eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
712 دنبال‌کننده
879 عکس
152 ویدیو
12 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تحریریه تولید محتوای بانو مجتهده امین است. *کلیک بر روی عبارات آبی رنگ در نوشته‌ها، شما را به صفحه نویسنده هدایت می‌کند. 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
«ریحانه‌ام» ✍فاطمه مهدوی من مامورم به شناخت خویش، شناخت هویت و اصالت و صفاتم، مامورم به دانستن نقش و وظیفه‌ام زیرا ایمان دارم به حکمت پروردگارم و می‌دانم که آن ذات حکیم توانا مرا بیهوده خلق ننموده‌است و برای رسیدن به هدفی پا به این خاک نهاده‌ام و قرار نیست اینجا بمانم و منزلی ابدی در انتظارم نشسته‌است و مهلتی یافته‌ام تا آن جایگاه ابدی را خود بیارایم و در مسیر طراحی شده‌ی سراسر نور و خیری که خالقم برایم ترسیم نموده، گام بردارم و سرِسلامت و دستِ پر به انتهای مسیر خاکی و ابتدای راه روحانی برسم. حال چگونه خویش را بشناسم؟ از که بپرسم چیستی‌ام را که عالِم‌ترین باشد به امور؟ چه کسی من را به خودم آنگونه رهنمون می‌سازد که از اول قصه رایحه‌ی عاقبت خوش به مشامم برسد؟ قطعا خدای خالقِ مربی خودش این استاد دانا را برایم معلوم ساخته‌است زیرا ویژگی ربِّ جلی این است که مرا رها نکند و دستم را در دست استادی قرار دهد از جنس خودش، عالِم به علم خودش، واقف بر نیازهای من و دانا به پاسخ چیست و چراهای من. پس نازل شدند رسولان و منصوب شدند ائمه (علیهم‌السلام) تا هدایت شوم به سمت شناخت صحیح از خویشتنم. در کمال زیبایی و لطافت امیر مومنان، آقای عالمیان، پاسخم را اینگونه فرمود: (( المرإة ريحانة.../ نامه ٣١ نهج‌البلاغه)) ریحانه گلی است خوشبو که در خاکی نرم می‌روید، پس دانستم که گل هستم یعنی مظهر زیبایی و لطافت، حساس و نیاز به مراقبت و محافظت از گزند‌ها دارم و باغبانی باید دائما حواسش به حالم باشد تا از طراوتم کاسته نگردد. همچنین فهمیدم که معطر هستم به عطری که باید افراد پیرامونم، در حالی که همگی مراقب من هستند، از بوی خوشم لذت ببرند و احساس آرامش کنند و لذت ببرند از بودن در کنار من و نیز فهمیدم که بستر رشد و بالندگی من باید همانند خاک نرم برای گل، فضایی دور از سیاهی و پلیدی باشد. گویا همه‌ی دنیا مامور شده تا هوای مرا داشته باشد که من، زن مسلمان شیعه، عطرافشانی کنم، روح‌نوازی کنم و آرامش را در دل‌های گره خورده به بند زلفانم مهمان سازم. عاشق خدای بی‌همتایی هستم که همچین نقش و جایگاه ظریف و زیبایی را برایم در نظر گرفته و مامورم ساخته به جذاب‌ترین و مهم‌ترین کار هستی. با تمام وجود و با همه‌ی قدرت بر سر دنیا فریاد سر خواهم داد که آی اهل عالم و همه‌ی سینه‌سپر کردگان دفاع از حقوق زن بدانید و کرنش کنید در برابر جایگاه رفیع من که خدای قادر برایم تعیین نموده که من ریحانه‌ام. @AFKAREHOWZAVI
پویش ⃣ او کیست❓❓❓ ✍زينب نجیب 1⃣ در خاندانی اصیل و برجسته دیده به جهان گشود. فرهنگ‌دوست، دانش‌طلب و تحول‌خواه بود. با معنویت و به دور از هرگونه شرک زندگی می‌کرد. از هرگونه عقب‌ماندگی، محافظه‌کاری و تاریک‌اندیشی به‌دور بود. حریت و ظلم‌ستیزی، درایت و آینده‌نگری از ویژگی‌های شاخص ایشان بود. ژرف‌اندیشی و استقلال‌طلبی نیز از دیگر ویژگی‌های شخصیتی ایشان بود. ذوق و ابتکار و پرهیز از هرگونه واپسگرایی و دنباله‌روی را می‌توان به‌عنوانِ سبک رفتاری ایشان معرفی کرد. او در جامعه خود به عنوان یک الگوی زن برتر، تاثیر بسزایی در گسترش صفات نیک انسانی داشت. سخاوت، کرامت، ایثار و فداکاری، عفت و پاکدامنی، توجه به مستمندان، عطوفت و مهربانی و صبر و استقامت، از جمله فضیلت‌های پسندیده‌ای‌ در او بود که تاریخ گواه آن است. 2⃣ ریشه و تبار او به قومی با اصل و نسب می‌رسد. بطوری‌ که حتی برخی از بزرگترین رهبران جهان اسلام از تبار آن‌ها بودند. پدر ایشان از چهره‌های برجسته و شجاع زمانِ خویش بود. در زمان حیاتش برای دفاع از یک قانون، با حاکمِ جامعه‌ای که ستم روا می‌داشت؛ ابتدا ملاقات کرد و با شجاعت او را از کارش برحذر داشت سپس با دعوت چهره‌های بانفوذ جامعه، شورای امنیتی_ملی تشکیل داد و همگان را به مقاومت دعوت کرد. از سوی دیگر آنها را مسلح کرد و همین اقدامات وی باعث شد تا حاکم ظالم را سرجایش بنشاند و جنگی هم رخ نداد. مادرش نیز از اصیل‌ترین خاندان‌ها بود. اسیر خرافات نبود بلکه اهل اندیشه بود. رفتار او را نیز بسیار پاک توصیف می‌کنند. 3⃣خانواده‌ی او در جامعه آن زمان، بانفوذ بودند. آن‌ها بسیار ثروتمند و سخاوتمند بوده و ثروت خود را از طریق تجارت به دست می‌آوردند اما بسیاری از آن را در راه بخشش به محرومان و دستگیری از افتادگان به کار می‌بردند از سوی دیگر بسیار اندیشه‌ورز و خوش‌فکر و اهل تحقیق بودند. این بانوی بزرگوار با سبک زندگی درست و خردمندانه‌ی خانواده‌ی خود، شخصیت ویژه‌ای به دست آورده بود. 4⃣ از ویژگی انسان‌های هوشمند، روح نواندیش و نوگرا داشتن است. آنان به آداب و رسوم رایج، فرهنگ و مقررات غالب، بافته‌ها و یافته‌های موروثی و بینش و منش رسمی صاحبان قدرت و آیین و باور مردم روزگار خود بسنده نمی‌کردند و هماره در جست‌وجوی راهی نو، سبکی جدید، شیوه‌ای برتر، برنامه‌ای جالب‌تر، آیین و منشی مترقی‌تر و دنیایی خردمندانه‌تر برای زندگی و تأمین حقوق انسان‌ها بودند. همین ویژگی یکی از رازهای پذیرش نهضت‌های آزادی‌خواهانه و ترقی‌خواهانِ تاریخ از سوی این چهره‌ها بود. 5⃣ او به آیین مرسوم جامعه‌ی خود که از اصلش منحرف شده بود، اهمیت نمی‌داد و از رهاورد آن بر کنار بود. او نه بسان زن عادی آن روز، به انزوای تحمیلی تن سپرده بود و نه شب‌نشینی و بردگی جنسی زن اشرافی را به رسمیت می‌شناخت. کار، پویایی اندیشه‌ی او بود که او را به مدیریت و تجارت و جسارتی مستقل سوق داد تا جایی که نه تنها خود را نیازمند مردِ خودکامه روزگار نمی‌دید که ازدواج با زورداران و زرداران تاریک‌فکر نیز برای او تحمل‌ناپذیر شده و جویای جوانی متفاوت از مردنمایان دنیای خویش بود. 🍃ادامه دارد👇 @AFKAREHOWZAVI
او کیست❓❓❓ ✍زینب نجیب 6⃣ هنر مدیریت اقتصادی و مهندسی اجتماعی و روش هوشمند در تجارت را از برادرزاده‌های باتدبیرش اقتباس کرده بود و مردم‌خواهی را از عمویش به یاد داشت و همین سبب شد که نزد ایشان آموزش ببیند و همواره در مسائل گوناگون از او مشورت گیرد. از جمله در ازدواج با شخصی که بعدها یکی از بزرگ‌ترین رهبران جامعه خود شد و داعیه‌ی جهانی پیدا کرد. 7⃣این بانو، دارای ثروت و اعتباری بسیار بود، امّا به جای کار ظالمانه رایج ـ که رباخوارگی و مکیدن خون محرومان و خوشگذرونی رایج زرداران بود ـ سرمایه‌اش را در راه سازندگی و تجارت و سود عادلانه و گره‌گشایی و مردم‌نوازی به کار می‌انداخت. از این راه سودمند، هم بر ثروت خود می‌افزود و هم به اقتصاد جامعه خون سالم تزریق می‌کرد. با کارآفرینی، گروهی را در شبکه تجاری خود به کار می‌گرفت که اینچنین نیازهای مردم به وسایل زندگی را برطرف سازد و مطلوبتر از همه به ندای آزادگی و ناسازگاری خود با روزگارش پاسخ دهد. اگر شرایط رباخواری آن روز را بنگریم و بدانیم که چگونه و در چند مرحله به جنگ این آفت بزرگ اجتماعی رفته بود، بیشتر به عظمت این انسان خوش‌فکر پی‌‌می‌بریم. 8⃣ایشان کارگزارانش را از میان انسان‌های سالم استخدام می‌کرد و خود از دفتر کارش این شبکه‌ی تجاری را با سرانگشت تدبیر و قدرت به حرکت می‌آورد و به کار اقتصادی‌اش سامان می‌بخشید. با دقت در انتخاب فرصت، نوع کالا و مقدار آن را تعیین می‌کرد. حرکت، بازگشت و توقف کاروان را با آگاهی از زمان و مکان، به گونه‌ای برنامه‌ریزی می‌نمود که شگفتی‌ها را برمی‌انگیخت و کاروان بزرگ تجارتی‌اش هماره در راه بود و سود فراوانی باخود به همراه می‌آورد. 9⃣ اگر با شرایط جهان آشنا باشیم و محرومیت کامل زن از حقوق انسانی‌اش را به یاد بیاوریم، آن‌گاه اداره چنین شریان مهم اقتصادی به وسیله یک دختر هوشمند و پاک‌منش را می‌ستاییم و درمی‌یابیم که او خردمندترین و کارآمدترین مدیران روزگارش بود. این عوامل، دخت خردمند را با جامعه‌ی روزگارش متفاوت ساخت و او را انسانی وارسته تربیت کرد؛ به گونه‌ای که هم از حقایق جاری روزگارش آگاه بود و هم به خداجویی و بشردوستی آراسته شد و هماره در اندیشه‌ی جامعه و جهانی نو می‌زیست. 0⃣1⃣ این بانوی بزرگوار، بانویِ بانوان جامعه خود نامیده شد و چنان نیکبخت و اهل بالندگی بود که حتی پس از وفاتش، خواص جامعه در وصف او شعرها سرودند. از سوی دیگر او را صدیق می‌نامیدند زیر راست‌گفتار و راست‌عقیده بود و در مجموع، آثار بزرگی و نجابت و شرافت از کردار و گفتار و رفتار او پدیدار می‌گشت. ایشان از انفاق‌کننده‌ترین افراد در زمان خود شناخته شد و این باعث شد تا بسیاری از زنان دیگر به تأسی از او در آن زمان و چه در زمان‌های بعد، این فرهنگ انفاق را الگو گرفته و گسترش دهند. 🍃ادامه دارد... @AFKAREHOWZAVI
او کیست❓❓❓ ✍زینب نجیب 1⃣1⃣ این دوشیزه‌ی گرانقدر به‌خاطر موقعیت اقتصادی و اجتماعی و سیاسی والایی که داشت از خواستگاران زیادی برخوردار بود مخصوصاً از بزرگان جامعه و اشراف زادگان. اما به هیچ یک از آنها توجه نداشت، تا اینکه توجه او را جوانی به خودش جلب کرد که بسیار با اخلاق و دارای معنویات بود و صفات ویژه‌ای را به خود اختصاص داده بود بدین ترتیب از او خواست که به منظور تجارت با هم همکاری کنند جوان نیز پذیرفت این بانوی بزرگوار با ذکاوت، دو نفر از افراد امین خود را به سوی او فرستاد تا در تمامی یک سفر تجاری، او را زیر نظر داشته باشند پس از بازگشت از این سفر و تعریف و تمجید آنها از آن جوان برومند و ذکر وقایع قابل توجه، این بانوی بزرگوار به دلیل صداقت، امانت، حسن خلق و درست‌کاری آن جوان، پیشنهاد ازدواج را مطرح ساخت که البته این نیز از درایت ایشان بود و از سوی آن جوانمرد پذیرفته شد و در روز خواستگاری، عموی داماد صیغه‌ی ازدواج را جاری کرد و بعد جملات زیبایی در وصف این بانوی بزرگوار مطرح کرد که نشان از بارز بودن ایشان در جامعه‌ی خود بود. 2⃣1⃣ایشان زمان ازدواج، جوانی حدوداً ۲۵ ساله بود. در اوج زیبایی و جوانی و استقلال. اما تمامی اموالش را به همسرش بخشید و مدیریت املاک خود را در اختیار او قرار داد. این عشق و محبت فقط به اندازه‌ی اهدای تمامی اموال مادی یک زن نبود، این عشق و محبت تا جایی پیش رفت که در وصف همسر خود شعرها می‌سرود، از او اطاعت می‌کرد، او را حمایت می‌نمود، با او همکاری می‌کرد و در پستی و بلندی زندگی یار و غمخوار و مونس او بود. این در حالی بود که بسیاری از بزرگان جامعه و زنان نیز با ازدواج او موافق نبودند و مرد جوان را به‌خاطر تهی‌دستی، مناسب ایشان نمی‌دانستند اما عشق ایشان زبانزد خاص و عام شد و جالب‌تر اینکه این شیدایی یک طرفه نبود. در آن ۴۰ شبی که همسر او برای مأموریتی از این بانوی بزرگوار دور بود به هر ترتیبی که می‌شد برای او پیغام می‌فرستاد تا هم از حال خود برای او بگوید و هم با گفتگو، موجبات دلگرمی او را فراهم کند. 3⃣1⃣بعد از وفات این بانو، همسر ایشان همواره از خاطرات شیرین و ایثار آن بانوی گرامی به نیکی یاد می‌کرد و هرگاه به یاد او می‌افتاد، اشک فراق بر دیدگانش جاری می‌شد تا آن‌جا که سال فوت همسرش را سال غم و اندوه نامید. او هر نشانه‌ای که یادآور همسر متوفایش بود را گرامی می‌داشت. از آن جمله می‌توان به تکریم از پیرزنی که روزگاری فقیر خانه آنها بود اشاره کرد. آن پیره زن یکی از فقرایی بود که همیشه درِ این خانه را می‌زد و خانم خانه او را بسیار تکریم می‌نمود. حال پس از فوت آن بانوی یگانه مورد تکریم خانه بود چراکه یادآور مادر خانه می‌شد و هر نشانه‌ای که یادآور محبوب این خانه باشد شایسته‌ی تکریم و عنایت بود. 4⃣1⃣همسر او وقتی می‌خواهد مقام محبوبش را وصف کند می‌گوید: او زمانی مرا یاری کرد که همه من را تکذیب می‌کردند و او را مسخره. ایمان و باور او به من باعث رفع غم و اندوه از من می‌شد. حمایت مالی او از من و بخششِ هر آنچه که داشت در راه من، بی‌همتا بود. 5⃣1⃣از ویژگی‌های بارز او، چهره ادبی و ذوقِ هنری اوست؛ به گونه‌ای که خانه او، مرکز انجمن ادبی و علمی شهر بود. بزرگان جامعه او را در شمار سرایندگان نامدار شمرده‌اند. از سوی دیگر او را مادر مومنین می‌نامند. او پس از اهدای همه سرمایه‌ی مادی و معنوی خود، در سخت‌ترین شرایط تحریمِ دشمنان درگذشت در حالی که تنها ۲۵ سال از ازدواجش می‌گذشت. حاصل ازدواج این دو بزرگوار فرزندانی بود که البته آخرین آن‌ها دختری شد که بعدِها روح آزادی و آزادگی، بخشش و بخشندگی، مدیریت و همسرداری، ظلم‌ستیزی و جهاد...را تمام و کمال از مادر به ارث برده بود. @AFKAREHOWZAVI
«تمرین» ✍زهرا نجاتی خودش را توی آینه نگاه می‌کرد و دنبال عیب و ایرادش می‌گشت. گفتم:« مامان جان؛ باور کن ابروهات و دماغت قشنگه. بیا فعلا این قابلمه رو روی گاز بذار بعد خودتو تو آینه نگاه کن.» بالاخره دست از سرو صورتش برداشت و به سمت من امد. گفت:«دماغمو عمل کنم خوب میشه نه و نوک دماغش را به سمت بالا گرفت.» گفتم اتفاقا خدا اینو از حرفا و نقشه‌های شیطون میدونه که آدمو هی بخوان خلقت رو تغییر بدن.تو کشورای بی دین به جایی رسیدن که دیگه هویتشون هم تغییر میدن و تو جنسیت نوزلد، اسمشو قید نمیکنن تا بچه تا هجده سالگیش دستش باز باشه. با دهان باز نگاهم می‌کرد: مگه قشنگی عیب داره؟ _نخیر. مدام دنبال قشنگی بودن و گم کردن هدف عیب داره. راضی نبودن و مدام دستکاری عیب داره. برای همینه آدما آرامشی که قبل از رسیدن به این علم داشتنو گم کردن. برنجو صاف کردی؟ قاشق را روی اپن گذاشت:_بله و نگاهم کرد. ادامه دادم:«اصلا جدا از این قضیه، باید یاد بگیریم به اونچه که خدا و رسولش و اهل بیت برامون خواستن راضی باشیم. اینجوری هم رضایتمندی‌مون بالا میره. هم معنی عبادتا رو درک می‌کنیم، هم یاد می‌گیریم تو جامعه امام زمانی، اهل اطاعت باشیم. _پس تفکر چی؟ _خدا نمی‌گه «تفکر نکنید اما در عین دعوت زیاد به تفکر، میگه جایی هم برای عبودیت بذارید»، همونطور که هم متفکرا هم بی‌دینا هم با دینها قبول دارن از یه جایی به بعد، چیزی فراتر از تفکر، باید پای عمل و اعتقاد و محکم کنه والا هیچ وقت آدما نمی‌تونن بنای اعتقاداتشونو بچینن» یعنی چجوری؟ نگاهش می‌کنم و ترجیح می‌دهم توی تفکرش بماند. خودم سفره را پهن می‌کنم و جواب می‌دهم:«تو سوره نسا خدا به مومنین هشدار داده در موقع قضاوت و تشخیص امر، باید حرف امامشون رو ملاک بدونن و نه تنها پیش اونها برن و اعتقادشونو با اماماشون چک کنن، بلکه باید یاد بگیرن به قول قرآن حرجی هم نداشته باشن، یعنی حتی ته دلشون هم از حکمی که علیهشون براساس تشخیص خدا و اهل بیت داده میشه، دلگیر نباشن.» پای سفره می نشیند:_ولی سخته مامان. خیلی سخته. توی چشم‌های متفکرش نگاه مادرانه‌ای می اندازم و می‌گویم:«سخته ولی ممکنه و هنر همینه. اصلا تمام زندگیمون تمرین همینه» و صدای ربنا، شادی اهل خانه را دوچندان می‌کند. @AFKAREHOWZAVI
«نفس اماره» ✍ سیده موسوی بسم رب روح مشتاق طیر🕊 ماه رمضان چند روزی هست که آمده است. آیا نفس سرکش و اماره ‌ی، خویش را به قتلگاه برده‌ایم؟! تا به کی دنباله چاره، درمان و مکاشفه هستیم؟! وقتی نفس خویش را به حال خود رها کرده‌ایم.! هربار گرفتار غفلت شده‌ایم؛ انگشت اتهام را سمت شیطان رانده شده گرفتیم. هنر کرده‌ایم! اما خود را گول نزنیم. قدرت و توان شیطان بیشتر از انسان نیست بلکه کمتر است. پیشنهاد گناه می‌دهد و من و شما انجام می‌دهیم. پس اراده، تقوا، توکل استغاثه‌ی ما کو؟! همان است، که گفتم! نفس سرکش را به حال خود گذاشتیم. در هر ساعت و دقیقه ایمان بیاوریم که شاهد ما همان قاضی پرونده اعمال ما است. پس به کجا چنین شتابان!! یادمان نرود، تلاش و تحمل دراین دنیا راه رسیدن به آسمان است، نه برای بقا زندگی در آن! شکست خوردید دوبار یا علی بگویم!! برای رسیدن باید قربانی کرد. و چه خوب است نفس خویش را قربانی کنیم. حال فکر می‌کنید فقط گناه نکنیم. نه خواهر و برادرم! همان کاری را بکنیم که شهدا کردند. چون نفس سرکش خویش را قربانی کردند، بعد تمام تعلقات را به قربان گاه بردند تا شدند پرستو عاشق آسمان.... ماه رمضان بهترین وقت اوج گرفتن و به آسمان رسیدن است. @AFKAREHOWZAVI
«بی‌‌تفاوت‌ها» ✍مریم حمیدیان شان ما مقابله با سلیطه‌ها نیست، بگذار روزه‌مان را بگیریم و برای مردم فلسطین یک استوری برویم. خدا قبول کند ان شالله امسال نیز ختم قرآن دسته جمعی در محل راه انداخته‌ایم تا از برکات تلاوت در این ماه عزیز بیشتر بهره‌مند شویم. حیف ما نیست در این ماه مبارک، خودمان را آلوده به این لفظ زشت کنیم؟ ما حتی پست‌هایی که در مورد روشنگری علیه سلیطه‌هاست را تند تند رد می‌کنیم تا چشمانمان به این واژه‌ها نیافتند. ما به بی‌حجابی و بی‌لباسی در خیابان داریم عادت می‌کنیم. به ما گفته‌اند مسئولان هیچ‌کاری برای وضع فرهنگی نمی‌کنند، ما هم می‌رویم نمازمان را بخوانیم. راستش درست متوجه نشدیم چه شده است؟ می‌گویند از خانم مکشفه‌ای فیلم گرفته‌اند، خب بله کار بدی کرده اند‌. شاید آن خانم فقط برای مردهای همان درمانگاه کشف کرده باشد! نهی از منکر کجای دین است؟ ما فهمیده‌ایم دنیا باید پر از گناه شود تا امام زمان بیاید‌. شما هم بروید پیراهن مشکی‌تان را دم دست بگذارید باید هر وقت می‌شود برای امام حسین علیه السلام گریه کرد. امام زمان قوی است یار نمی‌خواهد. اصلا جمهوری اسلامی حق خلافت امام زمان را غصب کرده، یعنی چه که در عصر ظهور حکومت تشکیل داده اند؟ می‌گذاشتند شیعیان قتل عام شوند. ببین چقدر خیابان‌های جمهوری اسلامی از گناه پر شده، همه‌اش تقصیر خودشان است.. بگذار برویم هیئت سینه‌مان را بزنیم.. شان ما مذهبی‌ها دخالت در امور سیاسی و اجتماعی نیست. به ما گفته‌اند:" بنشینید بالای گود و یک سره انتقاد کنید. مبادا حتی یک رای بدهید." مرگ بر آمریکا هم تا به حال نگفته‌ایم. اما به یزید و هفت جد و آبادش تا دلت بخواهد فحش داده‌ایم.. ما همینطوری دین‌داری کرده‌ایم، تا دلت بخواهد برای امام گذشته توی سرمان زده‌ایم و امام حاضر را رها کرده‌ایم. از ما توقع نداشته باشید در مورد قضایای کف خیابان اعلام موضع کنیم. @AFKAREHOWZAVI
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«آثار وفای به عهد» ✍زهرا گندمکار رهرو کسی باش که اهل دل است تعریف من از عهد و وفا همین است وفای به عهد، افزون بر این‌که سبب جلب اعتماد عمومی و ایجاد محبوبیت مردمی می‌شود، از نگاه قرآن، در زندگی مادی و معنوی انسان آثار بسیاری دارد؛ از جمله: 1. سبب فزونی ایمان و ثبات قدم می‌گردد 2. انسان را در زمره نمازگزاران،مؤمنان حقیقی و پرهیزکاران قرار می‌دهد 3. سبب اعطای حق شفاعت به وی می‌شود 4. قرآن کریم در آیات 19 تا 24 سوره رعد، ضمن قراردادن وفاکنندگان به عهد در ردیف: صاحبان عقل و اندیشه، برقرارکنندگان پیوندهای الهی، خداترسان شکیبا و نمازگزارانی که به وسیله حسنات با سیئات مبارزه می‌کنند، نتیجه عملکرد آنان را در سه جمله زیر توصیف می‌کند: ـعاقبت‌به‌خیری و استقرار در باغ‌هاى جاويدان بهشتى؛ ـقرارگرفتن در کنار پدران و همسران و فرزندان صالح خود؛  فرشتگان از هر درى بر آنان وارد مى‏گردند و به آنان می‌گویند: سلام بر شما، به جهت صبر و استقامت‌تان! چه نيكو است سرانجام آن سراى جاويدان! @AFKAREHOWZAVI
«طعم کلمات، بوی ادویه‌ها» ✍فاطمه میری‌طایفه‌فرد موسم عید، وقت رسیدگی به خانه، برای خانمِ‌خانه است. بانویی که قرار است رنگ بهار را به در و دیوار خانه بپاشد، تا کودکانش طعم نوروز را برای ابد در گوشه ذهن به‌خاطر بسپارند. خیلی فرقی ندارد که بانو، دکتر باشد، مهندس باشد، یا حتی نویسنده. هرکه باشد موسم عید، می‌شود بانوی با سلیقه‌ی ایرانی. اما گاهی دیگر هنرها و مهارت‌ها به کمک بانو می‌آیند. خانم نویسنده، مشغول تميز کاری می‌شود. کارزار سخت اما پرهیجان ادویه‌ها مبارز می‌طلبد. هرخانه‌ای کمدی هرچند کوچک را برای ادویه‌ها دارد. اما کمد ادویه‌های خانم نویسنده رنگ و بوی خاصی دارد. هر کدام از این طعم‌ها اگر به غذا اضافه شود چه می‌کند؟! در گنجه ادویه‌ها، گنج‌هایی از طعم‌های بی‌نظیری است که قلمرو فرهنگی بانو را نشان می‌دهد. گنجه ادویه‌اش پراست از بوی جغرافیای اسلام، پراست از تمدن کهن ایران. از هرکجای ایران رنگ و بویی در این گنجه یافت می‌شود، ادویه سیستان، آچار زابل، ادویه خرمشهر و طعم تند فلافل‌هایش، عطر گرمصاله آبادان، ادویه مشهد و رایحه‌ی بی‌نظیر بازار سرشور، سبزی‌های معطر شمال، خلال بادام و خلال‌پرتقال قزوین، که یاد سرای سعد السلطنه را تداعی می‌کند. زعفران و زرشک قائنات، که بانو را به یاد خاطرات شیرین بیرجند می‌اندازد، شاید هم باب‌الجواد حرم مطهر یا شاید، کنار بست شیخ طوسی هنگام وداع آخر. بانو با دیدن ارده دزفول، سلامی هم به سبزه قبا می‌کند و همراه کاروان راهيان نور به مناطق جنگی می‌رود. ترخینه کرمانشاه، نویسنده را تا کنار دست کنده‌های فرهاد می‌برد، فلفل ببر ترکیه، زعتر سوریه، ادویه عراقی. ادویه‌ها برای آشپز، حکم کلمات را دارند برای یک نویسنده. نویسنده با کمک گرفتن از واژه‌ها مفهوم ذهنی خودش را منتقل می‌کند. هنگام نوشتن در ذهن نویسنده طوفانی از واژه‌ها رخ می‌دهد و نویسنده در پی یافتن واژه‌ی خود در بحبوحه این طوفان است. هرچه واژگان نویسنده بیشتر، کلامش شیرین‌تر. نویسنده گاه ناگزیراست که از محدوده زیستی خود کمی آن طرف‌تر برود و از مضامین دیگر ملل نیز برای بهتر رساندن کلام استفاده کند. واژه چاشنی نوشته است. کم‌کم نویسنده ذائقه مخاطب خود را با قلمش هم سو می‌کند. درست شبیه آشپزی که غذای سرآشپز را در اول منوی خود جای می‌دهد. درست مثل غذای مادرها، که به اندازه همه مادران دنیا، مزه و طعم جدید وجود دارد. گنجه کلمات برای بانوی نویسنده، حکم گنجه ادویه دارد. واژه‌های بانوی نویسنده باید مانند گنجه ادویه‌هایش پر باشد از مزه‌ها و رنگ‌ها و ذائقه‌ها. نویسنده برای بیان حق و حقیقت، برای خوش طعم کردن آن، باید به وسعت تنوع مخاطب، به فکر طعم‌هاى نابی باشد که بتواند حلاوت حق را بهتر بچشاند. خدا کند این اتفاق رخ دهد. برایش دعا کنید. سال نو مبارک @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پویش ⃣ یک بانو به مثابۀ یک اُمت ✍کبرا خالقی ۱. چه جذْبه‌ای! چه شأن و مقامی دارد خدیجه در میان قریش! چه مال و منالی! چه تجارتی؛ همه‌ی مردم از زن و مرد برگرداگرد او حلقه زده‌اند تا از این جاه و جلال برخوردار شوند؛ و خدیجه چه با متانت و سخاوتمندانه بدون ذره‌ای بُخل، همه را از خوان نعمت الهی بهره‌مند می‌سازد. ناگهان کلامی الهی قلب خدیجه را دگرگون می‌سازد؛ دیگر خدیجه واله‌ و شیدای این نفحه‌ی الهی است و با تیزبینی و عقلانیتی که دارد، در آن دوران تاریکی و انحراف، آنچنان مجذوب راه حق می‌شود که در (المستدرک علی الصحیحین، ج3۳، ص۲۰۱) در روایتی آمده است؛ پیامبر فرمود: «خدا را شکر که خدیجه را همسر من قرار داد چرا که من عاشق او بودم». ۲. حضرت خدیجه برای تبیین اسلام، همه‌ی عزت و آبرو و اموال و ثروتش را در راه نشر و دعوت به اسلام خرج کرد و از آن ثروت بی کران و تجارت گسترده چیز چندانی برایش باقی نماند. از سوی دیگر، به خاطر موضع گیرهای سرسختانه‌اش در برابر اندیشه های ارتجاعی و کفرآلود که زنان قریش به آنها خُو گرفته و مدافع آن بودند؛ ایستاد. زنان قریش گفتند؛ همسرت نسبت به اعتقادات و سبک زندگی ما حرف‌هایی زده که باعث شده است ما و روسای قبایل و شوهرانمان به ستوه بیاییم. بنابراین رفت و آمد با تو را تحریم می‌کنیم و جریان شعب ابیطالب از همین‌جا شروع شد.  ۳. آخر همسرش، ادعای بزرگی را مطرح کرده بود. او به گفته مجلسی در (بحار، ج ۱۸، ص‏۲۰۲) ندای «قولوا لا اله الاّ اللّه تفلحوا» که رهانيدن انسان از سلطه طاغوت‌هاست را سر داده بود و این شعار و اعتقاد، مخالف اعتقادات طاغوتی قریش بود. آری، تمام ظلم‌ها، هجمه‌ها و تحریفاتی که در تاریخ نسبت به حضرت خدیجه علیهاالسلام وارد شده به این خاطر است که، اول زنی است که اسلام آورد و از همان لحظه آغاز، ایمانش را با قبول ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام به درجه کمال رساند. رهبر معظم انقلاب می‌فرماید: «جناب خدیجه (سلام‌الله‌علیها) حقیقتاً مظلوم است؛ به‌خاطر اینکه شَرف همسرى پیغمبر در مورد ایشان داراى یک ارزش مضاعف است؛ دیگران مشرّف به شَرف همسرى پیغمبر شدند لکن این رنج‌هایى را که پیغمبر در عمده‌ى دوران رسالت به آن‌ها مبتلا بودند ندیدند.» (۲۰اردیبهشت۱۳۹۵) ۴. او در لبیک به دعوت خدا و اسلام در زمانه‌ای که دنیا سراسر از سیاهی و ظلمات و دعوت به شهوات بود؛ به مثابۀ یک امت، همراه ابوطالب پشتیبان نبوت و ولایت شد و از هیچ تهدید و تحریم و آزاری ترس به خود راه نداد. تا آنجا که زنان قریش نیز او را در هنگامه تولد فرزندش، تنها و بی کس گذاشتند. و خدایی که جبران‌کننده است برای به دنیا آوردن فرزندش، چهار زن بهشتی را بر بالینش حاضر و او را شایسته و سزاوار مادریِ دُردانۀ جهان خلقت کرد. ۵. در کتاب در محضر بهجت (ج١، ص ١۵٨) آمده است: «بعد از وفات حضرت ابوطالب و حضرت خدیجه به پیامبر وحی شد که دیگر در مکه ناصر و یاور نداری از مکه هجرت کن». راز عجیب عاشقی پیامبر نسبت به حضرت خدیجه علاوه بر همۀ شایستگی‌هایش، ایستادگی و مقاومت مظلومانۀ او در راه خدا و دفاع از ولایت است. او به خاطر دین از همه‌چیز خود دست شُست تا به عنوان یک زن به تنهایی، الگویی برای تمام زنان تاریخ‌ساز و تمدن‌ساز باشد. اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ وَفَتْ بِالْعُبُودِیَّةِ حَقَّ الْوَفآءِ، وَ اَسْلَمَتْ نَفْسَاً وَ اَنْفَقْتَ مالَها لِسَیِّدِ الْأَنْبِیآءِ.   @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پویش ⃣ «اولین زن» ✍ایرانپور در عصر سراسر ظلمت جاهلیت، مزین به عفت بود و معروف به طاهره. با ظهور اسلام، آفتاب حمایتش بر این نهال تابیدن گرفت در حالی که همه تیشه عداوت و دشمنی برداشته و بر ریشه اسلام می‌زدند‌‌. نه تنها تمام ثروتش که همه اعتبارش را خرج پر و بال دادن به رسالت آسمانی محمد امین کرد. عشق به محمد با زندگی‌اش عجین شده و در آسمان محبت او پرواز کرد. ندای لبیکش به رسول‌الله در ندای لبیک علی ابن ابیطالب گره خورده و پا در مسیر تبلیغ دین نهاد. هر آنچه داشت را خرج دین کرد. اسلام بدون کمک‌های مالی او در مسیر پیشرفت قرار نمی‌گرفت و شاید دچار اختلال و وقفه‌ای عمده می‌شد. کوثر از صدف وجود او، زینت زندگی رسول‌الله شد و در کنار زنان بهشتی، نامش ماندگار است. در شرافت او همین بس که در رجزخوانی روز عاشورا، مایه افتخار و مباهات سیدالشهدا علیه‌السلام است. نه فقط ثروت و اعتبارش که حتی دستانش نیز سپر سنگ‌هایی بود که از سمت ابوجهل و مشرکان، سوی پیامبر فرود می‌آمد. [۱] حاصل زحمات عمر شریفش خانه‌ای شد در بهشت که بنایش از مروارید است که زینتش نور است[۲]. او خدیجه است که در دهمین سال بعثت داغ هجرانش بر امت اسلام وارد آمد و در ردای پیغمبر از دنیا رفت. تا ابد ام‌المؤمنین است و اسباب افتخار اسلام. پی نوشت: ۱. مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۴، ص۲۴۳. ۲. بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۱، ص۴۰۶.   @AFKAREHOWZAVI
پویش ⃣ «بانوی نمونه حضرت خدیجه سلام الله علیها» ✍️ ف.مرادی ✅️ می‌خواهم از بانویی بنویسم که معروف به ام‌المومنین است چرا که سپر سنگ‌اندازی‌های قریش به سوی نبی‌اکرم می شود و وقتی قریش صدای خدیجه را می‌شنیدند پیامبر را ها می‌کردند، کسی که تمام اموالش را در راه اسلام خرج کرد، ما انسانهایی را معرفی می‌کنیم به عنوان نمونه که کاری برای خدمت به انسانیت کرده‌اند اما عظمت این بانو آن قدر زیاد هست که یک کار نه بلکه خود و مال و جان و آبرویش را برای ولیّ زمانِ خود خرج کرد 🔹️در روایت هست که چهار زن سرور زنان عالم هستند یکی از آنها خدیجه سلام الله علیهاست، چه نقطه اشتراکی بین این چهار بانو هست؟ 🔸️آری عفیف، پاکدامن، در عبودیت و در اوج هستند ولی آنچه مهم است این چهار بانو فدایی راه ولیّ زمان خود می‌شوند و تا پای جان در خدمت ولیّ زمانشان هستند و دست از حمایت ولیِّ خود برنمی‌دارند. 🔹️آری همه عبادات در یک کفه و حمایت از ولیّ جامعه در طرف دیگر بلکه بالاتر، بدون ولایت عملی مقبول درگاه احدیت نیست، مَثل معروف که نماز بی‌ولای او عبادتی است بی‌وضو به منکر علی بگو نماز خود قضا کند نه نماز بلکه همه عبادات او بدون ولی مورد پذیرش نیست. 🔸️انسان زمانی می‌تواند به قله توحید برسد که رابطه قلبی، دلی و زبانی خود را با ولیّ زمانش مشخص کند و طبق معیارِ ولیّ حرکت کند چه انسانهایی که دم از ولایت زدند اما در بزنگاه‌ها سقوط کردند. 🔹️خدیجه سلام الله علیها بانویی است که تا آخر در خط ولایت ماند و بهترین الگو برای زنان عالم شد. 🖤روحش شاد و راهش پررهرو🖤   @AFKAREHOWZAVI
پویش ⃣ «سخنی بامادر» ✍ فاطمه نوروزی سلام مادر عزیزم چقدر دلم می خواهد که برایم صحبت کنی! بگو برایم ای آرام جانم چه عشقی از خداوند در دل داشتی که اینگونه عاشقانه با پیامبرش همراهی کردی بگو برایم از لحظه لحظه دلدادگی هایت بگو برایم چگونه عشق ومحبت را در هم آمیختی تا پیامبر خدا را یاری نمایی بگو برایم باچه عشقی، مشقت ها را تحمل نمودی تا پیامبر خدا تنها نباشد بگو برایم از دخترت، که بانوی دو عالم است بگو برایم از نسل پاک ومعصومت مادرم ای اولین بانوی تمدن بزرگ اسلامی مادرم محبت توست که به زندگیم صفای بی پایان می بخشد مادرم ای مهتاب شب هایم عاشقانه دوستت دارم 🌹 اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیَ مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم🌹   @AFKAREHOWZAVI
«نوروز باستانی» ✍ راضیه کاظمی زاده مشغول آماده کردن آخرین سفره ی افطار ۱۴۰۲ می شوم، سفره را می چینم و به رسم هر روز اهل خانه را دعوت میکنم، همه دور سفره می نشینیم، صدای اذان پخش میشود، طبق عهدی که بسته ایم، همه با هم در این لحظه ناب برای ظهور یگانه منجی عالم بشریت دعا می کنیم و با خواندن «اللهم لک صمنا و علی رزقک افطرنا» روزه ی خود را افطار می کنیم! دخترم که امسال روزه اولی است، با صدایی که خوشحالی در آن موج می زند، میگوید:« آخ جون! چند ساعتی بیشتر به تحویل سال نمانده است»! ناخودآگاه نگاهم به عقربه های ساعت گره می خورد، تنها یک چیز در ذهنم مرور می شود، «امسال هم گذشت اما خبری از مهدی فاطمه عجل الله نشد»! خیال می کردم با دعاهایی که در سحر و افطار می کنیم او حتما خواهد آمد، اما ..! با خود می‌گویم هنوز چند ساعتی مانده است، شاید این سال جدید، سال ظهور مولایم باشد! پوزخندی میزنم و این خیال را از صفحه ی ذهنم پاک می کنم! اینبار احساساتم کنار می روند و پای عقل به میدان باز می شود، و شروع به چیدن صغری و کبری منطقی می کند برای نیامدنش! عقل راست می گوید مگر جز دعا برای آمدنت چه کرده بودیم؟! شاید این دعا کردن هم لقلقه ی زبانمان شده است که ناخواسته بر زبان جاری می کنیم، مگر غیر از این است که ما برای آمدن همین «نوروز باستانی» از ماه ها قبل در تکاپوی خانه تکانی و خرید انواع وسایل و لباس نو می شویم؟! مگر غیر از این است که نه تنها ما، بلکه کشورمان برای این عید آماده می شوند و همه با آمادگی کامل به استقبال او می رویم؟! اما بمیرم برای مهدی فاطمه که قرن ها در انتظار است و کسی هنوز آمدنش را نمی خواهد و حتی به اندازه ی یک «نوروز» که تنها رسمی باستانی است، برای آمدنش هیچ سعی و تلاشی نمی کند! نه خانه هایمان را تمیز می کنیم، نه فرزندانمان را برای استقبال از او آماده می کنیم، نه حاضریم به خاطرش دست از گناهانمان بکشیم ... و فقط تنها نشسته ایم و دلخوش کرده ایم به دعاهایی که شاید از ته دل باشد، اما... نمی دانیم که تنها دعا کردن کافی نیست، دیگر باید وارد میدان عمل شویم، باید دست از گناهان و خطاهایمان برداریم، باید دلمان را پاک کنیم از گرد گناهانی که مانع آمدنت می شوند، باید به جایی برسیم که تنها فکرمان این باشد که چه کنیم تا مهدی فاطمه عجل الله بیاید؟! باید خط کش برداریم و هر روز خودمان را محک بزنیم! تا شاید لیاقت پیدا کنیم تا پذیرای حضور مولایمان شویم! آقای من! بهار بی شما، مانند یک روز آفتابی در وسط زمستان است که کسی با دیدن آفتاب، گمان نمیکند که بهار آمده است! خواستم، آمدن بهار را تبریک بگویم اما هر چه فکر میکنم، ما بدون مولایمان بهاری نداریم! به امید آن روزی که همگی به استقبال مولایمان رویم، همانگونه که به استقبال بهار می رویم🤲   @AFKAREHOWZAVI
«خدا نیست؟» ✍نسا خلیلی حکمران فضای مجازی که حداقل در دو قرن اخیر، کشور متخاصم بوده است؛ خدا یا انسان باتقوا و دلسوزی نیست که بر اساس صلاح انسان، اطلاعات را برای بهبود و رشد او، استفاده کند. او خصم ما است، دوست ما نیست. آمریکا و صهیونیسم، دشمنی اثبات شده با ایران دارند و بنابر مکتب لیبرالیسم و آموزه‌های تلمود، جز بر مبنای منفعت‌گرایی ژنِ برتر انگارانه خود به چیز دیگری فکر نمی‌کنند. صهیون، دشمنی دیرینه خود را با ایران و ایرانیان، در جشن پوریم –مصادف با ۴ و ۵ فرودین ۱۴۰۳ - فریاد زده و می‌زند و از هیچ ضربه‌ای به ایران دریغ نمی‌کند. در اغتشاشات سال گذشته، در نرم‌افزار‌های مختلف حتی برنامهٔ تماشای فیلم اندروید مانند «kmplayer» به طور آشکار آگهی استخدام کارمند اطلاعاتی منتشر می‌کردند. آمریکا که جریان آزاد اطلاعات را با همه‌گیری ابزار خود فریاد می‌کرد؛ با پیدا‌شدن رقیب، صدای تیک تاکِ عقب‌گردِ عملی از جریان آزاد را سر داد و با رای دو حزبی دستور به واگذاری تیک تاک به آمریکا را دیکته کرد. اما صد افسوس برخی، دنبال هموار‌کردن راه دسترسی دشمن شناخته‌شده به کلان‌داده و اطلاعات ایرانیان در جنگ شناختی هستند. این تذهبون؟   @AFKAREHOWZAVI
پویش ⃣ «من خدیجه‌ام» ✍آمنه عسکری منفرد محمّدجان لحظه‌‌ای به من گوش بسپار، من خدیجه‌ام! از همان ابتدا که تو را و خدایت را و راهت را شناختم و حق را آشکار در وجودت یافتم، شیفته‌ات شدم، واله و حیران! می‌دانی! یقین دارم خدایت نورِ وحدانیتش را برقلبم چنان تابانید که مرا عاشق خود کرد و عاشقِ او به طور قطع، مجذوب تو نیز خواهدشد و من نیز چنین شدم. تو قبل از بعثت نیز شهره‌ی خلق بودی به نامِ «محمّد امین» و من به خوبی می‌شناختمت، اما آن زمان که رسالتت آشکار گشت و تو را در میان خلق، مهجور و بی‌یاور یافتم با خدای خود عهد کردم که هر آنچه از مال و مکنت به من بخشیده، در راه گسترش حق و حقیقت تقدیم کنم تا سهم ناچیزی در نشر حق داشته‌باشم. از خدا که پنهان نیست از تو چه پنهان! از همان روزهای ابتدایی که نفحه‌ی الهی جانم را زنده کرد و نور سیمای تو قلبم را تسخیرکرد، سیل ملامت و طعن ازسوی بخیلان و سران قریش مرا احاطه کرد، همان‌ها که مرا از یاریت منع می‌کردند و با تمام وجود جلوی پایم سنگ‌اندازی می‌کردند، اما من با خدایم عهد بسته بودم تا پای جان در این راه بایستم، مال‌ و منال و جاه و مقام که دیگر ارزشی نداشت. اما خدای تو بسیار بخشنده‌تر از من بود، این را زمانی فهمیدم که دعاهایم مستجاب شد و من لایق همسری بهترین خلق خدا شدم. محمّدم! می‌دانی خوش‌ترین ساعت عمرم چه زمانی بود؟ همان روز که خدای جل و علا فاطمه را نور چشمانمان قرار داد. همان روز که طعن و کین و تحقیر زنان قریش جانم را بیش از پیش آزرده ساخته‌‌بود چراکه آنان با تحریک همسرانشان سعی در ناامید کردن من داشتند و حتی هنگام تولد فاطمه نیز مرا یاری نکردند و گفتند: «آن روز که ما تو را از یاری محمّد برحذر داشتیم، به ما اعتنا نکردی، او با اعتقادات و اندیشه‌‌هایش برای همسران ما که سران قریش هستند، زحمت و سختی بسیار ایجادکرد، اما تو با مال و مکنت و آبرویت، از او حمایت کردی، که اگر نبود این حمایت، محمّد اکنون اینچنین قدرت و عزت نداشت. اکنون ما با تو بیگانه‌ایم...»  اما آنها ندانستند که خدای تو بزرگ‌تر و برتر از همه آن‌هاست و مرا با پاک‌ترین زنان بهشتی در آن هنگامه سخت نیز یاری کرد. جان دل! سخت‌ترین روزها در شعب‌ابی‌طالب را هنوز به یاد دارم. همان روزها و شب‌های پرالتهاب و پرتنش که تازه مسلمانان با رنج بی‌خانمانی، گرسنگی، تشنگی و ناامنی روزگار را سپری کردند و تنها حضور مقتدر تو آرام جان همگی‌مان بود؛ اما در تمام این لحظات، بزرگ‌ترین دلخوشی‌ام این بود که علی بزرگ‌ترین حامی و یاور توست، همو که تو را از جان عزیزتر می‌داند و تو نیز او را که محبوب خداست چون جان، عزیز می‌داری. محمّد جان! اکنون که دریافتم عمرم رو به پایان است، بزرگ‌ترین غم من، تنها ماندن توست و تنها دلخوشی‌ام این است که «فاطمه» جای مرا برایت پر خواهد کرد. فاطمه! فاطمه! فاطمه! عزیزِ دلِ مادر! مرا ببخش که در خردسالی از تو جدا می‌شوم و تو باید علاوه بر تحمل رنج بی مادری، امین و سنگِ صبورِ پدر نیز باشی، اگرچه می‌دانم این رنج در مقابل آنچه بین در و دیوار برای حمایت از ولایت بر سرِ تو و فرزندت می‌آید به مراتب سبک‌تر است. برای تمامِ روزهای بی‌مادریت دعا می‌کنم و محمّد را به تو و تو را به خدای محّمد می‌سپارم.   @AFKAREHOWZAVI
پویش ⃣ «الگوی بی‌نظیر» ✍مریم حمیدیان بانوی من! شما در همه زمان‌ها یک الگوی بی‌نظیر برای هر زن آزاده‌ای هستید که بخواهد دین خدا را یاری کند. الگویی کامل با در نظر گرفتن تمام ظرفیت‌های یک زن. شما ثابت کردید می‌توان عفیف ماند اما از مسئولیت‌های اجتماعی غفلت نکرد. شما به ما و همه بانوان جهان آموختید شغلی مناسب زن است که همه کرامت‌های ایشان را محفوظ بدارد. برخلاف تعاریف شرق و غرب از زن، شما در عین حفظ کردن ستون خانه، ستون جامعه را پا به‌پای ولی‌تان نگه داشتید. زنان مسلمان باید به خودشان ببالند که چون تویی، هم‌جنس آنان است. ما را در عصر غیبت چه نیازی به الگویی که از غرب و شرق بیاید؟ وقتی شما سرمشق داده‌اید ما باید آنقدر یاری امام غایبمان را تمرین کنیم تا در وقت ظهورش شاگردان مکتب تو باشیم. شما نهایت لطافت زنانه را با ثروتتان به پای ولی خدا برای اقامه حق ریختید. چرا ما برای اقتصاد خانواده و کشورمان به شما اقتدا نکنیم؟ حالا که ولی امر مسلمین با انتخاب نام سال، خواستار مشارکت مردم در امر تولید شده‌اند، باید بیشتر بیندیشیم که نقش ما زنان چیست؟ زنان مسلمان باید با مطالعه زندگانی شما، برای ایفای همزمان نقش‌های خانه و جامعه برنامه جدی‌تری داشته باشند، به خصوص در امر تولید. دعایمان کن مادرِ حضرت مادر! ما زنان عصرِ فرزندت مهدی موعود هستیم ان شالله   @AFKAREHOWZAVI
پویش ⃣1⃣ «بانوی خردمند» ✍ فاطمه علی زاده علی آبادی 🔻در روزگاری که همه جا را سیاهی و ظلمت و جهالت فرا گرفته بود، ارزش و منزلت زن آماج جهالت های اعراب جاهلیت قرار گرفت. در چنین برهه ای از زمان، علیرغم محروم بودن زنان از علم آموزی و خردورزی، خداوند تبارک و تعالی پیامبرش را مبعوث نموده و در این مسیر، همسری که در هوش و درایت از مردان زمانش گوی سبقت بریده بود را همراهش می سازد. 🌴در روایات آمده است که پیامبر(ص) خدیجه (س) را دوست داشت و احترامش می‌کرد «یشاورها فی اموره کلها».* چنانچه اربلی آورده است « و کانت خدیجه امرأه حازمه نبیله»* خدیجه بانویی خردمند و خرد ورز بود. 🌴ایشان نه تنها با بذل مالش در راه پایداری درخت اسلام نمونه بود بلکه از بذل عقل و خرد نیز در این راه و در تمام لحظات در کنار حضرت رسول صلی الله علیه و آله دریغ نمی ورزید . 🌴به گونه ای که پیامبر صلی الله علیه و آله در شأن این بانوی خردمند فرموده باشند: « همانا خدیجه از بهترین زنان بود از لحاظ زیبایی و کاملترین زنان از جهت عقل و درایت و تمام ترین مردم از جهت اندیشه و خرد ورزی»*. این کلام کنایه از دارا بودن کاملترین دیدگاه ها و نظریات برای حضرت خدیجه سلام الله علیها دارد. 🌴در بیان خردورزی ایشان همین بس که در روایاتی به نقل از پیشوایان معصوم علیهم السلام، از ایشان به عنوان بهترین وزیر و همراه صادق برای پیامبر در تمامی مراحل زندگی اش یاد شده است.* ▪️اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا حافِظَةَ دینِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا ناصِرَةَ رَسُولِ اللَّهِ▪️ ________ *بحارالأنوار، ج16، ص 11 *کشف الغمه، ج1، ص509 *ریاحین الشریعه، ج2، ص204 *بحارالأنوار، ج16، ص11   @AFKAREHOWZAVI
💠سفره کریم آلُ الله با رائحه اربعین!✨ مهمانی خدا به نیمه راه رسیده و فرزندی از سلاله کرامت ما را به جشن میلادش دعوت نموده آری پابه پای صاحب این سفره ولیمه مولود کریم_ بی خوف جاماندن_ دلتنگ عمودهای مشایه و مَشق انتظار اربعینیم! مگر نه اینکه.... "ما حسینی شده دست امامِ حسنیم"👌 ⬅️ با انتشار عکس و فیلم سفره های افطار و اطعام و خدمت و احسان، در فضای مجازی با هشتگ های مرتبط که در متن پوستر آمده، و ارسال این عکس و فیلم ها برای ما در پیام رسان های بله و تلگرام به آدرس: arbaeenlifestyle_official@ ضمن شرکت در پویش کریم نیمه ماه، به ما در همگانی کردن این حرکت جمعی و فضای نورانی کمک کنید هشتگ های مرتبط:
‌ «‌غزه و ما ادراک غزه» ✍🏻 زهرا کبیری پور چند وقتی می‌شود که کلیپ‌ها و عکس‌های مربوط به غزه را نمی‌بینم. پیگیر اخبار مربوط به غزه هستم اما تحمل دیدن هیچ تصویری را از آنجا ندارم. تمام تصاویر مخابره شده از آنجا روضه‌ی مکشوف است برای من. اما گاهی تصاویری مانند این تصویر بدون اراده‌ی من سر راهم سبز می‌شوند و تمام روضه‌های شنیده‌ام قطار می‌شوند در سرم... چقدر باید دعا کرد؟! چقدر باید خجالت کشید؟! چقدر باید در خواب و بیداری گریه کرد؟! اصلا این جزع و فزع ما به چه کار آن کودک گرسنه‌ی زیر باران مانده‌ای که همه خانواده‌اش شهید شده‌اند می‌آید؟! مُدام با خودم می‌گویم به جهنم که قلب و روحت تحمل این ظلم را ندارد و خودم را به کناری می‌کشم ولی اصلا مگر ما در متن بوده‌ایم که کنار کشیده شده باشیم؟! اما راستش را بخواهید من به نجات مردم غزه امیدوارم و تنها امید من به قدم‌های آقای غریبی است که در انتظار ظهورش هستیم، لااقل فکر می‌کنیم که در انتظار آمدنش هستیم. من مطمئنم آن چند هزار نفری که در اروپا و آمریکا هم که دست از کار نمی‌کشند و در حد یک فریاد هم که باشد، فریاد می‌کشند، با امید آمدن منجی قدرت می‌گیرند. آن‌ها که یا در خیابان فریاد می‌کشند و یا در تشکل‌هایشان کار می‌کنند و یا در دانشگاه‌هایشان چهره‌ی چرکین، متعفن و مشمئز کننده‌ی تمدن‌شان را افشا می‌کنند و نظریه می‌دهند انسان‌های آزاده‌ای هستند که وجدان‌شان بیدار است. من مطمئن هستم مشت‌های گره کرده، چشم‌های خونین، صداهای خشم آگین و قلم‌های پرهیبت آن‌ها به کار خواهد افتاد و شاید روزی به برکت تلاش این انسان‌های آزاده طرح نجاتی برای این تراژدی انسان معاصر، افکنده شود شاید...   @AFKAREHOWZAVI
. 🔮چطور رسانه‌‌های غربی نقطه‌زن شدند؟ ✍ نسا خلیلی ▫️شاید برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که چرا قبل از رسانه‌های داخلی، بی‌بی‌سی و اینترنشنال و.... از موضوع‌های چالش برانگیز این روزها باخبر می‌شوند؟! و چطور مقصود آن‌ها در ذهن‌ها باقی می‌ماند؟ ▫️کارِ کارستان با کلان‌داده* آسان می‌شود. نتفلیکس، نمونه امروزی استفاده از کلان‌داده‌ها است. نتفلیکس با جمع‌آوری سلایق مخاطبان خود توانست، موفقیت چشم‌گیر در ساخت سریال خانه پوشالی را در سال ۲۰۱۳ به دست آورد. ▫️این موفقیت زمانی اتفاق افتاد که از سال ۲۰۰۶ تا آن زمان، هیچ سریال سیاسی در آمریکا موفق نشده بود. ▫️نتفلیکس با استخراج اطلاعات از داده‌ها، شواهد قوی به دست آورده بود که مخاطبان مشتاق این سریال خواهند شد و به جای ساخت پیش تولید، با اطمینان هزینه گزافی را برای ساخت کل فیلم خرج کرد. ▫️پس با یک تیر چند نشان زد؛ سرمایه‌گذار جذب کرد، سریال پرفروش ساخت، فیلمِ نقطه‌زن تولید کرد. ▫️شبکه‌های اجتماعی خارجی نیز که اکنون بستر اغتشاشات مختلف می‌شوند؛ به همین سادگی، نقطه‌زن و تاثیرگذار شدند و سرمایه‌شان را برای آزمایش‌های مختلف صرف نمی‌کنند. ____ * برداشتی از کتاب براین کلِگ، کلان‌داده، ص ۸ @AFKAREHOWZAVI
«دعا» ✍زهرا نجاتی صدای موسوی قهار توی خانه می‌پیچید؛ آلا روی سجاده بین صفحه‌های مفاتیح، دست و چشم می‌گرداند. بعد از جمع کردن سفره، چادرنماز گلگلی را سر می‌کنم و کنارش مشغول دعا می‌شوم. بالای مفاتیحش، نماز استغاثه را می‌بینم و اشکهای کنار چشمش، توجهم را جلب میکند: _ مامان! چرا خدا حاجتای مارو نمیده؟! برای خدا که کاری نداره! دلم برای دل کوچکش که حتما آرزویش آن قدرها هم بزرگ نیست، میسوزد: _مامان جون، خدا هم خبر داره از همه آینده مون تا آخرت، هم مهربونه، هم عادل هست هم کاراش حساب کتاب داره. _خب دعاهای ما مگه چه عیبی داره؟ مگه خودش نگفته «ادعونی استجب لکم» پس چرا اجابت نمی‌کنه؟ _خب عزیزدلم همون خدا هم توی سوره یونس گفته:«اگرخدا همه دعاهای شمارو مستجاب کنه، اون‌وقت عجلهاتون میرسه چون نمی‌تونید خیر و صلاحتون رو کامل و درست تشخیص بدید. و ممکنه حاجت شما درست برعکس حاجت عزیزانتون باشه بنابراین خدا، طبق صلاح ما حاجت‌روامون میکنه در عین حال دوست داره که زیاد به درگاهش دعا کنیم. و میگه اگه دعا نکنید، اصلا توجهی بهتون نمی‌کنم. تقصیر خودمونم هست مام گاهی کم کاری میکنیم. با چشم‌های متفکر نگاهم می‌کند: _یعنی چی؟ _ خب خدا تو قرآن از خیلی آدمها مثال زده که فقط تا وقتی که درنهایت اضطراب و اضطرار هستن، خودشونو بنده خدا میدونن و محتاج اون. اما به محض اینکه دعاهاشون مستجاب میشه یا فکر میکنن پیش خدا خیلی عزیزن یا از اون بدتر، خدارو بالکل فراموش میکنن و بقیه رو عامل رسیدن به حوایجشون میدونن. _مگه میشه کسی اینو بگه؟ _اره چرا نمیشه! مثلا یک خانم و آقایی سالها از خدا درخواست بچه میکنن، خدا هم لطف میکنه و دکتر خوب و شرایط جسمی درست و شرایط دیگرو براشون فراهم میکنه و شفا رو از طریق دکتر نصیبشون میکنه، اما وقتی بچه دار میشن، میگن دکترمون خوب بود. یا بچه مال خودمون هست یا وقتی بچشون بزرگ بشه، اونو به راه راست دعوت نمیکنن و درست تربیتش نمیکنن. همه اینا میشه مثال ناشکری. _راست میگید. پس بهتر اینه که آدم کارو بسپاره دست خدا و فقط دعا کنه و به نتیجش خوش باشه. هرچی که شد. روی صورتش بوسه‌ای می‌کارم و صدای موذن اردبیلی، با خروسخوان صبح در هم می‌آمیزد. @AFKAREHOWZAVI