eitaa logo
تعلیقات
1.3هزار دنبال‌کننده
418 عکس
62 ویدیو
29 فایل
📚 در این صفحه گاهی #خاطراتم را می‌نویسم 📝 و گاهی #یادداشت هایی درباره مسائل گوناگون #حوزه و #جامعه و #انقلاب ... (حسین ایزدی _ طلبه حوزه علمیه قم) @fotros313h (📲 نشر مطالب فقط با ذکر #لینک)
مشاهده در ایتا
دانلود
دردهای مزمن جبهه انقلاب (حاشیه‌ای بر واکنش‌های این روزهای جبهه انقلاب) 🔻 در کنار همه امتیازات اما به آسیب‌هایی دچار هستیم که باید چاره‌ای برای آن‌ها اندیشید. اینکه جبهه به سرعت واکنش نشان می‌دهد یعنی جبهه انقلاب زنده است، دارای دغدغه است، نمی‌خواهد بی تفاوت باشد، این‌ها همه مزیت ماست. اما اینکه نمی داند کجا، در چه اندازه، و با چه روشی واکنش و کنش داشته باشد، یعنی از پختگی لازم برخوردار نیست و هنوز به لازم نرسیده است. برخی از آسیب هایی که دچار هستیم: تسرع منهای تأمل 🔻 ذهن بخشی از جبهه انقلاب خیلی سریع بهم می ریزد، خیلی سریع به واکنش می افتد، خیلی سریع به نفی و طرد می رسد، خیلی سریع تحلیل می کند، خیلی سریع محکوم می کند. همه این ها نشان دهنده ضعف های ساختاری است. ضعف هایی که اگر چاره نکنیم همچنان در می مانیم. کافی است یک اتفاق در عرصه برجسته شود، همه ذهن، کنش و دغدغه ما را به خود معطوف می کند. بی مسئلگی 🔻 بخشی از جبهه انقلاب حتی خیلی سریع هایش تغییر می کند. کسی اولویت ها و مسئله هایش سریع تغییر می کند، یعنی اساسا فاقد مسئله است و اولویتی ندارد. به همین دلیل می بینیم کل همّ و غمّ جبهه گاهی در حد یک هفته می شود واکنش به مثلا انتشار عکس فلانی با فلانی یا خواندن یک شعر غلط از طرف فلان مداح... غلبه روحیه نفی و طرد 🔻 ما دارای چنان قدرتی هستیم که می توانیم با واکنش های حساب نشده اما پرحجم و تند و تیز به سرعت یکی را به مرز نفی و از انقلاب برسانیم. اصلا گویی کاری جز طرد نداریم. این به معنای نادیده گرفتن خطوط قرمز نیست، به معنای پافشاری بر اصول نیست، بلکه به معنای فقدان سیاست اقدام است. نارسائی تئوریک 🔻 یکی از مشکلات اساسی ما است که موجب شده دچار شده‌ایم. تعریف روشنی از بودن و انقلابی نبودن نداریم. حتی تعريف صحیح و جامعی از نداریم. نمی‌دانیم دقیقاً موطن نزول و تطبیق "اشداء علی الکفار و رحماء بینهم" چیست و برای کجاست؟ وقتی چنین شد، بر اساس آنچه حدود انقلابی بودن می دانیم دیگران را قضاوت می کنیم و فعل خود را مصداق بصیرت افزایی می‌پنداریم. 🔻 یکی را نفی و طرد می کنیم و دیگری را محکوم و مطرود. فقط هم قرائت خودمان از آقا را قبول داریم. جهت گیری ما گاهی به سمت کشف حقیقت نیست، بلکه به سمت اثبات مواضع خومان است و این هم بد است. حالا هم که یاد گرفته ایم تا کسی حرفی خلاف میل ما می زند اسم او را صورتی می گذاریم. افراط در در واکنش 🔻 گاهی نسبت به برخی مسائل باید واکنش نشان داد و قطعا وظیفه است. مثلا کسی شعر غلطی خوانده است، باید داد، اما ما چنان بلایی به سر طرف می آوریم و او را تا مرزهای کفر بالا می بریم که به غلط کردن بیافتد. این شیوه امامان ماست؟ این شیوه رهبری است؟ پس مروت و چه می شود؟ کسی شک ندارد شعری که فلانی خواند غلط است، کسی شک ندارد تطهیر خاتمی غلط است، کسی شک ندارد هزارتا مسئله دیگر وجود دارد، مهم نحوه مواجهه ما با هر یک از این مسائل است. 🆔 @taalighat
رویکرد جبهه‌ای و الگوی نقد (الگوی مواجهه درون جبهه‌ای) 🔻 این روزها در هر گروه و کانال و پیجی شاهد تضارب آرا در موضوعات مختلف هستیم که بسیار امیدبخش و نشاندهنده پویابودن جامعه است. اما گاهی این تضارب آرا در بین بچه‌های جبهه انقلاب به جدال و خصومت و عناد کشیده می‌شود. یکی دیگری را متهم می‌کند و دیگری بقیه را نفی. این نقطه و بزنگاه است. مسئله‌ها تمام نمی‌شوند و هر روز با مسئله‌ای جدید مواجهیم پس نمی‌توانیم نسبت به تک تک مسائل نسخه بپیچیم بلکه باید اساس و قواعد کلان را تنظیم کنیم. 🔻 موجب رشد است و موجب فشل شدن و نابودی. وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ ۖ وَاصْبِرُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ (انفال:46) گفتگو و نقد و آزاداندیشی مثل نان شب برای ما واجب است اما بشرطها و شروطها. 🔻 مختصات رویکرد جبهه‌ای 🔹 ما در چه جبهه‌ای ایستاده‌ایم و نقطه مقابل ما کیست؟ پاسخ به این سؤال الگوی مواجهه ما را روشن می‌کند. گاهی ما همه همت خود را برای نفی و کسی می‌گذاریم که در خاکریز خودی است. همین موجب غفلت از دشمن واقعی و موجب تغییر اولویت می‌شود. رویکرد جبهه‌ای مواجهه و کنش را نشان می‌دهد. 🔹 رویکرد جبهه‌ای نافی آزاداندیشی و گفتگو و نقد نیست، بلکه گفتگو ره ضروری می‌داند اما درعین‌حال و نامسئله را از هم تفکیک می‌کند، و را تعيين می‌کند. 🔹 بعد عاطفی و روحی ما با آنهایی که نگاه شان را نمی‌پسندیم را تأمین و اصلاح می‌کند. رویکرد جبهه‌ای بعد را برجسته می‌سازد تا حتی در نسبت به کسی که نقد دارم، نداشته باشم بلکه سرشار از محبت و اخوت باشم درعین اینکه از باور و نقد متقن خود نیز چشم‌پوشی نمی‌کنم اما در مدل ابراز آن دقت می‌کنم. چراکه ما با طرف مقابل اثر مستقیمی بر او دارد. 🔹 رویکرد جبهه‌ای است نه ، ظرفیت ارتباط و و ولایت در جامعه مؤمنین را افزایش می‌دهد، نقد موجب جدایی و فاصله و کدورت نمی‌شود بلکه چنان پخته و برخاسته از اخوت است که مزید انسجام و پیوندهای برادری است. 🔹 بستر است چرا که و امکان شنیده شدن نقد را فراهم می‌کند چون کسی با موضع و قضاوت پیشینی به سخن و نقد برادرش نگاه نمی‌کند و نقد او را هدیه‌ای برادرانه می‌داند نه اقدامی خصمانه. 🔹 رویکرد جبهه‌ای ندارد تا راحت کند، بلکه دارد. طیف را می‌بیند، مجموع را لحاظ می‌کند، نگاهش تشکیکی است، پس دایره خودی را آنقدر مضیق نمی‌بیند که فقط خودش بماند و دوستانش. 🔹 مخالف است. راحت دیگری را یا خطاب نمی‌کند. درعین صراحت و آزاداندیشی در نقد لطافت نیز دارد. و تقوای در تعبیر و در قلم نیز دارد. پس نه تهمت می‌زند، نه برچسب، نه قضاوت می‌کند بلکه متمرکز بر مسئله، حاق موضوع را نقد می‌کند. 🔹 می‌داند آنقدرها زیاد نیستیم که بخواهيم هر روز با نیش قلم و زبان تعداد جدیدی را از جبهه کم و حذف کنیم. ما بايد ما بمانیم. 🔻🔻🔻🔻 🆔@taalighat
کنار هم پای کار انقلاب... 🔻 امروز همه بچه‌های در تکاپو و تلاش هستند تا برای اعتلای انقلاب بهترین‌ها را به مجلس شورای اسلامی بفرستند. پس انشالله دعوا بر سر منافع شخصی نیست، همه در پی اند. البته مقصودم آن آدم‌های باندباز و سیاسی‌کار نیست. 🔻 برای رسیدن به من راهی را می‌روم و دیگری راهی را و هردو در پی احراز وظیفه‌ایم و هردو انشالله مأجور. این‌که نتیجه تحقیق من با ديگری متفاوت است، متأثر از عوامل متعددی است که باید تحلیل شود. تحلیل آری، تکفیر نه! 🔻 امروز به‌گونه‌ای نکنيم که فردا نتوانیم در روی هم نگاه کنیم. باید همدیگر را به‌خاطرِ عشق ورزیدن به انقلاب تحسین کنیم نه تکفیر. 🔻 انقلاب حالا حالاها کار دارد و بچه‌های جبهه انقلاب باید با همه تفاوت نگرش‌ها و سلیقه‌ها چون کنار هم را پیش ببرند. 📍انتخابات می‌گذرد، انقلاب است که می‌ماند. باهم کنار هم خرج انقلاب شویم... 🔻🔻🔻🔻 🆔@taalighat
📝 وحدت، اخوت و مسئله پیشرفت 🔻 در اینکه یکی از پرتکرارترین توصيه های رهبر معظم انقلاب مسئله وحدت و انسجام ملی و پرهیز از اختلاف است، شک و تردیدی نیست. اما آیا دعوت به وحدت یک توصیه اخلاقی صرف است؟ 🔻 وحدت و انسجام در جامعه انسانی و اخوت در جامعه ایمانی و اسلامی کارکردهایی تکوینی و طبیعی دارند. توجه به ابعاد روحی و روانشناختی انسان، مناسبات اجتماعی و نبض تحولات تمدنی این نکته را نمایان تر می‌کند. 🔻 اساساً دعوت به وحدت را تقلیل دادن به یک توصیه اخلاقی، یعنی نشتاختن سطوح مطلوبیت‌های راهبر و ولی یک جامعه دینی. رهبری که در نقطه کانونی ایستاده است، حتی توصيه های اخلاقی‌اش، بعد راهبردی، اجتماعی و رویکرد جامعه‌سازانه دارد. براین اساس‌ در منطق رهبری پیش‌نیاز و تحقق فضای و وحدت در جامعه ایمانی است. 🔻 پیشرفت در جامعه ایمانی تنها امری مکانیکی و سخت افزاری و ساختاری نیست، بلکه پیشرفت در لایه‌های عمیق روحی، روابط اجتماعی و مناسبات انسانی جریان و نمود دارد. کسی‌که دنبال تحقق پیشرفت و عدالت است، اما نفرت پراکنی می‌کند، درکی از ماهیت پیشرفت در منطق اسلامی ندارد. 🔻 اخوت و وحدت از چند لایه به مسئله پیشرفت و عدالت کمک می‌رساند. یک لایه از حیث زمینه‌سازی شرایط حرکت عمومی جامعه است که در فضای نفرت، به کندی پیش می‌رود. اما لایه‌ی دیگر بعد درونی و ماهوی پیشرفت است. پیشرفت از یک سو نوعی صیرورت اجتماعی و رشد انسانی در مقیاس جامعه است. از سوی دیگر جان مایه پیشرفت، سوگیری و مفاد آن در لایه‌هایی بسته به جریان سنن الهی در حق یک جامعه و تجلی اسمائی است که این امر اخیر جز در شرایط تحقق طهارت اجتماعی که در بستر اخوت ایمانی رخ می‌دهد، محقق نخواهد شد. 🔻 پیشرفتی که قرآن وعده می‌دهد "وَلَوۡ أَنَّ أَهۡلَ ٱلۡقُرَىٰٓ ءَامَنُواْ وَٱتَّقَوۡاْ لَفَتَحۡنَا عَلَيۡهِم بَرَكَٰتٖ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلَٰكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذۡنَٰهُم بِمَا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ" در بستر ایمان عمومی محقق می‌شود و ضلعی از اضلاع هدایت و مجری نزول برکت است. برکت یعنی رشدی که خدای متعال به ذهن‌ها، جان‌ها، فکرها، روح‌ها و اقدام‌ها می‌دهد. جامعه‌ای رشد یافته و پیشرفته خواهد بود که رشد ظاهری او در سایه رشد باطنی محقق شود تا آن پیشرفت ظاهری ماندگار و پایا و پویا گردد. (بی‌تردید این دو پاراگراف در حالت اختصار است و نیاز به شرح و بسط دارد که مجال مناسب می‌طلبد.) 🔻 وحدت و اخوت را تقلیل دادن به امری اخلاقی یا تاکتیکی سیاسی، عدول از مبانی عمیق است. 🔻🔻🔻🔻 🆔@taalighat
📝 چندنکته درباره حمایت از افراد 1. به دلایل مختلفی علاقه به اعلام حمایت از یک فرد مشخص در انتخابات اخیر را نداشتم، چرا که نسبت به هر دو طرف نقدهای جدی داشتم و البته به‌صورت عمومی نقدهایم را بیان نکردم. هنوز هم بناندارم. 2. آشنایی من با جناب دکتر جلیلی و تیم ایشان به سال 92 بازمی‌گردد. تجربه همکاری با برخی نزدیکان و اعضای اصلی تیم ایشان شناخت معتنابهی ایجاد کرد. هرچند همان سال‌ها چندبار تماس دفتر و ابراز علاقه بزرگوارانه دکتر به دیدار و جلسه را بنابر ملاحظاتی رد کردم اما بعدها گفتگوهایی غیررسمی با ایشان داشتم که مزید شناخت نسبت به ایشان بود. 3. اگر به‌صورت شخصی نگاه کنم، شايد بتوانم بگویم قلباً شخص جلیلی را بر شخص قالیباف ترجیح می‌دهم و شاید گلایه‌هایی که از قالیباف دارم بیشتر است. اما میدان تکلیف، میدان حب و بغض شخصی نیست جای کنار گذاشتن خود و نشاندن وظیفه است. 4. امروز در دل نسبت به هردو طرف امیدها و نگرانی‌هایی دارم. نگرانی از جنس اطلاع و شناخت میدانی است نه از جنس تحلیل و حرفهای این و آن. اما در مقام جمع‌بندی گمانم بر ترجیح قالیباف است متناسب با شرایط امروز کشور و منطقه. 5. امروز آنچه بیش از هميشه آزاردهنده است وضعیت مواجهه جبهه انقلاب باهم است. گویی جلیلی و قالیباف را مرز حق و باطل می‌دانیم. درصورت طرفداری یکی از دیگری دست به می‌زنیم. آسيبی دوطرفه. بدانیم هردو انقلابی، هردو عزیز و هردو سرمایه جبهه انقلاب هستند. 6. برادران پیش‌فرض ما در فضای حمل بر صحت باشد نه حکم به بدترین وجوه. همه محترم اند. هم آنکه با حجت شرعی به جلیلی رسیده و هم آنکه با حجت شرعی به قالیباف. مهم عمل به تکلیف در دایره اطلاعات است. تکفیر چرا؟ انتخابات می‌گذرد و فردا باید باهمین جبهه انقلاب کار انقلاب را به پیش ببریم، آیا با کدورت و دعوا و نزاع می‌شود؟ آیا خطر مشترک که عبارت باشد از را حس نمی‌کنیم؟ عموم جريان انقلابی عزیز و دوست‌داشتنی را که در علاقه‌مندی و حمایت از دکتر جلیلی می‌بینم قلباً می‌ستایم. 7. یکی از مهم‌ترین نکاتی که آقا درچندماه اخیر تذکر دادند، پرهیز از لجن پراکنی، بداخلاقی، تهمت و تخریب بوده است. این دغدغه و اصل را محترم بشماریم که در صورت تخطی از دغدغه ولی، مستحق عقوبتیم جمع‌بندی من همچنان همین یادداشت است: https://eitaa.com/taalighat/1546 به امید پیروزی جبهه انقلاب اسلامی در انتخابات اخیر 🆔@taalighat
1) حیات سیاسی برخی دمیدن در جلیلی _ قالیباف است. با این دوگانه می‌توانند عده‌ای را برچسب بزنند، حذف و خفه کنند و جلوی هرگونه سخن، نقد و را بگیرند. 2) دوگانه جریان انقلابی _ جریان غرب‌گرا است. 3) ما قطعاً به انقلاب نیاز داریم برای رفع کاستی‌ها اما از منظر نه برچسب‌زنی. 4) پرداختن به دوگانه‌های کاذب تنها موجب ضعف جبهه و است و از مسئله و دوگانه اصلی. 🆔@taalighat
تعلیقات
📝 نقدی بر مقوله "جلسه" در زیست ما 📌 بخش اول: فقدان فناوری جلسه مفید 🔻 ما #زمان را معمولاً جدی نم
📝 نقدی بر مقوله "جلسه" در زیست ما 📌بخش دوم: "جلسه" و محرومیت از "برکت" 🔻 اساساً "جلسه" در متن و گفتگوی برادران دینی حول مسئله‌ای از مسائل جامعه اسلامی به‌لحاظ عنوانی، قابل اندراج ذیل عناوین اسلامی مختلفی است از جمله "تعاون علی البر"، جلسه می‌شود تجلی " ایمانی" برای حل مسئله "جامعه اسلامی" 🔻 از چنین منظری، جلسه اگر بر اساس یک توجه و با رویکرد دینی منعقد شود، جهت و معنای خاص خواهد داشت. حال اگر چنين اجتماع برخوردار از مفهومی، به زوایای مختلف اتمسفر دینی ملتزم نباشد، طبیعتاً نباید نتیجه مطلوب را از آن انتظار داشت. این بخش را می‌توان توسعه داد و تبیین کرد ولی به‌همین اختصار بسنده می‌کنم. 🔻 اما یک مثال مورد ابتلا جدی: باتوجه به همه آنچه گفته شد، جلسه در فضای تعاملات دینی باید به قواعدی ملتزم باشد. از جمله قواعد "زمان" است. زمان مورد اهتمام دین، مورد اهتمام ما نیست. ما خودمان را با نظام معنایی و مدنظر شارع تنظیم نمی‌کنیم. 🔻 اما با صدها تأسف می‌بینیم بسیاری از جلسات ما برگزار می‌شود و هیچ اعتنایی به ندارد. وقت نماز می‌رسد و جلسه ادامه پیدا می‌کند. شاید این مسئله به ظاهر ساده و پیش‌پاافتاده باشد اما اگر در تحلیل شود دلالت‌های نامناسبی به‌دست می‌دهد. 🔻 جلسه‌ای که زمان نماز را رعايت نمی‌کند نخواهد داشت. ما مفهوم برکت را محدود و محصور به حوزه اقتصاد کرده‌ایم در حالی‌که گستره برکت، همه حیات و زیست انسانی را شامل می‌شود نه فقط اقتصاد و جمعی که به برخی مفاهیم بی‌اعتنا باشد از برکت محروم می‌شود و متأسفانه وقتی کاری به نتیجه نمی‌رسد متوجه نمی‌شویم از کجا ضربه خورديم. ✔️ جلسه‌ای که مراعات زمان نماز را نمی‌کند يعنی هنوز افراد نمی‌دانند اولویت‌ها و نظام ارزشی در چگونه طبقه‌بندی می‌شود. یعنی جایگاه مفاهیم پایه هنوز روشن نیست. یعنی من تعریف درستی از در متن انقلاب اسلامی ندارم. ✔️ جلسه‌ای که مراعات زمان نماز را نمی‌کند یعنی مسئله و موضوع جلسه را عملاً مهمتر از نماز اول وقت می‌داند. جلسه‌ای که مترصد لحظه اذان و نماز نیست، یعنی در نظام اولویت‌ها دچار خطای محاسباتی است. 🔻 ظاهراً مسئله ساده است اما باطن آن نشان از یک عمیق دارد. بی‌توجهی به نماز اول وقت در هر جلسه‌ای بد است، اگر در اتفاق بیافتد بدتر و عجیب‌تر و ناپسندتر... ☘ مگر حدّت و شدّت روایات را نمی‌بینیم که چگونه نماز را در نظام حیات دینی در عالی‌ترین مراتب جانمایی می‌کند؟ این روایت عزیز و محک شیعه با محافظت بر اوقات نماز را چگونه می‌فهمیم؟ عَنِ الإمامِ جَعْفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ عليه السلام قالَ: اِمتَحِنوا شيعَتَنا عِنْدَ ثَلاثٍ: عِندَ مَواقيتِ الصَّلاةِ، كَيْفَ مُحافَظَتِهِمْ عَلَيْها.... بپذیریم در و رفتار مکتبی دچار نقصان هستیم. 🆔@taalighat
هدایت شده از تعلیقات
رویکرد جبهه‌ای و الگوی نقد (الگوی مواجهه درون جبهه‌ای) 🔻 این روزها در هر گروه و کانال و پیجی شاهد تضارب آرا در موضوعات مختلف هستیم که بسیار امیدبخش و نشاندهنده پویابودن جامعه است. اما گاهی این تضارب آرا در بین بچه‌های جبهه انقلاب به جدال و خصومت و عناد کشیده می‌شود. یکی دیگری را متهم می‌کند و دیگری بقیه را نفی. این نقطه و بزنگاه است. مسئله‌ها تمام نمی‌شوند و هر روز با مسئله‌ای جدید مواجهیم پس نمی‌توانیم نسبت به تک تک مسائل نسخه بپیچیم بلکه باید اساس و قواعد کلان را تنظیم کنیم. 🔻 موجب رشد است و موجب فشل شدن و نابودی. وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ ۖ وَاصْبِرُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ (انفال:46) گفتگو و نقد و آزاداندیشی مثل نان شب برای ما واجب است اما بشرطها و شروطها. 🔻 مختصات رویکرد جبهه‌ای 🔹 ما در چه جبهه‌ای ایستاده‌ایم و نقطه مقابل ما کیست؟ پاسخ به این سؤال الگوی مواجهه ما را روشن می‌کند. گاهی ما همه همت خود را برای نفی و کسی می‌گذاریم که در خاکریز خودی است. همین موجب غفلت از دشمن واقعی و موجب تغییر اولویت می‌شود. رویکرد جبهه‌ای مواجهه و کنش را نشان می‌دهد. 🔹 رویکرد جبهه‌ای نافی آزاداندیشی و گفتگو و نقد نیست، بلکه گفتگو ره ضروری می‌داند اما درعین‌حال و نامسئله را از هم تفکیک می‌کند، و را تعيين می‌کند. 🔹 بعد عاطفی و روحی ما با آنهایی که نگاه شان را نمی‌پسندیم را تأمین و اصلاح می‌کند. رویکرد جبهه‌ای بعد را برجسته می‌سازد تا حتی در نسبت به کسی که نقد دارم، نداشته باشم بلکه سرشار از محبت و اخوت باشم درعین اینکه از باور و نقد متقن خود نیز چشم‌پوشی نمی‌کنم اما در مدل ابراز آن دقت می‌کنم. چراکه ما با طرف مقابل اثر مستقیمی بر او دارد. 🔹 رویکرد جبهه‌ای است نه ، ظرفیت ارتباط و و ولایت در جامعه مؤمنین را افزایش می‌دهد، نقد موجب جدایی و فاصله و کدورت نمی‌شود بلکه چنان پخته و برخاسته از اخوت است که مزید انسجام و پیوندهای برادری است. 🔹 بستر است چرا که و امکان شنیده شدن نقد را فراهم می‌کند چون کسی با موضع و قضاوت پیشینی به سخن و نقد برادرش نگاه نمی‌کند و نقد او را هدیه‌ای برادرانه می‌داند نه اقدامی خصمانه. 🔹 رویکرد جبهه‌ای ندارد تا راحت کند، بلکه دارد. طیف را می‌بیند، مجموع را لحاظ می‌کند، نگاهش تشکیکی است، پس دایره خودی را آنقدر مضیق نمی‌بیند که فقط خودش بماند و دوستانش. 🔹 مخالف است. راحت دیگری را یا خطاب نمی‌کند. درعین صراحت و آزاداندیشی در نقد لطافت نیز دارد. و تقوای در تعبیر و در قلم نیز دارد. پس نه تهمت می‌زند، نه برچسب، نه قضاوت می‌کند بلکه متمرکز بر مسئله، حاق موضوع را نقد می‌کند. 🔹 می‌داند آنقدرها زیاد نیستیم که بخواهيم هر روز با نیش قلم و زبان تعداد جدیدی را از جبهه کم و حذف کنیم. ما بايد ما بمانیم. 🔻🔻🔻🔻 🆔@taalighat