❇️ اگر تقدیر زندگی در اختیار خودم بود...
🌱 حقیقتا جناب #کلینی در کتاب شریف #کافی درّهای فراوانی را در کنار هم به زیبایی به نظم در آورده که حیف است از آنها بی بهره بمانیم. ایشان در روایتی به نقل از #سَدیر چنین نقل میکند:
🌱 از #امام_صادق(ع) شنیدم که میفرمود: #بنی_اسرائیل نزد #حضرت_موسی(ع) رفتند و از او خواستند که از خداوند بخواهد که هرگاه ما اراده کردیم باران ببارد و هرگاه ما خواستیم باران نبارد یعنی عملا #تقدیر_امور مادی و کاریمان به عهده خودمان باشد چرا که شغل آنها عمده #کشاورزی بود.
🌱 حضرت نیز همین مسئله را از خداوند طلب میکند و خداوند نیز اجابت کرده و تقدیر امور را به دست #بنی_اسرائیل میدهند. بنی اسرائیل بعد از اینکه مطلع شدند خداوند این قدرت را به آنها داده شروع به کشاورزی کرده و هرگاه نیاز به آب داشتند اراده باران میکردند و باران میبارید و هرگاه نیاز نداشتند اراده کرده و باران قطع میشد.
🌱 این امر موجب شد مزارع آنها همانند کوه ها و جنگل های پر درخت بزرگ بشود اما وقتی زمان درو و برداشت رسید چیزی نیافتند، انگار ظاهر مزارع پُربار نشان میداد اما در باطن محصولی نداده بود یا محصول خراب شده بود یا... . در هر صورت تلاش آنها بی نتیجه مانده بود.
🌱 آنها به حضرت #موسی(ع) شکایت کردند که خداوند این قدرت را به ما داد اما چرا چنین شد که کار ما بی محصول ماند و خدا به ما ضرر رسانید؟ حضرت نیز این مسئله را به خداوند عرضه داشت. خداوند نیز در پاسخ به موسی(ع) فرمود:
🌱 اینها از چه چیزی شکایت میکنند؟ من به اندازه ای خاص برای آنها باران مشخص و تقدیر نمودم ولی آنها راضی به تقدیر من نشدند و خواستند که خودشان تقدیر امورشان را به دست بگیرند و من نیز به خواست آنها عمل کردم و به خودشان واگذار کردم و اینگونه شد که میبینی لذا این چیزی که رخ داده نتیجه تقدیر خود آنهاست، نه من.
📚فروع کافی، ج5، ص262
📌پ.ن: راضی به تقدیر الهی بودن یکی از مهمترین مسائل اخلاقی و ملاکات دینی است که میتواند #معیار_سنجش_افراد و مرتبه آنها نزد خداوند قرار گیرد.
اساسا خداوند بنده اش را دچار امتحاناتی میکند تا ببینید که او چه مقدار #تسلیم تقدیرات اوست لذا لازم است همیشه از این زاویه به زندگی و عالم نگاه کنیم که خداوند طراح و پشت پرده اتفاقات زندگی ماست.
اگر این شد آنگاه در نهایت رنج ها و مشکلات نیز به #آرامش خواهیم رسید چون او میبیند و او چنین طراحی کرده است؛ همانگونه که #سید_الشهدا نیز در گودال قتلگاه فرمود خدایا راضی به قضای تو هستم.
البته این تذکر لازم است که باید مفاهیم دینی را #منظومه_وار دید لذا این نگاه نباید منجر به عدم تلاش و #بی_تدبیری و #عدم_عقلانیت و... بشود چرا که یکی از تقدیرات خداوند، اعطای #اختیار به انسان ها بوده است. به همین دلیل است که نباید نتیجه کم کاری ها و بی تدبیری ها و خطاهای خود را به پای تقدیر الهی نوشت.
https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai
آیات و روایات اجتماعی
💠 آنگونه باش که خدا خواهد، نه آنگونه که دلت! 🔺 در این #حدیث_قدسی که اول بار #تفسیر_قمی آن را نقل کر
🔰 اگر از زاویه #کلان_تری به مسئله نگاه کنیم، خواهیم دید مسئله مهم در اینجا، #مبارزه_با_دین_های_تحریف_شده است، نه #بی_دینی!
🔰 اساسا مسئله امیرالمومنین و پیامبر اکرم نیز همین بود.
#مشرکان_مکه بی دین نبودند، آنها هم قائل به خدا بودند اما بت ها را #شفیعان و #واسطه بین خود و خدایشان میدیدند.
به تعبیر قرآن کریم اگر از آنها پرسیده میشد که خدایتان کیست، پاسخ میدادند: الله.(وَلَئِن سَأَلتَهُم مَّن خَلَقَهُم لَیَقُولُنَّ: #ٱللَّه؛ زخرف:87)
🔰 لذا جریان #بت_پرستی در عرب جاهلی، در واقع یک #نحوه_غلط_پرستش خداوند بود.
در ماجرای #بنی_اسرائیل، بعد از #معجزات عجیب که از رود #نیل عبور کردند و در حرکت به سمت سرزمین موعود، سر راهشان یک قوم بتپرست دیدند، گفتند یا موسی، چند تا بت هم برای ما قرار بده!
🔰 حضرت #موسی فرمود: شما #نادان هستید!
«وَ جَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا یَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلهًا کَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ» (اعراف، 138)
🔰 آنها نمیخواستند علیه خداوند #شورش کنند، آنها نمیخواستند #بی_خدا و بی_دین بشوند، بلکه میخواستند در #نحوۀ_پرستش_خدا، دخالتی بکنند.
قرآن کریم حدود دوازده مرتبه پیامبر را نهی کرده که از #هوای_نفس_مردم و دخالت مردم در دین، تبعیت نکن. (وَلا تَتَّبِع أَهواءَهُم؛ شوری، 15) (وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ؛ مائده، 49) و...
اینها صریح؛ اما غیرصریح هم دارد مثلا میفرماید از #کافران اطاعت نکن! «فَلا تُطِعِ الکافِرینَ وَجاهِدهُم بِهِ جِهادًا کَبیرًا» (فرقان، 52)
🔰 خب مگه حرف این مردم و کفار چی بود که قرآن از تبعیت آنها نهی میکنه؟ آیا از پیامبر میخواستند که مثلا کافر یا بت پرست بشه؟ خیر، اینها میخواستند یک دخالت کوچکی در دین بکنند، یک مصلحتاندیشی هایی داشته باشند.
🔰 مثلا میگفتند «فقط به خدا بگو برای هر قومی یک پیامبر بیاورد». حتی افراد پیشنهادی خودشون رو هم نام میبردند.
یعنی با پیامبریِ حضرت مخالفت نداشتند، بلکه میخواستند، هویت مستقل قومی خودشان را حفظ کنند.
اما خداوند این حرف را قبول نمیکنه و میفرماید: «وَلَو شِئنَا لَبَعَثنَا فِی کُلِّ قَریَة نَّذِیرا» (فرقان، 51)
🔰 پس مسئلۀ دخالت در نحوۀ دینداری یک مسئلۀ قدیمی و تاریخی است که اولین بار این اتفاق توسط #ابلیس افتاد، آنجا که به خدا گفت: من به جای این سجدۀ بر #آدم، حاضرم آنقدر عبادت کنم و برایت نماز بخوانم که تا حالا کسی نخوانده باشد!
📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 خطاب حضرت امیر برای امروز مسئولین و مردم ما
(چرا دشمن بر ما مسلط شد!)
🔺#حضرت_امیر در نهج البلاغه در خطابی به مردم کوفه که برای امروز ما نیز بسیار درس آموز است، میفرمایند:
🔹اى مردم، اگر يكديگر را از #يارى_كردن_حق فرو نمیگذاشتيد، و در سست كردن پايه باطل، #سستى نمیكرديد،
آنان كه هم شأن شما نبودند در امور شما طمع نمیكردند، و آن كه بر شما مسلّط شد، قوى نمیگشت.
🔹ولى شما چون #بنى_اسرائيل سرگردان شديد. به جانم سوگند پس از آنكه مرا از دست داديد، #سرگردانى شما چند برابر میشود.
🔹به خاطر اينكه #حق را پشت سر گذاشتيد و به آن عمل نکردید
و از نزديكترين فرد به پيامبر بريديد، و به دورترين شخص متّصل شديد.
🔹بدانيد اگر از #امام بر حقّ خود پيروى میكرديد، شما را به #راه_رسول_خدا میبرد، آن وقت از رنج بيراهه رفتن، راحت میشديد، و بار سنگين را از دوش خود به كنارى می انداختيد.
➕#کلید_واژه: «لَوْ لَمْ تَتَخَاذَلُوا عَنْ نَصْرِ الْحَق»
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
💠 دو راهبرد جبهه حق برای شکست سیاست جبهه باطل 🔺حضرت به دنبال این است تا جو اجتماعی و فشار سنگین آن
1️⃣ اقدام اول: شکستن جو اجتماعی و فشار حاکم بر مردم؛ با حضور 360 صحابی سرتراشیده و بدون نقاب در شهر
🔰 #کلینی در کافی به نقل از #ابوهيثم_بن_تَيَّهان از اصحاب معروف حضرت امیر میگوید:
اميرالمؤمنین، در مدينه براى مردم، سخنرانى كرد و فرمود:
▫️اگر حکومت را به اهلش یعنی ما اهل بیت میسپردید هم خیر دنیا را میبردید و هم خیر آخرت را، یعنی هم #دنیای_شما آباد میشد و هم #آخرت_شما.
▫️اما اکنون منتظر باشید آنچه را کاشته اید، همان را دِرو کنید لذا منتظر عواقب این انتخاب تان باشید.
🔺در ادامه حضرت تاکید میکنند:
▫️به خدا سوگند، اگر من به عدد پيروان #طالوت، يا به عدد #اهل_بدر، ياور داشتم و آنان دشمنان شما بودند، شما را با شمشير مىزدم تا به حق باز گرديد و به راستى در آييد كه اين، شكاف ايجاد شده در دين را بهتر مىبندد و همراهى را بيشتر مىكند.
خدايا! ميان من و آنان، به حقْ داورى كن كه تو بهترين داورانى!».
🔺راوی میگوید حضرت سپس از مسجد، بيرون رفت و بر #آغُلى گذشت كه در آن، حدود #سى_گوسفند بود. پس حضرت فرمود:
«به خدا سوگند، اگر من به عدد اين #گوسفندان، مردانى داشتم كه براى خداوند و پيامبرش #دل_مىسوزاندند، اين #پسرِ_مگسخوار را از تختش پايين مىكشيدم».
🔺راوی میگوید چون شب شد، #360_مرد با حضرت تا به پاى مرگ پيمان بستند و اميرمؤمنان به آنان گفت:
▫️«صبح در فلان جا، سرها را تراشيده و نزد من بياييد» و حضرت، خود، سرش را نیز تراشيد اما هيچ يك از آن گروه، سر خود را نتراشيدند و نيامدند، جز #ابوذر، #مقداد، #حُذَيفة بن يمان، #عمّار بن ياسر و پس از آنها #سلمان.
🔺حضرت دستش را به سوى آسمانْ بالا برد و گفت:
«خدايا! این #مردم، مرا #ناتوان كردند، همان گونه كه #بنى_اسرائيل، #هارون را ناتوان كردند. خدايا! تو آنچه را ما پنهان و آشكار مىكنيم، مىدانى و چيزى در زمين و آسمان، از تو پنهان نمىمانَد. مرا مسلمان بميران و به صالحانْ مُلحق كن!».
➕(مطالعه کامل روایت)
🔰 این گزارش به طرق مختلف و با ادبیات های متفاوت، در منابع گوناگون نقل شده است. تعداد این افراد، در برخی نقل ها 40 و در برخی 44 و در برخی 360 نفر ذکر شده است. در برخی نقل ها آمده که حضرت به آنها فرمود سرهایتان را بتراشید و در برخی نقل ها هم دارد که فرمود، #نقاب به صورت نزنید. در مورد افرادی که حاضر شدند نیز از سه نفر نقل شده تا 7 نفر.
🔺نکته مهم آن است که چرا حضرت به این 360 بیعت کننده میگوید فردا با سرهای تراشیده و بدون نقاب به میدان شهر بیایید؟ هدف و غرض حضرت چیست؟
پاسخ های متفاوتی میتوان داد، مثلا شاید حضرت خواسته آنها را بیازماید که آیا بیعت شان واقعی است یا نه.
🔺اما در بستری که ترسیم شد، به نظر میرسد یکی از اغراضی که حضرت دنبال میکرد، این بود که حضرت با چنین کاری بتواند جو سنگین و #فشار_اجتماعی را شکسته و #فضای_ترس و ارعاب را کنترل کند،
🔺به این بیان که 360 نفر از اصحاب با من بیعت کرده اند و آنها پنهان نیستند بلکه با سرهای تراشیده و بدون نقاب در شهر شناخته شده اند لذا ای مردم نترسیده و عقب ننشینید و با جانشین به حق پیامبر بیعت کنید، نه غاصبین خلافت.
🔺وقتی 360 نفر سرهایشان را بتراشند، یعنی آنها دیگر در شهر شناخته شده خواهند بود لذا حضور آنها در شهر به دیگران #جرئت ابراز عقیده و نظرشان را خواهد داد که به حق بازگردند.
🔺اما متاسفانه این افراد بیعت کننده با حضرت، از این کار ترسیده و جز عده ای اندک به دعوت حضرت لبیک نمیگویند و نتیجه آن میشود #شکست_طرح_جبهه_حق.
🔺در نقل ها دارد که حضرت همین اتفاق را تا سه روز ادامه دادند اما در هیچ یک از آنها، این افراد با حضرت همراهی نکردند و از ترس، حاضر به حضور نشدند.
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 گزارش پنجم: نداشتن یاور حتی در حد 30 نفر
🔰 #کلینی در کافی به نقل از #ابوهيثم_بن_تَيَّهان از اصحاب معروف حضرت امیر میگوید:
اميرالمؤمنین، در مدينه براى مردم، سخنرانى كرد و فرمود:
▫️اگر حکومت را به اهلش یعنی ما اهل بیت میسپردید هم خیر دنیا را میبردید و هم خیر آخرت را، یعنی هم #دنیای_شما آباد میشد و هم #آخرت_شما.
▫️اما اکنون منتظر باشید آنچه را کاشته اید، همان را دِرو کنید لذا منتظر عواقب این انتخاب تان باشید.
🔺در ادامه حضرت تاکید میکنند:
▫️به خدا سوگند، اگر من به عدد پيروان #طالوت، يا به عدد #اهل_بدر، ياور داشتم و آنان دشمنان شما بودند، شما را با شمشير مىزدم تا به حق باز گرديد و به راستى در آييد كه اين، شكاف ايجاد شده در دين را بهتر مىبندد و همراهى را بيشتر مىكند.
خدايا! ميان من و آنان، به حقْ داورى كن كه تو بهترين داورانى!».
🔺راوی میگوید حضرت سپس از مسجد، بيرون رفت و بر #آغُلى گذشت كه در آن، حدود #سى_گوسفند بود. پس حضرت فرمود:
«به خدا سوگند، اگر من به عدد اين #گوسفندان، مردانى داشتم كه براى خداوند و پيامبرش #دل_مىسوزاندند، اين #پسرِ_مگسخوار را از تختش پايين مىكشيدم».
🔺راوی میگوید چون شب شد، #360_مرد با حضرت تا به پاى مرگ پيمان بستند و اميرمؤمنان به آنان گفت:
▫️«صبح در فلان جا، سرها را تراشيده و نزد من بياييد» و حضرت، خود، سرش را نیز تراشيد اما هيچ يك از آن گروه، سر خود را نتراشيدند و نيامدند، جز #ابوذر، #مقداد، #حُذَيفة بن يمان، #عمّار بن ياسر و پس از آنها #سلمان.
🔺حضرت دستش را به سوى آسمانْ بالا برد و گفت:
«خدايا! این #مردم، مرا #ناتوان كردند، همان گونه كه #بنى_اسرائيل، #هارون را ناتوان كردند. خدايا! تو آنچه را ما پنهان و آشكار مىكنيم، مىدانى و چيزى در زمين و آسمان، از تو پنهان نمىمانَد. مرا مسلمان بميران و به صالحانْ مُلحق كن!».
➕(مطالعه کامل روایت)
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 اگر تقدیر زندگی در اختیار خودم بود...
🔺#کلینی در کافی، به نقل از #سَدیر چنین نقل میکند:
از #امام_صادق(ع) شنیدم که میفرمود:
➕#بنی_اسرائیل نزد #موسی(ع) رفتند و از او خواستند که از خداوند بخواهد که هرگاه ما اراده کردیم، باران ببارد و هرگاه ما خواستیم، باران نبارد. یعنی عملا #تقدیر_امور مادی و کاری مان به عهده خودمان باشد چرا که شغل آنها عمده #کشاورزی بود.
🔺حضرت نیز همین مسئله را از خداوند طلب کرده و خداوند نیز اجابت میکند و تقدیر امور را به دست خودشان میدهد. بنی اسرائیل بعد از اینکه مطلع شدند خداوند این قدرت را به آنها داده، شروع به کشاورزی کرده و هرگاه نیاز به آب داشتند، اراده باران میکردند و باران میبارید و هرگاه نیاز نداشتند، اراده کرده و باران قطع میشد.
🔺این امر موجب شد مزارع آنها همانند کوه ها و جنگل های پر درخت بزرگ بشود اما وقتی زمان درو و برداشت رسید، چیزی نیافتند، انگار ظاهر مزارع پُربار نشان میداد اما در باطن محصولی نداده بود یا محصول خراب شده بود یا... . در هر صورت تلاش آنها بی نتیجه مانده بود.
🔺آنها به #موسی(ع) شکایت کردند که خدا این قدرت را به ما داد اما چرا چنین شد که کار ما بی محصول ماند و خدا به ما ضرر رسانید؟
(فَضَجُّوا إِلَى مُوسَى(ع) وَ قَالُوا: إِنَّمَا سَأَلْنَاكَ أَنْ تَسْأَلَ اَللَّهَ أَنْ يُمْطِرَ اَلسَّمَاءَ عَلَيْنَا إِذَا أَرَدْنَا فَأَجَابَنَا ثُمَّ صَيَّرَهَا عَلَيْنَا ضَرَراً)
🔺حضرت نیز این مسئله را به خداوند عرضه داشت. خداوند نیز در پاسخ به موسی(ع) فرمود:
➕اینها از چه چیزی شکایت میکنند؟ من به اندازه ای خاص برای آنها باران مشخص و تقدیر نمودم، ولی آنها راضی به تقدیر من نشدند و خواستند که خودشان تقدیر امورشان را به دست بگیرند و من نیز به خواست آنها عمل کرده و به خودشان واگذار کردم و اینگونه شد که میبینی لذا این چیزی که رخ داده نتیجه تقدیر خود آنهاست، نه من.
(فَقَالَ: يَا مُوسَى أَنَا كُنْتُ اَلْمُقَدِّرَ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ فَلَمْ يَرْضَوْا بِتَقْدِيرِي فَأَجَبْتُهُمْ إِلَى إِرَادَتِهِمْ فَكَانَ مَا رَأَيْتَ)
📚فروع کافی، ج5، ص262
📌پ.ن: راضی به تقدیر الهی بودن، یکی از مهمترین مسائل اخلاقی و ملاکات دینی است که میتواند #معیار_سنجش_افراد و مرتبه آنها نزد خداوند قرار گیرد.
اساسا خداوند بنده اش را دچار امتحاناتی میکند تا ببینید که او چه مقدار #تسلیم تقدیرات اوست لذا لازم است همیشه از این زاویه به زندگی و عالم نگاه کنیم که خداوند طراح و پشت پرده اتفاقات زندگی ماست.
اگر این حاصل شد، آنگاه حتی در اوج رنج و مشکلات نیز #احساس_آرامش خواهیم داشت چون او میبیند و او چنین طراحی کرده است؛ همانگونه که #سید_الشهدا نیز در گودال قتلگاه فرمود خدایا راضی به قضای تو هستم.
البته این تذکر لازم است که باید مفاهیم دینی را #منظومه_وار دید لذا این نگاه نباید منجر به عدم تلاش و #بی_تدبیری و #عدم_عقلانیت و... بشود چرا که یکی از تقدیرات خداوند، اعطای #اختیار به انسان هاست. به همین دلیل است که نباید نتیجه کم کاری ها و بی تدبیری ها و خطاهای خود را به پای تقدیر الهی نوشت.
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
📌پ.ن: #ابلیس به خدای متعال میگه من رو از #سجده بر آدم معاف کن، بجاش هرچقدر بخواهی من تو را #عبادت می
🔰 اگر از زاویه #کلان_تری به مسئله نگاه کنیم، خواهیم دید مسئله مهم در اینجا، #مبارزه_با_دین_های_تحریف_شده است، نه #بی_دینی!
🔰 اساسا مسئله امیرالمومنین و پیامبر اکرم نیز همین بود.
#مشرکان_مکه بی دین نبودند، آنها هم قائل به خدا بودند اما بت ها را #شفیعان و #واسطه بین خود و خدایشان میدیدند.
به تعبیر قرآن کریم اگر از آنها پرسیده میشد که خدایتان کیست، پاسخ میدادند: الله.(وَلَئِن سَأَلتَهُم مَّن خَلَقَهُم لَیَقُولُنَّ: #ٱللَّه؛ زخرف:87)
🔰 لذا جریان #بت_پرستی در عرب جاهلی، در واقع یک #نحوه_غلط_پرستش خداوند بود.
در ماجرای #بنی_اسرائیل، بعد از #معجزات عجیب که از رود #نیل عبور کردند و در حرکت به سمت سرزمین موعود، سر راهشان یک قوم بتپرست دیدند، گفتند یا موسی، چند تا بت هم برای ما قرار بده!
🔰 حضرت #موسی فرمود: شما #نادان هستید!
«وَ جَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا یَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلهًا کَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ» (اعراف، 138)
🔰 آنها نمیخواستند علیه خداوند #شورش کنند، آنها نمیخواستند #بی_خدا و بی_دین بشوند، بلکه میخواستند در #نحوۀ_پرستش_خدا، دخالتی بکنند.
قرآن کریم حدود دوازده مرتبه پیامبر را نهی کرده که از #هوای_نفس_مردم و دخالت مردم در دین، تبعیت نکن. (وَلا تَتَّبِع أَهواءَهُم؛ شوری، 15) (وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ؛ مائده، 49) و...
اینها صریح؛ اما غیرصریح هم دارد مثلا میفرماید از #کافران اطاعت نکن! «فَلا تُطِعِ الکافِرینَ وَجاهِدهُم بِهِ جِهادًا کَبیرًا» (فرقان، 52)
🔰 خب مگه حرف این مردم و کفار چی بود که قرآن از تبعیت آنها نهی میکنه؟ آیا از پیامبر میخواستند که مثلا کافر یا بت پرست بشه؟ خیر، اینها میخواستند یک دخالت کوچکی در دین بکنند، یک مصلحتاندیشی هایی داشته باشند.
🔰 مثلا میگفتند «فقط به خدا بگو برای هر قومی یک پیامبر بیاورد». حتی افراد پیشنهادی خودشون رو هم نام میبردند.
یعنی با پیامبریِ حضرت مخالفت نداشتند، بلکه میخواستند، هویت مستقل قومی خودشان را حفظ کنند.
اما خداوند این حرف را قبول نمیکنه و میفرماید: «وَلَو شِئنَا لَبَعَثنَا فِی کُلِّ قَریَة نَّذِیرا» (فرقان، 51)
🔰 پس مسئلۀ دخالت در نحوۀ دینداری یک مسئلۀ قدیمی و تاریخی است که اولین بار این اتفاق توسط #ابلیس افتاد، آنجا که به خدا گفت: من به جای این سجدۀ بر #آدم، حاضرم آنقدر عبادت کنم و برایت نماز بخوانم که تا حالا کسی نخوانده باشد!
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 یک قاعده مهم و پُرکاربرد اجتماعی: «كَما تَدينُ تُدان»
(بخش اول)
1️⃣ در عصر #داوود(ع)، مردى بود که نزد زنی مىرفت و به زور از او كام مىگرفت. خداوند در دل آن زن انداخت كه به آن مرد بگويد: هر بار كه تو نزد من مىآيى، مردى هم به سراغ زن تو مىرود. آن مرد سراغ زن خود رفت، ديد مردى پيش اوست.
آن مرد را نزد داوود(ع) آورد و گفت: اى پيامبر خدا! بلايى سرم آمده كه بر سر احدى نيامده است! داود(ع) فرمود: چه بلایی؟ مرد گفت: اين مرد را پيش زنم يافتم. خداوند به داوود(ع) وحى کرد كه: به او بگو: «از هر دست بدهى از همان دست پسمىگيرى.»
(فأتىٰ بِهِ داوودَ(ع) فقالَ: يا نَبِيَّ اللّٰهِ، اتِيَ إلَيَّ ما لَم يُؤتَ إلى أحَدٍ! قالَ: و ما ذاكَ؟ قالَ: وَجَدتُ هٰذا الرَّجُلَ عِندَ أهلي، فأوحَى اللّٰهُ تَعالىٰ إلىٰ داوودَ(ع): قُلْ لَهُ: كما تَدينُ تُدان)
[من لايحضر، ج4، ص22]
2️⃣ پیامبر(ص):
با «آل فلان» ازدواج كنيد؛ چون مردان آنها اهل #عفّت اند، در نتيجه زنان شان نيز اهل عفّت اند. امّا با «آل فلان» ازدواج نكنيد؛ چون مردان آنها #زناكارند، در نتيجه زنانشان نيز زناكارند.
(تَزَوَّجُوا إِلَى آلِ فُلاَنٍ فَإِنَّهُمْ عَفُّوا فَعَفَّتْ نِسَاؤُهُمْ وَ لاَ تَزَوَّجُوا إِلَى آلِ فُلاَنٍ فَإِنَّهُمْ بَغَوْا فَبَغَتْ نِسَاؤُهُمْ)
و در #تورات نوشته است: منم خدا، كُشندۀ قاتلان و فقيركنندۀ زناكاران. اى مردم! زنا نكنيد، كه اگر چنين كنيد، زنانتان زنا مىدهند. از هر دست بدهىد، با همان دست پس مىگيرىد.
(و مَكتوبٌ فِي التَّوراةِ: أنَا اللّٰهُ قاتِلُ القاتِلينَ، و مُفقِرُ الزّانينَ. أيُّهَا النّاسُ! لا تَزنوا فَتَزنِيَ نِساؤُكُم؛ كَما تَدينُ تُدانُ)
[كافی، ج5، ص554]
3️⃣ امام باقر(ص):
از وحىهاى خداوند به حضرت #موسى(ع) اين بود كه: اى موسى! هر كه زنا كند، با #ناموس او زنا میشود، اگرچه در اعقاب فرزندانش باشد. اى موسى! #پاكدامن باش تا همسرت هم پاكدامن باشد. اى موسى! اگر مىخواهى خير و #بركت خانوادهات فراوان شود، از زنا بپرهيز. اى موسى! از هر دست بدهى با همان دست پس مىگيرى.
(كانَ فيما أوحَى اللّٰهُ تَعالىٰ إلىٰ موسَى بنِ عِمرانَ(ع): يا موسَى بنَ عِمرانَ! مَن زَنىٰ زُنِيَ بِهِ و لَو فِي العَقِبِ مِن بَعدِهِ. يا موسَى بنَ عِمرانَ! عِفَّ تَعِفَّ أهلُكَ. يا موسَى بنَ عِمرانَ! إن أرَدتَ أن يُكثِرَ خَيرُ أهلِ بَيتِكَ فَإِيّاكَ وَالزِّنا. يا موسَى بنَ عِمرانَ! كَما تَدينُ تُدانُ.)
[من لايحضر، ج4، ص21]
4️⃣ امام صادق(ع):
در #تورات نوشته است: «اى فرزند آدم! هر گونه كه خواهى، باش. اما بدان: از هر دست بدهى با همان دست، پس مىگيرى».
(مَكتوبٌ فِي التَّوراةِ: ابنَ آدَمَ! كُن كَيفَ شِئتَ، كَما تَدينُ تُدان)
[كافی، ج2، ص138]
5️⃣ امام صادق(ع):
آيا كسانى كه به #پشت_زنان مردم مىنگرند، نمىترسند كه اين بلا بر سرِ زنان خودشان هم بيايد؟!
(أما يَخشَى الَّذينَ يَنظُرونَ في أدبارِ النِّساءِ، أن يُبتَلَوا بِذٰلِكَ في نِسائِهِم؟!)
[كافی، ج5، ص553؛ من لایحضر، ج4، ص19]
6️⃣ امام صادق(ع) خطاب به مُفضّل جُعْفى فرمود:
چه زشت است براى مرد كه در مكان بدنامى ديده شود و بدان سبب، ما و ياران پاكِ مان بدنام شويم. اى مُفضّل! آيا مىدانى چرا گفتهاند: هر كس روزى زنا كند، با ناموس او زنا میشود؟
(ما أقبَحَ بِالرَّجُلِ مِن أن يُرىٰ بِالمَكانِ المُعوِرِ، فَيُدخَلَ ذٰلِكَ عَلَينا وعَلىٰ صالِحي أصحابِنا، يا مُفَضَّلُ أتَدري لِمَ قيلَ: مَن يَزنِ يَوماً يُزنَ بِهِ؟)
در ميان #بنى_اسرائيل، زن بدكارهاى وجود داشت و در بين بنى اسرائيل، مردى بود كه بسيار نزد او مىرفت. بار آخر كه نزدش رفت، خداوند بر زبان آن زن راند كه: وقتى نزد زنت برگردى، مردى را با او خواهى ديد.
آن مرد با شك و بدبينى خارج شد و برخلاف روش هر روزش كه هنگام ورود به خانهاش در مىزد، سرزده وارد خانهاش شد. ديد مردى بر بستر اوست. براى شکایت و مرافعه نزد #موسى(ع) رفتند.
جبرئيل بر موسى(ع) فرود آمد و گفت: يا موسى! هر كس روزى زنا كند با ناموس او زنا مىشود. موسى(ع) به آن دو نگريست و فرمود: پاكدامن باشيد تا زنانتان نيز پاكدامن باشند.
(فَنَزَلَ جَبرَئيلُ عَلىٰ موسىٰ(ع) فقال: يا موسىٰ، مَن يَزنِ يَوماً يُزنَ بِهِ. فَنَظَرَ إلَيهِما فقال: عِفّوا تَعِفَّ نِساؤُكُم)
[كافی، ج5، ص553]
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9