.
🔘 سختتر از مسخ شدن
امام عسکری علیه السّلام از پدرانش نقل میکند که یک وقت حضرت علی بن الحسین علیهما السّلام، حال آن گروهی را از بنی اسرائیل که مسخ شدند، یعنی از شکل انسان خارج گردیدند و بوزینه شدند، شرح میداد.
وقتی به آخر داستان آنان رسید فرمود: خدا آن گروه را به علت این که در روز شنبه ماهی صید کردند مسخ کرد (یعنی به صورت حیوان درآورد). پس جنایت و حال آن افرادی که فرزندان پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله را کشتند و نسبت به آن حضرت هتک حرمت نمودند چگونه خواهد بود؟
گر چه خدا ایشان را در دنیا مسخ نکرد، ولی آن عذابی که خدا در عالم آخرت برای آنان آماده کرده است، دهها برابر از مسخ شدن سخت تر خواهد بود.
به حضرت سجاد علیه السّلام گفته شد: یا ابن رسول اللَّه! ما این حدیث را از شما شنیدیم، ولی بعضی از ناصبیها به ما میگویند: اگر قتل حسین علیه السّلام خطا و باطل باشد، پس از صید ماهی در روز شنبه بزرگ تر است. پس چرا خدا آن طور که بر صیاد ماهیان غضب کرد، بر قاتلین امام حسین علیه السّلام غضب ننمود؟
حضرت سجاد علیه السّلام فرمود: در جواب آنان بگو: اگر نافرمانی شیطان از آن اشخاصی که به وسیله اغوای شیطان کافر شدند بزرگ تر باشد، پس چرا خدا گروهی از آنان را از قبیل قوم نوح و فرعون هلاک نمود، ولی شیطان را هلاک نکرده، در صورتی که شیطان برای هلاکت سزاوارتر بود،
پس چرا خدا آن گروه را با این که کفر و نافرمانی ایشان به قدر شیطان نبود نابود کرد و ابلیس را با این که برای کشف اعمال زشت فعالیت میکند باقی نهاد؟
آیا خدا در تدبیر و حکم خود که بعضی را هلاک مینماید و بعضی را زنده میگذارد حکیم نیست؟ پس آن صیادهای ماهیان و کشندگان امام حسین علیه السّلام نیز همین حال را خواهند داشت.
خدای علیم درباره این دو دسته مردم عملی انجام میدهد که عین صواب و حکمت است. خدا راجع به عملی که انجام میدهد مسئول نیست، ولی بندگانش مسئولیت خواهند داشت.
📔 بحار الأنوار، ج۴۵، ص۲۹۷
#امام_حسین #داستان_بلند
🔰 @DastanShia
.
🌱 در جستجوی امام زمان (عج)
خجندی که اصرار زیادی بر جستجوی حضرت صاحب الزمان علیه السلام و یافتن او داشت و در شهرها سیر میکرد،
به وسیله حسین بن روح به امام زمان علیه السّلام نامه ای نوشت و از علاقه قلبی خود و اینکه به دنبال حضرت است، شکایت برد
و تقاضای جوابی نمود که دلش به آن آرام گیرد و طریقه ای را که باید طبق آن رفتار کند، بداند.
وی میگوید: توقیعی برایم خارج شد که این نسخه آن است:
«کسی که در خصوص من تفحص نماید، مرا مییابد و کسی که مرا بیابد، مکان مرا به دیگران نشان میدهد و هر کس مکان مرا به دیگران نشان میدهد، خود را به هلاکت انداخته و هر کس خود را به هلاکت اندازد، مشرک شده است.»
خجندی میگوید: پس دست از طلب برداشتم و نفسم آرام گرفت و شادمان به وطنم برگشتم، و حمد خدا راست.
📔 غیبت شیخ طوسی: ص۳۲۳
#امام_زمان #داستان_کوتاه
🔰 @DastanShia
.
⚡ پریدن در خواب
ولید بن صبیح گوید: شهاب بن عبد ربّه به من گفت: سلام مرا به امام صادق علیه السلام ابلاغ کن و به حضرتش بگو من در حال خواب دچار وحشت و از جا پریدن میشوم و چاره رهائی ازین ناراحتی چیست؟
پس این موضوع را عینا به عرض امام صادق علیه السلام رسانیدم.
امام فرمود: به او بگو: باید مال خود را (با پرداخت حقوق شرعی آن همانند زکات) تزکیه و تصفیه نمائی.
چون این دستور را به وی ابلاغ کردم، گفت: آنچه را بگویم به امام میرسانی؟
گفتم: آری.
گفت: به حضرتش بگو: نه تنها رجال و بزرگترها، که حتّی بچهها هم همه میدانند که من مال خود را با دادنِ زکات و... تزکیه میکنم.
ولید گوید: این پیغام را هم به عرض امام رسانیدم، پس فرمود: به شهاب بگو سهم زکات را جدا میکنی، امّا در محلّی که باید به مصرف نمیرسانی و به غیر اهلش میدهی.
📔 کافی، ج۳، ص۵۴۹
#امام_صادق #داستان_کوتاه
🔰 @DastanShia
.
🟢 فرزندان حضرت فاطمه (س)
ابو هاشم جعفری میگوید: در زمان متوکل زنی مدعی شد که من زینب دختر فاطمه زهرا علیهما السّلام دختر پیغمبرم!
متوکل به او گفت: تو زن جوانی هستی، با اینکه از زمان پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم سالها میگذرد.
گفت: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دست بر سرم کشیده و دعا کرده است که هر چهل سال یک مرتبه جوانی به من برگردد! من تا کنون خود را به مردم معرفی نکرده بودم اما احتیاج مرا واداشت که خود را معرفی کنم.
متوکل گروهی از اولاد علی علیه السّلام و بنی عباس و طایفه قریش را خواست و جریان او را به آنها گفت؛ چند نفر وفات حضرت زینب را در سال فلان روایت کردند.
متوکل به او گفت: در مقابل این روایت، تو چه میگویی؟
گفت: روایت دروغی است، از خودشان ساخته اند. من از نظر مردم پنهان بوده ام! کسی مرگ و زندگی مرا نمی دانسته.
متوکل به آنها گفت، غیر از این روایت دلیل دیگری دارید که این زن را مغلوب کنید؟
گفتند: نه. متوکل گفت: من از جدم عباس بیزار باشم اگر او را مانع از ادعایش شوم مگر با دلیل.
گفتند: خوب است ابن الرضا (حضرت هادی علیه السلام) را احضار کنی شاید او دلیل دیگری غیر از این روایت داشته باشد! از پی آن جناب فرستاد و جریان آن زن را برایش نقل کرد.
امام فرمود: دروغ میگوید، حضرت زینب علیها السّلام در فلان ماه و فلان روز از دنیا رفت!
متوکل گفت: اینها نیز همین روایت را نقل کردند ولی من قسم یاد کردهام که مانع ادعایش نشوم مگر با دلیل!
امام فرمود: چیز مهمی نیست، دلیلی بیاورم که او را ملزم نماید و دیگران نیز بپذیرند. پرسید: چه دلیلی؟
فرمود: گوشت فرزندان فاطمه علیها السّلام بر درندگان حرام است. او را وارد گودال درندگان کن! اگر از فرزندان فاطمه علیها السّلام باشد درندگان به او کاری ندارند.
متوکل به آن زن گفت: چه میگویی؟ گفت: او مایل است مرا به کشتن دهد، اینجا فرزندان امام حسن و امام حسین زیادند. هر کدام را مایلی پیش درندگان بفرست.
در این موقع رنگ از چهره همه پرید. بعضی از دشمنان امام گفتند: میخواهد دیگری را با حیله به چنگ درندگان اندازد، چرا خودش نمی رود؟
متوکل نیز به این پیشنهاد اظهار تمایل کرد. چون میل داشت بدین وسیله امام از بین برود بی آنکه او در خونش دخالتی کرده باشد.
رو به امام کرده و گفت: چرا خودتان نمی روید؟ فرمود: اگر شما مایل باشید میروم. گفت: بفرمایید. نردبانی آوردند و راه وارد شدن به محل درندگان را گشودند.
شش شیر در آنجا بود. امام پایین رفت و میان شیرها نشست. آنها اطراف امام علیه السّلام را گرفتند، دستهای خود را روی زمین پهن کرده، سر بر روی دست خویش نهادند.
امام علیه السّلام دستی بر سر یکایک آنها کشید. به هر کدام اشاره مینمود که فاصله بگیرد و کنار برود، به سمتی که امام دستور داده بود میرفتند و در مقابل امام ایستادند.
وزیر متوکل به او گوشزد کرد که این کار بر ضرر تو است، بگو قبل از اینکه جریان منتشر گردد از آنجا خارج شود.
متوکل گفت: ما نظر بدی درباره شما نداشتیم، منظورمان این بود که فرمایش شما ثابت شود. اکنون خوب است بالا بیایید.
امام از جای حرکت کرد و نزدیک نردبان آمد. شیرها اطرافش را گرفتند و خود را به لباسهای ایشان میمالیدند.
همین که پای بر اولین پله نردبان گذاشت، اشاره کرد برگردید. همه رفتند. ایشان بالا آمد و فرمود: هر کسی مدعی است فرزند فاطمه زهرا علیها السّلام است میان این درندهها برود.
متوکل رو به آن زن کرده گفت: پایین برو. زن شروع به التماس نموده و گفت: من به دروغ گفتم دختر فلان کس هستم! از فقر و تنگدستی این ادعا را کردم.
متوکل گفت او را میان درندهها بیاندازید ولی مادرش درخواست کرد که آن زن را ببخشد.
📔 الخرائج و الجرائح: ج۱، ص۴۰۶
#امام_هادی #حضرت_زهرا #داستان_بلند
🔰 @DastanShia
.
💠 بهترین اهل بهشت
مردی به همسرش گفت: برو خدمت حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام از او بپرس آیا من از شیعیان شما هستم یا نه؟
آن زن خدمت حضرت زهرا علیهاالسلام رسید و مطلب را پرسید.
حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود:
- به همسرت بگو اگر آنچه را که دستور داده ایم بجا میآوری و از آنچه که نهی نموده ایم دوری میجویی از شیعیان ما هستی وگرنه شیعه ما نیستی.
زن به منزل برگشت و فرمایش حضرت زهرا علیهاالسلام را برای همسرش نقل کرد.
مرد با شنیدن جواب حضرت سخت ناراحت شد و فریاد کشید:
- وای بر من! چگونه ممکن است انسان به گناه و خطا آلوده نباشد؟ بنابراین من همیشه در آتش جهنم خواهم سوخت، زیرا هرکس از شیعیان ایشان نباشد همیشه در جهنم خواهد بود.
زن بار دیگر محضر فاطمه علیهاالسلام رسید و ناراحتی و سخنان همسرش را نزد آن حضرت بازگو نمود.
حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود:
- به همسرت بگو؛ آن طور که فکر میکنی نیست. چه اینکه شیعیان ما بهترینهای اهل بهشتند،
ولی هر کس ما را و دوستان ما را دوست بدارد دشمن دشمنان باشد و نیز دل و زبان او تسلیم ما شود،
ولی در عمل با اوامر و نواهی ما مخالفت کرده، مرتکب گناه شود، گرچه از شیعیان واقعی ما نیست اما در عین حال او نیز در بهشت خواهد بود، منتهی پس از پاک شدن گناه.
آری! به این طریق است که به گرفتاریهای (دنیوی) و یا به شکنجه مشکلات صحنه قیامت و یا سرانجام در طبقه اول دوزخ کیفر دیده،
پس از پاک شدن از آلودگیهای گناه به خاطر ما از جهنم نجات یافته، در بهشت و در جوار رحمت ما منزل میگیرد.
📔 بحار الأنوار، ج١٨، ص١۵۵
#حضرت_زهرا #داستان_بلند
🔰 @DastanShia
✨
الا محمد امروز كوثرت داديم
نماز آر كه زهرای اطهرت داديم
قسم به قدر كه از قدر بهترت داديم
نكوتر از پدران تو دخترت داديم
چه دختری كه پدرپرور است يا احمد
تمام نسل تو زين دختر است يا احمد
.
.
.
مـیلاد پر نـور و سـرور
مـــادر گرامی ائـمه اطـهار
حضرت صـدیقه کبری
فاطمه زهرا عليهاالسلام
برهمه محبّین ایشان
تـبریـک و تـهنیـت بـاد ...
❣
#میلاد_حضرت_زهرا
💢 @Hadis_Shia 💢