eitaa logo
نردبان فقاهت
5.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
47 ویدیو
92 فایل
رضاحسینی ارتباط با ادمین @Rezahosseini7575 انتشار مطالب حوزوی، دروس خارج فقها، ادبیات، اصول، فقه
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 زمانی که خواهان پس از استبداد صغیر، تهران را فتح کردند و برخی در صدد به شهادت رساندن بودند، از طرف به اصطلاح خیرخواهان پیشنهاداتی به این شرح مطرح شد : 1⃣ شما مخفیانه از تهران خارج شوید و به عتبات عالیات بروید که در این صورت، کسی جرئت نخواهد کرد که شما را از حوزه نجف اشرف به ایران برگرداند. ✅ شیخ فضل الله در جواب گفت: این فرار است و فرار ننگ است و من هرگز این کار را نمی کنم. 2⃣ از طرف سفارت دولت عثمانی پیغام آوردند که ما پرچم آن دولت را بیاوریم ودر بالای بام منزل شما نصب کنیم که در این صورت با حمایت آن دولت، از خطر مصون خواهید ماند. ✅ شیخ در جواب فرمود: من زیر پرچم ولایت امیر مؤمنان (علیه السلام) زندگی کرده ام و هرگز زیر پرچم غیر امیر المؤمنین (علیه السلام) نمی روم. 3⃣ پیشنهاد شد که ایشان اجازه دهد پرچم دولت روس را بر فراز بام خانه اش نصب گردد. ✅ شیخ فضل اللّه در جواب فرمود که من محاسنم را در اسلام سفید کرده ام و هرگز زیر پرچم کفر نمی روم.  @Nardebane_feghahat
1⃣ پرسش: نقاشی انسان یا حیوان بعنوان اثر هنری یا در کتب علمی و تابلوهای آموزشی یا نقاشی ومجسمه گیاه چه حکمی دارد ؟ ✅ پاسخ: اشکال ندارد. 2⃣ پرسش: لطفا بفرمائید کشیدن (طراحی یا نقاشی) چهره انسان (ناقص یا کامل یا شناس یا ناشناس) و کشیدن موجودات دارای روح از نظر معظم له جایز است؟ ✅ پاسخ: اگر صرف باشد بدون تجسیم یا برآمدگی باشد حلال است. @Nardebane_feghahat
✅ اطلاعیه 🔸 لحظاتی پیش بنابر شهادت بعضی از موثقین، حلول ماه شوال المکرم برای حضرت آیت الله ثابت گردید. بنابراین یکشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۹، اول شوال المکرم ۱۴۴۱، می‌باشد. @Nardebane_feghahat
✅ آیت الله محمد جواد : 🔸 مقصود از در بحث خمس، كساني هستند كه از طريق پدر به و انتساب دارند؛ بنابراین، کسانی که از طریق مادر انتساب دارند، مشمول این حکم نیستند؛ چرا كه قرآن مي‌فرمايد: (ادْعُوهُمْ ِلآبائِهِمْ)؛ یعنی ملاک در انتساب از طریق آباء و پدران است و افراد را باید به عنوان آباء آنان خواند. بنابراين، انتساب از طريق مادر كفايت نمي‌كند. @Nardebane_feghahat
✳️ آیت الله محمد جواد : 🔸 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنِ الْعَبْدِ الصَّالِحِ(عليه السلام) قَالَ: ... و یقسّم الخمس بینهم على ستّة اسهم: سهم للّه و سهم لرسول اللّه و سهم لذی القربى و سهم للیتامى وسهم للمساکین وسهم لأبناء السّبیل، فسهم اللّه وسهم رسول اللّه لاُولى الامر من بعد رسول اللّه(ص) وراثة فله ثلاثة اسهم: سهمان وراثة و سهم مقسوم له من اللّه وله نصف الخمس کملاً و نصف الخمس الباقی بین اهل بیته. 🔹 یعنی خمس به 6 سهم بخش مى شود: سهم خدا ، پیامبر(ص)، ذى القربى، یتیمان، بینوایان، در راه ماندگان. سهم خدا و رسول خدا، پس از ایشان، در اختیار اولى الامر قرار مى گیرد. بنابراین، امام(علیه السلام) داراى سه سهم است. دو سهم به با ارث به او مى رسد و یک سهم، بهره خود اوست از سوى خداوند. براى او، نصفی از خمس است و براى اهل بیت او، نصف دیگر. ✅ اين روايت گرچه از نظر سند است، امّا به جهت این‌که ارسال كننده آن است، مي‌توان گفت: مرسل بودن آن به صحّت روايت خدشه‌اي وارد نمي‌کند. @Nardebane_feghahat
✳️ درس خارج استاد 93/10/20 🔸 «وَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ زِيَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدانِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ غَيْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ: الْخُمُسُ عَلَى خَمْسَةِ أَشْيَاءَ عَلَى الْكُنُوزِ وَ الْمَعَادِنِ وَ الْغَوْصِ وَ الْغَنِيمَةِ وَ نَسِيَ ابْنُ أَبِي عُمَيْرٍ الْخَامِسَ.» 🔹 ابن ابی عمیر نقل می‌کند از تعداد زیادی از افراد از ابی عبدالله(علیه السلام) که خمس بر 5 چیز واجب است که چهار مورد را نقل می‌کند و مورد پنجم را فراموش کرده بود (که شاید مال مختلط به حرام باشد.) و آن چهار قسم عبارت است از : 1-کنز 2-معدن 3-غوص یعنی فرو رفتن در دریا و بدست آوردن اشیاء قیمتی. 4-غنیمت. و منافاتی هم ندارد که دیگر موارد در روایات دیگر آمده است. ✅ مرحوم آقای می‌فرماید: 🔸«فإنّ أحمد بن زياد بن جعفر الهمداني هو شيخ الصدوق و قد وثّقه صريحاً فقال: ثقة فاضل ديّن و إن لم يتعرّض له في كتب الرجال . و ما في الوسائل من ضبط: (عن جعفر) غلط، إمّا في هذه النسخة أو من صاحب الوسائل لو كان جميع نسخ الوسائل كذلك، و الصواب: ابن جعفر، كما أثبتناه، فإنّ جعفر جدّ أحمد، لا أنّه راوٍ آخر. و بالجملة: لا ينبغي التأمّل في صحّة الرواية.» 🔹 در صدر روایت شخصی بنام احمد بن زیاد بن جعفر الهمدانی است که از ابن ابی عمیر نقل می‌کند مرحوم آقای خوئی می‌فرماید در این که ما داریم (احمد بن زیاد بن جعفر) است اما در وسائل دیگر احمد بن زیاد عن جعفر آمده باشد که (عن جعفر) غلط است بلکه (زیاد بن جعفر) صحیح است و "جعفر" شخص جداگانه و از روات سلسله این حدیث نیست بلکه جد همان "احمد بن زیاد" است و هو شیخ الصدوق و قد وثقه صریحا . یعنی احمد استادِ است و صریحا او را نموده و فرموده "ثقة فاضل دَیِّنٌ" شخصی است فاضل و ثقه و دیندار. بنابراین احمد بن زیاد موثق است. ✅ در سند ، بعد از آن هم ابن ابی عمیر است و می‌فرماید عن غیر واحد از امام صادق! و را هم قبول داریم که لایرسل و لاینقل الا عن ثقه، یعنی فقط از نقل می‌کند و مرسلات ابن ابی عمیر هم حکم مسند را دارد پس معلوم می‌شود واسطه ای که نام نبرده ثقه بوده پس تامل و شک در صحت روایت سزاوار نیست. @Nardebane_feghahat
✅ حضرت اميرالمومنين (علیه السلام) می فرمايند: 🔸 «قُوتُ الْأَجْسَادِ الطَّعَامُ وَ قُوتُ الْأَرْوَاحِ الْإِطْعَام‌» 🔹 قوت و نشاط جسم ها در خوردن طعام است و قوت و نشاط ارواح در اطعام به ديگران است. @Nardebane_feghahat
✳️ (۱) ✔️ ديه سقط_جنين‏ 🔸 حمل در چهل روز اول نطفه بوده و آن بيست دينار ( مطابق با ۱۵ مثقال طلاى متعارف ) و چهل روز بعد علقه بوده و ديه آن چهل دينار و چهل روز بعد مضغه بوده و ديه آن شصت دينار است و ديه در بين اين مراتب به همين حساب تقسيم مى‏شود ( هر دو روز يك دينار ) و بعد از آنكه داراى استخوان شد هشتاد دينار و پس از آنكه گوشت پيدا كرد صد دينار و هنگاميكه روح در او دميده شد اگر پسر باشد ديه او هزار دينار و اگر دختر باشد ديه او پانصد دينار است . ✅ صحیحه ابن مسکان: 🔸 مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ یُونُسَ أَوْ غَیْرِهِ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: دِیَةُ الْجَنِینِ خَمْسَةُ أَجْزَاءٍ- خُمُسٌ لِلنُّطْفَةِ عِشْرُونَ دِینَاراً- وَ لِلْعَلَقَةِ خُمُسَانِ أَرْبَعُونَ دِینَاراً- وَ لِلْمُضْغَةِ ثَلَاثَةُ أَخْمَاسٍ سِتُّونَ دِینَاراً- وَ لِلْعَظْمِ أَرْبَعَةُ أَخْمَاسٍ ثَمَانُونَ دِینَاراً- وَ إِذَا تَمَّ الْجَنِینُ کَانَتْ لَهُ مِائَةُ دِینَارٍ فَإِذَا أُنْشِئَ فِیهِ الرُّوحُ- فَدِیَتُهُ أَلْفُ دِینَارٍ أَوْ عَشَرَةُ آلَافِ دِرْهَمٍ إِنْ کَانَ ذَکَراً- وَ إِنْ کَانَ أُنْثَى فَخَمْسُمِائَةِ دِینَارٍ- وَ إِنْ قُتِلَتِ الْمَرْأَةُ وَ هِیَ حُبْلَى- فَلَمْ یُدْرَ أَ ذَکَراً کَانَ وَلَدُهَا أَمْ أُنْثَى- فَدِیَةُ الْوَلَدِ  نِصْفُ دِیَةِ الذَّکَرِ- وَ نِصْفُ دِیَةِ الْأُنْثَى وَ دِیَتُهَا کَامِلَةٌ. @Nardebane_feghahat
✳️ (۲) 🔸 در کتب فقهی و روایی، مرحله 4 ماه و نیم یا 5 ماهگی که حرکات جنین برای مادر ، قابل حس می گردد را «ولوج روح» می نامند. 📚 10/293 🔹 امام صادق می فرمایند : «...اذا منت خمسه اشهر فقد مارت فیه الخیاظ ...»‍ 📚 عاملی، 19/240 یعنی بعد از پنج ماهگی حیات (روح) در جنین حلول می کند. @Nardebane_feghahat
✳️ (۳) ☑️ درس خارج استاد 🔸 مردد شدن ولوج روح بین ۴۰ تا ۱۲۰ روز بسیار جنجالی است و از نظر برخی بزرگان فقه مانند معیار در "ولوج روح" گذشت ماه است که از نظر پزشکی شاید متجاوز از 20 هفتگی هم باشد و روایات مربوط به ولوج روح در 5 ماهگی مبتلا به معارض است بنابراین التزام به اینکه ولوج روح و پیدایش حیات در ماه پنجم رخ می‌دهد جای اما و اگر و تردید دارد. برخی از پزشکان معتقدند تشخیص ناهنجاری‌های جنینی زیر چهار ماه ممکن نیست و امکان آن پس از چهارماهگی که امکان ولوج روح وجود دارد بیشتر است. 🔹 نسبت به قبل از ولوج روح، معروف بین بزرگان و اصحاب فتوای معاصر این است که در مرحله قبل از ولوج روح چنانچه استمرار حاملگی برای مادر منشأ و مشقت شدید باشد که می‌تواند ناشی از ناهنجاری‌های خلقتی جنین، پیامدهای جنین برای حیات مادر و پیامدهای ادامه بارداری و حاملگی برای سلامتی مادر و یا مسائل خارج از این باشد ولو مسائل مرتبط با آبرو، در این زمینه حرج مجوز اسقاط است. 🔸 از نظر فقهی تشخیص معیار حرج خود مادر است اما در مواردی که مادر امکان تشخیص نداشته باشد این امر بر عهده کارشناس قرار داده می‌شود لکن این که گفته شده سه نفر پزشک باید آن را تایید کنند توجیه فقهی ندارد و می‌توان به نظر یک نفر خبره اعتماد کرد. @Nardebane_feghahat
✳️ (۴) 🔸 سؤال: از نظر شرع سقط کردن کودکی که در شکم مادر است و مشخص شده که معلول است در صورت اینکه زیر ۴ ماه باشد چگونه است؟ اگر از ۴ ماه بگذرد چگونه است؟ ✅ جواب آیت الله حفظه الله: 🔸 بعد از ولوج روح مطلقاً جایز نیست و قبل از آن اگر حفظ جنین برای مادر ضرری یا حرجی باشد سقط آن مانعی ندارد. @Nardebane_feghahat
✳️ (۵) ☑️ كسى‏ كه ديه سقط جنين به‏ او داده‏ مى‏ شود ✅ آیت الله حفظه الله : 🔸 اگر مادر متصدى سقط جنين شده ديه آن را بايد به پدر يا در صورت فقدان پدر به ساير ورثه بپردازد و اگر پدر متصدى آن شده بايد ديه را به مادر بدهد و اگر شخصى ديگر متصدى آن شده بايد ديه را به پدر و مادر بدهد ، و به عبارت ديگر هر كس مباشر در سقط است ديه به او نمى‏ رسد ، و ديه به طبقه بعد بايد داده شود و اگر پدر و مادر به سقط جنين راضى باشند هر چند مباشر در سقط نباشند ، احتياط واجب اين است كه ديه به طبقه بعد داده شود و پدر و مادر ديه را نگيرند . @Nardebane_feghahat
❓پرسش: 🔸 بستن لوله های زن و مرد که مستلزم عقیم شدن است چه حکمی دارد و آیا رضایت طرف شرط است و اگر پزشک انجام دهد مستلزم دید می باشد ؟ ✅ پاسخ حضرت آیت الله : 🔹 جایز است زن با عمل جراحی لوله‏ های رحم را ببندد هر چند مستلزم این باشد که دیگر هرگز باردار نشود ، ولی در صورتی که متوقف بر کشف قسمتی از بدن که ستر آن واجب باشد ، یا دست زدن به قسمتی که لمس آن بدون دستکش حرام باشد این عمل جایز نیست، مگر در صورت ضرورت، همچون کسی که بچه‏ دار شدن برای او ضرر داشته باشد. 🔸 ولی جایز نیست عمل جراحی برای برداشتن رحم ، یا تخمدانها و مانند آن که ضرر مهمی مانند قطع عضو دارد انجام دهد ، مگر اینکه بیماری این ضرورت را ایجاب نماید. و حکم این مسأله تماماً درباره مرد نیز جاری است. 🔹 و رضایت مراجعین موجب رفع حرمت شرعی نمی شود . و اگر موجب قطع یکی از اعضاء اصلی بدن مانند تخمدان در زن شود پس فعل حرام می شود و بر ذمه پزشکی که عمل را انجام داده دیه ثابت می شود . @Nardebane_feghahat
❓پرسش: 🔸 حکم عقیم سازی دائم در زنان و مردان ، وزاکتومی و توبکتومی چیست؟ در چه شرایطی اشکال دارد و در چه شرایطی اشکال ندارد؟ ✅ پاسخ آیت الله : عقیم سازی زن و یا مرد به طور دائم حرام است. @Nardebane_feghahat
✳️ عده ای در فرق و گفته اند : "انزال، دفعی است و تنزیل، تدریجی". 🔹 این کلام به صورت مطلق صحیح نیست و باید قرائن را هم سنجید. 🔸 انزال گاهی دفعی و گاهی تدریجی است و کذلک تنزیل. 1⃣ تنزیل تدریجی:"و قرآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرأهُ علی النّاس علی مُکْثٍ و نَزّلْناهُ تنزیلا" (اسراء/١٠۶) 2⃣ تنزیل دفعی : "و قال الّذین کفروا:لولا نُزِّلَ علیه القرآنُ جملةً واحدةً"(فرقان/٣٢) 3⃣ انزال دفعی:"شهرُ رمضانَ الّذی اُنزل فیه القرآن"(بقره/١٨۵) "اِنّا اَنزلناهُ فی لیلةِ القدر"(قدر/١) "اِنّا اَنزلناه فی لیلةٍ مبارکةٍ" (دخان/٣). 4⃣ انزال تدریجی: "اَنزل من السّماء ماءً فسالتْ اَودِیةٌ بقدرها"(رعد/١٧) "و اَنزلنا من السّماء ماءً طَهوراً"(فرقان/۴٨). @Nardebane_feghahat
✳️ (1) 🔸 یکی از دوستان چندی پیش برایم نوشت که : "مدتی است مطالب ادبیاتی کانال کمتر شده!!" (توجه : کانال اصلی در تلگرام است). لذا تصمیم گرفتم امروز مطلبی پیرامون یکی از ابیات الفیه بنویسم ؛ باشد که مقبول اهل نظر افتد. ✅ للرفعِ والنصبِ وجرّ (نا) صَلَح کَاعرِف بِنا فاِنَّنا نِلنا المِنَح 1⃣ این بیتِ در مقام بیان این امر است که ضمیر (نا) صلاحیت دارد که برای هر یک از امور ثلاثه (رفع و نصب و جر) قرار بگیرد و به عبارتی در تنها ضمیری است که مشترک بین رفع و نصب و جر است. اعرِف بِنا : مجرور فاِنَّنا : منصوب نِلنا : مرفوع (نِلتُ نِلنا) 2⃣ اعرف بنا (أي: اعترف بقدرنا) 📚 النحو الوافی ج 2 ص 202 3⃣ (المنح) : جمع مِنْحَة و هى العطية. 📚 شرح المكودى على الالفية فى علمى الصرف والنحو ص ۲۲ 4⃣ نِلنا المِنَح : ما به بخشش ها رسیدیم. 5⃣ و سه مرتبه ضمیر (نا) به صورت مجروری ، منصوبی و مرفوعی (به ترتیب) در دو آیه زیر ذکر شده است : ربنا اننا سمعنا... (آل عمران آیه 193) الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا (آل عمران آیه 16) 6⃣ شاید کسی برایش سوال پیش بیاید که به چه علت در بیت الفیه "رفع" و "نصب" الف ولام گرفته است ولی "جر" نکره و بدون الف و لام ذکر شده است ؟ پاسخ این پرسش را در در پست بعدی بیان خواهیم کرد ⬇️⬇️⬇️ ✍ رضا حسینی @Nardebane_feghahat
✅ للرفعِ والنصبِ وجرّ (نا) صَلَح کَاعرِف بِنا فاِنَّنا نِلنا المِنَح ❓ به چه علت در این بیت الفیه "رفع" و "نصب" الف ولام گرفته است ولی "جر" نکره و بدون الف و لام ذکر شده است ؟ ⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️ 📚 حاشیه الصبان @Nardebane_feghahat
✳️ افطار روزه مستحبی (۱) ✅ درس خارج آیت الله 1388/12/09 🔹 روايت اين است كه حضرت مي‌فرمايند «الصائم تطوعاً هو بالخيار فاذا انتصف النهار وجب عليه الصوم» 🔸 نمي‌توانيم استفاده كنيم كه در مسئله جاري عدم جواز افطار به نحو الزام است، بعضي در اينجا جمعاً بين الادله به "استحباب مؤكد روزه" قائل شده‌اند و گفته‌اند مکلف در روزه و افطار به طور کلي مخير است اما بعد از ظهر ، استحباب مؤكد اين است كه افطار نكند .  @Nardebane_feghahat
✳️ افطار روزه مستحبی (۲) ✅ درس خارج آیت الله ، کتاب الصوم 🔸 صحیحه : عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يُصْبِحُ وَ هُوَ يُرِیدُ الصِّيَامَ ثُمَّ يَبْدُو لَهُ فَيُفْطِرُ قَالَ هُوَ بِالْخِيَارِ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ نِصْفِ النَّهَارِ قُلْتُ هَلْ يَقْضِیهِ إِذَا أَفْطَرَ قَالَ نَعَمْ لِأَنَّهَا حَسَنَةٌ أَرَادَ أَنْ يَعْمَلَهَا فَلْيُتِمَّهَا قُلْتُ فَإِنَّ رَجُلًا أَرَادَ أَنْ يَصُومَ ارْتِفَاعَ النَّهَارِ أَ يَصُومُ قَالَ نَعَمْ» 📚 الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏۴، ص: ۱۲۱،ح۱ روایت هم شامل روزه مستحبی می‌شود و هم شامل روزه واجب غیر معین که شخص می‎تواند آن را در آن روز یا روز دیگری محقق کند و وجهی ندارد که بگوییم این تعبیر به روزه نافله انصراف دارد و شمول آن نسبت به روزه واجب غیر معین، معلوم نیست . 2⃣ «ارتفاع النهار» به معنای اوائل روز است و تنها شامل ساعات اولیه روز یا حداکثر تا زوال می‎شود . @Nardebane_feghahat
✳️ افطار روزه مستحبی (۳) 🔸 الجعفريات : أخبرنا محمّد ، حدّثني موسى ، حدّثنا أبي ، عن أبيه ، عن جدّه جعفر بن محمّد ، عن أبيه ، عن جدّه علي بن الحسين ، عن أبيه ، عن علي ( عليهم السلام ) ، قال : « قال رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) : أفضل ما على الرجل ، إذا تكلّف [ له ] أخوه المسلم طعاما ، فدعاه وهو صائم ، فأمره أن يفطر ، ما لم يكن صيامه ذلك اليوم فريضة ، أو قضاء ، أو نذراً سماه ، وما لم يمل النّهار » . 📚 مستدرك الوسائل  ج 7 ص 318 @Nardebane_feghahat
✳️ افطار روزه مستحبی (۴) 🔸 مُعَمَّرُ بْنُ خَلاَّدٍ (۱) عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: كُنْتُ جَالِساً عِنْدَهُ - آخِرَ يَوْمٍ مِنْ شَعْبَانَ (یعنی یوم الشک نبوده است) فَلَمْ أَرَهُ صَائِماً فَأَتَوْهُ بِمَائِدَةٍ فَقَالَ «اُدْنُ» وَ كَانَ ذَلِكَ بَعْدَ اَلْعَصْرِ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ صُمْتُ اَلْيَوْمَ فَقَالَ لِي «وَ لِمَ» قُلْتُ جَاءَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فِي اَلْيَوْمِ اَلَّذِي يُشَكُّ فِيهِ أَنَّهُ قَالَ «يَوْمٌ وَفَّقَ اَللَّهُ لَهُ» قَالَ «أَ لَيْسَ تَدْرُونَ أَنَّمَا ذَلِكَ إِذَا كَانَ لاَ يُعْلَمُ أَ هُوَ مِنْ شَعْبَانَ - أَمْ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَصَامَهُ اَلرَّجُلُ وَ كَانَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ كَانَ يَوْماً وَفَّقَ اَللَّهُ لَهُ فَأَمَّا وَ لَيْسَ عِلَّةٌ وَ لاَ شُبْهَةٌ فَلاَ» فَقُلْتُ أُفْطِرُ اَلْآنَ فَقَالَ «لاَ» قُلْتُ وَ كَذَلِكَ فِي اَلنَّوَافِلِ لَيْسَ لِي أَنْ أُفْطِرَ بَعْدَ اَلظُّهْرِ قَالَ «نَعَمْ» (۲) 📚 ج ۴ ص ۱۶۶ 1⃣ معمَّر بن خلاّد بن أبي خلاّد یکی از اصحاب امام رضا علیه السلام است که روایات زیادی از آن حضرت نقل کرده است . 2⃣ به خاطر جمع بین روایات ، این روایت را حمل می کنیم به کراهت افطار روزه مستحبی بعد از زوال . @Nardebane_feghahat
✳️ آیت اللّه شبیری زنجانی(دام ظلّه): 🔶 آقا سید عبدالعزيز طباطبایی (قدّس سرّه) نقل کرده است: مرحوم (ره) با مرحوم (ره) مدتی هم حجره بود. 🔸 يك وقت این دو همدیگر را می بینند. 🔷 مرحوم آخوند به حاج آقا رضا می گوید : شما خیلی هنرمند هستید که مطالب بسیار سطح بالا را به گونه ای پایین می آورید که همه میفهمند . 🔶 حاج آقا رضا در پاسخ می گوید : هنر شما بیشتر است ؛ زیرا شما مطالب سطح پایین را آنقدر بالا می برید که هیچ کس آن را نمی فهمد ! 📚جرعه ای از دریا ج۱ ص۵۲۵ @Nardebane_feghahat
مشهورترین اشعار کهن عرب است که تعداد ابیات آن‌ به حدود 600 بیت می‌رسد .  🔸 این قصائد در اواخر روزگار توسط ، یکی از روایتگران شعر تازی گردآوری شد و از آن پس جویندگان ادب عرب به خواندن آن‌ها پرداختند و بر سر کلمه کلمۀ هر بیت مناقشات برخاست ، تا بدان‌جا که ، طی تحقیقاتی در صحت صدور و اصالت تاریخی آن‌ها تشکیک کرد. @Nardebane_feghahat
و و و معتقدند که هیچ تعریف جامع و مانعی وجود ندارد و تعاریف از باب شرح اسم (=شرح الإسمی) هستند زیرا که به کنه و بن اشیاء علم نداریم و تنها خداوند است که تعریف حقیقی آن ها را می داند . @Nardebane_feghahat
✳️ تقریرات درس خارج آیت الله سید موسی (کتاب الصوم)، ج1، ص157-158. 🔸 مرحوم آقای بنا بر مبنای خود مرسلات و و صفوان را معتبر نمی‌‌داند. ایشان می‌‌گوید: مرحوم که در عُدّه ادعا نموده که این راویان «لا یروون و لا یرسلون الّا عن ثقة»، در از این مطلب عدول نموده است و در روایتی که بعضی از این‌ها در سند وجود دارند، اشکال نموده است. ✅ اشکال به فرمایش مرحوم خویی 🔹 این فرمایش ایشان به نظر خیلی غریب می‌‌آید. تهذیب از اوّلین کتاب‌‌های شیخ طوسی است و قبل از عُدّة نگاشته شده است. تألیف تهذیب در زمان مرحوم شیخ مفید (وفات 413 ق) شروع شده است و شیخ تا اوایل صلاة را در زمان مرحوم شیخ مفید نگاشته است، به خاطر این که شیخ طوسی در اوایل تهذیب از شیخ مفید با تعبیر «الشیخ ایّده الله» یاد می کند، این‌گونه تعبیر که در نزدیک به 600 مورد در تهذیب به کار رفته تا اوائل جلد دوم (ص 3) ادامه یافته و پس از آن از شیخ مفید با عبارت «الشیخ رحمه الله» یا «الشیخ رحمه الله تعالی» یاد شده است. (اوّلین مورد آن در ج2، ص12). 🔸 از این تعابیر استفاده میشود که شیخ طوسی تهذیب را در حیات آغاز کرده و پس از وفات وی به پایان رسانده است. ولی تألیف عدّه را در زمان مرحوم (وفات 436 ق) شروع و پس از وفات وی به اتمام رسانده است. @Nardebane_feghahat