این سه کودک دیشب خواب بودند که هواپیمای اسرائیلی خانه شان را بمباران کرد و #شهید شدند.
نه سازمان ملل، نه اینترنشنال و نه مکرون اسمی از آنها نیاورده اند!
🌷🇮🇷🌷
هدایت شده از طرح رشد علمی 🇮🇷🇵🇸
یکی از تلخ ترین و عجیبترین سنگ قبرهایی که دیدهام؛
#ابنبابویه
#شهرری
هدایت شده از مکتب خمینے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️۲۲ اردیبهشت سالروز شهادت پدر تاکتیک نظامی جهان اسلام، دریادار حاج محمد ناظری، فرمانده تکاوران نیروی دریایی سپاه گرامی باد.
🔸شور انقلابی، بی قراری و عشق به کاروان عاشورا را در صحبت های این سردار مظلوم ببینیم و لذت ببریم.
🔹شهید خاصی که شبیه هیچ کس نبود! شهیدی که تا کنون طبقه بندی اطلاعات اجازه بیان خدماتش را نداده است! شهیدی که هر جا از این کره خاکی که رد پای حاج قاسم برای دفاع از مظلوم در آن وجود داشت، او نیز حضور داشت!
🔸شهید مظلومی که سرداران سلیمانی، باقری، قاآنی، متوسلیان، کاوه و حتی عماد مغنیه و سیدحسن نصرالله فقط بخشی از شاگردان ایشان برای مبارزه با ظلم بودند!
🔹نقل است که وقتی تکاوران آمریکایی در خلیج فارس دستگیر شدند، حاج محمد بر روی آنها فریاد زد که: «خیال کردهاید ناو مسافربری ما را زدید، میتوانید هر غلطی بکنید و ما هم کاری به کارتان نداریم؟ ما پای هر متجاوزی را به آب و خاک ایران قطع میکنیم.» شاید به خاطر این صحبت ها بود که آمریکایی ها لباس خود را خیس کردند!
🔸وقتی دزدان دریایی کشتیهایمان را در سومالی و خلیج عدن گرفتار کردند، شهید ناظری ماموریت آزادسازی آن را برعهده گرفت و ۱۲۰ روز با آنها جنگید و عزت ملت را زنده نگه داشت و کشتی ها را پس گرفت.
🌹سوره فاتحه به همراه صلوات به روح ملکوتی این
دریا دل الهی تقدیم میکنیم. 🌹
#مکتب_خمینی
#شهید_محمد_ناظری
╭⊱┄┅═✧❁🍂🌺☀️🌺 🍂❁✧═┅┄⊰╮
خمینی؛ روح اللهِ مکتب
🕌https://eitaa.com/maktab_allah
╰⊱┄┅═✧❁🍂🌺☀️🌺 🍂❁✧═┅┄⊰╯
📜غرامت های سنگین
▫️مسأله اين نيست كه مسائل بد مطرح شده اند، بر فرض خوب هم مطرح بشوند، مگر ظرف وجودى كودك چقدر گنجايش دارد و چقدر از دريا بر مى دارد؟
▫️ چقدر مى توانى از خون حسين و يا اشك على براى بچه ها حرف بزنى؟ چگونه مى توانى از عمق نگاه رسول براى او تصوير بكشى؟!
▫️اين ساده كردن ها و به بساطت كشاندن اين معانى عظيم، غرامت هاى سنگينى را به دنبال خواهد آورد.
▫️در هر حال اين وسايل تربيتى مستقيم و غير مستقيم است و تو مى بينى كه تربيت هاى معاصر و مكتب هاى موجود، چگونه بچه ها را در جوّ اجتماعى قرار مى دهند و چگونه با روح جمعى، از آنها كار مى كشند.
▫️ بچه هايى كه در خانه حاضر نيستند حتى رختخوابشان را جمع كنند و براى خودشان صبحانه بياورند، مى بينى كه در جمع اردو چه كارهايى را با شوق انجام مى دهند. چرا؟
▫️ چون اينها خودشان نيستند، كه نگاه ها و روح جمع آنها را به كار كشيده و بر آنها حاكم است و تو فكر مى كنى اين حكومت تا چه مقدار تحمل مى شود؟
▫️ اين روش ها براى كسانى مطلوب است كه مى خواهند فقط كارها پيش برود.
▫️اگر تو بخواهى كه آدمى با عمل خودش به رفعتى برسد اين چنين روش هايى را نخواهى پذيرفت.
❛❛ عینصاد
📚 #انسان_در_دو_فصل | ص ۴۵
#⃣ #متن #بریده_کتاب #تربیت
12.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا مقلب القلوب
#چالش
جمع این کلیپ را با متن پست قبل از مرحوم استاد صفایی ره چگونه است؟ فارغ از اینکه آیا به تعارض انداختن بچهها در این سن به این شکل درست هست یا نه!
🌷🇮🇷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌مربی عزیز، مدیر پرتلاش، والدین دغدغه مند
آیا
از فرصت طلایی حضور کودکان و فرزندانمان در مهد و مدرسه بهترین استفاده ها را می بریم؟
🧩با وجود تلاش های اکثر مربیان و مدیران عزیز اما کارهای زمین مانده بسیار است
🎻بگذریم که شوربختانه برخی ولو اندک حتی آموزش ابتذال می دهند و فرهنگ و هویت غربی را ترویجمیکنند
🌷🇮🇷🌷
#معرفی_کتاب
الگویی که اسلام برای تنظیم رفتار جنسی معرفی کرده است، با به رسمیت شناختن نیاز جنسی و تاکید بر ارضای آن، خویشتنداری جنسی را در کنار آن به زیبایی چیده است. جالب این که راهبردها و روش هایی که برای آن معرفی کرده است، نقص مدل غربی را ندارد.
این کتاب به معرفی این الگو پرداخته است و خویشتنداری جنسی را در دو بسته مدخله ای شامل تقویت توانمندی های روانشناختی خویشتنداری و تنظیم اجتماعی رفتار جنسی تبیین می کند. در این راستا، شواهدی از متون اسلامی و تحقیقات تجربی روانشناسی ارائه شده است.
این کتاب در 9 فصل با عناوین انگیزه و میل جنسی، بروز رفتار جنسی، الگوهای تنظیم رفتار جنسی، الگوی تنظیم رفتار جنسی در منابع اسلامی، سازمان یافتگی خویشتنداری در نظام روانی، سطوح و قلمروهای خویشتنداری، توانمندی های خویشتنداری جنسی، تنظیم اجتماعی رفتار جنسی و پرورش خویشتنداری جنسی در کودکی به نگارش درآمده است.
هدایت شده از خاطره از مرحوم علی صفایی حائری
✨«مرحوم #علی_صفایی_حائری به سال 1330 در شهر قم در خاندانی از عالمان دین تولد یافت. در نوجوانی به سوی حوزه آمد و در پانزده سالگی موفق به پایان سطح گردید. نوزده ساله بود که به تایید برخی استادان به درجه #اجتهاد نائل شده و به تدریس سطوح عالی پرداخت.
اولین نوشته¬ها و طرح¬های سلوکی¬اش را پیش از بیست¬سالگی در دو کتاب رشد و مسئولیت و سازندگی عرضه کرد. وسعت مطالعات به او این امکان را داده بود که در زمینه¬های متنوعی به تحقیق و تألیف در آموزه¬های دینی بپردازد. از آخرین کتب و مقالات در حوزه گسترده مطالعات دینی مطلع بود؛ حتی از کتاب¬هایی که در ممیزی گرفتار شده، توفیق چاپ نیافته بود.
سخنرانی متفاوت بود و معلمی گرم و #صمیمی؛ #اطلاع از شرایط اجتماعی و تکیه بر #منابع_وحیانی طراوتی خاص به سخنانش می داد که احساس سرشار و باور عمیق او، آن را به عمق جان مخاطبان می¬رساند. در تعلیم به همه نیازهای دور و نزدیک شاگردانش می اندیشید و این صمیمیت به ارتباطی #پدرانه میان او و شاگردان می انجامید. او در کنار #تدریس تفسیر و کفایه و مکاسب، به طلاب جوان صرف و نحو نیز می آموخت؛ چراکه آنان را در سن تصمیم و شکل-گیری می¬دانست و محتاج #همراهی و #راهنمایی.
نثری #ممتاز داشت؛ #عمیق و #اثرگذار. خود ریشه این نثر خاص را در ختمهای بسیار #قرآن، انس با #نهج_البلاغه و #مطالعه گسترده روایات می دانست که در کنار ذوق سرشار ادبی و آشنایی و مرور مستمر #ادبیات ایران و جهان به بلوغ و پختگی رسیده بود.
آدمی را در همه عرصه¬ها محتاج #دین می¬دانست و به پاسخگویی دین در همه حوزه¬ها باور داشت؛ اعتقاد او به کفایت دین همراه با حرمتی بود که برای آورده¬های فلسفه، عرفان و علم قائل بود. از نگاه او، دین و تفقه در دین محدود به حوزه احکام نبود و تمامی گستره معارف، عقاید، اخلاق و احکام را در خود جای می¬داد و حتی تمامی نظام¬های فردی و اجتماعی را در بر می¬گرفت. نظام¬های فکری، عرفانی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، قضایی، حقوقی و جزایی. دین برای تدمین همه این نیازها آماده شده و محتاج حمایت دیگران نبود.
باور به #جامعیت دین و #پرباری متون دینی در تمامی سخنرانی¬ها و درس¬های خارج فقه و اصول و تفسیرش موج می-زد. در پاسخگویی به سوالات اولین دغدغه¬اش #استناد بود و اتکاء به حجت. در عقلی ترین مباحث کلامی یا ذوقی ترین گفت¬و¬گوهای عرفانی یا عرفی ترین مباحث اجتماعی تلاش می¬کرد تا پاسخ¬هایش بر #نظام_پاسخگویی مبتنی باشد که دین به او داده بود.
زندگی فردی او جلوه¬ای عمیق از باورهای او بود؛ #زهد او فراتر از یک زندگی ساده با امکانات محقر بود؛ جلوه زهد و #عهده_داری او در دیون سنگینی نمودار می¬شد که برای حفظ و #حراست از زندگی #دیگران بر دوش می¬گرفت. #وسعت غریبی در معاشران او بود که از #ظرفیت و #ظرافت بسیار او خبر می¬داد و در شب¬های #بیدار، #زمزمه های بسیار و #زیارت های مکررش ریشه داشت؛ زیارت¬های ماهیانه¬ی مشهد رضوی که در همین راه به سال 1378 به دیدار محبوبش شتافت.» روحش شاد با ذکر یک صلوات🤲
📗سلوک اخلاقی – طرح¬های برگرفته از کتاب و سنت – #امیر_غنوی، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی؛ ص 199 🌷🇮🇷🌷
هدایت شده از چشمه جاری
🎤👈 حجة الاسلام موسی صفایی
🔷 همراه پدرم، سوار ماشین یکی از رفقا از مشهد به سمت تربت می رفتیم. پدرم مشغول گفتگو با راننده بود که یک لحظه گوشم به صحبت ایشان تیز شد.
🔷 ایشان از خودشان، وقتی که هم سن من بودند حرف می زدند و می گفتند: من وقتی هم سن الان موسی بودم، سیصد ختم قرآن کرده بودم.
🔷 وقتی این حرف را شنیدم، تحریک شدم و با خودم فکر کردم: خب، چرا من این کار را نکنم؟! همین حرف ایشان کافی بود که من، خودم را با ایشان مقایسه کنم و حرکت های سازنده ای داشته باشم.
📚 رد پای نور، ج 3 ص 96
🆔 کانال👈 چشمه جاری
هدایت شده از چشمه جاری
💠 طبق معمول اول ماه قمری، برای زیارت به مشهد مقدس رفته بودیم. نوجوانی هجده، نورده ساله روبروی استاد صفایی رحمة الله علیه نشسته بود و مباحث مارکسیستی که آن روزها بازارش داغ بود، را برای ایشان بازگو می کرد.
💠 فکر می کردم سؤالی دارد و در صحبت با استاد دنبال جواب می گردد. انتظار داشتم استاد پاسخ سؤال هایش را بدهد. برخلاف انتظار من، وقتی صحبتش تمام شد، ایشان به جای اینکه پاسخ سؤالش را بدهد، لبخندی زد و پرسید: پدر شما آخوند است؟
💠 جوان هاج و واج به حاج شیخ خیره شد و در حالی که می دید ایشان منتظر پاسخ است، گفت: بله. استاد پرسید: شما را می زند و به شما سخت می گیرد؟ جوان باز هم شگفت زده، گفت: بله، هم می زند و هم سخت گیری می کند.
💠 استاد سپس با نگاهی پدرانه به وی گفت: باشه، چیزهایی که گفتی را شنیدم، من هم یک چیزهایی به شما می دهم، برو مطالعه کن و برگردد تا بیشتر با هم گفتگو کنیم.
💠 پس از اینکه آن جوان رفت، استاد به ما گفت: این جوان مشکلش سؤالات الحادی و مارکسیستی نبود، این بیچاره مشکل روحی داشت و از طرف پدرش تحت فشار قرار دارد. با این گفتگویی که با او کردم، بیشتر از اینکه گفتگو کرده باشم، فضای انس و صمیمی ایجاد کردم تا برگردد و بتوانم بیشتر با وی ارتباط داشته باشم.
📚 رد پای نور، ج 3 ص 52
🆔 کانال👈 چشمه جاری
هدایت شده از استاد علی صفایی حائری
👤 نظرات #محی_الدین_حائری_شیرازی
در رابطه با #علی_صفایی_حائری
🔹 من وقتی کتاب #غدیر آقای صفایی را
خواندم، در حاشیه آن نوشتم:
قدر این نویسنده، شناخته نشده است.
🔹 او محتوای شهید #مطهری را دارد و روش بیان #شریعتی را
🔹 ویژگی آقای صفایی این بود که هم
اندیشههایش جایگاه سالمی داشت و هم
روش او روش مؤثری بود. متأسفانه برخی
از اندیشمندان ما محتوا داشتند، ولی فرم
نداشتند و برخی بالعکس بودند.
🔹 #دکتر شریعتی در فرم بیان و ورود به
مطالب و انتخاب واژهها خوب بود؛ ولی در
محتوا خوب نبود و #اسلام شناس نبود.
استاد مطهری در محکمبودن #اندیشه ،
کمنظیر بود؛ اما فرم او به اندازهی
محتوایش خوب نبود.
#⃣ #عین_صاد #در_نگاه_دیگران #متن
•═══••@Einsad••═══•
هدایت شده از استاد علی صفایی حائری
🔰 زندگینامه استاد #علی_صفایی_حائری
🔹 مرحوم استاد شیخ على صفایى حائرى معروف به #عین_صاد اندیشمندى فرهیخته و نویسندهاى توانا و دردآشنا و عارفى سالک، فرزند مرحوم حاج شیخ #عباس_صفایى_حائرى و نوهى شیخ محمد على صفایى حائرى در شهر مقدس #قم، در سال ۱۳۳۰ دیده به جهان گشود. در سنّ ۱۳سالگى شروع به تحصیل علوم دینى و حوزوى نمود. دروس سطح #حوزه را در مدت کوتاهى حدود ۳ سال و خوردهاى به اتمام رسانید. به نقل از خود استاد، عمدهترین و بزرگترین آموزگار ایشان در این قسمت، مرحوم پدرشان بودند که از ایشان بهرهها بردند و استفادهها کردند.
🔹 عباس صفایی حائری(پدر مرحوم استاد)
در مورد ایشان چنین مىگفت:« هر چه دارم از اوست. تمامى سوز تشیع و ولایت اهل بیت عصمت و طهارت را از ایشان دارم. در عظمت نگاه ایشان حقارت دنیا را مىدیدم. هم اوست که برایم درسى بوده تا در تنهایى به تولدى و تولیدى برسم؛ و «نداریم و تکلیفى نیست» را به «نداریم و باید بسازیم و کارى کنیم»، راه بدهم. و همین اعتقاد، مرا بر آن داشته تا به #تربیت و #سازندگى فکر کنم و #مسئولیت هر آن چه هست را خود به عهده گیرم و به انتقاد نپردازم. و همین است که کار اساسى خود را یکى دگرگون کردن تلقى تودهها از خود و دیگرى به دست آوردن مهرههاى کارساز مىدانم».
و باز در مورد ایشان مىگفت: «در یکى از روزها که با هم به سمت شیخان مىآمدیم؛ ایستاد و گفت: بابا! کسى که در مقام اطاعت باشد. در همین #دنیا هم از تهمتها آزاد مىشود و همانها که متهمش مىکردند «اَلآنَ حَصْحَصَ الْحَقّ» مىگویند. بعد این جمله را گفت که تمام وجودم را گرفت؛ در حالى که چشمهایش از اشک پر شده بود. خندید که: بابا! مردم زیادند و پر توقع و #خدا یکى است و سریع الرضا. پس تو او را راضى کن، دیگران چیزى نیستند و سپس این آیه را خواند: «ءَ اَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ اَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهّارُ.»(یوسف، 39.)
🔹 تسلط بر ادبیات معاصر
همزمان با شروع دروس حوزوى به مطالعهى سریع و دقیق و وسیع ادبیات معاصر و داستان نویسان ایرانى روى آورد:
«شاید سیزده ساله بودم که داستانهاى #صادق_هدایت را تمام کردم. داستانهایى که درد و رنج انسان را مشخص مىساخت و پوچى و بنبست او را نشان مىداد».
پس از آشنایى با ادبیات کودکان در سطح مجلههاى کودک آن روزگار و دستیابى به ادبیات نوجوان در سطح وسیع، حدود سن چهارده سالگى بود که به تاریخ ادبیات ایران و عرب و ژاپن و چین و یونان و اسپانیا و آفریقا و آمریکاى لاتین و کشورهاى غربى روى آورد و با نمونههایى از شاهکارهاى ادبى در هر دوره آشنا گشت.
در همین دوره بود که با حرفهاى #فرانتس_کافکا و صادق هدایت و تحلیلهاى پوچگراى غربى و آمریکاى لاتینى و طرحهاى نواگزیستانسیالیستى و مارکسیستى و تلفیقى از این همه آشنا شد و اینها را از زبان ادبیات مىشنید و جواب مىگفت.
مطالعهى این همه و بیش از #دویست_هزار صفحه ادبیات، آن هم در مدت زمان کوتاهى، بیشتر از آن جهت برایش ضرورى بود که احساس مىکرد دانشمندان و ادیبان شرق و غرب، ذهن انسان گرفتار جنگ و سرگشتهى ماشین و سرعت را، با ادبیات تغذیه مىکنند.
🔹 اولین تالیف
از آن جا که تربیت را مهمترین نیاز و زیربنایىترین حرکت هر انسان و جامعهاى مىدید و مباحث تربیتى را از ابتدایىترین و مقدمترین مباحث بر مباحث دیگر مىدانست، با #مسئولیت_و_سازندگى آغاز کرد و اولین نوشته و کتاب خود را تحت همین عنوان در حدود سن بیست سالگى(پیش از انقلاب) به رشتهى تحریر درآورد.
🔹 حضور در جبهه
در بهمن ماه سال 62 عازم جبهههاى جنگ شد که از اوائل بلوغ این کشش و این عشق و احساس به مرگ و شهادت را در خود احساس مىکرد و این عشق و احساس ریشه در تنگى دنیا و حالتهایى داشت که از پدر خویش نسبت به مرگ مشاهده مىکرد.
بارها شنیده بودیم که مىگفت:
«مَثَل من مَثَل مسافرى است که حتى بار و ساکش را زمین نگذاشته و هر لحظه آمادهى رفتن و حرکت است».
🔹 روح بی قرار و شیدای او در سحرگاه روز سه شنبه بیست و دوم تیر ماه ۱۳۷۸ در حالی كه طبق عادت همیشگی عازم زیارت مرقد مطهر حضرت ثامن الائمه(ع) بود، در سانحه تصادف از عالم خاکی رحلت نمود.
و پیكر آن فقید سعید در جوار قبر فرزند شهیدش #محمد_صفایی_حائری به خاک سپرده شد.
#⃣ #زندگینامه #متن
•═══••@Einsad••═══•