💠کاش کاش کاش کاش
این ابر غیبت را برد باد مناجات
تا شویم ما از وجود ماه آگاه
⚜أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج⚜
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
این سینہها ڪہ سپـــر گشتہاند،
بـهر حرم عمہجان زینبـــ
همہ زمـزمــہشان این استـــ
"ڪــُلُّنــا عَبــّاسُـڪِ یــا زَیْنــَب
#شهدای_مدافع_حرم
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
🌷
عشـق را
خواهـی بسنجی،
عهدوایمـانش بسنج
آنکه پای دین خودجان میدهد ،
عاشـق تراسـت!،
#شهیدعلی_آقاعبداللهی
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
🌷
زیباترین چشم انداز
تندیسِ نگـاه تـوست
و قشنگ ترین لحظـہ ،
لحظہی روییـدن توست
#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید #محمد_زهره_وند
◻️تاریخ ولادت: ۱۳۶۵/۰۱/۱۷
◻️محل ولادت: اراک
◻️تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۸/۰۹
◻️محل شهادت: روستای القرص حلب _سوریه
#فرازی_از_وصیت_نامه_شهید
از شما می خواهم همیشه پشتیبان اسلام و ولایت فقیه باشید و هیچ وقت نگذارید کسی به رهبر عزیزتر از جانم حرفی بزند و همیشه مدافع انقلاب و خون شهدا باشید.
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
🌷💦🌷
باز بـاران آمد و
بوی خاطرات بلند شد ؛
باز چکّه کرد دلتنگـی . . .
#یادتان_بخیــر
#مـــردان_بی_ادعا
#دفاع_مقدس
🌷💦
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر
هیچ کس، هیچ کس ...اینجا به تو مانند نشد...😭
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر هیچ کس، هیچ کس ...اینجا به تو مانند نشد...😭 …❀ @Karbala_1365🌹 ●
🌺روایت #ازدواج_سردارسلیمانی ،
از زبان پدر #شهید مدافع حرم #محسن_کمالی_دهقان
♥️
در یک مراسمی که قرار بود سردار قاسم سلیمانی آنجا سخنرانی کند ما هم حضور داشتیم. خودم را به یکی از نزدیکان او رساندم و گفتم حرفی دارم. سردار سلیمانی تا کنون منزل شهدای مدافع حرم در شهرهای مختلف رفته، اما تا به حال به خانه هیچ یک از شهدای استان البرز نیامده است. از او خواستم پیام مرا به حاج قاسم برساند.
مدتی گذشت تا اینکه ۸ فروردین سال ۹۸ مردی با خانه ما تماس گرفت و گفت قرار است فردا سردار سلیمانی به منزل شما بیایند. باورم نمیشد و بسیار هیجان زده و خوشحال بودم.
زنگ خانه ما به صدا درآمد، خودم در را باز کردم. سردار بسیار ساده و بدون هیچ تشریفاتی با راننده شان تشریف آورده بودند. یک ماشین پراید و یک تیبا هم همراهشان بود که آنها هم بالا نیامدند. البته راننده هم پایین منتظر ماند و حاج قاسم تنها وارد منزل شد. به قدری صمیمی که گویی سالها با هم رفت و آمد نزدیک داشته ایم. یک ساعتی دیدارشان طول کشید و با تک تک پسرها و دامادها دست دادند.
همسرم پرسید چرا با خانواده تشریف نیاوردید؟ و از سردار خواهش کرد یک بار با آنها بیاید. حاج قاسم گفت راستش همسر من خیلی جایی نمیرود، اما یک دختر دارم که برای خودش چریک است با او میآیم. منظورشان زینب خانم بود. نمیدانم بحث به کجا رفت که همسرم از سردار خواست ماجرای ازدواجش را بیان کند. سردار سلیمانی گفت: زمان جنگ در اهواز بودم که همان ایام خواستگاری رفتم و با همسرم خیلی ساده زندگی مان را شروع کردیم.♥️
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
⭕️پست حساب توییتری #سردارسلیمانی بهمناسبت گذشت ۱۰۰روز از شهادت
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
دوباره جمعه ُ ...
جمعـه نشانی از گل روی تـو دارد
به قلبش آدرسی از منزل و کوی تـو دارد ..
اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج
#سلام_امام_مهربانم
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌴🌾🌴🌾 🕊 🌾 🌴 🕊 🌴 🕊 💧 #حقیقت_کربلای۴ #قسمت_هشتم
🌴🌾🌴🌾 🕊
🌾 🌴 🕊
🌴 🕊
هَفْتادو دوُمِينْ غَوّاصْ👣
💧 #حقیقت_کربلای۴
#قسمت_نهم
#صفحه۱۷
🕊
🍂🍃🌾
🕊
🌾بعد از توجیه به منطقه از #علی_آقا خواستم که یکی دو بار به همراه نیروهای اطلاعات عملیات مسیر #اروند را تا آن سه راهکاری که گفته بود، غواصی کنم. نپذیرفت و گفت:
هر چیزی را که باید بدانی، از دیدگاه و از روی ماکت دیدی و شنیدی. این جبهه هیچ تفاوتی با #اروندرود و مقابل شهرفاو ندارد. برو و همانجا هر شب با بچه ها تمرین کن تا موعد عملیات.✨
#علی_آقا(چیت سازیان) کمتر روی در خواست های من، نه می آورد. حتماً این سختگیری به خاطر حساسیت بالای منطقه بود.
وقت خداحافظی گفت:کریم بیا کارت دارم. به تردید افتادم که چه حرف نگفته ای را می خواهدبگوید. دستش را کنار دهانش گرفت، طوری که کس دیگری نشنود، آهسته گفت: کریم تو قول دادی.قولت که یادت نرفته؟!
نه جای یکی به دو بود و نه من دل و دماغ شوخی و حاضر جوابی داشتم. غرق در تلاطم خروشان #اروندرود بودم و قلبم برای رسیدن به لحظه حمله و عبور از این رودخانه وحشی و شکستن خط دشمن میتپید. وقتی به روستای #خسروآباد در حاشیه اروندرود برگشتم، بچه ها داخل خانه های روستا استقرار پیدا کرده بودند. بسیاری از آنان بدون هیچ توضیحی حتی سوالی از من، حدس می زدند که حضورشان در کنار اروند در دهانه #خلیج_فارس برای تمرین غواصی و عبور از چنین آبی است ولی هیچ کس حتی معاونم، حاج حسین بختیاری، نمی دانست منطقه عملیاتی در همین رودخانه اروند، در منطقه مقابل #خرمشهر است.
آن روز بچهها را جمع کردم. نمی خواستند از منطقه خارج شوند. همه آماده رزم بودند. حال خوشی داشتم و برایشان اینگونه سخنرانی کرده ام:
✨" إِنَّ الَّذینَ قَالُوا رَبُّنَا الله ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنزَّلُ عَلیهِمُ الْملائِكةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ " (فصلت/۳۰)
برادران، عزیزان، همرزمان ! می خواهم در مورد عملیات آینده صحبت کنم.
البته وقتی اسم عملیات را می آورم، می بینم لبخند ها روی لب ها نشسته است
این روحیه بالای برادرها نشان می دهد که إن شاالله همه آماده اند که هر لحظه از بالا فرمان برسد که عملیات می خواهد شروع شود. نشاطی پیدامی کنند و لبخند میزنند. #امام_حسین هم در #کربلا همین طور بود. وقتی میگفتند میخواهید #شهید شوید، لبخند روی لب هایشان بود. عملیات آینده عملیاتی نیست که بخواهیم به سادگی از آن بگذریم. عملیاتی است که مثل عملیات فاو ان شاالله ریشه حیاتی صدام و حزب بعث را قطع خواهد کرد. عدهای از شما بودید و میدانید که در #عملیات_فاو ، ما ۷۰ روز مدام با دشمن جنگیدیم. یعنی ۷۰ و روز پشت سر هم عملیات داشتیم. این عملیات شاید به ۹۰ روز برسد باید آمادگی رزم ۹۰ روز متوالی را داشته باشیم.....این عملیات هم عاشقانه است.❣ پس اگر میخواهی دور شمع وجود آقا #اباعبدالله بگردی، باید پروانه وار #عاشق باشی. کسی که توی این عملیات میآید، باید عاشق باشد. کسی که عاشق نیست نمی تواند تا آخر بجنگد. خیلی ها هستند عالم اند، دانا هستند، عاقل اند، اما #عاشق نیستند. باید عاشق بود باید #پروانه وار سوخت.♥️
اصلا من اینجا میخواهم بگویم: باید از پروانه هم عاشق تر بود. چون پروانه میخواهد بگردد و خودش را بسوزاند.❤️ توی عشق گاهی تردید میکند و یکباره توی آتش و دود می سوزد. اما ما نباید آن تردید را داشته باشیم ما باید از پروانه عاشق تر باشیم. وقتی معبود را دیدیم، باید سر از پا نشناسیم.❣❤️
اینجور عملیات ها احتیاج به #ایثار و خودسازی دارد. کسی که میخواهد عاشق باشد باید خیلی روی خودش کار کند....🕊❣
اسم ما را #غواص گذاشته اند. باید حواسمان خیلی جمع باشد که چشم امید همه به ماست. نمی گویم تنها به ما ، خیلی ها در جبهه میجنگند، اما ما نخستین کسانی هستیم که داخل #آب می رویم. پس مسئولیت ما خیلی سنگین است. دیگر گوش درد و سردرد و فلان درد تمام شد. از طرفی نباید به گونهای به خودمان #مغرور شویم و به خودمان بگوییم که ما این هستیم که میخواهیم خط را بشکنیم.
از اینجا که قدم به بیرون بگذاریم باید بپذیریم که همه چیز دست خداست و همه چیز را از خدا بدانیم....توی آب فکر نکنیم کسی ما را می بیند، مهم این است که خدا می بیند.
مسئله بعدی مسئله #صمیمیت است بین خودمان. و الحمدلله این را در جمع خوب بچههای #غواص به شکل عالی میبینم که ان شاءالله بهتر و عالی تر شود. از یک یک شما تشکر می کنم...
🍂_____________________
پ.ن:
متن سخنرانی حاج کریم مطهری از منابع شنیداری سپاه انصارالحسین همدان به شکل خلاصه برداشت شده است.
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
🌴🌾🌴🌾 🕊
🌾 🌴 🕊
🌴 🕊
هَفْتادو دوُمِينْ غَوّاصْ👣
💧 #حقیقت_کربلای۴
#قسمت_نهم
#صفحه۱۸
🕊
🍂🍃🌾
🕊
🌾از همان شب یعنی ۲۱ #آبان ماه در هوای سرد و استخوان سوز پاییزی تمرین غواصی در #اروندرود را با بچه ها شروع کردیم. بچه هایی که قبلاً در سدگتوند تمرین کرده بودند اینجا با جریان آبی روبرو شدند که جزر و مد وحشتناکی داشت. هنگام جزر، آب اروند با سرعت به سمت #خلیج_فارس می رفت و ساحل از هر دو طرف #ایران و #عراق، تا ۲۰۰ متر به گِل نشست. بچهها تا زانو توی لجن و گل ولای می رفتند و نمیتوانستند قدم از قدم بردارند. جنگیدن با این گل چسبناک در هنگام جزر ممکن نبود، مگر اینکه روی آن بخوابی و به حالت سینهخیز بروی و گاهی سُر بخوری یا غلت بزنی. البته وجود #سیم_خاردارها و #خورشیدی_ها میان گل ها، گاهی همین سینه خیز رفتن را هم زجر آور و نفس گیر و خطا غیر ممکن می کرد.
اما در هنگام مد آب _برعکس جزر_ آب از سمت خلیج فارس به طرف #اروندرود برمیگشت و جریان آب برعکس می شد و آب، لب به لب دو طرف ساحل قرار میگرفت و دردسر ساحل کشی و ماندن در میان گل و لجن زار لب ساحل وجود نداشت؛ اما اشکال و افتادن در آب در شرایط مد، دور شدن از نقطه مقابل، یعنی هدف بود.
تمرین غواصی در اروندرود در شرایط نه جزر و نه مد، یعنی سکون آب، هر ۴ ساعت یکبار اتفاق میافتاد و این حسن را داشت که میشد صاف به سمت نقطه مقابل غواصی کرد و با گل ولای هم مواجه نشد؛ اما شرایط نه جزر و نه مد، یک اشکال هم داشت و آن اینکه #غواص به دلیل عدم استفاده از جریان حرکت آب، از خستگی از کت و کول میافتاد. به همین منظور، ما طبق محاسبه جدول ژئوفیزیک بین المللی کار میکردیم که برنامه زمانبندی کامل جزر و مد در شرایط مختلف را ساعت به ساعت نوشته بود. البته یک روش ابتکاری هم داشتیم که میله های بلند آهنی را لب ساحل هنگام جزر کامل فرو میکردیم و با میزان رفت و برگشت آب، با آن می سنجیدیم که آب در چه شرایطی است. که کار ساده تر، انداختن یک قطعه چوب، قبل از ورود به آب بود. به سرعت حرکت چوب نشان میداد که آب در چه وضعیتی است.
با وجود این تنوع چندگانه جریان آب اروند ما همه شرایط را تمرین کردیم و شب و روز هم نداشتیم. گاهی مسیر دو کیلومتری اروند را نیم ساعته میرفتیم و گاهی دو ساعته و من برای تمرین استقامت، یک بلوک سیمانی را روی سینه ام می گذاشتم تا وقت عملیات راحتتر فین بزنم.تعدادی از بچهها هم همین کار را میکردند.
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌴🌾🌴🌾 🕊 🌾 🌴 🕊 🌴 🕊 هَفْتادو دوُمِينْ غَوّاصْ👣 💧 #حقیق
...
🌴🌾🌴🌾 🕊
🌾 🌴 🕊
🌴 🕊
هَفْتادو دوُمِينْ غَوّاصْ👣
💧 #حقیقت_کربلای۴
#قسمت_نهم
#صفحه۱۹
🕊
🍂🍃🌾
🕊
🌾یک بار هم سعید نظری را که جثه کوچکی داشت و ۱۵ سالش بود، به حالت حمل مجروح از این سوی آب #اروند تا آن طرف، یعنی ساحل #فاو بردم و برگرداندم. این آمادگی تقریباً در همه در حد قابل قبولی وجود داشت حتی آنها که از لحاظ جثه و توان بدنی ضعیف تر از بقیه بودند.
#نادرعبادی_نیا #طلبه غواص، یکی از آنان بود که سختترین کارهای غواصی یعنی شلیک با موشک انداز آر پی جی را برای شب عملیات انتخاب کرده بود با این احتمال که شاید مجبور باشیم در شب عملیات قبل از رسیدن به ساحل دشمن مجبور به درگیری شویم تمرین تیراندازی و شلیک آرپیجی و نارنجک انداز داشتیم این کار برای آرپی جی زن که باید در هنگام شنا، پای دوچرخه میزد و داخل آب می ایستاد و تا کمر از آب بیرون می آمد و سپس آرپیجی می زد، به مراتب دشوارتر از بقیه بود.
#نادر به خوبی این کار را انجام میداد. اما یک بار در حین شلیک موشک آرپیجی به سمت دشمن فرضی در ساحل فاو قبضه آرپی جی از دستش رها شد و به داخل آب افتاد. خودش هم مثل قبضه آرپیجی تا چند ثانیه زیر آب رفت و یکباره بالا آمد. دیدن این صحنه کمی نگرانم که مبادا در شب عملیات از عهده شلیک آرپیجی از داخل آب بر نیاید. این کار را یکی دوبار تکرار کرد. بالا آمد، غوصی زد و دوباره پایین رفت. وقتی به ساحل برگشتیم، خلوتی پیدا کردم و
گفتم:آقای عبادی نیا شلیک موشک کار سختیه. آرپیجی شما را خسته می کنه. بهتره یک سلاح دیگر انتخاب کنید.
با خوشرویی و آرامش جواب داد: من آرپیجی را خسته می کنم شما نگران نباش.
کمی جدیتر گفتم:اما ایندفعه با قبضه آرپیجی هر دو رفتید داخل آب.
تبسمی شیرین کرد و جواب داد:قبضه آرپیجی اونجا از دستم در رفت، چون بیت الماله دو_سه بار رفتم توی آب که شاید پیداش کنم که نشد.
با شنیدن این حرف سکوت کردم و پیشانی اش را بوسیدم.
پس از یک هفته تمرین، آب توفنده و مواج رودخانه #اروند مثل #سدگتوند برای #غواصان رام و آرام شد...
#ادامه_دارد…
🍂______________________
پ.ن:
دکترسعیدنظری:
من و دو سه نفر دیگر از حیف جثه، کوچکترین #غواصها بودیم.
برعکس من حاج کریم فرمانده بلند بالا و پرتوانی در شنا و غواصی بود. فراموش نمیکنم که در تمرین عبور از اروند، بچهها با چه سختی از دو کیلومتری اروند را فین می زدند؛ ولی حاج کریم مرا به حالت حمل مجروح در این رودخانه وحشی حمل می کرد.
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
کربلای جبهه ها یادش بخیر... _اروند منطقه عملیاتی #گردان_غواصی_جعفرطیار_ع #علقمه...❣🌾 @Karbala_1365
کربلای جبهه ها یادش بخیر...
#اروند _ منطقه عملیاتی #گردان_غواصی_جعفرطیار_ع
#علقمه...❣🌾
@Karbala_1365
غير از حسين عاشق هركس شدي بدان
بازيچه ميشود دل تو دست ديگران
@Karbala_1365
◽️ #شبهایدلتنگی
حرم شد خانهام وقتی
سلامت کردم و دیدم
زیارتهایِ ما حتی
میانِ خانه میچسبد
#ازدورسلامحسینجان♥️
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
این تصویر مربوط به #شهیدهادےذالفقاری است
وقتی که در #سامرا بود و گفت اینجا حجاب ندارند و برای ندیدن بی حجابی چفیه روی سرش می انداخت و بیرون میرفت...
#کوچه_شهید
#یادش_باصلوات
@Karbala_1365
YEKNET.IR - shoor 2 - vafat hazrat masoume 1398 - hosein taheri.mp3
6.97M
🍃چه عزتی توی راه کربلا
🍃داری حسین این همه برو و بیا
🎤 #حسین_طاهری
#شور
🌷 #صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
🌷 #شب_جمعه
@Karbala_1365
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌺حضرت صاحب الزمان(عج):
به شیعیان ودوستان مابگوئیدکه خدارابحق عمه ام #زینب(س)قسم دهندکه #فرج مرانزدیک گرداند💔
🌸دعای فرج هدیه بشهدا
بخصوص شهدای عملیات #کربلای۴
🌹🌾
@Karbala_1365