eitaa logo
المرسلات
10هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
520 ویدیو
38 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️امروز هم سخنان که معرف پایه های تفکر اسلامی در جوانب مختلف است، همچنان زنده است. 🔰رهبر معظم انقلاب ۸۰/۲/۱۲ 🔹شهید مطهّری یک روحانىِ معلّم بود و شهیدِ معلمىِ خود شد. او آن سخنی را که نیاز زمان بود، انتخاب میکرد. توصیه میکنم با سخن شهید مطهّری - که همچنان سخن روز است - ارتباط برقرار کنید. 🔹یک روز همه عناصری که شهید مطهّری به عنوان یک استوانه فکری در مقابل آنها قد علم کرده بود، سرِ او ریختند؛ و از لحاظ فکری بمبارانشان کردند و از لحاظ حیثیّت اجتماعی نیز وی را مورد تهاجم قرار دادند؛ اما او یک تنه ایستاد. 🔹آن مهاجمان چه کسانی بودند؟ مبلّغان فرهنگهای وارداتىِ بیگانه گمراه کننده و دامهایی بر سر راه افکار جوانان. آن روز عمدتاً کمونیزم و برخی تفکرات لیبرالیزم غربی مطرح بود؛ امروز هم آن سخنان همچنان پابرجاست. امروز علی‌الظّاهر کمونیزم مرده است، اما آن سخنان - که معرف پایه‌های تفکّر اسلامی در جوانب مختلف است - همچنان زنده است. @almorsalaat
🌀سلام علیکم حاج اقا. وقت شما بخیر ببخشید من مشغول گوش دادن صوت های اصول فقه استاد فرحانی هستم. میخواستم ببینم اگه میشه یک نفر شاید از اعضای کانال باشه که بتونم باهاشون بحث کنم. 📌اگر کسی از بزرگواران مایل به بحث با ایشان باشد، به آیدی (@mohammad_a69) در ایتا پیام دهد‌. @almorsalaat
📌عید سعید فطر مبارک! @almorsalaat
🌀من یقین دارم، آن پیرمرد نورانی، معنوی، عالم، زاهد و عارف که این انقلاب با دست توانای او بنا، غرس، آبیاری و میوه چینی شد، اگر در جوانی، آن راز و نیازها و آن عبادتها، تفکّرها و توسّلها را نداشت و آن دل مؤمن و نورانی در او پدید نمیآمد، این کارهای بزرگ از او صادر نمیشد. مرحوم آقای حاج میرزا جواد آقای تهرانی که از علمای بسیار مؤمن، زاهد و خالص بود و در مشهد، بسیاری ایشان را میشناختند، نزدیک سی سال پیش از این، به بنده گفت: «من در جوانی برای تحصیل به قم رفتم و آن زمان، امام را در حرم مطهّر دیدم. نمیشناختم ایشان کیست. دیدم که یک سیّد طلبه جوان و نورانی در حرم ایستاده، تحت الحنک را انداخته، نماز میخواند و اشک میریزد و تضرّع میکند.» 🌀حاج میرزا جواد آقای تهرانی میگفت: «من او را نشناخته، مجذوبش شدم و از بعضی پرسیدم این آقای نورانی کیست؟ گفتند این آقا روح‌اللَّه خمینی است. وقتی آقا روح‌اللَّه، در دوره جوانی، آن سرمایه و ذخیره را پدید می‌آورند، آن وقت در سنّ هشتاد سالگی، امام و بنیانگذار حکومت جمهوری اسلامی میشوند.» 📚رهبر انقلاب 74/9/16 @almorsalaat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊| شعر یا شعر قبل از مرحله عقل است یا شعر بعد از مرحله عشق است / اشعار بزرگانی چون حضرت امام و‌ علامه حسن زاده از سنخ دسته دوم است. 🎙استاد علی فرحانی 📚بدایه الحکمه‌. سال 89 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀داخل در است کسی که را بخواند. 🎙حضرت آیت‌الله بهجت: 🔸بله! این دو ماه (رجب و شعبان) امتیازشان از سایر ماه‌ها غیر از ماه رمضان، این است که ادعیه خیلی عالیةالمضامینی در این دو ماه، ماثور (روایت شده از اهل بیت علیهم السلام) داریم. 🔸 [دعاهایی که]خیلی عالیةالمضامین [هستند]. در این دعاهایی که در ماه شعبان ماثور است، همین صلواتی که در زوال(هنگام ظهر) هست ( ) -که ظاهرا اختصاصی به زوال هم ندارد، همه جا می‌شود [آن را خواند]- خیلی مطالب مهمی هست، و تقریبا داخل در حریم ولایت است کسی که این صلوات را [بخواند] این‌ها خیلی مهم‌اند! 🔸در نیمه شعبان هم همین صلوات در اقبال [الاعمال] نقل شده است با تفریق (تفاوت)، بالاخره در وسط نمازها. 🔸آن دعایی هم که سید [بن طاووس] از ابن خالویه، از ائمه نقل کرده (مناجات شعبانیه) که مناجاتشان در ماه شعبان [بوده است]، خیلی این‌ها [مضامین عالیه‌ای دارند]. 🔸این هم فخر شیعه است که ادعیۀ عالیةالمضامینی در دست اینها هست که در دست فلک الافلاک نیست. شوخی است این مطالب؟ مگر کسی نفهمد! 🔸این هم یکی از کرامات اهل بیت نبوت است که «کلامهم دون کلام الخالق و فوق کلام المخلوق؛ سخنانشان پایین‌تر از سخنان خالق و بالاتر از سخنان مخلوق» است. 🔸 وای بر کسانی که این‌ها را بخوانند و هیچ نفهمند که این‌ها تلخ است، شور است، بی مزه است، شیرین است، چه هست؟ با شیرینی های دیگر فرقش چیست؟ هیچ اهمیتی [به این مضامین] ندهند. 📚 درس خارج اصول، جلسه ۱۷، سال ۱۳۷۰ @bahjat_ir @almorsalaat
☀️ قال رسول الله (ص): مَنْ تَعَلَّمْتَ مِنْهُ حَرْفاً صِرْتَ لَهُ عَبْدا (عوالی اللئالی ج 1 ص 292) باِطلاق الکلمه @ofoqemobin
◽️روز معلم را به استاد عزیزمان تبریک گفته و با تمام وجود در مقابل ایشان خضوع کرده و از صمیم قلب ادای احترام می کنیم. ◽️استادی که از بدأ مسیر طلبگی همچون پدری مهربان و هدایتگری دغدغه مند و مربی دلسوز همراه ما بوده و لحظه لحظه عمر خود را در این مسیر مقدس که همان مسیر امامین انقلاب است سپری کرده است. ◽️استادی که به بهترین وجه ما را با اندیشه و معارف اسلامی آن هم با بهترین و صحیح ترین تقریرش یعنی و آشنا کرده و علوم اسلامی و معارف بی بدیل قرآن و عترت را به جان تشنه ما می نوشانند. ◽️بنده از طرف مجموعه المرسلات و جمیع شاگردان و دوستداران استاد، این روز را به ایشان تبریک گفته و از خدای متعال طول عمر با برکت و توفیق برای ایشان مسالت دارم. ◽️نویسم بر دلم استاد,که استادی هنر باشد نشیند هر که با استاد،در او حالی دگر باشد ◽️در این تک واژه ی استاد،هزاران معرفت خفته که از آن معرفت هایش،هزاران خام ها پخته ◽️نمی دانم که استادم! چگونه وصف تو گویم خودت تک واژه ی عشقی، چه را در وصف تو جویم؟ ◽️هزاران وصف زیبایت به دست نقطه چین دادم بدان استاد خوب من، نخواهی رفت از یادم ◽️دعای من برای تو،که هر روزت بِهْ از دیروز همیشه شاد باشی و سرافراز و همی پیروز ✍️احسان چینی پرداز @almorsalaat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✴️| فلسفه، فلسفه نخواهد بود، مگر اینکه خصوصیات و قواعد حاکم بر آن به درستی شناخته شود/گفتاری کوتاه پیرامون اهمیت و جایگاه شناخت علم حصولی و لوازم آن 🎙استاد علی فرحانی 📚گزیده تدریس نهایه الحکمه. فیضیه. سال 96 @almorsalaat
📓 آیا فقط اهل بیت(ع) قرآن را می فهمند؟ 🔰 رهبر معظم انقلاب 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 🔸وسایل بی پایانی برای دور نگه داشتن مردم از قرآن، تاکنون در طول زمان تدارک دیده شده و یکی از این بهانه ها و دامها و وسیله ها که تا امروز هم هنوز هست، هنوز يك عده جاهل یا مغرض این مطلب را تکرار می کنند، این است که آقا! قر آن را هیچ کس نمی فهمد جز ائمه معصومین(ع)، ائمه معصومین هستند که قرآن را می فهمند. 🔸بنده درباره این جمله فقط يك كلمه می توانم بگویم، همانی که امیرالمؤمنین درباره کلمه خوارج نهروان گفت. فرمود: "کلمة حق يراد بها باطل" این يك حرف درستی است. اما منظور گوینده، يك منظور رذیلانه و موذیانه است. 🔸بله! ائمه هدی بر قرآن مسلطند، آن چنان که بالاتر از آن تصورشدنی نیست. آنها آن روحها و مغزها و فکرهای بلند و بزرگی هستند که قرآن در مشتشان است، خودشان يك قرآنند، هرکدامشان يك قر آنند؛ در این هیچ حرفی نیست، اما اینکه امام(ع) قرآن را خیلی خوب می داند، به این معنا نیست که بنده و جناب عالی يك كلمه اش را هم نمی فهمیم. 🔸این جمله درست است که ائمه هدی(ع) آگاهان و دانایان به قر آنند، اما منظور گوینده این نیست که امام را بالا ببرد؛ منظور آن کسی که این حرف را می زند این است که تو از قر آن دور بمانی، مثل آن بنده خدایی که می گفتند نماز بخوان، گفت ای آقا، اگر نماز آن بود که مولایم علی کرد، من چرا دیگر نماز بخوانم. این منطق هم همان منطق است. اگر آنها قرآن را می فهمند، ما و شما دیگر چرا لاي قرآن را باز کنیم؟ 🔸ای بیچاره! ای محروم از معارف قرآن، وای به حالت که قرآن را نمی فهمی، اما بیشتر وای به حالت اگر آنکه خودت نفهمی، نگذاری مردم هم بفهمند. اجازه ندهی مردم تشنه کام هم از این چشمه فیاض و جوشان بهره ببرند. وای به حالت! 📚 طرح کلی اندیشه اسلامی، ص 248 @almorsalaat
✴️ خاطره ای از علامه طباطبایی (ره) که مسائل علمی را سخت متوجه می شده اند و بعد از انجام عملی، مشکل لاینحلی باقی نمی ماند. 🔰 به نقل از علامه طهرانی (ره) 🔅🔅🔅🔅🔅 ✨در روز سوّم شهر جُمادى الاولى 1407 ه.ق كه صديق و سرور ارجمند جناب آية الله حاج شيخ صدر الدّين حائرى شيرازى به مشهد مقدّس مشرّف بودند، فرمودند: من از أخ الزّوجة خود جناب حجّة الإسلام حاج شيخ حسن آقا پهلوانى نمكى طهرانى شنيده بودم كه درباره علّامه مى ‏گفتند كه: ايشان گفته ‏اند: در زمان كودكى هيچ فكر ايشان خوب كار نمى ‏كرد و مطالب استاد را نمى ‏فهميدند؛ بالاخره در بيابان سجده‏ اى بجا آوردم و با خدا گفتم: يا مرگ يا فهم! ✨من مترصّد بودم كه در موقع مناسبى اين مطلب را از ايشان بپرسم، تا يك سفر كه علّامه با دامادشان جناب مرحوم حجّة الإسلام قدّوسى به شيراز تشريف آوردند، در وقتى كه من نزد ايشان تنها بودم، كم كم شروع كردم بدينگونه مطلب را به ميان آوردن كه: شما حاضريد اگر من سؤالى داشته باشم جواب دهيد؟! ايشان فرمودند: چه ضرر دارد؛ اگر بدانم مى ‏گويم! من عرض كردم: مطلب راجع به خود شماست؛ اگر حتماً مى‏ دانيد كه بپرسم جواب مى ‏دهيد، من بپرسم و گرنه از سؤال خود صرف نظر كنم! ايشان فرمودند: بفرمائيد! اگر بدانم مى ‏گويم. ✨من عرض كردم: اينطور شنيده شده است كه: شما در سنّ طفوليّت درسها را ادراك نمى ‏كرده‏ ايد و بعداً سجده‏ اى بجاى آورده ‏ايد و خداوند به شما عنايتى فرموده است كه در مشكل‏ترين مسائل علمى جوابش بدست مى ‏آيد؛ اينطور است؟! تا من اين جملات را گفتم، ديدم حال علّامه متغيّر شد و رنگ چهره شان تند شد بطورى كه من از سؤال خود قدرى شرمنده شدم! در اينحال گفتند: حال كه بنا بر گفتن است، مى‏ گويم: ✨من وقتى كه در تبريز «سيوطى» مى ‏خواندم، استادمان ما را امتحان مى ‏كرد، و من از عهده امتحان برنيامدم؛ استاد به من گفت: هم خودت را معطّل كرده ‏اى هم ما را! من از اين كلام استاد بسيار برآشفته شدم؛ و گوئى اين سخن در جان و روح من نشست، بالاخره نتوانستم در شهر بمانم و رفتم در خارج تبريز بر سر تپّه ‏ها عملى انجام دادم كه خداوند تفضّل فرمود. و ذكر نكردند كه آن عمل سجده بود و يا عمل ديگرى، و ديگر هيچ نگفتند. ✨من عرض كردم: پس از آن موقع ديگر براى شما هيچ مطلبى لا ينحلّ نماند، و هر چقدر هم مشكل بود حلّ مى‏ شد؟! فرمودند: تا به حال چنين بوده است. تمام شد كلام آية الله حائرى. ✨در روز چهارشنبه سوّم شهر ربيع المولود 1410 ه.ق كه حضرت صديق ارجمند و حبيب مكرّم آية الله حاج شيخ عبد الحميد شربيانى دامت بركاته به منزل حقير در مشهد مقدّس تشريف آوردند، پس از نقل اين قضيّه طبق نقل سابق، اضافه كردند كه: علّامه گفته‏ اند: پس از آن عمل، من همان شب بر «حاشيه أبو طالب بر سيوطى» حاشيه نوشتم. 📚 مهرتابان، ص 36،‌پاورقی 🌐 المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد @almorsalaat
✅ احیای کتاب بحارالانوار و تولید علوم انسانی 🔰 حجت الاسلام محسن ابراهیمی ┄┅┅═❅❅❄❅❅═┅┅┄ 🔸معروف است که در شروع دوران غیبت، علمای شیعه با چهارصد اصل روایی که معروف به هستند، مواجه بودند. این اصول کتب روایی ای بود که توسط روات و اصحاب اهل بیت گردآوری شده بودند. 🔸پس از عصر حضور ائمه تا قرن پنجم، توسط سه تن از علما و فقهای شیعه (کلینی، شیخ صدوق، شیخ طوسی رضوان الله علیهم) از بین آن چهارصد اصل، چهار کتاب روایی (کافی، من لایحضر، تهذیب، استبصار) با تبویبی جدید - که البته این کتب از جهت روایات، نسبت به یکدیگر من وجه هستند- تولید شد. 🔸 تقریبا پس از قرن پنجم، به دلایل مختلفی، فضای حوزه های علمیه به گونه ای شد که انگار از بین آن چهارصد اصل فقط همین روایاتی که در وجود دارد، اعتبار فتوایی و حجیت دارند و سایر کتب و اصول روایی از اعتبار چندانی برخوردار نیستند. 🔸اما باید توجه داشت که همه کتب روایی ما خصوصا بر اساس یک نیاز و یک موضوع و نگرش خاص تبویب و تولید شده اند و بالتبع محدوده ای خاص از روایات را در بر میگیرند و نبود یک روایت در به معنای بی اعتباری آن نیست. 🔸اهمیت و اعتبار علاوه بر کم فروغ کردن سایر اصول و کتب روایی، به این دلیل که عمده ابواب این کتب، مباحث (از طهارت تا دیات) می باشد، سبب شد که ذهنیت فقهای شیعه در اعصار مختلف بیشتر بر همین ابواب متمرکز بشود و حول همین مسائل بحث کنند و سایر ابواب و موضوعات مورد ابتلای جامعه شیعه، مورد دقت های خاص اجتهادی قرار نگیرد. 🔸از دیگر عواملی که به این مسئله کمک کرد، کتاب شریف الشیعه است که در قرن یازدهم توسط شیخ حر عاملی نگاشته شد. این کتاب که در واقع تجمیع روایات فقهی است و حتی روایات معارفی اصول کافی از آن حذف شده است، به گونه ای در حوزه های علمیه اعتبار یافت، که گویی روایات شیعه و ابواب علمی و فکری شیعه منحصر در همین کتاب است. (هر چند که حتی برخی از ابواب همین کتاب نیز امروزه مورد توجه نیست). 🔸این مسئله، دایره روایات و دایره ابواب اجتهادی شیعه را بسیار کوچک کرد. به گونه ای که روایات و مباحث اخلاقی و مباحث معارفی حتی سایر ابواب فقهی مورد نیاز جامعه از دایره مباحث اجتهادی شیعه حذف شد و یا فراموش شد و یا دچار عوام زدگی شد. همین امر یکی از عوامل انکار امکان تولید توسط برخی و یا استفاده از طرقی غیر از منابع روایی توسط برخی دیگر است. 🔸با توجه به همین فضا و همین دغدغه بود که مرحوم در قرن یازدهم به گفته خود ایشان در مقدمه کتاب شریف ، با هدف احیای تراث روایی شیعه، دست به جمع آوری کتب و روایاتی زد که در مجموعه وجود ندارد. 🔸ایشان در این کتاب سعی کرد که از روایات اهل بیت را گردآوری کند و از فراموشی آن جلوگیری کند. هر چند که ایشان نیز همه روایات کتبی را که در مقدمه به عنوان مصادر بحارالانوار ذکر کرده اند، در متن کتاب بحار نیاورده اند و لذا قصد داشته اند که پس از اتمام کار این کتاب را بنگارند. 🔸نگاهی مختصر به ابواب و روایات این نشان می دهد که چه دریای وسیع و عمیقی از معارف دین را دربردارد و می تواند در اندیشمندان اسلامی را یاری کند. یکی از وجوه اهمیت این کتاب، توجه زیاد در تدریس این کتاب و تحشیه بر آن است. 🔸به امید آنکه بتوان با احیای این کتاب ارزشمند و استفاده از روایات و معارف گرانقدر مخزون در آن، انحصار روایات و ابواب فقهی در و را شکست و گامی در به روزرسانی اسلام برداشت. ┄┅┅═❅❅❄❅❅═┅┅┄ 🌐 المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد @almorsalaat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 ولایت، رکن زندگی توحیدی 🎙استاد: حجت‌الاسلام سیدمجتبی امین جواهری 🕰این جلسه در تاریخ ۲۸فروردین ۱۴۰۱ مصادف با ۱۵رمضان برگزار شد. 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ 🔰گفتمان توحید👇 https://eitaa.com/joinchat/3998351448C73bf29b9e1
💠 کمال مطلوب انسان لقاءالله و راه آن، مراقبه و کشیک نفس کشیدن است. 🔰علامه حسن زاده آملی ┄┅┅═❅❅❄❅❅═┅┅┄ ◽️انسان كارى مهمتر از خودسازى ندارد و ساختن هر چيز را مايه به حسب آن چيز لازم است مثلا ديوار را سنگ و گل بايد و انسان را علم و عمل. انسان تا به لقاء اللّه نرسيده است به كمال مطلوبش نائل نشده است و لقاء اللّه به معنى اتصاف انسان باوصاف الهى و تخلق او به اخلاقى ربوبى است. ◽️در توحيد بايد مراقبت را تقويت كرد. مراقبت تخم سعادت است كه در مزرع دل كاشته مى ‏شود و ساير آداب و اعمال پروراندن آنست. مراقبت كشيك نفس كشيدن و همواره در حضور بودن است. حديث نفس مزاحم با مراقبت است، اين سخن دل‏نشين امام صادق عليه السّلام را بايد بر دل نشاند: القلب حرم اللّه فلا تسكن فى حرم اللّه غير اللّه، حافظ به اين حديث در اين بيت نظر دارد: ◽️پاسبان حرم دل شده ‏ام شب همه شب ◽️تا در اين پرده جز انديشه او نگذارم‏ ◽️ناگفته نماند كه بدن تور شكار و سوارى راهوار ماست، مبادا با او چنان كنيم كه نه به كار شكار آيد و نه تواند سوار را بجايى برساند، ره چنان رو كه رهروان رفتند، كسى به ما نگفت كه شب و روز را با يك دانه خرما بسر ببريم، در حد اعتدال بدن نياز به تعيش دارد كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا، انسان كامل آن كسى است كه حق هر ذى حق را اداء مى‏ كند. ◽️مراقبت را حفظ بفرماييد يعنى در همه حال مواظب خود بوده باشيد كه در نزد حقيقت همه موجودات بسر مى‏ برى. مى ‏دانيد كه همنشين مؤثّر است، مصاحبت اثر دارد، خوپذير است نفس انسانى، كسانى ‏كه در مصاحبت با ملكوت عالم بسر مى ‏برند كم‏ كم ملكوتى مى‏ شوند. آن سعادتمندى كه چنين معاشرت و مصاحبت را به راستى در نهانخانه سرّ و ذات خود با اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ به دست آورده است مترنم به اين ترانه است: ◽️گر بشكافند سراپاى من ◽️جز تو نيابند در اعضاى من‏ ◽️اينچنين كس پيوسته در ذكر و فكر و عشق و شوق و سوزوگداز و رازونياز است و به قول خواجه حافظ: ◽️مرا مگوى كه خاموش باش و دم در كش ◽️كه مرغ را نتوان گفت در چمن خاموش‏ ◽️چنين كسى را هيچ كارى از حضور باز نمى ‏دارد رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ. باز از امام صادق عليه السّلام است كه: العارف شخصه مع الخلق و قلبه مع اللّه تعالى. شيخ اجل سعدى به اين حديث گرانقدر در اين بيت نظر دارد: ◽️هرگز وجود حاضر و غائب شنيده‏ اى ◽️من در ميان جمع و دلم جاى ديگر است‏ ◽️آقاى من همچنان كه طلب مجهول مطلق محال است، خطاب به مجهول مطلق نيز چنين است، هر يك از ما شأنى و جدولى از درياى بيكران حقيقت دار هستى مى ‏باشيم و از اين جدول با او در ارتباطيم، البته: ◽️ارتباطى بى ‏تكيّف بى‏ قياس ◽️هست ربّ النّاس را با جان ناس‏ و از اين كانال او را خطاب مى ‏كنيم. غرضم از اين نكته اين است كه هرچه عائد ما مى ‏شود از كانال وجود خودمان است اين خيال رهزن ما نشود كه از خارج ما چيزى عائد ما مى ‏گردد. 📚نامه‏ ها برنامه‏ ها، ص: 240 @almorsalaat
📌جهان‏بينى توحیدی اسلامى‏ در بیان شهید مطهری 🌀جهان‏بينى اسلامى، جهان‏بينى توحيدى است. توحيد در اسلام به و پاك‏ترين طرز بيان شده است. 🌀از نظر اسلام خداوند مثل و مانند ندارد: «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‏ءٌ». خدا شبيه چيزى نيست و هيچ چيزى را نتوان به خداوند تشبيه كرد خداوند بى‏نياز مطلق است، همه به او نيازمندند و او از همه بى‏نياز است: «أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ». 🌀خدا به همه چيز آگاه است و بر همه چيز تواناست: «إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ» ... أَنَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ» او در همه جا هست و هيچ جا از او خالى نيست. بالاى آسمان و قعر زمين با او يك نسبت دارد. به هر طرف كه بايستيم رو به او ايستاده‏ايم: «فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ». 🌀و از مكنونات قلب و از خاطرات ذهن و نيّتها و قصدهاى همه آگاه است: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ» از رگ گردن انسان به انسان نزديكتر است: «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ» . 🌀او مجمع كمالات‏ است و از هر نقصى منزّه و مبرّاست: «وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏» . او جسم نيست و به چشم ديده نمى‏شود: «لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ» . 🌀از نظر جهان‏بينى توحيدى اسلامى، جهان يك آفريده است و با عنايت و مشيّت الهى نگهدارى مى‏شود، اگر لحظه‏اى عنايت الهى از جهان گرفته بشود نيست و نابود مى‏گردد. جهان به باطل و بازى و عبث آفريده نشده است، هدفهاى حكيمانه در خلقت جهان و انسان در كار است، هيچ چيزى نابجا و خالى از حكمت و فايده آفريده نشده است. نظام موجود، نظام احسن و اكمل است. جهان به عدل و به حق برپاست. 🌀نظام عالم بر اساس اسباب و مسبّبات برقرار شده است و هر نتيجه‏اى را از مقدّمه و سبب مخصوص خودش بايد جستجو كرد. از هر نتيجه و سبب، تنها نتيجه و مسبّب مخصوص خود آن را بايد انتظار داشت. 🌀نيروى عقل و انديشه انسان كه بر خلاف حواس، تنها به ظواهر قناعت نمى‏كند و شعاع خويش را تا درون سراپرده هستى نفوذ مى‏دهد، حكم مى‏كند كه هستى‏ نمى‏تواند منحصر و محدود به اين امور محدود و متغيّر و نسبى و مشروط و نيازمند بوده باشد. 🌀اين سراپرده هستى كه در مقابل خويش مى‏بينيم در مجموع به خود ايستاده است و تكيه به خويشتن دارد. ناچار حقيقت نامحدود و پايدار و مطلق و غير مشروط و بى‏نياز كه تكيه‏گاه همه هستيها مى‏باشد و در همه ظروف و همه زمانها حضور دارد، موجود است و اگر نه سراپرده هستى نمى‏توانست روى پاى خود بايستد، يعنى اساسا سراپرده هستى در كار نبود، عدم و نيستى محض در كار بود. 🌀قرآن كريم خداوند را با صفاتى از قبيل «قيّوم»، «غنى» و ياد مى‏كند و به اين وسيله يادآورى مى‏كند كه سراپرده هستى نيازمند به حقيقتى است كه «قائم» به آن حقيقت باشد. آن حقيقت، تكيه‏گاه و نگهدارنده همه چيزهاى محدود نسبى و مشروط است. او بى‏نياز است، زيرا همه چيز ديگر نيازمند است. او «پر» و كامل (صمد) است، زيرا همه چيز ديگر غير از او از درون خالى است و نيازمند به حقيقتى است كه درون او را از هستى «پر» كند. 🌀قرآن كريم موجودات محسوس و مشهود را «آيات» (نشانه‏ها) مى‏نامد، يعنى هر موجودى به نوبه خود نشانه‏اى از هستى نامحدود و از علم، قدرت، حيات و مشيّت الهى مى‏باشد. از نظر قرآن مجيد سراسر طبيعت مانند كتابى است كه از طرف مؤلّفى دانا و حكيم تأليف شده است و هر سطر بلكه هر كلمه‏اش نشانه‏اى از دانايى و حكمت بى‏منتهاى مؤلّف خود دارد. 🌀از نظر قرآن هر اندازه بشر با نيروى علم، به شناخت اشياء نائل گردد، بيش از پيش به آثار قدرت و حكمت و عنايت و رحمت الهى واقف مى‏گردد. 📚مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (جهان‏بينى توحيدى)، ج‏2، ص: 85 و 91 @almorsalaat 🎙توضیحات استاد را حتما بشنوید👇👇👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊| تفاوت جهان بینی توحیدی اسلامی با جهان بینی توحیدی غیر اسلامی، تفاوت برهان اصاله الوجود و برهان امکان و وجوب است! 🎙استاد علی فرحانی 🌀استاد در این صوت به مناسبت برهان اصاله الوجود، عبارات فوق از کتاب شریف جهان بینی توحیدی را قرائت کرده و نکات جالبی در مورد اصاله الوجود بیان می کنند. حتما ! 📚بدایه الحکمه. سال 89 @almorsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️معماری خانه، بر زندگی و خانواده اثرگذار است. 🎙رهبر معظم انقلاب 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
🌀و أما المنطق الآخر و هو منطق الإسلام فهو يبني أساسه على اتباع الحق و ابتغاء الأجر و الجزاء من الله سبحانه و إنما يتعلق الغرض بالغايات و المقاصد الدنيوية في المرتبة التالية و بالقصد الثاني، و من المعلوم أنه لا يشذ عن شموله مورد من الموارد، و لا يسقط‍‌ كليته من العموم و الاطراد، فالعمل - أعم من الفعل و الترك - إنما يقع لوجهه تعالى و إسلاما له و اتباعا للحق الذي أراده و هو الحفيظ‍‌ العليم الذي لا تأخذه سنة و لا نوم، و لا عاصم منه و لا يخفى عليه شيء في الأرض و لا في السماء و الله بما تعملون خبير. 🌀فعلى كل نفس فيما وردت مورد عمل أو صدرت، رقيب شهيد قائم بما كسبت، سواء شهده الناس أو لا، حمدوه أو لا، قدروا فيه على شيء أو لا. 🌀و قد بلغ من حسن تأثير التربية الإسلامية أن الناس كانوا يأتون رسول الله ص فيعترفون عنده بجرائمهم و جناياتهم بالتوبة و يذوقون مر الحدود التي تقام عليهم (القتل فما دونه) ابتغاء رضوان الله و تطهيرا لأنفسهم من قذارة الذنوب و درن السيئات، و بالتأمل في هذه النوادر الواقعة يمكن للباحث أن ينتقل إلى عجيب تأثير البيان الديني في نفوس الناس و تعويده لهم السماحة في ألذ الأشياء و أعزها عندهم و هي الحياة و ما في تلوها و لو لا أن البحث قرآني لأوردنا طرفا من الأمثلة التاريخية فيه 📚المیزان جلد چهارم ص ۱۱۴ @almorsalaat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊| لزوم شناخت عناوین ماخوذ در ادله شرعی 🎙استاد علی فرحانی 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
💢جوانان ایران همچون شهید باقری و باکری در دفاع مقدس توانستند راهی را که در حالت عادی در بیست یا بیست و پنج سال باید طی شود، در ظرف یکسال و نیم، دو سال طی کنند و از یک سرباز صفر به یک استراتژیست نظامی تبدیل شوند. 🔰رهبر معظم انقلاب، ۹۲/۹/۲۵ ┄┅┅═❅❅❄️❅❅═┅┅┄ 🔹مسئله‌ی دفاع مقدس آزمونی بود برای بروز استعدادها. دفاع مقدس وسیله‌ای شد برای اینکه استعدادهای مکنون در انسانها، به شکل عجیبی بروز کند. 🔹مثلا در سپاه، شما ملاحظه میکنید یک جوانی وارد میدان جنگ میشود و در حالی که از مسائل نظامی هیچ اطلاعی ندارد و وارد نیست، در ظرف یک سال، یک سال و نیم، دو سال تبدیل میشود به یک استراتژیست نظامی؛ این خیلی مهم است. 🔹خب، شما الان در حالات شهدا و سرداران بزرگ و مانند اینها که نگاه میکنید، مثلا فرض کنید شهید حسن باقری من‌باب مثال، بلاشک یک طراح جنگی است. هرکس منکر این معنا باشد، اطلاع ندارد؛ والا کسی اطلاع داشته باشد، خواهد دید که واقعا این جوان بیست و چند ساله یک طراح جنگ است. کی؟ در سال ۱۳۶۱؛ کی وارد جنگ شده است؟ در سال ۱۳۵۹. این مسیر حرکت از یک سرباز صفر به یک استراتژیست نظامی، یک حرکت بیست ساله، بیست و پنج ساله است؛ این جوان در ظرف دو سال این حرکت را کرده است! این خیلی نکته‌ی مهمی است. یا مثلا شهید باکری؛ ایشان در آغاز جنگ یک جوان دانشجو است که تازه فارغ‌التحصیل شده؛ حالا چند ماه یا یک مدتی هم در پادگانها گذرانده، بعد هم به دستور امام که [گفتند] از پادگانها بیایید بیرون، آمده بیرون؛ مثلا مهر ماه سال ۵۹ شهید باکری یک چنین حالتی دارد. بعد شما نگاه کنید در عملیات بیت‌المقدس، در عملیات خیبر، قبل آن در عملیات فتح‌المبین، این جوان یک فرمانده‌ی زبده‌ی نظامی است که میتواند یک لشکر را، در بعضی جاها یک قرارگاه را حرکت بدهد و هدایت کند و کار کند. ┄┅┅═❅❅❄️❅❅═┅┅┄ 📌 پ.ن: استاد علی فرحانی نیز تاکید می کنند که امروزه در حوزه های علمیه هم نیاز داریم که با الگوگیری از کارجهادی شهدا در دوران دفاع مقدس، در مدت زمان کوتاه به قوت علمی مورد نیاز دست پیدا کنیم و بتوانیم امر ولی فقیه را در تولید علوم انسانی امتثال سازیم. @almorsalaat
🔹نيست بر لوح دلم جز الف قامت يار 🔹چه‏ كنم حرف دگر ياد نداد استادم‏ 🔸«الف» ميان حروف وحدتش زيادتر است؛ زيرا غير از يك چيز مستقيم نيست به خلاف حروف ديگر مثلًا «ب» كه كج و معوج و مختلف الاجزاء است. اگر شاعر راست گفته باشد در دل او به غير از يك آرزو و حب يك جمال و رضاى يك محبوب، حبى ديگر نيست، و جز يك آستانه و جز يك نور، چشمش چيزى نمى ‏بيند و در آينه قلبش چيزى نيست و قدمش به جايى نمى‏ رود و دستش به غير او دراز نمى ‏شود، ولو او هم راست نگفته باشد، انبيا و مرسلين در اين ادّعا راستگو هستند؛ در لوح فطرت آنها در حقيقت استاد ازل غير از الف قامت دوست نقشى نكشيده و آنها بر اساس اين فطرت چيز ديگرى نمى ‏دانند؛ چه كنند استاد ازل جز اين، حرف ديگرى به آنها ياد نداده است، آنها غير از قامت دوست چيزى بلد نبوده و جز «الف» چيزى نمى‏ گويند، لذا در آن دعا فرموده: «حتّى تكون أعمالي و أورادي كلّها ورداً واحداً». 📚امام خمینی (ره)، تقریرات فلسفه ج۳ ص۲۲۹ @almorsalaat
🔵| حتى الهيّات ابن سينا هم بطور كامل به اروپا نرفته است و اروپائيان از اين گنجينه ارزنده هنوز هم بى‌‏خبرند/ اگر فلسفه ابن سينا براى اروپائيان درست ترجمه شده بود، سخن دكارت با برچسب «ابتكارى نو» و «فكرى تازه» مبناى فلسفه جديد قرار نمى‌‏گرفت. 🔹حكمت اسلامى با فلسفه يونان همان اندازه متفاوت است كه فيزيك اينشتين با فيزيك يونان. دلائلى هست كه حتى الهيّات ابن سينا هم بطور كامل به اروپا نرفته است و اروپائيان از اين گنجينه ارزنده هنوز هم بى‏‌خبرند. براى نمونه، ذكر مورد ذيل كافى است: 🌀در پاورقيهاى جلد دوم «اصول فلسفه و روش رئاليسم» تذكر داده‌‏ايم، سخن معروف دكارت «من فكر مى‌‏كنم پس وجود دارم» كه به عنوان فكرى نو و انديشه‌‏اى پرارج در فلسفه اروپا تلقّى شده است، حرف پوچ و ‏مغزى است كه بو على آن را در «اشارات» با صراحت كامل و در نهايت وضوح طرح كرده و سپس با برهانى محكم باطل كرده است. اگر فلسفه ابن سينا براى اروپائيان درست ترجمه شده بود، سخن دكارت با برچسب «ابتكارى نو» و «فكرى تازه» مبناى فلسفه جديد قرار نمى‌‏گرفت. اما چه بايد كرد كه فعلا هر چيزى كه مارك اروپائى دارد رونق دارد اگر چه سخن پوسيده‌‏اى باشد كه سالهاست ما از آن گذشته‌‏ايم. 📚مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (عدل الهى)، ج‏1، ص: 112 @almorsalaat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊| نگاهی به مساله مراتب حکم و تاثیر آن در برخی مسائل اصولی 🎙استاد علی فرحانی 🌀استاد در این صوت، شاکله کلی مراتب حکم از نگاه مشهور را توضیح داده و جایگاه مسائلی همچون واجب تخییری و اجتماع امر و نهی را در این سیستم نشان داده و در ضمن یکی از اشکالات حضرت امام به این سیستم مشهور را بیان می کنند‌. حتما ! 📚تعادل و تراجیح رسائل. سال 95 @almorsalaat
♻️مقدار نیاز یک طلبه به ادبیات عرب 🔰حجت الاسلام عباس افروزی @A_Afrouzi133 ┄┅┅═❅❅❄️❅❅═┅┅┄ ▫️یکی از مشکلات مبتلابه طلاب در عصر حاضر -به خصوص طلاب مستعدّی که مشغول تحصیل در مقدمات هستند- این است که وسوسه کم کاری در علم ادبیات گریبان گیر آن ها شده و دغدغه و وقت خود را در علوم گوناگون ادبی صرف می کنند. خصوصا که برخی از اساتید نیز به این مشکل دامن زده و طلبه را به خواندن هر چه بیشتر این کتب تشویق، و فکر و دغدغه و عمر طلبه را در این علم محدود و متوقف می کنند. ▫️چنان ذهن طلبه را مشغول به مباحث (به ظاهر) پر طمطراق این علم می کنند که علوم دیگر در ذهن طلبه کم رنگ شده که این علم با اینکه یک و ابزاری است کم کم رنگ یک و مستقل را به خود می گیرد. ▫️به عنوان مثال طلبه پایه پنجمی که باید در آن پایه دغدغه علم اصول و فقه را داشته باشد، هنوز در فکر ادبیات بوده و به بنده می گفت مکتبی در مصر به وجود آمده که ملاک در تجزیه و ترکیب را لفظ و معنا معاً می داند، بر خلاف بعضی مکاتب دیگر که تنها لفظ را معیار در تجزیه و ترکیب می دانند و برخی دیگر تنها معنا را.!! ▫️بنده خودم چون از سیکل وارد حوزه شده بودم و با فضاهای متشتت حوزوی آشنایی نداشتم، یکی از اساتید دائما مرا به خواندن بلکه خریدن کتب متعدد ادبی تشویق می کرد، می گفت حتما باید کتب «الانصاف فی مسائل الخلاف»، «العلوم العربیه»، «حدائق الندیه» و ....را داشته باشی!. ▪️اما حقا معیار و ملاک در مقدار نیاز یک طلبه به ادبیات عرب چیست؟ آیا لازم است که بدین صورت وارد کتب ادبی شده و عمر و وقت خود را در فراگیری آن کتب صرف کند؟ ▪️بهترین و منصفانه ترین پاسخ از برای پرسش فوق، پاسخی است که استاد علی فرحانی در این زمینه بیان فرمودند. ایشان برای پاسخ به این سؤال مهم -با اینکه خود بسیاری از کتب مرجع و اصلی ادبیات عرب را در همان زمان اشتغال به سطح مقدماتی، خوانده و کار کرده بودند- با بیان یک معیار اصلی، عمر تحصیلی طلبه را به دو دوره تقسیم کرده و با توجه به اقتضائات خاص آن دو دوره، مقدار نیاز به ادبیات عرب را مشخص می کنند. ▫️ایشان می فرمودند: قبل از ورود در بحثِ از مقدار خواندن ادبیات عرب یا هر علم دیگری از علوم حوزوی، اول باید دانست که هدف اصلی و نهایی از تحصیل علوم حوزوی رسیدن به ملکه و قدرت فهم صحیحِ کتاب و سنت است. یعنی اهمیت و تقدّس علوم حوزوی فقط و فقط به خاطر این است که این علوم اند برای رسیدن به توانایی و قدرت فهم آن مقدس. و الا اگر این حیثِ از علوم حوزوی در نظر گرفته نشود، هیچ تفاوتی بین علوم حوزوی مثل: صرف و نحو، منطق، فلسفه، اصول و... با علوم غیر حوزوی مثل: فیزیک، شیمی، زیست، ریاضیات و... نخواهد بود. ▫️قطعا هر کدام از علوم حوزوی در جنبه تخصّصی خودش، شعاع بسیار وسیع و گسترده ای را شامل شده و مسائل گوناگون زیادی را در بر می گیرد. اما باید دانست که مسائل مطرح شده در آن گسترۀ وسیع، بتمامها دخیل در آن غرض مقدس از علوم حوزوی نیستند. و اساسا قرار نیست که طلبه همه مسائل و اقوال گوناگون این علوم را یاد بگیرد و تبدیل به یک ادیب زبردست یا فیلسوف قوی و یا یکی از علماء منطقی مسلط بر تمام اقوال و نظرات بشود. از این رو بسیار لازم و ضروری است که با این دید طلبه را از حیث آموزشی تربیت کرده و با حساسیت تمام جلوی صرف شدن عمر و وقت طلبه در مسائلی که (فعلا) ضرورتی برای تحصیل آن هدف مقدس ندارد، را گرفت. ▫️ایشان می فرمودند: متاسفانه یکی از مشکلات واقعی در حوزه این است که اساتید غالبا چنین قدرت و ملکه ای را نداشته و این راه را طی نکرده اند، و نمی دانند که طلبه را تا چه اندازه از هر علمی باید وارد کنند و چه اندازه را اساسا مطرح نکرده و فکر و ذهن طلبه را درگیر نکنند. لذا ناخواسته طلبه را درگیر مسائلی می کنند که اساسا نباید برای آن طلبه مطرح می شد و ذهن و فکرش را درگیر می کرد. ▫️اگرچه فراگیری بعضی از آن مسائل در نهایت کار –نه در ابتدا- شاید لازم و ضروری باشد، اما اگر طلبه با سیر صحیح و منطقی –با توجه به آن هدف نهایی مقدّس- مقدار مورد نیاز از هر علمی را فرا بگیرد، وقتی به توانایی و قدرت فهم صحیح از منابع رسید، تازه نوبت به آن مسائل رسیده و می تواند با داشتن نظام فکری و استانداردهای لازم (ملاک حجیت) در بحر وسیع و عمیق آن علوم غواصّی کند. لکن فرق این نحوۀ ورود با ورود در ابتدای کار –ورود نا بهنگام- تفاوت از زمین تا آسمان است. در این نحوۀ ورود، طلبه نظام فکری داشته و با دست برتر وارد آن مسائل می شود و بدون سردرگمی و غرق شدن در اقوال و نظرات، می تواند با مبانی و استانداردهای لازم با دقت و ظرافت تمام نظریۀ صحیح تشخیص دهد. ▪️از میان علوم حوزی آن علمی که مستقیماً متکفّل تحصیل آن است می باشد. این علم ولو خود یکی از علوم ابزاری و مقدمی است لکن مسائل و مباحث مطروحۀ در علوم دیگر تا از گذرگاه این علم نگذرند و استاندارد های لازم را به دست نیاورند و در نهایت از علم اصول مُهر با ارزش حجیت را نستانند، به هیچ وجه اعتبار نداشته و اجازۀ ابزار قرار گرفتن در راه فهم صحیح منابع دین را نخواهند داشت. از این رو علم اصول جایگاه و ارزش والایی در میان دیگر علوم حوزوی داشته و علوم دیگر را باید با توجه به این علم تنظیم و تشریح کرد. ▪️با توجه به مطالب فوق می توان عمر تحصیلی طلبه را به دو دوره تقسیم کرد: یک دوره قبل از فراگیری علم اصول و تسلط کافی بر آن علم و یک دوره بعد از آن. ▫️طلبه در دوران اول عمر تحصیلی خود یعنی زمانی که هنوز یک دور علم اصول کار نکرده و تسلط کافی (نه به صورت نهایی) را به دست نیاورده، باید ملاک و معیار در تحصیل علوم دیگر را علم اصول قرار دهد. به این صورت که ببیند که برای فراگیری و تسلط در علم اصول چه مقدار از علم منطق، چه مقدار از علوم ادبی، چه مقدار از علم فلسفه و دیگر علوم نیاز دارد. تا با تحصیل آن پیش نیازها بتواند علم اصول را به خوبی بخواند و تسلط کافی پیدا کند. ▫️در این دوره، طلبه تنها به اندازه ای نیازمند ادبیات عرب می باشد که بتواند راحت و روان کتب عربی مورد نیاز در این مسیر مقدّس را بخواند. چه کتب حوزوی مرسوم (لمعه، اصول فقه، رسائل، مکاسب، کفایه و...) چه کتب غیر مرسوم مانند نهایة الأفکار و نهایة الدرایه و... . پس همین اندازه که طلبه بتواند از پس عبارات عربی کتب مورد نیاز بربیاید، کافی بوده و لازم نیست عمر و فکر و دغدغه او را در کتب ادبی مختلف تلف کرد. ▫️در دورۀ دوم عمر تحصیلی، طلبه بعد از خواندن یک دور علم اصول و تسلط کافی بر آن علم، به یک نظام فکریِّ بنیادین و استانداردهای لازم مجهّز شده و در صورت لزوم می تواند با قدرت کافی و دستِ برتر -بدون سردرگمی و غرق شدن در اقوال- وارد مسائل ریز و درشت علوم مختلف شده و انجام وظیفه کند. ▫️به عنوان مثال، طلبه بعد از تحصیل قدرت مذکور برای فهم دقیق و صحیح قرآن کریم که یکی از جنبه های اعجازش حیث ادبی و لغوی است، لازم است در دوره دوم عمر خود با تجهّز کامل وارد علوم ادبی لغوی شده تا با اتخاذ مبنا و تشخیص قول صحیح، بتواند فهم صحیح و مصیب از آیات این کتاب شریف را داشته شود. ✅تخصّص گرایی صحیح 🔸اساسا بعد از تحصیل علم اصول و تسلط کافی بر آن است که تحقیق و پژوهش در هر علمی از علوم، معتبر و دقیق و عمیق می شود. چرا که در این صورت محصّل و پژوهشگر با دقت نظر بالا در هر قول و نظری به دنبال دلیل اعتبار و حجیتش می گردد و سریع آن مساله را جزو پیش فرض های تصوری خود قرار نمی دهد. 🔸شهید مطهری در مورد تاثیر شگرف علم اصول می فرماید: «علم اصول، نظر به اينکه سروکارش با محاسبات عقلي و ذهني است و موشکافي زياد دارد، علمي شيرين و دلپذير است و ذهن دانشجو را جلب مي‌‌‌‌‌کند. براي ورزش فکري و تمرين در رديف منطق و فلسفه است. طلاب علوم قديمه دقت نظر خود را بيشتر مديون علم اصول مي‌‌‌‌‌باشند.» کلیات علوم اسلامی، اصول فقه، ص۲۹ ▫️نقش آفرینی شگرفِ علم اصول تنها در کتب ادبیات و دیگر علوم مرسوم حوزوی نبوده بلکه به خاطر «من جهت العامه» و «قاعده مند» بودن مسائلش، در هر علمی از علوم تاثیر شگرف خود را در محصّل و پژوهشگرِ آن علم به وجود می آورد. 🔸استاد فرحانی می فرمودند: می توان برای لمس کردن این تاثیر شگرف، علم تاریخ را مد نظر قرار داد و کتب تاریخی ای که با داشتن این قدرت نوشته شده اند را با دیگر کتب تاریخی که مولّفشان چنین قدرتی نداشته است مقایسه کرد. 🔸ما نباید بخواهیم طلبه را به عنوان یک ادیب مدقّق یا یک عالم منطقی یا فیلسوف مسلّط بر تمام کتب و اقوال تربیت کنیم، بلکه تمام این علوم مقدمه و ابزار اند از برای رسیدن به قدرت و توانایی فهم صحیح منابع دین. تعیین نهایی وظیفه، دست خود طلبه است. طلبه بعد از رسیدن به آن قدرت و ملکه، تازه می تواند با توجه به وظیفه ای که در عرصه های اجتماعی بر دوش خود احساس می کند، وارد میدان انجام وظیفه شود. چه بسا که در زمانی دفاع از حریم مقدس دین اسلام ورود عمیق و دقیق در علم ادبیات عرب باشد. اما تنها طلبه ای می تواند در این میادین عالمانه و صحیح جولان دهد که این توانایی و قدرت را به همراه داشته باشد. 🌐 المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد @almorsalat
☑️تلاش ۳۵ساله در راستای تحقق حکومت اسلامی 👈(جهتگیری کلی امام سجاد (ع) در طول دوره امامت) 🔰آیت الله العظمی امام خامنه ای 🔸سیره هرکسی به معنای واقعیِ کلمه، آن گاه روشن میشود که ما جهتگیری کلی آن شخص را بدانیم و سپس به حوادث جزئی زندگی او بپردازیم. اگر آن جهتگیری کلی دانسته شد، آن حوادث جزئی هم معنی پیدا میکند؛ اما اگر چنانچه آن جهتگیری کلی دانسته نشد یا غلط دانسته شد، آن حوادث جزئی هم بی معنی یا دارای معنی نادرستی خواهد شد، و این مخصوص امام سجاد یا سایر امامان نیست بلکه این اصل در مورد زندگی همه صدق میکند. 🔸به نظر ما پس از صلح امام حسن، اهل بیت پیامبر به این قانع نشدند که در خانه نشسته و تنها احکام الهی را آنچنانکه میفهمند بیان کنند، بلکه از همان آغاز صلح، برنامه همه امامان این بود که مقدمات را فراهم کنند تا حکومت اسلامی به شیوه ای که مورد نظرشان بود، بر سر کار آورند، و این را به روشنی در زندگی و سخنان امام مجتبی میبینیم. 🔸کار امام حسن کار بنیانی و بسیار عمیق و زیربنایی بود. ده سال امام حسن با همان چگونگی ها زندگی کردند. در این مدت افرادی را دور خود جمع کرده و پرورش دادند. عده ای در گوشه و کنار با شهادت خودشان، با سخنان مخالفت آمیز خودشان با دستگاه معاویه مخالفت کرده و در نتیجه آنها را تضعیف نمودند. 🔸پس از آن نوبت به امام حسین رسید. آن بزرگوار نیز همان شیوه را در مدینه و مکه و جاهای دیگر دنبال کردند، تا اینکه معاویه از دنیا رفت و حادثه کربلا پیش آمد. گرچه حادثه کربلا قیامی بسیار مفید و بارور کننده برای آینده اسلام بود، اما به هرحال آن هدفی را که امام حسن و امام حسین دنبال می کردند به تأخیر انداخت، برای اینکه مردم را مرعوب کرده، یاران نزدیک امام حسن و امام حسین را به دم تیر برده و دشمن را مسلط نمود و این جریان به طور طبیعی پیش می آمد. اگر قیام امام حسین به این شکل نبود، حدس بر این است که پس از او و در آینده ای نزدیک امکان حرکتی که حکومت را به شیعه بسپارد وجود داشت. 🔸البته این سخن بدین معنا نیست که قیام امام حسین باید انجام نمیگرفت بلکه شرایطی که درقیام امام حسین بود، شرایطی بود که ناگزیر باید آن قیام در آن هنگام انجام میگرفت و در این هیچ شکی نیست. لکن اگر آن شرایط نبود و اگر امام حسین در آن جریان شهید نمیشد، احتمال زیادی بود که آینده مورد نظر امام حسن به زودی انجام گیرد. 🔸ائمه دنبال این خط و این هدف بودند و همواره برای تشکیل حکومت اسلامی تلاش میکردند. وقتی امام حسین در ماجرای کربلا به شهادت رسیدند و امام سجاد با آن وضعِ بیماری به اسارت در آمدند، در حقیقت مسؤولیت امام سجاد از آن لحظه آغاز شد. اگر تا آن تاریخ قرار بر این بود که امام حسن و امام حسین آن آینده را تأمین کنند، از آن وقت قرار بر این شد که امام سجاد قیام به امر کند، و سپس امامان پس از آن بزرگوار. بنابراین در کلِ زندگی امام سجاد ما باید در جستجوی این هدف کلی و خط مشی اصلی باشیم و بی تردید بدانیم که امام سجاد درصدد تحققِ همان آرمانی بودند که امام حسن و امام حسین آن را دنبال میکردند. 🔸اگر چنانچه با این توجه، وارد زندگی امام سجاد بشویم، آن بزرگوار را انسانی می یابیم که در راه این هدف مقدس که عبارت است از تحقق بخشیدن به حکومت خدا در زمین، و عینیت بخشیدن به اسلام، تمام کوشش خود را به کار برده و از پخته ترین و کارآمدترین فعالیتها بهره گرفته است، و قافله اسلامی را که پس از واقعه عاشورا در کمال پراکندگی و آشفتگی بود، تا اندازه چشمگیری پیشبرده است. و چون همه پیامبران و مردان موفق تاریخ، پس از سی و پنج سال مبارزه خستگی ناپذیر و به انجام رساندن بار رسالت، سرافراز و سربلند از دنیا رفته است و پس از خود، مأموریت را به امام بعد، یعنی امام باقر سپرده است. 📚انسان 250ساله، ص 189 @almorsalaat