حسین سوزنچی
#خانواده_عاشورایی 🎧جلسه نهم (شب تاسوعا) 🔹مفهوم إخوة اعم از برادری و خواهری است و این مهمترین رابط
خانواده عاشورایی (10).mp3
33.53M
#خانواده_عاشورایی
🎧جلسه دهم (شب عاشورا)
🔹جایگاه #مرد_خانواده در نقش ولیّ و مدیر خانواده میتواند ما را با نقش ولایت آشنا کند.
🔹اگر #عدالت کف است و هدف اصلی #مودت و #رحمت (#تحقق_عشق) است، پس منطق اصلی روابط خانوادگی، #تساوی_حقوق نیست؛ حق، یعنی اختیار؛ و اگر کسی مسئولیت بیشتری دارد باید اختیارات گستردهتری داشته باشد.
🔹 ولایت مرد در خانه یعنی مسئولیت سنگین او، نهتنها تامین #معیشت_حلال، بلکه #تربیت_فرزند و ... و هر مسئولیت دیگری اولا برعهده مرد است؛ و البته از زن و بچهها کمک میگیرد و به آنها نقش میدهد: یک مدیر همه کارها را خودش نمیکند، اما مسئول همه کارهاست.
🔹#امام #پدر_امت است، حتی پدر بچههای ناخلف؛ و نهتنها بر شهادت خوبان، بلکه از انحراف ناخلفان هم بسیار اذیت میشود
@souzanchi
خانواده عاشورایی (11).mp3
35.31M
#خانواده_عاشورایی
🎧جلسه یازدهم (شام عاشورا)
🔹تکملهای بر نحوه #نقشآفرینی_زن_در_اجتماع با توجه به الگوی #مادر
🔹 اهمیت و #لذت_مادری و انکار آن توسط موج دوم #فمینیسم:
برای غلبه بر ارزشها، بهترین روش دشمن این است که خود افراد را علیه ارزشهای خود بسیج کند:
از خود کوفیان لشکر علیه امام ع جمع شد = خود زنان را علیه مادری برانگیزاندند و مادری را کُلفتی خواندند؛ #حجاب_زن امروز #پرچم_مسلمانی است؛ و اگر علمدار پرچمش را مشتی پارچه قلمداد کند وای بر آن قوم!
🔹پتانسیل عظیم مادری برای رشد نقشآفرینیهای اجتماعی زن: #ام_ابیها؛ #حضرت_زینب س؛ و ...
@souzanchi
هدایت شده از یک آیه در روز
🏴 شهادت زین العابدین و سید الساجدین، امام علی بن الحسین علیهما السلام تسلیت باد 🏴
خانواده و اربعین.mp3
15.62M
پنجشنبه گذشته (28 شهریور 1398) در «همایش هیاتهای فعال در عرصه اربعین» 👆 بحثی داشتم در زمینه #خانواده_و_اربعین
که به یک معنا ادامه و تکمله بحثهای قبلی ام در زمینه خانواده بود.
▪️اینکه
در #جنگ_تمدنی ما و غرب در زمینه خانواده، چگونه #اربعین نقشآفرینی میکند؟
▪️و اینکه
چقدر مهم است که ما #ایرانی ها نیز مثل #عراقی ها،
چه برای خدمت به زائران و برپایی #موکب،
و چه برای #پیاده_روی در مسیر زیارت،
با #خانواده حضور داشته باشیم، نه مجزا از خانواده.
#پیاده_روی_اربعین
@souzanchi
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1️⃣ «وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلى بَعْضٍ لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَیءٍ عَلیماً»
💢خداوند انسانهای متعددی آفریده است؛ و تعدد امکان ندارد مگر اینکه تفاوتی در کار باشد؛ و همین که دو موجود متفاوت و غیر از همدیگر باشند بدان معناست که یکی چیزی دارد که دیگری ندارد و البته در بسیاری از موارد دومی هم چیزی دارد که اولی ندارد. کسی که عاقل باشد و این واقعیت را بفهمد که لازمه آفرینش موجودات متعدد، تفاوت در داراییهای آنان است، هیچگاه درصدد نمیآید که آنچه مایه برتری تکوینی دیگری بر اوست را طلب کند.
💢در مورد زنان و مردان نیز چنین است: خداوند زنان و مردان را متفاوت آفریده؛ یعنی آنان را از جهات گوناگون بر همدیگر برتری داده است: در مردها یک ظرفیتها و امکاناتی را نهاده که در زنان نیست و بالعکس.
🤔اما این به معنای آن نیست که به لحاظ ارزشی یکی از این دو را بر دیگری برتری داده است: نصیب هریک از زنان و مردان، آن چیزی است که با کار و تلاش خود بدان میرسند.
💢البته هر انسانی میتواند از خداوند افزایش طرفیت و امکانات بخواهد؛ یعنی میتواند حتی به خداوند امید ببندند که مازاد بر تلاششان و از فضلش بدانها بدهد؛
اما آنچه مهم است این است که مستقیما از فضل خدا طلب کنند، نه اینکه چشم طمع به فضل و برتریای که خداوند به دیگری داده است بدوزند؛ چرا که خداوند به هر چیزی داناست و در این تفاوتهایی که بین انسانها قرار داده حکمتی را تعقیب میکند؛ و قرار نیست که به دلخواه ما نظام عالم را به هم بزند؛
بله،
فضل او زیاد است و اگر از فضل او، نه صرف برتریای که به دیگری داده، بخواهید به شما از فضلش میدهد.
💠نکته تخصصی #انسانشناسی:
📝#فمینیسم و تفکیک #جنس از #جنسیت
💢خداوند زن و مرد را از جهات متعددی متفاوت آفریده است، هم از جهات بیولوژیک و زیستشناسی و هم از جهات روانشناختی و جامعهشناختی و نفشآفرینی هریک در نظام خانواده.
💢اما از سال 1979 روانشناس اجتماعی فمینیست، خانم رودا انگر اول بار به تفکیک جنس (sex) از جنسیت (gender) اقدام کرد و به کوشش جریان فمیسنیم امروزه برای بسیاری از افراد گمان میکنند که زن و مرد علیرغم داشتن تفاوتهای بیولوژیک (که به جنس آنها مربوط میشود) طبیعتا و ذاتا اقتضای هیچ تفاوت جنسیتی را ندارند و هر تفاوت جنسیتی (فرهنگی- اجتماعی) که بین زن و مرد پیدا میشود برساخته جوامع و محیط است❗️
💢با این حال، با پیشرفتهای علمی در قرن بیست و یکم، بویژه در زمینه علوم شناختی، وجود تفاوتهای واقعی غیربیولوژیک بین زن و مرد دوباره به طور جدی مطرح شد چنانکه شاهد شکلگیری موجی از فمیسنیتهای سابق هستیم که به خاطر توجه به همین تفاوتها، با تاکید شدید بر احیای خانواده سنتی برای شکوفایی زنانگی، منتقد شدید فمینیسم شدند، و به تدریج جریان فمینیسم خانوادهگرا را به عنوان بخشی از موج سوم فمینیسم (موج پست مدرن) رقم زدند؛
و حتی برخي با نشان دادن تفاوتهاي فيزيولوژيکي بين مغز زن و مرد به اين نتيجه رسيدند که مدلهاي آموزش به زن و مرد نيز بايد متفاوت باشد و طرفدار تفکیک جنسیتی نظام آموزشی در تمام مقاطع تحصیلی شدند.
📚(برای توضیح تفصیلی و اسناد این مدعا، ر.ک: جنسیت و دوستی (سوزنچی)، ص46-47 و 69-70)
👈شايد سادهترين و واضحترين مصداقي كه براي اين تفاوتهاي ذاتي بتوان نشان داد، #عاطفه_مادری و #لذت_مادری است، كه هرچند مدتها به خاطر غلبه رويکردهاي فمينيستي نادیده گرفته میشد، اما امروزه دوباره مورد توجه واقع شده، و بهويژه اگر میزان و شدت آن با #عاطفه_پدری و #لذت_پدری مقايسه شود، ترديدي در تفاوت واقعي و طبیعی روحيات زن و مرد باقي نميگذارد.
@yekaye
👇ادامه👇
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه نکته تخصصی #انسانشناسی درباره #فمینیسم
💢آنچه در جریان فمینیسم در یک قرن گذشته رخ داد این بوده که عدهای راه احیای #حقوق_زنان را در این دیدند که #تفاوتهای_زن_و_مرد را انکار کنند و در واقع، آن برتریهایی که خداوند به مردان بر زنان داده بود را معیار انسانیت قلمداد کنند و همانها را برای زنان طلب کنند.
در واقع آنان ناخودآگاه معیار انسان را «مرد»ها قرار دادند و خواستند که زنان را به صورت مردان بازسازی کنند؛
در حالی که خداوند در این آیه به ما تذکر میدهد که زن و مرد هر یک مدار خود و نصیب خود از تلاش خویش را دارد و هیچیک از این دو نباید دیگری را برتر مطلق ببیند و مثل دیگری بودن را طلب کند.
🤔بله،
هم مردان و هم زنان میتوانند بیش از آنچه فعلا هستند باشند، و راهش این است که به وضع موجود خود بسنده نکنند و از خداوند از فضلش طلب کنند، اما این طلب فضل، نباید با معیار قرار دادن شخص دیگر باشد
(یعنی هر فضل و برتریای را نگاه کنیم که آیا واقعا برای ما مفید و در راستای وجودی ما هست یا نه، و اگر چنین بود آن را طلب کنیم، نه صرفا از این جهت که چون دیگرانی هستند که از فضلی برخوردارند حتما آن فضل برای ما هم فضل و برتری میآورد.)
💢خداوند اگر تفاوتی بین زن و مرد قرار داده، از روی علم بوده است؛
و سابقه یک قرن اخیر تمدن غرب نشان داد که مخالفت با این تفاوتها و #یکسانپنداری_زن_و_مرد، نهتنها به احیای حقوق زنان منجر نخواهد شد، بلکه الگوی زنان را عملا مردان قرار میدهد و چون زن مرد نمیشود خروجیاش #نامرد (Pseudo-man) خواهد بود، که نه زن بودن خود را حفظ کرده و نه واقعا مرد شده است.
📚این مطلب را به تفصیل در سخنرانی «زن به مثابه نا-مرد» توضیح دادهام:
در ایتا:
🔖https://eitaa.com/souzanchi/556
در فضای وب:
🔖http://www.souzanchi.ir/the-redefinition-of-womens-identity-in-islam-and-feminism/
@yekaye
حسین سوزنچی
980826 چالشهای سیاستگذاری خانواده در گام دوم. سوزنچی و علاسوند.mp3
38.11M
فایل کامل نشست چالشهای سیاستگذاری خانواده در گام دوم.
موضوع بحث سوزنچی این بود که مهمترین چالش پیش رو «فهم ماهیت خانواده و مکانیسم آن در قانونگذاری» است.
ترتیب بحثها در فایل:
ابتدا سخنان سوزنچی، سپس سخنان سرکار خانم علاسوند، سپس سوالات حضار (هرکدام حدود نیم ساعت)
دوباره سخنان سوزنچی و خانم علاسوند (هر کدام حدود 15 دقیقه)
@souzanchi
37.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برنامه پگاه تحول در شبکه چهار سیما
موضوع این برنامه: تاثیر فلسفه اسلامی در علم و فناوری
تاریخ پخش 1 آذر 1398
به خاطر کاهش حجم، که امکان قرار دادن آن در ایتا میسر شود از کیفیت تصویری برنامه کاسته شده است.
این برنامه با کیفیت بالاتر در سایت souzanchi.ir قرار دارد به آدرس
http://www.souzanchi.ir/wp-content/uploads/2019/11/پگاه-تحول-تاثیر-فلسفه-اسلامی-بر-علم-و-فناوری.mp4
و با کیفیت بالا در سایت تلویبیون که از طریق نرمافزار تلویبیون هم قابل دانلود است.
@souzanchi
حسین سوزنچی
980905 فطرت به عنوان مبنای انسانشناسانه رقیب تئوریهای غربی.mp3
15.04M
فایل سخنرانی «نظریه فطرت به عنوان نظریه انسانشناسی رقیب برای علوم انسانی جدید» در کمیسیون فلسفه و روششناسی» پنجمین کنگره علوم انسانی اسلامی در تاریخ 5 آذر 1398
نیمی از جلسه ارائه بحث بود و نیم دوم پرسش و پاسخ.
@souzanchi
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️11)الف. روایت شده است که زنی از رسول الله ص سوالی کرد و ایشان در پاسخ فرمودند:
[خوشا به حال زنان که] مادرانی شیدا و مهربان با فرزندانشان [هستند]؛ اگر نبود برخوردهای [نامناسبی] که با شوهرانشان دارند، بدانها گفته میشد: بیحساب وارد بهشت شوید.
📚الكافي، ج5، ص556
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ وَلِيدٍ قَالَ:
جَاءَتِ امْرَأَةٌ سَائِلَةٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
وَالِدَاتٌ وَالِهَاتٌ رَحِيمَاتٌ بِأَوْلَادِهِنَّ لَوْ لَا مَا يَأْتِينَ إِلَى أَزْوَاجِهِنَّ لَقِيلَ لَهُنَّ ادْخُلْنَ الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسَابٍ.
✅تبصره
این روایت را راوی به گونهای روایت کرده که عمدتا مدح زنان از آن استنباط میشود؛ یعنی میفرماید
💢زنان با توجه به اینکه مادر میشوند و روحیه مادری چه اثری مهمی در زندگی آنان دارد، بقدری به بهشت نزدیک میشوند؛ که اگر اوقات تلخیهای آنان با همسرانشان نبود، همهشان را بیحساب و کتاب به بهشت میبردند. یعنی زنان اگر در مسیر مادر شدن واقعی قدم بردارند، فقط اگر درباره رفتارشان با همسرشان مراعاتهای لازم را انجام دهند، بهشتی میشوند.💢
❇️اما در روایت فوق اینکه سوال چه بوده، چیزی گفته نشده؛ اما روایت نبوی دیگری هست که سوال و جواب اولیه در آن مطرح است؛ که احتمال اینکه این دو روایت بیان یک واقعه باشد بسیار زیاد است.
و چنانکه در حدیث بعدی توضیح خواهیم داد چون مقصود اصلی کلام پیامبر ص، سخن آخر بوده، راوی فوق حق داشته فقط این فراز پایانی را نقل کند. اما اگر کسی فراز اول واقعه را بدون توجه به بقیه حدیث نقل کند، کاملا از غرض پیامبر ص فاصله گرفته؛ چرا که آن فراز بتنهایی بشدت ظرفیت سوءتفاهم دارد.
@yekaye
پس، بعد از خواندن متن آن به توضیحات بعدیاش حتما توجه کنید:
هدایت شده از یک آیه در روز
👆گفتیم در روایت فوق درباره اینکه سوال چه بوده، چیزی گفته نشده؛ اما احتمال اینکه حدیث زیر بیان همان واقعه باشد بسیار زیاد است. و چنانکه بعد از حدیث توضیح خواهیم داد چون مقصود اصلی این کلام، سخن آخر بوده، راوی روایت قبل حق داشته فقط این فراز پایانی را نقل کند.
تاکید میکنم اگر کسی فراز اول را بدون توجه به بقیه حدیث نقل کند، کاملا از غرض پیامبر ص فاصله گرفته؛ چرا که آن فراز بتنهایی بشدت ظرفیت سوءتفاهم دارد.
پس، بعد از خواندن متن آن به توضیحات بعدیاش توجه کنید:
☀️ب. ابوبصیر از امام صادق ع روایت کرده که رسول الله ص یکبار زنان را مخاطب قرار داد و فرمود:
ای جماعت زنان! صدقه بدهید ولو از زیورآلاتتان؛ ولو در حد یک دانه خرما؛ و لو تکهای از یک دانه خرما؛ زیرا [با این حال و روزی که من از وضعیت فعلی شما میبینم] اکثر شما هیزم جهنم میشوید! شماها خیلی لعن و نفرین میکنید و در قبال خویشاوندان ناسپاسی میکنید.
[در روایتی دیگر چنین تعبیر شده: در قبال همسرانتان ناسپاسی میکنید. گاه یک زن ده سال و بیشتر با شوهرش زندگی میکند و شوهرش زندگی او را تامین کرده، سپس یکبار که شوهرش دستش خالی است ویا یک بداخلاقی که از شوهرش میبیند؛ من اصلا از تو خیری ندیدم. التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص657 ]
آنگاه زنی از قبیله بنیسلیم که عقلی [یعنی عقل درست و حسابیای، که او را برتر از دیگران میکرد] داشت، عرض کرد:
یا رسول الله! آیا ما زنان، مادرانی که باردار میشوند و به بچههایشان شیر میدهند نیستیم؟ آیا از میان ما نیست دخترانی که همواره [مراقب والدینشان] باقی میمانند و خواهرانی که بسیار دلسوز و مهربانند؟
پس پیامبر ص نرم شد و فرمود: [بله،] باردارها و فرزندآورها و شیردهندهها و مهربانها؛ اگر نبود برخوردهای [نامناسبی] که با شوهرانشان دارند، هیچ نمازگزاری از آنها وارد جهنم نمیشد.
📚الكافي، ج5، ص514
✅ توضیح
یکی از روشهای بلاغت و تاثیرگذاری در سخن این است که ابتدا سخن را با عباراتی شروع کنیم که مخاطب اصلا انتظارش را ندارد و حتی معنای منفی برداشت کند، سپس با تذکر دادن یک نکته بسیار دقیق، تمام فضای منفی ایجاد شده را به یک فضای بسیار مثبت تبدیل کنیم؛
و این روشی است که ظاهرا پیامبر ص در اینجا به کار گرفته است.
💢این روایت، ابتدا با لحنی شروع میشود که مذمت زنان را در بردارد؛ و این خانمی را به سوال وادار میکند و پیامبر ص اصل مقصود خود را توضیح میدهند.
دقت کنید که
امام صادق ع خانمی را که این سوال را پرسیده، با وصف «لها عقلٌ» توصیف میکند؛
که نشان میدهد سوال وی بسیار بجا و سنجیده بوده و پیامبر ص هم انتظار چنین سوالی را داشته است و اساساً سخن را طوری سامان میدهد که این سوال در ذهن مخاطب مطرح شود.
🤔با این مقدمه، به اضافه این نکته که کنشگریِ اجتماعی و نقشآفرینی زنان از پیچیدهترین مسائل است (که انشاء الله در تدبرهای این آیه به سراغش خواهیم رفت)؛
در تفسیر این حدیث میتوان گفت:
🔻در اینجا پیامبر ابتدا به خصلتهای بدی که در زنان به خاطر کنشگری اجتماعی نادرست زنان در جامعه در پی دارد اشاره میکند؛
🔻و کنایه میزند که این کنشگری نادرست بقدری در شما شیوع دارد که میتوان گفت اگر فقط عرصه کنشگری اجتماعی بیرون از خانه معیار سنجش باشد اغلب شما جهنمی هستید. پس دست کم با یک کنشگریهای اجتماعی مطلوبی مانند صدقه دادن و کارهای دیگر آن را جبران کنید تا جهنمی نشوید.
♦️در اینجا آن خانم «عاقل» وارد گود میشود.
پیامبر ص برای اینکه ذهن مخاطب را درگیر کند تعبیر «اگر فقط ... معیار سنجش باشد» را بیان نکرد؛
اما این خانم عاقل همین را فهمید، و دقیقا دست روی جایی میگذارد که این جمله مخفی را آشکار کند تا معیار ارزشگذاری عوض کند:
بحث را به نقش مهم زن در درون خانواده برد؛ از جایگاه زن به عنوان #مادر، #دختر، و #خواهر سخن گفت و برای هریک به برخی از ویژگیهای مثبت و البته شایع در زنان اشاره کرد.
🔺امام صادق ع با تعبیر «پیامبر ص نرم شد» تغییر حال پیامبر ص را بازگو میکنند که در اثرگذاری پیام بسیار موثر است:
ابتدا با حالت مواخذه سخن اول را فرمودند،
سپس وقتی فاز بحث وارد فاز خانواده شد حال و هوای سخنشان نرم و از روی ملاطفت بود.
♥️جالبتر اینکه پیامبر از سه وضعیت نقشآفرینی خانوادگی زن، که آن خانم عاقل بیان کرد، فقط روی #مادری دست گذاشتند؛
و آنگاه خصلتهای خوبی که به خاطر مادری از زن بروز میکند را یکییکی، و بیش از آنچه آن خانم گفته بود برشمردند،
و به مهمترین مشکلی که در زنان در عرصه خانوادگی وجود دارد، اشاره کردند؛
🔸و در مقابل فراز اول، اینجا اصل را بر جهنمی نشدن زنان میگذارد؛ و می فرماید اگر همین یک مشکل را حل میکردند، دلیلی برای جهنمی شدن آنان نبود.
@yekaye
👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه توضیح حدیث «11.ب» و متن آن
🔺نکته جالب دیگر در این روایت امام صادق ع از گفتگوی پیامبر ص، که بسیار دقیقتر از روایت قبلی است، این است که در جمله آخر، به جای «هنّ: آنان» که مطلق زنان را شامل میشد، تعبیر «مصلیة منهن: نمازگزاران از زنان» را آورد؛
چرا که بخوبی نشان میدهد که در این فراز پاسخ هم که در مقام بهشتی دانستن زنان است، تعبیر «اگر فقط عرصه کنشگری خانوادگی، معیار سنجش باشد» مخفی است؛
یعنی هشداری میدهد که رعایت این معیار سنجش برای همه عرصهها کافی نیست؛ و نماز نخواندن (که حکایت از جدی نگرفتن عبودیت است) همچنان میتواند مایه جهنمی شدن همین زنان باشد.
📚الكافي، ج5، ص514
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ خَطَبَ رَسُولُ اللَّهِ ص النِّسَاءَ فَقَالَ:
يَا مَعَاشِرَ النِّسَاءِ تَصَدَّقْنَ وَ لَوْ مِنْ حُلِيِّكُنَّ وَ لَوْ بِتَمْرَةٍ وَ لَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ فَإِنَّ أَكْثَرَكُنَّ حَطَبُ جَهَنَّمَ! إِنَّكُنَّ تُكْثِرْنَ اللَّعْنَ وَ تَكْفُرْنَ الْعَشِيرَةَ!
فَقَالَتِ امْرَأَةٌ مِنْ بَنِي سُلَيْمٍ لَهَا عَقْلٌ: يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ لَيْسَ نَحْنُ الْأُمَّهَاتُ الْحَامِلَاتُ الْمُرْضِعَاتُ؟ أَ لَيْسَ مِنَّا الْبَنَاتُ الْمُقِيمَاتُ وَ الْأَخَوَاتُ الْمُشْفِقَاتُ؟
فَرَقَّ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص فَقَالَ: حَامِلَاتٌ وَالِدَاتٌ مُرْضِعَاتٌ رَحِيمَاتٌ لَوْ لَا مَا يَأْتِينَ إِلَى بُعُولَتِهِنَّ مَا دَخَلَتْ مُصَلِّيَةٌ مِنْهُنَّ النَّارَ.
📚مضمون این حدیث با عباراتی دیگر، در روایات دیگری هم در کتب شیعه ؛ و هم در کتب اهل سنت (مثلا: الدر المنثور، ج2، ص152 و154 ) آمده است.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1️⃣ «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَیبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ وَ اللاَّتی تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیهِنَّ سَبیلاً إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِیا كَبیراً»
چنانکه در نکات ادبی بیان شد «قوام» صیغه مبالغه از «قائم» است؛ یعنی کسی که برای انجام کاری بهجد ایستاده است؛ که شاید معنای «متصدی کاری شدن» بهترین معادل برای آن باشد؛
پس
💢این آیه در مقام بیان یک نوع متصدی امور زنان بودنِ مردان است.
به نظر میرسد این جمله اول، موضوع کل آیه است و در ادامه آیه، دارد وضعیت مردان و زنان را در خصوص این تصدی شرح میدهد.
✅ ابتدا بیان میکند که این تصدی امور به دو مطلبِ مستقل از هم، مربوط شده است:
اول، یک نحوه تفاضل بین انسانها؛
و دوم اینکه مردان مخارج زنان را تامین میکنند؛ که مشخصا بیان یک وظیفهای است که تصدی امور زنان توسط مردان، این وظیفه را بر دوش مردان میگذارد؛
🔹و از آنجا که آن نفقهای که واجب است مردی برای زنی هزینه کند منحصر به مواردی است که این مرد یا شوهر آن زن است و یا پدر او؛ نتیجه میشود گرفت که محور بحث قوامیت هم عرصه خانواده است؛
🤔هرچند برخی این تامین نفقه زنان توسط مردان میتواند ناظر به کلیت جامعه باشد [که با تامین هزینه زنان توسط مردان در خانواده، عملا مردان در جامعه تامین درآمد و هزینهها را برعهده دارند و زنان عمدتا مصرفکنندهاند]؛
و از این معنا نتیجه گرفتهاند که این قوامیت مرد بر زن در عرصه جامعه را نتیجه میدهد 📚(المیزان، ج4، ص343)
که به نظر میرسد چنین استظهاری از آیه تاحدودی قابل مناقشه باشد؛ و بویژه با توجه به ادامه آیه، باید گفت که قدر متیقن آیه، ناظر به فضای درون خانواده است، نه فضای عمومی جامعه. (ایشان ادامه مذکور را یک حکم جزییِ خانوادگیِ متفرع بر آن حکم کلی اجتماعی قلمداد کردهاند؛ که این نیز ظاهرا استظهار مناسبی نباشد.)
✅ آیه در گام بعد مساله تصدی مذکور را از حیث وظایف زنان در خانواده، مورد توجه قرار می دهد
و چون موضوع آیه، تصدی امور زنان توسط مردان بود، و یک وظیفه مهم مردان در تحقق این تصدی (نفقه دادن) اشاره شد، طبیعی است که به سراغ وظیفه زنان در قبال این تصدی برود.
💢بر این اساس، زنان را دو دسته میکند:
🔹یک دسته که با تعبیر «صالحات» آنان را میستاید دو وصف مهم دارند: قانتاند (یعنی در حضور شوهر با نرمش و خضوع، دستورات او را در پیشبرد اهداف خانواده اطاعت میکنند) و حافظ غیباند بر اساس حفظی که خداوند انجام داده است (ظاهرا یعنی در نبود شوهر هم خانواده را حفظ میکنند)؛ و
🔸دسته دوم، کسانیاند که اهل نشوز وسرکشیاند؛ که واضح است با چنین زنانی، وضعیت خانواده سامان نمییابد؛ پس، از مردان که متصدی امور زنان بودند، میخواهد که ابتدا با نرمش، و سپس با جدیت بیشتر، و نهایتا اگر لازم شد با خشونت و تندی، مانع تداوم نشوز و سرکشی چنین زنانی شوند و آنان را به مسیر کلی مطلوب خانواده برگردانند؛ و بلافاصله به مردان خطاب میکند که اگر آنان از سرکشی دست برداشتند مبادا شما با بهانهجویی بخواهید تندی و خشونت در قبال آنان را ادامه دهید.
❇️ این آیه امروزه از جنجالیترین آیات قرآن در خصوص مسائل زنان شمرده میشود، و به نظر میرسد اغلب این جنجالها به خاطر فهم نادرستی است که از پدیده خانواده در جامعه مدرن شایع شده است؛
و ان شاء الله در تدبرهای بعد خواهیم دید که اگر از این فضای غبارآلود خارج شویم و هر مساله را در جای خودش ببینیم نهتنها این آیه موجب شبهه نخواهد شد، بلکه کثرت ظرایف روانشناختی و انسانشناختیای که در تبیین روابط مرد و زن در نظر گرفته، خودش چهبسا دلیلی بر معجزه بودن قرآن کریم خواهد بود.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
2️⃣ «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء»
💠 معنای #قوامیت_مردان بر زنان
🔹درباره کلمه «قوّام» در نکات ادبی بیان شد که این کلمه صیغه مبالغه از «قائم» است. خود کلمه «قائم» به معنای ایستاده است؛ و تعبیر «قائم علی» که در حالت عادی به معنای «ایستاده بودن بر» میباشد (مثلا: تَرَكْتُمُوها قائِمَةً عَلى أُصُولِها: آن درختان را ایستاده بر سر ریشههای خود رها کردید؛ حشر/5) به طور استعاری، به معنای مراعات کردن و حفظ و مراقبت از آن چیز است: «أَ فَمَنْ هُوَ قائِمٌ عَلى كُلِّ نَفْسٍ بِما كَسَبَت» (رعد/۳۳) ویا «إِلَّا ما دُمْتَ عَلَيْهِ قائِماً» (آل عمران/۷۵) و «قوّام»، با توجه به معنای مبالغهای که در این صیغه هست، به معنای کسی است که برای کاری ویا انجام امور کس دیگری با جدیت قیام میکند: «كُونُوا قَوَّامينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ» (نساء/135) ، «كُونُوا قَوَّامينَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ» (مائده/8)
🔸مترجمان در اینجا برای عبارت «قَوَّامُونَ عَلَى» ترجمههایی همچون «سرپرست، سرپرست و نگهبان، سرپرست و قیّم، سرپرست و خدمتگذار، متکفل، مایه پایداری، قِوامِ زندگی، دارای تسلط بر، تسلط و حق نگهبانی داشتن بر، كارگزاران و تدبيركنندگانِ [زندگى] ، کارگزاران فرمانروا بر، کارگزاران و عهدهداران نفقه، عهدهدار کارِ، کاراندیشان، ایستادگان بر، ایستادگی کنندگان بر، كدخدايان و كارداران و بهراست دارندگان بر، قیامکنندگان به امورِ» پیشنهاد کردهاند
و شاید بیشترین معادلی که مشاهده میشود تعبیر #سرپرست باشد.
اما مراجعهای به سایر آیات قرآن کریم که در بالا ذکر شد، نشان میدهد که در سایر کاربردهای قرآنی، نه تعبیر «قائمٌ علی» و نه تعبیر «قوّام» را نمیتوان با کلمه «سرپرست» ترجمه کرد؛ و اینکه اضافه شدن حرف «علی» به کلمه «قوّام» بتوانند که معنای این ماده را به معنای «سرپرست» تغییر دهد، جای تأمل دارد؛ (زیرا در مفهوم سرپرست، موقعیت یک نفر نسبت به نفر دیگر مورد تاکید است؛ در حالی که در مفهوم «قوّام»، عمل یک نفر (قیام کردن به انجام امور) در قبال شخص دیگر؛ مگر اینکه بگوییم چنین ترجمهای، بر اساس لازمه معناست؛ یعنی کسی که به انجام کاری قیام میکند یک نحوه سرپرستی بدان دارد.)
💢به نظر میرسد بهترین معادل برای این تعبیر «بسیار قیامکنندگان به امورِ زنان» یا به تعبیر سادهتر #متصدیان_امورِ زنان باشد.
با این اوصاف آیه ناظر است به یک نوع تصدی امور زنان توسط مردان.
▪️اما متصدی امر کس دیگری شدن و پرداختن به امورات او، در یک تقسیمبندی، منطقا میتواند به نحو:
▫️از بالا به پایین باشد (همچون مدیریت کردنِ کارمند توسط رئیس)،
▫️یا از پایین به بالا (شبیه تصدی انجام کارهای ارباب توسط خدمتکار)،
▫️یا به نحو همعرض (مانند پرداختن به کارهای موکل توسط وکیل)؛
▪️و البته تعبیر «علی» این معنا را که این قسم تصدی، از جنس تصدی از بالا به پایین است، تقویت میکند.
▪️همچنین این گزاره که «مردان متصدی امور زناناند»
▫️میتواند به نحو خبری باشد (یعنی گزارش میدهد از یک وضعیت و روال عادی و عرف رایج در زندگیهای انسانها) و
▫️میتواند به نحو انشایی باشد (یعنی دستور میدهد که باید مردان متصدی امور زنان باشند)، و
▫️میتواند هر دو باشد، بدین بیان که اینکه مردان متصدی امور زنان باشند، یک واقعیت اجتماعی رایج در اغلب خانوادههاست؛ و خداوند با توجه به این واقعیت، از همه میخواهد که به اقتضای این واقعیت عمل کنند و تکلیفی را در خصوص رعایت این پدیده عرفی، متوجه زن و مرد میکند.
▪️در مرتبه بعد، این تکلیف،
▫️میتواند متوجه زنان باشد (یعنی ای زنان، بدانید که مردان متصدی امور شمایند و در کارهایتان نظر آنان را رعایت کنید)؛ و
▫️میتواند متوجه مردان باشد (یعنی ای مردان، بدانید که شما متصدی امور زنانید و باید هزینهها و نفقه آنان را بپردازید)؛
▪️که به نظر میرسد با توجه به ادامه آیه، هر دو مد نظر باشد؛ زیرا هم نفقه را برعهده مردان میداند؛ و هم زنان قانت (کسی که با خضوع و نرمش اطاعت میکند)را میستاید و اجازه تنبیه زنان سرکش را صادر میکند.
⭕️ بدین ترتیب، به نظر میرسد که این فراز از آیه میفرماید:
💢مردان در اغلب جوامع متصدی امور زنان هستند (تصدیای از بالا به پایین) و این تصدی مورد امضای خداوند است و او به رعایت آن دستور میدهد؛ یعنی تثبیت این رویه، تکلیفی است هم بر مردان (یعنی باید وظایفی در قبال زنان انجام دهند که مهمترینش تامین هزینههای زندگی آنان است) و هم بر زنان (یعنی باید با برنامه مردان در گردش امور خانواده همراهی کنند، نه اینکه چوب لای چرخِ برنامهریزیِ آنان بگذارند و اصرار داشته باشند که برنامهها تابع سلیقه خودشان باشد).
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
3️⃣ «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ»
🔷تفضیل و تفاوت بین افراد، و در نقطه مقابل آن همانندی و یکسانی افراد، دست کم سه گونه میتواند باشد:
🔹الف. تکوینی: اینکه در مقام آفرینش متفاوت آفریده شده باشند.
🔹ب. ارزشی: اینکه در مقام ارزشگذاری متفاوت باشند.
🔹ج. حقوقی: اینکه از حقوق متفاوتی برخوردار باشند.
🔸و منطقا تلازمی بین این سه نیست؛ مثلا
▫️کسی میتواند به لحاظ تکوینی از دیگری برتر باشد اما لزوما حقوق بیشتر یا ارزشمندی بیشتری نداشته باشد؛
▫️و یا به لحاظ ارزشی برتر باشد، اما نه به لحاظ تکوینی و نه به لحاظ حقوقی برتر نباشد؛
▫️ویا به لحاظ حقوقی برتر باشد، اما نه به لحاظ تکوینی و نه به لحاظ ارزشی لزوما برتر نباشد
▪️(به ترتیب مانند: یک نابغه، یک فرد واقعا تقواپیشه، و یک رئیس جمهور؛ در برابر کسی که این گونه نیست).
💠نکته تخصصی #انسانشناسی و #حقوقی
📝بحثی درباره #تساوی_بشر و #تساوی_زن_و_مرد (مغالطه #تساوی_حقوق به جای #عدالت_حقوقی)
📛بعد از استقرار تفکر اومانیستی (اصالت انسان دنیامدار) در غرب، بتدریج مساله تساوی بشر و همه بشر را یکسان دیدن مطرح شد و فعالیتهایی رخ داد که نهایتا به صدور اعلامیه حقوق بشر انجامید که بارها و بارها در آن از تساوی بشر سخن گفته شده است؛ اما اگر کسی دقت کند بوضوح خلط این سه معنای از تساوی را درمییابد.
🤔حقیقت این است که در غرب ابتدا به خاطر تفکر دنیامدارانه، حقوق دنیوی هرکس علامت ارزشمندی او قلمداد شد؛
و در نتیجه تلازمی برقرار شد بین ارزشمندی انسانها، و حقوقی که بدانها تعلق می گرفت؛
و متاسفانه هنوز این تلازم در ذهن همگان رسوب کرده، لذا از تساوی ارزشی بشر در بدو تولد، تساوی حقوق او را نتیجه میگیرند و بالعکس.
در هر صورت،
در بحث تساوی بشر، امروزه بشدت بین سه عرصه #تکوینی و #حقوقی و #ارزشی خلط میشود؛
و همین خلط بحث درباره تساوی بشر، عینا در مورد #تساوی_زن_و_مرد هم مطرح میشود؛
در حالی که اگر معیار تساوی حقوق، تساوی تکوینی باشد، و تکوین هم فقط در افق حیات دنیوی تحلیل شود، بوضوح میدانیم که انسانها به لحاظ ژنتیک و ابتدای تکوین متفاوتند، پس جایی برای تساوی حقوق نمیماند❗️
و چون به لحاظ تکوینی، تفاوت زن و مرد هم قابل انکار نیست، بر اساس این خلط، منطقاً باید با تساوی حقوق زن و مرد هم مخالفت کرد‼️
اما اگر بخواهیم از این فضای جوزده خارج شویم و عاقلانه بیندیشیم باید در
ابتدا سه گونه تفاوت (یا برتری، یا تساوی) محل بحث (تکوینی و حقوقی و ارزشی) را جدی بگیریم،
و بعد بررسی کنیم که تساوی بشر (و به طور خاص تساوی زن و مرد) در کدام عرصه موجه است و این تساوی چه اندازه بار حقوقی دارد؟
@yekaye
👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
قسمت دوم تحلیل مساله تساوی زن و مرد
💢الف. به لحاط #تکوینی:
در این عرصه تردیدی نیست که زن و بدن در مقام آفرینش با هم متفاوتند؛
بلکه هر دو فرد انسانی هم در مقام آفرینش تفاوتی با هم دارند.
در واقع، اگر صرفاً تکوین بخواهد مبنای تساوی یا عدم تساوی حقوق قرار گیرد، باید گفت کفه عدم تساوی حقوق میچربد❗️
راه حلی که فمینیستها به تبع خانم رودا انگر در پیش گرفتند این بود که بین #جنس (sex) و #جنسیت (gender) تفکیک کنند و بگویند تفاوتهای جنسی و بیولوژیک است که طبیعی است؛ ولی تفاوتهای جنسیتی و فرهنگی- اجتماعی، برساختهی جوامع است و اصالت ندارد؛
🤔در حالی که این ترفند هم مشکل را حل نمیکند، زیرا بالاخره تفاوت واقعی بیولوژیک زنان و مردان قابل انکار نیست و آنها که واقعیت انسان را فقط در ساحت بیولوژیک میبینند و ساحت ماورایی به نام روح را برای بشر منکرند، مجبورند همین ساحت را مبنای تفاوت حقوقی قرار دهند‼️
💢ب. به لحاظ ارزشی:
از آنجا که ارزش انسانیت در همه انسانها بالقوه است، و خود انسانها هستند که این امر بالقوه را به قعلیت میرسانند یا هدر میدهند، پس تنها معیار ارزشگذاری «تقوی» است: «إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى ... إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ» (حجرات/13)؛
و از این جهت در مقام ارزشگذاری ابتدایی، (یعنی صرف نظر از عمل خود افراد) زن یا مرد آفریده شدن، نمیتواند معیار برتر بودن به لحاظ ارزشی قلمداد شود؛
📖از این رو، قرآن تصریح میکند که عمل هیچکس، چه زن باشد چه مرد در پیشگاه خداوند ضایع نخواهد شد
(ْ أَنِّي لا أُضيعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى؛ آل عمران/195)
و هرکس، مرد باشد یا زن، اگر مومن باشد و عمل صالح انجام دهد، بدون کوچکترین ظلمی پاداش خود را دریافت خواهد کرد:
«وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا يُظْلَمُونَ نَقيراً» (نساء/24)
«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ» (نحل/97)
«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فيها بِغَيْرِ حِساب» (غافر/40)
🤔اگر تنها معیار تفاوت یا تساوی حقوق، حیث ارزشی افراد باشد تساوی حقوق زن و مرد خیلی قوت میگیرد؛
در حالی که میدانیم حیثیت ارزشی انسانها، تنها معیار احکام حقوقی نیست:
📜وقتی امیرمومنان رویه اختلاف طبقاتیای که از زمان خلیفه دوم باب شده بود اصلاح کردند و در اعطای حقوق افراد از بیتالمال بین افراد فرقی نگذاشتند، با این اعتراض مواجه شدند که خلیفه دوم حقوق افراد از بیتالمال را بر اساس سابقه آنها در اسلام قرار داده بود؛ و در واقع، با یک معیار ارزشی، تفاوت حقوق را تثبیت کرده بود! صرف نظر از اینکه صرف سابقه دلیل بر ارزشمندی بیشتر نمیشود، حضرت امیر در پاسخ آنها فرمود: معیار برتری ارزشی، تقواست، و جزای تقوا در آخرت است[؛ نه در دنیا].
📚(الكافي، ج8، ص361 )
این بخوبی نشان میدهد که صرف تساوی یا تفاوت ارزشی، بتنهایی نمیتواند معیار تساوی یا تفاوت قوانین حقوقی در دنیا باشد.
💢ج. به لحاظ حقوقی:
وقتی سخن از تساوی حقوق بشر (و به تبع آن تساوی حقوق زن ومرد) میشود اولین نکتهای که باید مورد توجه قرار داد این است که
🔺این تساوی کاملا همهجانبه نیست🔺
یعنی فقط مارکسیستهای افراطی بودند که با انکار مطلق مالکیت، مدعی تساوی حقوق همهجانبه همه افراد بودند؛ دیدگاهی که خیلی سریع نامعقول بودنش را خودشان هم دریافتند.
امروزه همه میپذیرند که مثلا حقوق شغلی افراد نهتنها ضرورت ندارد یکسان باشد، بلکه اقتضای عدالت در بسیاری از موارد، تفاوت حقوق افراد است.
در واقع، آنچه مهم و ضروری است رعایت عدالت در اعطای حقوق است؛ و در هر عرصهای باید معلوم شود که چه چیزی حق چه کسی است؛ و آنگاه دادن این حق به او عین عدالت است، جدای از اینکه دیگری هم همین اندازه در آن موضوع حق دارد یا خیر.🤔
یعنی کاملا محتمل است که افراد مختلف در عرصههای مختلف، به دلایل متعدد، حقوق مختلفی داشته باشند،
⛔️و عدالت این نیست که حقوق همگان در همهجا یکسان باشد،
⭕️بلکه عدالت در این است که اولا حقوق افراد و اصناف بشر درست شناسایی شود؛ و هرجا هرکسی حقی دارد همه حقش به او داده شود.
بدین ترتیب، در خصوص زن و مرد، هرجا زن یا مرد بودن اقتضای حق خاصی داشته باشد، تفاوت حقوقی عین عدالت است (مثلا تنها زناناند که از «حق مرخصی زایمان» میتوانند برخوردار شوند).
به تعبیر دیگر،
💢مساله اصلی در مورد حقوق زن و مرد، نه تساوی آن دو، بلکه رعایت عدالت و اعطای هر حقی است که به اقتضای عدالت به هریک باید داده شود.💢
@yekaye
👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
قسمت سوم تحلیل مساله تساوی زن و مرد
✳️پس به طور خلاصه:
🔸اگر از منظر ارزشگذاریی صرف بنگریم میتوان از تساوی زن و مرد سخن گفت، یعنی با توجه به اینکه معیار برتری انسانها در اسلام به تقوا (یعنی ایمان و عمل صالح) است، که زن یا مرد بودن انسانها در مقبولیت و اثربخشی ایمان و اعمالی که انجام میدهد، اثری ندارد و از این جهت زن و مرد مساویاند؛
🔸اگر از منظر تکوینی بنگریم تردیدی نیست که زن و مرد با هم متفاوتند؛
🔸اکنون اگر توجه کنیم حکم حقوقی، صرفاً بر اساس وضعیت تکوینی یا ارزشی افراد نیست و به نحوی حاصل و برآیند مولفههای متعدد ارزشی و تکوینی است؛
پس موضع درست، نه تساوی حقوقی مطلق زن و مرد خواهد شد و نه تفاوت حقوقی مطلق آن دو؛
🔴در واقع، در عرصه حقوق، نه تساوی زن و مرد موضوعیت دارد و نه تفاوت آن دو؛ آنچه مهم است این است که ببینیم چه چیزی حق هریک از این دو (ویا حق مشترک بین این دو) است و دقت کنیم که حق هرکس به او داده شود؛ و در طراحی حقوق این دو، هیچ یک از آنچه حق اوست منع نشود.🔴
در واقع،
مغالطه مهمی که در این عرصه رخ داده این است که گمان شده این #تساوی_حقوق است که معلوم میکند که حق هریک از زن و مرد چیست؛
در حالی که #برآیند وضعیتهای مختلف #تکوینی و #ارزشی زن و مرد در عرصههای مختلف حیات #فردی، #خانوادگی و #اجتماعی انسانهاست که معلوم میکند چه چیزی حق چه کسی است؛
✅ اگر این برآیند در عرصهای برای زن و مرد مساوی شد، حق زن و مرد مساوی؛ و اگر متفاوت شد، حق زن و مرد متفاوت خواهد شد.
🤔و از زاویهای دیگر،
💢در این آیه از برتری برخی بر برخی دیگر سخن گفته شده است؛
و چه این برتری را طرفینی بدانیم یا یکطرفه، مهم این است که توجه شود که اصلا مقام بحث، مقام برتری ارزشی نیست؛ بلکه یا برتری تکوینی است ویا برتری حقوقی است؛ و هیچیک از این دو منطقا مستلزم برتری ارزشی نیست.
به تعبیر دیگر،
حتی اگر آیه ناظر به برتری مردان بر زنان باشد، ناظر به حیث تکوینی ویا حقوقی است؛ و نمیتوان به این آیه نسبت داد که برتری ارزشی مردان بر زنان را مطرح کرده است.💢
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
🕸 جامعه امروز بقدری از شبهات مسموم شده که در مواجهه با بسیاری از روایات ناظر به زندگی خانوادگی و روابط متقابل زن و شوهر دچار بدفهمی میشود؛
و
🕷متاسفانه برخی هم آنها را چنان توضیح میدهند که مخاطب از آن، تبعیض علیه زنان و یا تحقیر زنان برداشت میکند.
👈یکی از این گونه روایات، روایت زیر است؛ که مضمون نزدیک به آن در بسیاری از
📚کتب شیعه (مثلا در الکافی، ج5، ص508 و 513 ؛ من لا يحضره الفقيه، ج2، ص438 و 442 ؛ مكارم الأخلاق، ص218 ) و
📚کتب اهل سنت (مثلا در الدر المنثور، ج2، ص152-154)
آمده است؛
📛 چون نگران این سوء تفاهمها بودم، این حدیث را در محل خودش نیاوردم و گذاشتم که ابتدا مخاطب مطالبی را که در تدبر 3 آمده است، مطالعه کند تا نسبت به ذهنیتهای غلطی که امروزه عمومیت یافته، آگاه شود و حتیالامکان از آنها در امان بماند.
از این رو، اصرار دارم که پیش از خواندن این حدیث و توضیحات پس از آن، مطالب تدبر3 و یا دست کم خلاصه آن را (https://eitaa.com/yekaye/6910) یکبار مرور کنید.
☀️9) از امام باقر ع روایت شده است: زنی خدمت پیامبر ص آمد
گفت: یا رسول الله! حق شوهر بر زن چیست❓
فرمودند: اینکه از او اطاعت کنی و در برابرش سرکشی نکنی و از [اموال] خانه او بدون اجازهاش صدقه ندهی و روزه مستحبی را بدون اجازهاش نگیری و مانع او در قبال خودت نشوی هرچند که بر روی زین سوار شده باشی [یعنی هرچند آماده خروج از خانه شده، حتی سوار مرکب هم شده باشی] و بدون اجازهاش از خانهات خارج نشوی که اگر زنی بدون اجازه شوهرش از خانهاش خارج شود تا وقتی که برگردد فرشتگان زمین و فرشتگان آسمان و فرشتگان غضب و فرشتگان رحمت [همگی] او را لعن و نفرین میکنند.
گفت: یا رسول الله! چه کسی بیشترین حق را بر مرد دارد❓
فرمودند: پدر و مادرش.
گفت: چه کسی بیشترین حق را بر زن دارد❓
فرمودند: همسرش.
گفت: آیا من هم همانند آنچه او بر من حق دارد، بر او حق دارم⁉️
فرمودند: خیر؛ و نه از صدتا، یکی❗️
گفت: به همان کسی که تو را حقاً به نبوت مبعوث کرد، هرگز خودم را اسیر هیچ مردی نخواهم کرد‼️
📚الكافي، ج5، ص507؛ دعائم الإسلام، ج2، ص216
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مَالِكِ بْنِ عَطِيَّةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
جَاءَتِ امْرَأَةٌ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا حَقُّ الزَّوْجِ عَلَى الْمَرْأَةِ؟
فَقَالَ لَهَا أَنْ تُطِيعَهُ وَ لَا تَعْصِيَهُ وَ لَا تَصَدَّقَ مِنْ بَيْتِهِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ لَا تَصُومَ تَطَوُّعاً إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ لَا تَمْنَعَهُ نَفْسَهَا وَ إِنْ كَانَتْ عَلَى ظَهْرِ قَتَبٍ وَ لَا تَخْرُجَ مِنْ بَيْتِهَا إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ إِنْ خَرَجَتْ مِنْ بَيْتِهَا بِغَيْرِ إِذْنِهِ لَعَنَتْهَا مَلَائِكَةُ السَّمَاءِ وَ مَلَائِكَةُ الْأَرْضِ وَ مَلَائِكَةُ الْغَضَبِ وَ مَلَائِكَةُ الرَّحْمَةِ حَتَّى تَرْجِعَ إِلَى بَيْتِهَا.
فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ أَعْظَمُ النَّاسِ حَقّاً عَلَى الرَّجُلِ؟
قَالَ وَالِدُهُ.
فَقَالَتْ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! مَنْ أَعْظَمُ النَّاسِ حَقّاً عَلَى الْمَرْأَةِ؟
قَالَ: زَوْجُهَا.
قَالَتْ: فَمَا لِي عَلَيْهِ مِنَ الْحَقِّ مِثْلُ مَا لَهُ عَلَيَّ؟
قَالَ: لَا وَ لَا مِنْ كُلِّ مِائَةٍ وَاحِدَةٌ!
قَالَ فَقَالَتْ: وَ الَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ نَبِيّاً لَا يَمْلِكُ رَقَبَتِي رَجُلٌ أَبَداً.
📝شرح و تفسیر:
برای اینکه فهم حدیث بهتر انجام شود مناسب است به دو حدیث دیگر که شبیه این واقعه رخ داده و نکات دیگری در آن هست اشارهای شود:
☀️در روایتی شبیه این که در کتب اهل سنت آمده (الدر المنثور، ج2، ص154) سوال کننده، دختری است که پدرش بر ازدواج کردن وی اصرار دارد و وقتی در پایان، این دختر چنین سخنانی میگوید، پیامبر خطاب به پدر وی میفرماید: آنها را بدون اذن خودشان هرگز نباید به ازدواج وادار کنید.
☀️و باز روایتی در کتب شیعه (الكافي، ج5، ص511) آمده که پیامبر وقتی حقوق زن بر مرد را بیان میکند، خانمی که مخاطب بوده آن را خیلی اندک میشمرد (یعنی انتظار حقوق خیلی بیشتری برای زن در قبال مرد داشته) و همانند دو واقعه فوق، بیان میکند که من ابدا ازدواج نخواهم کرد؛ و پیامبر ص باز سعی نمیکند بر ازدواج او تاکید کند، بلکه این آیه را میخواند که «وَ أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَ: اگر [زنان] عفت و خویشتنداری به خرج دهند برایشان بهتر است.»
که گویی شبیه حالت فوق، که از اجبار کردن وی برحذر میداشت، در اینجا نیز بر ازدواج نکردن وی صحه میگذارند و فقط تاکید میکنند اگر مجرد ماندی همچنان عفت خود را حفظ کن❗️
@yekaye
👇ادامه شرح حدیث 9👇
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه شرح حدیث 9 (فراز دوم)
💢اکنون برای فهم حدیث محل بحث، بگذارید از مخاطب حدیث شروع کنیم که روحیهاش در جملات پایانی منعکس شده است:
🤔این زن،
▪️از طرفی پیامبر را کاملا در مقام پیامبری قبول دارد، و
▪️ از طرف دیگر بقدری از پاسخ پیامبر ناراحت میشود که میگوید اگر این طور است هیچگاه ازدواج نخواهم کرد❗️
نکته مهم دقیقا همین است:
▪️هم او علیرغم این ناراحتی در نبوت پیامبر شک نکرد؛ و
▪️هم پیامبر ص
▫️نه برای خوشایند او از تحلیلش دست برداشت؛ و
▫️نه بر مجبور کردن وی اصرار کرد‼️
🤔چگونه اینها با هم قابل جمع است؟
🤔اگر بنای اسلام بر ظلم به زن است، چرا پیامبر تاکید میکند که اگر خودش اجازه ازدواج ندهد، کسی حق ندارد او را بدین کار مجبور کند؟
💢ریشه اشکالی که در ذهن این خانم، و احتمالا در ذهن بسیاری از افراد پیدا میشود - و در تدبر 3 تاحدودی توضیح داده شد https://eitaa.com/yekaye/6906 – این است که میخواهند مسائل و حقوقی را که اساساً در فضای خانواده و با توجه به وضعیت خاص خانواده طراحی شده، از منظر کاملا فردگرایانه تحلیل کنند
🔖(توضیح بیشتر در جلسه 951، تدبر2 http://yekaye.ir/an-nesa-4-24/)؛
یعنی #خانواده را صرفاً یک همکاری و #شرکت مبتنی بر #قرارداد_اجتماعی - آنچنان که در خصوص اغلب #سازمانهای_اجتماعی میبینیم- قلمداد میکنند❗️
درحالی که #خانواده تفاوتی بنیادین با هرگونه #سازمان_اجتماعی دارد
🔖(توضیح در جلسه قبل، تدبر6 http://yekaye.ir/an-nesa-4-33/).
🔺(یک شاهد ساده بر این مدعا آن است که «بنگاه»ها و «شرکت»های اجتماعی مقدس نیستند: اگر افراد میلی به ادامه همکاری نداشته باشند براحتی میتوانند آن شرکت را پایان دهند. اما خانواده مقدس است: اگرچه اسلام طلاق را پذیرفته، اما آن را حلال مبغوض معرفی کرده است.)
💢ضابطه اصلی در طراحی قوانین ناظر به سازمانهای اجتماعی #عدالت است؛ که در گروی #تعیین_دقیق_حد_و_مرزهای بین افراد و رعایت آن توسط تمام اعضاء است. اما ضابطه اصلی در طراحی قوانین ناظر به روابط خانوادگی، #عشق –یا به تعبیر قرآنی: #مودت_و_رحمت (روم/21) – است؛ که بنای اصلیاش بر #کنارگذاشتن_حد_و_مرزها، و باهمیکیشدن تمام اعضاء، و بلکه فداکاری اعضاء برای همدیگر است.
🔺و اگر قانونی که برای مودت طراحی شده با منطق عدالت بسنجیم از دلش تبعیض درمیآید.🔺
در واقع،
ارتباط اعضای خانواده، نه یک #ارتباط_مکانیکی که در اغلب سازمانهای اجتماعی میتوان دید (که هر جزیی مستقلا یک خاصیتی دارد، و البته با در کنار هم گرفتن اعضاء خاصیتشان بیشتر میشود؛ ولی عوض کردن هر جزءبا جزء مشابه فرقی ندارد)،
بلکه بیشتر شبیه ارتباط اجزای یک #واحد_ارگانیک (موجود زنده) است:
🤔در یک ارگانیسم، تکتک سلولها، موجوداتی زنده، و مستقل از همدیگرند؛ اما آنچه ادامه حیات را برای همه آنها میسر میکند زیستن در بدن یک موجود زنده است.
استقلال سلولها به این معنا نیست که باید حقوق و وظایف کاملا برابر داشته باشند؛ بلکه حقوق و وظایف هرکس متناسب با نقشی است که حضورش در این بدن برعهدهاش نهاده است. شاید موقعیت سلولهای مغز مهمتر و خطیرتر از مثلا گلبولهای قرمز باشد، اما همه اینها به هم وابستهاند؛ و اگر هریک نقش خود را در مجموعه درست انجام ندهد، به فراخور نقشاش آن ارگانیسم آسیب خواهد دید؛ و دود این آسیب به چشم تمام سلولها خواهد رفت.
🤔اکنون از این منظر یکبار دیگر حدیث را بنگرید🤔
وقتی ضابطه اصلی در ارتباط اعضاء، تعیین حد و مرز، و رعایت عدالت باشد و هر فردی بتنهایی موضوعیت داشته باشد؛ مهمترین دغدغه هر فردی این است که حقوقش دست کم به اندازه افراد دیگر باشد؛
اما وقتی که ضابطه اصلی در ارتباط اعضاء، برداشتن حد و مرزها و عشق ورزیدن و یکی شدن باشد، دیگر این فرد در قبال آن فرد موضوعیت ندارد، تا اینکه میزان برابر بودن یا نبودنِ حقوق، اصلاً مساله شود❗️
💠 خانواده اصیل با خواستگاری [= درخواست و تقاضای] مرد از زن (یعنی ابراز محبت مرد به زن) شروع میشود؛
و علامت این محبت، با دادن هدیهای گرانبها به زن است (مهریه = صَدُقَه = علامت صدق)؛
با عباراتی کاملا معین [= خطبه عقد] پیوند و یکیشدن ماورایی رقم میخورد [به تفاوت زنا و ازدواج دقت کنید: پس ازدواج، صرف توافق طرفینی نیست؛ بلکه توافق خود را به ماوراء گره زدن است]
و خداوند مودت و رحمت را بین این دو برقرار میکند (روم/21).
اکنون
👨🏻⚕️مرد میپذیرد مسئولیت ارگانیسم خانواده را عهدهدار شود و مخارج کل ارگانیسم را تامین کند؛ و
🧕زن هم میپذیرد به این مدیریت تن دهد و روح حیات را در این ارگانیسم بدمد.
👨👩👧👦حالا برای این اجزاء قرار است توصیه حقوقیای بشود که ارگانیسمِ خانواده [و نه استقلالطلبی اجزاء] تقویت شود:
💢بیشترین حق بر مرد را والدینش دارند؛ و بیشترین حق بر زن را شوهرش. 💢
🤔چرا؟🤔
@yekaye
👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه شرح حدیث 9 (فراز سوم)
👨👩👧👦حالا برای اجزای ارگانیسمی به نام خانواده، قرار است توصیه حقوقیای بشود که ارگانیسمِ خانواده [و نه استقلالطلبی اجزاء] تقویت شود:
💢بیشترین حق بر #مرد را #والدین او دارند؛ و بیشترین حق بر #زن را #شوهر او. 💢
🤔چرا؟🤔
شاید چون:
در حالت طبیعی، والدین به فرزندانشان محبت بیدریغ دارند، اما فرزندان کمتر به والدین محبت دارند؛ و البته دلبستگی دختر به والدین بیش از پسر است.
پس به طور طبیعی، هر خانوادهای زمانی مستحکم میشود که:
🔺الف. فرزندان، مادامی که در همین خانوادهاند، حق والدین بر خود را برترین حقی که باید رعایت کنند بدانند.
🤔وقتی این فرزندان از والدین جدا شدند و خانواده جدیدی تشکیل دادند، آنگاه:
🔺ب. به دختر، که دلبستگیاش به والدینش شدید بوده و همچنان از آنها دل نمیکند، تذکر داده میشود که حق شوهر بر خود را بالاترین حقی که باید رعایت کند بشمرد تا این «خانواده هستهای» جدید درست مستقر گردد.
🔺ج. به پسر، که دلبستگیاش به والدین کمتر، و به همسرش بیشتر است، تذکر داده میشود که حق والدین بر خود را مهمترین وظیفه خود بشمرد و ورودش در زندگی جدید و دلمشغولی شبانهروزیاش به حفظ این خانواده هستهای، وی را از وظایفش نسبت به والدین و حفظ «خانواده گسترده» غافل نسازد.
🔻با این حال، در برخی از افراد، فردگرایی بقدری غلبه دارد، که نمیخواهند با پیوندی آسمانی هویت خود را در یک ارگانیسم رقم بزنند.
چون خانواده را صرفا از منظر وضعیت فردی خود ملاحظه میکنند، مهمترین دغدغهشان این است که حقوقشان اگر از بقیه بیشتر نیست لااقل مساوی باشد؛
و لذا با اینکه به نبوت پیامبر ص اذعان دارند؛ حاضر به پذیرفتن این نوع تقسیم کار ارگانیک نیستند؛
و البته چون نظام خانواده یک نظام صددرصد طبیعی و ارگانیک نیست، بلکه وجهه اختیاری هم دارد، و خود افراد باید این را انتخاب کنند.
از این رو، مجرد ماندن، با اینکه در اسلام بشدت ناپسند شمرده شده، اما حرام نیست؛ و پیامبر ص تاکید میکند که خود شخص باید به ازدواجش راضی شود و اذن دهد.🤔🤔🤔
@yekaye