تأملات طلبگی
✍ پیچیدگیهای تفسیر پدیدههای اجتماعی: متافیزیک و تحلیل چندعاملی/ مهدی نظری یکی از ویژگیهای ذاتی
✍ سستی در نماز: تأثیر موسیقی یا تغییرات سبک زندگی؟
🗣 دیشب در گفتوگویی با دوستم، بحث به تأثیر موسیقی بر عبادات کشیده شد. او به نقل از استاد قاسمیان(در برنامه محفل) گفت که موسیقی موجب بیاعتنایی به نماز میشود، زیرا روایتی دلالت بر این معنا دارد.(کسی پیدا کرد بفرستت انتشار دهیم) این تحلیل بر پایهی یک نگاه متافیزیکی است که رابطهای مستقیم بین موسیقی و کاهش تعهد دینی فرد برقرار میکند. اما آیا واقعاً این تنها عامل است؟
🔹 رویکرد متافیزیکی به پدیدههای اجتماعی و دینی، در بسیاری از موارد، نگاهی تقلیلگرا دارد. این دیدگاه تمایل دارد که مسائل را به یک علت خاص نسبت دهد، بدون آنکه شبکهی پیچیدهی عوامل مؤثر را بررسی کند. در این بحث دوستم سستی در نمازهایش را صرفاً به موسیقی گوش دادن ارتباط می داد، در حالی که این پدیده میتواند نتیجهی مجموعهای از عوامل مختلف باشد.
🔸برای درک بهتر این موضوع، باید نگاه گستردهتری به تغییرات جامعه داشت. سستی در نماز میتواند به عواملی مانند تغییر سبک زندگی، کاهش اعتقادات دینی در جامعه، افزایش مشغلههای روزمره، اثرات مدرنیته، و تغییر نظام ارزشی افراد مرتبط باشد. امروزه، بسیاری از افراد، فارغ از اینکه موسیقی گوش میدهند یا نه، نسبت به عبادات بیتوجهتر شدهاند. این نشان میدهد که مسئله پیچیدهتر از آن است که تنها به یک عامل تقلیل داده شود.
🔹 برای تحلیل درست چنین پدیدههایی، باید رویکردی میانراهی اتخاذ کرد؛ یعنی نه کاملاً نگاه متافیزیکی را نادیده گرفت و نه مسائل را صرفاً به عوامل مادی و اجتماعی تقلیل داد. نقش باورها و تأثیرات روحی و معنوی قابل انکار نیست، اما همزمان نباید از زمینههای فرهنگی، اجتماعی و تاریخی که در شکلگیری این تغییرات مؤثرند، غافل شد.
⚠️ چرا این مثال؟
دلیل اینکه این مثال را برای تطبیق با بحث اصلی انتخاب کردم، این است که نشان دهم چگونه یک تحلیل متافیزیکی سادهانگارانه میتواند ما را از درک عمیقتر یک پدیده بازدارد. دوستم با استناد به یک روایت، بهسرعت نتیجه گرفت که موسیقی عامل سستی در نماز است، درحالیکه این نوع استدلال، پیچیدگیهای واقعی ماجرا را نادیده میگیرد. آنچه واقعاً در حال رخ دادن است، مجموعهای از عوامل اجتماعی، فرهنگی و روانشناختی است که موجب تغییر رویکرد افراد نسبت به عبادات شده است. این خطای تحلیل، دقیقاً همان نکتهای است که در نوشتهی اصلی مطرح کردم: اگر صرفاً به تفسیرهای متافیزیکی اکتفا کنیم، ممکن است از شناخت لایههای پنهان و علل واقعی یک پدیده غافل شویم و به راهحلهای نادرست برسیم.
#جامعه_شناسی
#علوم_انسانی
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
هدایت شده از تأملات طلبگی
♦️سلسله پست های کانال تاملات طلبگی در مورد برده داری در اسلام
1.https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1348
2.https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1371
3.https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1434
4.https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1440
5.اسباب استرقاق در اسلام
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1446
6.مهمترین احکام بردگان(1)
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1453
7.مهمترین احکام بردگان (2)
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1466
8.مهمترین اسناد حقوق بشر درمورد بردگی
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2808
9.مقايسه احكام بردگی با اسناد حقوق بشر-بخش اول
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2813
10.مقايسه احكام بردگی با اسناد حقوق بشر-بخش دوم
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2817
11.مقايسه احكام بردگی با اسناد حقوق بشر-بخش سوم
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2821
12.برده داری در دنیای معاصر
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2828
13. قرآن کريم و مسأله بردگی(1)
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2837
14.قرآن کریم و مساله بردگی (2)
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2841
15.قرآن کریم و مساله برده داری (3)
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2847
16.قرآن کریم و مساله برده داری (4)
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2855
17.مسأله برده داری در روايات (1)
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2860
18.مسأله برده داری در روايات (2)
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2867
19.مسأله برده داری در روايات (3)
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2872
20.آیت الله مصباح : اسلام اصل بردگی را به طور کلی نفی نمی کند، بلکه در مواردی به دلايلی برده گرفتن را امری ضروری می داند
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/3140
#تأمل
#برده_داری
#فقه_سنتی
#اخلاق
#کنیز
#جامعه_شناسی
👇👇
@Taammolate_talabegi
✍فشار معنایی در بطن فضا: نشانهشناسی لباس روحانیت در ساختار مدرن/ مهدی نظری
🍀 در سپهر علوم اجتماعی، مطالعات فرهنگی تلاشی است برای درک لایههای پنهان معنا که در دل ساختارها، نشانهها و رویههای زندگی روزمره رسوب کردهاند. این حوزه، دغدغهمندِ فهم آن چیزی است که دیده نمیشود، اما حس میشود؛ آنچه در ناخودآگاه جمعی جا خوش کرده، بیآنکه ضرورتاً در زبان جاری شود. از این رو، مطالعات فرهنگی نه فقط به «چه چیزی» بلکه به «چگونه بودنِ» پدیدهها نظر دارد؛ به بازنماییها، به بسترها، و به مناسبات قدرتی که در پس ظاهر زندگی اجتماعی پنهاناند.
🔮 یکی از شیوههای ورود به این جهان پنهان، نشانهشناسی فرهنگیست؛ مطالعهی نشانهها و رمزگانهایی که حامل معنا هستند و در زمینههای مختلف دلالتهای گوناگون پیدا میکنند. به عنوان نمونهای ملموس در بستر ایرانی، میتوان به حضور یک روحانی، با لباس خاص خود، در فضای یک مرکز خرید مدرن (مال) اشاره کرد. اگرچه در ظاهر امر، این تنها یک فرد است که در حال عبور از فضایی عمومیست، اما در لایههای زیرین، تعارضی معنایی در حال رخ دادن است.
👳♂ لباس روحانیت، خود نشانهای است از یک نظم معنایی خاص؛ نظمی که ریشه در سنت، مرجعیت دینی، و هستیشناسی خاص خود دارد. از سوی دیگر، فضای یک مال مدرن، برآمده از نظم دیگریست: نظمی مبتنی بر مصرفگرایی، طراحی مدرن، زیباییشناسی جهانیشده، و مفهومی خاص از آزادی و فردیت. این دو نظم، بهطور ضمنی و گاه ناخودآگاه، با یکدیگر در کشمکشاند. در چنین صحنهای، بسیاری از مردم احساس میکنند که «چیزی سر جای خودش نیست»؛ نه آنکه لزوماً توان توصیف دقیق این احساس را داشته باشند، اما این فشار معنایی در سطح ادراک جمعی قابل لمس است.
💡اینجاست که مطالعات فرهنگی میتواند این تعارضها را مفهومپردازی کند. فضای مال، با معماری، موسیقی، نورپردازی و چینش برندهای جهانی، حامل دلالتهاییست که با دلالتهای لباس روحانیت همخوان نیست. به تعبیر دیگر، نشانهای از یک جهان سنتی وارد جهانی مدرن شده و نظم دلالی حاکم را مختل کرده است. این همان جاییست که معنا از سطح به عمق میرود و فرهنگ، بهمثابه میدان نزاع نشانهها، خود را نشان میدهد.
👨🏫 آنچه از این مثال ساده میتوان آموخت، توجه به قدرت فضاها، لباسها، و ساختارهای نمادین در تولید معناست. فهم جامعه نه صرفاً از خلال قوانین و نهادها، که از دل رمزگانهای پنهانی حاصل میشود که جهان اجتماعی ما را سامان میدهند.
📚 تقریری از کلاس نظریه فرهنگ
#مطالعات_فرهنگی
#جامعه_شناسی
#لباس_روحانیت
#روحانیت
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
✍ تاریخنگاری غربی تا مطالعات منطقهای؛ سازماندهی دانش اجتماعی/ مهدی نظری
💡سازمان دانش اجتماعی در غرب همواره بر محور خودمرکزبینی استوار بوده است. غرب نه تنها در سیاست و اقتصاد، بلکه در تولید دانش نیز خود را مرجع تعریف کرده و به گونهای نظاممند سایر جوامع را در نسبت با خود سنجیده و طبقهبندی کرده است. این نگاه در قالب علم نیز بازتولید شده و علوم اجتماعی را بر مبنای نسبت موضوع با غرب یا غیرغرب سازماندهی کرده است.
میتوان سازماندهی علوم اجتماعی در سنت غربی را در دو دسته کلی تقسیمبندی کرد:
الف) مطالعه غرب(آمریکای شمالی و اروپای غربی شامل فرانسه آلمان انگلیس ایتالیا):
🔹اگر مربوط به گذشته باشد این حوزه به علم تاریخ تعلق دارد.
🔹اگر مربوط به وضعیت حال باشد:
موضوع دولت باشد: علوم سیاسی
موضوع بازار باشد: علم اقتصاد
موضوع جامعه باشد: جامعهشناسی
ب) مطالعه غیرغرب:
🔹جوامع مورد مطالعه فاقد تمدن یا نظامهای کلان اجتماعی تلقی شوند: این مطالعه ذیل مردمشناسی (Anthropology) جای میگیرد.
🔹اگر دارای تمدن باشند: در قالب شرقشناسی (Orientalism) مورد مطالعه قرار میگیرند.
🔸مفهوم شرقشناسی که در ظاهر به مطالعه فرهنگها و تمدنهای غیرغربی میپردازد، در عمل تبلور نگاه استعماری و سلطهجویانه غرب به "دیگری" است. این نوع نگاه، سوژه غیرغربی را نه بهمثابه یک فاعل مستقل، بلکه بهعنوان موضوعی برای شناخت، طبقهبندی و در مواردی مدیریت، تلقی کرده است.
🔸در ادامه این مسیر، با افزایش پیچیدگیهای جهانی و تحولات پسااستعماری، غرب به این نتیجه رسید که برای شناخت دقیقتر جوامع غیرغربی به ابزارهایی فراتر از شرقشناسی و مردمشناسی نیاز دارد. این نیاز، به پیدایش مطالعات منطقهای (Area Studies) منجر شد.
〽️ مطالعات منطقهای گرچه در ابتدا با انگیزههایی امنیتی، استراتژیک و مدیریتی نسبت به مناطق جهان سوم شکل گرفت، اما به مرور به بستری برای تولید دانش بومی و بازنگری در سوژههای غیرغربی تبدیل شد. این رشته را میتوان تلاشی برای رهایی از چارچوبهای شرقشناسی دانست، گرچه هنوز نیز چالشهای پسااستعماری در آن باقی است.
#علوم_انسانی
#جامعه_شناسی
#مطالعات_منطقه
#فلسفه_علم
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
🎏 سکوت دیوار؛ زبان خیابان
گاهی میان آنچه بر دیوارها نقش میبندد و آنچه در جانها ریشه دارد، فاصلهای عمیق شکل میگیرد.
آنجا که سیاست به نفی دیگری اصرار میورزد، اما زندگی مردم، خواسته یا ناخواسته، از همان جهانی آب میخورد که سیاست، در لفظ، با آن دشمنی دارد.
ارزشها، باورها و سبک زیستنِ نسل امروز، نه در قالب شعارها، که در ساحت تجربهی زیسته تعریف میشود؛ تجربهای که به جهانی پیوند خورده است که بر مرزهای جغرافیایی و خطوط ایدئولوژیها میخندد.
زیستن در تضاد، هنر این مردم شده است؛ مردمی که در جغرافیای یک سرزمین تنفس میکنند و در روح یک جهان دیگر زندگی.
🎙 در درک زبان شهر گاهی باید دیوارها سکوت کنند، و خیابانها زبان بگشایند...
#زیست_جهان
#جامعه_شناسی
#حکومت_اسلامی
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
✍ آجر به آجر هویت؛ تأثیر معماری خانه در مهاجرتپذیری نسل جدید/ مهدی نظری
🧑🔧نوجوان دیروز در خانههایی قدیمی چشم به جهان گشود که دیوارهایش با آفتاب، آشتی بودند و حوضی کوچک در میان حیاط، آب را به دل کوزهها میریخت. صدای پای مادر در راهروی گِلی، بوی نان تازه در تنور گوشه حیاط، و گاهی بازی کودکانه کنار باغچهای کوچک، نه فقط خاطره، که تاروپود هویتی میساخت که در دل خاک ریشه میدواند.
معماری خانه تنها ظرف زیستن نبود؛ خود زندگی بود. در این خانهها، نوجوان با وطن نفس میکشید. اگر روزی این نوجوان پا به سرزمین دیگری میگذاشت، دلتنگیاش تنها برای آدمها نبود، برای کوچهای بود که در آن قد کشیده، برای پنجرهای با نردههای پیچکگرفته، برای حوضی که آسمان را در آن تماشا کرده بود.
🧑💼اما نوجوان امروز در خانهای آپارتمانی بزرگ شده است؛ خانههایی که چهرهشان یکدست است، بیروح، بیقصه. او میان دیوارهایی از بتن زیسته که نه رایحه خاک خیس را میشناسد، نه صدای چکه آب از ناودان سفالی را. او نهتنها خاطرهای عمیق با فضا ندارد، بلکه شهر برایش مجموعهای از آدرسهاست، نه زادگاه. از پنجرهاش که بیرون را نگاه میکند، کوچهای نمیبیند که در آن دوچرخهسواری کرده باشد یا همسایهای که نام مادرش را بداند. در نتیجه، وقتی صحبت از مهاجرت میشود، دلش بند نیست. آن ریشه پنهان و نادیدنی در خاک ندویده، تا مهاجرت برایش تنها جابهجایی باشد، نه کوچ.
♻️ این تفاوت ساده اما ژرف، از معماری آغاز میشود و به هویت ختم. نوجوان نسل پیشین، در خانهای بزرگ شد که خودش حامل هویت بود. نوجوان امروز، در خانهای رشد کرد که بیشتر از آنکه خانه باشد، محل اقامت بود.
✅ هویت ملی، همانقدر که در کتابها آموخته میشود، در گوشه و کنار خانهها نیز ساخته میشود؛ در لبخند مادر کنار حوض، در مهربانی همسایه در آستانه در، در حیاطی که درخت انار دارد و گربهای که هر روز روی دیوار راه میرود. شاید راز مهاجرتناپذیری برخی دلها، در همین معماری پرخاطره باشد.
#هویت_ملی
#مهاجرت
#معماری
#جامعه_شناسی
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
هدایت شده از تأملات طلبگی
✍️ تاملی بر مساله برده داری در اسلام(2)
♦️برخی علمای مسلمان در توجیه پذیرش برده داری توسط اسلام چنین گفته اند: برده داری در کیان اجتماع و قلب افراد ریشه دوانده بود. لذا از بین بردن این علقه قلبی به سختی صورت می گرفت و چاره جز پذیرش برده داری نبوده است.
💠نقد
♦️بت پرستی هم در قلب مردم حجاز ریشه دوانده بود ولی در مدت اندکی تقریبا به طور کامل از میان رفت.امور دیگی مثل شراب خواری جزء عادت مردم عصر نزول بود ولی به تدریج هم حرمت آن اعلام و هم اثرات آن از جامعه زدوده شد.
♦️اگر فرض بگیریم که سازوکارهای اجتماعی مخصوصا اقتصاد چنان وابسته به بردگان بوده که حذف ناگهانی آن موجب پریشانی اجتماع می شده است در اینصورت اشکالی پیش می آید. این تنیدگی برده داری در ساختار اجتماعی و اقتصادی در آمریکای قرن نوزدهم وجودداشته است. اقتصاد بخش جنوبی این کشور وابسته به نیروی کار بردگان بود.
در آمریکا تلاش برای الغای برده داری در نهایت با پیروزی مخالفان برده داری همراه بود اگر چه تلفات این جنگ خانمان سوز بیش از 600 هزار نفر برآورد شده است. با این حال ساختار اجتماعی آمریکا از بین نرفت و روز به روز قدرتمندتر شد.
♦️حال سوال اینست که عواقب نفی کامل برده داری در زمان حیات پیامبر ( که قابل مقایسه با سازمان اجتماعی و اقتصادی آمریکا نیست) بیشتر از اثرات مخرب آن بر جامعه ی آمریکا قرن نوزدهم می بود؟
البته باید شخصیت کاریزماتیک پیامبر را در نظر داشت که میتوانست بدون وقوع جنگ برده داری را لغو کند.
ادامه دارد...
#تأمل
#برده_داری
#فقه_سنتی
#اخلاق
#کنیز
#جامعه_شناسی
👇👇
@Taammolate_talabegi
هدایت شده از تأملات طلبگی
✍️تاملی بر مساله برده داری در اسلام (5)
💠سبب اول استرقاق ،گرفتن اسیر در جنگ با کافران حربی بود.سایر اسباب عبارتنداز:
♦️1- استرقاق ازطریق تغلب. اگر افرادی از دارالحرب از راه سرقت،خیانت،نیرنگ،غارت،اسارت و زور از جانب غیرنظامیان یا از جانب نظامیان اما بدون اعمال زور و در مجموع بدون جنگ ربوده شده و به دارالاسلام آورده شوند،در حکم غنیمت محسوب می شوند و پس از پرداخت خمس آنان،ملک رباینده محسوب شده، تصرف در آنها جایز و خرید و فروش آنها مباح است
♦️2-سبب سوم : استرقاق از طریق خریدن از اولیاء. اگر کفار حربی به هر دلیلی حاضر به فروش اعضای خانواده خود هستند خرید آنان جایز است و بعد از خرید ، آنان کنیز خریدار محسوب می شوند.
♦️3- سبب چهارم: سرایت رقیت از طریق والدین به فرزندان . اگر پدر و مادر به یکی از طرق معتبر مملوک شده باشند تمام فرزندان آنان که در زمان مملوکیت متولد می شوند، مملوک و برده خواهند بود.
♦️4-سبب پنجم :رقیت از طریق اقرار . اگر فرد عاقل بالغ مختاری به بردگی اقرار کرد از او پذیرفته می شود به شرطی که مشهور به حریت نبوده و نسب او نیز شرعا معلوم نباشد
♦️5-سبب ششم : رقیت لقیط دارالکفر.اگر در دارالکفر کودک بی سرپرستی یافت شد که تولدش از مسلمان یا ذمی ممکن نباشد استرقاق او جایز است
♦️6-سبب هفتم : خرید از بازارغیرمسلمین: اگر فردی مطلقا به هر طریقی از طرق ولو غیر از طرق شش گانه نامبرده، برده شده باشد و در بازار غیرمسلمین در معرض فروش گذاشته شود،خرید او توسط مسلمان مشروع و جایز بوده و سوال از طریق بردگی او لازم نیست
🔹نتیجه بحث
با توجه به مطالب گفته شده معلوم می شود که اولا قرآن هیچ برنامه ای برای لغو تدریجی برده داری اعلام نکرده است ثانیا رجوع به سنت نشان می دهد که اسلام در عمل برنامه ای برای لغو تدریجی برده داری نداشته است
ادامه دارد...
#تأمل
#برده_داری
#فقه_سنتی
#اخلاق
#کنیز
#جامعه_شناسی
👇👇
@Taammolate_talabegi
هدایت شده از تأملات طلبگی
✍️تاملی بر مساله برده داری در اسلام(9)
♦️مقايسه احكام بردگی با اسناد حقوق بشر-بخش اول
مقايسه احكام بردگی در قرائتی خاص در اسلام معاصر با اسناد بين المللی حقوق بشر ترديدی باقی نمی گذارد كه اين دو در تعارض مستقيم با يكديگرند و پذيرش يكی تنها با نفی ديگری جمع می شود.
تفاوت منظر اسناد حقوق بشر و احكام قرائت ياد شده از اسلام معاصر درباره بردگی را می توان بدین صورت خلاصه کرد :
🔹1-در اسناد بین المللی حقوق بشر : تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند
در احکام اسلام به قرائت مشهور: از والدین برده,برده متولد می شود
🔹2-حقوق بشر: تمام افراد بشر از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند
قرائت مشهور: برده ها با احرار در بسیاری از حیثیات و حقوق و احکام متفاوتند
🔹3-حقوق بشر:انسان را نمی توان به هیچ طریقی برده کرد
قرائت مشهور:به هفت طریق افراد آزاد برده می شوند
🔹4-حقوق بشر :هیچ کس را نمی توان در بردگی نگاه داشت
قرائت مشهور:تا زمانی که یکی از اسباب رفع بردگی حاصل نشده باشد بردگی فرد تداوم خواهد داشت
🔹5-حقوق بشر :داد و ستد بردگان به هر شکلی ممنوع است
قرائت مشهور:داد و ستد بردگان با رعایت موازین شرعی آزاد است
ادامه دارد...
#تأمل
#برده_داری
#فقه_سنتی
#اخلاق
#کنیز
#جامعه_شناسی
👇👇
@Taammolate_talabegi
هدایت شده از تأملات طلبگی
✍️تاملی بر مساله برده داری در اسلام(10)
♦️مقايسه احكام بردگی با اسناد حقوق بشر-بخش دوم
🔹6-حقوق بشر : همه افراد بشر از حق مالکیت برخوردارند و اجرت کارشان به خودشان تعلق می گیرد
قرائت مشهور:برده تنها با اذن مولی مالک چیزی می شود و اجرت کار او متعلق به مالکش است
🔹7-حقوق بشر : اسرای جنگی از حقوق ویژه ای برخوردارند و قطعا برده محسوب نمی شوند
قرائت مشهور: تمامی ساکنان دارالحرب که به استیلای سپاه اسلام در آمده است اعم از نظامی و غیرنظامی، مرد و زن و کودک برده محسوب می شوند و بین سربازان،والی و دولت تقسیم می شوند
🔹8-حقوق بشر : هر کس حق دارد سبک زندگی،مسکن و کار خود را آزادانه انتخاب کند و دیگران حق ندارند چیزی را به او تحمیل کنند
قرائت مشهور:رضایت برده در سبک زندگی،مسکن و کار او لازم نیست.او در تمامی موارد تابع مولی است و مجبور است نظر او را در حیطه شرع تامین کند
🔹9-حقوق بشر : مردم در مقابل قانون مساویند و با ارتکاب جرم مشابه از مجازات یکسانی برخوردارند
قرائت مشهور : مجازات برده فی الجمله نصف مجازات افراد آزاد است. افراد آزاد به خاطر کشتن عمدی بردگان قصاص نمی شوند اما بردگان به واسطه قتل عمدی افراد آزاد قصاص می شوند
🔹10-حقوق بشر :هر کس حق استراحت،فراغت،تفریح، زندگی خصوصی و آموزش و پرورش دارد
قرائت مشهور : برده بدون اجازه مولی از حق استراحت،فراغت،تفریح،زندگی خصوصی و آموزش و پرورش برخوردار نیست
ادامه دارد...
#تأمل
#برده_داری
#فقه_سنتی
#اخلاق
#کنیز
#جامعه_شناسی
👇👇
@Taammolate_talabegi
هدایت شده از تأملات طلبگی
✍️تاملی بر مساله برده داری در اسلام(11)
♦️مقايسه احكام بردگی با اسناد حقوق بشر-بخش سوم
🔹11- حقوق بشر : استمتاع جنسی از دختران و زنان بدون رضایت آنان ممنوع است.هیچ کس حق ندارد زن یا دختری را برای استمتاع جنسی در اختیار مرد دیگری بگذارد
قرائت مشهور: در اختیار گرفتن یک برده مونث در حکم ازدواج با وی است . مالک برده مونث حتی بدون رضایت وی حق هرگونه استمتاع جنسی از او را دارد. مولی می تواند کنیز خود را بدون ازدواج و برای استمتاع جنسی به مرد دیگری تحلیل کند
🔹12- حقوق بشر : هیچکس حق ندارد به جای قاضی و دادگاه دیگری را مجازات کند
قرائت مشهور: مولی ولو غیرمجتهد و غیرعادل حق دارد برده خود را تعزیز نماید و حدود شرعی را در صورت لزوم بر او جاری نماید
🔹13- حقوق بشر : هیچکس را نمی توان به زور از ازدواج منع کرد یا به ازدواج با فرد خاصی مجبور کرد. ازدواج بدون رضایت طرفین مجاز نیست
قرائت مشهور : ازدواج برده کلا به دست مولی است . او می تواند آنها را به زوجیت هر که بخواهد درآورد یا از ازدواج با فرد مورد نظر برده جلوگیری کند یا اصولا نگذارد آنها ازدواج کنند
🔹14- حقوق بشر :هر کس حق دارد در اداره حوزه عمومی جامعه خود شرکت کند
قرائت مشهور : هرگونه دخالت برده در حوزه عمومی بدون اذن مولی ممنوع است
🔹15- حقوق بشر : هیچ کس حق ندارد کانون خانواده دیگری را متلاشی کند،فرزند را از والدینش جدا کند و زن و شوهر را بدون رضایت آنها از یکدیگر جدا نماید
قرائت مشهور : مولی حق دارد کودک را پس از هفت سالگی از مادرش جدا کرده و به فروش رساند.مولی حق دارد ازدواج غلام و کنیز خود را بدون طلاق و بدون رضایت آنان فسخ نماید.ازدواج افراد متاهل پس از برده شدن خود به خود فسخ می شود
ادامه دارد...
#تأمل
#برده_داری
#فقه_سنتی
#اخلاق
#کنیز
#جامعه_شناسی
👇👇
@Taammolate_talabegi
✍ هویتیابی و جامعهپذیری؛ ضرورت توسعه فضاهای اجتماعی برای کنشگری دختران نوجوان مذهبی/ مهدی نظری
👣 نوجوانی مرحلهای کلیدی در فرآیند شکلگیری هویت فردی و اجتماعی است. در این دوره، نوجوان در مسیر هویتیابی قرار دارد و یکی از نیازهای اساسی او، اجتماعی شدن و یافتن جایگاه خود در شبکه تعاملات انسانی است. جامعهپذیری نوجوان نباید به شکل منفعلانه یا صرفاً از طریق آموزشهای رسمی دنبال شود، بلکه نیازمند مشارکت فعال او در فضاهای واقعی اجتماعی است.
🗣 یکی از مؤلفههای مهم برای دستیابی به هویتی پایدار و جامعهپذیری مطلوب، کنشگری اجتماعی است؛ به این معنا که نوجوان بتواند در محیط پیرامون خود تأثیرگذار باشد، دیده شود، و با دیگران در تعامل باشد. محیطهایی که نوجوان برای کنشگری در آنها انتخاب میکند، معمولاً متناسب با ارزشها، باورها و تصویری است که از خود و دنیای اطراف دارد. این ارزشها اغلب ریشه در خانواده دارند، اگرچه رسانه، گروه همسالان و فضای اجتماعی نیز نقش قابل توجهی ایفا میکنند.
☕️ در جامعه امروز، بخشی از نوجوانان بهویژه در طبقات متوسط و شهری، به فضاهایی مانند کافهها و پاتوقهای شهری گرایش دارند. این مکانها از نظر فرهنگی با هویت و سبک زندگی آنها سازگار است و فرصت تعامل اجتماعی را برای آنها فراهم میسازد. همین فضاها به شکلی غیررسمی اما مؤثر، در فرآیند جامعهپذیری آنان نقش ایفا میکنند.
📿 اما این شرایط برای نوجوانان مذهبی، بهویژه دختران نوجوان، با چالشهایی همراه است. فضاهای موجود برای کنشگری اجتماعی این گروه، محدودتر است. غالباً تنها مکانهای قابل دسترس برای آنها، مسجدها، پایگاههای بسیج و نهادهای مذهبی هستند که یا ساختار خشک و رسمی دارند یا با نیازهای روانی و هویتی نوجوانان بهطور کامل منطبق نیستند. در نتیجه، برخی از این نوجوانان ممکن است در فرآیند اجتماعی شدن دچار انزوا، عدم تعلق یا بحران هویت شوند.
🔮 ایجاد فضاهای تعاملی متنوع، ایمن و منطبق بر نیازهای فرهنگی و اعتقادی دختران مذهبی، ضرورتی است که باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. این فضاها میتوانند شامل کانونهای فرهنگی-اجتماعی، باشگاههای نوجوانان، فضاهای آموزشی غیررسمی و حتی محیطهای دیجیتال مدیریتشده باشند که زمینه تعامل، بیان خود، یادگیری و فعالیت داوطلبانه را برای این نوجوانان فراهم کنند. از طریق چنین ابتکاراتی است که میتوان به رشد متعادل شخصیت نوجوان و جامعهپذیری مؤثر او کمک کرد.
#زیست_جهان
#هویت
#نوجوان
#جامعه_شناسی
#سیاستگذاری_فرهنگی
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi