eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.9هزار دنبال‌کننده
123 عکس
38 ویدیو
0 فایل
نقدها + پیشنهادات + ارسال آیات و روایات اجتماعی جالب + تحلیل های اجتماعی شما: @yahadi71 شیوه کار: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/3 فهرست مطالب: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/4 سایر فیش های مطالعاتی پراکنده: @Fishha
مشاهده در ایتا
دانلود
آیات و روایات اجتماعی
💠 چگونگی تعامل و رابطه اجتماعی مومنین 1️⃣ #امام_صادق (ع): 🔺#نيكوكاران چون به یکدیگر میرسند، دل هاش
📌پ.ن: یکی از آسیب های مهمی که دچار اون هست، همین مسئله نوع تعامل و رابطه اجتماعی اون هاست. اساسا ، مستلزم وجود با یکدیگر است. 🌱 اگر بناست در مسیر طاعت الهی هم کاری انجام شود، باید در یک و در بستر تحقق یابد. همان که قرآن کریم می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا»(آل‌عمران/200) 🌱 یعنی اولا شما تک تک اهل صبر باشد(اصْبِرُوا) ثانیا با یکدیگر و صبر کنید(صابِرُوا)؛ که البته دقیقا ما همینجا گیر داریم یعنی با همدیگر نمی‌توانیم. ثالثا با یکدیگر، هم داشته باشید (رابِطُوا)؛ که اینجا هم گیر داریم. 🌱 هر کدام از ما به صورت «تکی» و فردی برای خودمان بچه‌های خوبی هستیم، اما دسته‌جمعی نه! در حالی که تاکید حضرت بر حرکت جمعی بود، نه فردی. 🌱 نکته مهم این است که و مشکلات دقیقا خود را در حرکت جمعی نشان خواهد داد، نه فردی، و این همان چیزی است که ما از آن فرار میکنیم، لذا رشدی هم برای ما حاصل نخواهد شد. 🌱 جالب اینکه اساسا نوع نگاه ما به گزاره های دینی هم یک است مثلا وقتی حرف از و اخلاقی زده میشود، ذهن ها همه متوجه رفتار فردی میشود، متوجه گناه فردی میشود 🌱 درحالی که عامل مهم در برآیند، است، نه صرفا زیست فردی. وقتی ما و معنوی شده ایم، که در بتوانیم آن را بروز بدهیم، نه اینکه در کنج خانه خود را عامل به آن بدانیم. 🌱 در واقع بستری که باید در آن بدهیم، بستر اجتماعی است، نه فردی. اگر توانستیم با هم کار کنیم، کاری را ایجاد کردیم، در این بستر است که تازه تحقق میابد چون محل است 🌱 اینجاست که حضرت میفرماید مانند گاوانی که در یک چراگاه مشغول چرا هستند و کاری به هم ندارند، نباشید! آنها در کنار همدیگر می‌چرند ولی با هم ارتباطی برقرار نمی‌کنند. 🌱 اینجاست که اگر دیدی تشکیلات با توانایی و استعداد تو به منافعی رسیده، اما این منفعت به اسم رفیقت ثبت شده و به جیب او رفته و اتفاقا عیب های رفیقت هم به حساب تو گذاشته شده، اینجا چه خواهیم کرد؟ تازه اینجا معنا خواهد داشت، تازه و اینجا معنا خواهد داشت. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 راهی برای درک شیرینی لذت معنوی 1️⃣ رسول الله: «النَّظَرُ سَهمٌ مَسمومٌ مِن سِهامِ إبليسَ‌، فمَن تَرَكَها خَوفاً مِن اللّٰهِ أعطاهُ اللّٰهُ إيماناً يَجِدُ حَلاوَتَهُ في قَلبِه» 🔺، يكى از تيرهاى زهرآلود است.پس هر كه از ، چشم خود را از فرو بندد، خداوند به او عطا مى‌كند كه آن را در دلش بيابد 2️⃣ رسول الله: «ما مِن مُسلِمٍ يَنظُرُ امرأةً أوّلَ رَمقَةٍ ثُمّ يَغُضُّ بَصَرَهُ إلّاأحدَثَ اللّٰهُ تعالىٰ لَهُ عِبادَةً يَجِدُ حَلاوَتَها في قَلبِه» 🔺هيچ مرد مسلمانى نيست كه نگاهش به زنى بيفتد و چشم خود را پايين بيندازد، مگر اين كه خداى متعال به او توفيق مى‌دهد كه آن را در دل خويش بيابد 3️⃣ رسول الله: «مَن أعرَضَ عن مُحَرَّمٍ أبدَلَهُ اللّٰهُ بهِ عِبادَةً تَسُرُّه» 🔺هر كه از كارى روى گردانَد، خداوند به جاى آن، عبادتى و شاد كننده عطايش مى‌فرمايد 🔰 اگر بررسی های و انجام شود،چه بسا در عمل نیز همین نکته اثبات شود که افراد و ناپاک، هیچگاه لذتی که در و است را نخواهند چشید 📌پ.ن1: هرچند امروزه چنین کاری بسیار سخت شده اما می ارزد از باب خدا هم که شده، مدتی از لذت حرام چشم بپوشیم،تا ببینیم آیا لذتی و جای آن را خواهد گرفت یا نه 📌پ.ن2: آیا لذت همنشینی با (ع) و هم میتواند مصداق آن باشد؟ نمیدانم، شاید... 📌پ.ن3: شاید بزرگترین و امروز همین مسئله و لذت معنوی باشد 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 امتحان مردم، بواسطه امام و ولیّ جامعه 🔺انسان در زندگی به موارد متعددی میشود. اساسا انسان، به بالا و پایین های زندگی، باید نگاه امتحان و آزمایش باشد. 🔺شاید بتوان گفت مهمترین و سخت ترین ، و امامت باشد. ▫️در میخوانیم شما همان دری هستید که مردم در ورود به آن، آزمایش میشوند. یعنی بواسطه امام، مردم امتحان میشوند. (وَ الْبَابُ الْمُبْتَلَى بِهِ النَّاس‏) ▫️در نیز شبیه همین عبارت آمده است: «الْبَابُ الْمُمْتَحَنُ بِهِ النَّاس‏» 🔺حضرت امیر، پس از بازگشت از ، در خطبه ای فرمودند: «من محل امتحان و ابتلاء شما هستم؛ به واسطۀ من، شناخته می‌شوند و به واسطۀ من، امتحان شده و رشد می‌کنند.» (َ وَ قَدْ جُعِلْتُ مِحْنَتَكُمْ بِبُغْضِي يُعْرَفُ الْمُنَافِقُونَ وَ بِمَحَبَّتِي امْتَحَنَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِين‏) 🔺 در در روایتی نقل میکند: حضرت امیر هفت روز بعد از رحلت پیامبر در خطبه ای خطاب به مردم گفتند: خداوند بواسطه من، بندگان خودش را امتحان میکند. (إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع خَطَبَ النَّاسَ بِالْمَدِينَةِ بَعْدَ سَبْعَةِ أَيَّامٍ مِنْ وَفَاةِ رَسُولِ اللَّهِ... فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ اسْمُهُ امْتَحَنَ بِي عِبَادَه‏) 🔺در واقع حضرت میخواهند به افرادی پاسخ بدهند که میگفتند اگر حق با علی(ع) بود، پس چرا همان روز اول و بلافاصله بعد از رحلت پیامبر برای خلافت جلو نیامد و به سراغ غسل و رفت؟ که اینجا حضرت در پاسخ به آنها میفرمایند: اگر من بلافاصله جلو می‌آمدم، پس مردم چگونه می‌شدند؟ 🔺 در نقلی از میگوید: برخی جنیان به سیدشهدا(ع) گفتند: به سمت کوفه نروید. حضرت در پاسخ گفتند: اگر من در وطن خود بمانم و به آنجا نروم، پس اين مردم نگونسار چگونه بواسطه من، بشوند؟ (فَإِذَا أَقَمْتُ فِی مَکَانِی فَبِمَا یُمْتَحَنُ هَذَا الْخَلْقُ الْمَتْعُوسُ وَ بِمَا ذَا یُخْتَبَرُونَ) 🔺در ادامه نیز حضرت به آیه 42 سوره انفال اشاره میکنند که: «لِّيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَن بَيِّنَةٍ وَ يَحْيىَ‏ مَنْ حَىَّ عَن بَيِّنَة» یعنی این حرکت من، شاخص و ملاکی میشود بر اینکه هر کس خواست بشود، با حجت و هلاک شود و هر کس هم به دنبال بود، از روی دلیل، و آگاهی این راه را انتخاب کند. 🔺چه بسا بتوان گفت: اگر کسی در این امتحان مهم و محوری پیروز شد، خدا در امتحانات دیگر نیز دست او را می‌گیرد و اگر کسی در این امتحانات موفق نشد، خدا در امتحانات دیگر نیز برای او ارزش قائل نخواهد شد. 🔺نکته مهم آن است که این امتحان، امروز نیز وجود دارد. مهمترین مسئله در هر عصر، تلاش برای پیشبرد پروژه و است. اولا آن را بشناسیم و ثانیا در پیشبرد آن تلاش کنیم. امروز ما، چیزی غیر از این نیست. ▪️به نظر شما، جامعه چیست؟ 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
▪️ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ▪️ #شهید_ابراهیم_عقیل .
💠 آیاتی از سوره آل عمران، برای امروز ما 🔺و لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (139) 🔹شما مسلمانان، نه در كار ، كنيد و نه به خاطر از دست دادن تان، باشيد چرا که شما فاتح و و بلندمرتبه ‏ترين مِلَل دنيا هستيد، البته اگر در ايمان خود ثابت قدم و استوار باشيد. 🔺إنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْكَ الْأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَداءَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ (140) 🔹اگر به شما در آسيبى رسيد، به دشمنان شما نيز در شكست و آسيب سخت وارد شد. و ما اين روزهای و را میان مردم میگردانیم و این خاصیت زندگی دنیاست. چرا؟ چون از دل همین بالا و پایین شدن ها، شده و خداوند اهل ایمان را خواهند شناخت تا از میان آنها، شاهدانی بگیرد. و خداوند ستمكاران را دوست ندارد. 🔺و لِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَمْحَقَ الْكافِرِينَ (141) 🔹علت دیگر آنکه خداوند از دل همین حوادث، اهل ایمان را و از هر عيب و نقص، و كامل میگرداند و در مقابل، را به تدریج، محو و نابود میکند. 🔺أمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرِينَ (142) 🔹آیا چنین پنداشته اید که تنها با و بدون آنکه بشوید، وارد بهشت خواهید شد، درحالیکه خداوند هنوز مجاهدان و صابران از شما را مشخص نساخته است؟ 🔺و ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى‏ أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى‏ عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ (144) 🔹(ص) فقط فرستاده خداست و پیش از او، فرستادگان دیگری نیز بودند که از این دنیا درگذشتند. اگر پیامبر شما نيز به مرگ يا در گذشت، باز شما به خود بازخواهید گشت؟ بدانید که عقبگرد شما، هرگز ضرری به خدا نخواهد رساند، بلکه خود را به زيان انداخته اید. خداوند بزودی شاکران و استقامت کنندگان را پاداش خواهد داد. 🔺و كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكانُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ (146) 🔹چه بسيار رخ داده كه مردان الهی ای همراه با پیامبر خود به نبرد با دشمنان پرداخته و کشته شدند اما اهل ایمان هیچگاه در برابر آنچه از سختی ها، در این مسیر به آنها میرسید، و نشده و نشدند بلکه راه صبر و مقاومت درپیش گرفتند كه خداوند صابران را دوست میدارد. 🔺و ما كانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَنْ قالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ إِسْرافَنا فِي أَمْرِنا وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِينَ (147) 🔹سخن آنها تنها این بود که: «پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و از تندروی های ما در امور، چشم پوشی کن! و قدم های ما را استوار بدار! و ما را بر کافران پیروز بدار!» 🔺فآتاهُمُ اللَّهُ ثَوابَ الدُّنْيا وَ حُسْنَ ثَوابِ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ (148) 🔹پس خداوند فتح و در دنيا و ثواب در آخرت را نصيبشان گردانيد، كه خدا نيكوكاران را دوست میدارد. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 شاگردان عدالتخواه علی(ع) 2️⃣ عمار (بخش دوم) 🔺پس از ماجرای قبلی، اتفاق دیگری افتاد که الفتوح نقل میکند: مجدد از دست عصبانی شد و دید او آدم بشو نیست لذا دستور داد او را نیز مانند به تبعید کنند. 🔸عمار نیز به عثمان گفت: به خدا قسم برای من زندگی با محبوب تر از مجاورت با تو است. (وَاللّهِ إنَّ جِوارَ السِّباعِ لَأَحَبُّ إلَيَّ مِن جَوارِك) 🔸هم پیمانان عمار نزد آمدند و گفتند: ای ابوالحسن! عثمان دستور به تبعید عمار داده و ما میخواهیم با او ملاقات کرده و او را منصرف کنیم چرا که عثمان دفعه قبل عمار را تا حد کشت زد و این بار دوم معلوم نیست با او چه کند و ما نیز میترسیم که کار به جایی بکشد که هر دو پشیمان بشویم یعنی خون او را بریزیم. 🔸حضرت فرمود: من این کار را میکنم پس نکنید. اگر هم نزد من نمی آمدید، بر من بود که چنین کنم و عذری برای انجام ندادنش نداشتم. (أفعَلُ ذلِكَ فَلا تَعجَلوا، فَوَاللّهِ لَو لَم تَأتوني في هذَا لَكانَ ذلِكَ مِنَ الحَقِّ الَّذي لا يَسَعُني تَركُهُ و لا عُذرَ لي فيهِ‌) 🔸حضرت نزد عثمان رفت و او را از آسیب رساندن به عمار و دیگر اصحاب برحذر داشت و گفت تو ابوذر را آنگونه تبعید کردی تا درگذشت و اکنون با عمار چنین نکن. 🔸عثمان گفت: ای علی! تو از عمار به شدن سزاوارتری! به خدا قسم که امثال عمار و دیگران را تو علیه من میشورانی. ای که این افراد را میکند، تو هستی و من باید تو را مجازات کنم. (لَأَنتَ أحَقُّ بِالمَسيرِ مِنهُ‌، فَوَاللّهِ ما أفسَدَ عَلَيَّ عَمّارا و غَيرَهُ سِواكَ‌!) 🔸حضرت امیر پاسخ داد: ای عثمان! به خدا قسم تو نه میتوانی چنین کاری بکنی و نه دستت به آن میرسد که بخواهی چنین بکنی. سپس حضرت او را میکند که اگر میخواهی کن تا ببینی چه میشود. (وَاللّهِ يا عُثمانُ‌! ما أنتَ بِقادِرٍ عَلى ذلِكَ و لا إلَيهِ بِواصِلٍ‌، فَرَوِّم ذلِكَ إن شِئت) 🔸بعد حضرت ناظر به اینکه عثمان گفته بود حضرت امیر امثال عمار را راهبری میکند گفت: به خدا قسم، مردم و امثال عمار علیه تو، فقط هستی، چون آنها تو را میبینند و چاره ای جز علیه تو برای تغییر آن نمیبینند. (أمّا قَولُكَ‌: إنّي افسِدُهُم عَلَيكَ‌، فَوَاللّهِ ما يُفسِدُهُم عَلَيكَ إلّا نَفسُكَ‌؛ لِأَنَّهُم يَرَونَ ما يُنكِرونَ‌؛ فَلا يَسَعُهُم إلّا تَغييرُ ما يَرَون) 🔸حضرت امیر بعد از این ماجرا نزد عمار میرود و به او میفرماید: در خانه ات بنشین و از اینجا تکان نخور و و هیچ جا هم فرار نکن چرا که تو را از عثمان و غیر عثمان حفظ میکند و این و اصحاب هم با تو هستند. (اجلِس في بَيتِكَ و لا تَبرَح مِنهُ‌، فَإِنَّ اللّهَ تَبارَكَ و تَعالى مانِعُكَ مِن عُثمانَ و غَيرِ عُثمانَ‌ و هؤُلاءِ المُسلِمونَ مَعَك) 🔸عثمان وقتی دید حضرت امیر و اصحاب و مردم محکم پشت عمار ایستاده اند، عقب کشید و از تبعید او پشیمان شد. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 تفاوت دو دستگاه فکری و محاسباتی: عقلانیت انقلابی | عقلانیت ترسو و محافظه کار 🔰 سوره یک ماجرای جالبی را نقل میکند که برای امروز ما درسی بس بزرگ است. در این ماجرا، با یک صحنه اما دو تحلیل مواجه هستیم، چون اساسا در تحلیل حوادث، افراد دارای دو دستگاه فکری هستند: 🔺ای اهل ایمان، به یاد آورید را که خدا به شما عطا کرد: وقتی که لشکر بسیاری از ، بر شما حمله‌ور شدند، پس ما و از فرشتگان که به چشم نمی‌دیدید فرستادیم، و خدا خود به اعمال شما بینا بود. [يًّـاَيُّهَا الَّذينَ ءامَنُوا اذكُروا نِعمَةَ اللهِ عَلَيكُم: اِذ جاِّءَتكُم جُنودٌ فَاَرسَلنا عَلَيهِم ريحًا وَ جُنودًا لَم تَرَوهاۚ وَ كانَ اللهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرًا (9)] 🔺به یاد آرید وقتی که در ، لشکر کفار از بالا و پایین بر شما حمله‌ور شدند و مدینه را با ده هزار نفر محاصره کردند و شما تنها هزار نفر بودید. اینجا بود که چشم ها از شدت ، شد و جان ها به لب رسید و شما به خدا میبردید و سوظن ها به خدا آغاز شد. [اِذ جاِّءوكُم مِن فَوقِكُم وَ مِن اَسفَلَ مِنكُم وَ اِذ زاغَتِ الاَبصارُ وَ بَلَغَتِ القُلوبُ الحَناجِرَ وَ تَظُنّونَ بِاللهِ الظُّنونَا(10)] 🔺اینجا بود که مؤمنان شدند و تکانی سخت خوردند و ضعیفان در ایمان، سخت متزلزل گردیدند. [هُنالِكَ ابتُلِيَ المُؤمِنونَ وَ زُلزِلوا زِلزالًا شَديدًا (11)] 1️⃣ : ▫️آنجا بود که و آنان که در دل هایشان بود، با یکدیگر می‌گفتند: آن و فتحی که خدا و رسول به ما داده بودند، و فریبی بیش نبود. [وَ اِذ يَقولُ المُنّْفِقونَ وَ الَّذينَ في قُلوبِهِم مَرَضٌ: ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُهِّۥ اِلّا غُرورًا(12)] ▫️آنجا بود که طایفه‌ای از آنها گفتند: ای اهل یثرب، شما دیگر ندارید و اینجا دیگر جای ماندن نیست چون همه کشته خواهید شد لذا از دور پیامبر متفرق شده و به مدینه باز گردید. [وَ اِذ قالَت طاِّئِفَةٌ مِنهُم: يًّـاَهلَ يَثرِبَ لامُقامَ لَكُم فَارجِعوا] ▫️گروه دیگری از آنها برای بازگشت به مدینه از پیامبر اجازه خواستند و گفتند: چون خانه‌های ما دیوار و حفاظی ندارد، پس اجازه بده تا بازگردیم. این درحالی بود که آنها می‌گفتند و خانه‌هایشان بی‌حفاظ نبود، بلکه مقصود آنها جز نبود. خلاصه به بهانه مشکلات اقتصادی و غیراقتصادی به دنبال فرار بودند، اما اسم این ترسشان را «» گذاشته بودند. [وَ يَستَأذِنُ فَريقٌ مِنهُمُ النَّبِيَّ يَقولونَ: اِنَّ بُيوتَنا عَورَةٌ وَ ماهِيَ بِعَورَةٍ ؗ اِن يُريدونَ اِلّا فِرارًا(13)] ▫️آنها چنان ترسیده بودند که اگر دشمنان وارد مدینه شده و به آنها پیشنهاد میدادند که از اسلام دوباره به بازگردید، جز مدت کمی درنگ نمیکردند و پیشنهاد آنها را میپذیرفتند! درحالیکه آنها قبل از این با خدا کرده بودند که به دشمن پشت نکرده و فرار نکنند. [وَ لَوْ دُخِلَتْ عَلَيْهِمْ مِنْ أَقْطٰارِهٰا ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْهٰا وَ مٰا تَلَبَّثُوا بِهٰا إِلاّٰ يَسِيراً (14) وَ لَقَدْ كٰانُوا عٰاهَدُوا اللّٰهَ مِنْ قَبْلُ لاٰ يُوَلُّونَ الْأَدْبٰارَ وَ كٰانَ عَهْدُ اللّٰهِ مَسْؤُلاً (15)] 2️⃣ : ▫️امّا مؤمنان وقتى لشكر دشمن را ديدند، گفتند: «اين همان است كه خدا و رسولش به ما وعده داده بودند و چقدر راست و گفتند!» و اين موضوع، علاوه بر اینکه آنها را دچار ترس نکرد بلکه بر و آنان نیز افزود. [وَ لَمّا رَءَا المُؤمِنونَ الاَحزابَ قالوا: هّْذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُهۥ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسولُهۥ وَ ما زادَهُم اِلّاِّ ايمانًا وَ تَسليمًا(22)] ▫️در ميان مؤمنان، مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستاده ‏اند؛ بعضى پيمان خود را به آخر بردند و در راه او، شربت نوشيدند، و بعضى ديگر در انتظارند؛ و هرگز تغيير و تبديلى در عهد و پيمان خود ندادند. [مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَيهِ ؗ فَمِنهُم مَن قَضيّْ نَحبَهۥ وَ مِنهُم مَن يَنتَظِرُ وَ ما بَدَّلوا تَبديلًا (23)] 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
💠 کلید محبوبیت نزد مردم (بخش اول) 🔰 خدای متعال در آیه 96 سوره مریم به فرمول، نسخه و #کلید_محبوبیت ن
💠 کلید محبوبیت نزد مردم (بخش دوم) 2️⃣ نکته دوم: محبوبیت زمینی، انعکاس محبوبیت آسمانی 🔺در منابع تفسیری و حدیثی اهل سنت از پیامبر(ص) اینگونه نقل شده که فرمودند: ▪️هنگامى كه خداوند یکی از بندگانش را بدارد، به فرشته بزرگش مى‌گويد من فلان شخص را دوست دارم، پس او را دوست بدار، جبرئيل او را دوست خواهد داشت، سپس در آسمانها ندا مى‌دهد كه اى اهل آسمان! خداوند فلان شخص را دوست دارد، پس او را دوست بداريد، و به دنبال آن، همه اهل آسمان او را دوست مى‌دارند، سپس پذيرش اين محبت، در زمين نیز منعكس شده و او در زمین نیز فراهم میشود. ▪️همچنین هنگامى كه خداوند یکی را بدارد، به جبرئيل مى‌گويد من از او متنفرم، پس او را دشمن بدار، جبرئيل او را دشمن مى‌دارد، سپس در ميان اهل آسمانها ندا مى‌دهد كه خداوند از او متنفر است، پس او را دشمن بداريد، و به دنبال آن، همه اهل آسمانها از او متنفر مى‌شوند، سپس انعكاس اين تنفر در زمين نیز محقق شده و زمینه تنفر مردم از او نیز مهیا میشود. (متن عربی) 🔺اين حديث که مضمون آن با ادبیات دیگری در منابع شیعی(مطالعه) نیز آمده، به خوبی نشان میدهد که ايمان و عمل صالح، بازتابى دارد به وسعت عالم هستى، و شعاع محبوبيت حاصل از آن، تمام پهنه آفرينش را فرا مى‌گيرد. ابتدا خداوند او را دوست خواهد داشت، به تبع محبوب فرشتگان میشود و در نهایت اين محبت در قلوب انسان ها در زمين پرتو می افکند. 3️⃣ نکته سوم: علت منحصره نبودن «ایمان و عمل صالح» برای محبوبیت نزد مردم 🔺شاید سوال ایجاد شود که اگر قاعده محبوبیت اینچنین است، پس چرا برخی از اولیا الهی که قطعا عامل به این فرمول بوده اند اما میبینیم جایگاهی نزد مردم نداشته بلکه بدترین رفتارها با آنها شده است؟ به نظر میرسد باید مسئله را در چارچوب کلان تحلیل کرد. 🔺در این مسئله، بنا نیست و اراده انسان ها سلب بشود. علاوه بر این، گاهی اوقات خداوند مصلحت میبیند انسانِ عامل به این قاعده، اتفاقا به «عدم محبوبیت نزد مردم» بشود، یا دیگر حکمت ها و مصالح الهی. لذا همه این موارد را باید با هم و در یک مجموعه کنار هم دید. 🔺به عنوان مثال در معانی الاخبار نقل میکند: مردى به امام صادق(ع) گفت: برخی اینگونه می اندیشند که: ▫️هرگاه خداوند بنده‌اى را دوست بدارد، كسى در آسمان، او را بلند آوازه مى‌سازد و مى‌گويد: خداوند، فلانى را دوست دارد. پس دوستش بداريد. در نتيجه، محبّتش در دل‌هاى بندگان خدا افكنده مى‌شود ▫️و چون خداوند متعال، بنده‌اى را دشمن بدارد، كسى در آسمان اعلام مى‌دارد: خداوند، فلانى را دشمن مى‌دارد. پس او را دشمن بداريد. در نتيجه، دشمنى او در دل‌هاى بندگان خدا افكنده مى‌شود. 🔺حضرت تكيه داده بود. نشست و سه بار دستانش را تكان داد و بر يكديگر زد و فرمود: ▫️«نه! چنين نيست كه مى‌گويند؛ بلکه خداوند هرگاه بنده‌اى را دوست بدارد، مردم را علیه او تحریک کرده تا از او بدگويى كنند و در نتيجه، آنان را گناهكار كند و به او پاداش دهد، ▫️و هرگاه خداوند بنده‌اى را دشمن بدارد، او را محبوب مردم مى‌گرداند تا از او تعریف و تمجید کنند و با این کار، هم او و هم مردم را گناهكار كند». 🔺سپس حضرت فرمود: ▫️«چه كسى نزد خداوند، محبوب‌تر از بود؟ مردم را بر او شوراند تا او را كشتند. ▫️چه كسى نزد خداوند محبوب‌تر از (ع) بود؟ درحالى كه مى‌دانيد كه از دست مردم چه كشيد. ▫️چه كسى نزد خداوند، محبوب‌تر از (ع) بود؟ امّا مردم را بر او شوراند تا او را كشتند». (متن عربی) 🔻جمع بندی: پس ایمان و عمل صالح، برای ایجاد محبوبیت نزد مردم نیست بلکه صرفا براساس این قاعده، اگر مانعی وجود نداشته باشد، نزد مردم ایجاد میشود. ادامه دارد... 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 امتحان مردم، بواسطه امام و ولیّ جامعه 🔺انسان در زندگی به موارد متعددی میشود. اساسا انسان، به بالا و پایین های زندگی، باید نگاه امتحان و آزمایش باشد. 🔺شاید بتوان گفت مهمترین و سخت ترین ، و امامت باشد. ▫️در میخوانیم شما همان دری هستید که مردم در ورود به آن، آزمایش میشوند. یعنی بواسطه امام، مردم امتحان میشوند. (وَ الْبَابُ الْمُبْتَلَى بِهِ النَّاس‏) ▫️در نیز شبیه همین عبارت آمده است: «الْبَابُ الْمُمْتَحَنُ بِهِ النَّاس‏» 🔺حضرت امیر، پس از بازگشت از ، در خطبه ای فرمودند: «من محل امتحان و ابتلاء شما هستم؛ به واسطۀ من، شناخته می‌شوند و به واسطۀ من، امتحان شده و رشد می‌کنند.» (َ وَ قَدْ جُعِلْتُ مِحْنَتَكُمْ بِبُغْضِي يُعْرَفُ الْمُنَافِقُونَ وَ بِمَحَبَّتِي امْتَحَنَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِين‏) 🔺 در در روایتی نقل میکند: حضرت امیر هفت روز بعد از رحلت پیامبر در خطبه ای خطاب به مردم گفتند: خداوند بواسطه من، بندگان خودش را امتحان میکند. (إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع خَطَبَ النَّاسَ بِالْمَدِينَةِ بَعْدَ سَبْعَةِ أَيَّامٍ مِنْ وَفَاةِ رَسُولِ اللَّهِ... فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ اسْمُهُ امْتَحَنَ بِي عِبَادَه‏) 🔺در واقع حضرت میخواهند به افرادی پاسخ بدهند که میگفتند اگر حق با علی(ع) بود، پس چرا همان روز اول و بلافاصله بعد از رحلت پیامبر برای خلافت جلو نیامد و به سراغ غسل و رفت؟ که اینجا حضرت در پاسخ به آنها میفرمایند: اگر من بلافاصله جلو می‌آمدم، پس مردم چگونه می‌شدند؟ 🔺 در نقلی از میگوید: برخی جنیان به سیدشهدا(ع) گفتند: به سمت کوفه نروید. حضرت در پاسخ گفتند: اگر من در وطن خود بمانم و به آنجا نروم، پس اين مردم نگونسار چگونه بواسطه من، بشوند؟ (فَإِذَا أَقَمْتُ فِی مَکَانِی فَبِمَا یُمْتَحَنُ هَذَا الْخَلْقُ الْمَتْعُوسُ وَ بِمَا ذَا یُخْتَبَرُونَ) 🔺در ادامه نیز حضرت به آیه 42 سوره انفال اشاره میکنند که: «لِّيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَن بَيِّنَةٍ وَ يَحْيىَ‏ مَنْ حَىَّ عَن بَيِّنَة» یعنی این حرکت من، شاخص و ملاکی میشود بر اینکه هر کس خواست بشود، با حجت و هلاک شود و هر کس هم به دنبال بود، از روی دلیل، و آگاهی این راه را انتخاب کند. 🔺چه بسا بتوان گفت: اگر کسی در این امتحان مهم و محوری پیروز شد، خدا در امتحانات دیگر نیز دست او را می‌گیرد و اگر کسی در این امتحانات موفق نشد، خدا در امتحانات دیگر نیز برای او ارزش قائل نخواهد شد. 🔺نکته مهم آن است که این امتحان، امروز نیز وجود دارد. اما امروز، مردم چگونه بواسطه امام جامعه امتحان میشوند؟ 🔺مهمترین مسئله در هر عصر، تلاش برای پیشبرد پروژه و است. اولا آن را بشناسیم و ثانیا در پیشبرد آن تلاش کنیم. امروز ما، چیزی غیر از این نیست. ▪️به نظر شما، جامعه چیست که بواسطه همراهی و کمک برای پیشبرد آن، مردم امتحان بشوند؟ 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 بازخوانی یک تجربه: حمله دسته جمعی «ابرقدرت‌ها» علیه «اسلام» 🔰 در ماجرای ، همه قدرتها، از قریش و برخی قبایل دیگر گرفته تا یهودیان که اتفاقا محرک اصلی آن بودند، همگی جمع شدند تا با یک بسیج عمومی، بتوانند کار اسلام را یکسره کنند، لشکری ده هزار نفره، در مقابل لشکری هزار نفره. یعنی یک به ده. 🔰 وقتی خبر نقض عهد یهودیان بنی قریظه به گوش مسلمانان رسید، آنها را ترس و فراگرفت. و افراد ضعیف الایمان و مذبذب نیز شروع به تهدید و تمسخر کردند. اما پیامبر در مواجهه با این صحنه، و پیروزی را به مردم میداد. با تمام سختی ها و دشواری ها اما نتیجه این ، همان شد که حضرت گفتند. 🔰 در این ماجرا، با یک صحنه اما دو تحلیل و دستگاه محاسباتی مواجه هستیم: 1. 2. و محافظه کار. حال به سراغ روایت قرآن از این ماجرا میرویم: 🔺ای اهل ایمان، به یاد آورید را که خدا به شما عطا کرد: وقتی که لشکر بسیاری از ، بر شما حمله‌ور شدند، پس ما و از فرشتگان که به چشم نمی‌دیدید فرستادیم، و خدا خود به اعمال شما بینا بود. [يًّـاَيُّهَا الَّذينَ ءامَنُوا اذكُروا نِعمَةَ اللهِ عَلَيكُم: اِذ جاِّءَتكُم جُنودٌ فَاَرسَلنا عَلَيهِم ريحًا وَ جُنودًا لَم تَرَوهاۚ وَ كانَ اللهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرًا (9)] 🔺به یاد آرید وقتی که لشکر کفار از بالا و پایین بر شما حمله‌ور شده و شما را محاصره کردند. اینجا بود که چشم ها از شدت ، شد و جان ها به لب رسید و شما به خدا میبردید و سوظن ها به خدا آغاز شد. [اِذ جاِّءوكُم مِن فَوقِكُم وَ مِن اَسفَلَ مِنكُم وَ اِذ زاغَتِ الاَبصارُ وَ بَلَغَتِ القُلوبُ الحَناجِرَ وَ تَظُنّونَ بِاللهِ الظُّنونَا(10)] 🔺اینجا بود که مؤمنان شدند و تکانی سخت خوردند و ضعیفان در ایمان، سخت متزلزل گردیدند. [هُنالِكَ ابتُلِيَ المُؤمِنونَ وَ زُلزِلوا زِلزالًا شَديدًا (11)] 1️⃣ : ▫️آنجا بود که و آنان که در دل هایشان بود، با یکدیگر می‌گفتند: آن و فتحی که خدا و رسول به ما داده بودند، و فریبی بیش نبود. [وَ اِذ يَقولُ المُنّْفِقونَ وَ الَّذينَ في قُلوبِهِم مَرَضٌ: ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُهِّۥ اِلّا غُرورًا(12)] ▫️آنجا بود که طایفه‌ای از آنها گفتند: ای اهل یثرب، شما دیگر ندارید و اینجا دیگر جای ماندن نیست چون همه کشته خواهید شد لذا از دور پیامبر متفرق شده و به مدینه باز گردید. [وَ اِذ قالَت طاِّئِفَةٌ مِنهُم: يًّـاَهلَ يَثرِبَ لامُقامَ لَكُم فَارجِعوا] ▫️گروه دیگری از آنها برای بازگشت به مدینه از پیامبر اجازه خواستند و گفتند: چون خانه‌های ما دیوار و حفاظی ندارد، پس اجازه بده تا بازگردیم. این درحالی بود که آنها می‌گفتند و خانه‌هایشان بی‌حفاظ نبود، بلکه مقصود آنها جز نبود. خلاصه به بهانه مشکلات اقتصادی و غیراقتصادی به دنبال فرار بودند، اما اسم این ترسشان را «» گذاشته بودند. [وَ يَستَأذِنُ فَريقٌ مِنهُمُ النَّبِيَّ يَقولونَ: اِنَّ بُيوتَنا عَورَةٌ وَ ماهِيَ بِعَورَةٍ ؗ اِن يُريدونَ اِلّا فِرارًا(13)] ▫️آنها چنان ترسیده بودند که اگر دشمنان وارد مدینه شده و به آنها پیشنهاد میدادند که از اسلام دوباره به بازگردید، جز مدت کمی درنگ نمیکردند و پیشنهاد آنها را میپذیرفتند! درحالیکه آنها قبل از این با خدا کرده بودند که به دشمن پشت نکرده و فرار نکنند. [وَ لَوْ دُخِلَتْ عَلَيْهِمْ مِنْ أَقْطٰارِهٰا ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْهٰا وَ مٰا تَلَبَّثُوا بِهٰا إِلاّٰ يَسِيراً (14) وَ لَقَدْ كٰانُوا عٰاهَدُوا اللّٰهَ مِنْ قَبْلُ لاٰ يُوَلُّونَ الْأَدْبٰارَ وَ كٰانَ عَهْدُ اللّٰهِ مَسْؤُلاً (15)] 2️⃣ : ▫️امّا مؤمنان وقتى لشكر دشمن را ديدند، گفتند: «اين همان است كه خدا و رسولش به ما وعده داده بودند و چقدر راست و گفتند!» و اين موضوع، علاوه بر اینکه آنها را دچار ترس نکرد بلکه بر و آنان نیز افزود. [وَ لَمّا رَءَا المُؤمِنونَ الاَحزابَ قالوا: هّْذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُهۥ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسولُهۥ وَ ما زادَهُم اِلّاِّ ايمانًا وَ تَسليمًا(22)] ▫️در ميان مؤمنان، مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستاده ‏اند؛ بعضى پيمان خود را به آخر بردند و در راه او، شربت نوشيدند، و بعضى ديگر در انتظارند؛ و هرگز تغيير و تبديلى در عهد و پيمان خود ندادند. [مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَيهِ ؗ فَمِنهُم مَن قَضيّْ نَحبَهۥ وَ مِنهُم مَن يَنتَظِرُ وَ ما بَدَّلوا تَبديلًا (23)] 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 اربعین سفری با طعم «لذت» یا «رنج»؟ 🔸تأملی در فلسفه «حجّ» و تطبیق بر «سفر اربعین» (بخش اول) 🔺یکی از عمیق‌ترین و ریشه‌ای‌ترین بیماری‌های انسان، «» است؛ میل سیری‌ناپذیر او به آسایش، رفاه و گریز از سختی. انسان، ذاتا خواهان راحتی است و طبیعتش با رنج، چندان سازگاری ندارد. اما دقیقاً در همین نقطه است که و تعالی او نهفته است. 🔺امیرالمومنین(ع) در خطبه قاصعه از حکمت شگفت‌انگیزی پرده برداشته و میفرمایند: (مطالعه مستند این بخش از خطبه) ▫️خداوند، خانه‌ی خود، کعبه را نه در سرزمینی سرسبز و خوش‌منظر، که در زمخت‌ترین و ناهموارترین سرزمین‌ها قرار داد؛ ▫️«در زمینی بی‌گیاه، در درّه‌ای تنگ، میان کوه‌هایی سخت و خشن، با کم‌ترین منابع آب، و دور از آبادی‌ها؛ جایی که حتی حیوانات نیز آسایش ندارند.» 🔺درحالیکه خداوند می‌توانست کعبه را در دل گلزارها و جویبارها، در میانه‌ی شهرهایی آباد، یا در نزدیکی قصرها و باغ‌ها بنا نهد؛ اما چنین نکرد. چرا؟ حکمتش در چیست؟ 🔺حضرت در ادامه به یک مهم اشاره کرده و میفرمایند: ▫️«اساسا هرچه آزمون سخت‌تر باشد، پاداش آن نیز والاتر و بزرگتر خواهد بود.» 🔺اگر کعبه در موقعیت خوبی قرار داشت، اگر زیارت خانه‌ی خدا آسان و بی‌رنج می‌بود، دیگر معلوم نمی‌شد چه کسانی می‌آیند و چه کسانی برای آسایش و . در کار نبود، و صدق نیت‌ها پنهان می‌ماند. اما رنج سفر، پرده‌ها را کنار می‌زند و چهره‌ها را روشن می‌سازد؛ تنها آنان که دل در گرو خدا دارند، رنج این راه را به جان می‌خرند. 🔺لذا خداوند کعبه را در چنین شرایط بدی قرار داد تا انسان ها را مورد امتحان و آزمایش قرار دهد و ببینید چه کسانی حاضرند این همه رنج و سختی را به جان بخرند و به آنجا بیایند. پس ، وجود سختی و رنج هایی است تا بوسیله آن، انسان ها از یکدیگر شناخته شوند. 🔺البته امروزه، «حجّ» با امکانات فراوان، دیگر آن رنج و سختیِ پیشین را ندارد. حج امروز، عمده و دوری چند روزه را به دنبال دارد و از سختی های گذشته خبری نیست. اما در روزگار ما، «» با جلوه‌ای متفاوت، تا حدودی همان نقش و خاصیت تربیتی را ایفا می‌کند. 🔺راه‌پیمایی اربعین، با وجود شور و عشق بی‌مانندش، عرصه‌ای از آزمون و ابتلای مؤمنانه است. ساعات طولانی پیاده‌روی زیر آفتاب داغ، کمبود امکانات، ازدحام بی‌امان، تأخیر، بی‌خوابی، خستگی و رنج‌هایی که در متن سفر تنیده شده‌اند، همگی بخشی از آن غربال الهی‌اند که حقیقت نیت‌ها را آشکار می‌سازد. 🔺گرچه امروزه موکب‌های فراوان، امکاناتی فراهم کرده‌اند که سفر را راحت‌تر کنند، که در جای خودش بسیار هم لازم است، اما به لحاظ تربیتی، مومنین نباید اربعین را به تجربه‌ای صرفاً بدل کنند، وگرنه آن جوهرهٔ تربیتی‌اش را از دست خواهد داد. 🔺با توجه به رونق گرفتن موکب های اربعین، برخی به نحوی سفر میکنند که کمترین رنج و سختی را بچشند، اما با لحاظ آن ملاک محوری، شاید حداقل برای خودمان بتوانیم این نسخه را بپیچیم که خیلی به سمت «»های اینچنینی نرویم بلکه نشان دهیم که ما فقط برای زیارت سیدالشهدا(ع) قدم در این مسیر گذاشته ایم و حاضریم همه سختی ها و رنج هایش را به جان بخریم. 🔺اساسا رشد و تعالی آدمی، در گرو پذیرش سختی‌ها و حرکت در دلِ رنج‌هاست؛ چرا که «» و شیرینیِ این‌گونه سفرهای معنوی، نه در آسایش، که در همان رنجِ جان‌سوزی است که دل را به شور می‌آورد و روح را به تماشا می‌برد. و چه جلوه‌هایی که آدمی، از این منظر، در مسیر اربعین نمی‌بیند! هنيئًا لهم... ✍️ آیات و روایات اجتماعی 💢 عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9