💠 از فیلسوفان مهم در بحث #اینهمانی_شخصی (#personalidentity) جان لاک است. او در کتاب جستاری در فهم انسانی (1961, Book II, Ch. 27)، فصل «در باب اینهمانی و تفاوت» این موضوع را مطرح کرده است.
اهمیت مطالب جان لاک درباره اینهمانی شخصی و تأثیر او بر مباحث پس از خود به اندازهای است که برخی نویسندگان ادعا کردهاند «در موضوع اینهمانی شخصی، همه نوشتههای پس از لاک تنها پاورقیهایی بر اوست» (Noonan, p.24).
💠 #جان_لاک در تلاش برای یافتن ملاکی برای اینهمانی شخصی بین فرد و جوهر تمایز قایل میشود و بر این باور است که در مسئله اینهمانی شخصی، سؤال «این است که چه چیزی شخص اینهمان ایجاد میکند، نه این که آیا جوهر واحدی وجود دارد که همواره در همین شخص میاندیشد یا خیر».
💠 وی بر اساس این تمایز، عامل اینهمانی در شخص را #وحدت_آگاهی میداند: «ما برای یافتن این که اینهمانی شخصی از چه چیزی تشکیل میشود، باید بررسی کنیم که شخص بر چه چیزی دلالت میکند؛ من فکر میکنم، شخص بر یک موجود هوشمند و اندیشنده دلالت میکند که عقل و تفکر دارد و میتواند خودش را خودش بداند، یعنی یک چیز اندیشنده در زمانها و مکانهای متفاوت؛ و این بوسیله #آگاهی انجام میشود که از اندیشیدن جداییناپذیر است، و به نظر من ذاتیِ آن است: برای هر شخصی محال است که ادراک بکند بدون آن که ادراک بکند که ادراک میکند.» (Essay II, xxvii. 9)
💠 آگاهی شخص از خود تا هر جا امتداد پیدا کند، شخص او و در نتیجه اینهمانی شخصی او امتداد مییابد. طبق بیان جان لاک «تا جایی که این آگاهی بتواند به سمت عقب به هر رفتار یا اندیشهای در گذشته بسط پیدا کند، تا آنجا اینهمانی آن شخص امتداد مییابد».
با توجه به عبارات ذکر شده، ملاک #حافظه برای اینهمانی شخصی به جان لاک نسبت داده شده است. در تعابیر خود لاک ذکری از حافظه به میان نیامده است و بنظر میرسد که تأمل در این عبارات سبب نسبت دادن ملاک حافظه به او بوده باشد.
💠 توماس رید معتقد بود که تنها راه فهم مقصود لاک این است که آگاهی در بیان او به معنای حافظه باشد: «آقای لاک باور ما به رفتارهای گذشته خود را به آگاهی نسبت میدهد، بدین نحو که گویا انسان میتواند از کارهایی که بیست سال پیش انجام داده است آگاه باشد. فهم معنای این محال است مگر آن که آگاهی به معنای حافظه باشد، تنها قوهای که با آن ما شناخت بیواسطه از رفتارهای گذشته خود پیدا میکنیم.» (Reid, p. 277)
📚منابع:
- Locke, J. (1894), An Essay Concerning Human Understanding, ed. Alexander Campbell Fraser, Clarendon Press.
- Noonan, Harold W. (2003), Personal Identity, Taylor & Francis.
- Reid, Thomas (2002), Essays on the intellectual powers of man, edited by Derek R. Brookes; Edinburgh University Press.
🖋️احمد لهراسبی
@PhilMind
26.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎖دیوید چالمرز در این گفتگو👆(پاییز ۱۴۰۱) درباره #وحدت_آگاهی و تبعات نظری آن صحبت میکند.
🎖او درباره آزمون دو شقه کردن مغز و عدم دسترسی حالات ذهنی مربوط به نیمکره راست مغز به حالات مربوط به نیمکره چپ و بالعکس، تفکیک جالبی بر اساس تمایز مشهور #آگاهی_پدیداری از #آگاهی_دسترسی مطرح میکند: تفکیک وحدت پدیداری از وحدت دسترسی. پاسخی که سعی دارد همچنان وحدت پدیداری آگاهی را محفوظ بدارد.
🎖اما نکته عجیب آنجاست که وحدت آگاهی را به تئوری #پنسایکیزم گره میزند و توضیح نمیدهد چرا وحدت آگاهی نمیتواند با سایر نظریات سازگار باشد؟
🎖او همچنین فاعلان تجربه را نیز براساس وحدت آگاهی، ویژگیهای بنیادین جهان معرفی میکند. ولی در اینجا هم اشارهای به #معضل_ترکیب (combination problem) ندارد که اگر به ازای هر ذره، یک فاعل بنیادین تجربه وجود داشته باشد، چطور اینهمه فاعلان بیشمار در قالب یک فاعل و سوبژه واحد در میآیند و ما یک خود و فاعل واحد از تجربیاتمان را ادراک میکنیم؟
@PhilMind
برابرنهاد مناسب واژه #Epiphenomenalism
(نظریه یا رویكردی كه حالات ذهنی را فاقد تأثیر علّی میداند)
🟢 واژه epiphenomenalism را معمولاً به «#شبهپدیدارگرایی» ترجمه میكنند. این برابرنهاد از لحاظ محتوایی بیربط نیست، اما كاملاً بر واژۀ مزبور منطبق نیست و حتی ممكن است معنایی نادرست را افاده كند.
🔵 پیپدیده، نشانهای ثانویه (Secondary symptom) است، و صرفاً اثری است كه در پی پدیدۀ واقعی حاصل میآید، چیزی شبیه شفق (Walter 2009).
[شفق نور ضعیفی است که بعد از غروب یا پیش از طلوع، با بازتاب نور خورشید از لایههای بالای جو پدید میآید و زمین را روشن میکند].
🟡 واژۀ «epiphenomenalism» را، بهمثابه عنوانی برای نظریۀ فلسفی دربارۀ ذهن، ویلیام جیمز در نقد دیدگاه توماس هنری هاكسلی وضع كرد (Walter 2009). هاكسلی بر آن بود كه رویدادهای ذهنی معلول رویدادهای فیزیكیاند، اما خود هیچ نقش علّی ندارند. چنانكه بخار-سوت، حاصل كاركرد موتور قطار است، ولی اثری بر كاركرد موتور ندارد، رویدادهای ذهنی نیز معلولهای مكانیزمهای نوروفیزیولوژیكاند ولی تأثیر علّی بر آنها ندارند (Huxley 1874, p240).
🟣 مسعود علیا در الفبای فلسفه (نایجل واربرتون) این واژه را به «نظریه پدیدار ثانوی» ترجمه كرده است كه بنابر توضیحات بالا، ترجمه دقیقی است. میثم محمدامینی در فقط استدلال، این واژه را «پیپدیدارگرایی» ترجمه كرده و امیر غلامی در مقدمهای به فلسفه ذهن (جاناتان لو) در برابر epiphenomenon «پیپدیدار» را قرار داده است. پیپدیدارگرایی همان مفاد نظریه پدیدار ثانوی را دارد، اما برابرنهاد مناسبتری به نظر میرسد (بهویژه با توجه به معنای پیشوند epi -: این پیشوند به معنای شبیه نیست، بلكه بهمعنای «upon» یا «after» یا «over» به كار میرود).
🟠 واژه phenomenon را هم به «پدیدار» و هم به «پدیده» ترجمه كردهاند. در بافتار این بحث، میتوان از تفاوتی كه گاه میان پدیده و پدیدار نهادهاند، چشم پوشید. نیز ترجمه دقیق phenomenal، «پدیداری» یا «پدیدهای» است (به صورت صفت نسبی). بر این اساس epiphenomenalism را باید «پیپدیداریگرایی» مثلاً ترجمه كرد. اما از این دقت نیز میتوان صرف نظر كرد.
🔴 بنابراین «پیپدیدارگروی» (و دقیقتر: پیپدیداریگروی) برابرنهاد مناسبی برای واژه epiphenomenalism به نظر میرسد.
📚منابع:
📗 Walter, Sven (2009) Epiphenomenalism. In: Binder M.D., Hirokawa N., Windhorst U. (eds) Encyclopedia of Neuroscience. Springer, Berlin, Heidelberg.
📘 Huxley TH (1874) On the hypothesis that animals are automata, and its history. Fortn Rev 22:555–580.
📕 نايجل واربرتون، الفباي فلسفه، ترجمه مسعود عليا، نشر ققنوس
📙 مايكل بروس و استيون باربن، فقط استدلال، مهمترين 100 استدلال فلسفۀ غرب، ترجمه ميثم محمداميني، نشر نو.
📒 جاناتان لو، مقدمهاي بر فلسفۀ ذهن، ترجمه امير غلامي، نشر مركز.
🖊 رضا درگاهی فر
📚 #معرفی_کتاب
📘ویراست دوم کامپنیون بلکول درباره #آگاهی، در سال 2017 و در 820 صفحه و 6 فصل بچاپ رسیده است.
📒فصل اوّل با عنوان «مسائل آگاهی» به تاریخچه رویکرد تجربی به آگاهی پرداخته و مسائل فلسفی آگاهی و #مسئله_دشوار را به قلم مایکل تای و دیوید چالمرز نقل کرده است.
📗فصل دوم تحت عنوان «اصالت و انتشار آگاهی»، موضوعاتی نظیر آگاهی در حیوانات و در نوزادان و #آگاهی_ماشین را مرور میکند و فرگشت آگاهی و دیدگاه #پنسایکیزم را مورد بررسی قرار میدهد.
📕فصل سوم عنوان «تنوعات تجربه آگاهانه» را انتخاب کرده و بر حالات آگاهی (شامل خواب و رؤیا)، آسیبهای کلینیکی و تجربیات غیرمعمول، حالات تغییریافته آگاهی (ناشی از مواد مخدر)، عرفان و تصوف، ذهن آگاهی و ... تمرکز دارد.
📙فصل چهار با عنوان «برخی نظریههای معاصر آگاهی»، تئوریهایی نظیر GWT (فضای کاری سرتاسری)، IIT (یکپارچهسازی اطلاعات)، نظریههای سطح میانه، #بازنمودگرایی، نظریههای مرتبه بالاتر، رویکردهای کوانتومی، رویکرد حذفگرایانه دنت، #طبیعی_گرایی زیستشناختی، #نوظهورگرایی، #دوئالیسم طبیعیگرایانه، پنسایکیزم فیزیکالیستی را به نقل از لیدرهای این نظریات بررسی میکند.
📘بخش 5 بر محور برخی موضوعات در #فلسفه_آگاهی (مانند استدلالهای ضد مادیانگارانه، استدلال معرفت، #ماتریالیسم نوعی، #کارکردگرایی، تأثیر علی آگاهی، #نوروفلسفه آگاهی، #خودآگاهی، #وحدت_آگاهی، #حیث_التفاتی شکل میگیرد.
📗فصل ششم (آخر) هم ذیل عنوان «موضوعات عمده در #علم_آگاهی»، سرفصلهایی در #روانشناسی_شناختی آگاهی و نیز در #نوروساینس آگاهی را مورد بحث قرار میدهد.
@PhilMind
🌀موسسه حامی و خانه اندیشهورزان با حمایت ستاد توسعه علوم و فناوریهای شناختی برگزار میکنند:
🔹نوروساینس به مثابه علم آگاهی؟
(Neuroscience as the science of consciousness?)
✅سخنران: دکتر مهدی همازاده
(پژوهشکده علوم شناختی)
📅زمان: چهارشنبه ۲۴ خرداد
⏰ ساعت ۱۵ تا ۱۷
📍مکان: چهار راه ولیعصر، قبل از خیابان برادران مظفر شمالی، خانه اندیشهورزان
✔️حضور برای عموم آزاد و رایگان است. برای ثبتنام، فرم حضور در نشست را پر کنید.
https://forms.gle/GCToAye16wGNsgKj7
هدایت شده از انجمن علمی فلسفۀ دانشگاه ادیان و مذاهب
📌 «انجمن علمی فلسفه #دانشگاه_ادیانومذاهب» با همکاری «انجمن علمی فلسفه و حکمت اسلامی #دانشگاه_تهران» و «انجمن علمی فلسفه #دانشگاه_اصفهان» برگزار میکند:
🎙 دکتر مهدی همازاده
🔖 آشنایی با فلسفه #هوش_مصنوعی؛ پرسشهای #اخلاق هوش مصنوعی
✅ متافیزیک هوش مصنوعی
✅ رویکردهای کلاسیک و مدرن در ساخت هوش مصنوعی و چالشهای فلسفی آن
✅ نقبی به متافیزیک هوش مصنوعی از منظر حکمت متعالیه
📱لینک حضور بهصورت #مجازی:
http://b2n.ir/h51160
🔑 #کد_ورود به نشست: 22
⏰ زمان: سهشنبه، ۲۳ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۳۰
📍 مکان: قم، دانشگاه ادیان و مذاهب، سالن حکیم
🤝 به ما بپیوندید:
@phdmoral
🔥 اولین کنفرانس بینالمللی فلسفه ذهن در ایران، با حمایت ستاد توسعه علوم شناختی برگزار میشود.
💥 این همایش که با تشکیل شورای علمی از اساتید شناختهشده فلسفه ذهن و تعیین سرفصلهای فراخوان و سفارش مقالات آغاز به کار کرده، در اوایل اسفند ۱۴۰۲ برگزار خواهد شد.
💥 ارسال مقاله کوتاه (۲۵۰۰-۲۰۰۰ کلمه) تا پایان مهرماه و از طریق ایمیل و نیز سایت اختصاصی www.philmind.ir امکانپذیر است.
🌗 همایش طی سه روز و در محل دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی برپا خواهد بود که روز اول به حوزه موضوعات «علم آگاهی»، روز دوم به حوزه «فلسفه آگاهی» و روز سوم به موضوعات «تاریخچه و جامعهشناسی آگاهی» اختصاص دارد.
🎙طبق برنامهریزی انجامشده، اساتید مطرح داخلی و بینالمللی در این همایش به ارائه مقاله خواهند پرداخت.
📣 علاقمندان برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانند به سایت اختصاصی همایش (www.philmind.ir) مراجعه نمایند. در این سایت علاوه بر اطلاعات مربوط به همایش، بخشهای محتوایی در قالبهای متنوع یادداشت و کلیپ و معرفی منابع و ... نیز در دسترس مخاطبان قرار دارد که بطور منظم به روزرسانی خواهد شد.
@PhilMind
🧠 #مسئله_دشوار آگاهی حتی وقتی انجام تمام کارکردهای مرتبط را تبیین کردیم، همچنان برقرار است. مثلاً برای تبیین #گزارش_پذیری کافیست توضیح بدهید چطور یک سیستم میتواند کارکرد تهیه گزارش از حالات درونی خود را انجام دهد. برای تبیین #دسترسی_درونی، نیاز به توضیح این داریم که چطور یک سیستم میتواند اطلاعات درباره حالات درونیاش را در هدایت رفتارهای بعدی به کار گیرد. برای تبیین #یکپارچه_سازی_اطلاعات و #کنترل_رفتار، لازم است توضیح دهیم که چطور فرآیندهای مرکزی یک سیستم میتوانند اطلاعات را جمعآوری کرده و در تسهیل رفتارهای گوناگون مورد استفاده قرار دهند.
🧠 چطور انجام یک کارکرد را تبیین میکنیم؟ با مشخص کردن فرآیندی که آن کارکرد را به انجام میرساند. برای انجام این کار، #مدل_سازی_شناختی و نوروفیزیولوژیک، کاملاً مکفی است.
اگر به دنبال تبیینی با جزئیات عینی هستیم، میتوانیم فرآیندهای عصبی مسئول انجام این کارکردها را مشخص سازیم. و اگر یک تبیین انتزاعیتر نیاز داریم، میتوانیم فرآیندی در قالب تعابیر محاسباتی ارائه دهیم.
در هر صورت یک تبیین کامل و قانعکننده به دست خواهد آمد. وقتی آن فرآیند عصبی یا محاسباتی را مشخص کردیم که کارکرد مثلاً گزارش شفاهی را به انجام میرساند، عمده کار تبیین گزارشپذیری به سرانجام رسیده است.
🧠 اما وقتی رویکرد فوق به #تجربه_آگاهانه میرسد، این دست تبیینها هم به شکست میانجامد. البته جنبه پدیداری تجربه در بسیاری موارد با #پردازش_اطلاعات و جنبههای کارکردی نیز همراه است. مثلاً هنگام #ادراک_بصری، چرخهای از پردازش اطلاعات و تعاملات کارکردی در #مغز و بدن ما وجود دارد. رویکرد #علوم_شناختی برای تبیین ساختارها و کارکردها، حتما در تبیین این جنبه از #ادراک_حسی کارآمدی دارد.
ولی علاوه بر این، ما یک جنبه درونی و سابجکتیو هم در ادراک بصری فوق داریم که مثلاً همان کیفیت ادراک سبزی چمنزار و لذت سابجکتیو همراه با این ادراک است. به تعبیر تامس نیگل، چیزی وجود دارد که حس و حال بودن در این حالت آگاهانه است. شناسایی ساختارها و کارکردهای نوروبیولوژیک برای تبیین این جنبه از ادراک حسی، عمیقاً ناکافی و ناامیدکننده به نظر میرسد.
🧠 توانایی تمایزگذاری و واکنش به محرکهای محیطی، یکپارچهسازی اطلاعات، گزارشپذیری حالات ذهنی، توانایی سیستم برای دسترسی به حالات درونیاش، تمرکز توجه، هدایت و کنترل ارادی رفتار، ... اینها همگی جنبههایی مرتبط با #آگاهی هستند که با پردازش اطلاعات و شناسایی ساختارها و کارکردها قابل توضیحاند. از اینرو آنها را مسائل آسان آگاهی نامیدهاند. اما #آگاهی_پدیداری که با جنبه اولشخص احساسات و هیجانات و ... سروکار دارد، با این متدولوژی تحقیقاتی رامشدنی به نظر نمیرسد و شاید احاله به پیشرفتهای آتی #نوروساینس هم بیمعنا باشد. مادام که متدولوژی تحقیقات ما بر روی کشف ساختارهای نورونی مرتبط و کارکردهای مغزی-بدنی تمرکز دارد، دشوار است که تصور کنیم به تبیین #تجربه_پدیداری راه خواهد یافت.
📚 برگرفته از کتاب The Character of Consciousness نوشته #دیوید_چالمرز
@PhilMind
#معرفی_کتاب
ویراست دوم کتاب «این فلسفه ذهن است، یک درآمد» در 288 صفحه و 17 فصل در 2023 به چاپ رسیده است.
📒 نويسنده در فصول اول تا ششم به چیستی ذهن و حالات ذهنی، و نظريات اصلي در #مسئله_ذهن_بدن، مانند #دوگانهانگاری_جوهری، #دوگانهانگاری_ویژگیها، #رفتارگرایی ، مسئله #اذهان_دیگر و #اینهمانی_ذهن_و_مغز و برخي مفاهيم ديگر پرداخته است.
📕 عنوان فصل هفتم، ماشینهای متفکر است. در این فصل درباره اینکه ماشین آیا اساساً میتواند بیندیشد و نیز درباره #ماشین_تورینگ، #آزمون_تورینگ، استدلال #اتاق_چینی جان سرل و برخی مباحث دیگر سخن به میان آمده است. سپس در فصل هشتم از #کارکردگرایی بحث شده است.
📘 فصل نهم درباره مسئله بسیار مهم #علیت_ذهنی است، شامل انواع نظریهها درباره تعامل میان ذهن و بدن و مشکل #بستار_علّی و نظریه #یگانهانگاری_غیرقانونمند.
📒 فصل دهم #مادیگرایی_حذفگرا را بررسی میکند و فصل يازدهم دربارۀ #ادراک_حسی، تصور ذهنی و عاطفه است.
📕مسائل بسيار مهم #اراده_آزاد، #حیث_التفاتی و #بازنمود_ذهنی و #آگاهی در فصول دوازدهم تا چهاردهم مطرح شدهاند.
📙 در فصل پانزدهم نویسنده درباره #اینهمانی_شخصی، و #زندگی_پس_از_مرگ سخن گفته است.
📘 فصل شانزدهم #رویکرد_4E را مطرح میکند که از بحثهای جدید در #علوم_شناختی است.
📕 فصل هفدهم (آخر) به مباحثی آیندهنگرانه پرداخته است، مانند #هوش_مصنوعی_برتر #Super_AI ، انسانهای تقویتشده #Enhanced_humans ، #پساانسانها #Posthumans و #بارگذاری_ذهنی #Mind_Uploading .
🖊 رضا درگاهیفر
@PhilMind
11.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥برخی مدافعان #تقلیل_گرایی درباره #آگاهی، #تجربه_پدیداری را هم از قبیل حیات میدانند. تا مدتها طرفداران #اصالت_حیات (#vitalism) قائل به روح حیوانی یا چیزی شبیه آن، بعنوان وجه تمایز موجودات زنده و غیر زنده بودند.
#دنیل_دنت که از پیشروان #حذف_گرایی (توهمی بودن جنبه کیفی آگاهی) است هم بر چنین تشابهی تأکید دارد👆
💥اما فارق مهمی که در این قیاس وجود دارد، کارکردی بودن ماهیت حیات است؛ حیات موجود زنده را کارکردهایی مانند تولید مثل و رشد و تغذیه و ... شکل میدهد و اساسا حیات، چیزی ورای این کارکردها نیست.
آگاهی اما علاوه بر جنبه کارکردی، یک جنبه کیفی و پدیداری هم دارد که در منظر سابجکتیو و اولشخص، تجربه میشود.
💥مثلا #ادراک_حسی یا #عواطف فقط در دریافت و #پردازش_اطلاعات محیط، #گزارش_پذیری، هدایت و #کنترل_رفتار و ... خلاصه نمیشود. بلکه علاوه بر اینها - که با عنوان #آگاهی_دسترسی (#AccessConsciousness) یا #آگاهی_اطلاعاتی میشناسیم - یک جنبه کیفی و درونی هم دارد: #آگاهی_پدیداری (#PhenomenalConsciousness)
💥هر تلاش علمی که بدنبال تقلیل/ تبیین دومی به/ با اولی باشد، صرفا صورت #مسئله_دشوار را پاک میکند.
@PhilMind