eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
12.3هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 کانال دروس معظم له @a_javadiamoli_doross ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 نزاهت انبیاء و اولیاء علیهم السلام 🔹 وجود مبارک (صلوات الله و سلامه علیه) وقتی خواست وارد این مرز و بوم بشود و از نیشابور بگذرد، از توحید سخن گفت که روشن می شود اولین کلام است که خدا «لا شریک له». از نظر ایمان و اعتقاد و اخلاق، اولین وظیفه یک انسان کامل است یعنی شرک نورزد ﴿قُلْ إِنَّ صَلاتی‏ وَ نُسُكی‏ وَ مَحْیای وَ مَماتی‏ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ ٭ لَا شَرِیكَ لَهُ وِ بِذلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمین‏﴾.[1] اگر امام رضا (صلوات الله و سلامه علیه) فرمود: «کَلِمَةُ لا إِلَهَ إِلا الله حِصْنِی‏»[2] یعنی «الله واحد لا شریک له»، سید مرتضیٰ در تلاش و کوشش این است که انبیاء و همچنین شاگردان انبیا شرک نمی ورزند، موحد محض هستند موحد ناب هستند، چون او شاگرد قرآن است و این خطر را قرآن گوشزد کرد که بسیاری از مؤمنان به کفر و شرک آلوده اند: ﴿وَ مَا یؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَ هُم مُشْرِكُون﴾،[3] اگر کسی خلافی را مرتکب شد روی سهو یا نسیان یا اکراه یا اضطرار یا اجبار و مانند آن همه اینها با ، رفع شده است و گناه محسوب نمی شود، ممکن است آثار وضعی نظیر قضا و مانند آن را به همراه داشته باشد ولی گناه نیست بسیاری از امور «رُفِعَ عَنْ أُمَّتِی‏».[4] اما آنجا که گناه است معنای آن این است که نه سهو، نه نسیان، نه اضطرار، نه اجبار، نه اکراه است، کسی که نامحرم نگاه بکند یا گرفتار اختلاس و حقوق نجومی می ‌شود و مانند آن یعنی خدایا من هیچ عذری ندارم و دارم حرف خودم را بر حرف تو مقدم می دارم! تحلیل دقیق گناه، است ﴿وَ مَا یؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَ هُم مُشْرِكُون﴾ هیچ گناه عمدی نیست مگر اینکه به شرک برگردد. 🔹 سید مرتضی (رضوان الله علیه) در این کتاب شریف تنزیه و همچنین بخش هایی از علم کلام که در نزاهت انبیا است این کارها را انجام داده است، حتی درباره اولیا (علیهم السلام) هم تلاش و کوشش کرد، نسبت به ائمه (علیهم السلام) هم تا آنجا که مقدورشان بود نزاهت آنها را تثبیت کند و بگوید که اگر کسی درباره (سلام الله علیه) سؤال بکند که چرا امام رضا (سلام الله علیه) ولایت عهدی را پذیرفت؟ پاسخ آن این است همان طوری که (سلام الله علیه) سقیفه را پذیرفت و در شورای سقیفه شرکت کرد؛[5] یعنی آنها أعلم و أصلح و أولیٰ و أحق هستند به تشخیص وظیفه، هیچ نقصی از نظر امتثال دستور الهی در حرم امن این بزرگواران نبود. هم درباره سقیفه اظهار نظر کرد هم درباره ولایت عهدی وجود مبارک (صلوات الله علیه) اظهار نظر کرد و درباره (ارواحناه فداه) وجود مبارک (صلوات الله و سلامه علیه) اظهار نظر کرد که او در عین حال که غایب است به تمام وظایف امامت خود عمل می کند؛ آنجا که باید باشد هست، آنجا که باشد هست، آنجا که سخن از «بِیمْنِهِ‏ رُزِقَ‏ الْوَرَی وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء»[6] هست و هست و هست و اگر کسی بگوید چرا از دشمنان غایب است روشن است و اگر بپرسد که چرا از دوستان غایب است فرمود ما صغریٰ را منع می کنیم، در دوستان با هر که بخواهد و با هر که صلاح بداند، فیضش را ادامه می دهد، دیداری دارد، ما چه می دانیم که مردان بزرگ چگونه با آن حضرت رابطه ندارند؟! آنها که موظف هستند نگویند، آن را که حق چیزی آموخت، دهانش را دوختند که مبادا بگوید. ما که از اسرار درون با خبر نیستیم! از راز و رمز پیوند نهانی (اروحنا فداه) با جامعه با خبر نیستیم! هرگز حضرت کم لطفی نخواهد کرد و کم عنایتی نخواهد داشت. [1]. سوره انعام، آیات162 و 163. [2]. عیون الأخبار، ج 2، ص134؛ بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج49، ص127. [3]. سوره یوسف، آیه106. [4]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج‏2، ص462. [5]. عیون أخبارالرضا علیه السلام، ج2، ص141؛ «مُحَمَّدُ بْنُ عَرَفَةَ قُلْتُ لِلرِّضَا عَلَیه السَّلام یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا حَمَلَكَ عَلَی الدُّخُولِ فِی وِلَایةِ الْعَهْدِ فَقَالَ مَا حَمَلَ جَدِّی أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیه السَّلام عَلَی الدُّخُولِ فِی الشُّورَی‏». [6]. زاد المعاد ـ مفتاح الجنان، ص423. 📚 پیام به کنگره بزرگداشت سید مرتضی رحمة الله علیه تاریخ: 1399/12/04 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات 🔸 امام صادق (علیه السلام) به حسّان آموزگار فرمود: برای تعلیم پاداش مگیر و دانش آموزان در آموزش نزد تو مساوی باشند و برخی را بر برخی دیگر برتری و ترجیح نده.[1] رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌ فرماید: خدای متعالی مرا آموزگار آسانگیر مبعوث فرموده است.[2] [1] . عَنْ حَسَّانَ الْمُعَلِّمِ، قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ(علیه السلام) عَنِ التَّعْلِیمِ، فَقَالَ لا تَأْخُذْ عَلَی التَّعْلِیمِ أَجْراً... بَعْدَ أَنْ یكُونَ الصِّبْیانُ عِنْدَكَ سَوَاءً فِى التَّعْلِیمِ لاتُفَضِّلُ بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ (الكافى، ج5، ص121). [2] . إِنَّ اللَّه تَعَالَی... بَعَثَنِى مُعَلِّمًا مُیسِّراً (الجامع الصغیر، ج1، ص273). 📚 مفاتیح الحیات ص 89 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 با قلم 🔸 تا نفَس می‌كشید باید درس بخوانید، آدم می‌گوید که من فارغ‌ التحصیل شدم؟! همین كه انسان گفت بَس است، این در روایات و كلمات بزرگان دینی ماست كه «أُصِیبَتْ مَقَاتِلُه»؛[1] همین كه گفت من فارغ‌التحصیلم، این مرگ‌گاه او گلوله رسید، او مُرده است! ما تا نَفَس می‌كشیم و كتاب باید باشیم، یا درس بخوانیم یا درس بگوییم یا بحث بكنیم یا پژوهش انجام بدهیم، وگرنه آنچه خواندیم، از یادمان می ‌رود و مردم هم احتیاج دارند به كسی كه اینها را بالا بیاورد. [1]. نهج البلاغه(للصبحی صالح)، حکمت85؛ «مَنْ تَرَكَ قَوْلَ لَا أَدْرِی أُصِیبَتْ مَقَاتِلُه». 📚 سخنرانی در جمع طلاب ورامین تاریخ: 1395/06/13 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 قسم به قلم 🔹 همه ما می ‌دانیم نجّارها كه سابقاً خط کشی می کردند خودکار یا مدادی را پشت گوش خود قرار می دادند؛ كسی در محضر حضرت آمده چیزی نوشته خواست را به زمین بگذارد، فرمود: «ضَعْ قَلَمَكَ عَلی أُذُنِك‏»؛[1] قلم را روی زمین نگذار پشت گوش‎ات بگذار! این را از بزرگان چند قرن قبل نقل كردند که پیغمبر فرمود: كه قلم را مگر كسی روی زمین می ‌گذارد؟«ضَعْ قَلَمَكَ عَلَی أُذُنِك‏»؛ قلم را پشت گوش بگذارد. خدا به این قلم قسم خورد همان طوری كه به قمر قسم خورد كه می ‌دهد ﴿وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها * وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها﴾[2] به قلم هم قسم خورد: ﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یسْطُرُون‏﴾؛[3] ! قسم به تألیفات! قسم به كتاب‌های عالمان دین! این قسم خداست، این است كه جامعه را نگه می‌ دارد. 🔹 امام صادق (سلام الله علیه) كه رئیس مذهب ماست فرمود اگر این دانشگاهی كه من می‌ گویم داشتید، اگر این حوزه ‌های علمیه‎ ای كه من می‌ گویم داشتید، خروجی ‌اش اینها هستند كه من می‌ گویم: «لَا یسْتَغْنِی أَهْلُ كُلِّ بَلَدٍ عَنْ ثَلَاثَةٍ یفْزَعُ إِلَیهِمْ فِی أَمْرِ دُنْیاهُمْ وَ آخِرَتِهِمْ فَإِنْ عَدِمُوا ذَلِكَ كَانُوا هَمَجا»؛[4] فرمود خروجی حوزه ‌ها باید مردانی باشند راه‌ شناس, راه ‌بین, راه‌ رو كه ﴿جَعَلْنا لَهُ نُوراً یمْشی‏ بِهِ فِی النَّاسِ﴾[5] در هر محلّی كه می ‌رود مثل اینكه نور دارد حركت می ‌كند. آن عالمی كه دیدن او, نشستن او, گفتار او, محضر او مردم را نور ندهد كه او عالم نیست! آن دانشگاهی هم این ‎چنین است! فرمود سه اصل، سه چیز، سه عنصر و سه طایفه است كه هیچ كشوری از آنها بی‌ نیاز نیست « فَإِنْ عَدِمُوا ذَلِكَ كَانُوا هَمَجا»؛ آنها چه کسانی هستند؟ «فَقِیهٍ عَالِمٍ وَرَعٍ وَ أَمِیرٍ خَیرٍ مُطَاع وَ طَبِیبٍ بَصِیرٍ ثِقَة‏»؛ فرمود خروجی حوزه و دانشگاه باید اینها باشد؛ فقاهت باشد, پرهیزگاری باشد, وارستگی باشد, حقیقت‌ گویی باشد, حقیقت ‌یابی باشد که انسان با سیره و سنّت او متدین بشود این برای حوزه. بخش ‌های بهداشت و درمان و تأمین باید طوری باشد كه انسان به حرف این طبیب اطمینان داشته باشد، این طبیب بین خود و خدای خود چیزی كه نمی ‌داند نسخه بنویسد. اگر ـ خدای ناكرده ـ طبیبی تشخیص نداده، نسخه نوشت تمام خسارت ‌های آن بیمار را شرعاً ضامن است و اگر چشمش پاك نبود, دستش پاك نبود, گوش او پاك نبود، رومیزی و زیرمیزی برای او تفاوت داشت، این طبیبِ بصیرِ ثقه نیست؛ این خروجی دانشگاه و حوزه‌ های علمیه امام صادق نیست. فرمود: «طَبِیبٍ بَصِیرٍ ثِقَة‏». سوم: «أَمِیرٍ خَیرٍ مُطَاع»؛ ارتش خوب, نظامی خوب, سپاه خوب, بسیجی خوب, مردم متدین و فداكار خوب كه به كسی حمله نكنند؛ ولی حمله هیچ كسی را هم تحمّل نكنند. [1] . منیة المرید، ص350. [2] . سوره شمس، آیات1 و 2. [3] . سوره قلم، آیه1. [4] . تحف العقول، النص، ص321. [5] . سوره انعام، آیه122. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1396/04/29 🆔 @a_javadiamoli_esra
31.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 قلم 🔹 انسان اگر انسان راستین است، خداست و خلیفه او اوصاف «مستخلف عنه» را دارد و «مستخلف عنه» او عالمانه جهان را اداره می ‌کند. قرآن کریم را به ما داد و آموخت؛ هم سمع و بصر را به ما داد و هم قلب و هوش را به ما عطا کرد به إذن خدا، تا عالم و محقق شویم و این را قرار دهیم برای عقل. قرآن کریم که ما را به علم و کتاب دعوت می‌ کند و به سوگند یاد می ‌کند و به مکتوبات قلم داران قسم یاد می ‌کند: ﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یسْطُرُونَ﴾،[1] دینی که به ابزار نوشتن سوگند یاد می ‌کند، دینی که به کتابت و مکتوب قسم یاد می‌ کند، آن طوری که به شمس و قمر قسم یاد می ‌کند: ﴿وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها ٭ وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها﴾؛[2] یعنی باید مثل قمر بدهد، کتاب باید مثل شمس داشته باشد. این است، قدم اول است که انسان به نوشتن و گفتن صحیح عادت کند و آگاه شود و این کافی نیست و این مقدمه است. [1]. سوره قلم، آیه1. [2]. سوره شمس، آیه1 ـ 3. : https://www.aparat.com/v/ceo7I 📚 پیام به همایش افتتاحیه باغ کتاب ایران و منطقه غرب آسیا تاریخ: 1396/04/10 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات 🔸 عبد الرحمن سُلمی به فرزند امام حسین (علیه السلام) حمد را آموخت. وقتی که كودك آن را برای پدرش خواند، آن حضرت هزار دینار و هزار لباس زینتی به او داد و دهانش را از مروارید پُر كرد. در این مورد به آن حضرت اعتراض کردند. او فرمود: این، در برابر عطای او (تعلیم) چیزی نیست.[1] [1] . إِنَّ عَبْدَالرَّحْمَنِ السُّلَمِىَّ عَلَّمَ وَلَدَ الْحُسَینِ(علیه السلام) الْحَمْدَ، فَلَمَّا قَرَأَهَا عَلَی أَبِیهِ أَعْطَاهُ أَلْفَ دِینَارٍ وَ أَلْفَ حُلَّةٍ وَ حَشَا فَاهُ دُرّاً، فَقِیلَ لَهُ فِى ذَلِكَ، قَالَ: وَ أَینَ یقَعُ هَذَا مِنْ عَطَائِهِ؛ یعْنِى تَعْلِیمَهُ (مناقب آل ابی‌طالب، ابن شهرآشوب، ج4، ص66). 📚 مفاتیح الحیات ص 89 و 90 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 در کلام آیت الله العظمی جوادی آملی 🔸 پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی همواره بر اساس آیه شریفه ﴿وَمَن یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَی الْقُلُوبِ﴾، بر تعظیم و گرامی داشت آنها، توصیه و تاکید می فرمایند. ایشان روز را یکی از پربرکت ترین روزهای ایام سال می دانند. لینک خبر در سایت اسراء: yun.ir/xl4e97 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 علم الادیان 🔹 امروز هم که 25 ذی‌قعده است « است از پُر برکت ‌ترین روزهای ایام سال است و شاید بعضی از شما حوزویان و دانشگاهیان هم صائم باشید که این روزه برای همه شما ـ ان‌ شاء ‌الله ـ پُر برکت باشد! 🔹 آنچه در جمع شما عزیزانی که به رشته‌ های متنوع علوم اشتغال دارید و قابل طرح است این است که گرچه علوم را گاهی به صورت تجریدی و تجربی از یک سو و تجربی و ریاضی و انسانی و مانند آن از سوی دیگر و به «علم الابدان و علم الادیان» تقسیم کردند از سوی سوم; ولی جامع همه آنها بودن علم و عالم است که همه ما را می‌تواند در کنار هم جمع بکند یعنی حوزه و دانشگاه را آن هدفمند بودن می ‌تواند جمع بکند. 🔹 حدیث معروفی از وجود مبارک پیامبر اسلام (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) رسیده است که «الْعِلْمُ عِلْمَانِ عِلْمُ الْأَدْیانِ وَ عِلْمُ الْأَبْدَان‏»[1] علم دو قسم است: بعضی از علوم مربوط به بدن انسان‌هاست; نظیر طبّ و سایر علوم وابسته به آن، برخی از علوم مربوط به دین است نه بدن، نظیر فقه و تفسیر و کلام و امثال اینها، اما بزرگان اهل معرفت همین حدیث را به سبک دیگر معنا می‌کنند، آنها علم را با موضوع ارزیابی نمی ‌کنند، علم را با هدف ارزیابی می ‌کنند، آنها می ‌گویند اینکه حضرت فرمود: «الْعِلْمُ عِلْمَانِ عِلْمُ الْأَدْیانِ وَ عِلْمُ الْأَبْدَان‏» منظور علم بدن طب نیست و منظور علم دین تفسیر و فقه نیست. آن کسی که فقه و تفسیر می‌ خواند و می ‌نویسد برای اینکه به دنیا برسد او دارد، آن طبیبی که می ‌کوشد مشکل جامعه را حل کند او دارد، این نگاه کجا، آن نگاه کجا! همین حدیث است، همین جمله است، کسی درس فقه می‌ خواند برای , تفسیر می‌خواند برای , این «علم الابدان» دارد. یک وقت است نه، درس علم طب خوانده که مشکلات جبهه را حل کند، مجروحان جبهه را درمان کند او «علم الادیان» دارد، پس همین حدیث، همین جمله وقتی به دست یک انسان بدهید می‌ گوید این علم به ‌لحاظ موضوع تقسیم می ‌شود موضوع یا بدن یا دین است وقتی به دست یک اهل حقیقت دادید می ‌بینید این علم این حدیث را برابر باید تقسیم کرد نه برابر موضوع، اگر هدف باشد، باشد، علم دین است. اگر هدف تأمین معیشت خود باشد و کیف و جیب خودش باشد علم بدن است، پس «الْعِلْمُ عِلْمَانِ عِلْمُ الْأَدْیانِ وَ عِلْمُ الْأَبْدَان‏» اگر منظور علم ادیان بودن است این می‌تواند همه ما را جمع بکند؛ یعنی موضوع و محمول معیار نیست, است; ممکن است کسی ادبیات بخواند و غرض آن این باشد که قرآن را بهتر بفهمد و بهتر معنا کند, یک وقت است طب می ‌خواند یا داروسازی می‌ خواند که به جامعه انسانی و اسلامی خدمت بکند, یک وقت است فقه و اصول می ‌خواند که به جامعه اسلامی و الهی خدمت بکند, همه اینها دارای هستند و این می ‌تواند حوزه و دانشگاه را با هم جمع بکند. [1]. كنز الفوائد، (کراجکی), ج‏2، ص107؛ بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج‏1، ص220. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1386/09/15 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات 🔸 اسلام با تأکید بر تضمین روزی بندگان از سوی خدای متعالی، سعی و تلاش را توصیه کرده و در قرآن می ‌فرماید:﴿و اَن لَیسَ لِلاِنسـٰنِ اِلاّ ما سَعىٰ﴾؛[1] انسان جز محصول کوشش خویش مالك چیزی نیست. [1] . سورهٴ نجم، آیهٴ 39. 📚 مفاتیح الحیات ص 91 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 میراث حجة الوداع 🔹 یكی از بهترین مظاهر اقامه حج، توجه به وجود مبارك رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) است. حجة الوداع مظاهر نورانی داشت كه مهمترین بخش ‌آن را جریان غدیر تأمین می‌ كند كه دیگر «وَ کَفی بِذلِکَ فَخْراً» كه ولایت علی ‌بن ‌ابی ‌طالب و اهل بیت او (سلام الله علیهم اجمعین) را آنجا بیان كردند. اما خود حضرت در وقتی وارد منا شدند، چون مستحب است امیر الحاج در چند جا سخنرانی كند نه مسئله بگوید! خود وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در حجة الوداع در منا خطبه خواند این جمله را گفت، منظورم همین نكته است؛ وقتی شد و نظام اسلامی شد ما باید همین كار را انجام بدهیم! 🔹 وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود كه: «أَلَا كُلُّ شَیءٍ مِنْ أَمْرِ الْجَاهِلِیةِ تَحْتَ قَدَمَی مَوْضُوعٌ»؛ فرمود آن رسوم كهنه آن آداب آن عادات جاهلی كه برای جاهلیت بود همه اینها زیر پای من است همه اینها باطل شده است که هم شیعه ‌ها[1] و هم سنی ها[2] نقل كردند. بعد فرمود آن خونریزی های جاهلیت كه غارتگری منشأ غارتگری بود آنها هم بی حساب است، بعد فرمود: «وَ رِبَا الْجَاهِلِیةِ مَوْضُوعٌ» در جاهلیت ربا بود طلب های ربایی بود تأخیر بود خسارت در تأخیر بود امثال ذلك بود همه اینها الآن زیر پای من است. «وَ أَوَّلُ رِبًا أَضَعُهُ رِبَانَا رِبَا عَبَّاسِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ»؛ فرمود ما اول از خانواده خودمان شروع بكنیم همه مطالبات ربوی زیر پای من است؛ یعنی اگر كسی مالی از دیگری قرض گرفت اصل مال را داد ولی سودش مانده آن سودها همه زیر پای من است، دیگر نه آن وام دهنده حق درخواست سود دارد نه وام گیرنده موظف است به پرداخت سود. بعد فرمود اول ربایی كه مربوط به خانواده ما و قریش و بنی هاشم است من زیر پا می‌گذارم ربای عموی رباخوار من عباس است عباس ‌بن‌ عبد المطلب وضع مالی ‌اش خوب بوده او هم در جاهلیت ربا می ‌خورده، فرمود ما اول از خانواده خودمان شروع بكنیم «وَ أَوَّلُ رِبًا أَضَعُهُ رِبَانَا رِبَا عَبَّاسِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ؛ فَإِنَّهُ مَوْضُوعٌ كُلُّهُ» این هم زیر پای من است تمام طلب هایش را باید خط بكشید، این خاصیت یك نظام اسلامی است الآن همه بانك های ما باید این ‌‌چنین باشد تمام قرض های ما باید این ‌‌چنین باشد ما باور نكردیم ﴿یمْحَقُ اللّهُ الرِّبا وَ یرْبِی الصَّدَقاتِ﴾،[3] باور نكردیم! ما خیال می ‌كنیم پولی را كه می ‌دهیم اگر سود نگیریم بهره نمی ‌بریم، فرمود این ‌‌چنین نیست! خدا ربا را به محاق می ‌كشاند ممكن است چند روزی رشد بكند. فرمود وضع این ‌طور است وضع این ‌طور است اینها یك چند روزی رشد می ‌كنند ترقی می ‌كنند بعد به می ‌افتند ﴿یمْحَقُ اللّهُ الرِّبا﴾ بعد ﴿وَ یرْبِی الصَّدَقاتِ﴾؛ فرمود صدقه را خدا بالا می‌ آورد ﴿یرْبِی الصَّدَقاتِ﴾ این را بالا می ‌آورد آن ربا را به محاق می ‌كشاند. اگر نظام، است ما باید طرزی زندگی كنیم چه چه باور كنیم كه ربا بالأخره به محاق می ‌افتد، این را جدی بگیریم؛ یعنی مضاربه و مساقات را اینها را كه مراكز رسمی نظام امضا كرده‌اند اینها را ما جدی بگیریم نه به صورت فاكتور! نه به صورت كاغذ بازی! اگر واقعاً عقود اسلامی باشد طرفین به حرام نمی‌افتند و آنها هم می‌ دهند ﴿وَ یرْبِی الصَّدَقاتِ﴾. اگر نظام، است چه اینكه هست باید همان حرف پیغمبر (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) را كه فرمود حالا كه مكه فتح شد و حجاز زیر پوشش اسلام درآمد «أَلَا كُلُّ شَیءٍ مِنْ أَمْرِ الْجَاهِلِیةِ تَحْتَ قَدَمَی مَوْضُوعٌ»؛ اینها هم زیر پای من است. [1]. المجازات النبویه، ص137. بحارالانوار، ج21، ص405. [2]. صحیح مسلم، ج2، ص889. [3]. سوره بقره، آیه276. 📚 درس خارج فقه خیارات جلسه 178 تاریخ: 1389/12/07 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 🔸 را چرا قرآن می ‌داند؟ ... 👇👇👇👇👇
💠 🔸 را چرا قرآن می ‌داند؟ اینها سالیان متمادی درس خواندند، کیفیت سود، کیفیت درآمد، کیفیت وام دادن، کیفیت وام گرفتن، سال‌ها درس خواندند و لیسانس و فوق لیسانس، دکترا تا شده متخصص فنّ بانکداری ربوی! چرا قرآن اینها را دیوانه می ‌داند؟ یک وقت است می ‌گویند اینها جاهل است، نه! عالم هستند. در سوره مبارکه «بقره» چرا اینها را دیوانه می ‌داند؟ ﴿الَّذِینَ یأْكُلُونَ الرِّبَا لاَ یقُومُونَ إِلاَّ كَمَا یقُومُ الَّذِی یتَخَبَّطُهُ الشَّیطَانُ مِنَ الْمَسِّ﴾، این مخبّطانه دارد زندگی می‌ کند. حرف خدا و پیغمبر و همه را گذاشته زمین، دنبال سود است. این شنیده، مکرّر هم شنیده که دین می‌گوید ربا است. چرا عمل نمی‌ کند؟ چون عاقل نیست، نه چون عالم نیست. این خبطش و این جنونش در قیامت ظهور می ‌کند. نه اینکه کسی را خدا در قیامت دیوانه کند. جنون دنیایی در قیامت می‌کند. ﴿لاَ یقُومُونَ إِلاَّ كَمَا یقُومُ الَّذِی یتَخَبَّطُهُ الشَّیطَانُ﴾، «مخبّط»؛ یعنی دیوانه. ﴿ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَیعُ مِثْلُ الرِّبا﴾،[1] ﴿قالُوا﴾؛ یعنی «اعتقدوا»، وگرنه می ‌داند که همه می‌ گویند ربا با بیع فرق می‌ کند. 🔸 آنهایی که باور دارند را و را و را و رعایت جامعه را و کار برای جوان‌های بیکار را، خدا می ‌فرماید که اینها درست است که کار خیر می‌ کنند؛ اما اینها باید بدانند کار خیر برای دیگری نمی ‌کنند، کار برای خودشان می‌ کنند. [1]. سوره بقره، آیه275. 🌐 صندوق اسراء: http://sq.esra.ir 📚 سوره مبارکه قلم جلسه 4 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات # اهمیت_کار_و_تلاش 🔸 در بسیاری از روایات از كار و تلاش برای روزی حلال به برتر تعبیر شده است؛[1] امیرمؤمنان (علیه السلام) آن را از سحرخیزی در راه خدا کمتر ندانسته[2] و امام رضا (علیه السلام) نیز اجرش را بیش از جهاد در راه خدا دانسته[3] و در حدیثی قدسی نُه دهم عبادت معرفی شده است.[4] [1] . الْعِبَادَةُ سَبْعُونَ جُزْءاً أَفْضَلُهَا طَلَبُ الْحَلالِ (الکافی، ج5، ص78). [2] . مَا غُدْوَةُ أَحَدِكُمْ فِى سَبِیلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ مِنْ غُدْوَتِهِ یطْلُبُ لِوُلْدِهِ وَ عِیالِهِ مَا یصْلِحُهُمْ (دعائم الإسلام، ج2، ص15). [3] . الَّذِى یطْلُبُ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا یكُفُّ بِهِ عِیالَهُ أَعْظَمُ أَجْراً مِنَ الْمُجَاهِدِ فِى سَبِیلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ (الكافى، ج5، ص88). [4] . قَالَ اللَّهُ تَعَالَی فِى لَیلَةِ الْمِعْرَاجِ: یا أَحْمَدُ! إِنَّ الْعِبَادَةَ عَشَرَةُ أَجْزَاءٍ تِسْعَةٌ مِنْهَا طَلَبُ الْحَلال، فَاِن أُطِیبَ مَطعَمُکَ وَ مَشرَبُکَ فَأَنتَ فِى حِفظِى وَ کَنَفِى (ارشاد القلوب، ص206). 📚 مفاتیح الحیات ص 91 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 الله اکبر 🔹 این گونه از روایت‌ های نورانی است که خود ائمه اینها [شاگردان] را چطوری می ‌پروراندند! مرحوم کلینی «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی» این روایت را نقل می‌ کند. جمیع بن عمیر می ‌گوید که امام صادق (سلام الله علیه) فرمود که «أَی شَی‏ءٍ اللَّهُ أَكْبَرُ»، حالا حضرت از شاگردش سؤال می ‌کند که «الله اکبر» یعنی چه؟ «فَقُلْتُ: اللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ كُلِّ شَی‏ءٍ»؛ خدا از هر چیزی بزرگ ‌تر است. «فَقَالَ(علیه السلام): وَ كَانَ ثَمَّ شَی‏ءٌ فَیكُونَ أَكْبَرَ مِنْهُ»؛[1] چیزی در عالم هست که خدا از آن بزرگ‌ تر باشد؟! این «اکبر» أفعل است نه تفضیلی. کسی سؤال نکرده از حضرت، را این جور می ‌پروراند. ▫️ ما یک ﴿أُولُوا الأرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَی بِبَعْضٍ﴾[2] تعیینی داریم که جا برای دیگری نیست، یک تفضیلی داریم که می ‌گوییم: «زیدٌ أولی من عمرو». این «اکبر»، أفعل تعیینی است بعد از اینکه حضرت آیه سوره مبارکه «احزاب» را خواند: ﴿النَّبِی أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ﴾[3]»[4] این «أَوْلَی» «أولا»ی تعیینی است تفضیلی که نیست. به شهادت ﴿أُولُوا الأرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَی بِبَعْضٍ﴾ این «أولا»ی تعیینی است تفضیلی که نیست. این طور نیست که مستحب باشد به طبقه اول بدهیم به دوم ندهیم! یعنی به طبقه اول بدهید إلا و لابد، به طبقه دوم اصلاً نمی ‌رسد. اگر ﴿أُولُوا الأرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَی بِبَعْضٍ﴾ تعیینی است و نه تفضیلی، ﴿النَّبِی أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ﴾[5] تعیینی است و نه تفضیلی، «الله اکبر» است و نه تفضیلی. چیزی در عالَم نیست! ▫️ در جلسه‌های دیگر مردم می ‌آمدند سؤالات فقهی می‌کردند حضرت یک جواب خاصی می ‌داد؛ اما اینجا خود حضرت سؤال می‌ کنند که «اللَّهُ أَكْبَرُ» یعنی چه؟ عرض کرد که «أَكْبَرُ مِنْ كُلِّ شَی‏ءٍ»، فرمود: «وَ كَانَ ثَمَّ شَی‏ءٌ فَیكُونَ أَكْبَرَ مِنْهُ»؟ عرض کرد که پس «اللَّهُ أَكْبَرُ» یعنی چه؟ فرمود: «اللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ أَنْ یوصَفَ»؛ وقتی نامتناهی باشد شما چگونه می ‌توانی او را وصف کنی؟! این حدیث اول.[6] 🔹 حدیث دوم که مرحوم کلینی «عَنْ عَلِی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ» ذکر کرد این است که از وجود مبارک امام صادق (سلام الله علیه) است که «قَالَ رَجُلٌ عِنْدَهُ اللَّهُ أَكْبَرُ»؛ کسی در محضر حضرت عرض کرد «اللَّهُ أَكْبَرُ»، آن وقت خود حضرت فرمود: «اللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ أَی شَی‏ءٍ»؟ اینکه در جلسات عمومی و درس‌ های عمومی و اینها که نبود. حضرت فرمود: «اللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ أَی شَی‏ءٍ»؟ «فَقَالَ مِنْ كُلِّ شَی‏ءٍ! فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: حَدَّدْتَهُ»؛ اگر این اکبر از آن است پس شیئی هست و مرزها مشخص است، این می ‌شود محدود و محدود هم یعنی ناقص. ، چون هر واجبی باید کمالش را خودش داشته باشد، هیچ شیئی خودش را حد نمی ‌زند. اگر محدود است، دیگری برای او مرز معین کرده است. مگر می ‌شود که شیئی بگوید من دیگر کمالی نمی‌ خواهم؟! اگر شیئی محدود شد إلا و لابد دیگری برای او مرزی معین کرده است و گرنه چگونه می‌ شود که شیئی بگوید من بیشتر از این کمال نمی ‌خواهم، این نیست. 🔹 فرمود اگر شیئی باشد پس مرز خدا این است و مرز آن این است، این هم محدود است و آن هم محدود است، «حَدَّدْتَهُ». این همان بیان نورانی حضرت امیر (سلام الله علیه) است در خطبه اول که اگر این کار را بکنی: «وَ مَنْ حَدَّهُ فَقَدْ عَدَّه‏».[7] این شخص که عرض کرد «مِنْ كُلِّ شَی‏ءٍ» حضرت فرمود: «حَدَّدْتَهُ، فَقَالَ الرَّجُلُ»؛ پس من چه بگویم؟ «الله اکبر» یعنی چه؟ فرمود این است تفضیلی نیست «قَالَ قُلِ اللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ أَنْ یوصَفَ».[8] ▫️ حضرت این طوری شاگردان خصوصی را می ‌پروراند. شاگران عمومی ایشان که از این موارد سؤالات نمی‌ کردند. فرمود اگر خدا «اکبرُ من کل شیئاً، هناک شیء و الله فهو محدودٌ»! عرض کرد چه بگویم؟ فرمود: «اللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ أَنْ یوصَفَ». [1]. وسائل الشیعة، ج7، ص191؛ الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص118. [2]. سوره انفال، آیه75. [3]. سوره احزاب، آیه6. [4]. دعائم الاسلام، ج1، ص19. [5]. سوره احزاب، آیه6. [6]. وسائل الشیعة، ج7، ص191؛ الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص118. [7]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، خطبه1 و 152. [8]. وسائل الشیعة، ج7، ص192؛ الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص117. 📚 دیدار جمعی از اعضای پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه با حضرت استاد تاریخ: 1398/11/13 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 علت گرفتاری در رذایل اخلاقی 🔸 پایگاه اطلاع رسانی اسراء: در بیان یکی از دلایل ابتلای انسان به رذایل اخلاقی ابراز داشتند: خیلی‌ها که گرفتار رذایل اخلاقی‌ اند برای این است که و محکمی ندارند لذا با خرافات و شانس زندگی می ‌کنند با بخت و اتفاق زندگی می ‌کنند و کسی که موحّد نباشد ناچار به خرافات نظیر شانس و امثال شانس تن در می ‌دهد. لینک آدرس در سایت اسراء: yun.ir/c66shc 🆔 @a_javadiamoli_esra