#شیخ_طوسی
🔰 عنایت به فتاوای شیخ طوسی (رحمة الله علیه) در کتب سابقین
💠 حضرت آیة الله سید موسی شبیری زنجانی (حفظه الله):
🔸 پس از شیخ طوسی نوعا از فتاوای او تبعیّت میشده و کم کم همان فقهی را که شیخ طراحی کرده بود، به عنوان فقه شیعه شناخته شد.
🔹 مرحوم آقای بروجردی در درس میفرمود که ما برای استنباط یک حکم، باید خودمان را در عصر شیخ قرار دهیم، یعنی زمانی که هنوز فتوایی از ناحیه شیخ وجود نداشته و بعد با توجّه به مدارک، استنباط کنیم.
در کتب سابقین مثل محقّق، علّامه و ابن ادریس فتوایی که اول ذکر میشود، فتوای شیخ طوسی و گویا فتوای امامیه همین است زیرا دیگران فتوای خود را به عنوان حاشیهای بر فتاوای شیخ محسوب می کردهاند.
#فقه
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
#علامه_مجلسی
#بحار_الأنوار
🔰 ویژگیهای کار علمی مرحوم مجلسی (رحمة الله علیه) در کتاب شریف بحارالأنوار
🔸 یکی دیگر از ویژگیهای بحارالانوار آن است که چون غالب روایات مربوط به هر مطلبی را در یک جا نقل میکند انسان به راحتی میتواند بفهمد که روایات مربوط به آن موضوع متواتراند یا مستفیض یا خبر واحد است و نیز متحد بودن دو روایت یا متعدد بودن آنها و نیز وحدت یا تعدد مضمون روایات و... همه این امور به سادگی قابل استفاده است.
📚 عابدی، احمد، آشنایی با بحارالأنوار: ص100-101.
#حدیث
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
#آیة_الله_بروجردی
💠 حضرت آیة الله سید موسی #شبیری_زنجانی (حفظه الله)
پرسش:
🔸 تسلط مرحوم آیة الله #بروجردى (قدّس سرّه) بر #حديث چگونه بود؟ اين تسلط چگونه بر فهم و استنباط فقهى ايشان تأثير مىگذاشت؟
پاسخ:
🔸 تسلّط ايشان بر حديث، فوق العاده بود. نمونههاى فراوانى نيز از تأثير اين تسلّط در مستنبطات فقهى ايشان وجود دارد. به عنوان مثال، در موارد اختلاف بين روايات، وقتى در دو روايت، سائل، يك نفر باشد، مسئول هم يك نفر باشد و موضوع سؤال هم يكى باشد، ايشان نوعاً مىفرمودند كه اين دو روايت، واحد است و از جهت نقل معنا بين آنها اختلاف شده است.
🔹 مثلاً يكى از مبانى مرحوم آيتالله بروجردى اين بود كه ايشان مىفرمود: در نقل روايات، اصل اوّلى رُوات بر نقل رواياتى بوده كه به آنها فتوا مىدادهاند، تنها اصحاب الجمع و حشويه بودهاند كه هر روايتى را نقل مىكردهاند. البته در مورد آداب و سنن و مواعظ يك مسامحهاى ممكن است در كار باشد (مثلاً به جهت روايات تسامح در ادلّه سنن)، يا در مواردى كه قرائن عقلى بر صحّت خبر باشد ممكن است عمل به روايت، به استناد صحّت سند آن نباشد؛ بلكه به اعتماد قرائن عقلى باشد. ولى در روايات مفصّلى كه مشتمل بر احكام تعبّدى الزامى است، نقل آن از سوى محدّثين به اين دليل است كه آنها به سند اين روايت اعتماد مىكردهاند، هر چند ما الآن بعض اصحابنا را نمىشناسيم، ولى از اين قرائن مىفهميم كه محدّثين، وى را قابل اعتماد مىدانستهاند و همين مقدار بر اعتبار سند كافى است. خب، اين مبنا خيلى در فتاواى ايشان و حلّ تعارضات روايات تأثير مىگذاشت.
از اين دست مطالب در فرمايشات ايشان زياد است و واقعاً در فتاواى ايشان تأثير گذار بوده است.
📚 مقالات: ص۱۳۸-۱۳۹.
۱۳۹۳/۱۲/۱۲ پرسش هایی از آیة الله شبیری زنجانی.
#حدیث
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
💠 استاد سید علیرضا حسینی شیرازی (حفظه الله)
🔰 مراد از تحریف در فرایند اعتبارسنجی احادیث
🔸 مراد از تحریف اشتباهات غیر عمدی است که در مسیر طولانی استنساخ کتابهای حدیثی در عناوین راویان به وقوع پیوسته است.
🔹 پس وقتی لفظ تحریف را به کار میبریم تصور نشود که یک پدیده توطئه آمیز وجود داشته است، بلکه گاه به دلیل رسم الخطهای قدیمی یا بد خط نوشتن و ناخوانا نوشتن در مسیر استنساخ اشتباهاتی رخ میداده که این پدیدهای طبیعی است.
📚 برگرفته از دروس استاد حسینی شیرازی (حفظه الله).
#رجال
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
#نسخه_شناسی
🔰 تأثير نسخه شناسی در استنباط و فتوا
💠 حضرت آیة الله سید موسی #شبیری_زنجانی (حفظه الله)
پرسش:
🔸 #نسخه_شناسى كتب حديث تا چه حد در استنباط و فتوا تأثيرگذار است؟
پاسخ:
🔸 بسيار بسيار مهم است و در استنباط احكام، بارها و بارها پيش آمده است كه مغلوط بودن يك نسخه باعث تغيير حكم مستنبط مىشود. من چند مثال براى شما مىزنم:
1⃣ آقاى #خوئى در كتاب اجاره مى - فرمايند: «صدوق در خصال از محمد بن يحياى عطار نقل كرده و صدوق محمد بن يحيى را درك نكرده است». اينكه ايشان مىفرمايند محمد بن يحياى عطار را درك نكرده، درست است، اما اينكه مىفرمايند در خصال از محمد بن يحيى نقل كرده، اين درست نيست. در خصال، تحريفى شده است. عبارت خصال اين است: محمد بن احمد بن يحيى العطار عن سعد بن عبد الله يا قال حدثنى سعد بن عبد الله، اين پس و پيش شده، احمد بن محمد بن يحيى بايد باشد، اين محمد بن احمد بن يحيى شده، محمد بن يحيى در سند قرار نگرفته، جاى احمد بن محمد بن يحيى، محمد بن احمد بن يحيى شده و اين سهوى است كه از نظر تقديم و تأخير شده و در وسائل هم كه از هر دو كتاب نقل مىكند، صحيحش را نقل مىكند، هم از خصال وهم از توحيد صحيحش را نقل كرده و اين چاپى و بعضى نسخههاى خطى كه ما مقابله كرديم، بلا اشكال غلط است و جلو و عقب شده است.
2⃣ مورد ديگر اينكه على بن ابراهيم بلا واسطه خيلى زياد نقل كرده است. ممكن است اصل همه آنها كه بلاواسطه نقل شده، به وسيله پدر او بوده كه نام وى به خاطر بى توجّهى به نسخه حذف شده است؛ چون گاهى روايات در نقل كلينى معلق مىشود، يعنى اول سند به اعتبار سند قبلى ذكر نمىشود و خيال مىشود كه بلا واسطه نقل شده، با اينكه اگر به نسخه اصلى مراجعه شود معلوم مىشود كه واسطه دارد.
3⃣ يا اينكه در سند روايتى نام «حسين بن على الكلبى» آمده است؛ در حالى كه در هيچ جا ما پيدا نكرديم كه ذكرى از او شده باشد. به نظر ما اين غلط از نسخه است. چون كتاب الزهد و امثال آن مثل كافى نيست كه هميشه مقابله شده باشد. اين از نسخههاى خيلى نادر است. اين، «حسين بن علوان الكلبى» است كه «حسين بن سعيد» از او نقل مىكند.
📚 مقالات: ص۱۳۷-۱۳۸.
۱۳۹۳/۱۲/۱۲ پرسش هایی از آیة الله شبیری زنجانی.
#رجال
#حدیث
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
#فهرست_نویسی
#نجاشی
🔰 انگيزه تدوين فهرست
💠 حضرت آیة الله #خامنهای (حفظه الله):
🔸 انگيزه تدوين فهرست را از آنچه شيخ #نجاشى (رحمة الله علیه) در مقدمه فهرست معتبر و مبسوط خود، كه به «#رجال_نجاشى» اشتهار يافته است، ذكر كرده مىتوان بهدست آورد. وى چنين مىنويسد:
🔹 « فانى وقفت على ما ذكره السيد الشريف- اطال اللّه بقائه و ادام توفيقه- من تعيير قوم من مخالفينا انه لا سلف لكم و لا مصنف. و هذا قول من لا علم له بالناس و لا وقف على اخبارهم و لا عرف منازلهم و تاريخ اخبار اهل العلم و لا لقى احدا فيعرف منه ...»
🔸 به گمان نزديك به يقين، لااقل نيمى يا بخش مهمى از انگيزه ديگر مؤلفان كتابهاى رشته فهرست نيز همين است كه در عبارت بالا بدان اشاره شده، يعنى معرفى سلف شيعه و بازشناساندن آثار گرانبهاى آنان در علوم و فنون مختلف و پاسخ به طنز و ايراد آن دسته از مخالفان كه از اين آثار بی خبر مىبودهاند و شيعه را به نداشتن اثر و سابقه علمى، قدح مىكردهاند.
📚 چهار كتاب اصلى علم رجال ؛ ص۲۰-۲۱.
#رجال
#حدیث
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
#شیخ_انصاری
#آخوند_خراسانی
🔰 هدیه مرحوم شیخ به مرحوم آخوند
🔸 مرحوم #آخوند_خراسانی، صاحب کفایه (رحمة الله علیه) که تشنه درس استادش شیخ #مرتضی_انصاری (رضوان الله علیه) بود روزی یگانه پیراهنش را شسته بود و منتظر بود تا خشک شود.
🔹 چون موقع درس فرا رسید و پیراهن هنوز خشک نشده بود برای آنکه از درس استاد محروم نگردد، قبای خود را در بر کرد و مچهای آستین را بست و در حالی که عبا را به دور خود پیچیده بود وارد مجلس درس شیخ شد و در گوشه ای نشست و به سخنان استاد گوش فرا داد و پس از خاتمه درس به سرعت به سوی محل سکونت خود شتافت زیرا نمی خواست کسی متوجه آن وضع گردد.
🔸 ظهر آن روز کسی درب حجره را کوفت. وقتی آخوند محمد کاظم در را باز کرد، شیخ مرتضی را دم در یافت. استاد به شاگرد خود سلام کرد و بقچه ای از زیر عبای خود بیرون آورد و آن را به دست او داد و با قیافه ولحنی که سرشار از محبت بود گفت:
🔹 «از اینکه در این وقت مزاحم شدهام معذرت میخواهم، من میتوانستم پیراهن نویی تهیه کنم، اما دلم میخواهد پیراهن خود را به شما بدهم و امیدوارم با قبول آن مرا خوشحال کنید».
🔸شیخ آنگاه به سرعت از حجرهی شاگرد خود دور شد، به طوری که آخوند نتوانست از لطف استاد خود سپاسگزاری کند وقتی بقچه را باز کرد دید که شیخ دو دست از پیراهنهای خود را برای او آورده است.
📚 مردان علم در میدان عمل ص ۱۰۹و۱۱۰.
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
🔰 کفایه را چهارلا بلدند، اما...
💠 شهید مرتضی #مطهری (رحمة الله علیه):
🔸 یا رَبِّ انَّ قَوْمِی اتَّخَذوا هذَا الْقُرْ انَ مَهْجوراً (فرقان: ۳۰)
🔹 یکی از فضلای خودمان در حدود یک ماه پیش مشرّف شده بود به عتبات. میگفت خدمت آیتالله #خویی (سلّمه الله تعالی) رسیدم، به ایشان گفتم: چرا شما درس تفسیری که سابقاً داشتید ترک کردید؟ (ایشان در هفت هشت سال پیش درس تفسیری در نجف داشتند و قسمتی از آن چاپ شده). ایشان گفتند: موانع و مشکلاتی هست در درس تفسیر. گفت من به ایشان گفتم: #علامه_طباطبایی در قم که به این کار ادامه دادند و بیشتر وقت خودشان را صرف این کار کردند چطور شد؟
ایشان گفتند: آقای طباطبایی «تضحیه» کردهاند؛ یعنی آقای طباطبایی خودشان را قربانی کردند، از نظر شخصیت اجتماعی ساقط شدند، و راست گفتند.
🔸 عجیب است که در حساسترین نقاط دینی ما اگر کسی عمر خود را صرف قرآن بکند، به هزار سختی و مشکل دچار میشود؛ از نان، از زندگی، از شخصیت، از احترام، از همه چیز میافتد و اما اگر عمر خود را صرف کتابهایی از قبیل #کفایه بکند صاحب همه چیز میشود. در نتیجه هزارها نفر پیدا میشوند که کفایه را چهارلا بلدند؛ یعنی خودش را بلدند، ردّ کفایه را هم بلدند، ردّ ردّ او را هم بلدند، ردّ ردّ ردّ او را هم بلدند، اما دو نفر پیدا نمیشود که قرآن را به درستی بداند!! از هرکسی درباره یک آیه قرآن سؤال شود میگوید باید به تفاسیر مراجعه شود.
🔹 عجبتر این که این نسل که با قرآن این طور عمل کرده از نسل جدید توقع دارد که قرآن را بخواند و قرآن را بفهمد و به آن عمل کند!
📚 ده گفتار: ص۲۲۶.
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
💠 استاد سید علیرضا حسینی شیرازی (حفظه الله)
🔰 آفات تحریف در فرایند اعتبارسنجی احادیث
🔸 سه آفت تحریف در عناوین اسناد وجود دارد:
۱. اعتبار بخشیدن به حدیث غیر معتبر
۲. از اعتبار انداختن حدیث معتبر
۳. تقلیل درجه اعتبار سند حدیث
📚 برگرفته از دروس استاد حسینی شیرازی (حفظه الله).
#رجال
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 حضرت آیة آلله #شبیری_زنجانی (حفظه الله)
نقل عظمت کار حاج شیخ عبدالکریم حائری از بیان امام خمینی (رحمة الله علیهما)
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
🔰 استدلال به نقل ناصبی برای اثبات فضیلت اهل بیت (سلام الله علیهم)
💠 حضرت آیة الله سید موسی شبیری زنجانی (حفظه الله):
🔸 استدلال به نقل اهل سنّت در اثبات فضائل اهل بیت (سلام الله علیهم) و حقانیت آنان استدلال جدلی نیست، بلکه استدلال برهانی است، چون مخالف داعی ندارد به مطلب مضادّ با عقیده خود اعتراف کند. معروف است اگر زنی به فضیلت هووی خودش اعتراف کند، نشانه فضیلت واقعی آن هوو است.
🔹 کسانی که میگویند مشایخ صدوق معتبر و ثقهاند، منظورشان کسانی است که صدوق برای نقل کتب به آنها اعتماد کرده و به عنوان شیخ خود در نقل کتاب از آنها اجازه گرفته است، نه هر کسی که از او حدیث نقل کند.
🔸 آقای خویی مطلبی را ادّعا میکند که به نظر من قابل مناقشه است. ایشان میفرماید: بعضیها نخواستهاند مشایخ صدوق را جزو ثقات بدانند، در حالی که ایشان در جایی از أبو نصر أحمد بن حسین ضبّی نقل میکند و در وصف او میگوید: «کسی ناصبی تر از او ندیدم و نصب او تا آن حدّ بود که وقتی بر پیامبر صلی الله علیه و آله صلوات میفرستاد، از صلوات بر آل او امتناع میورزید».[1]
🔹 این فرمایش آقای خویی قابل مناقشه است، چون صدوق در مقام نقل کرامتی از حضرت رضا (سلام الله علیه) از این شخص ناصبی است. برای نقل کرامت حضرت رضا (سلام الله علیه) هرچه شخص مخالفتر باشد، اعتبار حرفش بیشتر است. چون ناصبی داعی ندارد که مطلبی را در حقانیت اهل بیت (سلام الله علیهم) جعل کند. امکان دارد که علاقه شدید موجب خطای انسان شود، ولی کسی که صدوق انصب از او ندیده، «مالقیتُ أنصب منه»، حاضر نمیشود در مدح اهل بیت (سلام الله علیهم) مطلبی جعل کند.
🔸 صدوق آن ناصبی را به عنوان شیخ خود اتّخاذ نکرده است تا به او اشکال شود، بلکه تنها روایتی که مخالفترین افراد با اهل بیت (سلام الله علیهم) آن را قبول کرده است، نقل میکند. اگر صدّام و یا رئیس دولت امریکا و اسرائیل که دشمنان ایرانند به مطلبی به نفع ایران اعتراف کنند، متّبع خواهد بود؛ چون حرف دشمنی که حاضر نیست به نفع صحبت کند، از حرف دوست معتبرتر است.
🔹 مطلبی که صدوق از آن شخص ناصبی در کرامت حضرت رضا (سلام الله علیه) نقل میکند، این است:
احمد بن حسین از ابو بکر حمامی فرّاء نقل میکند: شخصی ودیعهای به من داد و من آن را در زمین دفن کردم ولی جای آن را فراموش کردم. مدّتی گذشت صاحب ودیعه بری گرفتن آن نزد من آمد. من متحیر بودم که چه کنم. در آن حال گروهی از مردم را دیدم که به زیارت قبر حضرت رضا (سلام الله علیه) میروند. با آنها به زیارت قبر حضرت رضا علیه السلام رفتم و در آنجا از خداوند خواستم که جای ودیعه را به من نشان دهد. در آن جا حالتی بین خواب و بیداری دیدم کسی آمد و به من گفت: ودیعه را در فلان جا دفن کردهای. من به صاحب ودیعه مراجعه کردم و با تردید گفتم که ودیعه در فلان جا دفن شده است. آن شخص هم به همان جا رفت و زمین را کند و ودیعه را به همان صورت اول در همان جا یافت! از آن به بعد آن شخص این جریان را برای مردم نقل و به زیارت قبر حضرت رضا علیه السلام تشویق میکرد.[2]
📚 ذی القعده 1431.
[1]. عبارت آیة الله خویی در معجم الرجال الحدیث ج۱، ص 73، این است: «الروایة عن أحد لا تدل علی اعتماد الراوی علی المروی عنه، فهذا احمد بن الحسین بن أحمد بن عبید الضبّی أبو نصر روی عنه الشیخ الصدوق فی کتاب العلل و المعانی و العیون، و قال فیه: مالقیت أنصب منه و بلغ من نصبه أنّه کان یقول: اللّهم صلّ علی محمد و فرداً، و یمنع من الصلاة علی آله». عبارت صدوق در باره وی در عیون أخبار الرضا ع (ج2، ص 279) آمده است.
[2]. داستان دیگری از کرامات حضرت رضا ع در عیون أخبار الرضا ع ج۲، ص 281 نقل شده است. (ش).
#رجال
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
هدایت شده از پژوهشهای تاریخ اسلام
شیخ زینالعابدین مازندرانی و شکلگیری خوجههای اثناعشری
به مناسبت 16 ذیالقعده سالگرد درگذشت این مرجع تقلید
در اوایل دهۀ ۱۸۷۰ گروهی از این خوجهها که در زمرۀ مخالفان آقاخان بودند، برای زیارت رهسپار کربلا شدند و در نجف با یکی از مجتهدان بزرگ آن زمان، شیخ زینالعابدین مازندرانی، دیدار کردند. هنگامی که آنان خود را شیعه معرفی کردند توجه شیخ جلب شد. اما هنگامی که آیتالله مازندرانی از احکام و اعمال مذهبی آنها پرسش کرد، پاسخ دادند که نماز نمیخوانند، روزه نمیگیرند و دیگر عبادتها را نیز به جا نمیآورند. آنان در پاسخ مجتهد بزرگ نجف درباره تشرف به حج یادآور شدند که زیارت ائمۀ اطهار را بر سفر حج مقدم میشمارند.این سخنان موجب نارضایتی آیتالله مازندرانی شد. آنان از شیخ خواستند یکی از روحانیان را برای تعلیم مذهبی به هند بفرستد. آیتالله مازندرانی درخواست آنان را پذیرفت و یکی از شاگردان هندی خود را به نام ملاقادر حسین همراه آنان به بمبئی فرستاد. تعلیمات مذهبی ملاقادر حسین کمکم باعث شد گروهی از خوجههای آقاخانی در زمرۀ یاران ثابت وی درآیند و مذهب اثناعشری را بپذیرند. بدین ترتیب جماعت خوجهها به دو گروه اکثریت (پیروان آقاخان) و اقلیت (اثناعشری) تبدیل شد.
به نقل از کتاب شیعیان خوجۀ اثناعشری در گسترۀ جهان، نوشتۀ امیربهرام عرباحدی، ص 18-19
#مازندرانی #خوجه #آقاخان
@YusufiGharawi
💠 استاد سید علیرضا حسینی شیرازی (حفظه الله)
🔰 اولین کتاب سامان یافته در جامعه شیعه
🔸 در تاریخ حدیث شیعه، برخی از شواهد حکایت از این دارد که اولین کتاب سامان یافته حدیثی شیعه که به تأیید امام صادق (سلام الله علیه) رسید و بعد از آن هم مورد استقبال جامعه فرهنگی شیعه قرار گرفت، کتاب « عبیدالله بن علی حلبی » است.
📚 برگرفته از دروس استاد حسینی شیرازی (حفظه الله).
#رجال
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
🔰 اگر کسی تفسیر قرآن بداند، چقدر در میان ما احترام دارد؟
💠 شهید مرتضی مطهری (رحمة الله علیه):
🔸 اگر کسی علمش علم قرآن باشد، یعنی در قرآن زیاد تدبّر کرده باشد، تفسیر قرآن را کاملاً بداند، این آدم چقدر در میان ما احترام دارد؟ هیچ. اما اگر کسی کفایه آخوند ملّا کاظم خراسانی را بداند، یک شخص محترم و باشخصیتی شمرده میشود.
🔹 پس قرآن در میان خود ما مهجور است، و در نتیجه همین اعراض از قرآن است که به این بدبختی و نکبت گرفتار شدهایم.
📚 مطهری، مرتضی، ده گفتار: ص225.
#تفسیر
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
🔰 تفاوت علم رجال و درایه
🔸 میان علم رجال و درایه از دو نظر تفاوت وجود دارد:
1⃣ نخست اینکه در علم رجال به بررسی احوال تک تک رجال سند حدیث پرداخت میشود و در درایه به بررسی احوال و عوارضی که بر مجموع سند (سلسله راویان) عارض میگردد، توجه میشود.
2⃣ دوم این که در علم درایه از احوال و عوارضی که بر متن حدیث نیز عارض میگردد بحث میشود.
📚 دلبری، سید علی، آشنایی با اصول علم رجال: ص۲۷.
#رجال
#حدیث
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
#شیخ_جعفر_کاشف_الغطاء
🔰 هر که ریش شیخ را دوست دارد کمک کند
🔸 گویند روزی در اصفهان، شیخ جعفر کبیر کاشف الغطاء (قدس سره) وجهی را بین فقراء تقسیم نمود و پس از اتمام آن به نماز ایستاد.
🔹 یکی از فقرا خبردار شد و بین دو نماز وارد شد و به شیخ گفت: سهم مرا هم بده. شیخ فرمود تو دیر آمدی وجه تمام شده. فقیر در غضب شد و آب دهان خود را به محاسن شریف شیخ انداخت.
🔸 شیخ از محراب برخاست و دامن خود را گرفت و در میان صفوف گردش کرد و فرمود: هر کس ریش شیخ را دوست دارد به فقیر اعانت نماید.
🔹 پس مردم دامن شیخ را از پول سرخ و سفید پر کردند و شیخ آنها را به فقیر داد.
📚 مردان علم در میدان عمل: ص۲۴۳ (به نقل از فوائد الرضویه: ص۷۳)
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
💠 حضرت آیة الله سید موسی #شبیری_زنجانی (حفظه الله):
🔸 بعضى وقتها روايتى را با سندى نقل كردهاند و در نقل بعدى، از وسط سند اسقاط كرده و به اعتبار اينكه همين شخص كه در وسط سند بوده، در سند قبلى هم بوده، روايت بعدى را نقل كردهاند.
🔹 مثلاً كافى از حسن بن محبوب با واسطه روايت نقل مىكند، سپس روايت بعدى را با حسن بن محبوب شروع مىكند و يك روايت ديگر هم از حسن بن محبوب نقل مىكند؛ ولى به جاى اينكه بگويد: «و بهذا الاسناد عن الحسن بن محبوب»، به همين كه قبلاً سند تا حسن بن محبوب ذكر شده اكتفا مىكند. اين روايتها را كه در آنها قسمت اول سند ساقط شده، معلق مىگويند. تشخيص تعليق، خيلى دقت مىخواهد.
🔸 مثلاً اگر كسى بخواهد روايتى را از كافى نقل كند و ببيند اول سند، حسن بن محبوب واقع شده، بايد توجه به طبقات رجال داشته باشد و متوجه باشد كه حسن بن محبوب، شيخ كلينى نيست و اگر در اول سند آمده، به اعتبار سند قبلى بوده است.
🔹 در روايتى كه در سند آن «محمد بن على عن الحسن بن محبوب» آمده است، مرحوم آقاى خوئى مىفرمايند كه ما در بعضى موارد گفتيم كه مراد از محمد بن على، «ابوسمينه» است كه تضعيف شده است. ولى محمد بن على در اين سند، ابو سمينه نيست؛ بلكه محمد بن على بن محبوب است كه از اجلّاى علماء اشعريين است. به اين قرينه كه محمد بن على بن محبوب به طور كثير از حسن بن محبوب، روايت مىكند. بنابراين، روايت موثقه است. براى اينكه «على بن الحسن بن فضال»، فطحى است و در بقيه سند هم كه اشكالى نيست.
🔸 ولى فرمايش ايشان قابل مناقشه است. اينكه ايشان فرمودند: مراد از محمد بن على، به قرينه اكثار روايت او از حسن بن محبوب، محمد بن على بن محبوب است، مطلب درستى نيست. زيرا هم محمد بن على كوفى صيرفى، روايات كثير از حسن بن محبوب دارد و هم محمد بن على بن محبوب. منتها روايات محمد بن على بن محبوب از حسن بن محبوب در كتب اربعه آمده، ولى در غيبت نعمانى، محمد بن على كوفى صيرفى به طور كثير از حسن بن محبوب روايت دارد و چون آقاى خويى در معجم الرجال از رجال روايات كتب اربعه بحث نموده، راجع به كتب ديگر، اطلاع نداشته است.
📚 مقالات: ص۱۳۹-۱۴۰.
۱۳۹۳/۱۲/۱۲ پرسش هایی از آیة الله شبیری زنجانی.
#رجال
#حدیث
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
هدایت شده از علوم و معارف حدیث
#روضه_بخوان
شخصی به نام ابوطالب قمی گوید:
برای إمام جواد علیهالسّلام نامه نوشتم که اجازه میفرماید برای پدرتان حضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام مرثیهسرایی کنم؟
🔻إمام جواد علیهالسلام در جواب نامه به من نوشتند:
انْدُبْنِی وَ انْدُبْ أَبِی.
▪️هم برای من روضه بخوان و گریه کن و هم برای پدرم.
📚 رجال الکشّی، ص۳۵۰.
#کانال_علوم_ومعارف_حدیث
@MaarefHadith
💠 استاد سید علیرضا حسینی شیرازی (حفظه الله)
🔰 اولین کتاب سامان یافته در جامعه شیعه
🔸 مرحوم نجاشی در مدخل عبيد الله بن علي حلبي چنین آورده است:
🔹 مولى بني تيم اللات بن ثعلبة أبو علي، كوفي، يتجر هو و أبوه و إخوته إلى حلب، فغلب عليهم النسبة إلى حلب. و آل أبي شعبة بالكوفة بيت مذكور من أصحابنا، و روى جدهم أبو شعبة عن الحسن و الحسين عليهما السلام، و كانوا جميعهم ثقات مرجوعا إلى ما يقولون. و كان عبيد الله كبيرهم و وجههم. و
صنف الكتاب المنسوب إليه و عرضه على أبي عبد الله عليه السلام و صححه قال عند قراءته: أ ترى لهؤلاء مثل هذا
و النسخ مختلفة الأوائل، و التفاوت فيها قريب، و قد روى هذا الكتاب خلق من أصحابنا عن عبيد الله، و الطرق إليه كثيرة، و نحن جارون على عادتنا في هذا الكتاب، و ذاكرون إليه طريقا واحدا أخبرنا غير واحد عن علي بن حبشي بن قوني الكاتب الكوفي، عن حميد بن زياد، عن عبيد الله بن أحمد بن نهيك عن ابن أبي عمير عن حماد عن الحلبي.
📚 نجاشي، احمد بن على، رجال النجاشي ؛ ص۲۳۰-۲۳۱.
📚 برگرفته از دروس استاد حسینی شیرازی (حفظه الله).
#رجال
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
🔰 افراط در مباحثه و شیوع علم اصول
💠 شهید مرتضی مطهری (رحمة الله علیه):
🔸 افراط در مباحثه و شیوع علم اصول در عین این که یک نوع قدرت و هوشیاری در اندیشه طلاب ایجاد میکند، یک نقص دارد و آن این است که طرز تفکر طلاب را از واقعبینی در مسائل اجتماعی دور میکند و به واسطه این که حتی منطق تعقلی ارسطویی نیز به قدر کافی تحصیل و تدریس نمیشود، روش فکری طلاب بیشتر جنبه جدلی و بحثی دارد، و این بزرگترین عاملی است که سبب میشود طلاب در مسائل اجتماعی واقعبینی نداشته باشند.
📚 مطهری، مرتضی، ده گفتار: ص293.
#اصول
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
#عرفه
💠 دعا کردن در روز عرفه:
🔶 عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: رَأَيْتُ عَبْدَ اَللَّهِ بْنَ جُنْدَبٍ فِي اَلْمَوْقِفِ فَلَمْ أَرَ مَوْقِفاً كَانَ أَحْسَنَ مِنْ مَوْقِفِهِ مَا زَالَ مَادّاً يَدَيْهِ إِلَى اَلسَّمَاءِ وَ دُمُوعُهُ تَسِيلُ عَلَى خَدَّيْهِ حَتَّى تَبْلُغَ اَلْأَرْضَ فَلَمَّا صَدَرَ اَلنَّاسُ قُلْتُ لَهُ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ مَا رَأَيْتُ مَوْقِفاً قَطُّ أَحْسَنَ مِنْ مَوْقِفِكَ قَالَ وَ اَللَّهِ مَا دَعَوْتُ إِلاَّ لِإِخْوَانِي وَ ذَلِكَ أَنَّ أَبَا اَلْحَسَنِ مُوسَى عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَخْبَرَنِي أَنَّ مَنْ دَعَا لِأَخِيهِ بِظَهْرِ اَلْغَيْبِ نُودِيَ مِنَ اَلْعَرْشِ وَ لَكَ مِائَةُ أَلْفِ ضِعْفٍ فَكَرِهْتُ أَنْ أَدَعَ مِائَةَ أَلْفٍ مَضْمُونَةً لِوَاحِدَةٍ لاَ أَدْرِي تُسْتَجَابُ أَمْ لاَ.
📚 کلینی، محمد بن یعقوب، کافی: ج۲، ص۵۰۸.
#حدیث
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
🔰 عوامل جعل حديث و راه مبارزه علمای شیعه با این مشکل
💠 حضرت آیة الله #خامنهای (مد ظله العالی):
🔸 در آن دوره (نیمه اول قرن دوم) عوامل جعل حديث فراوان بود:
🔹 اولا ارزش و وزنى كه محدثان و حاملان حديث در اجتماع داشتند، عدهاى بىمايه و شهرتطلب را براى ورود در جرگه محدثان بدين كار وادار مىساخت.
🔸 ثانيا اغراض سياسى و فرقهاى نيز هر يك عامل مهم و مستقلى در اين مورد به شمار مىرفت و در نتيجه احاديث فراوان از زبان منابع حديث به رسول اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلم) يا در حوزه تشيع به ائمه اهل بيت (سلام الله علیهم) نسبت داده مىشد.
🔹 اين موضوع كه در بسيارى از بيانات ائمه (سلام الله علیهم) يا روات منعكس است، موجب شد كه خبرگان فن براى تشخيص حديث صحيح از سقيم به ذكر نام راويان و تمييز ممدوح از مذموم بپردازند. و بدين ترتيب كتابهايى در اين رشته فراهم آيد.
📚 چهار كتاب اصلى علم رجال: ص۱۸.
#رجال
#حدیث
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
💠 استاد سید علیرضا حسینی شیرازی (حفظه الله)
🔰 مراد از « دوران فعالیت حدیثی » یک راوی
🔸 عمر راوی ۴ بخش دارد
۱. دوران قبل از فعالیت حدیثی
۲. دوران تحمّل و دریافت حدیث
۳. دوران اداء حدیث
۴. دوران بازنشستگی
🔹 دو دوره میانی، یعنی « دوران تحمل و دریافت حدیث » و « دوران اداء حدیث » را « دوران فعالیت حدیثی » یک راوی مینامند.
📚 برگرفته از دروس استاد حسینی شیرازی (حفظه الله).
#رجال
🆔 @Dar_Masire_Feghahat