eitaa logo
عرفان ناب
548 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
89 ویدیو
3 فایل
📡 http://www.ahlevela.com ديگر كانال ما: 👈 http://ble.ir/ahlevelaa ارتباط با ما: 👈 @adminsm 🌐 اينستاگرام:👈http://instagram.com/ahlevela 🔵 کانال ما در آپارات: 👈 https://www.aparat.com/ahle_vela/Ahlevela
مشاهده در ایتا
دانلود
💠💫 💠💫 رسیدن به حقیقت توحید در جنبه‌ی نظری و عملی:‌ (قسمت دوم) 🔹 جز خدا را در عالم ندیدن هم مراتبی دارد که در این ده روز باید تکمیل شود؛ چون گاهی سالک از غیرخدا قطع توجّه می‌کند؛ امّا خود این قطع توجّه او نوعی التفات و توجّه است. همین که اراده می‌کند که توجّه خود را از غیرخدا قطع کند، ظهور یک نوع توجّه است. این است و توحید تام بالاتر از این است. مرتبه‌ی بالاتر، است. 🔹در این اراده، التفات و توجّه نیست؛ خود به خود غیر خدا دیده نمی‌شود؛ نه اینکه شخص اراده کند غیر خدا را نبیند. این مرتبه ی انقطاع است. و اوج مرتبه‌ی توحید، مرتبه‌ی کمال انقطاع است؛ که در از خدا می‌خواهیم: «اِلـٰـهِی‏ هَبْ‏ لِی‏ كَمالَ‏ اْلاِنْقِطاعِ اِلَیكَ». 🔹این ناظر به مرتبه‌ای است که نه تنها غیر خدا را نمی‌بیند، آن هم نه با التفات و اراده، که با اراده ی خویش توجّه‌ خود را از غیرخدا قطع کرده باشد؛ بلکه به جایی رسیده است که به طور طبیعی غیر خدا را نمی‌بیند؛ و به بالاتر از این هم رسیده است؛ یعنی این غیر خدا ندیدنِ خود را هم نمی‌بیند. این است؛ که سالک ندیدن خود را هم نمی‌بیند و به آن توجّه ندارد. این توحید در بُعد نظری. 🔹امیدواریم سالک‌الی‌الله با مراقبات ده روز اوّل ماه ذی‌الحجّه، که ایّام معدودات است و به تعبیر قرآن‌کریم ایّام معلومات است، در مراتب نظری و در معرفت‌الله اینگونه شود. 🔹 در بعد عملی هم با مراقباتی که سالک در پیش می‌گیرد، میوه این چهلّه را بچیند و به ثمره‌ی این چهلّه که موحّدانه زندگی کردن است، نائل شود. در مورد موحّدانه زیستن در کتاب مفصّل توضیح داده‌ایم. 🔹 موحّدانه زندگی کند؛ یعنی نه تنها در عالم غیرخدایی نبیند؛ بلکه میوه‌ی این غیرخدا ندیدن را، هم در عملش، هم در وجودش و هم در زندگی‌اش ظاهر کند؛ یعنی به غیرخدا امید نبندد و اتّکا نکند؛ از غیر خدا نهراسد؛ اعتماد و اتّکایش فقط به خدای‌متعال باشد؛ به کامل و به مقام و واگذار کردن همه‌ی امور خویش به اراده‌ و رضایت الهی برسد؛ به مقام قناعت، ، و شکر نائل شود؛ اهل تسلیم مطلق در برابر حقیقت حقّ شود؛ دل به غیرخدا نسپارد؛ دل‌باخته‌ی خدا باشد و هرچه غیرخدا را از خانه‌ی دل بیرون بریزد 🔹 و آنگاه که عاشق خدا شد، به همه‌ی عالم عشق بورزد؛ چون همه‌ی عالم آیینه‌هایی هستند که صورت معشوق ازلی در آنها دیده می‌شود؛ لذا برای عاشق خداوند همه‌ی این آیینه‌ها دوست‌داشتنی است. به‌قول شاعر: 💫 به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست 💫 عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست ◀️ این موحّدانه زیستن است. موحّدانه زیستن یعنی دل تنها یک دلبر داشته باشد: «ما جَعَلَ اللهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَینِ فِی‏ جَوْفِهِ» (1) خدا در سینه‌ی هیچ‌کس دو دل قرار نداده است و هر دل، جز یک دلبر و دلدار نمی‌تواند داشته باشد. موحّدانه زیستن یعنی دل را تنها خانه‌ی خدا کند و تنها محبّت و عشق الهی را در جان خویش داشته باشد. 🔹 بنابراین هم در بُعد نظری از مرتبه‌ی قطع، به انقطاع و از مرتبه انقطاع، به کمال نائل شود و هم در مرتبه‌ی عملی موحّدانه زندگی کند؛ احساس کند؛ عشق بورزد؛ اتکّا کند؛ قدم بردارد؛ هدف گزیند و تلاش کند. ◀️ دهه‌ی الهیه و توحیدیه برای این است که انسان در نظر و عمل شخص سالک موحّدی شود و از شرک و دوبینی نجات پیدا کند. 🎤 در محضر استاد مهدی طیب - جلسه ی 11 مهر 92 @ahlevela 📖 1. سوره ی احزاب، آیه ی 4.
⭕️ فهرست عناويني از كتاب كه تا كنون در كانال عرفان ناب به اشتراك گذاشته شده است: 👇👇👇 📘 ١- ٢- ٣- ٤- ٥- ٦- ٧- ٨- ٩- ١٠- ١١- ١٢- ١٣- ١٤- ١٥- 🔗📌توصيه ما به مخاطبين عزيز اين است كه بعد از مطالعه هر فراز، حتما به توضيح همان بخش كه توسط استاد مهدي طيب شرح داده شده است، گوش فرا دهند كه در فهم مطالب ارزشمند كتاب بسيار مفيد و راهگشا مي باشد.
🍀 در حدیثی منسوب به امام جواد علیه السلام است که حضرت فرمودند: «لا تَكُنْ وَلِيّاً لِلَّهِ فِی الْعَلَانِيَةِ عَدُوّاً لَهُ فِی السِّرِّ» دوست خدا در علانیه، آشکار و ظاهر و دشمن خدا در خفا، سرّ و باطن نباش. ↩️ نکته ی بسیار مهمّی است که انسان ظاهر و باطنش، هماهنگ باشد. قبلاً هم در این مورد صحبت کردیم که به معنای یکی کردن یا یکی شدن است. خدا را که نمی خواهیم یکی کنیم؛ خدا یکی هست. توحید یعنی به وحدت رسیدن خودِ عبد؛ یعنی از چندگانگی در آمدن و یک دست شدن او؛ یعنی اینکه ظاهر و باطنش یکی شود. اگر مؤمن به این رسید، سخنش با عملش یکی شد، ادّعایش با رفتارش یکی شد؛ اگر به این یگانگی رسید به راستی موحّد است. ↩️ این جمله ی منسوب به علیه السلام به همین نکته اشاره می کند که نکند ما در ظاهر قیافه ی دوستان خدا را داشته باشیم؛ مثل دوستان خدا لباس بپوشیم؛ مثل دوستان خدا سخن بگوییم؛ مثل دوستان خدا رفتار کنیم؛ امّا در باطن و خفا، دشمن خدای متعال باشیم. این دوگانگی عمق است و امیدواریم خدای متعال ما را به یک دستی ایمانی و مقام توحید نائل کند و از این تعارض و دوگانگی نجات دهد و جز با عنایات خدا و با دستگیری اهل بیت علیهم السلام این مقام، دست یافتنی نیست. ↩️ اینکه انسان همه چیزش یکی شود، قلّه ی بسیار بلندی است؛ اندیشه هایش، آرزوهایش، رفتارهایش، افکارش، گفتارش، خلقیاتش و روحیاتش همه یک دست شود. این مقام خیلی بلندی است و باید عنایت خود جواد الائمه علیه السلام نصیب حال دوستانشان شود که به آنچه فرمودند، بتوانیم نائل شویم؛ ان شاءالله. ↩️ ما بخواهیم و طلب کنیم، عطا از آن طرف است. همه ی کمالات و مقامات، همه از آن طرف عطا می شود؛ نتیجه ی تقلاّ و تلاش عبد نیست؛ همه عطای الهی است؛ منتهی لازم است که خواستی در درون ما ایجاد شود. خدای متعال و اولیای خدا به اختیاری که در خلقت به عبد عطا شده متعرّض نمی شوند؛ یعنی به جبر، فشار، زور و علی رغم خواسته ی عبد، آن کمال را به او نمی دهند. همین که خواست و طلب ایجاد شد؛ تمنّا و تقاضا ایجاد شد، بلافاصله عطا صورت می گیرد. ↩️ امیدواریم خدای متعال ما را طالب، خواهان و خواستار راستین قرار بدهد و این عنایت را از دست پر سخاوت علیه السلام در حقِّ ما بفرماید که در علانیه و سِرّ دوست خدا باشیم؛ یعنی همان طور که رفتارهای ظاهری مان شبیه رفتارهای دوستان خداست، خصوصیت های باطنی مان هم، همان گونه شود و در وجود خودمان به وحدت برسیم؛ با اولیای خدا به برسیم. ↩️ در زیارتنامه های مختلفی که از معصومین رسیده، این خواست هست. «وَ اجْمَعْ بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ» اینکه ما با اهل بیت علیهم السلام در دنیا و آخرت، در ظاهر و باطن جمع شویم؛ این است. در زیارت امین الله هم این خواسته را داریم ؛ می خواهیم که ما به مقام جمع برسیم؛ یعنی اندیشه هایمان با اندیشه ی امام، روحیاتمان با روحیات امام، خلقیاتمان با خلقیات امام، باطنمان با باطن امام، ظاهرمان با ظاهر امام، سخنمان با سخن امام، رفتارمان با رفتار امام جمع شود؛ از این دوگانگی بیرون بیاییم و به یگانگی با اهل بیت علیهم السلام برسیم. این آرزوی بسیار بزرگی است و امیدواریم با عنایات خدای متعال و با وساطت اهل بیت علیهم السلام عبد بتواند به این مقام برسد. امیدواریم خدای متعال به عظمت شخصیت جواد الائمه علیه السلام این عنایت را در حقِّ همه ی دوستان از جمله مایی که در این مجلس به یاد آن بزرگوار هستیم بفرماید. 🎤 استاد مهدی طیب - ۱۳ آبان ۸۹ @OstadMahdiTayyeb علیه السلام
◼️ 💫در حدیثی منسوب به امام جواد علیه السلام است که حضرت فرمودند: «لا تَكُنْ وَلِيّاً لِلَّهِ فِی الْعَلَانِيَةِ عَدُوّاً لَهُ فِی السِّرِّ» دوست خدا در علانیه، آشکار و ظاهر و دشمن خدا در خفا، سرّ و باطن نباش. ↩️ نکته ی بسیار مهمّی است که انسان ظاهر و باطنش، هماهنگ باشد. قبلاً هم در این مورد صحبت کردیم که به معنای یکی کردن یا یکی شدن است. خدا را که نمی خواهیم یکی کنیم؛ خدا یکی هست. توحید یعنی به وحدت رسیدن خودِ عبد؛ یعنی از چندگانگی در آمدن و یک دست شدن او؛ یعنی اینکه ظاهر و باطنش یکی شود. اگر مؤمن به این رسید، سخنش با عملش یکی شد، ادّعایش با رفتارش یکی شد؛ اگر به این یگانگی رسید به راستی موحّد است. ↩️ این جمله ی منسوب به علیه السلام به همین نکته اشاره می کند که نکند ما در ظاهر قیافه ی دوستان خدا را داشته باشیم؛ مثل دوستان خدا لباس بپوشیم؛ مثل دوستان خدا سخن بگوییم؛ مثل دوستان خدا رفتار کنیم؛ امّا در باطن و خفا، دشمن خدای متعال باشیم. این دوگانگی عمق است و امیدواریم خدای متعال ما را به یک دستی ایمانی و مقام توحید نائل کند و از این تعارض و دوگانگی نجات دهد و جز با عنایات خدا و با دستگیری اهل بیت علیهم السلام این مقام، دست یافتنی نیست. ↩️ اینکه انسان همه چیزش یکی شود، قلّه ی بسیار بلندی است؛ اندیشه هایش، آرزوهایش، رفتارهایش، افکارش، گفتارش، خلقیاتش و روحیاتش همه یک دست شود. این مقام خیلی بلندی است و باید عنایت خود جواد الائمه علیه السلام نصیب حال دوستانشان شود که به آنچه فرمودند، بتوانیم نائل شویم؛ ان شاءالله. ↩️ ما بخواهیم و طلب کنیم، عطا از آن طرف است. همه ی کمالات و مقامات، همه از آن طرف عطا می شود؛ نتیجه ی تقلاّ و تلاش عبد نیست؛ همه عطای الهی است؛ منتهی لازم است که خواستی در درون ما ایجاد شود. خدای متعال و اولیای خدا به اختیاری که در خلقت به عبد عطا شده متعرّض نمی شوند؛ یعنی به جبر، فشار، زور و علی رغم خواسته ی عبد، آن کمال را به او نمی دهند. همین که خواست و طلب ایجاد شد؛ تمنّا و تقاضا ایجاد شد، بلافاصله عطا صورت می گیرد. ↩️ امیدواریم خدای متعال ما را طالب، خواهان و خواستار راستین قرار بدهد و این عنایت را از دست پر سخاوت علیه السلام در حقِّ ما بفرماید که در علانیه و سِرّ دوست خدا باشیم؛ یعنی همان طور که رفتارهای ظاهری مان شبیه رفتارهای دوستان خداست، خصوصیت های باطنی مان هم، همان گونه شود و در وجود خودمان به وحدت برسیم؛ با اولیای خدا به برسیم. ↩️ در زیارتنامه های مختلفی که از معصومین رسیده، این خواست هست. «وَ اجْمَعْ بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ» اینکه ما با اهل بیت علیهم السلام در دنیا و آخرت، در ظاهر و باطن جمع شویم؛ این است. در زیارت امین الله هم این خواسته را داریم ؛ می خواهیم که ما به مقام جمع برسیم؛ یعنی اندیشه هایمان با اندیشه ی امام، روحیاتمان با روحیات امام، خلقیاتمان با خلقیات امام، باطنمان با باطن امام، ظاهرمان با ظاهر امام، سخنمان با سخن امام، رفتارمان با رفتار امام جمع شود؛ از این دوگانگی بیرون بیاییم و به یگانگی با اهل بیت علیهم السلام برسیم. این آرزوی بسیار بزرگی است و امیدواریم با عنایات خدای متعال و با وساطت اهل بیت علیهم السلام عبد بتواند به این مقام برسد. امیدواریم خدای متعال به عظمت شخصیت جواد الائمه علیه السلام این عنایت را در حقِّ همه ی دوستان از جمله مایی که در این مجلس به یاد آن بزرگوار هستیم بفرماید. 🎤 استاد مهدی طیب - ۱۳ آبان ۸۹ @OstadMahdiTayyeb علیه السلام
🏴🔄 قوس نزول و صعود در هستی، سفر چهل‌روزه‌ی قافله‌ی اسرا و سلوک حسینی ◀️ اربعینی که از آغاز شد و به کربلا خاتمه پیدا کرد و در میانه‌ی آن، بیست روز بعد از عاشورا، قافله‌ی اسرا به شام رسید و بیست روز پس از ورود به ، مجدّداً به کربلا بازگشت، این رفت و برگشت، در جهان‌بینی عارفان تداعی‌گر و است. ⤵️ عارفان آفرینش همه‌ی هستی را تجلّی حقّ متعال می‌دانند و این تجلّی را در شاهدند که مقام احدیّت به قائم‌مقامیِ ذات لاتعیّن حقّ متعال نقش تجلّی را عهده‌دار شد. در تجلّی اوّل که بود، عالم لاهوت شکل گرفت؛ ابتدا اسماء و صفات الهی در علم حقّ متعال پدیدار شدند و در شعاع آن اسماء و صفات، اعیان ثابته که صورت علمی عالم خلقت است، در علم حقّ متعال پدیدار و ظاهر شد و بعد با تجلّی دوم که است، آن صور علمیّه، در جهان بیرون محقّق شدند و مراتب عوالم شکل گرفت. ابتدا و جبروتیان، بعد ، چه ملکوت اعلیٰ، چه ملکوت اسفل و نهایتاً به یا عالم ملک رسید که همین عالم طبیعت و عالم خاک است و نهایتاً به مادّه‌ی بدون صورت و صفت یا هیولا رسید که انتهای است. ⤴️ آن گاه از انتهای قاعده‌ی هستی و اسفل سافلین دوباره حرکت به سمت مبدأ اولیّه آغاز شد؛ از دل جماد گیاه رویید؛ از گیاه حیوانات پدید آمدند؛ حیوانات به بشر منتهی شدند. پیکره و جنبه‌ی طبیعی بشر با حیوانات مشترک و نفس حیوانی و غرائز او، شهوات، غضب و پیکر جسمانیِ او شبیه حیوانات است؛ امّا پتانسیل و استعداد و گوهری در وجود انسان است که می‌تواند با اختیار خود راه عروج را در پیش گیرد و با سیر و سلوک الی‌الله، مراتب را یک‌به‌یک به سمت مبدأ اوّلیّه طی کند. «اِنّا للهِ وَ اِنّا اِلَیْهِ راجِعونَ» و در انتهای مسیر، به قلّه‌ی‌ هستی راه پیدا کند و در ذات حقّ متعال فانی شود. این مسیر قوس نزول و قوس صعود بود که قبلاً مفصّل راجع‌به آن صحبت کرده‌ایم. ◀️ ولایت و توحید دو روی یک حقیقتند. مقام بطون است و مقام ظهور. لذا همیشه تقارنی بین این دو وجود دارد. نمونه‌ی آن را در دو حدیث قدسی می‌توان دید. یکی در حدیث سلسلةالذّهب که علیّ‌بن‌موسی‌الرّضا‌ عليه‌السّلام در شهر نیشابور نقل کردند که خدا فرمود: «كَلِمَةُ لا اِلهَ‏ اِلّا اللهُ‏ حِصْنِی‏ ... وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنِی اَمِنَ مِنْ عَذابِی‏»: کلمه‌ی «لا اِلهَ‏ اِلّا اللهُ» دژِ استوار من است و هر کس وارد این دژ شود، از عذاب من در امان خواهد بود. قرینِ این حدیث قدسی، حدیث قدسی دیگری داریم که «وَلايَةُ عَلِيِّ‏ بْنِ‏ اَبِي‏ طالِبٍ‏ حِصْنِي‏ فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي اَمِنَ مِنْ عَذابِی‏»: ولایت علی‌بن‌ابی‌طالب‌ عليه‌السّلام دژِ استوار من است و هرکس وارد این دژ شود، از عذاب من در امان خواهد بود. ◀ واز جمله مواردی که در آن تقارن بین و را می‌شود دید سفر چهل روزه قافله‌ی اسراست. در سفر مِنَ الْکَرْبَلاءِ اِلَی‌الشّام، یا مِنَ الْحُسَیْنِ اِلَی الْیَزِید، آیا حرکتِ از اَحسنِ تقویم به اَسفَلِ سافلین و تداعی‌گر قوس نزول نیست؟! و بازگشت از شام به کربلاء، سیر مِنَ الشّامِ اِلَی الْکَرْبَلاء، یا مِنَ الْیَزِیدِ اِلَی الْحُسَیْن، آیا به‌یادآورنده‌ی قوس صعود نیست؟! لذا سالکانی که سلوک حسینی دارند، در این چهلّه‌ی بین تا ، به عشق و محبّت اباعبدالله عليه‌السّلام مسیر سلوک را به قافله‌سالاری زینب کبریٰ عليها‌السّلام طی می‌کنند و در پایان این چهل روز به انتهای سیر و سلوک عارفانه‌ی خود در مکتب اباعبدالله‌ عليه‌السّلام نائل می‌شوند. در انتهای این راه، سالک سبیل حسینی به ارشاد زینب‌کبری‌ عليها‌السّلام از پوسته و حجب بیرون می‌آید؛ چشم باطنش به جمال اباعبدالله‌الحسین‌ عليه‌السّلام گشوده می‌شود؛ به زیارت وجود نورانی اباعبدالله‌ عليه‌السّلام نائل می‌شود. روایات متعدّدی که در بحث داریم، حقیقتش اینجاست. گرچه اربعین هم خیلی بزرگ است. خوشا به سعادت کسانی که امروز موفّق شدند در سرزمین کربلا، مرقد مطهّر اباعبدالله‌الحسین‌ عليه‌السّلام را کنند! امّا حقیقت آن روایات، این زیارت ظاهری نیست؛ این سایه و رقیقه‌ای از آن حقیقت است. لذا در روایات داریم: «مَنْ‏ زارَ الْحُسَيْن»، نه «مَنْ‏ زارَ مَرْقَدَ الْحُسَيْن». کسی که خودِ اباعبدالله‌ عليه‌السّلام را زیارت کند. خودِ اباعبدالله‌ عليه‌السّلام را زیارت کردن، نتیجه‌ی همین و چهلّه‌نشینی است که با ارشاد زینب کبریٰ‌ عليها‌السّلام، تحت جاذبه‌ی عشق اباعبدالله‌الحسین‌ عليه‌السّلام انجام می‌شود و در انتهای آن، دیده‌ی دل سالک سبیل حسینی باز می‌شود و در آیینه‌ی قلب خود، جمال اباعبدالله‌الحسین‌ عليه‌السّلام را زیارت می‌کند. زائر حقیقی چنین سالکی است. 🆔 @ahlevela
🟩 در حدیثی منسوب به امام جواد علیه السلام است که حضرت فرمودند: «لا تَكُنْ وَلِيّاً لِلَّهِ فِی الْعَلَانِيَةِ عَدُوّاً لَهُ فِی السِّرِّ» دوست خدا در علانیه، آشکار و ظاهر و دشمن خدا در خفا، سرّ و باطن نباش. ↩️ نکته ی بسیار مهمّی است که انسان ظاهر و باطنش، هماهنگ باشد. قبلاً هم در این مورد صحبت کردیم که به معنای یکی کردن یا یکی شدن است. خدا را که نمی خواهیم یکی کنیم؛ خدا یکی هست. توحید یعنی به وحدت رسیدن خودِ عبد؛ یعنی از چندگانگی در آمدن و یک دست شدن او؛ یعنی اینکه ظاهر و باطنش یکی شود. اگر مؤمن به این رسید، سخنش با عملش یکی شد، ادّعایش با رفتارش یکی شد؛ اگر به این یگانگی رسید به راستی موحّد است. ↩️ این جمله ی منسوب به علیه السلام به همین نکته اشاره می کند که نکند ما در ظاهر قیافه ی دوستان خدا را داشته باشیم؛ مثل دوستان خدا لباس بپوشیم؛ مثل دوستان خدا سخن بگوییم؛ مثل دوستان خدا رفتار کنیم؛ امّا در باطن و خفا، دشمن خدای متعال باشیم. این دوگانگی عمق است و امیدواریم خدای متعال ما را به یک دستی ایمانی و مقام توحید نائل کند و از این تعارض و دوگانگی نجات دهد و جز با عنایات خدا و با دستگیری اهل بیت علیهم السلام این مقام، دست یافتنی نیست. ↩️ اینکه انسان همه چیزش یکی شود، قلّه ی بسیار بلندی است؛ اندیشه هایش، آرزوهایش، رفتارهایش، افکارش، گفتارش، خلقیاتش و روحیاتش همه یک دست شود. این مقام خیلی بلندی است و باید عنایت خود جواد الائمه علیه السلام نصیب حال دوستانشان شود که به آنچه فرمودند، بتوانیم نائل شویم؛ ان شاءالله. ↩️ ما بخواهیم و طلب کنیم، عطا از آن طرف است. همه ی کمالات و مقامات، همه از آن طرف عطا می شود؛ نتیجه ی تقلاّ و تلاش عبد نیست؛ همه عطای الهی است؛ منتهی لازم است که خواستی در درون ما ایجاد شود. خدای متعال و اولیای خدا به اختیاری که در خلقت به عبد عطا شده متعرّض نمی شوند؛ یعنی به جبر، فشار، زور و علی رغم خواسته ی عبد، آن کمال را به او نمی دهند. همین که خواست و طلب ایجاد شد؛ تمنّا و تقاضا ایجاد شد، بلافاصله عطا صورت می گیرد. ↩️ امیدواریم خدای متعال ما را طالب، خواهان و خواستار راستین قرار بدهد و این عنایت را از دست پر سخاوت علیه السلام در حقِّ ما بفرماید که در علانیه و سِرّ دوست خدا باشیم؛ یعنی همان طور که رفتارهای ظاهری مان شبیه رفتارهای دوستان خداست، خصوصیت های باطنی مان هم، همان گونه شود و در وجود خودمان به وحدت برسیم؛ با اولیای خدا به برسیم. ↩️ در زیارتنامه های مختلفی که از معصومین رسیده، این خواست هست. «وَ اجْمَعْ بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ» اینکه ما با اهل بیت علیهم السلام در دنیا و آخرت، در ظاهر و باطن جمع شویم؛ این است. در زیارت امین الله هم این خواسته را داریم ؛ می خواهیم که ما به مقام جمع برسیم؛ یعنی اندیشه هایمان با اندیشه ی امام، روحیاتمان با روحیات امام، خلقیاتمان با خلقیات امام، باطنمان با باطن امام، ظاهرمان با ظاهر امام، سخنمان با سخن امام، رفتارمان با رفتار امام جمع شود؛ از این دوگانگی بیرون بیاییم و به یگانگی با اهل بیت علیهم السلام برسیم. این آرزوی بسیار بزرگی است و امیدواریم با عنایات خدای متعال و با وساطت اهل بیت علیهم السلام عبد بتواند به این مقام برسد. امیدواریم خدای متعال به عظمت شخصیت جواد الائمه علیه السلام این عنایت را در حقِّ همه ی دوستان از جمله مایی که در این مجلس به یاد آن بزرگوار هستیم بفرماید. 🎤 استاد مهدی طیب - ۱۳ آبان ۸۹ ╔═✿══🌹══✿═╗ 🔗 @ahlevela ╚═✿══🌹══✿═╝ علیه السلام
‍ ◼️ 💫در حدیثی منسوب به امام جواد علیه‌السّلام است که حضرت فرمودند: «لا تَكُنْ وَلِيّاً لِلَّهِ فِی الْعَلَانِيَةِ عَدُوّاً لَهُ فِی السِّرِّ»: دوست خدا در علانیه، آشکار و ظاهر و دشمن خدا در خفا، سرّ و باطن نباش. ↩️ نکته‌ی بسیار مهمّی است که انسان ظاهر و باطنش، هماهنگ باشد. قبلاً هم در این مورد صحبت کردیم که به معنای یکی کردن یا یکی شدن است. خدا را که نمی‌خواهیم یکی کنیم؛ خدا یکی هست. توحید یعنی به وحدت رسیدن خودِ عبد؛ یعنی از چندگانگی در آمدن و یک دست شدن او؛ یعنی اینکه ظاهر و باطنش یکی شود. اگر مؤمن به این رسید، سخنش با عملش یکی شد، ادّعایش با رفتارش یکی شد؛ اگر به این یگانگی رسید به راستی موحّد است. ↩️ این جمله‌ی منسوب به علیه‌السّلام به همین نکته اشاره می‌کند که نکند ما در ظاهر قیافه‌ی دوستان خدا را داشته باشیم؛ مثل دوستان خدا لباس بپوشیم؛ مثل دوستان خدا سخن بگوییم؛ مثل دوستان خدا رفتار کنیم؛ امّا در باطن و خفا، دشمن خدای متعال باشیم. این دوگانگی عمق است و امیدواریم خدای متعال ما را به یک دستی ایمانی و مقام توحید نائل کند و از این تعارض و دوگانگی نجات دهد و جز با عنایات خدا و با دستگیری اهل‌بیت علیهم‌السّلام این مقام، دست یافتنی نیست. ↩️ اینکه انسان همه چیزش یکی شود، قلّه‌ی بسیار بلندی است؛ اندیشه‌هایش، آرزوهایش، رفتارهایش، افکارش، گفتارش، خلقیّاتش و روحیّاتش همه یک دست شود. این مقام خیلی بلندی است و باید عنایت خود جواد‌ الائمه علیه‌السّلام نصیب حال دوستانشان شود که به آنچه فرمودند، بتوانیم نائل شویم؛ ان شاءالله. ↩️ ما بخواهیم و طلب کنیم، عطا از آن طرف است. همه‌ی کمالات و مقامات، همه از آن طرف عطا می‌شود؛ نتیجه‌ی تقلاّ و تلاش عبد نیست؛ همه عطای الهی است؛ منتهی لازم است که خواستی در درون ما ایجاد شود. خدای متعال و اولیای خدا به اختیاری که در خلقت به عبد عطا شده متعرّض نمی‌شوند؛ یعنی به جبر، فشار، زور و علیرغم خواسته‌ی عبد، آن کمال را به او نمی‌دهند. همین که خواست و طلب ایجاد شد؛ تمنّا و تقاضا ایجاد شد، بلافاصله عطا صورت می‌گیرد. ↩️ امیدواریم خدای متعال ما را طالب، خواهان و خواستار راستین قرار بدهد و این عنایت را از دست پر سخاوت علیه‌السّلام در حقِّ ما بفرماید که در علانیه و سِرّ دوست خدا باشیم؛ یعنی همان‌طور که رفتارهای ظاهریمان شبیه رفتارهای دوستان خداست، خصوصیّت‌های باطنیمان هم، همان‌گونه شود و در وجود خودمان به وحدت برسیم؛ با اولیای خدا به برسیم. ↩️ در زیارتنامه‌های مختلفی که از معصومین رسیده، این خواست هست؛ «وَ اجْمَعْ بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ» اینکه ما با اهل‌بیت علیهم‌السّلام در دنیا و آخرت، در ظاهر و باطن جمع شویم؛ این است. در زیارت امین‌الله هم این خواسته را داریم ؛ می‌خواهیم که ما به مقام جمع برسیم؛ یعنی اندیشه‌هایمان با اندیشه‌ی امام، روحیّاتمان با روحیّات امام، خلقیّاتمان با خلقیّات امام، باطنمان با باطن امام، ظاهرمان با ظاهر امام، سخنمان با سخن امام، رفتارمان با رفتار امام جمع شود؛ از این دوگانگی بیرون بیاییم و به یگانگی با اهل‌بیت علیهم‌السّلام برسیم. این آرزوی بسیار بزرگی است و امیدواریم با عنایات خدای متعال و با وساطت اهل‌بیت علیهم‌السّلام عبد بتواند به این مقام برسد. امیدواریم خدای متعال به عظمت شخصیّت جواد الائمه علیه‌السّلام این عنایت را در حقِّ همه‌ی دوستان از جمله مایی که در این مجلس به یاد آن بزرگوار هستیم بفرماید. 🎤 استاد مهدی طیّب - ۱۳ آبان ۸۹ علیه‌السّلام
💬 در حدیثی منسوب به امام جواد علیه السلام است که حضرت فرمودند: «لا تَكُنْ وَلِيّاً لِلَّهِ فِی الْعَلَانِيَةِ عَدُوّاً لَهُ فِی السِّرِّ» دوست خدا در علانیه، آشکار و ظاهر و دشمن خدا در خفا، سرّ و باطن نباش. ↩️ نکته ی بسیار مهمّی است که انسان ظاهر و باطنش، هماهنگ باشد. قبلاً هم در این مورد صحبت کردیم که به معنای یکی کردن یا یکی شدن است. خدا را که نمی خواهیم یکی کنیم؛ خدا یکی هست. توحید یعنی به وحدت رسیدن خودِ عبد؛ یعنی از چندگانگی در آمدن و یک دست شدن او؛ یعنی اینکه ظاهر و باطنش یکی شود. اگر مؤمن به این رسید، سخنش با عملش یکی شد، ادّعایش با رفتارش یکی شد؛ اگر به این یگانگی رسید به راستی موحّد است. ↩️ این جمله ی منسوب به علیه السلام به همین نکته اشاره می کند که نکند ما در ظاهر قیافه ی دوستان خدا را داشته باشیم؛ مثل دوستان خدا لباس بپوشیم؛ مثل دوستان خدا سخن بگوییم؛ مثل دوستان خدا رفتار کنیم؛ امّا در باطن و خفا، دشمن خدای متعال باشیم. این دوگانگی عمق است و امیدواریم خدای متعال ما را به یک دستی ایمانی و مقام توحید نائل کند و از این تعارض و دوگانگی نجات دهد و جز با عنایات خدا و با دستگیری اهل بیت علیهم السلام این مقام، دست یافتنی نیست. ↩️ اینکه انسان همه چیزش یکی شود، قلّه ی بسیار بلندی است؛ اندیشه هایش، آرزوهایش، رفتارهایش، افکارش، گفتارش، خلقیاتش و روحیاتش همه یک دست شود. این مقام خیلی بلندی است و باید عنایت خود جواد الائمه علیه السلام نصیب حال دوستانشان شود که به آنچه فرمودند، بتوانیم نائل شویم؛ ان شاءالله. ↩️ ما بخواهیم و طلب کنیم، عطا از آن طرف است. همه ی کمالات و مقامات، همه از آن طرف عطا می شود؛ نتیجه ی تقلاّ و تلاش عبد نیست؛ همه عطای الهی است؛ منتهی لازم است که خواستی در درون ما ایجاد شود. خدای متعال و اولیای خدا به اختیاری که در خلقت به عبد عطا شده متعرّض نمی شوند؛ یعنی به جبر، فشار، زور و علی رغم خواسته ی عبد، آن کمال را به او نمی دهند. همین که خواست و طلب ایجاد شد؛ تمنّا و تقاضا ایجاد شد، بلافاصله عطا صورت می گیرد. ↩️ امیدواریم خدای متعال ما را طالب، خواهان و خواستار راستین قرار بدهد و این عنایت را از دست پر سخاوت علیه السلام در حقِّ ما بفرماید که در علانیه و سِرّ دوست خدا باشیم؛ یعنی همان طور که رفتارهای ظاهری مان شبیه رفتارهای دوستان خداست، خصوصیت های باطنی مان هم، همان گونه شود و در وجود خودمان به وحدت برسیم؛ با اولیای خدا به برسیم. ↩️ در زیارتنامه های مختلفی که از معصومین رسیده، این خواست هست. «وَ اجْمَعْ بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ» اینکه ما با اهل بیت علیهم السلام در دنیا و آخرت، در ظاهر و باطن جمع شویم؛ این است. در زیارت امین الله هم این خواسته را داریم ؛ می خواهیم که ما به مقام جمع برسیم؛ یعنی اندیشه هایمان با اندیشه ی امام، روحیاتمان با روحیات امام، خلقیاتمان با خلقیات امام، باطنمان با باطن امام، ظاهرمان با ظاهر امام، سخنمان با سخن امام، رفتارمان با رفتار امام جمع شود؛ از این دوگانگی بیرون بیاییم و به یگانگی با اهل بیت علیهم السلام برسیم. این آرزوی بسیار بزرگی است و امیدواریم با عنایات خدای متعال و با وساطت اهل بیت علیهم السلام عبد بتواند به این مقام برسد. امیدواریم خدای متعال به عظمت شخصیت جواد الائمه علیه السلام این عنایت را در حقِّ همه ی دوستان از جمله مایی که در این مجلس به یاد آن بزرگوار هستیم بفرماید. 🎤 استاد مهدی طیب ╔═✿══🌹══✿═╗ 🔗 @ahlevela ╚═✿══🌹══✿═╝ علیه السلام