eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.4هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
18 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
یا جوادالائمه ادرکنی... می‌رسد بوی رحیلش اندک اندک بر مشام می شود خاموش ،شمعِ عمرِ کوتاهِ امام در میان پایکوبی، در میان هلهله سوزِ بانگ العطش از حجره می‌آید مدام نورِ چشمانِ رضا را سوی مقتل می برند پس چه شد ای قومِ بی‌دین حرمت شهرُ الحرام؟ یاد شد از هلهله ناگه دلم آتش گرفت رد نشد صدشکر جسمش از دل بازار شام او که خود پشت و پناه شیعه‌ی مظلوم بود جسم بی‌جانش کنون افتاده روی پشت بام گرچه با جود و سخایش خلق را شرمنده کرد وقتِ رفتن این‌چنین کردند او را احترام کاسه‌ی آبی کنارش هست، امّا وایِ من... مثل ارباب غریبش می‌دهد جان، تشنه‌کام شب، شبِ روضه‌ است زهرا آمده تا کاظمین روضه‌ی مکشوف لازم نیست دیگر والسلام ۱۴۰۳/۳/۱۷
سلام صبح آدینه‌تون به‌خیر شهادت امام جواد علیه‌السلام را خدمت تمام عزیزان تسلیت عرض می‌کنم 🏴
سوخت از زهر سرخ کین جگرت مادرت فاطمه‌ است نوحه‌گرت نیست در مجلس غمت امسال چشم خونبار (خادمِ پدرت)... ✍️ ۱۴۰۳/۳/۱۸
من سوء حظي نسيت أن الليل طويل... و من حسن حظك تذكرتك حتى الصباح... از بخت بدم بردم از ياد درازی شب را و از بخت خوشت تا صبح به یاد تو بودم... ..💚
سخاوت، سائل باب الجواد است کرامت، حاصل باب الجواد است چه زیبــا برگـــزیده قبلـــه‌اش را دلی که مــایلِ باب الجـواد است (کیمیا)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به یک اشاره مرا بی‌قرار خواهی کرد اشاره کن که ببینی چه کار خواهی کرد تو ای عصارهٔ طبعم، شبیه آن غزلی که بیت‌بیت مرا شرمسار خواهی کرد تو را به عشق قسم -ای تب غزل- بنشین که رازهای مرا آشکار خواهی کرد که گفته‌ است به یک گل، بهار ممکن نیست؟ تو آن گلی که خزان را بهار خواهی کرد به‌هم زدی تو همه احتمال‌های مرا شکار خواهی شد یا شکار خواهی کرد؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخت‌است عمری‌زندگی با یک جگرخوار خورشید باشی بین دست شب گرفتار دشمن کنارت باشد و راهی نباشد بی او نفس تازه کنی یک لحظه یک بار همراز جای همدلی و مهر باشد فکر تجسس کردن و افشای اسرار در بستر آرامش‌ات افعی بغلتد با زهر کینه در دهان و بغض بسیار از جان خود در خانه‌ هم ایمن نباشی از ترس مکر همنشینی پست و غدار دلخون اگر از شعر شد زهرا، ببخشد خونین دلم من هم از این ابیات غمبار اما نشد ساکت بمانم چون دلم سوخت از غصه‌ی فرزند مظلومش من زار ✒️@sherkadeh
قسم به‌جان جواد تو می‌دهم، هرچند برای عرض نیازم قسم فراوان است
آیا محرم است؟ چرا بر دلم غم است "باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است" خاک عزای کیست که بر سرنهاد علم درد کدام آه بر آیینه‌ی غم است چشم کدام ماه به خواب آرمیده است رخت سیاه کیست که بر جان پرچم است می سوزد از جگر قلم و جوهر و کتاب آتش برای جان محبان فراهم است شب را برای توست سیاه آفریده‌اند کعبه به یاد روی تو در رخت ماتم است خورشید از فراق تو داغش به سینه ماند گلبرگ هر پگاه به چشمانش شبنم است یعنی سه روز و شب بدنت بود و آسمان آری محرم است که بر سینه‌ام غم ست
سلام نماز دهه ی اول ذی الحجه از امشب شروع میشه از فیض این نماز بی بهره نباشید ان شاءالله التماس دعا🌹
داشت از آتشِ زهری،همه دنیا می‌سوخت از تب داغ جواد است که دریا می‌سوخت با جگرسوزترین حالت یک مرد غریب پشت در روضه‌ی زهرا جگرش را می‌سوخت (بانو)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک شب دلت را جای من بی"تو" تصور کن دیدی چه ساده مثل سیر و سرکه می جوشی  
گذشت خو‌بی‌ام‌ از حد، به شک دچار شدند به احترام، کمی خم شدم سوار شدند..!
بعد مدتها شدم پروانه‌ای خوش‌رنگ ونقش پیله‌ام را باز کرده خنده‌ی رخسار تو
هرمریضی‌ که‌ طبیبش‌ تو شکرلب‌ باشد بهتـر آن اسـت که بهتــر نشـود احوالَش
نه چندان دلخوری از من، نه چندان دوستم داری مرا تا چند می‌خواهی بلاتکلیف بگذاری...
۹ بیت به خاک پای جوادالائمه(ع) هرگز‌ ندیده کاسبیِ او کساد را هرکس گرفته حرز امامِ جواد را ما ریزه خوار خوان جوادالائمه ایم داریم از ازل به دل این اعتقاد را نیکوست هرچه می‌رسد از دوست؛بی دریغ هرچند میدهی به کمِ ما، زیاد را عبدی که آمده است به سویت "عظیم" شد "روز و شبش" گرفته ،ز تو اجتهاد را (۱) "یحیی بن اکثم" است خجل در مناظره از اینکه عرضه کرده به پیشت سواد را تو آن چنان ملیحی و زیبا که جبرئيل دارد مدام روی لبش "ان یکاد " را افلاک از نسیم عبای تو زنده است از دامنت جدا‌ نکنی دست باد را! خورشید آمده است به پابوس گنبدت آقا ! نرانی از درت این خانه زاد را ای خوش به حال آن پدری که گذاشت بر فرزند خویش،نامِ "محمد جواد" را پ ن۱: حضرت عبدالعظيم عليه السّلام دو كتاب تأليف نموده است . يكی از آنها كتابي است به نام (يوم و ليله) كه محتوای آن را فرايض روز و شب ذكر نموده اند. @denh_tanhaii
دل اگر عاشق خدا باشد با غم روزگار می سازد هر که داند زمانه در گذر است از زمستان بهار می سازد *   *   * از شاخه شادی گُل حسرت چیدیم وین بود هنر که باز هم خندیدیـم مـا مطلب آخریـن گـل را گفتیـم هر چند که لاله را به صحرا دیدیم *   *   *   * بی گریـه شـوم، بهـانه گـر بگذارد      لبخنـد زنم، زمانه گر بگذارد گیسوی تو را به حـال خود نگذارم      این سُبحه دانه دانه گر بگارد *   *   *   * هر کس به زمانه چشم غمناـک انـداخت صد حیف که قطره را به خاشاک انداخت دنیـا است همـان سکّه سائیده که طفل بـرداشت ولی دوبـاره بـر خـاک انداخت استاد •••✾•🌿🌺🌿•✾•••
دلـتـنـگ حـریم تـــو شـدم بـاب مــراد هــرگــز نـرود لــطــف زیــادت از یــاد از بس که عطا نموده‌ای بی‌درخواست مـعـروف‌ترین وصف تو شد نام جـواد
السلام علي مُفرّج الکربات یاصاحب الزمان ادرکنی بتاب و رخ بنما که مُنوّرُ الظُلماتی فدای اسم شریفت، مُفرّجُ الکُرُباتی کدام لفظ تواند که وصف خُلقِ تو گوید؟! زبان زبون ز مدیحت، که ماورای لغاتی زمین به یُمن تو روید، زمان ز شوق تو پوید تو قطب عالم امکان و منشاء برکاتی به خنده ای همه دل ها اسیر لطف تو گردد فدای خُلقِ لطیفت، که مصطفی سکناتی مسیر گردنِ گردنکشان به تیغ تو افتد که ذوالفقار به کف داری و علی وَجناتی در این تلاطم دوران، در این زمان‌ پریشان تویی که مایه آرامشی و اصل ثباتی بیا که تشنگی ام کُشت در کشاکش دنیا در این سیاهی عالم، فقط تو آب حیاتی امیدِ وصل به سر دارم عاقبت که بیایی "مضی الزمان و قلبی یقول : انّک آتی"* *مصراع از سعدی شیرازی
درس منطق نده دیگر تو به این عاشق که از همان کودکی‌اش مدرسه را دوست نداشت...
سوخته از تب غربت، تن پر درد جواد به یقین فاطمه در حجره تماشا کرده یک‌طرف هلهله و سوی دگر سوز جگر بزم شادی چه بگویم! که چه با ما کرده آسمان است که افتاده زمین شک نکنید هر که فهمید یقین، حل معما کرده جود، خود بوده گدای در درگاه جواد او شفیقی است سخی، با همگان تا‌کرده از سجایای جواد است که از قلب گدا خود به دستان کریمانه گره وا‌کرده زهر! سوزانده دل و جان محبینش را نه فقط خونِ جگر بر دل زهرا کرده بغض سنگین و جگرسوز نشسته به گلو مثل یک تیر سه‌شعبه به گلو جا‌کرده همسرش بود، ولی قاتل بی‌رحم شده خوب با قاتل خود رحم و مدارا کرده