eitaa logo
هفته‌نامه زن روز
745 دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
119 ویدیو
1.4هزار فایل
کانال رسمی هفته‌نامه «زن روز» قدیمی‌ترین نشریه فرهنگی اجتماعی زنان ارتباط با ادمین: @zaneruz97
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خداوند روزی دهنده... 💕اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💕 🌱🌹همراهان گرامی کانال زن روز، سلام! روز سه‌شنبه بهاری‌تون پرخیر و برکت🌹🌱 «وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدَائِكُمْ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَلِيًّا وَكَفَىٰ بِاللَّهِ نَصِيرًا. خدا به دشمنان شما آگاهتر است؛ (ولی آنها زیانی به شما نمی‌رسانند.) و کافی است که خدا ولیِّ شما باشد؛ و کافی است که خدا یاور شما باشد.» (سوره نساء، آیه ۴۵) @zane_ruz
آن روز هزاران جان از ما بریدند (۱) سیده یاسمن رودباری این هفته مناسبت به بهانه ی سالگرد شهادت امیر سپهبد صیاد شیرازی روانه ی قرار با فرزند شهید می شوم. «مریم صیاد شیرازی» دختری که هنوز پدر جایی در میانه ی خاطراتش نشسته است میان اشک ها و لبخندهایش. با من در این گفتگو همراه باشید و بدانید مرگ گاهی ریحان می چیند. در بخش اول این گفتگو می‌خوانیم: 🔹از ابتدای زندگی شما شروع می کنیم و رابطه تان با پدر. با توجه به مشغله ی ایشان، چطور بود؟ 🔸من فرزند اول خانواده هستم ما چهار فرزند هستیم دو خواهر و دو برادر. شش سال اول زندگی من تک فرزند بودم و درنتیجه بیشتر با پدر مراوده داشتم و حضورشان را بیشتر حس کرده ام. پدر مبارزاتی قبل از انقلاب داشتند و برای اینکه ما را درگیر نکنند در مأموریت های ویژه ای که داشتند ما را به نزد اقوام در شهرستان می فرستادند. از مادر شنیدم که بابا قبل از انقلاب جزو لیست اعدامی های آن زمان بودند و اسمشان در گروه خرابکارها نوشته شده بود که به لطف خدا انقلاب شد. از همان زمان اول انقلاب به جهت اینکه پدر نظامی بودند و پیوسته در پی این بودند که چه کاری از عهده شان برمی آید که برای انقلاب و نظام انجام دهند حضورشان در خانه بسیار کم رنگ شد و بعد هم که شروع جنگ بود. من کلاس اول دبستان بودم که ایشان به جنگ رفتند و زمانی که برگشتند من دبیرستان بودم. ما عملاً پدر را نداشتیم حتی زمانی هم که برمی گشتند یا به واسطه ی ملاقاتی بود که با امام باید داشته باشند یا اینکه به جهت جلساتی بود که با مسئولین کشوری داشتند. پدر و مادر من، دختر عمو و پسرعمو هستند. هر دو مادربزرگ من در مشهد ساکن بودند و ما تمام اوقات فراغتمان و حتی ایام عید و تابستان ها را مشهد بودیم. از آنجایی که نظامی ها کلاً روش و منش شان با بقیه فرق می کند پدر بسیار انسان مقتدری بودند. جنگ که تمام شد بابا اوقات فراغت بیشتری داشتند انگاری که می خواستند فاصله ای که بین من و خودشان بوده را پر کنند و سعی کردند که رابطه ها نزدیک تر شود. برنامه ای که گذاشته بودند برای اینکه این خلأ را پر کنند این بود که صبح ها ساعت ۵ بعد از نماز صبح به گفتگو می نشستیم. تعبیرشان هم این بود که این گپ صبحگاهی باعث می شود زمانی که تصمیم به ازدواج داشتی ما بتوانیم با همدیگر راحت صحبت بکنیم و همین بود که صحبت های صبحگاهی ما شروع شد. اوایلش برای من خیلی سخت بود به این جهت که کسانی که پدر را از قدیم می شناسند می دانند که در چشم پدر مستقیم نمی شد نگاه کرد یا لااقل من نمی توانستم در چشمانشان نگاه کنم. اوایل برای اینکه اصطلاحا یخ بینمان آب شود از بچگی و جوانیشان برای من می گفتند و خب برای من این خاطرات خیلی جالب بود. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
آیت الله جوادی آملی: هرگز خیال نکنیم حرفی که زدیم، مال حرامی که گرفتیم و یا آبرویی کسی را بردیم، گذشته، خیر! چیزی نمی‌گذرد! هر کاری که کردیم بالاخره ثمر آن را می بینیم مگر اینکه با توبه آن را ترمیم کنیم. چون نظام عالم طبیعت، جای تغییر و تبدیل است، شما ببینید بدبوترین کود وقتی تحت تدبیر کشاورز قرار بگیرد، می‌شود گل یاس یا می‌شود سیب و گلابی. اینجا جای تبدیل و تغییر است. کار توبه، اِنابه و توجه همین است؛ «إِذَا مَاتَ ابْنُ آدَمَ انْقَطَعَ عَمَلُهُ» اما تا زنده‌ایم جای تغییر و تبدیل است. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
آرانچینی (کوفته برنجی ایتالیایی) 👩‍🍳مواد لازم: پنیر پارمزان رنده شده: ۱ پیمانه آرد سوخاری: ۲ پیمانه برنج پخته: ۴ پیمانه جعفری خردشده: ۲ قاشق غذاخوری پنیر موزارلا: به مقدار لازم نمک و فلفل: به میزان لازم تخم مرغ: ۵ عدد 👩‍🍳طرز تهیه: ابتدا برنج پخته را درون یک کاسه ی بزرگ بریزید، بهتر است برنج کمی چسبنده باشد. سپس پنیر پارمزان رنده شده، ۲ عدد تخم مرغ، نمک و فلفل را اضافه کنید و با دست هایتان خوب مخلوط کنید تا مایه ی کوفته نرم و یکدست شود. از مایه ی برنجی که آماده کرده اید، مقداری بردارید و در کف دست تان پهن کنید. یک تکه پنیر موزارلا را در مرکز آن قرار دهید و سپس آن را به شکل توپ درآورید. به همین ترتیب، تمام آرانچینی ها را آماده کنید. سپس آرد سوخاری را درون یک کاسه ی کوچک بریزید. در کاسه ای دیگر،۳ تخم مرغ باقی مانده را شکسته و با استفاده از یک چنگال آن ها را خوب هم بزنید تا یکدست شوند. در یک ماهیتابه ی عمیق، مقدار زیادی روغن بریزید و روی حرارت متوسط قرار دهید تا کاملا داغ شود. در ادامه هر کدام از توپ های برنجی آماده شده را ابتدا در تخم مرغ و سپس در آرد سوخاری بغلتانید و به آرامی در روغن داغ بیندازید. آن ها را از همه جهات سرخ کنید تا طلایی و ترد شوند. سپس روی دستمال کاغذی قرار دهید تا روغن اضافی آن ها به طور کامل گرفته شود. در آخر روی آرانچینی های سرخ شده مقداری جعفری خرد شده بپاشید تا ظاهری زیباتر داشته باشند. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
آن روز هزاران جان از ما بریدند (۲) سیده یاسمن رودباری 🔹آیا خواب پدر را هم می بینید؟ حضورشان را چقدر احساس می کنید؟ 🔸بله زیاد خواب می بینم. من بعد از دوماه از شهادت ایشان در خواب دیدم صف نماز جماعت به امامت شهید بهشتی است و پدر صف اول ایستاده بودند بهشان گفتم: «بابا کجا بودید؟» با همان لحن همیشگی گفتند: «سلاااااام مریم جان و بعد گفتند ما برای مأموریتی جزو سپاه قدس رفته بودیم و من مأموریت بودم.» بعد از خواب دلم آرام شده بود هم چنین هفته ی اول شهادت ایشان دختر بچه ای از روستاهای اطراف مشهد نامه فرستاده بود که خواب شهید را دیده و گفته بودند به خانواده ام بگویید بی تابی نکنند هر وقت دلشان گرفت بر سر مزار من بیایند من آنجا هستم. این خاطره را هم خوب است بگویم که مادر می گویند یک شب فقط به عکس پدر نگاه می کردم و در دل گفتم درس بچه ها چطور می شود و شب خواب دیدم که بابا گفته بودند چرا نگران درس بچه ها هستید و نشانه هایی از حضورشان بین خودمان را دادند. ببینید هر چقدر خوراک پاک به روح برسد طلبش زیاد می شود. روحی که غذای خوب و به طور منظم داشته باشد قطعا در مسیر زندگی، نورانی و متعالی می شود. بدانیم که روح زنده است اگر کم کاری کنیم صدایش در می آید باید در طول زندگی با مؤمنین حشر و نشر داشته باشیم. حتی اذکار روزانه و توسل های معصومین کمک زیادی می کنند. بابا این ها را داشت و برای همین بعد مادی زندگی اش ضعیف شده بود. 🔸اگر فرصت یک دیدار با پدر داشته باشید چه می گویید؟ 🔹از پدر می خواهم همچنان دعایم کنند اگر دعای پدر و مادر نباشد من گم می شوم. ببینید من یک زمانی در جوانی موزیک گوش می کردم از پدر خواسته بودم ضبط دو کاسته بخرند و پدر هم بهترین نوع آن را برایم خریدند و به من گفتند شرط دارد که جز مداحی و سخنرانی چیزی گوش نکنید. زمان گذشت تا سال ۹۷ که به سفر مکه رفتم و بخدا گفتم از اینجا برگشتم خدایا ذائقه من را تغییر بده و این واقعا خواست خدا بود که به چشم خود دیدم زمانی که از سفر حج برگشتم دیگر برای من جذابیتی نداشت. من آغوش خدا را حس می کنم و در سایه ی لطف خدا زندگی می کنم. در تمام امور زندگی نشانه های خدا را دیدم و با آغوش باز پذیرفتم برای من هم پیش آمده بود که در یک بازه ی زمانی مسائل و مشکلاتم به قدری زیاد بود که تنها چیزی که من را آرام می کرد توسل به خدا و ائمه بود. به عنوان استاد روانشناسی به شاگردانم می گویم وقتی عمق فاجعه زیاد می شود علم به داد نمی رسد بلکه دین هست که می تواند ما را نجات بدهد و دانشجویانم را سمت خدا و دین داری سوق می دهم... شما می‌توانید متن کامل این گفتگوی جذاب را در شماره ۲۸۵۶ مجله زن روز مطالعه فرمایید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
دلیل سردی معده چیست؟ ودود خوش طینت، متخصص طب ایرانی و تغذیه در گفتگو با خبرگزاری فارس، در پاسخ به این پرسش که نشانه های سردی معده چیست، گفت: برای هضم مناسب و کامل غذا در معده نیاز به حرارت کافی غریزی داریم. وی ادامه داد: «اگر به دلایل مختلف این حرارات کاهش پیدا کند که عمده ی دلایل آن سوء مزاج سرد معده است واکنش های لازم در معده برای هضم غذا انجام نشده و معده ضعیف می شود و سردی معده موجب افزایش اشتها و به تبع آن چاقی خواهد شد. دلیل این امر، سبک زندگی ناسالم و پرخوری و بدخوری و بی تحرکی و مصرف زیاد سردی هاست که موجب ایجاد بلغم و سودا در معده می شود.» @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
دلیل سردی معده چیست؟ ودود خوش طینت، متخصص طب ایرانی و تغذیه در گفتگو با خبرگزاری فارس، در پاسخ به این پرسش که نشانه های سردی معده چیست، گفت: برای هضم مناسب و کامل غذا در معده نیاز به حرارت کافی غریزی داریم. وی ادامه داد: «اگر به دلایل مختلف این حرارات کاهش پیدا کند که عمده ی دلایل آن سوء مزاج سرد معده است واکنش های لازم در معده برای هضم غذا انجام نشده و معده ضعیف می شود و سردی معده موجب افزایش اشتها و به تبع آن چاقی خواهد شد. دلیل این امر، سبک زندگی ناسالم و پرخوری و بدخوری و بی تحرکی و مصرف زیاد سردی هاست که موجب ایجاد بلغم و سودا در معده می شود.» @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
🔹شرایط تغییر نام خانوادگی در شناسنامه چیست؟ 🔸اولین شرط از شرایط تغییر نام خانوادگی در شناسنامه برای متقاضی، این است که ۱۸ سال به بالا باشد و در صورتی که کمتر از ۱۸ سال است، دارای حکم رشد باشد. در صورتی که نام خانوادگی پدر شخص زیر ۱۸ سال، تغییر نموده باشد و پدر یا جد پدری، قصد تغییر نام خانوادگی شخص زیر ۱۸ سال را داشته باشند، باید شناسنامه خود را ارائه دهند تا بتوانند با طی کردن نحوه و مراحل تغییر و در صورت وجود شرایط تغییر نام خانوادگی در شناسنامه، اقدام به این امر نمایند. در صورتی که قیم یا وصی، برای طی کردن مراحل تغییر نام خانوادگی در شناسنامه، جهت اطفال تحت سرپرستی خود، اقدام می نماید، باید مدارک مثبت سمت خود را ارائه دهد. کارشناس: نفیسه خانی @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
🔴 آیا از تهدید به حمله اسرائیل نگرانید؟ روی لینک بزنید و در نظر سنجی شرکت کنید 👇 https://EitaaBot.ir/poll/ol63hb چرا نظر سنجی مهمه؟ چون خیلیا میگن مردم ایران ترسیدن و نگرانن. نتیجه نظرسنجی خودش پاسخ به خیلی شایعاته این مطلبو برای مردم ایران بفرستید شرکت کنن
صندوق قدسی خان بابایی حدود یک سال از آن شب بابرکت می گذرد. هر وقت به آن روزها فکر می کنم خدا را شکر می کنم که خانواده ام را از آن طوفان نجات داد. گمانم پارسال روز هشتم فروردین بود و من غمگین ترین زن جهان بودم. چند روز از عید می گذشت و هیچ کدام از خواهر برادرهایم را ندیده بودم. دلم برای تک تک شان تنگ شده بود. دلم داشت از غصه می ترکید. سومین سالی بود که مامان را از دست داده بودیم و مثل همه ی سه سال گذشته، ایام عید غیر از غم و غصه چیزی برایم نداشت. پدر و مادر یک قبر دو طبقه توی آرامستان داشتند که شده بود پناهگاه تک تک مان. جای دیگر و کس دیگری نداشتیم که به دیدنش برویم. بعد از رفتن مامان، داداش خانه ی پدری را گذاشت برای فروش. هیچ وقت فکرش را نمی کردم کار به اینجاها و به این حرف ها برسد. هنوز هم یادآوری آن روزها برایم مثل یک کابوس است. سه ماه از فوت مامان می گذشت... @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
بسم الله الرحمن الرحیم... 💕اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💕 💐اعضای محترم کانال زن روز، سلام! صبح‌تون به‌خیر، چهارشنبه‌تون پر از اتفاقات خوب💐 «إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَىٰ إِثْمًا عَظِيمًا. خداوند (هرگز) شرک را نمی‌بخشد! و پایین‌تر از آن را برای هر کس (بخواهد و شایسته بداند) می‌بخشد. و آن کسی که برای خدا، شریکی قرار دهد، گناه بزرگی مرتکب شده است.» (سوره نساء، آیه ۴۸) @zane_ruz
تمساح استاندارد با فیلمنامه‌ای خونی امیرحسین حیدری «تمساح خونی» اولین اثر جواد عزتی در مقام کارگردان در نخستین اکران خود در چهل ودومین جشنواره ی فجر توانست نظر مثبت منتقدان و مخاطبان حرفه ای سینما را جلب کند و همین امر باعث شد تا عوامل این فیلم با اطمینانی بیش از پیش وارد گود اکران نوروزی شوند و تمساح خونی جزو اولین فیلم های اکران نوروزی سال ۱۴۰۳ روی پرده ی نقره ای سینما برود. اکرانی که در همین روزهای اولیه ی خود با شکستن رکورد فروش اولین روز اکران سینمای ایران، باعث شد آینده درخشانی برای این فیلم رقم بخورد. 🟢تمساح شریف! فیلم تمساح خونی داستانی کوتاه و سرراست دارد. جواد عزتی در اولین کارگردانی خود فضایی متفاوت از جریان کمدی سینمای ایران را پیش گرفته است. تمساح خونی روایت دو جوان پادو است که طی اتفاقی باید ۲۰هزار دلار را یک شب پیش خود نگه دارند تا فردا تحویل شرکت دهند اما تصمیم می گیرند با این پول بزرگ ترین قمار زندگی خود را انجام داده و به زندگی شان سر و سامانی دهند اما با اتفاقاتی غیرمنتظره روبرو می شوند. البته این فیلم نامه ی کوتاه، خود به یکی از ضعف های این فیلم بدل و به نوعی کمبود داستان و دیالوگ با تعقیب وگریزهای خودرویی پر شده است که از فرط تکرار به چاله ملال می افتد و دیگر کارکرد اصلی خود را از دست می دهد. همان طور که پیش از این گفته شد تمساح خونی از جریان معمول سینمای کمدی فاصله دارد و بیشتر به سینمای هالیوود نزدیک است. این فیلم همچون فیلم های هالیوودی دارای تعقیب وگریزهای خودرویی است که هرچند به پای نمونه های غربی خود نمی رسد اما از استاندارد قابل قبولی برای سینمای ایران برخوردار است. شاید مهم ترین ویژگی تمساح خونی را بتوان در نوع کمدی ای که ارائه می دهد، جست وجو کرد. این فیلم اصطلاحا کمدی شریفی دارد که برای خانواده ساخته شده است و مانند اغلب کمدی هایی که پیش از این اکران شده ، صرفا مخاطبان خاصی را شامل نمی شود. در تمساح خونی خبری از شوخی های جنسی نیست و لحظات کمدی فیلم یا برگرفته از شوخی هایی است که در آثار غربی امتحان خود را پس داده یا از هوش خلاق نویسنده این فیلم سرچشمه گرفته است. شما می‌توانید متن کامل این نوشتار را در شماره ۲۸۵۶ هفته‌نامه زن روز مطالعه فرمایید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
اذان، استثناء است، بلند گفتن اذان اشکالی ندارد آیت الله حائری شیرازی موذن‌ها را تشویق کنید. مساجدی که به نحو متعارف صدای اذان را بلند می‌کنند، تشویق کنید. یکی دو تا مریض را بهانه نکنید. اذان استثناء است. در صدر اسلام هم مریض بود، اما اذان استثناء بود. آن مساجدی که هنگام اذان صبح باز هستند، اینها از شهرها دفع بلا می‌کنند. آن امام جماعت‌هایی که نماز صبح را اقامه می‌کنند، اینها به جامعه خدمت می‌کنند. گاهی خداوند به‌خاطر همین‌ها دفع بلا می‌کند. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
سیصد گل سرخ و یک گل نصرانی! محاصره ی تبریز در زمان استبداد صغیر توسط قشون دولتی شرایط بسیار سختی برای مردم پدید آورده بود. هم زمان مردم تبریز به رهبری ستارخان و باقرخان برای اعاده ی مشروطیت به پاخاستند و به دنبال این حوادث دسته ای در تبریز به نام «فوج نجات» تشکیل شد. فوج نجات، گروهی شبه نظامی بود که در دوران جنبش مشروطه ایران و محاصره تبریز، به منظور شکستن محاصره شهر تبریز برای رسیدن مردم به آذوقه به وجود آمده بود. شاید ندانید و برایتان جالب باشد رهبری این گروه را یک معلم جوان امریکایی به نام «هوارد باسکرویل»، بر عهده داشت. در تاریخ آمده است که هوارد باسکرویل دوره ی سربازی را د ر آمریکا دیده بود و در آن زمان تصمیم گرفت کلاس درس خود را از مدرسه به خط مقدم جنگ منتقل کند. بر اساس روایات تاریخی، باسکرویل گفته است: «به جای نقالی تاریخ مردگان تصمیم دارم مشق نظامی به جوانان بیاموزم.» در همین ایام کشته شدن سیدحسن شریف زاده دوست و یار نزد یک باسکرویل او را آن چنان متأثر و خشمگین کرد که در جواب همسر کنسول آمریکا که از او خواسته بود از صف مشروطه خواهان جدا شود ، ضمن پس دادن پاسپورتش گفت: «تنها فرق من با این مردم، زاد گاهم است و این فرق بزرگی نیست.» باسکرویل د ر ۳۰ فرورد ین ۱۲۸۸ در نبرد فوج نجات برای شکستن محاصره ی تبریز، بر اثر شلیک گلولهای به سینه اش کشته شد. در مراجعه به اسناد تاریخ این مراسم چنین شرح داده شده است: «در کلیسای آمریکایی در اثر ازدحام مردم جا نبود و در مسیر جنازه جمعیت غریبی بود، جنازه میان صفوف مجاهدین و در پیشاپیش شاگردان و سربازان او رو به گورستان ارامنه تبریز حرکت داده شد. اولیای مدرسه مموریال و شخصیت های آمریکایی نیز در صف مشایعین بودند. هزاران تن دورتادور فضای گورستان را گرفته بودند. برخی از مورخین نوشته اند: «در سال ،۱۹۵۰ محمدعلی مهدوی، لوح یادبودی، بر سر مزار باسکرویل نصب کرد که بر روی آن شعری از عارف قزوینی، شاعر ملی ایران، کنده کاری شده بود.» عارف قزوینی، در سال ۱۳۰۲ خورشیدی در سفری که به تبریز داشته و در مجلس یادبودی که بر مزار باسکرویل برگزار شد، این شعر را برای وی سرود: سیصد گل سرخ و یک گل نصرانی / ما را ز سرِ بریده می ترسانی؟ ما گر ز سرِ بریده می ترسیدیم / در محفل عاشقان نمی رقصیدیم @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
اگر نگران تراکم استخوان‌هایتان هستید بیشتر سبزیجات بخورید سبزیجات کم کالری بوده و سرشار از فیبر، مواد معدنی و ویتامین ها هستند. مطالعات نشان داده اند که ویتامین C موجود در سبزیجات باعث حفظ سلامت استخوان ها می شود. مصرف سبزیجات زرد و سبز بخصوص در کودکان، باعث بهبود رشد استخوان ها می شود. در بزرگسالان نیز به حفظ تراکم و استحکام استخوان ها کمک می کند. پلی فنول ها و پتاسیم موجود در سبزیجات، منجر به بهبود سلامت استخوان ها در تمام سنین می شود. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
معرفی کتاب «ساحل تهران» نوشته مجید قیصری هانیه عدالتی کتاب «ساحل تهران»، مجموعه ی پنج داستان کوتاه است. مجید قیصری در این داستان ها به شیوه ای هنرمندانه، بدون شعار زدگی و حرف های تکراری، از رنگ و بوی جنگ و تبعات آن بر زندگی و شهر می گوید. تبعاتی که تازه با پایان جنگ ها شروع می شوند. او حال و هوای بازماندگان جنگ؛ در شرایطی که بیش از سی سال از جنگ گذشته و آن ها در جامعه ی خود غریبه اند، را نشان می دهد. مجید قیصری، غیر مستقیم حرف می زند و برای بیان مقصودش، راه حاشیه را انتخاب می کند. او دریچه ی جدیدی از جنگ برای مخاطبش باز می کند و چالش های جدیدی پیش پایش می گذارد. از جذابیت های دیگر این مجموعه داستان، نقش پررنگ کودکان است. مجید قیصری با معصومیت و نگاه پاک و دقیق کودکان به ماجراها نگریسته است و نفوذ جنگ را در لایه ها و نسل های بعد نشان می دهد. عنوان کتاب، ساحل تهران است، اشاره به جایی در تهران نزدیک بهشت زهرا دارد که مرغان دریایی پرواز می کنند. خیلی ها این مرغان را دیده اند. مرغ هایی که از دریا جدا مانده اند، همچون نی هایی که از نیستان دور شده اند و مثل جانبازی که از دوستان شهیدش و روزهای جنگ جدا شده است. مجید قیصری متولد ۱۳۴۵ است و از سال ۱۳۶۳ به جبهه ی کردستان می رود و تا آخر جنگ در جبهه ها می ماند. او تجربه ی جنگ را مهم ترین دلیل نویسندگی اش می داند و در کتاب های خود از خاطراتش استفاده می کند. او دانش آموخته ی رشته ی روانشناسی است و شاید همین باعث شده تا شخصیت های داستان هایش باورپذیر باشند. هرچند بیشتر آثار مجید قیصری حال و هوای جنگ دارد، ولی او چند نمونه کار تاریخی با ارزش نیز دارد. او در این آثار هم از راه حاشیه حرفش را می زند. به عنوان نمونه در کتاب «شماس شامی»، با بیان داستانی از زبان خدمتکار امپراطوری روم؛ به حقانیت عاشورا می رسد و در کتاب «سه کاهن»، با داستان سه کاهنی که به دنبال آخرین پیامبرند، ماجرای بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله را بیان می کند. ساحل تهران را نشر افق، منتشر کرده و ۱۲۰ صفحه دارد. ✨بریده کتاب پرسید: «چرا بابات از آب متنفره؟» «توی فاو داشته به چند تا زخمی کمک می کرده که ترکش خورده تو سرش.» «همین؟» «این کمه؟» «باورش سخته.» @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97