eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.9هزار دنبال‌کننده
123 عکس
38 ویدیو
0 فایل
نقدها + پیشنهادات + ارسال آیات و روایات اجتماعی جالب + تحلیل های اجتماعی شما: @yahadi71 شیوه کار: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/3 فهرست مطالب: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/4 سایر فیش های مطالعاتی پراکنده: @Fishha
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ اگر تقدیر زندگی در اختیار خودم بود... 🌱 حقیقتا جناب در کتاب شریف درّهای فراوانی را در کنار هم به زیبایی به نظم در آورده که حیف است از آنها بی بهره بمانیم. ایشان در روایتی به نقل از چنین نقل میکند: 🌱 از (ع) شنیدم که میفرمود: نزد (ع) رفتند و از او خواستند که از خداوند بخواهد که هرگاه ما اراده کردیم باران ببارد و هرگاه ما خواستیم باران نبارد یعنی عملا مادی و کاریمان به عهده خودمان باشد چرا که شغل آنها عمده بود. 🌱 حضرت نیز همین مسئله را از خداوند طلب میکند و خداوند نیز اجابت کرده و تقدیر امور را به دست میدهند. بنی اسرائیل بعد از اینکه مطلع شدند خداوند این قدرت را به آنها داده شروع به کشاورزی کرده و هرگاه نیاز به آب داشتند اراده باران میکردند و باران میبارید و هرگاه نیاز نداشتند اراده کرده و باران قطع میشد. 🌱 این امر موجب شد مزارع آنها همانند کوه ها و جنگل های پر درخت بزرگ بشود اما وقتی زمان درو و برداشت رسید چیزی نیافتند، انگار ظاهر مزارع پُربار نشان میداد اما در باطن محصولی نداده بود یا محصول خراب شده بود یا... . در هر صورت تلاش آنها بی نتیجه مانده بود. 🌱 آنها به حضرت (ع) شکایت کردند که خداوند این قدرت را به ما داد اما چرا چنین شد که کار ما بی محصول ماند و خدا به ما ضرر رسانید؟ حضرت نیز این مسئله را به خداوند عرضه داشت. خداوند نیز در پاسخ به موسی(ع) فرمود: 🌱 اینها از چه چیزی شکایت میکنند؟ من به اندازه ای خاص برای آنها باران مشخص و تقدیر نمودم ولی آنها راضی به تقدیر من نشدند و خواستند که خودشان تقدیر امورشان را به دست بگیرند و من نیز به خواست آنها عمل کردم و به خودشان واگذار کردم و اینگونه شد که میبینی لذا این چیزی که رخ داده نتیجه تقدیر خود آنهاست، نه من. 📚فروع کافی، ج5، ص262 📌پ.ن: راضی به تقدیر الهی بودن یکی از مهمترین مسائل اخلاقی و ملاکات دینی است که میتواند و مرتبه آنها نزد خداوند قرار گیرد. اساسا خداوند بنده اش را دچار امتحاناتی میکند تا ببینید که او چه مقدار تقدیرات اوست لذا لازم است همیشه از این زاویه به زندگی و عالم نگاه کنیم که خداوند طراح و پشت پرده اتفاقات زندگی ماست. اگر این شد آنگاه در نهایت رنج ها و مشکلات نیز به خواهیم رسید چون او میبیند و او چنین طراحی کرده است؛ همانگونه که نیز در گودال قتلگاه فرمود خدایا راضی به قضای تو هستم. البته این تذکر لازم است که باید مفاهیم دینی را دید لذا این نگاه نباید منجر به عدم تلاش و و و... بشود چرا که یکی از تقدیرات خداوند، اعطای به انسان ها بوده است. به همین دلیل است که نباید نتیجه کم کاری ها و بی تدبیری ها و خطاهای خود را به پای تقدیر الهی نوشت. https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai
6️⃣ در مسیر حرکت به سمت شام، برای نبرد دوم با ، وقتی به انبار رسید، عده ای با محوریت گفتند به جای نبرد با شامیان، اول با خوارج نجنگیم و پس از پیروزی بر آنها، برای نبرد با معاویه به سمت شام حرکت کنیم. حضرت برای اینکه لشکریان را متوجه شان بکند، خطبه ای خوانده و میگویند به من خبر رسیده که عده ای میگویند ای کاش اول به سمت خوارج میرفتیم و بعد به سمت شام، اما بدانید که این نگاه، اشتباه است و در ادامه میگویند: ➕ «فَسيروا إلَى القاسِطينَ‌؛ فَهُم أهَمَّ عَلَينا مِنَ الخَوارِجِ‌، سيروا إلى قَومٍ: يُقاتِلونَكُم كَيما يَكونوا جَبّارينَ‌، يَتَّخِذُهُمُ النّاسُ أربابا، و يَتَّخِذونَ عِبادَ اللّهِ ، و مالَهُم دُوَلاً.» ➕ حضرت تاکید میکند، جریان معاویه، مسئله اصلی و اولویت دار است، نه خوارج. لذا اول باید به سمت شام حرکت کرد. در ادامه درباره چرایی خطرناک تر بودن جریان اسلام صفینی توضیح میدهد و میگویند: ▪️چون این جریان با شما میجنگد تا از و ظالمان بشود چرا که هدف اصلی او بدست گرفتن و حاکمیت است. ▪️اینها میخواهند کاری کنند که مردم، اختیار خود و اموالشان را بدست آنها بدهند. و با استفاده از همین ثروت ها، برای خود دولت سازی میکنند. ▪️اینها میخواهند را خود کنند، ، و را از آنها بگیرند. اما در عین حال کاری میکنند که مردم نیز آنها را انتخاب میکنند. ▪️اما چگونه؟ با استفاده از ، و ، با استفاده از و تهییج غریزه و ، افکار و اراده خود را بر مردم میکنند ▫️دقیقا همان کاری که امروز دنبال میکند، یعنی با استفاده از مردم، کار خود را پیش میبرد. ▫️چون دشمن عقل، آگاهی و عقلانیت برای مردم اند، درحالی که مکتب علوی، نقطه مقابلش یعنی است که قوامش به و آگاهی مردم است. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 اگر تقدیر زندگی در اختیار خودم بود... 🔺 در کافی، به نقل از چنین نقل میکند: از (ع) شنیدم که میفرمود: ➕ نزد (ع) رفتند و از او خواستند که از خداوند بخواهد که هرگاه ما اراده کردیم، باران ببارد و هرگاه ما خواستیم، باران نبارد. یعنی عملا مادی و کاری مان به عهده خودمان باشد چرا که شغل آنها عمده بود. 🔺حضرت نیز همین مسئله را از خداوند طلب کرده و خداوند نیز اجابت میکند و تقدیر امور را به دست خودشان میدهد. بنی اسرائیل بعد از اینکه مطلع شدند خداوند این قدرت را به آنها داده، شروع به کشاورزی کرده و هرگاه نیاز به آب داشتند، اراده باران میکردند و باران میبارید و هرگاه نیاز نداشتند، اراده کرده و باران قطع میشد. 🔺این امر موجب شد مزارع آنها همانند کوه ها و جنگل های پر درخت بزرگ بشود اما وقتی زمان درو و برداشت رسید، چیزی نیافتند، انگار ظاهر مزارع پُربار نشان میداد اما در باطن محصولی نداده بود یا محصول خراب شده بود یا... . در هر صورت تلاش آنها بی نتیجه مانده بود. 🔺آنها به (ع) شکایت کردند که خدا این قدرت را به ما داد اما چرا چنین شد که کار ما بی محصول ماند و خدا به ما ضرر رسانید؟ (فَضَجُّوا إِلَى مُوسَى(ع) وَ قَالُوا: إِنَّمَا سَأَلْنَاكَ أَنْ تَسْأَلَ اَللَّهَ أَنْ يُمْطِرَ اَلسَّمَاءَ عَلَيْنَا إِذَا أَرَدْنَا فَأَجَابَنَا ثُمَّ صَيَّرَهَا عَلَيْنَا ضَرَراً) 🔺حضرت نیز این مسئله را به خداوند عرضه داشت. خداوند نیز در پاسخ به موسی(ع) فرمود: ➕اینها از چه چیزی شکایت میکنند؟ من به اندازه ای خاص برای آنها باران مشخص و تقدیر نمودم، ولی آنها راضی به تقدیر من نشدند و خواستند که خودشان تقدیر امورشان را به دست بگیرند و من نیز به خواست آنها عمل کرده و به خودشان واگذار کردم و اینگونه شد که میبینی لذا این چیزی که رخ داده نتیجه تقدیر خود آنهاست، نه من. (فَقَالَ: يَا مُوسَى أَنَا كُنْتُ اَلْمُقَدِّرَ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ فَلَمْ يَرْضَوْا بِتَقْدِيرِي فَأَجَبْتُهُمْ إِلَى إِرَادَتِهِمْ فَكَانَ مَا رَأَيْتَ) 📚فروع کافی، ج5، ص262 📌پ.ن: راضی به تقدیر الهی بودن، یکی از مهمترین مسائل اخلاقی و ملاکات دینی است که میتواند و مرتبه آنها نزد خداوند قرار گیرد. اساسا خداوند بنده اش را دچار امتحاناتی میکند تا ببینید که او چه مقدار تقدیرات اوست لذا لازم است همیشه از این زاویه به زندگی و عالم نگاه کنیم که خداوند طراح و پشت پرده اتفاقات زندگی ماست. اگر این حاصل شد، آنگاه حتی در اوج رنج و مشکلات نیز خواهیم داشت چون او میبیند و او چنین طراحی کرده است؛ همانگونه که نیز در گودال قتلگاه فرمود خدایا راضی به قضای تو هستم. البته این تذکر لازم است که باید مفاهیم دینی را دید لذا این نگاه نباید منجر به عدم تلاش و و و... بشود چرا که یکی از تقدیرات خداوند، اعطای به انسان هاست. به همین دلیل است که نباید نتیجه کم کاری ها و بی تدبیری ها و خطاهای خود را به پای تقدیر الهی نوشت. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 محکوم شرایط نباش! (بخش اول) 🔺قرآن کریم در آیه 97 سوره نسا میفرماید: به عده ای که به خودشان ظلم کرده اند گفته میشود: «شما در چه حالى بوديد؟» آنها میگویند: «ما در سرزمين خود، و بوديم.» 🔺فرشتگان الهی به آنها میگویند: «مگر زمين خدا تنگ بوده و پهناور نبود كه كنيد و به جای دیگری بروید؟!» آنها نداشتند، و جايگاهشان دوزخ است، و عاقبت بدى دارند.» (قَالُوا: فِيمَ كُنتُمْ؟ قَالُوا: كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ. قَالُوا: أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً؟ فَتُهَاجِرُوا فِيهَا. فَأُولٰئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَ سَاءَتْ مَصِيرًا) 🔺میتوان یکی از ضعف های جدی انسان را اثرپذیری شدید از محیط اطرافش دانست. انسان هایی که اساسا اطرافشان هستند. علت چیست؟ شاید بتوان عدم «قوت و » را عامل آن دانست، لذا وقتی این عامل نبود، به راحتی رنگ محیط را خواهد گرفت. 🔺اگر انسان از درون باشد، قطعا خواهد کرد که نتیجه آن نیز چیزی نیست جز عدم «». خروجی آن نیز میشود رنگ پذیری از دیگران. به عکس اگر انسانی نشد و این او بود که حاکم بر تصمیماتش شد، این میتواند نشان دهنده قوت نفس و استحکام درونی او باشد. 🔺البته که محیط قطعا بر تربیت انسان ها موثر است و اتفاقا دارای در تغییر اراده هاست اما انسان هیچگاه محصور و محکوم شرایط نیست و اتفاقا تصمیم گیر نهایی انسان است و انسان. در واقع انسان از شرایط و جبرهای پیرامونش تاثیر میپذیرد ولی هیچگاه شرایط و جبرها، حاکم بر انسان نیستند. 🔺اساسا همین شرایط محیطی و جبرهاست که زمینه ، و انسان را فراهم میکند، لذا انسان هیچگاه محکوم آنها نیست بلکه با قدرت اختیار و آزادیش، افعال و اعمالش خواهد بود. 🔺پس شرایط، زمینه ساز انتخاب آدمی است، نه حاکم بر انتخاب های او. آدمی محکوم شرایط و موقعیت ها نیست بلکه فرزند انتخاب خویش و زاده موضع گیری هاست. لذا امکان دارد دو نفر در یک موقعیت و شرایط، تصمیمی متفاوت اتخاذ کنند.(1) ——————— (1) رک: حرکت، عین صاد، ص51 تا 56 و 187 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
💠 قاعده «از كوزه همان برون تراود كه در اوست» (بخش اول) 🔰 آیه 84 سوره اسرا: هر كس براساس #ساختار_روا
💠 قاعده «از كوزه همان برون تراود كه در اوست» (بخش دوم) 2️⃣ ادامه نکته دوم: 🔺 در ادامه میگویند: تا اينجا به ارتباط بین «»، «» و «» پرداختیم اما در اینجا نوع دیگری از ارتباط ميان اعمال و ملكات آدمى با اوضاع و شرایط اجتماعی نیز وجود دارد که این عامل، خارج از ذات آدمی است. 🔺این عامل جدید که در صدور افعال انسانی میتواند اثر جدی داشته باشد، چیزی نیست جز همان «آداب، سنن، رسوم و عادت هاى تقليدى» که به نحو عام میتوان از آن به جمیع عوامل خارج از انسان یعنی «» اشاره کرد. 🔺محیط و ، هَیمنه خود را بر آدمی کرده تا آنجا که يك صورت جديدى در نظر انسان ایجاد میکند كه انسان از مخالفت با آن وحشت نموده و مخالفت با آن را «» تصور مى‌كند، لذا قهرا اعمالش را با محیط اجتماعی اش هماهنگ میسازد. 🔺بنابراین، «»، به معناى ساختار و بافت روحى جسمی انسان است كه در اثر وراثت، تربيت، محیط اجتماعى و... براى انسان شکل میگیرد، لذا انسان در حصار روحیات، ملکات نفسانی و باورهای درونی خویش است. 🔺با دقت در نکات بالا، دو مولفه اساسی، تعیین کننده شاکله انسانی است: 1. شخصیت و انسان: مانند وراثت 2. عادات و انسان: تاثیر و تاثر محیط اجتماعی، عمل انسانی و اختیار و اراده انسان که نتیجه اش میشود: ایجاد «ملکات نفسانی و خُلق و خُوی انسانی» 🔺به قرینه آیه قبل، معنای دوم از شاکله در اینجا محل بحث است. یعنی آیه در مقام هشدار به انسان هایی است که در شکل بخشیدن به شخصیت خویش، دقت لازم را بکار گیرند. 3️⃣ نکته سوم: اثر شاکله، به نحو اقتضاست یا علیت تامه؟ 🔺 در المیزان به این بحث اشاره کرده و میگویند: اثر بُنيه بدنى، صفات اخلاقى و محيط اجتماعى در اعمال و رفتار انسان، در حد است، نه عليت تامه. 🔺به اين معنا كه خلق و خوى هر شخص، هيچ وقت او را مجبور به انجام کاری نمیکند، به نحوی که عمل انسان از اختیاری بودن خارج شود. مثلا شخص عصبانى، در عين عصبانیت، میتواند از انتقام، صرف نظر کند. 🔺در واقع انسان در کانال شاکله اش حرکت میکند، اما . با اختیار خود این مسیر را انتخاب میکند. لذا قطعا انتخاب و رفتار آدمی، متناسب و با شاکله اوست و این نافی اختیار انسان نیست. 🔺به لحاظ فلسفی، تمام کنش های انسانی باید با شاکله اش دارای باشد، اما این فرآیند جبری نیست بلکه اختیار نیز داخل در همین فرآیند تعریف میشود. 🔺به عبارت دیگر: در آیات قبل، مومنان مورد تمجید و ظالمان مورد نکوهش قرار گرفتند و در این آیه علت رفتار متفاوت انسان ها، به شاکله آنها گره زده شد. اساسا مدح و مذمت انسان ها بر اساس شاکله شان، درصورتی صحیح خواهد بود که در ساختن آن شاکله و ملکات نفسانی، موثر و دارای و باشند. 🔺پس انسان در این مسیر مجبور نیست. البته گاهى اثر محیط اجتماعی، آنچنان ريشه‌دار و عمیق مى‌شود كه ديگر اميدى به از بين رفتن آن نمى‌ماند، چرا که در اثر مرور زمان، ملكات يا رذایل و يا فضائلی در قلب رسوخ پيدا میکند لذا تغییر آن امری بسیار دشوار خواهد بود. 🔺به همین دلیل خدای متعال میفرماید: «إِنَّ اَلَّذِينَ كَفَرُوا سَوٰاءٌ عَلَيْهِمْ‌ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لاٰ يُؤْمِنُونَ / خَتَمَ اَللّٰهُ عَلىٰ قُلُوبِهِمْ وَ عَلىٰ سَمْعِهِمْ وَ عَلىٰ أَبْصٰارِهِمْ غِشٰاوَةٌ». ادامه دارد... 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 قاعده «از كوزه همان برون تراود كه در اوست» (بخش چهارم) 6️⃣ نکته ششم: ارزش عمل، به نیت پشت آن است 🔺در بينش اسلامى، ملاك ارزش اعمال، به و انگيزه‌های پشت آن است. چه اینکه امام صادق(ع) بعد از تلاوت آیه «كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى‏ شاكِلَتِهِ»، فرمودند: «يَعْنِي عَلَى نِيَّتِه‏».(کافی، ج2، ص16) 🔺اساسا آدمى از عملش به اندازۀ بينش و بصيرتش بهره مى‌برد. سرّ بهره‌هاى گوناگون و پاداش‌هاى متفاوت در برابر عمل‌هاى مساوى، در همين نكته است. لذا آنچه به عمل شكل مى‌دهد، نيت و بينش عامل است. (بیان امام خمینی) 7️⃣ نکته هفتم: ردّ «نظریه دلت پاک» 🔺وقتی گفته میشود: «از كوزه همان برون تراود كه در اوست»(، دیوان اشعار)، انسان حکم کوزه را دارد که هرچه در «كوزه وجودش» بود، همان از ديوارهاى وجودش يعنى از دست، پا، چشم، زبان و ساير اعضايش تراوش میكند. 🔺ممكن نيست آب درون متعفن باشد اما آب بيرون خوش طعم و گوارا. و بالعکس ممکن نیست آب بیرونی متعفن باشد اما آب درون خوش طعم و گوارا. 🔺لذا اين عقیده که «دلت پاک»، درحالی که عملش پُر از هر فسق و فجوری است، بسیار غلط و خلاف این قاعده قرآنی است. عقیده ای که در قدیم و در دیروز سر دست گرفته بودند؛ و امروزه نیز بسیار سر زبان ها میچرخد. 8️⃣ نکته هشتم: رابطه دیالکتیکی بین عمل و شاکله 🔺اینگونه نیست که فقط شاکله بر عمل اثرگذار باشد بلکه این رابطه طرفینی و دیالکتیکی است. از طرفى ملكات خاص، اعمال خاص را به دنبال مى‌آورد و از طرف ديگر اعمال خاص، ملكات خاصى را شكل مى‌دهد. 🔺در واقع از طرفی گناهان روى قلب و روح اثر مى‌گذارد و از طرفی روح و قلب، موجب صدور اعمالی خاص و هم سنخ با خودش میشود. 🔺لذا عمل متكبرانه یا حسودانه، انسان را متكبر و حسود مى‌كند، و هرچه بيشتر شود، روح تکبر و حسادت در انسان قوي تر و نيرومندتر شده و تبدیل به یک میشود. و بالعکس، شاکله متکبر، عمل متکبرانه را نتیجه میدهد. 🔺در واقع افراد در چگونگی شکل گیری شاکله خود، دارای انتخاب و هستند اما پس از شکل گیری شاکله، کنش های انسانی در بستر و کانال آن شاکله، حرکت میکند. 9️⃣ نکته نهم: صرفا متمرکز بر عمل نباشیم! 🔺در مسئله تربیت، صرفا بر عمل، رفتار و کنش ها متمرکز نشویم بلکه به منشا آن اعمال یعنی خُلقیات درونی و ذهنیات و عقاید حاکم بر آن نیز توجه کنیم بلکه عمده تمرکز را بر همین عوامل بگذاریم. (بیان شهید مطهری) 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
💠 کلید محبوبیت نزد مردم (بخش اول) 🔰 خدای متعال در آیه 96 سوره مریم به فرمول، نسخه و #کلید_محبوبیت ن
💠 کلید محبوبیت نزد مردم (بخش دوم) 2️⃣ نکته دوم: محبوبیت زمینی، انعکاس محبوبیت آسمانی 🔺در منابع تفسیری و حدیثی اهل سنت از پیامبر(ص) اینگونه نقل شده که فرمودند: ▪️هنگامى كه خداوند یکی از بندگانش را بدارد، به فرشته بزرگش مى‌گويد من فلان شخص را دوست دارم، پس او را دوست بدار، جبرئيل او را دوست خواهد داشت، سپس در آسمانها ندا مى‌دهد كه اى اهل آسمان! خداوند فلان شخص را دوست دارد، پس او را دوست بداريد، و به دنبال آن، همه اهل آسمان او را دوست مى‌دارند، سپس پذيرش اين محبت، در زمين نیز منعكس شده و او در زمین نیز فراهم میشود. ▪️همچنین هنگامى كه خداوند یکی را بدارد، به جبرئيل مى‌گويد من از او متنفرم، پس او را دشمن بدار، جبرئيل او را دشمن مى‌دارد، سپس در ميان اهل آسمانها ندا مى‌دهد كه خداوند از او متنفر است، پس او را دشمن بداريد، و به دنبال آن، همه اهل آسمانها از او متنفر مى‌شوند، سپس انعكاس اين تنفر در زمين نیز محقق شده و زمینه تنفر مردم از او نیز مهیا میشود. (متن عربی) 🔺اين حديث که مضمون آن با ادبیات دیگری در منابع شیعی(مطالعه) نیز آمده، به خوبی نشان میدهد که ايمان و عمل صالح، بازتابى دارد به وسعت عالم هستى، و شعاع محبوبيت حاصل از آن، تمام پهنه آفرينش را فرا مى‌گيرد. ابتدا خداوند او را دوست خواهد داشت، به تبع محبوب فرشتگان میشود و در نهایت اين محبت در قلوب انسان ها در زمين پرتو می افکند. 3️⃣ نکته سوم: علت منحصره نبودن «ایمان و عمل صالح» برای محبوبیت نزد مردم 🔺شاید سوال ایجاد شود که اگر قاعده محبوبیت اینچنین است، پس چرا برخی از اولیا الهی که قطعا عامل به این فرمول بوده اند اما میبینیم جایگاهی نزد مردم نداشته بلکه بدترین رفتارها با آنها شده است؟ به نظر میرسد باید مسئله را در چارچوب کلان تحلیل کرد. 🔺در این مسئله، بنا نیست و اراده انسان ها سلب بشود. علاوه بر این، گاهی اوقات خداوند مصلحت میبیند انسانِ عامل به این قاعده، اتفاقا به «عدم محبوبیت نزد مردم» بشود، یا دیگر حکمت ها و مصالح الهی. لذا همه این موارد را باید با هم و در یک مجموعه کنار هم دید. 🔺به عنوان مثال در معانی الاخبار نقل میکند: مردى به امام صادق(ع) گفت: برخی اینگونه می اندیشند که: ▫️هرگاه خداوند بنده‌اى را دوست بدارد، كسى در آسمان، او را بلند آوازه مى‌سازد و مى‌گويد: خداوند، فلانى را دوست دارد. پس دوستش بداريد. در نتيجه، محبّتش در دل‌هاى بندگان خدا افكنده مى‌شود ▫️و چون خداوند متعال، بنده‌اى را دشمن بدارد، كسى در آسمان اعلام مى‌دارد: خداوند، فلانى را دشمن مى‌دارد. پس او را دشمن بداريد. در نتيجه، دشمنى او در دل‌هاى بندگان خدا افكنده مى‌شود. 🔺حضرت تكيه داده بود. نشست و سه بار دستانش را تكان داد و بر يكديگر زد و فرمود: ▫️«نه! چنين نيست كه مى‌گويند؛ بلکه خداوند هرگاه بنده‌اى را دوست بدارد، مردم را علیه او تحریک کرده تا از او بدگويى كنند و در نتيجه، آنان را گناهكار كند و به او پاداش دهد، ▫️و هرگاه خداوند بنده‌اى را دشمن بدارد، او را محبوب مردم مى‌گرداند تا از او تعریف و تمجید کنند و با این کار، هم او و هم مردم را گناهكار كند». 🔺سپس حضرت فرمود: ▫️«چه كسى نزد خداوند، محبوب‌تر از بود؟ مردم را بر او شوراند تا او را كشتند. ▫️چه كسى نزد خداوند محبوب‌تر از (ع) بود؟ درحالى كه مى‌دانيد كه از دست مردم چه كشيد. ▫️چه كسى نزد خداوند، محبوب‌تر از (ع) بود؟ امّا مردم را بر او شوراند تا او را كشتند». (متن عربی) 🔻جمع بندی: پس ایمان و عمل صالح، برای ایجاد محبوبیت نزد مردم نیست بلکه صرفا براساس این قاعده، اگر مانعی وجود نداشته باشد، نزد مردم ایجاد میشود. ادامه دارد... 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
💠 یک قاعده مهم و پُرکاربرد اجتماعی: «كَما تَدينُ‌ تُدان» (بخش اول) 1️⃣ در عصر #داوود(ع)، مردى بود ک
📌پ.ن: ناظر به این قاعده مهم اجتماعی، میتوان به چند نکته اشاره کرد: 1️⃣ نکته اول: بیان یک خاطره 🔺امسال، ماه مبارک در دانشگاه علوم پزشکی رشت تبلیغ بودم. چندین بار در بحث با دانشجویان کار به اینجا کشید که خب چه اشکالی دارد ما مدتی با یک دختر ارتباط داشته باشیم، از ارتباطات کم و کوچک تا...؟ خب براساس تجربه، از زوایای مختلف بحث را مطرح کردم اما در نهایت، چیزی که بحث را تمام میکرد، استفاده از همین قاعده مهم «كَما تَدينُ‌ تُدان» بود. 🔺وقتی به دانشجویان میگفتم چنین قاعده ای در عالم جاری است، دیگر حرفی باقی نمی ماند، چون براساس این قاعده، اگر امروز دست به چنین خطاهایی در ارتباط با یک دختر زدیم، فردا روزی اگر چنین اتفاقی برای ناموس خودمان از همسر و دخترمان یا حتی نوه مان افتاد، دیگر یقه کسی را نگیریم، هیچ کس مقصر نیست و این نتیجه همان رفتار آن روز خودمان بوده است. 🔺این را بدانیم که: از هر دست بدهى، از همان دست مى‌گيرى. امروز دلبری میکنی، یک دختر را فریب میدهی، یک پسر را فریب میدهی اما فردا روز همین اتفاق برای خودت می افتد و شخص دیگری دل همسر یا شوهر خودت یا دختر یا پسرت را میبرد. خلاصه این قاعده، میتواند در تبیین خیلی از مسائل، کمک کننده باشد. 2️⃣ نکته دوم: اثر این قاعده، اقتضائی است یا علیت تامه؟ 🔺همان گونه که ذیل قاعده «از كوزه همان برون تراود كه در اوست» گفته شد، اثر این قاعده در حد است، نه عليت تامه. 🔺در واقع این قاعده، تمام العله نیست که همیشه و به صورت قطعی در دنیا محقق بشود بلکه مشروط به شرایطی است، از جمله و . مثلا گاهی ممکن است شخصی ظلمی بکند، اما اثرش را در این دنیا نبیند و به خاطر توبه یا مصالح دیگری در آخرت نتیجه آن را ببیند. 🔺یا ممکن است شخصی گرفتار بلیه ای بشود، اما علت آن اعمال شخصی خودش نباشد، بلکه علل دیگری داشته باشد. یا مثلا گاهی خداوند از باب امتحان یا لطف، تغییراتی را در نتایج ایجاد میکند. 🔺یا یکی از عوامل مهم تاثیر گذار، و انسان های دیگر است، مثلا پاکدامنی یک مرد، تضمین کننده پاکدامنی همسر یا دخترش نخواهد بود، یا بالعکس، چرا که انسان ها اختیار دارند. 🔺بنابراین، این قاعده به نحو اقتضائی، یک کانال و بستری را ایجاد میکند که طبیعتا از هر دست بدهیم، از همان دست هم میگیریم، اما این تنها علت نیست بلکه عوامل دیگری نیز میتواند در این مسئله دخیل باشد. لذا توجه به این قاعده به عنوان یک قاعده‌ی تربیتی، اخلاقی و اجتماعی، میتواند نقش به سزایی در زندگی اجتماعی ما ایفا بکند. ادامه دارد... 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9