🔰 تأملی در نسبتِ «واکسنهراسان» با «علامۀ طهرانی»
✍️ سید محمدحسین دعائی
🔸 ماجرای پیچیده و پُردامنۀ «کرونا»، زمینهای بود برای بروز مجموعهای از «آزمونهای الهی»، از جمله: آزمونِ «ولایتمداری» و «ولایتپذیری» برای «خواص و عوام اهل حق» که متأسفانه افراد بسیاری از آن سربلند بیرون نیامدند.
🔹 رهبر معظم انقلاب، بارها بر ضرورت رعایتِ «هرچه ستاد ملی مبارزه با کرونا بگوید» تأکید کردهاند، عمل به «دستورات بهداشتی» ـ از جمله «ماسکزدن» ـ را لازم دانستهاند و علاوه بر اینکه خود واکسن زدهاند، از اهمیت «واکسیناسیون عمومی» سخن گفتهاند. اما برخی از خواص و عوام اهل حق، هیچ تعهدی به این موارد نداشته و به مخالفت با آنها برخاستهاند.
🔸 برخی از همین افراد، برای توجیه مخالفت خود، به شبیهانگاری و یکسانپنداریِ «واکسنهراسی» و «مخالفت علامۀ طهرانی با طرح کاهش جمعیت» پرداخته و میکوشند تا از این طریق، زمینۀ قبول حرف خود را فراهم آورند.
🔹 بهراستی «علامۀ طهرانی»، پس از آنکه به استعماریبودن و ضداسلامیبودنِ «طرح کاهش جمعیت» پی بردند، با چه پیشفرضها و طبق چه مقدماتی، یکه و تنها به مخالفت علنی و عملی با این طرح پرداختند؟ نکتۀ کلیدی و البته مغفول در پاسخ این سؤال، چیزی نیست جز: «احراز نظر ولی فقیه».
🔸 بر اساس دیدگاهِ «علامۀ طهرانی»، در مواردی که نظرات ولی فقیه، به مرحلۀ «ابلاغ حاکمیتی» نرسیده است، راه برای اظهارنظرهای کارشناسانه باز است. اما پس از ابلاغ حاکمیتی، دیگر «مخالفخوانیهای عمومی و عملی» ممنوع است.
🔹 بر همین اساس عملکردِ «برخی از خواص و عوام اهل حق» در ماجرای «کرونا» هیچ نسبتی با عملکردِ «علامۀ طهرانی» در ماجرای «کاهش جمعیت» ندارد؛ زیرا رهبر معظم انقلاب در بسیاری از مسائل مربوط به «کرونا» بارها نظر خود را بهصراحت اعلام کرده و از عموم مردم خواستهاند که در این حوزه با مسئولان امر همکاری کنند.
🔸 واقعا بین مخالفان رهبری در عرصۀ سیاست و فرهنگ، با کسانی که علنا ابلاغیههای رهبری در ماجرای «کرونا» را زیر سؤال میبرند چه فرقی است؟ مگر نه آنکه بعضی از آن مخالفخوانیها، ریشه در «اختلافنظرهای تخصصی» دارد، ولی در عین حال، همۀ ما به تقبیح این مخالفتها پرداخته و از آنها دلخوریم؟
🔹 چرا از ضرورت عقلائیِ «ابهت قانون» و «وحدت رویه» در جامعه غافلیم و نمیفهمیم که باید حرمت و اعتبار حاکم شرع در جامعه را حفظ کرد و از هر کاری که به این امر لطمه میزند خودداری نمود؟
🔸 واقعا اگر در مسئلۀ کوچکی مثل «ماسکزدن»، تشخیص ولی فقیه و جمعبندی او را حجت نمیدانیم، چطور میخواهیم به امر او ـ و بلکه با اشارۀ او ـ جان خود را کف دست گرفته و در میدان جهاد، به دل آتش بزنیم؟
🔹 چرا از تاریخ درس نمیگیریم؟ جامعۀ شیعه تا کی باید تاوان این وظیفهنشناسیها و زماننشناسیها را بدهد؟ آخر غفلت از «ضلع سوم موفقیت و سعادت» تا کجا؟ چرا حواسمان نیست که علاوه بر «علم» و «تقوا»، باید «بصیرت» داشت؟
🔸 همۀ ما به اهمیتِ «اجتماعات معنوی»، «مجالس عزاداری»، «زیارت» و «پیادهروی اربعین» واقفیم. اما در وقت تزاحم، هیچکدام از اینها اهمیتی بیشتر از اهمیتِ «حکومت اسلامی» و «ولایت فقیه جامع الشرائط» ندارند.
🔹 اگر تلاش برای تعظیم شعائر دینی، طوری باشد که به تضعیف جایگاه حکومت اسلامی، دلزدگی آحاد جامعه از نظام اسلامی و تشویق آنها به تخطی از روالهای قانونی منجر شود، قطعا فعالیت تبلیغی مطلوبی صورت نگرفته است؛ آن هم در شرائطی که بعد از سالها خون دل خوردن، یک دولت متعهد به آرمانهای اسلام و انقلاب بر سر کار آمده و امید میرود که بتواند از پس انبوه کارهای بر زمین مانده برآید.
🔸 بسیاری از ما، فقط وقتی به تشخیص ولی فقیه عمل میکنیم که با تشخیص خودمان مطابق باشد؛ غافل از آنکه اساسا «کارکرد حاکمیت و حکم حاکم» در جامعۀ اسلامی، «جلوگیری از تفرقه و تولید ارزش افزودۀ ناشی از وحدت»، در موارد تقاطع انظار و اختلاف سلیقههاست.
🔹 اهمیتِ «ولایت فقیه و حرکت بر مدار این ولایت» را باید در گفتار و رفتارِ «شهید سلیمانی» به نظاره نشست؛ همان عزیزی که جان خود را در مسیر تحقق اوامر ولی امر جامعۀ اسلامی فدا کرد و تراز جدیدی از «ایمان»، «معنویت»، «بصیرت»، «مجاهدت» و «ولایتپذیری» را رقم زد.
📌 متن کامل یادداشت در پایگاه مباحثات: https://mobahesat.ir/23501
🏷 #نوشتار #یادداشت #کرونا #واکسن_کرونا #کاهش_جمعیت #علامه_طهرانی #رهبر_معظم_انقلاب #ولایت_فقیه #حکم_حکومتی #بصیرت
🆔 @Smh_Doaei
🔰 این خِشت، کَج است!
▪️ نقدی بر تقریر حجة الاسلام مهدوی ارفع از «دیدگاه رهبر انقلاب دربارۀ واکسن کرونا و وظیفۀ ما در قبال آن»
✍️ سید محمدحسین دعائی
🔸 اخیرا صوت یک سخنرانی نیمساعته از «جناب حجة الاسلام مهدوی ارفع» با موضوعِ «دیدگاه رهبر معظم انقلاب دربارۀ واکسن کرونا و وظیفۀ ما در قبال آن» در فضای مجازی منتشر شده است که به نظر نگارنده، اشکالات فراوانی به آن وارد است.
🔹 شاید مهمترین و بزرگترین خطای حجة الاسلام مهدوی ارفع و همفکران ایشان آن باشد که: نظرات ولائی و حاکمیتی ولی فقیه را به «احکام حکومتی» ـ آن هم با یک تفسیر بسیار مضیق ـ منحصر کرده و فقط تبعیت از آن را بر همگان واجب میدانند. حال آنکه: ولایت فقیه و آثار آن ـ از جمله وجوب تبعیت ـ منحصر به شخص ولی نبوده و به تمام نظام حاکمیتی تحت امر او سرایت پیدا میکند.
🔸 حتی اگر اوامر لازم الاجراء ولی فقیه را صرفا آن اوامری بدانیم که او ـ شخصا و صریحا ـ آنها را ابراز کرده است، باز هم نتیجهای که حجة الاسلام مهدوی ارفع میگیرد، نتیجۀ نادرستی است. زیرا رهبر عزیز و حکیم انقلاب ـ شخصا و صریحا ـ هم «عمل به هرچه ستاد ملی مبارزه با کرونا بگوید» را ضروری دانستهاند، هم «رعایت پروتکلها» را لازم شمردهاند و هم «انجام واکسیناسیون عمومی» را مورد تأکید قرار دادهاند.
🔹 گاه در مواردی و بنا بر دلائلی، همچون: پیچیدگی موضوع، حساسبودن مسئله یا ضرورت وحدت رویه در جامعه، ولی فقیه ـ بهعنوان مجتهد جامع الشرائطی که مسئول تأمین مصالح امت اسلامی است ـ به فضای «موضوعشناسی» ورود پیدا کرده و پس از بررسی نظرات کارشناسان، یکی از آنها را به جریان میاندازد. در چنین مواردی، دیگر نمیتوان نظر کارشناسی ولی فقیه را نظری در عرض دیگر نظرات دانست و آنها را بر نظر او ترجیح داد.
🔸 باید توجه داشت که: اولا، احتمال خطای ولی فقیه، بههیچوجه نافی وجوب تبعیت از او نیست؛ ثانیا، اگرچه با یقین به اشتباه ولی فقیه، نمیتوان از او تبعیت کرد، اما احراز این امر، کار هر کسی نیست؛ و ثالثا، مراد از یقین به اشتباه ولی فقیه ـ که میتوان با تکیه بر آن، از دستور یا نظر کارشناسی او تبعیت نکرد ـ یقین صددرصدی است؛ نه احتمال، ظن قوی یا حتی اطمینان.
🔹 رهبر معظم انقلاب ـ بهعنوان یک مجتهد حکیم، بصیر، متقی، شجاع، غیور، زمانشناس و برخوردار از مجاری اطلاعاتی متعدد، متنوع و بینظیر ـ به مسئلۀ واکسیناسیون ـ بهعنوان یک مسئلۀ کلان، حیاتی و حساس ـ ورود پیدا کرده و جمعبندی خود دربارۀ آن را ـ بهعنوان فصل الخطاب ـ ابراز کردهاند: «واکسیناسیون عمومی مسئلهی بسیار مهمّی است که حتماً بایستی انجام بگیرد.»
🔸 اگرچه برخی برای توجیه عملکرد ناصواب خود در ماجرای کرونا، از عملکردِ «علامۀ طهرانی رضوان الله علیه» در ماجرای «کنترل جمعیت» مایه گذاشته و با این کار خود، ذهنیت نادرستی از آن عالم ربانی را رقم زدند، اما با توجه به اصول فکری و رفتاری ایشان در عرصۀ «سیاست» و «اجتماع»، میتوان به این نتیجه رسید که هیچ شباهتی بین دیدگاه ایشان و دیدگاه افرادی مثل حجة الاسلام مهدوی ارفع وجود ندارد.
🔹 اینکه عدهای بهخاطر یقین به مضر بودن واکسن کرونا، از تزریق آن خودداری کنند، کاملا قابلفهم است؛ اما اینکه کسانی، با تکیه بر یکسری اطلاعات و تحلیلهای غیریقینی، به «مخالفت علنی با واکسیناسیون» پرداخته یا بدون تزریق واکسن و بهشکل غیرقانونی، به دریافت کارت واکسن مبادرت ورزند، قابلتوجیه نیست.
🔸 شاید موضوعاتی مثل کرونا، واکسن و ماسک، خودشان خیلی مهم نباشند ـ که هستند ـ اما آنچه اهمیت دارد، «خشت کج» و سنگ بنای غلطی است که دارد توسط عدهای از دوستان گذاشته میشود؛ همان اتفاق خطرناکی که یقینا به تکمیل پازل دشمن کمک کرده و اگر با «تذکر» و «تبیین» جلوی آن گرفته نشود، آثار بهشدت سوئی را در آینده بهدنبال خواهد داشت.
📌 متن کامل یادداشت در پایگاه مباحثات: https://mobahesat.ir/23735
🏷 #نوشتار #یادداشت #کرونا #واکسن_کرونا #کاهش_جمعیت #علامه_طهرانی #رهبر_معظم_انقلاب #ولایت_فقیه #حکم_حکومتی #موضوعشناسی
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 دانش هستهای دینی | علوم حوزوی سکولار
▪️ درنگی کوتاه بر ماهیت حوزه تراز انقلاب اسلامی
✍ سید محمدحسین دعائی
۱. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله فرمودند: «العلم ودیعة الله فی ارضه و العلماء امناؤه علیه.» این حدیثی است که در دیدار اخیر رهبر معظم انقلاب با اهالی صنعت هستهای، بر دیوار حسینیه امام خمینی نقش بسته بود.
۲. اگر دانش فهمِ «اقوال خدا» در «کتاب تشریع» دینی است، دانش کشفِ «افعال خدا» در «کتاب تکوین» هم دینی است؛ بهشرط آنکه در راستای حاکمیتِ «دین خدا» و گرهگشایی از «خلق خدا» به کار گرفته شود.
۳. امروز، به برکتِ «انقلاب اسلامی»، شاهد آنیم که «دانش هستهای» هم به یک «علم دینی» تبدیل شده و دانشمندان هستهای، امین این ودیعه الهی در زمین هستند.
۴. حال مبادا «حوزویان» با غفلت از «اسلامیسازی علوم انسانی» و «کاربردیسازی علوم اسلامی»، از «دانشگاهیان»، در مسیر ایجادِ «تمدن نوین اسلامی» عقب بیفتند.
۵. امروز، علوم حوزوی چقدر «در خدمت زندگی مردم» هستند؟ امروز، علوم حوزوی چقدر در پیشبرد اهداف ملی، منطقهای و بین المللیِ «جمهوری اسلامی» نقش دارند؟ امروز، علوم حوزوی چقدر باعث آبرومندی و سربلندی ایران در جهان شدهاند؟ امروز، علوم حوزوی، در میانِ «مؤلفههای قدرت ایران»، از چه جایگاهی برخوردارند؟ امروز حوزویان چقدر در معرض هجمه و ترور دشمنان هستند؟ و بالاخره اینکه امروز حوزویان چقدر در عملیاتیکردنِ «راهبردهای رهبری»، پیشرفت پروژههای پیشوای امت و شادی دل نائب امام زمان ارواحنا فداه نقش دارند؟
این سؤالات را جدی بگیریم!
🏷 #نوشتار #یادداشت #علم_دینی #حوزه_علمیه_تراز
🆔 @Smh_Doaei
🔰 یک بام و دو هوای اسرائیل!
▪️ پاسخ به یک شبهۀ پُرتکرار در این روزها
یکی از تلخترین طنزهای روزگار ما این است که دستگاه تبلیغی و رسانهای رژیم صهیونیستی، برای کشتگان بهظاهر غیرنظامی خود در ماجرای ۱۵ مهر نوحهسرایی کرده و آنها را قربانی توحش حماس معرفی میکند؛
اما خود به این دلیل واهی که نیروها و تجهیزات حماس، در اماکن عمومی و غیرنظامی غزه مخفی است، به تخریب این اماکن و کشتار بیگناهان میپردازد.
بهراستی اگر این دلیل موجه است، چرا حماس را مذمت میکنند؟
مگر نه اینکه رژیم اشغالگر قدس نیز از شهرکنشینان بهظاهر غیرنظامی، برای عادیسازی اشغال و تثبیت موقعیت خود در سرزمینهای اشغالی استفاده میکند؟
و مگر نه اینکه حماسِ محصور در غزه، برای دسترسی به مراکز اصلی دشمن، چارهای جز عبور از شهرکها ندارد؟
فلسطین، خانۀ فلسطینیهاست و اسرائیل با همۀ اعوان و انصارش، از جمله شهرکنشینان غاصب، دشمن آنها.
در چنین شرائطی، طبق همۀ ضوابط عقلی، شرعی و عرفی، فلسطینیان حق دارند برای بازپسگیری سرزمین خود و جلوگیری از تجاوز بیشتر دشمن، به زور متوسل شده و با او مقابله به مثل کنند.
بهعلاوه، اگر شهرکنشینان نظامی نیستند، پس چرا اکثرشان مسلح بوده و تابهحال بارها از سلاح خود علیه فلسطینیان استفاده کردهاند؟
اصلا فرض میکنیم شهرکنشینان، نظامی نیستند.
آیا غاصب هم نیستند؟
آیا نمیدانند خانهها و زمینهایی که در آن ساکناند، از آن فلسطینیهاست؟
و مگر نه آنکه بر طبق ضوابط عقلی، شرعی و عرفی، دفع متجاوز غاصب، ولو به قتل او منجر شود جائز است؟
🏷 #نوشتار #یادداشت #فلسطین #اسرائیل #طوفان_الاقصی
🆔 @Smh_Doaei
🔰 آقای روحانی! اسرائیل کشور نیست!
▪️ بازنشر یک یادداشت قدیمی در نقد دیدگاه رئیسجمهور سابق نسبت به رژیم صهیونیستی در سال ۹۲
✍️ سید محمدحسین دعائی
بهراستی چرا هیچکس چیزی نگفت؟!! چرا هیچکس اعتراضی نکرد؟ چرا هیچکس فریاد نزد؟ اعتراض نه! فریاد نه! چرا هیچکس دلسوزانه، نصیحت نکرد؟ انتقاد نکرد؟ حرص نخورد؟ بغض نکرد؟ گریه نکرد؟!!
مگر خواص و عوام این جامعه نشنیدند که آقای روحانی، در اولین کنفرانس خبری خود پس از مراسم تنفیذ و تحلیف و در نخستین روزهای مسئولیت خطیر ریاستجمهوری، گفت:
«متأسفانه در آمریکا، گروه فشار که گروه جنگطلب و مخالف گروههای سازنده هستند، در پی منافع یک کشور خارجیاند و بیشتر نیز از آن کشور دستور میگیرند. منافع یک کشور خارجی و یک گروه بر نمایندگان مجلس تحمیل شده و ما میگوییم که در این اقدامات، حتی منافع آمریکا نیز مدنظر قرار نمیگیرد.»
چرا هیچکس به آقای روحانی نگفت: «ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران! اسرائیل، کشور نیست!»
سرآغاز این ماجرا را البته باید در ماجرای اظهار نظر آقای روحانی در روز قدس و نحوه بازتاب آن جستجو کرد.
وقتی روحانی در جمع خبرنگاران، اسرائیل را «زخمی کهنه» خواند که «سالهاست در سایه اشغال سرزمین مقدس فلسطین و قدس عزیز در منطقه، بر بدن دنیای اسلام نشسته است»، رسانههای غربی و صهیونیستی، با تکیه بر تحریفی که توسط رسانههای داخلی در سخنان او صورت گرفته بود، بر روی این موضوع مانور دادند که روحانی گفته است: «اسرائیل زخمی کهنه بر بدن جهان اسلام است که باید از میان برود.»
فارغ از مذمومیت این تحریف و محکومیت آن و همچنین در پی اظهارنظر اخیر آقای روحانی در کنفرانس خبری خود، به نظر میرسد که پاسخگویی به چند پرسش اساسی در این رابطه ضروریست:
بهراستی سرنوشت یک زخم چیست؟
آیا یک زخم نباید از بین برود؟
مگر نه این است که چه ما بگوییم و چه نگوییم، زخمهای پیکر اسلام، از بینرفتنی است؟
جایی که بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی، اسرائیل را غده سرطانی دانسته و با صدای رسا فریاد میزند که: «اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود» و آنجا که رهبر معظم انقلاب، اسرائیل را سگ نگهبان آمریکا در منطقه دانسته و پاسخ ایران به کوچکترین غلطی از سوی آنها را با خاک یکسانکردن حیفا و تلآویو اعلام میکنند، این همه تلاش برای جبران خطای صورتگرفته در انعکاس خبر روز قدس، چرا؟
مگر مقام معظم رهبری صراحتا نفرمودند که جمهوری اسلامی ایران، به هر گروه و کشوری که با اسرائیل میجنگد، کمک کرده و از اعلام این کمک نیز ابائی ندارد؟
بهراستی علت تأکید چندباره رهبر معظم انقلاب در خطبه دوم نماز عید فطر بر مواضع صریح جمهوری اسلامی درباره اسرائیل و رژیم صهیونیستی، چیست؟
این همه تأکید بر غاصببودن، جانیبودن و مفسدبودن اسرائیل، بیفائدهبودن مذاکره با او و تأکید بر لزوم مقابله و مبارزه جدی با این رژیم خبیث و پلید، چه توجیهی دارد؟
چرا باید مسئولیت جبران خطای بقیه، همیشه بر دوش رهبری باشد؟
تا به کی باید ناهماهنگی مسئولان مختلف با سیاستهای کلان نظام و انقلاب را رهبری معظم، در تریبونهای رسمی و البته در میان انبوهی از ملاحظات و لفافهها گوشزد کرده و درمان کنند؟
اصلا فائده این عقبنشینیها و ارسال کدها چیست؟
آیا این است معنای تعامل سازنده با جهان؟
آیا نسخه دولت تدبیر و امید برای حل مشکلات جامعه و رفع تحریمها این است؟
آیا قرار است که اعتدال در عرصه سیاست خارجی، اینگونه مصداق یافته و معنا شود؟
داشت یادم میرفت. از امیدواریهای دشمنان قسمخورده نظام اسلامی که بگذریم، با خون دلی که دوستان و علاقمندان انقلاب اسلامی در جایجای این کره خاکی، خصوصا در لبنان و فلسطین میخورند چه باید کرد؟
البته همه دشمنان و دوستان این کشور اسلامی میدانند که خطمشی اصلی و جهتگیریهای کلان انقلاب و نظام، در جایی غیر از دفتر رئیسجمهور تدوین شده و آنچه که در عینیت و واقعیت تعاملات و اقدامات جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذار است، آن چیزی است که بر لبان رهبری عزیز و مردم انقلابی ایران اسلامی متبلور است، یعنی: «مرگ بر اسرائیل!»
🏷 #نوشتار #یادداشت #نقد #حسن_روحانی #اسرائیل
🆔 @Smh_Doaei
🔰 مملکت مال حزباللهیهاست؟
✍️ سید محمدحسین دعائی
بهدنبال اظهارنظری که از رسانۀ ملی پخش شد، چند روزی است که جملۀ «مملکت مال حزباللهیهاست» به محور یک جنجال رسانهای تبدیل شده؛ جنجالی که طبق معمول، کینهها، تعصبها، بیدقتیها و بیانصافیها، بر آتش آن دمیده است. اما فارغ از این موارد، آیا واقعا مملکت مال حزباللهیهاست؟
برای پاسخ به این سؤال باید دید منظور از این جمله چیست؟
▪️ اگر منظور، تجویز «ویژهخواری» برای بخشی از مردم و اولویتدادن به آنان در استفاده از امکانات عمومی کشور است، حرف نادرستی است.
▪️ همچنین اگر منظور، تجویز «انحصارگرایی» برای یک سلیقۀ سیاسی یا فرهنگی خاص و توجیه «تکصدایی» در فضای جامعه است، باز هم حرف نادرستی است.
اما اگر منظور، این است که:
▪️ مدیریت کلان کشور و مسئولیتهای حساس نظام، باید در اختیار نیروهای معتقد به انقلاب اسلامی قرار گیرد،
▪️ رمز بقای انقلاب و علاج مشکلات کشور، میداندادن به جوانان انقلابی است
▪️ و در گذشتۀ انقلاب نیز اکثر موفقیتهای سیاسی، فرهنگی، علمی، اقتصادی، امنیتی و نظامی کشور، مرهون تلاش عناصر مؤمن و حزباللهی بوده است،
حرف کاملا درستی است.
البته باید توجه داشت که این سخن، هیچ منافاتی با ضرورتهای زیر ندارد:
▪️ بهرهمندی همۀ مردم از امکانات و خدمات عمومی
▪️ برخورداری همۀ مردم از حق رأی
▪️ خدمترسانی دولت به همۀ مردم
▪️ رعایت عدالت در توزیع فرصتهای تحصیلی و شغلی
▪️ استفاده حاکمیت از همۀ مردم در ادارۀ کشور
▪️ سعۀ صدر نظام در مواجهه با نظرات و سلائق گوناگون
▪️ توجه فعالان دینی و فرهنگی به همۀ مردم و بازکردن چتر محبت و ارتباط بر سر همگان
▪️ اولویتدادن به سیاست جذب حداکثری
▪️ انسجام و همبستگی ملی
آری؛ در شرائطی که بسیاری از مراکز حساس مدیریتی کشور در اختیار غیرانقلابیهاست و قشر متدین جامعه، حتی برای استفاده از امکانات عمومی کشور مثل: پاساژها، پارکها، رستورانها، سینماها، ورزشگاهها و … در مضیقه است، عدهای بهخاطر «جهالت» و عدهای هم از روی «خیانت»، روایتی غلط از جملۀ «مملکت مال حزباللهیهاست» را در فضای رسانهای کشور غلبه داده و بر پایۀ همان روایت غلط، به جنجالآفرینی روی آوردهاند؛ همان کسانی که وقتی در جنبش کثیف «زن، زندگی، آزادی»، شعار محو طلبهها، بسیجیها و چادریها داده شد، هیچ موضعی نگرفتند؛ غافل از آنکه وقتی از تکثرگرایی دم میزنیم و به مخالفان آن حمله میکنیم، یعنی باید قبول داشته باشیم که مملکت مال آن کسی که میگوید «مملکت مال حزباللهیهاست» هم هست.
📌 متن کامل یادداشت در خبرگزاری صدای حوزه: https://v-o-h.ir/?p=44169
🏷 #نوشتار #یادداشت #حزبالله #حزباللهیها
🆔 @Smh_Doaei
🔰 به حُسن خلق و وفا کس به یار ما نرسد ...
▪️ روایتی کوتاه از نگاه رهبر معظم انقلاب به علامۀ طباطبائی
✍️ سید محمدحسین دعائی
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای ستاد برگزاری کنگره بینالمللی بزرگداشت علامۀ طباطبائی، نه فقط از جایگاه ممتاز این عالم ربانی در نگاه ایشان حکایت داشت، بلکه یک شاهکار تمامعیار در حوزۀ شخصیتنگاری بود؛ توصیفی جامع، مفید، روان، جذاب و در عین حال کوتاه که برای الگوسازی از آن قلۀ تهذیب، سرمایهسازی کرد:
۱. بزرگداشت علامۀ طباطبائی، نتیجۀ الهام الهی، کاری بزرگ و نیاز روز جامعه است.
۲. علامۀ طباطبائی، مردی بزرگ، شخصیتی تاریخی، پدیدهای کمنظیر در طول قرنها و دارای مجموعهای از فضائل ممتاز انسانی، مثل: علم، پارسایی و پرهیزکاری، ملکات اخلاقی، ذوق، هنر، صفا، وفا و رفاقت است.
۳. علامۀ طباطبائی در عرصۀ علم، دارای چهار ویژگی اساسی است:
یک. وسعت و تنوع دانشی: علامه از علوم وسیع و متنوعی مثل: فقه، اصول، فلسفه، عرفان نظری، هیئت، ریاضیات، تفسیر و علوم قرآنی، ادبیات و انساب بهرهمند بوده است.
دو. عمق علمی و فکری: علامه یک اصولی صاحبمبنا، یک فیلسوف نوآور و یک مفسر شگفتیساز است.
سه. شاگردپروری: علامه یک استاد فیلسوفساز و در عین حال، مربی افراد نقشآفرین در انقلاب اسلامی و برخی از شهدای بهنام این کشور است.
چهار. شهرت تألیفی: علامه دارای آثار علمی متعددی است که در همان زمان حیاتشان در اختیار جامعه قرار گرفتند.
۴. علامۀ طباطبائی، مفسری بینظیر، احیاءگر فلسفه و پشتیبان فکری انقلاب اسلامی بود.
۵. علامۀ طباطبائی در پارسایی، پرهیزکاری، تعبد و ارادت به اهل بیت، یک شخصیت فوق العاده بود.
۶. علامۀ طباطبائی در کنار همۀ این فضائل، از دو خصوصیت برجسته و جذاب برخوردار بودهاند که باید بهطور خاص از آنها الگو گرفت:
یک. انجام یک جهاد فکری کمنظیر در بحبوحهی تهاجم اندیشههای وارداتی و شبههآفرینیها از طریق ایجاد یک پایگاه فکری مستحکم و تهاجمی برای پُرکردن خلأها
دو. عدم اکتفاء به زایش فکری و تلاش برای متحققشدن به معارف توحیدی و مفاهیم عرشی در نفس و قلب خود
۷. تفسیر المیزان علامۀ طباطبائی، در عین اشتمال بر نکات دقیق و عمیق معارفی، سرشار از مطالب سیاسی و اجتماعی است که علاوه بر جدیدبودن در دورۀ خود، پاسخگوی مسائل امروز جامعه نیز هست.
۸. علامۀ طباطبائی با عمل به دانستههای خود، با تربیت خود و با بالابردن خود در مدارج عالی انسانی و معرفتی، به جایی رسید که در عین بودن با مردم، با خدا بود. دوری از تظاهر، تواضع فوقالعاده، بیهوائی، حلم، برخورد نرم و گذشت از افراد اهل محاجه و مخاصمه، برخی از ثمرات اخلاقی این حرکت سلوکی در وجود علامه بود. ایشان مصداق این آیۀ شریفه است: اِلَیهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ العَمَلُ الصّالِحُ یَرفَعُه.
۹. علامۀ طباطبائی در عین برخورداری از خصوصیّات برجستۀ علمی و معنوی و در عین تحفظ بر سکوت در جلسات عمومی یا درسی، یک انسان دلنشین، دلچسب، خوشمجلس، خوشصحبت، خوشتعریف، شیرینزبان، گرم و گیرا در فضای رفاقت و انس ایمانی بود.
۱۰. علامۀ طباطبائی ذوق شعری و ادبی قابلتوجهی داشت.
۱۱. علامۀ طباطبائی شخصیت جامعی است که باید قدردان او بود، باید از او درس گرفت، باید او را بزرگ داشت و باید جامعه را با او آشنا کرد.
۱۲. علامۀ طباطبائی امروز بهمراتب از زمان حیاتش شناختهشدهتر است و در آینده نیز بیشتر شناخته خواهد شد، ان شاء الله.
🏷 #نوشتار #یادداشت #رهبر_معظم_انقلاب #علامه_طباطبائی
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
برای دسترسی آسانتر به مطالب کانال، میتوانید هشتگهای زیر را دنبال کنید:
🔰 مقالهها و یادداشتهای کتبی: #نوشتار
🔰 سخنرانیها، منبرها، تدریسها و یادداشتهای شفاهی: #گفتار
🔰 شعرها و سرودهها: #شعر
🔰 ترجمۀ روان آیات، روایات، ادعیه و اشعار: #ترجمه
🔰 برشهایی از احوالات و خاطرات اولیاء، علماء و شهداء: #یاد_خوبان
🔰 گزیدههایی از مطالب ناب و جذاب دیگران: #گلچین
🔰 پیامهای مخاطبان و پاسخ به آنها: #پیام_مخاطبان
🔰 محتوای منتشرشده در برنامۀ ویراستی: #ویراست
🔰 گزیدههایی از برداشتها و دریافتهای شخصی: #فتأمل
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
[بخش ۲ از ۲]
🔸 نام این مستند هم با ما حرف دارد: «آن زمستان»؛ یعنی زمستان سال ۹۴؛ همان زمستانی که مجلس خبرگان از محضر آیة الله مصباح یزدی محروم گردیده و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، دچار خسارت شد؛ همان زمستانی که بهخاطر حذف ظاهری و موقت آیة الله از سپهر سیاسی کشور، زمستان سیاست، فرهنگ و اجتماع را در پی داشت.
🔹 یکی دیگر از بخشهای قابلتوجه این مستند، سکانسهای ابتدائی آن است؛ یعنی سکانسهای مربوط به جراحی چشم آیة الله مصباح یزدی که میتوان به تفسیر نمادین آنها پرداخت و اشارۀ سربسته و گذرای کارگردان به «تغییر دید آیة الله» را در آنها به تماشا نشست؛ همان واقعیتی که میتوان در پرتو آن، به فهم بهتری از اندیشۀ سیاسی و کنشگریهای اجتماعی ایشان دست یافت. آری؛ شاید ماجرا از این قرار است که پس از دههها «حضور میدانی، تجربهاندوزی و بازخوردگیری»، اندیشۀ سیاسی آیة الله مصباح یزدی، جلوههای واقعبینانهتری پیدا کرده است. بهعنوان مثال میبینیم که ایشان ـ بهصراحت و در تضاد با قرائت مشهور از دیدگاه خود ـ هرگونه «نابگرایی غیرواقعبینانه» را مذمت میکنند، از ضرورتِ فتنههای اجتماعی برای «آزمایش مردم» سخن میگویند، بر اولویتِ «بصیرتافزایی عمومی» صحه میگذارند و غلطبودن مسیرِ «اجبار و تحمیل» را مورد تأکید قرار میدهند.
🔸 به اعتقاد نگارنده، مهمترین درس این مستند، درسِ «نگاه توحیدی» و «زندگی توحیدی» است؛ اینکه یک «مؤمن موحد»، همهچیز ـ حتی دنیاییترین چیزها، یعنی «سیاست» ـ را با دید توحیدی میبیند، فقط بهدنبال جلب رضایت خداست، فقط در پی انجام وظیفه است، فقط در آرزوی عاقبت به خیری است، فقط خداوند را منشأ اثر میداند و به همین خاطر، حتی در سختترین شرائط زندگی، آب در دلش تکان نمیخورد. آری؛ دل مؤمن موحد مجاهد، حتی در سردترین زمستانها، بهاری است.
🔹 حتی اگر تمام تصاویر این مستند از یادها برود، تصویر پُرمعنایی که از بوسۀ «سردار سلیمانی» بر پیشانیِ «آیة الله مصباح یزدی» قاب گرفته است، هیچگاه فراموش نخواهد شد.
🔸 اگر مستندِ «آن زمستان» یک «مقاله» بود و میخواستیم برای آن چند «کلیدواژه» انتخاب کنیم، آن کلیدواژهها از این قرار بودند: عبودیت، نگاه توحیدی، دینمحوری، ولایتمداری، وظیفهشناسی، تکلیفگرایی، مردمداری، آرمانخواهی، واقعبینی، اخلاق اسلامی، معنویت، نورانیت، برکت، شجاعت، حُریت، صداقت، صمیمیت، جامعیت، جهاد، اخلاص، سبک زندگی دینی، علم نافع، علوم انسانی اسلامی و سیاستورزی الهی. خلاصه آنکه: این مستند، هم «درس دین» است، هم «درس سیاست» و هم «درس زندگی».
🔹 مستندِ «آن زمستان»، بیش از آنکه نشانگرِ «تسلط تحسینبرانگیزِ» کارگردان بر کار خود باشد، از «سنخیت حسرتبرانگیزِ» او با آیة الله مصباح یزدی حکایت دارد؛ تا آنجا که شاید بتوان گفت روح آیة الله در این مستند حلول کرده است؛ و از همین روست که باید به فکر قلمهزدن این مستند به سوژههای دیگر و تکثیر آن بود. آری؛ مستندِ «آن زمستان»، از راه رسیدن بهارِ «سینمای اشراقی» را نوید میدهد.
🏷 #نوشتار #یادداشت #مستند #آن_زمستان #آیة_الله_مصباح_یزدی
🆔 @Smh_Doaei
🔰 از نان شب واجبتر!
▪️ چندجملهای در ضرورت نقد همدلانه و هوشمندانه محصولات فرهنگی جبهه انقلاب
✍️ سید محمدحسین دعائی
بدونشک «حاج محمود کریمی» یک پدیدۀ تکرارنشدنی در عرصۀ ستایشگری است؛ یک عنصر پیشران که بهتنهایی عیار ذاکری اهل بیت در تمدن ایرانی اسلامی را چند پله ارتقاء داد؛ و یک نقطۀ عطف که میتوان تاریخ مداحی معاصر را به قبل و بعد از او تقسیم کرد.
اما آنچه در این میان مهم است آن است که پختگی و پسندیدگی امروز حاج محمود، علاوه بر آنکه نتیجه اخلاص، تلاش، خلاقیت، خطشکنی و نوآوری خود اوست، یقینا مرهون دلسوزیها، همدلیها، جانبداریها و حتی چشمپوشیهای فراوان عالمان، پیرغلامان، همقطاران و دنبالکنندگان نیز هست؛ و این همان بال دومی بود که این مداح بزرگ را از دام بدخواهان و تنگنظران رهانده و عبور از ضعفهای ریز و درشت شکلی و محتوایی را برای او ممکن ساخت.
حال اگر اذعان داریم که اصل برنامههایی مثل «حسینیه معلی» خوب و ضروریاند و اگر متوجهیم که مسیر این برنامهها، مسیر نارفتهای است که چارهای جز رفتن آن نداریم، باید بپذیریم که راه مواجهه با آنها و لغزشهایشان ـ که نتیجۀ قهری آزمون و خطاست ـ نیز همان است که گفته شد.
البته این سخن، هرگز بهمعنای تجویز سکوت در برابر این لغزشها نیست؛ بلکه مقصود، تأکید بر اهمیت نگاه همدلانه و ضرورت هوشمندی در نحوۀ انتقاد است.
آری؛ مبادا طوری رفتار کنیم که در نتیجۀ آن، هم با حسودان عنود مخرج مشترک پیدا کرده و هم انگیزه و عزم دوستان برای افقگشاییهای فرهنگی، هنری و رسانهای ـ که برای جبهۀ انقلاب از نان شب واجبتر است ـ را از بین ببریم.
در پایان به همۀ دستاندرکاران برنامۀ دوستداشتنی حسینیه معلی، خصوصا چهار مداح عزیز آن دستمریزاد گفته و از خداوند میخواهم که بر توفیق و توان آنان برای حرکت در مسیر حق افزوده و به ما نیز نعمت درک این حرکت، کمک به ارتقاء آن و شکرگزاری بابت آن را عنایت بفرماید.
🏷 #نوشتار #یادداشت #حسینیه_معلی #حاج_محمود_کریمی
🆔 @Smh_Doaei
🔰 بازتاب منشور روحانیت در قاب تلویزیون
▪️ نیمنگاهی به سریال «سرزمین مادری»
✍️ سید محمدحسین دعائی
فصل دوم سریال موفق «سرزمین مادری» هم به پایان رسید؛ سریالی پُرمضمون و خوشساخت که نه بهدرستی دیده شد، نه ضریب رسانهای پیدا کرد و نه مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
در همین رابطه به چند نکته اشاره میکنم:
🔸 از توفیقات «سرزمین مادری» در عرصۀ کارگردانی، انتخاب بازیگر، چهرهپردازی و طراحی صحنه که بگذریم، باید بر این نکته تأکید کرد که این سریال، بدون فروغلتیدن در ورطۀ نمادزدگی، دلالتهای نمادین فراوانی داشت. یعنی در ضمن برخورداری از یک داستان جذاب و بهدنبال یک شخصیتپردازی قوی، توانست حجم قابلتوجهی از مطالب را نیز با نمادسازیهای زیرکانه و ظریفانۀ خود به مخاطب منتقل کند:
▪️ شخصیت اصلی داستان ـ یعنی «رهی» ـ در واقع نماینده شخصیت سیال و ممتد جامعۀ ایرانی در طول تاریخ ـ خصوصا دوران معاصر ـ است: یتیم، مظلوم، مهربان، متشخص، معنویتگرا، هوشمند، هنردوست، جسور، پویا، خستگیناپذیر، آرمانخواه، عدالتطلب، حقجو و ظلمستیز. بهعلاوه آنکه انتخاب نام «رهی» ـ بهمعنای راهرو، آزادشده یا هواخواه ـ برای این شخصیت را هم میتوان در همین راستا تحلیل کرد.
▪️ حضور «رهی» در میان «بهادریها» ـ بهعنوان یک خانوادۀ امروزی، با سبک زندگی مدرن ـ ، ارتباط او با «پروانه» و در نهایت دلکندنش از این فضا، میتواند استعارهای از نسبت جامعۀ سنتی ایران با عالم تجدد باشد.
▪️ همچنانکه حملۀ نیروهای ساواک ـ بعد از ماجراهای پانزده خرداد ـ به منزل «رهی»، دستگیری او و سقطشدن فرزندش نیز پرداختی نمادین از افول موقت نهضت و به ثمر نرسیدن تلاشهای انقلابیون در آن مقطع زمانی است.
🔸 یکی دیگر از وجوه مثبت سریال «سرزمین مادری»، تبیین هنرمندانۀ بخشهایی از تاریخ معاصر ایران است؛ همان امر مهم و در عین حال مهجوری که اساسیترین سلاح جبهۀ فکری و فرهنگی انقلاب در نبرد جاری این روزها، یعنی نبرد روایتهاست. برخی از واقعیتهای تاریخی روایتشده در این سریال از این قرارند:
▪️ فراز و فرود مبارزات مردم ایران بر ضد سلطنت پهلوی
▪️ دستهبندیهای سیاسی قبل از انقلاب
▪️ فساد درباریان، خصوصا اشرف
▪️ نفوذ بهائیان در دستگاه حاکم
▪️ جنایات ساواک
▪️ فقر عمومی و شکاف طبقاتی
▪️ ناکامی گروههای غیردینی ـ مثل حزب توده و ملیگراها ـ در مواجهه با رژیم
▪️ نقش عالمان دینی ـ مثل آیة الله کاشانی، شهید نواب صفوی و امام ـ در پیشبرد مبارزات
🔸 به نظر نگارنده بدیعترین ویژگی سریال «سرزمین مادری» آن بود که توانست برای نخستینبار، به یکی از مهمترین دغدغههای «امام خمینی رضوان الله علیه» ضریب رسانهای داده و آن را با زبان هنر تبیین کند؛ همان دغدغهای که بهطور مشخص و شفاف، در «منشور روحانیت» به آن پرداخته شده: «جریانشناسی سکولاریسم مذهبی» با تمرکز بر «انجمن حجتیه» و «گروه موسوم به ولایتیها»؛ انجمن و گروهی که هم قبل از پیروزی انقلاب، یکی از مهمترین موانع پیشرفت نهضت بوده و هم بعد از پیروزی انقلاب، دست از مقابله با حرکت امام و مهمترین مبنای آن، یعنی «اسلام سیاسی» برنداشتند. برخی از ویژگیهای این طیف که سریال «سرزمین مادری» توانسته آنها را به تصویر بکشد، از این قرارند:
▪️ اعتقاد به جدایی دین از سیاست
▪️ تحریف آموزۀ مهدویت و انتظار
▪️ سادهاندیشی و ظاهربینی
▪️ تموّل مالی و رفاهزدگی
▪️ عافیتطلبی و دنیادوستی
▪️ تحجر، تقدسمئابی، قشریگرایی و تمرکز کور بر ظواهری مثل: تلاوت قرآن، ذکرگفتن، روضهخوانی، ترک غیبت، حفظ حجاب و ...
▪️ حمله به امام با بهانههایی مثل: ایجاد آشوب در جامعه، به خیابانکشیدن مردم و به هدر دادن خون آنها
▪️ معرفی امام بهعنوان یک عالم تکرو و انکار حمایت دیگر علماء از جریان مبارزات
▪️ سکوت در برابر نفوذ بهائیت، در عین ادعای مبارزه با آن
▪️ همکاری با ساواک
▪️ و مخالفت با فلسفه و عرفان
🔸 آری؛ همچنانکه امام بزرگوار ـ بهشکل مکرر ـ نسبت به خیانتها و خطرات بالفعل و بالقوه این جریان هشدار داده و همانگونه که رهبر معظم انقلاب بارها از تهدید بزرگ «سکولاریسم مذهبی» ـ در حوزهها و هیئات ـ یا شکلگیری آنتیتز انقلاب در قم سخن گفتهاند، لازم است که مدیران حوزوی نیز به این مسئله و نحوۀ مقابله با آن توجه ویژهای داشته و برای آگاهسازی طلاب جوان در این عرصه، اقدام مؤثری انجام دهند؛ اقدامی که شاید بتوان از تبدیل «منشور روحانیت» به یک متن درسی و قراردادن آن در برنامۀ آموزشی حوزههای علمیه، بهعنوان یکی از مهمترین مصادیق آن نام برد.
🔸 بهعلاوه آنکه باید خطشکنی سریال «سرزمین مادری» در کشیدن نقاب از چهرۀ جریانهای مذهبی مخالف انقلاب را به فال نیک گرفته و همۀ زمینههای لازم برای تداوم، توسعه و توفیق این جهاد رسانهای را فراهم آورد.
🏷 #نوشتار #یادداشت #سرزمین_مادری #منشور_روحانیت #سکولاریسم
🆔 @Smh_Doaei