eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
#مهدی_جان🌾 تو از جنس لطیف نو بهاری میان کوله بارت #عشق داری بگو ای #بهترین مخلوق این عصر قدم بر دیده ها #کی می گذاری؟ اللهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#ارباب👑❤️🍃 براۍ #توهرڪس ڪه از #سر،گذشٺ✌️🍃 #نصیبش شَوَد #بهترین سرگذشٺ♡🌙 سـَرِ من #فـداے سرِ تو #حسین•[♥️]• ‌بہ #عشقِ تو عمرم سراسر گذشٺ••(💛)•• 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
❤️✨﷽✨❤️ درســـــت است ! براے دیدن است ... اما نہ هر کـــــس🔞 ؛ چشمان تو لایق دیدن چـــــهره هستند یعنے ❤️ نہ چهره رنگ شده افرادے کہ عقده دیده شدن دارند 😣... 🍂یڪ نفر با زبانش گدایـــــے میڪند ! 🍂یڪ نفر با دســـــتش ! 🍂یڪ نفر با نـــــگاهش ! ♨️مراقب این یکے باش ! آن دو را با اسڪناسے میتوان رد ڪرد ! ولے این را نہ🚫 ! ڪسے کہ با اندامت را گدایے میڪند ... 🌸الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 🌸 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔔🔔 🔹عکاسی📸 از دخترکی که زیر باران🌧 جوراب می‌فروخت عکسی گرفت.. 🔸آن عکس عکس سال شد … عکاس بهترین عکاس📷 سال شد و جایزه گرفت.🎁 🔹کتابی📚 درمورد نوشته شد.نویسنده‌اش✍ بهترین نویسنده شد و جایزه ای گرفت … 🎁 🔸از آن کتاب فیلمی ساخته شد🎥 آن فیلم ترین فیلم شد ... تمام عوامل سازنده آن فیلم📼 جوایزی گرفتند🎁و تحسین شدند ...👏 🔹⚡️ولی آن هنوز می‌کند .😔 ♨️" دنیای ما این چنین است "♨️ 💯بیائیم هم به فکر دیگران باشیم💭و نه در آینه ای تنها خود را بنگریم ♨️نشود مشکلات دیگران برای ما ترقی و افتخار باشد❌ یا چنین پنداریم آنها به خودشان خلاصه می شود و برما ربطی ندارد😕 ⭕️ ....⭕️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📜 #وصیتنامه دو دختر عزیزم فاطمه و ریحانه خانم بدانید که شما دو گل عشق من هستید شما را به اندازه تما
#همسر_شهید: بعضی ها اصلا ساخته شده اند برای #مشورت. احساس #غریبگی نمیکنی، وقتی می خواهی #راز دلت را برایشان بگویی یا برای مشکلت چاره بخواهی. همیشه خوب گوش می کنند و #بهترین تصمیم ها را می گیرند و بهترین مشاوره ها را می دهند. #نمونه اش شهید محمد پورهنگ. محال بود از او #راهنمایی بخواهی و مشکلت حل نشود. اصلا سرش درد می کرد برای #سنگ_صبور_شدن #شهید_محمد_پورهنگ🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
یکی از دوستان او خواب #حضرت_زهرا(سلام الله علیها) را دیده بود. حضرت به او گفته بودند: «مرحله اول عمل
مادرانه های #مادرشهید: هر سال که نزدیک ماه #محرم می شدیم. مصطفی حسابی سرش شلوغ بود.باید تدارک #هیئتش را می دید. هر وقت خونمون می آمد.آروم و قرار نداشت. از بس که فکرش #درگیر کارهایش بود.دوست داشت به #بهترین شکل ممکن، برنامه هایش انجام شود و برای اربابش چیزی کم نگذارد🚫 دورت بگردم دیدی اون همه #خلوص و صداقت در کارها و رفتارت چه #پاداشی داشت؟ #شهید_مصطفی_صدرزاده 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
در طول زندگی یکی از #مهمترین آرزوهای ایشان #شهادت بود و همیشه در دعاهایش از خدا شهادت🌷 را طلب می‌کر
4⃣5⃣5⃣ 🌷 🔰محرم عاشقـ💞 مجالس مذهبی بود. دهه اول هر شب در هیئت🏴 بودند حتی یک هیئت به نام به نام خودش ثبت کرده بود. و پنجشنبه ها هر هفته در خودشان مراسم داشتند. 🔰سالی چند بار مشهد را حتماً می رفتیم. از وقتی که وارد می‌شدیم تا برگردیم گریه می کردند 😭و سلام با آقا می دادند. در محرم عشق و علاقه به موج میزد و  پیرو رهبری بود. همه صحبت‌های ایشان را دنبال می‌کردند. 🔰حتی یکی از اهدافش🎯 برای دفاع از حرمین صحبت‌های بود.  به نظر من که این عشق و علاقه دو طرفه بوده💕 و این برداشت را از این جمله رهبر معظم انقلاب دارم، که فرمودند شهدای هم ✓مجاهد هستند و هم ✓مهاجر 🔰و این را به شهدای حرمین دادند که نشان از عشق دو طرفه به شهدا🌷 و شهدا به رهبر معظم انقلاب است👌. وقتی حضرت آقا جمله‌ای می‌گفتند برای محرم بود و حجت را تمام می‌کرد⛔️. چه در عرصه داخلی و چه در عرصه‌های خارجی. 🔰یکی از و شیرین‌ترین لحظات طول عمر محرم این لحظاتی بود که می گفت: در یکی از ملاقات‌هایی که با داشتم و در صف‌های جلو بودم من به ایشان احترام گذاشتم و ایشان برای من دست تکان دادند😍. همیشه این لحظات تا روزهای زندگی جلوی چشمشان بود. 🔰عاشق قرآن خواندن 🎤بود همه کارهایش را با قرآن📖 خواندن شروع می‌کرد. که به دنیا آمد نوار قران را بلای سرش روشن می‌کرد و می‌گفت: دوست دارم وقتی بزرگ شد قرآن را هم خوب بخواند و هم خوب یاد بگیرد و به خوبی هم اش به کار ببندد👌.  🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
آقا مهدی در سال ۷۸وارد نهاد مقدس #سپاه_پاسداران شد و به عضویت رسمی این نهاد انقلابی درآمد و دوران
5⃣4⃣6⃣ 🌷 روایت:همسر شهید مهدی حسینی ❣ماه رمضان94 بود که آقا مهدی تماس گرفت📞 گفت منو تو احتیاج دارن اگر شما راضی هستین اعلام آمادگی کنم✅ گفتم فکر می کنم💭 و جواب میدم خوب از یه طرف زندگی خیلی می شد و از طرف دیگه مقابل آل پیامبر ❣سریع تماس گرفتم☎️ و گفتم انشاءالله خیره هر چی بخواد ولی تو دلم غوغایی💗 بود چون قبلی که می رفت خیلی داغون میشدم و این ماموریت جای خودش داشت به زبون راحت بود اما تو عمل سخته ❣ اعلام آمادگی کردم و گفتم سختی رو به جان می خرم ⚡️اما نمی تونم جواب اهل بیت و بدم خلاصه بود که عزیزم راهی سرزمین عشقـ❤️ شد وبا رفت مهدی یه صبر و عجیب تو وجودم اومد که تو ماموریتهای دیگه نداشتم و خدا رو شکر کردم که ما انتخاب شدیم و مهر به زندگی ما خورده شد ❣روز ها از پی هم می گذشتن🌤 و من هر روز برای اینکه گوشه ای از کار و گرفته شکر گذار بودم و خوشحال بودم که تو این کار کمک حال مهدی بودم دو ماه🗓 از ماموریت می گذشت و قرار بود بیاد وما منتظر قبل بود تماس گرفت📞 و گفت من به خاطر حجم کار نمی تونم بیام اگر می تونی ❣باورم نمی شد که دوباره پیدا کردم سریع کارها رو انجام دادم و برای رفتن آماده شدم و سه شنبه بیست و یکم مهر راهی شدیم🛫همیشه خدا شکر می کردم مانع که هیچ حتی مشوق عزیزم بودم☺️ و همیشه چیزها رو از خدا براش خواستم که جزء اون خواسته هام بود👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
به #نماز_اول اهمیت بسیار زیادی میدادوهمه تلاش خودش رو میکرد تااینکه درهرموقعیتی هست خودشو به نماز او
7⃣4⃣6⃣ 🌷 ⚜علیرضا یکی از عاشق ترین❤️آماده ترین رزمندگان بود.عطش در راه خدا در درونش می جوشید، هرمیدان نبردی رابرای مقابله👊 با دشمنان اسلام پذیرا بود. ⚜درشجاعت، شهامت، ، اطاعت پذیری، اخلاق دینی، تواضع و فروتنی و همه صفات بافضیلت می درخشید✨. در موقعیت گردان حمزه در بودیم در داخل اتاق (سنگر) و و دوستان دیگر بودند. ⚜بعد چند دقیقه ای⏰ برادر علیرضا کنار ما نشست و گفت حاج آقا :گفتم :چیه اقاعلیرضا حتما دوباره هوس کردی! دوستان خندیدند، اوهم خندید😄 . ⚜گفت: حاج آقا من می‌خواهم بروم .گفتم :آقا علیرضا گردان حمزه شدیدا به شما نیاز داره⭕️.دوباره اصرار میکرد بازبان خوی میگفت وقسم میداد. ⚜گفتم باشه ان شاء الله بعد ماموریت پیگیر باش.دوباره حاج آقا قول دادی ها...! گفتم ان شاء الله😊. ⚜شهید علیرضا بریری، درعطش رسیدن به کمال انسانی و شربت شهادت🌷 تشنه بود واین تشنگی را بارها و بارها به زبان می آورد.چهره زیبا، آرام ونورانی💫 او را می دیدم و یقین داشتم که یکی از آینده لشکر اوست. ⚜درحماسه های جانفشانی ها ازخود نشان داد و در تاریخ ۱۷ اریبهشت ۹۵ در نبرد باتکفیری ها👹 به شهادت رسید🕊. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#پیشنهاد_مطالعه_کتاب👆 یادت باشد عبارت رمزی #علاقه شهید به همسرش... با خط به خط این خاطرات زندگی کرد
🍃🌹🍃🌹🍃🌹 امروز سالگرد مردیه که : تو اخلاق تو عشق به همسر تو معرفت تو کار تو ورزش و... همیشه بود شهیدی که به قول خودش، هدف همیشه باید باشه. شهیدی که وقتی داشتم زندگی نامه ش رو میخوندم، واقعا احساس بهم دست میداد.. کجای کاریم واقعا.. من واقعا نمیدونم از کدوم ویژگی شهید براتون بگم.. تنها چیزی که میتونم بگم اینه که حتما حتما کتاب رو مطالعه کنید.. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
يک خانمي آمد و همينطور به #تصوير شهيد نگاه ميكرد و #اشك ميريخت. كسي هم او را نميشناخت. بعد جلو آمد
✍بار آخری که می خواست برای مبارزه با #داعش اعزام شود، #وصیتنامه اش را تکمیل کرد و از وسایل شخصی خود هر آنچه را که دوست داشت به دیگران #بخشید! 🌸چند تا #چفیه دور دوخته و زیبا داشت که به طلبه ها بخشید. از همه #حلالیت طلبید. 🌸از یک شیخ نجفی قبری در #وادی_السلام برای خودش گرفته بود که هر #سحر به آنجا میرفت و مشغول #عبادت و دعا میشد‌. 🌸معمولا وقتی جای مهمی می رفت، #بهترین لباس هایش را می پوشید‌. برای آخرین سفر هم بهترین لباس هایش را پوشید و به سمت #سامرا حرکت کرد ... 📚پسرک فلافل فروش #شهید_محمدهادی_ذوالفقاری🌷 #شهید_سامرا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻پدربزرگوار #شهید_حججی: خواهش میکنم مردم نسبت به #گناهان بیتفاوت نباشند و همیشه #نهی_ازمنکر کنند.
0⃣8⃣9⃣ 🌷 📌به روایت همسر ✍الگوی کامل ❤️✨از هرنظر و در هر زمینه‌ای که بخواهیم حسابش را بکنیم، آقامحسن معلم بنده و یک به تمام معنا برای من بود. ❤️✨معلمی بود که من را با خودش بالا کشید... اگر بالا نکشیده بود، قطعا من امروز این را نداشتم. آقا محسن، هیچ موقع خاص نسبت به من نشان نمی‌داد و همیشه با روش خاص خودش من را راهنمایی و ارشاد می‌کرد. مثلا در مورد حجاب، آن را با روش خاص خود به من نشان داد و معتقد بود برای حجاب نه تنها صرفه‌جویی کرد؛ بلکه باید چادرها را خرید و سر کرد. ❤️✨آقا محسن از همان سال ۸۵ یعنی پانزده سالگی که وارد مؤسسه شهید کاظمی شدند را شروع کرد. او از همان سال‌ها دغدغه کارهای را داشت و عجیب این حوزه برایش مهم بود. مخصوصا نسبت به صحبت‌های دغدغه خاصی داشت و شب‌هایی بود که تا صبح بیدار می‌ماند، می‌خواند و روی بیانات حضرت آقا کار می‌کرد و نکات مهم آن را در داخل سایت یا کانال‌ تلگرامی‌شان می‌گذاشت. ❤️✨محسن از همان نوجوانی در کارهای فرهنگی بود، همیشه در اردوهای جهادی شرکت می‌کرد. یکی از اعضای فعال موسسه شهیدحاج احمد کاظمی بود و کلا فعالیت‌های جهادی‌اش را از همینجا شروع کرد و حالا که نگاه می‌کنم می‌بینم حتی مسیر زندگی‌اش را هم ازهمین موسسه پیدا کرد و ادامه داد. ❤️✨محسن همیشه در پایگاه بسیج فعال بود، این اواخر در از نظر فرهنگی بسیار فعال بود، می‌گفت مقام معظم رهبری وقتی که فرموده‌اند: «جواب کار فرهنگی باطل، کار فرهنگی حق است.» ما را در انجام کار فرهنگی روشن کرده‌اند و ما نباید این عرصه فرهنگی را خالی بگذاریم و واقعا اش کار فرهنگی بود. ❤️✨محسن خیلی خیلی زیاد کتاب می‌خواند، هروقت هم جایی به مشکل می‌خورد و گیر می‌کرد، می‌گفت حتما کتاب کم خواندم که اینجوری شده... 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📜فرازی از وصیت نامه #شهید_مدافع_حرم_علی_امرایی... 🔸خواب دیدم خواب #کربلا را.حضرت از ضریح مبارک🕌 بی
3⃣0⃣0⃣1⃣ 🌷 🔰علی، از همان اوایل کودکی، عشق❤️ وعلاقه فراوانی به شرکت در و مراسم مذهبی ازخود نشان می‌داد و از آنجایی که پدر و مادر بزرگوارش، خود در خانواده ای و معتقد به دین، و مذهب پویای شیعه تربیت شده بودند از بردن به مراسمات مذهبی دریغ نمی‌ورزیدند❌ 🔰و این حرکت باعث می‌شد او بیش از پیش به روضه‌ها ومراسمات علاقمند شود💞 لذا با همین اندیشه وتفکر💭 که معمولا سفارش دین ماست رشد کرد و تربیت یافت. 🔰وی همزمان تحصیلات ابتدایی، راهنمایی ومتوسطه📚 را با موفقیت در شهر به پایان رسانید و سپس در رشته کامپیوتر💻 در دانشگاه پذیرفته شد. همه این اتفاقات در کنار فعالیت های بی وقفه او در زمینه به اهل بیت عصمت وطهارت(علیهم‌السلام) اتفاق می‌افتاد. 🔰ایشان مامن و ماوای خود را هیئت‌ها، و عشق ورزیدن💖 به بزرگوار و عشق بسیار بالا به سید الشهدا امام حسین (ع) و اهل بیت او و همچنین مجالس روضه و عزاداری🏴 برای اهل بیت به ویژه اطهر (س) می‌دانست. 🔰او هر زمان که در امورات زندگی با سخت و دشوار و یا لاینحل برخور می‌کرد😓 خویشتن و دیگران را به صبر و تحمل و سعه صدر و توسل به (ع) و توکل بر خداوند🙏 جل جلاله و خواندن زیارت عاشورا📖 دعوت می کرد. معتقد بود هر امر لا ینحلی را حل می‌کند👌 مگر آنکه مصلحت خداوند بر چیز دیگری قرار گرفته باشد. 🔰زیرا ذات مقدس مصلحت ما را درچیز دیگری می‌داند که این به نفع ماست. ولی اعتقاد به حرکت🚶 و تلاش در امور زندگی داشتند و را نکوهش می‌کردند. فردبسیار پرتلاشی بود. یکی از اعتقادات مستحکم او که همیشه ورد زبانش بود این بود که خرج کردن برای امام حسین (ع) زیادی دارد و جایگزینی برای آن نمی‌توان پیدا کرد⛔️ منظور او از خرج کردن، و چند وجهی بود. تلاش جسمانی و فیزیولوژیکی، رفتاری، گفتاری، به دستورات قرآن و اهل بیت، خرج کردن مادی و غیره بود.  🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢واسه محمدتقی هیچ فرقی نداشت🚫 و به همه ی #معصومین ارادت داشت. 🔸اما به نقل از #همسرشهید که می گفت: ی
♦️فروردین ۹۷ بود... چند روز مانده به دومین شهید سالخورده. همه ی برنامه های مراسم ردیف شده بود👌 که به خواب پدر میرود و از ایشان درخواستی میکند.... ⭕️*هزینه ی مراسم سالگرد مرا برای کمک به بدهید*⭕️ و هم خواسته ی پسر را اجابت میکند🙂 ♦️و اکنون فروردین ۹۸... 👈در آستانه ی شهید و تصمیم برای مراسم سالگرد پسر... 💢پدر شهید سالخورده تصمیم گرفتند با هزینه ی مراسم💰 سالگرد فرزندشان ، حمایتی برای کمک به تهیه کنند... ♦️با توجه به که برای بسیاری ازهموطنان🇮🇷 ما در این روزها وجود دارد، این تصمیمی بود که پدر شهید میتوانست بگیرد👌 هم برای کمک به همنوعان و هم برای تشویق دیگران به این عمل 💖 باشد که مورد قرار بگیرد🙏 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
5⃣3⃣1⃣ به یاد #شهید_عارف_کایدخورده🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
8⃣5⃣0⃣1⃣ 🌷 🔰من می‌دانستم آدم بزرگی می‌شود. چون خیلی اهل تحقیق و مطالعه📚 بود. بهترین‌ها 👌را انتخاب می‌کرد و می‌پسندید. 🔰همیشه در هر موقعیتی بود. خیلی فعال بود. خیلی جاها فعالیت داشت💪 ولی جایی را قبول می‌کرد که می‌دانست به بهترین شکل کارش را انجام دهد. 🔰من یادم نیست آقاعارف زمان مدرسه در بوده باشد. فکر می‌کنم بعد از سربازی و برای شدن به بسیج رفت. همیشه می‌خواست بهترین تیپ و پوشش👕 را داشته باشد. 🔰به فکر نمی‌کردم🗯 ولی قطعاً می‌دانستم انسان می‌شود. آقاعارف عموی شهیدش🌷 را خیلی دوست داشت. کتاب‌های زیادی از و تاریخ ایران و جهان را مطالعه کرده بود. 🔰چند سال پیش وقتی از برگشت فهمیده بود بهترین سرنوشت برای آدم‌هاست. فهمیده بود عاقبت به‌خیری💫 آدم‌ها در این راه است اما می‌گفت هر کسی که نمی‌شود❌ و همین جوری انتخاب نمی‌شود 🔰و «باید که جمله جان شوی تا جانان شوی». در حقیقت باید چیزی که می‌خواهد، باشی و مردمی و اهل بیت باشی تا پذیرفته بشوی✅ 🔰اواخر عمرش شوق زیادی برای داشت😍 خیلی جالب است که بدانید بهترین برنامه‌ریزی‌ها را برای زندگی از می‌دیدم و با وجود این شوق شهادت🌷 طوری زندگی می‌کرد که انگار 150 سال عمر خواهد کرد. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید🌷است که مصداق شیداییست. (شین)او⇜شوق وصال💞رادمی نماید (حاء)او⇜حریم وصل را نمایان است (یاء)او⇜
9⃣3⃣1⃣1⃣ 🔰با حسرت از جنگ💥 حرف می زد و بسیار آرزو داشت که در دوران حضور می داشت. می گفت: کاش بودم و می توانستم در جهاد شرکت داشته باشم. هر سال در هفته دفاع مقدس پای تلوزیون📺 بود و از این کانال به آن کانال می زد تا بتواند یک فیلم🎥 دفاع مقدسی ببیند. 🔰وقتی آن روز ها را با امروز مقایسه می کرد می گفت خیلی عوض شده است. آن دوران پر برکت تمام شده و ما در دورانی زندگی می کنیم که دیگر از آن خبری نیست❌ 🔰یکی از خصوصیات بارز در ۹ سال زندگی مشترکمان💞 خلوص بالایش بود و هر کاری را برای انجام می داد و موجب شد کسانی که مصطفی را ندیده بودند، دوست دار مصطفی شوند😍 و چون کارش در رضای خدا بود خدا نیز محبتش💖 را در دل مردم انداخته بود. 🔰مصطفی تمان زندگی اش را و اهل بیت کرده بود و به روستاهای محروم می رفت و با بچه ها قرآن📖 کار می کرد و با جان و دل به بچه ها آموزش می داد و بهترین را برای آموزش بچه ها می آورد. برای این که قرآن یاد بگیرد برای حفظ هر آیه مبلغی💰 را به عنوان جایزه تعیین کرده بود و بهترین هدیه ها🎁 را برای فاطمه می خرید. 🔰بسیار دوست بود و سعی می کرد در هر جایگاهی که هست بهترین باشد👌 با پدر و مادر و من و فرزندان به شکل رفتار می کرد و حتی زمانی که فرمانده بود نیروهایشان بهترین نیروها بودند و مصطفی کسی بود که به دل دشمن می زد💥 به نقل از: همسر شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
گزیده ای از وصیتنامه : همسر مهربان، عزیزتر از جانم، قربانت برم، فکر میکردم سختی کربلا را جیش اباعبد
با استخوان های همسر😔 ✍ دلنوشته‌ای که همسر در حرم مطهر رضوی در مراسم تشییع 🌷 نوشت: 💞"علی یادت هست می‌گفتی: شهناز تو رو از  گرفتم❓یادت هست گفتی قول می‌دم یه بار ببرمت ازش تشکر کنم؟ یادت هست ! بخدا من یادم هست😢 💞قول ماه عسل دادی برای  اون هم نه یک بار چندبار اسم نوشتیم📝 آماده شدیم داشتی به قولت عمل می کردی 💥اما هر بار ، دوره و در آخر هم اعزام به  ... آن هم تنها تنهای تنها👤 💞گفتی: . گفتی: تدارک ببینم؛ دیدم نیامدی⁉️ دیر شد خیلی دیر تنها ماندم تنهای تنها؛ چقدر سخت بود💔 برایم و حالا خبرت رسیده که ... 💞میگویند: فقط چند تکه ا یا یک تکه لباس یا یک نمی‌دانم😔 اما همین را می دانم که من خواستم بد قول نشوی صدای آمدنت چنان زنگی به گوشم زد که دیوانه وار به همه جا سر زدم و درخواست سفرمان را به کردم. در خواست 🌸 💞رفتم سپاه؛ دست به دامان شدم سپردم به خودت تا کارها رو ردیف کنی✅  تا به آرزوی دیرینه‌ام  بودن در  دست در دست تو، توی حرم🕌 باشم. امروز روز زندگیم‌ام هست 😌 💞علی ببین آمده ام به سمت آرزویم. می دانستم تو بدقول نبودی❌ ماه عسل داده بودی. نگاه کن کنارت هستم👥 منم دنیایت همسرت💖 ببین... 💞برایت آورده‌ام بیا بپوش سفارش خودت بود وقتی به خواب یکی از دوستانم آمدی پیام فرستادی💌 و گفتی مرا از  (ع) بخواهد خواستمت با اشک چشم😭 با قلب شکسته💔 و رنجورم با غصه‌های 💞گفتی برایم لباس سفید بخر خریدم گفتی لباسم را کن آن را هم با جان و دل کردم بلکه بازگردی. علی ببین امام رئوف رویم را زمین نینداخته لباس سفیدت را ببینم به اندازه ؛ به تنت می آید⁉️ 💞لباس سیاه نپوش🚫 برازنده توست. خودم را می پوشم سفید و سیاه بهم می آیند حتی اگر   برعکس تنشان کنن... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh