eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
707 دنبال‌کننده
916 عکس
167 ویدیو
13 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تحریریه تولید محتوای بانو مجتهده امین است. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
18.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 در جریان پخش این کلیپ همه تیتر زدند: «حرکت خودجوش یک دانش‌آموز ابهری» ✍️سید مصطفیٰ مدرس 🔺امّا این کلیپ حرف‌هایی بیشتری برای گفتن دارد! 🔺نفر دومی که به نفر اول ملحق شده و از نفر اول پیروی می‌کند و کتاب‌ش را طوری سر دست می‌گیرد که بقیه به وضوح ببینند، کسی‌ست که نفر اول را به رهبر حرکت مبدل ساخته و نقطۀ کنش نفر اول را به یک خطِ کنش ممتد و جریانی مبدل می‌سازد و یک جنبش را رقم می‌زند. پیشتازان به همین دلیل مهم‌ند... ⬅️ «قوّامین للّه» به همین دلیل سرنوشت سازند... 🔺اگر نفر اول نقطه کنش را ثبت نمی‌کرد و اگر نفر دوم از نفر اول پیروی نمی‌کرد و نقطۀ او را به خط مبدل نمی‌ساخت، جنبشی شکل نمی‌گرفت. به همین دلیل است که در یکتا موعظه الهی، قیام مثنی بر قیام فرادی مقدم شده است. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سفرت بی‌خطر عزیز مادر ✍🏻 زهرا کبیری پور اکثر افراد معمولا وقتی قصد سفر می‌کنند، قبل از هر چیز کنار مادر رفته و دعای خیر او را برای سفر طلب می‌کنند، مخصوصا پسرها که مادری‌تر هستند. امام قصد خروج از وطن کرده بود، چون دیگر آنجا برای او و خانواده‌‌اش امنیت نداشت. شبِ قبل از خروج به قصد وداع به بقیع رفت، لابد سرش را بر روی مزار پدربزرگ و برادر گذاشته و گریه کرده بود از نامردیِ روزگار. رفته بود تا مادر برایش «و إن یکاد...» بخواند.. رفته بود تا مادر آغوشش را باز کند و بگوید سفرت بی‌خطر عزیز مادر... خدا پشت و پناهت باشد... بعضی‌ها گفته‌اند دو شبانه روز در آنجا مانده بود. وداع سخت بود آن هم از شهری که تمام کودکی و جوانی‌اش در آنجا گذشته بود. وداع از شهری پر از خاطرات شیرین روزهای با مادر بودن و پر از خاطرات تلخ روزهای بی‌مادری... قدم در راهی می‌گذاشت که پایانش را بارها از زبان پدربزرگ، پدر و برادر خود شنیده بود... آنجایی که می‌گفتند: لایوم کیومک یا اباعبدالله این‌بار «و إن‌ یکاد...» را از زبان ما پذیرا باش عزیز مادر از زبان ما شیعیان ۱۴٠٠ سال بعد سفرت بی‌خطر یا اباعبدالله(علیه‌السلام) با اشك چشمام، آب می‌ریزم پشت سرت 🏴 ۲۸ رجب سالروز خروج کاروان سیدالشهدا(علیه‌السلام) از مدینه منبع: ابن‌اعثم کوفی، ص۱۹_۲٠ @AFKAREHOWZAVI
📚 دانلود رایگان کتاب "پرسمان کارآمدی نظام اسلامی" این کتاب، سه بخش عمده دارد که شامل سؤالات مربوط به حکومت اسلامی، ولایت فقیه و کارآمدی نظام اسلامی است و سعی شده پربسامدترین سؤالات با زبانی ساده پاسخ داده شود. 📎 علاقه مندان جهت دانلود رایگان این کتاب، اینجا را کلیک نمایند. @AFKAREHOWZAVI
♦️بازنمایی وجوه جنسیت در سینمای ایران ✍🏼| دکتر زهرا راد ▪️مردانگی به عنوان یکی از دو وجه جنسیت یکی از چالش‌های مهم حوزه مطالعات جنسیت است که به دلیل غلبه وجه زنانه در این دست مطالعات مغفول مانده است. این غفلت چنان چشم‌گیر است که پرداخت وجه زنانه امر جنسیتی را نیز دچار ضعف و نقص کرده است. زنانگی و مردانگی به مثابه ابعاد انسانیت در یک تضایف منطقی با هم فهم می‌شوند و پرداختن به یکی بدون لحاظ دیگری، نه می‌تواند مسائل و معضلات یک وجه را به درستی شناسایی کند و نه می‌تواند راه‌حل روشنی برای مسائل پیش‌روی نهد. ▫️ایده زن مورد ستم بی‌شک ایده انقلاب اسلامی برای توصیف وضعیت موجود نیست؛ چه این‌که اساساً عدالت اسلامی محور مناسبات انسانی در تفکر دینی است و عدالت به معنای قرار گرفتن هرچیز در جای خود، نمی‌تواند تنها زنانه باشد، که جهت مردانه هم دارد. بنابراین نمی‌توان اقتدار مردانه را از بین برد تا زنان را مقتدر نمایش داد. ▫️اما ایده‌ای که بازنمایی‌های روشنفکر زده سینمای ایران را تغذیه فکری می‌کند یا زن مظلوم مورد سوء استفاده است که اقتداری ندارد یا زن مردواره مدرن شده است که قدرتش چون مردان سخت و مکانیکی است و زنانگی و نرمش ندارد. این تبدیل و تبدل موجب تحولات جنسیتی زنانه و مردانه همزمان شده است. 📥مطالعه کامل یادداشت در فیلم‌شناخت @AFKAREHOWZAVI
✍️فاطمه شکیب رخ وقتی سفیر عداوت با بشریت و مسلمانان از مرکزی فعال در عرصه اسلام میانه‌رو دیدار می‌کند، باید به دنبال شناسایی و معرفی میدان‌های نوین هدفمند آنان در جهان اسلام بود، هرچند که این مبحث مدت‌هاست در ایران با محوریت اصلاحات کلید خورده و اندیشه‌وران این طیف گفتمانی مبتنی بر آرای لبیرال‌ها را اظهار می‌کنند. @AFKAREHOWZAVI
برای همسایه ات چراغی آرزو کن به یقین حوالی خانه‌ات روشن‌تر خواهد شد. ✍️آمنه خالقی فرد سکانس دوم بالاخره انتظار من بعد از سه سال به سر رسید. کلیدی در آن خانه چرخید.مقدمات ورود به آن خانه که نقاشی و نظافت ...بود داشت مرا به آمدن همسایه ایی دوست داشتنی می رساند. عادت به سرک کشیدن و کنجکاوی کردن نداشتم اما جا به جایی اسباب و اثاثیه و سر و صداهای بیرون مرا به هیجان می آورد . همسرم که به خانه آمد یک تنگ شربت درست کردم دادم به او گفتم ببر برایشان ببین چیزی لازم ندارند . وقتی برگشت گفت :فکر کنم همسایه جدید تازه عروس و داماد باشند همه وسایل نو است. چند روزی خانه نبودیم. وقتی برگشتیم آن ها هم مستقر شده بودند.یک جفت دمپایی مردانه بزرگ جلوی در خانه بود. اما چرا کفش زنانه ایی نبود!!! به چه چیزهایی فکر می کنی خب حتما جاکفشی اشان در خانه است. حد اقل جای شکرش باقیست که نظم راهرو همیشه مرتب مان به هم نمی خورد حتی بدون جاکفشی. چشم انتظار دیدن همسایه جدید بودم. 🔗ادامه در صفحه نویسنده ... @AFKAREHOWZAVI
تخت سلیمان ✍️فاطمه میری یک دلیل می‌تواند تو را مجاب کند تا سختی بیش از هزار کیلومتر را به جان بخری در گرمای تابستان، تا بروی شهری زیر پونز نقشه جغرافیای ایران. دلیلی به قدمت تاریخ باستان و امتدادش تا دوره اسلامی و بعد ایلخانی. دلیلی زلال هم رنگ آب دریاچه پر رمز و راز تخت سلیمان. این دلیل می‌تواند برای بسیاری از اماکن تاریخی ایران وجود داشته باشد به شرط شناخت و به شرط شناساندن و هموار کردن شرایط. تخت سلیمان شده‌بود برایم یک آرزو و رسیدن به آن مسیری پر پیچ و خم داشت. مسیری به سمت غرب کشور برای کارهای اداری. حالا باید این‌قدر نقشه را چپ و راست کنم تا مسیری بیابم تا بتوانم اطرافیان را مجاب کنم برای دیدن صحنه‌ای پر از شکوه و تمدن آميخته با طبیعت بی‌نظیر این منطقه. جاده‌ای که همه دوستان از سختی آن می‌گفتند و من در دل می‌گفتم این‌ها عاشق نیستند. از سمت بناب به سمت تکاب حرکت می‌کنیم. با وجود نقشه، جاده خروجی به سمت تکاب را به سختی پیدا می‌کنیم. ورودی جاده، خاکی‌ست. القصه داستان شروع می‌شود.(جاده بسیار باریک است) این عبارت تابلویی بود که در ذهنم رژه می‌رفت. جاده دو طرفه که اگر یک ماشین از رو‌برو می‌آمد، یک چرخ ماشین روی شانه خاکی جاده بود. شاهین بزرگی ورودی شهر شاهین‌دژ لانه کرده بود. یعنی حالا حالا تا تکاب راه‌داری. راه بود و ما و شهر تکاب. تابلوی ورودی نشان ‌می‌داد که دارم به آرزویم نزدیک می‌شوم، به سمت تابلوی تخت سلیمان می‌چرخیم. دیگر این‌جا مطمئن می‌شوم که نت نداریم، تابلوی ورودی بر اثر باد چرخیده و آدمی که در کنار گذر جاده راه را می‌پرسیم دشمن است. این احتمالات خیلی آسان‌تر از فکر کردن به حرکت در جاده‌ی مقابل بود. ولی جاده همان است که چشم می‌بیند و من همان که دور سر گربه‌ی نقشه ایران چرخیدم تا به این‌جا برسم. جاده به غایت بد و ماشین هم دنده هوایی نداشت. رسیدیم قبل از ما چند ماشین توریست اتراق کرده بود. با بهترین تجهیزات و امکانات، داشتند حمام آفتاب می‌گرفتند. چون روز تعطیل بود خارجی‌ها اجازه بازدید نداشتند ولی مسئول سایت تخت سلیمان دلش برای ما سوخت و راه‌مان داد. لذتی به قدمت تاریخ، در کنار دریاچه پر رمز و راز و پر از قاعده‌ی زیستی، که حوصله‌ی گفتن آن نیست، جایی منتسب به زادگاه زرتشت، پراز دفینه در آب، پر از شکوه، تمدن، پر از طاقی، پر از مسجد دوره‌های مختلف و در یک کلمه پر از ایران. جایی که ثبت جهانی شده و جهانی در حیرت این معرکه انگشت به دهان مانده. سوال‌های فراوانی بود ولی جوابش در دست مسئول سایت تخت سلیمان نبود، اما در دست مرد آفتاب سوخته محلی بود که آمده‌بود و به سوالات مردم جواب می‌داد. کم‌کم سوالات را سخت کردم و تخصصی، انصافا مسلط بود. حتی بعضی مطالب را از اقوال مختلف می‌گفت به‌علاوه خاطراتی که دیده بود و حرف‌های اسطوره‌ایی که داستان شب‌های بچه‌های آن منطقه بود را هم بازگو می‌کرد. همه‌ این‌ها و گله‌ از جاده‌ای که مال‌رو هم نبود و سرمایه‌ای که فراموش شده‌بود. حق داشت راست می‌گفت. دستی برآب زدیم و خداحافظی کردیم، تا شاید کی دوباره بشود به این منطقه بیایم‌. داشتن بعضی چیزها نعمت‌است. نعمتی که خدا به همه نداده است، یعنی طبق قاعده خداوندی‌اش، چیزهایی از گذشته ‌ها برای ما ایرانی‌ها گذاشته که بدانیم چه نقش موثری می‌توانیم در جهان ایفا کنیم. نقشی که گاهی فراموش می‌کنیم. یکی از این نعمت‌ها همین آثار تاریخی است که مقاومت کرده و خودش را از پس قرن‌ها به ما رسانده است. کاش بعضی از مسئولین با هواپیما خودشان را تا تکاب برسانند و همین چند کیلومتر باقی مانده را با ماشین بروند. تا حال و روز مردمان بومی منطقه و گردشگران را بهتر بفهمند. خیلی کارها هست که باید انجام داد. بارهای گرانی بر زمین‌مانده که دست مسئولین را می‌بوسد. یکی از این بارها رسیدگی به همین گنجینه‌هاست. این‌جا نیاز به رسیدگی پدرانه، مشفقانه و در یک کلمه مسئولانه دارد. کاش برای هرچه بهتر شناساندن هویت ارزشمند‌مان کاری کنیم. کاش مسئولین میراث فرهنگی، مسئولیت خود را خوب بشناسند. اگر بدانند چه وظیفه‌ای دارند خواب به چشمانشان نمی‌آید. آن‌وقت، دیگر وقت توییت زدن پیدا نمی‌کنند. @AFKAREHOWZAVI
وداعی با طعم شیرین وصال ✍🏻 زهرا کبیری پور یک أين الرجبیونِ دیگر آمد و رفت... فرصت سی روز مهمان بودن در ماهی که مولود کعبه را در دل داشت افتخاری بود که خداوند یک بار دیگر نصیب‌ ما بندگان عاصیِ خود کرد... و در پس وداع این ماه عظیم و عزیز، صدای قدم‌های ماه شعبان ماه رسول خدا(ص) می‌آید و تلخیِ وداع با ماه رجب با شیرینیِ وصال با ماه شعبان ممزوج می‌شود.  آسمان، باران مغفرت خداوند را، به سوی اهل زمین می‌فرستد و این یعنی رجب تمام نشده و درهای مغفرت خداوند به روی دروازه‌ی شعبان باز می‌شود. و دوباره این خداوند است که مثل همیشه فرصت استغفار و توبه را تمدید می‌کند. این بار در ماهی که مولودش حسین(علیه‌السلام) است... و دوباره این بندگان هستند که العفو می‌گویند و خداوند اجابت می‌کند... ..... بار الها ندای العفوهای ما را از اعماق جان‌مان بشنو... یاریمان کن تا العفوهای‌مان شانه‌های شیطان را به زمین بکوبد... معبودا یاریمان کن تا این‌بار بر سر عهدی که با تو بستیم در ماهی که توأمان است با شادیِ اهل‌بیت(علیهم‌السلام) بایستیم. @AFKAREHOWZAVI
✍️بانو آلاله بگذار هر چه می‌خواهند صدایت کنند. بگذار هر چه می‌خواهند تو را تحقیر یا سرزنش کنند. بگذار تو را دلشکسته یا ناراحت کنند. بگذار تو را بد جلوه دهند، اما تو همانی باش که هستی! تو مسافری، در این جاده دراز زندگی هستی که راهی سفر بی‌نهایتی و روزی خواهی رفت و تنها یک نام بر جا خواهد ماند. به دل نگیر! شاید او مأموریتش را درست به جا نیاورده یا همسفر مناسبی نبوده است! تو مأموریتت را به خوبی به جای آور و همسفر خوبی باش! @AFKAREHOWZAVI
زیان‌کار یا بهره‌مند ✍️فخری مرجانی از صبح که دارم کتاب‌ها را تورق می‌کنم، گاهی در جملات‌شان غرق می‌شوم و به یک جمع‌بندی از محتواهایی که خوانده‌ام می‌رسم. اینکه ما سال‌ها درس می‌خوانیم تا به یک شغل مناسب و در خور و شأن خودمان و خانواده برسیم، بعد از آن سالی یا ماهی یک مبلغ پس‌انداز می‌کنیم تا بتوانیم بعد از ده یا بیست یا حتی سی سال آینده خانه و ماشینی داشته باشیم. یعنی حاصل عمرمان این می‌شود!؟ حالا اگه یک فرد فرهیخته و دغدغه‌مندی هم باشیم، کارهایی هم انجام می‌دهیم که خودمان را راضی کنیم که بله ما هم برای مردم کاری کردیم! یاد این آیه از قرآن افتادم که می‌گوید: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمالاً. الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحسِنُونَ صُنعاً»؛ بگو: آیا به شما خبر دهیم كه زیانكارترین [مردم] در كارها چه كسانى هستند؟ آن‌ها كه تلاش‌های‌شان در زندگى دنیا گم و نابود شده است و با این حال مى‌پندارند كه كار نیك انجام مى‌دهند. هول و ولایی به جان آدم می‌اندازد که نهایت ندارد! گاهی اوقات هست که می‌دانیم که کاری که می‌کنیم بیهوده و وقت‌تلف‌کردن است، اما چون حوصله کارهایی که ما را به چالش می‌کشاند و فکر و ذهن ما را درگیر می‌کند نداریم، خودمان را سرگرم کارهای بیهوده می‌کنیم حتی گاهی تا آنجا پیش می‌رویم که خواب را به بیداری ترجیح می‌دهیم و سعی می‌کنیم تا جایی که می‌شود بخوابیم. اما گاهی اصلاً نمی‌دانیم داریم عمرمان را به باد می‌دهیم و هیچ عایدی هم نداریم. فکر می‌کنیم الآن توی اوج قرار گرفتیم و کلی هم به آنچه به دست آوردیم افتخار می‌کنیم. به بغل‌دستی‌مان هم می‌زنیم که ببین من به فلان مدرک تحصیلی، به فلان شغل، به فلان درآمد و... رسیدم. این‌«من» بودم که به اینجا رسیدم، فلانی نتوانست. با اینکه.... زمانی متوجه می‌شویم که ای داد بیداد تمام عمرمان در چیزهایی گذشت که هیچ خریداری ندارد و شاید هم باعث سقوط‌مان از پرتگاه شود. اگر منِ انسان با اختیار خودم مى‌توانم راه درست را انتخاب کنم، چرا كارى نكنم كه لحظه‌لحظۀ عمرم باعث سعادت و خوشبختی و لذت از زندگی‌ام نشود؟ مگر راه من بسته است؟! @AFKAREHOWZAVI
🕊 "زائر عتبات" ✍️مرضیه رمضان‌قاسم ماه رجب که می‌شود پرنده‌ی خیال پر می‌کشد نجف، در گوشه‌ای از حرم آشیان می‌گیرد. روز ولادت امام باقر علیه‌السلام از امامش اذن مدینه می‌گیرد و دقایقی با کبوتران بقیع، بق‌بقویی می‌کند و باز می‌گردد نجف تا در آستان امامش توشه‌ برگیرد. روز شهادت امام هادی علیه‌السلام حال و هوای دلش سامرایی می‌شود، چرخی در آسمان سامرا می‌زند و باز برمی‌گردد مقابل ایوان نجف تا از محضر امامش دانه برچیند. روز ولادت امام جوادالائمه و شهادت امام کاظم علیهما‌السلام بیقرار، بی‌تاب و عطشان می‌شود پر می‌کشد تا از چشمه‌ی جود میوه‌ی دل امام رئوف، سیراب گردد و بال تواضع می‌گستراند در طور موسویِ موسی‌ بن جعفر. عید مبعث که فرا می‌رسد مدنی می‌شود. اکنون که ماه رجب به سر رسیده و شعبان دمیده دلش شعبه‌ای از حرم ارباب می‌شود شور می‌گیرد، بدنش دچار زمین لرزه می‌شود، چشمانش شروع به بارش می‌کند. آری دیگر وقت آن رسیده تا با امیرالمومنین، باب علم، اَبَ الایتام وداع کند و تشنه‌تر از قبل، فراقی سخت و جانکاه را بر جان بخرد، آخر دل کندن از کوه کندن دشوارتر است، بغض گلویش را می‌گیرد، بار سفر می‌بندد از نجف به سمت کربلا تا یک ماه نیز بیتوته کند در وطن، همانجا که می‌توان نماز را تمام خواند، می‌رود در حرم مَحرم شود تا در ماه ضیافت مُحرم گردد و پر بکشد به سمت بیت‌الله‌الحرام. @AFKAREHOWZAVI
زمین را می‌شکافد پرتویی از نور ایمانش که بیرون‌ می‌زند هر صبح خورشید از گریبانش کرامت، عشق، بیداری، محبت، مهربانی، ناز چه آیاتی نهفته صفحه صفحه در دل وجانش تمام‌ آهوان مَستند از جام نگاه دوست تمام دردها وصل‌اند بی‌منت به درمانش دخیل عشق می‌بندند زائرها به درگاهش نمی‌ماند کسی بی‌بهره از لطف فراوانش نه تنها من که افتادم به زیر پای این سلطان همه جَلدند چون خیل کبوترها به دامانش نگاهم‌ خیره می‌ماند‌ به نور گنبدش هر روز نشان سرفرازی دارد از او مهد ایرانش در این‌ شب‌ها که می‌گیرم نشانی تازه از خورشید نشانم‌ می‌دهد هر ذره ای سمت خراسانش..‌. 💠 @shaeranehowzavi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقط چند روز فرصت دارید؛ این صوت 👆👆را پیشنهاد می‌‌دهیم. 💢کانون نویسندگان قم 🔸ویژه خواهران و برادران ♦️ یادداشت نویسی مدرس: حسن طاهری 🔹شروع دوره: از اسفند ۱۴۰۱ 💥ظرفیت حضور افراد در دوره محدود است. ❇️ ثبت‌نام: غیرحضوری از طریق لینک: https://evand.com/events/kanoonnevisanegan35 @HOWZAVIAN
✍️زهره قاسمی رجب فرصت خالق کردگار رجب پاک و عاشق شبیه بهار در این روز آخر بیا و بشوی تن و قلب و روحت در این چشمه سار برای ورودت به《 ماه خدا 》 بگیر از دلت هر فشار و غبار خداحافظ ای ماه خوب رجب به لطفت شدم بنده‌ی توبه کار شب آخر است و به گوشم بگو به اذن خدا، رمز دیدار یار... @AFKAREHOWZAVI
فقط حسین آی دنیا ... ✍️فاطمه شکیب رخ نماآهنگی با عنوان«فقط حسین آی دنیا» که قرار است به‌زودی از گروه سرود نجم الثاقب منتشر شود! سبک موسیقی به‌کار رفته در این کلیپ قابل توجه است و این سوال را در ذهن بر می‌انگیزاند که آیا این‌بار قرار است باورهای مذهبی با رشد و پرورش اشتهای موسیقایی در بین جوانان و نوجوانان پیوند یابند؟ به‌یاد دارم که مقام معظم رهبری در جمعی از مسئولین صداوسیمای ملی، نسبت به پرورش اشتهای موسیقایی در رسانه ملی هشدار دادند و مطالبه ایشان کنترل فضای ایجاد شده در بحث رواج موسیقی بود! بر این اساس این سوال جدی مطرح می‌گردد که آیا ورود سبک های موسیقی رپ و یا هیپ هاپ به اشعار و شعائر مذهبی سبب رفع حرمت آن می شود؟ بهتر است به این قضیه با چشم انداز دیگری نیز بنگریم؛ آیا بهره مندی از چنین سبک‌هایی در نماهنگ‌های مذهبی، به عادی‌سازی آن در بین اقشار مذهبی منتهی نمی‌گردد؟! @AFKAREHOWZAVI
41.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 رسالت مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری چیست؟ حجة‌الاسلام و المسلمین فخریان @t_manzome_f_r مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری @AFKAREHOWZAVI
🔰هشتمین دورۀ جامعِ آموزش منظومۀ فکری رهبر انقلاب این دورۀ آموزشی، شما را در عرصۀ جهاد تبیین، توانمند می‌سازد. 💢این دورۀ آموزشی، در سه بخشِ منظومۀ معرفتی، منظومۀ ارزشی و منظومۀ کنشی برگزار می‌گردد. 🔸مزایا: ۱. بهره‌مندی از اساتید برجسته ۲. بهره‌مندی از تخفیف جهت شرکت در دوره‌های آموزشی روش مطالعه، تندخوانی، مدیریت زمان و برنامه‌ریزی ۳. امکان شرکت در دوره‌های تخصصی سطح دو در رشته‌های مختلف ۴. اعطای گواهینامه 🔹زمان ثبت‌نام: یکم تا نوزدهم اسفندماه ۱۴۰۱ 🔸هزینه ثبت‌نام برای هر بخش: شصت هزارتومان 🔹شروع دورۀ آموزشی: بیست و ششم فروردین‌ماه ۱۴۰۲ ▫️ثبت‌نام در پایگاه مجموعۀ تبیین با پیوند زیر🔻 https://www.tabyinmanzome.ir/courses/maaref-enghelab/maaref8 ▫️راه ارتباطی(ایتا): @manzome1 📌مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری @t_manzome_f_r
رجب مهربان خداحافظ ✍️نرگس ایرانپور بی صدا بر قلب‌هایمان باریدی و با سخاوت تطهیر کردی... آسمان شب‌های رجب! دل‌هامان بهانه‌ات را خواهد گرفت. بهانهٔ پربهای بخشیدن! چه خوب دست‌هایمان را در دستان ماه پیامبر گذاشتی. ماه رحمت جهانیان به اعتبار تو بر ما آغوش گشوده و اینک ماییم و توشه‌ای که تو بر گوشه چارقد استغفرمان گذاشتی. بساط نوای خوش یا من أرجو جمع می‌شود و دست‌هایمان به سمت آسمان اجابت شعبان گشوده می‌شود شاید که به برکت موالید این ماه معظم قدم‌هایمان لایق شهر الله شود... 🍃حلول ماه شعبان تهنیت🍃 @AFKAREHOWZAVI
«تا ماه نو شود» ✍️فاطمه شکیب رخ صدای جیغ دختران در سالن مدرسه پیچید و اضطراب همه ما را فرا گرفت، بی درنگ به سمت بچه ها دویدیم، در راه با انواع دلشوره ها و تصورات بدنبال چاره بودم. دختری صدا می زد؛ خانم به اینجا بیا رُکیاتو از حال رفته است. در کلاس حلقه ی دور کودک از حال رفته را بازکردم و دخترک را به آغوش کشیدم، با کمک همکار ها او را به دفتر مدرسه رساندیم. وقتی اندکی بهتر شد طاقت از کفم برون رفت، باید زودتر می دانستم چرا شاگردم اینگونه نقش زمین شده بود. با زبان همیشگی ام علت حال او را جویا شدم و او در حالی که سعی می کرد لابه لای حرفهایش ناگفته ای باقی گذارد؛ به روزه بودن خود اشاره کرد. کوتاه نیامدم وقت نداستن نبود، شاید خطری برایش در پیش بود. بالاخره زبان گشود، از پنچ روز روزه ی پیوسته به همراه خانواده سخن گفت. از اینکه به علت فقدان مواد غذایی در منزل با پدر تصمیم به روزه ی خانوادگی گرفته بودند، تا ماه نو شود... دلم آشوب شد، این همه نجابت برای حفظ ایمان و آبرو مرا شگفت زده کرد. سالهاست که با امثال او سروکار دارم و مانند این خویشتن داری را کم ندیده ام، مثل ما سفید پوست نیستند اما قلب هایی به سفیدی ایمان دارند. برای حفظ دین و تلمذ در مکتب اهل بیت (ع) و آویختن مدال پر افتخار طلبگی به کشور ما سفر کرده اند و در این راه گوهر ایمان را به نان نمی فروشند.* گاهی فکر می‌کنم که چه نسبتی بین عزت نفس مومن و گستردگی مال غافل برقرار است؟ چه می‌شود که وقتی غافل بر رفاه نسبی دنیا دست می یابد بر طلب و طمعش افزوده می‌گردد، هرچه دارد سیراب نمی شود و آنچه ندارد او را به ناسپاسی و کفر می‌رساند، حال آنکه مومن بی بهره از مال، به اندک نعمتی از جانب پروردگار راضی است و نداشته ی دنیا را صبورانه تحمل می کند. گاهی می‌اندیشم که چرا برخی هم‌وطن‌های ما به رغم دینداری ظاهری، این‌چنین در دنیا پرستی غوطه ورند و در عین غنا، به درد ذهنی نداری مبتلا هستند. چگونه فرهنگ پاک ایرانی، این‌گونه با آزمندی عجین شد و چگونه همدلی و دردمندی دیگران در انظار ما به سردی گرائید؟! کاش نهضتی برای زدودن غبارهای فرهنگی و دینی به راه اندازیم، کاش به رحم خدا بر روزگارمان بسنده نکنیم که این فرصت تا ابد بر مردمی که ز حال همسایه گان بی خبرند باقی نمی ماند! 🍃اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا🤲🍃 *برگرفته از روایت معلم کلاس چهارم دبستان هجرت @AFKAREHOWZAVI
ماه عزیز خدا ✍🏻 زهرا کبیری پور مگر یک نفر چطور عزیز کرده می‌شود؟! مثلا در ماهی که به دنیا آمده است، هیچ غمی و اندوهی راه نیابد... و در ماهی که شهید شده است هیچ شادی و نشاطی وارد نشود... سلام نورِ چشم خدا سلام آقایِ عزیز ما @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ماه شعبان، ماه توسل و استغفار ✍️فخری مرجانی ماه شعبان، ماه شفاعت و ماه پیغمبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) است؛ زمینۀ نیک‌شدن و پاک‌شدن انسان را فراهم می‌کند و به همین دلیل است که بسیار به استغفار در این ماه تأکید شده است تا انسانِ مؤمن؛ پاکیزه و مطهر به ماه میهمانی خدا وارد شود. مبارک و فرخنده است ماهی که مولودهای مبارک و پاکیزه در دامان خود دارد و ما مفتخریم که شیعه و پیرو چنین دردانه‌هایی هستیم؛ ولادت امام حسین، امام سجاد، حضرت ابوالفضل العباس، حضرت علی‌اکبر و امام زمان (علیهم‌السلام) همه در این ماه مطهر است. توسل به ائمه به همراه استغفار از گناهان، موجب گشایش کارها و نزول نعمت‌ها خواهد شد. و مبارک است زادروز مردی که جهان را از شرّ ستمگران و ظالمان زمانه رهایی می‌بخشد. و اکنون ما منتظران مقدم مبارکش مکلف هستیم تا با تمام‏‎ ‎‏توان کوشش کنیم تفرقه و نفاق و دغلبازی را از کشور عزیزمان بزداییم، در مقابل قانون خاضع باشیم و به وسوسۀ فتنه‌انگیزان اعتنا نکنیم.‏ و این را ما در ۲۲بهمن امسال (1401) دیدیم که مردم مسلمان ایران یک‌بار دیگر توطئه‌های ستمگران و حیله‌گران تاریخ را خنثی کرد. حضور مردمِ در صحنه، یأس و درماندگی در منافقین و متحدان بی‌آبرویش ایجاد کرد؛ روشنفکران غرب‌زده را برای همیشه رسوا کرد و اخوت اسلامی را جایگزین آن نمود.‏‎ ‎‏ و این ما هستیم که سرنوشت خود را خودمان تعیین می‌کنیم‏‎ ‎‏و فریبِ کلمات بی‌محتوای آنان را نمی‌خوریم. و در ادامۀ این راه خواهیم دید که شکست جریان دشمنان قسم‎‏خوردۀ اسلام رقم خواهد خورد و این حضور پایه‌های قدرت آن‌ها را خواهد لرزاند و نقشه‌های‌شان را به خودشان باز خواهد گرداند. و ما منتظر روزی خواهیم بود که به دلگرمی و پشتوانۀ امام معصوم‌مان، کاخ‌های ستمگران و شیاطین عالم را که گستاخی کرده و خود را حق جلوه می‌دهند، فرو بریزیم و انسان‌ها از زنجیر بردگی و بندگی آن‌ها نجات دهیم. به امید آن روز... @AFKAREHOWZAVI
🩺لطف طبیبانه اش،نسخه درمان است❗️ ✍️زهراسعادت میان مناجات امّ داوود با قلبی هزارتکه بی آنکه به عقوبتش اندیشیده باشد نجوا کرده بود:" ملازم حرم را با پرستاری آلام عزیزانش امتحان نکنید که مدتهاست بریده ام"!! شادمان از دعوت رئوفانه به تصوّر برات کربلا و به سرانجام‌رسیدن روزهای رنج روزگار، روبه محضر انیس النفوس(ع) التجا میکرد که خنجر درد در جانش فرود آمد و گویی تکه ای سرب گداخته روی جگرش گذاشته و ارتعاش زلزله گونه ای گسلهای زخمی روح دردمندش را با بالاترین ریشتر به لرزه درآورد آنچنان که به یکباره زیر حجم آوار دردی جانفرسا در خود فرو ریخته و مچاله شد!! بارها پس لرزه هایش را به شدت قبل تجربه کرد و تشخیص مبهم پزشکان و تجویز دارو هم آتش جگر و دردهای طاقت فرسایی که فقط او در اعلاترین حدش درک میکرد را افاقه نبود! تشخیص آخرین پزشک، روحش را نشانه گرفت و او با خودش گفت:" همانی که گاهی انگار نقص مادر زادی ام بوده"؟! و تجویز ناباورانه حداقل،چهل روز صبوری بر درد!! تیر درد که بر جانش مینشست با خود زمزمه میکرد:"خدایا در من چه دیدی که این روزهای پایانی سال که معطر به موالید شعبانیه و منتهی به آمادگی برای ضیافت شاهانه توست ،به ادای تکلیف تمرین عملی تاب آوری عبدانه و "بی چون و چرا" چله نشین و موظفم ساخته ای"؟ چک و چانه زدن در برابر هیبت مُعَلّایی سودی جز ضعف بنیه اعتقادی اش نداشت و چاره ای جز تسلیم محض پای این ابتلای"سمعاًو طاعة" نمی دید و تنهادر اوج آوار سهمگین درد با زبان "زبور آل محمد(ص)"نجوا میکرد: ".... وَ أَوْجِدْنِی حَلَاوَةَ الْعَافِیَةِ وَ أَذِقْنِی بَرْدَ السَّلَامَةِ وَ اجْعَلْ مَخْرَجِی عَنْ عِلَّتِی إِلَی عَفْوِكَ وَ مُتَحَوَّلِی عَنْ صَرْعَتِی إِلَى تَجَاوُزِكَ وَ خَلَاصِی مِنْ كَرْبِی إِلَى رَوْحِكَ ، و سَلَامَتِی مِنْ هَذِهِ الشِّدَّةِ إِلَى فَرَجِكَ"! باور نداشت که تنها علاجش "صبرِ قلیل بر عظم کثیر"ش باشد و آخرین تیر دعا را به امید اجابت بر چله زبان قلبش نهاده و زار زد: "توفیق کنیزی و سفره داری ایام غم عظمایتان را به ثمن نسخه شفا از این کمترین به احسن وجه پذیرا باشید...." و از آنجا که سنت "آقازاده دو سرا" به زیر دِینِ عوام زاده ای در چنگال درد ماندن نیست "طبیبانه به بالین آمد"و از سر لطف نسخه درمان با تربت شفابخش و آبی که در سرداب حضرت سقا(ع) مقام والای وفادارانه به خیام عطشان چشم به مَشک را طواف میکند و رقعه دعایی پیچیده در حریر سبز متبرّک به غبار قدوم زائران بارگاه تحت القبّه اجابتش که مدتی پیش از خادم بهشت حضرت ارباب(ع) به تبرّک و تیمّن هدیه گرفته و برای مبادایش نگهداشته بود، به خاطرش آورد... ❇️"بیمار فقط در طلب لطف طبیب است ما منتظر نسخه ی درمان حسینیم" @AFKAREHOWZAVI