eitaa logo
یک آیه در روز
1.9هزار دنبال‌کننده
113 عکس
8 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️۸۵) الف. از پیامبر ص روایت شده است: آیا از اینکه فاجر را یاد کنید که مردم وی را بشناسند خودداری می‌کنید؟! او را بدانچه در اوست یاد کنید تا مردم از او برحذر باشند. 📚كشف الريبة، ص35؛ مرآة العقول، ج‏10، ص421؛ بحار الأنوار، ج‏72، ص232؛ تفسير جوامع الجامع، ج‏4، ص156 قَالَ النَّبِيُّ ص أَ تَرْعَوْنَ عَنْ ذِكْرِ الْفَاجِرِ حَتَّى يَعْرِفَهُ النَّاسُ؟! اذْكُرُوهُ بِمَا فِيهِ يَحْذَرُهُ النَّاسُ. ☀️ب. این حدیث در منابع اهل سنت این گونه روایت شده است: آیا از اینکه فاجر را یاد کنید خودداری می‌کنید؟! او را بدانچه در اوست یاد کنید تا مردم وی را بشناسند و از او برحذر باشند. 📚الدر المنثور، ج‏6، ص97 أخرج البیهقی و ضعفه من طریق بهز بن حكیم عن أبیه عن جده قال قال رسول الله صلی الله علیه [و آله] و سلم: أ ترعون عن ذكر الفاجر اذكروه بما فیه كی یعرفه الناس و یحذره الناس‏ ☀️ج. به امام رضا ع منسوب است که فرموده‌اند: فاجر و شرابخوار و قمارباز غیبت ندارند [=ذکر گناهشان غیبت محسوب نمی‌شود]. 📚الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا عليه السلام، ص206 وَ لَا غَيْبَةَ لِلْفَاجِرِ وَ شَارِبِ الْخَمْرِ وَ اللَّاعِبِ بِالشِّطْرَنْجِ وَ الْقِمَار @yekaye
☀️۸۶) از پیامبر ص روایت شده است: در مورد فاسق آنچه در اوست بیان کنید تا مردم از او برحذر باشند. 📚التبيان في تفسير القرآن، ج‏9، ص349؛ مجمع البيان، ج‏9، ص202 روي انه صَلى اللَّهُ عَليه و آله قال: قولوا في الفاسق ما فيه كي يحذره الناس ☀️ب. از امیرالمومنین ع روایت شده است: کسی که فاسق است غیبت ندارد [=ذکر بدیهای او غیبت محسوب نمی‌شود]. 📚عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص19؛تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص463 قال امیرالمومنین ع: الْفَاسِقُ لَا غَيْبَةَ لَهُ. ☀️ج. از امام صادق ع روایت شده است: فاسقی که به فسقش تجاهر می‌کند [= آشکارا مرتکب فسق و گناه می‌شود] نه حرمتی دارد و نه غیبتی. 📚الأمالي( للصدوق)، ص39 حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ هَارُونَ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ جَامِعٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِيِّ عَنْ هَارُونَ بْنِ الْجَهْمِ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَ: إِذَا جَاهَرَ الْفَاسِقُ بِفِسْقِهِ فَلَا حُرْمَةَ لَهُ وَ لَا غِيبَةَ. @yekaye
☀️۸۷) روایت شده که امام صادق ع درباره آیه «خداوند دوست ندارد آشکار کردن سخن به بدی را مگر در مورد کسی که به او ظلم شده است« (نساء/۱۴۸) فرمودند: آشکار کردن سخن به بدی آن است که درباره شخصی در خصوص آنچه در وی هست سخن گفته شود. 📚تفسير العياشي، ج‏1، ص: 283 أَبُو الْجَارُودِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ «لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ» قَالَ: الْجَهْرُ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ أَنْ يُذْكَرَ الرَّجُلُ بِمَا فِيهِ. ✅نتیجه: یکی از موارد جواز غیبت، جایی است که ظلمی به کسی شده باشد. @yekaye
☀️۸۸) الف. از امام صادق ع روایت شده از پدرشان (امام باقر ع) که فرمودند: سه نفرند که حرمتی ندارند: هواپرستی که بدعتی می‌گذارد؛ و حاکم ستمگر؛ و فاسقی که آشکارا مرتکب فسق می‌شود. 📚قرب الإسناد، ص176؛ 📚الكافي، ج‏8، ص128 السِّنْدِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَبِي الْبَخْتَرِيِّ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَبِيهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ قَالَ: ثَلَاثَةٌ لَيْسَتْ لَهُمْ حُرْمَةٌ: صَاحِبُ هَوًى مُبْتَدَعٍ، وَ الْإِمَامُ الْجَائِرُ، وَ الْفَاسِقُ الْمُعْلِنُ الْفِسْقِ» ☀️ب. از امیرالمومنین ع از رسول الله ص روایت شده که فرمودند: چهار نفرند که غیبتشان غیبت محسوب نمی‌شود: فاسقی که آشکارا مرتکب فسق می‌شود؛ و پیشوای دروغگویی که اگر به او نیکی کنی سپاسگزاری نکند و اگر بدی کنی نبخشد؛ و کسانی که نسبت به مادران بذله‌گویی می‌کنند*؛ و کسی که از جماعت مسلمانان بیرون می‌رود و بر امتم طعنه می‌زند و بر آنان شمشیر می‌کشد. 📚النوادر (للراوندي)، ص18 قَالَ عَلِيٌّ ع‏: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: أَرْبَعَةٌ لَيْسَ غِيبَتُهُمْ غِيبَةً الْفَاسِقُ الْمُعْلِنُ بِفِسْقِهِ وَ الْإِمَامُ الْكَذَّابُ إِنْ أَحْسَنْتَ لَمْ يَشْكُرْ وَ إِنْ أَسَأْتَ لَمْ يَغْفِرْ وَ الْمُتَفَكِّهُونَ بِالْأُمَّهَاتِ* ‏ وَ الْخَارِجُ مِنَ الْجَمَاعَةِ الطَّاعِنُ عَلَى أُمَّتِي الشَّاهِرُ عَلَيْهَا بِسَيْفِهِ. ✳️پی نوشت * درباره عبارت «الْمُتَفَكِّهُونَ بِالْأُمَّهَاتِ» اهل لغت گفته‌اند مقصود عبارت است از «الذين يشتمونهنّ ممازحين‏: کسانی‌ که از باب مزاح و شوخی به مادران دشنام می‌دهند». یعنی تعابیر رکیک و نامناسب خطاب به مادران به کار می‌برند تا دیگران را بخندانند. 📚النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج‏3، ص466؛ 📚لسان العرب، ج‏13، ص524 @yekaye
☀️۸۹) ابن ابی یعفور حدیثی را از امام صادق ع روایت کرده، که فراز پایانی‌اش ناظر به یکی از موارد جواز غیبت است. این حدیث را که شیخ طوسی در دو کتاب از کتب اربعه آورده، ظرفیت سوءتفاهم دارد؛ اما شیخ صدوق همین حدیث را بدون این فراز آخرش و با طول و تفصیلی بیشتری در یکی دیگر از کتب اربعه آورده است؛ که توجه به آن عبارات محذوف می‌تواند جلوی سوءتفاهم در خصوص عبارات محل بحث را بگیرد. عباراتی که داخل کروشه خواهد آمد همگی از متن شیخ صدوق (من لایحضره الفقیه) است؛ که یا با متن دو کتاب شیخ طوسی اختلاف و یا مازاد داشته است. ابن ابی یعفور می‌گوید: به امام صادق ع عرض کردم: چگونه عدالت شخصی از مسلمانان معلوم می‌شود تا گواهی دادن وی به نفع یا ضرر دیگران پذیرفته شود؟ فرمودند: عدالت را با پوشش (حجاب) و عفت و خویشتن‌داری در امور مربوط به شکم و زیرشکم و دست و زبان بشناسید؛‌ و نیز شناخته شود با اجتناب از گناهان کبیره‌ای که خداوند برای آنها وعده جهنم را داده است مانند شرابخواری و زنا و ربا و عاق والدین شدن و فرار از جبهه جنگ و غیر اینها؛ و چیزی که بر همه اینها دلالت دارد این است که همه عیوب (=گناهان) خویش را مخفی می‌دارد (= آشکارا گناهی مرتکب نمی‌شود) تا حدی که بر مسلمانان حرام است که در خصوص ماورای این لغزشها وی را تفتیش کنند و غیبت او را کنند؛ و بر آنان است که رابطه ولایی با او را محترم شمرند [او را پاک و منزه از گناه شمرند] و عدالت وی را بین مردم آشکار کنند؛ و از جمله اینهاست متعهد بودن وی به نمازهای پنجگانه هنگامی که مراقب آنهاست و آنها را در وقتش بجا می‌آورد با حضور در جماعت مسلمانان؛ و از جماعت آنان در محلهای برگزاری نماز جماعت جز در مواردی که عذری دارد تخلف نمی‌کند [پس هنگامی که چنین باشد هنگام نمازهای پنجگانه در محلهای برگزاری نماز حاضر می‌شود و وقتی در مورد او در قبیله و محله‌اش سوال شود می‌گویند که ما از او جز خوبی ندیده‌ایم و او مواظب نمازهایش هست و تعهد دارد که سر وقت آنها را در نمازخانه (= مساجد)‌ ادا کند؛ که این امر گواهی و شهادت ادن وی و عدالت داشتن وی را بین مسلمانان تجویز می‌کند] و این بدان جهت است که نماز پرده‌پوش و کفاره گناهان است [و اگر کسی در محل‌های برگزاری نماز حاضر نشود و متعهد به حضور در جماعت مسلمانان نباشد راهی نیست که بتوان شهادت داد که وی نماز می‌خواند؛ و همانا (یکی از) علت (های) برپایی (نماز) جماعت و جمع شدن برای نماز این است که کسی که نماز می‌خواند از کسی که نمی‌خواند و نیز کسی که مراقبت بر وقت نماز دارد از کسی که آن را ضایع می‌کند معلوم شود] و اگر این نبود نمی‌شد در مورد کسی شهادت به صلاح و خوبی داد؛ زیرا کسی که نماز نمی‌خواند در میان مسلمانان صلاحیتی ندارد؛ چرا که از جانب خدا و رسولش حکم به آتش زدن در خانه‌اش صادر شده است [زیرا رسول الله ص تصمیم گرفت که گروهی را در خانه‌شان آتش بزند به خاطر اینکه حضور در جماعت مسلمانان را ترک کرده بودند؛ و در میان آنها بودند کسی که نماز را در خانه‌اش می‌خواند ولی از او قبول نمی‌شد؛‌و چگونه در بین مسلمانان گواهی و عدالت کسی قبول شود که حکم خد و رسولش بر اینکه در خانه‌اش آتش زده شود صادر شده است]؛ و رسول الله ص می‌فرمود: کسی که در مسجد همراه مسلمانان نماز نمی‌خواند در صورتی که عذری نداشته باشد نمازی ندارد [= نماز قبول نیست] و نیز رسول الله ص فرمودند: کسی که در خانه‌اش نماز بخواند و از جماعت ما و از جماعت مسلمانان رویگردان باشد بر مسلمانان غیبت کردن از او لازم است؛‌ و عدالتش بین آنان ساقط می‌شود و لازم است دوری گزیدن از او؛ و اگر نزد پیشوای مسلمانان برده شود وی او را اندرز می‌دهد و از این رویه برحذر می‌دارد؛ پس اگر در جماعت مسلمانان حاضر شد که هیچ؛ وگرنه خانه‌اش را بر وی آتش می‌زنند؛ و کسی که در جماعت مسلمانان حاضر شود غیبتش بر آنان حرام و عدالتش نزد آنان ثابت می‌شود. 📚تهذيب الأحكام، ج‏6، ص241؛ 📚الإستبصار، ج‏3، ص12-13؛ 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص38-39 @yekaye 👇سند و متن حدیث👇
سند و متن حدیث ۸۹ محمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ مُوسَى بْنِ أُكَيْلٍ النُّمَيْرِيِّ عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع بِمَا تُعْرَفُ عَدَالَةُ الرَّجُلِ بَيْنَ الْمُسْلِمِينَ حَتَّى تُقْبَلَ شَهَادَتُهُ لَهُمْ وَ عَلَيْهِمْ؟ قَالَ فَقَالَ: أَنْ تَعْرِفُوهُ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ وَ الْكَفِّ عَنِ الْبَطْنِ وَ الْفَرْجِ وَ الْيَدِ وَ اللِّسَانِ وَ يُعْرَفُ بِاجْتِنَابِ الْكَبَائِرِ الَّتِي أَوْعَدَ اللَّهُ عَلَيْهَا النَّارَ مِنْ شُرْبِ الْخَمْرِ وَ الزِّنَا وَ الرِّبَا وَ عُقُوقِ الْوَالِدَيْنِ وَ الْفِرَارِ مِنَ الزَّحْفِ وَ غَيْرِ ذَلِكَ، وَ الدَّالُّ عَلَى ذَلِكَ كُلِّهِ وَ السَّاتِرُ [/الدَّلَالَةُ عَلَى ذَلِكَ كُلِّهِ أَنْ يَكُونَ سَاتِراً] لِجَمِيعِ عُيُوبِهِ حَتَّى يَحْرُمَ عَلَى الْمُسْلِمِينَ تَفْتِيشُ مَا وَرَاءَ ذَلِكَ مِنْ عَثَرَاتِهِ وَ غِيبَتُهُ [/يَحْرُمَ عَلَى الْمُسْلِمِينَ مَا وَرَاءَ ذَلِكَ مِنْ عَثَرَاتِهِ وَ عُيُوبِهِ وَ تَفْتِيشُ مَا وَرَاءَ ذَلِكَ]؛ وَ يَجِبَ عَلَيْهِمْ تَوْلِيَتُهُ [/تَزْكِيَتُهُ] وَ إِظْهَارُ عَدَالَتِهِ فِي النَّاسِ [وَ يَكُونَ مَعَهُ] التَّعَاهُدُ لِلصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ إِذَا وَاظَبَ عَلَيْهِنَّ وَ حَافَظَ [/حَفِظَ] مَوَاقِيتَهُنَّ بِإِحْضَارِ [/حُضُورِ] جَمَاعَة [من] الْمُسْلِمِينَ وَ أَنْ لَا يَتَخَلَّفَ عَنْ جَمَاعَتِهِمْ فِي مُصَلَّاهُمْ إِلَّا مِنْ عِلَّةٍ؛ [فَإِذَا كَانَ كَذَلِكَ لَازِماً لِمُصَلَّاهُ عِنْدَ حُضُورِ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ فَإِذَا سُئِلَ عَنْهُ فِي قَبِيلَتِهِ وَ مَحَلَّتِهِ قَالُوا مَا رَأَيْنَا مِنْهُ إِلَّا خَيْراً مُوَاظِباً عَلَى الصَّلَوَاتِ مُتَعَاهِداً لِأَوْقَاتِهَا فِي مُصَلَّاهُ فَإِنَّ ذَلِكَ يُجِيزُ شَهَادَتَهُ وَ عَدَالَتَهُ‏ بَيْنَ الْمُسْلِمِينَ] وَ ذَلِكَ أَنَّ الصَّلَاةَ سِتْرٌ وَ كَفَّارَةٌ لِلذُّنُوبِ [وَ لَيْسَ يُمْكِنُ الشَّهَادَةُ عَلَى الرَّجُلِ بِأَنَّهُ يُصَلِّي إِذَا كَانَ لَا يَحْضُرُ مُصَلَّاهُ وَ يَتَعَاهَدُ جَمَاعَةَ الْمُسْلِمِينَ وَ إِنَّمَا جُعِلَ الْجَمَاعَةُ وَ الِاجْتِمَاعُ إِلَى الصَّلَاةِ لِكَيْ يُعْرَفَ مَنْ يُصَلِّي مِمَّنْ لَا يُصَلِّي وَ مَنْ يَحْفَظُ مَوَاقِيتَ الصَّلَوَاتِ مِمَّنْ يُضَيِّعُ] وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ أَنْ يَشْهَدَ عَلَى أَحَدٍ بِالصَّلَاحِ، لِأَنَّ مَنْ لَمْ يُصَلِّ [لَا يُصَلِّي] فَلَا صَلَاحَ لَهُ بَيْنَ الْمُسْلِمِينَ؛ لِأَنَّ الْحُكْمَ جَرَى فِيهِ مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ رَسُولِهِ ص بِالْحَرَقِ [فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص هَمَّ بِأَنْ يُحْرِقَ قَوْماً فِي مَنَازِلِهِمْ لِتَرْكِهِمُ الْحُضُورَ لِجَمَاعَةِ الْمُسْلِمِينَ وَ قَدْ كَانَ مِنْهُمْ مَنْ يُصَلِّي فِي بَيْتِهِ فَلَمْ يَقْبَلْ مِنْهُ ذَلِكَ وَ كَيْفَ تُقْبَلُ شَهَادَةٌ أَوْ عَدَالَةٌ بَيْنَ الْمُسْلِمِينَ مِمَّنْ جَرَى الْحُكْمُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مِنْ رَسُولِهِ ص فِيهِ الْحَرَقُ] فِي جَوْفِ بَيْتِهِ [بِالنَّهَارِ]: قَالَ [وَ قَدْ كَانَ يَقُولُ] رَسُولُ اللَّهِ ص: لَا صَلَاةَ لِمَنْ لَا يُصَلِّي فِي الْمَسْجِدِ مَعَ الْمُسْلِمِينَ إِلَّا مِنْ عِلَّةٍ؛ وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: لَا غِيبَةَ إِلَّا لِمَنْ صَلَّى فِي بَيْتِهِ وَ رَغِبَ عَنْ جَمَاعَتِنَا وَ مَنْ رَغِبَ عَنْ جَمَاعَةِ الْمُسْلِمِينَ وَجَبَ عَلَى الْمُسْلِمِينَ غِيبَتُهُ؛ وَ سَقَطَتْ بَيْنَهُمْ عَدَالَتُهُ وَ وَجَبَ هِجْرَانُهُ وَ إِذَا رُفِعَ إِلَى إِمَامِ الْمُسْلِمِينَ أَنْذَرَهُ وَ حَذَّرَهُ فَإِنْ حَضَرَ جَمَاعَةَ الْمُسْلِمِينَ وَ إِلَّا أَحْرَقَ عَلَيْهِ بَيْتَهُ وَ مَنْ لَزِمَ جَمَاعَتَهُمْ حَرُمَتْ عَلَيْهِمْ غِيبَتُهُ وَ ثَبَتَتْ عَدَالَتُهُ بَيْنَهُمْ. 📚تهذيب الأحكام، ج‏6، ص241؛ 📚الإستبصار، ج‏3، ص12-13؛ 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص38-39 @yekaye
🔹ج.۶. علت اقدام به غیبت
☀️۹۰) الف. از امیرالمومنین ع روایت شده است: غیبت کردن، تلاشِ آدم ناتوان است. 📚نهج البلاغة، حکمت۴۶۱ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: الْغِيبَةُ جُهْدُ الْعَاجِز. ☀️ب. از رسول الله ص روایت شده که فرمودند: شش خصلت است که هیچ مومنی از دنیا نرود و یکی از این خصلتها را داشته باشد مگر اینکه خداوند ضمانت کرده که وی را به بهشت ببرد: [آخرین موردش] شخصی که نیت و تصمیمش این باشد که غیبت هیچ مسلمانی را نکند؛ پس اگر بر این روال بمیرد خداوند ضمانت کرده است که وی را به بهشت ببرد. 📚الدعوات (للراوندي)، ص227 قَالَ رسول الله ص: خِصَالٌ سِتٌّ مَا مِنْ مُسْلِمٍ يَمُوتُ فِي وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ إِلَّا كَانَ ضَامِناً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُدْخِلَهُ الْجَنَّةَ: ... وَ رَجُلٌ نِيَّتُهُ أَنْ لَا يَغْتَابَ مُسْلِماً فَإِنْ مَاتَ عَلَى ذَلِكَ كَانَ [ضَامِناً] عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَل‏. @yekaye
🔹ج.۷ جبران غیبت
☀️۹۱) از رسول الله ص روایت شده که فرمودند: ترک کردن غیبت نزد خداوند عز و جل محبوبتر از ده هزار رکعت نماز مستحبی است. 📚الدعوات (للراوندي)، ص293 عَنِ النَّبِيِّ ص [أَنَّهُ‏] قَالَ: تَرْكُ الْغِيبَةِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ عَشَرَةِ آلَافِ رَكْعَةٍ تَطَوُّعا. @yekaye
☀️۹۲) از امام‌صادق (علیه السلام) نقل‌شده که فرمودند: از رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) سوال شد: «کفّاره‌ی غیبت‌کردن چیست»؟ رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «هر زمان به یاد ‌کسی که غیبتش کردی، افتادی، از خداوند برایش طلب آمرزش کنی». 📚الكافي، ج‏2، ص357؛ 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص377؛ 📚الدر المنثور، ج‏6، ص97 ؛ 📚الأمالي (للمفيد)، ص172 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ هَارُونَ بْنِ الْجَهْمِ عَنْ حَفْصِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سُئِلَ النَّبِيُّ ص مَا كَفَّارَةُ الِاغْتِيَابِ؟ قَالَ: تَسْتَغْفِرُ اللَّهَ لِمَنِ اغْتَبْتَهُ كُلَّمَا ذَكَرْتَهُ‏ . @yekaye
☀️۹۳) الف. از رسول الله ص روایت شده که فرمودند: اگر کسی نسبت به برادرش ظلمی در خصوص آبرو یا مال وی مرتکب شده، پس از وی حلالیت بطلبد قبل از آن که روزی برسد که در آنجا دینار و درهمی نیست و از حسنات او بردارند؛ و اگر حسنه‌ای نداشته باشد از سیئات آن شخص مظلوم بردارند و بر سیئات وی بیفزایند. 📚كشف الريبة، ص73 عَنِ النَّبِيِّ ص: مَنْ كَانَتْ لِأَخِيهِ عِنْدَهُ مَظْلِمَةٌ فِي عِرْضٍ أَوْ مَالٍ فَلْيَسْتَحْلِلْهَا [فَلْيَتَحَلَّلْهَا] مِنْهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَيْسَ هُنَاكَ دِينَارٌ وَ لَا دِرْهَمٌ يُؤْخَذُ مِنْ حَسَنَاتِهِ فَإِنْ لَمْ تَكُنْ لَهُ حَسَنَاتٌ‏ أُخِذَ مِنْ سَيِّئَاتِ صَاحِبِهِ فَيَزِيدُ عَلَى سَيِّئَاتِهِ. ☀️همین حدیث با اندک تفاوتی در نهج الفصاحة، ص501 آمده است و شروعش این است که خداوند رحمت کند کسی را که ... رحم اللَّه عبدا كانت لأخيه عنده مظلمة في عرض أو مال فجاءه فاستحلّه قبل أن يؤخذ و ليس ثمّ دينار و لا درهم فإن كانت له حسنات أخذ من حسناته و إن لم تكن له حسنات حملوا عليه من سيّئاته. ☀️ب. و در روایت دیگری از رسول الله ص آمده است: هنگامی که امتها در پیشگاه خداوند متعال در روز قیامت به زانو درآیند خطاب آید: هرکس اجرش برعهده خداوند متعال است بپا خیزد؛ پس کسی برنخیزد مگر کسی که در دنیا ظلمی را که در حقش شده باشد عفو کرده باشد؛ و این همان سخن خداوند است که فرمود: «پس کسی که عفو کند و اصلاح نماید پس اجر او برعهده خداست» (شوری/۴۰) 📚كشف الريبة، ص73؛ 📚بحار الأنوار، ج‏72، ص243؛ 📚تفسير القرآن العظيم (ابن أبي حاتم)، ج‏11، ص33 ؛ 📚الدر المنثور، ج‏6، ص11 وَ فِي خَبَرٍ آخَرَ [عن ابن عباس عن رسول الله]: إِذَا جَثَتِ الْأُمَمُ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ تَعَالَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ نُودُوا لِيَقُمْ مَنْ كَانَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى فَلَا يَقُومُ إِلَّا مَنْ عَفَا فِي الدُّنْيَا عَنْ مَظْلِمَتِهِ. @yekaye
🔹د. وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیمٌ
☀️۹۴) در فرازی از نامه امیرالمومنین به اهل مصر (وقتی محمد بن ابی‌بکر را به حکومت آنجا می‌فرستاد) آمده است: و بدانید که نزدیکترین حالتی که بنده به رحمت و مغفرت دارد هنگامی است که به طاعت خداوند عمل می‌کند و خالصانه به توبه روی میآورد؛ پس بر شما باد تقوای خداوند عز و جل؛ که همانا تقوا چنان خوبی جمع می‌کند که غیر آن چنین جمعی نکند؛ و با آن چنان خیری به دست آید که از غیر آن به دست نیاید اعم از خیر دنیا و خیر آخرت. 📚الغارات، ج‏1، ص147؛ 📚الأمالي (للطوسي)، ص25 عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَبَايَةَ قَالَ: كَتَبَ عَلِيٌّ ع إِلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ مِصْرَ: «أَمَّا بَعْدُ ... ... وَ اعْلَمُوا أَنْ أَقْرَبَ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ إِلَى الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ حِينَ يَعْمَلُ بِطَاعَةِ اللَّهِ وَ مُنَاصَحَتِهِ فِي التَّوْبَةِ فَعَلَيْكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِنَّهَا تَجْمَعُ مِنَ الْخَيْرِ مَا لَا يَجْمَعُ غَيْرُهَا وَ يُدْرَكُ بِهَا مِنَ الْخَيْرِ مَا لَا يُدْرَكُ بِغَيْرِهَا خَيْرُ الدُّنْيَا وَ خَيْرُ الْآخِرَة... @yekaye
☀️۹۵) درفرازی از خطبه امیرالمومنین ع که هفت روز بعد از شهادت رسول الله ص ایراد کردند و به خطبه وسیله معروف است و فرازهایی از آن قبلا گذشت آمده است: ای مردم! همانا شرافتی برتر از اسلام نیست؛ و کرامت و بزرگواری‌ای عزیزتر از تقوا؛ و پناهگاهی مصونیت‌بخش‌تر از پرهیزگاری؛ و شفیعی حاجت‌برآورتر از توبه... 📚الكافي، ج‏8، ص: 19؛ 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏4، ص: 406؛ 📚الأمالي( للصدوق)، ص: 321؛ 📚نهج‌البلاغه، حکمت۳۷۱ خُطْبَةٌ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ هِيَ خُطْبَةُ الْوَسِيلَةِ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مَعْمَرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ عُكَايَةَ التَّمِيمِيِّ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ النَّضْرِ الْفِهْرِيِّ عَنْ أَبِي عَمْرٍو الْأَوْزَاعِيِّ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع ... فَقَالَ ... إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع خَطَبَ النَّاسَ بِالْمَدِينَةِ بَعْدَ سَبْعَةِ أَيَّامٍ مِنْ وَفَاةِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ ذَلِكَ حِينَ فَرَغَ مِنْ جَمْعِ الْقُرْآنِ وَ تَأْلِيفِهِ فَقَال‏: ... أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَا شَرَفَ أَعْلَى مِنَ الْإِسْلَامِ وَ لَا كَرَمَ أَعَزُّ مِنَ التَّقْوَى وَ لَا مَعْقِلَ أَحْرَزُ مِنَ الْوَرَعِ وَ لَا شَفِيعَ أَنْجَحُ مِنَ التَّوْبَة... @yekaye
☀️۹۶) از امام حسن مجتبی ع روایت شده است که فرمودند: بدانید که همانا خداوند ... ذکر [قرآن] را بر شما واجب کرد و شما را به تقوا وصیت فرمود و تقوا را نهایت رضایت خویش قرار داد؛ و تقوا باب هر توبه‌ای وسر هر حکمتی است و شرف هر کاری به تقواست... 📚تحف العقول، ص232 و روي عن الإمام السبط الحسن بن علي ع اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ ... افْتَرَضَ عَلَيْكُمُ الذِّكْرَ وَ أَوْصَاكُمْ بِالتَّقْوَى وَ جَعَلَ التَّقْوَى مُنْتَهَى رِضَاهُ وَ التَّقْوَى بَابُ كُلِّ تَوْبَةٍ وَ رَأْسُ كُلِّ حِكْمَةٍ وَ شَرَفُ كُلِّ عَمَلٍ بِالتَّقْوَى‏... @yekaye
🔹ه. ناظر به کل آیه
☀️۹۷) از امام صادق ع از پدرشان روایت شده که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند : بپرهیزید از ظن، که دروغترین دروغ است، و در راه خدا برادر باشید چنانچه خدا به شما فرموده، و بین هم نفرت رد و بدل نکنید و تجسس نکنید، و به هم دشنام ندهید، و غیبت همدیگر نکنید، با هم نزاع نکنید، و بغض و کینه از همدیگر نداشته باشید، و به هم پشت نکنید و به هم حسد نورزید که حسد ایمان را می‌خورد چنانکه هیزم خشک را آتش می‌خورد. 📚قرب الإسناد، ص29 هَارُونُ بْنُ مُسْلِمٍ، عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ زِیادٍ قَالَ: وَ حَدَّثَنِی جَعْفَرٌ، عَنْ أَبِیهِ: أَنَّ النَّبِی صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ قَالَ:: إِیاكُمْ وَ الظَّنَّ، فَإِنَّ الظَّنَّ أَكْذَبُ الْكَذِبِ؛ وَ كُونُوا إِخْوَاناً فِی اللَّهِ كَمَا أَمَرَكُمُ اللَّهُ، لَا تَتَنَافَرُوا، وَ لَا تَجَسَّسُوا وَ لَا تَتَفَاحَشُوا، وَ لَا یغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً، وَ لَا تَتَنَازَعُوا، وَ لَا تَتَبَاغَضُوا، وَ لَا تَتَدَابَرُوا، وَ لَا تَتَحَاسَدُوا، فَإِنَّ الْحَسَدَ یأْكُلُ الْإِیمَانَ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ الْیابِس‏. 📚این حدیث به طور مختصرتر در مجمع البیان، ج‏9، ص205 و نیز در منابع اهل سنت (الدر المنثور، ج‏6، ص92 ) آمده است. @yekaye
🔹الف.۵. ظن به خویش در قسمت مربوط به «ظن» فراز فراموش شده بود که اینک تقدیم می‌گردد
☀️۴۸) اگر در برابر خدا اصل بر حسن ظن است، در برابر خویش اصل بر سوءظن است: ☀️الف. از امیرالمومنین ع روایت شده که فرمودند: و بدانید ای بندگان خدا که همانا مومن شب را به روز و روز را به شب نمى‏رساند جز كه بشدت به نفس خویش بدگمان است؛ و پيوسته با آن عتاب دارد، و گناهكارش مى‏شمارد. 📚نهج البلاغة، خطبه 176؛ 📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 90 ... وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ الْمُؤْمِنَ لَا يُصْبِحُ وَ لَا يُمْسِي إِلَّا وَ نَفْسُهُ ظَنُونٌ‏ عِنْدَهُ فَلَا يَزَالُ زَارِياً عَلَيْهَا وَ مُسْتَزِيداً لَهَا ☀️ب. همانا مومنان نفس خود را نزد خويش متّهم مى‏دانند، و از لغزشهای گذشته‌شان ترسانند از دنیا گریزانند و به آخرت مشتاق و در انجام طاعات کوشا. 📚 تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 90 الْمُؤْمِنُونَ لِأَنْفُسِهِمْ مُتَّهِمُونَ وَ مِنْ فَارِطِ زَلَلِهِمْ وَجِلُونَ وَ لِلدُّنْيَا عَائِفُونَ [عَاقُّونَ‏] وَ إِلَى الْآخِرَةِ مُشْتَاقُونَ وَ إِلَى الطَّاعَاتِ مُسَارِعُون‏. ☀️ج. و در فرازی از خطبه متقین فرمودند: با اعمالی پاک به سوی خداوندشان به راه افتادند و به اندک اعمالی برای خدایشان رضایت نمی‌دهند و طاعتهاى فراوان را در محضر او بسيار نشمارند. پس آنان خود را متّهم شمارند و از كرده‏هاى خويش بيم دارند. اگر يكى از ايشان را بستايند، از آنچه درباره او گويند بترسد، و به پیشگاه خداوند از آنچه نمی‌دانند استغفار کند و گويد: «من خود را از ديگران بهتر مى‏شناسم و خداى من مرا از خودم بهتر مى‏شناسد. بار خدايا! مرا مگير بدانچه بر زبان مى‏آرند، و بهتر از آنم كن كه مى‏پندارند، و بر من ببخشاى آن را كه نمى‏دانند... 📚الأمالي( للصدوق)، ص572؛ 📚صفات الشيعة، ص22؛ 📚نهج البلاغة، خطبه193 حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ حَسَّانَ الْوَاسِطِيُّ عَنْ عَمِّهِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ الْهَاشِمِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ: قَامَ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع يُقَالُ لَهُ هَمَّامٌ وَ كَانَ عَابِداً فَقَالَ لَهُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ صِفْ لِيَ الْمُتَّقِينَ حَتَّى كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ فَتَثَاقَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع عَنْ جَوَابِهِ ثُمَّ قَالَ لَهُ: ... ... بَادَرُوا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْأَعْمَالِ الزَّكِيَّةِ لَا يَرْضَوْنَ لِلَّهِ بِالْقَلِيلِ وَ لَا يَسْتَكْثِرُونَ لَهُ الْجَزِيلَ فَهُمْ لِأَنْفُسِهِمْ مُتَّهِمُونَ وَ مِنْ أَعْمَالِهِمْ مُشْفِقُونَ إِنْ زُكِّيَ أَحَدُهُمْ خَافَ مَا يَقُولُونَ وَ يَسْتَغْفِرُ اللَّهَ مِمَّا لَا يَعْلَمُونَ وَ قَالَ أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِي مِنْ غَيْرِي وَ رَبِّي أَعْلَمُ مِنِّي بِنَفْسِي اللَّهُمَّ لَا تُؤَاخِذْنِي بِمَا يَقُولُونَ وَ اجْعَلْنِي خَيْراً مِمَّا يَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لِي مَا لَا يَعْلَمُون‏ ‏... @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹الف. «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ» 1️⃣ «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ» ظاهرا علت اصلی اینکه چرا باید از بسیاری گمان ها اجتناب کنیم، این نیست که گمان همیشه اشتباه است؛ ‌بلکه این است که: 🌴الف. گمان گاه درست درمی‌آید و گاه خطا (حدیث۲)؛ و لذا قابل اعتماد نیست. 🌴ب. ظن و گمان با تردید و تزلزل رابطه متقابلی دارند (حدیث۴) و در واقع، با اینکه ظن نسبت به دروغ این برتری را دارد که گاه درست از آب درمی‌آید، اما بسیار می‌شود که به اشتباه برود ولی همین که گاه درست از آب درمی‌آید، موجب می‌شود خود شخص بدان اعتماد می‌کند، و شاید همین موجب شده از دروغ و کذب (که خود گوینده‌اش از اساس می‌داند نادرست است و خودش بدان اعتماد نمی‌کند) بدتر باشد. (حدیث۳). 🌴ج. ... @yekaye
. 2️⃣«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ» این آیه از ما خواسته است که از برخی از «ظن»ها اجتناب کنیم و برخی از آنها گناه است؛ این نشان می‌دهد که همه ظن‌ها بد نیستند. آن ظن‌هایی که بد نیستند کدام‌اند؟ 🌴الف. گاه ظن در مسیر اطمینان و یقین است؛ یعنی مطلبی هنوز به حد یقین نرسیده اما حدس و گمانی است که نشان از خردمندی شخص است (حدیث۱۲) و شاید به همین مناسبت است که در احادیث دو گونه «:ظن» را از هم متمایز می‌کنند «ظنِ» شک؛ و «ظنِ» یقین؛ و برخی از تعابیر ظن در قرآن که در خصوص مومنان آمده و ممدوح است را مصداق دسته دوم می‌شمرند (حدیث۱) 🌴ب. این آیه در ضمن آیات مربوط به روابط اجتماعی بین مومنان است؛ و اغلب ظن‌هایی که در جامعه پیدا می‌شود از مقوله سوء ظن است که در مجموع اغلب این سوء ظنها به دیگران نارواست و حسن ظن به مومنان مصداق بارز آن ظنونی است که ممدوح است. (تفصیل این ظنون در تدبر۳) 🌴ج. حسن ظن به خداوند و سوء‌ظن به خویش از آن دسته ظنونی‌ هستند که نه‌تنها مذموم نیستند بلکه از علائم مومنان واقعی است (تفصیل این ظنون در تدبر۳). 🌴د. ... @yekaye
. 3️⃣ «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ» این آیه توصیه اولیه‌ای به پرهیز از ظن دارد با این تحلیل که بسیاری از ظنها گناه است. البته در قرآن کریم گاه شده که ظن افراد مورد مدح واقع شده است: «الَّذينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُون‏» (بقره/۱۴۶) و «قالَ الَّذينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ» (بقره/۲۴۹) یا افراد توصیه به ظن شده‌اند: «لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْراً» (نور/۱۲). صرف نظر از اینکه گاه مقصود از برخی مصادیق ممدوح ظن را یقین دانسته‌اند (توضیح در تدبر۲.الف)، برای اینکه معلوم شود واقعا تکلیف ما با ظنون مختلف چیست بهتر است نگاه جامعی به اقسام ظن داشته باشیم: 🔶اقسام ظن ظن و گمانی که در انسانها پدید می‌آید: ➖به لحاظ متعلق آن: یا ناظر به خداست، یا ناظر به خویش، یا ناظر به دیگران؛ ➖ به لحاظ جهت‌گیری نسبت به متعلق آن: یا حسن ظن است، یا سوء ظن؛ ➖و هریک از اینها به لحاظ ارزش‌گذاری: یا خوب است، یا بد است. 🔸الف. ناظر به خدا در اینجا قاعده کلی این است که حسن ظن به خدا همواره خوب و سوء ظن به خدا همواره بد است. (تفصیل این مطلب در احادیث ۱۴ تا ۲۸ گذشت. ) تنها نکته‌ای که شاید تذکرش لازم باشد این است که حسن ظن به خدا، هیچگاه نباید به سمتی کشیده شود که انسان از کار کردن دست بکشد و حسن ظن به خدا در معنای درست خویش نه‌تنها تنبلی و بی‌مبالاتی نمی‌آورد بلکه کاملا تقویت کننده عبودیت و خوف از خداست (به طور خاص به احادیث ۲۱ تا ۲۴ توجه شود)؛ و از آن سو، بنیان خصلتهایی همچون ترس و بخل و حرص، در سوء ظن داشتن به خداست (احادیث ۲۸ تا ۳۰). پس اگر این آیه از منظر ظن به خدا مورد توجه قرار گیرد باید گفت: مصداق آن ظن کثیری که نسبت به خداوند باید از آن پرهیز نمود، سوءظن داشتن به خداست و هرگونه سوءظنی به خداوند گناه است؛ و البته همواره باید به خدا حسن ظن داشت. 🔸ب. ناظر به خویش در اینجا مساله کاملا بالعکس می‌شود؛ یعنی انسان همواره باید به خود بدگمان باشد و خود را متهم ببیند؛ و از خوش‌گمانی به خویش برحذر باشد (حدیث۴۸)؛ که خوش‌گمانی به خویش منجر به گناهی به نام عجب می‌شود که از بدترین گناهان کبیره است. پس اگر این آیه از منظر ظن به خویش مورد توجه قرار گیرد باید گفت: مصداق آن ظن کثیری که نسبت به خداوند باید از آن پرهیز نمود، حسن ظن داشتن به خویش است و در مقابل سوءظن به خویش از خصلتهای مومنان واقعی است. 🤔البته این بدگمانی به آن معناست که خوف از خدا را در انسان تقویت کند؛ وگرنه اگر این بدکمانی به خویش به حدی برسد که شخص امید و رجای خویش به خدا را از دست بدهد و ناامید از رحمت الهی شود قطعا مصداق آن سوءظنی است که باید از آن اجتناب نمود. 🔸ج. ناظر به دیگران @yekaye 👇ادامه مطلب 👈 https://eitaa.com/yekaye/10146
ادامه تدبر ۳ (اقسام ظن) 🔸ج. ناظر به دیگران در یک تقسیم کلی، دیگران را می‌توان هم‌کیشان (مومنان و مسلمانان) و غیرهم‌کیشان تقسیم کرد. بحث در مورد غیرهم‌کیشان پیچیدگی خاص خود را دارد که فعلا از مباحث این آیه خارج است. اما در خصوص مومنان و مسلمانان، ظاهرا اصل اولیه داشتن حسن ظن به دیگران و پرهیز از سوء‌ظن به دیگران است و توصیه شده که حتی اگر وضعیت بظاهر نامطلوبی از او دیدیم تا حد امکان آن را بر وجه خوبی حمل کنیم (احادیث۳۱ تا ۴۱) مگر کسی که علنا به فسق و فجور اقدام می‌کند (حدیث۸۸)؛ و البته معدود مواردی توصیه‌های مختصری به سوء‌ظن داشتن هم شده است، که مهمترینش آن است که اگر انسان در زمانه‌ای زندگی می‌کند که بدی بر رفتار انسانهای جامعه و غالب است اینجا دیگر جای حسن ظن داشتن نیست (حدیث۴۳) و در واقع، داشتن سوء‌ظن در چنین موقعیتهایی از باب احتیاط و دوراندیشی است (احادیث ۱۳ و ۴۲). البته در روابط با مومنان درست است که از سویی باید تا حد امکان از سوء‌ظن پرهیز داشت و از سویی اگر دیگران به ما حسن ظن داشتند بکوشیم طوری رفتار کنیم که حسن ظن ایشان صادق از آن درآید (حدیث۴۰)، اما حقیقت این است که باید توجه داشته باشیم که بسیاری از مردم به این دستور عمل نمی‌کنند، و از این رو، همان طور که باید از سوء‌ظن به دیگران اجتناب نمود باید از قرار دادن خود در موقعیتی که موجب سوءظن می‌شود پرهیز نمود (احادیث۴۶-۴۷)؛ که این مساله در خصوص زمامداران و کسانی که مسئولیتی برعهده دارند بمراتب بیشتر و ظریفتر است (حدیث۴۵). البته یک نکته مهم درباره سوء ظن (بخصوص در مورد دیگران) که در احادیث مورد تاکید قرار گرفته این است که انسانها بالاخره ناخواسته مبتلا به سوء ظن می‌شوند تا حدی که گویی هیچ انسانی نیست که از آن خلاصی داشته باشد، ولی مهمترین وظیفه انسان این است که به سوء‌ظن خود ترتیب اثر ندهد (حدیث۵) و همین تحلیل محملی بوده است که بسیاری از بزرگان بین احادیثی که سوءظن را مذمت کرده‌اند و احادیثی که گاه از محاسن سوءظن سخن گفته‌اند جمع کنند بدین بیان که اساسا ظن یک صفت انفعالی و خارج از اراده انسان است که نمی‌تواند مورد دستور قرار گیرد؛ پس جایی که از محاسن آن سخن گفته شده صرفا از باب حزم و احتیاط و دوراندیشی و در افق ذهن است ؛ و جایی که مذمت شده جایی است که انسان بخواهد بر این سوء ظن خود نتیجه عملی و خارجی مترتب کند. 📚(مجمع البیان، ج‏9، ص205 ؛ نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، ص111 ؛ المیزان، ج‏18، ص323 و ۳۳۳ ) 🔹تبصره چنانکه مشاهده شد در مجموع مصادیق بد بودن سوءظن به نحو چشمگیری بیش از مصادیقی است که در آنها سوء ظن داشتن مطلوب است، و شاید به همین جهت است که در این آیه تاکید اصلی بر اجتناب از سوء ظن است و در احادیث نیز وقتی به صورت کلی بحث شده غالبا از مضرات و مذمت سوء‌ظن و تعارض آن با ایمان (احادیث ۶ تا ۱۰) و محاسن حسن ظن (احادیث۱۱-۱۲) سخن گفته شده است. @yekaye