💠 شاگردان عدالتخواه علی(ع)
2️⃣ عمار (بخش دوم)
🔺پس از ماجرای قبلی، اتفاق دیگری افتاد که الفتوح نقل میکند:
#عثمان مجدد از دست #عمار عصبانی شد و دید او آدم بشو نیست لذا دستور داد او را نیز مانند #ابوذر به #ربذه تبعید کنند.
🔸عمار نیز به عثمان گفت:
به خدا قسم برای من زندگی با #درندگان محبوب تر از مجاورت با تو است.
(وَاللّهِ إنَّ جِوارَ السِّباعِ لَأَحَبُّ إلَيَّ مِن جَوارِك)
🔸هم پیمانان عمار نزد #حضرت_امیر آمدند و گفتند: ای ابوالحسن! عثمان دستور به تبعید عمار داده و ما میخواهیم با او ملاقات کرده و او را منصرف کنیم چرا که عثمان دفعه قبل عمار را تا حد کشت زد و این بار دوم معلوم نیست با او چه کند و ما نیز میترسیم که کار به جایی بکشد که هر دو پشیمان بشویم یعنی خون او را بریزیم.
🔸حضرت فرمود: من این کار را میکنم پس #عجله نکنید. اگر هم نزد من نمی آمدید، بر من #لازم بود که چنین کنم و عذری برای انجام ندادنش نداشتم.
(أفعَلُ ذلِكَ فَلا تَعجَلوا، فَوَاللّهِ لَو لَم تَأتوني في هذَا لَكانَ ذلِكَ مِنَ الحَقِّ الَّذي لا يَسَعُني تَركُهُ و لا عُذرَ لي فيهِ)
🔸حضرت نزد عثمان رفت و او را از آسیب رساندن به عمار و دیگر اصحاب برحذر داشت و گفت تو ابوذر را آنگونه تبعید کردی تا درگذشت و اکنون با عمار چنین نکن.
🔸عثمان گفت:
ای علی! تو از عمار به #تبعید شدن سزاوارتری! به خدا قسم که امثال عمار و دیگران را تو علیه من میشورانی. #مرد_پشت_پرده ای که این افراد را #راهبری میکند، تو هستی و من باید تو را مجازات کنم.
(لَأَنتَ أحَقُّ بِالمَسيرِ مِنهُ، فَوَاللّهِ ما أفسَدَ عَلَيَّ عَمّارا و غَيرَهُ سِواكَ!)
🔸حضرت امیر پاسخ داد:
ای عثمان! به خدا قسم تو نه میتوانی چنین کاری بکنی و نه دستت به آن میرسد که بخواهی چنین بکنی. سپس حضرت او را #تهدید میکند که اگر میخواهی #امتحان کن تا ببینی چه میشود.
(وَاللّهِ يا عُثمانُ! ما أنتَ بِقادِرٍ عَلى ذلِكَ و لا إلَيهِ بِواصِلٍ، فَرَوِّم ذلِكَ إن شِئت)
🔸بعد حضرت ناظر به اینکه عثمان گفته بود حضرت امیر امثال عمار را راهبری میکند گفت:
به خدا قسم، #علت_اصلی_شورش مردم و امثال عمار علیه تو، فقط #خودت هستی، چون آنها #فسادهای تو را میبینند و چاره ای جز #شورش علیه تو برای تغییر آن نمیبینند.
(أمّا قَولُكَ: إنّي افسِدُهُم عَلَيكَ، فَوَاللّهِ ما يُفسِدُهُم عَلَيكَ إلّا نَفسُكَ؛ لِأَنَّهُم يَرَونَ ما يُنكِرونَ؛ فَلا يَسَعُهُم إلّا تَغييرُ ما يَرَون)
🔸حضرت امیر بعد از این ماجرا نزد عمار میرود و به او میفرماید:
در خانه ات بنشین و از اینجا تکان نخور و #نترس و هیچ جا هم فرار نکن چرا که #خداوند تو را از عثمان و غیر عثمان حفظ میکند و این #مردم و اصحاب هم با تو هستند.
(اجلِس في بَيتِكَ و لا تَبرَح مِنهُ، فَإِنَّ اللّهَ تَبارَكَ و تَعالى مانِعُكَ مِن عُثمانَ و غَيرِ عُثمانَ و هؤُلاءِ المُسلِمونَ مَعَك)
🔸عثمان وقتی دید حضرت امیر و اصحاب و مردم محکم پشت عمار ایستاده اند، عقب کشید و از تبعید او پشیمان شد.
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
💠 نمونه ای از «استکبارِ» جریانِ «زر و زور و تزویر» در قوم «سبأ» 🔺قرآن کریم در آیات 15 تا 19 سوره سب
📌پ.ن:
1️⃣ نکته اول: قوم سبأ چه کردند که خداوند آنها را به نحوی #متلاشی کرد که #ضرب_المثل شدند؟
▫️خداوند سرزمين آنها را تا آن حد آباد كرد، كه نه تنها شهرهايشان را غرق نعمت ساخت بلكه فواصل میان شهرهایشان را نیز آباد نمود.
در واقع، میان شهرها نیز همه آباد شده بود، به نحوی که انگار شهرها به یکدیگر متصل شده اند و فاصله بیانشان بسیار اندک شده بود.
▫️علاوه بر اینکه خداوند اینچنین سرزمین آنها و مابین شان را آباد ساخته بود، امنیتی را نیز نصیبشان کرده بود که حتی اگر کسی شب به مسافرت میرفت، میتوانست در #امنیت_کامل حرکت کند.
به نحوی که دیگر از جهت حمله وحوش و #درندگان بيابان يا #دزدان مسیر در نهايت امنيت بودند.
▫️همین مسئله موجب شده بود تا حتی #مردم_ضعیف و اقشار پایین دست نیز بدون زاد و توشه و وسیله راه، بى آنكه احتياج به حركت دست جمعى و استفاده از افراد مسلح داشته باشند، بدون هيچ خوف و ترسی از ناحیه ناامنى راه يا كمبود آب و آذوقه به مسير خود ادامه دهند.
▫️جریان «زر و زور و تزویر» که از این اتفاق و امکان عمومی برای مردم عادی ناراحت بود، در نهایت #استکبار، از خداوند خواستند: «رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا»؛
▫️یعنی فاصله میان شهرها را از یکدیگر دور کن، به این معنا که این آبادی هایی که میان شهرها ایجاد شده، همه از بین بروند و تبدیل به بیابان هایی خشک بشوند یعنی فقط شهرها آباد باشند، نه فواصل میانشان.
این دعای کسانی است که در ظاهر معتقد به خدا بودند اما در باطن مستکبری پست و رذیل.
خب چرا باید چنین دعایی بکنند؟
▫️چون اکنون همه #مردم_عادی نیز میتوانستند به خاطر همین مزیت، به راحتی به سفر بروند، درحالی که این جریان مستکبر و ثروتمند، میخواست این امکان فقط برای خودش باشد، دوست نداشت وقتی به سفر میرود، مردم عادی و کم درآمد نیز دوش به دوشان حرکت کنند، این را #کسر_شأن برای خود میدانستند. انگار سفر از افتخارات و #نشانه_قدرت و ثروت شان بود و مىخواستند اين امتياز و برترى، هميشه براى آنها باشد.
▫️چون وقتی بین شهرها، بواسطه خشکی و بیابان فاصله بیافتد، دیگر هرکسی نمیتواند به سفر برود، سفر هزینه بردار میشود، نیاز به خدم و حشم دارد، نیاز به امنیت و... دارد لذا قشر ضعیف دیگر قید سفر را خواهد زد و سفر مخصوص #ثروتمندان خواهد شد.
خداوند وقتی این درخواست آنها را دید، این حد از #تکبر را به هیچ وجه تحمل نکرده و آنها را به نحوی متلاشی کرد که ضرب المثل شدند و هر گاه مىخواستند بگويند فلان جمعيت، سخت متلاشى شدند، مىگفتند: «تفرقوا ايادى سبأ»
▫️خداوند آنها را #عبرتی برای همه #آیندگان قرار داد، البته تاکید میکند که تنها کسانی که بسیار اهل صبر و #استقامت و نیز اهل #شکر و سپاسگذاری هستند، عبرت خواهند گرفت،
چون تنها اینها هستند که با استقامتشان، هوا و هوس خود را کنترل کرده و در مقابل معاصی محکم می ایستند و در مقابل نعمت های الهی شکورند، نه متکبر.
▫️این خصلت، تنها منحصر در مستکبرین قوم سبأ نبوده و نیست، بلکه ذاتی همه مستکبرین عالم است. امروز نیز همین خصلت را میتوان هم در #استکبار_خارجی دید و هم در #استکبار_داخلی.
‼️ آیا حواسمان به این جریان «زر و زور و تزویر» هست؟
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9