eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
739 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
210 ویدیو
21 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
🎉 عیدانه طلوع حق 🏷 ۵۰ درصد تخفیف 🔥 ویژه تمامی دوره ها 💌 کدتخفیف : tolu1403 📝 دوره آموزش نویسندگی 🔺با رویکرد داستان نویسی 📚 استاد محمدرضا سرشار (رضا رهگذر) 🔺دارای نشان درجه یک هنری 🔺۶ میلیون شمارگان چاپ آثار ⏱ ۸۶ جلسه آموزشی 🌐 بصورت مجازی 📃 ارائه گواهینامه معتبر 🇮🇷 ثبت نام از سراسر ایران 🔻 مشاهده جزئیات و ثبت نام: 🌐 https://school.toluehagh.ir/nev03-04 💠 موسسه فرهنگی طلوع حق https://eitaa.com/joinchat/2694840323C97c5d26c1c
«ریحانه‌ام» ✍فاطمه مهدوی من مامورم به شناخت خویش، شناخت هویت و اصالت و صفاتم، مامورم به دانستن نقش و وظیفه‌ام زیرا ایمان دارم به حکمت پروردگارم و می‌دانم که آن ذات حکیم توانا مرا بیهوده خلق ننموده‌است و برای رسیدن به هدفی پا به این خاک نهاده‌ام و قرار نیست اینجا بمانم و منزلی ابدی در انتظارم نشسته‌است و مهلتی یافته‌ام تا آن جایگاه ابدی را خود بیارایم و در مسیر طراحی شده‌ی سراسر نور و خیری که خالقم برایم ترسیم نموده، گام بردارم و سرِسلامت و دستِ پر به انتهای مسیر خاکی و ابتدای راه روحانی برسم. حال چگونه خویش را بشناسم؟ از که بپرسم چیستی‌ام را که عالِم‌ترین باشد به امور؟ چه کسی من را به خودم آنگونه رهنمون می‌سازد که از اول قصه رایحه‌ی عاقبت خوش به مشامم برسد؟ قطعا خدای خالقِ مربی خودش این استاد دانا را برایم معلوم ساخته‌است زیرا ویژگی ربِّ جلی این است که مرا رها نکند و دستم را در دست استادی قرار دهد از جنس خودش، عالِم به علم خودش، واقف بر نیازهای من و دانا به پاسخ چیست و چراهای من. پس نازل شدند رسولان و منصوب شدند ائمه (علیهم‌السلام) تا هدایت شوم به سمت شناخت صحیح از خویشتنم. در کمال زیبایی و لطافت امیر مومنان، آقای عالمیان، پاسخم را اینگونه فرمود: (( المرإة ريحانة.../ نامه ٣١ نهج‌البلاغه)) ریحانه گلی است خوشبو که در خاکی نرم می‌روید، پس دانستم که گل هستم یعنی مظهر زیبایی و لطافت، حساس و نیاز به مراقبت و محافظت از گزند‌ها دارم و باغبانی باید دائما حواسش به حالم باشد تا از طراوتم کاسته نگردد. همچنین فهمیدم که معطر هستم به عطری که باید افراد پیرامونم، در حالی که همگی مراقب من هستند، از بوی خوشم لذت ببرند و احساس آرامش کنند و لذت ببرند از بودن در کنار من و نیز فهمیدم که بستر رشد و بالندگی من باید همانند خاک نرم برای گل، فضایی دور از سیاهی و پلیدی باشد. گویا همه‌ی دنیا مامور شده تا هوای مرا داشته باشد که من، زن مسلمان شیعه، عطرافشانی کنم، روح‌نوازی کنم و آرامش را در دل‌های گره خورده به بند زلفانم مهمان سازم. عاشق خدای بی‌همتایی هستم که همچین نقش و جایگاه ظریف و زیبایی را برایم در نظر گرفته و مامورم ساخته به جذاب‌ترین و مهم‌ترین کار هستی. با تمام وجود و با همه‌ی قدرت بر سر دنیا فریاد سر خواهم داد که آی اهل عالم و همه‌ی سینه‌سپر کردگان دفاع از حقوق زن بدانید و کرنش کنید در برابر جایگاه رفیع من که خدای قادر برایم تعیین نموده که من ریحانه‌ام. @AFKAREHOWZAVI
پویش ⃣ او کیست❓❓❓ ✍زينب نجیب 1⃣ در خاندانی اصیل و برجسته دیده به جهان گشود. فرهنگ‌دوست، دانش‌طلب و تحول‌خواه بود. با معنویت و به دور از هرگونه شرک زندگی می‌کرد. از هرگونه عقب‌ماندگی، محافظه‌کاری و تاریک‌اندیشی به‌دور بود. حریت و ظلم‌ستیزی، درایت و آینده‌نگری از ویژگی‌های شاخص ایشان بود. ژرف‌اندیشی و استقلال‌طلبی نیز از دیگر ویژگی‌های شخصیتی ایشان بود. ذوق و ابتکار و پرهیز از هرگونه واپسگرایی و دنباله‌روی را می‌توان به‌عنوانِ سبک رفتاری ایشان معرفی کرد. او در جامعه خود به عنوان یک الگوی زن برتر، تاثیر بسزایی در گسترش صفات نیک انسانی داشت. سخاوت، کرامت، ایثار و فداکاری، عفت و پاکدامنی، توجه به مستمندان، عطوفت و مهربانی و صبر و استقامت، از جمله فضیلت‌های پسندیده‌ای‌ در او بود که تاریخ گواه آن است. 2⃣ ریشه و تبار او به قومی با اصل و نسب می‌رسد. بطوری‌ که حتی برخی از بزرگترین رهبران جهان اسلام از تبار آن‌ها بودند. پدر ایشان از چهره‌های برجسته و شجاع زمانِ خویش بود. در زمان حیاتش برای دفاع از یک قانون، با حاکمِ جامعه‌ای که ستم روا می‌داشت؛ ابتدا ملاقات کرد و با شجاعت او را از کارش برحذر داشت سپس با دعوت چهره‌های بانفوذ جامعه، شورای امنیتی_ملی تشکیل داد و همگان را به مقاومت دعوت کرد. از سوی دیگر آنها را مسلح کرد و همین اقدامات وی باعث شد تا حاکم ظالم را سرجایش بنشاند و جنگی هم رخ نداد. مادرش نیز از اصیل‌ترین خاندان‌ها بود. اسیر خرافات نبود بلکه اهل اندیشه بود. رفتار او را نیز بسیار پاک توصیف می‌کنند. 3⃣خانواده‌ی او در جامعه آن زمان، بانفوذ بودند. آن‌ها بسیار ثروتمند و سخاوتمند بوده و ثروت خود را از طریق تجارت به دست می‌آوردند اما بسیاری از آن را در راه بخشش به محرومان و دستگیری از افتادگان به کار می‌بردند از سوی دیگر بسیار اندیشه‌ورز و خوش‌فکر و اهل تحقیق بودند. این بانوی بزرگوار با سبک زندگی درست و خردمندانه‌ی خانواده‌ی خود، شخصیت ویژه‌ای به دست آورده بود. 4⃣ از ویژگی انسان‌های هوشمند، روح نواندیش و نوگرا داشتن است. آنان به آداب و رسوم رایج، فرهنگ و مقررات غالب، بافته‌ها و یافته‌های موروثی و بینش و منش رسمی صاحبان قدرت و آیین و باور مردم روزگار خود بسنده نمی‌کردند و هماره در جست‌وجوی راهی نو، سبکی جدید، شیوه‌ای برتر، برنامه‌ای جالب‌تر، آیین و منشی مترقی‌تر و دنیایی خردمندانه‌تر برای زندگی و تأمین حقوق انسان‌ها بودند. همین ویژگی یکی از رازهای پذیرش نهضت‌های آزادی‌خواهانه و ترقی‌خواهانِ تاریخ از سوی این چهره‌ها بود. 5⃣ او به آیین مرسوم جامعه‌ی خود که از اصلش منحرف شده بود، اهمیت نمی‌داد و از رهاورد آن بر کنار بود. او نه بسان زن عادی آن روز، به انزوای تحمیلی تن سپرده بود و نه شب‌نشینی و بردگی جنسی زن اشرافی را به رسمیت می‌شناخت. کار، پویایی اندیشه‌ی او بود که او را به مدیریت و تجارت و جسارتی مستقل سوق داد تا جایی که نه تنها خود را نیازمند مردِ خودکامه روزگار نمی‌دید که ازدواج با زورداران و زرداران تاریک‌فکر نیز برای او تحمل‌ناپذیر شده و جویای جوانی متفاوت از مردنمایان دنیای خویش بود. 🍃ادامه دارد👇 @AFKAREHOWZAVI
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
پویش #من_خدیجه‌ام5⃣ او کیست❓❓❓ ✍زينب نجیب #بخش_اول 1⃣ در خاندانی اصیل و برجسته دیده به جهان گش
او کیست❓❓❓ ✍زینب نجیب 6⃣ هنر مدیریت اقتصادی و مهندسی اجتماعی و روش هوشمند در تجارت را از برادرزاده‌های باتدبیرش اقتباس کرده بود و مردم‌خواهی را از عمویش به یاد داشت و همین سبب شد که نزد ایشان آموزش ببیند و همواره در مسائل گوناگون از او مشورت گیرد. از جمله در ازدواج با شخصی که بعدها یکی از بزرگ‌ترین رهبران جامعه خود شد و داعیه‌ی جهانی پیدا کرد. 7⃣این بانو، دارای ثروت و اعتباری بسیار بود، امّا به جای کار ظالمانه رایج ـ که رباخوارگی و مکیدن خون محرومان و خوشگذرونی رایج زرداران بود ـ سرمایه‌اش را در راه سازندگی و تجارت و سود عادلانه و گره‌گشایی و مردم‌نوازی به کار می‌انداخت. از این راه سودمند، هم بر ثروت خود می‌افزود و هم به اقتصاد جامعه خون سالم تزریق می‌کرد. با کارآفرینی، گروهی را در شبکه تجاری خود به کار می‌گرفت که اینچنین نیازهای مردم به وسایل زندگی را برطرف سازد و مطلوبتر از همه به ندای آزادگی و ناسازگاری خود با روزگارش پاسخ دهد. اگر شرایط رباخواری آن روز را بنگریم و بدانیم که چگونه و در چند مرحله به جنگ این آفت بزرگ اجتماعی رفته بود، بیشتر به عظمت این انسان خوش‌فکر پی‌‌می‌بریم. 8⃣ایشان کارگزارانش را از میان انسان‌های سالم استخدام می‌کرد و خود از دفتر کارش این شبکه‌ی تجاری را با سرانگشت تدبیر و قدرت به حرکت می‌آورد و به کار اقتصادی‌اش سامان می‌بخشید. با دقت در انتخاب فرصت، نوع کالا و مقدار آن را تعیین می‌کرد. حرکت، بازگشت و توقف کاروان را با آگاهی از زمان و مکان، به گونه‌ای برنامه‌ریزی می‌نمود که شگفتی‌ها را برمی‌انگیخت و کاروان بزرگ تجارتی‌اش هماره در راه بود و سود فراوانی باخود به همراه می‌آورد. 9⃣ اگر با شرایط جهان آشنا باشیم و محرومیت کامل زن از حقوق انسانی‌اش را به یاد بیاوریم، آن‌گاه اداره چنین شریان مهم اقتصادی به وسیله یک دختر هوشمند و پاک‌منش را می‌ستاییم و درمی‌یابیم که او خردمندترین و کارآمدترین مدیران روزگارش بود. این عوامل، دخت خردمند را با جامعه‌ی روزگارش متفاوت ساخت و او را انسانی وارسته تربیت کرد؛ به گونه‌ای که هم از حقایق جاری روزگارش آگاه بود و هم به خداجویی و بشردوستی آراسته شد و هماره در اندیشه‌ی جامعه و جهانی نو می‌زیست. 0⃣1⃣ این بانوی بزرگوار، بانویِ بانوان جامعه خود نامیده شد و چنان نیکبخت و اهل بالندگی بود که حتی پس از وفاتش، خواص جامعه در وصف او شعرها سرودند. از سوی دیگر او را صدیق می‌نامیدند زیر راست‌گفتار و راست‌عقیده بود و در مجموع، آثار بزرگی و نجابت و شرافت از کردار و گفتار و رفتار او پدیدار می‌گشت. ایشان از انفاق‌کننده‌ترین افراد در زمان خود شناخته شد و این باعث شد تا بسیاری از زنان دیگر به تأسی از او در آن زمان و چه در زمان‌های بعد، این فرهنگ انفاق را الگو گرفته و گسترش دهند. 🍃ادامه دارد... @AFKAREHOWZAVI
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
او کیست❓❓❓ ✍زینب نجیب #بخش_دوم 6⃣ هنر مدیریت اقتصادی و مهندسی اجتماعی و روش هوشمند در تجارت را ا
او کیست❓❓❓ ✍زینب نجیب 1⃣1⃣ این دوشیزه‌ی گرانقدر به‌خاطر موقعیت اقتصادی و اجتماعی و سیاسی والایی که داشت از خواستگاران زیادی برخوردار بود مخصوصاً از بزرگان جامعه و اشراف زادگان. اما به هیچ یک از آنها توجه نداشت، تا اینکه توجه او را جوانی به خودش جلب کرد که بسیار با اخلاق و دارای معنویات بود و صفات ویژه‌ای را به خود اختصاص داده بود بدین ترتیب از او خواست که به منظور تجارت با هم همکاری کنند جوان نیز پذیرفت این بانوی بزرگوار با ذکاوت، دو نفر از افراد امین خود را به سوی او فرستاد تا در تمامی یک سفر تجاری، او را زیر نظر داشته باشند پس از بازگشت از این سفر و تعریف و تمجید آنها از آن جوان برومند و ذکر وقایع قابل توجه، این بانوی بزرگوار به دلیل صداقت، امانت، حسن خلق و درست‌کاری آن جوان، پیشنهاد ازدواج را مطرح ساخت که البته این نیز از درایت ایشان بود و از سوی آن جوانمرد پذیرفته شد و در روز خواستگاری، عموی داماد صیغه‌ی ازدواج را جاری کرد و بعد جملات زیبایی در وصف این بانوی بزرگوار مطرح کرد که نشان از بارز بودن ایشان در جامعه‌ی خود بود. 2⃣1⃣ایشان زمان ازدواج، جوانی حدوداً ۲۵ ساله بود. در اوج زیبایی و جوانی و استقلال. اما تمامی اموالش را به همسرش بخشید و مدیریت املاک خود را در اختیار او قرار داد. این عشق و محبت فقط به اندازه‌ی اهدای تمامی اموال مادی یک زن نبود، این عشق و محبت تا جایی پیش رفت که در وصف همسر خود شعرها می‌سرود، از او اطاعت می‌کرد، او را حمایت می‌نمود، با او همکاری می‌کرد و در پستی و بلندی زندگی یار و غمخوار و مونس او بود. این در حالی بود که بسیاری از بزرگان جامعه و زنان نیز با ازدواج او موافق نبودند و مرد جوان را به‌خاطر تهی‌دستی، مناسب ایشان نمی‌دانستند اما عشق ایشان زبانزد خاص و عام شد و جالب‌تر اینکه این شیدایی یک طرفه نبود. در آن ۴۰ شبی که همسر او برای مأموریتی از این بانوی بزرگوار دور بود به هر ترتیبی که می‌شد برای او پیغام می‌فرستاد تا هم از حال خود برای او بگوید و هم با گفتگو، موجبات دلگرمی او را فراهم کند. 3⃣1⃣بعد از وفات این بانو، همسر ایشان همواره از خاطرات شیرین و ایثار آن بانوی گرامی به نیکی یاد می‌کرد و هرگاه به یاد او می‌افتاد، اشک فراق بر دیدگانش جاری می‌شد تا آن‌جا که سال فوت همسرش را سال غم و اندوه نامید. او هر نشانه‌ای که یادآور همسر متوفایش بود را گرامی می‌داشت. از آن جمله می‌توان به تکریم از پیرزنی که روزگاری فقیر خانه آنها بود اشاره کرد. آن پیره زن یکی از فقرایی بود که همیشه درِ این خانه را می‌زد و خانم خانه او را بسیار تکریم می‌نمود. حال پس از فوت آن بانوی یگانه مورد تکریم خانه بود چراکه یادآور مادر خانه می‌شد و هر نشانه‌ای که یادآور محبوب این خانه باشد شایسته‌ی تکریم و عنایت بود. 4⃣1⃣همسر او وقتی می‌خواهد مقام محبوبش را وصف کند می‌گوید: او زمانی مرا یاری کرد که همه من را تکذیب می‌کردند و او را مسخره. ایمان و باور او به من باعث رفع غم و اندوه از من می‌شد. حمایت مالی او از من و بخششِ هر آنچه که داشت در راه من، بی‌همتا بود. 5⃣1⃣از ویژگی‌های بارز او، چهره ادبی و ذوقِ هنری اوست؛ به گونه‌ای که خانه او، مرکز انجمن ادبی و علمی شهر بود. بزرگان جامعه او را در شمار سرایندگان نامدار شمرده‌اند. از سوی دیگر او را مادر مومنین می‌نامند. او پس از اهدای همه سرمایه‌ی مادی و معنوی خود، در سخت‌ترین شرایط تحریمِ دشمنان درگذشت در حالی که تنها ۲۵ سال از ازدواجش می‌گذشت. حاصل ازدواج این دو بزرگوار فرزندانی بود که البته آخرین آن‌ها دختری شد که بعدِها روح آزادی و آزادگی، بخشش و بخشندگی، مدیریت و همسرداری، ظلم‌ستیزی و جهاد...را تمام و کمال از مادر به ارث برده بود. @AFKAREHOWZAVI
«تمرین» ✍زهرا نجاتی خودش را توی آینه نگاه می‌کرد و دنبال عیب و ایرادش می‌گشت. گفتم:« مامان جان؛ باور کن ابروهات و دماغت قشنگه. بیا فعلا این قابلمه رو روی گاز بذار بعد خودتو تو آینه نگاه کن.» بالاخره دست از سرو صورتش برداشت و به سمت من امد. گفت:«دماغمو عمل کنم خوب میشه نه و نوک دماغش را به سمت بالا گرفت.» گفتم اتفاقا خدا اینو از حرفا و نقشه‌های شیطون میدونه که آدمو هی بخوان خلقت رو تغییر بدن.تو کشورای بی دین به جایی رسیدن که دیگه هویتشون هم تغییر میدن و تو جنسیت نوزلد، اسمشو قید نمیکنن تا بچه تا هجده سالگیش دستش باز باشه. با دهان باز نگاهم می‌کرد: مگه قشنگی عیب داره؟ _نخیر. مدام دنبال قشنگی بودن و گم کردن هدف عیب داره. راضی نبودن و مدام دستکاری عیب داره. برای همینه آدما آرامشی که قبل از رسیدن به این علم داشتنو گم کردن. برنجو صاف کردی؟ قاشق را روی اپن گذاشت:_بله و نگاهم کرد. ادامه دادم:«اصلا جدا از این قضیه، باید یاد بگیریم به اونچه که خدا و رسولش و اهل بیت برامون خواستن راضی باشیم. اینجوری هم رضایتمندی‌مون بالا میره. هم معنی عبادتا رو درک می‌کنیم، هم یاد می‌گیریم تو جامعه امام زمانی، اهل اطاعت باشیم. _پس تفکر چی؟ _خدا نمی‌گه «تفکر نکنید اما در عین دعوت زیاد به تفکر، میگه جایی هم برای عبودیت بذارید»، همونطور که هم متفکرا هم بی‌دینا هم با دینها قبول دارن از یه جایی به بعد، چیزی فراتر از تفکر، باید پای عمل و اعتقاد و محکم کنه والا هیچ وقت آدما نمی‌تونن بنای اعتقاداتشونو بچینن» یعنی چجوری؟ نگاهش می‌کنم و ترجیح می‌دهم توی تفکرش بماند. خودم سفره را پهن می‌کنم و جواب می‌دهم:«تو سوره نسا خدا به مومنین هشدار داده در موقع قضاوت و تشخیص امر، باید حرف امامشون رو ملاک بدونن و نه تنها پیش اونها برن و اعتقادشونو با اماماشون چک کنن، بلکه باید یاد بگیرن به قول قرآن حرجی هم نداشته باشن، یعنی حتی ته دلشون هم از حکمی که علیهشون براساس تشخیص خدا و اهل بیت داده میشه، دلگیر نباشن.» پای سفره می نشیند:_ولی سخته مامان. خیلی سخته. توی چشم‌های متفکرش نگاه مادرانه‌ای می اندازم و می‌گویم:«سخته ولی ممکنه و هنر همینه. اصلا تمام زندگیمون تمرین همینه» و صدای ربنا، شادی اهل خانه را دوچندان می‌کند. @AFKAREHOWZAVI
«نفس اماره» ✍ سیده موسوی بسم رب روح مشتاق طیر🕊 ماه رمضان چند روزی هست که آمده است. آیا نفس سرکش و اماره ‌ی، خویش را به قتلگاه برده‌ایم؟! تا به کی دنباله چاره، درمان و مکاشفه هستیم؟! وقتی نفس خویش را به حال خود رها کرده‌ایم.! هربار گرفتار غفلت شده‌ایم؛ انگشت اتهام را سمت شیطان رانده شده گرفتیم. هنر کرده‌ایم! اما خود را گول نزنیم. قدرت و توان شیطان بیشتر از انسان نیست بلکه کمتر است. پیشنهاد گناه می‌دهد و من و شما انجام می‌دهیم. پس اراده، تقوا، توکل استغاثه‌ی ما کو؟! همان است، که گفتم! نفس سرکش را به حال خود گذاشتیم. در هر ساعت و دقیقه ایمان بیاوریم که شاهد ما همان قاضی پرونده اعمال ما است. پس به کجا چنین شتابان!! یادمان نرود، تلاش و تحمل دراین دنیا راه رسیدن به آسمان است، نه برای بقا زندگی در آن! شکست خوردید دوبار یا علی بگویم!! برای رسیدن باید قربانی کرد. و چه خوب است نفس خویش را قربانی کنیم. حال فکر می‌کنید فقط گناه نکنیم. نه خواهر و برادرم! همان کاری را بکنیم که شهدا کردند. چون نفس سرکش خویش را قربانی کردند، بعد تمام تعلقات را به قربان گاه بردند تا شدند پرستو عاشق آسمان.... ماه رمضان بهترین وقت اوج گرفتن و به آسمان رسیدن است. @AFKAREHOWZAVI
«بی‌‌تفاوت‌ها» ✍مریم حمیدیان شان ما مقابله با سلیطه‌ها نیست، بگذار روزه‌مان را بگیریم و برای مردم فلسطین یک استوری برویم. خدا قبول کند ان شالله امسال نیز ختم قرآن دسته جمعی در محل راه انداخته‌ایم تا از برکات تلاوت در این ماه عزیز بیشتر بهره‌مند شویم. حیف ما نیست در این ماه مبارک، خودمان را آلوده به این لفظ زشت کنیم؟ ما حتی پست‌هایی که در مورد روشنگری علیه سلیطه‌هاست را تند تند رد می‌کنیم تا چشمانمان به این واژه‌ها نیافتند. ما به بی‌حجابی و بی‌لباسی در خیابان داریم عادت می‌کنیم. به ما گفته‌اند مسئولان هیچ‌کاری برای وضع فرهنگی نمی‌کنند، ما هم می‌رویم نمازمان را بخوانیم. راستش درست متوجه نشدیم چه شده است؟ می‌گویند از خانم مکشفه‌ای فیلم گرفته‌اند، خب بله کار بدی کرده اند‌. شاید آن خانم فقط برای مردهای همان درمانگاه کشف کرده باشد! نهی از منکر کجای دین است؟ ما فهمیده‌ایم دنیا باید پر از گناه شود تا امام زمان بیاید‌. شما هم بروید پیراهن مشکی‌تان را دم دست بگذارید باید هر وقت می‌شود برای امام حسین علیه السلام گریه کرد. امام زمان قوی است یار نمی‌خواهد. اصلا جمهوری اسلامی حق خلافت امام زمان را غصب کرده، یعنی چه که در عصر ظهور حکومت تشکیل داده اند؟ می‌گذاشتند شیعیان قتل عام شوند. ببین چقدر خیابان‌های جمهوری اسلامی از گناه پر شده، همه‌اش تقصیر خودشان است.. بگذار برویم هیئت سینه‌مان را بزنیم.. شان ما مذهبی‌ها دخالت در امور سیاسی و اجتماعی نیست. به ما گفته‌اند:" بنشینید بالای گود و یک سره انتقاد کنید. مبادا حتی یک رای بدهید." مرگ بر آمریکا هم تا به حال نگفته‌ایم. اما به یزید و هفت جد و آبادش تا دلت بخواهد فحش داده‌ایم.. ما همینطوری دین‌داری کرده‌ایم، تا دلت بخواهد برای امام گذشته توی سرمان زده‌ایم و امام حاضر را رها کرده‌ایم. از ما توقع نداشته باشید در مورد قضایای کف خیابان اعلام موضع کنیم. @AFKAREHOWZAVI
13.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«آثار وفای به عهد» ✍زهرا گندمکار رهرو کسی باش که اهل دل است تعریف من از عهد و وفا همین است وفای به عهد، افزون بر این‌که سبب جلب اعتماد عمومی و ایجاد محبوبیت مردمی می‌شود، از نگاه قرآن، در زندگی مادی و معنوی انسان آثار بسیاری دارد؛ از جمله: 1. سبب فزونی ایمان و ثبات قدم می‌گردد 2. انسان را در زمره نمازگزاران،مؤمنان حقیقی و پرهیزکاران قرار می‌دهد 3. سبب اعطای حق شفاعت به وی می‌شود 4. قرآن کریم در آیات 19 تا 24 سوره رعد، ضمن قراردادن وفاکنندگان به عهد در ردیف: صاحبان عقل و اندیشه، برقرارکنندگان پیوندهای الهی، خداترسان شکیبا و نمازگزارانی که به وسیله حسنات با سیئات مبارزه می‌کنند، نتیجه عملکرد آنان را در سه جمله زیر توصیف می‌کند: ـعاقبت‌به‌خیری و استقرار در باغ‌هاى جاويدان بهشتى؛ ـقرارگرفتن در کنار پدران و همسران و فرزندان صالح خود؛  فرشتگان از هر درى بر آنان وارد مى‏گردند و به آنان می‌گویند: سلام بر شما، به جهت صبر و استقامت‌تان! چه نيكو است سرانجام آن سراى جاويدان! @AFKAREHOWZAVI
«طعم کلمات، بوی ادویه‌ها» ✍فاطمه میری‌طایفه‌فرد موسم عید، وقت رسیدگی به خانه، برای خانمِ‌خانه است. بانویی که قرار است رنگ بهار را به در و دیوار خانه بپاشد، تا کودکانش طعم نوروز را برای ابد در گوشه ذهن به‌خاطر بسپارند. خیلی فرقی ندارد که بانو، دکتر باشد، مهندس باشد، یا حتی نویسنده. هرکه باشد موسم عید، می‌شود بانوی با سلیقه‌ی ایرانی. اما گاهی دیگر هنرها و مهارت‌ها به کمک بانو می‌آیند. خانم نویسنده، مشغول تميز کاری می‌شود. کارزار سخت اما پرهیجان ادویه‌ها مبارز می‌طلبد. هرخانه‌ای کمدی هرچند کوچک را برای ادویه‌ها دارد. اما کمد ادویه‌های خانم نویسنده رنگ و بوی خاصی دارد. هر کدام از این طعم‌ها اگر به غذا اضافه شود چه می‌کند؟! در گنجه ادویه‌ها، گنج‌هایی از طعم‌های بی‌نظیری است که قلمرو فرهنگی بانو را نشان می‌دهد. گنجه ادویه‌اش پراست از بوی جغرافیای اسلام، پراست از تمدن کهن ایران. از هرکجای ایران رنگ و بویی در این گنجه یافت می‌شود، ادویه سیستان، آچار زابل، ادویه خرمشهر و طعم تند فلافل‌هایش، عطر گرمصاله آبادان، ادویه مشهد و رایحه‌ی بی‌نظیر بازار سرشور، سبزی‌های معطر شمال، خلال بادام و خلال‌پرتقال قزوین، که یاد سرای سعد السلطنه را تداعی می‌کند. زعفران و زرشک قائنات، که بانو را به یاد خاطرات شیرین بیرجند می‌اندازد، شاید هم باب‌الجواد حرم مطهر یا شاید، کنار بست شیخ طوسی هنگام وداع آخر. بانو با دیدن ارده دزفول، سلامی هم به سبزه قبا می‌کند و همراه کاروان راهيان نور به مناطق جنگی می‌رود. ترخینه کرمانشاه، نویسنده را تا کنار دست کنده‌های فرهاد می‌برد، فلفل ببر ترکیه، زعتر سوریه، ادویه عراقی. ادویه‌ها برای آشپز، حکم کلمات را دارند برای یک نویسنده. نویسنده با کمک گرفتن از واژه‌ها مفهوم ذهنی خودش را منتقل می‌کند. هنگام نوشتن در ذهن نویسنده طوفانی از واژه‌ها رخ می‌دهد و نویسنده در پی یافتن واژه‌ی خود در بحبوحه این طوفان است. هرچه واژگان نویسنده بیشتر، کلامش شیرین‌تر. نویسنده گاه ناگزیراست که از محدوده زیستی خود کمی آن طرف‌تر برود و از مضامین دیگر ملل نیز برای بهتر رساندن کلام استفاده کند. واژه چاشنی نوشته است. کم‌کم نویسنده ذائقه مخاطب خود را با قلمش هم سو می‌کند. درست شبیه آشپزی که غذای سرآشپز را در اول منوی خود جای می‌دهد. درست مثل غذای مادرها، که به اندازه همه مادران دنیا، مزه و طعم جدید وجود دارد. گنجه کلمات برای بانوی نویسنده، حکم گنجه ادویه دارد. واژه‌های بانوی نویسنده باید مانند گنجه ادویه‌هایش پر باشد از مزه‌ها و رنگ‌ها و ذائقه‌ها. نویسنده برای بیان حق و حقیقت، برای خوش طعم کردن آن، باید به وسعت تنوع مخاطب، به فکر طعم‌هاى نابی باشد که بتواند حلاوت حق را بهتر بچشاند. خدا کند این اتفاق رخ دهد. برایش دعا کنید. سال نو مبارک @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا