نام و ولخرجی‌های نامعقول و ... در میان افرادی که اصطلاحاً نامیده می‌شوند رواج یافته است. 🤔آیا این پدیده مصداق بارزی از تخلف از این آیه قرآن نیست؟ 🤔وقتی کسی که متکفل یتیم است، مادام که احتمال به هدر دادن اموال در او می‌رود، اجازه ندارد اموال یتیم را به او بدهد، آیا پدرانی که پول خود را در اختیار چنین فرزندانی قرار می‌دهند، واقعا خلاف تعالیم قرآن رفتار نمی کنند⁉️ @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 🔟 «مَنْ كانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَ مَنْ كانَ فَقيراً فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ وَ لا تَأْكُلُوها إِسْرافاً وَ بِداراً أَنْ يَكْبَرُوا» مقام آیه (تصرف شخصی در اموال یتیم برای رفع نیاز خود) در جایی است که حساب و کتاب کاملا دست خود کسی است که می‌خواهد حقوق خود را تعیین کند. واضح است که آیه نمی‌خواهد بگوید اگر مال یتیم در دست شماست و نیازمندید حق دارید از آن استفاده کنید؛ چرا که معلوم است که این مستلزم ظلم به یتیم است. (در خصوص افراد غیریتیم حق نداریم به صرف اینکه نیازمندیم، از اموال دیگران استفاده کنیم؛ چه رسد به اموال یتیم که حساسیتش بیشتر است). بلکه چنانکه در احادیث فراوانی مورد تاکید قرار گرفته (مثلا احادیث 5 تا 13) جواز استفاده، در جایی است که اشتغال شخص به نگهداری از اموال یتیم، وی را از امرار معاش خود بازداشته است و این در واقع، حق الزحمه کار وی است؛ یعنی، علاوه بر اینکه نیازمند است، کاری هم دارد انجام می‌دهد. با این توضیحات می‌توان نتیجه گرفت که خداوند متعال، 🔹از اینکه فرمود «مَنْ كانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ» انتظار دارد افراد متمكّن، خدمات اجتماعی را حتی‌الامکان بدون چشمداشت انجام دهند. (تفسير نور، ج2، ص245) 🔹و از اینکه فرمود «فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ» انتظار دارد در گرفتن حقّ الزّحمه، حدّ متعارف را در نظر بگيريم. (تفسير نور، ج2، ص245) 💠ثمره 🤔با توجه به اینکه آیه ناظر به جایی است که حساب و کتاب کاملا دست خود کسی است که می‌خواهد حقوق خود را تعیین کند. آیا از این آیه نمی‌توان استفاده کرد که کسانی هم که اموال بیت المال را در اختیار دارند، و خودشان میزان حقوق و دستمزد خود را تعیین می‌کنند، اگر تمکن مالی دارند در درجه اول نباید از بیت المال حق الزحمه بگیرند و اگر تمکن مالی ندارند، شرعاً وظیفه دارند که برای حقوق خود حد متعارف را در نظر بگیرند، نه بیش از آن؟ به تعبیر دیگر، 🤔آیا نباید گفت که آنچه در اوایل انقلاب در بسیاری از مسئولین مشاهده می‌شود و متاسفانه از دوره‌ای رو به افول نهاد، که بسیاری از مسئولان، شغل دولتی را صرفاً یک تکلیف، و نه غنیمت خود می‌دانستند و شاهدش هم این بود که در ازای انجام مسئولیتشان یا چیزی دریافت نمی‌کردند یا دریافتی اندک و در حد متعارف زندگی قشر متوسط داشتند، صرفاً یک اقدام مستحب نبوده است؛ بلکه یک وظیفه و تکلیف واجب شرعی بوده است؟ 🤔 و آیا هشداری که درباره فرصت غنیمت شمردن در ریخت و پاش‌ و حتی استفاده‌ی ظاهرا مجاز از مال یتیم شده («وَ لا تَأْكُلُوها إِسْرافاً وَ بِداراً أَنْ يَكْبَرُوا؛ توضیح در تدبر 9) شامل این دسته از مسئولان نمی‌شود؟! ✅تبصره این نکته ظاهرا در مورد تمامی مسئولیتهای حکومتی نباشد، چنانکه در نامه امیرالمومنین ع به مالک اشتر بر تامین مالی مناسب قضات تاکید دارند؛ بلکه ناظر به کسانی است که خودشان حقوق و دستمزد خود را تعیین می‌کنند؛ مانند نمایندگان مجلس، اعضای هیات دولت، بسیاری از رؤسای ادارات دولتی و ... . @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 1⃣ «لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصيباً مَفْرُوضاً» میراث هرکس، در درجه اول به فرزندان و خویشاوندان وی می‌رسد؛ و این آیه خط بطلانی کشید بر این سنت جاهلی – که تا یکی دو قرن پیش در جوامع غربی هم وجود داشت – که ارث را فقط به افراد مذکر می‌داد. 💠نکته (مقایسه احیای در اسلام و غرب) اسلام از سیزده قرن قبل از غرب، تصریح کرد که هم مردان و هم زنان، هر دو از ارث سهمی دارند، خواه اموال باقیمانده از متوفی، کم باشد، خواه زیاد. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 2⃣ «لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصيباً مَفْرُوضاً» ادبیات آیه در مورد زن و مرد یکسان است و همان عبارتی که برای ارث بردن مرد آمده، عیناً برای ارث بردن زن مطرح شده است. 📝نکته تخصصی (نحوه احیای در اسلام) تردیدی نیست که در تاریخ در بسیاری از جوامع به زن ظلم می‌شده و جامعه جاهلی نیز از این زمره بوده است و اسلام در مقابل این ظلم ایستاد. 📛برخی ناآگاهان، که فلسفه خاتمیت را درک نکرده‌اند (چون گمان می‌کنند که شریعت خدا ناقص است و با توجه به گذر زمان باید تغییراتی می‌کرده و حالا که پیامبر جدیدی نمی‌آید خود آنان باید تکمیلش کنند❗️) با توجه به تفاوت‌هایی که در برخی احکام حقوقی اسلام بین زن و مرد هست، و در برخی موارد – از جمله در ارث – سهم زن نصف سهم مرد است، به خیال خود این را نوعی ظلم می‌پندارند و می‌گویند: زنان تا پیش از اسلام هیچ حقی نداشتند؛ و اسلام نیمی از حق آنان را داد؛ و ما می‌خواهیم بقیه حق آنان را بدهیم‼️ درباره اینکه آیا این گونه موارد، مصداق ظلم و تبعیض است یا طراحی پیچیده‌ای است که سرجمع آن کاملا مساوی می‌شود، ان شاء الله در آیات بعد تبیین خواهد شد؛ ⛔️اما این آیه به عنوان مقدمه بحث فوق، خط بطلانی است بر این تصور ناصواب: این آیه تصریح دارد به اینکه از آن حیث که زن و مرد سهمی در اموال میت دارند و سهمشان هم کاملا معین است هیچ فرقی بینشان نیست. پس این گونه نیست که خداوند فقط نصف حقوق زن را بخواهد به او بدهد؛ و از این رو اگر بعدا تفاوتی در برخی زمینه‌های حقوقی بین این دو مطرح می‌شود به خاطر ملاحظات دیگری است؛ نه اینکه فعلا از حیث سهم بردن یکی لیاقت کمتر یا بیشتری داشته باشد. 🤔این بیان دو مرحله‌ای از احکام ارث (که ابتدا بر برابری آنان در اصل مطلب تاکید می‌شود و سپس سراغ ریزه‌کاری‌های تفاوت می‌رود) شبیه آن است که مثلا در پزشکی یکبار توضیح می‌دهند که فلان دارو برای معالجه فلان بیماری است؛ ویکبار دیگر در مقام تجویز برمی‌آیند و برای افراد، مقدارهای متفاوتی از آن دارو را تجویز می‌کنند. این تفاوت گذاشتن به تناسب وجود برخی تفاوت‌های دیگر بین افراد (مانند سن، وزن و ...) است، نه از حیث تفاوت در اصل اثر داشتن این دارو در افراد. یعنی تفاوت‌های واقعی بین خود افراد اقتضائاتی دارد، که رعایت آنان، عین عدالت است، نه به معنای نابرابر دانستن زن و مرد و ترجیح یکی بر دیگری. ✅مثلا بر اساس اقتضای نظام خلقت، و فراتر از هر قرارداد بشری، این زن است که می‌تواند و باید باردار شود و نه مرد، این صرفا ناشی از نسبت خود بارداری با زن و مرد بودن است؛ نه اینکه نسبت بارداری با زن و مرد علی السویه باشد و به خاطر زورگویی مردان و تبعیض و ... آن را برعهده زن قرار دهند❗️ طبیعتا وقتی نظام خلقت، برای شکل‌گیری‌ِ خانواده، چنین باری را بر دوش زن می‌دهد؛ طبیعی است که یک قانون‌گذار حکیم، با برخی قوانین خود بار سنگین مشابهی را بر دوش مرد قرار دهد، که اینجاست که نفقه و تامین هزینه‌های خانواده بر دوش مرد واجب می‌شود؛ و به تبعِ این مساله، همین طور تفاوت‌های حقوقی‌ای به لحاظ حقوق و مسئولیت‌ها پیش می‌آید که اگر کسی نگاه کلان داشته باشد می‌فهمد که رعایت این تفاوتهاست که به عدالت بین زن و مرد می‌انجامد، نه نادیده گرفتن آنها. 📝خلاصه اینکه در طراحی حقوقی باید دقت فراوان داشت که حیثیت قراردادی و اعتباری در کجا دخالت می‌کند و کجا تابع تفاوت‌های واقعی است؛ و نه این را به بهانه آن نادیده گرفت و نه آن را به بهانه این. این آیه تصریح می‌کند که در ارث همه چیز به اعتبار نیست؛ همان گونه که تقدم خویشان بر غریبه‌ها در ارث یک امر واضح و غیر قابل مناقشه است (و نظام مارکسیستی که می‌خواست این را انکار کند در همینجا به زمین خورد)، اصل ارث بردن و سهم داشتنِ چه زن و چه مرد، امری ضروری است؛ و ان شاء‌الله در آیات بعد خواهیم دید که همان طور که صرف خویشاوندی موجب نمی‌شود که سهم‌الارث همه خویشاوندان یکسان باشد (همه می‌فهمند که حق فرزند از ارث با حق مثلا عموزاده‌ها باید متفاوت باشد)، صرف اینکه زن و مرد هر دو باید ارث ببرند معنایش این نیست که حتما در همه شرایط و در هرگونه نسبتی سهم آنان مساوی خواهد بود: بلکه به اقتضای تفاوت نسبت‌ها گاه سهم زن و مرد مساوی می‌شود (مانند مادر و پدر) و گاه سهم یکی بیشتر و سهم دیگری کمتر می‌شود. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 1️⃣ «وَ لْيَخْشَ الَّذينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ» انسان هر کاری کند آثارش به خودش برمی‌گردد؛ و چون انسان تعلق خاطر به نسل خود دارد، گاه آثار عمل انسان در نسل وی منعکس می‌گردد. 📝بحث تخصصی (گستره بازگشت عمل هرکس به خودش) مردم عموما می دانند که هرکس عمل نیک یا بدی انجام دهد، آثارش به خودش برمی گردد؛ و آیات فراوانی هم بدین مضمون دلالت دارد مانند «مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَيْها» (فصلت/46) یا «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ» (زلزال/7-8) و ... . 🤔تصور اولیه ما این است که این بازگشت مستقیما به خود فرد است؛ اما آیات دیگری، از جمله آیه حاضر، نشان می دهد که مطلب گسترده تر از این است و گاه اثر عمل انسان در دودمان وی نیز ظاهر می‌شود که نمونه مثبتش داستان آن بچه‌های یتیم در جریان حضرت موسی و خضر ع بود: «وَ أَمَّا الْجِدارُ فَكانَ لِغُلامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَ كانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُما وَ كانَ أَبُوهُما صالِحاً فَأَرادَ رَبُّكَ أَنْ يَبْلُغا أَشُدَّهُما وَ يَسْتَخْرِجا كَنزَهُما رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ» (كهف/82) 🤔تدبر در کلام خداوند - بویژه با توجه به آیاتی مانند «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ» (بقره/186) ، «يَسْئَلُهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ» (الرحمن/29) و «وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها» (ابراهیم/34) ما را به این حقیقت رهنمون می‌شود که هرچه به انسان می‌رسد بر اثر درخواست خود او بوده و خودش زمینه آن را مهیا کرده است. 👈و از زمره درخواست‌های انسان، هرکاری است که با هر انسان دیگری انجام می‌دهد که به زبان حال، انجام آن کار با خودش به عنوان یک انسان را تقاضا کرده است؛ از این رو، اگر در حق کسی ظلم و بدی‌ای انجام دهد با زبان حال، از خداوند درخواست کرده که در حق وی نیز ظلم و بدی‌ای انجام شود؛ و اگر با فرزندان و بازماندگان دیگران هم کاری کند عین همین را برای بازماندگان خویش طلب کرده است. 💢پس هرچه انسان با دیگران و یا با بازماندگان دیگران کند، بناچار به خودش و بازماندگانش برگشت خواهد کرد، مگر آنکه خدا بخواهد، و این استثنا (مگر آنکه خدا بخواهد) را بدین جهت افزودیم که عوامل موثر در عالم بسیار فراوان است و ممکن است برخی عوامل دیگر نیز دخیل باشد که مانع این بازگشت شود چنانکه خود فرمود «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ» (شورى/30) (المیزان، ج4، ص202-203) 📝بحث تخصصی : ❓این آیه بوضوح از اثر اعمال بد انسان بر نسل انسان سخن می‌گوید و از همان ابتدای اسلام، این سوال مطرح بوده است که اگر شخصی ظلم کرد، فرزندانش چه گناهی دارند که باید تقاص ظلم او را پس دهند؟ (حدیث 1) به نظر می‌رسد مساله این است که یک واقعه خارجی دو حیثیت مستقل دارد که سوال کننده به خاطر یک حیثیت، حیثیت دیگر را مورد غفلت قرار داده است و در نظام محاسباتی خداوند که همه حیثیات را ملاحظه می‌کند به کسی ظلم نمی‌شود. ⭕️چنانکه در توضیح بالا گذشت، مساله این آیه آن است که انسان هرکاری بکند به خودش برمی‌گردد؛ و چون نسبتی واقعی بین انسان و فرزندانش برقرار است و وی تعلق خاطری بدانها دارد، اثر کار بد وی در حق فرزندان دیگران، به فرزندان او هم برمی‌گردد؛ اما سویه دیگر این ماجرا خود آن فرزندان می‌باشد. این گونه نیست که اگر ثمره ظلم آباء و اجدادِ شخصی به او برگردد؛ او فقط مجازات شود و بس؛ بلکه هرکسی حساب ویژه خود را دارد: هرکسی در زندگی اش با سختی‌هایی مواجه می‌شود که اگر درست در مقابل آنها عمل کند همان سختی‌ها موجب رشد او می‌شود. در واقع، از این جهت که ظلم و سختی‌ای به فرزندان وی می‌رسد، مجازاتی برای والدین اوست (چون هیچ پدر و مادری دلش نمی‌خواهد فرزندش سختی ببیند)؛ اما از منظر خود فرزندان، آنان مانند هر انسان دیگری هستند که مورد ظلم و سختی قرار گرفته‌اند؛ اگر در این شرایط به وظیفه صحیح خود عمل کنند، همان امر موجب رشد و تعالیِ آنها خواهد شد؛ و اگر عمل نکنند مایه بدبختیِ آنان می‌شود. به تعبیر دیگر، 💢اقتضای عدالت خداوند این نیست که در دنیا کسی به دیگری ظلم نکند و هیچکس سختی‌ای نبیند، بلکه نظام دنیا نظام ابتلا و سختی دیدن است؛ آنگاه این آیه به یکی از عوامل وقوع ظلم و سختی در عالم اشاره می‌کند: 🔸 این ظلم در حق فرزندان ظالم، 🔻وقتی از سوی خود آن ظالم نگریسته شود، عقوبت آن ظالم است؛ و 🔺و قتی از سوی فرزندان آن ظالم نگریسته شود، امتحان و ابتلایی است برای آنان. @yekaye
بسم الله الرحمن الرحیم در هفته‌ای که گذشت توفیق زیارت امام رضا ع دست داد و در دوره‌ای که به همت معاونت تهذیب حوزه‌های علمیه برای طلابی از سراسر کشور برگزار شده بود که قرار است طلاب در سه مقطع مجزا هر یک در یک دوره یک ماهه، تعدادی از آثار شهید مطهری را مطالعه، و مباحثه کنند و اساتیدی آن کتابها را برای آنان تدریس نمایند. بنده در هفته گذشته کتابهای حماسه حسینی و سیره ائمه اطهار را برای یک گروه، و کتابهای جهان‌بینی توحیدی، انسان و سرنوشت، عدل الهی، و حیات اخروی را برای گروه دیگری تدریس کردم که فایلهای آن در ادامه بتدریج تقدیم می‌شود متاسفانه شاید در مجموع کیفیت فایل چندان بالا نباشد و چون پای تابلو مباحث را می‌نوشتم، گاه فاصله‌ام با ضبط زیاد می‌شد. از این رو، برای کمک، برخی از یادداشتهای مرتبط با بحث (که سیر بحث بر اساس آنها پیش می‌رفت نیز تقدیم می‌شود. @souzanchi