eitaa logo
یه حبه قند / کوتاه نوشت های معرفتی
225 دنبال‌کننده
150 عکس
30 ویدیو
1 فایل
طاهررحیمی هستم، دکترای فلسفه اسلامی مدرس دانشگاه دغدغه ام فرهنگ، دین، خانواده ؛ هنر و سیاست است و به یاری حق در این کانال آنها را با شما به اشتراک خواهم گذاشت. آیدی: @yaser6424 صفحه اینستاگرام: s.y.taherrahimi
مشاهده در ایتا
دانلود
یه حبه قند: یک عکس دوست داشتنی این عکس را خیلی دوست دارم! می گویند انتهای عرفان، بازگشت به فطرت اولیه و پاک الهی است و عید نیز عید بازگشت به همین فطرت است. خدا وقتی بشر را آفرید خود را با تعلیم اسماء به انسان شناساند (و علّم آدم الاسما کلّها) و نه فقط زشتی فجور و زیبایی تقوا را به او الهام کرد ( فالهمها فجورها و تقواها) بلکه تمایل به انجام خیر را نیز در کام او ریخت که تفاوت مهمی با قبلی دارد (و اوحینا الیهم فعل الخیرات) ، ایمان را در دل او زینت بخشید و آن را خواستی کرد(حبّب الیکم ایمان و زیّنه فی قلوبکم) آنگاه از بشر میثاق ربوبیت گرفت و پرسید آیا من همان اله مدبّر و مربی تو نیستم؟ و انسان که هنوز آلوده به کفر حقیقت نشده بود بی درنگ پاسخ داد: بلی(الست بربکم؟ قالو بلی) خدا انسان را به دنیای دنی فرستاد اما کتابی به دست او داد تا ذکر باشد و تذکار برای همه آن تعلیم اسماء و الهام فجور و تقوا و ایمان و ربوبیت که در فطرت آدمی نهفته بود (فیه ذکرکم) این ذکر، باطل السّحر انس انسان با دنیای دنی و تسویل نفس و فریب شیطان بود و همه اینها برای اینکه انسان آنچه را درون خود دارد نپوشاند و کفر نورزد (کفر یعنی پوشاندن) ما با روزه، قرآن و ادعیه ماه رمضان در واقع چه می کنیم؟ دائم توجه مان را به پوشانندگی و کفروری خودمان جلب می کنیم و زشتی آن را متذکر می شویم (انا الذی عصیت جبار السّما انا الذی...) سپس زیر ذکر همان اسماءالحسنی می نشینیم( اللهم انی اسئلک بسمک... ) و آنگاه خود را در آغوش تدبیر و تقدیر و او رها می کنیم(آخرین فراز دعای ابوحمزه) و از همه نارها و زنجیرها خلاص می شویم (خلصنا من النار یا ) بازگشت به فطرت اولیه کودکی، خسته شده از تُنگ تَنگ دنیا، رو به ملکوت اعلی، دو دستی چسبیده به ذکر، آرام، امیدوار؛ همه چیزی است که من از این عکس میفهمم و شاید همه تحفه و توشه ای که باید در انتهای رمضان با خود داشته باشیم این عکس را خیلی دوست دارم... https://eitaa.com/taherrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللَّهُمَّ أَظْهِرْ بِهِ دِينَكَ وَ سُنَّةَ نَبِيِّكَ حَتَّى لاَ يَسْتَخْفِيَ بِشَيْءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْق خدایا به دست او دینت را و سنّت پیغمبرت را آشکار ساز تا آنکه دیگر چیزی از حق و حقیقت از ترس احدی از خلق مخفی نماند «دعاى افتتاح» https://eitaa.com/taherrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سعدی: طفل بودم که بزرگی را پرسیدم از «بلوغ». گفت در مسطور آمده است که سه نشان دارد: یکی پانزده سالگی و دیگر احتلام و سِیّم بر آمدن موی پیش. اما در حقیقت یک نشان دارد و بس، آن که در بند رضای حق جلّ و علا بیش از آن باشی که در بند حظّ نفس خویش و هر آن که در او این صفت موجود نیست به نزد محققان بالغ نشمارندش «گلستان؛ باب تربیت» https://eitaa.com/taherrahimi
یه حبه قند: زمین خودی روز است و دلم نمی آید از استاد که عمیقاً وام دار اویم یادی نکنم و چیزی ننویسم به نظرم یکی از ویژگی های بسیار مهم استاد مطهری که می تواند برای فعالان امروز فضای فکری جریان حق و آنها که در مسیر روشنگری افکار عمومی قدم می زنند قابل توجه باشد این است که استاد مطهری دو ویژگی ممتاز و مکمل داشت که از او حقیقتا یک اجتماعی ساخته بود اول اینکه خود را نسبت به جریانات فکری رایج و شبهات افکار عامه مسئول و دغدغه مند می دید و به شدت نسبت به آنها احساس تکلیف می کرد تولید علم را هدفمند و ناظر به نیازهای واقعی و در صحنه دنبال می کرد تا جایی که حتی کتاب داستان راستان را زمانی نوشت که شرح او بر اصول فلسفه علامه، ایشان را به عنوان یک قدر به جامعه علمی معرفی کرده بود و این ناشی از تکلیف مداری، اخلاص و رصد نیازها به شکل توأمان بود اما ویژگی مهم دیگر او این بود که این توان را داشت که سوالات جامعه را در زمین بازی اندیشه خودی پاسخ دهد نه زمین فکری رقیب. مطهری مسئله و اشکال را از متن جامعه می گرفت اما اینکه ریشه و منشاءطرح چنین سوالی کجاست و اینکه آیا اصلا خود این سوال درست است یا بر پیش فرض باطلی استوار شده را بر اساس زمین فکری اندیشه خودی تحلیل می کرد و پاسخ می داد. وقتی زمین طرح یک سوال یا یک مطالبه غلط باشد هر پاسخی که به آن بدهی در زمین رقیب بازی کرده ای و با کنشی منفعلانه بر موجی که او ساخته حرکت می کنی و مطهری این هوشمندی را داشت که چنین نکند او می توانست اشکالات ها را در دستگاه تحلیلی اندیشه خودی بریزد ، اجزای مسئله را در همین پازل جایابی کند و نهایتا پاسخی فعال و راهکاری بومی بیابد مثلا در بحث دلیل گرایش بشر به فرضیات متعددی در غرب مطرح شده، عده ای ریشه دین را ترس، عده ای جهل، عده ای ضعف و ... دانسته اند و برایش فلسفه ها بافته اند مطهری بعد از اینکه نشان می دهد شواهد این فرضیات تا چه اندازه سست و موهوم است تاکید میکند که همه این نظرات، یک پیش فرض دارد و آن اینکه دین و تعالیم آن موهوم و ساختگی است و مطلقا ریشه ای در حقیقت ندارد لذا امری نامعقول و روانی است حال ببینیم ریشه روانی آن کجاست؟! در حالی که فلسفه ارسال دین هدایت‌گری حقیقتی خارجی به اسم و ریشه گرایش به آن هم دو واقعیت اصیل و است لذا این دین نیست که باید برایش دنبال توجیه روانی باشیم بلکه بی دینی است که دلیل می خواهد پس کتاب «علل گرایش به مادیگری» را می نویسد نه علل گرایش به دین. و این یعنی بازی در زمین خودی نمونه دیگر این شیوه را در مواجهه مطهری با میتوان دید. استاد ابتدا نشان می دهد که اختلاف و عدم تشابه زن و مرد در نظام حقوقی اسلام به دلیل تفاوت های طبیعی در خلقت آنهاست لذا شعار برابری جنسیتی «به معنای تشابه» نامعقول، غیرطبیعی و ظالمانه است و به جای جنسیتی باید به دنبال جنسیتی بود اما مهم تر اینکه مطهری معتقد است زمین بازی برابری زن و مرد در غرب، بدون توجه به مهمترین عرصه بروز زن و مرد یعنی عرصه خانواده صورت بندی شده است گویی زن و مرد اساسا قرار نیست مکمل هم دیده شوند فقط به عنوان دو فرد مستقل و جدا یا نهایتا دو شهروند اجتماعی مطرح اند پس باید در همه چیز مشابه باشند یا مشابه قرارداد شوند! مطهری توجه می دهد که غرب زمین بازی اش در این موضوع دو مولفه ای است(فرد /جامعه) در حالی که مهمترین عرصه تعامل مکمل و زن و مرد در نظام هستی در قالب نهاد طبیعی و غیرقراردادی «» شکل می‌گیرد. تقلیل روابط خانوادگی به روابط اجتماعی مهم ترین خلأ نظام اندیشه غرب در تنظیم نظام حقوقی است و ریشه اصلی بحران خانواده در معاصر همین است اینجاست که مسئله، ابعاد تازه ای پیدا می کند و این یعنی نظام فکری خودی. در مسیر اسلامی راهی جز راه مطهری سراغ ندارم روحش شاد https://eitaa.com/taherrahimi
یه حبه قند نیکو ترین معاش فرمود نحن اُمراءُ الکلام: ما امیران کلامیم، و حقا که چنین است اما در بین کلمات همین امیران، برخی چنان راهبردی و اصولی است که ده ها فرع و نتیجه را می توان بر آن مترتب کرد. علی نامی نزد سلام الله علیه بود حضرت به او فرمود یا علی بگو ببینم مَن اَحسنُ الناس معاشا؟ نیکوترین معاش را چه کسی دارد؟ او گفت آقاجان شما آگاه ترید فرمود: من حسُنَ معاشُ غیره فی مَعاشه کسی که معاش دیگران در بستر معاش او نیکو باشد؛ سپس فرمود حالا بگو بدترین معاش از آن کیست؟ گفت شما آگاه ترید فرمود: من لم یَعِش غیره فى معاشه کسی که دیگری در بستر معاش او زندگی خوب و خوشی نداشته باشد از این عبارت می توان ده ها نتیجه اقتصادی، زناشویی، تربیتی، اخلاقی و معاشرتی گرفت مثلاً می‌شود از آن، ارزش اشتغال آفرینی را فهمید می شود با این ملاک، به سراغ حاکمان رفت و به آنها متذکر شد که اگر زندگی مردم در بستر شما دچار تنگناست و شما تلاشی برای بهبود آن نمی کنید بدترین های روزگارید اما شاید یکی از مهمترین مصادیق روایاتی این چنین؛ زندگی باشد. بهترین زندگی ها از آن کیست؟ آنکه دیگران در بستر زندگی او بهتر و بیشتر زمینه رشد پیدا کنند. مردی که خانواده اش در بستر زندگی او بیشترین زمینه رشد را پیدا کنند بهترین است. این بسترسازی ممکن است از جهت اقتصادی باشد که تلاش برای توسعه زندگی از امتیازات مرد است؛ مردی که با منّت نفقه می دهد و را برای عادی ترین خواسته ها دچار مضیقه و تحقیر می کند با جوانمردی و مردانگی فرسنگ ها فاصله دارد این بستر سازی همچنین می تواند از جهت عاطفی و روانی باشد مرد باید پناهگاه امن همسرش باشد مردی که آغوش عاطفی یا غریزی خود را و یا زمینه های همدلی و همزبانی خود را از همسرش دریغ می کند تکیه گاه محکمی نیست زمینه دیگر؛ بستر پرورش و است بزرگی به درستی می فرمود نقش پدر در امر تربیت فرزندان مانند حوضی است که بچه ها مانند ماهی در آن زمینه تحرّک و تجربه کردن را پیدا می کنند هرچه حوض تنگ تر باشد زمینه تقلا و رشد کودک کمتر می شود. اساسا مومن به اطرافیانش سخت نمی گیرد و دیگران در کنار او به تکلّف نمی افتند او به سلیقه خانواده اش می خورد نه خانواده به سلیقه او؛ به تعبیر روایت، قليلُ المؤونه و كثير المَعونة است خرجش کم است و یاری اش زیاد همچنین زنی که برای مرد و خانواده اش بستر رحمت و عطوفت است مایه امید و دلگرمی است لیّن است ساده گیر است درگیر تکلّفات و تشریفات زائده نیست بستر اش را با اولویت های کاذب از کودکانش دریغ نمی کند در پاسخگویی به نیازهای غریزی، مَردش را در مضیقه نمی گذارد و در یک کلام، معاش دیگران در بستر او نیکوست؛ نیز بهترین است و اگرنه ، نه. ختم کلام آنکه: بخش مهمی از رشد انسان جز با فراهم کردن زمینه برای دیگران میسّر نمی شود. https://eitaa.com/taherrahimi
یه حبه قند: چرا دخترها دوست داشتنی هستند؟ من فکر می کنم دخترها چند مهارت ذاتی و خدادادی دارند که موجب می شود دلنشین و دوست داشتنی باشند و همین مهارت هاست که می تواند نوعی قدرت نرم را در آنها بیافریند اول اینکه دخترها عموما خیلی بهتر و حقیقی تر می گیرند . انس گرفتن حقیقتا یک مهارت است و اگرچه در خیلی از انسانها کم و بیش وجود دارد اما در دخترها و بعدتر خانم ها به دلیل انعطاف پذیری و لطافت روحی بیشتر، بسیار قوی تر است مهارت دوم مهارت و همدردی است این مهات مهم نیز در برقراری ارتباط عاطفی و ایجاد صمیمیت فوق العاده تعیین کننده است. همدلی لزوما به معنای پذیرش و یا نداشتن موضع در مقابل احساس افراد نیست بلکه به معنای درک شرایط و موقعیت روحی طرف مقابل و فهم احساس الان اوست که بخشی از هوش عاطفی است. این مهارت در تربیت فرزند نیز بسیار تعیین کننده است. بچه ها باید حس کنند احساسشان توسط والدین شده است حتی اگر کارشان شایسته تنبیه باشد. اما شاید مهم تر از همه اینها مهارتی است که کمتر به آن توجه‌ شده و آن قابلیت «تکثیر محبت» است. دریافت محبت برای دخترها و خانم ها اگرچه مانند جذب آفتاب و آب برای یک ، حیاتی و ضروری است اما خانم ها این قابلیت مهم را دارند که محبتی را که دریافت می کنند در وجودشان متکثر و تقویت کرده و سپس چند برابر آن را در اطرافیانشان پخش می کنند یعنی مانند یک ترانسفورماتور برقی را که دریافت می کنند تقویت کرده و مانند یک منشور ، محبت را به اشکال مختلف به دیگران هدیه می دهند این اطرافیان اعم از همسر و فرزند و ... است مهمترین منابع دریافت محبت برای یک دختر، پدر و بعدا همسر است. به همین دلیل است که بسیاری از زنانی که علیه فرزندانشان خشونت های عجیب و غریب به خرج می دهند کسانی هستند که تقریبا هیچ محبتی از جانب همسرشان دریافت نکرده اند و بلکه برعکس... فقر عاطفی اگر از حدی بگذرد زنان را به افراد عجیب و غریبی تبدیل می کند از لج بازی و بهانه گیری و بدخلقی گرفته تا خشونت اما از آن سو هرچه این مخزن عاطفی غنی تر باشد جلوه های بی نظیر تری از «جمال» به معنای اعم آن خلق می کند.‌ مردان هوشمند به دختران و زنانشان بیشتر محبت می کنند چون می دانند در این سرمایه گذاری حتما سود می برند دختران، مظهر رحمت و تجلی جمال باری تعالی هستند آری دختران دوست داشتنی اند روز دختر مبارک https://eitaa.com/taherrahimi
منم بنده‌ی اهل بیت نبی ستاینده‌ی خاک پای وصی نترسم که دارم ز روشندلی به دل مهر جان نبی و علی چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی خداوند امر و خداوند نهی که من شهر علمم علیم در است درست این سخن گفت پیغمبر است گواهی دهم کاین سخن راز او است تو گویی دو گوشم که آواز او است چو باشد ترا عقل و تدبیر و رای به نزد نبی و علی گیر جای گرت زین بد آید گناه من است چنین است این رسم و راه من است به این زاده‌ام هم به این بگذرم چنان دان که خاک پی حیدرم حکیم ابوالقاسم فردوسی https://eitaa.com/taherrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سنُریهم آیاتنا فی الافاق... نشانه های خود را در جهان به آنها نشان خواهیم داد سوره فصلت آیه ۵۳ https://eitaa.com/taherrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
أَفَمَن يَخلُقُ كَمَن لا يَخلُقُ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ آیا کسی که می‌آفریند، مانند کسی است که نمی‌آفرینند؟! پس چرا به‌خود نمی‌آیید؟ سوره نحل آیه ۱۷ https://eitaa.com/taherrahimi