✅از سخن بزرگان
🔸نیش کلام
📌بعضیها عادت دارند در خانه وقتی میخواهند یک تذکری به شوهرشان بدهند یا شوهر میخواهد یک تذکر به خانم بدهد یا والدین میخواهند یک تذکر به بچه بدهند؛ میگویند: «اگر دستت درد نمیگیرد این ظرفها را بردار و بگذار آنجا» یا میگویند: «اگر پایت درد نمیگیرد در را هم ببند»، «اگر زبانت درد نمیگیرد یک تلفنی به فلانی بزن»!
📌این چه عادتی است؟! اینها تربیت شیطانی است، اینها راه خدایی نیست، این روش امامان شما نبوده، این روش پیغمبر شما نبوده.
نعنا داغ ریختن روی کلمات، فلفل آن را زیاد کردن، درست نیست.
#اخلاق
#انسان
#معاشرت
#دین
@haerishirazi
@Deebaj
May 11
✅از سخن بزرگان
🔶جلوه حیا و عفاف
🖊مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی
📌در واپسین روزهاى زندگى، اسماء دختر عمیس را که از مهاجران حبشه و از نزدیکان وى بود طلبید. دختر پیغمبر به اسماء گفت:
- من خوش نمى دارم بر جسد زن جامه اى بیفکنند و اندام او از زیر جامه نمایان باشد.
- من در حبشه چیزى دیدم اکنون صورت آنرا به تو نشان مى دهم. سپس چند شاخه تر خواست.شاخه ها را خم کرد. پارچه اى بروى آن کشید.
دختر پیغمبر گفت:
- چه چیز خوبى است.نعش زن را از نعش مرد مشخص مى سازد. چون من مردم تو مرا بشوى! و نگذار کسى نزد جنازه من بیاید.
📌در آخرین روز زندگانى آبى خواست. بدن خود را نیکو شست و شو داد، جامه هاى نو پوشید و به غرفه خود رفت. خادمه خویش را گفت تا بستر او را در وسط غرفه بگستراند. سپس روى به قبله دراز کشید دست ها را بر گونه ها نهاد و گفت من همین ساعت خواهم مرد.
📌به نقل علماى شیعه، شوهرش على(ع) او را شستوشو داد. ابن سعد نیز همین روایت را اختیار کرده است. لیکن ابن عبد البر گوید دختر پیغمبر اسماء را گفت تا متصدى شست و شوى او باشد. و گویا اسماء در شست و شوى فاطمه (ع) با على علیه السلام همکارى داشته است.
ابن عبد البر نوشته است نخستین کس از زنان که در اسلام براى او بدین سان نعش ساختند فاطمه (ع) دختر پیغمبر (ص) بود. سپس مانند آنرا براى زینب بنت جحش (زن پیغمبر) آماده کردند.
منبع: زندگانی حضرت زهرا سلام الله علیها
#علی_علیهالسلام
#فاطمه_سلاماللهعلیها
#فاطمیه
#تابوت
#نعش
#غسل
#اهلبیت_علیهمالسلام
@Deebaj
✅دیباج ۱۶۴
🔶... و ناگاه ماه خاموش شد!
🖊علیرضا مکتبدار
آن روز هم مثل همیشه، در آن دوردستها، خورشید درخشان، آهستهآهسته رخ در نقاب سرخ شفق کشید.
پرستوها در آسمان گلگون چرخی زدند و کمکم در خط افق ناپدید شدند.
صدای گامهای شب بهگوش میرسید. سیاهی شب، سرخی شفق را کنار زد و بر طاق آسمان نشست.
ستارهها چون پولکهایی نقرهای، چشمکزنان پدیدار شدند و ماه در گوشهای به تماشای ستارگان نشست.
هیاهوی روز جای خود را به آرامش شبانه داد و جویبار رهگذران، به یکباره خشکید.
ساز شب با نغمه سکوت کوک شد تا صدای مرغ شبخوان بهتر به گوش رسد.
کودکان عرصه کوچه را رها کردند و خود را در آغوش گرم خانه انداختند.
مادران آنان را در بغل گرفتند، شکنج موهایشان را صاف کردند، دستی که به عطر مهر آغشته بود را بر صفحه صورتهایشان کشیدند و آنان را به ناز در کنار خود نشاندند.
همه چشمها به در دوخته بود تا خورشید از قفای در پدیدار شود و در کنار ماه و ستارگان آرام گیرد.
در گوشهای از شهر اما، خانهای بود که ماه آن به مُحاق رفته بود و ستارگانش چند روزی بود که رنگ به چهره نداشتند.
ماه در بستر افتاده بود و ستارگان گرداگردش طواف میکردند.
و ناگاه ماه خاموش شد!
ستارهها، پریشان و سراسیمه ماه را در آغوش گرفتند. قطرههای اشک همچون مرواریدهای غلطان، راهِ گونه میگرفتند و بهآرامی بر چهره ماه میغلطیدند.
یکی باید خورشید را خبر میکرد. ستارهها هراسان در طلب خورشید، راه مسجد را در پیش گرفتند.
خورشید تا به بالین ماه برسد، چند بار بر زمین نشست.
#علی_علیهالسلام
#فاطمه_سلاماللهعلیها
#فاطمیه
#غربت
#مدینه
@Deebaj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅دیباج ١٦٦
🔶مفاخر نیشابور
🔹فضل بن شاذان
📌او در اواخر قرن دوّم هجري در نيشابور متولّد شد و نزد پدرش؛ شاذان كه يكی از فقهای بزرگ عصر خود بود، كسب علم نمود.
📌ابن شاذان، برای كسب علوم بالاتر به نزد امام جواد(ع)، امام هادی(ع) و امام حسن عسكری(ع) رفت و جزو اصحاب آن بزرگواران گرديد.
📌وی افتخار حضور در محضر چهار امام معصوم علیهم السلام و شاگردی آنان را دارد.
📌کتابی از فضل بن شاذان به دست امام حسن عسکری علیه السلام رسید. امام با ورقزدن به مطالعه کتاب او پرداخته، فرمود:
«خدایش رحمت کند! اهل خراسان به منزلتش غبطه میخوردند زمانیکه فضل بین ایشان زندگی میکرد.»
📌مقبره وي در حدود ۷ كيلومتري، جنوب شرقي شهرستان نيشابور، نزدیک آرامگاه خیّام، واقع شده که سالانه صدها هزار نفر برای زیارت به آنجا میشتابند.
#نیشابور
#مفاخر
#فضل_بن_شاذان
#امام_عسکری_ع
#شیعه
@Deebaj
دیباج
✅دیباج هفتاد و نهم 🔶رادمردی از دیار گیلان علیرضا مکتبدار 📌آنگاه که
✅از دیگران
🔶در گناه خود نگر!
📌چه کسی جرأت دارد،
در این دنیایی که هیچکس بیگناه نیست،
مرا محکوم کند؟
✍ #آلبر_کامو
#عیبجویی
#قضاوت_دیگران
#اخلاق
#خودسازی
@Deebaj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅از بزرگان
🔶بــــوی مــادر
📌سیزدهم آذر، سالروز درگذشت «سعدی سینمای ایران»؛ علی حاتمی است.
ساختههای او غالبا انعکاس فرهنگ اصیل ایرانی است و فیلم زیبای «مادر» از آن میان، جایگاهی ممتاز دارد.
تصویرگریهای جذاب از عرف حاکم بر خانواده ایرانی در کنار موسیقی دلکش مرتضی حنانه، عطر حضور مادران را در فضای زندگی میپراکند.
#مادر
#علی_حاتمی
#ایران
#خانواده
#فیلم
#مرتضی_حنانه
#سینما
@Deebaj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅کمی حال خوب
🔶رها در سپهر کودکی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت
غصه هم خواهد رفت
آنچنانی که فقط خاطرهای خواهد ماند
لحظهها عریانند
به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز
تو به آیینه، نه! آیینه به تو خیره شده ست
تو اگر خنده کنی او به تو خواهد خندید
#زندگی
#معنای_زندگی
#خنده
#شعر
#سهراب_سپهری
#حال_خوب
@Deebaj
✅دیباج ۱۶۷
🔶ریحانة النبي (ص)
🖊ع.ر.م
📌مردمان حجاز، حتی پس از برآمدن خورشید فروغبخش اسلام و پراکندن عطر جانفزای وحی در سپهر جهان نیز دختر را خوار میداشتند!
📌هنوز آثار مسمومیتی که از زهر جاهلیت بر عقلشان نشسته، از میان نرفته و زخمهایی که از نِشتر تعصب بر جانشان فرود آمده، التیام نیافته بود.
📌تا پیامبر خدا نفسهای قدسیاش را در میان مردم میپراکند، منافقان شهامت آن را در خود نمییافتند که جغد شوم خیال باطل خود را از خرابههای وجود فروریختهشان خارج سازند و در فضایی که به نور وجود پیامبر روشنایی یافته بود، به پرواز درآورند.
📌تیغ گفتار منطقی پیامبر و رفتار حکیمانه و بِخْرَدانه او، لته (کهنهپارچه)های بافته از تار جاهلیت و پود عصبیت آنان را در هم میدرید و چهره کریه آنان را آشکار میساخت.
📌موجودی که پیش از این، تیره خاک جایگاه شایسته او بود و حضورش بر روی خاک، مایه ننگ و بیآبرویی، اکنون چنان مقام و مرتبهای یافته بود که پیامبر او را پاره تن خویش میخواند و نغمه «فداها ابوها» را در وصفش میسرود.
📌موجودی که پیامبر او را مایه برکت، اسباب آمرزش، مایه بشارت، بهترین فرزندان، گل خوشبو، مایه انس، برات رهایی از آتش دوزخ و ... میدانست، همچون خاری در چشم جاهلان متعصب مینمود.
📌ابرهای سیاهی که از تراکم نفرت فروخفته جاهلی نسبت به موجودی چنین ارزشمند، پدید آمده بود، پس از رحلت پیامبر خدا، با غرش رعد خشونت عرب بدوی، مجال باریدن یافت و سیلی سهمگین به راه انداخت و آن سیل، بنیان زندگی یگانه یادگار پیامبر را نشانه گرفت.
#پیامبر_اکرم_ص
#فاطمه_زهرا_س
#دختر
#اسلام
#جاهلیت
@Deebaj
✅دیباج ۱۶۸
🔶سنت دیرین شیرین
🖊ع.ر.م
📌در عصر و زمانهای که طراران، گوهر سنت را در غفلت دارندگان آن از کفشان ربوده و گوهرهای شبچراغ تاریخ یک ملت را به یغما میبرند، دور یکدیگر گردآمدن خانوادههای ایرانی و این گوهرها را همچون چراغی تابان در میان گرفتن، ضرورتی است که بیش از پیش احساس میشود.
📌بیاییم سنتهای دیرین و شیرین را برای مراقبت از اصالت و هویت ایرانی خویش پاس بداریم.
📌یلدا با طعم شیرین باقلوا، سرخی انار، لبو و هندوانه، گسی خرمالو، مزه سحرانگیز برگههای زردآلو، قهقهه پسته و شوری آجیل و...
بر همه ایرانیان و ایران دوستان مبارک باد!
#یلدا
#فرهنگ
#ایران
#خانواده
#هویت
#سنت
@Deebaj
✅دیباج ۱۶۹
🔶معارف فاطمی
🖊علیرضا مکتبدار
📌فاطمه دریای بیکران علم است و ما آن مقدار که در مصیبت جانسوز رحلتش گریستهایم، بر بلندای معارفش ننگریستهایم.
او را دختری جوان که هیجده بهار را دیده و پس از آن برای ابد بر آمدن بهار، دیده فروبسته است تصویر کردهایم.
او را مادری جوان که از فرط رنجوری، دامن خود را از زیر پای کودکان خردسالش برای همیشه جمع میکند و همسری مهربان که کاشانه علی را برای همیشه ترک میکند، در ذهنها مجسم ساختهایم.
📌دو جریان اصلی در طول تاریخ اسلام، قرنها بر سر اثبات و یا نفی ستمهایی که بر آن بانوی ارجمند رفته، منازعه و مناظره کرده و آثاری سترگ در آن باره نوشتهاند و برخی با برانگیختن احساسات دوستداران خاندان پیامبر (ص)، آتشها برافروختهاند، اما همه اینها کمتر به میراث ارزشمند علمی آن بانوی یگانه چشم دوخته و به ندرت از اقیانوس دانشش اندوختهاند.
📌معارف فاطمی دریای بیکرانهای است که در دل خویش، مرواریدهای غلطان بیشماری نهفته دارد. در حالیکه برخی از مردم به صید صدفهای دانش در ساحل آن بسنده میکنند، برخی دیگر -که غواص معانیاند-، به قعر آن فرورفته و خوشههای مروارید علم و معرفت میچینند.
📌فاطمه زهرا همچون مریم عذرا، «محدَّثه» بود که سخن سروش غیب را به گوش جان میشنید و وجودش گرانبار از دانش و معرفت میگردید. اما ما تا چه اندازه با معارف و گنجینههای دانشی که از او به یادگار مانده، آشناییم؟
او خود در حرکت به سوی افقهای دانش همواره شتابان بود و از جهل و نادانی همیشه گریزان.
👇
پس سزاوار است یادکرد رنجها و مصیبتهای جانفرسایی که بر آن بانوی دو سرا رفته است را راهی برای آشنایی با شخصیت بیبدیل و گنجینههای تمامناشدنی معارف او قرار دهیم.
ناطقه مرا مگر روح قدس مدد کند تا که ثنای حضرت سیّده نساء کند
نفخه قدسبوی او، جذبه انسخوی او
منطق او خبر ز «لا ینطق عن هوی» کند
«مفتقرا» متاب رو از در او به هیچ سو زان که مس وجود را فضه او طلا کند
#فاطمه_سلام_الله_علیها
#علم
#معرفت
#دانش
@Deebaj
✅دیباج ۱۷۰
🔶نردبــان ایمــان
📌عَنْ عَبْدِ الْعَزِیزِ الْقَرَاطِیسِیِّ قَالَ:
قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام:
«یَا عَبْدَ الْعَزِیزِ! إِنَّ الْإِیمَانَ عَشْرُ دَرَجَاتٍ بِمَنْزِلَةِ السُّلَّمِ یُصْعَدُ مِنْهُ مِرْقَاةً بَعْدَ مِرْقَاةٍ فَلَا یَقُولَنَّ صَاحِبُ الِاثْنَیْنِ لِصَاحِبِ الْوَاحِدِ لَسْتَ عَلَی شَیْءٍ حَتَّی یَنْتَهِیَ إِلَی الْعَاشِرِ فَلَا تُسْقِطْ مَنْ هُوَ دُونَکَ فَیُسْقِطَکَ مَنْ هُوَ فَوْقَکَ وَ إِذَا رَأَیْتَ مَنْ هُوَ أَسْفَلُ مِنْکَ بِدَرَجَةٍ فَارْفَعْهُ إِلَیْکَ بِرِفْقٍ وَ لَا تَحْمِلَنَّ عَلَیْهِ مَا لَا یُطِیقُ فَتَکْسِرَهُ فَإِنَّ مَنْ کَسَرَ مُؤْمِناً فَعَلَیْهِ جَبْرُهُ».
📌عبدالعزیر قراطیسی گوید:
امام صادق (ع) بهمن فرمود:
«ای عبدالعزیز! ایمان مانند نردبانی است که ده پله دارد و مؤمنین پلهای را بعد از پله دیگر بالا میروند، پس کسی که در پله دوم است نباید به آنکه در پله اول است بگوید: تو هیچ ایمان نداری تا برسد به دهمی (که او نیز نباید چنین سخنی به نهمی بگوید). پس آنکه را از تو پستتر است دور نینداز که بالاتر از تو، تو را دور اندازد و چون کسی را یکدرجه پائینتر از خود دیدی، با ملایمت او را بهسوی خود کشان و چیزی را هم که طاقتش را ندارد بر او تحمیل مکن که او را بشکنی؛ زیرا هر که مؤمنی را بشکند، بر او لازمست جبرانش کند.
📖اصول کافی، ج ۳
#حدیث
#ایمان
#درجات
#نردبان
@Deebaj
✅از سخن بزرگان
🔶ابدیت
استاد علامه طباطبایی‹ره›، هرگاه حرف از ابد پیش میآمد، ایشان دگرگون میشدند؛ بدانیم که انسان ابدی است و ما هستیم که هستیم ...
-علامه حسنزاده آملی‹ره›
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
@AlmizanMedia
@Deebaj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅دیباج ۱۷۱
🔶مادر؛ دریای پرتلاطم
📌«وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَىٰ وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ»؛ آدمى را درباره پدر و مادرش سفارش كرديم. مادرش به او حامله شد و هر روز ناتوانتر مىشد و پس از دو سال از شيرش باز گرفت. و سفارش كرديم كه: مرا و پدر و مادرت را شكر گوى كه سرانجام تو نزد من است. (لقمان:۱۴)
#قرآن_کریم
#مادر
#فرزند
#تربیت
#نگرانی
@Deebaj
✅از سخن بزرگان
🔶نه ترسی و نه اندوهی!
📌معناى لطيف جمله:
﴿أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾
اين جمله، جمله عجيبى است، هر قدر انسان بيشتر در آن فرو مىرود و تدبر مىكند دامنه معنايش وسيعتر مىشود... اولين چيزى كه از معناى آن به ذهن مىرسد اين است كه خوف و حزن از مؤمنين برداشته مىشود... و نبودن خوف و حزن عينِ روزى خوردن انسان نزد خداست و به حكم آيه ﴿وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ﴾ و ﴿وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ﴾ آنچه نزد خداست هم نعمت و خير است و هم باقى است، نه عذاب و شرى آميخته با آن است و نه فنا و زوالى بدان راه دارد.
نبودن حزن و خوف عينا بودن نعمت و فضل است، و اين خود عطيه است.
📓ترجمه تفسیر المیزان، جلد۴، صفحه۹۶
@AlmizanMedia
#ایمان
#مؤمن
#قرآن_کریم
#تفسیر
#امنیت
#علامه_طباطبائی
@Deebaj
✅دیباج ۱۷۲
🔶تا توانی دلی به دست آور!
امام هادی عليه السلام فرمود:
«لا تُخَيِّبْ راجيكَ فَيَمْقُتَكَ اللّهُ وَ يُعاديكَ» كسى را كه به تو اميد بسته است نااميد مگردان، وگرنه مورد غضب خداوند قرار خواهى گرفت.
📚بحارالا نوار: ج ۷۵، ص ۱۷۳، ح ۲.
#حدیث
#امام_هادی_علیهالسلام
#مردمداری
#مهرورزی
@Deebaj
✅دیباج ۱۷۳
🔶ساعت شبرنگ دیواری
📌از وقتی که برای همکاری، پا به آن مجموعه نوپا گذاشتم تاکنون، عقربههای ساعت نزدیک به ده هزار بار دور خود چرخیده و صبوری کردهاند.
📌نظارهگر حضور مهمانان بیگانه و آشنای زیادی بوده و با آرامش و مهربانی، جریان زمان را برای آنان به تصویر کشیدهاند.
📌آدمهای بهظاهر مهم و یا کماهمیت فراوانی، بارها به آن چشم دوخته و گاه آرزوی کندشدن حرکت عقربههایش را داشته و گاه شتاب حرکت آنها را انتظار کشیدهاند.
📌مهمانها کهنه و نو شدهاند، نبض حیات برخی ایستاده و یا کندی گرفته است، اما عقربههای ساعت همچنان میچرخند.
📌دیروز ساعت قدیمی اتاقم را با ساعتی شبرنگ عوض کرده بودند که نو بود و زیبا، اما در نشاندادن گذر عمر هیچ فرقی با آن قبلی نداشت. عقربهها در لبه مرز واردشدن به دور ده هزارم هستند.
📌میز و صندلی، گوشی شیک تلفن و هزار تا چیز جورواجور دیگر، وقتی که من آنها را ترک میکنم و به خانه میروم، در پرتو نور شبرنگهای ساعت دیواری اتاقم جمع میشوند و در شبنشینیهای خود بر بیخبری و غفلت من افسوس میخورند.
#زمان
#عمر
#دنیا
#زندگی
#ساعت
@Deebaj
✅دیباج ۱۷۴
🔶مردمانی از دیار پارس
📌تاریخ کشورهای ضعیف و از جمله کشورهای اسلامی و عربی، پر است از تحقیر، خواری و ستمدیدگی.
📌قدرتهای بزرگ در طول تاریخ، مسیر جویبار دانش که درخت قدرت را آبیاری و تنومند میکند، را به سمت سدهای بزرگی که خود ساختهاند هدایت کرده و زمین زندگی ملتهای دیگر را به خشکزار و خرابهای که در گوشهگوشه آن جغد مرگ ناله سر میدهد بدل ساختهاند.
📌اما اکنون مردمانی از دیار پارس، چشمهها و قناتهای کور دانش پدران خود را دوباره کاویده و به دروازه سدهای برآمده و سرشار از دانش دریغ داشته از انسانهای محروم رسیدهاند.
📌آنگاه که اقیانوس دانش فراهمآمده، از پشت سدهای بلند جاری شود، چرخههای تعبیه شده در پایین دست سدها نیروهای بیکرانی را تولید خواهند کرد که به آنان قدرت و شوکت و عزت خواهد بخشید و آنان را از سلطه کافران خواهد رهانید.
#قرآن_کریم
#قدرت
#ایران
#پارس
#کافران
@Deebaj
✅دیباج ۱۷۴
🔶عطر خاطرات
بچه که بودم، با پدرم زیاد به مشهد میرفتیم، خودمان دوتایی. از گاراژ نخریسی تا پنجراه پایینخیابان را با اتوبوسهای شرکت واحد میرفتیم و بعد پدر دستم را میان دستهای پینه بستهاش میگرفت و روبروی گنبد، دست به سینه میایستاد و زیر لب چیزی زمزمه میکرد.
در مسیر حرم، همیشه گوشهایم در شلوغی بازیگوشیهای کودکانه تیز میشدند سمت ساعت حرم تا بتوانم تعداد زنگهایی را که مینواخت بشمارم و بعد مثلا بگویم: بابا! ساعت 10 شد. و بابا با لبخندی شیرین، دست مرا به نشانه آفرینگفتن کمی بفشارد و بعد بقیه راه.
در طول مسیر، خیلی از کاسبها بابا را میشناختند. جلو بعضی مغازهها که میرسیدیم، بابا درون مغازه سرک میکشید و با صدای بلند، سلام میکرد، حالی میپرسید و بعد، راه رفتن را از سر میگرفت. گاهی هم اتفاق میافتاد که به استکانی چایی مهمان میشد و من هم در گوشهای از مغازه به نشخوارکردن شکلاتی و یا کشمشی که تعارفم کرده بودند، مشغول میشدم..
بوی نعنا، پونه، زعفران و به حرم که نزدیکتر میشدیم، بوی عطر حرم و زرق و برق بساط سوغاتفروشها، هوش از سرم میبرد و مرا در حس و حالی غرق میکرد که هنوز هم بعد از گذشت 40 سال، هر وقت به زیارت مشرف میشوم، برایم زنده میشود.
آرامگاه پیر پالاندوز را که رد میکردی، خودت را روبروی درب بزرگ صحن میدیدی و آرامش عجیبی را در وجود خودت از زمزمه پاک راز و نیازهایی که همچون جویباری پاکیزه از چشمه دل بر زبان زائران جاری میشد، احساس میکردی. آن جا هم بوی اسپند و عود و کندُر، هوش از سرت میبرد.
#حرم
#زیارت
#مشهد
#خاطره
@Deebaj