eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.9هزار دنبال‌کننده
123 عکس
38 ویدیو
0 فایل
نقدها + پیشنهادات + ارسال آیات و روایات اجتماعی جالب + تحلیل های اجتماعی شما: @yahadi71 شیوه کار: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/3 فهرست مطالب: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/4 سایر فیش های مطالعاتی پراکنده: @Fishha
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 استفاده از دین خدا برای پیشبرد اراده غیرخدا 🔺 پیشنهاد میکنم حتما کامل این روایت و سفارشات به جناب رو بخونید که فقط یک بخشی از آن اینجا آمده. 🔺 حضرت خطاب به جندب میفرمایند: ➕خیلی وقت است که و نادانی، آباد و پر رونق است، در این مدت، بنیانش محکم و قوی گشته و مردم بیش از ، جهل را پسند کرده اند. 🔺 حضرت در مقام تبیین علت این مسئله میگویند: ➕این اتفاق افتاد، چون عده ای دین خدا را به گرفتند، چنان بازی گرفتنی که در ظاهر به دین و احکام خدا عمل میکردند، ظاهر مذهبی داشتند اما در عمل اراده دیگری از آن داشتند. 🔺 در ظاهر عامل به بودند، اما در عمل را پیش میبردند، و نفسانیت خود را. 🔺 این مدل رفتار کردن در عرصه ، همان مدلی است که به شدت دنبال میکرد. معاویه اساسا به دنبال بود، دشمن عقل، آگاهی و عقلانیت برای مردم بود. 🔺 چیزی که امروز دنبال میکند، همان مشی معاویه است، چیزی که از آن تعبیر به میکنیم. به عکس، چیزی که امروز برای مردمش میخواهد، چیزی نیست جز، ، بلوغ فکری، رشد و . 📌برخی از فیش های مرتبط با این نکته رو در ادامه می فرستم. ➕: «كانَ المُتَقرِّبُ مِنهُم إلى اللّٰهِ بعَمَلِهِ يُريدُ سِواه» 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
4️⃣ بعد از ماجرای صلح امام حسن با معاویه، معاویه به حضرت میگه: گمان میکنم بعد از این ماجرا باز هم هوای خلافت در سر داشته باشی؟ حضرت در پاسخ به او چنین می فرمایند: 🔷 «وَيْلَكَ يَا مُعَاوِيَةُ! إِنَّمَا الْخَلِيفَةُ مَنْ سَارَ ص وَ عَمِلَ بِطَاعَةِ اللَّهِ 🔸 واى بر تو معاويه! خليفه كسى است كه روش و را پيش بگيرد، و دستور خدا را بكار بندد 🔷 و لَعَمْرِي إِنَّا لَأَعْلَامُ الْهُدَى وَ مَنَارُ التُّقَى 🔸 و به جان خودم سوگند كه ما ، آن راهنمايان هدايت و چراغ هاى تقوا هستیم، نه شما . 🔷 و لَكِنَّكَ يَا مُعَاوِيَةُ! مِمَّنْ أَبَارَ السُّنَنَ وَ أَحْيَا الْبِدَعَ 🔸 و تو اى معاويه! از آنها هستى كه: ها، ها و رسول خدا را نابود کردی، ها را در دین خدا زنده کردی 🔷 و اتَّخَذَ عِبَادَ اللَّهِ وَ دِينَ اللَّهِ 🔸 روش تو به خلاف روش پیامبر این بود که مردم و بندگان خدا را به مثابه انگاشتی، هیچ و برای آنها قائل نبودی چون آنها را برده خود میدانستی و دین خدا را خود گرفتی. 🔷 فكَأَنْ قَدْ أُخْمِلَ مَا أَنْتَ فِيهِ فَعِشْتَ يَسِيراً وَ بَقِيَتْ عَلَيْكَ تَبِعَاتُهُ‏» 🔸 ای معاویه بدان که اين قدرت و مقامی كه تو دارى، بى ‏ارزش و ناچيز است، ديرى نپايد و وزر و وبالش پيوسته به گردنت بماند. 📚 تحف العقول، ص233 5️⃣ یک بیان معروفی هم از نقل کرده که منابع معتبر متعددی آن را ذکر کرده اند که اون هم موید همین برداشت است: ➕ «سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ إِذَا بَلَغَ بَنُو أَبِي اَلْعَاصِ ثَلاَثِينَ رَجُلاً اِتَّخَذُوا دِينَ اَللَّهِ دَغَلاً وَ عِبَادَ اَللَّهِ خَوَلاً وَ مَالَ اَللَّهِ دُوَلاً» ➕ ابوذر: من خودم از پیامبر شنيدم که مى‌فرمود: هر گاه تعداد فرزندان و فرزندزادگان یعنی آل ابوالعاص() به 30 مرد برسد، آنگاه قدرت و حکومت را بدست خواهند گرفت و در نتیجه: را وسیله مردم قرار میدهند ➖و و بندگان خدا را و مِلک خویش میکنند ➖و را وسيلۀ دولت و خود گرفته و به خویش درمی آورند. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 شاگردان عدالتخواه علی(ع) 1️⃣ ابوذر (بخش اول) 🔺 دارای صراحت لهجه ای مختص به خود بود. او هرگاه یا میدید، دست به میزد. برای او خلیفه و غیر خلیفه مهم نبود، هرکه دست از پا خطا میکرد، با فریادهای بیدارگر خود، را فریاد میزد. 🔺، خلیفه سوم، آنقدر از به خویشان و دوستان خود بذل و بخشش میکرد که شیرینی آن زیر زبان خیلی ها مزه کرده بود لذا خود را کنار کشیده بودند. 🔺ابوذر، جزو معدود صحابه ای بود که با خود، عثمان و اطرافیانش را عاصی کرده بود، به حدی که عثمان ترسید مردم علیه او بشورند لذا مجبور شد، ابوذر را از مدینه به شام، کند تا شاید بتواند او را کنترل کند و کمی از گزند زبان حقگوی او راحت بشود. ➕ابن ابی الحدید نقل میکند: روزی ابوذر به عثمان گفت: شما برای اینکه کار خود در عدم کمک به فقرا را توجیح کنید، این را ترویج میکنید که دست خدا برای بخشش به فقرا بسته است. این برای آن است که شانه خود را از مسئولیت خالی کنید. 🔸ابوذر گفت از پيامبر خدا شنیدم که میگفت: «چون ، سى نفر گردند، را در ميان خود دست به‌دست‌ مى‌گردانند و بندگان خدا را خود مى‌كنند و را سرمايه خود مى‌سازند یعنی دین را پوششی برای کسب ثروت خود قرار میدهند». (إذا بَلَغَ بَنو أبِي العاصِ ثَلاثينَ رَجُلاً جَعَلوا مالَ اللّهِ دَولاً، و عِبادَ اللّهِ خَوَلاً، و دينَ اللّهِ دَخلا) 🔸عثمان از حاضران که اصحاب بودند پرسید این کلام را از رسول خدا شنیده اید؟ اصحاب گفتند خیر. عثمان به ابوذر گفت: وای برتو که بر پیامبر خدا دروغ میبندی. خلاصه دعوا بالا میگیرد و عثمان برای صحت سنجی این کلام ابوذر، حضرت امیر را میخواند و از حضرت میپرسد این کلام را از پیامبر شنیده است یا نه. 🔸حضرت تاکید میکند که من چنین بیانی از پیامبر نشنیده ام اما قطعا ابوذر راست میگوید. چرا که از پیامبر شنیدم: آسمان بر کسی سایه نیانداخته و زمین کسی را بر روی خود حمل نکرده که از ابوذر باشد. (لَأَنّي سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ يَقولُ‌: ما أظَلَّتِ الخَضراءُ‌، و لا أقَلَّتِ الغَبراءُ مِن ذي لَهجَةٍ أصدَقَ مِن أبي ذَر) مُروج الذهب ماجرای جهاد تبیین ابوذر در مقابل یهودی که در زمان مسلمان شده بود و مورد احترام خلفا بود و به نحوی نقش توجیه کارهای عثمان را بازی میکرد را نقل کرده. در پایان این افشاگری های ابوذر، دارد که عثمان به ابوذر گفت: چقدر مرا مى‌دهى! از جلوى چشمم دور شو، كه ما را آزار دادى. (ما أكثَرَ أذاكَ لي! غَيِّب وَجهَكَ عَنّي؛ فَقَد آذَيتَنا) 🔺این کنش فعالانه ابوذر در مدینه جهت نسبت به ، فسادها و تبعیض های عثمان، موجب شد که عثمان او را به شام تبعید کند تا بلکه بتواند او را کنترل کند. اما در ادامه ببینید ابوذر چه بر سر معاویه می آورد. تاریخ یعقوبی نقل میکند: وقتی به عثمان خبر رسيد كه ابوذر بر او و خُرده‌گيرى مى‌كند و تغيير و تبديل‌هاى او در سنّت‌هاى پيامبر خدا و ابوبكر و عمر را برای مردم بازگو و تبیین میکند، او را به شام نزد معاویه تبعید کرد. ابوذر در شام نیز همان کنش فعالانه خود را ادامه داد. 🔹او در مسجد مى‌نشست و مردم نیز به گرد او جمع مى‌شدند، تا آن كه اجتماع‌كنندگان و شنوندگانِ او فراوان می شدند و ابوذر نیز همان خود را برای مردم تبیین میکرد. ابوذر، نماز صبح خود را که میخواند، به دروازه دمشق میرفت و به خود میپرداخت. (كانَ يَجلِسُ فِي المَسجِدِ، فَيَقولُ كَما كانَ يَقولُ‌، و يَجتَمِعُ إلَيهِ النّاسُ‌، حَتّى كَثُرَ مَن يَجتَمِعُ إلَيهِ‌، و يَسمَعُ مِنهُ‌. و كانَ يَقِفُ عَلى بابِ دِمَشقَ إذا صَلّى صَلاةَ الصُّبحِ فَيَقول...) 🔹کار به آنجا رسید که معاويه نیز از دست ابوذر عاصی شد و به عثمان نامه نوشت و گفت: تو با تبعيد ابوذر به اینجا، را براى خود ساختى. (إنَّكَ قَد أفسَدتَ الشّامَ عَلى نَفسِكَ بِأَبي ذَر) ➕مُروج الذهب مینویسد: معاويه به عثمان نوشت: مردم بر گِرد ابوذر جمع شده‌اند و مى‌ترسم كه آنها را بر ضدّ تو بشوراند. اگر به این مردم نياز داری که با تو همراهی کنند، اگر مردم برای تو مهم است، ابوذر را از شام، به سوى خود بازگردان، تا افکار عمومی را بیش از این بهم نریخته است. (إنَّ أباذَرٍّ تَجتَمِعُ إلَيهِ الجُموعُ‌، و لا آمَنُ أن يُفسِدَهُم عَلَيكَ‌، فَإِن كانَ لَكَ فِي القَومِ حاجَةٌ فَاحمِلهُ إلَيك) 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 سوءاستفاده از «دین خدا» برای پیشبرد اراده «غیر خدا» 🔺امام صادق(ع) در وصیتشان به عبدالله بن جندب میفرمایند: ▪️دیرزمانی است که ، آباد و پر رونق گشته، و بنیانش استوار و محکم شده است و مردم بیش از ، جهل را پسند کرده اند. (يابنَ جُندَبٍ! قديماً عُمِرَ الجهلُ و قَوِيَ أساسُهُ‌) 🔺اما راز این مسئله در چیست؟ چه میشود که یک جامعه عقل را وانهاده و جهل را انتخاب میکند؟ حضرت در مقام تبیین علت این مسئله میگویند: ▪️این انحراف، نتیجه آن بود که گروهی دین خدا را خود قرار دادند، چنان بازی گرفتنی که در ظاهر به دین و احکام خدا عمل میکردند، ظاهر مذهبی داشتند اما در عمل اراده دیگری از آن داشتند. (و ذلك لِاتِّخاذِهِم دِينَ اللّٰهِ لَعباً حتّىٰ لقد كانَ المُتَقرِّبُ مِنهُم إلى اللّٰهِ بعَمَلِهِ يُريدُ سِواه، اولئكَ هُمُ الظالِمون) 📌پ.ن: ▫️در واقع آنها، در ظاهر عامل به بودند، اما در عمل را پیش میبردند، و نفسانیت خود را. ▫️چنین راهبردی، در سطح اجتماعی و به‌ویژه در عرصه حکمرانی، شبیه به همان مدلی است که به شدت دنبال میکرد. ▫️معاویه، به‌ظاهر مسلمان و خلیفه بود، اما اساسا به دنبال بود و به همان اندازه دشمن آگاهی و عقلانیت برای مردم. هدف او، توسعه جهل بود، نه هدایت مردم؛ تا بتواند اندکی بیشتر حکومت کند. ▫️امروز نیز با تمام ادعاهایش، در حال بازتولید همان راه و رسم معاویه است: ، در پوشش حقوق بشر، توسعه و عقلانیتِ ابزاری. ▫️تمدنی که نفعش در جهل مردم است، چه مردم خودش و چه مردمان دیگر کشورها. چرا؟ تا بتواند اندکی بیشتر حکومت کند لذا با انواع و اقسام روش ها، مثل پرداختن بیش از حد به ، مردم را در جهل نگه میدارد. ▫️اما در مقابل، این است که با همه کاستی‌ها، از اساس، بر یک مبنای دیگر بنا شده است: ، بلوغ فکری و آگاهی مردم، و مشارکت در سرنوشت خود. ▫️اساسا بقای جمهوری اسلامی، به آگاهی و است، وگرنه قطعا حذف خواهد شد. به خلاف تمدن غرب که بقایش در است. ▫️باید مواظب باشیم که از مسیر درست خود منحرف نشویم. خطر امروز برای ما این است که گرفتار همان بیماری ، در لباس جمهوری اسلامی بشویم؛ یعنی استفاده از شعار دین برای پیشبرد منافع و اراده غیرالهی. ‼️نتیجه آنکه: اگر «دین» به ابزاری در خدمت نفس، دنیا، یا بدل شود، نه تنها عقل و آگاهی رشد نمی‌کند، بلکه جهل، ریا، تزویر، و تحقیر مردمِ دین‌دار، همچون گذشته‌ای دور، باز خواهد گشت. و این، همان خطر همیشگیِ است. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی|👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9