eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
60 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃اَللَّـهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَيْكَ في دَوْلَة كَريمَة، تُعِزُّ بِهَا الاِْسْلامَ وَاَهْلَهُ، وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ، وَتَجْعَلُنا فيها مِنَ الدُّعاةِ اِلي طاعَتِكَ... ☘ «تاریخ حوزه تهران» انتخاب شایسته آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی را که از اساتید و افتخارات حوزه علمیه تهران است به ریاست جمهوری ایران اسلامی تبریک عرض می‌نماید.🌸🍃 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓به مناسبت ۶ ذی‌القعده سالروز رحلت حکیم در سال ۱۳۱۴ق ✨ می‌فرمودند: روزى جناب استاد شعرانى از آزادگى و بى‌اعتنايى مرحوم جلوه به امور اعتبارى دنيوى براى ما حكايت فرمود كه: ✨آن بزرگوار در - كه روبروى جنب ديروز تهران بوده است و اثرى از آن مدرسه جز اسم‌ دار الشفاء باقى نمانده است- حجره داشت، وقتى مريض شد و ناصر الدين شاه با تنى چند از اركان مملكت به عيادتش رفتند؛ نخست از اسم جلوه بين شاه و جلوه سؤال و جوابى ردّ و بدل شد كه از اظهار آن در اين محفل منفعلم.خلاصه اين‌كه نام مرحوم جلوه «ابوالحسن» بوده است، شاه پرسيد كه نامت حسن است؟ جلوه گفتش كه «ابول» هم دارم. 🔹شاه بعد از شنيدن آن جواب به فكر جبران آن افتاد، چون جلوه مريض بود به حكم ضرورت شيشه شربتى دارو در كنارش بود، شاه به مطايبت گفت: «معلوم است كه آقا اهل مشروبات هم هست»، جلوه در جوابش گفت: «النّاس على دين ملوكهم». ✨پس از آن جناب جلوه به شاه روى آورده و گفت: من روزى به حكم ضرورت از مدرسه درآمدم و ديدم در خيابان نظاميان جلوى مردم را مى‌گيرند و پى‌درپى امر مى‌كنند كه برويد، دور شويد. من به يكى از آنان گفتم: اين ميهن و مرز و بوم مردم است، به كجا بروند و چرا دور شوند؟ در جوابم گفت: شاه دارد مى‌آيد. من به آن نظامى گفتم: از من به شاه بگوييد كه شاه بايد كسى باشد كه به مردم بگويند بياييد و نزديك شويد، شاه چه مى‌كند كه مردم بايد از او دور شوند؟ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 ۳۱ خرداد سالروز شهادت 🍃 در سال ۱۳۱۱ در محله سرپولک بازار تهران به دنیا آمد. 📚وی در آغاز جوانی در کنار تحصیل علوم جدید، در مدرسه علمیه آیت‌الله مجتهدی که سالهای نخست شکل‌گیری خود را می‌گذراند، علوم دینی را فراگرفت. 📷 تصاویر: ۱. شهید چمران در کنار مرحوم فلسفی ۲. در کنار ۳. در کنار 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍ مرحوم آیت‌الله برای سفر آخر خود به مشهد مقدس بلیط برگشت نگرفت. گویا می‌دانست از این سفر برگشتی ندارد. برخی از شاگردانشان بعد از فوتشان گفتند که ایشان قبل از سفر مشهد فرمودند: «من می‌خوام برم مشهد که برم... دیگه خسته شدم...» 📹 ایشان در علیه السلام می‌فرماید: «به آقا عرض می‌کردم اگر صلاح من در این هست که برم، شما ما رو مهمان کن اینجا... اونجا جونمون در بره، یه عده‌ای به زحمت می‌افتند؛ اینجا در بره خیلی راحت؛ فقط باید تلفن کنند کفن منو بیارن. کفن خودمو خودم بیارم، حاج خانم ناراحت میشه.» 🔹آخرین فرمایشات ایشان در داخل حرم مطهر رضوی ع و همچنین روایت حجت‌الاسلام تولیت وقت آستان قدس رضوی از آخرین دیدار خود با حاج آقا مرتضی تهرانی در بیمارستان مشهد را ببینید. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 به مناسبت رحلت آیت‌الله در سوم تیرماه ۱۳۵۴ش برابر با ۱۴ جمادى الثانى سال ۱۳۹۵ق در سن نود و پنج سالگى 🔹آیت‌الله : مرحوم آیت‌الله آقامیرزا احمد آشتیانی. تا آنجا که من اطلاع دارم، خصوصیت ایشان، غیر از زهد و تقوا، تألیفات بسیار ایشان است. از همان ابتدای تحصیل، مقیّد بوده است آنچه را فرامی‌گیرد، بنویسد. روزی، آیت‌الله آقا ، قدس‌سره، نوشته‌های ایشان را به من نشان داد. به اندازه یک کارتن می‌شد. البته حاشیه مرحوم آقارضا قمشه‌ای به اسفارهم، در بین آنها بود که متأسفانه بعداً، مفقود شده است. ایشان، علاوه بر معقول و منقول، طب قدیم را خوب می‌دانست. ریاضی، در حدّ لازم، بلد بود. نکته‌ای که هم درباره ایشان است و هم درباره مرحوم آملی، این است که: این بزرگان، با این که فیلسوف بودند، ولی خودشان را دربست در اختیار افکار فلسفی قرار ندادند. 🔹علاّمه حسن زاده آملى: من شفا را خدمت سه نفر خوانده ام اکثر آن را خدمت استاد شعرانى خواندم (از کتاب نفس تا آخر آن) و از ابتدا تا بحث نفس خدمت دو بزرگوار مرحوم فاضل تونى و مرحوم آقا میرزا احمد آشتیانى. ایشان هم جامع علوم عقلى و نقلى و بزرگ مرد علم و عمل بود. در تهران قانون و طب تدریس مى فرمودند: اگرچه آقاى قمشه اى (الهى قمشه اى) و استاد شعرانى هم قانون درس مى‌دادند امّا معروف بود که آقاى میرزا احمد در قانون گفتن متفرّد بود. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 به مناسبت رحلت فقیه و عارف عظیم الشأن در ذی‌القعده ۱۳۵۵ق 📖 در مقدمه کتاب سیر و سلوک آن مرحوم به قلم فرزندشان آمده است: 🔆«الشیخ الکبیر ابراهیم بن علی طهرانی الامام‌زاده زیدی قدس الله سره و نور الله ضریحه که در سال یکهزار و سیصد [۱۳۰۰] ه.ق در طهران متولد [شد] و تحصیلات خود را در طهران نزد استادان عصر از قبیل مرحوم خلدمقام حاجی به پایان رسانیده و به موازات آن برای سیر در عوالم روحی و تکمیل مقامات معنوی و وصول به عالم اعلای انسانیت از طریق مرحوم و و آمیرزا اعلی الله مقامهم از آقا سید بحرالعلوم رضوان الله تعالی علیه کسب فیض فرموده و بعد از طی تمام منازل سلاک و سائرین الی الله به مقام والای قرب و توحید واصل و در ماه ذی‌القعدة الحرام سال یکهزار سیصد و پنجاه و پنج [۱۳۵۵]ق در طهران به ملکوت اعلی سعود [نمود] و بعد از رحلت با نظارت مرحوم خلدمقام حاجی مرجع وقت در تربت پاکسان در قم دفن شدند.» 🔆 مرحوم امامزاده زیدی در ( فعلی) کرسی تدریس داشتند و حکایاتی از مراتب علمی و عرفانی ایشان در دست است. 🔆از آخرین شاگردان ایشان به مرحوم و می‌توان اشاره کرد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🍃خاطره دکتر مرتضی الهی قمشه‌ای از پدرش مرحوم ☘ مادرجان تعریف می‌کرد که پدر یک عبای ‌ارزشمند نایینی داشت که خیلی دوستش داشت. یک وقت پدر این عبای گران‌قیمت را به دوش می‌اندازد تا به دانشگاه برود. زمان کوتاهی نمی‌گذرد که بدون عبا به منزل مراجعت می‌کند. مادر نگران می‌شود و می‌پرسد: «آیا کسی عبا را دزدید؟» پدر می‌گوید: « نخیر. خودم آن را به مردی بخشیدم که در کوچه می‌رفت و از سرما می‌لرزید؛ چون لباس گرمی به تن نداشت.» ☘مادرجان باز تعریف می‌کرد که شبها تشتهای مسی را از داخل حیاط به داخل ساختمان می‌آورد، مبادا که دزد آنها را ببرد. یک صبح مادرجان بیدار می‌شود و می‌بیند که تشتها نیستند. با تعجب به پدر می‌گوید: «فکر نمی‌کردم که دزد داخل ساختمان بیاید؛ چون من دیشب درها را از داخل بسته بودم.» پدر می‌گوید که: «نیمه شب که برای نماز شب بلند شدم، صدایی در حیاط شنیدم. از پنجره نگاه کردم، دزد بیچاره‌ای را در حیاط دیدم که در شب سرد زمستان به هر سو می‌گردد تا چیزی پیدا کند، ولی هیچ چیز پیدا نمی‌کند. من آهسته در ساختمان را باز کردم و تشتها را بیرون گذاشتم که دست خالی از خانه ما نرود!» 🔹منبع: روزنامه اطلاعات؛ ۲ آبان ۹۶ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
💠 در بیان خاطرات خود از می‌فرماید: ✨ سال ١٣٢٥ بیش از ٤٠، ٥٠ نفر از طلاب قم و جاهای دیگر، در امتحان ، یا معقول و منقول شرکت کردند، وقتی اسم قبول‌شدگان را اعلام کردند؛ مرحوم بهشتی شاگرد دوم و من شاگرد سوم شده بودم. در حقیقت ایشان شاگرد اول بودند، ولی شاگرد اول کسی بود که ٢٥ سال از ما بزرگتر بود و آدم محترمی بود و هرجا می‌رفت امتحان بدهد، به او نمره‌ را می‌دادند... 🍃 اولین خاطره‌ای که از مرحوم شهید بهشتی دارم این است که دیدم کتاب کلفتی زیر بغلش بود. گفتم این چیست؟ گفت این دایره‌المعارف اسلام است. نگاه کردم و گفتم اینکه انگلیسی است! گفت مگر تو نمی‌دانی که مستشرقین (خاورشناسان)، مقالات مهمی به‌صورت «الفبایی» نوشته‌اند و من نمی‌دانستم. او می‌دانست و می‌خواند. این کنجکاوی ایشان را نشان می‌دهد. برخی اصولا آن کنجکاوی که چیزی را بیشتر یاد بگیرند، ندارند. ولی مرحوم شهید بهشتی کنجکاو بود یاد بگیرد. ✨ وقتی که لیسانس گرفتم نزد رئیس فرهنگ شهرستان‌ها، آقای احمد راد رفتم که درعین‌حال، مستوفی مدرسه سپهسالار هم بود؛ او به من گفت قزوین و دامغان نیرو نیاز داریم... گفتم می‌خواهم بروم قم. گفت یک روز دیر آمدی. دیروز قم را به حسینی‌بهشتی دادیم. 🍃سال ١٣٤٧ هم که به کنگره‌ای در «مون‌پلیه»، فرانسه رفته بودم، یکی از استادهای آلمانی پرسید ملا بهشتی را می‌شناسی؟ گفتم بله، ما دوست بوده‌ایم. گفت او وقتی آمد آلمان یک کلمه آلمانی بلد نبود، الان به زبان آلمانی درباره اسلام و فلسفه صحبت می‌کند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆مواعظ آیت‌الله 🗓 به مناسبت ۷ تیر سالروز رحلت در سال ۸۱ ✍ ایشان درباره تحصیلات خود در حوزه تهران مینویسد: 🔹مشهد مقدّس رفتم و مدّت شش سال مشغول تحصیل نزد اکابر علمای آن عصر بودم. ازجمله در درس مرحوم آیت اللّه الکبری حاج ، فیلسوف بزرگ شرکت می کردم که از تهران به مشهد مشرّف شده بودند و به تقاضای فضلا و علما در به تدریس اصول فقه و معارف اسلامی می پرداختند. 🔹اینجانب در مشهد مقدّس مجذوب گفتار دُرَرْبار آن استاد بزرگ شدم و همین که ایشان بعد از مدّتی عازم تهران گردیدند، بنده نیز در تعقیبشان به تهران آمدم و به دستور ایشان در اقامت گزیدم و شب و روز از تدریس و اشراقات علمی این استاد بی نظیر بهره مند شدم. در همان زمان از درس حکیم متألّه و عارف عالی مقام، ای و درس حکیم بزرگوار مرحوم آقای و نیز عالم بزرگوار مرحوم آیت الله استفاده می کردم و بعد از رحلت آن بزرگواران، محضر درس مرحوم آیت اللّه العظمی، فیلسوف اعظم، آقای حاج (مشتهر به رفیعی) را مغتنم شمردم و قریب به بیست سال هم از محضر این بزرگوار استفاده نمودم. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 دکتر محمود شهابی در کنار آیت‌الله 🗓 وفات در ۱۹ ذی‌القعده برابر با ۴ مرداد ۶۵ 🔹سید علی نجفی خواهرزاده دکتر شهابی روایت می‌کند: 🍃دکتر محمود شهابی اگرچه روحیه‌ای مبارزاتی در قبال حکومت پهلوی نداشت و اساساً در امور سیاسی دخالت نمی‌کرد، اما به رژیم شاه نیز روی خوش نشان نمی‌داد و عمدتاً اطرافیان ایشان مخالفین رژیم و حتی مبارزین نام‌آور بودند. به‌عنوان نمونه: «در زمان پهلوی رسم بود، هر جایی که قرار بود کاری انجام شود، سرود شاهنشاهی پخش می‌کردند و کارها را با نام... شاهنشاه آریامهر آغاز می‌کردند. بسم الله الرّحمن الرّحیم در کار نبود. یادم هست کلنگ مسجد دانشگاه تهران را دادند استاد شهابی بزنند. فکر این مسجد از خود استاد بود. کلنگ را دادند ایشان بزنند. ایشان با ذکر بسم الله آغاز کردند. ساواکی‌ها گفتند: نشد! استاد دوباره همان کار را کردند. مرادشان این بود که یادی از شاه کنید. سه بار تکرار شد. بقیۀ استادان گفتند ایشان اهل این حرف‌ها نیست.» 📚 منبع: یاد آن کیمیاگر تنها، نوشته 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 به مناسبت درگذشت آیت‌الله در ۲۱ ذی‌القعده ۱۳۷۷ق. وی اواخر عمر در پی ابتلا به بیماری، برای درمان عازم تهران شد و چند صباحی در جماران مشغول معالجه و استراحت بود‌ و سرانجام در همین شهر دار فانی را وداع گفت و پس از تشییع در تهران، پیکر مطهرش به مشهد مقدس منتقل شد. 📷 تصویر بالا: جمعی از علمای مشهد که در پی قیام گوهرشاد به تهران تبعید شده و برخی همچون سید یونس اردبیلی پس از مدتی حبس در زندان، در خانه‌ای در تهران سکونت یافتند. ▪️ردیف بالا به ترتیب از راست عبارتند از: ۱- آیت الله زین العابدین سیستانی عموی پدر حضرت آیت‌الله‌العظمی سیستانی. ۲- آیت الله پدر مرحوم آیت الله العظمی . ۳- آیت الله العظمی سید یونس اردبیلی. ۴- آیت الله نجف آبادی پدر بزرگ مادری . ۵- مرحوم سید محمد سیستانی. ▫️شخصیت های نشسته نیز از راست به چپ عبارتند از: ۱- واعظ معروف وقت مشهد ؛ ۲- آیت الله ۳- آیت الله ۴- مرحوم عنایت که میزبان علمای تبعیدی مشهد در تهران بوده است. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran