eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥 🌹 ⭕️نور و ظلمت در قرآن کریم (بخش هفتم) 💠ویژگی‌های جامعه نورانی در قرآن 🔶از خلال آیات گوناگونی که درباره بحث می‌کند و آن را مطرح می‌نماید، اوصاف و ویژگی‌های برجسته‌ای به چشم می‌خورد که می‌توان آنها را صفات ممتاز جامعه نورانی شمرد تا در تحقق آن تلاش بیشتر شود و مردم بدان توجّه کنند. ◽️ب) «سازماندهی، انسجام و وحدت» 🔹از دیگر ویژگی‌های جامعه نوری، و و و معنوی نیروهای مؤمن است. اینان خود را در لوای نور الهی و رهبر آگاه، دلسوز باتقوا و فقیه و مجتهد الهام گرفته از انوار الهی می‌دانند که تفکیک و جدایی و بر هم زدن این انسجام بسیار دشوار و سخت خواهد بود و هزینه سنگینی را به دنبال خواهد داشت. با ظرافتی وصف‌ناپذیر فرموده است: «فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛ [بقره، ۲۵۶] پس کسی که به طاغوت (بت و شیطان و هر موجود طغیانگر) کافر گردد و او را منکر شود و به خدا ایمان آورد به دستگیره محکمی چنگ زده است که گسستن و از هم ریختن برای آن نخواهد بود و خداوند شنوا و داناست». 🔹در جای دیگر به تک تک افراد جامعه دینی و غیر دینی فرمان می‌دهد: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا؛ [آل عمران، ۱۰۳] به ریسمان الهی چنگ زنید و داشته باشید و از یکدیگر جدا نشوید». و در میدان‌های رزم و دفاع در برابر دشمنان خدا بویژه آنگاه که درگیری سخت می‌شود و بعضی فرار را بر قرار ترجیح می‌دهند که از آن تعبیر به ساعته العسره می‌شود، رزمندگان مؤمن و خداجو جملگی یک هدف (و آن پیروزی حق بر باطل) را دنبال می‌کنند و همگی می‌جنگند و می‌خروشند. قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ؛ [صف، ۴] همانا خداوند دوست دارد کسانی (جبهه‌ای) را که در راه خدا می‌جنگند، آنان (به هنگام سختی مبارزه) همانند دژ آهنین پایدارند». 🔹 برای ایجاد تفرقه و جدایی، ترفندهای گوناگونی را انجام داده‌اند و از همه توان خود کمک گرفته‌اند تا این پیوند زیبای قلبی و روحی را از جامعه اسلامی بگیرند. گاهی کتاب خدا را هدف قرار داده‌اند، ترجمه‌های غلط و ناروا و طرح باورهای نادرست تحت عنوان شبهات و... همه از این قبیل است. اینان گاهی اقدام به ترور شخص و شخصیت چهره‌های نورانی پیامبر اکرم (ص) و اوصیای طاهرینش علیهم السلام می‌نمایند و در این راه از هیچگونه تلاشی خودداری نمی‌نمایند: «یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ؛ [توبه، ۳۲] دشمنان خدا می‌خواهند انوار مقدسه الهی را با تبلیغات و ترفندهای مختلف خویش خاموش نمایند، و لکن خداوند (عز و جل) نور خویش را کمال خواهد بخشید گرچه مشرکان را ناخوشایند آید». 🔹خداوند سبحان جهت تحقق این آرمان بلند (انسجام امت اسلامی) در رأس هرم جامعه نورانی، خود و سپس پیامبرش و جانشینان معصوم را مطرح نموده، بطوری که هرکس در دائره حاکمیت الهی و جامعه نورانی است باید در اطراف این محورها بچرخد که در آن صورت خوشبختی و سعادت برای افراد و جامعه تضمین شده است. «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ؛ [مائده، ۵۵] همانا ولایت و حاکمیت شما از آن خدا و پیامبر اوست و نیز کسانی که ایمان آورده‌اند، اینان نماز را به پا می‌دارند و در حالت رکوع به فقرا صدقه می‌دهند». آیه کریمه فوق را جهت مردم معرفی می‌کند: خدا، پیامبر، اولوالامر. در محور اول و دوم هیچگونه بحثی وجود ندارد، و لکن نسبت به که بعد از رسول خدا (ص) مطرح است، شأن نزول آیه فوق و روایات فراوان دالّ بر آن است که شخصیت معصوم و منحصر بفرد (‌ع) مقصود می‌باشد که می‌توان به کتاب «شواهد التنزیل» مراجعه نمود. ... منبع: وبسایت رشد @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا در تشیع عبادات بدون پذیرش «ولایت» قبول نیست؟ 🔹چنانچه معنای به طور صحیح و دقیق مورد توجه قرار گیرد، پاسخ سوال نیز روشن می شود، واژه «ولایت» و «مولى» از ماده «ولى» گرفته شده است و اهل لغت معانى گوناگون را براى آن برشمرده اند؛ مالک، عبد، معتِق (آزاد کننده) معتَق (آزاد شده)، صاحب (همراه)، قریب (مانند پسر عمو)، جار (همسایه)، حلیف (هم پیمان)، ابن (پسر)، عمّ (عمو)، ربّ، ناصر، منعِم، نزیل (کسی که در جایى سکنى گزیند) شریک، ابن الاخت (پسر خواهر)، محبّ، تابع، صهر (داماد)، اولى بالتصرف (کسى که از جهاتى بر تصرف در امور شخصى دیگرى، از خود او شایسته تر است). [۱] 🔹در اصطلاح، مراد از تسلط و اشراف بر دخل و تصرف در امور سایر انسانها، در ابعاد مختلف است، بدون این که حق اختیار و انتخاب و گزینش یا مالکیت از سایرین سلب شود. (ع) شاهد و محیط بر همه انسانها اعم از شیعه و غیر شیعه، مسلمان و غیر مسلمان است. از ظاهر و باطن همه آگاه و توان هر گونه تصرفى را در امور آنها دارد. به علاوه (ع) می‌تواند در امور تکوینیه نیز دخل و تصرف نموده و مثلاً خشتى را بدل به طلا نماید، یا عکس بر پرده را جان بخشد و یا امراض لاعلاج و گره هاى سخت را بگشاید و متوسلین خود را از بن بستها برهاند، لکن از این توان، بیهوده و بدون حکمت و خلاف سیره عادى بهره نمی گیرد. 🔹از نظر شیعه شناخت و گردن نهادن به اوامر و نواهى و قضاوت‌ها و احکام او بر همگان واجب است، و هر کس از این امر سر باز زند، در واقع توحید و نبوت را نپذیرفته است و به عبارت دیگر: لازمه پذیرش وجود خدا و توحید و عدالت او، پذیرش نبوت، و پذیرش این دو مستلزم پذیرش «ولایت ولّى» می‌باشد. این مطلب از آیات ۳ سوره مائده که ابلاغ و معرفى را معادل ابلاغ رسالت و توحید قرار می‌دهد، و ۵۹ سوره نساء که اطاعت از را در طول اطاعت از خدا و رسول (ص) قرار می‌دهد، و نیز که را قرین می‌نماید،  [۲] به وضوح مستفاد است، و به واسطه حدیث شریف نبوى (ص) «هر کس که بمیرد و را نشناسد به مرده است» [۳] تأکید می‌شود؛ 🔹و همانطور که در سوال اشاره شده هیچ عمل و عبادتى، بدون پذیرش «ولایت ولى الله الاعظم» مقبول درگاه احدیت واقع نمی‌ شود، که این مسئله از بسیارى روایات مستفاد است. [۴] به عنوان نمونه (ع) در حدیث معروف سلسلة الذهب از اجدادشان از جانب خداوند متعال فرمود: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا؛ [۵] لا اله الا الله پناهگاه محکم من است، پس هر که در آن داخل شود از عذاب من مصون خواهد ماند، و پس از اندکى تأکید نمود: با عمل به شرایط آن و من یکى از آن شرایط هستم. (پذیرش ولایت). در حدیثی دیگر (ع) می فرماید: «اسلام بر پنج پایه استوار است: نماز، روزه، زکات، حج و  ، و هیچ یک از آن ارکان به پاى رکن رکین ولایت نمی رسد». [۶] 🔹از مطالب مطرح شده استفاده می شود که پذیرش را خداوند بر انسان ها واجب نموده، و امر ولی را همچون امر خویش قرار داده و اطاعت از ولی را اطاعت از خود بر شمرده است؛ لذا نپذیرفتن (ع) به قبول نکردن ولایت خداوند برمی‌گردد. روشن است که این امر سبب می‌شود اعمال انسان مورد امضای خداوند قرار نگیرد. پذیرش سبب می‌شود که انسان هیچگاه از مسیر هدایت گمراه نشود و در غیر این صورت انسان ها در خطر خروج از راه حق‌اند، و اساسا این (ع) هستند که راه حق را مشخص می‌سازند و مسیر رسیدن به سعادت دنیا و آخرت را روشن می‌کنند. رسول خدا در این باره می فرماید: «هر کس دوست می‌دارد که [چون] من زندگانی کند و [چون] من از دنیا برود، و به بهشتی که پرودگارم مرا بدان وعده فرموده، وارد شود، باید ولایت علی بن ابیطالب و جانشینان پاکش، امامان هدایت و چراغ های تاریکی را پس از من پذیرد. آنان هرگز شما را از درگاه هدایت به درگاه گمراهی نمی‌کشانند». [۷] پی نوشت‌ها؛ [۱] فیروزآبادى، القاموس المحیط؛ سعیدى مهر، محمد، کلام اسلامى، ج ۲، ص ۱۶۸ [۲] بحار الأنوار، ج ۲۳، ص ۱۰۸، مؤسسة الوفاء بیروت، ۱۴۰۴ق [۳] بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۱۰۸ [۴] برگرفته از سوال ۱۵۳ وبسایت [۵] بحارالأنوار، ج ۳، ص ۷ [۶] همان، ج ۶۵، ص ۳۲۹-۳۳۳ [۷] همان، ج ۲۳، ص ۱۴۳ منبع: اسلام کوئست @tabyinchannel