eitaa logo
محتوای تربیت دینی 🇵🇸 کودک و نوجوان
2.4هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
3هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸بچه را آزاد بگذارید؛ روحیه و ارادۀ او را خرد نکنید!🔸 ▫️انبیاء، فرزندانشان را بیشتر از ما آزاد می‌گذاشتند! روزی خلیفۀ اول بالای منبر بود. امام مجتبی (ع) نیز طفلی چهار‌پنج‌ساله بود. از منبر بالا رفت تا دست او را بکشد و پایین بیاورد. به او گفته بود: «از منبر جدم بیا پایین». این را به حضرت گفتند. حضرت فرمود: والله من یادش ندادم، این خودش این‌گونه است! سپس شاهد آوردند و فرمودند: شما می‌دانید وقتی پیغمبر در حال نماز بود، حسن از وسط صف‌ها رد می‌شد و خودش را به پیغمبر می‌رساند. سوار گردنِ پیغمبر می‌شد، درحالی‌که ایشان در سجده بود. پیامبر سر از سجده برنمی‌داشت تا او پایین بیاید. همچنین وقتی حضرت می‌خواست بایستد، یک دستش روی زانویش بود و یک دستش بر شانۀ حسن. پیامبر نمی‌گفت این بچه مشغولم می‌کند. نمی‌گفت این است. ▫️چرا حضرت، اینطور می کرد؟ زیرا دورۀ طبیعت فرزندش است. می‌خواهد او کند، نمی‌خواهد بچه . می‌خواهد واهمۀ بچه از مردم، از بین برود. می‌خواهد این بچه در بزرگسالی مشرک نشود، عابد و مقلد مردم نباشد. بر اثر همین رفتارها است که وقتی امام حسن (ع) می‌بیند مصلحت اسلام در صلح با معاویه است، دریغ نمی‌کند؛ درحالیکه مخالف‌ها که هیچ، دوستانش هم به او معترض بودند. چه‌کسی می‌تواند جلوی این موج بایستد؟ آن‌که در بچگی اینچنین رشدش داده باشند. ▫️ما بچه‌های خود را می‌کنیم. او چگونه جلوی استعمار بایستند؟! ما فکر می‌کنیم او بی‌ادب و بی‌تربیت است؛ لذا با خشونت‌هایمان، تمام و عصارۀ را در بچه می‌شکنیم. @haerishirazi
هدایت شده از هادیانه ها
۳ 🧐 سوال کردیم: چطور میشه یک نوجوون به قدری کنه که نه تنها گیر مسائل کوچک نباشه، که مشکلات بزرگ رو از جلوی پای خودش و دیگران برداره🧐 ✍ چطور میشه مسأله های یه نوجوون از گیم و اوقات فراغت و ... عبور کنه و برداشتن بار یک امتی دغدغه شب و روزش بشه❓ ♦️ ♦️♦️ ♦️♦️♦️ ⭕️ ارائه چند راهکار 👇 1⃣ باید برای نوجوون از صحنه مبارزه تاریخی و گفت، از امام حسین و یزید تا امام خمینی و آمریکا تا من و نفس خودم🤔 2⃣ باید صحنه جنگ رو تو زندگی خودش و اطرافیانش ترسیم کرد و از گفت، از نقش او نسبت به خواهر و برادرش تا رفقای مدرسه و محله ... 3⃣ اصلا آیا باید گفت⁉️ یا با صحنه های ساختگی او را به مبارزه کشاند، با طراحی فضاهایی و اردوهایی، او را با مسأله ها مواجه کرد 4⃣ یا بالاتر او را به صحنه جنگ برد، به مرز اسرائیل، به اردوی جهادی و به مناطق محروم برد، میدان مبارزه اقتصادی و امنیتی و فرهنگی را به او نشان داد 5⃣ باید در خود تحولی را رقم زد؛ کسی که خودش در متن زندگی اش اثری از مبارزه و جنگیدن نیست، چطور می تواند تحول آفرین باشد⁉️ 💫 به قول شاعر ذات نایافته از هستی، بخش کی تواند که شود هستی بخش ⭕️ نقد و نظر👇 هریک از راهکارهای مذکور می تواند در برخی از افراد تاثیرگذار باشد و در بعض دیگر نه❗️ ولی ترکیبشان در حد شرایط و امکانات می تواند تاثیر حداکثری داشته باشد انتظار تغییر همه با هر روحیه و شرایطی هم با اصل ناهمخوان است پ ن: عکس نوجوانی که حس مبارزه گرفته در کنار نوجوانی که بازی می کند🤔 @hadianeha
هدایت شده از قرآن و تربیت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 💥 بزرگترین کائنات ✨این کتاب📗 مطابق با و منطبق با هر فردی صحبت میکند! هر موقع سایزت تغییر کند ( یا پیدا کنی) محتوای این کتاب هم تغییر میکند! 🔺 🔻 فهم 🌷🇮🇷🌷
هدایت شده از اشتیاق طلبگی
✨قابل استفاده برای دوستانی که با طلاب یا مدارس کار می کنند: 《در همين دوره‏هاى پايين، دوره‏ى و دوره‏ى شكل گرفتن يك طلبه آغاز مى‏شود و در همين دوره‏هاست كه ‏ها و يا نفرت‏ها، و مساوات و يا خودخواهى‏ها و ‏ها، و يا شرك، يا اسارت، روحى و يا ضعف و زبونى، يا انحطاط در طلبه شكل مى‏گيرد. و اگر خودش را هم مى‏شناخت و اگر سازندگى را در حد خود مى‏ديد، ناچار وضع عوض مى‏شد و به اين دوره نيز مى‏پرداخت. در اين دوره، مى‏توان در نهاد و طلبه، هر چيزى را كاشت و بارور كرد؛ و يا خيانت، و يا بى‏تفاوتى، به خلق و يا توجه به خود را. و اين همه نه با حرف امكان دارد و نه با خواندن چند روايت در روزهاى پنجشنبه و جمعه. مسأله‏ى معاشرت فرع مسأله‏ى تربيت است؛ چون هنگامى كه افراد ساخته نشده باشند و ملاك بدست نياورده باشند، در نتيجه به هر كجا سر مى‏گذارند و با هر كس دمخور مى‏شوند و در هر دامى مى‏نشينند. اما اگر مربى به طلبه‏اش ديد بدهد و او را متوجه و زرنگ بار بياورد و همچون نهنگ آماده‏اش كند و با ملاك، نه فقط با حرف‏ها و دستورها و بكن نكن‏ها آشنايش بنمايد، او مى‏تواند دوست و معاشر خود را بشناسد و حتى مهمانى رفتن و مهمان آوردن خود را رهبرى كند. و حتى لباس و رنگ لباس خود را بشناسد. آخر طلبه‏اى كه از شهوت سرشار است و به خاطر رسيدن به زن ديوانه است چگونه مى‏تواند به خدا برسد. آخر طلبه‏اى كه براى لباس پوشيدن ندارد و براى درس خواندن كه هيچ، براى زنده ماندن هم ندارد و و در سر و دلش ننشسته چگونه مى‏تواند آن باشد كه مى‏خواهد و استاد مى‏طلبد. اما اگر فهميد كه بايد كند و در نتيجه با كسانى مى‏نشيند كه يا به آنها و يا از آنها راستى اگر در افراد نُضج بگيرد اين هدف مى‏تواند آنها را كند؛ خواه هدف پول باشد و يا قدرت و يا شهوت و يا قرب حق و تعالى و تكامل و رشد. ما به جاى اين كه در پوشيدن دخالت كنيم، بايد اين ‏ها و ‏ها را در دل‏ها بگذاريم و افراد را از عوض كنيم.》
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸بچه را آزاد بگذارید؛ روحیه و ارادۀ او را خرد نکنید!🔸 ▫️انبیاء، فرزندانشان را بیشتر از ما آزاد می‌گذاشتند! روزی خلیفۀ اول بالای منبر بود. امام مجتبی (ع) نیز کودک بود. از منبر بالا رفت تا دست او را بکشد و پایین بیاورد. به او گفته بود: «از منبر جدم بیا پایین». این را به حضرت گفتند. حضرت فرمود: والله من یادش ندادم، این خودش این‌گونه است! سپس شاهد آوردند و فرمودند: شما می‌دانید وقتی پیغمبر در حال نماز بود، حسن از وسط صف‌ها رد می‌شد و خودش را به پیغمبر می‌رساند. سوار گردنِ پیغمبر می‌شد، درحالی‌که ایشان در سجده بود. پیامبر سر از سجده برنمی‌داشت تا او پایین بیاید. همچنین وقتی حضرت می‌خواست بایستد، یک دستش روی زانویش بود و یک دستش بر شانۀ حسن. پیامبر نمی‌گفت این بچه مشغولم می‌کند. نمی‌گفت این است. ▫️چرا حضرت، اینطور می کرد؟ زیرا دورۀ طبیعت فرزندش است. می‌خواهد او کند، نمی‌خواهد بچه . می‌خواهد واهمۀ بچه از مردم، از بین برود. می‌خواهد این بچه در بزرگسالی مشرک نشود، عابد و مقلد مردم نباشد. بر اثر همین رفتارها است که وقتی امام حسن (ع) می‌بیند مصلحت اسلام در صلح با معاویه است، دریغ نمی‌کند؛ درحالیکه مخالف‌ها که هیچ، دوستانش هم به او معترض بودند. چه‌کسی می‌تواند جلوی این موج بایستد؟ آن‌که در بچگی اینچنین رشدش داده باشند. ▫️ما بچه‌های خود را می‌کنیم. او چگونه جلوی استعمار بایستند؟! ما فکر می‌کنیم او بی‌ادب و بی‌تربیت است؛ لذا با خشونت‌هایمان، تمام و عصارۀ را در بچه می‌شکنیم. @haerishirazi
هدایت شده از اشتیاق طلبگی
✨قابل استفاده برای دوستانی که با طلاب یا مدارس کار می کنند: 《در همين دوره‏هاى پايين، دوره‏ى و دوره‏ى شكل گرفتن يك طلبه آغاز مى‏شود و در همين دوره‏هاست كه ‏ها و يا نفرت‏ها، و مساوات و يا خودخواهى‏ها و ‏ها، و يا شرك، يا اسارت، روحى و يا ضعف و زبونى، يا انحطاط در طلبه شكل مى‏گيرد. و اگر خودش را هم مى‏شناخت و اگر سازندگى را در حد خود مى‏ديد، ناچار وضع عوض مى‏شد و به اين دوره نيز مى‏پرداخت. در اين دوره، مى‏توان در نهاد و طلبه، هر چيزى را كاشت و بارور كرد؛ و يا خيانت، و يا بى‏تفاوتى، به خلق و يا توجه به خود را. و اين همه نه با حرف امكان دارد و نه با خواندن چند روايت در روزهاى پنجشنبه و جمعه. مسأله‏ى معاشرت فرع مسأله‏ى تربيت است؛ چون هنگامى كه افراد ساخته نشده باشند و ملاك بدست نياورده باشند، در نتيجه به هر كجا سر مى‏گذارند و با هر كس دمخور مى‏شوند و در هر دامى مى‏نشينند. اما اگر مربى به طلبه‏اش ديد بدهد و او را متوجه و زرنگ بار بياورد و همچون نهنگ آماده‏اش كند و با ملاك، نه فقط با حرف‏ها و دستورها و بكن نكن‏ها آشنايش بنمايد، او مى‏تواند دوست و معاشر خود را بشناسد و حتى مهمانى رفتن و مهمان آوردن خود را رهبرى كند. و حتى لباس و رنگ لباس خود را بشناسد. آخر طلبه‏اى كه از شهوت سرشار است و به خاطر رسيدن به زن ديوانه است چگونه مى‏تواند به خدا برسد. آخر طلبه‏اى كه براى لباس پوشيدن ندارد و براى درس خواندن كه هيچ، براى زنده ماندن هم ندارد و و در سر و دلش ننشسته چگونه مى‏تواند آن باشد كه مى‏خواهد و استاد مى‏طلبد. اما اگر فهميد كه بايد كند و در نتيجه با كسانى مى‏نشيند كه يا به آنها و يا از آنها راستى اگر در افراد نُضج بگيرد اين هدف مى‏تواند آنها را كند؛ خواه هدف پول باشد و يا قدرت و يا شهوت و يا قرب حق و تعالى و تكامل و رشد. ما به جاى اين كه در پوشيدن دخالت كنيم، بايد اين ‏ها و ‏ها را در دل‏ها بگذاريم و افراد را از عوض كنيم.》
کوچولوی 180 روزه‌ی من! حالا دیگر داری صاحبِ می‌شوی، صاحبِ و ، تلاش‌هایت رنگ و روی تازه‌ای گرفته‌اند و در حد و اندازه‌ی خودت اهل هم هستی! هایت دارند بیشتر می‌شوند و تعدد و تنوع پیدا می‌کنند، تعلقت را که می‌گیرند، میکنی و یاد گرفتن اعتراض، مرحله‌ای از توست، تو به اندازه توانت برای داشتن آنچه می‌خواهی، می‌جنگی و جنگیدن همیشه هم بد نیست! حتی غذایت دارد تغیبر می‌کند و طعم غذاهای را داری کم‌کم می‌چشی و این، توقعت را از زندگی بالا می‌برد. در ماه‌هایی که گذشتند، از غذایی تاروپود بدنت جان گرفته است که ربط چندانی به دنیا ندارد، تنوعی هم ندارد، اما حالا داری کم‌کم با طعم‌ها و شکل‌های متفاوت غذاها آشنا می‌شوی و اشتهای تازه را تجربه می‌کنی و سهم بیشتری از زندگی میخواهی! نازنینم! دنیا همین‌قدر که می‌بینی پر از چراغ‌های است، پر از تنوع‌هایی که حواست را پرتِ خودشان می‌کنند، پر از اشتها و خواستن‌هایی که تمام نمی‌شوند، یادت باشد، دنیا قرار است فقط سکوی پرش باشد و ما آن را فقط به قدرِ خوب پریدن، لازم داریم. ف. حاجی وثوق @ghalamzann
هدایت شده از باور
✍آیت الله حائری شیرازی 🪴 و ، دو بالی هستند که با آن می‌کند. 🪴 انسان در زندگی‌اش هم به محبت نیاز دارد و هم به احترام. محبت برای بچه مثل آب است برای چیزی که می‌خواهیم از آن، چیزِ سخت درست کنیم. چطور شکر را تبدیل به نبات می‌کنیم؟ اگر بخواهید شکر یا خاک قند را که گَرد است، به نباتی که صُلب است تبدیل کنید، چکار می‌کنید؟ اوّل شکر را در آب حل می‌کنید و شیرۀ شکر غلیظ درست می‌کنید. بعد این شیره را می‌ریزید توی ظرفی که نخی در وسطش هست. این شیره دور نخ جمع می‌شود و می‌شود دانه‌های نبات. پس صُلب شدن نبات در نتیجۀ آبی است که به شکر تزریق می‌کنیم. 🪴 در سنگ‌ها هم همین‌طور است. سنگ‌ها وقتی که آب می‌خورند، بلور سختی پیدا می‌کنند. محبت هم برای انسان مثل آب دادن به شکر برای درست کردن نبات است. و که به بچه‌هایشان محبت نمی‌کنند، بچه‌هایشان چیز خوبی نمی‌شوند، صُلب نمی‌شوند، نمی‌شوند. 🪴احترام و محبت، می‌دهد؛ اما تحقیر، موجب بخار شدن آب‌ها می‌شود. آب را که از سنگ گچ بگیری، پودر می‌شود. ┄┄┅┅┅🍃🌸🍃┅┅┅┄┄ 🌱 برای ارتباط با ما، اینجا هستیم: 🤝 : @adminbavar 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔@Bavar_tarbiat 📌 📚| جلد سوم صفحه ۲۳۵
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸بچه را آزاد بگذارید؛ روحیه و ارادۀ او را خرد نکنید!🔸 ▫️انبیاء، فرزندانشان را بیشتر از ما آزاد می‌گذاشتند! روزی خلیفۀ اول بالای منبر بود. امام مجتبی (ع) نیز کودک بود. از منبر بالا رفت تا دست او را بکشد و پایین بیاورد. به او گفته بود: «از منبر جدم بیا پایین». این را به حضرت گفتند. حضرت فرمود: والله من یادش ندادم، این خودش این‌گونه است! سپس شاهد آوردند و فرمودند: شما می‌دانید وقتی پیغمبر در حال نماز بود، حسن از وسط صف‌ها رد می‌شد و خودش را به پیغمبر می‌رساند. سوار گردنِ پیغمبر می‌شد، درحالی‌که ایشان در سجده بود. پیامبر سر از سجده برنمی‌داشت تا او پایین بیاید. همچنین وقتی حضرت می‌خواست بایستد، یک دستش روی زانویش بود و یک دستش بر شانۀ حسن. پیامبر نمی‌گفت این بچه مشغولم می‌کند. نمی‌گفت این است. ▫️چرا حضرت، اینطور می کرد؟ زیرا دورۀ طبیعت فرزندش است. می‌خواهد او کند، نمی‌خواهد بچه . می‌خواهد واهمۀ بچه از مردم، از بین برود. می‌خواهد این بچه در بزرگسالی مشرک نشود، عابد و مقلد مردم نباشد. بر اثر همین رفتارها است که وقتی امام حسن (ع) می‌بیند مصلحت اسلام در صلح با معاویه است، دریغ نمی‌کند؛ درحالیکه مخالف‌ها که هیچ، دوستانش هم به او معترض بودند. چه‌کسی می‌تواند جلوی این موج بایستد؟ آن‌که در بچگی اینچنین رشدش داده باشند. ▫️ما بچه‌های خود را می‌کنیم. او چگونه جلوی استعمار بایستند؟! ما فکر می‌کنیم او بی‌ادب و بی‌تربیت است؛ لذا با خشونت‌هایمان، تمام و عصارۀ را در بچه می‌شکنیم. @haerishirazi
هدایت شده از تأملات
دو روز پیش بود که در جمع ۲۵۰نفر از فرهنگیان از سراسر کشور، ذکر خیر این بزرگمرد شد؛ وقتی داشتم در پنل علمی "نسبت‌یابی تربیت و مسئله مقاومت"، از می‌گفتم و ضرورت نقش‌آفرینی معلمان و مربیان در تربیت نسلی مقاوم برای . حرفم این بود که اگر ساحت‌های مختلف وجود معلم متناسب با جریان رشد نکند و مثلاً اگر او با مقاومت نسبت نداشته باشد، چطور می‌تواند زیبایی و شکوه بعضی صحنه‌ها را ببیند و به متربیانش نشان دهد. برایشان صحنه‌ای را مثال زدم که یک پدر، دختر شهید خردسالش را در آغوش گرفته و پیش از کفن کردن، با چهره‌ای سرشار از ابتسام مؤمنانه و بی هیچ شکایتی در چهره و بر لب، برای آخرین بار با دخترک معاشقه پدرانه می‌کند. گفتم: فقط حال آن لحظات این پدر را می‌فهمیم، و فقط یک مؤمن حقیقی می‌تواند در این صحنه، زیبایی و شکوه ایمان یک پدر مجاهد را بسیار بزرگ‌تر و پررنگ‌تر از تلخی از دست دادن دخترش بداند و بفهمد که زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) چگونه جمله "ما رأیتُ الا جمیلاً" را به زبان آورد. همین دو روز پیش بود، و کسی چه می‌دانست که امروز باید خبر شهادت این پدر را بخوانم و وقتی برای چندمین بار فیلم لحظه وداع با دخترش را می‌بینم، باز هم شانه‌هایم مردانه بلرزد و باز هم همان جمله‌ای را به زبان بیاورم که دو روز پیش در آن سالن گفتم: تو چقدر بزرگی مرد! حالا شیخ خالد به دخترش ریم پیوست. پ.ن: این جلسه بخشی از همایش رهیاران تحول بود که بسیج دانشگاه فرهنگیان با همکاری قرارگاه اجرایی‌سازی سند تحول بنیادین آ.پ. برگزار کرد. 🆔️ @tarbiat_hokmrani
✨مقام معظم رهبری مدظله العالی یکی از عوامل مهم انحطاط غرب را متزلزل شدن بنیاد خانواده می دانند و علت اصلی آن را نبودن مادر در جایگاه اصلی خویش در خانواده برمی شمارند؛ ازاین رو در این باره چنین هشدار می دهند: 🔺مسئله و خیلی مهم است. مسئله ، مسئله ، مسائل بسیار اساسی و حیاتی است. در که ما داریم، بایستی «خانواده» مبنا باشد؛ یعنی شما اگر بزرگ‌ترین متخصصین پزشکی یا هر رشته دیگر بشوید، چنانچه نباشید، این برای شما یک است. کدبانوی خانه، شما باید باشید؛ اصلاً این است. جایی است که عواطف و احساسات باید در آنجا و پیدا کند؛ و ببینند؛ شوهر که مرد است و طبیعت مرد، طبیعت خام‌تری نسبت به زن است در میدان خاصی، شکننده‌تر است و زخم او، فقط و فقط نوازش همسر است حتی نه نوازش مادر ـ [مرد] باید نوازش ببیند. آن کار را برای یک مرد بزرگ، این همسر کاری را می کند که مادر برای یک بچه‌ی کوچک می کند؛ و زنان دقیق و ظریف، به این نکته آشنا هستند. اگر این احساسات و عواطف محتاج وجود یک محور اصلی در خانه ـ که آن خانم و کدبانوی خانه است ـ نباشد، خانواده یک شکل خواهد داشت. : 📗حدیث ولایت، ج ۹، ص ۶۳. 📗تعلیم و تربیت از دیگاه مقام معظم رهبری، ج ۱، ص ۲۴۶. 🌷🇮🇷🌷