#دکتر_آقاتهرانی
#خاطره5
💢 فرصت های از دست رفته...
❇️ به ذهنم رسید حالا که اوائل ماه مبارک رجب است این خاطره رو بنویسم🔻🔻
☘ یک شب آماده شدم تا برای نماز مغرب به #حرم_مطهر مشرف شوم. یک ربع به اذان بود که حرکت کردم، داشتم از درب مدرسه خارج میشدم، که یک دفعه #حاج_آقا_تهرانی وارد مدرسه شدند. حاج آقا همیشه دم اذان یا کمی بعد از اذان مدرسه می آمدند اولین باری بود که قبل از نماز می اومدند.
☘ دم درب مدرسه همدیگر رو دیدیم و دستم رو گرفتن و باهم شروع کردیم #قدم_زدن در حیاط مدرسه. از سمت راست مدرسه شروع کردیم قدم زدن. انگار خیلی وقت بود حاج آقا توی مدرسه قدم نزده بودند، #خاطرات شان تداعی میشد و با دیدن هر نقطه ای خاطره ای می گفتند از قدیم ها... بین راه چندتا سوال پرسیدم، جواب دادند.
☘ یک دور، دور مدرسه را قدم زدیم، وقتی رسیدیم دم مسجد، اذان شده بود، حاج آقا از پله ها بالا رفتند و من یک پله پایین تر ایستاده بودم، با اون نگاه نافذ و دوست داشتنی، نگاهم کردند و با حالت #بغض فرمودند:
دیدی یک دور زدن دور مدرسه چقدر زود تموم شد، #عمر هم به این سرعت می گذرد و #فرصت ها از دست می رود... قدر فرصت ها را بدان...
♻️ امروز حدود 15 سال از آن روز می گذرد، این 15 سال مثل همان 15 دقیقه گذشت... والفرصه تمرُّ مرَّ السحاب...
☘ رفقا این ماه #رجب و #شعبان و #رمضان هم مثل همه سال های قبل می گذره، قدر بدونیم و برای هم دعا کنیم...🙏
🆔 @taalighat
🔻🔻 به مناسبت روز #میلاد_مولی_الموحدین فیلم شعرخوانی در مدح حضرت مولی روحی له الفدا تقدیم می شود. این کلیپ پیش از این در سالگرد رحلت پیرغلام سیدالشهدا مرحوم #حاج_قربی منتشر شده بود که مجدد تقدیم می شود 🔻🔻
11.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 فیلم شعرخوانی در مدح حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیهالسلام روحی له الفدا
💢 اختصاصی 💢
#سالگرد_رحلت_حاج_قربی
#فیلم_آخرین_ساعات
♻️ #حاج_قربی در روز #عید_قربان به دنیا آمد و روز #عید_غدیر از دنیا رفت، و می دانیم که هیچ چیز در دنیا اتفاقی نیست...
♻️ روز عید غدیر چند نفر از #مادحین_همدان خدمت حاج قربی می رسند چون می دانستند به خاطر بیماری امکان حضور در مراسمات را ندارد همان جا برایش مدح #امیرالمؤمنین می خوانند، حاجی به آن ها می فرماید: شما را آقای من، امیرالمؤمنین اینجا فرستاده
🔹🔸 مداح ها پیش از ظهر خداحافظي می کنند و از منزل حاجی خارج می شوند، هنوز چیزی نگذشته بود که خبر می رسد... انا لله و انا الیه راجعون...
🔰️ این فیلم #آخرین_ساعات عمر با برکت این پیرغلام سیدالشهدا علیه السلام را نشان می دهد.
@yadhaa
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
#حاج_قربی
#خادم_الحسین
#پیرغلامان_سیدالشهدا
🆔 @yadhaa
تعلیقات
🔻 فیلم شعرخوانی در مدح حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیهالسلام روحی له الفدا 💢 اختصاصی 💢 #سالگرد_رح
بدلیل مشکلاتی که ایتا در ذخیره فایل ها دارد، برخی عزیزان نتوانستند فایل را باز کنند، لذا مجددا فیلم بارگزاری شد.
8.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♻️ عزیزان جبهه انقلاب
✅ همه افرادی که فعلا مدنظر جبهه انقلاب هستند و با معیارهای حضرت آقا همخوانی دارند، خوبند...
❌پس تخریب آنها جایز نیست.... ❌
⬅️ بعد از تأیید شورای نگهبان ان شاءالله به دنبال بهتر خواهیم گشت...
🆔 @yadhaa
#حاج_قربی
#خاطره_هفتم
💢 مگر ما صاحب نداریم؟؟
☘ مدتی گرفتار مشکلی بودم و راه برون رفتی پیدا نمی کردم، یک مرتبه به ذهنم رسید به #حاج_قربی زنگ بزنم...
☘ تلفن زدم، گوشی را برداشت و مثل همیشه گفت: حسین جان...
🌱 گفتم حاج آقا کجایید؟ باید ببینمتان، مشکلی برام پیش اومده...
🌱 گفت الان میام سمت منزل شما، بیا بیرون.
🌱 خودم رو رسوندم سر خیابون، خیلی سریع رسید. از ماشین پیاده شد، اومدم پیشم و به عصا تکیه کرد و خیره به چشمام نگاه کرد با اون لحن #پدرانه و لهجه شیرین همدانی گفت: حسین جان شی شده؟ (چی شده)
☘ گفتم حاج آقا گرفتارم، فهمید نمیخوام موضوع رو بگم، دستم رو گرفت تو دستاش و محکم فشار داد با بغض فرمود: حسین، #مگه_ما_صاحب_نداریم؟
☘ این جمله رو که گفت، #اشک تو چشماش حلقه بست و بغض منم شکست و منکسر شدم و احساس کردم همان لحظه همه چیز حل شد... باور کنید همون روز مشکلم حل شد.
☘ حاجی با گفتن همون جمله ساده انگار همه وجودش شد توسل به #ناحیه_مقدسه حضرت ولی عصر عج، حاجی همه وجودش #ایمان_به_امام بود و با همین ایمان واقعی #گره_گشایی می کرد.
🆔 @taalighat
#دکتر_آقاتهرانی
#خاطره6
☘ بعد از نماز از بچه ها خداحافظی کرد. ایام #حج رسیده بود و حاج آقا مثل هر سال قرار بود به حج مشرف شود. هر سال با کاروان حجاج #آمریکا همراه بود و روحانی اون ها بود.
☘ بچه ها ناراحت بودند از این که یک ماه او را نمی بینند. واقعا احساس #دلتنگی پیدا کرده بودیم. خیلی ها هم دلشان هوای مکه، مدینه کرده بود. حال عجیبی شد. خودِ حاج آقا هم لحظه خداحافظی متأثر بود.
☘ سال اول طلبگی ام بودم. ارتباط زیادی هم با حاج آقا هنوز پیدا نکرده بودم. بعد نماز که از مسجد بیرون می رفت از وسط جمعیت خودم را به حاج آقا رساندم، یک #تسبیح داشتم، دادم به حاج آقا، گفتم میشه اینو ببرید #تبرک کنید؟ خندید و گفت نمیشه که... و رفت. خیلی دلم گرفت... نمی تونستم تصور کنم همچین درخواستی چیز زیادی باشه. یا برای این آدم با این همه سر شلوغی می تونه دردسر بشه. شرایطش رو درک نمی کردم....
☘ هنوز یک قدم بیشتر نرفته بود، از وسط جمعیت برگشت رو به من کرد و گفت: #تسبیح رو بده.
☘ یکماه گذشت. از #مکه برگشته بود. من رفته بودم دفترش. تا منو دید دست کرد جیبش یه تسبیح بهم داد. گفت این هم امانتی شما، برات تبرکش کردم....
🆔 https://eitaa.com/taalighat