🔸#ادامه 👇
🔸مطلب آخر اینکه آقای کمال حیدری ، از لفظ شهیده برای حضرت زهرا می خواهند شاهد و گواه بر اعمال #امت بودن را استنتاج کنند .
❕در پاسخ می گوییم ، چنان که گذشت ، لفظ شهیده از معنای گواه و شاهد بودن خالی نیست ، اما وسعت بخشیدن ، دایراه گواه و شاهد بودن ، به اعمال تمام امت ، نیاز به دلیل و #قرینه دارد ، و ما این دلیل و قرینه را تنها در مورد امامان اهل بیت علیهم السلام داریم که آنان تنها شاهدان بر اعمال امتند و اعمال بر آنان عرضه می شود و در روایاتی که علامه مجلسی در بحار تحت همین موضوع جمع آوری کرده است ، این معنا از شاهد و گواه بودن برای حضرت زهرا سلام الله علیها ، #اثبات نشده است ؛
📚بحار الانوار ج 23 ص 333 باب 20
🔸البته گاها واژه شهید تنها به معنای گواه و شاهد خالی از معنای مقتول فی سبیل الله به کار می رود که این استعمال در قرآن نیز به کار رفته است ؛ ( نساء 41_ بقره 282_ یوسف 26_ ق 21_ بقره 23 و ... )
❕این معنا برای واژه شهید در صورتی است که قرینه ای در کار باشد که شهید به معنای مصطلح شرعی یعنی #مقتول فی سبیل الله استعمال نشده است اما اگر قرینه ای در کار نباشد ، طبق اصطلاح شرعی ، این واژه به معنای مقتول فی سبیل الله است ، چنان که در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها چنین است .
👌به فرض هم که بگوییم واژه « شهید » مشترک لفظی بین مقتول فی سبیل الله و گواه و شاهد بودن صرف ( بدون معنای #مقتول ) می باشد ، باید با قرینه روشن کرد که کدام معنا از این واژه مراد است . ما در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها قرینه داریم که واژه شهیده به معنای مقتول فی سبیل الله است ، قرینه ما همان نصوصی است که صراحتا شهادت ایشان را طبق #منابع شیعه و سنی به اثبات می رساند که جهت آگاهی نمایه های ذیل را مطالعه کنید ؛
⚫️https://t.me/Rahnamye_Behesht/5204
⚫️https://t.me/Rahnamye_Behesht/8079
⚫️https://t.me/Rahnamye_Behesht/5958
🔸در مورد کمال حیدری هم باید توجه داشت که ایشان جایگاهی در نزد تشیع ندارند و اخیرا هم دو #مرجع عالی قدر ، آیت الله العظمی وحید خراسانی و آیت الله العظمی صافی گلپایگانی ، تصریح به انحراف و ضلالت او کردند و جمعی از بزرگان حوزه علمیه نیز بیانیه ای صادر کردند و از مومنین خواستند که به سخنان باطل او گوش فرا ندهند . متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
🔸بسم الله الرحمن الرحیم
والصلاة والسلام علی سيدنا محمد وآله الطيبين الطاهرين.
🔸اما بعد، در ظروف اخيره نظريات و تشكيكاتی در ضروریات مذهب [از سوی آقای سید کمال حیدری] آشکار شد.
👌از آنجا که ردیه های علمی علما بر وی اثر نداشت و تلاش ها برای جلوگیری از انحرافات وی نافع نبود و از طرفی دیگر مؤمنین سؤالات زیادی درباره عقائد و آراء او پرسیدند، حوزه علمیه قم ــ و در رأس آن، دو #مرجع بزرگ حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی و حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی دام ظلهما ــ موضع صریح خود را در برابر وی اعلام کرده، همان طور که درباره امثال او پیش از این چنین کرده است و به وظیفه شرعی خود درباره حفظ و صیانت از مذهب از بدعت ها و حفظ مومنین از گمراهی عمل نموده است.
🔸ما نیز حمایت خود را از آنچه مراجع بزرگوار فرموده اند اعلان می داریم و از مؤمنین عدم توجه به این شخص و غیر او از منحرفین علمی و عملی را خواستاریم، والله ولي التوفيق والهداية.
١٥ جمادى الثانية ١٤٣٩
❕سید علی رضا حائری ــ سید حسین حسینی شاهرودی ــ سید علی حسینی میلانی ــ محمد تقی شهیدی ــ نجم الدین طبسی ــ سید محمدجواد علوی بروجردی ــ سید محمد غروی ــ محمدجواد فاضل لنکرانی ــ محسن فقیهی ــ علی کورانی عاملی ــ مهدی گنجی- سید محمد یثربی کاشانی ــ مهدی هادوی تهرانی
🌐http://yon.ir/gTjgF
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#دیدگاه_ابن_عربی_در_مورد_شیعیان
🤔#پرسش
❔آیا راست است که ابن عربی #دشمن شیعه بوده است و درکتبش به شیعیان فحاشی کرده است ❗️اگر جواب مثبت است پس چرا علمای شیعه آثار چنین کسی را شرح می زنند ❕❕
💠#پاسخ💠
👌بحث در رابطه با شخصیت ابن عربی و انحرافات او بسیار گسترده است اما به طور #اجمال در پاسخ به سوال مطرح شده گفتنی است ؛
1⃣از آنجا که ابن عربی محبت فراوانی نسبت به ابوبکر و عمر دارد و آن دو را خلفای برحق رسول خدا میداند، بیشترین فحاشی و تهمت را نثار شیعیان که آن دو خلیفه را غاصب و ستمگر میدانند میکند.
👌او در سخنانی انواع و اقسام #تهمتها را به شیعیان میزند و ادعا دارد که تمام طوایف شیعه منحرف اند و میگوید از همه آنان منحرف تر، شیعیان دوازده امامی هستند. او اعتقاد شیعیان به فضائل اهل بیت علیهم السلام را از وساوس شیطانی میداند و در خواطر شیطانی کتاب فتوحات مکیه مینویسد:
«شیطان آنان (شیعیان) را با اصل صحیحی که در آن هیچ شکی راه نیابد مأنوس میکن ، سپس بر آنان از کجی فهمی شبهاتی را القا میکند تا #گمراه شوند. این گمراهی [فقط] به واسطه آن اصل به شیطان نسبت داده میشود، و گرنه شیطان در این مسائل شاگرد آن شخص گمراه است. بیشترین مصداق بر این امر، در شیعه، خصوصاً شیعه #دوازده امامی ظاهر میشود. شیاطین جن نخست محبت اهل بیت و پایداری در آن را به آنان عرضه میکنند، و آنان (شیعیان) معتقدند که این محبت بالاترین وسیله تقرب به خداست و چنین است اگر در همین حد باقی بمانند. اما آنان به دو گونه از محبت اهل بیت فراتر میروند: [یک] برخی از آنان به دشمنی و دشنام صحابه میپردازند چون آنان اهل بیت را مقدم نداشتند و گمان میکنند که اهل بیت برای خلافت و این مناسبت دنیایی سزاوارتر بوده اند. [دو] و برخی نیز از سبّ صحابه بالاتر رفته به پیامبر و جبرئیل و خدا بد میگویند و انتقاد میکنن که چرا برای مردم به برتری مقام اهل بیت و تقدم آنان در خلافت تصریح نکرده اند، تا آنجا که برخی از آنان چنین سروده است: «آن کس که جبرئیل امین را فرستاده (خدا) خود امین نبوده است» همه اینها از یک اصل صحیح که محبت اهل بیت است نشأت گرفته است؛ اما در نظر آنان این نتیجه #فاسد را داده و گمراه شده و گمراه کرده اند.»
📚الفتوحات المکیه ج1 ص281 _282
2⃣ابن #عربی آن چنان به شیخین عشق میورزد که میکوشد به وسیله فحاشی و ناسزاگویی، حقد و کینه خود را نسبت به آنان که به شیخین ارادت نمی ورزند ابراز کند؛ او کلمه «#خنزیر» را که حاوی خبائث ظاهری و باطنی است به این منظور انتخاب کرده و برای اینکه بهتر در نفوس مؤثر افتد #حیله ای اندیشیده است و آن را به عنوان یک مکاشفه از رجال الله مطرح میکند و در فتوحات میگوید:
👌« و منهم (رجال الله) الرجبیّون و هم أربعون نفساً فی کلّ زمان لا یزیدون و لا ینقصون و هم رجال حالهم القیام بعظمة الله و هم رکن الأفراد و هم أرباب القول الثقیل من قوله تعالی (إنّا سَنُلقی عَلَیکَ قَولاً ثَقیلاً) لقیت واحداً منهم... و کان هذا الذی رأیته... کشف الروافض من أهل الشیعه... فکان یراهم خنازیر... فإذا مرّ علیه یراه فی صورة خنزیر فیستدعیه و یقول له تب إلی الله فإنک شیعی رافضی... ؛ »
❕«رجبیون گروهی از رجال الله هستند که در هر زمان چهل نفر از آنان وجود دارند. عدد آنان نه کم میشود و نه زیاد؛ آنان قائم به عظمت الهی هستند؛ آنان رکن افرادند، آنان ارباب قول ثقیل در آیه شریفه (إنّا سَنُلقی عَلَیکَ قَولاً ثَقیلاً... ) میباشند. یکی از آنان را ملاقات کردم، آن کس را که من دیدم باطن شیعیان رافضی را کشف کرده بود، آنان را به صورت خوک میدید. هرگاه به یکی از آنان میگذشت او را به صورت #خوک میدید و میگفت: تو شیعه رافضی هستی، توبه کن.»
📚الفتوحات المکیه ج2 ص8 باب الثالث و السبعون
❕براستی چنین فرد #منحرف و #لجوج و #کذابی ، شایسته تعظیم و تکریم است به گونه ای که برخی بزرگان به جای آنکه عمر شریف را صرف شرح زدن آیات و روایات کنند ، آثار او را شرح زده و از او به عنوان #بزرگترین عرفا یاد می کنند ❔
👌البته انحرافات ابن عربی بیش از آنچه است که ذکر شد و بحث تفصیلی در مورد آن مجال دیگری را می طلبد که می توانید جهت آگاهی بیشتر به کتاب « ابن عربی سنی متعصب » علامه سید جعفر عاملی مراجعه کنید.
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#انحراف_ابن_عربی_از_مکتب_اهل_بیت_علیهم_السلام
🤔#پرسش
❔شما که ادعا دارید ابن عربی سنی #متعصب بوده است و از مخالفان مکتب اهل بیت تلقی می شده است لطفا ادله خود را ذکر کنید ❕
💠#پاسخ💠
👌دلائل شیعه نبودن ابن عربی ؛
1⃣ نص و دلیل #قطعی بر شیعه نبودن ابن عربی ؛
👌ابن عربی به صراحت میگوید که پیامبر وفات نمود و هیچ کس را به عنوان #جانشین بعد از خود انتخاب نکرد:
«و لهذا مات رسول الله [صلی الله علیه و آله و سلم] و ما نصّ بخلافة عنه إلی أحدٍ ولاعیّته... ؛ «و به این جهت رسول خدا [صلی الله علیه و آله و سلم] رحلت کرد و به خلافت احدی تصریح نکرد و برای خود خلیفه تعیین نفرمود.»
📚فصوص الحکم، فصّ داوودیّه، ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، ص ۴۰۹.
👌ابن #عربی در ادامه مینویسد:
«لعلمه أنّ فی امّته من یأخذ الخلافة عن ربّه فیکون خلیفة عن الله مع
الموافقة فی الحکم المشروع؛»
«چون میدانست که بین بندگان خدا کسی است که خلافت را از پروردگارش میگیرد [یعنی ابوبکر] و به این خصوصیت که [آنچه به او وحی میشود و از خدای میگیرد ) موافق حکمی است که [به وسیله پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم] تشریع شده است.»
📚همان
2⃣#وی ابوبکر را خلیفه بلافصل رسول خدا میداند ؛
👌ابن عربی در فتوحات مکیه در شش مورد حدیث جعلی «لَو کُنتُ مُتَّخِذاً خَلیلاً لاتَّخَذتُ أبَابَکرٍ خَلیلاً» را شاهد بر عظمت ابوبکر؛ بلکه همتایی یا تالی تلو پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بودن او میداند؛ بلکه از این حدیث ضرورت خلافت بلافصل ابوبکر را استفاده کرده است.
❕در #فتوحات مکیه میگوید:
«در خبر آمده است که «اگر من خلیلی بر میگزیدم ابوبکر را به عنوان خلیل بر میگزیدم، و لکن صاحب شما خلیل الله است»؛ پس بنگر در ذیل این عبارت چه معنای لطیفی نهفته است. و برخی [در قالب شعر] گفته اند:
«در من همچون روانم (تخلّل) و نفوذ کرده ای و به همین جهت «خلیل» خلیل نامیده شده است. از اینجاست که خلیل نیست مگر اسمائی برای خلیلش و غیر از او نیست. و در اسماء دلیلهایی بر خلیل نیست؛ بلکه آن اسماء عین خلیل اند، آن اسماء در متخلق کامل نفوذ کرده پس او خلیل است »
📚الفتوحات المکیّة، ج ۴، ص ۴۰۴.
3⃣و در #استدلال دیگری می گوید ؛
«... میم وجود عالم است که پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» به سوی آنان مبعوث گردیده، و نقطه ای که به دنبال میم است ابوبکر، و نقطه ای که به دنبال میم دوم است محمد «صلی الله علیه [و آله] و سلم» است. ابوبکر در جایگاه صدقش قرار دارد، و محمد «صلی الله علیه [و آله] و سلم» در جایگاه حق است؛ و چون درست نیست دو صادق با هم جمع شوند، ابوبکر با وجود پیامبر به پا نمی خیزد و در جایگاه صدقش باقی میماند و چون پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» ازجایگاه مفقود شد (رحلت نمود) و ابوبکر حضور داشت به آن مقام به پا میخیزد، و این مقامی است که ابوبکر به آن میرسد، این تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم مخصوص ابوبکر است و گفته پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلّم»: «لَو کُنتُ مُتَّخِذاً خَلیلاً لاتَّخَذَت ابابَکرٍ خلیلاً... » این معنا را تأیید میکند. »
📚الفتوحات المکّیه، ج ۱، باب معرفة الأسرار، ص ۱۱۰.
👌لازمه این سخن این است که اگر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نمی بود ابوبکر #حتماً پیامبر میبود، و چون پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رحلت نمود ابوبکر به حق به جای وی قرار گرفت؛ چه این که مقامش این اقتضا را داشت. از این کلام ابن عربی به وضوح معلوم میشود که وی ابوبکر را نیز چون پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم معصوم میداند!!
💠ادامه پاسخ 👇👇👇
4⃣بیان مناقب #شیخین ؛
❕ابن عربی برای برخی از رجال الله مقام شامخی قائل است و در بین آنها ابوبکر را صاحب بالاترین مرتبه و مقام می داند ؛
👌در فتوحات مکیه مینویسد:
«تا آنجا که نیت نمی کنند مگر آنچه را خدا به آنان امر کرده باشد که قصد و نیت کنند و این مقام بالاترین مقامی است که رجال الله میتوانند به آن راه یابند و این گروه بسیار اندک اند چون هر کسی به این مقام راه نمی یابد و این مقام نیاز به حضور دائم دارد. بزرگترین شخصی که به این مقام دست یافته ابوبکر است؛ از این رو در جنگ یمامه عمر درباره ابوبکر گفت: حقانیت این جنگ را نیافتم جز به اینکه دیدم خدا سینه ابوبکر را برای جنگ گشاده نموده است، پس دانستم که آن حق است. عمر اشتغال ابوبکر را به باطنش شناخته بود؛ پس کسانی که به این مقام میرسند حرکتی در رفتار ظاهری آنان سر نمی زند مگر «ال» و آن کمیاب است. میگویند: این سخن نیست مگر از «ال» یعنی کلام خدایی است و سخن مخلوق نیست.
📚الفتوحات المکیّة، ج ۱، باب الثالث و الثلاثون، ص ۲۱۲.
👌از این سخنان این گونه استفاده میشود که ابوبکر در #پندار محی الدین نه تنها در گفتار و کردار معصوم بوده است؛ بلکه در فکر نیز معصوم بوده تا آنجا ک
ه کلام وی کلامی الهی است به همین جهت است که ابن عربی در فتوحات آورده است که اگر بندگان خالص الهی بخواهند از هر کدام از درهای بهشت وارد شوند وارد میشوند، اما ابوبکر از تمام درهای بهشت وارد میشود:
«وجوه زیادی در ابوبکر وجود دارد که موجب برتری او بر دیگرانی است که این وجوه در آنان نیست؛ از این رو است که چون پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلم» فرمود: بهشت را هشت در است که از هر دری که بخواهند وارد میشوند. ابوبکر گفت: چه میشد که انسان از همه درها وارد میشد؟
پیامبر فرمود: «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» امیدوارم تو از آنان باشی!
📚الفتوحات المکیّة، ج ۱، باب الخامس و الستّون، ص ۳۱۸.
❕وی در شأن و #منزلت عمر بن خطاب هم سخنان فراوانی دارد، به عنوان نمونه: محی الدین معتقد است که ملائکه با عمر سخن میگویند و به اصطلاح وی، او محدّث است. او از قول پیامبر در فتوحات مکیه میگوید:
«پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» فرمود: اگر در امت من محدَّثهایی (کسانی که ملائکه با آنان سخن میگویند) باشند، عمر از آنان است. پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» ثابت کرده است که حتماً کسانی هستند که با ملائکه سخن میگویند و پیامبر نیستند و این چنین سخن گفتن تشریع احکام از قبیل حلال و حرام کردن نیست... خدا درباره کسانی از ما که به آنچه خدا تشریع نموده [است] عمل میکنند، میگوید: خدا او را تعلیم میدهد و خود برای وی آموزش علومی را عهده میگیرد که اعمالش را برای او انتخاب کرده است. خدا فرموده است: (از خدا بپرهیزید و خدا به شما میآموزد و خدا به هر چیزی آگاه است) و نیز فرموده است: (اگر تقوا پیشه کنید خدا برای شما فرقان (وسیله شناخت حق از باطل) قرار میدهد). عمر بن الخطاب و احمد بن حبنل از اقطاب این مقام اند.
📚فتوحات المکیّه، ج ۱، باب الثلاثون، ص ۲۰۰
5⃣ابن عربی عمر را #معصوم میداند.
❕محی الدین عربی برای عمر بن خطاب مقام ویژه ای از تقوا و کمالات قائل شده است و آن را منشأ عصمت وی میداند، در فتوحات میگوید:
... به همین جهت پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» هنگامی که نیرویی را که خدا به عمر بن خطاب داده است به یاد آورد، درباره او فرمود: ای عمر! شیطان تو را در راهی ملاقات نمی کند مگر اینکه راهی غیر از راه تو را میپیماید. این حقیقت دلالت دارد که به شهادت معصوم [پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم] عمر معصوم است. زیرا ما میدانیم که #شیطان هیچ گاه ما را به راهی نمی برد مگر راه باطل و آن راه غیر از راه عمر است، پس عمر به دلالت این نص معصوم است و راههای حق را میپیماید؛ پس او از کسانی است که در تمام روش هایش در راه خدا، از سرزنش هیچ سرزنش کننده ای نمی هراسد. »
📚الفتوحات المکیّة، ج ۱، باب الثلاثون، ص ۲۰۰.
💠ادامه #پاسخ 👇👇👇
6⃣ابن عربی #عثمان را نفس پیامبر خدا و خلیفه حق از جانب وی میداند
محی الدین در منقبت عثمان در صلح حدیبیه فضیلتی را بازگو میکند که بزرگان مفسرین اهل سنت همچون طبری، فخر رازی و ابن کثیر و... از آن بی خبرند! او میخواهد با این فضیلت عثمان را که در حدیبیه حضور نداشته است در بالاترین مرتبه اصحاب بیعت رضوان قرار دهد و لذا میگوید:
«پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» در بیعت رضوان خودش با خودش بیعت کرد، دستش را بر دستش نهاد، و #دستش را با دستش گرفت و فرمود این از طرف عثمان، و حال آنکه عثمان در این بیعت غائب بود... و جامع بین پیامبرو عثمان انسانی است که آن منشأ حقیقت عبودیت است؛ پس رواست که پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» و عثمان از یکدیگر نیابت کنند و در مقام و جایگاه هم قرار گیرند.»
📚الفتوحات المکیّة، ج ۱، ص ۷۵۲.
👌ابن عربی عثمان را #خلیفه به حق رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم میداند، وی در کتاب فتوحات مکیه میگوید:
«مانند عثمان که جامه خلافت را بیرون نیاورد تا کشته شد، چون میدانست حق در بقای او در جامه خلافت است، زیرا رسول خدا «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» او را نهی فرموده بود که از جامه خلافت به درآید. »
📚الفتوحات المکیّه، ج ۲، ص ۳۰۸.
7⃣بی حرمتی به امام علی علیه السلام با نقل حدیث #جعلی ؛
👌محی الدین که برای منقبت سازی هر یک از خلفای سه گانه، به احادیث یا مکاشفاتی استشهاد میکند، برای امیرمؤمنان علی علیه السلام منقبتی نیافته است جز روایت ساختگی خواستگاری آن حضرت از دختر ابوجهل!!
وی در فتوحات میگوید:
«چون به پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلم» گفته شد که علی [علیه السلام] از دختر ابوجهل خواستگاری کرده است آن حضرت برای مردم در مورد علی [علیه السلام] خطبه خواند و فرمود: فاطمه [علیها السلام] پاره ای از من است: مرا ناراحت میکند هر چه که فاطمه [علیها السلام] را ناراحت کند و شادمان کند مرا آنچه که فاطمه [علیها السلام] را شادمان کند. من حق ندارم آنچه را خدا حلال کرده حرام و
آنچه را خدا حرام کرده حلال کنم... و فرمود: اگر علی [علیه السلام] تصمیم ازدواج با دختر ابوجهل را دارد مرا طلاق دهد. به خدا قسم! دختر دشمن خدا و دختر رسول خدا «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» به عنوان همسر یک نفر جمع نمی شوند....
📚الفتوحات المکیّة: ج ۳، ص ۵۵۹.
8⃣#فحاشی به پیروان خاندان طهارت علیهم السلام ؛
❕ابن عربی به خاطر علاقه فراوانی که به ابوبکر و عمر دارد به پیروان خاندان طهارت علیهم السلام که آنان را غاصب و ظالم میدانند بیشترین فحاشی و توهین را میکند. شاید در بین اهل سنت و مخالفان شیعه نتوان کسی را همچون ابن عربی پیدا نمود که این گونه بی پروا و آشکار به شیعیان امیرمؤمنان علی علیه السلام فحاشی و توهین کند. وی در کتاب فتوحات مکیه [تمام طوایف شیعه را اولیای شیطان معرفی میکند و بیان میدارد که در بین طوایف شیعه منحرف ترین آنها شیعیان دوازده امامی میباشند. همچنین وی در دو موضع از کتاب فتوحات مکیه و ] و همچنین کتاب «محاضرة الأبرار و مسامرة الأخبار» نقل میکند که شیعیان امیرمؤمنان علی علیه السلام توسط برخی از رجال الله - که وی از آنان به نام «رجبیون» یاد میکند - در عالم کشف و شهود، سیرت و باطنشان به صورت خوک رؤیت شده است.
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8170
💠ادامه پاسخ 👇
9⃣ابن عربی آیه «اولی الأمر» را بر مبنای اهل #تسنن تفسیر میکند ؛
👌یکی از آیات امامت امیرمؤمنان علیه السلام و ائمه معصومین علیهم السلام آیه «اولی الأمر» است؛ این آیه بر عصمت امامان دلالت میکند، تا آنجا که امام فخر رازی از مفسران بزرگ اهل تسنن در تفسیر کبیرش بر دلالت آیه بر عصمت اولی الأمر اعتراف کرده است.
❕اما ابن عربی برخلاف اجماع شیعه آیه را تفسیر میکند؛ وی متجاوز از ۱۶ مورد از فتوحات و فصوص، اولی الأمر را به معنای حاکم دانسته است هر چند جائر و ستمگر باشد و اطاعت او را اطاعت خدا و رسول خدا میداند!
وی میگوید:
👌«... (وَ أُولِی الاَمرِ مِنکُم) یعنی هرگاه خلیفه ای ای از پیامبر من بر شما حکومت کرد، یا خودتان کسی را بر خود #حاکم گردانید، همان گونه که خدا برای شما تشریع کرده است سخن وی را اطاعت کنید... »
📚الفتوحات المکیّة، ج ۱، ص ۲۶۴.
👌محی الدین برخلاف بسیاری از علمای اهل سنت که میگویند فسق موجب #عزل حاکم میشود، میگوید:
«فقها میگویند: اگر حاکم مرتکب فسقی شد و یا ظلم کرد شرعاً از حکومتش عزل میشود، ولی ما میگوییم: تنها در مورد فسقش عزل میشود... پس حتماً رسول خدا «صلی الله علیه [و آله] و سلم» روایت را بر آنان ثابت گردانیده [است]، هر چند #ستم کنند.... »
📚همان، ص ۲۹۶.
👌وی در مواردی با کمال تعجب ادعا دارد که اگر خلفای مسلط بر مسلمین انسانهای ظالمی باشند، مسلمانان نباید بر علیه آنان سخنی گویند یا اقدامی کنند؛ زیرا خواست الهی این بوده است.
📚همان
🔟ابن عربی ادعا دارد که اراده خداوند بر این بوده است که ابوبکر و عمر و عثمان در #خلافت بر امام علی علیه السلام مقدم شوند.
👌وی خلافت را برای خلفا - به ترتیبی که در خارج تحقق یافته است - به اراده و اعطای حق تعالی میداند و میگوید:
«برای زمان است که حکم کند بر مقدم شدن در زمان، و این نشانه تقدم در رتبه نیست؛ مانند خلافت بعد از رسول خدا «صلی الله علیه [و آله] و سلم» که حکمت اقتضا کرد که آن را به ابوبکر سپس عمر و بعد از او به عثمان و پس از او به علی [علیه السلام] عطا کند به حسب عمرهایشان، و حال آنکه هر یک در زمان صلاحیت خلافت کسی که قبل از او بود، صلاحیت و اهمیت و خلافت را داشت و ناگزیر هر یک از آنان میبایست ولایت و خلافت را [در زمان مقرر] عهده دار شود و آن کس که متأخر بود اگر مقدم میشد ناگزیر باید [با وجود صلاحیتش] کنار زده میشد تا بعداً پس از او [در زمان خودش] به خلافت برسد؛ همان گونه که در نزد خدا در سابق علمش بوده، پس خدا خلافت را به ترتیب زمان عُمر خلفا مرتب کرده [است] تا خلع و برکناری کسی که سزاوار بر خلافت است لازم نباید، و اصحاب این امر را ندانستند مگر بعد از مرگ خلفا. »
📚 الفتوحات المکیه، ج ۴، ص ۲۷۶، الباب الثامن و الخمسون و خمسمائة فی معرفة الاسماء الحسنی.
1⃣1⃣طول عمر خلفای #راشدین دلیل بر حقانیت آنها ؛
👌محی الدین بدون تحقیق در تاریخ، طول عمر خلفا را دلیل بر حقانیت آنان میگیرد و میگوید:
«هر یک از خلفای چهارگانه نمردند تا سنّشان به شصت و سه سال رسید تا اثبات شود که آنان در اختصاص محمدی قبض روح شده اند نه به حکم قانون مشترک (طبیعی)، پس این منزلت موجب گردید که این چهار نفر تعیین شوند (برای خلافت) نه غیر آنان.
📚الفتوحات المکیّة، ج ۳، ص ۱۹۹.
2⃣1⃣برخلاف عقیده شیعه #مهدی موعود علیه السلام را از نسل امام حسن مجتبی علیه السلام معرفی میکند ؛
👌همه مسلمانان از جمله اهل سنت به مهدی آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم معتقدند و احادیث فراوانی د
ر این باره از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده و حتی کتابهایی در این زمینه نوشته اند، محی الدین نیز بدون ذکر نام حضرت مهدی علیه السلام در فتوحات مکیه میگوید:
«برای خداوند خلیفه ای است که چون زمین پر از جور و ظلم شد خروج میکند و آن را پر از عدل و داد میکند، اگر از دنیا باقی نماند جز یک روز، خدا آن روز را طولانی میکند تا این خلیفه از عترت پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلم» از فرزندان فاطمه [علیها السلام] که نامش نام رسول خدا «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» است و جدش حسن بن علی بن ابی طالب [علیها السلام] است را به حکومت برساند، او بین رکن و مقام بیعت میکند....»
📚 الفتوحات المکیّة، ج ۳، ص ۳۲۷.
💠ادامه #پاسخ 👇👇
3⃣1⃣برخلاف اجماع شیعه میگوید حضرت مهدی علیه السلم به حضرت عیسی علیه السلام در هنگام نماز #اقتدا میکند ؛
👌ابن عربی برخلاف اعتقاد تمام شیعیان که میگویند حضرت عیسی علیه السلام از آسمان فرود میآید و به حضرت مهدی علیه السلام اقتدا میکند، عقیده دارد که حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) به حضرت عیسی علیه السلام اقتدا میکند؛ وی #مینویسد:
«عیسی بن مریم [علیها السلام] در هنگام نماز عصر فرود میآید، امام از مقام خود برای عیسی کناره میگیرد و او را مقدم میدارد و عیسی با مردم نماز میخواند و به سنت حضرت محمد «صلی الله علیه [و آله] و سلّم بر مردم امانت میکند... و خدا مهدی را به سوی خود پاک و پاکیزه قبض روح میکند.
📚الفتوحات المکیّة، ج ۳، ص ۳۳۱
4⃣1⃣ابن عربی #متوکل جنایتکار را خلیفه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم و از اولیای بزرگ خداوند میداند ، متوکل یکی از خلفای فاسد و ستمگر عباسی است، از خصوصیات وی بغض و کینه شدید نسبت به خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام است. وی کسی بود که دستور داد مرقد مطهر سیّد الشهداء علیه السلام را ویران کنند و روی آن آب ببندند تا شیعیان نتوانند به زیارت امام حسین علیه السلام بروند و چه بسیار از شیعیان عاشق و دل سوخته حضرت سید الشهدا علیه السلام که در این ره توسط این جنایتکار به شهادت رسیدند.
❕با این حال متوکل عباسی در #دیدگاه ابن عربی منزلت بس بالایی دارد و جزو اولیای حق و اقطاب زمانه است؛ وی در فتوحات میگوید:
« از آنان [خلفای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و اقطاب زمان] کسانی هستند که حکمشان ظاهر است و دارای خلافت ظاهری هستند همان گونه که خلافت باطنی را دارند؛ مانند: ابوبکر و عمر و عثمان و علی [علیه السلام] و معاویة بن یزید و عمر بن عبدالعزیز و متوکل.
📚الفتوحات المکیّة، ج ۲، ص ۶.
👌در نظر ابن عربی گویا جنایات و ظلم متوکل عباسی نسبت به خاندان طهارت علیهم السلام و شیعیان آنان با عدالتش منافاتی نداشته، بلکه آنچه انجام داده به #حق بوده است.
5⃣1⃣بیان مسائل فقهی طبق مذاهب اهل سنت ؛
👌در اسرار عبادات برای فروغ فقهی اسراری طبق فتوای مذاهب چهارگانه اهل سنت ذکر میکند، مانند آنچه در باب «اسرار الطهارة» و... آورده؛ از قبیل: مسح تمام سر، مسح الأذنین (دو گوش) و تجدید الماء لهما (آب برداشتن برای مسح آن دو)، مسح بر عمامه، غسل الرجلین (شستن پاها)، مسح علی الخلف (مسح پشت سر) و... و در باب نواقض وضو (مبطلات وضو) از قبیل مس نساء (دست زدن به زنان)، مس الذکر (دست به زدن آلت)، الضحک فی الصلاة (خنده در نماز) و...
📚الفتوحات المکیّة، ج ۱، ص ۳۲۹ باب الثامن و الستّون فی أسرار الطهارة، صص ۳۴۰، ۳۴۲، ۳۴۳ همچنین صص ۳۵۶ و ۳۵۵.
6⃣1⃣متأسفانه ابن عربی که خود را #عارفی محقق میداند تحت تأثیر دستگاه تبلیغاتی خاندان اموی و عباسی قرار گرفته است و با آن همه ادله روشن و گویا بر ایمان ابوطالب، ادعا دارد که پدر امیرمؤمنان علی علیه السلام کافر بوده و آیه ای هم در مذمت وی نازل شده است؛ ولی در کتاب فصوص الحکم مینویسد:
«چنان که خداوند در حق اکمل رسل و اعلم خلق و اصدقشان در حال فرمود: [ای پیامبر] تو نمی توانی آنکه را دوست داری هدایت کنی، و لیکن خداوند هر که را بخواهد هدایت میکند. و اگر برای همت اثری بود کسی اکمل از رسول الله «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» و اعلی و اقوی همت تر از او نبود و حال اینکه همت او در اسلام ابوطالب [علیه السلام] عموی او اثر نکرد و درباره اسلام ابوطالب [علیه السلام] آیه فوق نازل شد؛ لذا خداوند درباره رسول «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» فرمود: وظیفه تو نیست مگر ابلاغ.
📚ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، ص ۳۲۵.
👌وی در #فتوحاتش می گوید ؛
«پیامبر دستور غسل عمویش ابوطالب را داد در حالی که مشرک بود!!»
📚الفتوحات المکیّة، ج ۷، صص ۲۶۱ - ۲۶۲.
👌وی ادعا دارد که حضرت ابوطالب علیه السلام - نستجیر بالله من هذه الأقاویل - در روز قیامت دو کفش آتشین برپا دارد به گونه ای که مغز سرش ذوب میشود:
«... ابوطالب از همه مردم بیشتر در راه رسول خدا «صلی ال
له علیه [و آله] و سلّم» جهاد کرد؛ اما به دین وی در نیامد از ترس و دشنام، و ترس او از غیر خدا سبب از بین رفتن جهادش گشت، و این چنین حقیقت ترس از غیر خدا به صورت دو کفش از آتش میباشد که سبب ذوب شدن مغز او میگردد که همان #سوختن سرش و نابودیش به سبب ذوب شدن میباشد.
📚مجموعه رسائل ابن عربی (المجموعة الثانیه)، صص ۴۴۰ - ۴۳۸.
👌ادامه #پاسخ 👇👇
❕چنان که گذشت ابن عربی مکرر در آثار خود به ویژه فتوحات مکیه - از عظمت و مقام ابوبکر و عمر سخن میگوید، و این خود گواه است که او شیعه نمی باشد.
👌البته برخی از پیروان ابن عربی برای #تبرئه وی به دو پاسخ متوسل میشوند:
1⃣ اینها #تحریفات کتاب ابن عربی است ؛
💠پاسخ آن است که چون این گونه مطالب در معتبرترین و نفیس ترین نسخههای خطی وی موجود است نمی توان با ادعای تحریف روی آن سرپوش گذاشت و موجه نمود ، همچنین اگر این گونه مطالب که به صورت فراوان در آثار ابن عربی موجود است را جزو تحریفات بدانیم، دیگر هیچ اعتباری نباید برای نوشتههای ابن عربی قائل شد! زیرا زمانی که نسخههای نفیس خطی را آمیخته با جعلیات بدانیم در نزد هر عاقلی دیگر مطالب منتسب به ابن عربی اعتبار ندارد.
2⃣ابن عربی در این گونه موارد #تقیه کرده است ؛
💠پاسخ ؛
🔰الف ؛ تقیه یعنی #کتمان عقیده و در موارد نادری به خاطر شرایط دشوار خلاف عقیده سخن گفتن و نوشتن؛ اما اگر گوینده یا نویسنده ای در آثارش دائم از عقیده ای بگوید و روی آن تأکید کند حمل بر تقیه نمی شود. ابن عربی در سراسر کتاب فتوحات مکیه از غاصبین خلافت (ابوبکر و عمر) سخن گفته و احادیث جعلی در شأن آنها ذکر نموده است و این گونه نوشتن با مقام تقیه سازگاری ندارد.
🔰ب: آن کس که برای اثبات مطلبی استدلالهای گوناگون میآورد هرگز آن سخن را نمی توان حمل بر تقیه کرد. ابن عربی در کتاب فتوحات مکیه عمر بن خطاب را معصوم معرفی میکند، سپس برای اثبات آن ادعا احادیث جعلی را به استخدام میگیرد و استدلالهای گوناگونی را مطرح میکند و این با تقیه #منافات دارد.
👌اگر ابن عربی تقیه می کرد باید سکوت می کرد و عقاید حقه را بیان نمی کرد زیرا تقیه به همین معناست نه آنکه به بیان عقاید باطل بپردازد .
💠سخن در انحرافات ابن عربی بسیار بیشتر از آنچه گفته شد می باشد و ما جهت جلوگیری از طولانی شدن به همین مقدار بسنده می کنیم اما به سبب اعتراض ها و انتقاداتی که در این مدت به ما به جهت نقد ابن عربی وارد شد ، در این مقدار توقف نمی کنیم و ان شاء الله در روزهای آتی بیشتر حول شخصیت منحرف ابن عربی بحث می کنیم .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#ابن_عربی_از_دیدگاه_امام_خمینی_رحمه_الله_علیه
🤔#پرسش
❔ اگر واقعا نظر شما در مورد ابن عربی چنین است دیدگاه امام خمینی را در مورد این فرد چطور توجیه میکنید ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌برخی از #محققان در رابطه با این سوال چنین پاسخ می دهند ؛
« امام خمینی رحمه الله رهبری کبیر و عالمی والامقام و ربانی است که خداوند متعال مردم ایران و مسلمانان جهان را به برکت وی عزت بخشید. امام خمینی رحمه الله علاوه بر اینکه مرجعی برجسته و رهبری آگاه بود، عارفی وارسته هم به شمار میآمد. اما باید توجه داشت که عرفان عملی امام خمینی رحمه الله همان عرفان خاندان طهارت علیهم السلام میباشد. بدون شک عرفان عملی و سیره ایشان تماماً برگرفته از تعالیم خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام است.
❕آن کسانی که میخواهند امام خمینی رحمه الله را مقلد عرفان ابن عربی و از تابعان وی #معرفی کنند کاملاً در اشتباه اند! روح عظیم این مرد بزرگ، عرفانهای اصطلاحی و ساخته شده بشر را شکست و دور ریخت و آنچه برای آن رهبر فقید اهمیت داشت همانا کلام خدا و تعالیم خاندان طهارت علیهم السلام بود.
👌امام خمینی رحمه الله به خاطر آن روح حق خویش از همان ابتدای جوانی در مسیر پژوهش و تحقیق بود، به این علت بسیاری از علوم را خواند و به عمق آن رسید و صاحب نظر گشت؛ اما روح بلند وی هرگز از این علوم اقناع و راضی نگردید؛ بنابراین اگر میبینیم ایشان برخی از کتب فلاسفه و عرفا را شرح نموده است، هرگز به این معنا نیست که وی همه عقاید عرفا و فلاسفه را پذیرفته باشد.
❕مثلاً امام خمینی رحمه الله که خود استاد علم #فلاسفه بود در اشعارش در مذمت آن میگوید:
«با فلسفه ره به سوی او نتوان یافت ، با چشم علیل کوی او نتوان یافت
این فلسفه را بهل که با شهپر عشق ، اشراق جمیل روی او نتوان یافت
فاطی که به علم فلسفه مینازد ، بر علم دگر به آشکارا تازد
ترسم که در این حجاب اکبر آخر ، غافل شود و هستی خود را بازد
فاطی که فنون فلسفه میخواند ، از فلسفه فاء و لام و سین میداند
امید من آن است که با نور خدا ، خود را ز حجاب فلسفه برهاند
آنان که به علم فلسفه مینازند، بر علم دگر به آشکارا تازند
ترسم که در این حجاب اکبر آخر ،سرگرم شوند و خویشتن را بازند
📚دیوان اشعار امام خمینی رحمه الله، ص 194 به بعد
👌همچنین امام رحمه الله عرفان #اصطلاحی که به عرفان نظری مشهور است و ابن عربی در رأس آن قرار دارد را راهی سالم برای کسب معرفت خداوند نمی داند، وی در دیوان اشعارش میفرماید:
❕آن کس که به زعم خویش عارف باشد ، غوّاص به دریای معارف باشد
روزی اگر از حجاب آزاد شود ، بیند که به لاک خویش واقف باشد
تا تکیه گهت عصای برهان باشد ،تا دیدگهت کتاب عرفان باشد
در هجر جمال دوست تا آخر عمر، قلب تو دگرگون و پریشان باشد
از صوفیها صفا ندیدم هرگز ، زین طایفه من وفا ندیدم هرگز
زین مدعیان که فاش أنا الحق گویند ، با خود بینی فنا ندیدم هرگز
📚دیوان اشعار همان، ص ۲۱۲. ، ص ۲۰۶. ، ص ۲۰۷.
، ص ۲۱۷.
❕امام رحمه الله بعد از یک عمر #مجاهده و #پژوهش در عرصههای گوناگون علمی، مشهورترین کتابهای فلاسفه و عرفا را دام ابلیس معرفی میکند و میفرماید:
« اسفار اربعه [کتاب مشهور ملاصدرا] با طول و عرضش از سفر به سوی دوست بازم داشت، نه از فتوحات [تألیف ابن عربی] فتحی حاصل و نه از فصوص الحکم [کتاب دیگر ابن عربی] حکمتی دست داد... پس از این پیر بینوا بشنو که این بار را به دوش دارد و زیر آن خم شده است؛ به
این اصطلاحات که «دام بزرگ #ابلیس» است بسنده مکن و در جستجوی او جلّ و علا باش. »
📚صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۶۵.
💠ادامه #پاسخ 👇👇👇
❕برخی از طرفداران عرفان ابن #عربی جهت تأیید عقاید وی از نام مقدس امام خمینی رحمه الله استفاده ابزاری مینمایند و ایشان را مرید عقاید ابن عربی میدانند؛ مهمترین دلیل آنان نامه تاریخی حضرت امام خمینی رحمه الله به رهبر شوروی سابق آقای گورباچف است. امام رحمه الله در این نامه مهم - که در اواخر عمر مبارکش به رهبر کمونیستهای جهان نوشت - بعد از معرفی خدا به گورباچف و نصیحت دلسوزانه به وی، از چند شخصیت بزرگ علمی - اسلامی نام میبرد و از ایشان تمجید مینماید؛ در قسمت پایانی این نامه حضرت امام رحمه الله از ابن عربی به عنوان عارف و دانشمندی بزرگ یاد میکند؛
👌 اما نمی توان گفت که تعریف و تمجید حضرت امام خمینی رحمه الله از نبوغ و علم ابن عربی نشانه تأیید مطلق عقاید وی میباشد. آیا زمانی که ما از دانشمندان غربی مثل اینشتین و #نیوتن تعریف میکنیم عقاید آنان را هم تأیید میکنیم؟
💠در ثانی باید توجه داشت که نامه امام علیه السلام به رهبر کمونیستهای جهان است و میدانیم که کمونیست عقیده ای به معارف الهی ندارد.
👌#گورباچف که انسان زندیقی است عقیده ای به ادیان الهی و خدا ندارد و آنچه که برای وی قابل پذیرش است علوم صرفاً بشری ا
ست نه علوم وحیان؛ و از آنجا که ابن عربی یکی از نابغهها و چهرههای شاخص عرفان بشری است و سلوک او با توجه به قوای وی و استعدادهای خویش است با ملاکهای گورباچف مقدار زیادی قابل تطبیق است و لذا حضرت امام خمینی رحمه الله در نامه تاریخی خویش از مفاخر علمی حدیثی، تفسیری، قرآنی و فقهی اسلام سخنی به میان نمی آورد و از فلاسفه و برخی از عرفای منتسب به اسلام که علوم آنها صرفاً از علوم بشری است تعریف و تمجید مینماید.
❕ دلیل واضح این استدلال انتقادهای شدیدی است که امام رحمه الله نسبت به ابن عربی دارد؛ به عنوان #نمونه:
1⃣ابن عربی میگوید:
و لهذا مات رسول الله «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» و ما نصّ بخلافة عنه إلی أحدٍ و لا عیّنه... ؛ (ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، ص ۴۰۹.)
«رسول خدا «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» رحلت کرد و به خلافت احدی تصریح نکرد و برای خود خلیفه تعیین نفرمود.
👌امام خمینی رحمه الله در جواب ابن عربی با #تندی میفرماید:
❕«هذا من أقبح القبایح، خلافت ظاهری و منصب الهی امری است که بر مردم پوشیده و مخفی است و این باید به نصّ و تعیین آن از جانب وحی اظهار شود؛ زیرا امر خلافت از اعظم فرائض است برای رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و تضییع این امر خطیر موجب تشتّت امر خلافت و مختل شدن اساس نبوت و اضمحلال آثار شریعت میشود و این از قبیح ترین قبائح است که هیچ کس حاضر نیست چنین کاری را به انسانهای معمولی نسبت بدهد چه رسد به پیغمبر مکرم و رسول معظم صلی الله علیه و آله و سلم. »
📚تعلیقات بر شرح فصوص الحکم، ص ۱۹۶.
2⃣ابن عربی در فتوحات مکیه میگوید:
«از جمله رجال الله رجبیون هستند، آنان در عالم مکاشفه شیعیان را به صورت #خوک میبینند. »
📚الفتوحات المکیّة، ج ۲، ص ۸.
👌ابن عربی مدعی است که شکل خوک علامتی است که خداوند برای پیروان این مذهب؛ یعنی شیعیان إثنی عشری قرار داده است .
❕امام خمینی رحمه الله این اهانت بزرگ ابن عربی به شیعیان را با بیانی #قاطع چنین پاسخ میدهد:
« بعضی از نفوس از آنجا که صفحه وجودشان در اثر صفای باطنی هم چون آئینه مصقّل میباشد، ممکن است سالک مرتاض عین ثابت نفوس خویش را در آئینه وجود او مشاهده نماید. نظیر مشاهده شیعیان به صورت خنزیر توسط بعضی مرتاضین اهل سنت که گمان کرده اند آن صورت واقعی شیعیان بوده؛ بلکه به واسطه صفای آینه شیعیان، مرتاض صورت خود را که به شکل خنزیر (خوک) بوده در آینه او مشاهده نموده و گمان کرده است که آن صورت رافضی (شیعه) بوده، حال آنکه فقط #صورت خود را دیده است.
📚 تعلیقات بر شرح فصوص الحکم، ص ۲۲۱: «بل قد یشاهد السالک المرتاض نفسه و عینه الثابة فی مرآة المشاهدة لصفاء عین المشاهدة، کرؤیة بعض المرتاضین من العامّة الرفضة بصورة الخنزیر بخیاله، و هذا لیس مشاهدة الرفضة کذا؛ بل لصفاء مرآة الرفضیّ رأی المرتاض نفسه، الّتی هی علی صورة الخنزیر فیها، فتوهّم أنّه رأی الرافضیّ، و ما رأی الا نفسه! ».
💠ادامه #پاسخ 👇👇👇
👌همچنین مدافعان ابن عربی در دفاع از وی، این سخن حضرت امام خمینی رحمه الله را پیش میکشند:
«باید معارف را از ادعیه فهمید... باید معارف را از ادعیه آنها آموخت، چون طرف خطاب در ادعیه حق سبحانه است، لذا میبینیم جملات صاحب فصوص در معنی با ادعیه موافق است. منتهی حضرت امیر علیه السلام متأدب بوده و توانسته #حق بیان را ادا نماید و صاحب فصوص متأدب نبوده و نتوانسته حق را ایفا کند. »
📚تقریرات فلسفه امام خمینی رحمه الله، ج ۲، ص ۱۸۳.
👌در جواب کسانی که میخواهند از سخن عالم ربانی و عزیزی چون امام خمینی رحمه الله استفاده ابزاری کنند میگوییم:
🔰اولاً: تنها معصومین اند که سخنان آنان بی چون و چرا قابل #پذیرش است و سخنان بزرگان، با ملاک قرآن و اهل بیت مورد پذیرش است.
🔰ثانیاً: منظور حضرت امام رحمه الله که فرمود: ابن عربی نتوانسته حق را ایفا کند شاید این باشد که وی تفوه به سخنی نموده است که در فرمایش امام عارفان و امیرمؤمنان علی علیه السلام نمی باشد؛ بلکه خلاف آن است و از این جهت ادب را رعایت نکرده است؛ چون ادب اقتضا میکرد که ایشان به همان گونه سخن بگوید که امیرمؤمنان علیه السلام فرموده است؛ نه بیان و کلامی که سبب تحیّر یا احیاناً گمراهی اشخاص از مسیر توحید شود. و منظور از موافقت هم موافقت برخی از سخنان ابن عربی با سخنان امیرمؤمنان علی علیه السلام است آن هم در ظاهر معنا نه در اصل معنا؛ چنان که خود حضرت امام علیه السلام در یکی از #بیاناتشان بین عرفان اصطلاحی (عرفان نظری ابن عربی و دیگر بزرگان این میدان) و عرفان اهل معرفت به حسب حقیقت و معنا (یعنی خاندان طهارت علیهم السلام و خواص ایشان) تفاوت گذاشته است؛ میفرماید؛
❕«در آن [قرآن] یک سفره ای است که انداخته شده است برای همه طبقات؛ یعنی یک زبانی دارد که این زبان هم زبان عامه مردم است و هم زبان فلاسفه است و هم زبان
عرفای اصطلاحی و هم زبان اهل معرفت به حسب واقع. »
📚صحیفه امام رحمه الله، ج ۲۰، ص ۴۰۹ و ۴۰۸.
👌منظور از «عرفای اصطلاحی» آن کسانی هستند که میخواهند با الفاظ و اصطلاحات و مباحث علمی به شناخت خداوند برسند، این گروه چون تکیه بر قوای خود دارند در مسیر شناخت عموماً دچار لغزشها و خطاهایی کوچک و بزرگ شده اند که در رأس این عرفان اصطلاحی و نظری ابن عربی قرار دارد. امام خمینی رحمه الله بین این #طایفه که اسم عارف را یدک میکشند با اهل معرفت به حسب واقع فرق میگذارد.
💠عرفای واقعی کسانی هستند که خود خداوند تعالی معرفت را در قلب آنان جای داده است و با توجه به سخنان دیگر امام رحمه الله در مواضع گوناگون، این گروه کسی جز خاندان طهارت علیهم السلام و خواص ایشان نمی باشد.
❕ابن عربی هرگز عارف به معنای حقیقی نیست؛ زیرا کسی که عمر بن خطاب را معصوم میداند و زشت ترین فحاشی را به پیروان خاندان طهارت علیهم السلام دارد کجا میتوان وی را عارف نامید؟! بنابراین در دیدگاه حضرت امام خمینی رحمه الله ابن عربی عارف به معنای حقیقی نیست؛ بلکه عارف نماست و از این جهت است که حضرت امام خمینی رحمه الله در اواخر عمر مبارکشان مهمترین کتابهای ابن عربی، یعنی «فتوحات مکیه» و «فصوص الحکم» را #دام ابلیس معرفی میکند، چنان که گذشت.
👌با توجه به مباحث پیشین میگوییم:
❕امام خمینی رحمه الله هرگز مرید عرفان ابن عربی و بالاتر از وی نبود؛ بلکه حضرت امام رحمه الله مرید کامل خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام بود؛ مهمترین دلیل آن همانا اصل مترقی و نورانی «ولایت فقیه» است که در افکار و سیره حضرت امام خمینی رحمه الله همانا ظهور نموده است.
👌حال سخن ما با طرفداران ابن عربی - که سعی دارند وی را شیعۀ ناب و عارفی وارسته و عالمی ربانی معرفی کنند - این است که:
❔آیا کسی که از یک طرف توهینها و جسارتها به پیروان اهل بیت علیهم السلام دارد، و از طرف دیگر «أولی الأمر» را هر حاکمی میداند هر چند ظالم و دیکتاتور باشد، و شخص #خونریز و جنایتکاری چون متوکل عباسی را ولی کامل خدا معرفی میکند، میتواند عقیده ای به آنچه در افکار نورانی حضرت امام خمینی رحمه الله در تشکیل حکومت اسلامی و اندیشه والای ولایت فقیه تبلور یافته است، را داشته باشد.
👌البته باز هم بگوییم: مباحث عقیدتی #تقلیدتی نیست و ملاک تعالیم خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام است و سخن مخالف تعالیم آنان ارزشی ندارد.
📚ابن عربی از نگاهی دیگر ، سید محسن طیب نیا ، ص157
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#نظر_علمای_شیعه_در_مورد_ابن_عربی
🤔#پرسش
❔شما که با ابن عربی مخالفت می کنید لطفا پاسخ دهید که آیا از علمای شیعه کسی با او #مخالفت داشته است یا خیر اگر نداشته اند شما چگونه مخالفت می کنید ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌جهت زدودن شبهات از اطراف شخصیت ابن عربی سخنانی چند از بزرگان #شیعه را در رابطه با شخصیت او مطرح می کنیم ؛
1⃣علامه محمد تقی مجلسی مینویسد:
«... و شیخ محیی الدین عربی... با آن که از رؤسای #علمای اهل سنّت است بحسب ظاهر... ».
📚لوامع صاحبقرانی، ج3 ص523
2⃣علامه سید نعمت الله #جزایری می نویسد ؛
« و اما شیخ صوفیه و زنده کننده دینشان ابن عربی، پس مستمرّاً ابلیس را رئیس یکتاپرستان نامیده به جهت آنکه به زعم او ابلیس از سجده آدم به جهت خود بزرگ بینی و تکبُّر در مقابل خدای متعال ابا نکرد بلکه قصد و غرض او از این عمل این بود که او سجده نمی کند مگر برای خدای متعال و به درستی که ما به قدر وافی از سخنان ایشان که به جز بر مذهبهای زندیقها و #کافران مطابقت ندارد را در جلدهای شرح تهذیب الحدیث [= غایة المرام فی شرح تهذیب الأحکام] را ذکر کرده ایم »
📚ریاض الأبرار، ج 2 ص150
3⃣مرحوم #مقدس اردبیلی می نویسد ؛
«صوفیه به وحدت وجود قائلند و همه كس و همه چيز را خدا مى دانند؛ چنانكه گذشت. اين گروه از نمرود و شدّاد و فرعون بدترند؛ از آن جهت كه جميع اشياء را خدا مى دانند حتى چيزهائى را كه در شريعت حكم به عدم طهارت آن شده تا به چيزهاى ديگر چه رسد و اگر آن جماعت را كثرتيّه نام مى كردند انسب بود؛ زيرا كه در كثرت اللّه بر وجهى مبالغه دارند كه چيزى نيست از ما سوى اللّه كه آن را خدا ندانند هر چند كه به اعتقاد ايشان همه آنها يكى است؛
❕ چنانكه محيى الدين #عربى در اكثر كتابهاى خود گفتگوهاى بسيار در اين باب كرده خصوصا در كتاب فصوص الحكم و در اين كتاب در «فصّ لقمانى» مى گويد كه ميان ما يعنى وحدتيه و اشاعره نزاع در عبارت است و در همان كتاب در «فصّ موسوى» فرعون را عين حق تعالى گفته؛ چنانكه بعد از تأويل لفظ ربّ، مى گويد: «و ان كان عين لحق فالصورة لفرعون ...
👌اين جماعت، خدا را تشبيه به دريا كرده و مخلوقات را به موج دريا و مى گويند كه ظاهر است كه موج دريا عين درياست، يعنى مخلوقات همه خدايند و اين طايفه كسانى را كه دعوى خدائى كرده اند- خواه در پرده حلول و اتحاد و وحدت وجود و خواه خارج از اين پرده- مانند نمرود و شدّاد و فرعون را، دوست مى دارند و همه را از خود مى شمارند. نمى دانم كيست از متأخرين شيعه كه فريب اين طايفه را خورده ايشان را از نيكان پنداشته است و بعضى ديگر تقليد او كرده اند »
📚حدیقه الشیعه ج2 ص755
4⃣علامه شیخ علی نمازی #شاهرودی می گوید ؛
👌محی الدین العربی از بزرگان #صوفیه است که در حقیقت ممیت دین است و بالجملة أراجیفه واضحة از کتب او مثل فصوص الحکم، و الفتوحات المکیّة... (فراوان است ) در کتاب عین الحیاة علامۀ مجلسی نقل کرده که محی الدین گفته است جمعی از اولیاء الله هستند که رافضیان را به صورت خوک میبینند... و میگوید که معراج رفتم و مرتبه علی را پست تر از ابوبکر و عثمان و عمر دیدم، و ابوبکر را در عرش دیدم، چون برگشتم به علی گفتم: چون بود که در دنیا دعوی میکردی که من از آنها بهترم؟ و دعوی علم غیب میکرد و میگفت: #شبی ده بار به عرش میروم »
📚 مستدرک سفینة البحار، ج 2 ص 500
5⃣مرحوم شیخ حر #عاملی می نویسد ؛
« محیی الدین ابن عربی از علمای مخالف ما است »
📚اثباه الهداه ج5 ص258
👌و در رساله ای که در نقد #صوفیه نوشته است چنین بیان می کند ؛
«يكى ديگر از كسانى كه صوفيان فريب وى را خورده اند محى الدين بن عربى است ، وضعيّت او نيز مانند غزالى بلكه به مراتب زشتتر است و اكنون با توجه به سخنان زشت و ناپسندى كه از وى به ما رسيده، دوازده مورد از آن را برمى شمريم ... وى در كتاب خود «فتوحات» در سخنانى طولانى مدّعى شده كه 9 بار به آسمان سير داده شده و چگونگى سير در آسمانها در سخنانش به چشم مى خورد و از آن بر مى آيد كه وى مدّعى مزيّت و برترى بر رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله شده كه در خور توجه است....از تحقيق و بررسى در راه و روش و كتب و آثار وى برمى آيد كه با مذهب #شيعه اماميه در تضاد است و خود به طور كامل از راه و روش شيعيان بيرون است...
📚نقدی جامع بر تصوف ، ترجمه رساله فی التصوف ص236
👌ادامه #پاسخ 👇👇
@Rahnamye_Behesht
👌ادامه #پاسخ
6⃣مرجع عالی قدر صافی #گلپایگانی در مورد ابن عربی چنین می گوید ؛
« نظر شريفتان را در رابطه با مطالعه نظريات فلسفى و عرفانى محى الدين ابن عربى، ابن رشد و ابن تركى و تطابق ديدگاه اعتقادى با ديدگاه ايشان را بيان فرماييد؟
❕ج. قال الله تعالى هُوَ الَّذِى بَعَثَ فِى الْأُمِّيينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يتْلُوا عَلَيهِمْ آياتِهِ وَ يزَكِّيهِمْ وَ يعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ
كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِى ضَلَالٍ مُبِين
توجه به اين آيه شريفه و آيات ديگرى كه در اين باره نازل شده، و سيره اهل بيت پيامبر در عمل به قرآن و تدبر در آيات آن، براى هر طالب حقيقت و حكمتى، ما را از هر سخن و كلامى كه از غير ناحيه قرآن و عترت عليهم السلام صادر شده مستغنى مىكند. اصحاب ائمه و فقهاى بزرگ شيعه نيز همين طريق بى خطر و مطمئن را رفتند و نتيجه گرفتند.
👌توجه به اين نكته هم لازم است كه به دنبال آنچه #نامبردگان در سؤال گفته اند و نوشته اند كه مطالبشان مملوّ از ضلالت و گمراهى است خود را به ورطه هلاكت افكندن است، و پى بردن به لغزش و انحرافات ايشان، و بازگشت از آن براى كسانى كه خوشبين نسبت به آنها بوده اند بسيار سخت و به ندرت پيش آمده است.
👌براى اطلاع بيشتر از انحرافات و ضلالات امثال ايشان مى توانيد به بخشهايى از كتاب عين الحيوة مرحوم علامه مجلسى رحمة الله عليه مراجعه نماييد.
📚معارف دین ، صافی گلپایگانی ، ج3 ص350
👌و در جای #دیگر می نویسد ؛
❔سوال : تمجيد از افرادى مانند مولوى، ابن عربى، بايزيد بسطامى و ... كه از بزرگان عرفان محسوب مىشوند چه حكمى دارد؟
❕ جواب : اين افراد كه به اصطلاح #عرفا ناميده مى شوند، اكثريت داراى انحرافات فكرى و عقيدتى و روشهاى خرافى مى باشند، و گفتارها و سخنانى دارند كه با نصوص قرآن مجيد و احاديث شريفه مخالفت دارد.
👌اگر هم برخى، آنها را از عقائد #فاسده تبرئه نمايند، براى شخص مسلمان، آراء و عقائدشان حجّت نيست، و قدر مسلم اين است كه اين افراد و آرائشان در طول چهارده قرن در محيط مذهب و تشيع هيچگاه مرجع و ملجأ نبوده است، و در همه ادوار و اعصار، رهبران عقيدتى شيعه، افرادى، مثل ابن بابويه پدر صدوق و خود صدوق و شيخ مفيدها و شيخ طوسى ها و علّامه حلّى ها و مجلسى ها و صدها و هزارها علما از اين قبيل بوده اند كه در ارائه مرزهاى بين كفر و اسلام، همواره كلامشان قطعى و قاطع بوده است؛ اكنون هم، راه و صراط مستقيم همان راه آنها است.
📚همان منبع ج3 ص424
7⃣فقیه بزرگوار مکارم #شیرازی نیز بحثی مفصل در انحرافات ابن عربی دارد که بحث مذکور با این بیان شروع می شود ؛
« خطاهای محیی الدین بن #عربی : هنگامی که به کتب و نوشته های اینگونه عارفان مراجعه می کنیم تفسیر به رای هایی را می بینیم که به راستی #وحشتناک است به عنوان نمونه ابن عربی در فتوحات مکیه ...»
📚عرفان اسلامی ج1 ص147
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA