eitaa logo
المرسلات
10.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
549 ویدیو
40 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
المرسلات
💢 صوت #مجموعه_دروس فقهی 🔰 استاد علی فرحانی #فقه #پای_درس_استاد @fater290 👇👇👇👇
💠 لینک صوت فقهی 🔰استاد علی فرحانی 💢 1- شرح لمعه/ ج1ص1-347 👈 مدرسه شهید صدوقی 5 سال91-92 🔹تعداد: 144 🔸حجم: 1.38GB 👇👇 🆔http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/doroos/figh/lomeh-sadooghi-91-92-j1-s1-347/ 💢 2- شرح لمعه/ ج1ص1-168 👈 مدرسه شهید صدوقی 5 سال 90-91 🔹تعداد: 47 🔸حجم: 475MB 👇👇 🆔http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/doroos/figh/lomeh-sadooghi-90-91-j1-s1-168/ 💢3- مکاسب/ ج2ص140 تا ج3ص208 👈مدرسه دارالهدی 95-96 🔹تعداد: 121 🔸حجم: 1.43GB 👇👇 🆔 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/doroos/figh/makaseb-figh2-darolhoda-95-96-j2-s140-j3-s208/ 💢4- مکاسب/ ج2ص215 تا ج3ص49 👈مدرسه امام باقر(ع) 🔹تعداد: 70 🔸حجم: 970MB 👇👇 🆔 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/doroos/figh/makaseb-figh2-emambagher-j2-s215-j3-s49/ 💢5- مکاسب/ ج3ص1-204 👈مدرسه دارالهدی 94-95 🔹تعداد: 146 🔸حجم: 1:33GB 👇👇 🆔 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/doroos/figh/makaseb-figh3-darolhoda94-95-j3-s1-204/ 💢6- مکاسب/ ج3ص177-310 👈مدرسه دارالهدی 🔹تعداد: 93 🔸حجم: 832MB 👇👇 🆔 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/doroos/figh/makaseb-figh4-darolhoda-j3-s177-310/ 💢 7- مکاسب/ ج5ص1-156 👈مدرسه دارالهدی 95-96 🔹تعداد: 75 🔸حجم: 619MB 👇👇 🆔 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/doroos/figh/makaseb-figh5-darolhoda-95-96-j5-s1-156/ 💢8- مکاسب/ ج5ص1-313 👈مدرسه امام باقر(ع) 94-95 🔹تعداد: 131 🔸حجم: 1.55GB 👇👇 🆔 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/doroos/figh/makaseb-figh5-emambagher-94-95-j5-s1-313/ 💢9- مکاسب/ج5ص355 تا ج6ص206 👈مدرسه امام باقر(ع) 96-97 🔹تعداد:125 🔸حجم: 1.77GB 👇👇 🆔 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/doroos/figh/makaseb-figh6-emambagher-96-97-j5-s355-j6-s206/ 💢10- مکاسب/ج6ص1-206 👈مدرسه امام باقر(ع) 🔹تعداد: 146 🔸حجم: 1.27GB 👇👇 🆔 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/doroos/figh/makaseb-j6-s1-204/ ✅✅✅✅✅✅ @fater290
المرسلات
🖊 #یادداشت 🔺 تحول مسیر نیست، مقصد است (تاملی در برون رفت از وضعیت تعلیقی تحول در حوزه) @fater290 👇👇
🔥 مسیر نیست، مقصد است 🔰حجت الاسلام سید محمد هاشمی 👉 @smhashemi128 💢💢💢💢💢💢 ⭕️یکی از اشکالات اساسی برخی جریان های فعلی تحولی که با نیت خوبی هم برای بسط گفتمان تحول در حوزه تلاش می کنند، از بین بردن انگیزه کار علمی فعلی در میان طلاب جوان تر است. ⭕️ وقتی تمام دروس فعلی حوزه از حیّز انتفاع ساقط شد و جایگزین مناسبی هم برای آن معرفی نشد نه شوقی برای دروس سابق باقی می ماند و نه راهی برای آینده باز می ماند. ⭕️ به نظرم طلاب جوان تر باید دقت کنند که تحول نهایی در حوزه، نیست بلکه است یعنی باید به آن رسید نه اینکه تصور کنیم این تحولِ فرضی راهی برای امروز ما می سازد. این عادتا محال است و آثاری که امروز به نام تحول منتشر می شوند نیز مویدی بر همین معنا هستند و ماندن به این آرزو آب در هاون کوبیدن است. ⭕️ به نظر می رسد تنها راهی که می شود پس از آن به تحول فکر کرد این است که: ✅ 1- ابتدا بتوان ترازهای لازم علمی و اجتماعی را در زمانی کوتاه در مسیر تحصیلی حوزه های علمیه به دست آورد. بین چهره های بزرگ تحولی حوزه همه ایشان حائز این رتبه بودند: در تاسیس نظام اصولیش این قوت را داشت، برای باز کردن فضای حکمت متعالیه و تفسیر در حوزه علمیه قم کاملا چنین رتبه ای داشت، مرحوم در نجف از فضلای بسیار مشهور و قطعی الاجتهاد بود، و همین شهرت و قوت باعث شد که حتی مرحوم آیت الله برای تحول در حوزه قم از ایشان تقاضای کمک کند، شهید نیز در نجف دارای قوت علمی و مقبولیت فضای علمی حوزه بود. شهید نیز گرچه متاسفانه مطرود قم واقع شد ولی احدی سخنی در قوت فوق العاده علمی ایشان نداشت. طلاب جوان تر باید بدانند که ما نیاز به جمعی متشکل از مطهری و صدر و مظفر و ... داریم و راه آن همان راهی است که آن بزرگان پیمودند. ✅ 2- باید راهی یافت تا سریعتر بتوان دروس و مدارج فعلی حوزه علمیه را، هم به جهت محتوایی و هم به جهت رسمی طی کرد.در این صورت اشکال مشهورِ اتلاف عمر که برخی منتقدان سیستم آموزشی فعلی حوزه مطرح می کنند نیز (به فرض ورود اشکال) منتفی می شود. به نظر می رسد در یک دوره پنج ساله بتوان تا پایان کفایه و در دوره پنج ساله دیگری کار اساسی در درس خارج انجام را به پایان رساند و پس از آن تخصصی تر به مباحث مختلف در اندیشه اسلامی پرداخت. یعنی همان ده سالِ مشهورِ پیش از خارج می تواند تبدیل به 10 سال تا قریب به صاحب نظر شدن شود. ✅ 3- طلاب جوانترِ خواهان تحول و انقلابی می توانند از اکنون هسته های سخت علمی شکل دهند و گفتمان تحول را با افق های آن با هم به مباحثه بگذارند و جریان گفتمان سازی آن را در حوزه ها رونق بخشند. ✅ 4- در این مدت یک طلبه باید با ساختارهای اصلی اندیشه در غرب آشنا شود و اندیشه ی تحول خواهان اساسی در حوزه خصوصا مرحوم امام (ره) را مرور کاملی کند و فرا گیرد. ✅ 5- اگر کسی خواهانِ تحول آن هم در مسیر انقلاب اسلامی است هرگز نمی تواند در ایام تحصیل از فضای عمومی و واقعی کشور و جهان اسلام غایب باشد و صرفا تبدیل به نیرویی علمی شود به همین علت نیاز است در این ایام نقش آفرینی مشخصی (البته با اولویت کار علمی) در عرصه انقلاب داشته باشد. ⭕️ پیرامون چند موضوع دیگر در این باب باید نوشت تا روند این پروژه روشن تر شود: 1- معنای درست تحول 2- سیره تحولی تحول خواهانی که در بالا از ایشان اسم برده شد. 3- کیفیت سریعتر و با کیفت تر خواندن روال فعلی حوزه 4- نسبت علوم جدید و تمدن مدرن با اندیشه اسلامی و دخالت این عنصر در امر تحول 📌کانال شخصی حجت الاسلام سید محمد هاشمی: @ofoqemobin @fater290
☑️ طرح کلی کتاب شیخ انصاری 🔰 استاد علی فرحانی 👈 کتاب ، دارای سه بحث کلی (مکاسب محرمه، بیع، خیارات) می باشد. یکی از سوالات در مورد این کتاب این است که آیا این سه مبحث، سه موضوع مستقل اند که در یک کتاب جمع شده اند یا بین آنها ارتباط برقرار است و ابواب کتاب مکاسب دارای یک نظم واحد و مرتبط به هم است؟ 👈استاد در این صوت، این موضوع را مورد بررسی قرار داده اند و در ضمن آن به مباحثی همچون کتب فقهی و تفاوت بین عنوان و عنوان پرداخته اند. 👈مباحث مطرح شده در این صوت، در فهم کتاب مکاسب و حل اشکالاتی که به نظرات شیخ می شود، بسیار راهگشاست. لذا کسانی که قصد تحصیل مکاسب را دارند، حتما گوش کنند. 📌 بخشی از جلسات اول و دوم تدریس مکاسب، مبحث اجازه و رد، ۹۸/۶/۲۴.۲۵، مدرسه فقهی امیرالمومنین (ع) ⬇️لینک دانلود صوت👇👇 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/audio/fegh/tarhe-koli-ketabe-makaseb@fater290.mp3 @fater290
🌐تراکم ظنون در مکتب شیخ انصاری 🔰استاد علی فرحانی 🔸یکی از شاخصه های اصلی نظام استنباطی شیخ انصاری (ره)، مبنای است. استاد علی فرحانی در ضمن تدریس رسائل و مکاسب، این مبنا را تبیین و بر مواردی تطبیق کرده اند. 🔸قابل توجه است که موضع اصلی بحث از این مبنا، علم اصول است و شیخ انصاری در کتاب رسائل خود ادله آن را بیان و نسبت آن را با قول به انسداد و حجیت قول موثوق به، مشخص کرده اند. 🔸در ادامه برخی از صوت های استاد در این موضوع را می شنوید. این مجموعه در حال تکمیل است. 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔹بحثی سندی در ادله خیار مجلس و توضیح مبنای تراکم ظنون http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/audio/fegh/tarakome-zonoom/bahsi-sanadi-dar-adelle-khiare-majles-v-mabnaye-tarakome-zonoon.mp3 🔹توضیحی پیرامون مبنای تراکم ظنون http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/audio/fegh/tarakome-zonoom/tarakomezonoonesheikh@almorsalat.mp3 🔹توثیق روایات بر اساس مبنای تراکم ظنون و توثیق روایت "الناس مسلطون" http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/audio/fegh/tarakome-zonoom/tosighe-revayat-bar-asase-mabnaye-tarakome-zonnon-v-%20tosighe-revayate-saltanat@almorsalat.mp3 🔹توثیق روایت "انما یحلل الکلام" بر اساس مبنای تراکم ظنون http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/audio/fegh/tarakome-zonoom/tosighe-revayte-ennama-yohallel-bar-asase-tarakome-zonoon@almorsalat.mp3 @almorsalaat
Untitled 3.mp3
7.93M
🔊🔊 🔊🔊 ✅کتاب رسائل؛ متن تاسیس و ریشه غالب نظرات بعد از خود! 🔰استاد علی فرحانی 💠 علیرغم آنچه مشهور شده است مبنی بر اینکه قیل و قال های رسائل می تواند فاکتور گرفته شده و حذف شود اما حق این است که امکان حذف این کتاب و مطالب آن نبوده بلکه هر نظری در این کتاب منشا حقیقی و واقعی دارد. 💠 اگر به صورت و به رسائل و کفایه نگاه شود؛ باید گفت که حداقل 80 درصد مطالب اصولی مطرح شده متاخر از آنها؛ ریشه در این دو داشته و رسائل پایه مستحکمی برای آنها محسوب می شود. 💠 رسائل متن تاسیس مدرسه اصولی است. و می بایست غرض اصلی متعلم از این کتاب، فهم چگونگی استخراج قواعد اصولی از متن فقه باشد لذا متعلم برای رسیدن به این هدف هم پشتوانه اصولی متعارف نیاز داشته و هم پشتوانه فقهی متعارف! ♨️ استاد در این صوت نکات جالبی در مورد کتاب رسائل شیخ و جایگاه آن بیان کرده که توصیه می کنم حتما استماع کنید. @almorsalaat
استاد علی فرحانی rasael matne tasis (2).mp3
7.84M
🔊 🔊 ❇️ استاد شیخ علی فرحانی 🔸 استاد در ابتدا؛ کتاب رسائل را به عنوان معرفی می کنند. 🔸 ایشان شاهد بر این مطلب را تاثیر ملموس و محسوس آن در نظرات متاخرین از رسائل می دانند تا جایی که رسائل منبع الهام نظرات مقابل و متضاد هم می باشد. 🔸 ایشان شاهد بر عظمت علمی این کتاب را ماندگاری و پایداری عجیب آن پس از حملات سهمگین علمی علماء در طی سالیان متعدد؛ بیان می کنند. 🔸 استاد در آخر بیان می دارند: آنچه در رسائل مهم است بررسی "ما یقول الشیخ" آن هم‌ مبتنی بر نظام استنباطی خود شیخ است لذا ممکن است اشکال حواشی بر مساله ای از آن، مبتنی بر نظام دیگری بوده که تناسبی با نظام شیخ ندارد. ♨️ عدم توجه به نکته اخیر در تحصیل کتاب رسائل موجب در متن میشود. @almorsalaat
استاد علی فرحانی ahamiat fahm nazare sheikh dar rasael.mp3
14.66M
🔊 ♨️ نظام واره و الگوریتم اصول فقه ❇️ استاد شیخ علی فرحانی 💠 شرط ثمره مباحث اصولی در فقه؛ نظام و داشتن در علم اصول است و نه صرف نظرات جزیره ای! 💠 نگاه جزیره ای و غیر نظام مند در اصول عامل اشتباهاتی بزرگ و بعضا نظراتی شده است که لوازم آن دلالت صریح بر باطل بودن آنها دارد. 💠 مثال بارز نگاه التقاطی و ثمره آن را می توان در مبحث وجوب غیری و مبحث جعل احکام وضعیه_از نگاه برخی بزرگان_ مشاهده کرد. 💠 وظیفه اساسی و اولیه متعلم در کتاب رسائل؛ یادگیری نظام واره و الگوریتم اصولی شیخ است. 💠 با توجه به اینکه با تمام اختلافاتی که علماء با هم دارند وقتی بررسی شود معلوم می شود که حدود ۹۹ درصد نظام دستگاه اصولی آنها یکسان است: 💠 این واقعیت شیرین؛ در صورتی که توسط متعلم کسب شود، مسیر تحصیل را کوتاه کرده و ما را به غرض نزدیک تر می کند. @almorsalaat
💢چیستی و حجیت آن 🔰استاد علی فرحانی ✍ تقریر: احسان چینی پرداز 💠انسداد با تعابیری چون « انسداد علم و علمی » و «انسداد باب احکام» تعریف میشود. همانطور که در ادامه خواهد آمد انسداد یعنی _ به دلائل متعدد_ حجتی بر احکام شرعیه و راهی برای کشف حکم شرعی وجود ندارد لذا یا هیچ حکمی یا بسیاری از احکام شرعی از طرق حجت شرعی قابل استنباط نبوده و طریقی بر کشفشان نیست. 💠در نتیجه انسداد به معنای نداشتن علم یقینی به حکم و علم به واقع نیست. زیرا: 1️⃣اولا اینکه گفته شود انسداد موضوع اش حکم در لوح محفوظ و یا عدم علم یقینی به کلام شارع باشد غلط است بلکه اگر قرار است انسداد به این معنا باشد تمام فقهاء انسدادی اند. 2️⃣ثانیا هیچ فقیهی به دنبال کشف حکم عند الله نبوده بلکه به قول آقای مظفر ما به دنبال حکم موجود در لوح محفوظ و مراد جدی در قلب شارع نیستیم. در این حقیقت هیچ فرقی هم میان فقهاء زمان معصوم با دیگر فقهاء – همچون معاصرین – نیست زیرا برخی از فقهاء زمان ائمه نیز بعد از مدت زمان طولانی یک بار به دیدار امام می آمده اند چه اینکه بُعد مسافت زیادی با معصوم داشته اند؛ هم به دنبال اخذ به حجت بوده اند و نه حکم واقعی در لوح محفوظ. 3️⃣ثالثا فقهائی هم که قائل به انسداد بوده اند مرادشان از انسداد، عدم علم به واقع نبوده است بلکه انسداد را همان عدم وجود طریق معتبر شرعی به سوی احکام دانسته اند. 💠با توجه به این توضیح از انسداد: فقیهی که از باب عوض شدن شرائط و بُعد زمانی؛ معادلات را به گونه ای می چیند که در امتداد آنها بسیاری از احکام طریق معتبر شرعی برای کشف پیدا نمی کنند آن هم به هر دلیلی اعم از: 1️⃣یا از باب اینکه هیچ چیزی را نتوانست از باب قاعده کل ما بالعرض لابد ان ینتهی الی ما بالذات به قطع برگردانده و حجت کند. 2️⃣یا توانست که بناء عقلاء را به قطع برگردانده و حجت کند و از این طریق ظواهر را حجت کند اما چون قائل به تحریف قرآن شد نتوانست از آیه نبا برای حجیت خبر واحد استفاده کند لذا کتب اربعه هم عملا برای او بی استفاده باقی می ماند. 3️⃣یا اینکه حجیت قرآن را قبول کرده و در نتیجه از آیات آن چون آیه نبأ برای حجیت خبر واحد استفاده کرده اما به خاطر اینکه حدوسط آیه نبا خبر عادل است این دلیل تنها میتواند 15 الی 50 درصد کتب اربعه را پوشش دهد و عملا نصف کتب اربعه بدون استفاده باقی می ماند. ✅در نتیجه: این فرد به انسداد رسیده و برای استخراج احکام به صورت قیاس استثنائی راه هایی را روبروی خود می بیند که باید با سبر و تقسیم همه را رد کرده و به راه نهائی برسد که همان راه استنباط و طریق شرعی کشف احکام باشد: 1️⃣راه اول: برائت آن هم از باب قبح عقاب بلابیان. ♨️پاسخ: قطعا این طریق باطل است زیرا دین بدون باید و نباید که معنا ندارد! 2️⃣راه دوم: آن مقداری که می توانیم و طریق شرعی وجود دارد احکام را استنباط کرده و مابقی را تماما از اصول عملیه استنباط می کنیم چه اینکه اصول عملیه به اندازه کل فقه حکم دارند و تمام احکام فقهی در یکی از مجاری اصول عملیه قرار میگیرد لذا هر موضوعی بما هو مجهول حکمه الواقعی در اصول عملیه حکمی خواهد داشت. ♨️پاسخ : این راه هم‌ متروک است.(البته علت رد این راه نیاز به بحث بیشتری دارد) 3️⃣راه سوم: آن مقدار را که می تواند استنباط کرده و تمام ما بقی را احتیاط می کند. ♨️پاسخ: این هم قطعا غلط است زیرا در نتیجه آن زندگی بسیار سخت شده و پیش می آید. 4️⃣راه چهارم: می بایست تحری –تحصیل ظن– کند یعنی تمام تلاش خود را کند تا راحج از مرجوح در احکام برایش تفکیک شود. 💠حال در این صورت دو راه دارد: 1️⃣به راجح عمل کند ( ترجیح راجح) 2️⃣به مرجوح عمل کند ( ترجیح مرجوح). البته در اینجا به حکم عقل قطعا راه اول یعنی ترجیح راجح را انتخاب کرده و نتیجه آن را حکم شرعی می داند. در نتیجه عمل به راجح یعنی حکم مظنون به ظن انسدادی حجت شرعی میشود! ✅نکته: البته در این مسیر راه های دیگری مانند تقلید شمرده شده است که در آخر همان تحری انتخاب میشود. 📌اما این حجیت چگونه به دست آمد؟ این حجیت از باب حکم عقل بوده و عقل در اینجا حکم به حجیت می کند. اما باز دو صورت دارد: 1️⃣ظن علی الکشف: اگر حکمی که عقل داده توسط خود عقل به شارع هم سرایت کند یعنی این حکم صغری ملازمه قرار بگیرد ظن علی الکشف نام دارد. 2️⃣ظن علی الحکومه: همانطور که برخی گفته اند در صورتی که این حکم صغرای ملازمه قرار نگیرد ظن علی الحکومه شده یعنی این حکم تنها تحت محاکمه عقل است. 💠در حالت دوم بیش از این شارع نمی تواند از انسان توقعی داشته باشد زیرا در اینصورت تکلیف ما لا یطاق میشود. اما قدر متیقن در هر دو حالت حجیت لغوی است یعنی در هر دو حال حکم از باب یصح الاحتجاج به حجیت پیدا می کند چون عقل به آن حکم کرده است. ♨️اما تطبیق در فضای فقه: 💠راه تحری قطعا از مسیر کتب فقهیه و حدیثیه و رواییه نوشته شده در طول تاریخ می گذرد به گونه ای که قائل به انسداد برای تحصیل ظن تمام آثار و کتب روایی و حدیثی و فقهی و اقوال علماء و فروض مطرح در مساله را بررسی می کند. 💠 بعد هم وقتی نظر مشهور را پیدا کرد اگر توانست که در ادله آنها خدشه ای کند که در این صورت شاید قول آنها برای او حجت نباشد اما در صورتی که نتوانست در بیان مشهور خدشه ای وارد کند ظن به صحت قول شان پیدا می کند. 💠 اگر هم غایه الامر نتوانست تحصیل ظن کند و به حکم نرسید معذور است. پس ممکن است به این شیوه برخی به غالب و برخی تنها به مقداری از احکام پی ببرند. ✅فلهذا در فضای انسداد چیزی به نام تفکیک بین قدماء و متاخرین و معاصرین و نیز مرز کتب فقهی و حدیثی وجود ندارد بلکه می بایست در این فضا وظیفه تحصیل ظن است و برای تحصیل آن باید تمام کتب مذکوره بررسی شود. 📛به همین صورت شیخ انصاری در باب لغات و معانی لغات معصوم قائل به وجوب تحری میشود..... @almorsalaat 🔉 صوت تدریس استاد را 👇👇
استاد علی فرحانی moamelat-adele emza.mp3
9.97M
🔊 🔊 🔰 عمومات ادله امضاء و ادله جوانحی امضاء ✅ استاد شیخ علی فرحانی 💠 با اینکه معاملات امضائی_عقلائی هستند اما گاهی رویکردهای توقیفی_تعبدی در این باب دیده میشود. 💠 اما بدون در نظر گرفتن آن رویکردها؛ ادله امضاء عموماتی دارند که در صورت فقد دلیل خاص، به عنوان ادله در باب این مسائل مورد استفاده قرار میگیرند. 💠 برخی از این عمومات امضائی؛ صرفا ادله جوانحی هستند که صاحب و به خاطر نظر خاص خود، مطلقا عمل به صرف آنها را (بدون جمع زدن با دیگر عمومات) مجزی می دانند. 💠 اما شیخ انصاری که در معاطات به بیان سیستم ایشان پرداخته، قائل اند در معاملات گاهی صرف عمل جوانحی مکفی است اما گاهی هم قطعا صرف جوانح کفایت نمی کند. لذا نیاز به جمع بین ادله عمومات امضاء وجود دارد. ✅ اما تنها کسی که هنرمندانه به جمع بین این ادله پرداخته می باشد. @almorsalaat
هدایت شده از بینش مطهر || مطهَرین
اصل اجتهاد در اسلام.pdf
265.3K
بسم الله الرحمن الرحیم 🔰 مساله اجتهاد و تقلید در اسلام و پاسخ به بسیاری از شبهات ❇️درس گفتار فوق با نام «اصل اجتهاد در اسلام» نام گذاری و منتشر شده است. البته حق مساله این است که بگوییم «مساله اجتهاد و تقلید» چرا که مباحث زیادی از گفتار فوق در باب تقلید و کیفیت آن و تقلیدِ مذموم و ممدوح است. ❇️گفتار فوق برای آشنایی با چیستی و چگونگی اجتهاد و حد و حدود آن بی نهایت آموزنده و مفید است. ان شاء الله در روزهای آینده صوت این جلسه که سخنرانی استاد شهید است را نیز در اختیار شما بینش پژوهان گرامی قرار می دهیم. 💠در ادامه فهرستی از اهم مطالب موجود در این گفتار رو با هم می خوانیم: 🔆اجتهاد در نگاه چیست و چگونه انجام می شود؟ 🔆تفاوت اجتهاد در مکتب تشیع و چیست؟ 🔆چرا اهل تسنن به چهار امام فقهی اکتفا کردند؟ 🔆آشنایی با سیر تطور واژه «اجتهاد » در طول تاریخ علم اصول فقه 🔆پیدایش جریان مهم و منحرف اخباری گری در تشیع 🔆نقش و در مبارزه با تفکر 🔆نقد امت در مواجهه با علمای منحرف و مقایسه آن با اسلام و علمای اسلام 🔆چرا از میت جایز نیست؟! 🔆تاثیر جهان بینی و نگاه های هستی شناسانه یک فقیه در اجتهاد او چیست؟ 🔆پیشنهاد مهم تخصصی شدن رشته های علوم اسلامی و تشکیل شوراهای فقهی @bineshemotahar_qom کانال جامع اندیشه های شهید مطهری
💠حجیت ظن اطمینانی 🔰محسن ابراهیمی 🔺همینطور که شنیده اید، یکی از ارکان روش اجتهادی جناب شیخ اعظم (ره)، مسئله تراکم ظنون است. شاخصه اصلی تراکم ظنون، حجیت است. جناب شیخ در بحث استدلال به آیه نبا در حجیت خبرواحد، اثبات این مطلب را با توجه به آیه نبا بیان می کند. 🔺استدلال مشهور به آیه نبا مبتنی بر مفهوم داشتن آیه نبا (مفهوم وصف و یا مفهوم شرط) است که بر این اساس حجیت (عدم وجوب تبین) خبر غیرفاسق (عادل) بدست می آید. اما شیخ این استدلال را قبول نمی کند و می فرماید که وصف (خصوصا وصف غیرمعتمد به موصوف که شبیه به لقب است) مفهوم ندارد و از شرایط مفهوم داشتن جمله شرطیه این است که سه جزئی باشد، حال آنکه جمله شرطیه آیه نبا، دوجزئی است. 🔺ایشان در ضمن اشکالات، طریق دیگری را برای استدلال بیان می کنند و آن استفاده از منطوق تعلیل موجود در آیه است. بر اساس این تعلیل، ملاک وجوب تبین در خبر واحد این است که از در معرض مخالفت با واقع قرارگرفتن و به تبع آن وقوع ندامت جلوگیری شود. 🔺شیخ می فرماید که چون این آیه ملقاه به عرف است، ملاک ندامت نیز عرفی است و در عرف، برای جلوگیری از ندامت لازم نیست که حتما بر اساس تحصیل حرکت کنیم بلکه اگر کار را بر اساس نیز انجام دهیم، این کار جاهلانه نیست و کشف خلاف آن سبب بروز ندامت نمی شود. در نتیجه، معلول (وجوب تبین) نیز به غرض تحصیل اطمینان صورت می گیرد و هر چند که با توجه به اشتقاق کلمه تبین، مراد از تبین، تبین علمی و برای تحصیل علم است، اما با توجه به تعلیل آیه، تحصیل اطمینان کفایت می کند. 🔺نتیجه این تحلیل این است که نه تنها خبر عادل که نوعا اطمینان ساز است، حجت می شود بلکه اگر خبرفاسق نیز به وسیله تبین و لحاظ قرائن خارجی، مورث اطمینان شود، حجت است. 🔺مرحوم شیخ توسعه دیگری که در آیه بیان می کنند، این است که بر اساس این تعلیل، نه تنها در مورد خبرواحد، بلکه به طور کلی، در مورد هر حکم شرعی و از هر طریقی، حجت است. و در واقع این قاعده (حجیت کل ما یفید الاطمینان) قاعده کلی باب ظنون است و میتوان آن را در ابتدای ظنون و قبل از وارد شدن در اثبات حجیت ظنون خاصه و پس از تاسیس اصل اولی در باب ظنون (عدم حجیت ظنون) این را مطرح کرد که قاعده کلی در حجیت مطلق ظنون، حصول اطمینان است. 🔺تنها مشکل این است که جناب شیخ در آخرین جمله بحث درباره آیه نبا می فرمایند که تبین اطمینانی نمی تواند مراد از آیه باشد، چون در این صورت، آیه مورد خود (خبر ولید به ارتداد بنی المصطلق) را در بر نمی گیرد. این اشکال، تنها اشکال در مقابل این سازمان است. اگر این اشکال پاسخ داده شود، حجیت ظن اطمینانی در مورد همه ظنون با توجه به آیه نبا اثبات می شود. البته شیخ در دو موضع از عبارت، این مطلب (حجیت اطمینان بر اساس تعلیل) را بیان می کند و فقط در یک موضع این اشکال را مطرح می کند، علاوه بر اینکه این عبارت، در سه مورد از نسخه های رسائل وجود ندارد. @almorsalaat
هدایت شده از المرسلات
🌐تراکم ظنون در مکتب شیخ انصاری 🔰استاد علی فرحانی 🔸یکی از شاخصه های اصلی نظام استنباطی شیخ انصاری (ره)، مبنای است. استاد علی فرحانی در ضمن تدریس رسائل و مکاسب، این مبنا را تبیین و بر مواردی تطبیق کرده اند. 🔸قابل توجه است که موضع اصلی بحث از این مبنا، علم اصول است و شیخ انصاری در کتاب رسائل خود ادله آن را بیان و نسبت آن را با قول به انسداد و حجیت قول موثوق به، مشخص کرده اند. 🔸در ادامه برخی از صوت های استاد در این موضوع را می شنوید. این مجموعه در حال تکمیل است. 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔹بحثی سندی در ادله خیار مجلس و توضیح مبنای تراکم ظنون http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/audio/fegh/tarakome-zonoom/bahsi-sanadi-dar-adelle-khiare-majles-v-mabnaye-tarakome-zonoon.mp3 🔹توضیحی پیرامون مبنای تراکم ظنون http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/audio/fegh/tarakome-zonoom/tarakomezonoonesheikh@almorsalat.mp3 🔹توثیق روایات بر اساس مبنای تراکم ظنون و توثیق روایت "الناس مسلطون" http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/audio/fegh/tarakome-zonoom/tosighe-revayat-bar-asase-mabnaye-tarakome-zonnon-v-%20tosighe-revayate-saltanat@almorsalat.mp3 🔹توثیق روایت "انما یحلل الکلام" بر اساس مبنای تراکم ظنون http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/audio/fegh/tarakome-zonoom/tosighe-revayte-ennama-yohallel-bar-asase-tarakome-zonoon@almorsalat.mp3 @almorsalaat
📝|درباره حکم عام و طریقی «ایجاب احتیاط» و برخی خصوصیات آن 🔸در نظام فکری اصولیین، برای حکم شرعی مراتبی در نظر گرفته می شود. دو مرتبه اصلی، انشاء و فعلیت است. ویژگی مرتبه انشاء این است که باید بر اساس مصالح و مفاسد واقعیه باشد. مرتبه فعلیت، همان مرتبه ابلاغ حکم به مکلّف است.ابلاغ حکم ناظر به خصوصیات مکلف است. لذا اگر مکلف عاجز، ناسی، جاهل و ... باشد، چون ابلاغ حکم به این افراد قبیح است، حکم به فعلیت نمی رسد. 🔸جاهل یکی از افرادی است که خطاب کردن به او در زمانی که جاهل است، قبیح است. چون وقتی که جاهل است، این خطاب هیچ گونه محرّکیّتی برای او ندارد فلذا خطاب لغو خواهد شد. 🔸در چنین مواردی به دلیل وجود مشکلی در مکلّف، خطاب به دست او نمی رسد. حکمی انشاء می شود اما به فعلیت نمی رسد و چون انشاء تابع مصالح و مفاسد است، عدم خطاب به این معناست که ممکن است که مصلحتی از مصالح از دست او برود و یا محتمل است که مرتکب فعلی شود که دارای مفسده است. در نتیجه ثبوت (مرتبه انشاء) و اثبات (مرتبه فعلیت) بر هم منطبق نخواهند بود. 🔸اما مجتهد باید راهی را پیدا کند که شارع بتواند به طریقی هر آنچه که در عالم انشاء هست را به دست مکلف برساند و آنگاه از این طریق بتوانیم بگوییم که عمل به شریعت به تنهایی می تواند انسان را به کمال برساند. 🔸در مورد جاهل، چنین می توان گفت که شارع هرچند نمی تواند یک حکم خاص را که جاهل به آن جهل دارد، خطاب کند اما می تواند حکم عام دیگری جعل کند که عمل به آن حکم می تواند شخص را به مصلحت برساند و یا اینکه از مفسده برهاند. 🔸آن حکم عام، «ایجاب احتیاط» است. شارع می تواند به نحو عام (نه در مورد یک حکم خاص و مجهول) بیان کند که هر موقع مکلف در مسئله ای به دلیل جهل دچار شک شد، واجب است که احتیاط کند. احتیاط در شبهه وجوبیه او را به مصلحت می رساند و احتیاط در شبهه تحریمیه او را از مفسده می رهاند. 🔸یکی از خصوصیات این حکم این است که فقط برای حل مشکل فعلیت جعل شده است و طریق رساندن به سایر احکام است. لذا مجعول این حکم همانند سایر احکام (مثل نماز و روزه و ...) دارای مصلحت نیست لذا رفع و دفع آن نیز موجب تصویب نمی شود. 🔸مرحوم شیخ در حل یکی از اشکالات به حدیث رفع، این مسئله را مطرح می کند و بیان می دارد که می توان گفت آنچه را خدای متعال در مورد «ما لا یعلمون» رفع کرده است، «ایجاب احتیاط» است. در مواردی که دلیل خاص بر وجوب احتیاط وجود دارد، حدیث رفع آن وجوب را رفع می کند و در مواردی که قابلیت جعل وجوب وجود دارد، حدیث رفع، آن را دفع می کند. در نتیجه حدیث رفع، حاکم بر ادله احتیاط – بر فرض تمامیت دلالت آنها – خواهد بود. ✍️محسن ابراهیمی، تقریر جلسه 99/7/8، ج2 رسائل، مدرسه امام کاظم (ع) @almorsalaat
📌| حجیت شهرت در انجبار دلالی روایت از دیدگاه شیخ (ره) و تبعّض در آن 🔸یکی از مباحث مطرح شده در کتاب مکاسب شیخ اعظم، مسئله وقف مُؤَبّد است. یکی از ادله این مسئله مکاتبه ای است که جناب ابن مهزیار نقل می کند. مشکلی که این روایت دارد این است که ظاهر آن دلالتی بر مدعا ندارد. 🔸جناب شیخ در تصحیح این روایت، از استفاده می کنند. به این معنا که فهم مشهور فقها را بر فهم خود مقدم می کنند. 🔸در حالی که آنچه که از اصولیین خصوصا نجفیین معروف است، استفاده از شهرت در جبر است. اما در دلالت مشهور این است که مجتهد ملاک است و نمی توان فهم دیگران را ترجیح داد. 🔸البته شیخ (ره) علاوه بر اینکه اصل این شهرت را معتبر می داند ولی آن را به تمامه مورد استفاده قرار نمی دهد بلکه در آن قائل می شود. 📝متن مکاتبه: قال: كتبت إلى أبي جعفر الثاني ع أن فلانا ابتاع ضيعة فأوقفها و جعل لك في الوقف الخمس و يسأل عن رأيك في بيع حصتك من الأرض أو تقويمها على نفسه بما اشتراها به أو يدعها موقوفة. فكتب إلى أعلم فلانا أني آمره أن يبيع حصتي من الضيعة و إيصال ثمن ذلك إلى و أن ذلك رأيي إن شاء الله تعالى أو يقومها على نفسه إن كان ذلك أوفق له قال و كتبت إليه أن الرجل ذكر أن بين من وقف عليهم هذه الضيعة اختلافا شديدا و أنه ليس يأمن أن يتفاقم ذلك بينهم بعده فإن كان ترى أن يبيع هذا الوقف و يدفع إلى كل إنسان منهم ما [كان‌] وقف له من ذلك أمرته. فكتب بخطه إلى أعلمه أن رأيي له إن كان قد علم الاختلاف ما بين أصحاب الوقف أن بيع الوقف أمثل فليبع فإنه ربما جاء في الاختلاف تلف الأموال و النفوس‌. 🌀جناب شیخ (ره) در تصحیح دلالت روایت با استفاده از شهرت چنین می فرماید: 🔹و أما على كون مورد السؤال هو الوقف المؤبد التام فهي على تقدير قصورها فيندفع بها ما يدعى من قصور دلالتها من جهات. 🔹الحاصل أن المحتاج إلى ثبوت حكم الرواية للوقف التام المؤبد لا تعيين ما أنيط به الجواز من كونه مجرد الفتنة أو ما يؤدي الفتنة إليه أو غير ذلك مما تقدم من الاحتمالات في الفقرتين المذكورتين. 🔹نعم، يحتاج إلى من جهة أخرى و هي أن مقتضى القاعدة كما عرفت لزوم كون بدل الوقف كنفسه مشتركا بين جميع البطون و ظاهر الرواية تقريره للسائل في تقسيم ثمن الوقف على الموجودين. 🔹إلا أن هذا الخلل و أمثاله الوقف المؤبد التام و يقال إنه لا بأس بجعل الخبر مخصصا لقاعدة المنع عن بيع‌ الوقف الوقف و موجبا لتكلف الالتزام بسقوط حق اللاحقين عن الوقف عند إرادة البيع أو نمنع تقرير الإمام ع للسائل في قسمة الثمن إلى الموجودين. 📚کتاب المکاسب، ج4 ص97 @almorsalaat 🔊🔊خلاصه توضیحات استاد در شرح این عبارات را در صوت زیر بشنوید👇👇👇👇
📌وضع نوعی قرائن لفظیه ◽️و منها ظهور اللفظ في المعنى الحقيقي مع ظهوره مع القرينة في المعنى المجازي و عبروا عنه بتقديم الحقيقة على المجاز و رجحوها عليه. ◽️فإن أرادوا أنه إذا دار الأمر بين طرح الوضع اللفظي بإرادة المعنى المجازي و بين طرح مقتضى القرينة في الظهور المجازي بإرادة المعنى الحقيقي فلا أعرف له وجها لأن ظهور اللفظ في المعنى المجازي إن كان مستندا إلى قرينة لفظية فظهوره مستند إلى الوضع و إن استند إلى حال أو قرينة منفصلة قطعيّة فلا يقصر عن الوضع و إن كان ظنا معتبرا فينبغي تقديمه على الظهور اللفظي المعارض كما يقدم على ظهور اللفظ المقرون به إلا أن يفرض ظهوره ضعيفا يقوى عليه بخلاف ظهور الدليل المعارض فيدور الأمر بين ظاهرين أحدهما أقوى من الآخر. ◽️و إن أرادوا به معنى آخر فلا بد من التأمل فيه هذا بعض الكلام في تعارض النوعين المختلفين من الظهور. 📚تعادل و تراجیح رسائل. ص۱۰۰ @almorsalaat توضیحات استاد را حتما بشنوید👇👇👇
وضع نوعی قرائن.mp3
28.93M
🔊| آیا قرائن لفظیه هم وضع نوعی دارند؟ 🎙استاد علی فرحانی 📚تعادل و تراجیح رسائل. جلسه ۹۱ @almorsalaat
المرسلات
🔊#اصول| آیا قرائن لفظیه هم وضع نوعی دارند؟ 🎙استاد علی فرحانی 📚تعادل و تراجیح رسائل. جلسه ۹۱ #شیخ
📝| وضع نوعی قرائن در بیان شیخ انصاری! ◽️در رساله تعادل و تراجیح بعد از اینکه مرحوم شیخ تاکید میکنند که جمع دلالی متعارضین مقدم بر ادله علاجیه است چند مورد از مصادیق جمع عرفی را نام برده و میفرمایند یکی از موارد جمع عرفی که ادعا شده، دوران بین حمل لفظ بر معنای مجازی و حمل آن بر معنای حقیقی است. ◽️توضیح اینکه هر لفظی معنای موضوع له خود را دارد اما گاهی «ما یصلح للقرینیة» پیدا میشود در نتیجه شک ایجاد میشود که لفظ حمل بر معنای مجازی موافق قرینه شود یا حمل بر معنای موضوع له خود شود. ◽️اصولیین قبل از آخوند، غالبا تعبد فاخر و وافری به واضع داشته اند یعنی ملاک اساسی در باب استظهارات را اصاله الحقیقه و موضوع له می دانستند. حتی بعضا اصاله الحقیقیه را به صورت تعبدی جاری می کردند یعنی ولو در مورد خاصی، ظهور در حقیقت وجود ندارد بلکه عموم مشکوک است، اما مع ذلک اصاله الحقیقه را به عنوان یک اصل تعبدی جاری کرده و از آن معنای حقیقی را نتیجه میگرفتند. در نتیجه در ما نحن فیه هم اصاله الحقیقیه جاری کرده و ما یصلح للقرینیه را کنار می گذاشتند. ◽️اما از بعد از آخوند ملاک در استظهارت فقیه، اصاله الظهور شد و اصاله الظهور هم نه به معنای یک اصل تعبدی بلکه به عنوان یک اصل عقلائی، مادر اصول لفظیه است لذا اصاله العموم هم که مصداقی از اصاله الظهور است غیر از استصحاب عموم می باشد یعنی تعبدی نیست بلکه اگر واقعا شک فقیه در ناحیه نبودِ تخصیص از بین برود اینجا است که اصاله العموم جاری شده است و الا اگر شک باقی باشد هیچ اصاله العموم ای جاری نشده و نمیشود. ◽️حال مرحوم شیخ با توجه و التفات به مبنای دوم، میفرمایند اصاله الحقیقه آن روی سکه اصاله الظهور است. توضیح اینکه لفظ اگر ظاهر در معنای مجازی باشد محتاج به قرینه صارفه و معینه است یعنی قرینه ای که علقه ساز بین معنای مجازی و معنای حقیقی بوده تا لفظ را به وسیله معنای حقیقی آن به سمت معنای مجازی سوق دهد. اینجا است که نیاز به قرینه و عقله دارد. ◽️حال باید گفت قرائن لفظیه که موجب مجازی شدن معنای لفظ میشوند، وضع نوعی دارند لذا اصاله الحقیقه چیز جداگانه ای از اصاله الظهور نیست. ◽️به عبارت دیگر وضع یعنی احداث علقه بین دال و مدلول. اما دال انحصاری در لفظ ندارد بلکه هیئت به عنوان عاملی معنوی که خود را در ضمن الفاظ و حروف نشان میدهد نیز دال می باشد که البته مدلول اش دائما وجود ربطی است. ◽️هیئت هم گاهی هیئت خصوص لفظ است مانند هیئت فعل ضرب که دلالت بر ربط بین مصدر ضَرب و فاعل و زمان دارد اما گاهی هیئت متشکل از چند کلمه و گاهی هم هیئت جمله است. مثلا در جمله « رایت اسدا یرمی» یا در جمله « رایت عینا یخبرنی» از ترکیب بین اسدا و یرمی، و از ترکیب عینا با یخبرنی؛ هیئت ای به دست می آید که نشان از علقه مجازیت و معنای اسدا (انسان شجاع) و معنای عینا (جاسوس) است. این قالب و این ترکیبها، وضع نوعی دارند. این یعنی، قرائن لفظیه وضع نوعی دارند. ◽️البته مرحوم آخوند در کفایه تلاش دارد با این نظر مخالفت کند یعنی در مساله ظهور، تعبد به واضع را قبول نکرده و وضع نوعی قرائن را انکار کند. اما مرحوم علامه طباطبایی در حاشیه کفایه جواب میدهند که نهایتا خود آخوند هم باید وضع نوعی قرائن لفظیه را قبول کند. ◽️به همین مناسبت باید گفت ظهور به معنای کشف مراد جدی متکلم، متوقف بر نفی قرینه خلاف است. یعنی تحلیل جریان اصاله الظهور ما را به اینجا می رساند که تا نفی قرینه خلاف نشود ظهور شکل نمیگیرد از این رو شیخ در مورد اصول لفظیه تعبیر می کنند: و مرجع الکل الی نفی القرینه. پس مراد از کلمه «مرجع» در عبارت فوق «تحلیل» است و نه محل بازگشت. کما اینکه در کثیری از عبارات شیخ کلمه «مرجع» به همین معنا به کار رفته است. ◽️مضاف به اینکه بر خلاف آنچه برخی گمان می کنند، نه تنها مباحث الالفاظ ثمره دارد و‌ موجب تورم علم اصول نیست بلکه غالب صعوبت های فقهی ناشی از مشکلات دلالی و‌ مباحث الفاظ است نه مباحث سندی. بلکه اساسا گوهر ازلی و ابدی روایات با قواعد استظهار و دقائق و ظرائف مباحث الفاظ استخراج میشود نه صرف مباحث سندی و حجیت. ✍احسان چینی پرداز @almorsalaat
المرسلات
🔊#رسائل| تعادل و تراجیح ادامه باب حجج است یا خاتمه علم اصول؟ 🎙استاد علی فرحانی ◽️یکی از مسائلی ک
🌀یکی از مسائل بسیار مهم در باب تعادل و تراجیح این است که جایگاه این باب در علم اصول کجا است و بالتبع تفاوت بین تخییر باب اصول عملیه و تخییر باب تعادل و تراجیح چیست؟ 🌀مرحوم آخوند در اجتهاد و تقلید کفایه، دو وجهی که در بحث مطرح است را به این صورت معنا میکند که نزاع روی خصوص تخییر نیست بلکه بحث بر روی کل اصول عملیه است که یکی از آنها تخییر است لذا دوران را به این شکل می بیند که یا کل اصول عملیه موضوع شان تحیر است و تحیر مختص به مجتهد است لذا کل اصول عملیه مختص به مجتهد اند که از جمله آنها تخییر است یا کل اصول عملیه اعم از مجتهد و مقلد اند که از جمله آنها تخییر است. 🌀اما مرحوم شیخ می فرمایند یا تخییری که در اینجا یعنی در باب تعادل و تراجیح مطرح میشود اعم از مجتهد و مقلد است یا مختص به مجتهد است! در واقع شیخ می فرمایند مسلم است که اصول عملیه اعم از مجتهد و مقلد اند اما نزاع بر روی خصوص تخییر است یعنی دوران به این شکل است که یا خصوص تخییر مختص به مجتهد است یا اعم از مجتهد و مقلد است. 🌀اگر تخییر در باب تعادل و تراجیح حجتی باشد که « بمعوتها یستنبط» است یعنی ابزار و آلتی برای استنباط فقیه باشد و موضوع اش فعل مکلف نیست یعنی حکم فعل مکلف را بیان نمی کند بلکه این فقیه است که با اعمال تخییر، به وظیفه و حجت شرعی دست پیدا میکند. در این صورت مختص به فقیه است و اعم از مجتهد و مقلد نیست. 🌀به عبارت دیگر اگر مانند مرحوم مظفر باب تعادل و تراجیح را ادامه باب حجج ببنیم پس تخییری که در باب تعادل و تراجیح مطرح میشود در واقع حجت ای است که به دست فقیه داده میشود تا به این وسیله استنباط کند لذا در نگاه مرحوم مظفر، تخییر باب اصول عملیه غیر از تخییر باب تعادل و تراجیح است(1) و تخییر باب تعادل و تراجیح مختص به فقیه است(2) پس مجتهد برای خود تخییر جاری کرده و ان طرفی از تخییر را که اختیار میکند می تواند برای مقلد نقل کند. 🌀مرحوم مظفر موید خود را طریقیت می داند یعنی مبتنی بر طریقیت و اینکه متعارضان متکاذبان اند، علم اجمالی به حجیت یکی و عدم حجیت دیگری داریم اما نمی دانیم که کدام یک معینا حجت است و کدام یک معینا لا حجت است. لذا تعادل و تراجیح باید ادامه باب حجیت باشد تا هر انچه بحث می کند اعم از تخییر و ترجیح، ممیز حجت از لاحجت باشد. 🌀اما شیخ در بعض عبارات خود در تعادل و تراجیح رسائل همانند مشهور با این نگاه مخالف اند یعنی تعادل و تراجیح را ادامه باب حجج نمی دانند بلکه هر یک از متعارضین را به صورت تام واجد حجیت می دانند. 🌀در این صورت، تخییر حجت و ابزاری نیست تا مجتهد به وسیله آن استنباط کند بلکه حکم فعل مکلف است. در نتیجه تخییر باب تعادل و تراجیح همان تخییر باب اصول عملیه بوده(1) و هر دو حکم فعل مکلف را بیان میکنند کما اینکه هر دو اعم از مجتهد و مقلد هستند و اختصاص به مجتهد ندارد(2) شاهدش هم این است که دلیل دال بر هر دو تخییر، یک دلیل (روایت حسن بن جهم) است(3) 🌀موید این نظر از مرحوم شیخ، این است که در تعارض عامین من وجه ( مانند اکرم العلماء/لا تکرم الفساق) جمیع اصولیین از جمله خود مرحوم مظفر قائل میشوند که در غیر موضع التقاء، دلیلین حجت اند و به هر یک از دلیلین باید عمل شود این یعنی عند التعارض هم هر دو دلیل حجت اند و از حجیت ساقط نمیشوند. و باب تعادل و تراجیح ادامه باب حجج قرار نمیگیرد. ✍احسان چینی پرداز @almorsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| مکاسب شیخ اعظم؛ متنی اجتهادی و‌ پرمحتوا است. 🎙استاد معظم شیخ علی فرحانی 📚گزیده تدریس مکاسب. سال 93 @almorsalaat