eitaa logo
یادداشتها
538 دنبال‌کننده
52 عکس
46 ویدیو
0 فایل
یادداشتهایی پیرامون‌ مسائل اعتقادی فرهنگی اجتماعی و بازنشر یادداشتهای برگزیده. سید مهدی مرتضوی، عضو هیات علمی دانشگاه و علاقمند به پژوهشهای اعتقادی در قرآن و حدیث. لطفا نظر خود را درباره مطالب کانال به این آدرس ارسال فرمایید: @s_m_mortazavi
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ سید مهدی مرتضوی بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 خداوند ما را متفاوت اما در كنار هم آفريده. اين تفاوتها باعث مي‌شود در فهمها و و به تبع آن در انتخابهاي‌مان با يكديگر پيدا كنيم. 🔹 برخي اين اختلافات را بهانه دشمني و نفرت و نسبت به يكديگر مي‌كنند. 🔹 يا پلوراليستها ريشه اين دشمني‌ها را در اعتقاد و ايمان مومنان مي‌دانند، پس به مومنان توصيه مي‌كنند دست از برداشته و دين و مذهب و انديشه خود را حق مطلق نپنداشته و براي ساير مكاتب و انديشه‌ها نيز سهمي از حقيقت قائل شوند. در گامي بلندتر حتي از مومنان خواسته مي‌شود دست از نيز برداشته و آماده باشند كه اگر روزي بطلان باورهاي ديني‌شان اثبات شد دست از آنها بردارند. در گامي نهايي، حقيقت را غير قابل شناخت دانسته و انتخاب دين و باورها و نحوه زندگي را امري سليقه‌اي مي‌دانند. بر اساس اين مبنا، انسانها يكديگر را و نخواهند كرد و سفره تكفير و دشمني و نفرت بر سر اختلافات ديني و اعتقادي برچيده خواهد شد. 🔹 آيا راهي وجود دارد كه مومنان، نسبت به حقانيت باورهاي اساسي و كلان خود داشته باشند اما نسبت به غير مومنان، نگاهي توهين‌آميز و نداشته و بتوانند با وجود اختلاف در مهمترين عقايد، با اكثريت انسانهاي غير مومن، همزيستي مسالمت‌آميز و دوستانه و داشته باشند و شريك شادي و غم آنها شوند؟ 🔹 آيا مي‌شود مومن بود و بدون آنكه به دام كثرت‌گرايي افتاد، براي غير مومنان،‌ انساني قائل بود و آنها را قضاوت و سرزنش نكرد؟ 🔹 بر اساس تعاليم قرآن و اهلبيت، منشأ بددلي مومنان نسبت به غير مومنان يا مومناني كه در مراتب پايين‌تر ايمان هستند و در برخي عقايد يا رفتارها با آنها اختلاف دارند، آنها نيست. منشأ اين بددلي‌ها دو امر ديگر است: 🔹 يكي از عوامل بددلي، است. مومناني كه گرفتار عجب و خودپسندي هستند، به ايمان و عبادت خود غره شده و با نگاهي تحقير‌آميز و سرزنشگرانه به كساني كه در ايمان و عبادت از آنها پايين‌تر هستند نگاه مي‌كنند. در حالي كه بر اساس تعاليم ديني، عجب در تعارض اساسي با ايمان و نابود‌كننده آن است. سيئه تسؤوك خير من حسنه تعجبك: گناهي كه انسان را شرمنده كند از كار خوبي كه انسان را به عجب بيندازد بهتر است. 🔹 عامل ديگري كه سبب بددلي انسانها نسبت به يكديگر مي‌شود ناديده گرفتن اراده حكيمانه خداوند در انسانهاست. بديهي است كه خلقت متفاوت انسانها،‌ زمينه‌ساز اختلاف آنها در فهم حقيقت خواهد بود. لو علم الناس کیف خلق الله هذا الخلق لم یلم احد احدا: اگر انسانها می‌دانستند که خداوند چگونه انسانها را [متفاوت] آفریده، یکدیگر را سرزنش نمی‌کردند. 🔹 اين گونه از بددلي اختصاصي به مومنان ندارد و ردپاي آن را در همه مسلكهاي ايماني و علمي و اجتماعي مي‌توان ديد. 🔹 بسياري از انسانها گرفتار نگاه حصرگرايانه هستند. پيشفرض اين نگاه حصرگرايانه آن است كه شناخت حق براي همگان آسان است. نتيجه اين ديدگاه آن است كه هر كس مانند من مي‌انديشد و مانند من زندگي مي‌كند مومن يا خوب است و هر كس متفاوت با من است، با حق عناد دارد و انساني بد يا كافر است. بر اساس اين ديدگاه، اختلاف انسانها در فهم، به رسميت شناخته نمي‌شود و انسانها به دو دسته و تقسيم مي‌شوند. 🔹 پذيرش اختلاف انسانها در فهم، به معناي غلتيدن به دامن پلوراليسم نيست. زيرا بر مبناي پلوراليسم، شناخت حق براي هيچكس ميسر نيست و سخن گفتن از كفر و ايمان بي‌معني است. 🔹 بر اساس اين ديدگاه، مومنان در شناخت حق مصيب هستند اما بايد بدانند كه ممكن است شناخت همان حق، براي برخي ديگر دشوار يا دست‌ نيافتني باشد. البته در كنار اين دو گروه، اندكي از انسانها نيز هستند كه حق را شناخته و آگاهانه به آن كفر مي‌ورزند. این گروه اندک شایسته لعن و تبری هستند. اما حساب اکثریت انسانها که عنادی با حق ندارند اما در فهم حقیقت دچار اشتباه می‌شوند، از کافران جداست. 🔹 آيا مومنان مي‌توانند جزم‌انديش بوده و به حقانيت عقيده خود يقين داشته باشند اما به بسياري از انسانهاي ديگر كه با آنها در عقيده و عمل اختلاف دارند با نگاهی همدلانه بنگرند؟ و حتي اگر عقيده آنها را باطل و رفتار آنها را غلط مي‌دانند و در فرصتهاي مناسب نيز آن باورها و رفتارها را نقد مي‌كنند، خود آنها را دوست بدارند و براي آنها كرامت و احترام قائل باشند؟ در سوگ آنها بي‌تفاوت نباشند و با نگاهي همدلانه به دوستداران چنين بزرگاني تسليت بگويند؟ 🔹 پاسخ كثرت‌گراياني كه دغدغه اخلاق دارند و نگران كرامت انسانها هستند به پرسش بالا، خير است. پاسخ شما چيست؟ از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم سالها پیش، در یک مجتمع صنعتی، به دلیل نادیده گرفته شدن احترام و کرامت کارکنان از سوی جمعی از مدیران، نارضایتی شدید و نداشتن انگیزه در بین کارکنان موج می زد. برخوردهای سلیقه ای و نادرست به بهانه اجرای قانون، و گاهی به اسم دین و انقلاب موجب و تحقیر بسیاری از کارکنان و متخصصین شده بود. جمعی از کارکنان از این مجتمع جدا شده و تعدادی نیز با توجه به فضای روانی موجود، در فکر تغییر شغل و رفتن از آنجا بودند. به علت همین نگاه‌های تنگ نظرانه، جذب نیروی انسانی خصوصا از فارغ التحصیلان دانشگاه های برتر با مشکل مواجه بود. همه از اصلاح وضعیت و تغییر را غیر ممکن می دانستند. سال ۱۴۰۰ مدیر جدیدی برای سرپرستی مجتمع منصوب می گردد. او هم فردی و است. اولویت اساسی وی حفظ ، کرامت و معشیت کارکنان و برای اصلاح روندها و محیط کار است. تمام مواردی که ناقض کرامت و احترام اشخاص می باشند شناسایی شده و تغییر می یابند. تلاش می شود از ظرفیت و توان کارکنان به درستی استفاده شود. خیلی زود در سیما و رفتار و سخن کارکنان آشکار می شود. احساس رضایت به ها هم منتقل شده و حال خوش خانواده‌ها، احساس رضایت کارکنان را مضاعف کرده و نشاط عمومی در محیط کار را دوچندان می نماید. روند جدایی کارکنان از این مجتمع متوقف شده و حتی تعدادی از کارکنان رها شده برای بازگشت به این مجتمع اقدام می‌کنند. جاهایی که دست مدیر جدید بسته است و تغییر کلی روندها ممکن نیست، برای کارکنان قابل درک است. همه از آنکه در این محیط کار می کنند احساس رضایت بیشتری دارند و با تمام وجود برای مجموعه تلاش می کنند و از همه های ذهنی، روانی و جسمی خود مایه می گذارند. کارخانه در حوزه های تولید و توسعه محصولات نیز بالاتر رفته است. شنیدن و گفتن واژه خاطره ای خوش را در دل همه مدیران و کارکنان مجموعه زنده می کند و لبخند رضایت را بر لبهای آنها می نشاند. https://eitaa.com/yad_dashtha
مدیریت عاطفی، نیازمند است. مدیرانی که نتوانند عواطف و احساسات همکارانی که در مجموعه آنها قرار دارند را درک کنند در حوزه مدیریت عاطفی ضعیف عمل می کنند. همه مدیران به دنبال همکارانی هستند که با انگیزه بالا در محیط کار حاضر شوند و از همه ظرفیتهای خود برای پیشبرد و اصلاح امور استفاده کنند. اما تنها مدیرانی که از هوش عاطفی بهره کافی دارند می توانند برای همکاران خود کنند. مدیرانی که از هوش عاطفی برخوردارند به جای گلایه از عدم همراهی همکاران، به خود توجه کرده و وضع موجود را پیامد تصمیم ها و اقدام های مدیریتی شان دانسته و آنها را مورد قرار می دهند. مدیر هوشمند از گلایه همکاران فرار نکرده و این تهدید را با صداقت و مدیریت عاطفی به فرصتی برای نفوذ در دلهای کارکنان و جلب همراهی آنها برای برداشتن موانع و گشودن راههای جدید تبدیل می کند. مدیر هوشمند، خود را برتر از دیگران ندیده و از آنها توقع ندارد چشم و گوش بسته مطیع او و تسلیم تصمیمات او باشند. مدیر هوشمند اگر ناچار شود اقدامی انجام دهد که نارضایتی همکاران را در پی دارد با صداقت و هوشمندی، عواطف همکاران را جلب کرده و آنها را با خود همراه می کند. اقدام پیامبر خدا ص در جنگ موجب گلایه شدید انصار شد. اما پیامبر ص این موقعیت ناگوار را به لحظه ای درخشان در تاریخ مدیریت جهان تبدیل کرده و ضمن رفع گلایه انصار، آنها را با خود همراه کردند. و و کارکنان، رهاورد مدیریت عاطفی مدیران هوشمند است. https://eitaa.com/yad_dashtha
احسنت بر این و سخن درستش. ✅ آقای آدم برفی با مطالب زیر موافقی؟ اگر ما آدمها به هم رحم نکنیم، دانه‌ های برف و قطرات باران با ما می‌کنند و نمی‌بارند. اگر ما انقلابیها قلبا برای همه مردم احترام و قائل نباشیم و آنها را ندانیم، برخی از آنها می شوند و رای نمی دهند. عزیز گفت: . او حقیقتا همه انسانها را اهل حرم بلکه خود حرم می‌دانست حتی اگر سلیقه‌شان با او، و ظاهرشان با شریعت، سازگار و موافق نبود. دیگاه غلط و رفتار خلاف شرع را می‌کرد اما صاحبان آن دیدگاه و رفتار را نمی‌کرد. با این نگرش و منش بود که دلهای انسانها را کرد. اگر مثل او، همه مردم را اهل حرم ببینیم، همه مردم برای حفظ به پای صندوقهای رای خواهند آمد حتی اگر از فشار ناجوانمردانه دشمنان و عملکرد ضعیف مسوولان ناراضی باشند. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha