eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.9هزار دنبال‌کننده
123 عکس
38 ویدیو
0 فایل
نقدها + پیشنهادات + ارسال آیات و روایات اجتماعی جالب + تحلیل های اجتماعی شما: @yahadi71 شیوه کار کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/3 فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/4 سایر فیش های مطالعاتی پراکنده: @Fishha
مشاهده در ایتا
دانلود
📌پ.ن: بله، این جریان به امور ناچیزی مثل خوردن یک دانه خرما بدون رضایت مالکش، دارد، ▫️به پرداخت پول حیوانی که اشتباهی کشته، حساسیت ویژه دارد، ▫️اما به راحتی چند انسان را میریزد و هیچ حساسیتی ندارد، فقط به این بهانه که او ما نیست، ▫️تا آنجا که هم فکر آنها باشی به به و چه چه میکنند اما امان از آنجا که به بخورید، دمار از روزگار شما در می آورند. ▫️این گروه، در اين راه همینگونه پيش رفتند و را كردند و هر آن‌كه را مرتكب مى‌شد، مى‌دانستند. ▫️به همین جهت در يكى از جنگ‌ها وقتى از فرمانده خود كه «» نام داشت، پرسيدند كه جنگ خواهد كرد يا نه و او جواب منفى داد و بعد تصميم به جنگ گرفت، ▫️سپاهيان گفتند كه او گفته و شده است. نيز از آن روى كه سپاهش او را به طعنه، « (جنبنده خدا)» مى‌خواندند، حكم به آنان كرد. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
آیات و روایات اجتماعی
💠 ماجرای امام حسن عسکری و دزدی که خود را شیعه مولا علی میدانست! 🔺يوسف بن زياد و على بن سيّار نقل می
🔺فرماندار او را نزد حضرت آورد و گفت: اى پسر پيامبر، جاى بسى است. شما اين مرد را انكار کردید و روشن است كه هر كه پيرو شما نباشد، پس حتما پيرو و دوزخى خواهد بود ولى با اين وصف، ما از اين مرد ديديم كه جز پيامبران، كسى ياراى آن را ندارد. 🔺حضرت فرمود این معجزات علاوه بر پیامبران، برای جانشینان و اوصیا نیز هست و بعد به فرماندار فرمود: اى بنده خدا، اين مرد در ادعاى خويش كه گفته بود از شيعيان ماست، گفت. دروغى كه اگر از روى گفته بود، تمام اين آزارها و كيفر سخت، بر او محقق میشد و 30 سال هم در زندان می ماند. 🔺اما چون عمدا دروغ نگفته و گفته من شیعه هستم، خداوند بر او رحم کرد. ولى تو اى بنده خدا، بدان، خدا او را از تازيانه ‏هاى تو نجات بخشيد چراکه او از و ماست، هرچند از ما نيست. 🔺فرماندار گفت: برای ما بین ، و شما هیچ فرقی نیست و همه اینها برای ما برابر هستند اما شما بفرمایید که فرق اینها در چیست؟ حضرت فرمود: فرقش اينست كه: ما آنهايند كه از آثار ما ميكنند و در تمام اوامر و نواهى از ما ميكنند، اما كسانى كه اینگونه نیستند و اکثر دستورات الهی را انجام نمیدهند، از شيعيان ما نيستند. (الْفَرْقُ أَنَّ شِيعَتَنَا هُمُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ آثَارَنَا وَ يُطِيعُونَا فِي جَمِيعِ أَوَامِرِنَا وَ نَوَاهِينَا فَأُولَئِكَ شِيعَتُنَا) 🔺سپس حضرت به مردی که ادعای شیعه بودن کرده بود فرمود: اى بنده خدا، تو از (ع) نيستى بلكه تو دوست و آن حضرت هستی. در ادامه حضرت شروع میکنند به تبیین اینکه شیعه علی(ع) کیست؟ 🔺اینکه اهل و اند، اینکه در راه خدا هیچ ترس از ندارند، اینکه شان را در نيازمندي هاى زندگى، بر خود مقدم ميدارند، هرچند خود فقير و بينوا باشند، اینکه سمت مواردی که خدا نهی کرده نمیروند و همیشه سمت مواردی هستند که خدا امر کرده، اینکه در بزرگداشت خود، به آن حضرت اقتداء می نمایند. 📚 تفسیر منسوب به امام حسن عسکری، ص316 / بحارالانوار، ج65، ص160. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 تفاوت دو دستگاه فکری و محاسباتی: عقلانیت انقلابی | عقلانیت ترسو و محافظه کار 🔰 سوره یک ماجرای جالبی را نقل میکند که برای امروز ما درسی بس بزرگ است. در این ماجرا، با یک صحنه اما دو تحلیل مواجه هستیم، چون اساسا در تحلیل حوادث، افراد دارای دو دستگاه فکری هستند: 🔺ای اهل ایمان، به یاد آورید را که خدا به شما عطا کرد: وقتی که لشکر بسیاری از ، بر شما حمله‌ور شدند، پس ما و از فرشتگان که به چشم نمی‌دیدید فرستادیم، و خدا خود به اعمال شما بینا بود. [يًّـاَيُّهَا الَّذينَ ءامَنُوا اذكُروا نِعمَةَ اللهِ عَلَيكُم: اِذ جاِّءَتكُم جُنودٌ فَاَرسَلنا عَلَيهِم ريحًا وَ جُنودًا لَم تَرَوهاۚ وَ كانَ اللهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرًا (9)] 🔺به یاد آرید وقتی که در ، لشکر کفار از بالا و پایین بر شما حمله‌ور شدند و مدینه را با ده هزار نفر محاصره کردند و شما تنها هزار نفر بودید. اینجا بود که چشم ها از شدت ، شد و جان ها به لب رسید و شما به خدا میبردید و سوظن ها به خدا آغاز شد. [اِذ جاِّءوكُم مِن فَوقِكُم وَ مِن اَسفَلَ مِنكُم وَ اِذ زاغَتِ الاَبصارُ وَ بَلَغَتِ القُلوبُ الحَناجِرَ وَ تَظُنّونَ بِاللهِ الظُّنونَا(10)] 🔺اینجا بود که مؤمنان شدند و تکانی سخت خوردند و ضعیفان در ایمان، سخت متزلزل گردیدند. [هُنالِكَ ابتُلِيَ المُؤمِنونَ وَ زُلزِلوا زِلزالًا شَديدًا (11)] 1️⃣ : ▫️آنجا بود که و آنان که در دل هایشان بود، با یکدیگر می‌گفتند: آن و فتحی که خدا و رسول به ما داده بودند، و فریبی بیش نبود. [وَ اِذ يَقولُ المُنّْفِقونَ وَ الَّذينَ في قُلوبِهِم مَرَضٌ: ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُهِّۥ اِلّا غُرورًا(12)] ▫️آنجا بود که طایفه‌ای از آنها گفتند: ای اهل یثرب، شما دیگر ندارید و اینجا دیگر جای ماندن نیست چون همه کشته خواهید شد لذا از دور پیامبر متفرق شده و به مدینه باز گردید. [وَ اِذ قالَت طاِّئِفَةٌ مِنهُم: يًّـاَهلَ يَثرِبَ لامُقامَ لَكُم فَارجِعوا] ▫️گروه دیگری از آنها برای بازگشت به مدینه از پیامبر اجازه خواستند و گفتند: چون خانه‌های ما دیوار و حفاظی ندارد، پس اجازه بده تا بازگردیم. این درحالی بود که آنها می‌گفتند و خانه‌هایشان بی‌حفاظ نبود، بلکه مقصود آنها جز نبود. خلاصه به بهانه مشکلات اقتصادی و غیراقتصادی به دنبال فرار بودند، اما اسم این ترسشان را «» گذاشته بودند. [وَ يَستَأذِنُ فَريقٌ مِنهُمُ النَّبِيَّ يَقولونَ: اِنَّ بُيوتَنا عَورَةٌ وَ ماهِيَ بِعَورَةٍ ؗ اِن يُريدونَ اِلّا فِرارًا(13)] ▫️آنها چنان ترسیده بودند که اگر دشمنان وارد مدینه شده و به آنها پیشنهاد میدادند که از اسلام دوباره به بازگردید، جز مدت کمی درنگ نمیکردند و پیشنهاد آنها را میپذیرفتند! درحالیکه آنها قبل از این با خدا کرده بودند که به دشمن پشت نکرده و فرار نکنند. [وَ لَوْ دُخِلَتْ عَلَيْهِمْ مِنْ أَقْطٰارِهٰا ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْهٰا وَ مٰا تَلَبَّثُوا بِهٰا إِلاّٰ يَسِيراً (14) وَ لَقَدْ كٰانُوا عٰاهَدُوا اللّٰهَ مِنْ قَبْلُ لاٰ يُوَلُّونَ الْأَدْبٰارَ وَ كٰانَ عَهْدُ اللّٰهِ مَسْؤُلاً (15)] 2️⃣ : ▫️امّا مؤمنان وقتى لشكر دشمن را ديدند، گفتند: «اين همان است كه خدا و رسولش به ما وعده داده بودند و چقدر راست و گفتند!» و اين موضوع، علاوه بر اینکه آنها را دچار ترس نکرد بلکه بر و آنان نیز افزود. [وَ لَمّا رَءَا المُؤمِنونَ الاَحزابَ قالوا: هّْذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُهۥ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسولُهۥ وَ ما زادَهُم اِلّاِّ ايمانًا وَ تَسليمًا(22)] ▫️در ميان مؤمنان، مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستاده ‏اند؛ بعضى پيمان خود را به آخر بردند و در راه او، شربت نوشيدند، و بعضى ديگر در انتظارند؛ و هرگز تغيير و تبديلى در عهد و پيمان خود ندادند. [مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَيهِ ؗ فَمِنهُم مَن قَضيّْ نَحبَهۥ وَ مِنهُم مَن يَنتَظِرُ وَ ما بَدَّلوا تَبديلًا (23)] 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 جهاد روایتگری زینب کبری(س) و وظیفه امروز ما 📝 آیت الله خامنه ای، 21/9/1400 🔺اين بزرگوار، را، را راه انداخت؛ نگذاشت و فرصت نداد كه از حادثه غلبه پيدا كند؛ كارى كرد كه روايت او بر غلبه پيدا كند. حالا تا امروز كبرى(س) از حادثه‌ى عاشورا در تاريخ مانده. 🔺در همان زمان هم تأثير گذاشت، در ، در ، در مجموعه‌ى سالهاى حكومت اموى و منتهى شد به ساقط شدن حكومت اموى. اين است... شما كنيد حقايق جامعه‌ى خودتان و كشور خودتان و انقلابتان را. 🔺شما اگر روايت نكنيد، دشمن روايت ميكند؛ شما اگر را روايت نكنيد، دشمن روايت ميكند؛ شما اگر حادثه‌ى را روايت نكنيد، دشمن روايت ميكند، هر جور دلش ميخواهد؛ توجيه ميكند، ميگويد [آن هم] 180 درجه خلاف واقع؛ جاى ظالم و مظلوم را عوض ميكند. 🔺شما اگر حادثه‌ى را روايت نكنيد -كه متأسّفانه نكرديم- دشمن روايت ميكند و كرده؛ دشمن روايت كرده، با روايتهاى دروغ. اين كارى است كه ما بايد انجام بدهيم؛ است. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
💠 «جُهَلاء و حُمَقاء شیعه» در کلام امام زمان(عج) 🔰 اخیرا کلیپ هایی از برخی اهل هیئت منتشر شد که #غل
💠 وجود غلوکنندگان و دروغگویانی علیه اهل بیت(ع) و جبهه حق در هر زمان 🔰 امام صادق(ع): 🔺ما خاندانی هستيم اما پيوسته كسانى هستند كه بر ما مى‌بندند تا نزد مردم، راستگویى ما را به خطر بیاندازند. یعنی با نسبت دروغ دادن به ما، حرف های صحیح ما را باطل میکنند. (إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ صَادِقُونَ لاَ نَخْلُو مِنْ كَذَّابٍ يَكْذِبُ عَلَيْنَا وَ يُسْقِطُ صِدْقَنَا بِكَذِبِهِ عَلَيْنَا عِنْدَ اَلنَّاسِ) 🔺رسول خدا(ص) راستگوترین مردم بود اما مُسَیْلِمَه بر او دروغ میبست. امیرالمومنین(ع) راستگوترین افرادِ پس از پیامبر بود اما عبدالله بن سبأ بر او دروغ میبست و با نسبت های دروغ، سخن حضرت را مشوب میکرد که خدا او را لعنت کند. امام حسین(ع) نیز دچار ماجرای مختار شد. (كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ(ص) أَصْدَقَ اَلْبَرِيَّةِ لَهْجَةً وَ كَانَ مُسَيْلِمَةُ يَكْذِبُ عَلَيْهِ وَ كَانَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ(ع) أَصْدَقَ مَنْ بَرَأَ اَللَّهُ بَعْدَ رَسُولِ اَللَّهِ(ص) وَ كَانَ اَلَّذِي يَكْذِبُ عَلَيْهِ وَ يَعْمَلُ فِي تَكْذِيبِ صِدْقِهِ بِمَا يَفْتَرِي عَلَيْهِ مِنَ اَلْكَذِبِ عَبْدَ اَللَّهِ بْنَ سَبَإٍ لَعَنَهُ اَللَّهُ وَ كَانَ أَبُوعَبْدِاَللَّهِ اَلْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَدِ اُبْتُلِيَ بِالْمُخْتَارِ) 🔺سپس حضرت از حارث شامی و بُنان نام برد و فرمود: آن دو بر امام سجاد(ع) دروغ میبستند. سپس از مُغیرة بن سعید، بزیع، سَری، ابوالخطاب، معمر، بَشّار شعیری، حمزه تِرْمِذی و صائد نَهْدی نام میبرند. (ثُمَّ ذَكَرَ أَبُوعَبْدِاَللَّهِ(ع): اَلْحَارِثَ اَلشَّامِيَّ وَ بُنَانَ فَقَالَ: كَانَا يَكْذِبَانِ عَلَى عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ(ع) ثُمَّ ذَكَرَ اَلْمُغِيرَةَ بْنَ سَعِيدٍ وَ بَزِيعاً وَ اَلسَّرِيَّ وَ أَبَا اَلْخَطَّابِ وَ مَعْمَراً وَ بَشَّارَ اَلشَّعِيرِيِّ وَ حَمْزَةَ اَلتِّرْمِذِيَّ وَ صَائِدَ اَلنَّهْدِيِّ) 🔺در ادامه حضرت فرمودند: خدا آنها را کند! همانا ما همواره و در هر زمانی گرفتار چنین افرادی هستیم، یا که بر ما دروغ میبندند، یا افرادی که از حیث اندیشه، ناتوانند و نمیتوانند چنین مسائلی را درک کنند. خداوند ما را از شر هر دروغگویی بی نیاز کرده و به آنها، بچشاند! (فَقَالَ: لَعَنَهُمُ اَللَّهُ إِنَّا لاَ نَخْلُو مِنْ كَذَّابٍ يَكْذِبُ عَلَيْنَا أَوْ عَاجِزِ اَلرَّأْيِ كَفَانَا اَللَّهُ مَئُونَةَ كُلِّ كَذَّابٍ وَ أَذَاقَهُمْ حَرَّ اَلْحَدِيدِ) 📚 اختیار معرفة الرجال (رجال الکشی)، ج1، ص305. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
💠 مدیریت به سبک «بیا»، نه «برو» (بخش اول) 🔺در ماجرای #جنگ_احزاب، زمانی که مدینه در محاصره اتحاد قبا
💠 مدیریت به سبک «بیا»، نه «برو» (بخش دوم) 🔰 البته بودند کسانی که زیرآبی رفته و از مشارکت طفره میرفتند. وقتی که مسلمانان سخت مشغول کندن خندق بودند، پیامبر به که در اینکار سستی میکرد، گفت: مانند دیگر افراد کار کن و مشغول حفر خندق شو. 🔺عثمان عصبانی شده و گفت: محمد راضی نشده که به دست او آورده ایم، حالا دستور میدهد هم بکشیم. (لَا يَرْضَى مُحَمَّدٌ أَنْ أَسْلَمْنَا عَلَى يَدِهِ حَتَّى يَأْمُرَنَا بِالْكَد) 🔺در پی این واکنش ، آیه 17 حجرات نازل شد: «يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا؛ قُلْ: لَا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلَامَكُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ» به آنها که برای اسلام آوردن شان بر تو مى‌نهند، بگو: «براى اسلام‌آوردنتان سرِ من منّت نگذاريد؛ بلكه خداست كه با راهنمايى‌كردنتان به‌سوی ايمان، بر سرتان منّت مى‌گذارد. تازه، اگر در همين ادعايتان هم راستگو باشيد!» [البرهان في تفسير القرآن، ج‏5، ص122؛ به نقل از کتاب مصباح الانوار، تالیف هاشم بن محمد؛ که به اشتباه به شیخ طوسی نسبت داده میشود] 🔺علی بن ابراهیم در شأن نزول آیه شریفه اینگونه نقل میکند که روز حفر خندق، عثمان از کنار عبور میکرد و چون از کندن زمین، گردوغباری بلند شده بود، عثمان آستین خود را روی بینی اش گرفت و رد شد. عمار در واکنش به این کار عثمان، تعریضی به او میزند که افراد یکسان نیستند... 🔺اما عثمان در پاسخ به او میگوید: ای سیاه پوست زاده، آیا منظورت من هستم؟ سپس عثمان نزد پیامبر میرود و میگوید: همراه تو نشده ایم که را بریزی و ما را رسوا کنی. (لَمْ نَدْخُلْ مَعَكَ فِي الْإِسْلَامِ لِتَسُبَّ أَعْرَاضَنَا) 🔺حضرت در پاسخ به او میگویند: من شرط اسلام آوردن را از عهده تو برداشتم، حال برو. (قَدْ أَقَلْتُكَ إِسْلَامَكَ فَاذْهَبْ) اینجاست که آیه شریفه نازل میشود. [تفسير القمي، ج‏2، ص322؛ کشی در دو گزارش، این ماجرا را مربوط به ساخت مسجد پیامبر میداند، نه ماجرای حفر خندق(گزارش اول+گزارش دوم)] 🔰 جریان جامعه‌گریزِ ناتوانِ از همدلی، تنها محدود به عثمان نبود. نیز از همان دسته بودند لذا هنگام حفر خندق نزد پیامبر آمده و گفتند: ➕خانه های ما و است و مانند هیچ یک از خانه های انصار نیست لذا به ما اجازه دهید تا برگردیم و از خانواده خود محافظ کنیم. (إنّ بيوتنا عورة، و ليس دار من دور الأنصار مثل دارنا... فأذن لنا فلنرجع إلى دورنا فنمنع ذراريّنا و نساءنا) 🔺پیامبر نیز اجازه داد اما وقتی این خبر را شنید، نزد پیامبر آمده و گفت: ای رسول خدا به آنها اجازه رفتن ندهید چون به خدا قسم هر موقع سختی و مشکلی برای ما و آنها پیش می آید، آنها چنین رفتار کرده و از زیر مسئولیت فرار میکنند. (لا تأذن لهم، إنّا و اللّه ما أصابنا و إيّاهم شدّة قطّ إلاّ صنعوا هكذا) 🔺سپس خطاب به بنی حارثه نیز گفت: این کار همیشگی شما نسبت به ماست. هرگاه سختی و مشکلی پیش آمده، شما چنین رفتار کرده اید. (هذا لنا منكم أبدا، ما أصابنا و إيّاكم شدّة إلاّ صنعتم هكذا) در هر صورت، پیامبر اجازه بازگشت به آنها را داد. [المغازي، جلد۲، ص۴۶۳] 🔺قرآن کریم نیز این عقب نشینی ذلیلانه را در آیه 13 احزاب، افشا کرده و میفرماید: «يَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ: إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَ مَا هِيَ بِعَوْرَةٍ إِنْ يُرِيدُونَ إِلَّا فِرَارًا» گروه دیگری از آنها به پیامبر گفتند: چون خانه‌های ما دیوار و حفاظی ندارد، پس اجازه بده تا بازگردیم. این درحالی بود که آنها می‌گفتند و خانه‌هایشان بی‌حفاظ نبود، بلکه مقصود آنها صرفا از مسئولیت بود. [مطالعه تفصیل ماجرای این آیات] 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی|👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 بازخوانی یک تجربه: حمله دسته جمعی «ابرقدرت‌ها» علیه «اسلام» 🔰 در ماجرای ، همه قدرتها، از قریش و برخی قبایل دیگر گرفته تا یهودیان که اتفاقا محرک اصلی آن بودند، همگی جمع شدند تا با یک بسیج عمومی، بتوانند کار اسلام را یکسره کنند، لشکری ده هزار نفره، در مقابل لشکری هزار نفره. یعنی یک به ده. 🔰 وقتی خبر نقض عهد یهودیان بنی قریظه به گوش مسلمانان رسید، آنها را ترس و فراگرفت. و افراد ضعیف الایمان و مذبذب نیز شروع به تهدید و تمسخر کردند. اما پیامبر در مواجهه با این صحنه، و پیروزی را به مردم میداد. با تمام سختی ها و دشواری ها اما نتیجه این ، همان شد که حضرت گفتند. 🔰 در این ماجرا، با یک صحنه اما دو تحلیل و دستگاه محاسباتی مواجه هستیم: 1. 2. و محافظه کار. حال به سراغ روایت قرآن از این ماجرا میرویم: 🔺ای اهل ایمان، به یاد آورید را که خدا به شما عطا کرد: وقتی که لشکر بسیاری از ، بر شما حمله‌ور شدند، پس ما و از فرشتگان که به چشم نمی‌دیدید فرستادیم، و خدا خود به اعمال شما بینا بود. [يًّـاَيُّهَا الَّذينَ ءامَنُوا اذكُروا نِعمَةَ اللهِ عَلَيكُم: اِذ جاِّءَتكُم جُنودٌ فَاَرسَلنا عَلَيهِم ريحًا وَ جُنودًا لَم تَرَوهاۚ وَ كانَ اللهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرًا (9)] 🔺به یاد آرید وقتی که لشکر کفار از بالا و پایین بر شما حمله‌ور شده و شما را محاصره کردند. اینجا بود که چشم ها از شدت ، شد و جان ها به لب رسید و شما به خدا میبردید و سوظن ها به خدا آغاز شد. [اِذ جاِّءوكُم مِن فَوقِكُم وَ مِن اَسفَلَ مِنكُم وَ اِذ زاغَتِ الاَبصارُ وَ بَلَغَتِ القُلوبُ الحَناجِرَ وَ تَظُنّونَ بِاللهِ الظُّنونَا(10)] 🔺اینجا بود که مؤمنان شدند و تکانی سخت خوردند و ضعیفان در ایمان، سخت متزلزل گردیدند. [هُنالِكَ ابتُلِيَ المُؤمِنونَ وَ زُلزِلوا زِلزالًا شَديدًا (11)] 1️⃣ : ▫️آنجا بود که و آنان که در دل هایشان بود، با یکدیگر می‌گفتند: آن و فتحی که خدا و رسول به ما داده بودند، و فریبی بیش نبود. [وَ اِذ يَقولُ المُنّْفِقونَ وَ الَّذينَ في قُلوبِهِم مَرَضٌ: ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُهِّۥ اِلّا غُرورًا(12)] ▫️آنجا بود که طایفه‌ای از آنها گفتند: ای اهل یثرب، شما دیگر ندارید و اینجا دیگر جای ماندن نیست چون همه کشته خواهید شد لذا از دور پیامبر متفرق شده و به مدینه باز گردید. [وَ اِذ قالَت طاِّئِفَةٌ مِنهُم: يًّـاَهلَ يَثرِبَ لامُقامَ لَكُم فَارجِعوا] ▫️گروه دیگری از آنها برای بازگشت به مدینه از پیامبر اجازه خواستند و گفتند: چون خانه‌های ما دیوار و حفاظی ندارد، پس اجازه بده تا بازگردیم. این درحالی بود که آنها می‌گفتند و خانه‌هایشان بی‌حفاظ نبود، بلکه مقصود آنها جز نبود. خلاصه به بهانه مشکلات اقتصادی و غیراقتصادی به دنبال فرار بودند، اما اسم این ترسشان را «» گذاشته بودند. [وَ يَستَأذِنُ فَريقٌ مِنهُمُ النَّبِيَّ يَقولونَ: اِنَّ بُيوتَنا عَورَةٌ وَ ماهِيَ بِعَورَةٍ ؗ اِن يُريدونَ اِلّا فِرارًا(13)] ▫️آنها چنان ترسیده بودند که اگر دشمنان وارد مدینه شده و به آنها پیشنهاد میدادند که از اسلام دوباره به بازگردید، جز مدت کمی درنگ نمیکردند و پیشنهاد آنها را میپذیرفتند! درحالیکه آنها قبل از این با خدا کرده بودند که به دشمن پشت نکرده و فرار نکنند. [وَ لَوْ دُخِلَتْ عَلَيْهِمْ مِنْ أَقْطٰارِهٰا ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْهٰا وَ مٰا تَلَبَّثُوا بِهٰا إِلاّٰ يَسِيراً (14) وَ لَقَدْ كٰانُوا عٰاهَدُوا اللّٰهَ مِنْ قَبْلُ لاٰ يُوَلُّونَ الْأَدْبٰارَ وَ كٰانَ عَهْدُ اللّٰهِ مَسْؤُلاً (15)] 2️⃣ : ▫️امّا مؤمنان وقتى لشكر دشمن را ديدند، گفتند: «اين همان است كه خدا و رسولش به ما وعده داده بودند و چقدر راست و گفتند!» و اين موضوع، علاوه بر اینکه آنها را دچار ترس نکرد بلکه بر و آنان نیز افزود. [وَ لَمّا رَءَا المُؤمِنونَ الاَحزابَ قالوا: هّْذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُهۥ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسولُهۥ وَ ما زادَهُم اِلّاِّ ايمانًا وَ تَسليمًا(22)] ▫️در ميان مؤمنان، مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستاده ‏اند؛ بعضى پيمان خود را به آخر بردند و در راه او، شربت نوشيدند، و بعضى ديگر در انتظارند؛ و هرگز تغيير و تبديلى در عهد و پيمان خود ندادند. [مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَيهِ ؗ فَمِنهُم مَن قَضيّْ نَحبَهۥ وَ مِنهُم مَن يَنتَظِرُ وَ ما بَدَّلوا تَبديلًا (23)] 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 فاجعه‌ای که با یک «بازنشر» آغاز می‌شود... 1️⃣ امام علی(ع): در نامه خطاب به میفرمایند: هر چه را که مى‌شنوى براى مردم بازگو نكن؛ زيرا همين براى كافى است. (و لا تُحَدِّثِ النّاسَ بكُلِّ ما سَمِعتَ بهِ‌، فكَفىٰ بذلكَ كَذِبا) [نهج البلاغه، نامه69] 2️⃣ پیامبر(ص): براى تو همين بس كه هر چه مى‌شنوى بازگو كنى. (حَسبُكَ مِن الكذبِ أن تُحَدِّثَ بكُلِّ ما سَمِعت) [تنبیه الخواطر، ج2، ص122] 3️⃣ امام علی(ع): هر چه را مى‌شنوى براى مردم بازگو مكن، كه اين نشانۀ است. (لا تُحَدِّثِ النّاسَ بِكُلِّ ما تَسمَعُ‌، فكَفىٰ بذلكَ خُرقا) [غررالحکم] 📌پ.ن: ▫️چقدر در حوادث متعدد اجتماعی، و خصوصا اخیر، شاهد پدیده « خبر و اطلاعات» بودیم. اساسا برخی کانال ها شکل گرفتند تا هر خبری را که میشنوند، عینا همان را بازنشر دهند، بدون اینکه بدانند منبع این خبر چیست و چه ای میتواند به دنبال داشته باشد. ▫️در این منطق، دروغ تنها جعل عمدی واقعیت نیست، بلکه ، بی‌تأمل و نسنجیده شنیده‌ها نیز شکلی از محسوب می‌شود. اگر این مسئله تبدیل به امری اجتماعی شود، آنگاه جامعه با انباشت اطلاعات آلوده، تحریف‌شده، و آمیخته با مواجه می‌شود. ▫️در نتیجه، دچار سردرگمی و بدبینی شده؛ ، فرومیریزد؛ و و تدبیر، جای خود را به ، قضاوت‌های آنی، و می‌دهد. ▫️در عصری که هر فرد حکم یک «» را دارد، و «»، بر «صحت و دقت» پیشی گرفته، این احادیث نه فقط توصیه‌های اخلاقی‌اند، بلکه نسخه‌ای راهبردی برای بقای هستند؛ تا کنش ما مصداق «»ی که حضرت امیر(ع) فرمودند، نشود. ▫️چنین بازنشرهایی، اساسا نه از روی سوء نیت، بلکه از روی «»ای و ضعف تحلیل انجام می‌شود؛ که گاهی همین اشتراک‌گذاری ساده، تبدیل به «» شده و جریان عمومی جامعه را از مسیر حقیقت منحرف می‌کند. ▫️این را بدانیم که گاهی شایعه با یک «» شروع می شود اما در نهایت ختم به یک «» میشود. ▫️اما، راه این بیماری اجتماعی چیست؟ 1. ترویج «» و «» 2. فرهنگ‌سازی برای «» اطلاعات 3. و بالاتر از همه، تقویت «»، در برابر «غوغای نادانی» و «پُرگویی هیجانی». 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی|👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9