eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.9هزار دنبال‌کننده
123 عکس
38 ویدیو
0 فایل
نقدها + پیشنهادات + ارسال آیات و روایات اجتماعی جالب + تحلیل های اجتماعی شما: @yahadi71 شیوه کار: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/3 فهرست مطالب: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/4 سایر فیش های مطالعاتی پراکنده: @Fishha
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 تفاوت و تفکیک بین نظر امام و تصمیم ایشان 🔺 نقل میکند بن ابى سرح، اسلام که آورد، به نحوی بود و حضرت، قرآن را به او املاء میکرد. بعد میگوید: پيامبر به او «الكافرين» املا مى‌كرد اما او به جاى آن، «الظالمين» مى‌نوشت. به او «عزيز حكيم» املا مى‌كرد اما او «عليم حكيم» مى‌نوشت و مانند اين موارد. 🔺وقتی به عبدالله بن سعد میگفتند چرا چنین میکنی، در پاسخ میگفت: من هم مانند آنچه محمّد مى‌گويد، مى‌گويم و مانند آنچه ‌محمّد مى‌آورد، مى‌آورم. یعنی به نحوی کرد. اینجا بود که خداوند آیه93 انعام را درباره او نازل کرد: ➕«و كيست‌ ستمكارتر از آن كس‌كه بر خدا دروغ بست؟ يا گفت: «به من وحى شده!»، در حالى كه چيزى به او وحى نشده؟ و يا آن كه گفت: «به زودى مانند آنچه خدا نازل كرد، نازل مى‌كنم»؟». 🔺عبدالله بن سعد عملا شد و به فرار کرد. لذا پيامبر به كشتن او فرمان داد اما چون او برادر رضاعی(شيرىِ) بن عفّان بود، به همین دلیل عثمان شروع کرد به اصرار و خواهش و التماس کردن از پیامبر و آنقدر این کار را ادامه داد تا پيامبر از عبدالله بن سعد دست كشيد. 🔺سپس پيامبر فرمود: «آيا كسى در ميان شما نبود كه به سوى اين (عبدالله بن سعد) برخيزد و پيش از آن كه دهم، او را بكشد؟». گفت: اگر با چشم به ما اشاره مى‌كردى، او را مى‌كشتيم. پيامبر فرمود: ➕من، كسى را با نمى‌كشم؛ چون پيامبران، چشم خيانتكار ندارند. این را دیگر شما باید متوجه میشدید و کار او را پیش از امان من، تمام میکردید. ➕: «قالَ‌: أما كانَ فيكُم مَن يَقومُ إلى هذَا الكَلبِ قَبلَ أن اؤَمِّنَهُ فَيَقتُلُهُ‌!!» 📌پ.ن: ▫️از این گزارش و موارد مشابه آن، برداشت میشود نباید بین و خلط کرد. اینگونه نیست که هر نظر امام تبدیل به تصمیم ایشان بشود. اینگونه نیست که هر تصمیم امام نیز مبتنی بر نظرشان باشد. این مسئله هم نسبت به است و هم نسبت به امام و . ▫️نسبت به امام معصوم، موارد متعدد داریم که حضرت نظرشان یک چیزی بوده اما تصمیم شان چیز دیگری شده است. به عنوان نمونه نظر این نبود که والی مصر بشود اما با اصرار خواص خصوصا تصمیمش انتخاب او شد. یا در نظر پیامبر بر دفاع در شهر بود اما به خاطر برخی نکات، تصمیم شان چیز دیگری شد. یا نظر امیرالمومنین ردّ بود اما به خاطر مخالفت اصحاب، تصمیم شان چیز دیگری شد. و موارد متعدد دیگر. ▫️وقتی نسبت به امام معصوم این نکته صادق است، نسبت به امام غیر معصوم نیز به طریق اولی این مسئله صادق است. این است که تصمیم شان در یک فرآیندی شکل میگیرد که عامل ، به شدت در آن اثرگذار است. ▫️البته نظر خواص تنها عامل نیست بلکه در مواردی داریم که نظر خواص چیزی بوده اما امام جامعه، تصمیمی غیر از نظر خواص گرفته اند یعنی نظر خود را تبدیل به تصمیم کرده اند مانند موارد حساسی مثل عدم پذیرش به عنوان والی شام یا ماجرای ورود به ، اما در اینجا میخواهیم بگوییم نظر خواص در شکل گیری تصمیم امام، کم اثر نیست. ▫️رهبران انقلاب، نه اند و نه ! لذا تصمیمات شان صرفا برخاسته از نظر خودشان نیست. بلکه بر اساس «و شاوِرهُم فی الأمر» ناظر به و نهادهای رسمی و همینطور و نیز هست. چه اینکه حتی امام معصوم نیز در چنین بستری تصمیم گیری میکند. ▫️بنابراین نسبت دادن هر تصمیمی به نظر رهبری و یا منتظر ماندن برای ابلاغ تصمیم رهبر در هر امری، کار صحیحی نیست. چرا که تصمیم امام و رهبر در ظرف ، ، و ما سمت و سو پیدا میکند، بلکه گاهی اوقات، برخی خواص به خاطر غفلت مؤمنین از همین امر، راحت تر امام و رهبر را مجبور به تصمیم خاصی کرده یا تصمیم خاصی را به نظر رهبری منتسب میکنند. ▫️به عنوان نمونه مسئله ، پدیده ای بود که نظر رهبر انقلاب بر آن نبود و ایشان موافق این پدیده نبود اما برخی و ایشان را مجبور به گرفتن این تصمیم کرد. لذا تحقق برجام نبود اما ایشان بود. ‼️ البته این متن به دنبال تطبیق این مسئله بر نیست، اینکه بخواهیم بگوییم نظر رهبری با تصمیم شان در این مسئله متفاوت بوده است محل بحث این متن نیست، چه اینکه صحبت رهبر انقلاب در خطبه تاریخی دیروز، کمک بسیاری در فهم این نکته میکند. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 آیا جبهه حق میتوانست در مقابل جبهه باطل دست به اقدام نظامی و شمشیر ببرد؟ 🔺تا اینجا کار عرض شد، در ماجرای پیش و پس از سقیفه، و ترس بود، اینکه جو اجتماعی به نحوی بشود، که کسی جرئت بیعت با حضرت امیر را نداشته و همه مجبور به بیعت با خلفا بشوند. 🔺در ادامه نیز این راهبرد را اجتمالا در تاریخ دنبال کرده و دیدیم یکی از برنامه های ثابت جبهه باطل بوده است. همچنین بر بستر امروز نیز تطبیق داده و گفتیم همین امروز نیز به شدت از آن استفاده میشود. اینکه کارکرد اصلی این راهبرد در بستر اجتماعی چیست و دشمن چه هدفی از آن را دنبال میکند نیز گفته شد. اما اکنون نبوت به در مقابل آن است. 🔰 اکنون در این بستری که ترسیم شد، یعنی حضرت امیر، حضرت زهرا و اصحابشان، میتوانند دست به چه کاری زده و چه طرحی را دنبال کنند؟ 🔸شاید آسان ترین اقدام که اصحاب نیز در ذهنشان همان بود، باشد. اینکه دست به شمشیر برده و بخواهند حق خلافت را پس بگیرند. این اقدام میتوانست چند نتیجه داشته باشد: 1️⃣ اولا بین اصحاب و همچنین مردم، یک ایجاد میشد و جامعه به سمت ، دودستگی و پراکندگی حرکت میکرد. نتیجه آن نیز یکی و دیگری تازه مسلمانان به بود. در آن بازه تاریخی، بخش زیادی داشتیم که آنها هنوز دین به عمق جانشان نفوذ نکرده و شناخت درستی هم از دین نداشتند. لذا اگر شاهد این درگیری ها میشدند، به راحتی دین را کنار گذاشته و به قبلی خود باز میگشتند. 2️⃣ ثانیا اصحاب «»، به دنبال حذف حضرت امیر و اصحاب اصلی او بودند لذا منتظر اولین واکنش از سمت آنها بوده تا بتوانند به راحتی و به همین بهانه، آنها را حذف کنند. چه اینکه میبینیم چند بار، پروژه توسط امثال دنبال میشود اما به شکست می انجامد. 3️⃣ ثالثا نتیجه آن ، به قدرت رسیدن بنی امیه و بود. بنی امیه پنهانی و بسیار مرموزانه، به دنبال فرصتی بود تا بتواند از آن آب گل آلود استفاده کرده و خود را بالا بکشد. چه اینکه بعد از ماجرای سقیفه، نزد حضرت امیر آمد و گفت: علی جان حق با توست لذا بیا با هم متحد شویم، اگر تو بخواهی، شهر را پُر از آدم میکنم تا حکومت به تو برگردد. روشن است ابوسفیان به دنبال شکل گیری یک بود تا در آن بستر بتواند طرفین را درگیر هم کرده و خود را بالا بکشد. لذا حضرت امیر که طرح ابوسفیان را کاملا میداند، او را طرد کرده و پیشنهادش را قبول نمیکند. 4️⃣ رابعا این حرکت حضرت، منجر میشد تا برچسب را به راحتی به ایشان بچسبانند، چرا که همچنان حاکم بر مردم بود لذا کسی متوجه نیت الهی حضرت نمیشد. چه اینکه همین انگ را به حضرت نیز زدند، با اینکه حضرت دست به کاری هم نزد. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 در میانه جنگ، تو دل مردم را خالی نکن، امیدوار کن! 🔺مرحوم در کافی به نقل از میگوید: هنگامى كه امیرالمومنین(ع) در با معاويه رو در رو شد، صدايش را بلند مى‌كرد تا يارانش بشنوند و مى‌فرمود: «به خدا سوگند، و يارانش را خواهم كُشت!». آن‌گاه در آخر سخن، صدايش را آهسته مى‌كرد و مى‌گفت: «إن شاء اللّه!». (وَاللّهِ لَأَقتُلَنَّ مُعاوِيَةَ و أصحابَهُ‌، ثُمَّ يَقولُ في آخِرِ قَولِهِ‌: إن شاءَ اللّهُ يَخفِضُ بِها صَوتَهُ‌) 🔺من نزديك ايشان بودم و گفتم: اى اميرمؤمنان! به درستى كه سوگند ياد كردى بر آنچه انجام مى‌دهى. سپس «ان شاء اللّه» گفتى. منظورتان از اين، چه بود؟ 🔺فرمود: «جنگ، ] است و من نزد مؤمنان، دروغگو نيستم. خواستم تا يارانم را بر دشمن کرده و بشورانم تا نكنند و به نبردِ با آنان، پيدا كنند. پس در آينده، داناترين آنان، از اين سخنْ سود خواهد بُرد. إن شاء اللّه!». (إنَّ الحَربَ خُدعَةٌ‌، و أنَا عِندَ المُؤمِنينَ غَيرُ كَذوبٍ‌، فَأَرَدتُ أن اُحَرِّضَ أصحابي عَلَيهِم؛ كَيلا يَفشَلوا، و كَي يَطمَعوا فيهِم، فَأَفقَهُهُم يَنتَفِعُ بِها بَعدَ اليَومِ إن شاءَ اللّهُ‌) 🔺بدان! خداوند، (ع) هنگامى كه او را به سوى فرستاد، فرمود:«پس به آرامى با او سخن بگو تا متذكر گردد و بترسد»، در حالى‌كه خداوند مى‌دانست که فرعون نه متذكر مى‌شود و نه مى‌ترسد؛ اما اين كار، موسى(ع) را بر رفتن بيشتر مى‌كرد. (وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَالَ لِمُوسى‏ حَيْثُ أَرْسَلَهُ إِلى‏ فِرْعَوْنَ: «فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى‏» وَ قَدْ عَلِمَ أَنَّهُ لَايَتَذَكَّرُ وَ لَا يَخْشى‏، وَ لكِنْ لِيَكُونَ ذلِكَ أَحْرَصَ لِمُوسى عَلَى الذَّهَابِ.) 📌پ.ن: توجه به سه نکته ناظر به این روایت، ضروری است: 1️⃣ در نگاه برخی، و تهیج احساسات، صرفا امری بی خود و حتی مضر است اما این روایت نشان میدهد، شعار در جای خودش بسیار لازم و ضروری است. همین بزرگ‌نمایی و شعارها، در و روایی است که تو دل حریف را خالی کرده و را در وجود آنها ایجاد میکند و طبیعتا تحقق پیروزی را بیشتر میکند. 2️⃣ اینکه مردم باید حال مبارزه داشته و مطلع از واقعیات بوده و دچار تخیلات نباشند، امر درستی است اما اگر هر داده و اطلاعاتی که نتیجه اش ، و خالی کردن تو دل مردم باشد، قطعا مطرح کردنش مضر و است. 3️⃣ اینکه رهبر انقلاب اِخبار و در آینده میدهند، گاهی ناظر به است که قطعا پیروزی برای متقین و اهل ایمان است، گاهی ناظر به و واقعی است اما گاهی «» است. یعنی ای کسانی که مسئولیت های مختلف مرتبط با این حیطه دارید، قطعا این وعده من، متکی به تلاش های شماست. یعنی این وعده من در صورتی محقق میشود که شما تمام تلاش خود را بکار بگیرید، نه اینکه وعده من منجر به و بی خیالی شما بشود و بالعکس تلاش شما کمتر بشود. در خاطرات یکی از شهدا آمده(شهید طهرانی مقدم یا شهید صیاد شیرازی) پس از بایدها و وعده های رهبر انقلاب، تلاش خود را بیشتر کرده و میگفتند: این بایدها و وعده های رهبری برای مردم عادی یک خبر از آینده است اما برای من، یعنی تو باید تمام تلاشت را بکنی که این وعده محقق بشود. این وعده رهبری یعنی سنگینی آن را بر دوش خود احساس کن و تلاشت را بیشتر کن. در وعده های رهبری، همه ما باید چنین احساسی داشته باشیم و تلاش کنیم که این وعده ها تحقق یابد و وظیفه خود را به خوبی انجام ندهیم، نه اینکه وعده ها، ما را به تخدیر و سکون بکشاند. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 گره خوردن هویت «استکبار» با «تحقیر مردم» 🔰 در کافی به نقل از عبدالاعلی میگوید: به امام صادق(ع) گفتم: و ورزیدن یعنی چه؟ حضرت در پاسخ فرمودند: 🔺«: 1️⃣ اولا سبک و است 2️⃣ و ثانیا پَست، خوار و (أَعْظَمُ الْكِبْرِ أَنْ تَسْفَهَ الْحَقَّ وَ تَغْمِصَ النَّاسَ) 🔺عبدالاعلی به حضرت میگوید: سبک شمردن حق به چیست؟ حضرت پاسخ میدهد: «اینکه نسبت به حق، باشی و به اهل حق زده و تکه پرانی کنی» (يَجْهَلُ الْحَقَّ وَ يَطْعُنُ عَلَى أَهْلِهِ) (گزارش دیگری از «الکافی» با همین مضمون اما با کمی تفاوت) 🔰 در گزارش دیگر میگوید: راوی به امام صادق(ع) گفت: من خوراك خوب مى‌خورم و بوى خوش بكار مى‌برم و بر مَركب خوب و چالاك سوار مى‌شوم و غلامم در پى من حركت مى‌كند. آیا چنین رفتاری است؟ حضرت مدّتى خاموش ماند و سپس فرمود: 🔺«، جبّار و گردن كشِ لعنت شده، كسى است كه مردم را خوار و حقیر بشمارد و نسبت به حق جاهل باشد.» (إنّما الجَبّارُ المَلعونُ مَن غَمَصَ النّاسَ و جَهِلَ الحق) 🔺راوی به حضرت میگوید: نسبت به حق که جاهل نيستم اما معنای «غمص الناس» را نمى‌دانم چیست؟ حضرت پاسخ میدهد: «یعنی هر كسی که مردم را تحقیر کند و بر آنها گردن كشى كند، چنين كسى است» (مَنْ حَقَّرَ النَّاسَ وَ تَجَبَّرَ عَلَيْهِمْ‌، فَذٰلِكَ الْجَبَّارُ) 🔰روایات و گزارشات متعدد دیگری با همین مضمون نیز وارد شده که نشان از اهمیت این مسئله است(برخی موارد را از اینجا ببینید). اگر بخواهیم در عصر ائمه(ع) یک مصداق کامل برای این نوع نگاه معرفی کنیم که اساسا هیچ اعتقادی به مردم و ندارد بلکه شیوه حکومت آنها، مبتنی بر تحقیر، بردگی و خوار کردن مردم چیده شده، باید به و معاویه اشاره کرد. در ادامه به یک گزارش در این زمینه اکتفا میشود، هرچند قبلا نیز به چندین مورد از این گزارشات اشاره کردیم. 🔰 نقل میکند: در نامه ای به میگوید: «اى ابوعبداللّه! اجر خود را ضايع نکن و با در راه باطلش همراهى نکرده و مسیر خود را از او جدا کن؛ چرا كه معاويه، را خوار و مى‌شمارد و براى حق، ارزشى قائل نيست.» (فَلا تُحبِط أجرَكَ أباعَبدِاللّه، و لاتُجارِيَنَّ مُعاوِيَةَ في باطِلِهِ‌، فَإِنَّ مُعاوِيَة غَمَصَ‌ النّاسَ و سَفِهَ الحَق) 📌پ.ن: چرا استکبار به دنبال تحقیر مردم است؟ ▫️اساسا اگر بتوان این احساس و نگاه را در انسانی ایجاد کرد که از دیگران حقیرتر و پست‌تر است، می‌توان به راحتی بر او پیدا کرد. در طول تاریخ، مستکبران پیوسته با همین شیوه پیش رفته و بر مردم حاکم شده‌اند. ▫️ از جمله مستکبرانی است که از این شیوه برای حاکم شدن بر مردم استفاده کرده است: «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقين‏»(زخرف:54) یعنی فرعون قوم خود را تحقیر و کوچک کرد و لذا مردم کردند، چرا که آن‌ها مردمی منحرف بودند. ▫️اگر دیروز مصداق کامل استکبار، فرعون و معاویه بودند، امروز مصداق اتمّ آن و است که میوه همین شجره خبیثه میباشد. ▫️البته شیوه آنها در ظاهر کرامت انسان و است اما در واقع، با انواع و اقسام روش ها، به دنبال تحقیر و تحمیل نظر خود بر مردم اند که نتیجه اش و سلب آزادی آنهاست. در واقع با ، از مردم میکنند. ▫️ « یعنی سلطه‌ی اقتصادی و نظامی و فرهنگی همه‌جانبه و . ملّت ایران را تحقیر کردند، سالها تحقیر کردند.» (۱۴۰۳/۰۸/۱۲) (برخی از دیگر سخنان آیت الله خامنه ای دراین باره را از اینجا بخوانید) 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 قاطعیت و عدالت علی(ع) نسبت به خطای یاران و نزدیکانش (با سلبریتی فاسد برخورد کنید، ولو ریزش کند) 🔺«» یکی از یارانِ شاعر امیرالمومنین(ع) بود، در واقع حضرت. کسی که از طرفی با شعرهای خود، مردم را برای پیوستن به سپاه حضرت و مبارزه با دشمن، میکرد و از طرفی دیگر و یارانش را رسوا میساخت. کسی که عضو ارشد تیم رسانه ای سپاه حضرت بود و در صفین، در خط مقدم ، به شاعران شام، پاسخ میداد. 🔺 نقل میکند: نجاشى در روز اوّل ماه رمضان، بر گذر كرد. ابوسمّال او را دعوت به غذا میکند. نجاشی میگوید: واى بر تو، در اوّلين روز از رمضان‌ غذا بخوریم؟! ابوسمّال میگوید: ما که به روزِ اولِ رمضان بودن، يقين نداريم، پس بی خیالش! پس از غذا نیز نابی آمده است که حسابی میچسبد. 🔺خلاصه نجاشی قبول کرده و پس از غذا نیز شراب مینوشند و نعره های آنها همسایه را متوجه قضیه کرده و او نیز که از اصحاب حضرت امیر بود، به حضرت اطلاع داده و ماموران نیز به سراغ آنها می آیند اما ابوسمّال فرار میکند ولی نجاشی را میگیرند و نزد حضرت می آورند. 🔺همه منتظر واکنش حضرت بودند که با او چه میکند، یا ؟ علی(ع) در عین علم به همه خدمات او برای اسلام، اما با او مانند دیگر معصیتکاران برخورد میکند و اینگونه نیست که همه خدمات گذشته و ارزشمند او، حضرت را از اجرای حدّ الهی بازدارد. 🔺صبح كه شد، نجاشی را با همان شلوارى كه به پا داشت، هشتاد ضربه شلّاق زده و پس از آن، بيست شلّاق هم اضافه‌تر میزنند. نجاشی به حضرت میگوید: اى اميرمؤمنان! حدّ شراب را دانستم اما اين 20 شلّاق اضافه براى چه بود؟ حضرت فرمود: «براى ات بر خدا و ات در ماه رمضان.» (قالَ‌: لِجُرأَتِكَ عَلى رَبِّكَ‌، و إفطارِكَ في شَهرِ رَمَضان) 🔺سپس حضرت او را با همان شلوار در قرار داد. كودكان بر سر او فرياد مى‌كشيدند كه: نجاشى شلوار خود را كثيف كرده است! و او نیز مى‌گفت: نه به خدا، این شلوار من، فاخر و يمنى است كه‌ بندى محكم و مويين دارد و به راحتى آلوده و كثيف نمى‌شود! 🔺این کار باعث خشم های کوفه و خصوصا شد، لذا خدمت حضرت امير رسیده و گفتند: ▫️اى اميرمؤمنان! فكر نمى‌كرديم كه و تفرقه‌انگيزان با و وحدت‌طلبان، نزد حاكمان دادگر و سرچشمه‌هاى نيكى، در كيفر يكسان باشند، تا اینکه رفتار تو را با نجاشى ديدیم. آیا دوست و دشمن در نگاه شما هيچ فرقى نمیکند؟ ▫️دل‌هايمان را رنجاندى و كار ما را پريشان ساختى و ما را به راهى كشاندى كه فكر مى‌كرديم پوينده اين راه، جهنّمى است. (يا أميرَالمُؤمِنينَ‌! ما كُنّا نَرى أنَّ أهلَ المَعصِيَةِ وَ الطّاعَةِ‌، و أهلَ الفِرقَةِ وَ الجَماعَةِ‌، عِندَ وُلاةِ العَدلِ و مَعادِنِ الفَضلِ سِيّانُ فِي الجَزاءِ‌، حَتّى رَأَيتُ ما كانَ مِن صَنيعِكَ بِأخِيَ الحارِثِ‌...) 🔺حضرت امیر در پاسخ فرمودند: ▫️«بله! اين امر بزرگ است، مگر بر و ». اى برادرِ! جز اين است كه نجاشی يكى از مسلمانان است كه حرمتى از حرمت‌هاى الهى را شكسته است، ما هم حدّى بر او جارى كرديم كه كفّاره‌اش بود؟! ▫️خداوند مى‌فرمايد: «زشتى كار گروهى، شما را به وادار نكند. دادگرى پيشه كنيد كه به تقوا نزديكتر است»». (فقال: «إِنَّهٰا لَكَبِيرَةٌ إِلاّٰ عَلَى الْخٰاشِعِينَ‌»، يا أخا بَني نَهدٍ، و هَل هُوَ إلّا رَجُلٌ مِنَ المُسلِمينَ انتَهَكَ حُرمَةَ مَن حَرُمَ اللّهُ‌، فَأَقَمنا عَلَيهِ حَدّا كانَ كَفّارَتَهُ‌! إنَّ اللّهَ تَعالى يَقولُ‌: «وَ لاٰ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلىٰ أَلاّٰ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوىٰ‌») 🔺طارق درحالی از نزد حضرت بیرون آمد که انگار عذرخواه و پذيراى اجراى حدّ نجاشی بود. در مسیر به برخورد. مالک به او گفت: طارق! تو به اميرمؤمنان گفته‌اى كه: دل‌هاى ما را رنجاندى و كارهايمان را پريشان ساختى‌؟ 🔺طارق گفت: آرى، من گفته‌ام. مالك گفت: به خدا سوگند، آن چنان نيست كه گفته‌اى. همانا دل‌هاى ما شنوا و (ع) و كارهايمان براى او هماهنگ و يك‌پارچه است. (قالَ لَهُ الأَشتَرُ: وَاللّهِ ما ذاكَ كَما قُلتَ‌، و إنَّ صُدورَنا لَهُ لَسامِعَةٌ‌، و إنَّ امورَنا لَهُ لَجامِعَةٌ‌) طارق خشمگين شد و گفت: اى مالك! به زودى خواهى فهميد كه اینگونه نیست كه میگویی. 🔺نجاشى و طارق، وقتی سرسختى، و قاطعيتِ حضرت را در اجراى ديدند و اينكه نزد حضرت، هیچ چيز مانع از اجراى حدّ الهی نيست، درحالیکه اصلا فكر نمیكردند حضرت تا اين اندازه سخت‌گير باشد لذا از ايشان كناره گرفته و به معاويه پیوسته و حضرت را کردند. ➕مطالعه کامل این گزارش 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
🔶 تنها کسی که میتونه شعار زن، زندگی، آزادی سر بده، (ص) است که با بعثتش دیگر دختری نشد. 🔰 نقاشی از 📌پ.ن: یکی از تلخ ترین که در طول این سه سال حضور در مدارس، زیاد شنیدم، این بود که چرا اسلام و پیامبر، اینقدر زن را بی ارزش تلقی کرده اند؟ چرا زن در اسلام و نزد پیامبر شما هیچ ارزشی ندارد؟ در نگاه آنها، این حک شده بود که هیچ آئینی به اندازه اسلام به زن ظلم نکرده است. طرف میگفت آخه چجوری کاری کرده بود که وقتی امیرالمومنین(ع) در شهید شد، گفتن مگه علی(ع) نماز هم میخوند؟ گفتم همینجوری که امروز بچه مسلمون، نه مسیحی یا یهودی یا مشرک و...، اونم تو ایران، نه تو امریکا یا اروپا، میگه بی ارزش ترین موجود در اسلام، زن و دختره! بله، همینه. البته + کم کاری ما در تبیین درست مسئله + خراب کاری عده ای از مسئولین به عنوان یکی از علل مهم غیرمستقیم فدای غربتت ... 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 آیا تنها ابن مجلم، قاتل امیرالمومنین بود؟ (چرا در روایات، از تعبیر «قَتَلَةَ أميرِالمُؤمِنين» استفاده شده?!) 3️⃣ اما ضربت خوردن امیرالمؤمنین، مصادف بود با سومین باری که ایشان برای ریشه کن کردن بنی امیه، لشکر آماده میساخت! ➕«قالَ نَوفٌ‌: و عَقَدَ لِلحُسَينِ عليه السلام في عَشَرَةِ آلافٍ‌، و لِقَيسِ بنِ سَعدٍ في عَشَرَةِ آلافٍ‌، و لِأَبي أيّوبٍ الأَنصارِيِّ في عَشَرَةِ آلافٍ‌، و لِغَيرِهِم عَلى أعدادٍ اخَرَ و هُوَ يُريدُ الرَّجعَةَ إلى صِفّينَ‌، فَما دارَتِ الجُمُعَةُ حَتّى ضَرَبَهُ المَلعونُ ابنُ مُلجَمٍ لَعَنَهُ اللّهُ‌، فَتَراجَعَتِ العَساكِرُ، فَكُنّا كَأَغنامٍ فَقَدَت راعيَها تَخَتطِفُهَا الذِّئابُ مِن كُلِّ مَكانٍ‌.» (خطبه 182 نهج البلاغه) نوف میگوید: براى حسين(ع) پرچمى براى فرماندهى ده هزار نفر بست، قيس بن سعد را هم با ده هزار نفر تجهيز كرد، ابو ايّوب انصارى را هم سركرده ده هزار نفر ساخت و براى ديگران هم تعدادى ديگر فراهم آورد، در حالى كه مى‌خواست به صفّين بازگردد. اما هنوز جمعه نشده بود كه ابن ملجم ملعون بر وى ضربت زد، لشكرها برگشتند و ما همچون گوسفندانى شديم كه چوپانشان را گم كرده باشند و گرگ‌ها از هر سو آنها را برُبايند! 🔺بر اینکه ، طراح اصلی شهادت امیرالمومنین بود، دلایل زیادی وجود دارد که در این متن نخواستیم به آنها بپردازیم و در متن های بعد به آن اشاره خواهیم کرد. تمام حرف این بودکه: وقتی در روایات، بر قاتلان حضرت لعن فرستاده میشود، نباید قاتل حضرت را صرفا امثال ابن ملجم ها دانست، بلکه باید سراغ طراحان و دشمنان اصلی رفت، کسانی که خط دهنده به خوارج بودند یعنی ائمه کفر یعنی بنی امیه. 🔺نکته مهمتر آنکه: مهمتر از حذف ظاهری حضرت، حذف «»، خط و راه ایشان در میان اصحاب شان پس از شهادت اوست! وصیت محوری حضرت، دو چیز بود: ترک نبرد و درگیری با خوارج و بالعکس، مبارزه و نبرد با اسلام صفینی و اهل شام. 1. «لا تُقاتِلُوا الخَوارِجَ بَعدي؛ فَلَيسَ مَن طَلَبَ الحَقَّ فَأَخطَأَهُ كَمَن طَلَبَ الباطِلَ فَأَدرَكَهُ‌.» (خطبه 61 نهج البلاغه) یعنی پس از من با خوارج نجنگيد؛ زيرا آن كه در پى حق است و در يافتنِ آن خطا مى‌كند، همانند کسی نيست كه در پى باطل(بنی امیه) است و آن را مى‌يابد. 2. «قَاتِلُوا أَهْلَ الشَّامِ مَعَ كُلِّ إِمَامٍ بَعْدِي‏» (الغارات، ج2، ص397) یعنی با اهل شام، در ركابِ هر امام و پيشوايى پس از من بجنگيد. 🔺اما امت پس از علی(ع)، به وصیت ایشان عمل نکرده و با امام حسن(ع) در نبرد با شامیان همراهی نکردند و نتیجه شد آنچه نباید میشد... غفلت امت از دشمن اصلی، کار را به جایی رساند که امام حسین (ع) در در عصر معاویه، فرمودند: ➕«مَكَّنتُمُ الظَّلَمَةَ مِن مَنزِلَتِكُم، و أسلَمتُم امورَ اللّٰهِ في أيديهِم، يَعمَلونَ بِالشُّبُهاتِ‌، و يَسيرونَ فِي الشَّهَواتِ‌، سَلَّطَهُم عَلىٰ ذٰلِكَ فِرارُكُم مِنَ المَوتِ‌، و إعجابُكُم بِالحَياة الَّتي هِيَ مُفارِقَتُكُم.» شما، ستمكاران را در جايگاه خويش جاى داديد و زمام امور خدايى را به دستِ آنان سپرديد، تا به شبهه عمل كنند و به راهِ خواهش‌هاى نفسانى بروند. گريز شما از مرگ و خوش داشتن زندگى‌اى كه به هر حال از شما جدا مى‌شود، آنان را بر اين مقام، مسلّط كرد. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 جنگ بد است اما گاهی لازم و ضروری است 🔺پیش از حرکت لشکریان علی(ع) برای نبرد با ، (ع) و (ع) برای مردم خطبه ای خوانده و آنها را دعوت به جهاد کردند. پس از آنها (ع) نیز بلند شد و پس از ثنای خداوند، خطاب به مردم چنین فرمود: ▪️اى كوفيان! شما دوستان ما و بزرگواريد و جامۀ زيرين ما هستید، و نه رويين. بكوشيد آنچه را ميان شما كهنه گشته، احيا كنيد و آنچه را بر شما دشوار گشته، آسان سازيد و آنچه را شده، پيوند دهيد و را کنار گذاشته و داشته باشید. (يا أهلَ الكوفَةِ‌، أنتُمُ الأَحِبَّةُ الكُرَماءُ‌، وَ الشِّعارُ دونَ الدِّثارِ ، جِدّوا في إحياءِ ما دَثَرَ بَينَكُم، و إسهالِ ما تَوَعَّرَ عَلَيكُم، و الفَةِ ما ذاعَ مِنكُم) ▪️، زشت و مزه‌اش است و جرعه‌هايى به سختى فرو رونده است! اما هر كس خود را براى آن، آماده كند و ساز و برگ و مقدماتش را فراهم آورد و جراحت‌ها و سختی هایش او را رنجيده نكند، چنین شخصی و است. (ألا إنَّ الحَربَ شَرُّها ذَريعٌ‌، و طَعمُها فَظيعٌ‌، و هِيَ جُرَعٌ مُتَحَسّاةٌ‌ ، فَمَن أخَذَ لَها اهبَتَها، وَ استَعَدَّ لَها عُدَّتَها، و لَم يَألَم كُلومَها عِندَ حُلولِها؛ فَذاكَ صاحِبُها) ▪️و هر كس پیش از رسیدن و در غیر وقتش، آن را پیش بیاندازد، بدون اینکه کرده باشد باید برای آن چه بکند، نتیجه اش این خواهد شد که قومش را و خود را خواهد کرد. (و مَن عاجَلَها قَبلَ أوانِ فُرصَتِها وَ استِبصارِ سَعيِهِ فيها؛ فَذاكَ قَمَنٌ‌ ألاّ يَنفَعَ قَومَهُ‌، و أن يُهلِكَ نَفسَهُ‌) ▪️به يارى خدا، از او مى‌خواهيم كه با ايجاد ، شما را بدارد. (نَسأَلُ اللّٰهَ بِعَونِهِ أن يَدعَمَكُم بِاُلفَتِه) پس از این صحبت های حضرت امیر و حسنین، بيشترِ مردم، دعوت على(ع) را در حركت و جهاد، اجابت كردند. 📚 وقعة صفّين، ص114. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 تاکتیک های جنگ روانی حضرت امیر در میانه جنگ 🔺 نقل میکند: هنگامى كه امیرالمومنین(ع) در با معاويه رو در رو شد، صدايش را بلند مى‌كرد تا يارانش بشنوند و مى‌فرمود: «به خدا سوگند، و يارانش را خواهم كُشت!». آن‌گاه در آخر سخن، صدايش را آهسته مى‌كرد و مى‌گفت: «إن شاء اللّه!». 🔺من به ايشان گفتم: اى اميرمؤمنان! چرا ابتدا بلند سوگند یاد کردید و سپس آرام «ان شاء اللّه» گفتید؟ 🔺فرمود: ▫️«جنگ، ] است و من نزد مؤمنان، دروغگو نيستم. خواستم تا يارانم را بر دشمن کرده و بشورانم تا نكنند و به نبردِ با آنان، پيدا كنند. پس در آينده، داناترين آنان، از اين سخنْ سود خواهد بُرد. إن شاء اللّه!». (إنَّ الحَربَ خُدعةٌ‌، و أنا عند المؤمنينَ غيرُ كَذوبٍ‌، فأَرَدتُ أن اُحَرِّضَ أصحابي عليهم؛ كَيلا يَفشَلوا، و كَي يَطمَعوا فيهم، فأَفقَهُهُم يَنتَفِعُ بها بعد اليومِ إن شاءاللّه) ▫️بدان! خداوند، هنگامی که (ع) را به سوى فرستاد، فرمود: «پس به آرامى با او سخن بگو تا متذكر گردد و بترسد»، در حالى‌كه خداوند مى‌دانست که فرعون نه متذكر مى‌شود و نه مى‌ترسد؛ اما اين كار، موسى(ع) را بر رفتن بيشتر مى‌كرد. 📚 الکافي، ج۷، ص۴۶۰. 📌پ.ن: 1️⃣ «شعار» و «تهییج احساسات»، تاکتیکی مهم در «جنگ روانی»: ▫️برخلاف نگاه سطحیِ برخی که و تهییج احساسات را صرفا امری بی خود و حتی مضر می‌پندارند، این روایت نشان می‌دهد که شعارهای سنجیده، در جای خود، عنصری حیاتی و مؤثر در مدیریت روانی جنگ و جامعه است. ▫️اینکه حضرت بلند میگویند «به خدا سوگند، معاویه را خواهم کشت»، نه برای بلکه برای ایجاد ، و تهییج یاران خویش چنین گفت، و این تاکتیک، علاوه بر بالا بردن انگیزه درون‌جبهه‌ای، موجب ایجاد تزلزل و ترس در دل دشمن نیز می‌شود. در واقع حضرت در این مقام، نه فقط «»، بلکه «» است؛ کسی که با سخن، توان عمل اجتماعی می‌آفریند. ▫️در واقع، «شعار» در چنین بزنگاه‌هایی، بخشی از و روانی است؛ همان‌قدر و تعیین‌کننده که شمشیر و صف‌آرایی آنگونه اند، و حتی قوی تر از آن. پس شعار، اگر برخاسته از واقع‌بینی، حکمت و درک شرایط میدان باشد، خود یک «» است؛ سلاحی برای شکستن هیمنه دشمن و تزریق ایمان در دل مؤمنان. 2️⃣ مرز باریک میان آگاهی‌بخشی و یأس آفرینی: ▫️اینکه مردم باید از واقعیات، مطلع باشند، امری درست و کلیدی در مدیریت عمومی است، اما هر داده یا تحلیلی که نتیجه‌اش ، ، ، و فروریختن روحیه مردم باشد، قطعا مطرح کردنش مضر و است. ▫️لذا موثرین اجتماعی، باید مرز باریک میان و را بشناسند، چرا که هر کلمه، یا «سازنده» است یا «سوزاننده». ▫️امروز در میانه نبرد حساس با رژیم صهیونی، توجه به این مسئله بسیار مهم است. رژیم صهیونیستی در این مسئله بسیار دقیق رفتار میکند و ای کاش ما هم کمی از آنها یاد بگیریم. 3️⃣ رعایت صداقت در اخذ تاکتیک ها: ▫️حضرت می‌داند که «واقعیت»، در هر زمان نباید به‌گونه‌ای بیان شود که منجر به سستی و فروپاشی روحیه جمعی شود، اما از خط قرمز اخلاقی نیز عبور نمی‌کند. لذا می‌گوید: «من نزد مؤمنان، دروغگو نیستم». بنابراین او از بهره می‌برد، اما از نه. یعنی حتی تاکتیک ها نیز باید با صداقت هماهنگ باشد، تا سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی خدشه دار نشود. 4️⃣ نوع نگاه صحیح به وعده های امام جامعه: ▫️هرگاه امام جامعه، وعده قطعی پیروزی در آینده می‌دهد، این وعده را می‌توان در سه سطح فهم کرد: 1. گاه مبتنی بر است؛ که قطعا پیروزی برای متقین و اهل ایمان است. 2. گاه بر اطلاعات دقیق میدانی و تحلیل‌های راهبردی استوار است. 3. و گاه، جمله‌ای است «اِنشائی در مقام اِخبار»؛ یعنی خبری است از آینده، ، همت و مجاهدت امروز شما. ▫️این نوع سوم، نه وعده‌ای ، بلکه تکلیفی‌ست بر دوش خواص و توده های مردم، هر کس متناسب با مسئولیتش. یعنی: اگر می‌خواهید این وعده محقق شود، باید چون کوه بایستید و چون آتش بجوشید. ▫️لذا این وعده ها، نباید منجر به و بی خیالی شما شده و تلاش شما کمتر بشود. ▫️خاطرم هست یکی از شهدا(شهید طهرانی مقدم یا شهید صیاد شیرازی) دراین باره میگفتند: این بایدها و وعده های رهبری، برای مردم عادی، یک خبر خوش از آینده است، اما برای منِ مسئول، یعنی تو باید تمام تلاشت را بکنی که این وعده محقق بشود. این وعده رهبری یعنی سنگینی آن را بر دوش خود احساس کن. ▫️این نگاه، همان درک صحیح از رابطه وعده‌های الهی و وظایف انسانی است؛ وعده‌هایی که اهل یقین، آن را نه مایه سکون و رخوت، بلکه منشأ مسئولیت می‌دانند. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی|👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 جنگ برای بسط «عدالت، پیشرفت و آزادی» 🔰 امیرالمومنین(ع): 🔺شگفتا از سعد بن وقاص و فرزند عمر! ادّعا مى‌كنند كه من براى دنيا و مى‌جنگم! آيا پيامبر خدا براى دنيا مى‌جنگيد؟! (عَجَبا لِسَعدٍ و ابنِ عُمَرَ؛ يَزعُمانِ أنّي احارِبُ عَلَى الدُّنيا!! أ فَكانَ رَسولُ اللّهِ(ص) يُحارِبُ عَلَى الدُّنيا؟!) 🔺اگر بر اين باورند كه پيامبر خدا براى شكستن بت‌ها و عبادت خداوند رحمان جنگيد، همانا من براى از ميان برداشتن و بازداشتن از و مى‌جنگم. (فَإِن زَعَما أنَّ رَسولَ اللّهِ(ص) حارَبَ لِتَكسيرِ الأَصنامِ‌، و عِبادَةِ الرَّحمنِ‌، فَإِنَّما حارَبتُ لِدَفعِ الضَّلالِ‌، وَ النَّهيِ عَنِ الفَحشاءِ وَ الفَسادِ.) 🔺آيا كسى مانند من، به متهم مى‌شود؟! به خدا سوگند، اگر دنيا براى من در قالب انسانى زيبا مجسّم شود، آن را با شمشير خواهم زد. (أ فَمِثلي يُزَنُّ‌ بِحُبِّ الدُّنيا؟! وَاللّهِ‌، لَو تَمَثَّلَت لي بَشَرا سَوِيّا لَضَرَبتُها بِالسَّيفِ‌!) 📚 شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج‏20، ص328. 📌پ.ن: ▫️اگر دیروز ، به عنوان مصداق کامل ، تنها غایت و مقصدش قدرت و ثروت بود، امروز نیز و تنها هدفش چنین است. آنها میخواهند با ظلم و چپاول، همه دنیا را ذیل چتر خود داشته باشند، میخواهند قدرتی مقابل شان نباشد، وگرنه به هر نحو که شده با او درگیر شده و او را تحقیر و نابود خواهند کرد. ▫️لذا همانگونه که حضرت امیر برای نابودی این استکبار و ظلم و ستم هایش، برای ایجاد ، و آزادی به مبارزه و جنگ با آنها پرداخت و چاره ای غیر از آن را در مقابل خود نمیدید، امروز نیز ما برای ایجاد عدالت، امنیت، و خود، چاره ای جز جنگیدن با نظام سلطه نداریم. ▫️اگر این جنگ، بدون دست برتر ما ختم به صلح شود، بدانیم که هیچگاه دارای یک نخواهیم بود، در این صورت قطعا پیشرفت مادی و معنوی ما ضربه شدید خواهد خورد. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی|👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 تلاش ابن زیاد برای ایجاد ترس در مردم کوفه و تقابل آنها با سیدالشهدا(ع) 🔺هنگامی که ، را از «حمّام أعین» روانه کرد، به مردم دستور داد که همگی در اردو بزنند، و فرمان داد که هیچ‌کس نباید از این کار تخلف کند. (لما سرح ابن زياد عمر بن سعد من حمّام أعين، أمر الناس فعسكروا بالنخيلة، و أمر أن لا يتخلف أحد منهم) 🔺سپس بر فراز منبر رفته و از ستایش کرد: از نیکی‌هایش، بخشش‌های فراوانش، و توجه او به مرزهای کشور سخن گفت؛ و از و که با او و به‌دست او پدید آمده بود، یاد کرد. (صعد المنبر فقرّض معاوية و ذكر إحسانه و ادراره الأعطيات و عنايته بأمور الثغور، و ذكر اجتماع الألفة به و على يده) 🔺سپس گفت: ، فرزند او، کسی است که به شیوه‌ی پدر اقتدا کرده، راه او را در پیش گرفته و به الگوی او تأسی جسته است. سپس برای تطمیع کوفیان گفت: یزید، و مقرری‌هایتان را دو برابر کرده است. (إن يزيد ابنه المتقيّل له السالك لمناهجه المحتدى لمثاله، و قد زادكم مائة مائة في أعطيتكم) 🔺در ادامه تاکید میکند که: از عریف ها (سرپرستان گروه‌ها)، مناکب (کارگزاران، عاملان دولت)، بازرگانان و ساکنان، هیچ یک نباید در کوفه باقی بمانند، مگر اینکه بیرون آیند و با من در اردوگاه حضور یابند. (فلا يبقينّ رجل من العرفاء و المناكب و التجار و السكان الا خرج فعسكر معي) 🔺و در نهایت اینگونه مردم را تهدید میکند: هر کسی را که پس از امروز، از سپاه تخلف کرده و در اردوگاه حاضر نشود، ما از او می‌کنیم یعنی ذمه‌اش از بین می‌رود و جان و مالش در امان نیست. (فأيما رجل وجدناه بعد يومنا هذا متخلفا عن العسكر برئت منه الذمة.) 📚 أنساب الأشراف، ج۳، ص۱۷۸. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی|👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 سوءاستفاده از «دین خدا» برای پیشبرد اراده «غیر خدا» 🔺امام صادق(ع) در وصیتشان به عبدالله بن جندب میفرمایند: ▪️دیرزمانی است که ، آباد و پر رونق گشته، و بنیانش استوار و محکم شده است و مردم بیش از ، جهل را پسند کرده اند. (يابنَ جُندَبٍ! قديماً عُمِرَ الجهلُ و قَوِيَ أساسُهُ‌) 🔺اما راز این مسئله در چیست؟ چه میشود که یک جامعه عقل را وانهاده و جهل را انتخاب میکند؟ حضرت در مقام تبیین علت این مسئله میگویند: ▪️این انحراف، نتیجه آن بود که گروهی دین خدا را خود قرار دادند، چنان بازی گرفتنی که در ظاهر به دین و احکام خدا عمل میکردند، ظاهر مذهبی داشتند اما در عمل اراده دیگری از آن داشتند. (و ذلك لِاتِّخاذِهِم دِينَ اللّٰهِ لَعباً حتّىٰ لقد كانَ المُتَقرِّبُ مِنهُم إلى اللّٰهِ بعَمَلِهِ يُريدُ سِواه، اولئكَ هُمُ الظالِمون) 📌پ.ن: ▫️در واقع آنها، در ظاهر عامل به بودند، اما در عمل را پیش میبردند، و نفسانیت خود را. ▫️چنین راهبردی، در سطح اجتماعی و به‌ویژه در عرصه حکمرانی، شبیه به همان مدلی است که به شدت دنبال میکرد. ▫️معاویه، به‌ظاهر مسلمان و خلیفه بود، اما اساسا به دنبال بود و به همان اندازه دشمن آگاهی و عقلانیت برای مردم. هدف او، توسعه جهل بود، نه هدایت مردم؛ تا بتواند اندکی بیشتر حکومت کند. ▫️امروز نیز با تمام ادعاهایش، در حال بازتولید همان راه و رسم معاویه است: ، در پوشش حقوق بشر، توسعه و عقلانیتِ ابزاری. ▫️تمدنی که نفعش در جهل مردم است، چه مردم خودش و چه مردمان دیگر کشورها. چرا؟ تا بتواند اندکی بیشتر حکومت کند لذا با انواع و اقسام روش ها، مثل پرداختن بیش از حد به ، مردم را در جهل نگه میدارد. ▫️اما در مقابل، این است که با همه کاستی‌ها، از اساس، بر یک مبنای دیگر بنا شده است: ، بلوغ فکری و آگاهی مردم، و مشارکت در سرنوشت خود. ▫️اساسا بقای جمهوری اسلامی، به آگاهی و است، وگرنه قطعا حذف خواهد شد. به خلاف تمدن غرب که بقایش در است. ▫️باید مواظب باشیم که از مسیر درست خود منحرف نشویم. خطر امروز برای ما این است که گرفتار همان بیماری ، در لباس جمهوری اسلامی بشویم؛ یعنی استفاده از شعار دین برای پیشبرد منافع و اراده غیرالهی. ‼️نتیجه آنکه: اگر «دین» به ابزاری در خدمت نفس، دنیا، یا بدل شود، نه تنها عقل و آگاهی رشد نمی‌کند، بلکه جهل، ریا، تزویر، و تحقیر مردمِ دین‌دار، همچون گذشته‌ای دور، باز خواهد گشت. و این، همان خطر همیشگیِ است. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی|👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9