eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
427 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دیدگاه اسلام در مورد رعایت حریم خصوصى افراد چیست؟ 🔹بى شک وجود داراى دو بُعد است، بُعد فردى و بُعد اجتماعى، و به همین دلیل داراى دو نوع زندگى است: و که هر کدام براى خود ویژگیهایی دارد و آداب و مقرراتى. انسان ناچار است در قیود زیادى را از نظر لباس، طرز حرکت و رفت و آمد تحمل کند، ولى پیداست ادامه این وضع در تمام مدت شبانه روز خسته کننده و درد سر آفرین است. او میخواهد مدتى از شبانه روز آزاد باشد، قید و بندها را دور کند به استراحت پردازد، با خانواده و فرزندان خود به گفتگوهاى خصوصى بنشیند، و تا آنجا که ممکن است از این آزادى بهره گیرد، و به همین دلیل، به خانه خصوصى خود پناه مى‌برد، با بستن درها به روى دیگران، زندگى خویش را موقتاً از جامعه جدا میسازد، و همراه آن از انبوه قیودى که ناچار بود در محیط اجتماع بر خود تحمیل کند، آزاد میشود. 🔹حال باید در این محیط آزاد، با این فلسفه روشن، امنیت کافى وجود داشته باشد. اگر بنا باشد هرکس سرزده وارد این محیط گردد و به حریم امن آن تجاوز کند، دیگر آن آزادى، استراحت و آرامش وجود نخواهد داشت، و مبدل به محیط کوچه و بازار میشود. به همین دلیل، همیشه در میان انسانها مقررات ویژه اى در این زمینه بوده است، و در تمام قوانین دنیا وارد شدن به خانه اشخاص بدون آنها ممنوع است و مجازات دارد، و حتى در جایی که ضرورتى از نظر حفظ امنیت و جهات دیگر ایجاب کند که بدون اجازه وارد شوند، مقامات محدود و معینى حق دادن چنین اجازه اى را دارند. در ، نیز در این زمینه دستور بسیار مؤکد داده شده، و و ریزه کارى هايى در این زمینه وجود دارد که کمتر نظیر آن دیده میشود. 🔹در حدیثى میخوانيم: «ابو سعید» از یاران پیامبر (ص) اجازه ورود به منزل گرفت، در حالى که رو به روى در خانه پیامبر (ص) ایستاده بود؛ (ص) فرمود: بهنگام اجازه گرفتن رو به روى در نایست!. در روایت دیگرى میخوانيم: خود آنحضرت هنگامى که به در خانه کسى مى آمد، رو به روى در نمى ایستاد، بلکه در طرف راست یا چپ قرار میگرفت و میفرمود: «السَّلامُ عَلَیْکُم» و به این وسیله اجازه ورود میگرفت؛ زیرا آنروز هنوز معمول نشده بود که در برابر در خانه پرده بیاویزند. [۱] حتى در میخوانيم: انسان به هنگامى که میخواهد وارد خانه مادر، یا پدر و یا حتى وارد خانه فرزند خود شود، اجازه بگیرد. در روایتى آمده است: مردى از پیامبر (ص) پرسید: آیا به هنگامى که میخواهم وارد خانه مادرم شوم باید اجازه بگیرم؟ فرمود: آرى. عرض کرد: مادرم غیر از من خدمتگزارى ندارد، باز هم باید اجازه بگیرم؟! فرمود: «أَ تُحِبُّ أَنْ تَراها عُرْیانَةً؛ آیا دوست دارى مادرت را برهنه ببینى؟!»، عرض کرد: نه. فرمود:  «فَاسْتَأْذِنْ عَلَیْها؛ اکنون که چنین است از او اجازه بگیر!). [۲] 🔹در روایت دیگرى میخوانيم: (ص) هنگامى که میخواست وارد خانه دخترش فاطمه (س) شود، نخست بر در خانه آمد دست به روى در گذاشت و در را کمى عقب زد، سپس فرمود: «السَّلامُ عَلَیْکُم»، فاطمه (س) پاسخ سلام پدر را داد، بعد پیامبر (ص) فرمود: اجازه دارم وارد شوم؟ عرض کرد: وارد شو اى رسول خدا!. پیامبر (ص) فرمود: کسى که همراه من است نیز اجازه دارد وارد شود؟. فاطمه (س) عرض کرد: مقنعه بر سر من نیست؛ و هنگامى که خود را به حجاب اسلامى محجب ساخت، پیامبر (ص) مجدداً سلام کرد و فاطمه (س) جواب داد، و مجدداً اجازه ورود براى خودش گرفت، و بعد از پاسخ موافق فاطمه (س) اجازه ورود براى همراهش «جابر بن عبداللّه» گرفت. [۳] 🔹این حدیث به خوبى نشان میدهد: تا چه اندازه (ص) که یک الگو و سرمشق براى عموم مسلمانان بود، این نکات را دقیقاً رعایت میفرمود. حتى در بعضى از روایات میخوانيم: باید سه بار گرفت: اجازه اول را بشنوند؛ به هنگام اجازه دوم خود را آماده سازند؛ به هنگام اجازه سوم اگر خواستند اجازه دهند و اگر نخواستند اجازه ندهند!. [۴] حتى بعضى لازم دانسته اند: در میان این سه اجازه، فاصله اى باشد؛ چرا که گاه لباس مناسبى بر تن صاحبخانه نیست، و گاه در حالى است که نمى خواهد کسى او را در آن حال ببیند، گاه وضع اطاق به هم ریخته است و گاه اسرارى است که نمیخواهد دیگرى بر اسرار درون خانه اش واقف شود، باید به او فرصتى داد تا خود را جمع و جور کند؛ و اگر اجازه نداد، بدون کمترین احساس ناراحتى باید صرف نظر کرد. پی نوشت‌ها؛ [۱] تفسير «فخر رازى»، ج۲۳، ص۱۹۸، ذيل آيه مورد بحث [۱] تفسير «نور الثقلين»، ج۳، ص۵۸۶ [۳] همان، ص۵۸۷ [۴] «وسائل الشيعه»، ج۱۴، ص۱۶۱، ابواب مقدمات النكاح، باب ۱۲۳ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چ۲۹، ج۱۴، ص۴۵۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️معصومين (علیهم السلام) چگونه مسلمانان را به حفظ «اسرار» زندگی خویش توصيه می کردند؟ 🔹روايات فراوانى داريم كه به مسلمانان توصيه مى كند خود را حفظ كنند، چرا كه افشاى آن گاهى منشأ ، و مى گردد، و انسان مورد تهاجم افراد تنگ نظر و كينه توز واقع مى شود و او به خطر مى افتد. اميرالمؤمنين (عليه السلام) در حديثى می فرماید: «سِرُّكَ سُرُورُكَ اِنْ كَتَمْتَهُ وَ اِنْ اَذَعْتَهُ كانَ ثُبُورَكَ» [۱] ( تو مايه سرور و تو است، به شرط آن كه آن را كنى، و اگر آن را كنى [اى بسا] مايه هلاك تو مى شود). 🔹 (علیه السلام) در تعبير ديگر مى فرمايد: «سِرُّكَ اَسيرُكَ فَاِنْ اَفْشَيْتَهُ سِرْتَ اَسيرَهُ» [۲] ( تو اسير تو است، اگر آن را افشا كنى تو اسير او مى شوى). حضرت در حديث ديگرى می فرماید: «صَدْرُ الْعاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ» [۳] ( صندوق سرّ او است). (علیه السلام) در حديثى می فرماید: «سِرُّكَ مِنْ دَمِكَ فَلا يَجْرِيَنَّ مِنْ غَيْرِ اَوْداجِكَ» [۴] ( تو به منزله است، كه فقط بايد در رگ هاى تو جارى باشد). 🔹در حديث پرمعنايى از (عليه السلام) نقل شده كه نمى تواند مؤمن باشد، مگر اين كه سه خصلت در او وجود داشته باشد: سنتى از پروردگار، و سنتى از پيامبر و سنتى از ولىّ او؛ سپس مى فرمايد: «فَسُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ كِتْمانُ سِرِّهِ قالَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ اَحَداً اِلاّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُول»؛ [۵] ( است و اسرار غيب را بر كسى فاش نمى كند، مگر براى رسولانى كه آنها را [براى حفظ اسرار غيب] پذيرفته است). سپس سنّت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را مدارات (نرمی و مهربانی) با مردم، و سنت ولىّ او را صبر در برابر مشكلات مى شمرد. 🔹حتى در بعضى از روايات توصيه شده كه همه زندگى خصوصى خود را حتى به نگوييد، چرا كه ممكن است روزى ورق برگردد و آن دوست، تو شده، و به و ريختن آبرو بپردازد. (علیه السلام) مى فرمايد: «لا تَطَّلِعْ صَدِيقَكَ مِنْ سِرِّكَ اِلاّ عَلى مالَوْ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِ عَدُّوكَ لَمْ يَضُرْكَ، فَاِنَّ الصَّديقَ قَدْ يَكُونُ عَدُّواً يَوْماً ما» [۶] ( را بر آن مقدار از آگاه ساز، كه اگر را از آن آگاه سازى به تو زيانى نرسد، چرا كه دوست ممكن است روزى دشمن شود). پی نوشت‌ها؛ [۱] غررالحكم و درر الكلم‏، دار الكتاب الإسلامی، چ۲، ص۴۰۲، قصار۶۵. [۲] همان، ص ۴۰۳، قصار ۸۰. [۳] نهج البلاغة، للصبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ۱، ص۴۶۹، قصار۶. [۴] أعلام الدين فی صفات المؤمنين‏، ديلمى، مؤسسة آل البيت، قم‏، ‏چ۱، ص۳۰۳. [۵] الخصال‏، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، قم، چ۱، ج۱، ص۸۲. [۶] الأمالي، ابن بابويه، كتابچى‏، تهران، چ۶، ص۶۷۰ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابيطالب (ع)، قم‏، ۱۳۷۷ ش،‏ چ ۱، ج ۳، ص ۳۶۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel