✍آیت الله سید عبدالله ضیائینیا، در قم از شاگردان آیتالله بروجردی، امام خمینی و علامه طباطبایی بود و پس از هجرت به تهران در #مدرسه_مروى به تحصیل خود ادامه داد.
🔸وى در این باره مى نویسد: «من نیز دروس آیات عظام: خوانسارى، غروى رشتى - که شاید در علم اصول بى نظیر بود -، آقا میرزا هاشم آملى و آقا باقر آشتیانى را فراگرفته و در #مدرسه_شیخ_عبدالحسین سمت مدرسى داشتم و نیز به دعوت آیت الله خوانسارى در جلسه استفتاى معظم له حضور مىیافتم».
دکتر ضیائینیا از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۱ ش، به امامت جماعت نازى آباد تهران مشغول شد و از دوستان و همکاران نزدیک آیت الله کاشانى در مبارزه علیه طاغوت بود.
🔹ایشان بعد از اخذ اجازات اجتهاد و مدرک دکترا، به امر مراجع تقلید، تهران را به قصد توطن در گیلان ترک کرد و در آستانه اشرفیه رحل اقامت افکند و در مدت ۱۷ سال، یعنى از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷ ش، به امامت جماعت مسجد جامع و مدیریت حوزه علمیه جلالیه آستانه اشرفیه مشغول گردید.
🔸مبارزات سیاسی وی به گونهای بود که یک سال قبل از انقلاب ممنوع المنبر شد و چند ماه قبل از پیروزى انقلاب اسلامى، منزلش به دست عوامل ساواک به آتش کشیده شد که بر اثر آن، بسیارى از نوشته ها، کتب و تقریرات درسى مربوط به حوزه و دانشگاهش از بین رفت.
او بعد از پیروزى انقلاب اسلامى به عنوان نماینده مردم گیلان در مجلس خبرگان قانون اساسی حضور یافت و به تهران رفته، پس از چندى هم در قم مقیم شد.
▪️ آیت الله ضیائینیا، در شام شهادت امام حسین (ع)، ۲۳ مرداد ۱۳۶۸ درگذشت و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠 جایگاه شهید آیتالله شیخ فضلالله نوری در تهران
✍امینالشرع خویی فقیه معاصر شیخ... مینویسد:
«مرحوم شیخ از جمله تلامذه ارشد... حاجی میرزا محمد حسن شیرازی قدس الله روحه بودند در آن اوقات که مرحوم شیخ را میرزا از سامره مرحوم آقا سید علی اکبر همدانی که او هم از شاگردان ایشان بودند روانه به عجم فرمودند این بنده در نجف اشرف مشغول به تحصیل... بودم و مرحوم میرزا منتهای ترویج را در حق شیخ فرموده و همیشه در بین مذاکرات و رسیدگی به احوال وی در نزد اهالی تهران میفرمودند: «شیخ نوری ما را چگونه نگهداری مینمایند؟»
و چون مرحوم میرزا که در آن زمان رئیس بالاستقلال بودند در حق وی منتهای تمجید و تجلیل را میفرمودند و به شیخ نوری ما از ایشان تعبیر میکردند. لذا بعد از ورود به دارالخلافه کار شیخ خیلی بالا گرفت و سایرین در تحت الشعاع واقع شدند و [به لحاظ موقعیت والای علمی و اجتماعی] انگشت نمای عامه و خاصه شده بودند.»
شیخ پس از ورود به تهران به علت حمایت یاد شده و نیز به دلیل ویژگیها و امتیازاتی که خود داشت در بین مردم خصوصا روحانیون نفوذی وسیع و محبوبیتی چشمگیر یافت و بعدها که مرجع بزرگ وقت میرزای شیرازی در سامرا و چندی پس از او نیز میرزای آشتیانی در تهران دار فانی را وداع گفتند آن نفوذ به بیشترین حد از ظهور و بروز خویش رسید...
اعتماد السلطنه در همان سالهای نخست ورود شیخ به تهران... مینویسد: «مجلس درس و افادت و افاضتش نیز امروز بسی عامر و به وجود کافه مستعدین تهران دائر میباشد.»
📚اندیشه سبز، زندگی سرخ... (مرحوم استاد علی ابوالحسنی منذر) ص۷۷ و۷۸
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
▪️درگذشت آیتالله شیخ محمدتقی بافقی در تاریخ ۱۲ مرداد ۱۳۲۵ش
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
▪️درگذشت آیتالله شیخ محمدتقی بافقی در تاریخ ۱۲ مرداد ۱۳۲۵ش 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
▪️درگذشت آیتالله شیخ محمدتقی بافقی در ۱۲ مرداد ۱۳۲۵
✍شیخ محمدتقی بافقی یکی از دستیاران آیتالله حائری یزدی بود و خصوصاً مسئولیت تهیه لباس و رسیدگی به امور طلاب را، که تعدادشان روزبهروز بیشتر میشد، بر عهده گرفت و نیز در غیاب آیتالله حائری، به جای او اقامه جماعت میکرد.
مجاهدت فعّالانه او در امر به معروف و نهی از منکر در شیوه زندگی مردم مؤثر افتاد؛ از جمله توانست سلمانیهای قم را متعهّد سازد که ریش مشتریان را نتراشند.
بافقی به گوشزدهای شفاهی قانع نبود؛ چنانکه میگویند چندین نامه به رضاخان نوشت و از وی خواست تا سیاستهایی را که به نظر علما مخالف اسلام است، تغییر دهد.
درگیری وی با رضاخان در فروردین 1307 به اوج رسید. در این سال، همسر رضاخان و گروهی از زنان دربار، برای حضور در مراسم نوروزی، وارد حرم حضرت معصومه(س) شدند و در غرفه بالای ایوان آیینه بدون چادر نشستند.
وقتی بافقی از این ماجرا آگاه شد، پیغامی برای زنان فرستاد و به حضور آنان در حرم، بدان وضع اعتراض کرد و چون مؤثر واقع نشد، شخصاً به آنجا آمد و از ایشان خواست تا حرم را ترک کنند.
خانواده شاه فوری به خانه تولیت رفتند و این واقعه را به تهران خبر دادند. رضاخان بیدرنگ، همراه با وزیر دربار و یک
فوج زرهی، از تهران روانه قم شد، نظامیان را در منظریّه قم مستقر کرد و خود، همراه عدهای از گارد، وارد شهر شد.
حرم را محاصره کردند و رضاخان با چکمه وارد حرم شد و افراد گارد، عدهای را مضروب و بافقی را دستگیر کردند. رضاشاه شخصاً بافقی را زیر لگد انداخت و به ناسزا گرفت و به زندان تهران فرستاد.
شیخ محمدتقی پس از چند ماه، بر اثر اقدام آیتالله حائری، از زندان آزاد ولی به شهر ری تبعید شد و در آستان حضرت
عبدالعظیم(ع) به امامت جماعت و حل و فصل امور دینی پرداخت.
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
▪️ درگذشت آیتالله سید رضا فیروزآبادی در ۱۴ مرداد ۱۳۴۴
✍آیتالله فیروزآبادی پس از اتمام دورۀ ابتدایی در زادگاهش، به قصد ادامه تحصیل راهی تهران شد و در #مدرسه_آصفیه (ایلچی) نزدیک مسجد جامع اقامت گزید و برای تکمیل تحصیلات خود به نجف مشرف شد.
با از دست دادن پدر مسئولیت خانواده به عهده ایشان محول شد اما با این وجود، دو شبانه روز را به زراعت در فیروزآباد و بقیه ایام را در تهران مشغول تحصیل بود.
وی جزء #هیئت_علمیه_تهران بود و در دوره های سوم، ششم، هفتم و چهاردهم مجلس شورای ملی از طرف اهالی شهر ری و تهران به نمایندگی انتخاب شد. در تمام این مدت حقوقی از مجلس نگرفت مگر برای مخارج تأسیس بیمارستان فیروزآباد برای مردم شهر ری که در سال ۱۳۱۳ ش افتتاح گردید. بسیاری از مراجع تقلید جهت درمان به تهران آمده و در بیمارستان فیروزآبادی مراحل درمان را سپری میکردند.
آیت الله فیروزآبادی از همفکران #شهید_مدرس بود و در جریانهای سیاسی و نیز در مجلس همکاری نسبی داشتند.
تجدید بنای #مدرسه_رضائیه نیز از بناهای خیر این عالم خیّر است.
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠 مسجد مشیرالسلطنه
✍چند روز قبل به دعوت دوستانی که امامت جماعت و اداره امور #مسجد_مشیرالسلطنه را برعهده دارند به این مسجد_مدرسه رفتم. الحمدلله قدمت بنا حفظ شده و اکنون به همت همین دوستان طلبه در حال مرمت است.
🔹 نام اصلی مسجد، #مسجد_الاقصی است که ۱۳۷ سال قبل توسط میرزا احمدخان منشیباشی ملقب به مشیرالسلطنه بنا شد.
مشیرالسلطنه از سال 1325ق به بعد، چهار بار نخستوزیر و وزیر کشور بود و در سال 1329ق هنگامی که وی با کالسکه از خیابان شاپور عبور میکرد، هدف چند گلوله مجاهدین قرار گرفت و فقط مجروح شد.
وقفنامه مسجد- مدرسه در حضور حاج شیخ فضلالله نوری جاری شد. از جمله ملحقات مهم این بنا میتوان به ساعت زیبای آن اشاره کرد که در زمان سلطنت مظفرالدین شاه ساخته شد و بهخاطر وجود این ساعت است که گاهی به این مسجد، مسجد ساعت نیز میگفتند.
🔸مدرسه مشیرالسلطنه هشت حجره دارد که طبق وقفنامه بیش از دو نفر در هر حجره نمیتوانند ساکن شوند.
🔹 آیتالله شیخ محمدباقر نجمآبادی، برادر #شیخ_هادی_نجم_آبادی، از شاگردان #آخوند_ملاحسینقلی_همدانی و بعد از او فرزندش، شیخ محمود نجمآبادی، و آیتالله حاج شیخ عبدالله مهدوی شاهرودی از شاگردان میرزای نائینی، آقا ضیاءالدین عراقی و آقا سید ابوالحسن اصفهانی در مسجد مشیر السلطنه به اقامه جماعت پرداختهاند.
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
🗓 ۱۸ مرداد ۱۳۶۴ش درگذشت آیتالله میرزا محمد ثقفی تهرانی پدر همسر امام خمینی
✍آیتالله حاج شیخ حسن ثقفی درباره نگارش #تفسیر_روان_جاوید به قلم پدرشان آیتالله میرزا محمد ثقفی میگوید:
دو سه سالی از چاپ جلد اول و دوم گذشته بود. روزی امام خمینی به منزل ما در محله پامنار تشریف آوردند و به حضرت والد قریب به این مضمون فرمودند: تفسیر حضرتعالی را دیدم، بسیار روان و مفید و قابل فهم برای همگان است؛ ما نمونه آن را یا نداریم و یا کم داریم؛ چه خوب بود که هرچه زودتر بقیه آن هم فراهم میشد و در دسترس عموم قرار میگرفت.
ابوی فرمودند: اما مدتی است که هسته شدهام و متأسفانه توفیق ادامه آن را نیافتهام و گمان نمیکنم عمرم وفا کند که این مهم را به پایان ببرم. تفاسیر هم زیاد نوشته شده و آنچه من انجام دادهام قطرهای از دریاست و اگر مفید باشد همین قدر سهم ما بوده.
حضرت امام پاسخ دادند:
اما من فکر میکنم این اثری پربها است و نعمتی است خدادادی به شما و حیف است در نیمه راه زمین گذارده شود. من استدعا میکنم آن را ادامه دهید و امیدوارم در حیات خود چاپ کامل آن را ببینید.
این سخن امام چنان در قلب و روح والد ما اثر کرد که فردای آن روز بساط نگارش تفسیر دوباره پهن شد و قلم به زمین نماند تا حدود ده سال تفسیر روان جاوید به پایان رسید و در زمان حیات مؤلف دو نوبت چاپ شد.
📚قدس ایران ص۳۵۶
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠 #مهدیقلی_خان_هدایت که شش سال نخستوزیر حکومت رضاشاه بود به عنوان شخصی که بر طبل این دیکتاتور کبیر کوبید، اما با سیاستهای پهلوی اول در خصوص بانوان و حجاب مخالف بود در کتاب #خاطرات_و_خطرات به انتقاد از این سیاستها پرداخته است.
عبارات انتقادی او را به عنوان اخبار و تحلیلهای یک فرد دولتی خبره در آن روزگار به اختصار نقل میکنیم:
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
💠 #مهدیقلی_خان_هدایت که شش سال نخستوزیر حکومت رضاشاه بود به عنوان شخصی که بر طبل این دیکتاتور کبیر
🔰 انتقاد مخبرالسلطنه هدایت از سیاستهای ضد حجاب پهلوی اول
✍در زمان پهلوی اول در این کشور به بهانه توسعه و مدرنسازی، حجاب از سر زنها برداشتند و البته زنانی هم بودند که آگاهانه و ناآگاهانه با این اندیشه غلط همراه شدند.
رجال غربزده حکومت که عمدتا فرنگرفتهها بوده و از زمان مشروطه هوای چنین اتفاقی را در سر داشتند، بر آتشی که رضاشاه برافروخته بود، روشنفکرانه دمیدند و شد آنچه نباید میشد. با این حال برخی رجال در عالی ترین سطوح اجرایی با این سیاستهای مخرب فرهنگ مخالف بودند، اما از ترس ریخته شدن خونشان سکوت پیشه کردند.
تلفیق باستانگرایی و غربگرایی که هر دو چیزی جز اسلامستیزی نیست، آرزوی پهلویها بوده و هست و پیروان امروزشان نیز میخواهند همان راهی را بروند که یکبار تجربه تلخ آن به کام مردم این سرزمین نشست.
📚#مهدیقلی_خان_هدایت که شش سال نخستوزیر حکومت رضاشاه بود به عنوان شخصی که بر طبل این دیکتاتور کبیر کوبید، اما با سیاستهای پهلوی اول در خصوص بانوان و حجاب مخالف بود در کتاب #خاطرات_و_خطرات به انتقاد از این سیاستها پرداخته است.
عبارات انتقادی او را به عنوان اخبار و تحلیلهای یک فرد دولتی خبره اما به اصطلاح منورالفکر در آن روزگار به اختصار نقل میکنم:
متاسفانه بساط قمار و رقص و شراب را پایه تمدن میدانند. از برلین مجله فرنگستان میرسد و رقص بیست ساعتی خانم ترک، در نتیجه تمدن جلوه داده میشود و از بدبختی ایرانی که به این مقام تعالی نرسیده است ناله میکنند.
رژه دخترهای خودمان (دوشیزگان) کنار خیابانها در تشریفات مهمانان محترم یا میدان جلالیه در لباس قباحت، عاری از حکمت و مقدمه فضاحت است. زندگی خانوادگی به این طریق معدوم خواهد شد.
چادر و چاقچور و روبند شرعی نبود. [این سخن هدایت مورد اشکال است].حجابی که در شرع وارد است خودداری از تظاهر و جلب نظر است. در مکه و مدینه روبند نیست؛ نصف صورت باز است با جامه بلند عبا. چادر و مشکو رسم ایرانیان بود و از آنجا ریشه داشت.
در شاهنامه در سه جا ذکر چادر شده است: یکی در رفتن کردیه به ایوان بهرام چوبین؛ یکی در ملاقات شیرین و شیرویه و باز در تکلیف کاووس به سیاوش که به مشکو برود که سبب هلاکت او شد. حفاظ، فخر نجبا بوده است و ما مدعی تجدد دوره پهلوانی هستیم. در تخت جمشید یا نقشهای بیستون، صورت زن نیست.
منیژه منم دخت افراسیاب/ برهنه ندیده تنم آفتاب
در اروپا عفت و ناموس را فدای تجارت کردند. زن را مضطر میخواهند که اجرت کمتر بدهند...
بالجمله امر صادر شد که از اول فروردین ۱۳۱۴ مردها کلاه فرنگی بر سر بگذارند زنها چادر را ترک کنند. کلاه اجنبی ملیت را از بین برد و برداشتن چادر، عفت را.
پلیس دستور یافت روسری را از سر زنها کشید روسریها پاره شد و اگر ارزش داشت، تصاحب. مدتی زد و خورد میان پلیس و زنها دوام داشت. بسیار زنها را شنیدم که از خانه بیرون نیامدند. امر شد مبرزین محل مجالس ترتیب بدهند، زن و مرد محل را دعوت کنند اختلاط عادی شود.
🔻افراط برخی زنان ایرانی در بیحجابی
عقد صورت را به زیر... و روی ناف رساندند؛ کفین را به بالای بازو و زیر بغل، و ساق پا را تا کفل. جای شکرش باقیست که سرتاپا برهنه در کوچه آمدن را در پاریس و برلن پلیس منع کرده بود، و الا در حرارت تقلید، بانوان ما مستعد تقلید بودند و آنچه در پرده داشتند مینمودند؛ اگرچه به رنگ لباسهای تنگ اینک هم پیداست. معاشرتهای امروز مخل آسایش، مضر اقتصاد و مخرب اخلاق است و داعی به فحشای عمومی...
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
✍ یکی از خصوصیات #مدرسه_مروی حضور دانشجویان متدین و انقلابی در این مدرسه در سالهای پیش از پیروزی انقلاب جهت تحصیل معارف اسلامی و دروس فلسفه بود.
بر این اساس کلاسهای حکمت و فلسفه شهید آیتالله مرتضی مطهری محل فعالیت این دسته از دانشجویان بود.
#شهید_دکتر_محمود_قندی از دانش آموزان مدرسه علوی شخصیتی بود که علاوه بر استفاده از محضر مرحوم علامه طباطبایی در فلسفه نیز در درس استاد مطهری حاضر میشد. این کلاسها ابتدا در مدرسه مروی و پس از محدودیتهای حکومت پهلوی، در مدرسه عالی سپهسالار (شهید مطهری) برگزار میشد.
از همسر شهید مطهری نقل شده است که «استاد شهید فقط از دو شاگردش تعریف میکرد و به آن دو امید فراوان داشت که شاید در دروس فلسفی و فقهی ستارگانی در جهان اسلام باشند که یکی از آنها شهید قندی بود.»
شهید قندی در دوره تحصیل دکتری در رشته مهندسی برق و الکترونیک در آمریکا از موسسین انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا بود.
دکتر قندی پس از پیروزی انقلاب از طرف شورای انقلاب و همچنین در دولت شهید رجایی به وزارت پست تلگراف و تلفن منصوب شد.
بارها گفته بود که اگر بر حسب وظیفه شرعی و احساس مسئولیت نبود بارها از این کار دست کشیده به دنبال دروس فقهی و فلسفی در حوزه میرفتم.
🥀دکتر محمود قندی در ۷ تیر ۱۳۶۰ همراه با آیتالله بهشتی در بمبگذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید.
📚شاگرد اول، زندگی و مبارزات شهید دکتر محمود قندی ص۱۲ _ ۱۴
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
✍ #علی_اکبر_داور وزیر عدلیه دوره رضاشاه که در راستای ایجاد دستگاه قضایی نوین، محاکم شرع علما را تعطیل کرد و جمعی از جوانان تحصیل کرده در دانشگاههای اروپا در رشتههای حقوق را به کار گرفت و نام عدلیه را «دادگستری دنیاپسند» گذاشته بود، پس از چندی که از دستیابی به اهداف خود ناکام ماند، دست نیاز به سوی #علمای_تهران دراز کرد تا عدلیه را از وضع به وجود آمده نجات دهد. برخی از علما خواسته او را به کلی رد کردند و برخی هم بهانههای مالی گذاشتند.
📚اعظام قدسی در خاطرات خود ج۲ ص۲۰۰ از قول علیاکبر داور مینویسد:
«ما عدلیه را ساختیم با جوانان تحصیل کرده، ولی در عمل لنگ ماندیم و هر قدر از این وزارتخانه و آن وزارتخانه اشخاص را انتقال دادم باز هم درست نمیآمد؛ بالاخره ناچار شدیم باز رفتیم به سراغ همان کهنهها که در مدارس صدر و دارالشفا و #مدرسه_مروی سالها برای تحصیل حصیر پاره میکردند.
ولی با یک تفاوت که آن وقت هر کدام به ماهی پنجاه شصت تومان و فوقش صد تومان قانع بودند و در نهایت علاقه و ایمان کار میکردند، حالا که به سراغشان رفته و به کار دعوتشان میکردیم میگفتند: همان حقوقی که به سایرین میدهید برای ما هم منظور بدارید و الا نمیپذیریم. البته ناگزیر از قبول بودم برای اینکه چیزی نمانده بود که چرخهای #دادگستری_دنیاپسند از کار باز ماند.»
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠 مستند #فیضیه_تهران
مروری بر تاریخ #مدرسه_مروی که به نحوی مروری بر تاریخ دویست ساله معاصر است.
سهشنبه ۳۱ مرداد، ساعت ۲۲
جمعه ۳ شهریور ساعت۱۶
از شبکه مستند
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
🔸یک گزارش تاریخی از دیدار محمدرضا پهلوی با اساتید مدرسه عالی سپهسالار در تاریخ ۱۸ بهمن ۱۳۴۱ و پس از سخنرانی توهین آمیز وی در قم خطاب به علما و مراجع تقلید که آنها را #ارتجاع_سیاه خواند 👇👇
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
🔸یک گزارش تاریخی از دیدار محمدرضا پهلوی با اساتید مدرسه عالی سپهسالار در تاریخ ۱۸ بهمن ۱۳۴۱ و پس از
✍ پس از طرح رفراندوم لوایح ششگانه #انقلاب_سفید شاه در سال ۱۳۴۱، امام خمینی و جمعی از علمای قم در برابر آن موضعگیری و شرکت در آن را تحریم کردند. قرار بود محمدرضا پهلوی در تاریخ ۴ بهمن ۴۱ به قم سفر کند. مخالفت و مقاومت علما و متدینین موجب وقوع درگیریهایی در سوم بهمن در قم شد. محمدرضا پهلوی در سفر به قم با عدم استقبال مردم و علما مواجه شد و حتی وقتی برای دیدار با آیتالله مرعشی نجفی به خانه ایشان رفت، با در بسته برخورد کرد و بازگشت. مجموع این حوادث خشم وی را برانگیخت و در سخنرانی خود ضمن توهین به علما، آنها را #ارتجاع_سیاه خواند.
🔻۱۸ بهمن مصادف با ۱۱ رمضان، محمدرضا پهلوی برای نشان دادن ارتباط خود با علما و روحانیون به بازدید مدرسه سپهسالار که زیر نظر حکومت اداره میشد رفت.
با وجود حوادثی که در قم رخ داده بود و مراجع تقلید مواضع صریحی علیه حکومت اتخاذ کرده بودند، اما طلاب و مدرسان مدرسه سپهسالار استقبال گرمی از محمدرضا پهلوی کردند.
ساواک نیز دستور داده بود آن روزها تصاویر و گزارشهای مربوط به ارتباط شاه با علما و زیارت از حرمهای شریفه منتشر شود. از اینرو روزنامه اطلاعات به تفصیل به گزارش این بازدید پرداخت. اجمالی از این گزارش تقدیم میشود:
📃 «در شبستان شرقی مسجد دانشجویان #دانشکده_معقول_و_منقول و طلاب مدرسه عالی سپهسالار به حضور شاهنشاه رسیدند...
آنگاه شاهنشاه از مقابل صف دانشجویان دانشکده معقول و منقول عبور کردند و آنان را مورد تفقد و عنایت قرار دادند و یکی دیگر از دانشجویان قطعه شعری خواند که مورد توجه قرار گرفت.
در این موقع شاهنشاه به قسمت شمالی مسجد تشریف فرما شدند. در جلوی در مدرسه عالی سپهسالار آقایان روحانیون و استادان و مدرسان دانشکده معقول و منقول از جمله آقایان عصار، لواسانی، فروزانفر، راشد، ابن الدین، آیت الله زاده مازندرانی، ترابی، کاشانی، علامه وحیدی، گرجی و راد به حضور شاهنشاه شرفیاب شدند.
▪️در آغاز حجت الاسلام آقای #شیخ_محمدعلی_لواسانی به شاهنشاه خوش آمد گفت و افزود: روح مرحوم سپهسالار از تشریف فرمایی شاهنشاه به این مکان خرسند و امید است توجه شاهانه همیشه به این موسسه روحانی و علمی ادامه داشته باشد...
▪️در این موقع آقای ظهیرالاسلام نیابت تولیت مسجد و مدرسه سپهسالار پیرامون امور مسجد و مدرسه مطالبی حضور شاهنشاه بیان نمود.
▪️سپس آقای راشد استاد دانشکده معقول و منقول اظهار داشت: موجب کمال شکرگزاری است که شاهنشاه همیشه نسبت به جامعه روحانیت ابراز تفقد و عنایت میفرمایند و همیشه تاکید میکنند که میل دارم جامعه روحانیون در این زمان طوری تبلیغ و ترویج دین بکنند که حقانیت دین اسلام به مردم فهمانیده شود و این شاید بزرگترین مسئله در زمان ما باشد...
▪️آقای راشد سپس افزود: این نکته را هم باید بگویم که برای شاهنشاه نعمتهایی جمع شده که برای هیچ یک سلاطین ایران جمع نشده است از مسافرتهایی که شاهنشاه فرمودهاند و از مصاحبههایی که با رجال و دیگر سلاطین کردهاند برمیآید که میخواهند مملکت را به پیش ببرند میخواهند واقعاً مردم ایران را زنده کنند و من دعا میکنم که شاهنشاه توفیق این کار را داشته باشند.»
🔸سخنان حسینعلی راشد در این دیدار باعث شد در تجمعات روز عید فطر، بیانیههایی علیه وی منتشر شود.
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
#یادداشت
✍ امروز ۳ شهریور سالروز ورود نیروهای متفقین به ایران در ۱۳۲۰ش است. نیروهای روس از شمال و انگلیس از جنوب و غرب وارد خاک ایران شدند و با سرعت به طرف تهران حرکت کردند.
شهرها یکی یکی سقوط میکرد. کوچکترین مقاومتی از سوی ارتش، همان ارتش نوین ایران که سالها بیشترین بودجه کشور صرف آن شده بود، صورت نگرفت. عجیبتر آنکه بدنه اجتماعی ایران هم، در برابر این هجوم کنار کشیدند و بعضاً نیز خوشحال بودند.
رضا پهلوی که دلیل این هجوم را فهمیده بود، حاضر بود تحولات مهمی را رقم بزند تا هم مردم و نخبگان را خوشحال و هم توجه متفقین را جلب کند. اما دیگر کار از کار گذشته؛ بر در و دیوارهای شهر علیه شاه شعار نویسی شده؛ انگلیسیها فهمیده بودند که اگر خودشان رضا را برندارند، عنقریب شورشهای بزرگ اجتماعی، سلطنت را ساقط میکند.
و سرانجام ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ و پیش از ورود متفقین به تهران، رضا پهلوی استعفا داد و از تهران به سوی اصفهان و بعد جزیره موریس فرار کرد.
🎥 این حادثه بهانهای شد تا با #ماجرای_رضاخان در ۵ قسمت به بررسی کارنامه رضا پهلوی از کودتای ۱۲۹۹ تا شهریور ۱۳۲۰ بپردازیم.
🔻موضوعات:
۱. دگرگونی رویارویی جامعه در دو جنگ جهانی اول و دوم/ با حضور #دکتر_محمدباقر_نوذری
۲. رضاخان، دولت و مجلس/ با حضور #رضا_مختاری_اصفهانی
۳. رضاخان، توسعهگرا یا ضد توسعه/ با حضور: #دکتر_مسعود_رضایی
۴. رضاخان و محاکم شرع/با حضور: حجتالاسلام محمدصادق ابوالحسنی
۵. بررسی ریشه مخالفت رضاخان با برخی مظاهر شیعی/ باحضور: محمد دروگر
🗓زمان پخش:
شنبه ۴ شهریور/ ساعت ۲۱:۱۵/ به مدت ۵ شب
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠آیتالله مرتضی مطهری میفرمود:
در سال ۵۶ قمری بود و ۱۶ شمسی. اولین سال شروع طلبگی ما در قم بود... آنجا ذکر خیر مرحوم آقا میرزا محمدعلی شاهآبادی تهرانی را زیاد میشنیدیم. چون ایشان سالها در زمان مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری در قم بودند در آنجا درس معارف میگفتند و بسیاری از بزرگان حوزه علمیه قم از نظر معارف دست پرورده این مرد بزرگ بودند.
مرحوم شاه آبادی که در مسجد جمعه تهران نماز میخواند و یک مرد مجهول القدری بود مردم تهران به او به چشم یک پیشنماز نگاه میکردند ولی یک پیش نماز درجه اول؛ از این بیشتر نه!
...خیلی مشتاق زیارت این مرد بزرگ بودیم.
بعد از دو سال که از قم برگشتم تهران که میخواستم بروم مشهد من با اشتیاق فراوان رفتم مسجد جمعه که مرحوم شاه آبادی را پیدا کنم.
یکی از خاطراتی که دارم این است که من آن وقت تقریبا وقتی برگشتم تازه یک جوان ۲۰ سالهای بودم. توی مسجد جمعه یک جا همان جلوی ایوانی که ایشان نماز میخواندند نشسته بودم. دیدم دو نفر با همدیگر حرف میزنند. یکی معلوم بود از شهرستان آمده بود تهران. حالا اداری بود، بازاری بود من نمیدانم. به دیگری گفت: «حال که ما چند سال توی این شهر آمدیم، حالا که هیچ استفادهای نکردیم، ولی توحیدی از این مرد (یعنی شاه آبادی) ما آموختیم.»
همیشه من فکر میکنم که چقدر خوب است برای انسان که بتواند لااقل یک نفر را زنده و احیا کند.
📚پارهای از خورشید ص۳۷ و ۳۸
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
🔹علامه سید محمدحسین طهرانی:
هنگامى که تصمیم داشتم از نجف أشرف به طهران مراجعت کنم، مرحوم آیة الله خوئى به من فرمودند: «آقا سیّدمحمّدحسین! شما در نجف بمانید و به طهران نروید؛ اگر در اینجا بمانید بعد از من لا یَخْتلِف علَیکَ اثْنان .» یعنى حتّى دو نفر از علماء هم در مرجعیّت شما اختلاف نمىکنند.
زمانى که ایشان از حضرت آیة الله حاج شیخ محمّد جواد أنصارى همدانى کسب مصلحت مىکنند که براى معنویّت و سلوک عرفانى ایشان کدام بهتر است؟ ایشان فرموده بودند: بعداً جواب میدهم. و پس از یک شبانه روز، در حضور جمعى فرموده بودند: نجف خوب است، طهران هم خوب است، ولى اگر نجف بمانى آنچه کسب مىکنى همهاش براى خودت؛ و اگر در طهران بمانى در آنچه بدست مىآورى شرکت مىکنیم! و چون این پاسخ دلالت بر أرجحیّت طهران داشته، ایشان فوراً تصمیم به مراجعت به طهران مىگیرند.
عدّهاى که از تصمیم ایشان نسبت به بازگشت به ایران با خبر مىشوند نزد آیةالله سیّدعبدالهادى شیرازى رفته و از ایشان تقاضا مىکنند که حکم به تحریم مراجعت و ترک نجف أشرف ایشان نمایند!
علامه مىفرمودند: حضرت آیة الله حاجّ سیّدعبدالهادى شیرازى مرا خواستند و علّت و دلیل مراجعت مرا جویا شدند، بنده عذر آوردم که خانم والده به برونشیت و ورم ریه مبتلا هستند، و به واسطه بادهاى شدید نجف که همراه با گردوغبار است، تنفّس ایشان مشکل مىشود و برایشان ضرر دارد.
آیة الله شیرازى نیز عذر ما را پذیرفتند وگرنه بنا بود حکم کنند.
برگرفته از: نور مجرد ج۱ ص۶۵ و ۶۶
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
✍در گفتگوی امشب، نکات قابل توجی درباره پیوند علمای دین با اجتماع مطرح شده و در این راستا نمونههایی از تاریخ علمای تهران مطرح میشود.
وجود #محاکم_شرعی علما نقش اثرگذاری در تقویت این رابطه داشته و در این قسمت بیان خواهد شد که سیاستهای رضاخانی چگونه با از بین بردن محاکم شرع، سعی در تخریب جایگاه اجتماعی علما و روحانیون و ایجاد گسست میان نهاد حوزه و مردم داشته است.
🔹در گفتگو با حجتالاسلام محمدصادق ابوالحسنی
🔸سهشنبه، ساعت ۲۱:۱۵/ شبکه ۴ سیما
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
✍حکیم #مهدی_الهی_قمشه_ای پس از تحصیل در قمشه، اصفهان و مشهد، به عزم سفر به حوزه نجف به تهران آمد و موقتا در #مدرسه_عالی_سپهسالار اقامت گزید. ملاقات قمشهای با آیتالله #سید_حسن_مدرس که در آن وقت اداره امور مدرسه را برعهده داشت، وی را از سفر به حوزه نجف منصرف کرد و به استفاده از محضر آیتالله مدرس و حکیم #میرزا_طاهر_تنکابنی و سپس تدریس ادبیات و فقه و حکمت در دانشکده معقول و منقول پرداخت که مدت ۳۵ سال تا زمان بازنشستگی ادامه یافت و پس از آن در خانه خود به تدریس ادامه داد.
🔹حکیم الهی قمشهای درباره سفر خود به تهران و ترک سفر به نجف چنین سرود:
زمانه وانگهی زد خیمهگاهم
به طهران پایتخت و تاج کشور
از آن جنت پس از دوران تحصیل
مرا مسکن به طهران شد مقرر
به طهران آمدم تا کز ری و قم
شتابم زی عراق و کوفه یکسر
عرفت الله من فسخ العزائم
به ملک ری مرا انداخت لنگر
📚زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی حکیم الهی قمشهای ص۱۵ و ۱۶
🔸پینوشت:
همواره در #حوزه_تهران عالمانی بزرگ برای آن دلسوزی میکردند و با درکی صحیح از واقعیتهای اجتماعی و وضعیت حوزه، از دانشمندان بزرگ دعوت میکردند تا در آن اقامت گزینند و آن را پربارتر سازند و این باوجود همه محدودیتهایی بود که روحانیت در دوران #حکومت_پهلوی در شهری مثل تهران داشت. این امر منوط به فهمی درست از موقعیت راهبردی حوزه پایتخت است!
#آسیب_شناسی_حوزه_تهران
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📷سخنرانی آیتالله علامه یحیی نوری در میدان شهدا در تکریم حماسه 17 شهریور و در پی اقامه نماز عید فطر/ سال ۱۳۵۸
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
📷سخنرانی آیتالله علامه یحیی نوری در میدان شهدا در تکریم حماسه 17 شهریور و در پی اقامه نماز عید فطر/
💠 روایت آیتالله حاج #شیخ_یحیی_نوری از فاجعه ۱۷ شهریور ۱۳۵۷
«از سالها پیش از آن دوره، ما سعی میکردیم تمام ابعاد اسلام را به جوانان بیاموزیم و به همین خاطر در جنب #حسینیه_فاطمیون، #مجمع_معارف_اسلامی را دایر کردیم که در آن، کلاسهای اسلامشناسی و معارف اسلامی را تدریس میکردیم. از شب 23 ماه رمضان سال 1357، این کلاسها را ادامه دادیم تا اینکه در شب 28، رژیم به آن اقدام پلید دست زد و خاک اره آغشته به بنزین زیر پای حاضران در مجلس ــ که در حال بازگشت به خانه بودند ــ ریخت و در حین فرار و پرهیز از آتش، آنان را به گلوله بست که چند تن شهید شدند. آنان اولین شهدای میدان شهدا هستند.
این بود که در روز سیام اعلام کردیم: نماز عید فطر را که قبلا قرار بود در میدان وثوق اقامه شود، در #میدان_شهدا اقامه خواهیم کرد و تذکر دادیم که هیچکس حق ندارد از این کار جلوگیری کند؛ زیرا وقتی که برای میهمانان شاه، چندین خیابان را قرق میکنند، ملتی که این خیابانها متعلق به خودشان است، بهطور طبیعی حق خواهند داشت چند ساعتی، عبادت خود را در بستر این خیابانها برقرار کنند. نماز برگزار شد و بعضی از خبرگزاریها مخابره کردند و در روزنامه کیهان دوشنبه 14 شهریورماه نوشته شد: حدود چهارصدهزار نفر در میدان شهدا نماز عید فطر را اقامه کردند.
آن روز به رژیم دولت غیرقانونی اعلام کردیم که اگر میخواهید آرای عمومی را ببینید، من بدون کمک علمای دیگر، میتوانم هر کجای تهران که بخواهید، هفتمیلیون نفر را جمع کنم تا چه رسد به فرمان امام خمینی و ادامه دادم: پنجشنبه 16 شهریور، روز راهپیمایی آرام و تظاهرات است که مردم در آن شرکت خواهند کرد.
به بنده ساعت6:30 صبح جمعه 17 شهریور، با تلفن خبر دادند که در دوازده شهر حکومت نظامی اعلام شده است و من بیدرنگ، انتظامات و افراد خود را بسیج کردم؛ چون جلسات صبح جمعه ما 8:30 شروع میشد و مردم ساعت 7 جمع میشدند. از طرف من اعلامیهای تهیه شد به این مضمون: «دولت غیرقانونی برای دوازده شهر حکومت نظامی اعلام کرده و دولت در نظر دارد توطئهای را پیاده کند و امروز تا اطلاع ثانوی، جلسه جمعهها برقرار نیست و مردم متفرق شوند» و این امر تا ساعت 10 صبح مرتب اعلام میشد.
بااینهمه گروههای انبوه مردم از اطراف، به سوی میدان شهدا در حرکت بودند و اطراف خانه و مدرسه من، از طرف نیروهای نظامی محاصره شده بود و بیرون رفتن من بههیچوجه میسر نبود. در ساعت 8:30 صبح بود که عدهای به میدان شهدا رسیدند و در همین لحظه نیروهای نظامی از اطراف آنها را محاصره کردند.
در این موقع اطرافیان ما، از جانب بنده پیامهایی را میبردند و در میدان برای مردم میخواندند و اعلام میکردند: دستگاه در نظر دارد یک کشتار انجام دهد. جالب اینجاست که در این یورش، بههیچوجه از ماشینهای آبپاش و گازاشکآور یا اخطار قبلی به مردم استفاده نکرده بودند تا مردم متفرق شوند، بلکه به محض مشاهده مردم، به کشتار آنها اقدام کردند. در حین کشتار شایع شده بود که بنده را هم کشتهاند و این بر هیجان مردم افزوده بود.
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠 آرزوی مرگ/ پیشگویی مرگ
▪️آیتالله #سید_محمود_طالقانی در تاریخ ۱۹ شهریور ۵۸ وفات کرد و در میدانگاه بین قطعههای ۱۷ و ۱۹ بهشت زهرا، همانجایی که چهار روز قبل، خطبه نماز جمعه را در آن ایراد کرده بود به خاک سپرده شد.
همسر آیتالله طالقانی که هنگام وفات ایشان در مشهد مقدس بود، پس از ورود به تهران اظهار داشت:
قبل از اینکه عازم مشهد شوم، قرار بود در این سفر با آیتالله باشم. ولی چون ایشان گفتند نمیتوانم مجلس خبرگان را رها کنم به تنهایی به این سفر رفتم. اما هنگام عزیمت، ایشان به من گفتند:
«از امام هشتم بخواه که مرا بخواهد و زندگی من به سر آید. زیرا توان برآوردن خواستههای مردم را ندارم و درماندهام.»
همسر آیتالله طالقانی افزود:
همسرم هفته گذشته در آخرین نماز جمعه که در بهشت زهرا برگزار شد، هنگام افتتاح غسالخانه جدید این مرکز به غسال غسالخانه گفتند:
«من اولین کسی هستم که در این مرکز باید مرا بشویی؛ پس در شستن من دقت کن و مرا خوب بشوی!»
ایشان مقرر کرده است که کلیه وجوهاتی که مردم به حسابهای وی در بانکها واریز کردهاند و با دو امضا است، بعد از مرگ به بیتالمال مسلمین واگذار شود.
آیتالله طالقانی بارها تأکید کرده بودند که بعد از مرگش کلیه کتابهای او حفظ شود و وصیت کردند که وی را در بهشت زهرا (در میان شهدا) به خاک بسپارند.
🗞منبع: روزنامه اطلاعات، ۲۰ شهریور ۵۸/ ص۲
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
▪️حاج سید علیاصغر رخصفت از دنیا رفت و رهبر فرزانه انقلاب در پیام خود، وی را از مبارزان قدیمی و دوستان دیرین خود خواندند.
چند مرتبه پای خاطرات مرحوم رخصفت نشستم و گوشههایی از آن را در کتاب #عالم_ربانی در شرح حال آیتالله #شیخ_علی_اکبر_برهان روایت کردم.
در ادامه برشی از خاطرات وی را مرور میکنیم.👇
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
▪️حاج سید علیاصغر رخصفت از دنیا رفت و رهبر فرزانه انقلاب در پیام خود، وی را از مبارزان قدیمی و دوست
▪️مرحوم حاج سید علیاصغر رخصفت:
قبل از ۱۳۲۰، مرحوم پدر ما، حاج سید ابوطالب رخصفت، از متدینین خیابان لرزاده و از مریدان سرسخت مرحوم #شیخ_علی_اکبر_برهان در خیابان لرزاده و #مسجد_لرزاده بود.
من از بچگی، از شش، هفت سالگی #مسجد_لرزاده بودم تا مثلاً سی سال و چهل سال بعد از آنکه مرحوم برهان به رحمت خدا رفت. ما بچه بودیم، ولی خب، آن کشش مرحوم برهان، جوانان و افراد بسیاری را خیلی خوب جذب کرده بود.
پدرهای ما خیلی به مرحوم برهان علاقهمند بودند؛ مثلاً اگر شما دو شب به مسجد لرزاده نمیآمدی، شب سوم در خانۀ شما بود و در میزد که شما کجا هستی و چی شده و چرا نمیآیی؟
من حدوداً شانزده سالم بود که دیگر به مرحوم ن#واب_صفوی علاقهمند شدم و به جمع #فدائیان_اسلام پیوستم. در مسجد لرزاده منبر میرفتند و سخنرانی میکردند و البته کار خطرناکی هم بود. بالای منبر علناً به شاه و آمریکا و انگلیس فحش میدادند. راهدادن اینها از سوی مرحوم برهان، از سوی امام جماعتی در تهران و مسجد لرزاده که پایگاه متدینان تهران بود و تقریباً افراد آن هم متدین و از بازاریهای پولدار و استخوانداری بودند که با مرحوم برهان انس داشتند، کار خطرناکی بود.
شبی من تنها گوشۀ مسجد لرزاده، پای ستونی نشسته بودم. در همان حال بودم که مرحوم برهان دست خود را بر روی شانۀ من گذاشت. حدوداً ۱۷ سالم بود. من بچه بودم. یک دستشان روی زمین بود و یک دست روی شانۀ من.
گفت: «آسید علیاصغر، من پیامی دارم برای شما؛ بگویم؟» عرض کردم: «بفرمایید حاج آقا.» گفت: «پدر شما به من پیغام داده که از شما راضی نیست.» گفتم: «چرا حاج آقا؟» گفت: «علاقهمند نیست که شما بین این فدائیان اسلام رفتوآمد میکنی.» من هم در همان حالت بچگی، همین طور که مرحوم برهان نیمهخیز دست خود را روی شانۀ من گذاشته بود، برگشتم و به صورت او نگاه کردم و گفتم: «اینها بد هستند؟ اگر بد هستند مقصر شمایی.» گفت: «من!؟ برای چی من!؟» گفتم: «شما اینها را به مسجد لرزاده آوردهاید و به ما شناساندید. من از اینجا اینها را شناختم.» زد زیر خنده و گفت: «من فقط پیغام پدرت را برای شما آوردم.»
من عکس مرحوم برهان و نواب را زده بودم داخل اتاق. هر وقت که من به خانه میآمدم و احیاناً اوقاتم تلخ بود، مرحوم پدرم میآمد و زیر این عکسها مینشست و میگفت: «چیه؟! آقاتون طوری شده؟» شوخی میکرد و ما را دست میانداخت.
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
▪️الزام #علمای_تهران به عضویت در حزب رستاخیز
▪️مخالفین، زندانی یا از کشور اخراج میشوند...
💠پرفسور سید حسن امین مینویسد:
در اسفند ۱۳۵۳ محمدرضا پهلوی بدون اطلاع هویدا، #حزب_ایران_نوین او را تعطیل کرد و #حزب_رستاخیز خودش را ایجاد و هویدا را به دبیرکلی آن منصوب کرد.
هویدای نخستوزیر، به دستور ساواک به دیدن آیتالله #سید_احمد_خوانساری رفت و خیلی رسمی به ایشان گفت:
در تمام کشور، همه مردم باید داخل حزب رستاخیز ملی شوند و همه داخل شدهاند. حالا برای اینکه جامعه روحانیت از بقیه اهالی کشور عقب نمانند و تهمت مخالفت با طرح همگانی و عمومی که استثناءپذیر نیست و فرمودهاند هرکس عضو حزب رستاخیز نشود، باید پاسپورت بگیرد و از ایران خارج شود! لازم است که حضرت آیتالله هم به عنوان رئیس جامعه روحانیت، آقایان پیشنمازان، واعظان، و طلاب علوم دینی را وارد حزب کنند!
از شاهد صادقی شنیدم، آیتالله خوانساری در تمام این مدت که هویدا داد سخن میداد، سکوت مطلق داشت. بعد هم که سخن او تمام شد به سکوت خود ادامه داد و یک کلمه سخن نگفت. هویدا و همراهان هم ناچار دست خالی رفتند.
📚یادنامه آیتالله استاد سید علینقی امین، ص۷۷
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran