eitaa logo
تأملات طلبگی
1.4هزار دنبال‌کننده
672 عکس
712 ویدیو
20 فایل
⚜️ فَبشِّرْ عِبادِ، الَّذينَ یَسْتمِعونَ الْقَولَ فَیَتَّبعونَ أَحْسنَهُ. (۱۷،۱۸ زمر) 🔊 مطالب دینی، مباحث حوزوی، کلام بزرگان، نقد و تحلیل، علوم انسانی، مسائل سیاسی. ⚖️ نَحْنُ أبْناءُ الدَّلیل نَمیلُ حَیْثُ یَمیلُ. ارتباط با ادمین: @Amirhossein_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 شیخ حسن میلانی هستند . می فرمایند : خداوند عمدا در قرآن طوری صحبت کرده است که مخاطب را به اشتباه بیندازد !!! 🔸 تقریبا معادل اینست که بگوییم قرآن کتاب ضلالت است نه هدایت 🔹 برای اینکه مردم را به سمت اهل بیت سوق دهند زیرآب قرآن را می زنند ❓ شما چه نظری دارید ؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️قرآن یا همه افعال و گفتار پیامبر ( بحثی پیرامون دلالت آیه سه و چهار سوره نجم ) 🔹برخی با توجه به اطلاق آیه 3 سوره‌ی نجم معتقدند که تمام سخنان و رفتار و کردار پیامبر(ص) از وحی ناشی شده است. عده‌ای نیز بر این باورند که آیه 4 سوره‌ی نجم درباره‌ی قرآن کریم و آیاتی است که بر پیامبر(ص) نازل می‌شد و آیه اصلا ارتباطی به کردار و گفتار پیامبر ندارد . 🔸نگارنده درصدد تقویت نظر دوم است . مهمترین دلیل نظر اول استناد به اطلاق مالاینطق است . در نتیجه تمام منطوقات پیامبر را وحی می دانند . 🔷نقد نمی توان به اطلاق آیه استناد کرد چرا که خطاب آیه به مشرکین است و سوره مکی ( تفسیر قرطبی ج 17 ص 81) . مشرکینی که دعوت پیامبر و قرآنی را که برایشان می خواند دروغ می پنداشتند . لذا معنای محصلی برای اینکه آیه درصدد اثبات عصمت همه جانبه پیامبر است وجود ندارد . 🔻علامه طباطبایی در المیزان ج 19 ص 42 چنین نظری دارند . علامه مجلسی در بحار ج 16 ص 309 می فرمایند : « إن هو إلا وحي يوحى » أي ما القرآن وما ينطق به من الاحكام إلا وحي من الله يوحى إليه . ایشان هم آیه را مرتبط با عصمت پیامبر نمی دانند . 🔺شیخ طبرسی در مجمع البیان ج 9 ص 288 ،ابوحیان اندلسی در البحر المحیط ج 8 ص 155، شیخ طوسی در التبیان ج 9 ص 421، محمد عزه دروزه در التفسیر الحدیث ج 2 ص 78، ابن عطیه در المحرر الوجیز ج 5 ص 196 ( ادعای اجماع نیز می کند ) ، مکی بن ابی طالب در الهدایه الی بلوغ النهایه ج 11ص ، 7142 واحدی در التفسیر الوسیط ج 4 ص 193، طبری در تفسیر خود ج 22 ص 497 ، قاسمی در محاسن التاویل ج 9 ص 58 چنین نظری دارند . 🔶در خود قرآن آیات بسیاری وجود دارد که مضمون آنها توبیخ و اثبات نقصی بر پیامبر است و این آیات با عصمت همه جانبی پیامبر در تعارض است لذا قرائن داخلی در خود قرآن مبنی بر عدم عصمت پیامبر در تمام شئون و افعال و کردار وجود دارد . آیاتی چون 43 توبه و 117، احزاب 37 ، مومن 55 ، محمد 19 ، تحریم 1 ، نصر 3 از جمله این آیات است . 👇👇 @Taammolate_talabegi
پانزده سوال بنیادی و اولیه که هر مسلمانی باید درباره آنها تدبر و تعمق کند.(۲) 💠 آیا پیامبر و ائمه(ع) حق وضع حلال و حرام جدید را داشته اند؟ یعنی به اذن خدا دارای ولایت تشریعی بودند؟ پیامبر حتی حق نداشتند چیزی را برای خود حرام کنند ( در سوره تحریم، تحریم کنیز یا شربت عسل ! ) چه برسد به مردم! 💠 منظور از اطاعت از رسول در قرآن چیست؟ آیا پیامبر یک سری تکالیف و احکام دارد و خدا احکامی جدا؟ اطاعت از رسول همان اطاعت از احکام قرآن و خداست نه اینکه پیامبر احکام جداگانه ای داشته باشند. لازمه جدا بودن حرفهای رسول از قرآن اینست که ایشان ولایت تشریعی داشته باشند که خدا میفرماید نداشته است. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ پانزده سوال بنیادی و اولیه که هر مسلمانی باید درباره آنها تدبر و تعمق کند.(۳) 💠 آیا قرآن برای همه مردم قابل فهم بوده و همه موظف اند در حد توان خود در آن تدبر و تعمق کنند؟ (به حکم آیه ۱۸ زمر) یا اینکه فقط اربابان دین و مجتهدین قادر به فهم قرآن میباشند؟ 💠 هنگام اختلاف نظر در امور دین آیات صریح قرآن باید فصل الخطاب باشد یا نظر متولیان دین و احادیث مورد تایید آنها؟ خدا در دو آیه بطور صریح تاکید میکند که هنگام اختلاف در مسائل دینی ، آیات قرآن باید فصل الخطاب باشد. 💠 آیا پیامبر اسلام (ص) معجزه طبیعی و جسمانی داشتند مانند سایر پیامبران از قبیل شق القمر ، زنده کردن مردگان ، حرف زدن با حیوانات و شفای بیماران و ... یا نه؟ در آیات متعددی مشرکان از پیامبر معجزه درخواست کرده و پیامبر خودداری میکردند مانند سوره اسراء. 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠حضرت حمزه کعبه را با نیزه خود بلند می کند!!! ♦️اخیرا کلیپی در سطح وسیع منتشر شده که یک روحانی در آن داستانی نقل می کند که حضرت حمزه (عموی پیامبر صلی الله علیه و آله) با نیزه خود کعبه را از جا بلند کرده، موجب مسلمان شدن تعدادی از مردم شده اند ♦️فکر نکنم نیاز به نقد چندانی وجود داشته باشد ولی گفتن اینکه این روایت در کتاب تفسیر منسوب به امام حسن عسکری آمده کمی از طنز سخنان جناب خطیب می کاهد 💠پ.ن: معجزات و کرامات حسی و تجربی نقل شده برای شخص پیامبر چندان از اعتبار برخوردار نیست چه برسد به امثال جناب حمزه. به عنوان مثال مهمترین معجزه بعد از قرآن برای پیامبر شق القمر است.قبلا در نقد شق القمر مطلبی در کانال نوشته شده که با جستجوی قابل مشاهده است 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️تاملی در محکمات قرآن . ♦️طبق تصریح آیه 7 سوره آل‌عمران، گفته شده که آیات قرآن دارای «محکم و متشابه» است؛ و دانشمندان اسلامی پذیرفته‌اند که قرآن، دارای آیات متشابه است. از سوی دیگر گفته شده، آیات فاقد معانی روشن و قابل حمل بر وجوه مختلف، یا آیاتی با احتمالات متعدّد، متشابهات قرآن هستند. ♦️ مهم است که بدانیم، خود قرآن مشخص نکرده که کدام آیاتش، متشابه و کدام آن، جزء محکمات است؛ بنابراین، از خود قرآن، نمی‌توان مصادیق آیات متشابه را مشخص نمود. ♦️جدای از نامشخص بودن وضعیت محکمات و متشابهات از قرآن و در قرآن؛ دانشمندان علوم اسلامی نیز تعریف واحدی از متشابه و محکم وجود ندارد. یعنی تعاریف متعدد و متفاوتی از محکمات و متشابهات برای آیات قرآن بیان شده است. 💠نکته 🔹1- اکنون تشخیص مصادیق آیات متشابه و محکم با کیست؟ اگر تشخیص آن با امام(ع) باشد که در حال حاضر دسترسی به وی نیست؛ 🔹2-اگر تشخیص آنها به تمسک از روایات و احادیث، حواله داده شود؛ دو مشکل پیش روی ماست: یک ـ احادیث پیرامون همۀ آیات قرآن سخن نگفته‌اند، و البته مصادیق متشابهات را نیز، روشن ننموده‌اند. دو ـ روایات، منسوب به ائمه(ع) هستند و اساساً معلوم نیست مستند و غیرجعلی باشند. ♦️نتیجه اینکه، تشخیص آیات محکم و متشابه قرآن، با مردم، یعنی عالمان دینی است؛ و هر عالمی با فضای ذهنی و دینی خودش، آیات قرآن را تقسیم به محکم و متشابه می‌کند. ❓سوال 🔹1-آیا می‌توان به قرآنی که نمی‌دانیم کدام آیاتش محکم است و کدام آیاتش متشابه است، استناد کرد و از آن احکام دینی و اجتماعی را استخراج نمود؟ 🔹2- با توجه به این که اکنون تقریبا هیچ آیه‌ای از قرآن وجود ندارد که تفسیر واحدی از آن در دسترس باشد، و همۀ آیات قرآن توسط مفسرین، متعدد یا متفاوت تفسیر شده‌اند؛ آیا با تعریف دانشمندان از متشابه، که آیات فاقد معانی روشن و قابل حمل بر وجوه مختلف یا آیاتی با احتمالات متعدّد را متشابه دانسته‌اند، نمی‌توان استدلال نمود که تمامی آیات قرآن، متشابهات هستند؟ 🔹3- اگر همۀ آیات قرآن را جزء متشابهات بدانیم، آیا قرآن می‌تواند موجب هدایت انسان باشد و روش زندگی را از آن به دست آورد؟ 🔹4-اگر آیات قرآن را روشن و محکم بدانیم؛ این سؤال به وجود می‌آید که چرا فرق متعدد اسلامی، از یک متن واحد، به وجود آمده‌اند؟ و چرا نمی‌توانند بر اساس قرآن، یگانه شوند؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️تاملی بر تشخیص وحی . ♦️گفته می‌شود که انتقال وحی به پیامبران، یعنی وحی تشریعی، به چند صورت روی داده است: 1. صحبت کردن خدا با پیامبرش، بدون هیچ واسطه‌ای؛ چه در خواب و چه در بیداری. 2. از طریق واسطه‌ای غیر بشری؛ یعنی جبرئیل یا فرشته‌ای دیگر، و یا به واسطه یک شیئ؛ مانند وحی بر موسی با واسطه درخت. . ♦️خب، فرض کنید که به شخصی وحی شده و الفاظی را می‌شنود چه با صوت، و چه به درک خصوصی؛ یعنی بدون دستگاه شنوائی. الان که وحی را شنید، چطور متوجه می شود که آیا خداوند با او حرف زد؟ یا فرشته یا یک شیئ؟ به عبارت دیگر، او نمی‌داند کلام خدا و صدای اشیاء یا کلمات فرشتگان، چگونه هستند؛ تا تشخیص دهد صدا یا کلماتی که اکنون می‌شنود یا درک می‌کند، صدا یا کلام کدامیک از آنهاست. . ♦️چند راه برای تشخیص متکلم کلمات وحی وجود دارد: ۱- خود متکلم را ببیند؛ و همزمان، حرف زدنش را بشنود. ۲- بدون رؤیت متکلم، از لحن صدا یا دستور زبان گوینده، و نوع کلماتی که به کار می‌برد، بفهمد که این گوینده کیست یا حداقل، این متکلم با گوینده دیگر، متفاوت است؛ هر چند که در این مدل نیز، فقط تفاوت گوینده معلوم می‌شود، و در این حالت، هویت گوینده مشخص نخواهد شد؛ که خداست یا فرشته یا شیئ دیگر. ۳- متکلم، قبل از صحبت یا همزمان و بعد از صحبت، خودش را در وحی معرفی کند. مثلا بگوید: ای فرهاد ، من جبرئیل هستم؛ یا بگوید من خدا هستم که دارم با تو سخن می‌گویم. . ♦️بنابراین، با توجه به وجود القائات شیاطین و سخن گفتن آنها، و نیز تصورات شخصی و خواب‌های عادی پیامبر(ص)؛ و نیز وجود احادیث قدسی؛ و همچنین وجود انواع وحی، به نظر می‌رسد که کار پیامبر در تشخیص و تمایز آنها، بسیار بسیار مشکل و شاید ناممکن باشد. . ❓سؤال 🔹۱- پیامبر چگونه تشخیص می‌دهد که کدام شنیده، وحی است و کدام وحی نیست؟ و کدام وحی، مستقیم است و کدام غیرمستقیم؟ 🔹۲- وجه تمایز انواع وحی، در قرآن چگونه است؟ چه آیاتی از قرآن، وحی مستقیم در بیداری یا خواب هستند؟ و چه آیاتی از آن، وحی به واسطه فرشته و یا اشیاء هستند؟ 🔹۳- چرا انواع وحی وجود دارد؟ آیا نمی‌شد همه وحی‌ها را خود خدا مستقیم بگوید؟ یا همه را فرشته بگوید؟؛ که نیازی به تشخیص متکلم برای پیامبر، نباشد ؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ مصادیقی از تاریخمندی در نبی و متن مقدس/ دکتر عبدالکریمی 🔹تکیه بر حیث تاریخی و تاریخمندی بشر و تأکید بر تعلق وی به یک وضعیت تاریخی- فرهنگی خاص به معنای نشان دادن محدودیت های ذاتی بشری و به معنای نشان دادن این حقیقت بسیار ساده است که بشر موجودی همه زمانی و همه مکانی، یعنی خدا نیست. به همین دلیل، فهم وی همواره در وضعیتی معین، یعنی از منظری معین و در چارچوب افق هایی معین و متکی بر مجموعه ای از پیش فهم ها و پیش داوری های آشکار و پنهان رخ میدهد. 🔸حال اگر آیاتی چون «أنا بشر مثلکم» وجه بشری نبی را جدی بگیریم که گریزی نیز جز آن نداریم نتیجه آن صرفا این امر ساده نیست که نبی همچون دیگر انسان ها تغذیه می کرد، می نوشید یا صاحب فرزند می شد، بلکه تمام اوصاف ضروری نحوه هستی انسانی، از جمله حيث تاریخی بشر، نیز بر نحوه هستی وی صادق است. 🔻بدین ترتیب، با توجه به حیث تاریخی نبی، نحوه هستی او و هر آنچه با این نحوه هستی ارتباط دارد، یعنی همه فهم ها، تفسيرها، کنش ها و رفتارهای او، از جمله وحی و متن مقدس که با وی نسبتی دارند، متأثر از زبان، جامعه، فرهنگ و سنت تاریخی ای است که وی در آن رشد و نمو داشته است. برای نمونه ادعای عیسی، در خصوص قریب الوقوع بودن پادشاهی خداوند بر روی زمین، ادعایی است که صرفا بر اساس سنت تفکر آخرالزمانی یهودیان، که عیسی در آن تربیت یافته بود، قابل فهم است و به این معناست که عیسی در بسیاری از مفروضات و صور تفکر زمانه خویش با جامعه یهودی شریک و به بیان صحیح تر، وام دار جامعه خود و سنن فکری آن بوده است. البته این حقیقتی است که در خود کتب مقدس نیز کاملا بین و آشکار است. برای مثال، این که قرآن به زبان عربی است و در آن از بت هایی چون لات و عزی (بت های اعراب) و نه فرضا از ویشنو و شیوا بت هندیان) یا از حیواناتی چون گاو و شتر و نه فرضا از پاندا و پلاتیپوس؛ یا از پدیده ای به نام ظهار (رسم اعراب، و فقط اعراب، مبنی بر اینکه مردی به زنش بگوید «تو همچون مادرم بر من حرامی» و بر اساس همین جمله در روابط زناشویی به زنش پشت کند) سخن گفته شده است، به خوبی رابطه زبان، فرهنگ، جغرافيا، وسنت تاریخی نبی با متن مقدس را نشان می دهد. 👇👇 @Taammolate_talabegi
🔹نقدی از دکتر بیژن عبدالکریمی بر دکتر عبدالکریم سروش 👣رد پای ثنویت نومن و فنومن کانتی و سکولاریزه شدن تفکر دینی و معنوی در قبض و بسط تئوریک شریعت، محمد(ص) راوی رویاهای رسولانه. 👇👇👇👇👇👇👇👇
🔹در اندیشه صاحب نظريه رؤیاهای رسولانه نوعی شکاف متافیزیکی و معرفت شناختی کاملا آشکار دیده می شود: ایشان از یک سو بر عرفان و تفکر دینی و معنوی تأکید می ورزند و از سوی دیگر، برای مثال با توجه به چارچوب کتاب قبض و بسط تئوریک شریعت و تمایز میان دین و معرفت دینی در این اثر، به ثنویت و دوگانگی نومن و فنومن کانتی تن می دهند. ایشان در دفاع از خویش احتمالا پاسخ خواهند داد که دین و عرفان و فلسفه هریک حوزه های مستقلی هستند که نباید آنها را با یکدیگر بیامیزیم. اما پرسش اینجاست که فرد به منزله «هویتی واحد» بر اساس کدامین حوزه باید تفکر خویش را درباره جهان، خویشتن و نسبت خویش با جهان سامان دهد؟ آیا این دوگانگی و شکاف فرد را در میانه یک مغاک رها نمی کند و این مغاک نهایتا به سیطره یک حوزه بر حوزه دیگر، و عمدتا با توجه به هژمونی تفکر متافیزیکی، در جهت سیطره سکولاریسم، نمی انجامد؟ 🔸به اعتقاد بنده، همین شکاف و دوگانگی متافیزیکی در جریان موسوم به روشنفکری دینی نهایتا به سکولاریسم و سيطره عقلانیت متافیزیکی انجامیده است. دکتر سروش در روزگار جوانی شان، هم ذات دین و هم معارف دینی را اموری مقدس برمی شمردند. اما در میان سالی ایشان و با نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت تحول بزرگی در تفکرشان صورت گرفت، تحولی که برای جامعه ما ایرانیان دستاوردی بسیار چشمگیر لیکن در قیاس با دستاوردهای هرمنوتیک در غرب بسیار متأخربود. ایشان، براساس ثنویت نومن و فنومن کانتی، در نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت برای نومن و ذات دین قائل به حقیقتی قدسی بودند که در بستر فهم مؤمنان به امری انسانی، تاریخی ولذا عرفی و سکولار تبدیل می شود، فهم و معرفتی که در بستر زمان و مکان و در سياق كل معرفت بشری قبض و بسطی تاریخی می یابد. 🔻اما دکتر سروش در گام بعدی تحول اندیشه شان به تدریج از نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت نیز فاصله گرفته، در کتاب بسط تجربه نبوی ، «تجربه دینی ناسوتی بشری» را جانشین «دین مقدس» و « تجربه تاریخی نبوی» را جایگزین «وحی» ساختند. در مرحله بعدی، در مقاله «محمد (ص): رؤیاهای رسولانه» نیز وحی و متن مقدس به رؤیاهای بشری تبدیل می شود. همه اینها مراحل گوناگونی از روند هر چه سکولاریزه تر شدن تفکر دینی و معنوی در اندیشه ایشان است. برای رسیدن به اندیشه ای یکسره سکولارو نیهیلیستیک تنها یک گام مانده است و آن تلقی وحی نبوی به منزله «توهمات نبوی» است. اگر این روان شناسی و سوبژکتیویته تاریخی شخصیت نبی است که خالق صور رؤیایی وحی است،۔ در این صورت، حتی «تصور خدا» نیز چیزی جز حديث نفس و مخلوق ذهن بشری نخواهد بود! 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
✍️تاملی مختصر بر شق القمر 💠بعد از قرآن مشهورترین معجزه ی منتسب به پیامبر شکافته شدن ماه به دو نیم
✍️دو نیمه ماه بر فراز دو کوه . ♦️شَقُّ الْقَمَر از معجزات منسوب به پیامبر(ص) است؛ که به نقل از برخی روایات، پیامبر در حدود سال اول یا هشتم یا دهم بعثت، و به درخواست برخی مشرکان یا یهودیان مکه، با اشاره انگشت به ماه، آن را به مدت حدود یک دقیقه یا یک ساعت، به دو نیمه قسمت نمودند. ♦️این دو نیمه شدن ماه، با توصیفات بسیار متفاوتی نقل شده است؛ که حتی در برخی از این نقل‌ها آمده است که، هر نیمه ماه بر سر کوهی جایگاه یافته است؛ و یا اینکه کوهی میان دو نیمه ماه نمایان شده است. هر چند که نام این کوه‌ها در روایات، مختلف بیان شده است. وقوع این معجزه، مورد قبول عده‌ای از علمای اسلامی است، و حتی آیات سوره قمر را بر آن تطبیق نموده‌اند؛ هر چند که برخی از اندیشمندان نیز، وقوع این معجزه را نپذیرفته‌اند و اشکالاتی بر آن وارد نموده‌اند. . ♦️روایات شق القمر، هم در منابع شیعی وجود دارد و هم در منابع اهل تسنن. روایات عامه، همگی از جهت سند و دلالت مخدوش هستند، و راویان آنها جز یک نفر، بیننده واقعه شق القمر نبوده‌اند؛ و روایات این یک نفر از این واقعه نیز، از لحاظ متن مضطرب هستند. روایات شیعه نیز همان مشکلات را دارد؛ و در اسناد این روایات، راویانی مهمل، مجهول و ضعیف حضور دارند؛ که برخی از ایشان نیز، زیدی مذهب می‌باشند. . اکنون فرض می‌کنیم که روایات شق القمر، همگی اصیل و معتبر هستند و راویان آنها نیز، همه موثق و راستگو می‌باشند؛ و اساساً این روایات جعلی نیستند. ♦️برای معجزه شق القمر، دو حالت کلی قابل طرح است: 1ـ تصویر دیده شده توسط برخی اندک از افراد همراه پیامبر(ص)، تصویری «سرابی و توهمی» بوده است. یعنی این افراد، یا تصرّف در چشمانشان صورت گرفته است و یا اینکه، با یک واقعه طبیعی (همانند مانع شدن یک جسم جلوی تصویر ماه)، تصوّر نموده‌اند که ماه دو نیم شده است. به عبارت دیگر، زمان‌هایی که ماه بسیار پایین و تقریباً مماس سطح زمین قرار می‌گیرد، اگر شئ‌ای همانند درخت یا کوهی، جلوی تصویر ماه واقع شود، بیننده تصور می‌کند که ماه دو نیم شده است. 2ـ جدا سازی ماه به دو نیمه، واقعی و غیر توهمی بوده است. این رخداد می‌تواند در جداسازی در حد چندین متر و غیر قابل مشاهده باشد؛ و می‌تواند جداسازی در حد چندین کیلومتر و قابل مشاهده باشد. فرض می‌کنیم که امکان دارد ماه (با وجود جاذبه میان کرات و زمین)، به دو نیمه با فاصله چندین کیلومتر تقسیم شود؛ و اساساً معجزه، یعنی همین رخداد خارق العاده. اکنون این سؤالات اساسی به وجود می‌آید که: 1ـ چرا این واقعه بسیار مهم، در بلاد هم افق و با وجود شب مشترک با مکه، دیده و گزارش نشده‌ است؟ 2ـ چرا این واقعه مهم، توسط عدۀ زیادی در همان زمان وقوعِ رخداد مکه، و نیز راویان بسیار زیاد در دورۀ حیات پیامبر(ص)، یعنی در میان مردم حجاز پیش و پس از هجرت ایشان، گزارش و دهان به دهان نگشته است؟ . ♦️در این‌جا، ممکن است گفته شود: الف. زمان رخداد شق القمر، چند ثانیه بوده است؛ و فقط یکی دو نفر که گوش به زنگ بوده‌اند، این واقعه را دیده‌اند؛ و بقیه مردم حواس‌شان به ماه نبوده است، تا بخواهند ببینند و گزارش کنند. ب. اتفاقاً بسیاری از مردم مکه و دیگر بلاد حجاز، این معجزه را دیده‌اند؛ ولی معاندان و دشمنان پیامبر(ص) از ذکر معجزه خودداری نموده‌اند، و از نقل آن توسط دیگران نیز، جلوگیری نموده‌اند. یا اینکه بگوییم، روایات کثیری در این باره نقل شده بوده است، ولی در طی قرون بعدی، همه این روایات از بین رفته‌اند. . ❓سؤال آیا مشرکان و یا یهودیانی که این واقعه را درخواست نمودند، به پیامبر اسلام(ص) ایمان آوردند؟ آیا گزارشی از ایمان‌آوری آنها و یا نقل قول ایشان در رابطه به رخداد شق القمر وجود دارد؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️تاملی در باب تحدی و اعجاز ذاتی قرآن ❓سوالی مهم 🔹آیا عجز ما از ساخت سوره ای مثل قرآن منطقا آسمانی بودن این کتاب را اثبات می کند ؟ قرآن در موارد مختلف مخالفین خود را به هماوردی دعوت کرده که از آن به تحدی یاد می شود.در پنج آیه به بحث تحدی اشاره شده و در هریک به شیوه های مختلفی تحدی شده است. 🔹ممکن است در دوره ای خاص مثلا زمان حیات پیامبر اسلام و یا حتی عصر حاضر کسی نتواند سوره ای مثل قرآن بیاورد اما احتمال تحقق این امر در آینده ای نزدیک یا دور منتفی نیست. حتی ممکن است فردی_خاص که قصد پاسخ دادن به تحدی قرآن را دارد اکنون از ساختن متنی مانند قرآن عاجز باشد اما همین فرد سالها بعد از عهده این کار برآید . 🔹 بنابراین، تقاضای قرآن از مخالفان (که اگر نتوانستید سوره ای مثل قرآن بیاورید باید تسلیم شوید و ایمان بیاورید) درخواستی قابل تامل است . برای اثبات معجزه بودن قرآن،حداقل باید به نحوی اثبات شود که هیچ انسانی در هیچ عصری نتوانسته و نخواهد توانست سوره ای مثل سوره های قرآن بیاورد. در حالی که چنین مدعایی نه تنها قابل اثبات نیست، بلکه از دیدگاه بسیاری از مخالفان موارد نقض فراوانی دارد. 🔹با روشی که قرآن برای اثبات معجزه بودن خود در پیش گرفته است، بسیاری از اندیشمندان، هنرمندان،شاعران، مخترعان، و... میتوانند ادعای پیامبری کرده و آثار خود را معجزه بنامند! 🔹حتی فرض کنیم تا روز قیامت هم کسی نتواند متنی مثل قرآن بیاورد، به لحاظ منطقی نتیجه ای که می توان گرفت اینست که : پیامبر اسلام هزاران سال پیش کتابی آورد که هیچ بشری نتوانست نظیر آن را بیاورد همین و بس! یعنی باز هم وحیانی بودن قرآن اثبات نمی شود. 🔹از نظر عقلی محال نیست که یک انسان باهوش، با اتکاء به استعداد و نبوغ ذاتی و ذوق هنری وادبی خود،اثری را به یادگار بگذارد که تا روز قیامت هم کسی نتواند مثل آن را بیاورد و چون چنین فرض و احتمال معقول است تحدی قرآن باز محل تامل است.به نظر می رسد حتی شکست قطعی مخالفان نیز چیزی را اثبات نمی کند. 🔹خلاصه اینکه "نتوانسته اند" هرگز دلیل بر "نخواهند توانست "نمی کند . حتی اگر معلوم شود که بشر هرگز نمی تواند متنی مثل قرآن بیاورد، فقط غیربشری بودن قرآن اثبات می شود نه الهی بودن آن. چرا که غیربشری بودن معادل یا ملازم الهی بودن نیست. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️وحی پیشینی ♦️از گذشته دور تاكنون، نظر غالب يا تمام متكلمين و اندیشمندان اسلامی بر آن بوده است كه، پيامبر(ص) به وسيله «ارتباط مستقيم با خداوند، يا به واسطه فرشتگان، یا ورای حجاب»، با خداوند متعال در ارتباط بوده یا سخن گفته است؛ و وحی الهی و قرآن را، از این طریق دريافت كرده است. . ♦️اين فرض يا نظريه قدیمی، اشكالات اساسى متعددی دارد؛ كه برخی از آنها در اديان پيش از اسلام، و نيز میان فیلسوفان متقدم و متأخر، مطرح بوده؛ و هر روز، پیچیده‌تر گشته است. یکی از این اشکالات، چگونگى «ارتباط مجرد و غير مجرد» و نيز، مسأله "سنخيت" میان آنها است. . ♦️براى حل اين مشكل اساسی، "نظريه وحى پيشينى" قابل ارائه است. در اين نوع تبیین از وحى، پيامبر(ص) پس از تولد و در طول دوران زندگى خود، هيچ ارتباطى مستقیمی با خداوند و فرشتگان، و به طور کلی ‌با ماوراء طبیعت، نداشته است. . ♦️وحیِ پیشینی، به این معنا است که؛ پیامبر(ص) در زمان تولد خود، به همراه اطلاعاتی از پیش تعبیه شده و ژنتیکی، به دنیا آمده است؛ یعنی در مغز و حافظۀ خود، حامل کل متن و لفظِ وحی و قرآن، بوده است؛ و در زمان بعثت خود، اولین رخدادِ "یادآوری" برخی از آیات قرآن کریم، برای وی، واقع شده است. پس از آن نیز، بنا به رویدادها و اتفاقات زمانی و مکانی خاص دوران حیاتشان، به مرور، بقیه آیات قرآن، که محفوظ در مغز ایشان بوده است، از حافظۀ مغزِ پیامبر(ص)، برایشان یادآوری شده است. . ♦️نکته اين نظريه وحی پیشینی، با نزول دفعى و تدريجى قرآن، همخوانى دارد. از سوی دیگر، منافاتی نیز با «محتوای قرآن» و «تاریخ قرآن» ندارد 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️زندگی با الگوی اعراب جاهلی . ♦️جزیرة العرب تا قبل از بعثت پیامبر(ص)، آموزه‌های اعتقادی و اخلاقی و نیز، احکام، آداب، رسوم و قوانین اجتماعی خاص خود را داشته است؛ که مردم آن دیار بادیه‌نشین و غیر متمدن پیش از اسلام، به آنها معتقد و پایبند بوده‌اند. وقتی پیامبر(ص) مبعوث شدند، تا حدود 13 سال، اقبالی در میان جامعه خود نداشتند. هنگامی که به مدینه هجرت نمودند؛ تازه، کم کم توانستند میان مردم این شهر جایگاهی بیابند و بر ایشان مسلط شوند. بنابراین، تقریباً 5 سال آخر عمر پیامبر(ص)، دورۀ طلایی تبیین و ترویج شریعت خاص ایشان بوده است. . ♦️در این دوران طلایی، پیامبر(ص) برخی از آموزه‌های اعتقادی و اخلاقی، و نیز، آداب، رسوم و قوانین اجتماعی موجود در جزیرة العرب را تغییر، و برخی را امضا فرمودند؛ و شاید به جای امضا، بهتر است بگوییم نتوانستند تغییر دهند، و یا در اولویت ایشان برای تغییر، قرار نگرفتند. ♦️تغییراتِ پیامبر(ص)، در «عقائد، اخلاق و احکام» آن دوران، بسیار متفاوت رخ داده است؛ بیشترین میزان تغییرات، در عقائد اعراب جاهلی و کمترین تغییرات، در احکام مردم جزیرة العرب واقع شده است. . ♦️اکنون اگر بتوانیم با کنار زدن تحریفات 1400 سال گذشته در دین اسلام، موارد تغییرات و موارد امضایی پیامبر(ص) را به درستی کشف کنیم، سپس می‌توانیم سه رویکرد نسبت به پایه‌های دین، یعنی عقائد، اخلاق و احکام داشته باشیم: 🔹1ـ همه آن آموزه‌های سه‌گانه را منحصر به دوران صدر اسلام و زمان و مکان خاص جزیرة العرب بدانیم؛ که ربطی به آیندگان ندارند. 🔹2ـ همه آن آموزه‌ها را برای همۀ دوران‌ها، و تمامی زمان‌ها و مکان‌ها بدانیم؛ یعنی هر انسانی که بعد از بعثت پیامبر(ص) به دنیا می‌آید، لازم است که پایبند به این آموزه‌ها باشد. 🔹3ـ قائل به تفکیک شویم؛ و بگوییم، آموزه‌های امضایی پیامبر(ص)، مخصوص صدر اسلام و زمان و مکان خاص آن دوره است؛ و تنها، آموزه‌هایی تغییری پیامبر(ص)، شامل همه دوران‌ها خواهد بود؛ که لازم است مردم به آن پایبند باشند. . ♦️اگر قائل به تفکیک آموزه‌های امضایی و تغییری شویم، بیشترین حجم احکام شرعی، آداب، رسوم و قوانین اجتماعی اسلامِ غیر محرّف، ربطی به امروز ما نخواهد داشت. یعنی ما موظف نیستیم به سبک آموزه‌های بدوی 1400 سال قبل، زندگی کنیم؛ و معیارهای زندگی فردی و اجتماعی خود را بر پایه‌های آموزه‌هایِ پیشین اعراب جاهلی، قرار دهیم. . ❓سؤال آیا عقلاً و منطقاً، درست است که قوانین فردی و اجتماعی، با تحول زمانه و گذشت قرن‌ها، تغییر و تحول نیابند؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️معمای سقیفه . ♦️یک سؤال در دین اسلام و تاریخ آن، بسیار مهم است؛ و آن این که: آیا مردم جزیرة ‌العرب، پیامبری الهی حضرت محمد(ص) را پذیرفتند، یا سروری وی به عنوان ریاست قوم عرب را قبول کردند؟ . ♦️با توجه به وقایع تاریخی صدر اسلام، به نظر می‌رسد که، جز عده بسیار کمی از افراد آن دیار، مردم هیچگاه شخص محمد را به عنوان «فرستاده الهی» و شخصی که باید به خاطر مقام الهی‌اش، از وی اطاعت کرد، نپذیرفتند. به عبارت دیگر، محمد را، تنها به عنوان فردی مدیر و مدبر، که اخلاق نیکویی دارد و می‌تواند رییس ایل و قوم عرب باشد، پذیرفتند. . ♦️شاهد این ادعا آن است که، پیامبر(ص) با وجود اخلاق نیک و ارایهٔ نمودن قرآن و شاید داشتن برخی کرامات و معجزات، تا ۱۳ سال نتوانستند موفقیتی در جذب مردم کسب کنند؛ و جز اندکی از بستگان و غلامان و فقیران، کسی پیامبری الهی ایشان را نپذیرفت. پیامبر(ص) وقتی از مکه به مدینه فرار نمودند، سالها طول کشید تا اکثر مردم را به سوی خود و خدای خود جذب نمایند؛ و پس از آن نیز، مردم مکه و دیگر مناطق جزیرة العرب، با زور شمشیر و خونریزی، ریاست وی، و نه فرستادگی او از سوی خداوند را، پذیرفتند. . ♦️پس از آنکه ایشان رییس ایل و قوم عرب شدند و جایگاهشان تثبیت شد، در سال ۱۱ هجری، وقتی هنوز ساعتی از رحلت‌شان نگذشته بود، انصار وی (یعنی همان‌هایی که محمد را به مدینه دعوت نمودند و با آغوش باز از وی استقبال کردند)، جلسه سقیفه را تشکیل دادند؛ تا رییس ایل و قوم عرب را انتخاب کنند. هر چند که در این میان، به خاطر اختلافات سابقه‌دار دو قبیله بزرگ انصار، یعنی اوس و خزرج، آنها نتوانستند رییس قوم برای خود مشخص کنند؛ و ابوبکر و عمر، که بعداً به این جلسه سقیفه ملحق گشتند، از این فرصت دعوای قبیلگی آنها بهره برده، و خود توانستند جانشین پیامبر شوند. ♦️در واقع، دو قبیله اوس و خرج، که بزرگان انصار پیامبر(ص) بودند، به خاطر کثرت جمعیت‌شان و این که آنها محمد را به جایگاه «ریاست قومی» رسانده بودند، خود را ذی‌حق حکومت و جانشینی پیامبر می‌دانستند؛ اما اختلافات قبیله‌ای آنها باعث شد، تا یکی از افراد این دو قبیله، رأی جانشینی پیامبر را نیاورد؛ و همانها، بر سر لحاجت این که، فردی از قوم مقابل نتواند جانشین پیامبر(ص) گردد، بر سر ابوبکر به توافق رسیدند، و به او رأی دادند؛ تا وی جانشین پیامبر گردد. . ❓سؤال 🔹چرا انصار، یعنی علاقمندان به اهل‌بیت(ع) و یاوران اصلی پیامبر(ص)، جلسه سقیفه را برای تعیین جانشینی محمد، تشکیل دادند؟ 🔹اگر آنها اعتقاد داشتند که محمد فرستاده خداست، و مقام او و جانشین او، جایگاه و مقامی الهی است، آیا اقدام به تشکیل جلسه برای تعیین جانشینی پیامبر می‌نمودند؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️هفت خوان یا «هزار خوان حدیث» . ♦️وقتی یک کتاب چاپی ترجمۀ حدیث را در دست می‌گیریم که بخوانیم، و از آن «بهرۀ دینی» یا «افاضۀ مذهبی» نماییم، قبل از استفاده، هزاران سؤال را باید از خود بپرسیم؛ که حداقل آنها عبارتند از: 🔹1ـ آیا ترجمۀ مترجم، مفهوم دقیق حدیث را می‌رساند؟ 🔹2ـ آیا نسخۀ چاپیِ حدیث، به درستی از روی نسخۀ خطی، رونوشت شده است؟ 🔹3ـ آیا نسخۀ خطی، به خط مؤلف است؟ یا نسخه‌برداری شده از نسخۀ مؤلف است؟ 🔹4ـ آیا نسخه‌بردار و خطاط، درست نسخه‌نویسی نموده است؟ 🔹5ـ آیا نسخه‌نویس، امکان دسترسی به نسخۀ مؤلف را داشته است؟ 🔹6ـ آیا نسخۀ مؤلف، خطِ مؤلف است؟ یا املاء مؤلف بوده است؟ 🔹7ـ آیا نسخۀ خطِ مؤلف، واقعاً دست خط مؤلف است؟ یا منسوب به مؤلف است؟ 🔹8ـ آیا مؤلف، مستقیماً دسترسی به معصوم(ع) داشته است؟ یا با واسطه حدیث را نوشته است؟ 🔹9ـ آیا حدیث، در نقل شفاهی واسطه‌ها، درست منتقل شده است؟ 🔹10ـ آیا حدیثِ منتقل شده، جعلی است؟ یا واقعاً منقول از معصوم(ع) است؟ 🔹11ـ آیا ناقلِ اولیۀ حدیث، کلام معصوم(ع) را درست و کامل نقل نموده است؟ 🔹12ـ آیا ناقلِ اولیۀ حدیث، از گفتۀ معصوم مفهوم‌گیری نموده است؟ یا عین لغات معصوم(ع) را نقل نموده است؟ 🔹13ـ آیا ناقل اولیه حدیث، حدیث را درست و کامل شنیده است؟ 🔹14ـ آیا ناقل حدیث، همه کلام معصوم(ع) را منتقل نموده است؟ یا بخشی از کلام ایشان را؟ 🔹15ـ آیا همۀ منظور معصوم(ع)، کاملاً در این حدیث، بیان شده است؟ 🔹16ـ آیا معصوم(ع) در وضعیت عادی، حدیث را بیان کرده؟ یا در حالت اضطراری و تقیه بوده است؟ 🔹17ـ آیا حدیث، متضادِ حدیثی دیگر دارد؟ 🔹18ـ آیا حدیث، موافق قرآن و عقل هست؟ 🔹19ـ آیا معصوم(ع)، حدیث را فقط جهت فرد و شخص خاصی بیان کرده؟ یا برای استفاده عموم مردم؟ 🔹20ـ آیا این حدیث، جهت مردم زمانِ مشخصی بوده است؟ یا برای تمامی زمانها؟ 🔹21ـ آیا مفهومی که ما اکنون از حدیث می‌فهمیم، با مفهومی که مد نظر معصوم(ع) بوده است، یکسان است؟ 🔹22ـ آیا ... 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
♦️حجت الاسلام مصطفی محمدی در این کلیپ برای اثبات حقانیت قرآن چندین مطلبو ارائه می دهند : 🔹1-ادعای اینکه پیامبر بیسواد بوده است 🔹2-ادعای اینکه یک سوره کوچک مثل کوثر برای اثبات نبوت کفایت می کند 🔹3-هیچ کس نمی تواند در سطح قرآن نوشته یا گفته ای ارائه کند ♦️هر سه ادعای ایشان قابل نقد هست: 🔹1-اینکه پیامبر اسلام فردی بیسواد بوده رو حتی خود ملحدین و ضد اسلام ها نیز قبول ندارند . احتمالا ایشان طبق معنای امی بودن به این نتیجه رسیده است که پیامبر سواد خواندن و نوشتن نداشته است. امی را غیر از بیسواد مادر زاد میتوان بر اهل مکه بودن نیز تطبیق داد . البته با برداشت هایی از قرآن و برخی روایات پیامبر اسلام سواد خواندن و نوشتن داشتند ولی به علت هایی اقدام به این کار نمی کردند 🔹2- اینکه یک سوره کوچک مثل کوثر توان اثبات نبوت فردی را داشته باشه را برخی از علمای شیعه نیز قبول ندارد. قبلا طی پستی نشان دادیم که مرحوم آصف محسنی تحدی به سوره های کوچک قرآن را محل تامل می داند https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/385 🔹3-این ادعا هم محل تامل است. در وهله اول کلمه "مثل قرآن" دچار یه نوع اجمال است .مراد از مثل قرآن چیست ؟ آیا حتما باید به زبان عربی باشد و در قالب نثر و سوالات دیگر که جواب به آنها باید توضیح قانع کننده داشته باشد با نظر به اینکه فصاحت امری ذوقی هست و ذوق به تبع افراد متغیر است لذا توجه بیش از حد به فصاحت و امری ذوقی حل کننده مشکل نیست ♦️برای پرهیز از اطاله کلام نگارنده با بررسی امر اعجاز قرآن به این نتیجه رسیده است که مبانی کلامی برای اثبات اعجاز بودن قرآن گزاره ای تحمیلی و به دور از متن و واقعیت هاست که باید تصحیح گردد . شبیه این اشکال در باب عصمت همه جانبه پیامبر طبق مبانی کلامی وجود دارد . در کلام قائل به عصمت مطلق پیامبر شده ایم ولی در قرآن با آیات مختلفی روبرو می شویم که ظاهر آنها بیانگر خطای پیامبر هست 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
✍️تاملی در باب تحدی و اعجاز ذاتی قرآن ❓سوالی مهم 🔹آیا عجز ما از ساخت سوره ای مثل قرآن منطقا آسم
♦️نظریه صرفه 🔹یکی از دیدگاههای قدیمی در مورد اعجاز قرآن نظریه صرفه است . این دیدگاه می گوید چنین نیست که معارضین قرآن از آوردن مانند قرآن ناتوان باشند بلکه در واقع این خداوند است که مانع انجام این کار می شود 🔹دو قرائت مختف از صرفه چنین است : 1- خداوند به واسطه ای از بین بردن انگیزه ی معارضین برای آوردن مثل قرآن مانع از آوردن مانند قرآن می شود 2-خداوند علوم لازم برای آوردن مثل قرآن را از معارضین سلب می کند 🔹به دیدگاه صرفه نقدهایی وارد شده؛ اما نکته ی مهم این است که قائلین به صرفه به این دلیل به صرفه روی آورند که از طرفی ناگزیر بودند معجزه بودن قرآن را بپذیرند چرا که قرآن به آوردن مثل خود تحدی کرده و از طرف دیگر قرآن را فاقد اعجاز بیانی می دیدند لذا نظریه ای ساختند که اعجاز قرآن را توضیخ دهد 🔹پس اگر برخی از عالمان مسلمان که زبان عربی را نیز خوب می دانستند بیان قرآن را در سطحی بشری تشخیص داده اند نمی شود پذیرفت که قرآن به لحاظ بیانی معجزه است زیرا معجزه باید امر قاطعی باشد که نه تنها افراد همدل بلکه افراد کوردل را نیز خلع سلاح کند 🔹آنچه دیدگاه صرفه را بیشتر جالب توجه میکند این است که برخی از عالمان بزرگ اسلامی در میان طرفداران این نظریه قرار دارند از جمله سید مرتضی وحتی شیخ مفید دیگر متکلم بزرگ شیعه و استاد سید مرتضی در یکی از مواضعی که راجع به اعجاز قرآن بحث کرده صرفه را می پذیرد لذا نمی توان این نظریه را سهل انگارانه یا برخاسته از اغراض نادرست دانست 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
✍️دو نیمه ماه بر فراز دو کوه . ♦️شَقُّ الْقَمَر از معجزات منسوب به پیامبر(ص) است؛ که به نقل از برخی
♦️معجزات ولادت پیامبر(ص) - بخش اول . 🔹بیش از ده معجزه، به عنوان معجزات ولادت پیامبر(ص) در برخی احادیث و کتب تاریخی ذکر شده است؛ برخی از آنها عبارتند از: 1ـ محروم شدن ابلیس از ورود به آسمان‌های هفتگانه. 2ـ دور شدن شیاطین 3ـ به صورت بر زمین افتادن تمامی بت‌ها. 4ـ شکسته شدن ایوان کسری و سقوط کنگره‌های آن. 5ـ خشک شدن آب دریاچه ساوه. 6ـ پیدا شدن آب در سرزمین خشک سماوه. 7ـ خاموش شدن آتشکده فارس پس از هزار سال. 8ـ تابیدن نوری از سرزمین حجاز تا مشرق زمین. 9ـ پاک شدن علوم غریبه از ذهن کاهنان عرب. 10ـ باطل شدن سحر ساحران. 🔹جدای از آن که سند و راویان احادیث و روایات این معجزات، ضعیف و نامعتبر هستند؛ پیرامون این معجزات، سؤالات و تأملاتی نرم‌اندیشانه و سخت‌اندیشانه، قابل طرح و توجه هستند: 🔹الف. تأملات ساده و نرم‌اندیشانه 1ـ به کارگیری عنوان معجزه برای این وقایع مقارن ولادت پیامبر(ص) نادرست است؛ زیرا عنوان و اصطلاح معجزه، تعریف مشخصی دارد که در کتب کلامی به آن پرداخته شده؛ و شاه‌بیت آن، «ادعای پیامبری، به واسطه امر خارق العاده است». 2ـ هر کدام از وقایع مطرح شده به عنوان معجزات ولادت نبی مکرم اسلام(ص)، کلی و مبهم هستند؛ و جزئیات زمانی و مکانی و از همه مهم‌تر، اطلاعات توصیفی دقیقی ندارند؛ تا صحت‌سنجی آنها به «روش علمی» دستیاب و قابل بررسی شود. هر چند که برخی از این وقایع، گزاره‌های غیر تجربی هستند، و اساساً قابلیت «راستی‌آزمایی» توسط اندیشمندان را ندارند. 🔹3ـ در بین این وقایعی که به عنوان معجزات تولد حضرت محمد(ص) طرح شده است؛ رخداد‌هایی با موقعیت جغرافیایی مختلف، در مناطق گوناگون بیان شده است؛ که دقیقاً مشخص نیست که با وجود سختی رفت و آمد و ارتباطات در عصر پیامبر(ص)، همه این وقایع، چگونه گزارش شده‌اند؟ هر چند که ممکن است این گزارشات، در دوره‌ها و قرون بعدی و بر اساس تاریخ احتمالی وقوع آنها، توسط افراد مختلف جمع‌آوری و بیان شده باشند؛ بنابراین لازم است بررسی شود که: 🔹آیا گزارش‌های جهانی راجع به این رخدادها و تاریخ دقیق آنها، در منابع بین‌المللی وجود داشته یا دارد؟ آیا این وقایع و رخدادها، همزمانی در ساعت ولادت یا روز ولادت یا سال ولادت داشته یا دارند؟ آیا می‌توان یک رخداد که با فاصله مثلاً چند ماه یا چند روز در منطقه‌ای رخ داده است را، به عنوان معجزه ولادت پیامبر(ص) در نظر گرفت؟ و از سوی دیگر، دایرۀ محدوده زمانی قابل قبول در این مسأله، چگونه تعیین شده است؟ ادامه دارد... 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
✍️تاملی در باب تحدی و اعجاز ذاتی قرآن ❓سوالی مهم 🔹آیا عجز ما از ساخت سوره ای مثل قرآن منطقا آسم
♦️به چه معجزه اى، ايمان مى آوريد . 🔹فرض اين است كه قرآن كريم "معجزه" است؛ پيرامون اين مطلب، چند حالت، متصور است: ١- قرآن فقط براى عرب هاى دانشمندِ صدر اسلام، "قدرت نمايى" معجزه داشته است ٢- قرآن فقط براى عرب هاى عوام و خواصِ صدر اسلام، قدرت نمايى "اعجاز" داشته است ٣- قرآن براى "همه مردم" عصرِ جاهلى، اعجاز به شمار مى آمده است ٤- قرآن، معجزه جاودان است؛ و براى تمام مردم كره زمين تا قيامت، معجزه به شمار آمده و خواهد آمد . 🔹نكته "معجزه نبوى"، براى اثبات و "باورِ درونى" مردم به پيامبرىِ شخصى، كاربرد دارد؛ و از سوى ديگر، هر جامعه اى از مردم عوام و خواص، تشكيل شده است به نظر مى رسد كه يك معجزه، لازم است "حداقل"، اغناء كننده عوام يك جامعه (از براهين منطقى و فلسفى)، و "حداكثر"، اغناء كننده خواص يك جامعه باشد؛ و اغناء خواص، "به تنهايى"، نمى تواند "اطمينان قلبى" براى اكثريت مردم جامعه باشد به اين معنى كه چون مخاطبِ عام رسالت، مردم عوام هستند؛ الزاماً معجزه بايد "ايمانِ عوام" جامعه ها را نشانه رود . ❓سؤال آيا اعجاز قرآن كريم، اين گونه بوده، هست و خواهد بود؟ آيا اكنون، مردم جهان، به مواجهه با قرآن، به اعجاز پيامبر(ص) ايمان مى آورند؟ آيا اكنون، تعداد قابل توجهى از "اعراب و عجم هاى" غيرمسلمان جهان، به ديدن و مواجهه با قرآن، پى به اعجاز آن مى برند؟ و مهم تر اينكه: ١- آيا معجزه شنيدنى است يا ديدنى؟ يعنى، آيا هر كسى خودش بايد "درك معجزه" كند؛ يا به صِرف شنيدن از ديگران، موظف به ايمان آوردن است؟ ٢- آيا معجزه بايد "حال" باشد؛ و مبتنى به حال كنونى جامعه؛ يا مى تواند معجزه "گذشته" باشد؛ و مبتنى بر چهارچوب ذهنى گذشتگان؟ ٣- آيا معجزه مبتنى بر احوال گذشتگان، مى تواند براى مردم حال، "شگفتى ساز و ايمان آور" باشد؟ . 🔹به نظر شما: اگر "اكنون" شخصى ادعاى پيامبرى نمايد، شما يا مردم، چه معجزه اى از او درخواست مى كنيد، تا به وى ايمان بياوريد؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
✍️تاملی در باب تحدی و اعجاز ذاتی قرآن ❓سوالی مهم 🔹آیا عجز ما از ساخت سوره ای مثل قرآن منطقا آسم
♦️پیامبر، قرآن و بوم 🔹یک. مفاهیم و مصادیق را به نسب منطقه «جزیرة العربِ صدر اسلام»، حداقل به چهار دسته می‌توان تقسیم نمود: 1ـ مفاهیم، مصادیق و اصطلاحاتی که تنها در منطقه «جزیرة العرب» وجود و کاربرد داشته، و به نوعی اختصاصی بوم جغرافیایی جزیرة العرب بوده است. 2ـ مفاهیم، مصادیق و اصطلاحاتی که در منطقه «جزیرة العرب» پربسامد و پرکاربرد بوده‌اند، ولی در برخی مناطق دیگر کره زمین نیز وجود و کاربرد داشته‌اند؛ مثل شتر، کنیز و غلام. 3ـ مفاهیم، مصادیق و اصطلاحاتی که در تمامی مناطق کره زمین وجود دارند، و کاربرد تقریباً یکسان میان مردم جهان دارند؛ مثل: آب و خورشید یا محبت و فرزندپروری. 4ـ مفاهیم، مصادیق و اصطلاحاتی که اساساً در منطقه «جزیرة العرب» وجود و کاربرد ندارند، و به نوعی اختصاصی بوم جغرافیایی دیگر مناطق کره زمین هستند؛ مثل: خرسِ‌پاندا و کانگورو یا برف‌کوچ و قنات. 🔹دو. واژگان قرآنی را می‌توان در دسته‌های مختلفی با موضوعات متنوع مورد تأمل قرار داد. مثلاً : 1ـ اشیاء مختلف در قرآن، همانند: «میخ، پشم، قلم، ظروف غذا، سوزن، چراغدان، چراغ، پرده، سفال، دیگ، پیمانه، ترازو، کلید، پیاله، قفل، دلو، بالش، فرش، عصا، تخت» 2ـ اعضای بدن انسان در قرآن، همانند: «ریش، چشم، بینی، گوش، زبان، دندان، چانه، گردن، رحم، روده، پوست، خون، پا، دست، دهان، شكم، استخوان، سرانگشت، سینه، رگ» 3ـ نام حیوانات در قرآن، همانند: بلدرچین، پشه، مگس، زنبور، عنکبوت، ملخ، کلاغ، مورچه، شپش، قاطر، گوسفند، بز، شتر، اسب، الاغ، گاو، مار، خوک، قورباغه، فیل» 4ـ و موضوعات و دسته‌بندی‌های دیگر ... 🔹سه. بسیار قابل تأمل است که در قرآن کریم، مفاهیم و مصادیق پیرامون «اشیاء، جغرافیا، موجودات نباتی و حیوانی، آداب و رسوم و ... که از نوع چهارم (یعنی اختصاصی مناطق دیگر) باشند، وجود ندارند؛ مگر به دو صورت: 1ـ واژگانِ «دخیل»ی که به ندرت و اندک از طریق مراودات تجاری و مسافرتی، یا نقل میراث یا اسطوره‌های قبایل ادیان دیگرِ نزدیک به منطقه جزیرة العرب، به دایرۀ واژگانی این منطقه سرایت یافته‌اند. 2ـ برخی از واژگان نامعلوم یا متشابه قرآن، که کسانی با تفسیر به رأی و ادعا، داخل دسته چهارم بنمایند. . ♦️نکته با توجه به دایرۀ واژگانی محدود و خاص قرآن به عنوان وحی الهی، و نیز دایرۀ واژگانی شخص پیامبر(ص) در احادیث، چهار حالت، قابل تصور است: 1ـ قرآن، متنی بومی بوده است؛ که فقط برای مردم منطقه عربستان نازل شده است و منشوری برای دیگر مناطق جهان و نیز آیندگان، نبوده و نیست. 2ـ خداوند متعال یا پیامبر(ص)، دانش و اطلاعی از وضع دیگر مناطق کره زمین، و مفاهیم و مصادیق رایج در میان دیگر مردم جهان نداشته‌اند. موارد 3 و 4 را شما فکر کنید. 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
♦️پیامبر، قرآن و بوم 🔹یک. مفاهیم و مصادیق را به نسب منطقه «جزیرة العربِ صدر اسلام»، حداقل به چهار د
♦️متنِ بی‌مالک و اعجاز . 🔹برای آیات قرآن کریم، به نسبت فهم مردم کنونی و مردم صدر اسلام، حداقل چهار حالت می‌توان طرح نمود: 1ـ «معنا، مفهوم و مدلول آیات قرآن در زمان ابلاغ به مخاطب صدر اسلام، روشن بوده است؛ امّا به دلیل گذشتِ زمان و تحولات زبانی، بسیاری یا تمامی آیات قرآن، مجمل و گنگ گشته‌اند.» شاهد درستی این حالت، فربه شدن کتاب‌های تفسیری در طول قرون اولیه به بعد است (البته اگر گفته نشود که بسیاری از متون متقدم به دست ما نرسیده است، و در زمان صدر اسلام نیز همین فربهی تفاسیر بر آیات قرآن وجود داشته است). . 🔹2ـ «هم در زمان ابلاغ آیات قرآن و هم در دوره‌های پس از آن، معنا، مفهوم و مدلول بسیاری یا تمامی آیات قرآن کریم، مجمل و گنگ بوده است.» قبول این حالت، مستلزم «مهمل» بودن ابلاغ آیات قرآن است، چرا که از سوی پیامبر(ص) یا خداوند متعال، متنی به مردم ارائه شده است که، نه در گذشته و نه در آینده، فهمیده نگشته است؛ پس این نزول یا ابلاغ چه فایده‌ای داشته است؟ . 🔹3ـ «معنا، مفهوم و مدلول آیات قرآن کریم، هم در زمان ابلاغ اولیه آیات و هم بعد از آن، بسیار روشن بوده و روشن می‌باشد.» گزینش این حالت برای قرآن، دو وضعیت تصوری را پیش‌روی ما قرار می‌دهد: یک. هم مردم صدر اسلام و هم مردم دوره‌های متأخر، «معنا، مفهوم و مدلول» واحد و مشترک از آیات قرآن فهمیده‌اند. دو. متن قرآن، متنی «انتزاعی» است؛ بنابراین، مردم صدر اسلام، معانی و مفاهیم مورد نیاز خود در آن دوره را از قرآن برداشت و استفاده ‌نموده‌اند، و مردم دوره‌های بعد و اکنون نیز، معانی و مفاهیم مورد نیاز خود را برداشت و استفاده می‌نمایند. فرض اول، نمی‌تواند صحیح باشد؛ چون تفاسیر متنوع و مختلفی از قرآن وجود داشته و دارد. فرض دوم نیز، یک اشکال اساسی دارد؛ و آن این که، معیار «تفسیرِ انتزاعی» چیست؟ و مردم به عنوان عمل کننده به فرامین الهی، چگونه بدانند کدام تفسیرِ اندیشمندان اسلامی از قرآن کریم، مراد و مقصود خداوند متعال بوده است؟ . 🔹4ـ «معنا، مفهوم و مدلول بیشتر یا برخی از آیات قرآن کریم در دوران صدر اسلام و نیز قرون متقدم، مجمل و گنگ بوده است؛ امّا اکنون به دلیل پیشرفت بشر و شناخت بهتر جهان توسط انسان‌ها، معنا و مفهوم و مدلول برخی یا بسیاری از آیات قرآن، روشن و آشکار شده‌اند.» این حالت، همین وضعیتی می‌باشد که در دورۀ معاصر، علاقمندان زیادی یافته است، و از آن به «اعجاز علمی قرآن» یاد می‌شود؛ و هر روز، افرادی به تشخیص خود، برخی از آیات قرآن را مطابق علم روز، «تبیینِ اعجازی» می‌نمایند. . ♦️نکته تطبیقِ اعجازی برای آیات قرآن کریم، وقتی می‌تواند ارزشمند باشد که در زمانِ خلقِ متن، «خالقِ متن» به آن اراده نموده باشد؛ نه این که انسان‌ها به سلایق شخصی خود، «معنا، مفهوم و مدلول»ی را به متن قرآن «بار» نمایند؛ که اساساً پیامبر(ص) یا خداوند متعال، این معانی، مفاهیم و مدولول‌ها را اراده نکرده‌اند و روحشان نیز از آن‌ها بی‌اطلاع است. به نظر می‌رسد که هر چه به جلو می‌رویم و کشفیات جدیدی توسط اندیشمندان علوم تجربی مطرح می‌شود، به همین نسبت، میزان آیات اعجازگونه قرآن کریم به دلیل «کلی بودن و مجمل بودن آیات» افزایش می‌یابد؛ به گونه‌ای که در دوره‌های جدید، بسیار محتمل است که رویکرد «فربه‌سازی تفاسیر آیات قرآن کریم» به موضوع اعجاز قرآن تغییر مسیر دهد. 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
♦️متنِ بی‌مالک و اعجاز . 🔹برای آیات قرآن کریم، به نسبت فهم مردم کنونی و مردم صدر اسلام، حداقل چهار ح
♦️نظریه وحی پیشینی 🔹این نظریه می‌گوید که، پیامبر گرامی اسلام(ص) و دیگر پیامبران الهی، هیچ گونه ارتباط مستقیمی با فرشتگان و خداوند متعال نداشته‌اند. از گذشته دور تاكنون، نظر غالب يا تمام متكلمين و اندیشمندان اسلامی بر آن بوده است كه، پيامبر(ص) به وسيله «ارتباط مستقيم با خداوند، يا به واسطه فرشتگان، یا ورای حجاب»، با خداوند متعال در ارتباط بوده یا سخن گفته است؛ و وحی الهی و قرآن را، از این طریق دريافت كرده است. اين فرض يا نظريه قدیمی، اشكالات اساسى متعددی دارد؛ كه برخی از آنها در اديان پيش از اسلام، و نيز میان فیلسوفان متقدم و متأخر، مطرح بوده؛ و هر روز، پیچیده‌تر گشته است. یکی از این اشکالات، چگونگى «ارتباط مجرد و غير مجرد» و نيز، مسأله "سنخيت" میان آنها است. . 🔹براى حل اين مشكل اساسی، "نظريه وحى پيشينى" قابل ارائه است. در اين نوع تبیین از وحى، پيامبر(ص) پس از تولد و در طول دوران زندگى خود، هيچ ارتباطى مستقیمی با خداوند و فرشتگان، و به طور کلی ‌با ماوراء طبیعت، نداشته است. . وحیِ پیشینی، به این معنا است که؛ پیامبر(ص) در زمان تولد خود، به همراه اطلاعاتی از پیش تعبیه شده و ژنتیکی، به دنیا آمده است؛ یعنی در مغز و حافظۀ خود، حامل کل متن و لفظِ وحی و قرآن، بوده است؛ و در زمان بعثت خود، اولین رخدادِ "یادآوری" برخی از آیات قرآن کریم، برای وی، واقع شده است. پس از آن نیز، بنا به رویدادها و اتفاقات زمانی و مکانی خاص دوران حیاتشان، به مرور، بقیه آیات قرآن، که محفوظ در مغز ایشان بوده است، از حافظۀ مغزِ پیامبر(ص)، برایشان یادآوری شده است. 🔸نکته اين نظريه وحی پیشینی، با نزول دفعى و تدريجى قرآن، همخوانى دارد. از سوی دیگر، منافاتی نیز با «محتوای قرآن» و «تاریخ قرآن» ندارد. 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
🔰نقدی بر یکی از مصادیق ادعایی اعجاز علمی قرآن ( حرکت کوه ها) ♦️در دوران جدید علوم تجربی به اشرف عل
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️دکتر احمد پاکتچی: قرآن کریم اعجاز ادبی ندارد ، بلکه ادبیاتی فاخر دارد. 🔹امثال جاحظ که از غول های ادبیات عرب به شمار می رود به جای حرف از اعجاز ادبی قرآن ، از نظریه نظم قرآن حرف می زند . این ها نشانگر اینست که اعجاز ادبی در واقع اعجاز را ثابت نمی کند بلکه فاخر بودن را ثابت می کند. 🔹شما با الگوهای زبان شناختی و ادبی می توانید ثابت کنید که متن قرآن متنی بسیار فاخر است ولی اعجاز چیزی دیگرست. اعجاز یعنی اینکه شما ثابت کنید یک انسان نمی تواند این کار را بکند و فقط خدا می تواند. به عبارت ديگر، زبان و فنون ادبی، «محصولاتی انسانی» و ‌ البته «نسبی» هستند؛ به همین دلیل، سخن از اعجاز برای آنها، هیچگاه قانع‌کننده نیست. 🔹کتاب هایی هم که در باب اعجاز ادبی قرآن نوشته شده همگی فقط توانسته اند نشان بدهند که قرآن در یک درجه ی بسیار بالا و فاخری از زبان و ادبیات قرار دارد. به کار بردن کلمه اعجاز در اینجا یک کاربرد مسامحه آمیز دارد. 👇👇 @Taammolate_talabegi
♦️ سلسه پست های کانال تاملات طلبگی در موضوع اعجاز قرآن 1.اعجاز قرآن اصلی اعتقادیست نه فرعی فقهی https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/200 2.آیا تنها یک سوره برای صدق ادعای نبوت کفایت می کند؟ https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/194 3.نقدی بر یکی از مصادیق ادعایی اعجاز علمی قرآن ( حرکت کوه ها) https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/210 4.اسلام آوردن مسلمانان صدر اسلام آیا بخاطر اعجاز قرآن بوده است ؟ https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/246 5.معجزات حضرت نوح و حضرت ابراهیم چه بوده است ؟ https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/254 6.سوالی در مورد تناقضات قرآن https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/267 7.مثالی مهم برای تناقض در قرآن مدت آفرینش آسمان و زمین 6 یا 8 روز https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/275 8.جواب های ارائه شده برای سوال از خلقت در 8 یا 6 روز https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/297 9.تاملی مختصر بر شق القمر https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/276 10.نقد پاسخ مشهور و علامه طباطبایی در پاسخ به سوال از خلفت در 6 یا 8 روز https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/302 11.مثالی مشهور اما سست برای اعجاز غیبی قرآن https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/314 12.تاملی بر بخشی از داستان موسی و خضر https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/332 13.آیا آیاتی مثل أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ ( اعراف /179 ) اهانت به متدینین سایر ادیان و ملحدین نیست ؟ https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/375 14.تکفیر شیخ محمد آصف محسنی بخاطر رد تحدی به سوره های کوچک قرآن https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/385 15. خداوند عمدا در قرآن طوری صحبت کرده است که مخاطب را به اشتباه بیندازد !!! https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/650 16.مقاله ای مختصر و مفید در باب اعجاز قرآن https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/881 17.تاملی در محکمات قرآن https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1678 18.تاملی بر تشخیص وحی https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1710 19.دو نیمه ماه بر فراز دو کوه https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2496 20.تاملی در باب تحدی و اعجاز ذاتی قرآن https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2526 21.وحی پیشینی https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2533 22.حجت الاسلام مصطفی محمدی ( مصطفی شبهه ) https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/3025 23.نظریه صرفه https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/3086 24.معجزات ولادت پیامبر(ص) - بخش اول https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/3096 25.به چه معجزه اى، ايمان مى آوريد https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/3160 26.پیامبر، قرآن و بوم https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/3214 27.متنِ بی‌مالک و اعجاز https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/3224 28.دکتر احمد پاکتچی: قرآن کریم اعجاز ادبی ندارد ، بلکه ادبیاتی فاخر دارد. https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/3584 👇👇 @Taammolate_talabegi