eitaa logo
المرسلات
10.1هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
513 ویدیو
38 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
📝| قاعده لاضرر در نگاه حضرت امام، شأن حاکم شرع است نه مرجع تقلید 🌀 حضرت امام در رساله لاضرر به همان مبنای خاص خود که مبدا تصدیقیه نظام اجتهادی ایشان است اشاره می کنند یعنی همان مساله «کیفیت اوامر مبتنی بر مناصب مختلف». 🌀امام می فرمایند تمام فقه ای که ما با آن کاری می کنیم بر اساس یک منصب خاص است و آن این است که شارع خداوند متعال است و رسول صلوات الله علیه هم تنها رسول و مخبر است در این فضا است که مصالح و مفاسدی را برای ما روشن می کند که اگر روشن نشود ما واجد آنها نمیشویم. 🌀در این فضا مخالفت الرسول در واقع مخالفت الشارع است زیرا رسول هیچ حکمی از خود ندارد بلکه تماما حکم شارع را بیان میکند. 🌀اما یک منصب دیگر وجود دارد که و ریاست است. این منصب هم در طول تاریخ برای نبی اکرم صلوات الله علیه و امیرالمومنین علیه السلام اتفاق افتاد. 🌀طبق این منصب خود حاکم یعنی خود نبی که حاکم است از جانب خود حکم می کند و حکم، حکم او است و مخالفت با او هم مخالفت با خود او است اگرچه نهایتا منجر به مخالفت الله شده و عصیان هم می باشد. 🌀فلسفه احکامی هم که در این منصب بیان میشود مجتمع بما هی مجتمع است نه مصلحتی که مانند مصالح منصب اول هر یک از مکلفین را واجد کنند. 🌀زیرا مجتمع بیشترین تاثیر را در سعادت و شقاوت بشر دارد لذا شارع مقدس هم باید احکامی برای ان داشته باشد. 🌀همین نگاه می تواند مفسر صحیح دلیل اول امام بر ولایت فقیه در کتاب البیع باشد. اساسا ولایت فقیه از همین جا شروع میشود. 🌀حال امام می فرمایند که دلیل لاضرر مختص فضای دوم است یعنی شان صدور روایت لا ضرر منصب ریاست و سیاست و حکومت است و احنبی از تک به تک مکلفین است. 🌀لذا این طور نیست که مشهور لا ضرر را حاکم بر کل فقه می بینند و آخوند قائل است که لا ضرر موضوع ضرری را تحدید میکند یا شیخ قائل است که لا ضرر، حکم ضرری را مرتفع می کند بلکه لا ضرر اجنبی از مکلفین است و هیچ ارتباطی با آنها ندارد پس نه مفسد ادله است نه مقید آنها بلکه لا ضرر حکم حاکم است. لذا است که نمی تواند لا ضرر را در ادله وضو و امثال وضو جاری دانست. 🌀پس اگر هم دلیل قاعده لاضرر، مفسریت و تقیید یا تخصیص و ... داشته باشد در فضای حکومت و احکام حکومتی و اجتماعی بوده و توسط حاکم شرع جاری میشود. 🔰مقرر: احسان چینی پرداز (@Chinipardaze) @almorsalaat
💢اختیارات ولی فقیه 👈نامه امام به آیت الله خامنه ای به مناسبت بیانات ایشان در نمازجمعه + پاسخ آیت الله خامنه ای 💠از بيانات جنابعالى در نماز جمعه اين طور ظاهر مى شود كه شما حكومت را كه به معناى ولايت مطلقه اى كه از جانب خدا به نبى اكرم (ص) واگذار شده و اهمّ احكام الهى است و بر جميع احكام شرعيه الهيه تقدم دارد، صحيح نمى دانيد. و تعبير به آنكه اين جانب گفته ام حكومت در چهارچوب احكام الهى داراى اختيار است بكلى بر خلاف گفته هاى اين جانب بود. 💠اگر اختياراتِ حكومت در چهارچوب احكام فرعيه الهيه است، بايد عرضِ حكومت الهيه و ولايت مطلقه مفوضّه به نبى اسلام (ص) يك پديده بى معنا و محتوا باشد و اشاره مى كنم به پيامدهاى آن، كه هيچ كس نمى تواند ملتزم به آنها باشد: مثلًا خيابان كِشي ها كه مستلزم تصرف در منزلى است يا حريم آن است در چهارچوب احكام فرعيه نيست. نظام وظيفه، و اعزام الزامى به جبهه ها، و جلوگيرى از ورود و خروج ارز، و جلوگيرى از ورود يا خروج هر نحو كالا، و منع احتكار در غير دو - سه مورد، و گمركات و ماليات، و جلوگيرى از گرانفروشى، قيمت گذارى، و جلوگيرى از پخش مواد مخدره، و منع اعتياد به هر نحو غير از مشروبات الكلى، حمل اسلحه به هر نوع كه باشد، و صدها امثال آن، كه از اختيارات دولت است، بنا بر تفسير شما خارج است؛ و صدها امثال اينها. 💠 بايد عرض كنم حكومت، كه شعبه اى از ولايت مطلقه رسول اللَّه (ص) است، يكى از احكام اوليه اسلام است؛ و مقدم بر تمام احكام فرعيه، حتى نماز و روزه و حج است. حاكم مى تواند مسجد يا منزلى را كه در مسير خيابان است خراب كند و پول منزل را به صاحبش رد كند. حاكم مى تواند مساجد را در موقع لزوم تعطيل كند؛ و مسجدى كه ضِرار باشد، در صورتى كه رفع بدون تخريب نشود، خراب كند. حكومت مى تواند قراردادهاى شرعى را كه خود با مردم بسته است، در موقعى كه آن قرارداد مخالف مصالح كشور و اسلام باشد، يكجانبه لغو كند. و مى تواند هر امرى را، چه عبادى و يا غير عبادى است كه جريان آن مخالف مصالح اسلام است، از آن مادامى كه چنين است جلوگيرى كند. حكومت مى تواند از حج، كه از فرايض مهم الهى است، در مواقعى كه مخالف صلاح كشور اسلامى دانست موقتاً جلوگيرى كند. 💠 آنچه گفته شده است تا كنون، و يا گفته مى شود، ناشى از عدم شناخت ولايت مطلقه الهى است. آنچه گفته شده است كه شايع است، مزارعه و مضاربه و امثال آنها را با آن اختيارات از بين خواهد رفت، صريحاً عرض مى كنم كه فرضاً چنين باشد، اين از اختيارات حكومت است. و بالاتر از آن هم مسائلى است، كه مزاحمت نمى كنم. ان شاء اللَّه تعالى خداوند امثال جنابعالى را، كه جز خدمت به اسلام نظرى نداريد، در پناه خود حفظ فرمايد. 🔰16 دى 1366 روح اللَّه الموسوي الخمينى 📚(صحیفه امام ج20ص451) 🔅🔅🔅🔅🔅🔅 💢 پاسخ آیت الله خامنه ای ✅محضر مبارك رهبر معظم انقلاب حضرت امام خمينى- مد ظله العالى پس از عرض سلام و ارادت مرقوم مبارك در پاسخ به معروضه اين جانب را استماع و زيارت كردم و از ارشادات آن حضرت كه مانند هميشه ترسيم كننده خط روشن اسلام است متشكرم. ✅ نكته اى كه بيان آن را لازم مى دانم آن است كه بر مبناى فقهىِ حضرت عالى كه اين جانب سالها پيش آن را از حضرت عالى آموخته و پذيرفته و بر اساس آن مشى كرده ام، موارد و احكام مرقوم در نامه حضرت عالى جزو مسلمات است و بنده همه آنها را قبول دارم. مقصود از حدود شرعيه در خطبه هاى نماز جمعه چيزى است كه در صورت لزوم مشروحاً بيان خواهد شد. ✅ اميد است سالهاى متمادى اين ملت عزيز و فداكار و مسئولان آن و همه امت بزرگ اسلام از فكر بيدار و روشن و رهبرى بى بديل جنابعالى بهره مند گردند و خداوند عمر شريف شما را تا حضور ولى عصر ارواحنا فداه مستدام بدارد. 🔰21/ 10/ 66- سيد على خامنه اى. 📚 (صحیفه امام ج20ص456) @almorsalaat
📜سند زیارت جامعه کبیره 🔰علامه محمدتقی مجلسی (رضوان الله تعالی علیه) 🔅🔅🔅🔅🔅 💠 امام خمینی(ره) درباره کتاب لوامع صاحبقرانی می فرماید: " کتاب شرح فقیه مولانا مجلسی اول، که یکی از کتابهای نفیس جلیل القدر است و فارسی، مطالعه نما و اگر نفهمیدی از اهلش سوال کن که در آن کنزهایی از معرفت است. 💠💠💠💠💠 در این کتاب درباره زیارت جامعه کبیره آمده است: 🔅اين زيارتى است كه فرا گرفته است همه ائمه معصومين صلوات اللّٰه عليهم را كه هر يك را و همه را با هم زيارت مى‌توان كرد. 🔅 باين زيارت اما سند اين شكسته چنين است كه بيست و هشت سال قبل از اين به شرف زيارت حضرت امير المؤمنين صلوات اللّٰه عليه مشرف شدم و بخاطر فاتر رسيد كه فى الجمله ربطى به هم رسد تا زيارتى با ربط به آن حضرت توانم كرد. مشغول رياضت شاقه شدم و اكثر ايام در مقام حضرت صاحب الامر صلوات اللّٰه عليه مى‌بودم كه واقع است در خارج نجف اشرف و بعد از ده روز تقريبا كشف حجب شد و محبتى مركب به هم رسيد از محبت حق سبحانه و تعالى، و محبت آن حضرت صلوات اللّٰه عليه، و شبها پروانه‌وار بر دور روضه مقدسه مى‌گشتم، و گاهى در رواق عمران مى‌بودم روزها در مقام حضرت‌ صاحب الامر تا به مرتبه كه مى‌يافتم كه اگر در آنجا مى‌بودم دو سه روزى بيشتر نبوده واصل مى‌شدم، و با خود قرار داده بودم كه در زمستان در نجف اشرف باشم اگر بمانم و مكاشفات بسيار رو داده بود. 🔅 با آن كه شبى نشسته بودم در رواق عمران سنه دست داد و گويا بر در روضه مقدسه عسكريينيم و قبر آن حضرتين در نهايت ارتفاع و طول و عرض بود، و صندوق پوشى از مخمل سبز بر آن صندوق پوشانيده‌اند و حضرت صاحب الامر صلوات اللّٰه عليه پشت بر صندوق داده‌اند رو به درگاه چون نظرم به حضرت افتاد شروع نمودم در خواندن اين زيارت جامعه و در حفظ داشتم تا جميع را بر آن حضرت خواندم و غرضم زيارت بود با مداحى حضرات و چون تمام شد حضرت فرمودند نعمت الزّيارة خوب زيارتى است عرض نمودم و اشاره كردم به قبر كه زيارت جد شماست حضرت تقرير فرمودند 🔅و فرمودند كه داخل شو بنده داخل شدم و ميل بدست راست كرده ايستادم فرمودند كه پيش آ عرض نمودم كه يا ابن رسول اللّٰه مى‌ترسم كه مبادا از من ترك ادبى واقع شود و كافر شوم فرمودند كه كافر نمى‌شوى پيش آ دو قدمى پيش رفتم و ايستادم باز فرمودند كه پيش آ و جلالت حضرت مانع بود و اطاعت واجب و در اضطراب بودم حضرت فرمودند كه مترس و پيش آى تا نزديك رفتم، فرمودند بنشين نشستم بدو زانو با ارتعاش و اضطراب تمام و توجّهات بسيار فرمودند و آن سنه برطرف شد و آن عشق حضرت امير المؤمنين منقلب شد به عشق حضرت صاحب الامر صلوات اللّٰه عليهما 🔅و قبل از اين واقعه مفارقت را ممتنع مى‌دانستم و روزش يا روز بعد از آن متوجّه زيارت عسكريين صلوات اللّٰه عليهما شدم و در آن رفتن و يك شب در روضه مقدسه ماندن فتوحات عظيمه دست داد و هر چه در آن واقعه ديده بودم همه واقع شد 🔅و اين بنده شك ندارم در آن كه اين زيارت از آن حضرتست با آن كه قطع نظر از واقعه فصاحت و بلاغت و جامعيّت اوصافى كه هر يك از آنها در اخبار بسيار وارد شده است و به آن‌ها اشاره خواهد شد دليل صحت است، با آن كه صدوق حكم به صحت آن كرده است در اين كتاب و در كتاب عيون، و روات خبر نيز ثقاتند الا موسى كه توثيق صريح ندارد و صدوق اعرفست به رجال از ديگران. @almorsalaat
📚 مفتاح الفلاح 🔰 شیخ بهایی(ره) ┄┅┅═❅❅❄❅❅═┅┅┄ ♨️ از علماى بزرگ معرفت و اخلاق، آنها را كه پيش همه علما مسلّمند پيروى كن؛ مثل مولانا، عارف باللَّه و سالك إلى اللَّه، - قدس سره؛ 🔰امام خمینی،سر الصلاة ص40 ♨️ یک آخوند به تمام معنای کامل است. 🔰 مقام معظم رهبری 70/11/15 ♨️ معلّم بزرگ آية اللّه مرحوم آخوند ملا حسينقلى همدانى كه به فرموده بعضى از مشايخ ما سيصد تن از اولياء اللّه در محضر انور او تربيت شده اند، مى فرمود: "كتاب براى عمل كردن خوب است." 🔰علامه حسن زاده، نور علی نور، ص11 ┄┅┅═❅❅❄❅❅═┅┅┄ 📌 لینک دانلود pdf👇👇 https://ketabnak.com/redirect.php?dlid=56117 @almorsalaat
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥|معنای دقیق آیه «سبحان الله عما یصفون الا عباد الله المخلصین» 🎙استاد معظم شیخ علی فرحانی 📚گزیده جلسات ولایت در قرآن @almorsalaat
✅ کتاب "تهذیب" جامع همه اخبار و ابواب نیست. 🔰محسن ابراهیمی 💠همانطور که سابقا بیان شده است، بر اساس دیدگاه استاد علی فرحانی، در تولید علوم انسانی اسلامی، لازم است که برای هر کدام از علوم، ابتدائا جامع منابع، تدوین شود. همچنین بیان شد که برای تدوین جامع روایی، هم باید حصر تبویب کتب روایی شکسته شود و هم روایات دوباره بازیابی شوند و روایات انحصار به کتب اربعه ندارند و این کتب برخی از اصول اربعمائه را با منطق خاصی تدوین کرده اند. یکی از شواهد بر این موضوع، مقدمه کتاب «تهذیب الاحکام» شیخ طوسی است. 💠شیخ طوسی در مقدمه این کتاب می فرماید: یکی از اصدقاء از من درخواست کرد که برای جمع بین اخبار متضاد و متخالف و جلوگیری از طعن مخالفین با محور قرار دادن بخش احکام از کتاب «المقنعه» شیخ مفید، کتابی را بنویسم. (ابتدای کتاب المقنعه، پیرامون اصول عقائد است) 💠سپس ایشان بیان می دارد که من سعی کردم که با توجه به ابواب احکام شرعی کتاب «مقنعه» با جمع آوری همه روایات مربوط به آن ابواب در واقع شرحی بر آن کتاب بنویسم. می فرماید: «أن يكون كاملا في بابه مشتملا على أكثر الأحاديث الّتي تتعلّق بأحكام الشّريعة و منبّها على ما عداها ممّا لم يشتمل عليه هذا الكتاب» 💠 نکته قابل توجه این است که ایشان در انتهای مقدمه، بیان می دارند که چون این کتاب فقط در برگیرنده روایات احکام شرعی با توجه به ابواب کتاب المقنعه است، قصد دارم پس از اتمام این کتاب کتابی را بنویسم که در آن همه احادیث را جمع آوری کنم. می فرماید: "لأنّي إن شاء اللّه تعالى إِذا وفّق اللّه الفراغ من هذا الكتاب أبتدئ بشرح كتاب يجتمع على جميع أحاديث أصحابنا أو أكثرها ممّا يبلغ إليه جهدي" 🔅همین تصریح شیخ طوسی، حاکی از آن است که در زمان ایشان، روایات بسیار دیگری در موضوعات دیگری وجود داشته اند و ایشان نیز قصد داشته اند که آنها را جمع آوری کنند. 💠کتاب تهذیب در 10 جلد و مشتمل بر مباحث زیر است: 👈ج1: «الطهاره» 👈ج2 و 3: «الصلاه» 👈ج4: «الزکاه» و «الصیام» 👈ج5: «الحج» 👈ج6: «المزار» و «الجهاد و سیره الامام ع» و «الدیون و الکفالات و الحوالات و الضمانات و الوکالات» و «القضایا و الاحکام» و «المکاسب» و «اللقطه و الضاله» 👈ج7: «التجارات» و «النکاح» 👈ج8: «الطلاق» و «العتق و التدبیر و المکاتبه» و «الایمان و النذور و الکفارات» 👈ج9: «الصید و الذبائح» و «الوقوف و الصدقات» و «الوصایا» و آالفرائض و المواریث» 👈ج10: «الحدود» و «الدیات» 💠علامه مجلسی در کتاب «ملاذالاخیار» شرح کتاب «تهذیب» بیان می دارد که تالیف این کتاب در زمانی آغاز شده است که هنوز شیخ مفید در قید حیات بود ه اند. می فرماید: « كان المفيد عند شروع الشيخ في هذا التأليف حيا، ثم توفي في أثنائه فلذا يقول في أوائل الكتاب عند ذكره" أيده الله" و بعدها "رحمه الله""(ج1ص33) با توجه به این مطلب می توان گفت که این کتاب قبل از سال «413قمری» (سال وفات شیخ مفید) یعنی در اوایل قرن «5هجری» نوشته است. و با شروع غیبت کبری (329 هجری) نزدیک به 80 سال اختلاف زمانی دارد. @almorsalaat
📜احیای سنت در حوزه علمیه 🔰مقام معظم رهبری 💠بنده جزو کسانی هستم که از اوائل بر روی  مستقل حوزه‌ای تکیه کردم، الان هم اصرار دارم. ؛ خود حوزه با اعتبار خودش نه به اعتبار وزارت علوم؛ چون اعتبار حوزه عمیق‌تر، ثابت‌تر و مهمتر از اعتبار هر وزارتی است. با اعتبار خودش، حوزه  بدهد. حالا اسم  را هر چه میخواهند بگذارند. 💠بعضی از دوستان اعتراض کردند که چرا می گریزید از اسم دکترا و کارشناسی ارشد و اسمش را گذاشته‌اید سطح سه و سطح چهار؛ اینها را من بحثی ندارم. اینها را بنشینند بحث کنند، هر جور تصمیم گرفتند، همان درست است؛ لیکن اصلِ  را بنده قبول دارم، اما  زدگی آفت مدرک است. طلبه برای  درس بخواند، این عیب بزرگی است. 📚 بیانات 86.09.08 💠من این‌جا می‌خواهم مطلبی دیگر را هم پیشنهاد کنم: سنت   را که سالهاست در حوزه‌های ما منسوخ شده است، آقایان دوباره زنده کنند.  در گذشته، چیز خوبی بود. طلاب بعد از آن‌که مقداری درس می‌خواندند، برای این‌که به مراکز و شهرها بروند و مشغول خدمت علمی شوند، احتیاج به گواهینامه‌ای داشتند که معلوم شود این آقا اهل علم و فضل است. لذا پیش علمای بزرگ می‌رفتند و یک مسأله‌ی فقهی را مطرح و بحث می‌کردند. وقتی آن عالم تشخیص می‌داد که ایشان مجتهد است،   می‌نوشتند و به او می‌دادند. 💠بین علمای دوره‌ی قبل که ما دیده بودیم، اجازه‌های اجتهاد زیادی بود. بزرگان و پیرمردان و پدران ما، از علمای قبل از خودشان  داشتند. ولی الان، سالهاست که این کار منسوخ است. چرا منسوخ شد؟ شاید عللی هم داشت؛ که یکی از مهمترین آنها این بود که بعضی از بزرگان مراجع، عادت نداشتند  بدهند. جهاتی را رعایت می‌کردند. در نتیجه، این ، تدریجاً منسوخ شد. اکنون دست افراد فقط اجازه‌ی امور حسبیه است و این، کافی نیست. 💠چقدر خوب است که  در حوزه‌ها زنده شود. منتها، من به این ترتیب می‌کنم و می‌گویم: یک طلبه‌ی فاضل، بعد از آن‌که مقداری درس خواند و در خود احساس قوت اجتهاد کرد و نیروی اجتهاد و قدرت اجتهاد را در خودش حدس زد، پیش استاد برود. استاد موضوعی را، مسأله‌ی مهمی را انتخاب کند - سعی کنند مسأله را از مسائل جدید؛ مسائلی که رویش بحث نشده است انتخاب کنند - و به طلبه بدهد. طلبه برود روی آن کار کند و حاصل آن جزوه‌ای بشود مثل جزوه‌های پایان‌نامه‌ای که در دانشگاهها معمول است. 💠ما البته این را به حوزه‌ی قم ... پیشنهاد کردیم؛ که موضوع به طلاب بدهند و از آنها بخواهند که پایان‌نامه بنویسند. حالا عرض می‌کنیم که این را برای اجتهاد بنویسند. یعنی به طلبه موضوعی را بدهند و او آن موضوع را تنقیح کند، کار کند، بحث کند. گاهی دو، سه نفری راجع به قضیه‌ای بحث کنند و استاد راهنمایی هم باشد. آن وقت خواهید دید در ظرف چند سال، هزاران تز فقهی جالب و مسائل بحث نشده به دست خواهد آمد و این، راه را باز خواهد کرد. نمی‌گوییم آن طلبه‌ جوان تازه مجتهدی که مسأله‌ای را بحث کرده، حرف آخر را در این مسأله خواهد زد؛ نه. بگذارید اولین حرف را بزنند و اولین گام را بردارند. بنابراین، اگر این کار را ما در قم راه بیندازیم، به تبع آن در جاهای دیگر انجام خواهد گرفت. در نتیجه، ممکن است  را هم نخواهیم که مراجع بزرگ بدهند. همین فضلا و مدرسینی که در حوزه به فضل شناخته شده‌اند و قوت علمی و تحقیقی دارند، یک نفرشان، دو نفرشان به طلبه‌ای  بدهند. ببینید چقدر خوب خواهد شد! طلبه می‌خواهد به شهری برود، می‌خواهد در دستگاهی وارد شود، می‌خواهد یک شغل تبلیغی انتخاب کند؛ این ورقه‌ی اجتهاد که در جیبش باشد، نشانه‌ی فضل اوست. این، چقدر راه را باز و طلاب را تشویق خواهد کرد که بروند و این کار را پی بگیرند! 📚 بیانات 71.06.29 💠یک جمله درباره‌ پیشنهاد آقای ... عرض کنیم. مسئله‌ دکتری افتخاری؛ خوب، البته این یک افتخار است که این دانشگاه این اظهار محبت را به ما بکند؛ لیکن من اهل دکتری نیستم؛ همان طلبگی ما کافی است. اگر بتوانیم به میثاق طلبگی متعهد و پایبند بمانیم - که قولاً و فعلاً این میثاق را از دوران نوجوانی و جوانی با خدای متعال بستیم - اگر خداوند کمک کند و ما بتوانیم این میثاق را حفظ کنیم و در همین عالم طلبگی پیش برویم، من این را ترجیح میدهم... من پیشنهاد شما را قبول نمیکنم. 📚 بیانات 88.13.11 @almorsalaat
🔰 نوآور حوزوی ⭕️ نشست چهارم ✅ بازخوانی نوآوری های اجتماعی امام خمینی 🔰 حجت الاسلام علی فرحانی ⏰ دوشنبه ۳ آبان ماه ساعت ۱۴ 📌 ستاد راهبری نوآوری های اجتماعی حوزه های علمیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| مکاسب شیخ اعظم؛ متنی اجتهادی و‌ پرمحتوا است. 🎙استاد معظم شیخ علی فرحانی 📚گزیده تدریس مکاسب. سال 93 @almorsalaat
💢 وحدت دین و سیاست را هم در تفقه و هم در عمل دنبال کنید. 🔰 رهبر معظم انقلاب 🔅💠🔅💠🔅💠🔅 🔹فكر وحدت دين و سياست را، هم در تفقه و هم در عمل دنبال بكنيد. آقايان بدانند كه فكر جدايى دين و سياست، به عنوان يك آفت، بكلى ريشه كن نشده است. متأسفانه هنوز در حوزه ها كسانى هستند كه خيال مى كنند حوزه بايد به كار خودش مشغول بشود، اهل سياست و اهل اداره كشور هم مشغول كار خودشان باشند؛ حد اكثر اينكه باهم مخالفتى نداشته باشند! اما اينكه دين در خدمت اداره زندگى مردم باشد و سياست از دين تغذيه بكند، هنوز در بعضى از اذهان درست جا نيفتاده است. ما بايستى اين فكر را در حوزه ريشه دار كنيم؛ به اين شكل كه هم فقاهت را اينطور قرار بدهيم، و هم در عمل اينگونه باشيم. يعنى چه؟ 🔸يعنى استنباط فقهى، بر اساس فقه اداره نظام باشد؛ نه فقه اداره فرد. فقه ما از طهارت تا ديات، بايد ناظر به اداره يك كشور، اداره يك جامعه و اداره يك نظام باشد. شما حتّى در باب طهارت هم كه راجع به ماء مطلق يا فرضاً ماء الحمام فكر مى كنيد، بايد توجه داشته باشيد كه اين در يكجا از اداره زندگى اين جامعه تأثيرى خواهد داشت؛ تا برسد به ابواب معاملات و ابواب احكام عامه و احوال شخصى و بقيه ابوابى كه وجود دارد. بايستى همه اينها را به عنوان جزيى از مجموعه اداره يك كشور استنباط بكنيم. اين در استنباط اثر خواهد گذاشت و گاهى تغييرات ژرفى را به وجود خواهد آورد. 🔹در عمل هم بايد اينگونه باشيم. بايد طلاب را براى نيازهاى جامعه تربيت كنند. اين جامعه احتياج به قاضى دارد. بايد دستگاهى در قم طلاب را به سمت تربيت قاضى سوق بدهد. اينطور نباشد كه تربيت قاضى را هم حوزه به عهده ديگرى واگذار بكند. جايى در حوزه باشد كه طلاب را براى حضور در دستگاههاى گوناگون ادارى كشور مثل سازمانهاى عقيدتى، سياسى و ادارات مختلفى كه احتياج دارند سوق دهد. جايى باشد كه اشخاص و جمعى را به سمت پيدا كردن مسائل مهم كه نظام به آنها نياز دارد سوق دهد. 🔸ما امروز در باب اداره كشور به مسائلى برخورد مى كنيم كه مشكلات و معضلات دينى و فقهى ماست؛ ما پاسخ اينها را مى خواهيم، اما كسى جوابگو نيست. بايد خودمان بنشينيم، يا آقايى را ببينيم و از او بخواهيم، يا فرضاً بگوييم در كتابها بگردند و جواب اين مسئله را پيدا كنند. بايد دستگاهى آماده باشد و تمام مشكلات و معضلات نظام را پيشبينى كند؛ نسبت به آنها فكر كند، راه حل ارائه كند و جواب و پاسخ آماده را براى آن آماده نمايد. اين، جزو وظايف حوزه هاى علميه است؛ لذا متعلق به اسلام است، و اسلام آن چيزى است كه حوزه علميه براى آن به وجود آمده است. 🔹البته بُعد ديگر وحدت دين و سياست اين است كه حوزه هاى علميه بايستى از سياست هرگز دور نمانند. طلاب بايد آگاهى سياسى پيدا كنند. مبادا جريانهاى سياسى روز، بر ذهن طلاب در حوزه علميه سبقت بگيرند. طلاب بايد در فضاى سياسى حضور داشته باشند؛ بلكه جلوتر از زمان باشند و فكر سياسى روشن داشته باشند؛ كما اينكه علمايى كه فكر سياسى روشن داشتند، مفيد بودند. 🔸ما عالم ملاى محقق شجاع به دردبخورى از لحاظ شخصى را مى بينيم كه به خاطر نداشتن فكر سياسى، يكجا وجودش بايد مفيد واقع مى شده، اما مفيد واقع نشده است؛ يكجا نظرى داده، كه آن نظر برخلاف است؛ يكجا در مورد فردى تشخيصى داده، كه آن تشخيص، تشخيص غلطى است و موجب اشتباهات بزرگى در اين باب شده است. وقتى ما به فكر سياسى اهميت نداديم، اينگونه خواهد شد. عالم دين، بايستى فكر سياسى روشن و زنده و متناسب با لحظه حال داشته باشد. 📚 بیانات 70.06.31 @almorsalaat
💢 عمل عمده در سلوک الی الله، است. 🔰علامه حسن زاده آملی (رحمه الله تعالی) 💠 عارف الهى، سالك ، محقق ربانى، فقيه صمدانى، و مربّى نفوس آية الله حاج شيخ ميرزا جواد آقاى ملكى تبريزى (رضوان الله تعالى عليه) از اعاظم علماى الهى عصر أخير، و به حق از علماى فقه و اصول و اخلاق و حكمت و عرفان بوده است. 💠آنكه او را سالك گفته ام از اين روست كه آن مرحوم به فعليت رسيده بود و تا نبوده باشد، هيچ سالكى از قوّت به فعل نمى رسد. 💠 محيى آثار علم و علما جناب شيخ آقا بزرگ طهرانى (رضوان الله تعالى عليه) در رابع از جزء اول اعلام قرن رابع عشر طبقات اعلام الشيعه (ص 1565) در شرح حال آية الله حاج سيد ميرزا على آقاى قاضى تبريزى مى فرمايد: "و قد دامت المودّة و الصحبة بيننا عشرات السنين فرأيته فى سيرته كريما فى خلقه شريفا فى ذاته." 💠آن كه مرحوم شيخ آقا بزرگ در حق مغفور له قاضى فرمود: «فرأيته فى سيرته» نكته اى بسيار ارزشمند است چه عمل عمده در سلوك إلى الله تعالى است. 💠 نزول بركات و فيوض الهى بر اثر است. خداوند سبحان در قرآن فرمود: "إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ نَحْنُ أَوْلِياؤُكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ وَ لَكُمْ فِيها ما تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ وَ لَكُمْ فِيها ما تَدَّعُونَ نُزُلًا مِنْ غَفُورٍ رَحِيمٍ." 💠 و نيز فرمود: "وَ أَنْ لَوِ عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً". امام صادق (عليه السلام) ماء غدق را به علم كثير تفسير فرمود فافهم. و بيان شريفش را در تفسير اين آيه، امين الاسلام طبرسى در مجمع البيان آورده است كه: عن الصادق (عليه السلام) قال: معناه لأفدناهم علما كثيرا يتعلمونه من الأئمة (عليهم السلام). و ابن عباس آب را در اين آيه: وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً؛ به علم تفسير فرمود. و اين بدان جهت است كه علم سبب حيات ارواح است چنانكه آب سبب حيات اشباح. و طريقه، طريقه مثلى است، و الطريقة المثلى: الاشبه بالحق. و آن طريق ولايت است كه اگر بر آن داشته باشى از ائمه (عليهم السلام) علم كثير استفاده مى كنى و كنز «العلم نور يقذفه الله فى قلب من يشاء» را به دست مى آورى. ففي الكافى كما فى تفسير الصافى: عن الباقر (عليه السلام) يعنى لو على ولاية امير المؤمنين على و الاوصياء من ولده (عليهم السلام) و قبلوا طاعتهم فى أمرهم و نهيهم لأسقيناهم ماء غدقا يقول لاشربنا قلوبهم الايمان. 💠بدانكه كسانى كه گاهى اصحاب حال مى شوند، ارباب مكاشفه نمى گردند. مثلا به پيش آمد واقعه و حادثه اى چون به زيارت اهل قبور رفتن، و يا مرگ كسى را ديدن، و يا در مجلس وعظ و خطابه نشستن و يا به آفاتى كه روى آورده اند، و از اين قبيل امور ممكن است كه شخص تا مدتى حالى و سوز و گدازى و التهاب و اضطرابى داشته باشد كه كم كم چون بعد عهد منسى است آن حال از او گرفته شود، اين چنين افراد به مكاشفات نمى گردند. 💠 مكاشفات روزى كسانى مى شود كه صاحب همت اند و دوام و در طريقه دارند اين مطلب شريف از فتوحات مكّيه استفاده شده است و در آنجا عنوان گرديده است و كلامى در غايت جودت است. بعضى از ارباب كمال فرموده است: "الحال معنى يرد على القلب من غير اكتساب فاذا دام و صار ملكا يسمى مقاما؛ فالاحوال مواهب و المقامات مكاسب؛ و الاحوال تأتى من عين الجود و المقامات تحصل ببذل المجهود." 📚 هزار و يك كلمه، ج3، ص: 6 @almorsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | رهبر انقلاب:  باید کنار مردم خودش بماند. نمیگویم نکند، درس نخواند، به فلان دانشگاه برتر یا فلان مرکز نرود؛ نه، برود امّا برای مردمش برود، برود برای اینکه برگردد اینجا برای کشورش کار کند، نرود برای اینکه برای او ابزار و مهره بشود. ۱۴۰۱/۷/۲۷ 💻 Farsi.Khamenei.ir
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥| باید زبان شناسی گفتار عرفاء مورد دقت قرار گیرد! 🎙استاد معظم شیخ علی فرحانی 📚گزیده تدریس نهایه الحکمه(سال ۹۶) @almorsalaat
✴️مَنِش و جهت بسیجی 🔰رهبر معظم انقلاب ۹۸/۹/۶ 🔹بسیج دو جلوه دارد؛ این حتماً مورد توجّه باشد. یک جلوه، جلوه‌ِ مجاهدت در عرصه‌ی است؛ همان که برای خاطر آن شما آموزش نظامی می‌بینید. در دوران هشت سال دفاع مقدّس، معجزه‌ی حضور بسیج خودش را نشان داد؛ دلگرمی مجموعه‌های نظامی ما ‌به حضور بسیجی‌ها بود در میدان نبرد، و بعد از آن هم در موارد گوناگون در کشور هر حادثه‌ای پیش آمده، بسیج در میدان دفاع سخت و دفاع نظامی حضور داشته. و همچنین در عرصه‌ی دفاع نرم، جنگ نرم که اینجا هم همین جور است. در عرصه‌ی جنگ نرم، یعنی عرصه‌ی علم، عرصه‌ی خدمت‌رسانی، عرصه‌ی سازندگی، عرصه‌ی تبلیغات دینی، عرصه‌ی فرهنگی هم بسیج مثل عرصه‌ی نظامی حضور دارد و باید حضور داشته باشد و باید تلاش کند و حرکت کند. 🔹در بسیج همه‌ی این چهره‌ها وجود دارند: از حسین فهمیده و بهنام محمّدی و محسن حججی و ابراهیم هادی بگیرید تا شهدای هسته‌ای؛ ببینید این چهره‌ها را! فاصله‌ی اینها از لحاظ جایگاه اجتماعی و موقعیّت اجتماعی چقدر است؟ امّا در بسیج اینها همه کنار هم هستند. شهدای هسته‌ای هم بسیجی‌اند، این عناصری هم که اسم آوردیم بسیجی‌اند؛ همّت و باکری و زین‌الدّین و حسین خرّازی و مانند اینها سپاهی بودند امّا بسیجی بودند؛ صیّاد که ارتشی است امّا بسیجی بود، بابایی ارتشی بود امّا بسیجی بود؛ حرکت، حرکت بسیجی بود؛ جهت، جهت بسیجی بود؛ مَنِش، مَنِش بسیجی بود؛ تا چمران و آوینی و کاظمی و مانند اینها همه بسیجی‌اند. کاظمی‌آشتیانی که سلّول‌های بنیادی را برای ما به ارمغان آورد، برای کشور همان قدر بسیجی است که حسین خرّازی و حسین فهمیده؛ اینها همه بسیجی‌اند، بسیج این است. این عرض عریض، این عرصه‌ی پهناور، همه [از جلوه‌های] بسیجند و صدها چهره‌ی نام‌آورِ دیگر. @almorsalaat
⭕️ شهادت مظلومانه جمعی از زائران حرم حضرت احمد بن موسی علیه السلام را محضر حضرت ولی عصر عج و مقام معظم رهبری تسلیت عرض می نماییم @almorsalaat
🏴 پیام حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پی حادثه‌ی تروریستی در حرم حضرت احمد بن موسی (شاهچراغ) شیراز 🔻 بسم اللّه الرّحمن الرّحیم جنایت شقاوت‌آمیز در حرم مطهّر حضرت احمد بن موسی علیهماالسلام که به شهادت و مجروح شدن دهها مرد و زن و کودک بی‌گناه انجامید، دلها را اندوهگین و داغدار کرد. عامل یا عاملان این جنایت اندوهبار یقیناً مجازات خواهند شد ولی داغ عزیزان و نیز هتک حرمت حرم اهل بیت علیهم‌السلام جز با جستجو از سررشته‌ی این فاجعه‌آفرینی‌ها و اقدام قاطع و خردمندانه درباره‌ی آن، جبران نخواهد شد. همه در مقابله با دست دشمن آتش‌افروز و عوامل خائن یا جاهل و غافل او وظائفی برعهده داریم؛ از دستگاههای حافظ امنیت و قوه‌ی قضائیه تا فعالان عرصه‌ی فکر و تبلیغ و تا آحاد مردم عزیز باید ید واحده‌ئی باشند در مقابل جریانی که به جان مردم و امنیت آنان و مقدسات آنان بی‌اعتنائی و بی‌احترامی روا میدارد. ملت عزیز و دستگاههای مسئول یقیناً بر توطئه‌ی خباثت‌آمیز دشمنان فائق خواهند آمد، انشاءالله. 🔺 اینجانب به خانواده‌های عزادار این حادثه و به مردم شیراز و به همه‌ی ملت ایران تسلیت میگویم و شفای مجروحان را از خداوند متعال مسألت میکنم. سید علی خامنه‌ای ۵ آبان ۱۴۰۱ 💻 Farsi.Khamenei.ir
⭕️ نادیده گرفتن و سهل انگاری در اجرای دستورات اسلام، مقدمه انسداد حرکت توحیدی جامعه است 🔰 محمد مهدی مقدسی 🔻 نگاه به شریعت و تعالیم دینی مشکلی است که از گذشته گریبانگیر جوامع بوده است. 🔻 در طول تاریخ مستکبران و دنیا طلبان برای پیش برد اهداف خود به گسترش تفسیر فردگرایانه از دین دامن می زدند 🔹 ولی مشکل اساسی این است که حتی دین گرایان و متدینان و برخی از اندیشمندان اسلامی نیز به همۀ ابعاد حرکت اجتماعی دین و مخصوصا شریعت اسلام معتقد نیستند و بسیاری از تعالیم اجتماعی اسلام را با رویکردی فردگرایانه تفسیر می کنند. 🔻 مرحوم علامه طباطبایی با بصیرتی عمیق و شناختی نافذ از تعالیم اسلامی در سراسر تفسیر شریف به تبیین جنبه های مختلف این حقیقت می پردازند و ساختار اجتماعی شریعت را ترسیم می کنند. 🔻 ایشان معتقدند که «اسلام در همۀ شئون اجتماعی است» و نگاه همه جانبه به اجتماع از اختصاصات دین اسلام است 🔵 در نگاه ایشان « دین مقدّمه‌ای برای و عبادات مقدمۀ وصول به است. هرگونه اخلال یا تحریف در احکام اجتماعیِ اسلام منجر به فساد در عبادات می‌شود و با فاسد شدن عبادات راه تربیت علمی و حرکت در مسیر توحید مسدود می‌گردد». 🔻 نبود شناخت همه جانبه از هویت اجتماعی اسلام سبب شده است که در بسیاری از مسائل از سوی صاحب نظران راه کارهای متناقض ارائه شود؛ 🔻 اهمیت این مسئله وقتی جلوه می کند که در موضوعی مانند که دامنه اجتماعی گسترده دارد بین اندیشمندان دینی اختلاف نظر وجود داشته باشد که دامنه این اختلاف اثرات مخربی در جامعه خواهد گذاشت با توجه به اهمیت موضوع در زمان حساس کنونی بر آن شدیم تا در قالب سلسله مباحثی ، گوشه هایی از در نگاه مرحوم علامه طباطبایی را خدمت شما تقدیم کنیم 📌 ادامه دارد ...... @almorsalaat
💠 سرفصل های اصلی مسئله در تفسیر شریف المیزان 🔰 محمد مهدی مقدسی 🔻 بدیهی است که شریعت مقدس اسلام آموزه ها و قوانین متعددی را برای مدیریت زندگی اجتماعی انسان ارائه کرده است؛ بسیاری از دستورات مالی و جزایی و ... ضامن نظم و بقاء جامعه است 🔹 از نگاه علامه طباطبایی باطل بودن نگاه فردگرایانه به دین و تبیین اجتماعی از اسلام تنها به خاطر وجود چنین قوانینی نیست؛ بلکه «الإسلام اجتماعي بجميع شئونه» (المیزان،ج4،ص126) 🔻ایشان در تبیین اینکه «اسلام در همۀ شئون اجتماعی است» می فرمایند: «هي اجتماعية الإسلام في معارفه الأساسية بعد الوقوف على أنه يراعي الاجتماع في جميع ما يدعو الناس إليه من قوانين الأعمال (العبادية و المعاملية و السياسية) و من الأخلاق الكريمة و من المعارف الأصلية.» (المیزان،ج4،ص127) 🔹 بسیاری از متدینان و اندیشمندانی که رویکرد اجتماعی اسلام را باور دارند در دفاع از این مسئله و نفی تفاسیر فردگرایانه می گویند: در اسلام علاوه بر دستورات فردی مانند «عبادات»؛ برای رفتارهای اجتماعی انسان نیز دستوراتی ارائه شده است و این نشانگر توجه شریعت مقدس به اجتماع است» 🔻 ولی در نگاه مرحوم علامه «اسلام نه تنها در مسائل سیاسی و معاملات، اجتماعی است بلکه در اعمال عبادی و حتی معارف اساسی نیز اجتماعی است» 💠 ان شاء الله در ادامه مباحث به منظور تبیین دیدگاه علامه طباطبایی مباحث را ذیل سرفصل هایی پی می گیریم؛ این سرفصل ها عبارتند از: ▪️ نسبت انسان و اجتماع ▪️نسبت نوع انسان و مطلق اجتماع ▪️چگونگی ورود و حرکت استکمالی انسان در اجتماع ▪️بروز مسئله استخدام ▪️زندگی مدنی ▪️قانون ضامن بقاء جامعه ▪️ممکن نیست عقل بتواند قانون مدیریت جامعه را ارائه دهد و دین تنها قانون نجات بخش جامعه ▪️نسبت معارف، احکام عبادی و احکام اجتماعی اسلام ▪️چگونگی تحقق احکام اجتماعی اسلام ▪️ضمانت اجرایی احکام اسلامی 📌 ادامه دارد ...... @almorsalaat
📌برگرفته از بیانات استاد شیخ علی فرحانی ✍احسان چینی پرداز (@Chinipardaze) 💢آنچه امروز رهبر معظم انقلاب بر آن تاکید دارند و تمام دنیا چنین اقتضائی دارد، تولید باید و نباید های اسلامی نسبت به علوم انسانی جدید است. حدودا از سال 1870 میلادی به بعد، غرب دچار یک عملگرایی مفرط شد یعنی مباحث معرفت شناسی و هستی شناسی را کنار گذاشته و فلاسفه و معرفت شناسان خود را داخل در زباله دان تاریخ فلسفه کرده و آنچه را مهم و با اهمیت می دانند، بحث از باید و نباید های در حوزه فردی و اجتماعی انسان است. 💢اما خود غرب اگرچه نسخه هایی در هر حیطه مانند تعلیم و تربیت و روان شناسی و .... دارد ولی حقیقتا نتوانسته است این نیاز را برطرف کند زیرا آن علمی که متکفل باید و نباید ها در فضای غرب است همان علم حقوق است. این در حالی است که دو مکتب حقوقی بزرگ در دنیا که تمام مکاتب دیگر متاثر از آنها هستند یعنی مکتب حقوقی فرانسه(1) و مکتب حقوقی آمریکا(2) توان حل این مساله را ندارند 💢زیرا مکتب حقوقی فرانسه، انسانی که مد نظر دارد انسانِ فضای جامعه شناسی است یعنی انسان را با محوریت اجتماع توصیف کرده و موظف به وظائفی می داند و در مقابل، مکتب حقوقی آمریکا انسانی که توصیف میکند صرفا یک انسان روان شناسانه و فردی است. این در حالی است که انسان هم بُعد فردی دارد و هم بُعد اجتماعی دارد که باید به تمام این ابعاد پاسخ کامل و صحیح داده شود. 💢لذا جوابی که امروز باید در فضای علومی انسانی از جانب اسلام داده شود البته از درون فقه تولید میشود. به عبارت دیگر اعتقاد کلامی و حقیقی شیعه این است که اسلام دین خاتم است و نبی مکرم ان نبی خاتم است پس الی یوم القیامه کل ما له دخل فی السعاده و الشقاوه را در ضمن خود دارد اگرچه استخراج چنین مسائل و چنین پاسخ هایی محتاج به استنباط و دستگاه اجتهادی است. 💢به عبارت دیگر اگرچه این فقه است که باید پاسخگوی این نیازها باشد اما فقه خودش مبتنی بر دستگاه استنباطی است که از علم اصول به دست می آید. بدون علم اصول و بدون دستگاه استنباطی رسیدن به چنین نتیجه و وظیفه ای (تولید علوم انسانی اسلامی) غیر ممکن است. 💢لذا به وسیله دستگاه استنباطی که منابع را ضیق نمی کند و قدرت تولید علوم انسانی را از ضمن ادله دارد می توان به این غایت قصوی دست یافت که در نتیجه نسخه اسلام در مورد تعلیم و تربیت و روان شناسی و اقتصاد و ..... با قطع نظر از فلسفه و عقائد آن می تواند صحت اسلام را اثبات کرده و افراد را به سمت خود جذب کند. 💢به عبارت دیگر نزاع امروز ما با غرب در مساله علوم انسانی مانند نزاع علمی سید مرتضی و شیخ طوسی با عامه در کتب فقه مقارن است کما اینکه این بزرگان در کتب فقه مقارن با قطع نظر از مبانی و اعتقادات به تبیین فقه و قدرت فقهی شیعه می پرداختند امروز در فضای علوم انسانی هم باید بتوان همین روش را اعمال کرد کما اینکه استاد شهید مطهری در مواجهه با غرب هم در کتاب مساله حجاب و هم در کتاب نظام حقوق زن همین مساله را اعمال کرده اند. 💢یعنی به صورت کاملا واضح و روشن، نتیجه بخش بودن نظام اسلام را در فضای علوم انسانی نشان میدهیم انشاءالله. @almorsalaat
💢 نکاتی مهم و کاربردی پیرامون روش صحیح تحصیل / استفاده کامل از درس خارج منوط به دوره سطح است 🔰 مرحوم آیت الله محمد مومن از شاگردان امام خمینی 💠درس خارجی که در حوزه های علمیه رواج دارد، درس خارج مباحث فقهی است؛ یعنی درسی است که استادان در عالی ترین سطح درباره مسائل فقهی مطرح می کنند. بعد از ادبیات، توجه عمده مدیران، استادان، حتی شورای عالی در حوزه ها، چه حوزه برادران چه خواهران، روی مباحث فقه و اصول است. این مرحله را سطح می گویند و بعد از مرحله سطح، مرحله درس خارج آغاز می شود. 💠آقایان فضلا و علمایی که خودشان کار کشته بوده اند و در حدی هستند که میتوانند بر احکام شرع استدلال بکنند، کاملا آیات و روایات را بررسی می کنند و مطالب را به طلاب جوان ارائه می دهند. 💠درس خارج علم اصول، همان مسائل اصولی است که در جلد اول و دوم کفایه یا کتابهای قبلی خواندند و استاد درس خارج، از اول مباحث الفاظ شروع می کند و کار را تا آخر مباحث تعادل و تراجیح پیش می برد که چند سالی طول می کشد البته مقدار زمان، به کیفیت بحث استاد بستگی دارد. خدا امام خود را رحمت کند، یک دوره اصول ایشان، هفت سال طول می کشید. استاد، این مباحث را یکی یکی مطرح، و مباحث را با استدلال بیان می کند و نظریات و استدلال های علمای دیگر را می گوید و چیزی که به نظر استاد صحیح و حق است، با استدلال برای طلبه بیان می کند و طلبه هم از استاد، روش و فرآیند رسیدن به نظر صحیح را می آموزد از این رو، مسائل درس خارج همان مسائل سطح است. چیز جدیدی نیست، منتهی با استدلال درست. اگر پیش از این، یک عالم دیگری، جور دیگری گفته است، این استاد مسئله را برایش تبیین می کند و احیانا دلیلش را هم می گوید. آن وقت طلبه بعد از اینکه پیش استاد این مسئله را آموخت، قهرا خودش باید بتواند در این مسئله وارد بشود و به نظر صحیح برسد. برای نمونه در مباحث امر به نتیجه برسد که "الامر دال على الوجوب"، امر دلالت بر وجوب می کند. فرقی نمی کند که امر به هیئت باشد یا با ماده "يجب". دلیل بر این مطلب چه چیزی است یا بالاخره چه باید گفت. 💠 برخی استادان، مباحث اصول را در طول هفت سال، یک دور می گویند، ولی بعضی آقایان، آن را از ده تا هجده سال طول می دهند و بعضی ها هم مختصر بحث می کنند. مثلا در چهار سال، یک دوره اصول می گویند. 💠در فقه هم به همین نحو هست. حالا رسم بر این است که از مبحث اجتهاد و تقلید آغاز می کنند، بعد هم مباحث طهارت و صلاه را می گویند و ... . استاد این موارد را از طریق قرآن شریف و روایات معتبری که از ائمه به دست می آید یا از طریق اجماع یا حکم عقلی، برای طلبه بازگو و استدلال می کند تا اینکه طلبه به مهارتی می رسد که در آن درسها می فهمد کیفیت استفاده از ادله باید چگونه باشد و در فقه هم همان مباحث را اجرا می کند و کیفیت فهم از قرآن و روایات را آموزش می بیند. این کیفیت کاری است که در درس خارج مرسوم و معروفی که در حوزه هاست، انجام میشود. 💠 حال اگر بخواهیم مقداری درباره درس خارج صحبت کنیم، یک صحبت کلی می توانیم نسبت به مباحث درس خارجی داشته باشیم که آموزش علم اصول فقه است و اینکه چه کاری باید انجام بشود که فراتر از آن چیزی است که الان در حوزه ها رایج است. طلاب باید بدانند آنچه نسبت به این دروسی که مرسوم است-که راجع به مبحث علم فقه و اصول است- چیز جدیدی نیست و در آن ده سال سطح همه آن مطالب را در یک سطح پایین تر دیده اند. این همان مباحث است، منتهی گسترده تر و با استدلال متقن و به صورت جامع. 💠مثلا مباحث کفایه، جلد اول، درباره این است که امر "هیئت افعل"، اگر گفته این کار را انجام بده، این دلالت بر وجوب دارد و حتما باید انجام داد یا دلالت بر صرف مطلوبیت دارد. این موضوع در کتاب معالم و نیز اصول فقه و کفایه بوده است. همین موضوع را هم با ادله اش در درس خارج بررسی می کنند. پس این چیز تازه ای نیست 💠یا مثلا اگر طلبه در علم فقه، در کتاب شرح لمعه، در باب میاه، اقسام آب را می شناسد و میداند آب کر در ملاقات با نجاست، نجس نمی شود، مگر اینکه از نظر بو و رنگ و مزه تغییر بکند، این موضوع را آنجا خوانده، ولی برای این موضوع، استدلال روشنی در شرح لمعه نداشته است. از این رو، در درس خارج، استادی که بحث مياه را مطرح می کند، همان مسائل را می گوید، منتهی دلیل آن را به صورت تام بیان می کند. 💠 هدف درس خارج هم این است که در همین استدلال و استنتاج و رفت و برگشت علمی، طلبه مثل استاد یا قوی تر از استاد بشود، کسی بشود که خودش بتواند از قرآن شریف و روایات حکم خدا را بفهمد. اگر طلبه بخواهد از درس خارج، خوب استفاده کند، قاعده اش این است که در ده سالی که درس سطح را میخواند، درست بخواند. صرف اینکه در آن درسها حضور پیدا بکند و سیاهی لشکر باشد، موجب پیشرفت علمی وی نمیشود. 📚 رهنامه پژوهش، بهار1390، شماره7ص7 @almorsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| توصیه میکنم هیچ وقت درس را رها نکنید. 🎙استاد معظم شیخ علی فرحانی 📚گزیده تدریس مکاسب. سال 93 @almorsalaat
📌اهل بیت علیهم السلام اسماء و صفات الهی اند/ سالک سبیل الی الله هیچ وقت از مرافقت باطنی و معیت امام خارج نمیشود. 🔰علامه طهرانی ◽️و اما ، آنست كه بخصوصه منصوص به ارشاد و هدايت است و آن رسول خدا و خلفاى خاصّۀ حقّۀ او هستند. و سالك را در هيچ حالى از احوال از مرافقت و همراهى استاد خاصّ‌ گريزى نيست اگر چه به وطن مقصود رسيده باشد. ◽️البتّه مراد همان مرافقت باطنى امام است با سالك نه فقط‍‌ همراهى و مصاحبت در مقام ظاهر، چون واقعيّت و حقيقت امام همان اوست كه سلطه بر جهان و جهانيان دارد و امّا بدن عنصرى او گرچه آن نيز از ساير بدنها امتياز دارد لكن آن منشأ اثر و متصرّف در امور كائنات نيست. ◽️و براى توضيح اين نكته متذكّر مى‌گردد كه: آنچه در عالم خلقت تحقّق مى‌يابد منشأ آن، صفات و اسماء الهيّه است، و حقيقت امام همان اسماء و صفات خداست. ◽️و بنا بر اين اصل فرموده‌اند كه: چرخ عالم هستى و افلاك و همه كائنات به دست ما حركت مى‌كند و آنچه واقع مى‌شود به اذن ما واقع مى‌شود: ، بِنَا عُبِدَ اللَهُ‌. ◽️بنابراين سالك در حال سير، در مراتب نورانيّت امام عليه السّلام سلوك مى‌نمايد و به هر درجه‌اى كه صعود كند و در هر مرتبه‌اى كه باشد امام عليه السّلام آن مرتبه را حائز بوده و با سالك در آن درجه و مرتبه دارد. ◽️و همچنين بعد از وصول نيز مرافقت امام لازم است چون آداب كشور را نيز او بايد به سالك بياموزد؛ بنابراين مرافقت امام در هر حال از شرائط‍‌ مهمّه بلكه از اهمّ‌ شرائط‍‌ سلوك است. ◽️در اينجا نكاتى است بس دقيق كه در بيان نيايد و فقط‍‌ بايد خود سالك به وسيلۀ ذوق آن حقايق را دريابد ◽️محى الدّين عربى نزد استادى رفت و از كثرت ظلم و عصيان فراوان شكايت نمود. استاد فرمود: «به خداى خود توجّه كن. ◽️سپس چندى بعد نزد استادى دگر رفت و همچنان از بيداد و شيوع معاصى سخن گفت. استاد فرمود: به نفس خود توجّه كن. ◽️در اين موقع ابن عربى گريه آغاز كرد و وجه اختلاف پاسخ‌ها را از استاد جويا شد. ◽️استاد فرمود: اى نور ديده، جواب‌ها يكى است، او تو را به رفيق دعوت كرد، و من تو را به طريق دعوت مى‌كنم». ◽️بارى اين داستان را براى آن آورديم كه دانسته شود كه سير الى الله منافاتى با سير در مراتب اسماء و صفات الهيّه كه همان مقام امام است ندارد بلكه بسيار به هم نزديك‌اند و بلكه حقّاً يكى است ◽️و در آن مرحله دوئيّت و اثْنَيْنيّت يافت نمى‌شود بلكه هر چه هست نور واحدى است كه نور خداست، غاية الأمر از آن نور به تعبيرات مختلفه سخن مى‌رود، گاهى به اسماء و صفات الهيّه و گاهى به حقيقت يا نورانيّت امام از آن تعبير مى‌كنند: ◽️عِبَارَاتُنا شَتَّى وَحُسْنُكَ‌ واحِدٌ وَ كُلُّ‌ الَى ذَاكَ‌ الْجَمَالِ‌ يشيرُ 📚رساله لب اللباب صص 133-134 @almorsalaat
📸 انگشتر خونین شهید آرمان علی‌وردی که به دلیل ضرب‌وشتم آشوب‌گران شکسته و خونین شد ◼️برای ما انگشترهای خونین، خود روضه مجسم‌ است... @HawzahNews
📌ما به شهدا و خانواده شهدا افتخار میکنیم/ همه مردم موظف اند از انقلاب خود حفاظت کنند/ ملت ایران همیشه حامی انقلاب اسلامی بوده اند 🔰مقام معظم رهبری 💢اوّلاً ما به همه‌ی شهدا افتخار میکنیم. ثانیاً به خانواده‌‌های همه‌ی شهدا افتخار میکنیم. علّت هم این است که شهدا و خانواده‌های آنها هرکدام به نحوی در حفظ نظام اسلامی و برافراشتن این پرچم پُرافتخار سهم‌های زیادی داشتند؛ شهدا یک جور، خانواده‌ها یک جور. (۱۳۹۷/۱۲/۲۲) 💢امروز جبهه‌ی بزرگی از دشمنان خبیث در مقابل نظام اسلامی قرار دارند که هدف همه‌ی آن‌ها نابودی یا از درون تهی کردن جمهوری اسلامی است و هرگونه تلاش برای زمین‌گیر کردن دشمن در تضعیف نظام، در واقع همان تقرب به درگاه الهی است. (۱۳۹۶/۰۱/۲۱) 💢مجموع آحاد ملّت و کشور مأموریّت دارند انقلابشان را حفظ کنند؛ این وظیفه‌ی همه‌ی ما است؛ امّا جوان پیش‌ران است، موتور حرکت است. (۱۳۹۵/۰۹/۰۳) 💢ملّت ایران در هر میدانی که لازم بود حاضر شدند، آنجایی که فداکاری لازم بود فداکاری کردند، جان و مال و عزیزان و فرزند و آبرو و حیثیّت، همه را به میدان آوردند... یک اکثریّت قابل توجّهی این‌جوری عمل کردند، خدای متعال [هم] پاسخ داد؛ انقلاب را برایشان حفظ کرده. (۱۳۹۵/۰۹/۰۳) @almorsalaat
♨️♨️ نظیر انبیا، وقتی که شهید شد چون همه چیز را در راه خدا داده است، خدای تبارک و تعالی می‌کند به او و او هم و این است که برای انسان هست. 🔰 امام خمینی (ره) 🔸درباره  و در فضل شهادت آن قدر از اسلام و از اولیای اسلام روایات وارد شده است، که انسان متحیر می‌شود. در روایتی از رسول اکرم (ص) نقل شده است که برای  هفت خصلت است و مهم آن، آخرین خصلتی است که می‌فرماید. می‌فرمایند که که شهید نظر می‌کند به‌ وجه الله و این نظر به وجه الله راحت است برای هر نبی و هر . 🔸شاید نکته این باشد که حجابهایی که بین ما و حق تعالی و وجه الله و تجلیات حق تعالی هست، تمام این حجابها منتهی می‌شوند به حجاب خود انسان. انسان خودش حجاب بزرگی است که همه حجابهایی که هست، چه آن حجابهایی که از ظلمت باشند و آن حجابهایی که از نور باشند منتهی می‌شود به اینکه حجابی که خود انسان است. ما خودمان حجاب هستیم بین خودمان و وجه الله. 🔸اگر کسی فی سبیل الله و در راه خدا این حجاب را داد، این حجاب را شکست، و آنچه که داشت که عبارت از حیات خودش بود تقدیم کرد، این مبدا همه حجابها را شکسته است، خود را شکسته است، خودبینی و شخصیت خودش را شکسته است و تقدیم کرده است. و چون برای خدا جهاد کرده است و برای خدا دفاع کرده است از کشور خدا و از آئین الهی و هر چه داشته است در طبق اخلاص گذاشته و تقدیم کرده است، خود را داده است، این حجاب شکسته می‌شود. شهدا، شهدایی که در سبیل خدای تبارک و تعالی و راه خدای تبارک و تعالی جان خودشان را تقدیم می‌کنند، و آنچه که در دستشان است و بالاترین چیزی است که آنها دارند تقدیم خدا می‌کنند، در عوض، خدای تبارک و تعالی این حجاب که برداشته شد جلوه می‌کند برای آنها، تجلی می‌کند برای آنها. 🔸چنانچه برای انبیا هم چون همه چیز را در راه خدا می‌خواهند، و آنها خودی را نمی‌بینند و خود را از خدا می‌بینند، و برای خودشان شخصیتی قائل نیستند، حیثیتی قائل نیستند در مقابل حق تعالی. آنها هم حجاب را برمی‌دارند. فَلَمَّا تَجَلّی‌ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکّاً تجلی می‌کند خدای تبارک و تعالی در کوه طور و یا در جَبَل انیّت خودِ موسی و موسی «صَعْق» برایش پیش می‌آید. 🔸آنها در حال حیات، انبیا و اولیا نظیر انبیا و تالی تِلو انبیا در زمان حیاتشان آن چیزهایی که‌ حجاب بوده است بین آنها و بین حق تعالی می‌شکنند و صَعْق برای آنها حاصل می‌شود و برای آنها حاصل می‌شود. 🔸خدای تبارک و تعالی بر آنها تجلی می‌کند، و نگاه می‌کنند به حسب آن نگاه عقلی، باطنی و روحی و عرفانی، و ادراک می‌کنند و مشاهده می‌کنند جلوه حق تعالی را، و شهید هم به حسب این روایتی که وارد شده است، نظیر انبیا، وقتی که شهید شد چون همه چیز را در راه خدا داده است، خدای تبارک و تعالی جلوه می‌کند به او و آن هم «یَنْظُرُ الی‌» جلوه خدا، الی‌ وَجْهِ الله این آخر چیزی است که برای انسان، آخر کمالی است که برای انسان هست. 🔸در این روایتی که در کافی نقل شده است، در این روایت، انبیا را مقارن شهدا قرار داده است که در جلوه‌ای که حق تعالی می‌کند بر انبیا همان جلوه را هم بر شهدا می‌کند. شهید هم یَنْظُرُ الی‌ وَجْهِ اللهِ و حجاب را شکسته است. همان طوری که انبیا حجابها را شکسته بودند. و آخر منزلی است که برای انسان ممکن است باشد. مژده داده‌اند که برای شهدا این آخر منزلی که برای انبیا هم هست، شهدا هم به حسب حدود وجودی خودشان به این آخر منزل می‌رسند. 📚صحیفه ج۱۳ ص ۵۱۳ 🌐 المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد @almorsalaat