eitaa logo
المرسلات
10.2هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
536 ویدیو
40 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
💢| نظام درسى در حوزه بايد كوتاه و كارآمد و به‌روز شود. ✅آنچه كه به نظر من كار لازم بعدى است، اين است كه نظام درسى در حوزه بايد كوتاه و كارآمد و به‌روز شود. ... بنده به هيچ وجه طرفدار رقيق كردن، بى‌عمق كردن و بى‌سواد بار آوردن طلبه نيستم؛ اشتباه نشود. 🌀من ميگويم اين دوره‌اى را كه ما طى ميكنيم، ميتواند با استفاده از شيوه‌هاى جديد، فشرده‌تر شود. ... بايد كارآمد، كوتاه، به‌روز، در مدّت كوتاهى، يكى، دو سال، از دوره‌ى ادبيات عبور كنند؛ از اول تا آخر. بخصوص امروز طلاّبى كه وارد حوزه ميشوند، غالباً داراى معلوماتى هستند، چيزهايى را اطلاع دارند، چيزهايى را خوانده‌اند، احتياجى به اين كتابهاى فارسى و عربى و مخلوط ندارند. درباره‌ى فقه و اصول هم نظراتى هست؛ البته آن‌جا مسأله پيچيده‌تر و مشكلتر است؛ چون دوره‌ى سطوح، بسيار مهم و براى پيشرفتهاى بعدى پايه است. 👈به‌هرحال نظام درسى بايد دائماً مورد توجّه باشد. از جمله مواردى كه در برنامه‌ريزى‌هاى مراكز آموزشى بزرگ، به‌طور دائم در حال تحوّل است، نظام درسى و كتاب درسى است. دائم نقصهايش را برطرف و آن را با خصوصيات لازم براى آموزش و پرورش همراه ميكنند. 🎙رهبر معظم انقلاب 79/7/14 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
✍️حجت‌الاسلام خلیل صادقی شاید برای شما این عکس معنا و مفهومی نداشته باشد اما برای من متفاوت است و پر از حرف! قطعا هر طلبه معمم در حرم، این منظره را تجربه کرده است. و چه تجربه ی شیرینی! که گفتنش به زبان الکن من نمی آید که یک زائر یا مسافر بیاید و سوال بپرسد! سوالاتی در زمینه های گوناگون... از احکام شرعی بگیر تا درد دل و واکردن سفره ی دل و .... شاید بگویی چیز چندان مهمی نیست؛ اما می‌گویم اتفاقا خیلی مهم است! مهم است که هنوز برخی هستند که روحانی و آخوند رو مَحرم راز خودشون میدونن معتقدن که این قشر و این صنف، خط و ربط قوی تری با عالَمِ بالا دارند و ... امید دارند که بلکه ما بتوانیم گره ای از کارشان وا کنیم. نمی دانم خوشحال باشم یا ناراحت خوشحال از اینکه منِ نوعی هم یک دانه ی ریز و ضعیف در ادامه آن سلسله مبارکه هستم که اگر خدا توفیق بدهد و امام زمان بِخَرد، بتوانم آبرو باشم! یا ناراحت باشم که قدر این جایگاه و سِلکِ خطیر و مقدس را ندانسته ام و شده ام عارِ این لباس و راه! بهر حال مائیم و این میراث که امروز به ما رسیده است. کاش بتوانیم حداقل به قدرِ جواب دادن یک سوال شرعی ساده، یا گوش دادن به مشکلِ کسی، کار مردم را راه بیندازیم. عبا به دوش نکشیم و دامن از خلق جمع نکنیم بین خود و مردمِ کوچه و بازار، حجاب و پرده ای نکشیم و تفاوتی قائل نباشیم. همین چیزهای به ظاهر کوچک شیرینی راه طلبگی است. کاش قدر بدانیم!! پ ن : ۱ / در فاصله ی کمتر از نیم متری ما؛ مسافر و زائر خسته ی حرم بی بی فارغ از هیاهوها و سروصداها چه آسوده خوابیده است. چه صحنه ی دلربایی که حرم آرامش محض است. ۲/ عکس رو بدون اطلاعم یکی از دوستان عزیز گرفته و برایم فرستاده من هم گفتم حس درونی ام رو باهاتون به اشتراک بگذارم. ۳/ بالای سرم ، جایی که نشسته ایم اسامی علمای مدفون در آن مکان را نوشته اند همان ها که هر کدام به قدر وسع برای اعتلای دین زحمت کشیده اند. خونِ دلها خورده اند محرومیت ها چشیده اند و کشیده اند همان ها که مطالعه ی سیره زندگانی شان چراغی پر نور برای من و امثال من است که بخوانیم و بدانیم که چطور باید سربازی کنیم. 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
🌀 از طریق تربیتِ و تولید در آموزش و پرورش تاثیر گذار باشد. 🔸اگر ما در داخل حوزه رشته تعلیم و تربیت داشته باشیم، در زمینه تعلیم و تربیت متخصص تربیت کنیم؛ آن وقت حوزه علمیه و روحانیت می تواند آموزش و پرورش را عرصه حضور خودش قرار دهد. نه اینکه ما برویم بشویم وزیر آموزش و پرورش؛ این اصلا کارساز نیست. 🔸بحث آموزش و پرورش، کتاب درسی است و ساختن معلم، تربیت معلم، تربیت دینی معلم و تولید کتابهای دینی و کتابهای غیردینی؛ یعنی کتاب فیزیک یا کتاب ریاضیات هم می تواند درس توحید بدهد، می‌تواند انسانها را بی دین کند؛ هم می‌تواند توحید و تدین و تعبد را به دانش آموز القا کند، هم می‌تواند او را بی دین کند، به مبدأ و معاد بی اعتنا کند. ما باید بتوانیم حوزه‌ی علمیه را آماده کنیم. 🎙رهبر معظم انقلاب ۸۹/۸/۲ @almorsalaat
✅ خصوصیات خط امام (سلوک حکومتی امام) 🔰رهبر معظم انقلاب ۷۱/۳/۱۴ 💠 ، یعنی آن مسلک و سلوک حکومتی امام امّت. یعنی چیزی که تفسیرکننده نظام جمهوری اسلامی است. جمهوری اسلامی، میتواند با جهتگیری های مختلفی تحقّق یابد. آنچه ‌که این جهتگیری ها را به صواب نزدیک میکند و مورد قبول و اعتقاد امام رضوان‌اللَّه‌تعالی علیه بوده است، اینهاست: 1⃣اوّل، ایستادگی در برابر تحمیل و نفوذ قدرتهای خارجی و نداشتن سرِ سازش با این قدرتها. 2⃣دوم، اهتمام به تعبّد و عمل فردی و ایستادگی در برابر سلطه شیطان نفس و وسوسه‌های نفسانی. 🔸این دو مطلبِ بزرگ و این دو میدان مبارزه را، امام از هم جدا نمیکردند و در صحنه اجتماع و سیاست، در مقابل شیطان بزرگ و شیطانهای قدرت می ایستادند. در صحنه روان آدمی و درون وجود انسان، امام با نفس مبارزه میکردند و اصرار بر تعبّد و عمل اسلامی و فردی و شخصی داشتند. 3⃣سوم، اهمیت دادن به توانایی ملتها و «اصل» دانستن آنها بود. 🔸امام با ملتها سخن میگفتند و معتقد بودند که تحوّلات بزرگ عالم، اگر به دست ملتها انجام گیرد، غیر قابل شکست است و ملتها میتوانند در دنیا تحوّل ایجاد کنند و محیطهای خودشان را عوض نمایند. 4⃣چهارم، اصرار بر وحدت مسلمین و مبارزه با تفرقه‌افکنی استکبار. 5⃣پنجم، اصرار بر ایجاد روابط سالم دوستانه با دولتها؛ مگر استثناهایی که هرکدام استدلالی قوی پشت سرش بود. 🔸امام به مایاد دادند که جمهوری اسلامی، در سطح عالم میتواند و باید از روابط سالمی با دولتها برخوردار شود. البته رابطه با آمریکا مردود است؛ به سبب این‌که آمریکا یک دولت استکباری و متجاوز و ظالم است و با اسلام و جمهوری اسلامی در حال معارضه و محاربه است. ارتباط با رژیم صهیونیستی و نیز ارتباط با رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی مردود است؛ اما رابطه با بقیه دولتها، بسته به مصالح نظام جمهوری اسلامی است و اصل برایجاد ارتباط است. 6⃣ششم، اصرار بر شکستن حصار و در فهم و عمل اسلامی و التزام به اسلام ناب. هم تحجّر، از دیدگاه امام - در بیان و عمل - مردود بود، هم التقاط. 7⃣هفتم، نقش محوری دادن به نجات محرومین و تأمین عدالت اجتماعی. 🔸همیشه، مردم در چشم امام، «اصل» بودند. در منطق و در خطّ حکومتی امام امّت، محرومان و مستضعفان محور تصمیم‌گیریها محسوب میشدند و همه فعّالیتهای اقتصادی و امثال آن، بر محور نجات محرومین از محرومیتها بود.  8⃣هشتم، توجّه ویژه به مبارزه با رژیم اشغالگر قدس و رژیم غاصب صهیونیستی بود. 🔸مبارزه با اسرائیل، جایگاه خاصّی در منطق امام - در راه و رسم حکومتی - داشت. از اموری که در نظر امام امّت به هیچ وجه برای ملتهای مسلمان قابل اغماض نبود، مبارزه با صهیونیستها بود؛ چون امام بزرگوار، نقش ویرانگر و مخرّبِ این رژیم تحمیلی را از سالها پیش از پیروزی انقلاب، به درستی تشخیص داده بودند. 9⃣نهم، حفظ وحدت ملی و ایجاد یکپارچگی در میان ملت ایران و اصرار بر مقابله و مبارزه با هر شعار تفرقه افکنانه. 🔟دهم، حفظ مردمی بودن حکومت و ایجاد رابطه با مردم و حفظ ارتباط با آنها. 🔸لذا امام، هم به مسؤولین سفارش میکردند که «از مردم جدا نشوید؛ با مردم باشید؛ زىّ مردم را داشته باشید؛ به فکر مردم باشید» و خلاصه، رابطه را از طرف مسؤولین تأمین میکردند، هم متقابلاً به مردم سفارش مسؤولین و دولتها را میکردند. یعنی امام با کسانی که ارگانهای نظام و دولت را تضعیف مینمودند، به نحوی از انحا مقابله میکردند. ⏸یازدهم، اصرار بر سازندگی کشور و تحویل یک نمونه عملی از کشور و جامعه اسلامی به جهان، که در ماههای آخر عمر با برکت امام، جایگاه مهمّی داشت. 🔸بر این اصرار داشتند که کشور باید از لحاظ اقتصادی، از لحاظ کارهای زیر بنایی و از لحاظ موارد در آمد، بازسازی شود و برای مردم، نمونه‌ای عینی و عملی از سازندگی اسلامی ارائه گردد. 💠آن مواردی که به اعتقاد بنده رؤوس و خطوط اصلی بینش امام و سلوک عملی و حکومتی ایشان بود، اینهاست. هر چند ممکن است بعضی موارد هم از دید بنده مخفی مانده و مورد غفلت قرار گرفته باشد. 📌 بیانات سومین امام خمینی @almorsalaat
✅وظایف تبلیغی حوزه های علمیه از نگاه امام خمینی (ره) 💢 امروز كسانى كه كار خودشان را تمام كردند، تحصيل خودشان را تمام كردند لكن در حوزه‏ ها فعاليت تدريسى و فعاليتهاى تبليغى و اينها ندارند، اينها بايد بروند در بلاد ديگر كه محتاج هستند و در آنجا اداى وظيفه كنند. 🌐🌐🌐🌐🌐🌐 🔅امروز كه ما فُجأةً رسيديم به يك آزادى و از آن اختناق فكرى و عملى خارج شديم مى‏ بينيم كه مشكلات فراوانى در پيش داريم كه بايد اين مشكلات را با همت همه كشور و همه قشرهاى ملت اين مشكلات را از سر راه برداريم. 🔅حوزه ‏هاى علميه سراسر كشور خصوصاً حوزه قم، حوزه مشهد، حوزه اصفهان بايد كوشش كنند كه امروز كه مى ‏توانند، بفرستند به آن نحوى كه بشناسد جامعه را و بفهمد كه مشكلات چه است و بايد چه بكند و چه بگويد؛ تربيت كنند و قاضى تربيت كنند و مخصوصاً مبلغين را زياد احتياج به آن هست. در سرتاسر كشور، ما احتياج به داريم، علاوه بر آن در خارج كشور احتياج به مبلغ بيشتر داريم و الآن ما كمبود داريم. 🔅ما نبايد امروز را مقايسه به ديروزها بكنيم. حوزه‏ هاى علمى آن وقت در اختناق به سر مى ‏بردند، نمى‏ توانستند كه‏ قاضى تحويل جامعه بدهند، از آنها پذيرفته نبود، نمى ‏توانستند يك مبلغى كه بتواند مسائل جامعه و مشكلات جامعه را به گوش مردم برساند تحويل جامعه بدهند. امروز را حوزه‏هاى علميه نبايد مقايسه كنند با ديروزها. 🔅امروز بايد همه علماى بلاد و همه مراجع و همه مدرسين و دانشمندان حوزه ‏هاى علميه كوشش كنند كه اين تكليفى كه به عهده همه آمده است بطور شايسته انجام بدهند. شايد سرتاسر كشور، حدود- مثلًا- سه- چهار هزار نفر ما قاضى لازم داريم و چندين هزار نفر مبلغ لازم داريم. بلادى هست كه يك نفر مبلغ، يك نفر روحانى آنجا نيست. 🔅اين حوزه‏ هايى كه افراد زياد درشان هست، اجتماع زياد هست، بايد توجه به اين مسأله داشته باشند كه آمدن و درس خواندن به حسب امر خداى تبارك و تعالى مقدمه انذار است، مقدمه اين است كه بروند در بلاد خودشان يا بلاد ديگر مردم را تربيت كنند، مشكلات كشور را گوشزد كنند. امروز ديگر ما عذرى نداريم كه بگوييم نمى‏توانستيم. امروز مى‏توانيم همه كارها را بكنيم و البته محتاج به صرف وقت است، صرف طولانى وقت است و چون تكليف است بايد بكنيم. 🔅مدرسين حوزه ‏ها، خصوصاً، حوزه علميه قم، فضلاى حوزه ‏هاى قم و مشهد و ساير حوزه‏ ها بايد ترتيبى بدهند كه اين احتياجى كه در سرتاسر كشور به ملا هست، به مبلغ هست، به قاضى هست، اين را رفع كنند. اگر الآن وضع قضا بر خلاف يك موازينى كه بايد بشود- خداى نخواسته- انجام بگيرد، اين عهده ماست كه نگذاريم انجام بگيرد، به عهده علماى بلاد و علماى حوزه‏هاى علميه است كه نگذارند اين طور بشود. 🔅افراد بيايند در حوزه‏ ها و بروند، بايد رفت و آمد باشد. يك دسته معلم و مدرس ثابت و يك دسته‏ هاى اكثريتى كه وقتى كه آمدند و كار خودشان را انجام دادند، خودشان را موظف بدانند كه بروند در بين مردم، در يك جا متورم نشود و در يك جا هيچ. اين طور نباشد كه يك شخصى در حوزه هيچ نحو فعاليت نداشته باشد و مع ذلك، بماند. اين به حسب وضع كشور ما مشروع نيست. امروز كسانى كه كار خودشان را تمام كردند، تحصيل خودشان را تمام كردند لكن در حوزه‏ها فعاليت تدريسى و فعاليتهاى تبليغى و اينها ندارند، اينها بايد بروند در بلاد ديگر كه محتاج هستند و در آنجا اداى وظيفه كنند. 🔅بايد اشخاص، همان طلاب جوان كه مشغول به تحصيل هم هستند علاوه بر اينكه ايام تعطيل را بايد بروند و تبليغ كنند سرتاسر كشور- و آن وقتها هم، تا اندازه‏ اى مى ‏روند- در غير ايام تعطيل هم به حسب نوبت، قرارداد؛ نگذارند همه جاى ايران، يعنى بسيارى از جاهاى ايران بى ‏روحانى بماند، بسيارى از جاهاى ايران بى ‏مبلغ بماند. اينها تكليف دارند، تكليف شرعى- الهى دارند كه تبليغ كنند و احكام اسلام را به مردم بفهمانند. 🔅تحصيل وسيله است از براى تربيت. آيه نَفْرْ مى ‏فرمايد كه: «چرا نمى‏ رويد تحصيل كنيد تا برگرديد مردم را انذار كنيد». تحصيل براى اين است كه مردم انذار بشوند، به مردم مسائل گفته بشود. البته حوزه‏ ها بايد باشد، حوزه ‏هاى فقه بايد باشد لكن اين مسأله را هم بايد منسى نشود. 🔅ممكن است كه در سال يك عده قابل، اينكه هم درس بخوانند و هم تبليغ بكنند و هم مردم را آگاه كنند؛ در غير ايام تعطيل هم به حسب نوبت قرار بدهند كه- يعنى، مدرسين آنجا، مراجع قرار بدهند- به حسب نوبت، يك عده‏ اى چند ماه آنجا، دو سه ماه اينجا، دو سه ماه هم جاى ديگر. ما مى‏ خواهيم تكليف الهى را ادا كنيم. 🔅همان طور كه تحصيل يك تكليفى است، تبليغ بالاتر است از او، تحصيل مقدمه تبليغ است، مقدمه انذار مردم است. 📚 صحیفه امام، ج۱۵ ص۴۱۴ @almorsalaat
📌فقه استخوان‌بندی و در واقع ستون فقرات زندگی اجتماعی است 📌تخصّص‌گرایی فکر خیلی خوبی است، منتها غفلت نشود از برخی از عیوب تخصّص. 🔹یک عدّه‌ای خیال میکنند فقه، چون اسمش فروع دین است یعنی کارهای فرعی؛ نخیر، فقه استخوان‌بندی و در واقع ستون فقرات زندگی اجتماعی است؛ فقه این است، متکفّل این است. حالا اگر ما به خیلی از بخشهایش توجّه نمیکنیم، نقص از ما است وَالّا فقه یعنی اداره‌ی زندگی، یعنی تبیین نظام زندگی اجتماعی و سیاسی. 🔹بالاخره اینکه ما در این زمینه تخصّص‌گرایی کنیم و تخصّصها را هر چه ریزتر کنیم، البتّه فکر خیلی خوبی است، دارد هم میشود، منتها غفلت نشود از برخی از عیوب تخصّص. سالها است عدّه‌ای از متفکّرین در دنیا به این نتیجه رسیده‌اند که تخصّصی‌ شدن در کنار منافعی که دارد، مضارّی هم دارد. برخی از علوم بین‌رشته‌ای و مانند اینها برای این است که این نقصها را جبران کند؛ شما هم اگر چنانچه دنبال تخصّص میروید، باید به این نکته توجّه کنید که تخصّص خوب است امّا در کنارش ممکن است عیوبی هم داشته باشد که باید به آن برسید. 📚 رهبر معظم انقلاب‌ 98/02/18 @almorsalaat
♻️مقدار نیاز یک طلبه به ادبیات عرب 🔰حجت الاسلام عباس افروزی @A_Afrouzi133 ┄┅┅═❅❅❄️❅❅═┅┅┄ ▫️یکی از مشکلات مبتلابه طلاب در عصر حاضر -به خصوص طلاب مستعدّی که مشغول تحصیل در مقدمات هستند- این است که وسوسه کم کاری در علم ادبیات گریبان گیر آن ها شده و دغدغه و وقت خود را در علوم گوناگون ادبی صرف می کنند. خصوصا که برخی از اساتید نیز به این مشکل دامن زده و طلبه را به خواندن هر چه بیشتر این کتب تشویق، و فکر و دغدغه و عمر طلبه را در این علم محدود و متوقف می کنند. ▫️چنان ذهن طلبه را مشغول به مباحث (به ظاهر) پر طمطراق این علم می کنند که علوم دیگر در ذهن طلبه کم رنگ شده که این علم با اینکه یک و ابزاری است کم کم رنگ یک و مستقل را به خود می گیرد. ▫️به عنوان مثال طلبه پایه پنجمی که باید در آن پایه دغدغه علم اصول و فقه را داشته باشد، هنوز در فکر ادبیات بوده و به بنده می گفت مکتبی در مصر به وجود آمده که ملاک در تجزیه و ترکیب را لفظ و معنا معاً می داند، بر خلاف بعضی مکاتب دیگر که تنها لفظ را معیار در تجزیه و ترکیب می دانند و برخی دیگر تنها معنا را.!! ▫️بنده خودم چون از سیکل وارد حوزه شده بودم و با فضاهای متشتت حوزوی آشنایی نداشتم، یکی از اساتید دائما مرا به خواندن بلکه خریدن کتب متعدد ادبی تشویق می کرد، می گفت حتما باید کتب «الانصاف فی مسائل الخلاف»، «العلوم العربیه»، «حدائق الندیه» و ....را داشته باشی!. ▪️اما حقا معیار و ملاک در مقدار نیاز یک طلبه به ادبیات عرب چیست؟ آیا لازم است که بدین صورت وارد کتب ادبی شده و عمر و وقت خود را در فراگیری آن کتب صرف کند؟ ▪️بهترین و منصفانه ترین پاسخ از برای پرسش فوق، پاسخی است که استاد علی فرحانی در این زمینه بیان فرمودند. ایشان برای پاسخ به این سؤال مهم -با اینکه خود بسیاری از کتب مرجع و اصلی ادبیات عرب را در همان زمان اشتغال به سطح مقدماتی، خوانده و کار کرده بودند- با بیان یک معیار اصلی، عمر تحصیلی طلبه را به دو دوره تقسیم کرده و با توجه به اقتضائات خاص آن دو دوره، مقدار نیاز به ادبیات عرب را مشخص می کنند. ▫️ایشان می فرمودند: قبل از ورود در بحثِ از مقدار خواندن ادبیات عرب یا هر علم دیگری از علوم حوزوی، اول باید دانست که هدف اصلی و نهایی از تحصیل علوم حوزوی رسیدن به ملکه و قدرت فهم صحیحِ کتاب و سنت است. یعنی اهمیت و تقدّس علوم حوزوی فقط و فقط به خاطر این است که این علوم اند برای رسیدن به توانایی و قدرت فهم آن مقدس. و الا اگر این حیثِ از علوم حوزوی در نظر گرفته نشود، هیچ تفاوتی بین علوم حوزوی مثل: صرف و نحو، منطق، فلسفه، اصول و... با علوم غیر حوزوی مثل: فیزیک، شیمی، زیست، ریاضیات و... نخواهد بود. ▫️قطعا هر کدام از علوم حوزوی در جنبه تخصّصی خودش، شعاع بسیار وسیع و گسترده ای را شامل شده و مسائل گوناگون زیادی را در بر می گیرد. اما باید دانست که مسائل مطرح شده در آن گسترۀ وسیع، بتمامها دخیل در آن غرض مقدس از علوم حوزوی نیستند. و اساسا قرار نیست که طلبه همه مسائل و اقوال گوناگون این علوم را یاد بگیرد و تبدیل به یک ادیب زبردست یا فیلسوف قوی و یا یکی از علماء منطقی مسلط بر تمام اقوال و نظرات بشود. از این رو بسیار لازم و ضروری است که با این دید طلبه را از حیث آموزشی تربیت کرده و با حساسیت تمام جلوی صرف شدن عمر و وقت طلبه در مسائلی که (فعلا) ضرورتی برای تحصیل آن هدف مقدس ندارد، را گرفت. ▫️ایشان می فرمودند: متاسفانه یکی از مشکلات واقعی در حوزه این است که اساتید غالبا چنین قدرت و ملکه ای را نداشته و این راه را طی نکرده اند، و نمی دانند که طلبه را تا چه اندازه از هر علمی باید وارد کنند و چه اندازه را اساسا مطرح نکرده و فکر و ذهن طلبه را درگیر نکنند. لذا ناخواسته طلبه را درگیر مسائلی می کنند که اساسا نباید برای آن طلبه مطرح می شد و ذهن و فکرش را درگیر می کرد. ▫️اگرچه فراگیری بعضی از آن مسائل در نهایت کار –نه در ابتدا- شاید لازم و ضروری باشد، اما اگر طلبه با سیر صحیح و منطقی –با توجه به آن هدف نهایی مقدّس- مقدار مورد نیاز از هر علمی را فرا بگیرد، وقتی به توانایی و قدرت فهم صحیح از منابع رسید، تازه نوبت به آن مسائل رسیده و می تواند با داشتن نظام فکری و استانداردهای لازم (ملاک حجیت) در بحر وسیع و عمیق آن علوم غواصّی کند. لکن فرق این نحوۀ ورود با ورود در ابتدای کار –ورود نا بهنگام- تفاوت از زمین تا آسمان است. در این نحوۀ ورود، طلبه نظام فکری داشته و با دست برتر وارد آن مسائل می شود و بدون سردرگمی و غرق شدن در اقوال و نظرات، می تواند با مبانی و استانداردهای لازم با دقت و ظرافت تمام نظریۀ صحیح تشخیص دهد. ▪️از میان علوم حوزی آن علمی که مستقیماً متکفّل تحصیل آن است می باشد. این علم ولو خود یکی از علوم ابزاری و مقدمی است لکن مسائل و مباحث مطروحۀ در علوم دیگر تا از گذرگاه این علم نگذرند و استاندارد های لازم را به دست نیاورند و در نهایت از علم اصول مُهر با ارزش حجیت را نستانند، به هیچ وجه اعتبار نداشته و اجازۀ ابزار قرار گرفتن در راه فهم صحیح منابع دین را نخواهند داشت. از این رو علم اصول جایگاه و ارزش والایی در میان دیگر علوم حوزوی داشته و علوم دیگر را باید با توجه به این علم تنظیم و تشریح کرد. ▪️با توجه به مطالب فوق می توان عمر تحصیلی طلبه را به دو دوره تقسیم کرد: یک دوره قبل از فراگیری علم اصول و تسلط کافی بر آن علم و یک دوره بعد از آن. ▫️طلبه در دوران اول عمر تحصیلی خود یعنی زمانی که هنوز یک دور علم اصول کار نکرده و تسلط کافی (نه به صورت نهایی) را به دست نیاورده، باید ملاک و معیار در تحصیل علوم دیگر را علم اصول قرار دهد. به این صورت که ببیند که برای فراگیری و تسلط در علم اصول چه مقدار از علم منطق، چه مقدار از علوم ادبی، چه مقدار از علم فلسفه و دیگر علوم نیاز دارد. تا با تحصیل آن پیش نیازها بتواند علم اصول را به خوبی بخواند و تسلط کافی پیدا کند. ▫️در این دوره، طلبه تنها به اندازه ای نیازمند ادبیات عرب می باشد که بتواند راحت و روان کتب عربی مورد نیاز در این مسیر مقدّس را بخواند. چه کتب حوزوی مرسوم (لمعه، اصول فقه، رسائل، مکاسب، کفایه و...) چه کتب غیر مرسوم مانند نهایة الأفکار و نهایة الدرایه و... . پس همین اندازه که طلبه بتواند از پس عبارات عربی کتب مورد نیاز بربیاید، کافی بوده و لازم نیست عمر و فکر و دغدغه او را در کتب ادبی مختلف تلف کرد. ▫️در دورۀ دوم عمر تحصیلی، طلبه بعد از خواندن یک دور علم اصول و تسلط کافی بر آن علم، به یک نظام فکریِّ بنیادین و استانداردهای لازم مجهّز شده و در صورت لزوم می تواند با قدرت کافی و دستِ برتر -بدون سردرگمی و غرق شدن در اقوال- وارد مسائل ریز و درشت علوم مختلف شده و انجام وظیفه کند. ▫️به عنوان مثال، طلبه بعد از تحصیل قدرت مذکور برای فهم دقیق و صحیح قرآن کریم که یکی از جنبه های اعجازش حیث ادبی و لغوی است، لازم است در دوره دوم عمر خود با تجهّز کامل وارد علوم ادبی لغوی شده تا با اتخاذ مبنا و تشخیص قول صحیح، بتواند فهم صحیح و مصیب از آیات این کتاب شریف را داشته شود. ✅تخصّص گرایی صحیح 🔸اساسا بعد از تحصیل علم اصول و تسلط کافی بر آن است که تحقیق و پژوهش در هر علمی از علوم، معتبر و دقیق و عمیق می شود. چرا که در این صورت محصّل و پژوهشگر با دقت نظر بالا در هر قول و نظری به دنبال دلیل اعتبار و حجیتش می گردد و سریع آن مساله را جزو پیش فرض های تصوری خود قرار نمی دهد. 🔸شهید مطهری در مورد تاثیر شگرف علم اصول می فرماید: «علم اصول، نظر به اينکه سروکارش با محاسبات عقلي و ذهني است و موشکافي زياد دارد، علمي شيرين و دلپذير است و ذهن دانشجو را جلب مي‌‌‌‌‌کند. براي ورزش فکري و تمرين در رديف منطق و فلسفه است. طلاب علوم قديمه دقت نظر خود را بيشتر مديون علم اصول مي‌‌‌‌‌باشند.» کلیات علوم اسلامی، اصول فقه، ص۲۹ ▫️نقش آفرینی شگرفِ علم اصول تنها در کتب ادبیات و دیگر علوم مرسوم حوزوی نبوده بلکه به خاطر «من جهت العامه» و «قاعده مند» بودن مسائلش، در هر علمی از علوم تاثیر شگرف خود را در محصّل و پژوهشگرِ آن علم به وجود می آورد. 🔸استاد فرحانی می فرمودند: می توان برای لمس کردن این تاثیر شگرف، علم تاریخ را مد نظر قرار داد و کتب تاریخی ای که با داشتن این قدرت نوشته شده اند را با دیگر کتب تاریخی که مولّفشان چنین قدرتی نداشته است مقایسه کرد. 🔸ما نباید بخواهیم طلبه را به عنوان یک ادیب مدقّق یا یک عالم منطقی یا فیلسوف مسلّط بر تمام کتب و اقوال تربیت کنیم، بلکه تمام این علوم مقدمه و ابزار اند از برای رسیدن به قدرت و توانایی فهم صحیح منابع دین. تعیین نهایی وظیفه، دست خود طلبه است. طلبه بعد از رسیدن به آن قدرت و ملکه، تازه می تواند با توجه به وظیفه ای که در عرصه های اجتماعی بر دوش خود احساس می کند، وارد میدان انجام وظیفه شود. چه بسا که در زمانی دفاع از حریم مقدس دین اسلام ورود عمیق و دقیق در علم ادبیات عرب باشد. اما تنها طلبه ای می تواند در این میادین عالمانه و صحیح جولان دهد که این توانایی و قدرت را به همراه داشته باشد. 🌐 المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد @almorsalat
🌐اسلام و سیاست (دین و دولت) یک چیز هستند. 🔰رهبر معظم انقلاب ۸۵/۵/۳۱ ◽️یک عده‌ای اسلام را فقط مسأله‌ی فردی دانستند و سیاست را از اسلام گرفتند. این، چیزی است که امروز در بسیاری از جوامع اسلامی و در معارف دنیای مهاجمِ مستکبرِ مستعمرِ غربی، ترویج میشود که: اسلام از سیاست جداست! سیاست را از اسلام گرفتند؛ ◽️در حالی که نبی مکرم اسلام در آغاز هجرت، در اولی که توانست خود را از دشواریهای مکه نجات دهد، اولین کاری که کرد، سیاست بود. بنای جامعه اسلامی، تشکیل حکومت اسلامی، تشکیل نظام اسلامی، تشکیل قشون اسلامی، نامه‌ی به سیاستمداران بزرگ عالم، ورود در عرصه‌ی سیاسی عظیم بشری آن روز، سیاست است. ◽️چطور میشود اسلام را از سیاست جدا کرد؟! چطور میشود سیاست را با دست هدایتی غیر از دست هدایت اسلام، معنا و تفسیر کرد و شکل داد؟! «الّذین جعلوا القرآن عضین»؛ بعضی قرآن را تکه پاره میکنند. «یؤمن ببعض و یکفر ببعض»؛ به عبادت قرآن ایمان می‌آورند؛ اما به سیاست قرآن ایمان نمی‌آورند! «و لقد أرسلنا رسلنا بالبیّنات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم النّاس بالقسط». قسط چیست؟ قسط یعنی استقرار عدالت اجتماعی در جامعه. چه کسی میتواند این کار را انجام دهد؟ ◽️تشکیلِ یک جامعه‌ی همراهِ با عدالت و قسط، یک کار سیاسی است؛ کارِ مدیران یک کشور است. این، هدف انبیاست. نه فقط پیغمبر ما، بلکه عیسی و موسی و ابراهیم و همه‌ی پیغمبران الهی برای سیاست و برای تشکیل نظام اسلامی آمدند. ◽️آن وقت یک عده‌ای از روی مقدس‌مآبی عبایشان را جمع کنند و بگویند: ما به سیاست کاری نداریم! مگر دین از سیاست جداست؟! آن وقت تبلیغات خباثت‌آمیزِ غربی هم دائم دامن بزنند به این حرف، که: دین را از سیاست جدا کنید؛ دین را از دولت جدا کنید. اگر ما مسلمانیم، دین و دولت به یکدیگر آمیخته است؛ نه مثل دو چیزی که به هم وصل شده باشند. دین و دولت یک چیز است. @almorsalaat
✴️هر متنی که به عنوان سطح تدریس می‌شود، طلبه باید آن را بخواند و بفهمد/ هر وقتی که حوزه ان‌شاءالله توفیق پیدا کرد، متون متناسب با زمان را هم تهیه خواهد کرد. 🔰رهبر معظم انقلاب 🔹دروس سطح خیلی مهم است. فراگیری امهات مطلب اصولی و فقهی موجب می شود که طلبه در درس خارج بتواند استفاده کند؛ والا استفاده نخواهد کرد. 🔹بحث روی این متون فعلی نیست که بگوییم جمود کنیم و حتما بایستی همین متون باشد؛ نه، هر وقتی که حوزه ان‌شاءالله توفیق پیدا کرد، متون متناسب با زمان را هم تهیه خواهد کرد. 🔹هر متنی که به عنوان سطح تدریس می‌شود، طلبه باید آن را بخواند و بفهمد. روی فهم این متون باید تاکید شود؛ تعمیق به جای حفظ، فکر کردن و تکرار کردن برای تحقق آن مراد، که مطلب را تحقیقی دانستن است. 📚 بیانات ۸۹/۸/۲ @almorsalaat
💢نقش اساتید و متخصصین رشته های دانشگاهی در بحث های فقهی و علوم انسانی چیست؟ 🔰 مقام معظم رهبری ✅ استفاده از اساتید و از دانشهای گوناگون در بحثهای فقهی حرف درستی است و خیلی خوب است و معنایش استفاده از تخصّصها برای است. ✅ یکی از کمبودهای اساسی ما، ضعف معرفت به  است؛ چون حکم فقهی، حکمی کلّی است که بر روی  سوار میشود؛ به یک موضوع تعلّق پیدا میکند. اگر فقیه موضوع را نشناسد، در شناخت حکم و در ، اشتباه خواهد کرد؛ ✅کما این‌که مثلاً در زمینه مسائل مالی، بعضیها پول را نمیشناسند، اعتبار بانکی را نمیشناسند، بانک را نمیشناسند؛ در نتیجه حکم ربای قرآنی را درست نمیفهمند و ممکن است طور دیگری فتوا بدهند. این یک مثال است؛ مثالهای فراوان دیگری هم وجود دارد.  ، خیلی خوب است؛ من استقبال میکنم. این کار خوبی است؛ البته راهش ارتباط با قم است.  📚 بیانات در دیدار دانشجویان 77.02.22 🌐 المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد @almorsalaat
💢اگر میخواهید افکارتان، پیشنهادهایتان، خصوصیّات برجسته‌ای که روحیّه‌ی شما بحمدالله از آن برخوردار است، در جامعه تأثیر بگذارد، باید باسواد باشید، باید درس بخوانید، باید ملّا باشید. 💢 درس را جدّی بگیرید؛ نگویید حالا دنیا دارد براساس پیشرفتهای فنّی و فنّاوری و مانند اینها اداره میشود، ما نشسته‌ایم داریم مثلاً فرض کنید حاشیه‌ی ملّاعبدالله میخوانیم یا فرض کنید منطق مظفّر میخوانیم! نه، این منطق مظفّر را باید بخوانید؛ این کتاب نحو را یا کتاب صرف را به‌عنوان مقدّمه باید بخوانید؛ این کتاب فقه را و کتاب اصول را باید بخوانید تا بتوانید به‌عنوان یک روحانی اثرگذار باشید. باید درس خواند. 💢 ما در بین روحانیّون کسانی را داشتیم که ازلحاظ مبارزه چیزی کم نداشتند، امّا ازلحاظ علمی، نصاب لازم را نداشتند؛ اینها نتوانستند تأثیر قابل توجّهی در پیشرفت این مبارزه یا در ایجاد این حرکت عظیم بگذارند. آن کسی توانست که -مثل امام- در حدّ نصاب کامل بود. درس بخوانید. درس را جدّی بگیرید. 📚 بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار طلاب حوزه های علمیه تهران 96/06/06 @almorsalaat
♨️♨️تحقق اسلام و استقرار توحید در جامعه، وظیفه حوزه های علمیه است/ چه کار باید بکنید؟ باید بنشینید فکر کنید دیگر؛ اینها جزو آن موضوعات و مباحث فکری شما است. 🔰 رهبر معظم انقلاب 💢💢💢💢💢💢 💠 اسلام فقط معرفت نیست، تعهّد به عمل و تحقّق احکام اسلام هم جزو اسلام است؛ یعنی یک وقت هست که ما اسلام را -که میخواهیم در حوزه یاد بگیریم- فقط عبارت میدانیم از اصول و فروع و اخلاق و همینهایی که هست -[که] واقعیّت هم همین است؛ [یعنی] اصول دین، فروع دین، ارزشهای اخلاقی، سبک زندگی، آئین حکمرانی، اینها همه جزو اسلام و جزو معارف اسلامی است- خب اینها را باید برویم در حوزه‌ی علمیّه یاد بگیریم.‌ 💠 لکن این [برداشت] درست نیست؛ این بخشی از کار حوزه‌های علمیّه است؛ چرا؟ چون این بخشی از اسلام است؛ بخش دیگرِ اسلام عبارت است از محقّق کردنِ این حقایق در متن جامعه، در متن زندگی مردم، یعنی هدایت؛ این بخشی از اسلام است دیگر. اسلام فقط توحید به معنای علم توحید با همان عمق و معرفتِ عرفانی و فلسفی و [مانند] اینها نیست، بلکه اسلام عبارت است از استقرار توحید در جامعه؛ یعنی جامعه موحّد بشود؛ این هم جزو اسلام است. 💠 بخشی از اسلام عبارت است از معارف اسلامی که این معارف شامل عقلیّات و نقلیّات و ارزشهای اخلاقی و بیان سبک زندگی و شیوه‌ی حکومت است؛ و همه‌‌ی اینها جزو معارف اسلامی است که دانستن اینها لازم است. این بخشی از اسلام است؛ بخشی از اسلام هم عبارت است از تحقّق اینها در خارج؛ یعنی توحید محقّق بشود در خارج، نبوّت به معنای در رأس جامعه بودن تحقّق پیدا کند. خب «اَلعُلَماءُ وَرَثَةُ الاَنبیاء» را باید شما محقّق کنید. نمیگویم حتماً باید شما در رأس جامعه باشید -خب شکل حکومت ممکن است انواع و اقسامی داشته باشد- امّا شما به عنوان عالم دین و متخصّص دین موظّفید که اسلام را در خارج، در محیط زندگی محقّق کنید؛ این وظیفه‌ی ما است. این کاری است که امام بزرگوار کرد. 💠 امروز هم که بحمدالله نظام اسلامی به وجود آمده، تشکیل شده، ما منتظریم که دولت اسلامیِ به معنای واقعی و سپس جامعه‌ی اسلامیِ به معنای واقعی و سپس تمدّن اسلامیِ به معنای حقیقی به وجود بیاید، حوزه‌ی علمیّه مسئولیّتهای متناسب با این کار بزرگ را دارد، باید انجام بدهد. چه کار باید بکنید؟ باید بنشینید فکر کنید دیگر؛ اینها جزو آن موضوعات و مباحث فکری شما است. 📚 بیانات در دیدار طلاب 98/02/18 @almorsalaat
♨️♨️ فکر دین و سیاست را هم در و هم در عمل دنبال بکنید 🔰 رهبر معظم انقلاب 💢💢💢💢💢💢 💠 فکر وحدت دین و سیاست را، هم در تفقه و هم در عمل دنبال بکنید.... ما بایستی این فکر را در حوزه ریشه دار کنیم 🔻 به این شکل که هم فقاهت را اینطور قرار دهیم ... یعنی استنباط فقهی، بر اساس فقهِ ادارۀ نظام باشد؛ نه فقه ادارۀ فرد. 💠 فقه ما از طهارت تا دیات، باید ناظر به ادارۀ یک کشور، ادارۀ یک جامعه و ادارۀ یک نظام باشد. شما حتی در باب طهارت هم که راجع به ماء مطلق یا فرضاً ماء الحمّام فکر می کنید، باید توجه داشته باشید که این در یک جا از ادارۀ زندگی این جامعه، تأثیری خواهد داشت 🔻 تا برسد به ابواب معاملات و ابواب احکام عامّه و احوال شخصی و بقیّۀ ابوابی که وجود دارد 🔻 بایستی همۀ این ها را به عنوان جزئی از مجموعۀ ادارۀ یک کشور، استنباط بکنیم. 🔻 این در استنباط اثر خواهد گذاشت و گاهی تغییرات ژرفی را به وجود خواهد آورد 📚 بیانات در ابتدای درس خارج 70/06/31 @almorsalaat
♨️♨️ «فقه الله الاکبر»؛ آن چیزی که زندگی انسان را اداره می کند است 🔰 رهبر معظم انقلاب 💢💢💢💢💢💢 💠 ما اگر بخواهیم آنچه را كه باید عمل بشود، در یك جمله خلاصه كنیم، آن یك جمله عبارت از فقه اسلامی است. ما باید فقه اسلامی را در جامعه پیاده كنیم. فقه اسلامی، فقط طهارت و نجاسات و عبادات كه نیست؛ فقه اسلامی مشتمل بر جوانبی است كه منطبق بر همه‌ی جوانب زندگی انسان است؛ فردیاً، اجتماعیاً، سیاسیاً، عبادیاً، نظامیاً و اقتصادیاً؛ فقه‌اللَّه الأكبر این است. آن چیزی كه زندگی انسان را اداره می‌كند - یعنی ذهن و مغز و دل و جان و آداب زندگی و ارتباطات اجتماعی و ارتباطات سیاسی و وضع معیشتی و ارتباطات خارجی - فقه است. 💠 اگر ما بخواهیم در طول سال این فقه را فقط یاد بگیریم، آیا میتوانیم؟ عمل کردن، از یاد گرفتن مشکلتر است. این‌طور نیست که وقتی ما بخواهیم در یک جامعه گناه از بین برود، با اشاره‌یی یا با اعمال زوری بشود این کار را کرد. اگر بخواهیم فقر از جامعه برود و زایل بشود، این‌طور نیست که جامعه‌یی که سالهای متمادی، بلکه متمادی، از همه جهت موارد درآمدی و ارتباطات اقتصادی او زیر فشار سلطه‌های ظالم بوده، ما بتوانیم در مدت کوتاهی به این جامعه نظم و نسقی بدهیم؛ این کار بسیار سخت است. ، اداره‌ی زندگی و مواجه شدن با واقعیت، به مراتب دشوارتر است از آنچه که از ترتیب اوضاع در ذهن انسان میگذرد. 📚 بیانات در دیدار جمعی از فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم ۱۳۷۰/۱۱/۳۰ @almorsalaat
♨️اهمیت آشنایی طلاب با مسائل و تحولات عالم و پیشرفت های علمی، در راستای در استنباط احکام 🔰 آیت الله العظمی امام خامنه ای 🔅🔅🔅🔅🔅🔅 ✨قم و دیگر حوزه‌ها، از تحولات عالم نبایستی برکنار بمانند. کسانی که تدبیر امور حوزه را به دست دارند، باید فکری کنند و ترتیبی دهند که طلاب در جریان مسائل عالم قرار گیرند. چنین نباشد که از پیشرفتهای عالم، از حوادث عالم، از موضوعات علمی، از اکتشافات جدید در زمینه‌های مختلف - چه در زمینه‌های علوم طبیعی و چه بخصوص در زمینه‌های علوم انسانی - اینها برکنار و دور باشند. ✨چرا؟ برای این‌که یک رکن مهم برای فتوا، اطلاع از  است. اگر فقیه، موضوع را نشناسد، نخواهد توانست کما هو حقه، از دلیل شرعی، حکم الهی را استنباط کند. ✨فرض کنید کسی می‌خواهد مثلاً در باب کر حرف بزند؛ نباید بداند آب چیست!؟ فرض کنید در گوشه‌ای نشسته باشد و لیوان لیوان، یا قطره قطره، در حلق او آب ریخته باشند - البته فرض غیرممکن یا بسیار مستبعدی است؛ اما در عالم تصور - می‌شود چنین انسانی بفهمد که کر، میزان کر، تطهیر کر، یا آب جاری چیست؟ چگونه می‌خواهد اینها را استنباط کند؟ اصلاً می‌تواند استنباط کند؟ می‌تواند  موضوع و حکم را بفهمد؟ ✨اگر فقیه موضوع را نداند، بسیار مشکل است که بتواند حکم را درست بداند. بسیاری از جاها انسان فتاوی‌ای را ملاحظه می‌کند و می‌بیند که این فتاوی، رسا و کامل نیست. وقتی برمی‌گردد، می‌بیند موضوع برای فتوا دهنده، درست روشن نبوده است. در بسیاری از مباحث فقهی، ما به این برخورد می‌کنیم. می‌بینیم که در مسأله‌ای، اغلب فقها به یک امر فتوا داده‌اند. انسان تعجب می‌کند. واقعیات زندگی را که نگاه می‌کند، می‌بیند حکم شرعی در این قضیه، نمی‌تواند این باشد. بعد که تأمل می‌کند، سیر می‌کند؛ می‌بیند موضوع و شقوق موضوع، در زمان صدور آن فتوا، درست روشن نبوده است. یا شقوقی داشته، که آنها در حوزه‌ فقها نبوده است، یا بعداً شقوقی به وجود آمده است که آن زمان که راجع به این موضوع بحث می‌کردند، این شقوق وجود نداشته است. ✨پس، چنانچه طلبه و فاضل جوان، از مسائل عالم مطلع شد و در جریان امور قرار گرفت، این به او در فهم احکام الهی و شرعی و فتوای صحیح و نزدیک به واقع، کمک خواهد کرد. راهش هم این است که طلاب از این معلومات برکنار نمانند. ✨در حوزه‌ی قم، باید روشهایی را برای این قضایا انتخاب کنند. مثلاً با کمک کردن به گسترش معلومات، یا مطرح کردن بعضی از مسائل روز در مجلات اختصاصی حوزه‌ها، یا تخطئه نکردن کسی که مطالعات روز دارد، و از این قبیل روشها. 📚 بیانات ۷۱/۶/۲۹ 🌐 المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد @almorsalaat
🔆 حوزه علميه قاعده نظام جمهورى اسلامى است / استحكام اين قاعده، با تضمين سه عنصر اصلى امكانپذير است/ فقاهت، تهذیب و اخلاق، آگاهی سیاسی/ فقاهت دو رکن دارد: اصول استنباط و شناخت سوال زمانه 🔰آیت الله العظمی امام خامنه ای 💠 عزيزان! طلاب جوان! فضلا! توجه كنيد كه - همانطور كه امام (ره) مكرر فرمودند- قاعده است و همه چيز روى اين قاعده بنا شده و دوام خواهد يافت. اين قاعده بايد محكم باشد. استحكام اين قاعده، با تضمين اصلى امكانپذير است... 💠 اولين عنصر، است. را به همان معناى پيچيده و ممتازى كه امام (ره) براى ما معنا مى كردند و بخصوص در بيانات دو، سه سال اخيرشان بر آن تأكيد داشتند، معنا مى كنيم؛ يعنى تركيبى از متد علمى و دقيق فقاهتى و به تعبير امام (ره): . فقه صاحب جواهر، به معناى دقت و اتقان كامل در قواعد فقهى و استنتاج منظم فروع از همان قواعدى است كه در فقه و اصول مشخص شده است. 💠اين ، دو ركن دارد، كه ركن اول آن، اصول معتدل و قوى و آگاه به همه جوانب استنباط است، و ركن دوم، تطور فقه مى باشد و همان چيزى است كه امام در معناى اجتهاد و مجتهد و فقيه مى فرمودند و تأكيد داشتند كه مجتهد و فقيه بايد با ديد باز بتواند استفهامها و سؤالهاى زمانه را بشناسد. سؤال، نصف جواب است. تا شما سؤال زمان را ندانيد، ممكن نيست بتوانيد در فقه براى آن جوابى پيدا كنيد. بنابراين، فهم سؤال و ترتيب جواب مناسب براى آن، مهم است. 💠عنصر دوم، تهذيب و اخلاق است. روزى به اتفاق جمعى از فضلاى بزرگ در خدمت امام (ره) بوديم. ... آن روز امام (ره) فرمودند ... شما اگر فقط به ابقاى دو عنصر در حوزه قم توجه كنيد، همه چيز حل خواهد شد: اول، است- كه گمان مى كنم تعبير ايشان اين بود كه مواظب باشيد شعله فقاهت فروننشيند- و دوم، و است. ما اگر مهذب باشيم، خواهيم توانست هستى خود را در خدمت اسلام و نظام اسلامى قرار دهيم؛ ولى اگر مهذب نباشيم، آنچه كه داريم، در خدمت قرار نخواهد گرفت و چه بسا كه در جهت عكس هم قرار گيرد... 💠 عنصر سوم، است. آگاهى سياسى به مثابه چشمى است كه اگر نداشته باشيم، آن دو عنصر ديگر در حركت به ما كمك نخواهند كرد. بايد سه عنصر اصلى قاعده را حفظ كرد. البته حوزه علميه بايد يكپارچه باشد و از برخى تشنجات كه در گوشه و كنار وجود دارد، برى و بركنار بماند. حوزه علميه، جايگاه قداست و پاكى است. 📚 بیانات 68.03.22 @almorsalaat
📜احیای سنت در حوزه علمیه 🔰مقام معظم رهبری 💠بنده جزو کسانی هستم که از اوائل بر روی  مستقل حوزه‌ای تکیه کردم، الان هم اصرار دارم. ؛ خود حوزه با اعتبار خودش نه به اعتبار وزارت علوم؛ چون اعتبار حوزه عمیق‌تر، ثابت‌تر و مهمتر از اعتبار هر وزارتی است. با اعتبار خودش، حوزه  بدهد. حالا اسم  را هر چه میخواهند بگذارند. 💠بعضی از دوستان اعتراض کردند که چرا می گریزید از اسم دکترا و کارشناسی ارشد و اسمش را گذاشته‌اید سطح سه و سطح چهار؛ اینها را من بحثی ندارم. اینها را بنشینند بحث کنند، هر جور تصمیم گرفتند، همان درست است؛ لیکن اصلِ  را بنده قبول دارم، اما  زدگی آفت مدرک است. طلبه برای  درس بخواند، این عیب بزرگی است. 📚 بیانات 86.09.08 💠من این‌جا می‌خواهم مطلبی دیگر را هم پیشنهاد کنم: سنت   را که سالهاست در حوزه‌های ما منسوخ شده است، آقایان دوباره زنده کنند.  در گذشته، چیز خوبی بود. طلاب بعد از آن‌که مقداری درس می‌خواندند، برای این‌که به مراکز و شهرها بروند و مشغول خدمت علمی شوند، احتیاج به گواهینامه‌ای داشتند که معلوم شود این آقا اهل علم و فضل است. لذا پیش علمای بزرگ می‌رفتند و یک مسأله‌ی فقهی را مطرح و بحث می‌کردند. وقتی آن عالم تشخیص می‌داد که ایشان مجتهد است،   می‌نوشتند و به او می‌دادند. 💠بین علمای دوره‌ی قبل که ما دیده بودیم، اجازه‌های اجتهاد زیادی بود. بزرگان و پیرمردان و پدران ما، از علمای قبل از خودشان  داشتند. ولی الان، سالهاست که این کار منسوخ است. چرا منسوخ شد؟ شاید عللی هم داشت؛ که یکی از مهمترین آنها این بود که بعضی از بزرگان مراجع، عادت نداشتند  بدهند. جهاتی را رعایت می‌کردند. در نتیجه، این ، تدریجاً منسوخ شد. اکنون دست افراد فقط اجازه‌ی امور حسبیه است و این، کافی نیست. 💠چقدر خوب است که  در حوزه‌ها زنده شود. منتها، من به این ترتیب می‌کنم و می‌گویم: یک طلبه‌ی فاضل، بعد از آن‌که مقداری درس خواند و در خود احساس قوت اجتهاد کرد و نیروی اجتهاد و قدرت اجتهاد را در خودش حدس زد، پیش استاد برود. استاد موضوعی را، مسأله‌ی مهمی را انتخاب کند - سعی کنند مسأله را از مسائل جدید؛ مسائلی که رویش بحث نشده است انتخاب کنند - و به طلبه بدهد. طلبه برود روی آن کار کند و حاصل آن جزوه‌ای بشود مثل جزوه‌های پایان‌نامه‌ای که در دانشگاهها معمول است. 💠ما البته این را به حوزه‌ی قم ... پیشنهاد کردیم؛ که موضوع به طلاب بدهند و از آنها بخواهند که پایان‌نامه بنویسند. حالا عرض می‌کنیم که این را برای اجتهاد بنویسند. یعنی به طلبه موضوعی را بدهند و او آن موضوع را تنقیح کند، کار کند، بحث کند. گاهی دو، سه نفری راجع به قضیه‌ای بحث کنند و استاد راهنمایی هم باشد. آن وقت خواهید دید در ظرف چند سال، هزاران تز فقهی جالب و مسائل بحث نشده به دست خواهد آمد و این، راه را باز خواهد کرد. نمی‌گوییم آن طلبه‌ جوان تازه مجتهدی که مسأله‌ای را بحث کرده، حرف آخر را در این مسأله خواهد زد؛ نه. بگذارید اولین حرف را بزنند و اولین گام را بردارند. بنابراین، اگر این کار را ما در قم راه بیندازیم، به تبع آن در جاهای دیگر انجام خواهد گرفت. در نتیجه، ممکن است  را هم نخواهیم که مراجع بزرگ بدهند. همین فضلا و مدرسینی که در حوزه به فضل شناخته شده‌اند و قوت علمی و تحقیقی دارند، یک نفرشان، دو نفرشان به طلبه‌ای  بدهند. ببینید چقدر خوب خواهد شد! طلبه می‌خواهد به شهری برود، می‌خواهد در دستگاهی وارد شود، می‌خواهد یک شغل تبلیغی انتخاب کند؛ این ورقه‌ی اجتهاد که در جیبش باشد، نشانه‌ی فضل اوست. این، چقدر راه را باز و طلاب را تشویق خواهد کرد که بروند و این کار را پی بگیرند! 📚 بیانات 71.06.29 💠یک جمله درباره‌ پیشنهاد آقای ... عرض کنیم. مسئله‌ دکتری افتخاری؛ خوب، البته این یک افتخار است که این دانشگاه این اظهار محبت را به ما بکند؛ لیکن من اهل دکتری نیستم؛ همان طلبگی ما کافی است. اگر بتوانیم به میثاق طلبگی متعهد و پایبند بمانیم - که قولاً و فعلاً این میثاق را از دوران نوجوانی و جوانی با خدای متعال بستیم - اگر خداوند کمک کند و ما بتوانیم این میثاق را حفظ کنیم و در همین عالم طلبگی پیش برویم، من این را ترجیح میدهم... من پیشنهاد شما را قبول نمیکنم. 📚 بیانات 88.13.11 @almorsalaat
💢 وحدت دین و سیاست را هم در تفقه و هم در عمل دنبال کنید. 🔰 رهبر معظم انقلاب 🔅💠🔅💠🔅💠🔅 🔹فكر وحدت دين و سياست را، هم در تفقه و هم در عمل دنبال بكنيد. آقايان بدانند كه فكر جدايى دين و سياست، به عنوان يك آفت، بكلى ريشه كن نشده است. متأسفانه هنوز در حوزه ها كسانى هستند كه خيال مى كنند حوزه بايد به كار خودش مشغول بشود، اهل سياست و اهل اداره كشور هم مشغول كار خودشان باشند؛ حد اكثر اينكه باهم مخالفتى نداشته باشند! اما اينكه دين در خدمت اداره زندگى مردم باشد و سياست از دين تغذيه بكند، هنوز در بعضى از اذهان درست جا نيفتاده است. ما بايستى اين فكر را در حوزه ريشه دار كنيم؛ به اين شكل كه هم فقاهت را اينطور قرار بدهيم، و هم در عمل اينگونه باشيم. يعنى چه؟ 🔸يعنى استنباط فقهى، بر اساس فقه اداره نظام باشد؛ نه فقه اداره فرد. فقه ما از طهارت تا ديات، بايد ناظر به اداره يك كشور، اداره يك جامعه و اداره يك نظام باشد. شما حتّى در باب طهارت هم كه راجع به ماء مطلق يا فرضاً ماء الحمام فكر مى كنيد، بايد توجه داشته باشيد كه اين در يكجا از اداره زندگى اين جامعه تأثيرى خواهد داشت؛ تا برسد به ابواب معاملات و ابواب احكام عامه و احوال شخصى و بقيه ابوابى كه وجود دارد. بايستى همه اينها را به عنوان جزيى از مجموعه اداره يك كشور استنباط بكنيم. اين در استنباط اثر خواهد گذاشت و گاهى تغييرات ژرفى را به وجود خواهد آورد. 🔹در عمل هم بايد اينگونه باشيم. بايد طلاب را براى نيازهاى جامعه تربيت كنند. اين جامعه احتياج به قاضى دارد. بايد دستگاهى در قم طلاب را به سمت تربيت قاضى سوق بدهد. اينطور نباشد كه تربيت قاضى را هم حوزه به عهده ديگرى واگذار بكند. جايى در حوزه باشد كه طلاب را براى حضور در دستگاههاى گوناگون ادارى كشور مثل سازمانهاى عقيدتى، سياسى و ادارات مختلفى كه احتياج دارند سوق دهد. جايى باشد كه اشخاص و جمعى را به سمت پيدا كردن مسائل مهم كه نظام به آنها نياز دارد سوق دهد. 🔸ما امروز در باب اداره كشور به مسائلى برخورد مى كنيم كه مشكلات و معضلات دينى و فقهى ماست؛ ما پاسخ اينها را مى خواهيم، اما كسى جوابگو نيست. بايد خودمان بنشينيم، يا آقايى را ببينيم و از او بخواهيم، يا فرضاً بگوييم در كتابها بگردند و جواب اين مسئله را پيدا كنند. بايد دستگاهى آماده باشد و تمام مشكلات و معضلات نظام را پيشبينى كند؛ نسبت به آنها فكر كند، راه حل ارائه كند و جواب و پاسخ آماده را براى آن آماده نمايد. اين، جزو وظايف حوزه هاى علميه است؛ لذا متعلق به اسلام است، و اسلام آن چيزى است كه حوزه علميه براى آن به وجود آمده است. 🔹البته بُعد ديگر وحدت دين و سياست اين است كه حوزه هاى علميه بايستى از سياست هرگز دور نمانند. طلاب بايد آگاهى سياسى پيدا كنند. مبادا جريانهاى سياسى روز، بر ذهن طلاب در حوزه علميه سبقت بگيرند. طلاب بايد در فضاى سياسى حضور داشته باشند؛ بلكه جلوتر از زمان باشند و فكر سياسى روشن داشته باشند؛ كما اينكه علمايى كه فكر سياسى روشن داشتند، مفيد بودند. 🔸ما عالم ملاى محقق شجاع به دردبخورى از لحاظ شخصى را مى بينيم كه به خاطر نداشتن فكر سياسى، يكجا وجودش بايد مفيد واقع مى شده، اما مفيد واقع نشده است؛ يكجا نظرى داده، كه آن نظر برخلاف است؛ يكجا در مورد فردى تشخيصى داده، كه آن تشخيص، تشخيص غلطى است و موجب اشتباهات بزرگى در اين باب شده است. وقتى ما به فكر سياسى اهميت نداديم، اينگونه خواهد شد. عالم دين، بايستى فكر سياسى روشن و زنده و متناسب با لحظه حال داشته باشد. 📚 بیانات 70.06.31 @almorsalaat
✴️مَنِش و جهت بسیجی 🔰رهبر معظم انقلاب ۹۸/۹/۶ 🔹بسیج دو جلوه دارد؛ این حتماً مورد توجّه باشد. یک جلوه، جلوه‌ِ مجاهدت در عرصه‌ی است؛ همان که برای خاطر آن شما آموزش نظامی می‌بینید. در دوران هشت سال دفاع مقدّس، معجزه‌ی حضور بسیج خودش را نشان داد؛ دلگرمی مجموعه‌های نظامی ما ‌به حضور بسیجی‌ها بود در میدان نبرد، و بعد از آن هم در موارد گوناگون در کشور هر حادثه‌ای پیش آمده، بسیج در میدان دفاع سخت و دفاع نظامی حضور داشته. و همچنین در عرصه‌ی دفاع نرم، جنگ نرم که اینجا هم همین جور است. در عرصه‌ی جنگ نرم، یعنی عرصه‌ی علم، عرصه‌ی خدمت‌رسانی، عرصه‌ی سازندگی، عرصه‌ی تبلیغات دینی، عرصه‌ی فرهنگی هم بسیج مثل عرصه‌ی نظامی حضور دارد و باید حضور داشته باشد و باید تلاش کند و حرکت کند. 🔹در بسیج همه‌ی این چهره‌ها وجود دارند: از حسین فهمیده و بهنام محمّدی و محسن حججی و ابراهیم هادی بگیرید تا شهدای هسته‌ای؛ ببینید این چهره‌ها را! فاصله‌ی اینها از لحاظ جایگاه اجتماعی و موقعیّت اجتماعی چقدر است؟ امّا در بسیج اینها همه کنار هم هستند. شهدای هسته‌ای هم بسیجی‌اند، این عناصری هم که اسم آوردیم بسیجی‌اند؛ همّت و باکری و زین‌الدّین و حسین خرّازی و مانند اینها سپاهی بودند امّا بسیجی بودند؛ صیّاد که ارتشی است امّا بسیجی بود، بابایی ارتشی بود امّا بسیجی بود؛ حرکت، حرکت بسیجی بود؛ جهت، جهت بسیجی بود؛ مَنِش، مَنِش بسیجی بود؛ تا چمران و آوینی و کاظمی و مانند اینها همه بسیجی‌اند. کاظمی‌آشتیانی که سلّول‌های بنیادی را برای ما به ارمغان آورد، برای کشور همان قدر بسیجی است که حسین خرّازی و حسین فهمیده؛ اینها همه بسیجی‌اند، بسیج این است. این عرض عریض، این عرصه‌ی پهناور، همه [از جلوه‌های] بسیجند و صدها چهره‌ی نام‌آورِ دیگر. @almorsalaat
📌پیشروان حقیقی روشنفکری در حوزه علمیه 📌توصیف فضای حوزه علمیه در ۲۰سال قبل از انقلاب 🔰رهبر معظم انقلاب ۶۴/۹/۲۶ 🔅بنده از وقتی رفتم قم ... سال سی‌وهفت، من تازه از مشهد رفته بودم ... آن روزها هنوز مبارزه‌ی سیاسی قوی و عمیقی در حوزه نبود. و انقلاب و نهضت روحانیت هنوز شروع نشده بود، اما مبارزه‌ی برای گسترش فکر اسلامی و مبارزه برای پیدا کردن مفاهیم جدید در اسلام وجود داشت. 🔅مبارزه بود، این هم یک مبارزه بود. چون یک عده‌ای با همین هم مخالفت می‌کردند، چه در داخل حوزه‌ها و چه در بیرون از حوزه‌ها، واقعاً یکی از دشوارترین مبارزه‌ها همین بود که اسلام‌شناسان، آگاهان به معارف الهی و قرآنی گفتگو کنند تا آفاق جدید زندگی را، تا جهاد را، تا سیاست را، تا جامعه را، تا نظام اجتماعی را، تا انسان را و زندگی انسان را در قرآن و در اسلام پیدا کنند. و این چیزی بود که آن روز متخصصین فرهنگ دین و معرفت دینی به آن اهتمام زیادی نداشتند. 🔅یک عده‌ای تلاش می‌کردند و این افکار جدیدی را که در دنیای اسلام مطرح شده بود، آنها را یاد بگیرند و در قرآن جستجو کنند. و روایح زندگی‌بخش قرآنی را درک کنند. یک عده‌ای با این مخالفت می‌کردند، هم در بیرون از حوزه‌ها، آن درسهایی که با بیداری روحانیت و بیداری پرچمداران دین و فقه مخالف بودند، هم در داخل حوزه‌ها، آن کسانی که دیدگاههای وسیعی آنچنانکه شایسته‌ی معرفت اسلامی بود نداشتند. 🔅پیشروان این حرکت، همین عده‌ی معدودی بودند که اسم آنها در صدر سلسله‌ی شهدای انقلاب ما هم به صورت افتخارآمیزی ثبت و ضبط است. البته علمای بزرگ اسلام و آگاهان از معارف عمیق اسلامی هیچ وقت غافل از معارف انسان‌ساز و جامعه‌ساز و جهان‌ساز اسلام نبودند. یعنی همان وقت ما در میان چهره‌های بزرگ، روشنفکرترین روحانیون را مشاهده می‌کنیم. هم مرحوم آیت‌الله بروجردی یک روحانی روشنفکر و آگاه بود، هم در میان مؤلفین و محققین مرحوم علامه‌ی طباطبائی یک چهره‌ی آشنا به مسائل جدید اسلامی بود و آگاه از مفاهیم نو اسلامی بود. و شاید از همه‌ی اینها روشن‌بین‌تر و کیس‌تر در مفاهیم و معارف اسلامی و آمیخته‌تر از لحاظ روحی و فکری با روح و محتوای انقلابی اسلام امام عزیزمان بود، که از دوران جوانی با نهضت اسلامی، با نهضت اجتماعی بر مبنای اسلامی خو گرفته بود، در این باره کتاب نوشته بود، برای این هدف والا تلاش کرده بود، برای تحقیق نظام حوزه با این هدف زحمت کشیده بود، و حتی ترکیب تمرکز ریاست حوزه به وسیله‌ی مرحوم آیت‌الله بروجردی را با دوستانشان داده بودند. اینها بود اما حقیقت این‌که جو و فضای عمومی حوزه اینجوری نبود.  🔅حوزه‌ها علی‌رغم وجود یک چنین مشعلداران روشنگری‌ها و روشنفکریهای اسلامی، در آن سطحی و حدی که مناسب زمان بود در زمینه‌های روشنفکری واقعاً نبودند. 🔅یک عده‌ای بودند افراد فاضل، مؤمن، روشن‌بین، آگاه، جوان، فعال، نترس، با محرومیتهای خاص حوزه بساز و از خیلی چیزها پرهیزنکن که خیلی‌ها پرهیز می‌کردند. و اینها در حقیقت پیشروان حقیقی حرکت فکری جدید حوزه‌اند. 🔅این شهدای عزیزی که ما از اوّل انقلاب تا حالا داریم جزو اینهایند. مرحوم شهید مطهری از این جمله است، مرحوم شهید بهشتی، مرحوم شهید مفتح، مرحوم شهید باهنر، و شگفتا که پیشروترین عناصر روشنفکری انقلابی حوزه‌ها اولین شهدای هنگام به ثمر رسیدن این انقلاب را هم تشکیل دادند و این نشانه‌ی صداقت این دلها و زبانها و حقانیت این راه است. @almorsalaat
♨️این کار حوزه علمیه است... 🔰 مقام معظم رهبری 💠در زمینه‌های گوناگون، امروز نیاز وجود دارد؛ هم برای نظام اسلامی، هم در سطح کشور، هم در سطح جهان. تبیین معرفت‌شناسی اسلام، تفکر اقتصادی و سیاسی اسلام، مفاهیم فقهی و حقوقی ای که پایه‌های آن تفکر اقتصادی و سیاسی را تشکیل میدهد، نظام تعلیم و تربیت، مفاهیم اخلاقی و معنوی، غیره، غیره، همه‌ی اینها باید دقیق، علمی، قانع کننده و ناظر به اندیشه‌های رائج جهان آماده و فراهم شود؛ 💠این کار حوزه‌هاست. با ، این کار عملی است. اگر ما این کار را نکنیم، به دست خودمان کمک کرده‌ایم به حذف دین از صحنه‌ی زندگی بشر؛ به دست خودمان کمک کرده‌ایم به انزوای روحانیت. این، معنی تحول است. این حرکت نوبه‌نوی اجتهادی، اساس است. 📚بیانات ۸۹/۷/۲۹ @almorsalaat
♨️♨️تحقق اسلام و استقرار توحید در جامعه، وظیفه حوزه های علمیه است/ چه کار باید بکنید؟ باید بنشینید فکر کنید دیگر؛ اینها جزو آن موضوعات و مباحث فکری شما است. 🔰 رهبر معظم انقلاب 💠 اسلام فقط معرفت نیست، تعهّد به عمل و تحقّق احکام اسلام هم جزو اسلام است؛ یعنی یک وقت هست که ما اسلام را -که میخواهیم در حوزه یاد بگیریم- فقط عبارت میدانیم از اصول و فروع و اخلاق و همینهایی که هست -[که] واقعیّت هم همین است؛ [یعنی] اصول دین، فروع دین، ارزشهای اخلاقی، سبک زندگی، آئین حکمرانی، اینها همه جزو اسلام و جزو معارف اسلامی است- خب اینها را باید برویم در حوزه‌ی علمیّه یاد بگیریم.‌ 💠 لکن این [برداشت] درست نیست؛ این بخشی از کار حوزه‌های علمیّه است؛ چرا؟ چون این بخشی از اسلام است؛ بخش دیگرِ اسلام عبارت است از محقّق کردنِ این حقایق در متن جامعه، در متن زندگی مردم، یعنی هدایت؛ این بخشی از اسلام است دیگر. اسلام فقط توحید به معنای علم توحید با همان عمق و معرفتِ عرفانی و فلسفی و [مانند] اینها نیست، بلکه اسلام عبارت است از استقرار توحید در جامعه؛ یعنی جامعه موحّد بشود؛ این هم جزو اسلام است. 💠 بخشی از اسلام عبارت است از معارف اسلامی که این معارف شامل عقلیّات و نقلیّات و ارزشهای اخلاقی و بیان سبک زندگی و شیوه‌ی حکومت است؛ و همه‌‌ی اینها جزو معارف اسلامی است که دانستن اینها لازم است. این بخشی از اسلام است؛ بخشی از اسلام هم عبارت است از تحقّق اینها در خارج؛ یعنی توحید محقّق بشود در خارج، نبوّت به معنای در رأس جامعه بودن تحقّق پیدا کند. خب «اَلعُلَماءُ وَرَثَةُ الاَنبیاء» را باید شما محقّق کنید. .... امّا شما به عنوان عالم دین و متخصّص دین موظّفید که اسلام را در خارج، در محیط زندگی محقّق کنید؛ این وظیفه‌ی ما است. این کاری است که امام بزرگوار کرد. 💠 امروز هم که بحمدالله نظام اسلامی به وجود آمده، تشکیل شده، ما منتظریم که دولت اسلامیِ به معنای واقعی و سپس جامعه‌ی اسلامیِ به معنای واقعی و سپس تمدّن اسلامیِ به معنای حقیقی به وجود بیاید، حوزه‌ی علمیّه مسئولیّتهای متناسب با این کار بزرگ را دارد، باید انجام بدهد. چه کار باید بکنید؟ باید بنشینید فکر کنید دیگر؛ اینها جزو آن موضوعات و مباحث فکری شما است. 📚بیانات در دیدار طلاب 98/02/18 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
♨️اهمیت آشنایی طلاب با مسائل و تحولات عالم و پیشرفت های علمی، در راستای در استنباط احکام 🔰 مقام معظم رهبری ✨قم و دیگر حوزه‌ها، از تحولات عالم نبایستی برکنار بمانند. کسانی که تدبیر امور حوزه را به دست دارند، باید فکری کنند و ترتیبی دهند که طلاب در جریان مسائل عالم قرار گیرند. چنین نباشد که از پیشرفتهای عالم، از حوادث عالم، از موضوعات علمی، از اکتشافات جدید در زمینه‌های مختلف - چه در زمینه‌های علوم طبیعی و چه بخصوص در زمینه‌های علوم انسانی - اینها برکنار و دور باشند. ✨چرا؟ برای این‌که یک رکن مهم برای فتوا، اطلاع از  است. اگر فقیه، موضوع را نشناسد، نخواهد توانست کما هو حقه، از دلیل شرعی، حکم الهی را استنباط کند. ✨فرض کنید کسی می‌خواهد مثلاً در باب کر حرف بزند؛ نباید بداند آب چیست!؟ فرض کنید در گوشه‌ای نشسته باشد و لیوان لیوان، یا قطره قطره، در حلق او آب ریخته باشند - البته فرض غیرممکن یا بسیار مستبعدی است؛ اما در عالم تصور - می‌شود چنین انسانی بفهمد که کر، میزان کر، تطهیر کر، یا آب جاری چیست؟ چگونه می‌خواهد اینها را استنباط کند؟ اصلاً می‌تواند استنباط کند؟ می‌تواند  موضوع و حکم را بفهمد؟ ✨اگر فقیه موضوع را نداند، بسیار مشکل است که بتواند حکم را درست بداند. بسیاری از جاها انسان فتاوی‌ای را ملاحظه می‌کند و می‌بیند که این فتاوی، رسا و کامل نیست. وقتی برمی‌گردد، می‌بیند موضوع برای فتوا دهنده، درست روشن نبوده است. در بسیاری از مباحث فقهی، ما به این برخورد می‌کنیم. می‌بینیم که در مسأله‌ای، اغلب فقها به یک امر فتوا داده‌اند. انسان تعجب می‌کند. واقعیات زندگی را که نگاه می‌کند، می‌بیند حکم شرعی در این قضیه، نمی‌تواند این باشد. بعد که تأمل می‌کند، سیر می‌کند؛ می‌بیند موضوع و شقوق موضوع، در زمان صدور آن فتوا، درست روشن نبوده است. یا شقوقی داشته، که آنها در حوزه‌ فقها نبوده است، یا بعداً شقوقی به وجود آمده است که آن زمان که راجع به این موضوع بحث می‌کردند، این شقوق وجود نداشته است. ✨پس، چنانچه طلبه و فاضل جوان، از مسائل عالم مطلع شد و در جریان امور قرار گرفت، این به او در فهم احکام الهی و شرعی و فتوای صحیح و نزدیک به واقع، کمک خواهد کرد. راهش هم این است که طلاب از این معلومات برکنار نمانند. ✨در حوزه‌ی قم، باید روشهایی را برای این قضایا انتخاب کنند. مثلاً با کمک کردن به گسترش معلومات، یا مطرح کردن بعضی از مسائل روز در مجلات اختصاصی حوزه‌ها، یا تخطئه نکردن کسی که مطالعات روز دارد، و از این قبیل روشها. 📚 بیانات ۷۱/۶/۲۹ 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
✅ گزارشی از دروس خارج فقه و درس گفتارهای نظام‌های اسلامی حوزه‌های علمیه قم / استقبال اساتید و طلاب از دروس خارج فقه نظام در ادامه مسیر تحول حوزه علمیه 🎙 با حضور اساتید برجسته حوزه‌ علمیه از جمله: حضرات آیات اعرافی، اراکی، کعبی، سیفی مازندرانی، علیدوست، هادوی تهرانی، فقیهی، فاضل لنکرانی و... 🏢 در مدارس علمیه و مراکز فقهی 💠 دانشجویان و علاقه‌مندان نیز می‌توانند از طریق کانال‌های اساتید به فایل‌های صوتی جلسات دسترسی داشته باشند. 📚 متن کامل: http://ihkn.ir/?p=35358 _ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ 🔳 با همراه باشید 🆔 @meftahandishe_com
♨️| اصل فلسفه حتماً بايد در حوزه قم ترويج شود و بايد عدّه ای متخصّص شوند و فلسفه بخوانند. 🎙مقام معظم رهبری 💠من در سفر به قم نيز، خدمت شما و بعضى دوستان ديگر عرض كردم: ما اگر كاری كنيم كه فلسفه از پايگاه خودش (شهر قم) فرار كند، آن وقت بايد بياييم به تهران و دنبال فيلسوف بگرديم، دنبال فيلسوف اسلامى؛ يعنى، مردم به هرحال، دنبال پاسخ های فلسفى هستند. 💠امروز فلسفه در دنيا جايگاه بسيار والايى دارد و نمى شود از فلسفه صرفنظر كرد، لذا اصل فلسفه حتماً بايد ترويج شود و بايد عدّه ای متخصّص شوند و فلسفه بخوانند. 💠من شنيده ام كه به خلاف چند سال قبل كه گفته مى شد حوزه های فلسفه گسترش دارد و رو به گسترش است، حالا قدری كم يا محدود شده است. از اين رو، اساتيد بزرگى كه الحمدلّٰله در قم تشريف دارند، بايد به اين مسئله، اهتمام ويژه كنند. 📚 ديدار با اعضای شورای عالى حوزۀ علميۀ قم،1380/03/16 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد👇👇 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b